مقررات ملی مبحث دهم طرح و اجرای ساختمانهای فولادی
مبحث دهم مقررات ملی ساختمان ایران با عنوان طرح و اجرای ساختمان های فولادی به ضوابط طراحی، محاسبه و اجرای سازه هایی که با فولاد ساخته می شوند اختصاص دارد. این مبحث شامل اصول انتخاب مقاطع فولادی، روش های اتصالات جوشی و پیچی، کنترل تغییر شکل ها و الزامات ایمنی در اجراست. رعایت آن موجب افزایش استحکام، دوام و عملکرد مناسب سازه های فولادی در برابر بارهای مختلف، به ویژه زلزله، می شود.
پیشگفتار
قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان وظیفه تدوین مقررات ملی ساختمان را بر عهده دارد. مقررات ملی ساختمان کشور بی شک یکی از کامل ترین و مؤثرترین مقررات بومی موجود و لازم الاجرا در میان کشورهای منطقه می باشد که حاصل تلاش اساتید، صاحبنظران و حرفه مندان صنعت ساختمان طی سال های متعددی در کشورمان است. در سال های اخیر مقررات ملی ساختمان گام های مؤثری در ارتقای کیفیت ساخت و ساز و مقاومت بناها و ساماندهی و استانداردسازی مصالح، روش های طراحی و ساخت و کاهش هزینه های مصرف انرژی، محیط زیست، ایمنی، بهداشت و آسایش و رفاه استفاده کنندگان داشته است. در این راستا پایش مستمر بازخوردهای مقررات ملی ساختمان در زمینه های گوناگون، پس از انتشار آن، و برنامه ریزی جهت بازنگری و رفع نقایص موجود و ارتقای مداوم محتوای آن از اهداف اصلی وزارت راه و شهرسازی است. مقایسه کیفیت ساختمان ها خصوصاً از لحاظ سازه ای در سال های اخیر با قبل از تدوین مقررات ملی ساختمان مؤید تأثیر این مقررات در ارتقای کیفیت ساختمان ها است. در هر حال باید به کلیه دست اندرکاران صنعت ساختمان متذکر شوم در کنار رعایت مقررات و آیین نامه ها پایبندی به اصول اخلاق حرفه ای و وجدان کاری مهمترین ضامن در پیشبرد اهداف و اصول فنی و حرفه ای در این صنعت می باشد.
از کلیه اساتید، صاحبنظران، حرفه مندان و تدوین کنندگان که از ابتدا تاکنون در تدوین و بازنگری های متعدد در مباحث مقررات ملی ساختمان تلاش نموده و در همفکری و همکاری با این وزارتخانه از هیچ کوششی دریغ ننموده اند سپاسگزاری می نمایم. و از تمامی نخبگان و جوانان متخصص دعوت می شود ما را در پیشبرد اهداف عالیه قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان یاری نمایند. همچنین برای تمامی دست اندرکاران صنعت ساختمان اعم از مراجع صدور پروانه، کنترل ساختمان و کلیه اشخاصی که در اجرای مقررات و رعایت اصول اخلاق حرفه ای تلاش می نمایند توفیق و سربلندی آرزو می نمایم.
در خاتمه از تلاش ها و زحمات اعضاء شورای تدوین، کمیته های تخصصی، دبیرخانه مقررات ملی ساختمان و سایر کسانی که به نحوی در تدوین این مجله همکاری نموده اند سپاسگزاری می نمایم.
رستم قاسمی
وزیر راه و شهرسازی
ابلاغیه
بسمه تعالی
جناب آقای دکتر وحیدی
وزیر محترم کشور
با سلام و احترام
در اجرای ماده 23 قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مصوب سال 1374، بدینوسیله ویرایش پنجم مبحث دهم مقررات ملی ساختمان «طرح و اجرای ساختمان های فولادی» که مراحل تهیه، تدوین و تصویب را در این روایت گذرانده است، بشرح پیوست ابلاغ می گردد. زمان انقضای ویرایش سال 1382 این مبحث یکسال بعد از تاریخ این ابلاغ خواهد بود و بدیهی است تا آن زمان استفاده از هر کدام از این دو ویرایش مجاز است.
روزونت:
- جناب آقای محمودزاده، معاون محترم مسکن و ساختمان جهت آگاهی و اقدام لازم
- جناب آقای حیدری، سرپرست محترم مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی جهت آگاهی و اقدام لازم
- جناب آقای نیکراد، رئیس محترم بنیاد مسکن انقلاب اسلامی جهت آگاهی و اقدام لازم
- سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور جهت اطلاع و اقدام لازم
- سازمان نظام کاردانی ساختمان کشور جهت اطلاع و اقدام لازم
- مدیران کل محترم راه و شهرسازی استان ها جهت اطلاع و اقدام لازم
سعید آزمون: بهارآفرین
ارائه کننده: عالیه
ساختمان شودخانه
1397/3/11: تاریخ
شماره: 2588
www.mrud.ir
اعضای تدوین کننده
تنظیم و تدوین متن نهایی:
- دکتر آباذر اصغری - عضو
- دکتر سید رسول میرقادری - عضو
- دبیر
- رئیس
اعضای کمیته تخصصی:
- دکتر علی اکبر آقاکوچک
- دکتر محبتی ازهری
- دکتر آباذر اصغری
- مهندس امیر پیمان زندی
- مهندس شاپور طاجونی
- دکتر شروین ملکی
- دکتر بهنام مهربانهر
- دکتر سید رسول میرقادری
دبیرخانه شورای تدوین مقررات ملی ساختمان - دوره هفتم:
- مدیر کل دفتر مقررات ملی و کنترل ساختمان و دبیر شورای تدوین
- رئیس گروه تدوین مقررات ملی ساختمان
- نماینده دفتر مقررات ملی و کنترل ساختمان در کمیته تخصصی
- مهندس جامد مانی فر
- مهندس امیرعباس محمدی
- مهندس ناصر سیاهوشی
مقدمه ویرایش پنجم
مبحث دهم مقررات ملی ساختمان مربوط به "طرح و اجرای ساختمان های فولادی" است و هدف آن ارائه حداقل ضوابط و مقرراتی است که با رعایت آن ها شرایط ایمنی، قابلیت بهره برداری و پایایی سازه های موضوع این مبحث فراهم می شود.
با توجه به تجارب و تحقیقات روزافزون و نیز پیشرفت های به وجود آمده در همه علوم و فنون مهندسی، امروزه تغییرات پیوسته ای در تمام شاخه های مهندسی در حال رخداد است. روش های طراحی و اجرای ساختمان های فولادی نیز از این تغییرات بی بهره نبوده و بازنگری ویرایش قبلی این مبحث اجتناب ناپذیر است. ویرایش حاضر، ویرایش پنجم این مبحث بوده و هدف از آن، به روز کردن ضوابط و مقررات براساس آخرین ویرایش آیین نامه های معتبر دنیا، آسان سازی استفاده و رفع برخی ابهامات و کمبودهای ویرایش قبلی بوده است. همچنین علائم و اختصارات به کاررفته در این مبحث به نحوی انتخاب شده است که هماهنگ با علائم و اختصارات متحدالشکل مورد تائید سازمان بین المللی استاندارد (ISO) بوده و واژه ها و عناوین نیز هماهنگ با سایر مباحث مقررات ملی ساختمان و سایر آیین نامه های ملی در این زمینه باشد.
الزامات و مقررات این مبحث شامل تعاریف، چهار فصل اصلی به شرح زیر و شش پیوست است:
- الزامات عمومی (فصل 1-2)
- الزامات طراحی (فصل 2-1)
- الزامات طراحی لرزه ای (فصل 3-1)
- الزامات ساخت، نصب و کنترل (فصل 4-1)
تغییرات این ویرایش نسبت به ویرایش قبلی چشمگیر بوده و مهم ترین آن ها به شرح زیر است:
- اضافه شدن بخش تعاریف به مبحث
- ارائه الزامات حالت های حدی مقاومت به دو روش، ضرایب بار و مقاومت (LRFD) و مقاومت مجاز (ASD). لازم به توضیح است که چون در هر دو روش مورداشاره، برای محاسبه مقاومت های اسمی از یک رابطه استفاده شده و تفاوت دو روش فقط به نحوه اعمال ضرایب اطمینان در طراحی مربوط می شود، در نتیجه حجم مطالب مبحث تغییر قابل توجهی نداشته؛ ضمن اینکه همانند برخی آیین نامه های معتبر، امکان طراحی براساس روش مقاومت مجاز نیز فراهم شده است.
- اضافه شدن استانداردهای مورد تائید تحت عنوان پیوست یک
- اضافه شدن الزامات حفاظت در برابر آتش تحت عنوان پیوست شش
- تکمیل و به روز شدن الزامات طراحی اعضا برای حالت های حدی مقاومت
- اضافه شدن الزامات طراحی اعضای با اجزای لاغر برای کاربردهای غیر ارزیابی
- اضافه شدن الزامات طراحی تیرهای لانه زنبوری با سوراخ های شش ضلعی برای کاربردهای غیر ارزیابی تحت عنوان پیوست پنج
- تکمیل و به روز شدن الزامات طراحی اعضای با مقطع مختلف برای دو نوع عملکرد مختلف کامل و ناقص
- تکمیل الزامات حالت های حدی بهره برداری به ویژه کنترل ارتعاش (لرزش)
- تکمیل و به روز شدن الزامات طراحی ارزیابی
- اضافه شدن الزامات ارزیابی قاب های خمشی خرابی ویژه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی سیستم کنسولی فولادی ویژه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی مهاربندی های چند ردیفی در یک طبقه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی مهاربندی های کمانش تاب
- اضافه شدن الزامات ارزیابی دیوارهای برشی فولادی ویژه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی قاب های خمشی مختلف ویژه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی قاب های مهاربندی شده همگرای مختلف ویژه
- اضافه شدن الزامات ارزیابی قاب های مهاربندی شده واگرای مختلف
- اضافه شدن الزامات ارزیابی دیوارهای برشی مختلف ویژه
- تکمیل و به روز شدن الزامات اتصالات گیردار پیش تأیید شده
- اضافه شدن الزامات ارزیابی اتصال پیچی با جفت سپری
- اضافه شدن الزامات ارزیابی اتصال تیر با مقطع کاهش یافته و دیافراگم عبوری از ستون
- اضافه شدن الزامات ارزیابی اتصال تقویت شده جوشی و دیافراگم عبوری از ستون
- اضافه شدن الزامات ارزیابی اتصال تیر با بال بیننده و دیافراگم عبوری از ستون
- اضافه شدن الزامات روش تأیید اتصالات گیردار
- اضافه شدن الزامات روش تأیید مهاربندی های کمانش تاب
- تکمیل و به روز شدن الزامات ساخت، نصب و کنترل با توجه به شرایط و امکانات موجود
دفتر مقررات ملی و کنترل ساختمان امیدوار است با توجه به جامعیت و به روز بودن الزامات مبحث و سهولت کاربرد آن در نرم افزارهای مهندسی متداول، طراحی سازه های فولادی هر چه بیشتر استاندارد و یکنواخت شده و نقش مؤثری در ارتقای کیفیت سازه های فولادی داشته باشد.
در پایان این دفتر از تمامی اساتید، مهندسان، انجمن های مهندسی و سازمان های نظام مهندسی و نیز کلیه دست اندرکاران صنعت ساختمان که نظرات نگارشی و تخصصی خود را در ارتباط با پیش نویس این مبحث ارسال نموده اند، صمیمانه تشکر و قدردانی نموده و از هرگونه اظهارنظر، پیشنهاد و انتقاد استقبال و از آن ها جهت انجام اصلاحات بعدی استفاده خواهد نمود. لذا عموم علاقه مندان می توانند با مراجعه به درگاه اینترنتی inbr.ir نسبت به ثبت نقطه نظرات خود اقدام نمایند.
دفتر مقررات ملی و کنترل ساختمان
تعاریف
اتصال اتکایی
اتصالی که در آن انتقال نیروی برشی از طریق اتکای بدنه پیچ به جدارۀ سوراخ صورت می گیرد و از مقاومت اتصال در برابر لغزش صرف نظر می شود.
اتصال پیش کننده
اتصالی که در آن انتقال نیروی برشی از طریق اتکای بدنه پیچ به جدارۀ سوراخ صورت می گیرد و از مقاومت اتصال در برابر لغزش صرف نظر می شود. بااین وجود در اجرا و هنگام نصب، پیچ های این نوع اتصالات باید پیش کننده شوند.
اتصال ساده (مفصلی)
اتصالی است که از نظر دوران، انعطاف پذیر بوده و لنگرى را به تکیه گاه انتقال نمى دهد.
اتصال کف ستون
اتصالی است که از ورق کف ستون، اجزای اتصال دهنده (شامل سخت کننده های قائم، افقی و لجنکی) و وسایل اتصال (شامل ملحقات، پیچ و جوش) تشکیل شده و وظیفۀ آن انتقال نیروهای ایجادشده در پای ستون به شالوده است.
اتصال گیردار پیش تأیید شدة تیر به ستون
اتصال گیرداری است که دارای توانایی تحمل تغییر شکل های دورانی غیر الاستیک به میزان موردنظر، بدون کاهش قابل توجه مقاومت است. الزامات این نوع اتصالات در بخش ۷-۳-۱۰ ارائه شده است.
اتصال گیردار تأییدشدة تیر به ستون
اتصال گیرداری است که عملکرد آن مطابق الزامات بخش 8-3-1، تأیید می شود.
اتصال گیردار تیر به ستون
اتصالی است که در آن زاویة بین تیر و ستون پس از تغییرشکل حاصل از کلیة بارها تقریباً بدون تغییر مانده و لنگر خمشی تیر قابل انتقال به ستون است.
اتصال لغزش بحرانی
اتصالی که در آن هیچ گونه لغزشی بین سطوح تماس مجاز نبوده و انتقال نیروی برشی در اتصال از طریق نیروی اصطکاک بین سطوح در تماس اتصال انجام می پذیرد.
آثار P-δ
به آثار اضافی ناشی از بارها گفته می شود که به علت وجود تغییرشکل در طول اعضا به وجود می آید.
آثار P-Δ
به آثار اضافی بارها به علت تغییرمکان جانبی نسبی کل سیستم سازه ای گفته می شود و به علت برون محوری ناشی از تغییرمکان جانبی دو انتهای اعضا نسبت به یکدیگر به وجود می آید.
اجزای با دو لبه مقید
رویه های تحت فشار تشکیل دهنده مقطع یک عضو سازه ای که دو لبه آن در راستای بارگذاری به اجزای دیگر مقطع متصل باشند.
اجزای با یک لبه مقید
رویه های تحت فشار تشکیل دهنده مقطع یک عضو سازه ای که فقط یک لبه آن در راستای بارگذاری به اجزای دیگر مقطع متصل باشد.
آزمایش طاقت نمونة شیار داده شدة شارپی
آزمایش دینامیکی که بر روی نمونة شیار داده شدة استاندارد فولادی تحت اثر یک ضربة استاندارد صورت می گیرد و میزان طاقت (جذب انرژی) نمونة فولادی را در مقابل تردشکنی مشخص می نماید.
آزمون غیر مخرب
آزمایشی که در آن بر عضو سازه ای آسیبی وارد نگردد و پیوستگی مصالح فولادی سازه و اجزای مقطع آن به هم نخورد.
انحنای ساده
منحنی تغییرشکل یافته عضو حاصل از لنگر خمشی که هیچ نقطه عطفی در طول دهانه وجود نداشته باشد.
انحنای مضاعف
منحنی تغییرشکل یافته عضو حاصل از لنگر خمشی که در طول دهانه دارای نقطه عطف باشد.
بار ثقلی
نیروهای ناشی از شتاب ثقل که به صورت قائم و از بالا به پایین به سازه وارد می گردد (نظیر وزن مصالح تشکیل دهنده ساختمان یا وزن های ناشی از کاربری).
بار جانبی
نیروهایی که به صورت افقی به سازه وارد می شوند (نظیر نیروی باد یا زلزله).
بار جانبی فرضی
نیروی افقی فرضی برای منظور کردن آثار نواقص هندسی اولیه در اعضای باربر ثقلی است که در محل اثر بارهای ثقلی در نظر گرفته می شود.
بازرس تضمین کیفیت
به شخص حقیقی یا حقوقی مستقلی اطلاق می گردد که قبل و حین اجرا بازرسی های تضمین کیفیت را سازمان دهی و اجرا می نماید.
بازرس کنترل کیفیت
به شخصی حقیقی یا حقوقی اطلاق می گردد که بازرسی کنترل کیفیت را در حین اجرا و بر روی عملیات اجراشده انجام می دهد.
برش افقی در تیرهای با مقطع مختلف
نیروی برشی افقی بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن با عرشه فولادی یا بدون آن که در اثر عملکرد خمشی مختلف ایجاد می شود.
برش قالبی
به گسیختگی کششی نواحی تأثیرپذیر اعضا و اجرای اتصال دهنده در راستای عمود بر نیروی کششی همراه با تسلیم یا گسیختگی برشی در راستای موازی نیروی کششی اطلاق می گردد.
برگشت جوش
به طولی کوتاه از جوش گوشه گفته می شود که برای اجتناب از قطع ناگهانی زنجیرۀ جوش، در انتهای یک ضلع روی ضلع دیگر متقاطع با آن برگشت داده می شود.
برنامه تضمین کیفیت
به برنامه ای اطلاق می شود که شرکت عامل یا بازرس تضمین کیفیت به منظور انطباق کار اجراشده با الزامات تعیین شده در مدارک فنی تأییدشدة ساخت و استانداردهای مرجع پیاده سازی می کند.
برنامه کنترل کیفیت
به برنامه ای اطلاق می شود که در آن سازنده و نصاب در حین اجرا، الزامات و روش های انجام کار اجراشده را با مشخصات فنی مطابقت داده و بازرسی می نمایند.
بست
ورق، ناودانی، ناودانی یا پروفیل های دیگر که به صورت موازی یا مورب، دو یا چند نیمه را در اعضای ساخته شده، در فواصلی به یکدیگر متصل می نماید.
پایداری
شرایطی که در آن در اثر ایجاد تغییر کمی در بارهای وارده یا هندسة سازه، در هیچ بخشی از سازه تغییرمکان بزرگ ایجاد نشود.
پهنای مؤثر
پهنای کاهش یافته ورق در مقاطع فولادی یا دال بتنی در مقاطع مختلف که رفتار ناشی از توزیع یکنواخت تنش در آن، معادل رفتار ناشی از توزیع غیریکنواخت تنش یا عدم وجود آن در کل پهنا است.
پیش خیز
به انحنای ایجادشده در یک تیر یا قید قبل از بارگذاری برای جبران تغییرمکان های حاصل از بارگذاری ثقلی اطلاق می گردد.
تأخیر برشی
به آثار ناشی از توزیع غیریکنواخت تنش کششی در یک عضو یا جزء اتصال دهنده در ناحیه اتصال اطلاق می گردد.
تحلیل الاستیک
تحلیل سازه براساس فرض کشسان مصالح که در آن پس از برداشتن و حذف بار، سازه به حالت اولیه هندسی خود برمی گردد.
تحلیل الاستیک مرتبه اول
تحلیل سازه ای که تحت اثر ترکیبات بارگذاری، تغییرشکل های سازه کوچک فرض شده و رفتار مصالح اعضا در محدودة الاستیک (ارتجاعی) باشد.
تحلیل الاستیک مرتبه دوم
تحلیل سازه ای که در آن معادلات تعادل در وضعیت سازه تغییر شکل یافته نوشته شده و در آن آثار P-Δ و P-δ در نظر گرفته شده باشند.
تحلیل سازه
به تعیین آثار نیروهای خارجی بر روی سازه و به دست آوردن نیروهای داخلی و تغییرمکان ها در اعضا، اجزاء و اتصالات بر مبنای اصول مکانیک سازه ها اطلاق می گردد.
تحلیل غیرالاستیک
تحلیل سازه ای که در آن رفتار مصالح کلیه یا برخی از اعضا و اجزای سازه به صورت غیر ارتجاعی در نظر گرفته شود و این تغییر رفتار، در تحلیل سازه موردتوجه قرار گیرد.
ترکیبات بارگذاری مشخص ASD
ترکیبات بارگذاری مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان که در طراحی به روش ASD به کار می رود.
ترکیبات بارگذاری مشخص LRFD
ترکیبات بارگذاری مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان که در طراحی به روش LRFD به کار می رود.
ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته
ترکیبات بارگذاری که در آن زلزلة تشدیدیافته جایگزین زلزلة طرح می شود.
ترکیبات بارگذاری متعارف
ترکیبات بارگذاری که در آن کلیة بارهای وارد بر سازه با ضرایب مشخص شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان برای طراحی به روش LRFD یا طراحی به روش ASD در نظر گرفته می شود.
تسلیم موضعی
به تسلیم ناحیة محدودی از مقطع یا طول عضو گفته می شود.
تضمین کیفیت
به برنامه ریزی ها، اقدامات مدیریتی، دستورالعمل ها و کنترل هایی اطلاق می شود که نشان دهد مصالح به کاررفته و کار انجام شده توسط سازنده و نصاب، الزامات و مدارک تأییدشدة ساخت و استانداردهای مرجع را تأمین می نماید.
تنش تسلیم مشخصه (Fy)
به حد پایین تنش تسلیم مصالح فولادی گفته می شود که از نظر آماری تنها 5 درصد احتمال نقض آن وجود دارد.
تنش تسلیم مورد انتظار (RyFy)
به حاصل ضرب تنش تسلیم مشخصة فولاد (Fy) در ضریب تنوع تولید در فولاد (Ry) اطلاق می گردد و بیانگر بیشترین تنش تسلیم کششی محتمل مصالح فولادی است.
تنش کششی نهایی مصالح فولادی
به حد پایین تنش کششی نهایی گفته می شود که از نظر آماری نمونه های ناقض به درصد پایینی محدود شده است.
تنش کششی نهایی مورد انتظار (RtFu)
به حاصل ضرب تنش کششی نهایی مشخصة فولاد (Fu) در ضریب تنوع تولید فولاد (Rt) اطلاق می گردد و بیانگر بیشترین تنش کششی نهایی محتمل مصالح فولادی است.
تنش مجاز
به مقاومت مجاز عضو یا جزء سازه ای تقسیم بر مشخصات هندسی متناظر مقطع بر اساس مقطع الاستیک، سطح مقطع کل، سطح مقطع مؤثر یا سطح مقطع جان گفته می شود.
تیر
عضو سازه ای است که عملکرد اصلی آن تحمل خمش حاصل از نیروهای وارده و انتقال آثار نیروهای وارده به اتصال دو انتهای خود است.
تیر پیوند
در قاب های مهاربندی شده فولادی واگرا، تیر پیوند به بخشی از تیر اطلاق می گردد که در ناحیة حدفاصل محل تقاطع دو عضو مهاربندی با تیر یا در ناحیة حدفاصل محل تقاطع عضو مهاربندی با تیر تا وجه ستون قرار دارد.
تیر مختلف محاط در بتن
تیر مختلف فولادی که بخش فولادی مقطع به طور کامل در بخش بتنی مقطع مختلف مدفون گردیده و بخش فولادی و بتنی به صورت مشترک در تحمل لنگرهای خمشی عمل می نماید. درصورتی که بتن اطراف مقطع فولادی با دال بتنی کف به صورت همزمان اجرا شده باشد، تیر مختلف محاط در بتن با دال بتنی کف به طور مشترک در تحمل لنگرهای خمشی عمل می نماید.
تیرستون
عضو سازه ای است که عملکرد اصلی آن تحمل همزمان لنگر یا لنگرهای خمشی و نیروی محوری حاصل از نیروهای وارده است.
تیر مختلف با مقطع فولادی و دال بتنی متکی بر آن
تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن با برشگیر، با یا بدون عرشة فولادی که در تحمل لنگرهای خمشی به صورت مختلف عمل می نماید.
تیر مختلف پرشده با بتن
عضو خمشی مختلف فولادی که بخش بتنی مقطع به طور کامل داخل بخش فولادی آن قرار گرفته و در تحمل لنگرهای خمشی به صورت مختلف عمل می نماید.
تیرهای با مقطع کاهش یافته
تیرهایی که در آن ها در یک ناحیه با طول مشخص، پهنای دو بال آن نسبت به سایر نواحی طول تیر کاهش داده می شود، به طوریکه مفصل پلاستیک احتمالی به طور مطمئن در این ناحیه تشکیل گردد (تغییرشکل های فرا ارتجاعی به طور مطمئن در این ناحیه صورت گیرد) و در طراحی برای ظرفیت، تقاضای نیرویی کمتری برای اتصالات تیر به ستون، چشمۀ اتصال و ستون فراهم گردد.
همبند
تیر فولادی یا مختلط که دو دیوار برشی بتن آرمه را به یکدیگر متصل نموده تا در برابر بارهای جانبی لرزه ای به صورت توأم عمل نمایند.
جزء مرزی افقی (HBE)
به تیرهای متصل به لبه های افقی ورق دیوار برشی فولادی اطلاق می گردد.
جزء مرزی قائم (VBE)
به ستون های متصل به لبه های قائم ورق دیوار برشی فولادی اطلاق می گردد.
جوش انگشتانه
به جوش به کاررفته در داخل سوراخ دایره ای شکل داخل یک ورق گفته می شود که آن را به سطح قطعۀ فلزی دیگری متصل می نماید.
جوش کام
به جوش به کاررفته در داخل سوراخ بیضی شکل داخل یک ورق گفته می شود که آن را به سطح قطعۀ فلزی دیگری متصل می نماید.
جوش بحرانی لرزه ای
به جوش های مشخص شده در فصل ۳-۱۰ این مبحث اطلاق می گردد که در آن ها فلز جوش باید از مشخصات ویژه ای برخوردار باشد.
جوش شیاری با نفوذ کامل (CJP)
به جوش هایی گفته می شود که در آن ها فلز جوش در کل ضخامت ورق متصل شده نفوذ می نماید.
جوش شیاری با نفوذ نسبی یا ناقص (PJP)
به جوش هایی گفته می شود که در آن ها فلز جوش در بخشی از ضخامت ورق متصل شده نفوذ می نماید.
جوش گوشه
جوش هایی که شکل آن ها عموماً مثلثی بوده و بر روی سطوح دو ورق اتصال، سطح یک ورق و لبه ورق دیگر (اتصال روی هم) یا ضخامت دو ورق (اتصال T یا L) را به یکدیگر متصل می نماید.
جوش گوشۀ تقویتی
جوش گوشه ای که در محل درز جوش بر روی جوش شیاری یا در زیر آن اضافه می شود.
چروکیدگی جان
به گسیختگی موضعی ورق جان عضو تحت اثر بار متمرکز فشاری یا عکس العمل های تکیه گاهی در مجاورت محل اثر بار، گفته می شود.
چشمۀ اتصال
به ناحیه ای از جان یا جان های ستون، محصور بین بال های ستون و ورق های پیوستگی یا امتداد ورق های بال نیز با امتداد ورق های روسری و زیرسری در گرۀ اتصال گیردار تیر به ستون اطلاق می شود. وظیفۀ اصلی این ناحیه انتقال لنگر خمشی تیر به ستون بوده و متحمل تنش های برشی زیادی علاوه بر تنش های محوری و خمشی خواهد بود.
حالت حدی
به شرایطی اطلاق می گردد که اگر تمام یا بخشی از سازه به آن حالت برسد، دیگر قادر به انجام وظایف خود نبوده و قابلیت استفاده را از دست می دهد.
حالت حدی بهره برداری
حالتی که سازه شامل اعضا و اتصالات آن، با وقوع آن نظیر تغییرشکل، ارتعاش و ...، قابلیت نگهداری، شرایط ظاهری، دوام یا کارایی خود را از دست می دهد و دیگر قادر به انجام وظایف و تأمین آسایش بهره برداران نخواهد بود.
خردشدگی بتن
به حالت حدی گسیختگی فشاری در بتن اطلاق می گردد که در آن بتن به کرنش نهایی خود می رسد.
خمش موضعی بال ستون
به حالت حدی وقوع تغییرشکل غیرارتجاعی بزرگ در بال ستون اطلاق می گردد که تحت اثر بار متمرکز عرضی بال کششی تیر ایجاد می گردد.
دوران تیر پیوند
به تغییرمکان نسبی دو انتهای تیر پیوند، که عمود بر محور طولی تیر پیوند اندازه گیری می شود، تقسیم بر طول تیر پیوند، دوران تیر پیوند گفته می شود. دوران تیر پیوند شامل دوران های الاستیک و غیر الاستیک آن است.
دیافراگم کف
دیافراگم کف یک صفحه افقی صلب یا انعطاف پذیر بوده که وظیفه اصلی آن تحمل نیروهای جانبی ناشی از بارگذاری جانبی و انتقال آن به سیستم های باربر جانبی است. این دیافراگم عموماً از طریق برشگیرهای تعبیه شده روی تیرهای فولادی و مدفون در دیافراگم کف، نیروهای جانبی را از طریق جمع کننده ها به سیستم باربر جانبی منتقل می نماید.
دیوار برشی
دیواری که مقاومت و سختی لازم برای تحمل نیروهای جانبی که در صفحه دیوار وارد می شود را فراهم نموده و پایداری سیستم سازه را تأمین می نماید.
دیوار برشی فولادی ویژه
سیستمی متشکل از ورق های فولادی تقویت نشده محصور بین اجزای مرزی فولادی افقی در تراز طبقات و اجزای مرزی فولادی قائم در دو طرف ورق است. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی زیاد بوده که از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی کششی ورق فولادی در ارتفاع دیوار، تغییرشکل خمشی فرا ارتجاعی در دو انتهای اجزای مرزی افقی و تغییرشکل خمشی فرا ارتجاعی در پای اجزای مرزی فولادی قائم تأمین می گردد.
دیوار برشی مختلط ویژه
این سیستم سازه ای می تواند شامل دیوارهای برشی بتن آرمه غیرهم بسته با اجزای مرزی مختلط یا دیوارهای برشی هم بسته با یا بدون اجزای مرزی مختلط با تیر همبند فولادی یا مختلط باشد. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی زیاد بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی خمشی و برشی دیوار بتن آرمه، تغییرشکل های فرا ارتجاعی محوری کششی و فشاری اجزای مرزی و تغییرشکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی تیرهای همبند فولادی یا مختلط (در صورت وجود) تأمین می گردد.
روش توزیع تنش پلاستیک
روش تعیین مقاومت خمشی اسمی در اعضای مختلط است که در آن در مقطع عضو، بخش فولادی به طور کامل پلاستیک در نظر گرفته شده و فرض می شود دورترین تار فشاری بخش بتنی در آستانه کرنش نهایی قرار دارد.
روش سازگاری کرنش
روش تعیین مقادیر مقاومت خمشی اسمی در اعضای مختلط که بر مبنای روابط تنش-کرنش مصالح بتنی و فولادی و در نظر گرفتن توزیع خطی کرنش در عمق مقطع و محدود نمودن حداکثر کرنش فشاری بتن به 0.003 استوار است.
روش ضرایب بار و مقاومت (LRFD)
طراحی و تناسب بندی اعضا، اجزاء و اتصالات به نحوی که مقاومت طراحی (حاصل ضرب مقاومت اسمی در ضریب کاهش مقاومت) آن ها بزرگ تر یا مساوی مقاومت موردنیاز آن ها تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوط به این روش طراحی باشد.
روش مقاومت مجاز (ASD)
طراحی و تناسب بندی اعضا، اجزاء و اتصالات به نحوی که مقاومت مجاز (مقاومت اسمی تقسیم بر ضریب اطمینان) آن ها بزرگ تر یا مساوی مقاومت موردنیاز آن ها تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوط به این روش طراحی باشد.
زاویة تغییرمکان نسبی طبقه
زاویه ای که از تقسیم تغییرمکان جانبی نسبی هر طبقه بر ارتفاع طبقه محاسبه می گردد.
زلزلة تشدیدیافته (Emh)
به نیروهای به دست آمده از حاصل ضرب نیروی جانبی ناشی از زلزلة طرح در ضریب اضافه مقاومت (Ω0) اطلاق می شود. مقدار ضریب اضافه مقاومت (Ω0) به پارامترهای متعددی نظیر درجات نامعینی سازه، میزان ظرفیت اضافی موجود در سازه، جزئیات بندی اعضا، اثرات اجزای غیر سازه ای و ... بستگی دارد و مقدار آن برای سیستم های مختلف مقاوم در برابر زلزله در استاندارد 2800 ارائه شده است.
زلزلة محدود به ظرفیت (Fce)
این نیرو معادل نیروی زلزلة افقی است که مقدار آن محدود به ظرفیت اعضای شکل پذیر سیستم بوده و ملاک طراحی اعضای غیر شکل پذیر قرار می گیرد.
سازه های شکل پذیر
به سازه های باربر جانبی لرزه ای اطلاق می شوند که بتوانند در نواحی خاصی از اعضای خود تغییرشکل های فرا ارتجاعی را پذیرا بوده و این ویژگی را در بارگذاری های رفت و برگشتی بدون کاهش قابل ملاحظه در مقاومت، حفظ نمایند.
ستون
به عضو سازه ای عموماً به صورت قائم اطلاق می شود که عملکرد اصلی آن تحمل نیروی محوری فشاری وارد در راستای محور طولی خود است.
ستون متکی
ستون های متکی به ستون هایی گفته می شود که سختی جانبی آن ها به واسطة اتصال مفصلی تیرها ناچیز بوده و فقط برای بارهای ثقلی طراحی می شوند.
ستون مختلط
به عضو متشکل از مقطع فولادی محاط در بتن یا پرشده با بتن اطلاق می شود که به عنوان ستون در سیستم های باربر ثقلی و جانبی به کار می رود.
سخت کننده
به یک جزء سازه ای نظیر ورق یا نبشی گفته می شود که به یک عضو سازه ای متصل می گردد تا سختی آن را افزایش داده و توزیع بار را هموارتر نماید.
سخت کننده عرضی
به سخت کننده های تعبیه شده در جان اعضا اطلاق می شود که عمود بر بال های آن ها بوده و عملکرد اصلی آن افزایش مقاومت کمانش برشی جان اعضا است. در محل بارهای متمرکز نیز برای جلوگیری از تسلیم، گسیختگی و کمانش موضعی از سخت کننده های عرضی استفاده می شود.
سختی
نسبت نیروی وارده به تغییرمکان حاصله را سختی انتقالی و نسبت لنگر وارده به دوران حاصله را سختی دورانی می گویند.
سطح مقطع خالص
به سطح مقطع کل عضو یا جزء سازه ای فولادی منهای سطح تصویر سوراخ ها یا شکاف های آن اطلاق می شود.
سطح مقطع خالص مؤثر
به سطح مقطع خالصی گفته می شود که مقدار آن با ضریب تأخیر برش (U) کاهش داده می شود. ضریب تأخیر برش (U) معرف توزیع غیریکنواخت تنش کششی در اثر اتصال عضو کششی از طریق بخشی از اجزای عضو و نه تمامی اجزای آن است.
سطح مقطع کلی عضو
به مساحت مقطع عمود بر محور طولی عضو اطلاق می شود که از مجموع حاصل ضرب پهنا در ضخامت اجزای عضو به دست می آید.
سیستم باربر جانبی لرزه ای (SFRS)
سیستم باربر جانبی لرزه ای به بخشی از سیستم سازه ای اطلاق می گردد که وظیفه اصلی آن تأمین مقاومت جانبی، سختی جانبی و شکل پذیری در برابر نیروهای جانبی زلزله وارد بر سیستم سازه ای است.
سیستم سازه ای
به مجموعه ای از اعضا و اجزای سازه ای و اتصالات اطلاق می شود که قابلیت تحمل بار داشته و از طریق اتصال به یکدیگر، تشکیل یک سیستم به هم پیوسته باربر را می دهند.
سیستم کنسولی فولادی ویژه
این سیستم باربر جانبی لرزه ای، یک نوع قاب متشکل از ستون های کنسولی فولادی است که شکل پذیری مورد انتظار در آن محدود بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی خمشی در پای ستون ها تأمین می گردد.
سیستم مهاربندی های چند ردیفی در یک طبقه
یک سیستم قاب مهاربندی شده است که در حدفاصل دیافراگم دو کف مجاور یا دو تراز مهارشده، از دو یا چند ردیف مهاربند تشکیل می شود.
ضریب Ry
عبارت است از نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فولاد (Fy) که به منظور در نظر گرفتن مقاومت های مورد انتظار اعضای شکل پذیر سیستم سازه ای برای طراحی ظرفیتی اتصالات و سایر اعضای غیر شکل پذیر آن به کار می رود.
ضریب Rt
عبارت است از نسبت تنش کششی نهایی مورد انتظار به تنش کششی نهایی مشخصة فولاد (Fu) که برای انواع تولیدات فولاد متفاوت بوده و به عوامل متعددی نظیر شکل مقاطع و افزودنی های به کاررفته در طی روند تولید فولاد در کارخانه ها بستگی دارد.
ضریب اضافه مقاومت (Ω0)
ضریبی که به عوامل متعددی نظیر درجات نامعینی سازه، میزان ظرفیت اضافی موجود در سازه، جزئیات بندی اعضا و آثار اجزای غیر سازه ای بستگی دارد و در محاسبة نیروی زلزلة تشدیدیافته به کار گرفته می شود.
ضریب اطمینان (Ω)
ضریبی که در طراحی به روش ASD کاربرد دارد و دربرگیرندۀ میزان انحراف مقاومت واقعی از مقاومت اسمی، میزان انحراف بارهای واقعی از بارهای اسمی، عدم قطعیت های تحلیل و نحوة خرابی اعضا و پیامدهای ناشی از آن بوده و در تعیین مقاومت مجاز اعضا مورد استفاده قرار می گیرد.
ضریب طول مؤثر (K)
به نسبت طول مؤثر کمانش عضو به طول مهارنشدة آن اطلاق می گردد.
ضریب کاهش مقاومت (φ)
ضریبی که در طراحی به روش LRFD کاربرد دارد و دربرگیرندۀ میزان انحراف مقاومت واقعی از مقاومت اسمی، عدم قطعیت های تحلیل و نحوة خرابی اعضا و پیامدهای ناشی از آن بوده و در تعیین مقاومت طراحی اعضا مورد استفاده قرار می گیرد.
طراحی
فرایندی است که براساس آن مشخصات فیزیکی، هندسی و مادی اعضا، اجزاء و اتصالات سازه برای فراهم شدن معیارهایی نظیر مقاومت های موردنیاز، شرایط بهره برداری، دوام، قابلیت ساخت و الزامات صرفه جویی در مصالح، تعیین می گردد.
طول مؤثر عضو
به طول فاصلة دو نقطه عطف متوالی در مد کمانشی غالب عضو محوری فشاری اطلاق می شود.
عرشۀ فولادی
ورق های نازکی هستند که با نوردسرد به صورت یک صفحۀ کنگره دار فولادی شکل داده شده و به عنوان قالب ماندگار در اجرای گروهی از تیرهای مختلط به کار می روند. چنانچه سطوح عرشۀ فولادی دارای برجستگی باشد، می تواند به عنوان بخشی از فولاد کششی دال بتنی عمل نماید.
عضو جمع کننده
به عضوی اطلاق می شود که نیروهای حاصل از بار جانبی از طریق دیافراگم کف به این عضو منتقل شده و از طریق آن به اعضای سیستم باربر جانبی منتقل می شود.
عضو محوری با مقطع مختلط پرشده با بتن
به عضو محوری اطلاق می شود که بخش بتنی مقطع آن، داخل بخش فولادی آن قرار گرفته و در آن بتن و فولاد در تحمل نیروی محوری مشارکت می نماید.
عضو محوری با مقطع مختلط محاط در بتن
به عضو محوری اطلاق می شود که بخش فولادی مقطع آن، به طور کامل در بخش بتنی آن محاط شده و در آن بتن و فولاد در تحمل نیروی محوری مشارکت می نماید.
عضو مختلط
عضوی است که در آن بخش فولادی و بخش بتنی عضو به صورت اجزای یک مقطع یکپارچه، نیروهای وارده را تحمل می نمایند.
عضو مهاربندی
عضو سازه ای موربی که با رفتار غالب محوری، نیروهای جانبی ناشی از زلزله را تحمل و در بارهای ثقلی به پایداری سازه کمک می نماید. این اعضا می توانند به صورت قطری، V شکل، 7 و 8 شکل باشند.
عضو مهاربندی کمانش تاب
به عضو مهاربندی اطلاق می گردد که از یک هستۀ فولادی باربر و یک غلاف بیرونی تشکیل شده است. هستۀ فولادی وظیفۀ تحمل نیروهای کششی و فشاری حاصل از زلزله و تأمین شکل پذیری موردنیاز را دارد. غلاف بیرونی، بدون مشارکت در باربری محوری، وظیفۀ مهار جانبی هستۀ فولادی در برابر کمانش را بر عهده دارد.
عضو مهاربندی مختلط
به عضو متشکل از مقطع فولادی پرشده با بتن اطلاق می گردد که به صورت مهاربندی موربی وظیفۀ تأمین سختی، مقاومت و شکل پذیری را در سیستم های باربر جانبی لرزه ای مربوطه، بر عهده دارد.
عمل اهرمی
به افزایش نیروی کششی پیچ گفته می شود که در اثر اتکای لبة ورق اتصال انتهایی به سطح تکیه گاه آن ایجاد می گردد و ممکن است موجب گسیختگی پیچ ها شود. در ورق های اتصال انتهایی انعطاف پذیر، توجه به این موضوع ضروری است.
عمل میدان کششی
در یک چشمه از جان یک عضو ورق ای که بین بال ها و سخت کننده های عرضی محصور است، تحت اثر برش، تنش های کششی در راستای یک قطر و تنش های فشاری در راستای قطر دیگر آن ایجاد می شود. در این چشمه به توسعۀ نیروی کششی در جان پس از کمانش قطری و برقراری تعادل نیروها از طریق نیروهای فشاری ایجادشده در سخت کننده های عرضی، عمل میدان کششی گفته می شود.
قاب خمشی خرپایی ویژه
در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها به صورت خرپایی فولادی با ابعاد محدود و ستون ها به صورت فولادی هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های خمشی، برشی و محوری فرا ارتجاعی ناحیۀ ویژۀ خرپایی فولادی که در نیمۀ میانی آن قرار دارد، تأمین می شود. ستون ها، اعضای واقع در قسمت های خارج از ناحیۀ ویژۀ خرپا محسوب شده و اتصالات سیستم باید برای نیروهای زلزلة محدود به ظرفیت ناحیۀ ویژۀ طراحی شوند.
قاب خمشی فولادی
به سیستم سازه ای اطلاق می گردد که سختی، مقاومت و شکل پذیری آن از طریق مقاومت خمشی، برشی و محوری اعضایی که دارای اتصال گیردار هستند، تأمین می شود.
قاب خمشی معمولی
در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم حداقل بوده و از طریق تغییرشکل های دورانی فرا ارتجاعی کم در انتهای تیرها و ستون ها و تسلیم برشی کم در ناحیه چشمۀ اتصال تأمین می شود.
قاب خمشی متوسط
در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی با رعایت الزامات اتصالات گیردار پیش تأیید شده، می توان از عملکرد بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی محدود بوده و از طریق تغییرشکل های دورانی فرا ارتجاعی محدود در انتهای تیرها یا انتهای ستون ها و تسلیم برشی محدود در ناحیه چشمۀ اتصال تأمین می شود.
قاب خمشی ویژه
در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تیرها و ستون ها باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی، با رعایت الزامات اتصالات گیردار پیش تأیید شده، می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های دورانی فرا ارتجاعی زیاد در انتهای تیرها، تسلیم برشی کم در ناحیه چشمۀ اتصال و تغییرشکل های فرا ارتجاعی دورانی در ستون ها در تراز پایه تأمین می شود.
قاب خمشی مختلط ویژه
در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، ستون ها به صورت مقطع مختلط محاط در بتن یا پرشده با بتن یا مقطع بتن آرمه و تیرها به صورت فولادی تنها یا تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن یا تیر فولادی محاط در بتن هستند. اتصالات تیرها به ستون ها به صورت گیردار هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های دورانی فرا ارتجاعی زیاد در انتهای تیرها، تسلیم برشی کم در ناحیه چشمۀ اتصال و تغییرشکل های فرا ارتجاعی دورانی در ستون ها در تراز پایه تأمین می شود.
قاب مهاربندی شده
یک سیستم خرپایی قائم بوده که برای تأمین سختی، مقاومت و پایداری در برابر بارهای جانبی و نیز تأمین پایداری در برابر بارهای ثقلی به کار می رود. در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، تأمین شکل پذیری موردنیاز بر عهدۀ این قاب ها است.
قاب مهاربندی شده همگرای معمولی
در قاب مهاربندی شده همگرای معمولی، محورهای اعضای مهاربندی، تیرها یا ستون های متصل به گره باید همگرا باشند. در این سیستم باربر جانبی، کلیۀ اعضا شامل تیرها، ستون و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. رفتار غالب اعضای این سیستم تحت اثر بارهای جانبی لرزه ای به صورت محوری است. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم حداقل بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی کم در اعضا و اتصالات فراهم می گردد.
قاب مهاربندی شده همگرای ویژه
در قاب مهاربندی شده همگرای ویژه، محورهای اعضای مهاربندی، تیرها یا ستون های متصل به گره باید همگرا باشند. در این سیستم باربر جانبی، کلیۀ اعضا شامل تیرها، ستون و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. رفتار غالب اعضای این سیستم باربر تحت اثر بارهای جانبی لرزه ای به صورت محوری است. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی و دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق ایجاد تغییرشکل های فرا ارتجاعی ناشی از کمانش غیر الاستیک مهاربند فشاری و تغییرشکل های فرا ارتجاعی محوری حاصل از تسلیم کششی مهاربند کششی صورت می گیرد.
قاب مهاربندی شده واگرا
قاب های مهاربندی شده ای هستند که در یک انتهای عضو مهاربندی محورهای تیر، ستون و مهاربند همگرا بوده و در انتهای دیگر محورهای مهاربند و تیر واگرا است. در این سیستم باربر جانبی، ستون ها، تیرها و اعضای مهاربندی باید فولادی باشند. در تحمل بارهای ثقلی می توان از عملکرد مختلط بین تیر فولادی با دال بتنی متکی بر آن استفاده نمود. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی لرزه ای قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی در تیر پیوند تأمین می شود.
قاب مهاربندی شده کمانش تاب
یک سیستم قاب مهاربندی شده همگرای ویژه است که از تیر و ستون فولادی و نیز اعضای مورب کمانش تاب تشکیل می گردد. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی محوری در مهاربندهای کمانش تاب فراهم می شود.
قاب مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه
در قاب مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، محورهای تیرها، ستون ها و اعضای مهاربندی متصل به گره همگرا هستند. در این سیستم باربر جانبی لرزه ای، ستون ها به صورت مختلط با مقطع فولادی محاط در بتن یا پرشده با بتن، تیرها به صورت فولادی تنها یا فولادی با دال بتنی متکی بر آن و مهاربندها به صورت فولادی تنها یا مختلط با مقطع فولادی پرشده با بتن هستند. شکل پذیری این نوع قاب قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی محوری مهاربند کششی و تغییرشکل های فرا ارتجاعی ناشی از کمانش غیر ارتجاعی مهاربندهای فشاری تأمین می گردد.
قاب مهاربندی شده واگرای مختلط
در قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط، در یک انتهای عضو مهاربندی محورهای تیر، ستون و مهاربند همگرا بوده و در انتهای دیگر محورهای مهاربند و تیر واگرا است. در این سیستم، ستون ها به صورت مختلط با مقطع فولادی پرشده با بتن، تیر پیوند به صورت فولادی تنها، تیر خارج از ناحیۀ پیوند به صورت فولادی یا مختلط با دال بتنی متکی بر آن و اعضای مهاربندی به صورت فولادی تنها یا مختلط پرشده با بتن هستند. شکل پذیری مورد انتظار در این سیستم باربر جانبی لرزه ای قابل ملاحظه بوده و از طریق تغییرشکل های فرا ارتجاعی خمشی یا برشی در تیر پیوند تأمین می شود.
کمانش
به تغییر ناگهانی در هندسۀ یک سازه یا عضو آن تحت اثر تنش فشاری اطلاق می گردد.
کمانش برشی
به کمانش قطری ناشی از تنش اصلی فشاری اطلاق می گردد که در آن تحت اثر برش در یک ورق فولادی نظیر جان تیر ورق، تغییرشکل ناگهانی خارج از صفحه رخ دهد.
کمانش پیچشی
به کمانش عضو تحت اثر بار محوری فشاری حول محور طولی مار بر مرکز برش مقطع بدون تغییرشکل خمشی حول محورهای اصلی آن، گفته می شود.
کمانش جانبی-پیچشی
کمانشی که در آن بال فشاری عضو خمشی در خارج از صفحۀ خمش، تغییرشکل جانبی داده و هم زمان با آن مقطع تیر حول محور طولی مار بر مرکز برش دوران نماید.
کمانش خمشی
به کمانشی گفته می شود که در آن عضو محوری فشاری به صورت جانبی حول محورهای اصلی مقطع، بدون پیچش و هرگونه تغییر در شکل مقطع، تغییرشکل دهد.
کمانش خمشی-پیچشی
کمانشی که در آن عضو محوری فشاری به صورت جانبی حول یکی از محورهای اصلی یا هر دو محور اصلی مقطع تغییرشکل داده و هم زمان حول محور طولی مار بر مرکز برش مقطع، دوران می نماید.
کمانش موضعی
کمانشی که در اثر آن یک جزء فشاری از عضو محوری فشاری یا عضو خمشی در طول محدودی ناپایدار گردد.
کنترل کیفیت
به کنترل ها و بازرسی توسط سازنده و نصاب به منظور رعایت الزامات مدارک فنی تأیید و ابلاغ شده و استانداردهای مرجع اطلاق می گردد.
مشخصات فنی عمومی
به مشخصات موردنظر این مبحث و سایر مباحث مقررات ملی ساختمان جهت ساخت و نصب سازه های فولادی اطلاق می گردد و در غیاب مشخصات فنی خصوصی لازم الاجرا محسوب می شود.
مشخصات فنی خصوصی
به مشخصات فنی موردنظر طراح یا کارفرما اطلاق می گردد که در تکمیل مدارک مشخصات فنی عمومی و مقررات حاکم با درج در نقشه های اجرایی یا ابلاغ به صورت مجزا در زمان عقد قرارداد جزء اسناد پیمان قرار می گیرد و رعایت آن ها توسط سازنده یا نصاب ضروری است.
مفصل پلاستیک
به ناحیه ای از طول عضو گفته می شود که در آن مقدار لنگر خمشی برابر لنگر پلاستیک مقطع باشد.
مقاطع ساخته شده
به مقاطعی اطلاق می گردد که از چندین ورق جوش شده به یکدیگر تشکیل می شوند. مقاطعی که از دو یا چند نیمرخ یا از دو یا چند نیمرخ به همراه ورق های سراسری که به وسیله بسته های موازی یا مورب یا به صورت مستقیم با اتصالات جوشی یا پیچی به یکدیگر متصل شده اند، نیز در ردیف مقاطع ساخته شده قرار می گیرند.
مقاومت اتکایی
به تسلیم فشاری موضعی مصالح فلزی یا خرد شدن مصالح غیرفلزی اطلاق می گردد که در اثر تماس یا اتکای یک عضو به عضو دیگر ایجاد می شود.
مقاومت اسمی
به مقاومت یک جزء سازه ای یا یک عضو سازه ای در برابر بارهای وارده بدون در نظر گرفتن ضرایب کاهش مقاومت در LRFD و ضرایب اطمینان در ASD، مقاومت اسمی گفته می شود.
مقاومت خمشی اسمی مثبت
به مقاومت خمشی اسمی یک عضو فولادی یا مقاومت خمشی اسمی یک تیر مختلط در نواحی که ناحیه فوقانی مقطع در فشار باشند، گفته می شود.
مقاومت خمشی اسمی منفی
مقاومت خمشی اسمی یک عضو فولادی یا مقاومت خمشی اسمی یک تیر مختلط در نواحی که ناحیه فوقانی مقطع در کشش باشند، گفته می شود.
مقاومت طراحی
در طراحی به روش LRFD کاربرد دارد و از حاصل ضرب مقاومت اسمی عضو یا اتصال در ضریب کاهش مقاومت به دست می آید.
مقاومت کمانشی اسمی
به مقاومت عضو در برابر کمانش گفته می شود که می تواند براساس یکی از حالت های حدی کمانش خمشی، کمانش پیچشی یا کمانش خمشی پیچشی به دست آید.
مقاومت گسیختگی اسمی
به مقاومت عضو ناشی از شکست ترد یا پارگی اعضا یا اجزای اتصال گفته می شود.
مقاومت مجاز
در طراحی به روش ASD کاربرد دارد و از تقسیم مقاومت اسمی عضو یا اتصال بر ضریب اطمینان به دست می آید.
مقاومت موجود
در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت (LRFD)، مقاومت موجود همان مقاومت طراحی است که از حاصل ضرب مقاومت اسمی در ضریب کاهش مقاومت به دست می آید. در طراحی به روش مقاومت مجاز (ASD)، مقاومت موجود همان مقاومت مجاز است که از حاصل تقسیم مقاومت اسمی بر ضریب اطمینان به دست می آید.
مقاومت موردنیاز
همان نیروهای داخلی اعضا، اجزاء و اتصالات است که براساس ترکیبات بارگذاری مختلف متناظر با روش طراحی تعیین می شود.
مقطع با اجزای غیر لاغر
مقطعی که نسبت پهنا به ضخامت اجزای تشکیل دهندۀ آن طوری است که در محدودۀ رفتار الاستیک، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد.
مقطع با اجزای لاغر
مقطعی که نسبت پهنا به ضخامت حداقل یک جزء تشکیل دهندۀ آن طوری است که در محدودۀ رفتار الاستیک، در آن جزء کمانش مو局部ی رخ دهد.
مقطع تبدیل یافته
در اعضای با مقطع مختلط به مقطعی گفته می شود که در آن پهنای مؤثر دال بتنی بر \( n = E_s/E_c \) تقسیم می گردد و بدین ترتیب مقطع مختلط به یک مقطع فولادی معادل تبدیل می شود.
مقطع جعبه ای
مقطع توخالی مربعی یا مستطیل شکلی که از چهار ورق تشکیل شده و در لبه های طولی به یکدیگر جوش می شوند.
مقطع غیر فشرده
مقطعی است که کلیۀ اجزای تشکیل دهندۀ آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا رسیدن تنش در کلیۀ اجزای فشاری مقطع به آستانۀ تنش تسلیم، در هیچ یک از اجزای مقطع، کمانش موضعی رخ ندهد.
مقطع فشرده
مقطعی است که اجزای تشکیل دهندۀ آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا توسعۀ کامل تنش تسلیم در کلیۀ اجزای آن تا حد لنگر خمشی پلاستیک مقطع، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد.
مقطع فشردۀ لرزه ای
مقطعی است که کلیۀ اجزای تشکیل دهندۀ آن دارای چنان نسبت پهنا به ضخامتی باشند که تا توسعۀ کامل تنش تسلیم در کلیۀ اجزای آن و ایجاد کرنش فرا ارتجاعی به میزان کافی برای پلاستیک شدن مقطع به صورت مفصل پلاستیک با چرخش پلاستیک موردنظر، در هیچ یک از اجزای مقطع کمانش موضعی رخ ندهد.
مقطع قوطی شکل (HSS)
مقطع توخالی مربعی یا مستطیل شکل است که از ورق با ضخامت ثابت و به صورت تاشده تشکیل شده و از طریق جوش طولی به صورت یک مقطع بسته درمی آید.
مهار پیچشی
مهاری است که عمود بر مقطع عضو تعبیه می شود و از دوران عضو حول محور طولی آن جلوگیری می نماید.
مهار جانبی
عضو سازه ای که با سختی و مقاومت خود از جابجایی خارج از محور یا خارج از صفحة عضو دیگر در محل نقطة مهارشده جلوگیری می کند.
ناظر کارفرما
نمایندۀ فنی کارفرما در کارگاه ساخت و نصب است که هماهنگی و پیاده سازی برنامة تضمین کیفیت را بر عهده دارد.
ناپایداری
به شرایطی اطلاق می شود که در اثر ایجاد تغییر کمی در بارهای وارده یا هندسة سازه، در عضو سازه ای یا کل سازه، تغییرمکان های بزرگ ایجاد می گردد.
ناحیه حفاظت شده
به ناحیه ای از طول عضو اطلاق می شود که انتظار می رود در این ناحیه تغییرشکل های فراارتجاعی خمشی، کششی و برشی تشکیل شود. نظر به اهمیت ناحیه حفاظت شده و رفتار حساس آن در حرکات رفت و برگشتی سازه، این ناحیه باید عاری از هرگونه عملیاتی باشد که موجب مخدوش شدن عملکرد شکل پذیر عضو در این ناحیه می شود. موقعیت و طول ناحیه حفاظت شده در هر یک از سیستم های باربر جانبی لرزه ای در فصل 3-10 معرفی شده است.
ناحیه انتقال بار
ناحیه انتقال بار درواقع ارتفاع کل اتصال تیر به ستون است که نیروهای خارجی از طریق این ناحیه به عضو با مقطع مختلط منتقل می شود.
نقشه های طراحی
به اسناد و مدارک گرافیکی متشکل از تصاویر و نوشته ها اطلاق می گردد که دربرگیرندۀ جزئیات و هندسة طراحی سازه باشد. این نقشه ها باید اطلاعات کامل مقاطع، محل قرار گرفتن اعضای سازه نسبت به یکدیگر، تراز کف های ساختمانی، محورهای مار بر مرکز ستون ها، پیش آمدگی ها و پس رفتگی ها با اندازه ها و اطلاعات مربوط به اتصالات و وصله ها را شامل باشد، به طوریکه با مراجعة به آن ها پیمانکار بتواند نقشه های اجرایی کارگاهی را تهیه نماید.
نواحی مرزی
به بخشی از دو انتهای مقطع دیوار یا دو بخش خارجی دیافراگم کف که با استفاده از مقاطع فولادی یا آرماتورهای طولی و عرضی تقویت شده باشند، نواحی مرزی گفته می شود.
نیروی عضو
برآیند نیروهای حاصل از بارگذاری خارجی است که در مقطع عضو ایجاد می گردد. این برآیند می تواند به صورت نیروی محوری، نیروی برشی، لنگر خمشی، لنگر پیچشی یا ترکیبی از آن ها باشد.
ورق اتصال مهاربندی (ورق گاست)
به ورق اتصال اعضای خرپا در گره های اتصال و ورق اتصال عضو مهاربندی به تیر یا به گره اتصال تیر-ستون و یا به گره پای ستون اطلاق می گردد.
ورق پرکننده
به ورق به کاررفته در نواحی وصله ها که فاصلة بین مقطع وصله شونده و ورق های وصله را پر نموده و امکان اجرای ورق پوششی وصله بین مقاطع وصله شونده را فراهم نماید، گفته می شود.
ورق پوششی
به ورق تقویتی که بر روی ورق های تیرها یا ستون ها جوش یا پیچ می شوند و موجب افزایش سطح مقطع، اساس مقطع، ممان اینرسی و ... می گردد، گفته می شود.
ورق دیافراگمی
به ورق های دارای سختی و مقاومت داخل صفحه ای برشی اطلاق می گردد که برای انتقال نیروهای داخل صفحه ای به اجزای تکیه گاهی به کار می روند.
ورق پیوستگی
به ورق های تقویتی که در راستای بال ها یا ورق های اتصال بال تیر به وجه ستون در چشمه اتصال تعبیه شده و به بال ها و جان (یا جان های) ستون متصل می شوند، اطلاق می شود.
ورق مضاعف
به ورق های اضافی گفته می شود که موازی جان تیرها یا ستون ها در ناحیه چشمه اتصال در مقابل نیروهای متمرکز تعبیه می شود و موجب افزایش مقاومت برشی چشمه اتصال می شود.
وصله
به اتصال بین دو عضو سازه ای در راستای تنش های وارد بر عضو اطلاق می گردد که یک عضو سازه ای با طول بزرگ تر تشکیل دهد.
1-10 الزامات عمومی
1-11-10 هدف و دامنه کاربرد
1-11-10
هدف این مبحث تعیین حداقل ضوابط و مقرراتی است که باید در تحلیل، طراحی و اجرای ساختمان های فولادی جهت تأمین شرایط ایمنی و امکان بهره برداری مناسب مورد استفاده قرار گیرد. این مبحث دارای چهار فصل شامل فصل های 1-10 (الزامات عمومی)، 2-10 (الزامات طراحی) و 4-10 (الزامات ساخت، نصب و کنترل) است. همچنین این مبحث دارای 6 پیوست است که پیوست 1 به معرفی استانداردهای معتبر مصالح سازه های فولادی موردتائید این مبحث، پیوست 2 به ضریب طول مؤثر اعضای فشاری، پیوست 3 به تحلیل مرتبه دوم از طریق تحلیل الاستیک مرتبه اول تشدید یافته، پیوست 4 به الزامات اعضای کششی با تسلیم لولاشده یا خار مغزی یا تسلیم سرپهن، پیوست 5 به ضوابط طراحی تیرهای با جان باز و پیوست 6 به حفاظت در برابر آتش می پردازد.
1-11-10
محدودة کاربرد این مبحث ساختمان های فولادی با کاربری های مندرج در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان و آیین نامه های اجرایی آن است. سازه های خاص از قبیل پل های فولادی، مخازن هوایی و زمینی، دکل های مخابراتی و انتقال نیرو و سایر سازه های فولادی که برای تحلیل، طراحی و اجرای آن ها مقررات و ضوابط ویژه ای موردنیاز است، مشمول ضوابط این مبحث نمی شوند.
1-11-10
همراه با این مبحث باید ضوابط سایر مباحث مقررات ملی ساختمان رعایت شوند.
1-11-10
در مواردی که ضوابط این مبحث دارای ابهام یا مسکوت بوده و موضوع با قضاوت صحیح مهندسی یا رجوع به مدارک فنی معتبر باز از ابهام برخوردار است یا مورد اختلاف قرار دارد، پاسخ استعلام از دبیرخانه شورای تدوین مقررات ملی ساختمان ملاک عمل خواهد بود.
2-1-10 مبانی طراحی
در این مبحث مبنای طراحی سازه ها، بررسی و کنترل آن ها در حالت های حدی مقاومت و بهره برداری با رعایت ملاحظات طراحی خاص هر سازه یا عضو سازه ای است.
1-2-1-10 حالت های حدی
حالت های حدی به شرایطی اطلاق می گردد که اگر تمام یا بخشی از سازه به هر یک از آن حالت ها برسند، دیگر قادر به انجام وظایف خود نبوده و قابلیت استفاده را از دست می دهند. مطابق این مبحث، پیکربندی، ابعاد و مشخصات اجزای سازه باید چنان باشد که سازه، شامل اجزاء و اتصالات آن، تحت اثر ترکیبات بارگذاری محتمل، به هیچ یک از حالت های حدی زیر نرسد:
الف) حالت های حدی مقاومت
حالت های حدی مقاومت، حالت هایی هستند که سازه شامل اعضاء، اجزاء و اتصالات آن پس از رسیدن به آن حالت ها، تحت اثر هر یک از ترکیب های بارگذاری با وقوع خرابی هایی نظیر تسلیم، گسیختگی، کمانش و غیره، مقاومت و شکل پذیری موردنیاز خود را از دست می دهند.
ب) حالت های حدی بهره برداری
حالت های حدی بهره برداری، حالت هایی هستند که سازه شامل اعضاء و اتصالات آن، با وقوع آن ها نظیر تغییرشکل، ارتعاش و ... قابلیت نگهداری، شرایط ظاهری، دوام و کارایی خود را از دست می دهند و دیگر قادر به انجام وظایف و تأمین آسایش بهره برداران نخواهند بود.
2-2-1-10 طراحی براساس حالت های حدی مقاومت
در طراحی براساس حالت های حدی مقاومت، به شرح زیر رعایت الزامات بندهای 1-2-2-1-10 ضروری است:
1-2-2-1-10 مطابق این مبحث، برای تأمین الزامات حالت های حدی مقاومت، استفاده از روش ضرایب بار و مقاومت (به اختصار LRFD) یا روش مقاومت مجاز (به اختصار ASD) قابل قبول بوده، لیکن در یک سازه فولادی، به کارگیری همزمان دو روش مورداشاره قابل قبول نیست.
در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت (LRFD) دو دسته ضرایب ایمنی به شرح زیر در تحلیل و طراحی منظور می گردد:
الف) ضرایب بار، که مقدار آن به میزان عدم اطمینان در برآورد مقدار بارها و ایجاد بحرانی ترین شرایط در ترکیبات بارگذاری بستگی دارد، مقدار این ضرایب بار باید مطابق با ترکیبات بارگذاری ارائه شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان باشد. این ضرایب اکثراً بزرگ تر از یک و ندرتاً برابر یک یا کوچک تر از یک هستند.
ب) ضرایب کاهش مقاومت، که مقدار آن با توجه به دقت تئوری های مقاومت مصالح مورد استفاده، نوع حالت حدی مقاومت، تغییرات احتمالی مشخصات مصالح و رواداری های ابعادی مقطع تعیین می گردد. مقادیر ضریب کاهش مقاومت در فصل های 2-10 و 3-10 این مبحث برای هر عضو، اتصال یا جزء سازه ای ارائه شده است. این ضرایب عموماً کوچک تر یا حداکثر مساوی یک هستند.
در طراحی به روش مقاومت مجاز (ASD) نیز دو دسته ضرایب ایمنی به شرح زیر در تحلیل و طراحی منظور می گردد:
الف) ضرایب بار، که از ترکیبات بار معرفی شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان برای روش طراحی مقاومت مجاز به دست می آیند. این ضرایب اکثراً مساوی یک و ندرتاً کوچک تر از یک هستند.
ب) ضرایب اطمینان، که مقادیر آن با توجه به عدم قطعیت های طراحی، نوع حالت حدی مقاومت و اهمیت عضو، اتصال یا جزء سازه ای در فصل های 2-10 و 3-10 این مبحث معرفی شده است. مقادیر عموماً بین 1.5 تا 2.0 در تغییر هستند.
2-2-2-1-10 در طراحی برای حالت های حدی مقاومت، حالت های حدی تسلیم، گسیختگی، کمانش، تشکیل مکانیزم پلاستیکی، ناپایداری و واژگونی باید مورد کنترل قرار گیرند. معیارهای کنترل حالت های حدی مقاومت، در فصل های 2-10 و 3-10 این مبحث ارائه شده است. همچنین حالت های حدی خستگی، تردشکنی، جداشدگی لایه ای، خزش و جمع شدگی بتن در مقاطع مرکب، باید مطابق با مراجع معتبر کنترل شوند.
3-2-2-1-10 مقاومت های موجود و موردنیاز
در طراحی به روش LRFD منظور از مقاومت موجود همان مقاومت طراحی است که به صورت \( \phi R_n \) معرفی می شود. در طراحی به روش ASD منظور از مقاومت موجود همان مقاومت مجاز است که به صورت \( R_n / \Omega \) معرفی می شود. منظور از مقاومت موردنیاز درواقع همان نیروهای داخلی به دست آمده از تحلیل سازه تحت اثر ترکیبات بارگذاری هر یک از روش های طراحی فوق است که در طراحی به روش LRFD با \( R_u \) و در طراحی به روش ASD با \( R_s \) نشان داده می شود.
در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت، طراحی اعضاء، اتصالات و اجزای مختلف سازه باید چنان صورت پذیرد که مقاومت طراحی آن ها \( \phi R_n \) بزرگتر یا مساوی مقاومت موردنیاز \( (R_u) \) به دست آمده از تحلیل سازه تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوطه، باشد.
\[R_u \leq \phi R_n\]
(1-2-1-10)
در طراحی به روش مقاومت مجاز، طراحی اعضاء، اتصالات و اجزای مختلف سازه ای باید چنان صورت گیرد که مقاومت مجاز آن ها \( (R_n / \Omega) \) بزرگتر یا مساوی مقاومت موردنیاز \( (R_s) \) به دست آمده از تحلیل سازه تحت اثر ترکیبات بارگذاری مربوطه، باشد.
\[R_s \leq R_n / \Omega\]
(2-2-1-10)
در روابط فوق:
\( R_n \) مقاومت اسمی که مقادیر آن در فصل های 2-10 و 3-10 ارائه شده است.
\( R_u \) مقاومت موردنیاز در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت \( (LRFD) \)
\( R_s \) مقاومت موردنیاز در طراحی به روش مقاومت مجاز \( (ASD) \)
\( \phi \) ضریب کاهش مقاومت در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت است که مقدار آن برای اعضا، اجزاء و اتصالات، به تفکیک در فصل های 2-10 و 3-10 این مبحث ارائه شده است.
\( \Omega \) ضریب اطمینان در طراحی به روش مقاومت مجاز است که مقدار آن برای اعضا، اجزاء و اتصالات، به تفکیک در فصل های 2-10 و 3-10 این مبحث ارائه شده است.
\( \phi R_n \) مقاومت طراحی در طراحی به روش ضرایب بار و مقاومت
\( R_n / \Omega \) مقاومت مجاز در طراحی به روش مقاومت مجاز
2-2-1-10 طراحی براساس حالت های حدی بهره برداری
حالت های حدی بهره برداری نظیر تغییرشکل، ارتعاش، پیش خیز و ... باید مطابق ضوابط بخش 2-10 مورد کنترل قرار گیرند.
4-2-1-10 حفاظت در برابر آتش
مقاومت سازه در برابر آتش باید با پیش بینی تمهیدات خاص تأمین شود. در این مورد رعایت ضوابط مبحث سوم مقررات ملی ساختمان و ضوابط پیوست 6 این مبحث الزامی است.
5-2-1-10 ترکیبات بارگذاری
ترکیبات بارگذاری مورد استفاده در طراحی برای حالت های حدی مقاومت و بهره برداری، باید مطابق مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، در انطباق با روش طراحی مورد استفاده در این مبحث باشد. درصورتی که این مبحث به صراحت ترکیبات بارگذاری متفاوتی را برای کنترل حالت های حدی خاص یا اعضای خاصی در نظر داشته باشد، این ترکیبات بارگذاری در کنار ترکیبات بارگذاری مبحث ششم مقررات ملی ساختمان باید مورد استفاده قرار گیرند.
3-1-10 روش های تحلیل سازه
هدف از تحلیل سازه ها، تعیین مقاومت موردنیاز با نیروهای داخلی اعضا، اجزاء و اتصالات مختلف سازه و تعیین تغییرشکل ها و تغییرمکان های سازه تحت ترکیبات بارگذاری موردنظر به لحاظ مشخصات هندسی و مکانیکی آن ها است. در این مبحث روش های تحلیل الاستیک با رعایت الزامات بخش 1-2-10 موردپذیرش هستند.
در مواردی که براساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمانی ایران از روش های تحلیل غیرالاستیک (غیرخطی مصالح) در ترکیبات بارگذاری شامل نیروی زلزله استفاده شود، کلیۀ ضوابط آن مبحث برای سختی، مقاومت و ظرفیت شکل پذیری اعضا، اجزاء و اتصالات به همراه در نظر گرفتن آثار مرتبه دوم (P-Δ و P-δ) باید رعایت شود.
برای کنترل معیارهای طراحی در حالت های حدی بهره برداری، تنها استفاده از روش های تحلیل الاستیک با رعایت الزامات بخش 1-2-10 موردپذیرش است.
4-1-10 مصالح فولادی سازه ها
1-4-1-10
مصالح قابل به کارگیری در سازه های فولادی شامل نیم رخ ها، ورق ها، پیچ و مهره ها، الکترودها، گل میخ ها و مصالح مصرفی جوشکاری باید با استانداردهای معتبر موردقبول این مبحث انطباق داشته باشند. این استانداردها در پیوست 1 این مبحث معرفی شده اند. معیارهای پذیرش مصالح باید به شرح زیر مطابق الزامات بندهای (الف) تا (ت) باشد.
الف) ضامن انطباق بر استاندارد، تولید مصالح توسط تولیدکنندگان باصلاحیت، استفاده از مواد اولیه با کیفیت و حاکم بودن سیستم های تضمین و کنترل کیفیت بر فرآیندهای تولید است. همچنین محصول باید مستقیماً توسط تولیدکننده یا فروشنده رسمی به دست مصرف کننده برسد و دارای گواهینامة انطباق با یکی از استانداردهای پیوست 1 باشد.
ب) با تأمین شرایط بند (الف)، صدور گواهینامة معتبر انطباق با استاندارد، توسط تولیدکننده فولاد یا فروشنده رسمی آن با رعایت مشخصات اصلی مطابق با مقادیر جدول 1-1-10، 2-1-10 و 3-1-10 و نیز رعایت شرایط بخش 1-4-0، برای اقناع ضوابط این مبحث کافی است.
پ) درصورتی که شرایط بند (الف) در مورد ضابطه بندی و یکنواختی فرآیند تولید و توزیع برقرار باشد، ولی گواهینامة انطباق محصول نه با یکی از استانداردهای معرفی شده در پیوست 1 این مبحث، بلکه با یکی از استانداردهای معتبر دیگر که در پیوست 1 معرفی شده اند، صادر گردد می توان با انجام آزمون های معادل سازی، آن محصول را با یکی از استانداردهای معرفی شده در پیوست 1 انطباق داد. نحوه معادل سازی در بخش 1-4-0، معرفی شده است.
ت) مصالح غیرمنطبق با یکی از استانداردهای پیوست 1 در سازه فولادی قابل استفاده نبوده و باید از حیطه کار خارج گردد.
2-4-1-10 فولادهای سازه ای
فولاد سازه ای باید دارای مقاومت و شکل پذیری مناسب بوده و کاملاً جوش پذیر باشد. همچنین در بعضی از کاربردها، فولاد سازه ای باید طاقت ضربه ای مطلوب داشته و در برابر جداشدگی لایه ای مقاوم باشد. حدود کمی هر یک از مشخصه های مورداشاره، در صورت نیاز باید در نقشه های اجرائی و مدارک فنی طرح معرفی گردیده یا به استانداردی که مشخصه های موردنظر را محدود نموده است، ارجاع داده شود.
در این مبحث، مقدار مدول الاستیسیته (ضریب ارتجاعی) مصالح فولادی (E) مساوی 2×10⁵ مگاپاسکل و مقدار نسبت پواسون مصالح فولادی (V) مساوی 0.3 در نظر گرفته می شود. همچنین مطابق این مبحث، تنش تسلیم مشخصه فولاد سازمانی (Fy) نباید از 460 مگاپاسکل بیشتر باشد.
تبصره: کاربرد میل گردها و کابل های بسیار پر مقاومت غیرقابل جوشکاری برای عناصر کششی و اتصال به وسیله دندانمشدن و کاربرد مهره با اتصالات مخصوص فولاد پیش تنیدگی و کابل ها، مجاز است. برای مشخصات فولادهای پیش تنیدگی و کابل ها به استانداردهای ASTM و EN مراجعه شود.
مطابق استانداردهای ISO 630-2 و EN 10025 ،ISIRI 14262 مصالح فولادی از نظر طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی به شرح زیر به سه رده IR و J0 و J2 طبقه بندی می شوند:
الف) رده IR: به رده ای از مصالح فولادی گفته می شود که طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی آن حداقل 27 ژول در دمای +20 درجه سلسیوس باشد. به لحاظ طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی، شرایط پذیرش این رده آسان تر از شرایط پذیرش رده های J2 و J0 است.
ب) رده J0: به رده ای از مصالح فولادی گفته می شود که طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی آن حداقل 27 ژول در دمای صفر درجه سلسیوس باشد. به لحاظ طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی، شرایط پذیرش این رده آسان تر از شرایط پذیرش رده J2 اما سخت گیرانه تر از شرایط پذیرش رده IR است.
پ) رده J2: به رده ای از مصالح فولادی گفته می شود که طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی آن حداقل 27 ژول در دمای -20 درجه سلسیوس باشد. به لحاظ طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی، شرایط پذیرش این رده هم از شرایط پذیرش رده IR و هم از شرایط پذیرش رده J0 سخت گیرانه تر است.
| جدول 2-1-10: نام و مشخصات مکانیکی انواع فولادهای ساختمانی بهبود یافته برای شرایط لرزه ای مطابق استانداردهای ISIRI 12065 و ISIRI 24314 ISO 24314 | |||||
| نام رده فولاد مطابق استانداردهای ISIRI 12065 ISO 24314 و | ضخامت (mm) | تنش تسلیم (MPa) | تنش کششی نهایی (MPa) | نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی (%) | کرنش نهایی (%) |
| S235S | 6 ≤ t < 12 | 235 | 400 - 510 | — | 21 |
| 12 ≤ t < 16 | 235 | 400 - 510 | — | — | |
| 16 ≤ t < 40 | 235 | 400 - 510 | — | — | |
| S325S | 6 ≤ t < 12 | 325 | 400 - 610 | — | 20 |
| 12 ≤ t < 16 | 325 | 400 - 610 | — | — | |
| 16 ≤ t < 40 | 325 | 400 - 610 | — | — | |
| S345S | 6 ≤ t < 12 | 345 | ≥450 | ≤85 | 19 |
| 12 ≤ t < 16 | 345 | 400 - 610 | — | — | |
| 16 ≤ t < 40 | 345 | 400 - 610 | — | — | |
برای رده های S325S و S335S الزامات لرزه ای مصالح مقرر شده در فصل 2-10 برای حداکثر نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی و حداقل طاقت نمونه شارپی داده شدة شارپی، مطابق استاندارد این دو رده فولاد تضمین می شوند. در این راستا رعایت الزامات لرزه ای مصالح، مطابق بخش های 2-3-10 و 2-4-10 این مبحث ضروری است.
برای رده S345S در صورت استفاده در سیستم های باربر جانبی لرزه ای معمولی که از اعضای آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی حداقل می رود، الزامات لرزه ای مقرر شده در فصل 2-10 برای حداکثر نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی و حداقل طاقت نمونه شارپی داده شدة شارپی، مطابق استاندارد این رده فولاد تضمین می شوند. اما رعایت سایر الزامات لرزه ای مصالح، مطابق بخش های 2-3-10 و 2-4-10 این مبحث ضروری است. در صورت استفاده از این رده در سیستم های باربر جانبی لرزه ای متوسط یا ویژه که از اعضای آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی محدود یا قابل ملاحظه می رود، تأمین کلیة الزامات لرزه ای مصالح، مطابق بخش های 2-3-10 و 2-4-10 این مبحث ضروری است.
برای رده های فولاد این جدول، تنش تسلیم مشخصة فولاد (Fy) باید برابر حد پایین تنش تسلیم و تنش کششی نهایی مشخصة فولاد (Fu) باید برابر حد پایین تنش کششی نهایی در نظر گرفته شود.
| جدول 3-1-10: نام و مشخصات مکانیکی انواع فولادهای ساختمانی مطابق استاندارد انجمن آزمایش مصالح آمریکا (ASTM) | |||||
| نام و رده فولاد مطابق استاندارد ASTM | ضخامت (mm) | تنش تسلیم (MPa) | تنش کششی نهایی (MPa) | کرنش نهایی (εu) (%) | |
| ASTM A36 | t بیشتر از 200 | 250 | 400-550 | 21 | |
| ASTM A572 Grade 42 Grade 50 Grade 55 Grade60 Grade65 | تمام ضخامت ها | 290 | 415 | 24 | |
| ASTM A588 Grade B Grade C | تمام ضخامت ها | 345 | 450 | 21 | |
| ASTM A709 Grade 36 Grade50 Grade 50S | تمام ضخامت ها | 380 | 485 | 20 | |
| ASTM A913 Grade 50 Grade 60 Grade 65 | تمام ضخامت ها | 415 | 520 | 18 | |
| ASTM A992 | تمام ضخامت ها | 450 | 550 | 17 | |
* در صورت استفاده از رده های فولاد این جدول برای شرایط لرزه ای، تأمین کلیه الزامات لرزه ای مصالح، مطابق بخش های 10-2-9 و 10-4-9 این مبحث ضروری است.
** برای رده های فولاد این جدول، تنش تسلیم مشخصه فولاد (Fy) باید برابر حد پایین تنش تسلیم و تنش کششی نهایی مشخصه فولاد (Fu) باید برابر حد پایین تنش کششی نهایی در نظر گرفته شود.
| جدول 4-1-10 نام و مشخصات مکانیکی انواع فولادهای ساختمانی مطابق استاندارد JIS G 3136 | |||||
| نام رده فولاد مطابق استاندارد JIS G 3136 | ضخامت (mm) | تنش تسلیم (MPa) | تنش کششی نهایی (MPa) | نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی (%) | کرنش نهایی (ε) (%) |
| SN400A | 6 ≤ t < 12 | 235 | 400 – 510 | – | 17 |
| 12 ≤ t < 16 | 235 | 400 – 510 | – | 17 | |
| 16 | 235 | 400 – 510 | – | 21 | |
| 16 < t ≤ 40 | 235 | 400 – 510 | – | 21 | |
| 40 < t ≤ 100 | 215 | 400 – 510 | – | 23 | |
| SN400B | 6 ≤ t < 12 | 235 | 400 – 510 | – | 18 |
| 12 ≤ t < 16 | 235 - 355 | 400 – 510 | – | 18 | |
| 16 | 235 - 355 | 400 – 510 | – | 22 | |
| 16 < t ≤ 40 | 235 - 355 | 400 – 510 | – | 22 | |
| 40 < t ≤ 100 | 215 - 335 | 400 – 510 | – | 24 | |
| SN400C | 6 ≤ t < 12 | – | 400 – 510 | – | 18 |
| 12 ≤ t < 16 | – | 400 – 510 | – | 18 | |
| 16 | 235 - 355 | 400 – 510 | – | 22 | |
| 16 < t ≤ 40 | 235 - 355 | 400 – 510 | – | 22 | |
| 40 < t ≤ 100 | 215 - 335 | 400 – 510 | – | 24 | |
| SN490B | 6 ≤ t < 12 | 325 | 490 – 610 | – | 17 |
| 12 ≤ t < 16 | 325 – 445 | 490 – 610 | – | 17 | |
| 16 | 325 – 445 | 490 – 610 | – | 21 | |
| 16 < t ≤ 40 | 325 – 445 | 490 – 610 | – | 21 | |
| 40 < t ≤ 100 | 295 – 415 | 490 – 610 | – | 23 | |
| SN490C | 6 ≤ t < 12 | – | 490 – 610 | – | 17 |
| 12 ≤ t < 16 | – | 490 – 610 | – | 17 | |
| 16 | 325 – 445 | 490 – 610 | – | 21 | |
| 16 < t ≤ 40 | 325 – 445 | 490 – 610 | – | 21 | |
| 40 < t ≤ 100 | 295 – 415 | 490 – 610 | – | 23 | |
در صورت استفاده از رده های فولاد این جدول برای شرایط لرزه ای، تأمین کلیۀ الزامات لرزه ای مصالح، مطابق بخش های 2-1-10 این مبحث ضروری است.
برای رده های فولاد این جدول، تنش تسلیم مشخصۀ فولاد (Fy) باید برابر حد پایین تنش تسلیم و تنش کششی نهایی مشخصۀ فولاد (Fu) باید برابر حد پایین تنش کششی نهایی در نظر گرفته شود.
3-4-1-10 پیچ و مهره و واشر
مشخصات مکانیکی انواع پیچ، مهره و واشر باید مطابق استانداردهای معرفی شده در پیوست ۱ باشد. مشخصات مکانیکی انواع مختلف پیچ ها در جدول ۱-۱۰ ارائه شده است. مشخصة موردنیاز برای واشرها، هندسه و سختی آن ها است. شرایط کاربردی مهره ها و واشرها باید سازگار با پیچ ها و مطابق الزامات بخش ۱-۴-۰ باشد.
| جدول ۱-۱۰ مشخصات مکانیکی پیچ ها* | |||||
| نوع پیچ | ISIRI 2874 EN-ISO 898 | ASTM | تنش تسلیم مشخصه (Fy) (MPa) | تنش کششی نهایی (Fu) (MPa) | |
| پیچ های معمولی | 4.6 | A307 | 240 | 400 | |
| پیچ های پر مقاومت | 4.8 | — | 320 | 420 | |
| پیچ های محصولی | 5.6 | — | 300 | 500 | |
| پیچ های پر مقاومت | 5.8 | — | 400 | 520 | |
| پیچ های پر مقاومت | 6.8 | — | 480 | 600 | |
| پیچ های پر مقاومت | 8.8 | A325 F1852 | کاربرد ندارد | 800 | |
| پیچ های پر مقاومت | 10.9 | A490 F2280 | کاربرد ندارد | 1000 | |
| پیچ های پر مقاومت | 12.9 | — | کاربرد ندارد | 1200 | |
* در اتصالات پیش تنیده و اتصالات بحرانی فقط از پیچ های پر مقاومتی می توان استفاده کرد که مطابق استاندارد مربوطه، دارای قابلیت پیش تنیدگی باشند. پیچ هایی دارای قابلیت پیش تنیدگی هستند که پیچ، مهره و واشر مطابق استاندارد معتبر نظیر EN ISO 14399 تولید شده باشند.
4-4-1-10 میله های دندانه شده و میل مهارها
در سازه های فولادی، میله های دندانه شده دو سر رزوه و میل مهار کف ستون ها می تواند از نوع پیچ ها مطابق با الزامات بند ۱-۴-۰ باشد. برای میل مهارها استفاده از میلگرد ساده و آجدار مطابق مبحث نهم مقررات ملی ساختمان مجاز است. همچنین برای میل مهارها استفاده از میلگرد ساده پر مقاومت از نوع CK45 با مشخصات مکانیکی Fy =400 MPa، Fu =600 MPa و εu =25 % مطابق با استانداردهای معتبر مجاز است.
5-4-1-10 مصالح مصرفی جوشکاری
مصالح مصرفی جوشکاری شامل انواع الکترود، سیم جوشکاری، پودر و گاز می شود. استانداردهای معتبر موردقبول این مبحث در زمینة مصالح فوق، در پیوست 1 آمده است. همچنین در جدول 1-10 مشخصات مکانیکی فولاد مغزه الکترودهای جوشکاری قوس الکتریکی خود حفاظ معرفی شده است. سایر مشخصات الکترود نظیر جنس روکش، قطبیت و مناسب بودن برای وضعیت های مختلف جوشکاری در استانداردهای معتبر موردقبول این مبحث، به صورت شناسه های عددی پس از تنش کششی نهایی مشخصة الکترود برحسب کیلوگرم بر میلی متر مربع ذکر شده است.
| جدول 1-10 مشخصات مکانیکی فولاد مغزه رده های اصلی الکترود جوشکاری براساس استانداردهای موردقبول این مبحث | ||||
| ISIRI 871 | EN-ISO 2560 | AWS A5.1M | AWS A5.1M | تنش کششی نهایی (Fu) (MPa) |
| E-1 | — | — | — | 430 |
| E-2 | E60 | E43 | E43 | 430 |
| E-3 | E70 | E49 | E49 | 490 |
| E-4 | — | — | — | 510 |
| E-5 | E80 | E55 | E55 | 550 |
5-1-10 مدارک فنی
پس از طراحی و محاسبة سازه توسط مهندس محاسب، تهية مدارک فنی شامل مدارک طراحی (فایل های محاسباتی و جزئیات طراحی اجزاء و اتصالات)، نقشه های طراحی اعضا، اجزاء و اتصالات با جزئیات کامل، مشخصات فنی عمومی و خصوصی، علائم و یادداشت های فنی و اطلاعات تکمیلی موردنیاز نظیر میزان پیش خیز در ساخت قطعات، الزامی است. در مدارک فنی موارد زیر نیز باید رعایت شوند:
الف) نقشه های طراحی باید اطلاعات کامل مقاطع، محل قرارگرفتن اعضای سازه نسبت به یکدیگر، قرارگیرهای ساختمانی، محورهای گذر بر مرکز ستون ها، پیش آمدگی ها و پس رفتگی ها با اندازه ها و اطلاعات مربوط به اتصالات و وصله ها را شامل باشد، به طوری که با مراجعة به آن ها پیمانکار بتواند نقشه های اجرایی کارگاهی را تهیه نماید.
ب) در مدارک فنی باید سیستم سازه ای مقاوم در برابر بارهای ثقلی و نیروهای جانبی (مطابق مبحث ششم مقررات ملی ساختمان) معرفی شود. همچنین این مدارک باید حاوی اطلاعات کلی در مورد مقادیر بارهای وارد باشد؛ به طوری که با مراجعه به آن ها بتوان نقشه های طراحی را کنترل کرد.
پ) در مدارک فنی باید از حروف و علائم استاندارد از طرف مقررات ملی ساختمان تعیین می شود، استفاده شود. در صورت ناکافی بودن آن ها، استفاده از علائم دیگر به همراه توضیحات کافی به منظور جلوگیری از هرگونه اشتباه و سوءتعبیر احتمالی مجاز است. یادداشت های فنی برای تفهیم روش کار یا نتایج موردنظر باید روشن و واضح باشد.
6-1-10 الزامات طراحی لرزه ای
در طراحی لرزه ای سیستم های سازه ای مشمول این مبحث، رعایت ضوابط طراحی لرزه ای مطابق فصل 2-10 الزامی است.
7-1-10 الزامات ساخت، نصب و کنترل
نقشه های اجرایی کارگاهی، مشخصات مصالح فولاد سازه ای، ساخت و نصب قطعات فولادی، الزامات اجرایی جوشکاری، الزامات اجرایی پیچکاری، رنگ آمیزی، انبارداری، رواداری ها، گالوانیزه کردن قسمت های فولادی، کنترل اعوجاج و جمع شدگی، حمل قطعات، نصب، کنترل کیفیت، تضمین کیفیت و الزامات اجرایی لرزه ای و سایر مواردی که رعایت آن ها برای عملکرد صحیح سازه ضروری است، باید مطابق با ضوابط قیدشده در فصل 4-10 این مبحث تحت عنوان الزامات ساخت، نصب و کنترل باشد.
8-1-10 علائم، اختصارات و واحدها
علائم و اختصارات به کاررفته در این مبحث، به طورکلی با علائم و اختصارات مورد تائید سازمان بین المللی استاندارد (ISO) هماهنگ است.
2-8-1-10 واحدها
در این مبحث سیستم واحدهای مورد استفاده برای کمیت های مختلف، سیستم آحاد بین المللی (SI) است. واحدهایی که در این مبحث مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارت اند از:
الف) برای ابعاد شامل طول، عرض، ارتفاع و ضخامت: متر (m) و میلی متر (mm)
ب) برای سطح: مترمربع (m²) و میلی متر مربع (mm²)
ج) برای بارهای متمرکز و وزن: نیوتن (N) و کیلونیوتن (kN)، برای بارهای گسترده خطی: کیلونیوتن بر متر (kN/m)
د) برای بارهای گسترده سطحی: کیلونیوتن بر مترمربع (kN/m²) معادل یک کیلوپاسکال (kPa)
ه) برای جرم مخصوص (جرم واحد حجم): کیلوگرم بر مترمکعب (kg/m³)
و) برای وزن مخصوص (وزن واحد حجم): کیلونیوتن بر مترمکعب (kN/m³)
ز) برای تنش ها و مدول الاستیسیته: مگاپاسکال (MPa)، معادل یک نیوتن بر میلی مترمربع (N/mm²)
ح) برای مقاومت های خمشی و پیچشی موردنیاز و نیز برای مقاومت های خمشی و پیچشی اسمی و موجود: کیلونیوتن - متر (kN.m)
ط) برای مقاومت های محوری و برشی موردنیاز و نیز برای مقاومت های محوری و برشی اسمی و موجود: نیوتن (N) و کیلونیوتن (kN)
ی) برای دما: درجه سلسیوس (°C)
9-2-10 الزامات طراحی اتصالات
این بخش به الزامات طراحی اتصالات، شامل اجزای اتصال دهنده (ورق ها، قطعات تقویتی، ورق های سخت کننده در محل اتصالات اعضا به یکدیگر، نبشی ها و لچکی های اتصال) و وسایل اتصال (جوش، پیچ و میله های دندانه شده) می پردازد که تحت آثار ناشی از خستگی قرار ندارند (شکل 1-9-2-1). به الزامات طراحی عضو در بخش های قبلی این فصل پرداخته شده است.
شکل 1-9-2-1: نام گذاری قسمت های مختلف یک اتصال
مقررات این بخش تحت عناوین زیر ارائه می گردد:
الزامات عمومی
- 1-9-2-1
- 2-9-2-1
- 3-9-2-1
- 4-9-2-1
- 5-9-2-1
- 6-9-2-1
- 7-9-2-1
- 8-9-2-1
- 9-9-2-1
- 10-9-2-1
- 11-9-2-1
- 12-9-2-1
جوش ها
- پیچ ها و میله های دندانه شده
- مقاومت موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا
- ورق های پرکننده
- وصف ها
- مقاومت انتخابی موجود سطوح متکی به هم
- کف ستون ها، ورق های نشیمن و فشار مستقیم بر بتن و مصالح بنایی
- میل مهارهای کف ستون و اقلام مدفون
- الزامات ویژه بال ها و جان مقاطع اعضای تحت اثر بارهای متمرکز
انواع اتصالات سازه ای 2-1-9-2-10
به طورکلی اتصالات تیر به ستون در قاب های ساختمانی به سه دستۀ ساده (S) [1]، گیردار (FR) [2] و نیمه گیردار (PR) [3] تقسیم بندی می شوند. در اتصالات سازه ای، این تقسیم بندی براساس جزئیات استاندارد شده و آزمایشات فیزیکی بر روی آن ها و با توجه به منحنی لنگر-دوران اتصال (مطابق شکل 3-9-2-10) انجام می پذیرد.
شکل 2-9-2-10: نمونۀ منحنی لنگر - دوران و دسته بندی اتصالات
اتصالات ساده
اتصالات سادۀ استاندارد به اتصالی گفته می شوند که از نظر دوران انعطاف پذیر بوده و لنگر تکیه گاهی انتقال نمی دهند و درنتیجه می توان آن ها را فقط در برابر برش (عکس العمل تکیه گاه) در طراحی نمود و آثار ناشی از آن. آثار وجود نیروی محوری، در صورت آن نیز باید در طراحی اتصال لحاظ شود. اتصالات ساده باید شرایط آزادی دوران در انتهای اعضا را با جزئیات مناسب تأمین نمایند. معموالً اتصالات ساده تحت اثر بارهای بهره برداری دارای سختی (Ks در شکل 3-9-2-10) کمتر از دو برابر سختی خمشی سکانتی تیر (2EJ/L) هستند. در یک اتصال مقدار سختی برابر لنگر خمشی تقسیم بر دوران متناظرش تحت اثر بارهای بهره برداری است. اتصالات ساده را می توان به صورت ایده آل مدل کرد.
1) Simple connections
2) Fully Restrained
3) Partially Restrained
اتصالات گیردار
اتصالات گیردار به اتصالاتی گفته می شوند که در آن چرخش نسبی بین اعضای متصل شده به یکدیگر ناچیز بوده و معموالً تحت اثر بارهای بهره برداری دارای سختی بیش از بیست برابر سختی خمشی سکانتی تیر (20EJ/L) هستند. اتصالات گیردار را می توان به صورت ایده آل مدل کرد.
اتصالات نیمه گیردار
اتصالات نیمه گیردار به اتصالاتی گفته می شوند که مقدار سختی آن ها بین دو حالت قبلی است. در تحلیل سازه، برای مدل سازی این نوع اتصالات باید از سختی به دست آمده از منحنی لنگر- دوران اتصال استفاده شود. منحنی لنگر- دوران اتصال نیمه گیردار باید به شیوة تحلیلی یا براساس نتایج آزمایشگاهی معتبر تعیین شود. اتصالات نیمه گیردار باید از مقاومت، سختی و ظرفیت تغییرشکل کافی برخوردار باشند.
تبصره: هرگونه مغایرت جزئیات اتصالات با جزئیات استاندارد باعث تغییر در منحنی لنگر- دوران شده و به عنوان نمونه، با یک جوشکاری اضافی ممکن است اتصالی را از حالت ساده به حالت نیمه گیردار یا گیردار تبدیل کند. ازاین رو استفاده از جزئیات استاندارد برای هر نوع اتصال اکیداً توصیه می شود. شکل های 4-9-2-1 و 4-9-2-1 جزئیات دو نمونه از اتصالات ساده متعارف و شکل 4-9-2-1 جزئیات یک نوع اتصال گیردار را نشان می دهند.
شکل 4-9-2-1 جزئیات اتصال نیشبی نشیمن جوشی
شکل 9-1-2-10 جزئیات اتصال جوشی با استفاده از نبشی جفت در جان
شکل 9-1-2-10 جزئیات یک نمونه از اتصال گیردار تیر به ستون با ورق جوش شده
ستون هایی که انتقال بار آن ها از طریق اتکا و تماس سطوح فولادی صورت می پذیرد و در آن ها تمهیدات لازم از طریق آماده سازی سطوح در تماس به عمل آمده باشد، باید دارای وسایل اتصال کافی برای نگه داشتن کل قسمت ها در جای خود باشند.
2-10 الزامات طراحی
در نیم رخ های سنگین و مقاطع ساخته شده از ورق که از ورق هایی به ضخامت بیش از 40 میلی متر ساخته می شوند، لبه های برش داده شده یا سوراخ های دسترسی که توسط شعله بریده شده باشند را باید با سنگ زنی به صورت فلز صاف و براق در آورد. اگر قسمت های منحنی بریده شده در محل سوراخ دسترسی توسط عمل ماشینکاری یا برقوزنی صورت گرفته باشد، نیازی به سنگ زنی و صاف کردن نخواهد بود.
شکل 2-9-1-4: سوراخ های دسترسی برای جوشکاری و برش بال های تیر در محل اتصال
2-10-8 اتصال ستون به ورق کف ستون
اتصال ستون به ورق کف ستون متناسب با نوع اتصال (ساده یا گیردار) باید برای انتقال نیروهای موجود در پای ستون طراحی گردد. شایان ذکر است که در نوع گیردار اتصال کف ستون، هرگونه خطا در ساخت یا محاسبات می تواند موجب افزایش چشمگیر گریز افقی ساختمان در طبقات شود. در بارگذاری های شدید لرزه ای ممکن است کف ستون از نوع مدفون در بتن برای جلوگیری از دوران لازم باشد.
در هنگام ساخت، باید انتهای ستون ها تراز شده و سطح تماس کف ستون نیز برای انتقال نیروی فشاری صاف و آماده شده باشد. بر این اساس در صورتی که نیروی پای ستون فشاری تنها و پای ستون کاملاً صاف، صیقلی و گونیا باشد، طراحی پای ستون می تواند با رعایت الزامات بند ۴-۱-۹-۲-۱۰ از طریق اتکا صورت پذیرد. در غیر این صورت محاسبات انتقال نیرو نباید از طریق فشار مستقیم تماسی بین ستون و کف ستون انجام شود، بلکه تمامی نیروها باید از طریق اجزاء و وسایل اتصال به کف ستون انتقال یابد.
برای تراز نمودن کف ستون معمولاً در زیر آن از گروت استفاده می شود. در این صورت مقاومت فشاری گروت باید حداقل دو برابر مقاومت فشاری بتن پی باشد و ضخامت آن از 40 میلی متر کمتر و از 80 میلی متر بیشتر نشود. برای کف ستون های با ابعاد بزرگ تر از 500 میلی متر استفاده از سوراخی به قطر حداقل 50 میلی متر در نواحی وسط ورق برای تخلیه های گروت توصیه می گردد.
استفاده از حداقل چهار میل مهار مناسب برای اتصال ورق کف ستون به پی توصیه می شود. این میل مهارها باید به نحو مناسب در بتن پی مهار شوند. مقاومت موجود میل مهار در بتن براساس الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان تعیین می گردد.
۶-۱-۹-۳-۱۰ ترکیب پیچ و جوش
به طورکلی وقتی در یک اتصال از ترکیب جوش و پیچ استفاده می شود پیچ را نمی توان در تحمل بار با جوش سهیم دانست. اما در صورت رعایت شرایط زیر، در تعیین مقاومت موجود اتصال متشکل از پیچ های پرمقاومت و جوش های گوشۀ طولی، مقاومت اسمی آن را می توان برابر مجموع مقاومت لغزشی اسمی پیچ ها و مقاومت اسمی جوش های گوشۀ طولی در نظر گرفت:
الف) پیچ ها از نوع پرمقاومت بوده و به صورت لغزش بحرانی طراحی شده باشند.
ب) در طراحی به روش IRFD ضریب کاهش مقاومت برابر 0.75 و در طراحی به روش ASD ضریب اطمینان برابر 2.00 در نظر گرفته شود.
ج) اگر پیچ های پرمقاومت با استفاده از روش چرخاندن اضافی مهره ها مطابق الزامات فصل ۴-۱۰ پیش تنیده شوند، مقاومت موجود جوش های گوشه طولی از 50 درصد مقاومت موردنیاز اتصال کمتر نباشد.
د) اگر پیچ های پرمقاومت با استفاده از هر روشی به جز روش چرخاندن اضافی مهره ها مطابق الزامات فصل ۴-۱۰ پیش تنیده شوند، مقاومت موجود جوش های گوشه طولی از 70 درصد مقاومت موردنیاز اتصال کمتر نباشد.
ه) مقاومت موجود پیچ های پرمقاومت از 33 درصد مقاومت موردنیاز اتصال کمتر نباشد.
نکته 1: در اتصالات ترکیبی (ترکیب پیچ و جوش های طولی) مقاومت موجود اتصال لزومی ندارد کمتر از مقاومت پیچ ها به تنهایی و مقاومت جوش ها به تنهایی در نظر گرفته شود.
تبصره 7: در خصوص ساختمان های موجودی که اتصالات آن ها از نوع پیچی است، تقویت اتصال از طریق جوش، به شرطی مجاز است که پیچ های موجود از نوع پرمقاومت و با عملکرد لغزش بحرانی طراحی و اجرا شده باشند. در این گونه موارد جوش باید نیروهای مازاد بر آنچه پیچ تحمل می کند را انتقال دهد و درهرحال مقاومت موجود جوش نباید کمتر از 25 درصد مقاومت موردنیاز اتصال باشد.
2-9-2-1- جوش ها
1-2-9-2-1- جوش های شیاری
الف) سطح مقطع مؤثر: سطح مقطع مؤثر در جوش های شیاری عبارت است از حاصل ضرب طول مؤثر در ضخامت مؤثر جوش، طول مؤثر جوش برابر با طول جوش شده و ضخامت مؤثر جوش شیاری با نفوذ کامل برابر با ضخامت قطعه نازک تر در اتصال لب به لب و ضخامت قطعه جوش شده در اتصال کنج و سپری در نظر گرفته می شود. ضخامت مؤثر در جوش شیاری با نفوذ نسبی برابر با عمق شیار جوش منهای 3 میلی متر در نظر گرفته می شود. استفاده از جوش شیاری با نفوذ نسبی (ناقص) در وضعیتی که بارگذاری متناوب (اثر خستگی) وجود داشته باشد، مجاز نیست. ضخامت مؤثر جوش شیاری که بین دو لبه گرد (مثل شیار بین دو میلگرد) یا بین یک لبه گرد و لبه تخت (مثل میلگرد در مجاورت ورق) داده می شود، باید مطابق شکل 8-9-2-1- در نظر گرفته شود.
\[t_e = 0.5R \quad t_e = 0.3R\]
شکل 8-9-2-1- ضخامت مؤثر جوش های شیاری لب گرد
ب) محدودیت: ضخامت مؤثر در جوش های شیاری با نفوذ نسبی نباید از مقدار موردنیاز محاسباتی و همچنین از مقادیر مندرج در جدول 1-9-2-10 کوچک تر باشد. حداقل ضخامت مؤثر با توجه به ضخامت قطعه نازک تر تعیین می شود. در اتصال لب به لب قطعات، ضخامت جوش نباید از ضخامت نازک ترین قطعه متصل شونده بزرگ تر باشد.
| حداقل ضخامت مؤثر (میلی متر) | ضخامت قطعه نازک تر (میلی متر) |
|---|---|
| 3 | تا 6 |
| 5 | 6 تا 12 |
| 6 | 12 تا 20 |
| 8 | 20 تا 40 |
* درصورتی که نتوان ضخامت های حداقل فوق را با یک بار عبور تأمین نمود، باید از پیش گرمایش با فرآیندهای کم هیدروژن استفاده کرد.
* برای قطعات با ضخامت بزرگ تر از 40 میلی متر پیش گرمایش و دستورالعمل جوش کاری باید با مطالعه خاص موردبررسی قرار گیرد.
جوش های گوشه 2-2-9-2-10
الف) سطح مقطع مؤثر: سطح مقطع مؤثر در جوش های گوشه برابر با حاصل ضرب طول مؤثر در ضخامت گلوگاه مؤثر در نظر گرفته می شود. طول مؤثر جوش گوشه (به جز جوش های گوشه ای که در سوراخ و شکاف قرار می گیرد) برابر با طول کلی نوار جوش شامل قسمت های برگشت خورده (درصورتی که طول برگشت کوچک تر از چهار برابر بعد جوش نباشد) است. بعد جوش گوشه برابر اندازه ساق مقطع جوش است. مطابق شکل 9-9-2-10 ضخامت گلوگاه مؤثر (a) در جوش گوشه برابر کوتاه ترین فاصله بین ریشة مقطع جوش تا سطح خارجی آن و به عبارت دیگر برابر ارتفاع وارد بر وتر مثلث مقطع جوش به حساب می آید.
شکل 9-9-2-10 بعد و ضخامت گلوگاه مؤثر جوش های گوشه
برای جوش های گوشه در سوراخ و شکاف، طول مؤثر برابر با طول محوری (میانگین) که از مقطع گلوگاه جوش می گذرد، در نظر گرفته می شود.
ب) محدودیت ها:
1- حداقل بعد جوش های گوشه نباید از بعد موردنیاز برای انتقال بارهای محاسبه شده و اندازه های نشان داده شده در جدول 2-9-3-1 کوچک تر انتخاب شود. حداقل بعد جوش با یک بار عبور تابع ضخامت قطعه نازک تر بوده و درهرحال نباید از ضخامت قطعه نازک تر بیشتر باشد.
2- حداکثر بعد جوش های گوشه در لبه قطعات متصل شونده برای قطعات با ضخامت کوچک تر از 6 میلی متر برابر ضخامت قطعه و برای قطعات با ضخامت بیش از 6 میلی متر برابر ضخامت قطعه منهای 2 میلی متر است.
| حداقل بعد جوش گوشه (میلی متر) | ضخامت قطعه نازک تر (میلی متر) |
|---|---|
| 3 | تا 6 |
| 5 | 6 تا 12 |
| 6 | 12 تا 20 |
| 8 | بیش از 20 |
درصورتی که نتوان ضخامت های حداقل فوق را با یک بار عبور تأمین نمود، باید از پیش گرمایش با فرآیندهای کم هیدروژن استفاده کرد.
در سازه های تحت بار دینامیکی با تکرار زیاد حداقل بعد جوش گوشه برابر 5 میلی متر است. بارهای ناشی از باد و زلزله در ردیف بارهای دینامیکی با تکرار زیاد قرار نمی گیرند.
طول مؤثر جوش های گوشه محاسباتی نباید از 4 برابر بعد جوش کوچک تر باشد. به عبارت دیگر، بعد جوش نباید از یک چهارم طول آن بزرگ تر باشد.
در اتصال انتهایی اعضای محوری، طول مؤثر هر خط جوشی که به صورت طولی بارگذاری شده است، نباید از 100 برابر بعد جوش تجاوز نماید. در صورت نیاز به طول جوش بیش از 100 برابر بعد جوش، طول مؤثر آن باید به شرح زیر با ضریب کاهش داده شود:
\[L_c = \beta L\]
\[0.6 \leq \beta=1.2-0.002(L/a) \leq 1.0\]
در رابطه 1-9-2-10:
Lc: طول مؤثر هر خط جوش
L: طول واقعی هر خط جوشی که در قسمت انتهایی اتصال به صورت طولی بارگذاری شده است.
a: بعد جوش گوشه
β: ضریب کاهش طول واقعی هر خط جوش
استفاده از جوش های گوشه منقطع برای انتقال نیروها در اتصال جان به بال تیرهای ساخته شده از ورق (تبرورق ها)، اتصال ورق های تقویتی بال، اتصال قطعات سخت کننده به جان تیرورق و برای اتصال اجزای اعضای ساخته شده از ورق مجاز است. طول مؤثر قطعات جوش منقطع نباید از 4 برابر بعد جوش و از 40 میلی متر کمتر باشد. فاصله آزاد بین نوارهای جوش منقطع نباید از مقادیر زیر بیشتر شود:
- در قطعات رنگ شده و قطعاتی که رنگ نمی شوند ولی احتمال رنگ زدگی و خوردگی ندارند، 24 برابر ضخامت نازک ترین ورق یا 300 میلی متر
- در قطعات رنگ نشده که تحت اثر رنگ زدگی و خوردگی (حاصل از عوامل جوی) قرار گیرند، 14 برابر ضخامت نازک ترین ورق یا 180 میلی متر
در اتصالات پوششی (روی هم) دو قطعه که تحت اثر تنش های محوری قرار دارند، اگر فقط از جوش گوشه عرضی استفاده شده باشد، باید انتهای هر دو قطعه به یکدیگر جوش شود و مطابق شکل 1-9-2-10، الف طول هم پوشانی دو قطعه نباید از 5 برابر ضخامت قطعه نازک تر و 25 میلی متر کوچک تر باشد.
در وضعیتی که اتصال به اندازه کافی مهار شده باشد یا از طریق حداقل دو ردیف طولی جوش انگشتانه یا کام و یا دو یا چند خط جوش گوشه طولی از تغییرشکل ناحیه هم پوشانی و درنتیجه از باز شدن اتصال تحت اثر بار محوری جلوگیری شود، می توان مطابق شکل 1-9-2-10 ب از جوش گوشه عرضی فقط از یک طرف اتصال استفاده کرد و در این حالت نیازی به تأمین حداقل طول هم پوشانی نیست.
2-10 الزامات طراحی
استفاده از جوش گوشه در لبه سوراخ و شکاف در اتصالات روی هم، به منظور انتقال برش یا جلوگیری از کمانش یا جدایی قسمت های متصل شونده مجاز است. جوش های گوشه در سوراخ ها و شکاف ها به عنوان جوش کام یا انگشتانه تلقی نمی شوند.
شکل 1-9-2-10: اتصال پوششی (روی هم) در قطعه
جوش های گوشه می توانند به انتهای ناحیه اتصال منتهی شده یا قبل از رسیدن به انتهای ناحیه اتصال قطع شوند و یا حتی می توان آن ها را طوری جوش داد تا به شکل قوطی یا ناودانی در بیاید. مگر در مواردی به شرح زیر که محدودیتی برای آن ها وضع شده است:
- در اتصالات پوششی (روی هم) که یکی از قطعه های اتصالی تا پشت لبه قطعه اتصالی دیگر که تحت اثر تنش کششی قرار دارد امتداد یافته باشد، جوش گوشه باید در فاصله ای بیشتر یا مساوی با بعد جوش تمام شود (شکل 1-9-2-11).
- در اتصالات مفصلی با نبشی نشیمن طول برگشت جوش گوشه در قسمت فوقانی اتصال نبشی نباید از دو برابر بعد جوش گوشه کوچک تر باشد.
- در اتصالات مفصلی با نبشی های جان که انعطاف پذیری اتصال به مقدار زیادی تابع انعطاف پذیری بال نبشی ها است، طول برگشت جوش گوشه در قسمت فوقانی اتصال نبشی به تکیه گاه نباید از دو برابر بعد جوش گوشه کوچک تر و از چهار برابر بعد جوش و نیز نصف عرض بال نبشی بزرگ تر باشد. در این نوع اتصالات برگشت جوش گوشه باید در نقشه ها و جزئیات اجرایی قید شود (شکل 12-9-2-1).
ورق های سخت کننده عرضی باید به بال های تیر جوش شود. در مواردی که در اتصال، کنترل خستگی مدنظر باشد انتهای جوش گوشۀ ورق های سخت کننده عرضی به جان تیرهای با ضخامت جان کوچک تر از 20 میلی متر، باید حداقل چهار برابر و حداکثر شش برابر ضخامت جان از پنجۀ جوش گوشۀ جان به بال کششی بارگذاری نشده، فاصله داشته باشد.
جوش های گوشه ای که در دو وجه مخالف یک صفحه مشترک ایجاد می شوند، در صورتی که مطابق شکل 13-9-2-1، فاصله انتهای جوش گوشۀ عرضی تا لبه قطعه، کوچک تر از بعد جوش باشد، باید در گوشۀ مشترک بین دو نوار جوش قطع شوند.
در اتصالات پوششی (اتصالات روی هم) وقتی عضو زیری در کشش است برای جلوگیری از ترک در لبه و تردشکنی در جوش، انتخاب محل شروع و پایان مسیر جوشکاری باید مورد توجه قرار گیرد (شکل 14-9-2-1). همچنین لازم است شروع خط جوش به اندازۀ حداقل بعد جوش از لبه عضو، فاصله داشته باشد.
شکل 11-9-2-1: جوش گوشه در انتهای اعضای محوری
شکل 1-9-3-12 اتصالات مفصلی با نبشی جان
شکل 1-9-3-13 جوش های گوشه در دو وجه مخالف یک صفحه مشترک
شکل 1-9-3-14 مسیر مناسب برای جلوگیری از ترک یا شیار در لبه
10-2-9-2-3 جوش های انگشتانه و کام
الف) سطح مقطع مؤثر
برای جوش انگشتانه و کام، سطح مقطع مؤثر در برش مساوی سطح مقطع اسمی سوراخ و شکاف در صفحه برش در نظر گرفته می شود.
ب) محدودیت ها
1- استفاده از جوش انگشتانه و کام برای انتقال برش در اتصال های پوششی یا جلوگیری از کمانش در عناصر روی هم آمده در اعضای ساخته شده، مجاز است.
2- قطر سوراخ در جوش انگشتانه نباید از ضخامت قطعه سوراخ شده به علاوه 8 میلی متر کمتر باشد. همچنین قطر مورداشاره نباید از قطر حداقل به علاوه 3 میلی متر یا 2.25 برابر ضخامت جوش بزرگ تر شود.
3- حداقل فاصله مرکز تا مرکز سوراخ های جوش های انگشتانه 4 برابر قطر سوراخ است.
4- در جوش کام، طول شکاف نباید از 10 برابر ضخامت جوش بزرگ تر باشد.
5- در جوش کام، پهنای شکاف نباید از ضخامت قطعه بریده شده به علاوه 8 میلی متر کوچک تر و از 2.25 برابر ضخامت جوش بزرگ تر باشد.
6- انتهای شکاف یا باید نیم دایره ای یا خطی مستقیم باشد که گوشه های آن تبدیل به ربعی از دایره (یا شعاعی بزرگ تر از ضخامت قطعه حاوی شکاف) می شود؛ مگر اینکه انتهای شکاف به لبه قطعه منتهی شده باشد.
7- حداقل فاصله مرکز تا مرکز شکاف ها در امتداد عمود بر طول، چهار برابر پهنای شکاف و حداقل فاصله مرکز تا مرکز شکاف ها در امتداد طول، دو برابر طول شکاف است.
8- ضخامت جوش انگشتانه و کام در قطعاتی که ضخامت آن ها کوچک تر یا مساوی 16 میلی متر است، باید برابر با ضخامت قطعه و در قطعاتی که ضخامت آن ها بیش از 16 میلی متر است، باید برابر با بزرگ ترین دو مقدار نصف ضخامت قطعه و 16 میلی متر در نظر گرفته شود.
10-2-9-2-4 مقاومت موجود جوش ها
مقاومت موجود جوش در طراحی به روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در طراحی به روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن مقادیر \( \phi \) و \( \Omega \) مطابق جدول 2-9-2-1 تعیین می شوند و \( R_n \) مقاومت اسمی جوش است و باید به شرح زیر برابر کوچک ترین مقدار محاسبه شده براساس حالت های حدی مربوط به مصالح فلز پایه و حالت های حدی مربوط به فلز جوش در نظر گرفته شود:
الف) براساس مصالح فلز پایه
\[ R_n = F_{nBM} A_{BM} \]
ب) براساس مصالح فلز جوش
\[ R_n = F_{nw} A_{we} \]
در جوش های گوشه به غیراز جوش هایی که تحت اثر نیروهای محوری کششی یا فشاری موازی با محور جوش قرار دارند، کلیه تنش ها می تواند به صورت برشی بر روی سطح مقطع مؤثر جوش در نظر گرفته شود. در صورتی که جوش تحت اثر ترکیبی از لنگر خمشی، پیچشی، نیروی برشی و نیروی محوری قرار داشته باشد، تنش های مورداشاره برایند (به صورت برداری) تنش های ناشی از این نیروها خواهد بود که باید کمتر از مقاومت موجود جوش مطابق جدول 2-9-2-10 باشد.
| نوع جوش | نوع بار و جهت آن نسبت به محور جوش | نوع فلز حاکم بر تعیین مقاومت جوش | ضریب کاهش مقاومت (φ) یا افزایش مقاومت (Ω) مجاز |
|---|---|---|---|
| جوش شیاری با نفوذ کامل و لبه آماده شده | کششی عمود بر محور جوش | کششی عمود بر محور جوش | مقاومت اعمال براساس فلز پایه تعیین می گردد |
| لبه آماده شده | کششی و یا فشاری موازی با محور جوش | کششی و یا فشاری موازی با محور جوش | مقاومت اعمال براساس فلز پایه تعیین می گردد |
| برشی | برشی | برشی | برشی |
| نوع جوش | نوع بار و جهت آن نسبت به محور جوش | نوع فلز حاکم بر تعیین مقاومت جوش | ضریب کاهش مقاومت (φ) با افزایش مقاومت (Ω) مجاز |
|---|---|---|---|
| جوش شیاری با نفوذ نسبی | کششی در امتداد عمود بر محور جوش | براساس فلز پایه | φ = 0.75 Ω = 2.0 |
10-2-9-2-5 ترکیب انواع جوش ها
اگر در یک اتصال از ترکیب دو یا چند نوع جوش به صورت مجموعه (جوش شیاری، جوش گوشه، جوش انگشتانه و جوش کام) استفاده شود، برای تعیین مقاومت موجود اتصال باید مقاومت موجود هریک از جوش ها را جداگانه نسبت به محور مجموعة جوش محاسبه و سپس مقاومت موجود مجموعه را از مجموع مقاومت های موجود تک تک جوش ها تعیین نمود.
10-2-9-2-6 الکترود (فلز پرکننده) سازگار با فلز پایه
الکترود (فلز پرکننده جوش) سازگار با فلز پایه مطابق جدول زیر تعریف می شود:
| نوع الکترود سازگار | حداقل تنش تسلیم فلز پایه |
|---|---|
| E60 یا معادل آن | t ≤ 20 mm و 300 MPa تا |
| E70 یا معادل آن | t = ضخامت فلز پایه |
| E70 یا معادل آن | t > 20 mm و 300 MPa تا |
| E70 یا معادل آن | 380 MPa تا 300 MPa از |
| E80 یا معادل آن | 460 MPa تا 380 MPa از |
فلز پرکننده جوش (نوع الکترود مصرفی) برای انواع مختلف جوش ها باید الزامات زیر را تأمین نماید:
1- برای جوش های شیاری با نفوذ کامل تحت اثر کشش در راستای عمود بر محور جوش یا تحت اثر برش در راستای محور طولی جوش (به غیراز جوش های اتصال بال به جان مقطع اعضای خمشی) باید مطابق جدول 4-9-1- از فلز پرکننده سازگار با حداکثر یک رده بالاتر از فلز پرکننده سازگار استفاده شود.
2- برای جوش های شیاری با نفوذ کامل در سایر وضعیت های بارگذاری و نیز برای جوش های شیاری با نفوذ نسبی استفاده از فلز پرکننده دارای مقاومتی حداکثر یک رده پایین تر از مقاومت فلز پرکننده سازگار مجاز است.
3- برای جوش های گوشه، انگشتانه و کام رعایت فلز پرکننده سازگار الزامی نبوده، لیکن درهرحال استفاده از فلز پرکننده دارای مقاومتی بیش از یک رده بالاتر از مقاومت فلز پرکننده سازگار مجاز نیست.
10-2-9-2-7 فلز جوش مختلط
هرگاه طاقت نمونه زخم دار به عنوان شرطی برای مصالح جوش تعیین شده باشد (آزمایش شارپی)، مصالح و روش جوشکاری برای فلز تمام جوش ها اعم از گذر جوش، عبور جوش در عمق و ریشه یا عبورهای بعدی که جوش تکمیلی را در اتصال ایجاد می کند، باید سازگاری لازم را داشته باشد تا طاقت نمونه زخم دار برای فلز جوش مختلط محرز شود.
3-9-2-10 پیچ ها و مهره های دندانه شده
1-3-9-2-10 انواع پیچ ها
رده مکانیکی و مشخصات انواع متداول پیچ های مورد استفاده در سازه های فولادی برای پیچ های معمولی و پرمقاومت در جدول 5-1-10 ارائه شده است. برای مهره های دندانه شده استفاده از کلیه فولادهای مجاز ساختمانی معرفی شده در بخش 1-10 بلامانع است. برای هر پیچ باید واشر و مهره سازگار مورد استفاده قرار گیرد.
اتصالات پیچی از لحاظ نحوۀ اجرای پیچ ها (سفت کردن آن ها) و مقاومت موجود آن ها به سه دسته "اتصالات پیچی اتکایی"، "اتصالات پیش تنیده" و "اتصالات لغزش بحرانی" تقسیم بندی می شوند:
الف) اتصالات پیچی اتکایی
اتصالات پیچی اتکایی اتصالاتی هستند که سفت کردن آن ها در حد "سفتی کامل" بوده و به لحاظ مقاومت برشی، پیچ ها نیروی برشی را از طریق اتکای تنه پیچ (قسمت صاف) به جدارۀ سوراخ انتقال می دهند و از مقاومت لغزشی موجود بین سطوح تماس اتصال صرف نظر می شود.
سفتی کامل نحوۀ سفت کردنی است که با یک آچار ساده و حداکثر توان یک کارگر معمولی یا چند دور آچارهای بادی و الکتریکی قابل حصول فرض می شود. در این حالت سطوح اتصال باید در تماس با یکدیگر قرار گیرند و تمامی پیچ ها باید به حدی سفت باشند که باز شدن آن ها بدون آچار ممکن نباشد. ممکن است در یک اتصال با تعداد پیچ زیاد، عمل سفت کردن هر پیچ چند بار انجام شود.
ب) اتصالات لغزش بحرانی
اتصالات لغزش بحرانی اتصالاتی هستند که در آن پیچ های پیش تنیده به یکی از روش های مجاز سفت می شوند؛ لیکن انتقال نیروی برشی در اتصال توسط مقاومت در برابر لغزش بین سطوح در تماس اتصال انجام می پذیرد. در اتصالات لغزش بحرانی، سطوح تماس باید دارای وضعیت سطحی کلاس A یا B مطابق بند 5-3-9-2-10 باشند.
در سطوح در تماس این نوع اتصالات نباید لغزش رخ دهد و پیچ به جدارۀ سوراخ اتکاء نمی یابد. به این وجود، مقاومت اتکایی و برشی موجود باید مطابق بندهای 7-3-9-2-10 و 8-3-9-2-10 کنترل شود. مقاومت موجود این پیچ ها مطابق بندهای 5-3-9-2-10 و 6-3-9-2-10 انجام می پذیرد.
استفاده از اتصالات لغزش بحرانی علاوه بر مواردی که در سایر بخش های این مبحث ذکر شده در شرایط زیر الزامی است:
• در کلیه مواردی که لغزش در اتصال موجب ناپایداری یا کاهش مقاومت موجود سازه می شود.
• در مواقعی که اتصال تحت اثر نیروهای دینامیکی با تکرار زیاد توأم با اثر خستگی قرار دارد.
• در مواردی که در اتصال از سوراخ بزرگ شده یا لوبیایی در امتداد نیرو استفاده شده باشد و استفاده از آن ها در این مبحث مجاز شمرده شده باشد.
• در اتصال انتهای ورق های پوششی بال مطابق بندهای 13-5-2-10.
جدول 5-9-2-10: حداقل نیروی پیش تنیدگی (Tb) در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی
| استاندارد EN و ISIRI و ASTM A490 و کلاس 10.9 | استاندارد EN و ISIRI و ASTM A325 و کلاس 8.8 | قطر اسمی پیچ (برحسب میلی متر) |
|---|---|---|
| 114 kN | 91 kN | M16 |
| 179 kN | 142 kN | M20 |
| 221 kN | 176 kN | M22 |
| 257 kN | 205 kN | M24 |
| 334 kN | 267 kN | M27 |
| 408 kN | 326 kN | M30 |
| 595 kN | 475 kN | M36 |
تبصره: در مواردی که قطر اسمی پیچ غیر از اعداد ذکرشده در جدول 9-2-1 باشد، حداقل نیروی پیش تنیدگی را می توان برابر با \( F_0 A_0 \) (که معادل \( F_0 A_0 \) است)، در نظر گرفت. که در آن \( A_0 \) سطح مقطع اسمی پیچ، \( A_0 \) سطح مقطع پیچ در محل دندانه ها و \( F_0 \) تنش کششی نهایی مصالح پیچ است.
10-2-9-3-2 مشخصات و فواصل سوراخ ها در اتصالات پیچی
در اتصالات پیچی لازم است قطعات فولادی به نحو صحیح و متناسب با قطر پیچ سوراخ شوند. دقت در سوراخ کاری و سالم بودن جداره سوراخ و رعایت فواصل سوراخ ها از لبه قطعه و نیز از یکدیگر نقش مهمی در میزان مقاومت و باربری اتصالات پیچی ایفا می کند. ازاین رو، باید به شرح زیر الزامات بندهای (الف) تا (ج) در طراحی و محاسبه رعایت گردند.
الف) انواع سوراخ ها در اتصالات پیچی
مطابق شکل 9-2-1-18 در اتصالات پیچی سوراخ ها باید یکی از انواع زیر باشند:
• سوراخ استاندارد
• سوراخ بزرگ شده
• سوراخ لوبیایی کوتاه
• سوراخ لوبیایی بلند
ب) محدودیت ابعاد اسمی سوراخ ها و دامنه کاربرد آن ها
ابعاد حداکثر سوراخ پیچ ها باید مطابق جدول 9-2-1-6 باشند.
| قطر پیچ (mm) | سوراخ بزرگ شده | سوراخ لوبیایی کوتاه (طول×عرض) | سوراخ لوبیایی بلند |
|---|---|---|---|
| M16 | 20 | 18×22 | 18×40 |
| M20 | 24 | 22×26 | 22×50 |
| M22 | 28 | 24×30 | 24×55 |
| M24 | 30 | 27×32 | 27×60 |
| M27 | 35 | 30×37 | 30×67 |
| M30 | 38 | 33×40 | 33×75 |
| ≥M36 | db+8 | (db+3) × (db+10) | (db+3) × 2.5db |
db = قطر اسمی پیچ
سوراخ های بزرگ شده فقط در اتصالات لغزش بحرانی مجاز است.
سوراخ لوبیایی کوتاه در تمام امتدادها در اتصالات لغزش بحرانی مجاز است اما در اتصالات اتکایی و پیش تنیده استفاده از آن ها زمانی مجاز است که امتداد طولی سوراخ عمود بر امتداد نیرو باشد.
سوراخ لوبیایی بلند در تمام امتدادها در اتصالات لغزش بحرانی مجاز است اما در اتصالات اتکایی و پیش تنیده استفاده از آن ها زمانی مجاز است که امتداد طولی سوراخ عمود بر امتداد نیرو باشد. لیکن در هر سه نوع اتصال، سوراخ لوبیایی بلند باید فقط در یکی از ورق های اتصال تعبیه شود.
در ورق کفستون ها برای عبور میل مهارها، استفاده از سوراخ استاندارد بدون استفاده از واشر تنظیم کننده اضافی در روی ورق کفستون در محل سوراخ، مجاز است. درصورتی که برای نصب سازه نیاز به تعبیه سوراخ های با قطر بزرگ تر از سوراخ های استاندارد باشد، در این صورت لازم است بر روی ورق کفستون در محل سوراخ، از واشر تنظیم کننده اضافی با ابعادی بزرگ تر از ابعاد سوراخ کفستون و دارای سوراخ استاندارد که به نحو مناسبی به ورق کفستون جوش می شود، استفاده شود. این واشر باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر اتکا و اتصال آن به ورق کفستون دارای مقاومت برشی موجود کافی در برابر برش میل مهار باشد. درهرحال قطر سوراخ های تعبیه شده در ورق کفستون نباید از قطر سوراخ های بزرگ شده به اضافه دو میلی متر بزرگ تر باشد.
6- در صورت استفاده از پیچ هایی با قطر اسمی به غیراز آنچه در جدول 2-9-1-5 آمده است، ابعاد اسمی سوراخ های متناظر با آن ها از طریق درون یابی مقادیر مندرج در این جدول به دست می آید.
ب) حداقل فاصله سوراخ ها تا لبه
فاصله مرکز سوراخ های استاندارد تا لبه قطعه متصل شونده نباید از مقادیر داده شده در جدول 2-9-1-5 کوچک تر باشد. برای سوراخ های بزرگ شده و لوبیایی فاصله مرکز سوراخ تا لبه نباید از آنچه برای سوراخ استاندارد تعیین شده به اضافه مقدار C مطابق جدول 2-9-1-5 کوچک تر باشد.
| لبه برش شده با شعاع یا سنگ زنی شده | لبه برش شده با قیچی یا شعله (غلت = نورد = جوش) |
|---|---|
| 1.5db | 2db |
| سوراخ بزرگ شده (mm) | سوراخ لوبیایی کوتاه | سوراخ لوبیایی بلند |
|---|---|---|
| 3 mm | 5 mm | 0.75db |
ث) حداکثر فاصله مرکز سوراخ تا لبه
حداکثر فاصله مرکز سوراخ تا نزدیک ترین لبه قطعه در هر راستا به شرح زیر است:
1- برای قطعات رنگ شده و قطعاتی که رنگ نمی شوند ولی احتمال زنگ زدگی و خوردگی ندارند: فاصله از مرکز هر سوراخ تا نزدیک ترین لبه قطعه در هر راستا نباید از 12 برابر ضخامت نازک ترین قطعه و 150 میلی متر بیشتر شود.
2- برای قطعات رنگ نشدهای که تحت اثر خوردگی ناشی از عوامل جوی قرار داشته باشند: فاصله از مرکز هر سوراخ تا نزدیک ترین لبه قطعه در هر راستا نباید از هشت برابر ضخامت نازک ترین قطعه و 125 میلی متر بیشتر شود.
ج) حداکثر فاصله مرکز تا مرکز سوراخ ها در اتصالات پیچی
حداکثر فاصله مرکز تا مرکز سوراخ ها در اتصالات پیچی در هر راستا به شرح زیر است:
1- در قطعات رنگ شده و قطعاتی که رنگ نمی شوند ولی احتمال زنگ زدگی و خوردگی ندارند: فاصله بین مرکز سوراخ ها نباید از 24 برابر ضخامت نازک ترین قطعه متصل شونده و 300 میلی متر بیشتر شود.
2- در قطعات رنگ نشدهای که تحت اثر خوردگی ناشی از عوامل جوی قرار داشته باشند، فاصله سوراخ ها نباید از 14 برابر ضخامت نازک ترین قطعه متصل شونده و 180 میلی متر بیشتر شود.
3-3-9-2-10 مقاومت کششی و برشی موجود پیچ ها و مهره های دندانه شده در اتصالات اتکایی و پیش تنیده
در تعیین مقاومت های موجود پیچ ها و مهره های دندانه شده، سطح مقطع اسمی پیچ ها (خارج از ناحیه دندانه شده) و مهره های دندانه شده (خارج از ناحیه دندانه شده) ملاک است. همچنین در مواردی که مهره های دندانه شده از میلگرد آجدار ساخته می شوند، در تعیین مقاومت های موجود آن ها، سطح مقطع ناحیه تراشکاری شده (خارج از ناحیه دندانه شده)، که عموماً کوچک تر از قطر زمینه میلگرد است، ملاک محاسبه خواهد بود.
در اتصالات اتکایی و پیش تنیده، در طراحی به روش LRFD مقاومت کششی و برشی طراحی مساوی \( \phi R_n \) و در طراحی به روش ASD مقاومت کششی و برشی مجاز مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن مقدار \( R_n \) برای پیچ های معمولی، پیچ های پرمقاومت و میله های دندانه شده باید براساس حالت های حدی گسیختگی کششی و برشی از رابطۀ زیر تعیین شود:
\[ R_n = F_n A_b \]
\[ \phi = 0.75 \, (LRFD) \quad , \quad \Omega = 2.00 \, (ASD) \]
(8-9-2-10)
در روابط فوق:
• \( A_b \) سطح مقطع اسمی پیچ یا میله دندانه شده
• \( F_n \) تنش کششی اسمی یا \( F_{nv} \) تنش برشی اسمی مطابق مقادیر جدول 9-9-2-10
| نوع وسیله اتصال | تنش کششی اسمی \( F_n \) | تنش برشی اسمی \( F_{nv} \) |
|---|---|---|
| پیچ های معمولی در حالتی که سطح برش در داخل یا خارج ناحیه دندانه شده قرار دارد | \( 0.75F_u \) | \( 0.45F_u \) |
| پیچ های پرمقاومت در حالتی که سطح برش در داخل ناحیه دندانه شده قرار دارد | \( 0.75F_u \) | \( 0.45F_u \) |
| پیچ های پرمقاومت در حالتی که سطح برش خارج ناحیه دندانه شده قرار دارد | \( 0.75F_u \) | \( 0.55F_u \) |
| میله دندانه شده در حالتی که سطح برش در داخل ناحیه دندانه شده قرار دارد | \( 0.75F_u \) | \( 0.45F_u \) |
| میله دندانه شده در حالتی که سطح برش خارج ناحیه دندانه شده قرار دارد | \( 0.75F_u \) | \( 0.55F_u \) |
یادداشت ها:
[1] برای تنش کششی اسمی پیچ های پرمقاومت تحت اثر تنش کششی ناشی از خستگی به آئین نامه های معتبر بین المللی رجوع شود.
[2] درصورتی که در محل اتصال از ورق پرکننده استفاده شود، رعایت ضوابط بند 5-9-4-10 الزامی است.
[3] در پیچ های معمولی که طول گیر آن ها از پنج برابر قطرشان بیشتر است، مقادیر فوق باید به ازای هر 2 میلی متر طول اضافی گیر، یک درصد کاهش داده شود.
[4] در اتصالات انتهایی اعضای با بار محوری، وقتی که فاصله اولین و آخرین پیچ در امتداد نیرو از 950 میلی متر تجاوز کند، این مقادیر را باید 16.7 درصد کاهش داد.
[5] در جدول فوق \( F_u \) تنش کششی نهایی پیچ است.
تبصره: در اتصالات پیچی تحت اثر کشش خالص یا کشش ناشی از خمش، هنگامی که لبه قطعه پیچ شده به لبه قطعه دیگر اتکا می کند، در تعیین مقاومت موردنیاز پیچ ها باید آثار ناشی از عمل اهرمی نیز در نظر گرفته شود.
10-2-9-3-4 اثر مشترک کشش و برش در اتصالات اتکایی و پیش تنیده
در اتصالات اتکایی و پیش تنیده، در مواردی که تنش کششی یا برشی موردنیاز کمتر از 30 درصد تنش موجود متناظر باشد، لزومی به در نظر گرفتن اثر مشترک کشش و برش نیست. در غیر این صورت مقاومت کششی و برشی اسمی پیچ ها ناشی از اثر توأم کشش و برش باید براساس حالت های حدی گسیختگی کششی و برشی و نیز مقادیر ضرایب \( \Omega \) به شرح زیر تعیین شوند:
\[ R_{nt} = F'_{nt} A_b \quad , \quad R_{nv} = F'_{nv} A_b \]
\[ \Omega = 2.0 \, (\text{ASD}) \quad , \quad \phi = 0.75 \, (\text{LRFD}) \]
\[ F'_{nt} = F_{nt}[1.3 - \frac{f_{uv}}{\phi F_{nv}}] \quad , \quad F'_{nv} = F_{nv}[1.3 - \frac{f_{ut}}{\phi F_{nt}}] \, (\text{LRFD}) \quad (1-\text{الف}) \quad (1-9-2-10) \]
\[ F'_{nt} = F_{nt}[1.3 - \frac{\Omega f_{av}}{F_{nv}}] \quad , \quad F'_{nv} = F_{nv}[1.3 - \frac{\Omega f_{at}}{F_{nt}}] \, (\text{ASD}) \quad (1-\text{ب}) \quad (1-9-2-10) \]
• \( F'_{nt} \) مقاومت کششی تصحیح شده شامل آثار تنش برشی
• \( F'_{nv} \) مقاومت برشی تصحیح شده شامل آثار تنش کششی
• \( F_{nt} \) مقاومت کششی اسمی مطابق جدول 9-9-2-10
• \( F_{nv} \) مقاومت برشی اسمی مطابق جدول 9-9-2-10
• \( f_{ut} \) تنش کششی موردنیاز در طراحی به روش LRFD
• \( f_{uv} \) تنش برشی موردنیاز در طراحی به روش LRFD
• \( f_{at} \) تنش کششی موردنیاز در طراحی به روش ASD
• \( f_{av} \) تنش برشی موردنیاز در طراحی به روش ASD
• \( A_b \) سطح مقطع اسمی پیچ
10-2-9-3-5 مقاومت کششی و برشی موجود در اتصالات لغزش بحرانی
مقاومت کششی موجود پیچ های پرمقاومت در اتصالات لغزش بحرانی عیناً مشابه مقاومت کششی موجود آن ها در اتصالات اتکایی و پیش تنیده بوده و براساس الزامات بند 3-3-9-2-1- تعیین می شود.
مقاومت برشی موجود پیچ های پرمقاومت در اتصالات لغزش بحرانی براساس حالت حدی لغزش مساوی \( \phi R_{nv} \) در طراحی به روش LRFD و مساوی \( R_{nv}/\Omega \) در طراحی به روش ASD بوده که در آن، \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_{nv} \) (مقاومت برشی اسمی) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[ R_{nv} = \mu D_u h_{sc} T_b n_s \]
(11-9-2-1-)
• برای سوراخ های استاندارد و سوراخ لوبیایی کوتاه در امتداد عمود بر راستای نیرو:
\( \phi = 1.0 \, \text{(LRFD)} \) و \( \Omega = 1.50 \, \text{(ASD)} \)
• برای سوراخ های بزرگ شده و سوراخ لوبیایی کوتاه در امتداد موازی با راستای نیرو:
\( \phi = 0.85 \, \text{(LRFD)} \) و \( \Omega = 1.76 \, \text{(ASD)} \)
• برای سوراخ های لوبیایی بلند:
\( \phi = 0.70 \, \text{(LRFD)} \) و \( \Omega = 2.14 \, \text{(ASD)} \)
با ضریب اصطکاک به شرح زیر:
• برای وضعیت سطحی کلاس A، \( \mu = 0.33 \)
این وضعیت سطحی باید دارای یکی از شرایط زیر باشد:
• سطح تمیزشده فلس دار حداقل با درجه 2 St مطابق فصل 4-10 و رنگ نشده کاملاً محافظت شده
• سطح تمیزشده و ماسه پاشی شده فلسدار حداقل با درجه Sa 1 مطابق فصل 4-1 با پوشش تاییدشده این کلاس مطابق استانداردهای معتبر
• سطح گالوانیزه شده به روش حوضچه داغ و سابیده شده
• برای وضعیت سطحی کلاس B، \( \mu = 0.50 \)
این وضعیت سطحی باید دارای یکی از شرایط زیر باشد:
• سطح تمیزشده و ماسه پاشی شده حداقل با درجه Sa 2.5 مطابق فصل 4-1 و رنگ نشده کاملاً محافظت شده
• سطح تمیزشده و ماسه پاشی شده حداقل با درجه Sa 2.5 با پوشش تاییدشده این کلاس مطابق استانداردهای معتبر
\( h_{sc} \) که معرف نسبت پیش تنیدگی متوسط پیچ ها به پیش تنیدگی حداقل اسمی پیچ ها است ضریب کاهش به خاطر وجود ورقه های پرکننده در بین قطعات متصل به یکدیگر به شرح زیر:
• در صورت عدم نیاز به ورقه های پرکننده در بین قطعات متصل به یکدیگر مساوی 1
• در صورت استفاده فقط از یک ورقه پرکننده در بین قطعات متصل به یکدیگر مساوی 1
• در صورت استفاده از دو یا تعداد بیشتری از ورقه های پرکننده در بین قطعات متصل به یکدیگر مساوی 0.85
\( T_b \) حداقل نیروی پیش تنیدگی پیچ مطابق مقادیر جدول
\( n_s \) تعداد سطوح لغزش
10-2-9-3-6 اثر مشترک کشش و برش در اتصالات لغزش بحرانی
در اتصالات لغزش بحرانی، در صورت حضور همزمان نیروی کششی و برشی، مقاومت برشی اسمی براساس کنترل لغزش (در حالتی که نیروی کششی واردشده باعث کاهش پیش فشردگی اتصال می شود) مطابق رابطه 11-9-2-1 باید به شرح زیر در ضریب کاهش \( k_{sc} \) ضرب گردد:
\[ k_{sc} = 1 - \frac{T_u}{D_u T_b n_b} \geq 0 \quad (\text{LRFD}) \]
\[ k_{sc} = 1 - \frac{1.5T_a}{D_u T_b n_b} \geq 0 \quad (\text{ASD}) \]
(1-7-9-2-1)
(1-7-9-2-1-)
که در آن:
• \( T_u \) نیروی کششی موردنیاز کل اتصال با استفاده از ترکیبات بارگذاری
• \( T_a \) نیروی کششی موردنیاز کل اتصال با استفاده از ترکیبات بارگذاری
• \( D_u \) نسبت پیش تنیدگی متوسط پیچ ها به پیش تنیدگی حداقل پیچ ها و مساوی 1.13
• \( T_b \) حداقل نیروی پیش تنیدگی پیچ مطابق مقادیر جدول
• \( n_b \) تعداد پیچ هایی که نیروی کششی واردشده را تحمل می کنند.
10-2-9-3-7 مقاومت اتکایی موجود در جدار سوراخ ها
مقاومت اتکایی موجود در جدار سوراخ پیچ در اتصالات اتکایی، پیش تنیده و لغزش بحرانی در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت اتکایی اسمی) براساس حالت های حدی اتکایی، در حالت های مختلف به شرح زیر تعیین می شوند:
\[ \phi = 0.75 \, \text{(LRFD)} \quad \Omega = 2.00 \, \text{(ASD)} \]
برای سوراخ استاندارد، سوراخ بزرگ شده، سوراخ لوبیایی کوتاه (مستقل از راستای نیرو) و سوراخ لوبیایی بلند (در حالتی که نیرو در امتداد طولی سوراخ باشد):
\[ R_n = 2.4d_6tF_u \]
برای سوراخ لوبیایی بلند در حالتی که نیرو در امتداد عرضی باشد (محور شکاف عمود بر امتداد نیرو باشد):
\[ R_n = 2.0d_6tF_u \]
برای اتصالاتی که با عبور کامل پیچ ها در بدنه مقاطع قوطی شکل (HSS) و مقاطع جعبه ای ساخته شده اند، مقدار \( R_n \) از رابطه 2-3-9-1-1-1 تعیین می شود.
در روابط فوق:
• \( d_b \) قطر اسمی پیچ
• \( F_u \) تنش کششی نهایی مصالح ورق اتصال
• \( t \) ضخامت قطعه اتصال
8-3-9-2-10 مقاومت پارگی موجود در حدفاصل بین سوراخ ها و نیز در فاصلة بین سوراخ ها تا لبة قطعات
مقاومت پارگی موجود در حدفاصل بین سوراخ ها و نیز در فاصلة بین سوراخ ها تا لبة قطعات در اتصالات اتکایی، پیش تنیده و لغزش بحرانی در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت پارگی اسمی) براساس حالت های حدی پارگی، در حالت های مختلف به شرح زیر تعیین می شوند:
\[ \phi = 0.75 \, (LRFD) \quad و \quad \Omega = 2.00 \, (ASD) \]
1- برای سوراخ استاندارد، سوراخ بزرگ شده، سوراخ لوبیایی کوتاه (مستقل از راستای نیرو) و سوراخ لوبیایی بلند (در حالتی که نیرو در امتداد طولی باشد):
\[ R_n = 1.2 L_c t F_u \]
(15-9-2-10)
2- برای سوراخ لوبیایی بلند در حالتی که نیرو در امتداد عرضی باشد (محور شکاف عمود بر امتداد نیرو باشد):
\[ R_n = 1.0 L_c t F_u \]
(16-9-2-10)
در روابط فوق:
• \( F_u \) تنش کششی نهایی مصالح ورق اتصال
• \( t \) ضخامت قطعة اتصال
• \( L_c \) فاصلة خالص در راستای نیرو، بین لبة سوراخ ها برای سوراخ های میانی و برابر فاصلة خالص در راستای نیرو، بین لبة سوراخ انتهایی تا لبة آزاد ورق اتصال برای سوراخ های انتهایی در تعیین مقدار \( L_c \) می توان از قطر اسمی سوراخ ها مطابق جدول 6-9-2-10 استفاده کرد.
4-9-2-10 مقاومت های موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا
الزامات این بند به کنترل اجزای اتصال دهنده (نظیر ورق ها، سخت کننده ها و پرکننده ها) و نواحی تأثیرپذیر اعضا در ناحیة اتصال (نظیر جان زبانه شده در تیرها، اثر سوراخ پیچ ها و جوش ها در اعضا) مربوط می شود.
1-4-9-2-10 مقاومت کششی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا
مقاومت کششی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت کششی اسمی اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا) براساس کوچک ترین مقدار به دست آمده از حالت های حدی تسلیم و گسیختگی کششی به شرح زیر تعیین می شوند:
الف) حالت حدی تسلیم کششی در مقطع کل
\[ R_n = F_y A_g \]
\[ \phi = 0.9 \, (LRFD) \quad و \quad \Omega = 1.67 \, (ASD) \]
(17-9-2-10)
ب) حالت حدی گسیختگی کششی در مقطع خالص مؤثر
\[ R_n = F_u A_e \]
\[ \phi = 0.75 \, (LRFD) \quad و \quad \Omega = 2.00 \, (ASD) \]
(18-9-2-10)
که در آن:
• \( A_g \) و \( A_e \) به ترتیب سطح مقطع کل و سطح مقطع خالص مؤثر (مطابق ضوابط بخش 3-2-10)
• \( F_y \) و \( F_u \) به ترتیب تنش تسلیم مشخصه و تنش کششی نهایی مشخصه فولاد
تبصره: در تعیین سطح مقطع های فوق، پهنای مقطع جزء اتصال نباید از پهنای ویتمور مطابق شکل 16-9-2-10 بزرگ تر در نظر گرفته شود. اگر پهنای ویتمور خارج از پهنای ورق اتصال قرار گیرد، پهنای ورق اتصال ملاک محاسبه خواهد بود.
2-4-9-2-10 مقاومت برشی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا
مقاومت برشی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت برشی اسمی اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا) براساس کوچک ترین مقدار به دست آمده از حالت های حدی تسلیم و گسیختگی برشی، به شرح زیر تعیین می شوند:
الف) حالت حدی تسلیم برشی در مقطع کلی
\[ R_n = 0.6 F_y A_{gv} \]
\[ \phi = 1.00 \, (LRFD) \quad و \quad \Omega = 1.50 \, (ASD) \]
(19-9-2-10)
ب) حالت حدی گسیختگی برشی در مقطع خالص
\[ R_n = 0.6 F_u A_{nv} \]
\[ \phi = 0.75 \, (LRFD) \quad و \quad \Omega = 2.00 \, (ASD) \]
(20-9-2-10)
در روابط فوق:
• \( A_{gv} \) سطح مقطع کلی تحت اثر برش
• \( A_{nv} \) سطح مقطع خالص تحت اثر برش مطابق ضوابط بند 3-3-2-10 برای اتصالات پیچی و سطح مقطع کلی تحت اثر برش برای اتصالات جوشی
• \( F_y \) و \( F_u \) به ترتیب تنش تسلیم مشخصه و تنش کششی نهایی مشخصه فولاد
3-4-9-2-10 مقاومت برش قالبی موجود
مقاومت برش قالبی موجود در اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا، نظیر اتصال انتهای بال فوقانی تیر زبانه شده است، یا در حالت هایی که ممکن است به علت برش در سطحی که از اجزای اتصال یا ناحیه تأثیرپذیر اعضا می گذرد و یا مطابق شکل 17-9-2-10 الف و ب به علت اثر ترکیبی برش و کشش در دو سطح متعامد در آن ها خرابی اتفاق افتد، در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت برش قالبی اسمی) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[ R_n = \min\left(0.6F_y A_{gv} , 0.6F_u A_{nv}\right) + U_{bs} F_u A_{nt} \]
(21-9-2-10)
4-4-9-2-10 مقاومت فشاری موجود اجزای اتصال دهنده
مقاومت فشاری موجود اجزای اتصال دهنده در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/\Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت فشاری اسمی اجزای اتصال دهنده) براساس کوچک ترین مقدار به دست آمده از حالت های حدی تسلیم و کمانش به شرح زیر تعیین می شوند:
الف) درصورتی که \( KL/r \leq 25 \) باشد:
\[ R_n = F_y A_g \]
\[ \phi = 0.9 \, (LRFD) \quad , \quad \Omega = 1.67 \, (ASD) \]
که در آن:
• \( A_g \) سطح مقطع کلی اجزای اتصال دهنده
• \( F_y \) تنش تسلیم مشخصة فولاد
• \( K \) ضریب طول مؤثر اجزای اتصال دهنده که عموماً مقدار آن برابر واحد در نظر گرفته می شود.
• \( L \) طول مهارشده اجزای اتصال دهنده برابر با طولی از جزء اتصال بوده که از انتهای اتصال عضو به گاست در راستای محور طولی عضو از مرکز سطح عضو تا محل اتصال ورق گاست به تکیه گاه اندازه گیری می شود.
ب) برای حالتی که \( KL/r > 25 \) است، مقاومت فشاری اجزای اتصال دهنده باید براساس الزامات بخش 4-2-1 تعیین شود.
تبصره: سطح مقطع کلی اجزای اتصال دهنده، باید مطابق شکل 16-9-2-1 براساس پهنای ویتمور در نظر گرفته شود.
5-4-9-2-10 مقاومت خمشی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا
مقاومت خمشی موجود اجزای اتصال دهنده و نواحی تأثیرپذیر اعضا باید براساس کوچک ترین مقدار به دست آمده از حالت های حدی تسلیم خمشی، گسیختگی خمشی، کمانش موضعی و کمانش جانبی-پیچشی، مطابق الزامات بخش 5-2-1 تعیین شود.
5-9-2-10 ورق های پرکننده
در محل وصله اعضا، ورق های پرکننده باید الزامات عمومی زیر را تأمین نمایند:
الف) در اتصالات جوشی، درصورتی که مطابق شکل 19-9-2-10 فاصله بین وجه داخلی ورق وصله و وجه خارجی قطعه با ابعاد کوچک تر، مساوی یا کمتر از 2 میلی متر باشد، نیازی به تعبیة ورق های پرکننده نبوده، لیکن بعد محاسباتی جوش باید به اندازه فاصلة خالی افزایش یابد.
ب) در اتصالات جوشی، ورق های پرکننده ای که ضخامت آن ها کمتر از 6 میلی متر است یا ورق های پرکننده ای با ضخامت مساوی یا بزرگ تر از 6 میلی متر که توانایی انتقال نیروی ورق وصله را به ستون ندارند، لبه هایشان باید هم ساز لبه های ورق وصله تمام شود و بعد جوش باید حداقل مساوی مجموع بعد جوش جهت انتقال نیروی وصله به اضافه ضخامت ورق پرکننده در نظر گرفته شود.
ج) در اتصالات جوشی، ورق های پرکننده ای که ضخامت آن ها بیش از 6 میلی متر بوده و توانایی لازم جهت انتقال نیروی وصله را دارند، باید از لبه های ورق وصله به اندازه کافی ادامه یابند و به قطعه ای که روی آن قرار می گیرند، جوش شوند. جوش ورق های پرکننده به قطعه ای که روی آن قرار می گیرند، باید برای انتقال نیروهای ورق وصله کافی باشد. همچنین، بعد جوش هایی که ورق های وصله را به ورق های پرکننده متصل می کنند، باید متناسب با ضخامت ورق پرکننده بوده و برای انتقال نیروهای ورق وصله کافی باشند. در ضمن ورق های پرکننده باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر تسلیم برشی، گسیختگی برشی و برش قالبی باشند.
د) در اتصالات پیچی اتکایی و پیش تنیده، درصورتی که ضخامت ورق های پرکننده مساوی یا کوچک تر از 6 میلی متر باشد، هیچ گونه کاهشی بر روی مقاومت برشی موجود پیچ ها در نظر گرفته نمی شود. در غیر این صورت، باید یکی از الزامات زیر به کار گرفته شود:
1- مقاومت برشی موجود پیچ ها با ضریب \( [1-0.0154(t-6)] \geq 0.85 \) کاهش یابد که در آن t ضخامت کل ورق های پرکننده به میلی متر است.
2- لبه های ورق پرکننده به اندازه کافی ادامه یافته و به منظور توزیع یکنواخت نیروی کلی در محل وصله، با پیچ های اضافی به قطعه ای که روی آن قرار می گیرند، پیچ شود. در این حالت، اندازه محل اتصال باید به منظور سازگاری با تعداد کل پیچ ها افزایش یابد.
3- لبه های ورق های پرکننده از طریق جوش گوشه به قطعه با ابعاد کوچک تر وصله شونده متصل شود. در هر حال برای این جوش ها رعایت محدودیت های مربوط به بعد حداقل و حداکثر جوش گوشه الزامی است.
هـ) در اتصالات پیچی لغزش بحرانی در صورت وجود ورق های پرکننده در محل وصله، علاوه بر الزامات بند 2-9-2-8، رعایت ضابطه اضافی دیگری الزامی نیست.
تبصره: درصورتی که ابعاد مقاطع وصله شونده اختلاف قابل ملاحظه ای داشته و در محل وصله نیازمند تعبیة ورق های پرکننده ای با ضخامت بزرگ باشند، در این صورت همانند شکل 2-9-2-10 توصیه می شود ستون ها قبل از محل وصله کارگاهی، در کارخانه هم اندازه شده و از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل به یکدیگر متصل شوند تا در هنگام نصب نیازی به تعبیة ورق های پرکننده نباشد.
6-9-2-10 وصله ها
وصله ها باید الزامات زیر را تأمین کنند:
• در صورت استفاده از وصلة مستقیم با جوش شیاری، مقاومت موردنیاز وصله نباید کمتر از مقاومت موجود مقطع کوچک تر وصله شونده در نظر گرفته شود.
• برای انواع دیگر وصله، مقاومت موردنیاز وصله نباید کمتر از نیروهای حاصل از ترکیبات مختلف بارگذاری (متناظر با روش طراحی) در محل وصله و 50 درصد مقاومت موجود عضو با مقطع کوچک تر وصله شونده در نظر گرفته شود.
7-9-2-10 مقاومت اتکایی موجود سطوح متکی به هم
مقاومت اتکایی موجود سطوح متکی به هم در روش LRFD مساوی \( \phi R_n \) و در روش ASD مساوی \( R_n/ \Omega \) بوده که در آن \( \phi \) (ضریب کاهش مقاومت)، \( \Omega \) (ضریب اطمینان) و \( R_n \) (مقاومت اتکایی اسمی سطوح متکی به هم) براساس حالت حدی اتکایی (تسلیم فشاری موضعی) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[ \phi = 0.75 \, (LRFD) \quad \Omega = 2.00 \, (ASD) \]
الف) برای سطوح صاف و آماده شده، جدار سوراخ های ایجادشده برای بولت ها و انتهای سخت کننده های کاملاً جوش شده در تماس با جزء فولادی:
\[ R_n = 1.8 F_y A_{pb} \]
(23-9-2-10)
که در آن:
• \( F_y \) تنش تسلیم مشخصة فولاد
• \( A_{pb} \) تصویر سطح اتکاء
ب) برای بشتک های تکیه گاهی:
• درصورتی که \( d \leq 630 \, mm \)
\[ R_n = \frac{1.2(F_y - 90) l_b d}{20} \]
(24-9-2-10)
• درصورتی که \( d > 630 \, mm \)
\[ R_n = \frac{30.2(F_y - 90) l_b \sqrt{d}}{20} \]
(25-9-2-10)
در روابط فوق:
• \( F_y \) تنش تسلیم مشخصة فولاد برحسب مگاپاسکال
• \( d \) قطر بشتک برحسب میلی متر
• \( l_b \) طول اتکاء برحسب میلی متر
• \( R_n \) مقاومت اتکایی اسمی برحسب نیوتن
10-2-9-8 کف سنتون ها، ورق های نشیمن و فشار مستقیم بر بتن و مصالح بنایی
مقاومت اتکایی موجود برای مصالح مختلف تکیه گاهی در روش LRFD مساوی \(\phi_c P_p\) و در روش ASD مساوی \(P_p/\Omega_c\) بوده که در آن \(\phi_c\) (ضریب کاهش مقاومت)، \(\Omega_c\) (ضریب اطمینان) و \(P_p\) (مقاومت اتکایی اسمی) براساس حالت حدی خردشدگی مصالح تکیه گاهی به شرح زیر تعیین می شوند:
\[\phi_c = 0.65 \, \text{(LRFD)} \, , \, \Omega_c = 2.31 \, \text{(ASD)}\]
الف) فشار مستقیم بر روی تکیه گاه مصالح بنایی با سنگ آهکی یا ماسه سنگ متراکم و ماسه سیمان:
\[P_p = F_pA_p\]
(26-9-2-10)
که در آن:
- \(A_p\) سطح اتکاء در تماس با تکیه گاه برحسب میلی متر مربع
- \(F_p\) تنش اتکایی اسمی و مساوی 6 مگاپاسکال
ب) فشار مستقیم بر روی تکیه گاه مصالح بنایی با آجر فشاری و ملات ماسه سیمان:
\[P_p = F_pA_p\]
(27-9-2-10)
که در آن:
- \(A_p\) سطح اتکاء در تماس با تکیه گاه برحسب میلی متر مربع
- \(F_p\) تنش اتکایی اسمی و مساوی 4 مگاپاسکال
ج) فشار مستقیم بر روی تکیه گاه بتنی:
\[P_p = 0.85f_c' A_1 \sqrt{\frac{A_2}{A_1}} \leq 1.7f_c' A_1\]
(28-9-2-10)
که در آن:
- \(f_c'\) تنش فشاری مشخصه نمونه استوانه ای بتن
- \(A_1\) سطح ورق کف سنتون یا ورق نشیمن در تماس با تکیه گاه بتنی
- \(A_2\) حداکثر سطحی از تکیه گاه بتنی هم مرکز با ورق کف سنتون یا ورق نشیمن که در پلان و عمق تکیه گاه بتنی مطابق شکل 22-9-2-10 محدود می شود. این سطح قاعده تحتانی یک هرم ناقص را تشکیل می دهد که قاعده فوقانی آن همان ورق کف سنتون یا ورق نشیمن بوده و بال هرم دارای شیب یک به دو در صفحه قائم است.
ب : اقلام مدفون
اجرای بتنی سازه باید طوری طراحی شود که به طور ایمن نیروهای حاصل از اقلام مدفون را با حاشیه اطمینان کافی و با رعایت جزئیات خاص و مصالح مناسب تحمل نماید؛ به نحوی که اطمینان حاصل گردد که مقاومت اقلام مدفون در اثر گسیختگی ها در سازه بتنی کاهش پیدا نکند. مقاومت های موجود اجزای بتنی سازه باید براساس الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان و مقاومت های موجود اجزای فولادی باید براساس الزامات این مبحث تعیین شود.
10-2-9-10 الزامات ویژه بال ها و جان مقاطع اعضای تحت اثر بارهای متمرکز
الزامات این بند مربوط است به بررسی جان و بال (یا بال های) مقاطع اعضایی که به یک یا هر دو بال آن ها نیروهای متمرکز در امتداد عمود بر صفحه بال و به طور متقارن نسبت به جان اثر می کند. نیروهای متمرکز می توانند به صورت تکی (فشاری یا کششی) یا به صورت زوج نیروی ناشی از لنگر خمشی (یکی کششی و دیگری فشاری) باشند.
مقاومت های موجود بال (یا بال ها) و جان اعضایی که تحت اثر بارهای متمرکز وارد بر بال قرار می گیرند، باید براساس حالت های حدی زیر تعیین شوند:
- خمش موضعی بال در مقابل نیروی متمرکز کششی (مطابق بند 1-1-9-2-10)
- تسلیم موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز کششی یا فشاری (مطابق بند 1-1-9-2-10)
- چروکیدگی موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری (مطابق بند 1-1-9-2-10)
- کمانش جانبی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری (مطابق بند 1-1-9-2-10)
- کمانش فشاری جان در مقابل یک جفت نیروی متمرکز متقابل فشاری، که به هر دو بال عضو اثر می کند (مطابق بند 1-1-9-2-10)
- برش در چشمه اتصال (مطابق بند 1-1-9-2-10)
علاوه بر حالت های حدی فوق، رعایت الزامات تکمیلی برای سخت کننده های عرضی در انتهای تیرها و شاه تیرها (مطابق بند 1-1-9-2-10)، الزامات تکمیلی برای سخت کننده های عرضی در مقابل نیروهای متمرکز (مطابق بند 1-1-9-2-10) و الزامات تکمیلی برای ورق های تقویتی جان (ورق مضاعف) و سخت کننده های قطری در چشمه اتصال (مطابق بند 1-1-9-2-10) نیز الزامی است.
در صورتی که نیروی متمرکز کششی از مقاومت موجود بال در برابر خمش موضعی بیشتر باشد، تعبیه یک جفت سخت کننده عرضی مطابق با الزامات بند 8-10-9-2-10 ضروری است.
10-2-9-10-2 تسلیم موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز کششی یا فشاری
الزامات این بند برای نیروی متمرکز کششی تکی، نیروی متمرکز فشاری تکی و هر دو مؤلفه فشاری و کششی زوج نیروی ناشی از لنگر خمشی کاربرد دارد (شکل 3-1-9-2-10).
مقاومت موجود تسلیم موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز کششی یا فشاری در روش LRFD مساوی \(\phi R_n\) و در روش ASD مساوی \(R_n/\Omega\) بوده که در آن \(\phi\) (ضریب کاهش مقاومت)، \(\Omega\) (ضریب اطمینان) و \(R_n\) (مقاومت اسمی تسلیم موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز کششی یا فشاری) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[\phi = 1.00 \, (\text{LRFD}) \quad \Omega = 1.50 \, (\text{ASD})\]
- در حالتی که بار متمرکز، در فاصله ای بزرگ تر از \(d\) از انتهای عضو وارد می شود: \[R_n = F_{yw} t_w (5k+l_b)\]
- در حالتی که بار متمرکز، در فاصله ای مساوی یا کوچک تر از \(d\) از انتهای عضو وارد می شود: \[R_n = F_{yw} t_w (2.5k+l_b)\]
در روابط فوق:
- \(F_{yw}\) تنش تسلیم مشخصه فولاد جان
- \(t_w\) ضخامت جان
- \(d\) ارتفاع کلی مقطع تیر
- \(k\) فاصله از وجه بیرونی بال تا انتهای دو ماهیچه جان و بال در مقاطع نوردشده و فاصله از وجه بیرونی بال تا انتهای جوش گوشه اتصال بال و جان در مقاطع ساخته شده از ورق.
- \(l_b\) طول اتکای بار متمرکز (برای عکس العمل های تکیه گاهی مقدار \(l_b\) نباید کمتر از \(k\) در نظر گرفته شود).
درصورتی که نیروی متمرکز کششی یا فشاری از مقاومت موجود تسلیم موضعی جان بیشتر باشد، تعبیه یک جفت سخت کننده عرضی مطابق با الزامات بند 8-10-9-2-10 ضروری است.
10-2-9-10-3 چروکیدگی موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری
الزامات این بند برای نیروی متمرکز فشاری تکی و مؤلفه فشاری زوج نیروی ناشی از لنگر خمشی کاربرد دارد (شکل 25-9-2-10).
مقاومت موجود چروکیدگی موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری در روش LRFD مساوی \(\phi R_n\) و در روش ASD مساوی \(R_n/\Omega\) بوده که در آن \(\phi\) (ضریب کاهش مقاومت)، \(\Omega\) (ضریب اطمینان) و \(R_n\) (مقاومت اسمی چروکیدگی موضعی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[\phi = 0.75 \, \text{(LRFD)} \quad \Omega = 2.00 \, \text{(ASD)}\]
- در حالتی که بار متمرکز، در فاصله ای مساوی یا بزرگ تر از \(d/2\) از انتهای عضو وارد می شود: \[R_n = 0.80t_w^2[1+3\frac{l_b}{d}\left(\frac{t_w}{t_f}\right)^{1.5}] \sqrt{\frac{EF_{yw} t_f}{t_w}}\]
- در حالتی که بار متمرکز، در فاصله ای کوچک تر از \(d/2\) از انتهای عضو وارد می شود:
- درصورتی که \(l_b/d \leq 0.2\): \[R_n = 0.40t_w^2[1+3\frac{l_b}{d}\left(\frac{t_w}{t_f}\right)^{1.5}] \sqrt{\frac{EF_{yw} t_f}{t_w}}\]
- درصورتی که \(l_b/d > 0.2\): \[R_n = 0.40t_w^2[1+\left(\frac{4l_b}{d}-0.2\right)\left(\frac{t_w}{t_f}\right)^{1.5}] \sqrt{\frac{EF_{yw} t_f}{t_w}}\]
در روابط فوق:
- \(d\) ارتفاع کلی مقطع
- \(t_w\) ضخامت جان
- \(t_f\) ضخامت بال تحت بار
- \(l_b\) طول اتکایی بار متمرکز (برای عکس العمل های تکیه گاهی مقدار \(l_b\) نباید کمتر از \(k\) در نظر گرفته شود).
- \(k\) فاصله از وجه بیرونی بال تا انتهای دو ماهیچه جان و بال در مقاطع نوردشده و فاصله از وجه بیرونی بال تا انتهای جوش گوشه اتصال بال و جان در مقاطع ساخته شده از ورق.
- \(F_{yw}\) تنش تسلیم مشخصه فولاد جان
- \(E\) مدول الاستیسیته فولاد
درصورتی که نیروی متمرکز فشاری از مقاومت موجود چروکیدگی موضعی جان بیشتر باشد، تعبیه یک جفت سخت کننده عرضی مطابق با الزامات بند 8-10-9-2-10 ضروری است.
10-2-9-10-4 کمانش جانبی جان در مقابل نیروی متمرکز فشاری
الزامات این بند مربوط به حالتی است که مطابق شکل 26-9-2-10 یک نیروی متمرکز فشاری به عضوی وارد می شود که از حرکت جانبی بین بال فشاری تحت بار و بال کششی، در محل اثر نیروی متمرکز، توسط مهار جانبی جلوگیری نشده است.
مقاومت موجود جان در برابر کمانش جانبی ناشی از نیروی متمرکز فشاری در روش LRFD مساوی \(\phi R_n\) و در روش ASD مساوی \(R_n / \Omega\) بوده که در آن \(\phi\) (ضریب کاهش مقاومت)، \(\Omega\) (ضریب اطمینان) و \(R_n\) (مقاومت اسمی جان در برابر کمانش جانبی ناشی از نیروی متمرکز فشاری) به شرح زیر تعیین می شوند:
\[\phi = 0.85 \, (\text{LRFD}) \quad \Omega = 1.76 \, (\text{ASD})\]
الف) اگر مطابق شکل 26-9-2-10 الف بال فشاری (بال بارگذاری شده) در مقابل دوران زاویه ای نگهداری شده باشد:
- درصورتی که \(\frac{h/t_w}{L_b/b_f} \leq 2.3\) باشد، لزومی به کنترل کمانش جانبی جان نیست.
- درصورتی که \(\frac{h/t_w}{L_b/b_f} > 2.3\) باشد: \[R_n = \frac{C_r t_w^3 t_f}{h^2} \left[ 1 + 0.4 \left( \frac{h / t_w}{L_b / b_f} \right)^3 \right]\]
درصورتی که نیروی متمرکز فشاری از مقاومت موجود جان در برابر کمانش جانبی بیشتر باشد، باید بال کششی را مهار نمود. به جای مهار بال کششی می توان در زیر بار متمرکز فشاری از یک جفت سخت کننده عرضی مطابق بند 8-10-9-2-10 یا از ورق تقویتی جان (ورق مضاعف) مطابق بند 9-10-9-2-10 استفاده نمود.
ب) اگر مطابق شکل 26-9-2-10 ب بال فشاری (بال بارگذاری شده) در مقابل دوران زاویه ای نگهداری نشده باشد:
- درصورتی که \(\frac{L_b/b_f}{b_f/t_f} \leq 1.7\) باشد، لزومی به کنترل کمانش جانبی جان نیست.
- درصورتی که \(\frac{L_b/b_f}{b_f/t_f} > 1.7\) باشد: \[R_n = \frac{C_r t_w^3 t_f}{h^2} \left[ 0.4 \left( \frac{h / t_w}{L_b / b_f} \right)^3 \right]\]
درصورتی که نیروی متمرکز فشاری از مقاومت موجود جان در برابر کمانش جانبی بیشتر باشد، تعبیه یک جفت سخت کننده عرضی مطابق با الزامات بند 8-10-9-2-10 ضروری است.
در روابط فوق:
- \(b_f\) پهنای بال
- \(t_f\) ضخامت بال
- \(t_w\) ضخامت جان
- \(L_b\) بزرگ ترین طول بدون مهار جانبی هر دو بال در محدوده اعمال بار متمرکز
- \(h\) ارتفاع آزاد جان (فاصله بین انتهای دو ماهیچه جان و بال در روی جان در مقاطع نوردشده و فاصله بین دو بال در مقاطع ساخته شده از ورق).
- \(C_r\) ضریبی است که به شرح زیر در نظر گرفته می شود.
- اگر در محل اعمال بار متمرکز \(M_u < M_y\) در روش LRFD و \(M_a < M_y\) در روش ASD باشد: \[C_r = 6.6 \times 10^6 \, \text{MPa}\]
- اگر در محل اعمال بار متمرکز \(M_u \geq M_y\) در روش LRFD و \(M_a \geq M_y\) در روش ASD باشد: \[C_r = 3.3 \times 10^6 \, \text{MPa}\]
که در آن:
- \(M_u\) مقاومت خمشی موردنیاز تحت اثر ترکیبات مختلف بارگذاری در روش LRFD
- \(M_a\) مقاومت خمشی موردنیاز تحت اثر ترکیبات مختلف بارگذاری در روش ASD
- \(M_y\) لنگر تسلیم
10-2-9-10-5 کمانش فشاری جان در مقابل یک جفت نیروی متمرکز فشاری
الزامات این بند مربوط به حالتی است که مطابق شکل 27-9-2-10 یک جفت نیروی متمرکز فشاری یا یک جفت مؤلفه فشاری زوج نیروی ناشی از لنگر خمشی در یک مقطع در جهت مخالف به بال های عضو وارد می شوند.
درصورتی که هریک از نیروهای متمرکز فشاری از مقاومت موجود جان در برابر کمانش فشاری بیشتر باشد، تعبیه یک جفت سخت کننده عرضی مطابق با الزامات بند 8-10-9-2-10 ضروری است.
10-2-9-10-6 برش در چشمه اتصال
الزامات این بند مربوط به حالتی است که مطابق شکل 28-9-2-10 یک زوج نیروی متمرکز در یک یا هر دو بال عضو اثر می کنند.
مقاومت برشی موجود چشمه اتصال در روش LRFD مساوی \(\phi R_n\) و در روش ASD مساوی \(R_n/\Omega\) بوده که در آن \(\phi\) (ضریب کاهش مقاومت)، \(\Omega\) (ضریب اطمینان) و \(R_n\) (مقاومت برشی اسمی چشمه اتصال) براساس حالت حدی تسلیم برشی به شرح زیر تعیین می شوند:
\[\phi = 0.90 \, (\text{LRFD}) \quad \Omega = 1.67 \, (\text{ASD})\]
الف) در حالتی که آثار تغییرشکل غیرالاستیک چشمه اتصال در تحلیل سازه منظور نشود:
- برای حالتی که \(\alpha P_r \leq 0.4P_y\) باشد: \[R_n = 0.6F_y d_c t_w\]
- برای حالتی که \(\alpha P_r > 0.4P_y\) باشد: \[R_n = 0.6F_y d_c t_w (1.4 - \frac{\alpha P_r}{P_y})\]
ب) در حالتی که آثار تغییرشکل غیرالاستیک چشمه اتصال در تحلیل سازه منظور شود:
- برای حالتی که \(\alpha P_r \leq 0.75P_y\) باشد: \[R_n = 0.6F_y d_c t_w (1 + \frac{3b_{cf} t_{cf}^2}{d_b d_c t_w})\]
- برای حالتی که \(\alpha P_r > 0.75P_y\) باشد: \[R_n = 0.6 F_y d_c t_w (1 + \frac{3b_{cf} t_{cf}^2}{d_b d_c t_w}) (1.9 - \frac{1.2\alpha P_r}{P_y})\]
در روابط فوق:
- \(b_{cf}\) پهناي بال مقطع ستون
- \(t_{cf}\) ضخامت بال مقطع ستون
- \(d_c\) ارتفاع کلی مقطع ستون
- \(d_b\) ارتفاع کلی مقطع تیر
- \(t_w\) ضخامت جان مقطع ستون
- \(F_y\) تنش تسلیم مشخصه فولاد
- \(P_r\) مقاومت محوری موردنیاز ستون ناشی از ترکیبات مختلف بارگذاری متناظر با روش طراحی که در روش LRFD یا \(P_a\) در روش ASD نشان داده می شود.
- \(P_y\) مقاومت تسلیم محوری ستون برابر \(P_y = A_g F_y\)
- \(A_g\) سطح مقطع کلی ستون
- \(\alpha\) ضریبی که مقدار آن در روش LRFD برابر \(1.0\) و در روش ASD برابر \(1.6\) است.
مطابق شکل 48-9-2-10، در چشمه اتصال مقاومت برشی موردنیاز (\(V_{np}\)) از رابطه زیر محاسبه می شود:
\[V_{np} = \frac{M_{r1}}{d_{b1}} + \frac{M_{r2}}{d_{b2}} - V_r\]
که در آن:
- \(d_{b1}\) و \(d_{b2}\) به ترتیب ارتفاع های کل مقاطع تیرهای سمت چپ و راست چشمه اتصال
- \(M_{r1}\) و \(M_{r2}\) به ترتیب لنگرهای خمشی انتهایی تیرهای سمت چپ و راست چشمه اتصال با رعایت جهت لنگرهای وارده ناشی از ترکیبات مختلف بارگذاری متناظر با روش طراحی که در روش LRFD با \(M_{u1}\) و \(M_{u2}\) و در روش ASD با \(M_{a1}\) و \(M_{a2}\) نشان داده می شوند.
- \(V_r\) نیروی برشی ستون در بالای چشمه اتصال ناشی از ترکیبات مختلف بارگذاری متناظر با روش طراحی که در روش LRFD با \(V_u\) و در روش ASD با \(V_a\) نشان داده می شود.
درصورتی که مقاومت برشی موردنیاز چشمه اتصال از مقاومت برشی موجود آن بیشتر باشد، در چشمه اتصال، تعبیه ورق تقویتی جان (ورق مضاعف) یا تعبیه یک جفت سخت کننده قطری دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف مقاومت موردنیاز و مقاومت موجود چشمه اتصال الزامی است. ورق های مضاعف باید الزامات بند 9-10-9-2-10 را تأمین نمایند.
تبصره 1:
طراحی ستون های با مقطع قوطی شکل (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق باید به گونه ای باشد که در چشمه اتصال نیازی به تعبیه ورق تقویتی جان (ورق مضاعف) یا تعبیه سخت کننده قطری نباشد.
تبصره 2:
در کنترل برش در چشمه اتصال ستون های با مقطع صلیبی، مقاومت برشی موجود چشمه اتصال باید براساس جان موازی با نیروی وارده مقطع محاسبه شود. چنانچه ورق های بال در طولی حداقل برابر 300 میلی متر در بالا و پایین تیر با ورق های کمربندی به شکل هشت ضلعی درآید، در این صورت می توان از مساحت بال های موازی با نیروی وارده مقطع نیز استفاده کرد.
10-2-9-10-7 مقررات تکمیلی برای سخت کننده ها در انتهای تیرها و شاه تیرها
در انتهای تیرها و شاه تیرهایی که در مقابل دوران حول محور طولی نگهداری نشده اند، باید یک جفت سخت کننده عرضی که در تمام ارتفاع جان ادامه دارد، مطابق ضوابط بند 8-10-9-2-10 تعبیه گردد.
10-2-9-10-8 الزامات تکمیلی برای سخت کننده ها در مقابل نیروهای متمرکز
در صورت نیاز به تعبیه سخت کننده های عرضی یا قطری در جان عضو، رعایت الزامات تکمیلی زیر ضروری است.
الف) درصورتی که مطابق بندهای 1-10-9-2-10 الی 2-10-9-2-10 نیاز به تعبیه سخت کننده عرضی در مقابل نیروهای متمرکز کششی باشد، الزم است یک جفت سخت کننده عرضی به تمام عمق در مقابل نیروی متمرکز تعبیه شود. سخت کننده های عرضی باید به بال بارگذاری شده و جان عضو جوش شوند. این سخت کننده ها می توانند به بال بارگذاری نشده نیز جوش شود یا با رعایت الزامات بند 8-3-2-2-9-2-10 جوش نشود. سخت کننده ها باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف نیروی متمرکز کششی و مقاومت موجود متناظر با آن، در محل بارهای متمرکز (مطابق الزامات بخش 1-4-9-2-10) باشد. جوش سخت کننده ها به بال نیز باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف نیروی متمرکز کششی و مقاومت موجود متناظر با آن باشد. جوش سخت کننده ها به جان باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف جبری نیروهای کششی در دو انتهای سخت کننده باشد.
ب) درصورتی که مطابق بندهای 3-10-9-2-10 و 5-10-9-2-10 نیاز به تعبیه سخت کننده عرضی در مقابل نیروی متمرکز فشاری باشد، الزم است یک جفت سخت کننده عرضی تمام عمق در مقابل آن تعبیه شود که باید به هر دو بال و نیز به جان عضو جوش شوند. این سخت کننده ها باید به صورت یک ستون فرضی در برابر کل نیروی محوری فشاری، طراحی شوند. ارتفاع مؤثر ستون فرضی برابر \(0.75h\) در نظر گرفته می شود که در آن \(h\) ارتفاع آزاد جان در فاصله بین دو بال است. مقطع ستون فرضی عبارت است از مقطع جفت سخت کننده به اضافه نواری از جان که پهنای آن برای سخت کننده های میانی برابر \(25t_w\) و برای سخت کننده های انتهایی برابر \(12t_w\) (ضخامت جان است) در نظر گرفته می شود. جوش سخت کننده ها به بال باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف نیروی متمرکز فشاری و مقاومت موجود متناظر با آن باشند. جوش سخت کننده ها به جان باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف جبری نیروهای فشاری در دو انتهای سخت کننده باشد. همچنین در سطوح تماس سخت کننده ها با بال مقطع عضو، کنترل تنش اتکایی الزامی است.
پ) پهناي سخت کننده های عرضی و قطری به اضافه نصف ضخامت جان ستون نباید از یک سوم پهناي بال تیر یا ورق اتصال (که بار متمرکز را وارد می کند) کمتر باشد. ضخامت سخت کننده های عرضی و قطری نباید از نصف ضخامت بال تیر یا ورق اتصال (که بار متمرکز را وارد می کند) کمتر باشد. همچنین نسبت عرض به ضخامت سخت کننده ها نباید از \(0.56\sqrt{E/F_y}\) بزرگ تر باشد.
ورق های سخت کننده عرضی باید تمام عمق باشند. به عبارت دیگر، ارتفاع ورق سخت کننده های عرضی باید مساوی ارتفاع آزاد جان (فاصله بین دو بال) باشد.
10-2-9-10-9 الزامات تکمیلی برای ورق های تقویتی جان (ورق مضاعف) و سخت کننده های قطری در چشمه اتصال
در صورتی که در چشمه اتصال نیاز به ورق های تقویتی جان (ورق مضاعف) یا سخت کننده های قطری باشد، رعایت الزامات زیر ضروری است:
الف) در صورت استفاده از ورق های تقویتی جان (ورق های مضاعف) در چشمه اتصال، این ورق ها و اتصالات آن ها باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با اختلاف مقاومت برشی موردنیاز چشمه اتصال و مقاومت برشی موجود آن مطابق الزامات بند 6-10-9-2-10 باشد. جوش ورق های مضاعف به بال و جان عضو و نیز به ورق های پیوستگی، باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با نیروی سهم ورق مضاعف باشد.
ب) در صورت استفاده از سخت کننده های قطری در چشمه اتصال این سخت کننده ها باید در هر دو طرف جان تعبیه شده و دارای مقاومت کششی موجود کافی (مطابق الزامات بخش 3-4-10) و مقاومت فشاری موجود کافی (مطابق الزامات بخش 4-2-10) حداقل برابر با تصویر اختلاف مقاومت موردنیاز چشمه اتصال و مقاومت موجود آن در امتداد سخت کننده های قطری باشند. جوش ورق سخت کننده های قطری به بال و جان عضو و به ورق های پیوستگی، باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر با نیروی سهم ورق مضاعف باشد (شکل 29-9-2-10).
ج) در صورت تعبیه ورق های پیوستگی در جان مقطع عضو، ورق های مضاعف می توانند در محل ورق های پیوستگی قطع شده و به آن و بال های ستون جوش شوند. به جای آن، ورق های مضاعف می توانند از زیر ورق های پیوستگی عبور کرده و حداقل 150 میلی متر بعدازآن ادامه یافته و پیرامون آن به جان و بال ستون جوش شوند (شکل 29-9-2-10 ب و پ).
د) در صورت عدم تعبیه ورق های پیوستگی در جان مقطع عضو، ورق های مضاعف باید حداقل 150 میلی متر در بالا و پایین ناحیه چشمه اتصال ادامه یافته و پیرامون ورق مضاعف به جان و بال ستون جوش شوند.
10-2-10 الزامات حالت های حدی بهره برداری
الزامات این بخش به موضوعاتی اختصاص دارد که از نظر اقناع شرایط بهره برداری در طرح و محاسبه سازه ها مطرح هستند. با رعایت الزامات مربوط به حالت های حدی بهره برداری، مجموعه سازه، شامل اعضا و اتصالات آن ضمن دارا بودن مقاومت موجود کافی در برابر بارهای خارجی، شرایطی نظیر محدودیت تغییرشکل ها و تغییرمکان ها، کنترل ارتعاشات، حفظ شکل ظاهری، دوام، آسایش ساکنین و غیره را با توجه به کاربری موردنظر تأمین می کند.
برای کنترل الزامات حالت های حدی بهره برداری باید از ترکیبات بارگذاری ارائه شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان استفاده شود.
الزامات این بخش تحت عناوین زیر ارائه می شود:
- ملاحظات پیش خیز 1-10-2-10
- تغییرشکل های قائم 2-10-3-10
- تغییرمکان های جانبی 3-10-4-10
- ارتعاش (ارزش) 4-10-6-10
- ملاحظات آثار ناشی از حرکت باد 5-10-7-10
- آثار تغییر دما و خودکرنشی 6-10-8-10
- لغزش اتصالات پیچی 7-10-9-10
- خوردگی 8-10-10-11
1-10-2-10 ملاحظات پیش خیز
پیش خیز معمولاً در تیرها و خرپاهای افقی با دهانه بزرگ به منظور دست یابی به یک تراز مسطح نسبی، تحت اثر بارهای دائمی در نظر گرفته می شود. چنانچه برای حفظ شرایط ظاهری و موقعیت هندسی بعضی از اعضای خمشی ضمن رعایت محدودیت های مربوط به تغییرشکل های قائم و جانبی، پیش خیز معینی لازم باشد، تا اعضا پس از بارگذاری به شکل مقرری درآیند، باید اندازه جهت و موقعیت پیش خیز در مدارک فنی و در نقشه های اجرائی به روشنی مشخص شود.
طراح باید براساس مشخصات فنی عمومی از روش های اجرای پیش خیز و محدودیت های آن آگاهی داشته یا در نقشه های اجرائی و مشخصات فنی خصوصی، روش مناسب اجرای آن را مشخص نماید.
2-10-3-10 تغییرشکل های قائم
در تیرهایی که کف ها و سقف های ساختمانی را تحمل می کنند، باید تغییرشکل های قائم کنترل شوند. تغییرشکل های قائم اعضای سازه ای تحت اثر ترکیبات مختلف بارگذاری نظیر حالت های حدی بهره برداری، باید به اندازه ای باشند که قابلیت بهره برداری مناسب سازه حفظ شود. این تغییرشکل ها عموماً از دو عامل زیر ناشی می شوند:
- بارهای ثقلی (بار مرده، بار زنده و بار برف)
- اثرات خود کرنشی (تغییرات دما، خزش، افت و غیره)
کلیۀ تیرهای فولادی و تیرهای مرکبی که در آن ها هنگام بتن ریزی دال از پایه های موقت استفاده شده باشد، باید طوری محاسبه و طراحی شوند که تغییرشکل حداکثر ناشی از مجموع بار مرده و زنده از \(\frac{1}{240}\) طول دهانه و تغییرشکل حداکثر ناشی از بار زنده به تنهایی از \(\frac{1}{360}\) طول دهانه بیشتر نشود. طراح باید همواره حفظ انسجام اجزای غیر سازه ای را مدنظر داشته باشد.
در تیرهای مرکبی که در هنگام بتن ریزی دال از پایه های موقت استفاده نشده باشد، کنترل تغییرشکل های قائم این نوع تیرها باید شامل مراحل زیر باشد:
- تغییرشکل قائم ناشی از وزن تیر فولادی، دال بتنی و بارهای حین ساخت، براساس مقطع فولادی تنها محاسبه می شود.
- تغییرشکل قائم ناشی از بارهای مرده ای که بعد از گرفتن دال بتنی وارد می شوند، نظیر وزن کفسازی، تیغه ها و موارد مشابه براساس مقطع مرکب محاسبه می شود.
- تغییرشکل قائم ناشی از بارهای زنده براساس مقطع مرکب محاسبه می شود.
- تغییرشکل محاسبه شده در مرحلۀ 1 نباید از \(\frac{1}{360}\) طول دهانه بیشتر باشد.
- مجموع تغییرشکل های محاسبه شده در مراحل 2 و 3 نباید از \(\frac{1}{240}\) طول دهانه بیشتر باشد.
- تغییرشکل محاسبه شده در مرحلۀ 3 نباید از \(\frac{1}{360}\) طول دهانه بیشتر باشد.
تبصره 1:
در محاسبه و کنترل تغییرشکل قائم، در صورت لزوم تغییرشکل های اضافی ناشی از خزش و جمع شدگی بتن نیز باید در نظر گرفته شود.
تبصره 2:
در تیرهای طوقه ای، مقدار حداکثر تغییرشکل های قائم مجاز برحسب طول دهانه، می تواند به دو برابر افزایش داده شود.
3-10-2-10 تغییرمکان های جانبی
تغییرمکان های جانبی در حالت های حدی بهره برداری باید تحت اثر ترکیبات بارگذاری نظیر حالت های حدی بهره برداری که در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان مشخص شده است، محاسبه شوند.
در مورد اعضای فولادی و مرکب نگه دارنده نماهایی در معرض نیروی باد، تغییرمکان های جانبی باید به نحوی محدود شوند که از ترک خوردگی نازک کاری ها یا شکست شیشه ها (بسته به جزئیات به کاررفته در ساخت آن ها)، جلوگیری به عمل آید. درهرحال تغییرمکان های جانبی اعضای فولادی و مرکب نگه دارنده نماهایی در معرض نیروی باد باید از \(\frac{1}{300}\) طول دهانه (حدفاصل بین تکیه گاه های نما) بیشتر نباشد.
همچنین رعایت سایر محدودیت های قیدشده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان برای کنترل تغییرمکان های جانبی کلی و نسبی طبقات در برابر بارهای باد و زلزله الزامی است.
4-10-2-10 ارتعاش (ارزش)
کف ها و تیرهایی که سطوح خالی از تیغه بندی های ممتد تا سقف (یا خالی از عناصر دیگری که خاصیت میرا کنندگی ارتعاش را دارند) را تحمل می کنند، باید با توجه خاص به ارتعاش و ارتعاش حاصل از بارهای جنبشی (نظیر بارهای ناشی از حرکت افراد، کارکرد ماشین آلات، حرکت و توقف آسانسورها و نظایر آن ها) طراحی شوند. بدین منظور فرکانس نوسانی کف ها (تیرها، دال ها و تیرها) باید به اندازه ای باشد که حداقل حساسیت افراد در برابر ارتعاش قائم را ارضا نماید.
حداقل فرکانس نوسانی (دوره ای) کف ها برای کاربری های مختلف باید از مقادیر مشخص شده در جدول 1-1-2-10 کمتر نباشد.
| نوع کاربری | حداقل فرکانس نوسانی کف ها (f) |
|---|---|
| ساختمان های مسکونی و اداری | \( f \geq 5 \, \text{Hz} \) |
| ساختمان های تجاری - فروشگاه ها | \( f \geq 4 \, \text{Hz} \) |
| سالن های اجتماعات با صندلی های ثابت | \( f \geq 4 \, \text{Hz} \) |
| سالن های اجتماعات بدون صندلی های ثابت | \( f \geq 8.5 \, \text{Hz} \) |
| تعمیرگاه ها، سالن های ژیمناستیک و ورزشی | \( f \geq 9.5 \, \text{Hz} \) |
| پارکینگ ها | \( f \geq 4 \, \text{Hz} \) |
برای محاسبه فرکانس نوسانی (f) می توان از رابطه 1-1-2-10 استفاده نمود:
\[f = 0.18 \sqrt{\frac{g}{\Delta_{is}}}\]
(1-1-2-10)
که در آن:
- \( f \) فرکانس نوسانی ارتعاش برحسب هرتز
- \(\Delta_{is}\) تغییرمکان نسبی قائم حداکثر کف برحسب میلی متر تحت اثر بار مرده و بخشی از بار زنده که دائمی فرض می شود.
- \( g \) شتاب ثقل برابر \( 9810 \, \text{mm/s}^2 \)
تبصره 1:
درصورتی که به مطالعات جامع تر برای ارتعاش کف ها نیاز باشد، می توان از مدل سازی دینامیکی یا مراجع معتبر دیگر به جای رابطه 1-1-2-10 و جدول 1-1-2-10 استفاده نمود.
تبصره 2:
در محاسبات دقیق تر، شتاب ارتعاش کف را می توان به روش های دینامیکی تعیین و آن را با شتاب های معیار آسایش انسان بر مبنای کاربری کف که در استاندارد ISO 10137 معرفی شده اند، مقایسه نمود.
5-10-2-10 ملاحظات آثار ناشی از حرکت باد
به منظور آسایش ساکنین، آثار ناشی از حرکت باد باید به نحو مؤثری در محاسبه و طراحی سازه های بلند و پوشش های نما موردتوجه قرار گیرد. برای این منظور رعایت ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان الزامی است.
6-10-2-10 آثار تغییرات دما و خود کرنشی
برای تأمین شرایط بهره برداری مناسب، در محاسبه و طراحی سازه باید آثار تغییرات دما به نحو مناسبی موردتوجه قرار گیرد. خرابی پوشش های نمای ساختمان می تواند عامل نفوذ آب شده و منجر به زنگ زدگی شود. در محاسبات تغییرشکل های دمائی، ضریب انبساط و انقباض حرارتی فولاد برابر \(12 \times 10^{-6}\) به ازای هر درجة سلسیوس در نظر گرفته می شود. خزش و جمع شدگی در اجزای بتنی و تسلیم موضعی در اجزای فولادی، در عناصر سازه ای می تواند آثاری مشابه وقوع ترک خوردگی و باز شدن درزها داشته باشد. با جانمایی مناسب درزهای حرکتی و طراحی مناسب برای هر درز، می توان شرایط مناسب بهره برداری را فراهم کرد.
7-10-2-10 لغزش اتصالات پیچی
در مواردی که لغزش اتصالات پیچی باعث تغییرشکل هایی می شود که شرایط بهره برداری مناسب را به مخاطره می اندازد، طراحی اتصال باید به صورت لغزش بحرانی مطابق الزامات بند 5-3-9-2-10 صورت گیرد.
8-10-2-10 خوردگی
خوردگی به عنوان یک حالت حدی بهره برداری به شمار می آید و می تواند موجب ایجاد لکه های زنگار و ترک خوردن نازک کاری ها در اثر افزایش حجم فولاد زنگ زده شود.
در طراحی باید به جلوگیری از خوردگی و عوامل مسبب آن خصوصاً رطوبت و تروخشک شدن متوالی توجه ویژه معطوف گردد. جزئیات اعضا و اتصالات باید به نحوی طراحی شوند که امکان جمع شدن آب در تماس با سازه فولادی وجود نداشته باشد. در محل های مستعد جمع شدن آب، تعبیه شیب های مناسب و سوراخ های تخلیه آب ضروری است. همچنین اجرای پوشش های مقاوم در برابر خوردگی در محل های مستعد خوردگی مطابق الزامات فصل 4-1-1 الزامی است.
10-3 الزامات طراحی لرزه ای
در فصل 2-10 این مبحث که به الزامات طراحی اعضا و اتصالات پرداخته شد، توجه عمدتاً معطوف به کنترل معیارهای پایداری، سختی و مقاومت بود. در این فصل علاقه بر معیارهای مذکور، معیار شکل پذیری مورد توجه قرار گرفته است. هدف اساسی این فصل تعیین سلسله مراتب عملکردی مؤلفه های نیرویی اعضا، تناسب بندی جزئیات اعضا و اتصالات آن ها است به نحوی که سازۀ ساختمان ضمن حفظ ایستایی کلی خود در برابر زلزله، عملکرد موردنظر را تأمین نماید.
سازه های باربر لرزه ای شکل پذیر بسته به آنکه چه اندازه بتوانند در مقاطع خاصی از خود تغییرشکل های فرا ارتجاعی را پذیرا باشند و این ویژگی را در بارگذاری های رفت و برگشتی حفظ کرده و با کاهش مقاومت و سختی قابل ملاحظه روبرو نشوند، به سه دسته طبقه بندی می گردند. در این مبحث سه حد شکل پذیری کم با قابلیت رفتار فرا ارتجاعی حداقل متوسط با قابلیت رفتار فرا ارتجاعی محدود و زیاد با قابلیت رفتار فرا ارتجاعی قابل ملاحظه، مورد استفاده قرار می گیرد.
مقررات این فصل تحت عناوین زیر ارائه می شود:
- دامنه کاربرد
- الزامات لرزه ای عمومی
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی فوالدی
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی معمولی (OMF)
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی متوسط (IMF)
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی ویژه (SMF)
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی خرپایی ویژه (STMF)
- الزامات لرزه ای سیستم کنسونی فوالدی ویژه (SCCS)
الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة فوالدی و دیوارهای برشی فوالدی
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة همگرای معمولی (OCBF)
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة همگرای ویژه (SCBF)
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة واگرا (EBF)
- الزامات لرزه ای مهاربندی شدة کمانش تاب (BRBF)
- الزامات لرزه ای دیوارهای برشی فوالدی ویژه (SPSW)
- الزامات لرزه ای قلب های خمشی مختلف ویژه (C-SMF)
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة مختلف و دیوار برشی مختلف
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة همگرای مختلف ویژه (C-SCBF)
- الزامات لرزه ای قلب های مهاربندی شدة واگرای مختلف (C-EBF)
- الزامات لرزه ای دیوارهای برشی مختلف ویژه (C-SSW)
اتصالات گیردار پیش تأییدشده
روش تأیید اتصالات گیردار
روش تأیید مهاربندهای کمانش تاب
10-3-1 دامنة کاربرد
الزامات لرزه ای برای سازه های فوالدی و مختلف باید در کلیة مراحل طراحی، ساخت و نصب اعضای فوالدی و مختلف و اتصالات اعضا به یکدیگر، وصلة هر یک از اعضا و اتصال پای ستون سیستم های باربر جانبی لرزه ای و همچنین ستون ها، وصلة ستون ها و اتصال پای ستون اعضای غیر باربر جانبی لرزه ای فوالدی و مختلف سازه به کار گرفته شوند. منظور از بخش غیر باربر جانبی لرزه ای آن دسته از اعضا، اجزاء و اتصالاتی هستند که سهم باربر جانبی لرزه ای در آن ها ناچیز بوده و به لحاظ پایداری جانبی متکی بر قلب های باربر جانبی لرزه ای هستند. اعضا، اجزاء و اتصالات سیستم های باربر جانبی لرزه ای که در این فصل موردتوجه قرار می گیرند، باید الزامات سایر فصل های این مبحث و سایر مباحث مقررات ملی ساختمان را برآورده نمایند.
10-3-2 الزامات لرزهای عمومی
10-3-2-1 الزامات لرزهای مصالح
10-3-2-1-1 فوالد سازه ای
فوالد مورد استفاده در سیستم های باربر جانبی لرزه ای، علاوه بر رعایت ضوابط بخش 4-1-10، رعایت ضوابط لرزه ای این بند نیز ضروری است. تنش تسلیم مشخصة فوالد در اعضایی که در آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی محدود یا قابل ملاحظه می رود و جزئی از سیستم های باربر جانبی لرزه ای متوسط یا ویژه هستند، نباید از 355 مگاپاسکال تجاوز نماید. در این نوع سیستم های باربر جانبی لرزه ای نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی فوالد نباید از 0.8 بزرگ تر باشد.
تنش تسلیم مشخصة فوالد در اعضایی که در آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی حداقل می رود و جزئی از سیستم های باربر جانبی لرزه ای معمولی هستند، نباید از 460 مگاپاسکال بیشتر باشد. در این نوع سیستم های باربر جانبی لرزه ای نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی فوالد نباید از 0.85 بزرگ تر باشد.
تبصره 1: تنش تسلیم مشخصة فوالد برای ستون های سیستم های باربر جانبی لرزه ای قاب های خمشی فوالدی ویژه، قاب های خمشی مختلف ویژه، قاب های مهاربندی شدۀ همگرای مختلط ویژه و قاب های مهاربندی شدۀ واگرای مختلط و نیز ستون های کلیة قاب های مهاربندی شدۀ فوالدی و دیوارهای برشی فوالدی (موضوع بخش 4-2-10) می تواند از 355 مگاپاسکال بزرگ تر باشد؛ اما درهرحال نباید از 460 مگاپاسکال تجاوز نماید.
تبصره 2: برای فوالدهای ساختمانی بهبودیافته برای شرایط لرزه ای معرفی شده در جدول 2-1-10 بخش 4-1-10 محدودیت حداکثر نسبت تنش تسلیم به تنش کششی نهایی باید مطابق یادداشت های موجود در زیر جدول مورداشاره در نظر گرفته شود.
10-3-2-1-2 میل ها و میلگردها
مشخصات میل ها از نوع میلگردهای ایجاد باشند، رعایت ضوابط لرزه ای مبحث نهم مقررات ملی ساختمان الزامی است. مشخصات میلگردهای مصرفی در اعضای بتن آرمه و اعضای با مقطع مختلف باید مطابق ضوابط لرزه ای مبحث نهم مقررات ملی ساختمان باشد.
10-3-2-1-3 بتن سازه ای
بتن مورد استفاده در اجزاء و اعضای بتن آرمه سیستم های باربر جانبی لرزه ای فوالدی و نیز در اجزاء و اعضای مختلف سیستم های باربر جانبی لرزه ای مختلف، باید الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان را برآورده نماید.
10-3-2-1-4 تنش مورد انتظار مصالح
الف) تنش تسلیم مورد انتظار فوالد: تنش تسلیم مورد انتظار فوالد برابر \( R_y F_y \) بوده که در آن \( F_y \) تنش تسلیم مشخصة فوالد و \( R_y \) برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فوالد است که برای انواع تولیدات فوالد متفاوت بوده و به عوامل متعددی نظیر شکل مقاطع، افزودنی های کاررفته در طی روند تولید فوالد در کارخانه ها بستگی دارد و مقدار آن باید مطابق جدول 1-2-3-10 در نظر گرفته شود.
ب) تنش کششی نهایی مورد انتظار فوالد: تنش کششی نهایی مورد انتظار فوالد برابر \( R_t F_u \) بوده که در آن \( F_u \) تنش کششی نهایی مشخصة فوالد و \( R_t \) برابر نسبت تنش کششی نهایی موردانتظار به تنش کششی نهایی مشخصة فوالد است و مقدار آن باید مطابق جدول 1-2-3-10 در نظر گرفته شود.
ب) تنش فشاری مورد انتظار بتن: تنش فشاری مورد انتظار بتن برابر \( R_c f_c' \) بوده که در آن \( f_c' \) تنش فشاری مشخصة نمونة استوانه ای بتن و \( R_c \) برابر نسبت تنش فشاری مورد انتظار به تنش فشاری مشخصة بتن است و مقدار آن باید مطابق جدول 1-2-3-10 در نظر گرفته شود.
| نوع مصالح | \( R_y \) | \( R_t \) |
|---|---|---|
| مقاطع لوله ای و قوطی شکل نورده شده | 1.25 | 1.1 |
| سایر مقاطع نورده شده I شکل و H شکل و ناودانی و سپری و نبشی | 1.2 | 1.1 |
| مقاطع ساخته شده از ورق، ورق ها و تسمه ها | 1.15 | 1.1 |
| میلگردها | 1.2 | 1.2 |
| تنش فشاری مشخصة بتن | \( R_c \) |
|---|---|
| \( f_c' \leq 50 \, MPa \) | 1.4 |
| \( f_c' > 50 \, MPa \) | 1.2 |
ت) در مواردی که در بخش های این فصل مشخص گردیده است، مقاومت موردنیاز یک جزء عضو یا اتصال باید براساس تنش تسلیم مورد انتظار (\( R_y F_y \)) عضو یا عضو مجاور (هرکدام کاربرد داشته باشند)، محاسبه شود.
ث) در اعضای مختلف هرگاه مقاومت اسمی عضو تابعی از تنش فشاری مشخصة نمونة استوانه ای بتن (\( f_c' \)) باشد، در محاسبة مقاومت مورد انتظار عضو به جای \( f_c' \) باید از \( R_c f_c' \) استفاده شود.
ج) هرگاه مقاومت های موردنیاز برخی از مؤلفه های عضو یا مقاومت های موردنیاز نواحی تأثیرپذیر آن از مقاومت مورد انتظار مؤلفه های شکل پذیر همین عضو به دست آمده باشد، در محاسبة \( R_n \) آن ها به جای \( F_y \) می توان از \( R_y F_y \) و به جای \( F_u \) از \( R_t F_u \) استفاده کرد. این ضابطه برای اجزای اتصال همین عضو و اعضای مجاور آن قابل کاربرد نیست. از جمله موارد فوق می تواند شامل مقاومت موردنیاز تیر در خارج از ناحیه تیر پیوند در قلب های مهاربندی شدة واگرای فوالدی یا حالت های حدی برش قالبی و گسیختگی کششی در مقطع خالص مؤثر عضو مهاربندی در قلب های مهاربندی شدة فوالدی همگرای ویژه باشد.
ج) در اعضایی که از آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی محدود یا قابل ملاحظه می رود، استفاده از فوالدهای با ردة بالاتر به جای ردة مشخص شده در طرح مجاز نیست. در اعضایی که از آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی محدود یا قابل ملاحظه نمی رود، استفاده از فوالدهای با ردة بالاتر به جای ردة مشخص شده در طرح به شرطی مجاز است که طراحی وصله و اتصالات آن ها براساس همین رده صورت گیرد.
10-3-2-1-5 مقاطع سنگین
در اعضای سیستم باربر جانبی لرزه ای، در مقاطع گرم نوردشده، فوالد سازه ای به کاررفته در بال های با ضخامت مساوی یا بیشتر از 40 میلی متر باید دارای حداقل طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی 27 ژول در دمای 20 درجه سلسیوس باشد.
در اعضای سیستم باربر جانبی لرزه ای، در سایر مقاطع، فوالد سازه ای به کاررفته در ورقه های با ضخامت 50 میلی متر و بیشتر که در موارد زیر استفاده می شود، در هر موقعیتی که از سوی روش های استاندارد مجاز دانسته شده است، باید دارای حداقل طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی 27 ژول در دمای 20 درجه سلسیوس باشد:
- اعضای ساخته شده از ورقه ای.
- ورقه ای اتصالی که انتظار می رود در آن ها در اثر بارهای لرزه ای، کرنش های غیر ارتجاعی ایجاد گردد.
- هستۀ فوالدی مهاربندهای کمانش تاب.
10-3-2-1-6 مصالح جوش
الف) جوش به کاررفته در سیستم های باربر جانبی لرزه ای
در کلیة جوش های به کاررفته در اعضا و اتصالات سیستم های باربر جانبی لرزه ای، مشخصات فلز پرکننده باید مطابق با مشخصات جدول 2-2-3-10 باشد.
| مشخصات | رده الکترود (فلز پرکننده جوش) |
|---|---|
| تنش تسلیم | حداقل 400 MPa |
| تنش کششی نهایی | حداقل 490 MPa |
| تغییر طول نسبی | حداقل 22 درصد |
| طاقت نمونه شیار داده شده شارپی | حداقل 27 ژول در دمای منفی 18 درجه سلسیوس |
ب) جوش های بحرانی لرزه ای
در مواردی که در این فصل جوش ها به صورت جوش های بحرانی لرزه ای مشخص شده اند، فلز پرکننده جوش باید علاوه بر برآورده نمودن مشخصات جدول 2-2-3-10 باید مشخصات مطابق جدول 2-2-3-10 را نیز برآورده نماید.
| مشخصات | رده الکترود (فلز پرکننده جوش) |
|---|---|
| تنش تسلیم | حداقل 400 MPa |
| تنش کششی نهایی | حداقل 490 MPa |
| تغییر طول نسبی | حداقل 22 درصد |
| طاقت نمونه شیار داده شده شارپی | حداقل 54 ژول در دمای 20 درجه سلسیوس |
10-3-2-2 مدارک فنی (مدارک طراحی، نقشه های طراحی و مشخصات فنی)
مدارک فنی (مدارک طراحی، نقشه های طراحی و مشخصات فنی) علاوه بر مواردی که در فصل های 2-10 و 4-10 الزام شده است، باید دربرگیرندۀ موارد زیر نیز باشند:
- مشخص نمودن سیستم باربر جانبی لرزه ای
- مشخص نمودن اعضا و اتصالاتی که بخشی از سیستم باربر جانبی لرزه ای هستند.
- تعیین موقعیت و ابعاد هندسی نواحی حفاظت شده
- جزئیات اتصال بین دیافراگم کف و اعضای فوالدی سیستم باربر جانبی لرزه ای
- الزامات مربوط به تهیه نقشه های کارگاهی ساخت و نصب که در فصل 4-10 به آن ها اشاره نشده است.
10-3-2-3 الزامات اجرایی لرزه ای در مدارک فنی
10-3-2-3-1 الزامات لرزه ای اجرای سازه های فوالدی
علاوه بر الزامات بند 2-2-3-10، نقشه های طراحی سازه و الزامات ساخت سازه های فوالدی، باید موارد زیر را نیز شامل شوند:
- پیگردی اتصالات
- نوع مصالح و ابعاد اتصالات
- موقعیت جوش های بحرانی لرزه ای
- موقعیت هایی که در طراحی ورق های اتصال مهاربندی (ورق گاست) به گره اتصال امکان ایجاد چرخش های فرا ارتجاعی منظور شده باشد.
- موقعیت ورق های اتصالی که باید الزامات آزمایش طاقت نمونۀ شیار داده شده شارپی را داشته باشند.
- حداقل دمای شرایط سرویس پیش بینی شده برای سازه های فوالدی که در معرض شرایط جوی قرار دارند.
- موقعیت هایی که پس از انجام جوشکاری، باید ورق پشت بند برداشته شود.
- موقعیت هایی که در شرایط حذف نمودن ورق پشت بند، اجرای جوش گوشۀ اضافی الزامی است.
- موقعیت های که اجرای جوش گوشه برای تقویت جوش شیاری با نفوذ کامل یا بهبود هندسه اتصال الزامی است.
- موقعیت هایی که پس از جوشکاری ورق های گوشواره ای جوش (ناودان انتهای جوش) باید برداشته شوند.
- موقعیت های وصله که در آن ها تغییر تدریجی مقطع الزامی است.
- مشخصات درزهای اتصال جوش یا نحوة سرهم کردن اجزای اتصال که لازم است دارای مراحل جوشکاری خاص، تکنیک جوشکاری خاص یا هر شرایط از پیش تعیین شده ای باشد که قرار است مجری به اطلاع مهندس طراح جهت تأیید برساند.
10-3-2-3-2 الزامات لرزه ای اجرای سازه های مختلف
علاوه بر الزامات بند 1-3-2-2-10، در نقشه های سازه های با اعضای مختلف، موارد زیر نیز باید در نظر گرفته شوند:
- موقعیت میلگردها، محل قطع میلگردها، وصله های پوششی و مکانیکی و مهارهای مکانیکی، موقعیت تنگ ها و سایر آرماتورهای عرضی
- موقعیت برشگیرها (از نوع گل میخ یا ناودانی) و میلگردهای مهاری جوش شده
10-3-2-4 مبانی طراحی لرزه ای
10-3-2-4-1 کلیات
مقاومت موردنیاز و سایر الزامات طراحی لرزه ای، سطوح خطر و لرزه خیزی منطقه و محدودیت های ارتفاعی و نامنظمی برای انواع کاربردهای سازه باید براساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و استاندارد 2800 در نظر گرفته شوند. همچنین تغییرمکان جانبی نسبی طرح طبقه و محدودیت های آن باید براساس الزامات مقررشده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و استاندارد 2800 باشند.
10-3-2-4-2 بارها و ترکیبات بارگذاری
الف) کلیة اعضاء اجزاء و اتصالات سازه باید برای ترکیبات بارگذاری متعارف شامل زلزلة طرح (E) پاسخگو باشند. نیروهای زلزلة طرح (E) شامل دو دسته، نیروهای جانبی (E_h) که ناشی از اثر مؤلفه های افقی شتاب زلزله در ساختمان است و نیروی قائم (E_v) که ناشی از اثر مؤلفة قائم شتاب زلزله در ساختمان است، می شوند.
ب) درصورتی که مقاومت موردنیاز، مطابق الزامات این مبحث حاصل از بار زلزله افقی محدود به ظرفیت باشد، آثار بار لرزه ای محدود به ظرفیت (E_mh) باید مطابق الزامات این مبحث محاسبه و جایگزین E_h در ترکیبات بارگذاری شامل زلزله گردد.
ب) چنانچه مقاومت موردنیاز مطابق این مبحث حاصل از بار زلزله افقی تشدیدیافته (E_mh) باشد، آثار حاصل از E_m=Ω_0 E_h در ترکیبات شامل زلزله به کار گرفته می شود. چنانچه آثار بارگذاری حاصل از E_m=E_h بیشتر باشد، می توان مقادیر آن را به E_h محدود نمود.
ت) در سازه های مختلف، مقاومت موردنیاز اعضای بتن آرمه باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر روش LRFD تعیین شود.
10-3-2-4-3 انواع سیستم های باربر جانبی لرزه ای
سیستم های باربر جانبی لرزه ای مورد استفاده در این مبحث باید از سیستم های باربر جانبی لرزه ای معرفی شده در استاندارد 2800 باشد که برای آن ها مشخصات R, Ω_0 و محدودیت های کاربری و ارتفاعی برای مناطق لرزه خیزی مختلف داده شده است.
10-3-2-4-4 مقاومت های موردنیاز
مقاومت های موردنیاز اعضای سازه ای و اتصالات باید برابر بزرگ ترین مقدار به دست آمده از موارد زیر، درصورتی که در این مبحث مقرر شود، در نظر گرفته شوند:
- مقاومت های موردنیاز که از تحلیل سازه تحت اثر ترکیبات بارگذاری داده شده در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان محاسبه شود.
- مقاومت های موردنیاز که براساس بخش های 6-3-10 تا 2-2-10 برای هر یک از سیستم های باربر جانبی مقرر شده است، محاسبه گردند.
10-3-2-4-5 مقاومت های موجود
الف) مقاومت موجود، در طراحی به روش LRFD برابر با مقاومت طراحی (\( \phi R_n \)) و در طراحی به روش ASD برابر با مقاومت مجاز (\( R_n / \Omega \)) است. مقاومت موجود سیستم های باربر جانبی لرزه ای، اعضا و اتصالات باید براساس ضوابط فصل های 1-10 و 2-10 تعیین شوند، مگر آنکه ضابطة دیگری الزام شده باشد (در این فصل).
ب) در مواردی که مقاومت موردنیاز اعضا، اجزاء و اتصالات براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة طرح (E) یا زلزلة تشدیدیافته (E_m) تعیین می شود، مقدار ضریب کاهش مقاومت (\( \phi \)) و ضریب اطمینان (\( \Omega \)) باید براساس مقادیر داده شده در فصل 2-10 تعیین شود. اما در مواردی که مقاومت موردنیاز اعضا، اجزاء و اتصالات براساس ترکیب بارگذاری شامل زلزلة محدود به ظرفیت (E_mh) تعیین می شود، ضریب کاهش مقاومت (\( \phi \)) و ضریب اطمینان (\( \Omega \)) برای حالت های حدی شکل پذیر (حالت های حدی تسلیم) به جای 0.9 و 1.67 باید به ترتیب برابر 1.0 و 1.5 و برای حالت های حدی غیر شکل پذیر (حالت های حدی گسیختگی) به جای 0.75 و 2.00 باید به ترتیب برابر 0.9 و 1.67 در نظر گرفته شود.
10-3-2-5 دیافراگم ها، اجزای مرزی دیافراگم و جمع کننده
الف) دیافراگم های کف و اجزای مرزی در بخش خارجی آن باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف شامل زلزلة طرح مطابق مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و استاندارد 2800 طراحی شوند.
جمع کننده ها و اتصال آنها به سیستم باربر جانبی لرزه ای باید براساس نیروی اینرسی Ω_0 وارد بر طبقه توأم با اثر نیروهای انتقالی طبقات فوقانی (ناشی از ترکیبات بارگذاری متعارف) طراحی شوند.
ب) درصورتی که از یک خرپا به عنوان دیافراگم کف استفاده شود، کلیة اعضای خرپا و اتصالات آن ها باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدید یافته طراحی شوند. در دیافراگم های خرپایی، ستون های خرپا باید مشابه ستون های قلب های مهاربندی شده فوالدی همگرای ویژه طراحی شوند.
ب) کلیة دیافراگم ها (باربر یا غیر باربر لرزه ای) باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
- برای انتقال بار بین دیافراگم ها و اعضای مرزی، اجزای جمع کننده و اعضای افقی سیستم باربر جانبی، پیش بینی جزئیات مناسب الزامی است.
- در دال های بتنی متکی بر تیر فوالدی، برای حالت بدون استفاده از عرشة فوالدی، مقاومت برشی اسمی دیافراگم در داخل صفحه باید براساس کل ضخامت دال بتنی و برای حالت استفاده از عرشة فوالدی باید براساس ضخامت دال بتنی در روی کنگرة ورق عرشه (بدون در نظر گرفتن بتن داخل کنگره ها) تعیین شود.
10-3-2-6 الزامات تحلیل
10-3-2-6-1 الزامات کلی تحلیل
تحلیل به کار گرفته شده برای طراحی سازه باید منطبق بر الزامات مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و الزامات مقررشده در فصل 1-10 باشد.
10-3-2-6-2 تحلیل های تکمیلی
در مواردی که در سیستم های باربر جانبی لرزه ای الزام شده باشد، تحلیل های تکمیلی باید براساس مقاومت نظیر محدود به ظرفیت اعضای شکل پذیر، که در این مبحث مشخص شده است، صورت گیرد.
10-3-2-7 طبقه بندی مقاطع از منظر شکل پذیری
اعضای با شکل پذیری متوسط و زیاد قابل استفاده در سیستم های باربر جانبی لرزه ای باید الزامات این بخش را برآورده نمایند.
10-3-2-7-1 الزامات مقطع اعضای با شکل پذیری متوسط و زیاد
بال های مقاطع اعضای فوالدی و مقاطع اعضای مختلف پوشیده با بتن و بال های اعضای مختلف با مقطع فوالدی با دال بندی متکی بر آن باید به طور پیوسته به جان یا جان های مقطع متصل باشد.
10-3-2-7-2 محدودیت های نسبت پهنا به ضخامت مقاطع اعضای فوالدی و مختلف با شکل پذیری متوسط و زیاد
برای اعضای با شکل پذیری متوسط و زیاد که از آن ها انتظار تحمل تغییرشکل های فرا ارتجاعی محدود و قابل ملاحظه می رود، در رابطه با کمانش موضعی بال ها و جان یا جان ها، ضوابط سخت گیرانه تری در نظر گرفته شده است. به همین منظور برای اعضای با شکل پذیری متوسط و زیاد، نسبت پهنا به ضخامت اجزای فشاری مقطع فوالدی و اجزای فوالدی مقاطع مختلف پوشیده با بتن نباید به ترتیب از مقادیر \( \lambda_{hd} \) و \( \lambda_{hp} \) ارائه شده در جدول 4-3-10 بیشتر شود.
| شرح اجزاء | حداکثر نسبت پهنا به ضخامت | حداکثر نمونه |
|---|---|---|
| جان مقاطع I شکل و ناودانی نورده شده و ساخته شده از ورق وقتی به عنوان مهاربند به کار می روند. | \( \frac{h}{t_w} \leq 0.55 \sqrt{\frac{E}{R_y F_y}} \) | \( \frac{1.49}{\sqrt{R_y F_y}} \) |
| جان، به کار رفته در تیر یا ستون با تنش فشاری یکنواخت در اثر خمش بار مجازی یا ترکیب بار مجازی و خمشی. | \( \frac{h}{t_w} \leq 0.55 \sqrt{\frac{E}{R_y F_y}} \) | \( \frac{0.55}{\sqrt{R_y F_y}} \) |
بال ها یا جان های مقاطع قوطی شکل (HSS)
باداشت:
[1] مقدار \( \alpha_c \) از رابطه زیر تعیین می شود:
\[ \alpha_c = \frac{\alpha_s P_r}{R_y F_y A_g} \]
که در آن:
- \( \alpha_s \) ضریبی که مقدار آن در LRFD برابر 1.0 و در ASD برابر 1.5 است.
- \( P_r \) مقاومت محوری موردنیاز.
- \( R_y \) نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فولاد
- \( F_y \) تنش تسلیم مشخصة فولاد
- \( A_g \) سطح مقطع کل.
10-3-2-8 مهار جانبی تیرها
در مواردی که در سیستم های باربر جانبی لرزه ای فوالدی یا مختلف (مطابق بخش های 2-3-10، الی 6-3-10) الزام شده باشد، برای جلوگیری از کمانش جانبی- پیچشی تیرهای I شکل و H شکل، باید الزامات بندهای 1-8-2-3-10 و 2-8-2-3-10 تأمین شوند. مهارهای جانبی ستون های I شکل و H شکل سیستم کنسولی فوالدی ویژه، باید الزامات مهارهای جانبی تیرهای با شکل پذیری متوسط را تأمین نمایند.
10-3-2-8-1 مهارهای جانبی در اعضای با شکل پذیری متوسط
تیرهای فوالدی تنها
تیرهای فوالدی با شکل پذیری متوسط باید الزامات زیر را برآورده نمایند:
- هر دو بال تیر باید به صورت جانبی یا مقطع تیر از طریق مهار پیچشی نقطه ای، مهار شود.
- در طول تیر، فاصلة مهارهای جانبی یا پیچشی نباید از \( L_b = \frac{0.17 r_y E}{R_y F_y} \) بیشتر باشد. \( r_y \) شعاع ژیراسیون مقطع تیر حول محور ضعیف است.
- مهارهای جانبی به کاررفته در هر دو بال تیر باید حداقل دارای مقاومت فشاری موجود برابر \( \frac{100 M_u}{L_b h} \) باشد. همچنین مهارهای جانبی باید حداقل دارای سختی برابر \( \frac{100 M_u}{L_b h} \) در طراحی به روش LRFD و برابر \( \frac{100 M_u}{L_b h} \) در طراحی به روش ASD باشند. مهارهای پیچشی نقطه ای ...
تیرهای فوالدی با دال بتنی متکی بر آن
در این نوع تیرها، در محدوده ای که بین دال بتنی و تیر فوالدی برشگیر موردنیاز تعبیه شود، بال فوقانی تیر، مهارشده محسوب می شود. بال تحتانی تیر و بال فوقانی آن در سایر نواحی در صورت نیاز باید الزامات مهارهای جانبی حالت (الف) این بند را تأمین نمایند.
10-3-2-8-2 مهارهای جانبی در اعضای با شکل پذیری زیاد
تیرهای فوالدی تنها
تیرهای فوالدی تنها با شکل پذیری زیاد باید الزامات مهارهای جانبی تیرهای فوالدی تنها با شکل پذیری متوسط را برآورده نمایند، با این تفاوت که در طول تیر فاصله مهارهای جانبی یا پیچشی نباید از \( L_b = \frac{0.086 r_y E}{R_y F_y} \) بیشتر باشد، که در آن \( r_y \) شعاع ژیراسیون مقطع تیر نسبت به محور ضعیف است.
تیرهای فوالدی با دال بتنی متکی بر آن
در این نوع تیرها، در محدوده ای که بین دال بتنی و تیر فوالدی برشگیر موردنیاز تعبیه شود، بال فوقانی تیر، مهارشده محسوب می شود. بال تحتانی تیر و بال فوقانی آن در سایر نواحی در صورت نیاز باید الزامات مهارهای جانبی حالت (الف) این بند را تأمین نمایند.
تیرهای مختلف محاط در بتن
تیرهای مختلف محاط در بتن با شکل پذیری زیاد باید الزامات زیر را برآورده نمایند:
- هر دو بال تیر باید به صورت جانبی با مقطع تیر از طریق مهار پیچشی نقطه ای، مهار شود.
- در طول تیر، فاصله مهارهای جانبی یا پیچشی نباید از \( L_b = \frac{0.086 r_y E}{R_y F_y} \) بیشتر باشد که در آن، \( r_y \) شعاع ژیراسیون مقطع تبدیل یافته حول محور کمانش تیر مختلف است.
- مهارهای جانبی به کاررفته در هر دو بال تیر و مهارهای پیچشی نقطه ای به کاررفته در مقطع تیر مختلف محاط در بتن باید دارای حداقل مقاومت موجود و سختی نظیر مهارهای جانبی و پیچشی به کاررفته در تیرهای فوالدی تنها با منظور نمودن \( M_p,exp \) باشد که در آن \( M_p,exp \) برابر با مقاومت خمشی مورد انتظار تیر مختلط محاط در بتن با منظور کردن \( R_y \) برای بخش فوالدی و \( R_c \) برای بخش بتنی مقطع مختلط است.
10-3-2-8-3 مهار جانبی اضافی در نواحی مفصل پلاستیک
در مواردی که در الزامات سیستم های باربر جانبی لرزه ای، تعبیۀ مهارهای جانبی اضافی مقرر شده باشد، این مهارهای جانبی اضافی باید در مجاورت نواحی محل مورد انتظار تشکیل مفصل پلاستیک تیر تعبیه شود. در صورت نیاز به این نوع مهارهای جانبی اضافی، الزامات زیر باید رعایت شوند:
تیرهای فوالدی
در تیرهای فوالدی، مهارهای جانبی اضافی باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
- هر دو بال تیر باید به صورت جانبی با مقطع تیر از طریق مهار پیچشی نقطه ای، مهار شود.
- مهارهای جانبی اضافی باید حداقل دارای مقاومت فشاری موجود \( \frac{0.06 R_y F_y Z}{\alpha_s h_0} \) و مهارهای پیچشی نقطه ای اضافی باید حداقل دارای مقاومت خمشی موجود برابر \( \frac{0.06 R_y F_y Z}{\alpha_s} \) باشند.
- حداقل سختی موردنیاز مهارهای جانبی اضافی و حداقل سختی دورانی موردنیاز مهارهای پیچشی نقطه ای اضافی باید براساس \( M_r = R_y F_y Z \) و مطابق بند 1-8-3-3-10 تأمین شود.
تیرهای مختلط محاط در بتن
در تیرهای مختلط محاط در بتن، مهارهای اضافی باید الزامات زیر را ارضاء نماید:
- هر دو بال تیر باید به صورت جانبی با مقطع تیر از طریق مهار پیچشی نقطه ای، مهار شود.
- مهارهای جانبی اضافی باید حداقل دارای مقاومت فشاری موجود \( \frac{0.06 M_p,exp}{\alpha_s h_0} \) و مهارهای پیچشی نقطه ای اضافی باید حداقل دارای مقاومت خمشی موجود برابر \( \frac{0.06 M_p,exp}{\alpha_s} \) باشند که در آن \( M_p,exp \) مقاومت مورد انتظار تیر مختلط محاط در بتن با منظور کردن \( R_y \) برای بخش فوالدی و \( R_c \) برای بخش بتنی است.
- حداقل سختی موردنیاز مهارهای جانبی اضافی و حداقل سختی دورانی موردنیاز مهارهای پیچشی نقطه ای اضافی باید براساس \( M_r= M_p,exp \) و مطابق بند 1-8-3-3-10 تأمین شود.
10-3-2-9 الزامات طراحی لرزه ای ستون ها
کلیه ستون هایی که جزئی از سیستم باربر لرزه ای هستند، علاوه بر تأمین الزامات فصل های 1-10 و 2-10 باید الزامات این بخش را نیز برآورده نمایند.
10-3-2-9-1 مقاومت خمشی و محوری موردنیاز
در کلیه سیستم های باربر لرزه ای، مقاومت خمشی و محوری موردنیاز ستون ها نباید از بحرانی ترین آثار به دست آمده از دو حالت زیر کمتر در نظر گرفته شود:
- آثار حاصل از «الزامات تحلیل» مقررشده در هر یک از سیستم های باربر لرزه ای مطابق با بخش های بعدی این فصل
- مقاومت فشاری و کششی محوری موردنیاز به دست آمده از تحلیل سازه برای ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته. در این حالت می توان از آثار هرگونه لنگر در ستون ها صرف نظر نمود، مگر آن که لنگرها از بارهای وارده در بین دو انتهای ستون ناشی شده باشند.
تبصره 1: در مواردی که مطابق مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، ترکیب نیروی زلزله راستاهای متعامد ضرورت داشته باشد، الزامات طراحی لرزه ای ستون ها باید برای ترکیب نیروهای زلزله راستاهای متعامد نیز مورد کنترل قرار گیرد.
تبصره 2: کنترل برش دوطرفه (برش پانچ) شالوده ساختمان برای نیروی محوری ناشی از ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته، بدون در نظر گرفتن نیروهای برشی و لنگرهای خمشی، الزامی است.
10-3-2-9-2 مقاومت برشی موردنیاز
در کلیه سیستم های باربر لرزه ای، مقاومت برشی موردنیاز ستون ها نباید از برش حاصل از «الزامات تحلیل» مقررشده در هر یک از سیستم های باربر لرزه ای مطابق با بخش های بعدی این فصل در اثر مکانیزم تشکیل مفاصل پلاستیک در محل های مقررشده کمتر در نظر گرفته شود. درهرحال مقاومت برشی موردنیاز ستون های باربر لرزه ای نباید از \( \frac{\sum M_{pc}}{H} \) کمتر در نظر گرفته شود. همچنین مقاومت برشی موردنیاز ستون هایی که بخشی از سیستم باربر لرزه ای نیستند، نباید از \( \frac{1}{2} \frac{\sum M_{pc}}{\alpha_s H} \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن \( M_{pc} \) لنگر مقطع پلاستیک، \( H \) ارتفاع طبقه و \( \alpha_s \) برابر 1.0 در روش LRFD و 1.5 در روش ASD است.
10-3-2-9-3 الزامات ستون های با مقطع مختلف محاط در بتن
ستون های با مقطع مختلف محاط در بتن علاوه بر الزامات فصل 8-2-10 باید الزامات اضافی مشروحه در زیر را وقتی به عنوان اعضای با شکل پذیری متوسط یا زیاد در سیستم های مختلف به کار می روند، ارضاء نمایند.
اعضای با شکل پذیری متوسط
- در نواحی بحرانی بالا و پایین ستون (\( l_0 \)) فاصله میلگردهای عرضی از بر تیر اتصال به ستون، نباید از بزرگ تر مقادیر زیر باشد:
- نصف کوچک ترین بعد مقطع ستون
- 8 برابر قطر میلگردهای طولی ستون
- 24 برابر قطر میلگردهای عرضی
- 300 میلی متر
- در نواحی بحرانی بالا و پایین ستون، طول ناحیه بحرانی (\( l_0 \)) نباید از کوچک تر مقادیر زیر در نظر گرفته شود:
- یک ششم ارتفاع آزاد ستون
- بزرگ ترین بعد مقطع ستون
- 450 میلی متر
- در سایر نواحی ستون از خارج ناحیه \( l_0 \) فاصله میلگردهای عرضی نباید از دو برابر فواصل تعیین شده در حالت (1) بیشتر در نظر گرفته شود.
- الزامات مربوط به وصله میلگردها و سایر مقررات مربوط به میلگردها باید با الزامات لرزه ای مبحث نهم مقررات ملی ساختمان باشد.
- استفاده از جوش های مستقیم به میلگردهای عرضی مجاز نیست.
اعضای با شکل پذیری زیاد
ستون های مختلف محاط در بتن که به عنوان عضو با شکل پذیری زیاد در سیستم های مختلف به کار می روند، علاوه بر تأمین الزامات اعضای با شکل پذیری متوسط، باید الزامات زیر را نیز برآورده نمایند:
- میلگردهای طولی باربر باید الزامات ارزیابی مبحث نهم مقررات ملی ساختمان را برآورده نمایند.
- میلگردهای عرضی باید مطابق با الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان بوده و الزامات زیر را نیز برآورده نمایند:
- مساحت کل آرماتورهای عرضی \( A_{sh} \) نباید از مقدار به دست آمده از رابطه زیر کمتر در نظر گرفته شود: \[ A_{sh} = 0.09 h_{cc} s \left[ 1 - \frac{F_y A_s}{P_n} \right] \left[ \frac{f_c'}{F_{yt}} \right] \] که در آن:
- \( A_s \) مساحت مقطع هسته فولادی
- \( F_y \) تنش تسلیم مشخصه هسته فولادی
- \( F_{yt} \) تنش تسلیم مشخصه میلگردهای عرضی
- \( P_n \) مقاومت فشاری اسمی مقطع مختلف
- \( h_{cc} \) بعد بزرگ تر هسته محصور شده مقطع که از بر خارجی میلگردهای عرضی اندازه گیری می شود.
- \( s \) فاصله میلگردهای عرضی بسته مقطع در راستای طولی عضو
- \( f_c' \) تنش فشاری مشخصه نمونه استوانه ای بتن
- در خارج از نواحی بحرانی طول ستون، فاصله میلگردهای عرضی در راستای طولی ستون نباید از شش برابر قطر میلگرد طولی و 150 میلی متر بیشتر در نظر گرفته شود.
- در نواحی بحرانی طول ستون، فاصله میلگردهای عرضی در راستای طولی ستون نباید از یک چهارم بعد کوچک ترین مقطع ستون و 100 میلی متر بیشتر در نظر گرفته شود.
- در هر مقطع ستون، فاصله مرکز تا مرکز هر دو ساق مجاور میلگردهای عرضی نباید از 350 میلی متر بیشتر در نظر گرفته شود.
- مساحت کل آرماتورهای عرضی \( A_{sh} \) نباید از مقدار به دست آمده از رابطه زیر کمتر در نظر گرفته شود: \[ A_{sh} = 0.09 h_{cc} s \left[ 1 - \frac{F_y A_s}{P_n} \right] \left[ \frac{f_c'}{F_{yt}} \right] \] که در آن:
- در قلب های مهاربندی شده مختلف، ستون های با مقطع مختلف محاط در بتنی که مقاومت موردنیاز آن ها بدون در نظر گرفتن زلزلة تشدیدیافته بیشتر از 0.2P_0 باشد و مقاومت اسمی هسته فولادی مدفون در ستون به تنهایی از نیروهای فشاری حاصل از ترکیب بارگذاری D+0.5L کوچک تر باشد، فاصله آرماتورهای عرضی در سرتاسر طول ستون باید همانند فاصله آرماتورهای عرضی در ناحیه بحرانی باشد.
- ستون های مختلفی که بارهای حاصل از دیوارهای برشی یا مهاربندی قطع شده را تحمل می نمایند، درصورتی که مقاومت موردنیاز آن ها بدون در نظر گرفتن زلزلة تشدیدیافته بیش از 0.1P_0 باشد، فاصله آرماتورهای عرضی در سرتاسر طول ستون باید همانند فاصله آرماتورهای عرضی در ناحیه بحرانی باشد. درصورتی که مقاومت اسمی هسته فولادی محاط در بتن به تنهایی از نیروهای فشاری حاصل از ترکیب بارگذاری D+0.5L بزرگ تر باشد، رعایت این ضابطه الزامی نیست.
- هنگامی که ستون به پی منتهی می شود، میلگردهای عرضی مقررشده در ناحیه ویژه باید حداقل 300 میلی متر در پی ادامه داشته باشد. همچنین در مواردی که ستون به یک دیوار منتهی می شود، در آن طبقه میلگردگذاری عرضی سرتاسر طول ستون باید مطابق میلگردهای عرضی مقررشده در ناحیه بحرانی باشد و با همین آرایش، حداقل به میزان طول گیرایی میلگردهای طولی در دیوار ادامه یابد.
10-3-2-9-4 ستون های مختلط پرشده با بتن
درصورتی که در ستون های مختلف پرشده با بتن از میلگردهای طولی استفاده شده باشد، جزئیات بندی آرماتورهای طولی و عرضی باید مطابق با الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان باشد.
10-3-2-10 الزامات طراحی لرزه ای اعضای فوالدی ساخته شده
درصورتی که در بخش اتصالات پیش تأییدشده ضوابطی برای تعیین مقاومت های موردنیاز اتصال اجزای مقاطع فوالدی ساخته شده با یکدیگر ارائه نشده باشد، در این صورت رعایت ضوابط زیر الزامی است:
- اتصالات بین اجزای اعضای ساخته شده فوالدی و مختلف که دارای رفتار فرا ارتجاعی هستند: باید بتوانند حداکثر نیروهای مورد انتظاری که از رفتار فرا ارتجاعی آن ها ناشی می شود، را تحمل نمایند.
- اتصالات بین اجزای اعضای ساخته شده فوالدی و مختلف که از آن ها انتظار رفتار فرا ارتجاعی نمی رود، باید برای آثار ناشی از ترکیبات مختلف بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته طراحی شوند.
- چنانچه اتصالات بین اجزای اعضای ساخته شده در ناحیه حفاظت شده قرار داشته باشند. این اتصالات در طول ناحیه حفاظت شده باید دارای مقاومت موجود حداقل برابر \( \frac{R_y F_y t_p}{\alpha_s} \) باشند که در آن \( t_p \) ضخامت جزء متصل شونده نازک تر است.
10-3-2-11 الزامات عمومی لرزه ای اتصالات
10-3-2-11-1 الزامات کلی اتصالات
- اتصالات، شامل وسایل اتصال و اجزای اتصال دهنده ای که بخشی از سیستم های باربر جانبی لرزه ای باشند، علاوه بر رعایت الزامات بخش 9-2-10 باید الزامات تکمیلی داده شده در این بخش را نیز برآورده نمایند.
- پیچ ها و جوش ها نباید به طور هم زمان در تحمل هر یک از مؤلفه های نیروهای ناشی از بارهای زلزله در یک سمت اتصال به کار گرفته شوند.
10-3-2-11-2 اتصالات پیچی
اتصالات پیچی کلیه اعضای باربر جانبی لرزه ای می تواند از نوع پیش تنیده یا لغزش بحرانی باشد، مگر آن که در بخش های دیگر این فصل استفاده از اتصال لغزش بحرانی الزام شده باشد، در این گونه اتصالات علاوه بر الزامات فصل 2-10 الزامات زیر نیز باید رعایت شوند:
- سوراخ پیچ، تحت اثر برش ناشی از نیروهای زلزله می تواند از نوع استاندارد یا اووالی کوتاه با شیار عمود بر جهت نیرو باشد. در این نوع اتصالات استفاده از سوراخ های بزرگ شده به شرطی مجاز است که:
- اتصال مربوط به عضو مهاربندی باشد.
- سوراخ های بزرگ شده فقط در یکی از ورق های اتصال تعبیه شده باشد.
- اتصال به صورت لغزش بحرانی طراحی شود.
- تحت اثر کشش خالص ناشی از نیروهای زلزله، سوراخ پیچ می تواند از نوع استاندارد یا بزرگ شده و یا اووالی کوتاه باشد.
- سطوح تماس کلیة اتصالات باید دارای شرایط سطحی حداقل کلاس A باشند.
استثناء: در حالت های زیر سطوح تماس می تواند دارای شرایط سطحی کمتر از کلاس A باشد:
- اتصالات خمشی اتصالات گیردار فلنجی پیش تأییدشده در قلب های خمشی.
- اتصال هایی که در آن ها انتقال نیروهای ناشی از زلزله از طریق کشش یا فشار و نه از طریق برش در پیچ صورت گیرد.
10-3-2-11-3 اتصالات جوشی
در اتصالات جوشی علاوه بر رعایت الزامات تکمیلی که در بخش های بعدی این فصل و نیز در فصل چهارم این مبحث به آن ها اشاره شده است، رعایت ضوابط لرزه ای اضافی دیگری الزامی نیست.
10-3-2-11-4 ورق های پیوستگی و تقویت ورق کننده های عرضی جان
در طراحی ورق های پیوستگی و سخت کننده های عرضی جان رعایت ضوابط بخش 9-4-10 برای اعضای با مقاطع نورده شده الزامی است.
10-3-2-11-5 سوراخ های دسترسی جایگزین
در بخش های مشخص شده در این فصل، باید از دیاگرام جایگزین برای سوراخ های دسترسی اتصالات خمشی مطابق شکل 1-2-3-10 استفاده شود. لبه جان باید از سطح بال تا سطح تورفتگی سوراخ دسترسی به صورت شیب دار کاملاً یکنواخت و بدون گوشه باشد. حداکثر ناهمواری مجاز سطح لبه های تمام شدۀ سوراخ دسترسی برابر 13 میکرون است.
شکل 1-2-2-1: دیاگرام جایگزین برای سوراخ های دسترسی اتصالات خمشی
\[ \begin{align*} &\left[ \max(t_{bt}, 12 \text{mm}) - 0.25 t_w \right] \leq l_2 \leq \left[ \max(t_{bt}, 12 \text{mm}) + 0.5 t_w \right] \\ &\max(0.75 t_w, 20 \text{mm}) \leq l_2 \leq t_w + 6 \text{mm} \end{align*} \]
10-3-2-12 وصله ستون ها
10-3-2-12-1 موقعیت وصله های کارگاهی
برای کلیه ستون های ساختمان ها، شامل ستون های باربر و غیر باربر جانبی، فاصله محل درز وصله نباید از 1200 میلی متر به نزدیک ترین بال تیر متصل به ستون کوچک تر باشد.
استثناء:
- در جایی که ارتفاع آزاد ستون کمتر از 2.4 متر باشد، محل وصله باید در وسط ارتفاع آزاد ستون در نظر گرفته شود.
- ستون هایی که بال ها و جان های آن ها در کارخانه توسط جوش های شیاری با نفوذ کامل، وصله می شوند، می تواند در موقعیتی نزدیک تر به اتصال بال تیر به ستون قرار گیرند، مشروط بر آنکه این فاصله از اندازه بعد بزرگ تر ستون کوچک تر نباشد.
- در ستون های جعبه ای ساخته شده از ورق، اگر اجرای ورق پیوستگی از طریق بعد چهارم ستون و در کارخانه صورت گیرد، محل درز وصله ورق بعد چهارم ستون می تواند کوچک تر از اندازه بعد بزرگ تر ستون وصله شونده باشد، اما درهرحال نباید از نصف بعد بزرگ تر ستون کوچک تر وصله شونده، کمتر باشد.
- در مواردی که درز لب به لب ورق بال با جان ستون یا مقاطع قوطی شکل (HSS) یا جعبه ای ساخته شده از ورق در کارخانه و به صورت شیاری با نفوذ کامل انجام شود و نیز استفاده از ورق های دیافراگم داخلی (ورق پیوستگی) مدنظر باشد، محل درز وصله می تواند مطابق شکل 2-2-3-10 درست در وسط چشمۀ اتصال و در امتداد محور طولی تیر باشد. در این حالت در محل درز وصله برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل استفاده از ورق های پشت بند اجباری است.
10-3-2-12-2 مقاومت موردنیاز وصله ستون
وصلة ستون های به کاررفته در سیستم های باربر جانبی لرزه ای علاوه بر تأمین ضوابط فصل 2-10 باید دارای مقاومت موجود کافی، حداقل برابر مقاومت های موردنیاز زیر باشند که باید به طور هم زمان در نظر گرفته شوند:
مقاومت محوری و خمشی موردنیاز
مقاومت محوری و خمشی موردنیاز وصلة ستون های غیر باربر لرزه ای باید مطابق بند 6-9-2-10 نظر گرفته شود. مقاومت محوری و خمشی موردنیاز وصلة ستون های به کاررفته در سیستم های باربر جانبی لرزه ای در هر یک از امتدادهای اصلی مقطع ستون باید براساس بزرگترین مقدار به دست آمده از حالت های زیر در نظر گرفته شود:
- مقاومت محوری و خمشی موردنیاز ستون ناشی از ترکیبات متعارف بارگذاری شامل زلزلة طرح
- مقاومت محوری و خمشی موردنیاز به دست آمده در محل وصله ناشی از ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته.
- مقاومت محوری و خمشی موردنیاز ستون مطابق الزامات تحلیل مقررشده در بخش های 3-3-10، 4-3-10، 5-3-10، 6-3-10
- مقاومت محوری و خمشی موردنیاز وصلة ستون مطابق الزامات مقررشده در بخش های 3-3-10، 4-3-10، 5-3-10، 6-3-10
مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز وصلة کلیة ستون های باربر و غیر باربر لرزه ای در هر یک از امتدادهای اصلی مقطع ستون باید براساس بزرگترین مقدار به دست آمده از حالت های زیر در نظر گرفته شود:
- مقاومت برشی موردنیاز ستون ناشی از ترکیبات متعارف بارگذاری شامل زلزلة طرح
- مقاومت برشی موردنیاز به دست آمده در محل وصله ناشی از ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته؛
- مقاومت برشی موردنیاز ستون مطابق الزامات تحلیل مقررشده در بخش های 3-3-10، 4-3-10، 5-3-10
- مقاومت برشی موردنیاز وصلة ستون مطابق الزامات مقررشده در بخش های 3-3-10، 4-3-10، 5-3-10
10-3-2-12-3 جزئیات اجرایی و وصلة ستون ها
- اتصال وصلة ستون به هر یک از دو قطعة ستون وصله شونده باید با یک نوع وسیلة اتصال، جوش یا پیچ پر مقاومت، انجام شود و در مقطع عدم تقارن ایجاد نکند. اتصال وصله به یکی از قطعات ستون تماماً جوشی و به دیگری تماماً پیچی نیز مجاز است.
- در وصلة لب به لب ورق های با پهنا یا ضخامت متفاوت که در بال یا جان ستون به کار می روند، تغییر تدریجی در پهنا یا ضخامت، از ورق بزرگ تر به ورق کوچک تر، باید با شیب حداکثر 1 به 2.5 صورت گیرد.
- در ستون های با مقطع مختلف، به جای استفاده از ورق های پرکننده با ضخامت زیاد، ارجح است ابتدا مقطع بزرگ تر با شیب حداکثر 1 به 6 به مقطع کوچک تر تبدیل شده و سپس اتصال وصله صورت گیرد.
- در محل وصلة ستون های مشکل از چند نیم رخ الزم است هر یک از نیم رخ ها در ارتفاعی حداقل به اندازه بعد بزرگ تر مقطع ستون به صورت یکپارچه درآیند و سپس وصله شوند.
- جزئیات بندی بخش بتنی وصلة ستون های با مقطع مختلف محاط در بتن و نیز جزئیات بندی ستون های بتن آرمه که ممکن است در سیستم های لرزه ای مختلف کاربرد داشته باشد، باید الزامات عمومی مربوط به ستون های با مقطع مختلف محاط در بتن (مطابق بند 3-9-2-3-10) و همچنین الزامات لرزه ای ستون های بتن آرمه (مطابق مبحث نهم مقررات ملی ساختمان) را برآورده نماید.
- در هر طرف محل درز وصله، طول ورق وصله در راستای محور طولی ستون نباید از نصف پهنای جزء وصله شونده کوچک تر در نظر گرفته شود.
- در وصله های جوشی، در صورت استفاده از ورق های گوشواره ای (ناودان جوش) پس از تکمیل جوشکاری، این ورق ها باید برداشته شوند. برداشتن ورق های پشت بند جوش های شیاری با نفوذ کامل الزامی نیست.
- جزئیات بندی وصلة ستون ها باید الزامات تکمیلی مقررشده در بخش های 3-3-10، 4-3-10، 5-3-10، 6-3-10 را برای وصلة ستون ها تأمین نمایند.
10-3-2-13 وصلة تیرها
وصلة تیرهای باربر جانبی لرزه ای علاوه بر الزامات فصل 2-10، باید الزامات زیر را تأمین کنند:
- وصلة تیرها باید خارج از ناحیه حفاظت شده دو انتهای تیر قرار گیرد.
- در وصلة مستقیم بین ورق های با پهنا یا ضخامت متفاوت که در بال یا جان تیرها به کار می روند، تغییر تدریجی در پهنا یا ضخامت، از ورق بزرگتر به ورق کوچکتر، باید با شیب حداکثر 1 به 2.5 صورت گیرد.
- مقاومت های موردنیاز وصلة تیرها باید براساس الزامات بخش های 3-4-10 تا 3-6-10 تعیین شود. درصورتی که در بخش های مورداشاره برای مقاومت های موردنیاز وصلة تیرها الزام خاصی ارائه نشده باشد، مقاومت های موردنیاز وصلة تیرها باید از مقاومت های موردنیاز وصلة تیرها در قاب های خمشی معمولی کوچکتر در نظر گرفته شود.
10-3-2-14 الزامات لرزه ای کف ستون ها
در کلیۀ ستون های باربر و غیر باربر لرزه ای، کف ستون ها (شامل ورق کف ستون، میل مهارها، ورق های تقویتی و ...) علاوه بر تأمین ضوابط فصل 2-10 باید دارای مقاومت موجود کافی، حداقل برابر مقاومت های موردنیاز زیر که باید به طور هم زمان در نظر گرفته شوند، باشند.
مقاومت محوری موردنیاز
مقاومت محوری موردنیاز کف ستون های اعضای باربر لرزه ای نباید از بزرگترین دو مقدار زیر کوچکتر در نظر گرفته شود:
- عکس العمل قائم در محل کف ستون ناشی از ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته؛
- عکس العمل قائم در محل کف ستون ناشی از زلزله محدود به ظرفیت مقررشده در الزامات تحلیل سیستم باربر لرزه ای (در صورت کاربرد).
تبصره: عکس العمل قائم در محل کف ستون های اعضایی که بخشی از سیستم های باربر لرزه ای نیستند، می تواند براساس ترکیبات متعارف بارگذاری تعیین شود.
مقاومت خمشی موردنیاز
مقاومت خمشی موردنیاز کف ستون های اعضای باربر لرزه ای باید به شرح زیر براساس مجموع مقاومت موردنیاز خمشی اعضای فوالدی متصل به کف ستون در نظر گرفته شود:
- برای مهاربندها، مقاومت خمشی موردنیاز اتصال عضو مهاربندی به کف ستون در صورت عدم رعایت جزئیات سازگاری ورق اتصال با کمانش خارج از صفحه.
- برای ستون های دارای اتصال خمشی به شالوده، کوچک ترین دو مقدار حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار ستون مطابق رابطۀ \( 1.1 R_y F_y Z / \alpha_s \) و لنگر خمشی محاسبه شده براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلاة تشدیدیافته.
تبصره: برای ستون های دارای اتصال مفصلی، از مقاومت خمشی موردنیاز ستون صرفنظر می شود.
مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز کف ستون های اعضای باربر لرزه ای باید به شرح زیر براساس مجموع مقاومت موردنیاز مؤلفه افقی اعضای فوالدی متصل به ورق کف ستون به دست آید؛ ولی درهرحال نباید از \( \frac{2 R_y F_y Z}{\alpha_s H} \) کمتر باشد که در آن \( H \) ارتفاع طبقه و \( \alpha_s \) برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD است:
- برای مهاربندها، مؤلفۀ افقی مقاومت محوری موردنیاز اتصال عضو مهاربندی.
- برای ستون ها، کوچک ترین دو مقدار \( \frac{2 R_y F_y Z}{\alpha_s H} \) و نیروی برشی محاسبه شده براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلاة تشدیدیافته.
تبصره: درصورتی که اتصال ستون به کف ستون مفصلی باشد، در محاسبة مقاومت برشی موردنیاز در کف ستون، برش افقی متناظر با مهاربندها باید برابر مؤلفۀ افقی مقاومت محوری موردنیاز اتصال عضو مهاربندی و برش افقی متناظر با ستون برابر مقدار محاسبه شده از تحلیل سازه تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلاة تشدیدیافته در نظر گرفته شود؛ ولی درهرحال برش افقی متناظر با ستون نباید از \( \frac{R_y F_y Z}{\alpha_s H} \) کمتر باشد.
10-3-2-15 اتصالات در سیستم های باربر لرزه ای مختلط
اتصالات سیستم های باربر لرزه ای مختلف باید ضوابط زیر را تأمین نمایند:
- انتقال نیرو بین بخش فوالدی و بتن آرمه از طریق چسبندگی بین فوالد و بتن مجاز نبوده و باید از طریق یکی از روش های زیر صورت گیرد:
- اتکای مستقیم بین بخش های مختلف
- اتصال برشی بین بخش های مختلف
- برش اصطکاک
- ترکیبی از سه روش فوق به شرط آنکه همسازی کافی بین مکانیزم های مختلف برقرار باشد.
- مقاومت اتکایی و برش اصطکاک باید براساس ضوابط مبحث نهم مقررات ملی ساختمان تعیین شود. برای سیستم های قاب خمشی مختلف ویژه، قاب مهاربندی شدة همگرای مختلف ویژه، قاب مهاربندی شدة واگرای مختلف و دیوار برشی مختلف ویژه، مقاومت اتکایی اسمی و برش اصطکاک باید 25 درصد کاهش داده شود.
- در محل اتصال تیرهای فوالدی به ستون ها یا دیوارهای بتن آرمه، تعبیۀ سخت کننده های عرضی در بین دو بال تیر الزامی است.
- در ستون های مختلف محاط در بتن، مقاومت برشی اسمی چشمۀ اتصال باید براساس مجموع مقاومت برشی اسمی ورق فوالدی و مقاومت برشی اسمی بتن محصورشده تعیین شود.
- در بخش بتن آرمه در محل اتصالات جهت تحمل کل نیروهای کششی باید از میلگردهای محصورشده با میلگردهای عرضی، استفاده شود. کلیۀ میلگردها باید مطابق مبحث نهم مقررات ملی ساختمان دارای طول گیرایی کافی باشند.
- در اتصالات دیافراگم های کف، میلگردهای دیافراگم باید قادر به تحمل کلیۀ نیروهای کششی درون صفحه ای در کلیۀ مقاطع بحرانی کف شامل اتصال دیافراگم به اعضای جمع کننده، ستون ها، مهاربندها و دیوارها باشند.
- در ناحیه اتصال بین تیر فوالدی یا مختلف و ستون بتن آرمه یا مختلف محاط در بتن، باید از میلگردهای عرضی بسته (دورگیر) استفاده شود.
10-3-2-16 الزامات همسازی اعضای غیر باربر لرزه ای
در ساختمان هایی که در آن ها بخشی از اعضا و اتصالات جزئی از سیستم باربر لرزه ای نیستند، اما از طریق دیافراگم های کف با سیستم باربر لرزه ای مرتبط هستند، اعضا و اتصالات غیر باربر لرزه ای باید بتوانند بارهای ثقلی و آثار P-Δ ناشی از آن ها در حضور تغییرمکان جانبی نسبی غیرخطی طرح را تحمل نمایند. درصورتی که در این بخش از ساختمان اتصالات تیرها به ستون ها مفصلی باشد، رعایت ضابطۀ دیگری غیر از آنچه در فصل 2-10 این مبحث آمده است، الزامی نیست. اما درصورتی که اتصالات تیرها به ستون ها گیردار باشند، این اتصالات باید الزامات مربوط به قاب های خمشی معمولی را تأمین نمایند.
10-3-2-17 ناحیه حفاظت شده اعضا
ناحیه حفاظت شده در یک عضو از سازه که شامل ناحیه شکل پذیر و نواحی مجاور آن است، به ناحیه ای از عضو اطلاق می شود که انتظار می رود در این ناحیه تغییرشکل های فرا ارتجاعی ایجاد شود. نظر به اهمیت ناحیه حفاظت شده و رفتار حساس آن در حرکات رفت و برگشتی سازه، این ناحیه باید عاری از هرگونه عملیاتی باشد که موجب مخدوش شدن عملکرد شکل پذیر عضو در این ناحیه می شود. در هر یک از سیستم های باربر جانبی لرزه ای، موقعیت و طول ناحیه حفاظت شده باید مطابق بخش های بعدی این فصل تعیین شود. همچنین به منظور جلوگیری از مخدوش شدن عملکرد شکل پذیر عضو، در ناحیه حفاظت شده اعضا باید الزامات عمومی زیر نیز رعایت شود:
- در ناحیه حفاظت شده اعضای سیستم های باربر جانبی لرزه ای متوسط و ویژه، به کار بردن وصلة مستقیم یا غیرمستقیم جوشی یا پیچی نیمرخ ها یا ورق های تشکیل دهندۀ عضو ممنوع است.
- هرگونه ناپیوستگی ناشی از عملیات اجرائی اضافی در ساخت و نصب مانند سوراخ کاری، جوش های موضعی، تخلخل جوش، وسایل کمکی برای نصب، ناصافی های ناشی از برش های حرارتی در ناحیۀ حفاظت شده اعضا ممنوع بوده و در صورت وجود باید به نحو مناسبی برطرف شده و تعمیر گردد.
- در ناحیۀ حفاظت شده به کارگیری گل میخ های فوالدی یا هر نوع برشگیر فوالدی در بال تیرها ممنوع است، مگر آن که در اتصالات پیش تأییدشده مجاز دانسته شده باشد.
- درصورتی که جوش کردن عرشۀ فوالدی تیرهای مختلف در ناحیۀ حفاظت شده در این ناحیه بال تیر را دچار آسیب نماید، مجاز است.
- به کارگیری هرگونه اتصال جوشی یا پیچی برای اتصالات اجزای نما، دیوارهای داخلی و خارجی، تیرهای نعل درگاهی، تیرهای فرعی سقف، نگه دارنده تیرهای تأسیساتی در محدودۀ شکل پذیر ناحیۀ حفاظت شده اعضای سیستم باربر جانبی لرزه ای ممنوع است.
10-3-2-18 سازگاری اعضای سازه ای پایین و بالای تراز پایه
ستون ها، دیوارهای برشی و مهاربندهایی که برای انتقال نیروهای ناشی از زلزله از تراز پایه تا روی شالوده ادامه می یابند، به لحاظ کمانش موضعی بال ها و جان یا جان های مقاطع، اتصال اجزای مقاطع به یکدیگر و جزئیات بندی وصله ها باید سازگار با سیستم مقاوم لرزه ای بالای تراز پایه باشند.
10-3-3 الزامات لرزه ای قاب های خمشی فولادی
10-3-3-1 الزامات لرزه ای قاب های خمشی معمولی (OMF)
قاب های خمشی معمولی (OMF) به قاب هایی اطلاق می شوند که از آن ها انتظار تغییرشکل های فرا ارتجاعی حداقلی در برابر نیروی جانبی زلزله می رود و به این علت برای طراحی اعضا و اتصالات آن ها مقررات تکمیلی حداقلی در نظر گرفته شده است. در طراحی اعضا و اتصالات این نوع قاب ها، چنانچه بخشی از سیستم باربر لرزه ای سازه باشند، علاوه بر الزامات متعارف فصل های 1-10 و نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش 2-3-10 باید الزامات تکمیلی این بخش نیز رعایت شود.
10-3-3-1-1 الزامات تحلیل
در تحلیل این نوع قاب های خمشی رعایت ضابطة اضافی، الزامی نیست.
10-3-3-1-2 محدودیت تیرها و ستون ها
در قاب های خمشی معمولی تیرها و ستون ها باید دارای شرایط زیر باشند:
- بال های تیرها و ستون ها باید مطابق ضوابط بخش 2-3-10 این مبحث، فشرده بوده و جان آن ها غیر لاغر باشد.
- استفاده از ستون های با مقطع متشکل از چند نیم رخ بست دار مجاز است، مشروط بر آنکه خمش در ستون حول محور عمود بر جان های مقاطع باشد.
- استفاده از تیرهای با جان سوراخ دار و با سوراخ های متوالی (پره ای) به عنوان اعضای باربر جانبی مجاز نیست. در صورت لزوم به ایجاد سوراخ در جان تیر، این سوراخ باید در یکسوم میانی طول دهانۀ تیر قرار گیرد. اطراف سوراخ باید به نحوی تقویت شود که مقاومت برشی و خمشی تیر با احتساب آثار ناشی از خمش ثانویه به طور کامل فراهم گردد.
- در دو انتهای تیر در طولی برابر عمق تیر، ایجاد هرگونه تغییر در پهنای بال یا ضخامت بال مجاز نیست. در سایر نواحی تیر، تغییر تدریجی در پهنا یا ضخامت از ورق بزرگ تر به ورق کوچکتر، باید با شیب حداکثر 1 به 2.5 صورت گیرد.
- در تیرهای این نوع قاب، ناحیه ای به عنوان حفاظت شده در نظر گرفته نمی شود.
10-3-3-1-3 مقاومت های موردنیاز و موجود تیر
- مقاومت برشی موردنیاز تیر (\( V_r \)) باید با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزله محدود به ظرفیت مؤلفة خمش در دو انتهای تیر (\( V_{Ed} \)) ترکیب می شوند، تعیین شود. با توجه به شکل 1-1-3-3-10 مقدار \( V_{Ed} \) از رابطه زیر تعیین می شود: \[ V_{Ed} = \frac{2[1.1 R_y M_p]}{\alpha_s L_{ct}} \] (1-1-3-3-10) در رابطه فوق:
- \( L_{ct} \) طول دهانۀ آزاد تیر
- \( R_y \) نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة مصالح تیر مطابق مقادیر جدول 1-3-3-10
- \( M_p \) لنگر پلاستیک مقطع تیر در محل اتصال تیر به ستون
- \( \alpha_s \) برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
- درصورتی که مقطع تیر در فاصلة بین دو ستون ثابت باشد، مقاومت خمشی موردنیاز تیر صرفاً براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین می شود و نیازی به کنترل اضافی نیست. در غیر این صورت، علاوه بر آن محاسبات، مقاومت خمشی موردنیاز تیر در طول آن براساس لنگر پلاستیک مقطع تیر در محل اتصال تیر به ستون، با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزله محدود به ظرفیت به ترتیبی که در بند (الف) اشاره شد، ترکیب می شوند، تعیین می گردد. در این حالت در کنترل کفایت مقطع تیر برای تأمین مقاومت خمشی موردنیاز، مقاومت خمشی موجود تیر را که براساس ضوابط بخش 5-2-10 این مبحث محاسبه می شود، می توان در \( R_y \) ضرب کرد.
- مقاومت محوری موردنیاز تیر (در صورت وجود) باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
شکل 1-3-3-1: نمودار پیکرۀ آزاد تیرهای باربر لرزه ای در قلب های خمشی معمولی
\[ M_r = 1.1 R_y M_p \alpha_s \]
\[ V_r = \frac{(\alpha D + \beta L) \times L_{ct}}{2} + \frac{2 M_r}{L_{ct}} \]
10-3-3-1-4 اتصال تیر به ستون
در طراحی اتصالات تیر به ستون و نیز وصلة تیرهای این نوع قلب های خمشی، محل تشکیل مفصل پلاستیک را می توان در محل اتصال تیر به ستون در نظر گرفت. جوش بال تیر یا ورق های روسری و زیرسری بال تیر به ستون باید به صورت شیاری با نفوذ کامل انجام شود. ضمناً این جوش، بحرانی لرزه ای قلمداد شده و باید ضوابط بند 2-1-3-3-10 در مورد آن رعایت شود.
در قلب های خمشی معمولی مقاومت های موردنیاز اتصال تیر به ستون به شرح زیر تعیین می شود:
- مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون باید از رابطه زیر تعیین شود: \[ M_r = 1.1 R_y M_p \alpha_s \] (4-1-3-3-10)
- مقاومت برشی موردنیاز (\( V_r \)) اتصال تیر به ستون باید با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزله محدود به ظرفیت مؤلفه خمش در دو انتهای تیر (\( V_{Ed} \)) ترکیب می شوند، تعیین شود. برای این منظور می توان از ضوابط بند 2-1-3-3-10 استفاده نمود.
- مقاومت محوری موردنیاز اتصال تیر به ستون (در صورت وجود) باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
10-3-3-1-5 برش در چشمۀ اتصال
چشمۀ اتصال در برابر برش باید الزامات بند 10-9-3-10 را اقناع نماید که در آن مقاومت برشی موردنیاز این چشمه می تواند براساس لنگر خمشی انتهای تیر تحت اثر ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
10-3-3-1-6 ورق های پیوستگی
در خصوص ورق های پیوستگی در مقابل بال های تیر یا ورق های پوششی (سخت کننده های عرضی) در اتصال بال بالایی و پایینی تیرهای به ستون الزامات بخش 10-9-3-10، باید با توجه به مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون که براساس محاسبات بند 4-1-3-3-10 تعیین می شود، رعایت شود. ورق های پیوستگی باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشۀ دوطرفه به بال ستون متصل شوند.
تبصره: در ستون های با مقطع قوطی شکل (HSS) و جعبهای ساخته شده از ورق، تعبیۀ ورق پیوستگی (سخت کننده های عرضی) در مقابل بال های تیر یا ورق های روسری و زیرسری متصل به بال ستون، همواره الزامی بوده و ضخامت آن ها باید براساس کل مقاومت موردنیاز در وجه ستون و بدون توجه به مقاومت های موجود ستون در برابر آن، تعیین شود.
10-3-3-1-7 وصلة ستون
وصلة ستون ها باید الزامات بند 14-3-3-10 را تأمین نمایند. وصلة مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلة غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( \frac{M_{p,min}}{\alpha_s} \) کمتر در نظر گرفته شود و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( \frac{\sum M_p}{\alpha_s H_c} \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- \( M_{p,min} \) = لنگر پلاستیک کوچکترین مقطع وصله شوندة ستون
- \( \sum M_p \) = مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقۀ موردنظر
- \( \alpha_s \) = 1.0 در روش LRFD و 1.5 در روش ASD
- \( H_c \) = ارتفاع خالص ستون (فاصلۀ خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصلۀ خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصلة هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\[ F_y \] تنش تسلیم مشخصۀ فوالد ستون
\[ b_i \] پهنای جزء ستون کوچک تر وصلة شونده
\[ t_i \] ضخامت جزء ستون کوچک تر وصلة شونده
10-3-3-1-8 وصلة تیرها
وصلة تیرها باید الزامات بند 12-2-3-10 را تأمین نمایند. وصلة مستقیم تیرها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلة غیرمستقیم تیرها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. در این نوع قاب های خمشی، مقاومت های موردنیاز وصلة تیرها باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
مقاومت خمشی موردنیاز
مقاومت خمشی موردنیاز وصلة تیرها باید براساس لنگر خمشی به دست آمده از پیکرۀ آزاد شکل 1-1-3-2-10 در محل وصله و با رعایت الزام بند 4-2-3-10 ب تعیین شود. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز نباید از \( \frac{M_p}{\alpha_s} \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- \( M_p \) = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصلة شونده تیر
- \( \alpha_s \) = 1.0 در روش LRFD و 1.5 در روش ASD
مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز وصلة تیرها باید براساس نیروی برشی به دست آمده از نمودار پیکرۀ آزاد شکل 1-1-3-2-10 در محل وصله و با رعایت الزام بند 4-2-3-10 ب تعیین شود. درهرحال این مقاومت برشی موردنیاز نباید از \( \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود.
مقاومت محوری موردنیاز
مقاومت محوری موردنیاز وصلة تیرها (در صورت وجود) باید براساس تحلیل سازه در برابر ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
10-3-3-2 الزامات لرزه ای قاب های خمشی متوسط (IMF)
قاب های خمشی متوسط (IMF) به قاب هایی اطلاق می شوند که در برابر نیروی جانبی زلزله بتوانند تغییرشکل های فرا ارتجاعی محدودی را تحمل کنند.
در طراحی اعضا و اتصالات این نوع قاب ها، چنانچه بخشی از سیستم باربر لرزه ای سازه باشند، باید الزامات تکمیلی سخت گیرانه تری نسبت به قاب های خمشی معمولی منظور شود. به همین منظور در طراحی اعضا و اتصالات این نوع قاب ها علاوه بر الزامات متعارف فصل های 1-10 و 4-10 نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش 2-3-10 باید الزامات تکمیلی این بخش نیز رعایت شود.
الزامات تحلیل
10-3-3-2-1 در تحلیل این نوع قاب های خمشی رعایت ضابطه اضافی، الزامی نیست.
10-3-3-2-2 محدودیت تیرها و ستون ها
در قاب های خمشی متوسط، تیرها و ستون ها باید دارای شرایط زیر باشند:
- اجزای مقاطع تیرها و ستون ها باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda \) مطابق مقادیر جدول 2-3-3-10 باشند.
- استفاده از ستون های با مقطع متشکل از چند نیم رخ بست دار مجاز نیست.
- استفاده از تیرهای با جان سوراخ دار با سوراخ های متوالی (پره ای) به عنوان اعضای باربر جانبی مجاز نیست. در صورت لزوم به ایجاد سوراخ در جان تیر، این سوراخ باید خارج از ناحیه حفاظت شده دو انتهای تیر و در یکسوم میانی طول دهانه تیر قرار گیرد. اطراف سوراخ باید به نحوی تقویت شود که مقاومت های موجود برشی و خمشی تیر، با احتساب آثار ناشی از خمش ثانویه، به طور کامل فراهم گردد.
- طول ناحیه حفاظت شده دو انتهای تیر، که باید در آن ها ضوابط بند 2-3-3-10 رعایت گردد، براساس آزمایش های تأیید شده به دست می آید. در خصوص اتصالات پیش تأیید شده مندرج در بخش 2-3-3-10 طول این ناحیه باید مطابق مقادیر ارائه شده در آن بخش تعیین شود.
- در نواحی غیر از ناحیه حفاظت شده دو انتهای تیر، تغییر تدریجی در پهنا یا ضخامت تیر از ورق بزرگ تر به ورق کوچکتر، باید با شیب حداکثر 1 به 2.5 صورت گیرد. در ناحیه حفاظت شده، هرگونه تغییر در پهنا یا ضخامت بال و سوراخ کاری باید براساس آزمایش های تأییدشده و در خصوص اتصالات پیش تأییدشده مندرج در بخش 7-3-10 براساس ضوابط آن بخش باشد.
10-3-3-2-3 جوش های بحرانی لرزه ای
در قاب های خمشی متوسط، جوش های زیر، بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و در مورد آن ها باید ضوابط بند 1-2-3-10 ب رعایت شود:
- جوش های شیاری در محل وصلة ستون ها:
- جوش شیاری بال تیر یا ورق های روسری و زیرسری بال تیر به ستون و نیز جوش شیاری جان تیر به ستون:
- جوش های اتصال ستون به کفستون.
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته در پای ستون کمانش محتمل نیست. جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
10-3-3-2-4 الزامات لرزه ای مهار جانبی تیرها
در ارتباط با مهار جانبی تیرهای باربر لرزه ای، علاوه بر الزامات عمومی بند 1-8-3-3-10 باید الزامات زیر نیز تأمین شوند:
- کلیة تیرهای باربر لرزه ای باید دارای مهار جانبی کافی باشند، به طور که در تعیین مقاومت خمشی اسمی تیر (\( M_n \)) حالت حدی کمانش جانبی- پیچشی تعیین کننده نباشد. مهار جانبی تیرها باید به گونه ای تعبیه شوند که در محل اتصال آن ها به تیر از تغییرمکان جانبی هر دو بال تیر یا از پیچش کل مقطع به نحو مؤثری جلوگیری به عمل آید.
- تعبیه مهار جانبی اضافی در محل اعمال بارهای متمرکز خارجی در طول تیر، در محل تغییر مقطع تیر، در محل هایی که نتایج تحلیل نشانگر احتمال تشکیل مفصل پلاستیک است یا در محل هایی که در بخش 7-3-10 برای اتصالات پیش تأییدشده پیش بینی شده است. الزامی است.
- در محل تشکیل مفاصل پلاستیک مهارهای جانبی تیرهای باربر لرزه ای باید دارای مقاومت کافی مطابق ضوابط بند 3-8-3-3-10 باشند.
10-3-3-2-5 مقاومت های موردنیاز و موجود تیر
الف
باید با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار )Vc( مقاومت برشی موردنیاز تیر مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزلة محدود به ظرفیت مؤلفة خمش در محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر ترکیب می شوند، تعیین شود. با توجه به شکل(Vrel) 1-2-3-3-10
مقدار Vrel از رابطه زیر تعیین می شود:
Vrel=2[1.1RpMp](αrLb) (1-2-3-3-10)
در رابطه فوق:
Lh = فاصلة بین محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر است. محل تشکیل مفاصل پلاستیک برای اتصالات پیش ناپیدشده در بخش 7-3-10 ارائه شده است. در خصوص اتصالاتی که با انجام آزمایش تأییدشده استفاده می شوند، موقعیت محل تشکیل مفاصل پلاستیک باید براساس نتایج آزمایش تعیین شود.
Ry = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فوالد تیر
Mp = لنگر پلاستیک مقطع تیر در محل تشکیل مفصل پلاستیک
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
تبصره
در کنترل کفایت مقطع تیرهای نوردشده برای تأمین مقاومت برشی موردنیاز، مقاومت برشی موجود آن را که براساس ضوابط بخش 6-3-10 محاسبه می شود، می توان در Ry ضرب کرد.
ب
درصورتی که مقطع تیر در فاصلة بین دو ستون ثابت باشد، مقاومت خمشی موردنیاز تیر صرفاً براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین می شود و نیازی به کنترل اضافی نیست. در غیر این صورت، علاوة بر آن محاسبات، مقاومت خمشی موردنیاز تیر در فاصلة بین دو مفصل پلاستیک با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزلة محدود به ظرفیت به ترتیبی که در بند (الف) ذکر شد، ترکیب می شوند، تعیین می گردد. در این حالت در کنترل کفایت مقطع تیر برای تأمین مقاومت خمشی موردنیاز، مقاومت خمشی موجود تیر را که براساس ضوابط بخش 5-3-10 محاسبه می شود، می توان در Ry ضرب کرد.
در قلب های خمشی متوسط مقاومتهای موردنیاز اتصال تیر به ستون به شرح زیر تعیین می شود:
الف
مقاومت خمشی موردنیاز (M0) و مقاومت برشی موردنیاز (V1) اتصال باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با آثار نیروی زلزلة محدود به ظرفیت مؤلفة خمش در محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر (Ecl) ترکیب می شوند، تعیین شود. برای این منظور می توان از ضوابط بند 5-3-3-10 استفاده نمود. کلیة الزامات مندرج در بند 11-9-4-10 در خصوص بال و جان ستون در محل اتصال باید بر مبنای مقاومتی که از محاسبات مذکور به دست می آید، رعایت شود.
پ
مقاومت محوری موردنیاز اتصال تیر به ستون (در صورت وجود) باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
برش در چشمۀ اتصال 7-2-3-3-10
در قلب های خمشی متوسط، چشمۀ اتصال در برابر برش باید الزامات بخش 11-9-4-10 را اقناع نماید که در آن مقاومت برشی موردنیاز چشمۀ اتصال باید با توجه به لنگرهای خمشی انتهای تیرهای طرفین گره اتصال که براساس ضوابط بند 4-4-4-10 الف به دست می آید، تعیین شود. در این نوع قاب های خمشی، سایر الزامات لرزه ای چشمۀ اتصال، مشابه الزامات چشمۀ اتصال در قاب های خمشی ویژه مطابق بند 9-4-4-10 است.
ورق های پیوستگی 8-2-3-3-10
الزامات لرزه ای ورقه های پیوستگی در قلب های خمشی متوسط مشابه الزامات مذکور در قلب های خمشی ویژه مطابق بند 11-3-3-10 است؛ با این تفاوت که لنگرهای خمشی انتهای تیرهای طرفین اتصال باید براساس ضوابط بند 4-4-4-10 الف در نظر گرفته شود.
وصله ستون ها 9-2-3-3-10
در قلب های خمشی متوسط، الزامات وسیلة ستون ها باید الزامات بند 14-4-4-10 را تأمین نمایند. الزامات تکمیلی وسیلة ستون ها باید مشابه این الزامات در قلب های خمشی ویژه مطابق بند 11-4-4-10 در نظر گرفته شود.
وصلة تیرها 10-2-3-3-1
وصلۀ تیرها باید الزامات بند 13-4-3-1 را تأمین نمایند. وصلۀ مستقیم تیرها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلۀ غیرمستقیم تیرها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد.
در این نوع قلب های خمشی، مقاومت های موردنیاز وصلۀ تیرها باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
الف) مقاومت خمشی موردنیاز
مقاومت خمشی موردنیاز وصلۀ تیرها باید براساس لنگر خمشی به دست آمده از پیکرۀ آزاد شکل 1-2-3-1 در محل وصله و با رعایت الزام بند 4-2-3-1 ب تعیین شود. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز نباید از \( M_p / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
\( M_p \) = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شوندة تیر
\( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
ب) مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز وصلۀ تیرها باید براساس نیروی برشی به دست آمده از نمودار پیکرۀ آزاد شکل 1-2-3-1 در محل وصله و با رعایت الزام بند 4-2-3-1 ب تعیین شود. درهرحال این مقاومت برشی موردنیاز نباید از \( 0.75 \times 0.6F_y A_w / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود.
پ) مقاومت محوری موردنیاز
مقاومت محوری موردنیاز وصلۀ تیرها (در صورت وجود) باید براساس تحلیل سازه در برابر ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
10-3-3-3 الزامات لرزه ای قاب های خمشی ویژه(SMF)
قاب های خمشی ویژه (SMF) به قاب هایی اطلاق می شوند که در برابر نیروی جانبی زلزله بتوانند تغییرشکل های فرا ارتجاعی قابل ملاحظه ای را تحمل نمایند.
برای طراحی اعضا و اتصالات این نوع قاب ها، چنانچه بخشی از سیستم باربر لرزه ای سازه باشند، الزامات لرزه ای سخت گیرانه تری نسبت به قاب های خمشی متوسط در نظر گرفته شده است. به همین منظور در طراحی اعضا و اتصالات این نوع قاب ها علاوه بر الزامات متعارف فصل های 10-1 و 10-2 و نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش 2-10-2 باید الزامات لرزه ای این بخش نیز رعایت شوند.
10-3-3-3-1 الزامات تحلیل
در تحلیل قاب های خمشی ویژه، اگر به صورت قاب های خمشی صفحه ای مجزا مورد استفاده قرار گیرند، رعایت ضابطه اضافی الزامی نیست. در مورد ستون هایی از این قاب ها که در محل تقاطع دو قاب خمشی قرار می گیرند، ضوابط بندهای 6-3-3-20 و 9-3-3-20 و 10-3-3-20 باید با توجه به آثار لنگر خمشی در امتداد متعامد، اقناع گردد.
10-3-3-3-2 محدودیت تیرها و ستون ها
تیرها و ستون ها در قاب های خمشی ویژه باید دارای شرایط زیر باشند:
الف
اجزا مقاطع تیرها و ستون ها باید از نوع فشردة لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر مقادیر جدول 4-2-10 باشند.
ب
در ستون ها استفاده از مقطع متشکل از چند نمرخ بست دار مجاز نیست. اجزای مقطع ستون باید در تمامی طول آن به صورت پیوسته به یکدیگر متصل شوند.
پ
استفاده از تیرهای با جان سوراخ دار و با سوراخ های متوالی (النه زنبوری) به عنوان اعضای باربر جانبی مجاز نیست. در صورت لزوم ایجاد سوراخ در جان تیر، این سوراخ باید خارج از ناحیۀ حفاظت شدة دو انتهای تیر و در یک سوم مبانی طول دهانۀ تیر قرار گیرد. اطراف سوراخ باید به نحوی تقویت شود که مقاومت های موجود برشی و خمشی تیر، با احتساب آثار ناشی از خمش ثانویه، به طور کامل فراهم گردد.
ت
طول ناحیۀ حفاظت شدة دو انتهای تیر، که باید در آن ها ضوابط بند ۷-۲-۳-۱۰ رعایت گردد، باید براساس آزمایش های تأییدشده به دست آید. در خصوص اتصالات پیش تأییدشده مندرج در بخش ۷-۳-۱۰ طول این ناحیه باید مطابق مقادیر ارائه شده در آن بخش تعیین شود.
ه
در نواحی غیر از ناحیۀ حفاظت شدة دو انتهای تیر، تغییر تدریجی در پهنا یا ضخامت تیر از ورق بزرگ تر به ورق کوچک تر، باید با شیب حداکثر ۱ به 2.5 صورت گیرد. در ناحیۀ حفاظت شدة دو انتهای تیر، هرگونه تغییر در پهنا یا ضخامت بال و سوراخ کاری باید براساس آزمایش های تأییدشده و در خصوص اتصالات پیش تأییدشدة مندرج در بخش ۷-۳-۱۰ براساس ضوابط آن بخش باشد.
جوش های بحرانی لرزه ای ۴-۳-۳-۳-۱۰
در قلب های خمشی ویژه، جوش های زیر، بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و در مورد آن ها باید ضوابط بند ۶-۱-۳-۳-۱۰ ب رعایت شود:
الف) جوش های شیاری در محل وصلة ستون ها:
ب) جوش بال و جان تیر به ستون؛
پ) جوش های اتصال ستون به کفسستون.
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
الزامات لرزه ای مهار جانبی تیرها ۴-۳-۳-۳-۱۰
در ارتباط با مهار جانبی تیرهای باربر لرزه ای، علاوه بر الزامات عمومی بند ۸-۳-۳-۱۰ باید الزامات زیر نیز تأمین شوند:
الف) کلیۀ تیرهای باربر لرزه ای باید دارای مهار جانبی کافی باشند، به طور که در تعیین مقاومت خمشی اسمی تیر (M₁) حالت حدی کمانش جانبی- پیچشی تعیین کننده نباشد. مهار جانبی تیرها باید به گونه ای تعبیه شوند که در محل اتصال آن ها به تیر از تغییرمکان جانبی هر دو بال تیر یا از پیچش کل مقطع به نحو مؤثری جلوگیری به عمل آید.
ب) تعبیۀ مهار جانبی اضافی در محل اعمال بارهای متمرکز خارجی در طول تیر، در محل تغییر مقطع تیر، در محل هایی که نتایج تحلیل نشانگر احتمال تشکیل مفصل پلاستیک است یا در محل هایی که در بخش 7-3-10 برای اتصالات پیش تأییدشده پیش بینی شده است، الزامی است.
پ) در محل تشکیل مفاصل پلاستیک، مهارهای جانبی تیرهای باربر لرزه ای باید دارای مقاومت کافی مطابق ضوابط بند 3-8-2-2-10 باشند.
الزامات مهار پایداری در محل اتصالات تیر به ستون 5-3-3-3-10
الف) اتصالات مهارشده
در قلب های خمشی چنانچه در محل اتصال تیر به ستون، تیر دیگری در امتداد عمود بر محور تیر موردنظر به ستون متصل شود و ضوابط این بند نیز اقناع شود، اتصال مهارشده نامیده می شود. در این نوع اتصال در حالت هایی که جان تیرها و ستون در یک صفحه قرار گرفته و تحلیل ها نشان دهند که ستون در خارج از ناحیۀ چشمۀ اتصال ارتجاعی باقی می ماند، مهار بال های ستون در محل اتصال تیر به ستون فقط در تراز بال بالایی تیر الزامی است. برای نشان دادن ارتجاعی باقی ماندن ستون کافی است نسبت محاسبه شده توسط رابطۀ 10-3-3-20 بزرگ تر از 2.0 باشد.
چنانچه ارتجاعی باقی ماندن ستون در خارج از ناحیۀ چشمۀ اتصال را نتوان نشان داد، الزامات زیر باید رعایت شوند:
1- بال های ستون در تراز بال های بالا و پایین تیر باید دارای مهار جانبی باشند
2- هر مهار جانبی باید برای مقاومت موردنیاز برابر 5 درصد مقاومت موجود بال تیر طراحی شود. مقاومت موجود بال تیر برابر با \( F_y b_f t_f / \alpha_s \) است که در آن:
Fy = تنش تسلیم مشخصۀ فوالد ستون
bf = پهنای بال تیر
tf = ضخامت بال تیر
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
تبصره: مهار جانبی بال های ستون می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم تأمین گردد. مهار مستقیم شامل استفاده از یک عضو یا صفحه عرشه و اتصال آن ها به بال ستون است. مهار غیرمستقیم عبارت است از مهاری که از طریق اتصال عضو به بال ستون تأمین نمی شود، بلکه از طریق ورق های پیوستگی و اتصال ورق برش جان تیر متعامد به جان ستون در فواصل ورق های پیوستگی، تأمین می گردد.
ب) اتصالات مهارنشده
در قاب های خمشی چنانچه در محل اتصال تیر به ستون، تیر دیگری در امتداد عمود بر محور تیر موردنظر به ستون متصل نشود یا ضوابط بند (الف) اقناع نشود، اتصال مهارنشده نامیده می شود. در این نوع اتصال، ستون باید برای کمانش جانبی در امتداد عمود بر راستای اثر زلزله با طولی برابر فاصله بین نقاط مهار ستون طراحی شود. ضمناً الزامات زیر نیز باید رعایت شوند:
1- مقاومت موردنیاز ستون باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته محاسبه شود.
2- نسبت لاغری ستون نباید از 60 بیشتر باشد.
3- مقاومت خمشی موردنیاز ستون حول محور عمود بر امتداد اثر زلزله باید با در نظر گرفتن اثر نیرویی که در بند 0-3-3-1- الف- 2- معین شده است، علاوه بر آثار مرتبه دوم نیروهایی که باعث تغییرمکان جانبی بال های تیر می شود، محاسبه شود.
10-3-3-3-6 نسبت لنگر خمشی ستون به لنگر خمشی تیر
در قاب های خمشی ویژه، در کلیه گره های اتصالات خمشی تیر به ستون یک قاب خمشی صفحه ای، رعایت رابطه زیر الزامی است:
\[ \sum M^*_{pc} = 1.0 \] (1-3-3-1-)
که در آن:
\[ \sum M^*_{pc} = \frac{1}{2} \]
مجموع مقادیر اسمی مقاومت های خمشی ستون های بالا و پایین گره اتصال (شامل ماهیت ها در صورت وجود) در امتداد موردنظر، که در محور تیر با در نظر گرفتن اثر نیروی محوری ستون محاسبه می شود. این مقدار را می توان مطابق با رابطه زیر در نظر گرفت:
10-3-3-3-7 مقاومت های موردنیاز و موجود تیر
الف
مقاومت برشی موردنیاز تیر (Vc) باید با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزله محدود به ظرفیت مؤلفه خمش در محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر ترکیب می شوند، تعیین شود، با توجه به شکل 1-3-3-3-10 (Vrel):
مقدار Vrel از رابطه زیر تعیین می شود:
Vrel=2Mpr/(α0Ltl) (6-3-3-3-10)
در رابطه فوق:
Ltl = فاصله بین محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر است. محل تشکیل مفاصل پلاستیک برای اتصالات پیش تأییدشده در بخش 7-3-10 ارائه شده است. در خصوص اتصالاتی که با انجام آزمایش تأییدشده استفاده می شوند، موقعیت محل تشکیل مفاصل پلاستیک باید براساس نتایج آزمایش تعیین شود.
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
سایر پارامترهای این رابطه، باید مطابق تعاریف بند 6-3-3-3-10 در نظر گرفته شود.
تبصره
در کنترل کفایت مقطع تیرهای نوردشده برای تأمین مقاومت برشی موردنیاز، مقاومت برشی موجود آن را که براساس ضوابط بخش 6-2-10 محاسبه می شود، می توان در Ry ضرب کرد.
ب
درصورتی که مقطع تیر در فاصله بین دو ستون ثابت باشد، مقاومت خمشی موردنیاز تیر صرفاً براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین می شود و نیازی به کنترل اضافی نیست. در غیر این صورت، علاوه بر آن محاسبات، مقاومت خمشی موردنیاز تیر در فاصله بین دو مفصل پلاستیک با استفاده از تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر برش ناشی از نیروی زلزله محدود به ظرفیت \( E_i \) به ترتیبی که در بند (الف) ذکر شد، ترکیب می شوند، تعیین می گردد. در این حالت در کنترل کفایت مقطع تیر برای تأمین مقاومت خمشی موردنیاز، مقاومت خمشی موجود تیر را که براساس ضوابط بخش 5-3-1 محاسبه می شود، می توان در \( R_y \) ضرب کرد.
در تیرهای با اتصالات تیر با مقطع کاهش یافته، در دو انتهای تیر مقاومت خمشی موردنیاز باید مطابق شکل 1-3-2-1 با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با آثار نیروی زلزله محدود به ظرفیت \( E_i \) ترکیب می شوند، تعیین شود. در این حالت در دو انتهای تیر، مقاومت خمشی موجود تیر را می توان برابر \( \alpha_s \) در نظر گرفت که در آن \( M_{pr} \) لنگر پلاستیک مقطع، در انتهای تیر است.
پ) مقاومت محوری موردنیاز تیر (در صورت وجود)
باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
مفصل پلاستیک
\( S_h \) \( L_h \)
ضرایب بارهای ثقلی نشان دهنده در این شکل مطابق ضرایب ترکیبات بارگذاری روش طراحی موردنظر تعیین می شوند.
\[\alpha D + \beta L\]
\[M_r \quad M_{hr} \quad M_{hrr} = C_p r R_y b M_p b / \alpha_s\]
\[V_r \quad V_{hr} \quad V_{hrr} = \frac{(\alpha D + \beta L) \times L_h}{2} + \frac{2 M_{hr}}{L_h}\]
\[S_h \quad L_h \]
شکل 1-3-3-1-3-2-1 نمودار پیکرة آزاد تیرهای باربر لرزه ای در قلب های خمشی ویژه
اتصال تیر به ستون 8-3-3-3-10
اتصالات خمشی تیر به ستون باید توانایی تحمل تغییرشکل های دورانی حداقل به میزان 0.04 رادیان را بدون کاهش قابل توجه در مقاومت موجود خود دارا باشند. برای احراز این شرط لازم است اتصالات خمشی به کاررفته در قاب های خمشی ویژه از طریق آزمایش های تعیین شده در بخش 8-3-10 مورد تأیید قرار گیرند. در صورت عدم انجام آزمایش، استفاده از اتصالات پیش تأییدشدة ارائه شده در بخش 7-3-10 بلامانع است.
در قاب های خمشی ویژه مقاومت های موردنیاز اتصال تیر به ستون به شرح زیر تعیین می شود:
الف
مقاومت خمشی موردنیاز (M4) و مقاومت برشی موردنیاز (V1) اتصال باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با آثار نیروی زلزلة محدود به ظرفیت مؤلفة خمش در محل تشکیل مفاصل پلاستیک در طول تیر (Eel) ترکیب می شوند، تعیین شود. برای این منظور می توان از ضوابط بند 7-3-3-3-10 استفاده نمود. کلیة الزامات مندرج در بند 10-9-3-10 در خصوص بال و جان ستون در محل اتصال باید بر مبنای مقاومتی که از محاسبات مذکور به دست می آید، رعایت شود.
ب
مقاومت محوری موردنیاز اتصال تیر به ستون (در صورت وجود) باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
برش در چشمۀ اتصال 9-3-3-3-10
الف
چشمۀ اتصال در برابر برش باید الزامات بخش 10-9-3-10 را اقناع نماید که در آن مقاومت برشی موردنیاز این چشمه باید با توجه به لنگرهای خمشی انتهای تیرهای طرفین اتصال که براساس ضوابط بند 8-3-3-3-10 به دست می آید تعیین شود. درصورتی که مقاومت برشی موردنیاز چشمۀ اتصال بیش از مقاومت برشی موجود آن باشد، در چشمۀ اتصال تعبیۀ ورق یا ورق های مضاعف الزامی بوده و ضخامت آن یا آن ورق ها براساس اختلاف مقاومت برشی موردنیاز و مقاومت برشی موجود به دست می آید.
تبصره 1:
در ستون های قوطی شکل (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق، استفاده از ورق های مضاعف مجاز نبوده و جان های مقطع ستون باید بتوانند مقاومت برشی موردنیاز چشمۀ اتصال را تأمین نمایند.
تبصره 2:
در ستون های قوطی شکل (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق، درصورتی که در گره موردنظر ستون در محل تقاطع دو قاب خمشی قرار گرفته باشد، در محاسبات مقاومت برشی موجود چشمه اتصال مطابق الزامات بخش 6-10-9-3-10 باید آثار لنگر خمشی وارد بر ستون از امتداد دیگر نیز در نظر گرفته شود. برای این منظور می توان برای محاسبة مقاومت چشمه اتصال برای تیر امتداد x وارد به ستون به جای روابط 4-0-9-3-10 از روابط زیر استفاده نمود:
(1) در حالتی که آثار تغییرشکل غیر الاستیک چشمه اتصال در تحلیل سازه منظور نشود:
اگر \(\alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) \leq 0.4\) باشد:
\[R_n = 0.6F_y d_c t_w\] (7-3-3-3-10)
اگر \(\alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) > 0.4\) باشد:
\[R_n = 0.6F_y d_c t_w \left[ 1.4 - \alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) \right]\] (8-3-3-3-10)
(2) در حالتی که آثار تغییرشکل غیر الاستیک چشمه اتصال در تحلیل سازه منظور شود:
اگر \(\alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) \leq 0.75\) باشد:
\[R_n = 0.6F_y d_c t_w \left[ 1 + \frac{3b_ef t_e^2}{d_b d_c t_w} \right]\] (9-3-3-3-10)
اگر \(\alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) > 0.75\) باشد:
\[R_n = 0.6F_y d_c t_w \left[ 1 + \frac{3b_ef t_e^2}{d_b d_c t_w} \right] \left[ 1.9 - 1.2\alpha \left( \frac{P_{rc}}{P_{yc}} + \frac{M_{rby}}{M_{pcx}} \right) \right]\] (10-3-3-3-10)
در روابط فوق:
\( P_{yc} = A_g F_y \) = مقاومت محوری تسلیم ستون
\( P_{rc} \) = مقاومت محوری موردنیاز ستون در ترکیب بار راستای x
\( M_{ry} \) = لنگر خمشی موردنیاز تیر امتداد y وارد به ستون در ترکیب بار راستای x
\( M_{pcx} = F_y Z_x \) = لنگر خمشی پلاستیک ستون حول محور x که در آن
سایر پارامترهای این روابط در بخش 6-10-9-3-10 معرفی شده اند.
در این نوع ستون ها برای محاسبات امتداد دیگر نیز مقاومت چشمۀ اتصال برای تیر امتداد y وارد به ستون باید به صورت مشابه برای اثر نیروی محوری ستون و لنگر خمشی تیر امتداد x وارد به ستون، اصالح شود.
ب
ضخامت هر یک از ورق های واقع در چشمۀ اتصال، شامل جان (یا جان های) ستون و ورق های مضاعف (در صورت وجود) باید رابطۀ زیر را برآورده نمایند:
\( t \geq \frac{\sum (d_z + W_z)}{90} \)
که در آن:
t = ضخامت جان (یا هر یک از جان های) ستون یا هر یک از ورق های تقویتی چشمۀ اتصال (ورق های مضاعف)
d = عملۀ چشمه که فاصلۀ آزاد بین ورق های پیوستگی است
wz = پهنای چشمۀ اتصال که فاصلۀ آزاد بین بال های ستون است
تبصره:
درصورتی که ورق های مضاعف با جوش انگشتانه ای کافی به جان ستون متصل شده باشند، مجموع ضخامت جان ستون و ورق های تقویت چشمۀ اتصال به عنوان t منظور می گردد. در این گونه موارد کنترل رابطۀ 2-1۰-11-3-3 به طور مجزا برای ورق های مضاعف و جان ستون الزامی است.
پ
در ستون های H شکل و صلیبی، در صورت نیاز به تعبیۀ ورق های مضاعف به ستون، ورق های مضاعف باید حداقل 6 میلی متر ضخامت داشته و علاوه بر تأمین الزامات بخش 10-9-2-1۰، دارای شرایط زیر نیز باشند:
1- ورق های مضاعف می توانند در تماس با جان یا با فاصله از آن اجرا شوند. درصورتی که فاصلۀ بین ورق مضاعف و جان ستون کوچک تر یا مساوی 2 میلی متر باشد، ورق مضاعف در تماس با جان قلمداد می شود و ورق های مضاعف می توانند در یک یا هر دو طرف جان ستون تعبیه شود. در غیر این صورت ورق های مضاعف باید به صورت متقارن و در هر دو طرف جان ستون به کار روند.
2- در ستون های H شکل، در مواردی که ورق های مضاعف در هر دو طرف جان ستون به کار می روند، این ورق ها باید به صورت متقارن و در محدودۀ یکسوم مبانی فاصله بین مرکز صفحه جان ستون و نوک بال تیر یا ورق های اتصال بال فوقانی و تحتانی تیر تعبیه شود.
3- اتصال ورق های مضاعف به بال ستون می تواند از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل یا ناقص یا جوش گوشه باشد. مقاومت موردنیاز جوش شیاری با نفوذ ناقص یا جوش گوشه باید برابر مقاومت برشی موجود ورق مضاعف در نظر گرفته شود.
4- در مواردی که نیاز به تعبیۀ ورق های پیوستگی نباشد، ورق های مضاعف باید حداقل 150 میلی متر از بالا و پایین بال های فوقانی و تحتانی تیر ادامه یافته و از طریق جوش گوشه به جان ستون جوش شوند.
5- در صورت وجود ورق های پیوستگی، ورق های مضاعف باید در محل ورق های پیوستگی قطع شده و از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل یا ناقص یا جوش گوشه به ورق های پیوستگی جوش شوند. مقاومت موردنیاز جوش شیاری با نفوذ ناقص یا جوش گوشه باید حداقل برابر مقاومت برشی موجود ورق مضاعف در نظر گرفته شود.
ورق های پیوستگی 10-3-3-3-1
در حالت های زیر الزم است ورق های پیوستگی در مقابل بال های تیر یا ورق های پوششی اتصال بال بالایی و پایینی تیر های متصل شونده به ستون تعبیه شود:
الف) در اتصالاتی که تیر به وجه یک ستون قوطی شکل متصل شده باشد. در این گونه مقاطع ابعاد ورق های پیوستگی باید براساس کل مقاومت موردنیاز در وجه ستون (مطابق بند ت) و بدون توجه به مقاومت های موجود ستون در برابر آن و با رعایت بند (ت) تعیین شود.
ب) در اتصالاتی که تیر به بال یک ستون H شکل متصل شده و ضخامت بال ستون کمتر از یک ششم عرض بال یا ورق اتصال باشد. در این گونه موارد ورق های پیوستگی باید الزامات بند (ت) را تأمین نمایند.
پ) در اتصالاتی که تیر به بال یک ستون جعبه ای ساخته شده از مقطع IPB یا I متصل شده باشد، و ضخامت بال ستون کمتر از یک دوازدهم عرض بال یا ورق اتصال باشد. در این گونه موارد ورق های پیوستگی باید الزامات بند (ت) را تأمین نمایند.
ت) درصورتی که در محل اتصال بال تیر یا ورق های روسری یا زیرسری به بال ستون، مقدار مقاومت موردنیاز از مقادیر مقاومت موجود که براساس ضوابط بند 10-9-2-10 محاسبه می شود، تجاوز نماید. برای محاسبة این مقاومت موردنیاز الزم است مقدار مقاومت خمشی موردنیاز در محل اتصال تیر به ستون که براساس ضوابط بند 10-8-3-3-3 الف محاسبه می شود، ملاک عمل قرار گیرد. در این گونه موارد ورق های پیوستگی باید الزامات بند (ث) را تأمین نمایند.
در اتصالاتی که تیر از طریق جوش بال یا ورق های اتصال به ستون متصل می شود، در محل اتصال بال تیر یا ورق های روسری یا زیرسری به ستون، مقدار مقاومت موردنیاز (𝑃𝑓 ) می تواند از رابطۀ زیر تعیین شود:
𝑃𝑓 = 𝑀𝑓 / (𝛼𝑠 𝑑∗) (12-3-3-3-10)
در رابطۀ 12-3-3-3-10 مقدار مقاومت خمشی موردنیاز در محل اتصال تیر به ستون 𝑀𝑓 است که براساس ضوابط بند 10-8-3-3-3 الف محاسبه می شود، 𝑑∗ فاصلة بین مراکز سطح بال های تیر یا ورق های روسری و زیرسری بوده و 𝑎𝑠 برابر با 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD است.
ث) در حالت هایی که با توجه به ضوابط فوق تعبیۀ ورق های پیوستگی در مقابل بال های تیر یا ورق های پوششی اتصال بال بالایی و پایینی تیرهای متصل شونده به ستون الزامی باشد، این ورق ها علاوه بر تأمین الزامات بخش 10-10-9-2-10 باید دارای شرایط زیر نیز باشند:
1- طول ورق های پیوستگی باید برابر با فاصلة خالص دو بال ستون باشد.
2- پهناي ورق های پیوستگی در ستون های با مقطع قوطی شکل باید برابر فاصلة خالص دو جان مقطع ستون بوده و در ستون های با مقطع H شکل مجموع پهناي ورق های پیوستگی در هر طرف جان مقطع ستون نباید از پهناي بال تیر یا پهناي ورق پوششی اتصال کمتر باشد.
3- ضخامت ورق های پیوستگی نباید از 50% ضخامت بال تیر یا ضخامت ورق پوششی اتصال (ورق های روسری و زیرسری) در اتصالات گیرداری که در امتداد موردنظر فقط به یک وجه ستون متصل هستند و از 75% ضخامت بال ضخیم تر تیرها یا ضخامت ورق ضخیم تر پوششی اتصال (ورق های روسری و زیرسری) در اتصالات گیرداری که در امتداد موردنظر به هر دو وجه ستون متصل هستند، کمتر در نظر گرفته شود.
4- جوش ورق های پیوستگی به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. درصورتی که ضخامت ورق پیوستگی کوچک تر یا مساوی 20 میلی متر باشد، استفاده از جوش گوشۀ دوطرفه نیز مجاز است. در صورت استفاده از جوش گوشۀ دوطرفه، در هر طرف بعد آن نباید از 0.75 ضخامت ورق پیوستگی کوچک تر در نظر گرفته شود.
5- جوش ورق های پیوستگی به جان ستون یا ورق های تقویتی جان (ورق مضاعف) باید از نوع جوش شیاری با جوش گوشۀ دوطرفه باشد. در صورت استفاده از جوش گوشۀ دوطرفه، مقاومت موردنیاز این جوش ها می تواند برابر مقاومت برشی موجود ورق پیوستگی در تماس با جان ستون یا ورق مضاعف در نظر گرفته شود.
6- نسبت پهنا به ضخامت در ورق های پیوستگی با یک لبة مقید، نظیر ورق های پیوستگی ستون های H شکل، نباید از \( \frac{E}{R_y F_y} \) و در ورق های پیوستگی با دو لبة مقید، نظیر ورق های پیوستگی ستون های با مقطع قوطی شکل، نباید از \( 1.49 \frac{E}{R_y F_y} \) بزرگتر باشد.
10-3-3-3-11 وسیلة ستون ها
وسیلة ستون ها باید الزامات بند 12-3-2-1 را تأمین نمایند. وسیلة مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وسیلة غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهر حال مقاومت خمشی موردنیاز وسیلة های غیرمستقیم نباید از \( R_y M_{p \min} / \alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( \frac{\sum R_y M_p}{(\alpha_s H_c)} \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\( M_{p \min} \) = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وسیلة شوندۀ ستون
\( \sum M_p \) = مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقۀ موردنظر
\( R_y \) = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
\( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRD و برابر 1.5 در روش ASD
\( H_c \) = ارتفاع خاص ستون (فاصلۀ خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازی ای، فاصلۀ خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر)
تبصره
درهرحال مقاومت محوری موجود وصلة هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی) نباید از \( R_y F_y b_f t_f / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
Fy = تنش تسلیم مشخصة فوالد ستون
bf = پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
tf = ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
وصلۀ تیرها 12-3-3-3-10
وصلۀ تیرها باید الزامات بند 13-2-3-10 را تأمین نمایند. وصلۀ مستقیم تیرها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلۀ غیرمستقیم تیرها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. در این نوع قلب های خمشی مقاومت های موردنیاز وصلۀ تیرها باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
الف) مقاومت خمشی موردنیاز
مقاومت خمشی موردنیاز وصلۀ تیرها باید براساس لنگر خمشی به دست آمده از پیکرة آزاد شکل 10-3-3-2-10 در محل وصله و با رعایت الزام بند 10-5-4-2-2-10 ب تعیین شود. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز نباید از \( M_p / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
Mp = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شوندۀ تیر
\( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
ب) مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز وصلۀ تیرها باید براساس نیروی برشی به دست آمده از نمودار پیکرة آزاد شکل 10-3-3-2-10 در محل وصله و با رعایت الزام بند 10-5-4-2-2-10 ب تعیین شود. درهرحال این مقاومت برشی موردنیاز نباید از \( 0.75 \times 0.6F_y A_w / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود.
پ) مقاومت محوری موردنیاز
مقاومت محوری موردنیاز وصلۀ تیرها (در صورت وجود) باید براساس تحلیل سازه در برابر ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود.
(STMF) الزامات لرزه ای قاب های خمشی خرپایی ویژه 4-3-3-10
قاب خمشی خرپایی ویژه (STMF) به قابی اطلاق می شود که در آن به جای تیر از خرپا استفاده شده باشد. این قاب در برابر نیروی جانبی زلزله باید بتواند در بخش ویژه ای از خرپا تغییرشکل های فرا ارتجاعی قابل ملاحظه ای را تحمل کند. سایر بخش های خرپا و ستون ها باید عمدتاً ارتجاعی باقی مانده و قادر به تحمل تلاش هایی که با توجه به ظرفیت تسلیم کامل بخش ویژه و با در نظر گرفتن سختی کرنش در آن ها ایجاد می شود، باشند (شکل 1-4-3-3-10).
الزامات عمومی 1-4-3-3-10
الف
طول دهانه خرپا در این قاب ها نباید از 20 متر و ارتفاع کلی آن ها از 1.8 متر بیشتر باشد.
ب
هر خرپای واقع در بین دو ستون این سیستم باید دارای بخش ویژه ای در نیمۀ میانی طول آن باشد. طول این بخش ویژه باید 0.1 تا 0.5 برابر طول دهانه خرپا باشد. نسبت طول به ارتفاع هر چشمۀ خرپا در این بخش نباید از 1.5 بزرگ تر و از 0.67 کوچک تر باشد.
پ
در بخش ویژۀ خرپا، چشمه ها باید از نوع وییراندل یا ضربدری باشند. همچنین در چشمه های مختلف این بخش، ترکیب این دو نوع پیکربندی یا استفاده از انواع دیگر پیکربندی مجاز نیست.
ت
اعضای قطری استفاده شده در پیکربندی ضربدری باید تسمه های نوردشده با مقطع یکسان بوده و در محل عبور از روی هم به یکدیگر متصل شده باشند. مقاومت موردنیاز این اتصال باید 0.25 ظرفیت اسمی کششی عضو قطری در نظر گرفته شود. استفاده از اتصالات پیچی در اعضای قطری این بخش از خرپا مجاز نیست. تحت اثر ترکیبات بارگذاری ثقلی ناشی از بارهای مرده و زنده (با ضرایب بار مربوطه)، مقاومت موردنیاز محوری اعضای قطری بخش ویژه خرپا، نباید از مقدار 0.03FyAg/αs بزرگتر باشد که در آن αs برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD است.
ث
در بخش ویژه خرپا، مقاطع بالایی و پایینی باید یکسان باشند. همچنین وصله بال های بالایی و پایینی در محدودۀ بخش ویژۀ خرپا به علاوۀ یک طول چشمه های مجاور این بخش مجاز نیست.
الزامات تحلیل 2-4-3-3-10
الف) بخش ویژۀ خرپا
مقاومت برشی موردنیاز بخش ویژۀ خرپا باید با استفاده از ترکیبات بارگذاری متعارف محاسبه شود. مقاومت برشی موجود این بخش براساس ضوابط بند 6-4-3-3-10 محاسبه می شود.
ب) سایر بخش های سیستم
مقاومت موردنیاز اعضا و اتصالات سایر بخش های سیستم (شامل ستون ها) باید براساس تعادل بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) که با اثر زلزلة افقی محدود به ظرفیت مورد انتظار برش قائم وسط دهانۀ بخش ویژۀ خرپا (Ecl) ترکیب می شوند، تعیین شود. ظرفیت مورد انتظار برش قائم وسط دهانۀ بخش ویژۀ خرپا براساس ضوابط بند 7-4-3-3-10 محاسبه می شود.
اعضا 3-4-3-3-10
الف
اجزای مقطع ستون ها باید از نوع فشردۀ لرزهای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λh مطابق مقادیر جدول 4-2-3-10 باشند. استفاده از ستون های با مقطع متشکل از چند نمرخ بست دار مجاز نیست.
ب
در بخش ویژه، اجرای مقاطع بال ها و اعضای قائم خرپا باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر ۱۸۰ مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند. در این بخش همچنین نسبت عرض به ضخامت اعضای قطری با تسمه های نوردشده نباید از 2.5 بیشتر باشد.
پ
در بخش ویژه خرپا در صورت استفاده از مقاطع ساخته شده از چند نیم رخ برای بال ها، فاصله انصال های اجزا (فاصله نبشی ها) نباید از \(0.04E_{xy}/(R_yF_y)\) بیشتر باشد. برای شعاع ژیراسیون حداقل هر یک از اجزای متصل شونده است.
ت
در دو انتهای بال های بخش ویژه خرپا طولی معادل دو برابر عمق بال از هر طرف انصال عضو قائم به بال به عنوان ناحیه حفاظت شده در نظر گرفته می شود که باید در آن ها ضوابط بند ۷-۲-۳-۱۰ رعایت گردد. همچنین تمام طول اعضای قائم و قطری بخش ویژه خرپا نیز ناحیه حفاظت شده محسوب می شوند.
جوش های بحرانی لرزه ای 4-4-3-3-10
در قلب های خمشی خرپایی ویژه، جوش های زیر، بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و در مورد آن ها باید ضوابط بند ۶-۱-۳-۳-۱۰ ب رعایت شود:
الف) جوش های شیاری در محل وصله ستون ها
ب) جوش های اتصال ستون به کفستون
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
الزامات مهار جانبی 5-4-3-3-10
مهارهای جانبی باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
الف
در دو انتهای بخش ویژه خرپا هر دو بال بالایی و پایینی باید در مقابل تغییرمکان جانبی مهار شود. مقاومت موردنیاز این مهارها باید برابر مقدار زیر در نظر گرفته شود:
\[P_r = 0.06R_yF_yA_f / \alpha_s\] (1-۴-۳-۳-۱۰)
در رابطه فوق، \(A_f\) مساحت بال بال خرپا است.
ب
در محل اتصال بال های بالایی و پایینی خرپا، ستون های این سیستم باید در مقابل حرکت جانبی مهار شوند. مقاومت موردنیاز این مهار باید برابر مقدار زیر در نظر گرفته شود:
\[P_r = 0.02R_yP_{nc} / \alpha_s\] (2-4-3-3-10)
در رابطه فوق، \(P_{nc}\) مقاومت فشاری اسمی بال خرپا در دو انتها است.
پ
مقاومت موردنیاز مهار جانبی در تأمین سختی موردنیاز خرپا، باید برابر مقدار زیر در نظر گرفته شود:
\[P_r = R_yP_{nc} / \alpha_s\] (3-4-3-3-10)
مقاومت برشی موجود بخش ویژه خرپا 6-4-3-3-10
مقاومت برشی موجود بخش ویژه خرپا برابر ΦVn در روش LRFD و برابر Vn/Ω در روش ASD است که در آن Φ برابر 0.90 و Ω برابر 1.67 بوده و Vn مقاومت برش قائم اسمی بخش ویژه خرپا است که باید برابر مجموع مقادیر زیر در نظر گرفته شود:
الف
مقاومت برشی اسمی بال های خرپا براساس ظرفیت خمشی که می توان مقدار آن را برابر 4Mnc/Lq در نظر گرفت.
ب
مقاومت برشی اسمی اعضای قطری (در صورت وجود) که مقدار آن را می توان برابر (Pnt+0.3Pnc)sinα در نظر گرفت.
تبصره
در بخش ویژه خرپا، مقاومت موردنیاز بال های بالا و پایین نباید از 25% مقاومت برشی موردنیاز این بخش کمتر در نظر گرفته شود. همچنین در بخش ویژه خرپا، مقاومت کششی موجود اعضای قطری که برابر ΦtPn در روش LRFD و Pn/Ωt در روش ASD است (که در آن Φt برابر 0.90 و Ωt برابر 1.67 است)، نباید کمتر از مقاومت کششی موردنیاز این اعضا تحت اثر ترکیبات بارگذاری متعارف باشد.
مقاومت برشی مورد انتظار بخش ویژه خرپا 7-4-3-3-10
مقاومت برشی مورد انتظار قائم بخش ویژه خرپا در وسط آن از رابطه زیر محاسبه می شود:
\[V_{ne} = \frac{3.6R_yM_{nc}}{L} + 0.036E I \frac{L_s}{L} + R_y(P_{nt} + 0.3P_{nc}) \sin\alpha / \alpha_s\] (4-4-3-3-10)
در رابطه 4-4-3-3-10:
E = مدول الاستیسیته فوالد
I = ممان اینرسی مقطع بال در بخش ویژه خرپا
L = طول دهانه خرپا
L_s = طول بخش ویژه خرپا
M_{nc} = مقاومت خمشی اسمی مقطع بال در بخش ویژه خرپا
P_{nc} = مقاومت فشاری اسمی مقطع عضو قطری در بخش ویژه خرپا
P_{nt} = مقاومت کششی اسمی مقطع عضو قطری در بخش ویژه خرپا
α = زاویه عضو قطری با افق در بخش ویژه خرپا
R_y = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فوالد
α_s = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
اتصال اعضای قطری در بخش ویژه خرپا 8-4-3-3-10
در بخش ویژه خرپا، مقاومت موردنیاز اتصالات انتهایی اعضای قطری نباید از \( R_y F_y A_g / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود.
وصله ستون ها 9-4-3-3-10
در قلب های خمشی خرپایی ویژه، وصله ستون ها باید الزامات بند 12-3-2-1 را تأمین نمایند. در این نوع قلب های خمشی، الزامات تکمیلی وصله ستون ها باید مشابه این الزامات در قلب های خمشی ویژه در نظر گرفته شود.
(SCCS) الزامات لرزه ای سیستم کنسولی فوالدی ویژه 5-3-3-10
در این نوع سیستم که متشکل از ستون های کنسولی با رفتار طره ای است، انتظار می رود در برابر نیروی جانبی زلزله تغییرشکل های فرا ارتجاعی محدودی در اثر خمش در پای ستون ها ایجاد شود. در طراحی اعضا و اتصالات این نوع سیستم، علاوه بر الزامات متعارف فصل های 10-1 و 10-2 و نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش 2-10-2، الزامات تکمیلی این بخش نیز باید رعایت شود.
الزامات تحلیل 1-5-3-3-10
در تحلیل این نوع سیستم باربر جانبی لرزه ای رعایت ضابطة اضافی، الزامی نیست.
محدودیت ستون ها 2-5-3-3-10
ستون های این سیستم سازه ای باید دارای شرایط زیر باشند:
الف
اجزای مقاطع ستون ها باید از نوع فشردة لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λh مطابق مقادیر جدول 4-2-10 باشند.
ب
در پای ستون در طولی به اندازة دو برابر بزرگ ترین بعد مقطع، ایجاد هرگونه تغییر در ابعاد و ضخامت اجزای مقطع مجاز نیست. این طول از ستون به عنوان ناحیة حفاظت شده محسوب می گردد و ضوابط بند 7-2-3-10 باید در آن رعایت شود.
مقاومت ستون ها 3-5-3-3-10
در این نوع سیستم باربر جانبی، کلیة ستون ها باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
الف
مقطع ستون علاوه بر ترکیبات بارگذاری متعارف، باید برای ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته نیز طراحی شود.
ب
در ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته، نسبت مقاومت محوری موردنیاز ستون (Pf) به مقاومت تسلیم محوری موجود ستون (Pyc) نباید از 0.15 بیشتر باشد که در آن:
Pf = مقاومت محوری موردنیاز ستون متناسب با روش طراحی موردنظر
Pyc = AgFy/αs = مقاومت تسلیم محوری موجود ستون مطابق رابطه
Ag = سطح مقطع ستون
Fy = تنش تسلیم مشخصة فوالد ستون
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
مهار جانبی ستون ها 4-5-3-3-10
در ارتباط با مهار جانبی ستون ها، الزامات زیر باید تأمین شوند:
الف
کلیه ستون ها باید در انتها و در صورت لزوم در طول خود دارای مهار جانبی باشند به طوری که این مهارهای جانبی بتوانند از تغییرمکان جانبی هر دو بال ستون یا از پیچش کل مقطع به نحو مؤثری جلوگیری نمایند تا از این طریق در تعیین مقاومت خمشی اسمی ستون (M1) حالت حدی کمانش جانبی-پیچشی تعیین کننده نباشد.
ب
مهارهای جانبی ستون ها باید مطابق بند 1-8-2-3-10 الزامات مهارهای جانبی در قاب های خمشی متوسط را تامین نمایند.
پ
در ستون های با مقطع H شکل دارای دو محور تقارن، فاصلة مهارهای جانبی نباید از مقدار زیر بیشتر باشد:
\[L_{bc} = \left[ 0.12 - 0.076 \left( \frac{M_1}{M_2} \right) \right] \frac{r_y E}{R_y F_y}\] (1-5-3-3-10)
که در آن:
M1 = لنگر در محل مهار جانبی
M2 = لنگر در تکیه گاه
r_y = شعاع ژیراسیون مقطع ستون حول محور ضعیف
R_y = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فوالد
E = مدول الاستیسیته فوالد
F_y = تنش تسلیم مشخصة فوالد
تبصره 1
در رابطه 1-5-3-3-10 نسبت M1/M2 باید برای انحنای ساده مثبت و برای انحنای مضاعف منفی در نظر گرفته شود.
تبصره 2
درصورتی که خمش حول محور ضعیف ستون باشد، در طول و انتهای ستون تعبیة مهار جانبی الزامی نیست.
تبصره 3
در ستون های با مقاطع H شکل، درصورتی که طول ستون کوچک تر یا مساوی نصف مقدار به دست آمده از رابطۀ 1-5-3-3-10 باشد، در انتهای ستون تعبیه مهار جانبی الزامی نیست.
ت
در ستون های قوطی شکل نوردشده (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق، فاصلة مهارهای جانبی نباید از مقدار زیر بیشتر باشد:
\[L_{bc} = \left[ 0.17 - 0.1 \left( \frac{M_1}{M_2} \right) \right] \frac{r_y E}{R_y F_y} \geq 0.1 \frac{r_y E}{R_y F_y}\] (2-5-3-3-10)
که در آن:
Lbc = فاصلة مهارهای جانبی
M1 = لنگر در محل مهار جانبی
M2 = لنگر در تکیه گاه
r_y = شعاع ژیراسیون مقطع ستون حول محور ضعیف
R_y = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فوالد
E = مدول الاستیسیتۀ فوالد
Fy = تنش تسلیم مشخصۀ فوالد
تبصره 1
در رابطۀ 2-5-3-3-10، نسبت M1/M2 باید برای انحنای ساده مثبت و برای انحنای مضاعف منفی در نظر گرفته شود.
تبصره 2
در مقاطع قوطی شکل نوردشده (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق، درصورتی که مقطع به صورت مربع شکل باشد، در طول و انتهای ستون، تعبیۀ مهار جانبی الزامی نیست.
تبصره 3
در مقاطع دایره ای شکل، در طول و انتهای ستون، تعبیۀ مهار جانبی الزامی نیست.
تبصره 4
در مقاطع قوطی شکل نوردشده (HSS) و جعبه ای ساخته شده از ورق، درصورتی که طول ستون کوچک تر یا مساوی نصف مقدار به دست آمده از رابطۀ 2-5-3-3-10 باشد، در انتهای ستون، تعبیۀ مهار جانبی الزامی نیست.
جوش های بحرانی لرزه ای 5-5-3-3-10
در این نوع سیستم سازه ای، جوش های زیر، بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و در مورد آن ها باید ضوابط بند ۶-۱-۳-۳-۱۰ را تأمین نماید. همچنین در تکیه گاه ستون ها، کلیۀ عناصر مقاوم در مقابل واژگونی (از قبیل کفستون، شالوده، پدستال و ...) باید در برابر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته طراحی و جزئیات بندی شوند.
وصله ستون ها 7-5-3-3-10
وصله ستون ها باید الزامات بند 12-3-2-1 را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. اگر وصله ستون ها غیرمستقیم باشد، باید الزامات زیر نیز تأمین شوند:
الف
مقاومت های موجود وصله نباید از مقاومت های موردنیاز ستون تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته کمتر باشد.
ب
مقاومت محوری موجود هر جزء وصله نباید از \( R_y F_y b_1 t_1 / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
Fy = تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
Ry = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
b1 = پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
t1 = ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
10-3-4 الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده و دیوارهای برشی فوالدی
10-3-4-1 الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده همگرای معمولی (OCBF)
10-3-4-1-1 الزامات عمومی
قاب های مهاربندی شده همگرای معمولی (OCBF) به قاب هایی گفته می شود که از آن ها انتظار تغییرشکل های فرا ارتجاعی محدودی، بدون کاهش قابل ملاحظه در مقاومت اعضا و اتصالات آن ها، تحت اثر زلزله طرح می رود. پیکربندی مهاربندهای مجاز در این نوع قاب ها شامل مهاربندهای قطری، ضربدری، مهاربندهای به شکل 7 یا 8 و مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه می شوند. همچنین تعبیه سوراخ های متوالی در جان تیرهای دهانه های مهاربندی شده با هر نوع مهاربندی (قطری، ضربدری، 7 یا 8 و چند ردیفی) مجاز نیست. در صورت لزوم به تعبیه سوراخ در جان تیر، اطراف آن باید به نحوی تقویت گردد که مقاومت های موجود در مقطع سوراخ دار از مقاومت های موجود مقطع کامل تیر کوچک تر نباشد. در شکل 1-1-4-3-1-10 چند نمونه از پیکربندی این نوع مهاربندها نشان داده شده است.
10-3-4-1-2 مبانی طراحی
در طراحی اعضا و اتصالات قاب های دارای دهانه های مهاربندی علاوه بر الزامات متعارف فصل های 10-1 و 10-2 و نیز الزامات لرزه ای بخش 2-10-2 باید الزامات لرزه ای این بخش نیز رعایت شود. در این گونه قاب های مهاربندی شده، خروج ازمرکزیت کمتر از عمق تیر مجاز است مشروط بر اینکه در طراحی اعضا لنگرهای ناشی از خروج ازمرکزیت، براساس ترکیبات بارگذاری زلزلة تشدیدیافته \( \Omega_0E \) در نظر گرفته شوند.
تبصره
در قاب های مهاربندی شدة همگرای معمولی، طراحی مهاربندهای قطری و ضربدری به صورت کششی تنها مجاز است.
10-3-4-1-3 الزامات تحلیل
در تحلیل این نوع قاب های مهاربندی شده (به غیراز تیرهای دهانه های مهاربندی شده با مهاربندهای به شکل 7 یا 8 و تیرهای تراز طبقات و ستون های دهانه های مهاربندی در قاب های مهاربندی شدة چند ردیفی) رعایت ضابطۀ اضافی، الزامی نیست.
10-3-4-1-4 الزامات سیستم
10-3-4-1-4-1 مهاربندهای به شکل 7 یا 8
قاب های مهاربندی شده همگرای معمولی با مهاربندهای از نوع 7 یا 8 باید دارای شرایط زیر باشند:
الف
تیرهای دهانه های مهاربندی شده باید در حدفاصل بین دو ستون پیوسته باشند.
ب
تیرهای دهانه های مهاربندی شده و اتصالات آن ها به ستون باید قادر به تحمل نیروهای قائم حاصل از ترکیبات بارگذاری ثقلی بدون حضور مهاربندها باشند.
پ
تیرهای دهانه های مهاربندی شده و اتصالات آن ها به ستون باید قادر به تحمل نیروهای نامتعادل ناشی از زلزله در ترکیب با بارهای ثقلی باشند. برای منظور کردن اثر توزیع نامتعادل نیروهای مهاربندهای کششی و فشاری ناشی از زلزله، مقاومت های موردنیاز تیرهای دهانه های مهاربندی شده باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای ثقلی (با ضرایب بار در حضور زلزله) که با آثار ارزیابی (با ضرایب بار مربوطه) ترکیب می شوند، تعیین شوند. آثار ارزیابی در مهاربند کششی باید برابر کمترین دو مقدار \( R_yF_yA_g/\alpha_s \) و نیروی کششی ناشی از ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته \( \Omega_0E \) و در مهاربند فشاری برابر \( P_n \) در نظر گرفته شود که در آن، \( P_n \) مقاومت فشاری اسمی مهاربند فشاری و مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
ت
تیرهای دهانه مهاربندی شده باید دارای مهار جانبی کافی برای جلوگیری از کمانش جانبی- پیچشی باشند. برای این منظور در محل اتصال مهاربندها به تیر تعبیۀ مهار جانبی الزامی است، مگر آنکه تیر دارای مقاومت خارج از صفحه و سختی کافی برای تأمین پایداری در بین دو انتهای مهارشده، باشد.
10-3-4-1-4-2 مهاربندهای به شکل K
در این نوع قاب های مهاربندی شده استفاده از مهاربندهای به شکل K مجاز نیست.
10-3-4-1-4-3مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه (MT-OCBF)
قاب های مهاربندی شده همگرای معمولی با مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه باید دارای شرایط زیر باشند:
الف
در هر یک از ردیف های مهاربندی، مهاربندها باید به صورت یک جفت کششی- فشاری (قرینه نسبت به محور مرکزی مجموعۀ مهاربندها) مورد استفاده قرار گیرند.
ب
در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی باید عضو افقی (مهار افقی) وجود داشته باشد.
پ
در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی، ستون ها باید در برابر پیچش مهار شوند.
ت
مقاومت موردنیاز اتصال اعضای مهاربندی باید براساس کوچک ترین مقدار از بین ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته 1.5ΩoE و 0.5RpFyAg/αs تعیین شود. مقدار αs برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
ث
مقاومت محوری موردنیاز اعضای افقی در تراز ردیف ها باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته (1.5ΩoE) تعیین شود. در مهاربندهای ضربدری و با رفتار کششی- فشاری این نیروها باید در غیاب مهاربندهای فشاری در نظر گرفته شوند.
ج
مقاومت محوری موردنیاز ستون های نظیر دهانه های مهاربندی باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته (1.5ΩoE) تعیین شود.
تبصره
در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی، نیروی جانبی نامتعادل نباید کمتر از 5% بزرگ ترین مؤلفة افقی مهاربندهای بالا و پایین این ترازها در نظر گرفته شود.
10-3-4-1-5 الزامات اعضا
10-3-4-1-5-1 الزامات عمومی
مقطع اعضای مهاربندی باید از نوع فشردة لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda_h \) مطابق مقادیر جدول 4-2-3-10 باشند.
تبصره
در قاب های مهاربندی شدة همگرای معمولی و با رفتار کششی تنها و با نسبت لاغری بزرگ تر از 200 هیچ گونه محدودیتی برای نسبت پهنا به ضخامت اجزای مقطع مهاربندی وجود ندارد.
10-3-4-1-5-2 محدودیت نسبت لاغری اعضای مهاربندی
مقدار نسبت لاغری (KL/r) مهاربندهای از نوع 7 یا 8 نباید از \( \sqrt{E/F_y} \) بزرگ تر باشد.
10-3-4-1-5-3 تیرها و اتصالات آن ها به ستون ها
مقاومت های موردنیاز تیرهای واقع در دهانه های مهاربندی شده و اتصالات آن ها به ستون باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته (Ω₀E) تعیین شوند.
10-3-4-1-6 اتصالات اعضای مهاربندی
اتصالات اعضا در قلب های مهاربندی شدة همگرای معمولی باید دارای شرایط زیر باشند:
الف
در مهاربندهای چند ردیفی مقاومت موردنیاز اتصال اعضای مهاربندی باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل 1.5 برابر زلزلة تشدیدیافته (1.5Ω₀E) تعیین شود.
ب
در سایر مهاربندها، مقاومت موردنیاز اتصال اعضای مهاربندی باید براساس ترکیبات بارگذاری شامل زلزلة تشدیدیافته (Ω₀E) تعیین شود. در این گونه مهاربندها مقاومت موردنیاز اتصال اعضای مهاربندی لازم نیست از مقادیر زیر بزرگتر در نظر گرفته شود:
\[ R_yF_yA_g / \alpha_s \] در مهاربندهای کششی که در آن مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
کمترین مقدار از بین \( R_yF_yA_g / \alpha_s \) و \( P_n / \alpha_s \) در مهاربندهای فشاری، که در آن مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD بوده و تنش فشاری مورد انتظار ناشی از کمانش، مطابق ضوابط بخش 4-2-10 است با این شرط که در آن به جای \( F_y \) از \( R_yF_y \) استفاده می شود.
در صورت استفاده از سوراخ های بزرگ شده، برابر با نیروی محوری حاصل از ترکیبات بارگذاری متعارف.
10-3-4-1-7 وصله ستون ها
وصله ستون ها باید الزامات بند 12-3-2-1 را تأمین نمایند. درصورتی که وصله ستون ها از نوع مستقیم باشند، در این صورت جوش وصله باید از نوع شیاری با نفوذ کامل باشد. مقاومت خمشی موردنیاز وصله غیرمستقیم باید حداقل برابر \( M_{p min}/\alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها باید حداقل برابر \( \frac{\sum M_p}{(\alpha_s H_c)} \) باشد، که در آن:
Mp min = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شونده ستون
∑ Mp = مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
Hc = ارتفاع خالص ستون (فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
αs = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
تبصره
درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_y F_y b_1 t_1 / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
Fy = تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
b₁ = پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
t₁ = ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
(SCBF) الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه 2-4-3-10
الزامات عمومی 1-2-4-3-10
قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه (SCBF) به قاب هایی گفته می شوند که در آن ها از مهاربندها انتظار می رود تحت اثر بار جانبی زلزله طرح تغییرشکل های فرا ارتجاعی قابل ملاحظه ای تحمل کنند و در آن ها کاهش مقاومت چندانی رخ ندهد. رفتار فرا ارتجاعی موردنظر ممکن است به مرحله بعد از کمانش مهاربند توسعه یابد. ازاین رو پیکربندی و طراحی مهاربندها و اتصالات آن باید چنان باشد که از عهده این تغییرشکل ها برآیند. پیکربندی مهاربندهای مجاز در این نوع قاب ها شامل مهاربندهای قطری، ضربدری، مهاربندهای به شکل ۷ یا ۸ و مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه می باشند. همچنین تعبیه سوراخ های متوالی در جان تیرهای دهانه های مهاربندی شده با هر نوع مهاربندی (قطری، ضربدری، ۷ یا ۸) مجاز نیست. در صورت لزوم به تعبیه سوراخ در جان تیر، اطراف آن باید به نحوی تقویت گردد که مقاومت های موجود در مقطع سوراخ دار از مقاومت های موجود مقطع کامل تیر کمتر نباشد.
مبانی طراحی 2-2-4-3-10
در طراحی اعضا و اتصالات قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه علاوه بر الزامات متعارف فصل های ۱-۱۰ و ۲-۱۰ و نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش ۲-۱۰ باید الزامات لرزه ای این بخش نیز رعایت شود. در این گونه مهاربندها خروج ازمرکزیت کمتر از عمق تیر مجاز است مشروط بر اینکه برآیند نیروهای اعضا و اتصالات در طراحی لحاظ شوند و منبع مورد انتظار ظرفیت تغییرشکل غیر الاستیک تغییر نکند.
الزامات تحلیل 3-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه مقاومت های موردنیاز تیرها، ستون ها و اتصالات آن ها باید تعیین شوند. برای این منظور این مقاومت های موردنیاز (Et) براساس نیروی زلزله محدود به ظرفیت نباید از نیروهای ناشی از تحلیل های زیر کوچک تر در نظر گرفته شوند:
تحلیلی که در آن فرض می شود نیروی مهاربندی های کششی برابر RyFyAg/αs و نیروی مهاربندی های فشاری برابر 1.14FcreAg/αs است.
الزامات سیستم 4-2-4-3-10
توزیع نیروی جانبی 1-4-2-4-3-10
در هر طبقه و در امتداد هر محور، مهاربندها باید طوری در نظر گرفته شوند که در هر راستای بارگذاری حداقل ۳۰ درصد و حداکثر ۷۰ درصد نیروی جانبی سهم آن محور در کشش تحمل شود، مگر آن که مهاربندهای فشاری دارای مقاومتی بیشتر از آنچه تحلیل سازه برای ترکیبات بار شامل زلزله تشدیدیافته نشان می دهد، باشند. منظور از محور مهاربندی در این بند، یک یا چند محور مهاربندی شده مستقیم موازی است که به فاصله ای کمتر از ۱۰ درصد بُعد ساختمان در پلان، در جهت عمود بر محور، از یکدیگر قرار گرفته باشند.
در مواقعی که در یک محور مهاربندی، مهاربندهای قطری در یک دهانه نباشند، مقاومت های موردنیاز دیافراگم، جمع کننده ها و اجزای تشکیل دهنده سیستم کف باید طوری در نظر گرفته شوند که مطابق الزامات بند ۳-۲-۴-۳-۱، نیروهای ناشی از رفتار فرا کمانشی مهاربندها بتوانند بین دهانه های مهاربندی شده منتقل شوند. مقاومت های موردنیاز جمع کننده الزامی نیست از مقاومت موردنیاز به دست آمده از تحلیل شامل نیروی زلزله تشدیدیافته (ΩE) که در آن کلیه مهاربندهای فشاری از مدل حذف شده اند، بزرگ تر در نظر گرفته شود. همچنین مقاومت موردنیاز جمع کننده ها نمی تواند از مقدار به دست آمده از ترکیبات بارگذاری متعارف کمتر در نظر گرفته شود.
2-4-2-4-3-10 مهاربندهای به شکل ۷ یا ۸
قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه با مهاربندهای از نوع ۷ یا ۸ باید دارای شرایط زیر باشند:
الف) تیرهای واقع در دهانه های مهاربندی شده باید در حد فاصل بین دو ستون پیوسته باشند.
ب) تیرهای واقع در دهانه های مهاربندی شده باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر λps مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
ب) تیرهای دهانه های مهاربندی شده باید دارای مهار جانبی کافی برای جلوگیری از کمانش جانبی بیشتری باشند. برای این منظور در محل اتصال مهاربندها به تیر تعبیه مهار جانبی الزامی است، مگر آنکه تیر دارای مقاومت خارج از صفحه و سختی کافی برای تأمین پایداری در بین دو انتهای مهارشده باشد.
3-4-2-4-3-10 مهاربندهای به شکل K
در این نوع قاب های مهاربندی شده استفاده از مهاربندهای به شکل K مجاز نیست.
مهاربندهای دارای رفتار کششی تنها 4-4-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه طراحی مهاربندی ها به صورت کششی تنها مجاز نیست.
مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه (MT-SCBF) 5-4-2-4-3-10
قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه با مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه باید دارای شرایط زیر باشند:
الف) در هر یک از ردیف های مهاربندی، مهاربندها باید به صورت یک جفت کششی-فشاری (قرینه نسبت به محور مرکزی دهانه مهاربندی) مورد استفاده قرار گیرند.
ب) اعضای افقی واقع در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
۱- در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی باید عضو افقی وجود داشته باشد.
۲- اعضای افقی که توسط مهاربندهای به شکل ۷ یا ۸ قطع می شوند، باید الزامات بخش ۲-۴-۲-۴-۳-۱ را تأمین نمایند. درصورتی که کمانش مهاربندها در خارج از صفحه قاب باشد، در بررسی لزوم یا عدم لزوم به تأمین مهارهای جانبی در طول عضو افقی، لنگرهای پیچشی ناشی از کمانش مهاربند باید در نظر گرفته شود. مقدار لنگر پیچشی ناشی از کمانش مهاربند از طریق رابطه Mp/αs تعیین می شود که در آن Mp لنگر پلاستیک مقطع عضو مهاربندی و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است، ولی لازم نیست از مقاومت خمشی موجود اتصال عضو مهاربندی بزرگ تر در نظر گرفته شود.
ب) ستون های واقع در دهانه های مهاربندی باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
۱- در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی، ستون ها باید در برابر پیچش مهار شوند.
۲- ستون ها باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر نیروهای ناشی از کمانش مهاربند باشند. برای تعیین این نیروها، لنگر خمشی عضو مهاربندی باید برابر Mp/αs در نظر گرفته شود که در آن Mp لنگر پلاستیک مقطع عضو مهاربندی نسبت به محور کمانش و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است؛ ولی لازم نیست از مقاومت خمشی موجود اتصال عضو مهاربندی نسبت به محور کمانش عضو مهاربندی بزرگ تر در نظر گرفته شود.
۳- در کلیه ترکیبات بارگذاری در طراحی ستون هایی که تحت اثر بار محوری فشاری قرار دارند، باید آثار مرتبه دوم و نیز آثار ناشی از نواقص هندسی اولیه لحاظ شود. برای این منظور به عنوان یک حداقل باید در تراز هریک از ردیف های مهاربندی و در خارج از صفحه مهاربندی یک بار جانبی فرضی به میزان ۰.۰۰۶ برابر مؤلفه قائم نیروی فشاری مهاربند در گره موردنظر اعمال شود. در کلیه حالت ها مقدار ضریب B1 (ضریب تشدید برای در نظر گرفتن اثر P-δ) لازم نیست از ۲ بزرگ تر در نظر گرفته شود.
ت) در تراز هر یک از ردیف های مهاربندی مقدار تغییرمکان جانبی نسبی ضمن رعایت الزامات مبحث ششم مقررات ملی ساختمان نباید از ۲ درصد ارتفاع ردیف مهاربندی بیشتر باشد.
الزامات اعضا 5-2-4-3-10
الزامات عمومی 1-5-2-4-3-10
مقاطع ستون ها، تیرها و اعضای مهاربندی باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر λhd مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند. همچنین در مهاربندهای چند ردیفی در یک طبقه، مقاطع تیرهای واقع در تراز ردیف های مهاربندی باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر λmd مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
اعضای مهاربندی 2-5-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه، اعضای مهاربندی باید دارای شرایط زیر باشند:
الف) مقدار نسبت لاغری (KL/r) عضو مهاربندی نباید از ۲۰۰ بزرگ تر باشد.
ب) در مهاربندهای ساخته شده از دو یا چند نیمه، در طول عضو مهاربندی فاصله اتصال دهنده (بست ها یا لقمه ها) باید طوری باشد که نسبت لاغری حداقل (a/ri) اجزای تشکیل دهنده مقطع مهاربندی از ۰.۴ نسبت لاغری تعیین کننده عضو ساخته شده بیشتر نباشد. که در آن:
- a - فاصله مرکز تا مرکز اتصال دهنده ها (بست ها یا لقمه ها)
- ri - شعاع ژیراسیون حداقل هر یک از نیمه های تشکیل دهنده مقطع عضو مهاربندی
مجموع مقاومت های برشی موجود اتصال دهنده ها در طول عضو باید مساوی یا بزرگ تر از مقاومت کششی موجود هر یک از نیمه ها باشد. در این محاسبه در مهاربندهای ۷ یا ۸ و قطری طول عضو مهاربندی برابر طول کل مهاربند و در مهاربندهای ضربدری برابر نصف طول کل مهاربندی در نظر گرفته می شود. فاصله اتصال دهنده ها باید یکنواخت بوده و تعداد آن ها در طول عضو مهاربندی حداقل دو عدد باشد. اتصال دهنده ها نباید در داخل یک چهارم طول خالص عضو مهاربندی که در وسط مهاربند قرار می گیرد، باشد. اگر کمانش عضو مهاربندی طوری باشد که موجب ایجاد برش در اتصال دهنده ها نشود، در این صورت در طراحی اتصال دهنده ها می توان این الزامات را نادیده گرفت.
ب) مقدار سطح مقطع خالص مؤثر عضو مهاربندی نباید از سطح مقطع کلی آن کمتر باشد. در مواقعی که در عضو مهاربندی از قطعات تقویتی (ورق یا نیمه) استفاده می شود، الزامات زیر باید تأمین شوند:
- تنش تسلیم قطعات تقویتی باید حداقل برابر تنش تسلیم عضو مهاربندی باشد.
- اتصالات قطعات تقویتی به عضو مهاربندی باید دارای مقاومت موجود کافی برای توسعه مقاومت مورد انتظار قطعات تقویتی در هر طرف مقطع کاهش یافته باشد.
نواحی حفاظت شده 3-5-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه، مطابق شکل ۱-۲-۴-۳-۱۰، نواحی حفاظت شده که باید الزامات بخش ۱۷-۲-۳-۱۰ را تأمین نمایند، شامل موارد زیر است:
الف) برای مهاربندها یک چهارم طول در قسمت میانی عضو و در دو انتها فاصله ای به طول عمق مقطع عضو در صفحه کمانش از بر اتصال عضو مهاربندی به سمت داخل عضو
ب) اجزای اتصال مهاربندها به تیرها و ستون ها
تبصره: به کارگیری اجزای موردنیاز طراحی (از قبیل بست ها، لقمه ها، ورق های تقویتی و وسایل اتصال آن ها) در نواحی حفاظت شده با رعایت الزامات بخش ۱۷-۲-۳-۱۰ بلامانع است.
شکل ۱-۲-۴-۳-۱۰: نواحی حفاظت شده در مهاربندهای همگرای ویژه
اتصالات 6-2-4-3-10
جوش های بحرانی لرزه ای 1-6-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه جوش های زیر به عنوان جوش بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند ۱-۲-۴-۳-۱۰ را برآورده نمایند:
الف) جوش شیاری در وصله ستون ها
ب) جوش های اتصال ستون به کف ستون.
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
ب) جوش های اتصال تیر به ستون مطابق با شرایط الزامات بند ۲-۴-۳-۲-۶-۳-۴-۳-۱۰
اتصال تیر به ستون 2-6-2-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده همگرای ویژه اگر اتصال ورق گاست (ورق اتصال) هم به تیر و هم به ستون صورت گیرد، در این صورت اتصال تیر به ستون باید مطابق یکی از حالت های زیر باشد:
الف) پیکربندی اتصال مطابق ضوابط بند ۲-۱-۹-۲-۱۰ الف به صورت یک اتصال ساده (مفصلی) باشد به نحوی که حداقل ۰.۰۲۵ رادیان قابلیت دوران داشته باشد. در شکل ۲-۲-۴-۳-۱۰ چند نمونه از پیکربندی های متداول اتصال مفصلی تیر به ستون که این الزام قابلیت دوران را تأمین می نمایند، نشان داده شده است.
ب) پیکربندی اتصال به صورت یک اتصال گیردار باشد و مقاومت خمشی موردنیاز اتصال که باید همراه با مقاومت های موردنیاز اتصال مهاربندها در نظر گرفته شود، حداقل برابر کوچک ترین دو مقدار زیر باشد:
- حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار تیر برابر αs Ry Mp که در آن Mp لنگر پلاستیک مقطع تیر، Ry برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
- مجموع حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار ستون های بالا و پایین اتصال برابر ۱.۱ Ry Fy Z / αs که در آن Z برابر اساس مقطع پلاستیک مقطع ستون، Ry برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون و Fy برابر تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون است.
ب) اتصال تیر به ستون به صورت یک اتصال صلب خمشی مطابق الزامات اتصالات گیردار در قاب های خمشی معمولی طراحی شود.
شکل 3-2-4-1: پیکربندی های قابل قبول اتصال مفصلی تیر به ستون در قاب های مهاربندی شده با مهاربندی های همگرای ویژه
اتصال اعضای مهاربندی 3-6-2-4-3-10
مقاومت های موردنیاز کششی، فشاری و خمشی اتصال اعضای مهاربندی که باید به طور مجزا در نظر گرفته شوند، به شرح زیر هستند:
الف) مقاومت کششی موردنیاز
مقاومت کششی موردنیاز اتصالات اعضای مهاربندی باید حداقل برابر Ry Fy Ag در نظر گرفته شود، که در آن:
- Ry - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد اعضای مهاربندی
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد اعضای مهاربندی
- Ag - سطح مقطع کلی عضو مهاربندی
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
تبصره: در اتصالات پیچی مطابق الزامات عمومی در صورت استفاده از سوراخ های بزرگ شده در یک الیه از اجزاء اتصال باید از نوع لغزش بحرانی باشد و مقاومت موردنیاز نظیر حالت حدی لغزش بحرانی لازم نیست از مقاومت موردنیاز به دست آمده از ترکیبات مختلف بارگذاری شامل نیروی زلزله تشدیدیافته (QE) بزرگ تر در نظر گرفته شود.
ب) مقاومت فشاری موردنیاز
مقاومت فشاری موردنیاز اتصالات اعضای مهاربندی باید حداقل برابر کوچک ترین مقدار از بین Ry Fy Ag / αs و ۱.۱۴ Fcre Ag / αs در نظر گرفته شود که در آن:
- Ry - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد اعضای مهاربندی
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد اعضای مهاربندی
- Ag - سطح مقطع کلی عضو مهاربندی
- Fcre - تنش فشاری مورد انتظار ناشی از کمانش مطابق ضوابط بخش ۴-۲-۱۰ با این شرط که در آن به جای Fy از Ry Fy استفاده شده باشد.
ب) مقاومت خمشی موردنیاز
اتصال اعضای مهاربندی باید دارای مقاومت خمشی موردنیاز حداقل برابر Mp / αs باشد که در آن، Mp لنگر خمشی پلاستیک مقطع عضو مهاربندی حول محور کمانش بحرانی مقطع است. در صورت حاکم بودن کمانش خارج از صفحه مهاربندی و تأمین شرایط مناسب سازگاری ورق اتصال با کمانش خارج از صفحه، نظیر تأمین فاصله حداقل ۲t مطابق شکل ۳-۲-۴-۳-۱۰ بین انتهای مهاربند تا خط آزاد خمش، لزومی به در نظر گرفتن مقاومت خمشی موردنیاز نیست.
شکل ۳-۲-۴-۳-۱۰: سازگاری ورق اتصال (ورق گاست) با کمانش خارج از صفحه عضو مهاربندی
(ت) ورق اتصال مهاربندی
برای کمانش خارج از صفحه اعضای مهاربندی، جوش های متصل به تیر و ستون ورق اتصال باید دارای مقاومت برشی موجود حداقل برابر ۰.۶ Ry Fy tp L / αs باشند که در آن:
- Ry - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ورق اتصال
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد ورق اتصال
- tp - ضخامت ورق اتصال
- L - طول متصل به تیر ورق اتصال برای جوش متصل به تیر و طول متصل به ستون برای جوش متصل به ستون ورق اتصال
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
تبصره: در صورت تأمین فاصله ۲t (مطابق شکل ۳-۲-۴-۳-۱۰)، به جای استفاده از الزام فوق این جوش ها می توانند براساس بزرگ ترین مقدار به دست آمده از حالت های زیر طراحی شوند:
- نیروهای ایجادشده در لبه های ورق اتصال ناشی از مقاومت فشاری موردنیاز اتصال عضو مهاربندی (مطابق بند ب)
- نیروهای ایجادشده در لبه های ورق اتصال ناشی از ۰.۳ برابر مقاومت فشاری موردنیاز اتصال عضو مهاربندی در ترکیب با اثر مقاومت خمشی مورد انتظار ورق اتصال نسبت به محور ضعیف آن در محل خط آزاد خمش
وصله ستون ها 7-2-4-3-10
وصله ستون ها باید الزامات بند ۱۲-۲-۳-۱۰ را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصله غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از Mp min / αs و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از (∑Mp) / (αs Hc) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- Mp min - لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شونده ستون
- ∑Mp - مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و برابر ۱.۵ در روش ASD
- Hc - ارتفاع خالص ستون (فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از Ry Fy bi ti / αs کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- Ry - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- bi - پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
- ti - ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
(EBF) الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده واگرا 3-4-3-10
الزامات عمومی 1-3-4-3-10
قاب های مهاربندی شده واگرا (EBF) قاب هایی هستند که در آن ها در دهانه مهاربندی یک انتهای مهاربندها با فاصله نسبتاً کمی از یکدیگر روی محور طولی تیر یا با فاصله نسبتاً کمی از گره اتصال تیر به ستون، به تیر متصل می شوند و موجب تشکیل تیر پیوند که تحت اثر برش و خمش قرار می گیرد، می شود. به ناحیه ای که بین نقاط تلاقی محورهای دو عضو قطری مهاربندی روی تیر تشکیل می شود تیر پیوند میانی و به فاصله ای که بین نقطه تلاقی محور عضو مهاربندی تا گره اتصال تیر به ستون قرار دارد، تیر پیوند کناری گفته می شود. در این نوع قاب ها ظرفیت تغییرشکل غیر الاستیک سیستم مهاربندی عمدتاً از طریق تسلیم برشی یا خمشی تیر پیوند تأمین می شود.
در این نوع قاب های مهاربندی شده تعبیه سوراخ در جان تیرهای پیوند مجاز نیست. همچنین توصیه می شود در جان تیر خارج از ناحیه تیر پیوند سوراخی تعبیه نشود. در صورت لزوم به تعبیه سوراخ در جان تیر خارج از ناحیه تیر پیوند، اطراف آن باید به نحوی تقویت گردد که مقاومت های موجود (مقاومت های طراحی در LRFD و مقاومت های مجاز در ASD) در مقطع سوراخ دار از مقاومت های موجود مقطع کامل تیر کمتر نباشد.
در شکل ۱-۳-۴-۳-۱۰ چند نمونه از قاب های مهاربندی شده واگرا و اجزای کلیدی تشکیل دهنده آن نشان داده شده است.
شکل۱-۳-۴-۳-۱۰: چند نمونه متداول از قاب های مهاربندی شده واگرا
- a = تیر پیوند
- b = تیر خارج از ناحیه تیر پیوند
- c = عضو مهاربندی
- d = ستون
مبانی طراحی 2-3-4-3-10
در طراحی اعضا و اتصالات قاب های مهاربندی شده واگرا علاوه بر الزامات متعارف فصل های ۱-۱۰ و ۲-۱۰ و نیز الزامات لرزه ای عمومی بخش ۲-۱۰ باید الزامات لرزه ای این بخش نیز رعایت شود. در این گونه مهاربندها خروج ازمرکزیت کمتر از عمق تیر در اتصال مهاربند به تیر و در خارج از ناحیه تیر پیوند مجاز است، مشروط بر اینکه آثار این خروج از مرکزیت در طراحی اعضا و اتصالات لحاظ شوند و این خروج از مرکزیت منبع مورد انتظار ظرفیت تغییرشکل فراارتجاعی سیستم را تغییر ندهد.
الزامات تحلیل 3-3-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده واگرا مقاومت موردنیاز اعضای مهاربندی و اتصالات آن ها، ستون ها و تیرهای خارج از ناحیه تیر پیوند باید براساس نیروی زلزله محدود به ظرفیت (E6) که در تیرهای پیوند ایجاد می گردد، تعیین شوند. برای این منظور این مقاومت های موردنیاز باید براساس تحلیلی که تحت اثر بارهای ثقلی ضرایبی (که در حضور نیروی زلزله مورد استفاده قرار می گیرند) و اثرات لرزه ای که موجب ایجاد برشی برابر Vn/αs در تیرهای پیوند با مقطع I شکل و ۱.۲۵ Ry Vn/αs در تیرهای پیوند با مقطع جعبه ای شکل و نیروهای نظیر آن ها در دو انتهای تیر پیوند می شود، با رعایت استثنائات زیر، تعیین شود؛ که در آن Vn مقاومت برشی اسمی تیر پیوند مطابق ضوابط بخش ۲-۵-۳-۴-۳-۱۰، Ry نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر پیوند و αs برابر ۱.۰ در LRFD و برابر ۱.۵ در ASD است.
استثناها:
- در طراحی تیرهای خارج از ناحیه تیر پیوند می توان اثرات لرزه ای ناشی از نیروی برشی و لنگر خمشی مذکور را با ضریب ۰.۸۸ کاهش داد.
- در تحلیل مذکور می توان از لنگرهای خمشی ناشی از تغییرمکان جانبی نسبی طبقه صرف نظر نمود. درصورتی که ستون در فاصله بین دو انتهای خود تحت اثر نیروی جانبی قرار بگیرد، در تعیین مقاومت های موردنیاز مذکور باید آثار لنگر خمشی ناشی از این نیروی جانبی در نظر گرفته شود.
الزامات سیستم 4-3-4-3-10
دوران تیر پیوند 1-4-3-4-3-10
دوران پلاستیک تیر پیوند نسبت به ناحیه خارج از آن (γp)، نباید از مقادیر زیر بیشتر باشد:
الف) ۰.۰۸ رادیان برای حالتی که طول تیر پیوند مساوی یا کمتر از ۱.۶ Mp/Vp باشد.
ب) ۰.۰۲ رادیان برای حالتی که طول تیر پیوند مساوی یا بزرگ تر از ۲.۶ Mp/Vp باشد.
که در آن:
- Vp = برش پلاستیک مقطع تیر پیوند
- Mp = لنگر پلاستیک مقطع تیر پیوند
تبصره ۱: در صورتی که مقدار طول تیر پیوند بین دو مقدار ۱.۶ Mp/Vp و ۲.۶ Mp/Vp باشد، برای تعیین مقدار مجاز دوران پلاستیک تیر پیوند می توان از درون یابی خطی استفاده نمود.
تبصره ۲: دوران پلاستیک تیر پیوند نسبت به ناحیه خارج از آن (γp) باید براساس تغییرمکان جانبی نسبی پلاستیک طبقه (Δp) محاسبه شود. به تغییرمکان جانبی نسبی طبقه (Δm) منهای تغییرمکان جانبی نسبی الاستیک آن، تغییرمکان جانبی نسبی پلاستیک طبقه گفته می شود. دوران پلاستیک تیر پیوند می تواند براساس روابط مندرج در شکل ۲-۳-۴-۳-۱۰ تعیین شود.
\[ \gamma_p = \left( \frac{L}{eH} \right) \Delta_p \]
\[ \gamma_p = \left( \frac{L}{eh} \right) \Delta_p \]
\[ \gamma_p = \left( \frac{L}{2eH} \right) \Delta_p \]
شکل ۲-۳-۴-۳-۱۰: دوران پلاستیک تیر پیوند نسبت به ناحیه خارج از آن (γp)
مهار جانبی تیر پیوند 2-4-3-4-3-10
در دو انتهای تیر پیوند میانی و انتهای منتهی به مهاربند تیر پیوند کناری با مقطع I شکل در بال های فوقانی و تحتانی باید مهارهای جانبی تعبیه شود. مهارهای جانبی باید دارای مقاومت موجود و سختی کافی مطابق ضوابطی که در بند ۲-۸-۲-۳-۱۰ برای مکان های مورد انتظار مفصل پلاستیک الزام شده است، باشند.
الزامات اعضا 5-3-4-3-10
الزامات عمومی 1-5-3-4-3-10
الف) مقاطع اعضای مهاربندی باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λmp مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
ب) مقاطع ستون های نظیر دهانه های مهاربندی باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λhd مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
پ) تیر (یا تیرهای) خارج از ناحیه تیر پیوند، اگر دارای مقطع متفاوت با مقطع تیر پیوند باشند، باید دارای مقطع از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λmd مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
تبصره: اگر تیر خارج از ناحیه پیوند دارای مقطع یکسان با مقطع تیر پیوند باشد، در این صورت مقاومت های موجود آن باید برابر مقاومت های مورد انتظارش در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، در تعیین مقاومت های موجود تیر خارج از ناحیه پیوند به جای Fy می توان از RyFy استفاده کرد که در آن، Ry برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر و Fy برابر تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر است.
الزامات تیر پیوند 2-5-3-4-3-10
الف) محدودیت ها
- مقطع تیر پیوند باید از نوع I شکل (نوردیده یا ساخته شده از ورق) یا از نوع قوطی شکل ساخته شده از ورق باشد. استفاده از مقاطع قوطی شکل نوردیده برای تیر پیوند مجاز نیست.
- تیرهای پیوند باید دارای مقطع از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λpd مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
- جان (یا جان ها) باید از یک ورق تک بدون هرگونه ورق مضاعف متصل به آن در نظر گرفته شود و در آن نباید هیچ گونه بازشویی ایجاد شود.
- در تیرهای پیوند ساخته شده از ورق، اتصال جان (یا جان ها) به بال تیر باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد.
- تیرهای پیوند با مقطع قوطی شکل ساخته شده از ورق باید دارای شرایط Ix / Iy > ۰.۶۷ باشند که در آن Ix ممان اینرسی مقطع تیر پیوند حول محور مرکزی در امتداد جان های مقطع و Iy ممان اینرسی مقطع تیر پیوند حول محور مرکزی عمود بر امتداد جان های مقطع است.
استثنا: برای تیرهای پیوند دارای مقطع I شکل و با طول e ≤ ۱.۶ Mp/Vp، بال های مقطع می توانند از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λps مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند. همچنین برای تیرهای پیوند دارای مقطع قوطی شکل و با طول e ≤ ۱.۶ Mp/Vp، جان های مقطع می توانند از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت حداکثر نسبت پهنا به ضخامت برابر λmax مطابق مقادیر جدول ۴-۲-۳-۱۰ باشند.
ب) مقاومت برشی اسمی تیر پیوند
مقاومت برشی موجود تیر پیوند (مقاومت برشی طراحی φv Vn در LRFD) و مقاومت برشی مجاز (Vn/Ωv در ASD) باید برابر کوچک ترین مقدار محاسبه شده براساس حالت های حدی تسلیم برشی در جان مقطع و تسلیم خمشی در دو انتهای تیر پیوند در مقطع کلی در نظر گرفته شود که در آن، ضریب کاهش مقاومت φv برابر ۰.۹، ضریب اطمینان Ωv برابر ۱.۶۷ و مقاومت برشی اسمی تیر پیوند Vn است که باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
- براساس تسلیم برشی در جان مقطع \[ V_n = V_p \quad (1-3-4-3-10) \]
- براساس تسلیم خمشی در مقطع کلی \[ V_n = \frac{2M_p}{e} \quad (2-3-4-3-10) \]
در روابط فوق:
\[ V_p = \begin{cases} 0.6F_y A_{w} & \alpha_s P_r / P_y \leq 0.15 \\ 0.6F_y A_{w} \sqrt{1 - (\alpha_s P_r / P_y)^2} & \alpha_s P_r / P_y > 0.15 \end{cases} \]
\[ M_p = \begin{cases} F_y Z & \alpha_s P_r / P_y \leq 0.15 \\ F_y Z \left(1 - \frac{\alpha_s P_r}{P_y}\right) & \alpha_s P_r / P_y > 0.15 \end{cases} \]
- Pr - مقاومت محوری موردنیاز تیر پیوند براساس ترکیبات بارگذاری متعارف. درواقع منظور از Pr همان Pu در طراحی به روش LRFD و Pa در طراحی به روش ASD است.
- Py - مقاومت تسلیم محوری تیر پیوند برابر Fy Ag
- Aw - مساحت جان مقطع تیر پیوند برابر (d-2tf)tw برای مقاطع I شکل (نوردشده یا ساخته شده از ورق) و برابر ۲(d-2tf)tw برای مقاطع قوطی شکل ساخته شده از ورق، که در آن tf ضخامت بال، tw ضخامت جان و d عمق کلی مقطع I شکل است.
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر پیوند
- Z - اساس مقطع پلاستیک تیر پیوند
- e - طول تیر پیوند که برابر است با فاصله بین اتصال دو انتهای مهاربند در روی بال تیر یا فاصله بین اتصال انتهای مهاربندی در روی بال تیر تا بر ستون
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
ب) طول تیر پیوند
تیرهای پیوندی که دارای شرط αs Pr / Py > ۰.۱۵ هستند، باید محدودیت زیر را برآورده نمایند:
\[ e \leq \frac{1.6 M_p}{V_p} \quad \text{در صورتی که} \quad \rho' = \frac{P_r}{P_y} \frac{V_r}{V_y} \leq 0.5 \quad \text{باشد} \]
\[ e \leq \frac{1.6 M_p}{V_p} (2 - \rho') \quad \text{در صورتی که} \quad \rho' > 0.5 \quad \text{باشد} \]
در روابط فوق:
- ρ′ = [Pr/Py] [Vr/Vy] (۷-۳-۴-۳-۱۰)
- Vp - برش پلاستیک مقطع تیر پیوند مطابق رابطه ۳-۳-۴-۳-۱۰
- Mp - لنگر پلاستیک مقطع تیر پیوند مطابق رابطه ۴-۳-۴-۳-۱۰
- Vr - مقاومت برشی موردنیاز تیر پیوند براساس ترکیبات بارگذاری متعارف. درواقع منظور از Vr همان Vu در طراحی به روش LRFD و Va در طراحی به روش ASD است.
- Vy - مقاومت تسلیم برشی تیر پیوند برابر ۰.۶ Fy Aw
- Aw - مساحت جان مقطع تیر پیوند برابر (d-2tf)tw برای مقاطع I شکل (نوردشده یا ساخته شده از ورق) و برابر ۲(d-2tf)tw برای مقاطع قوطی شکل ساخته شده از ورق، که در آن tf ضخامت بال، tw ضخامت جان و d عمق کلی مقطع I شکل است.
- Pr - مقاومت محوری موردنیاز تیر پیوند براساس ترکیبات بارگذاری متعارف. درواقع منظور از Pr همان Pu در طراحی به روش LRFD و Pa در طراحی به روش ASD است که براساس یک مدل تحلیلی واقعی به دست می آید.
- Py - مقاومت تسلیم محوری تیر پیوند برابر Fy Ag
- Ag - سطح مقطع کلی مقطع تیر پیوند
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر پیوند
- e - طول تیر پیوند که برابر است با فاصله بین اتصال دو انتهای مهاربند در روی بال تیر یا فاصله بین اتصال انتهای مهاربندی در روی بال تیر تا بر ستون
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
تبصره: برای تیرهای پیوندی که دارای شرایط αs Pr / Py ≤ ۰.۱۵ هستند، هیچ محدودیتی برای طول تیر پیوند وجود ندارد، لیکن به منظور تأمین الزامات بند ۴-۳-۴-۳-۱۰ ممکن است به تیرهای پیوندی با طول کوتاه تر نیاز باشد.
ث) سخت کننده تیرهای پیوند
تیرهای پیوند باید با سخت کننده در محل اتصال انتهای مهاربند به تیر و نیز تعدادی سخت کننده میانی در طول تیر پیوند تقویت شوند. مشخصات این سخت کننده ها باید براساس ضوابط بندهای زیر در نظر گرفته شوند:
1- سخت کننده های تیرهای پیوند با مقطع I شکل
تیرهای پیوند باید با سخت کننده در محل اتصال انتهای مهاربند به تیر تقویت شوند. این سخت کننده ها باید به صورت یک جفت در دو طرف جان و در تمام ارتفاع آن تعبیه گردند. پهنای هریک از این سخت کننده ها نباید از (bf - tw)/۲ و ضخامت آن ها نباید از ۰.۷۵tw یا ۱۰ میلی متر (هرکدام بزرگ تر باشد)، کمتر انتخاب شود که در آن، bf پهنای بال تیر پیوند و tw ضخامت جان مقطع تیر پیوند است.
در شرایط زیر تیر پیوند باید دارای سخت کننده های میانی نیز باشد:
- در مواردی که طول تیر پیوند کوچک تر یا مساوی ۱.۶ Mp/Vp باشد. در این گونه موارد فاصله سخت کننده های میانی نباید بیشتر از ۳۰tw - d/۵ برای تیرهای پیوند با زاویه دوران ۰.۰۸ رادیان و ۵۲tw - d/۵ برای تیرهای پیوند با زاویه دوران ۰.۰۲ رادیان در نظر گرفته شود. برای تعیین فاصله سخت کننده های میانی در تیرهای پیوند با زاویه دوران بین دو مقدار ۰.۰۸ و ۰.۰۲ رادیان می توان از درون یابی خطی استفاده نمود.
- در مواردی که طول تیر پیوند در محدوده ۱.۶ Mp/Vp < e ≤ ۲.۶ Mp/Vp باشد، تعبیه یک سخت کننده میانی به فاصله ۱.۵bf در هر یک از دو انتهای تیر پیوند الزامی است. در مواردی که طول تیر پیوند بزرگ تر از ۵ Mp/Vp باشد، تعبیه سخت کننده های میانی در طول تیر پیوند الزامی نیست.
- در مواردی که طول تیر پیوند در محدوده ۲.۶ Mp/Vp < e ≤ ۵ Mp/Vp باشد، تعبیه سخت کننده های میانی باید الزامات هر دو شرط سخت کننده های میانی باشد. در این گونه موارد سخت کننده های میانی باید الزامات هر دو شرط (۱) و (۲) در فوق را تأمین نمایند.
- سخت کننده های موردنیاز برای شرایط (۱) تا (۳) در فوق، باید در تمام ارتفاع تیر پیوند تعبیه شوند. این سخت کننده ها در تیرهای با ارتفاع ۶۵۰ میلی متر و بیشتر باید به صورت جفت و در دو سمت جان تعبیه شوند. در تیرهای با ارتفاع کمتر از ۶۵۰ میلی متر می توان این سخت کننده ها را به صورت تکی و در یک سمت جان تیر پیوند تعبیه نمود. پهنای هریک از سخت کننده های میانی نباید از (bf - tw)/۲ و ضخامت آن ها نباید از tw یا ۱۰ میلی متر (هرکدام بزرگ تر باشد)، کمتر انتخاب شود.
چنانچه اتصال سخت کننده های انتهایی و میانی به جان و بال تیر پیوند از طریق جوش گوشه برقرار گردد، در این صورت مقاومت موردنیاز اتصال سخت کننده ها به جان تیر پیوند باید حداقل برابر Fy Ast / αs و مقاومت موردنیاز اتصال سخت کننده ها به هریک از بال های تیر پیوند باید حداقل برابر ۱/۴ Fy Ast / αs در نظر گرفته شود که در آن Fy تنش تسلیم مشخصه فولاد سخت کننده ها، Ast سطح مقطع عرضی هریک از سخت کننده ها و αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
شکل ۳-۳-۴-۳-۱۰: تیر پیوند با مقطع I شکل و سخت کننده های موردنیاز
2- سخت کننده های تیرهای پیوند با مقطع قوطی شکل
تیرهای پیوند با مقطع قوطی شکل باید با سخت کننده در محل اتصال انتهای مهاربندی به تیر تقویت شوند. این سخت کننده ها باید در یک سمت هر یک از جان ها و در تمام ارتفاع آن تعبیه گردند و اتصال آن ها به هریک از جان ها از داخل یا خارج مقطع قوطی شکل مجاز است. پهنای هر یک از این سخت کننده ها نباید از b/۲ و ضخامت آن ها نباید از ۰.۷۵tw یا ۱۲ میلی متر (هرکدام بزرگ تر باشد)، کمتر انتخاب شود که در آن، b پهنای داخلی بال مقطع تیر پیوند و tw ضخامت هر یک از جان های مقطع تیر پیوند است.
در شرایط زیر تیر پیوند با مقطع قوطی شکل باید دارای سخت کننده های میانی نیز باشد:
- در مواردی که طول تیر پیوند کوچک تر یا مساوی ۱.۶ Mp/Vp بوده و جان ها دارای نسبت ارتفاع به ضخامت (h/tw) بزرگ تر یا مساوی ۰.۶۷ √(E / RyFy) باشند. در این گونه موارد فاصله سخت کننده های میانی نباید بیشتر از ۱.۸ (d-2tf) - ۲۰tw در نظر گرفته شود.
- در مواردی که طول تیر پیوند کوچک تر یا مساوی ۱.۶ Mp/Vp بوده و جان ها دارای نسبت ارتفاع به ضخامت (h/tw) کوچک تر از ۰.۶۷ √(E / RyFy) باشند، تعبیه سخت کننده های میانی در طول تیر پیوند الزامی نیست.
- در مواردی که طول تیر پیوند بزرگ تر از ۱.۶ Mp/Vp باشد، تعبیه سخت کننده های میانی در طول تیر پیوند الزامی نیست.
سخت کننده های میانی باید در تمام ارتفاع جان تیر پیوند تعبیه شوند و اتصال آن ها به هریک از جان ها از داخل یا خارج مقطع قوطی شکل مجاز است. اتصال سخت کننده های انتهایی و میانی داخلی به بال های مقطع قوطی شکل الزامی نبوده و باید از طریق جوش به جان های مقطع قوطی شکل انجام شود ولی اتصال سخت کننده های انتهایی و میانی خارجی به بال های مقطع قوطی شکل الزامی است. اگر اتصال سخت کننده های انتهایی و میانی به جان تیر پیوند از طریق جوش گوشه برقرار گردد، دراین صورت مقاومت موردنیاز اتصال هر یک از سخت کننده ها به جان تیر پیوند باید حداقل برابر Fy Ast / αs در نظر گرفته شود. همچنین اگر اتصال سخت کننده های خارجی به بال های مقطع قوطی شکل از طریق جوش گوشه برقرار گردد، در این صورت مقاومت موردنیاز اتصال هر یک از سخت کننده های خارجی به هر یک از بال های تیر پیوند باید حداقل برابر ۱/۴ Fy Ast / αs در نظر گرفته شود که در آن، Fy تنش تسلیم مشخصه فولاد سخت کننده ها، Ast سطح مقطع عرضی هریک از سخت کننده ها و αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
نواحی حفاظت شده 3-5-3-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده واگرا سرتاسر طول تیر پیوند به عنوان ناحیه حفاظت شده محسوب می شود و باید الزامات بند ۱۷-۲-۳-۱۰ را تأمین نماید.
اتصالات 6-3-4-3-10
جوش های بحرانی لرزه ای 1-6-3-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده واگرا جوش های زیر به عنوان جوش بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند ۶-۱-۲-۳-۱۰ را برآورده نمایند:
الف) جوش شیاری در وصله های ستون
ب) جوش های اتصال ستون به کف ستون.
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
ب) جوش های اتصال تیر به ستون که الزامات بخش ۲-۶-۲-۴-۲-۱۰ بند (ب) را تأمین می کنند.
ت) جوش های اتصال بال ها و جان تیر پیوند به ستون برای تیرهای پیوند متصل به ستون
ث) جوش های اتصال جان تیر پیوند ساخته شده از ورق به بال ها
اتصالات تیرهای خارج از ناحیه پیوند به ستون 2-6-3-4-3-10
اتصالات تیرهای خارج از ناحیه تیر پیوند به ستون باید دارای شرایط زیر باشند.
در قاب های مهاربندی شده واگرا اگر اتصال ورق گاست (ورق اتصال) هم به تیر و هم به ستون صورت گیرد، در این صورت اتصال تیر به ستون باید مطابق یکی از حالت های زیر باشد:
الف) پیکربندی اتصال مطابق ضوابط بند ۲-۱-۹-۲-۱۰ به صورت یک اتصال ساده (مفصلی) باشد.
ب) پیکربندی اتصال به صورت یک اتصال گیردار باشد و مقاومت خمشی موردنیاز اتصال که باید همراه با مقاومت های موردنیاز اتصال مهاربندها در نظر گرفته شود، حداقل برابر کوچک ترین دو مقدار زیر باشد:
- حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار تیر برابر ۱.۱ Ry Mp / αs، که در آن Mp لنگر پلاستیک مقطع تیر، Ry برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
- مجموع حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار ستون های بالا و پایین اتصال برابر ۱.۱ (∑ Ry Fy Z) / αs، که در آن Z برابر اساس مقطع پلاستیک مقطع ستون، Ry نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون، Fy تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
ب) اتصال تیر به ستون به صورت یک اتصال صلب خمشی مطابق الزامات اتصالات گیردار در قاب های خمشی معمولی طراحی شود.
اتصال اعضای مهاربندی 3-6-3-4-3-10
در قاب های مهاربندی شده واگرا اتصالات اعضای مهاربندی باید دارای شرایط زیر باشند:
۱- درصورتی که تیر پیوند به ستون متصل نباشد، اتصالات اعضای مهاربندی می توانند به صورت مفصلی یا گیردار طراحی شوند.
۲- درصورتی که تیر پیوند به ستون متصل باشد، اتصالات اعضای مهاربندی باید به صورت صلب (گیردار کامل) طراحی شوند.
در هر دو حالت فوق مقاومت های موردنیاز اتصالات اعضای مهاربندی می تواند براساس بزرگ ترین مقدار از بین نیروهای حاصل از ترکیبات بارگذاری متعارف و نیروهای حاصل از الزامات بند ۳-۳-۴-۳-۱۰ در نظر گرفته شود. اگر اتصال اعضای مهاربندی از نوع پیچی و با سوراخ های بزرگ شده باشد، در این صورت مقاومت موردنیاز مربوط به حالت حدی لغزش بحرانی نباید از مقاومت موردنیاز به دست آمده از ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته (QE) کمتر در نظر گرفته شود.
اتصالات تیرهای پیوند به ستون 4-6-3-4-3-10
اتصالات تیرهای پیوند به ستون باید دارای شرایط زیر باشند:
(الف) اتصالات تیرهای پیوند به ستون باید به صورت صلب (گیردار کامل) طراحی شوند.
اتصالات تیرهای پیوند به ستون باید توانایی دوران غیرالاستیک تیر پیوند را بدون کاهش مقاومت دارا باشند.
(ب) مقاومت برشی موردنیاز اتصال تیر پیوند به ستون باید حداقل برابر Ry Vn / αs باشد که در آن، Vn مقاومت برشی اسمی تیر پیوند مطابق الزامات بند ۲-۵-۳-۴-۳-۱۰، Ry نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر پیوند و αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
(ث) مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر پیوند به ستون باید برابر کوچک ترین دو مقدار Mp / αs و [۱] e Vn / αs در نظر گرفته شود که در آن Mp لنگر پلاستیک مقطع تیر پیوند، Vn مقاومت برشی اسمی تیر پیوند مطابق الزامات بند ۳-۳-۴-۳-۱۰ و مقدار αs برابر ۱.۰ در LRFD و ۱.۵ در ASD است.
وصله ستون 7-3-4-3-10
وصله ستون ها باید الزامات بند ۱۲-۲-۳-۱۰ را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصله غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از Mp min / αs و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از (∑Mp)/(αs Hc) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- Mp min - لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شونده ستون
- ∑Mp - مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و برابر ۱.۵ در روش ASD
- Hc - ارتفاع خالص ستون (فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از Ry Fy bi ti / αs کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- Ry - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- Fy - تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- bi - پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
- ti - ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
- αs - برابر ۱.۰ در روش LRFD و ۱.۵ در روش ASD
4-4-3-10 الزامات لرزه ای مهاربندهای کمانش تاب (BRBF)
1-4-4-3-10 الزامات عمومی
قاب های مهاربندی شده با مهاربندهای کمانش تاب (BRBF) به قاب هایی گفته می شوند که از آن ها انتظار تغییرشکل های فراارتجاعی قابل ملاحظه ای از طریق تسلیم هسته فولادی در کشش و فشار تحت اثر نیروی جانبی ناشی از زلزله طرح می رود. این نوع قاب ها متشکل از اعضای مهاربندی کمانش تاب هستند که به صورت همگرا مورد استفاده قرار می گیرند. در این نوع قاب ها، فقط پیگربندی های فطری و به شکل 7 یا 8 مجاز هستند.
در شکل 1-4-3-10 اجزای تشکیل دهنده یک نمونه مهاربند کمانش تاب نشان داده شده است. هسته فولادی مهاربند کمانش تاب از سه بخش جاری شونده، انتقالی و متصل شونده تشکیل می شود. مهاربندهایی می توانند به عنوان مهاربند کمانش تاب در نظر گرفته شوند که مطابق الزامات بخش 9-3-10 مورد آزمایش قرار گرفته و صحت عملکرد آن ها تأیید شده باشد.

شکل 1-4-3-10 نمونه ای از اجزای یک مهاربند کمانش تاب
2-4-4-3-10 مبانی طراحی
در طراحی اعضا و اتصالات قاب های مهاربندی شده کمانش تاب، علاوه بر الزامات متعارف فصل های 1-10 و 2-10 و نیز الزامات عمومی بخش 2-3-10 باید الزامات ویژه این بخش نیز رعایت شود. در این گونه مهاربندها خروج از مرکزیت کمتر از عمق تیر مجاز است مشروط بر اینکه برایند نیروهای اعضا و اتصالات در طراحی لحاظ شوند و منبع مورد انتظار ظرفیت تغییرشکل غیر الاستیک تغییر نکند.
طراحی، آزمایش و جزئیات بندی عضو مهاربندی باید به نحوی انجام پذیرد که تغییرشکل های مورد انتظار را تأمین نماید. تغییرشکل های مورد انتظار، بیشترین مقدار به دست آمده از بین تغییرشکل جانبی نسبی طبقه معادل 2 درصد ارتفاع طبقه و دو برابر تغییرشکل جانبی نسبی غیرخطی محاسبه شده برای طبقه (2ΔM) است که تغییرشکل مهاربندی تحت اثر بارهای ثقلی (در صورت وجود) باید به مقدار فوق اضافه گردد. این تغییرشکل باید از طریق مجموع تغییرشکل های الاستیک و غیر الاستیک عضو مهاربندی تأمین گردد.
1-2-4-4-3-10 مقاومت اصلاح شده مهاربند
مقاومت اصلاح شده مهاربند کمانش تاب باید بر مبنای الزامات این بخش تعیین شود. مطابق این ضوابط، بخش های انتقالی و متصل شونده عضو مهاربندی باید قادر به تحمل نیروهای متناظر با مقاومت اصلاح شده مهاربند باشند. مقاومت اصلاح شده مهاربند در فشار برابر \( \beta \omega R_y P_{yc} \) و مقاومت اصلاح شده مهاربند در کشش برابر \( \omega R_y P_{yc} \) است که در آن:
- \( \beta \) ضریب اصلاح مقاومت فشاری
- \( \omega \) ضریب اصلاح سخت شدگی کرنش
- \( P_{yc} \) مقاومت جاری شدن محوری بخش جاری شونده هسته فولادی مهاربند
نکته: درصورتی که \( \omega R_y P_{yc} \) براساس تنش تسلیم آزمایش کشش استاندارد بر روی فولاد هسته مهاربند تعیین شده باشد، نیازی به اعمال ضریب \( R_y \) نیست.
2-2-4-4-3-10 ضریب اصلاحی
ضریب اصلاح مقاومت فشاری (\( \beta \)) باید براساس نسبت حداکثر نیروی فشاری به حداکثر نیروی کششی نمونه آزمایش شده، مطابق نتایج آزمون تأیید مهاربندی کمانش تاب معرفی شده در بخش 2-3-10 در تغییرشکل های مورد انتظار مهاربند محاسبه شود. تغییرشکل مورد انتظار مهاربند باید براساس تغییرشکل نسبی طبقه که در بند 2-4-4-3-10 مشخص شده، در نظر گرفته شود. برای تعیین مقدار β باید حداقل دو آزمون انجام شود و بزرگ ترین مقدار به دست آمده از این دو آزمون به عنوان مقدار ضریب اصلاحی در نظر گرفته شود. مقدار β درهرحال نباید کوچک تر از 1.0 در نظر گرفته شود.
ضریب اصلاح سخت شدگی کرنش (\( \omega \)) باید براساس نسبت مقاومت کششی حداکثر نمونه آزمایش شده مطابق آزمون تأیید مهاربندهای کمانش تاب معرفی شده در بخش 9-3-10 در تغییرشکل های مورد انتظار، به مقاومت تسلیم اندازه گیری شده نمونه آزمایشی (\( P_{yc} \)) محاسبه شود. برای تعیین مقدار ω باید حداقل دو آزمون انجام شود و بزرگ ترین مقدار به دست آمده از این دو آزمون به عنوان مقدار ضریب اصلاحی در نظر گرفته شود. درصورتی که نمونه مرکزی فولاد با فولاد اصلی مهاربند سازگار نباشند، ضریب اصلاحی ω باید براساس آزمایش کششی استاندارد بر روی مصالح هسته مهاربند در نظر گرفته شود.
3-4-4-3-10 الزامات تحلیل
مقاومت موردنیاز ستون ها، تیرها و اتصالات مهاربندهای کمانش تاب، باید براساس نیروی زلزله محدود به ظرفیت هسته مهاربند (\( E_{cl} \)) تعیین شود.
تبصره: برای انجام این تحلیل می توان ابتدا حرکت جانبی قاب را مفروض نمود؛ سپس اعضای مهاربندی را از مدل تحلیلی حذف و مقاومت های اصلاح شده آن را که در دو انتهای اتصال تقسیم بر ضریب \( \alpha_s \) که اعضا شده اند، به مدل تحلیلی اعمال نمود. پس ازآن و با حضور بارهای قائم (با ضرایب بار مربوطه) سازه را تحلیل و طراحی نمود. مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
4-4-4-3-10 الزامات سیستم
1-4-4-4-3-10 مهاربندهای نوع 8 یا 7
قاب های مهاربندی شده با مهاربندهای کمانش تاب از نوع A یا 7 باید دارای شرایط زیر باشند:
الف) تیرهای واقع در دهانه های مهاربندی شده در حدفاصل ستون ها باید پیوسته باشند.
ب) مقاطع تیرهای واقع در دهانه های مهاربندی شده باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda_{md} \) مطابق مقادیر جدول 4-3-10 باشند.
پ) مقاومت موردنیاز تیرهای دهانه های مهاربندی شده و اتصالات و اعضای نگهدارنده آن ها باید براساس الزامات بند 2-4-4-2-10 تعیین شود.
ت) تیرهای دهانه های مهاربندی شده باید دارای مهار جانبی کافی برای جلوگیری از کمانش جانبی- پیچشی باشند. برای این منظور در محل اتصال مهاربندها به تیر تعبیه مهار جانبی الزامی است، مگر آنکه تیر بدون مهار جانبی دارای مقاومت خارج از صفحه و سختی کافی برای تأمین پایداری در بین دو انتهای مهارشده باشد.
2-4-4-4-3-10 مهاربندهای به شکل K
در قاب های مهاربندی شده کمانش تاب استفاده از مهاربندهای به شکل K مجاز نیست.
3-4-4-4-3-10 توزیع نیروی جانبی
درصورتی که در طبقه ای از ساختمان، در هر خط مهاربندی مقدار ضریب اصلاح مقاومت فشاری (β) معرفی شده در بند 1-2-4-2-10 از 1.3 بیشتر باشد، مهاربندهای آن طبقه باید به شکلی پیکربندی شوند که در هر راستای بارگذاری حداقل 30 درصد و حداکثر 70 درصد نیروی جانبی سهم آن محور، توسط مهاربندهای کششی تحمل شود؛ مگر آن که در آن طبقه مهاربندهای فشاری دارای مقاومت موجودی بیش از آنچه تحلیل سازه برای ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته نشان می دهد، باشند. در این بند منظور از خط مهاربندی، یک یا چند محور مهاربندی شده مستقیم موازی است که کمتر از 10 درصد بعد ساختمان در جهت، در جهت عمود بر محورها، از یکدیگر فاصله داشته باشند.
5-4-4-3-10 اعضا
1-5-4-4-3-10 الزامات تیرها و ستون ها
تیرها و ستون های واقع در دهانه های مهاربندی شده باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda_{md} \) مطابق مقادیر جدول 4-3-10 باشند.
2-5-4-4-3-10 الزامات عمومی اعضای مهاربندی
مهاربندهای کمانش تاب باید از هسته فولادی و سیستم محدودکننده کمانش تشکیل شوند. سیستم محدودکننده کمانش بخشی از عضو مهاربندی است که به صورت غلاف در پیرامون هسته فولادی تعبیه می شود. همچنین این نوع مهاربندها باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
- ورق های مورد استفاده در هسته فولادی درصورتی که دارای ضخامت 50 میلی متر یا بیشتر باشند، باید ضوابط حداقل طاقت شیاری مطابق بند 1-2-1-5 را تأمین کنند.
- در هسته فولادی، استفاده از وصله مجاز نیست.
سیستم محدودکننده کمانش نباید مشارکت مؤثری در انتقال نیروی محوری داشته باشد. برآورده شدن این الزام از طریق آزمون های تأیید مطابق بخش 1-3-1-5 مشخص می شود.
سیستم محدودکننده کمانش باید از کمانش کلی و موضعی هسته فولادی در تغییرشکل های مورد انتظار جلوگیری نماید. برآورده شدن این الزام نیز از طریق آزمون های تأیید مطابق بخش 1-3-1-5 مشخص می شود.
3-5-4-4-3-10 مقاومت محوری اعضای مهاربندی
الف) مقاومت محوری موردنیاز اعضای مهاربندی
مقاومت محوری موردنیاز اعضای مهاربندی باید براساس ترکیبات بارگذاری متعارف تعیین شود. هسته فولادی باید دارای مقاومت موجود کافی حداقل برابر مقاومت محوری موردنیاز عضو مهاربندی باشد.
ب) مقاومت محوری موجود اعضای مهاربندی
مقاومت محوری موجود اعضای مهاربندی در طراحی به روش LRFD در کشش و فشار برابر \( \phi P_{yc} \) و در طراحی به روش ASD برابر \( P_{yc}/\Omega \) بوده و به شرح زیر تعیین می شود:
\[P_{yc} = A_c F_{yc}\]
\[\phi = 0.90 \, (\text{LRFD})\]
\[\Omega = 1.67 \, (\text{ASD})\]
در رابطه فوق:
- \( A_c \) سطح مقطع بخش جاری شونده هسته فولادی
- \( F_{yc} \) تنش تسلیم مشخصه فولاد هسته یا تنش تسلیم واقعی هسته براساس آزمایش کشش استاندارد
4-5-4-4-3-10 آزمایش انطباق اعضای مهاربندی
طراحی مهاربندها باید براساس آزمایش های چرخه ای ارزیابی کفایت مطابق روش و ضوابط پذیرش بخش 9-3-1- انجام پذیرد. ارزیابی حداقل بر مبنای دو آزمایش چرخه ای موفق انجام می شود که یک آزمایش بر روی قاب مهاربندی شده، با رعایت دوران موردنیاز اتصال مهاربند مطابق ضوابط بخش 9-3-1- و آزمایش دیگر بر روی مهاربند تنها با باز به صورت قاب مهاربندی شده مطابق بخش 9-3-1- صورت می گیرد. نتایج مورد ارزیابی می تواند براساس یکی از دو روش زیر به دست آید:
الف) آزمایش هایی که در پژوهش های معتبر انجام و گزارش شده، یا به صورت مدون بر روی مهاربندهای پروژه های دیگری انجام و گزارش شده اند.
ب) آزمایش هایی که به طور خاص برای پروژه حاضر انجام می شوند.
تبصره: درون یابی یا برون یابی خطی نتایج آزمایش برای اندازه های مختلف اعضاء باید براساس الزامات بخش 9-3-1- و قضاوت های منطقی انجام شود. در این قضاوت ها باید توزیع تنش و مقادیر کرنش های داخلی با نتایج آزمایش سازگار بوده و آثار نامطلوب تغییر خصوصیات مصالح ملاحظه شده باشند.
5-5-4-4-3-10 نواحی حفاظت شده
نواحی حفاظت شده مهاربند کمانش تاب شامل هسته فولادی مهاربند و اجزای اتصال دهنده و وسایل اتصال آن به تیرها و ستون ها است که باید الزامات بخش 17-2-3-1- را برآورده نماید.
6-5-4-4-3-10 اتصالات اعضای واقع در دهانه های مهاربندی شده
1-6-5-4-4-3-10 جوش های بحرانی لرزه ای
در این نوع قاب های مهاربندی شده، جوش های زیر، بحرانی لرزه ای تلقی می شوند و باید ضوابط بخش 1-2-3-1- ب را برآورده نمایند:
الف) جوش شیاری وصله ستون ها
ب) جوش اتصال ستون ها به کف ستون ها، درصورتی که بتوان نشان داد از تشکیل مفصل پلاستیک در پای ستون یا نزدیک آن با توجه به شرایط ستون (مثلاً درگیر شدن آن با دیوارهای بتنی حالل خاک در زیر زمین) ممانعت شده یا در پای ستون در حضور بار لرزه ای تشدیدیافته کشش خاص ایجاد نمی شود، می توان این جوش را بحرانی لرزه ای در نظر نگرفت.
ج) جوش های اتصالات تیر به ستون که ضوابط بند 2-6-4-3-2- ب را برآورده می کنند.
2-6-5-4-4-3-10 اتصالات تیر به ستون در دهانه های مهاربندی شده
در قاب های مهاربندی شده با مهاربندهای کمانش تاب، اگر ورق گاست (ورق اتصال مهاربند) هم به تیر و هم به ستون متصل گردد، در این صورت اتصال تیر به ستون باید مطابق یکی از حالت های زیر باشد.
الف) پیکربندی اتصال مطابق ضوابط بند 3-1-9-3-10 به صورت یک اتصال ساده (مفصلی) باشد به نحوی که حداقل قابلیت دوران 0.025 رادیان را داشته باشد.
ب) پیکربندی اتصال به صورت یک اتصال گیردار باشد و مقاومت خمشی موردنیاز اتصال که باید همراه با مقاومت های موردنیاز اتصال مهاربندها در نظر گرفته شود، حداقل برابر کوچک ترین دو مقدار زیر باشد:
- حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار تیر برابر \( 1.1R_yM_p/\alpha_s \) که در آن \( M_p \) لنگر پلاستیک مقطع تیر، \( R_y \) برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد تیر و مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
- مجموع حداکثر مقاومت خمشی مورد انتظار ستون های بالا و پایین اتصال تیر به ستون برابر \( 1.1(\sum R_yF_yZ)/\alpha_s \) که در آن Z بر اساس مقطع پلاستیک مقطع ستون، \( R_y \) برابر نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون، \( F_y \) تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون و مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
پ) اتصال تیر به ستون به صورت یک اتصال صلب خمشی مطابق الزامات اتصالات گیردار در قاب های خمشی معمولی طراحی شود.
3-6-4-4-3-10 اتصالات اعضای مهاربندی
الف) مقاومت موردنیاز
مقاومت موردنیاز اتصالات مهاربند در کشش و فشار باید برابر مقاومت اصلاح شده مهاربند تقسیم بر \( \alpha_s \) در نظر گرفته شود که مقاومت اصلاح شده مهاربنده مطابق بخش 1-3-4-4-3-10 محاسبه می شود. در صورتی که برای پیچ های اتصال از سوراخ های بزرگ شده استفاده شده باشد، مقاومت موردنیاز نظیر حالت حدی لغزش پیچ ها می تواند برابر \( P_{pyc}/\alpha_s \) در نظر گرفته شود.
ب) الزامات ورق اتصال
درصورتی که در آزمایش مهاربندی کمانش تاب در محل اتصال عضو مهاربندی از مهار جانبی عرضی استفاده شده باشد، در طراحی و جزئیات بندی ورق اتصال باید نیروی مهار عرضی که از آزمایش به دست می آید، در نظر گرفته شود. تأمین این الزام می تواند از طریق تعبیۀ سخت کننده یا مهار عرضی صورت گیرد.
4-6-4-4-4-1۰ وصلۀ ستون ها
وصلۀ ستون ها باید الزامات بند 12-2-3-1۰ را تأمین نمایند. وصلۀ مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلۀ غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( M_p \, \text{min} / \alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( ( \sum M_p ) / (\alpha_s H_c ) \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\( M_p \, \text{min} \) - لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شوندۀ ستون
\( \sum M_p \) - مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقۀ موردنظر
\( \alpha_s = \frac{\alpha}{p} \) ASD در روش 1.5 برابر LRFD در روش 1.0 برابر
\( H_c \) - ارتفاع خاص ستون (فاصله خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصلۀ هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_y F_y b_i t_i / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\( R_y \) - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
\( F_y \) - تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
\( b_i \) - پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
\( t_i \) - ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
5-4-3-10 الزامات لرزه ای دیوارهای برشی فولادی ویژه (SPSW)
1-5-4-3-10 الزامات عمومی
این بخش به الزامات دیوارهای برشی فولادی ویژه (SPSW) می پردازد. دیوار برشی فولادی ویژه از ورق های فولادی نازک سخت شده (صفحه دیوار) که به اجزای مرزی قائم و افقی پیرامون خود (تیرها و ستون ها) متصل می گردند، تشکیل می شود. مطابق شکل 1-5-4-3-10 کلیه اجزای مرزی افقی (تیرهای بالا و پایین صفحات دیوار) با اتصالات گیردار که قادر به تحمل لنگر پلاستیک اجزای مرزی افقی هستند، باید به اجزای مرزی قائم (ستون های دو کنار صفحه دیوار) متصل شوند.
2-5-4-3-10 مبانی طراحی
دیوارهای برشی فولادی ویژه که براساس الزامات این بخش طراحی می شوند، به واسطه جاری شدن ورق جان و تشکیل مفاصل پلاستیک در انتهای اجزای مرزی افقی، از ظرفیت تغییرشکل فرا ارتجاعی قابل ملاحظه ای برخوردار خواهند بود. از اجزای مرزی قائم انتظار جاری شدن تحت اثر برش و خمش نمی رود، به جز در پای ستون ها که انتظار جاری شدن آن ها وجود دارد.
جاری شدن صفحه دیوار با تشکیل عمل میدان کششی در زاویه ای حدوداً 45 درجه نسبت به امتداد قائم و کمانش خارج از صفحه ورق همراه است. طراحی و تعیین ابعاد اجزای مرزی قائم و افقی باید به نحوی صورت پذیرد که تشکیل میدان کشش در صفحه دیوار را امکان پذیر سازد.
3-5-4-3-10 الزامات تحلیل
در تحلیل این نوع سیستم های باربر جانبی، رعایت ضوابط زیر الزامی است:
الف) ورق دیوار برشی فولادی ویژه نباید در باربری ثقلی مؤثر در نظر گرفته شود.
ب) بارگذاری و تحلیل ارزیابی سازه ای که دارای دیوار برشی فولادی ویژه است، باید بر مبنای ضوابط استاندارد 2800 انجام پذیرد. در این تحلیل، مقاومت برشی موردنیاز ورق دیوار باید برابر 100 درصد برش سهم دیوار و قاب پیرامون آن در نظر گرفته شود. مقاومت موردنیاز قاب تشکیل شده از اجزای مرزی قائم و افقی به تنهایی، نباید از 25 درصد برش مذکور کمتر باشد.
پ) مقاومت موردنیاز اجزای مرزی افقی و قائم و اتصالات آن ها باید با استفاده از نیروی زلزله محدود به ظرفیت ورق دیوار (\( E_t \)) تعیین شود. آثار نیروی زلزله محدود به ظرفیت ورق دیوار (\( E_t \)) باید به وسیله تحلیلی که در آن فرض شده تمام ورق های دیوار نیرویی نظیر مقاومت کششی مورد انتظار خود را در واحد طول \( \alpha_s (R_yF_yt_w/\alpha_p) \) با یک زاویه α که تعریف آن در بند 0-5-4-3-10 آمده است) و اجزای مرزی افقی لنگرهای خمشی معادل \( \alpha_p / \alpha_s \) را در هر انتهای دیوار تحمل می کنند، تعیین شود که در آن:
- \( R_y \) نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد موردنظر
- \( M_p \) لنگر پلاستیک مقطع جزء مرزی افقی
- \( t_w \) ضخامت ورق دیوار
- \( \alpha_s \) برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
در تحلیل (پ)، در تعیین نیروی کششی ورق دیوار تأثیر بارهای ثقلی در نظر گرفته نمی شود. در این تحلیل تنش تسلیم مورد انتظار ورق دیوار باید برابر \( R_yF_y \) و تنش کششی مؤثر موردانتظار برای دیوارهای برشی سوراخ دار باید مطابق با ضوابط بند 0-6-4-3-10 در نظر گرفته شود. در این تحلیل نیروی برشی به دست آمده از رابطه 1-2-3-10 باید مدنظر قرار گیرد. توجه شود در بعضی از موارد ممکن است نیروهای به دست آمده از تحلیل براساس ترکیبات متعارف بارگذاری، بر طراحی اجزای مرزی افقی حاکم شوند. همچنین توجه شود، مقادیر نیروهای برشی در تیرها و ستون ها احتمالاً زیاد خواهند بود و جاری شدن در برش باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
4-5-4-3-10 الزامات سیستم
1-4-5-4-3-10 سختی اجزای مرزی
سختی اجزای مرزی افقی و قائم باید چنان باشد که تمام ورق دیوار در مقادیر تغییرمکان جانبی نسبی غیرخطی طبقه، به حد جاری شدن خود برسند. علاوه بر آن، اجزای مرزی افقی و قائم باید الزامات زیر را تأمین نمایند:
- ممان اینرسی اجزای مرزی قائم حول محور عمود بر صفحه دیوار نباید از \( 0.0031 \frac{t_w L^4}{h} \) کمتر باشد.
- ممان اینرسی اجزای مرزی افقی حول محور عمود بر صفحه دیوار نباید از \( 0.0031 \frac{t_w h^4}{L} \) کمتر باشد.
در روابط فوق:
- L فاصله مرکز تا مرکز اجزای مرزی قائم
- h فاصله مرکز تا مرکز اجزای مرزی افقی
- \( t_{w1} \) ضخامت ورق دیوار در پایین جزء مرزی افقی
- \( t_{w2} \) ضخامت ورق دیوار در بالای جزء مرزی افقی
- I ممان اینرسی جزء مرزی قائم حول محور اصلی عمود بر صفحه دیوار
- I_h ممان اینرسی جزء مرزی افقی حول محور اصلی عمود بر صفحه دیوار
2-4-5-4-3-10 نسبت لنگر خمشی اجزای مرزی قائم به افقی در محل اتصال
در کلیه گره های اتصالات اجزای مرزی افقی به قائم باید مطابق بند 6-3-3-10 ضابطه نسبت لنگر خمشی ستون به تیر در قاب های خمشی ویژه رعایت شود. در کنترل این ضابطه باید از ورق دیوار صرف نظر شود.
3-4-5-4-3-10 مهار جانبی
اجزای مرزی افقی باید مطابق بند 1-8-2-3-10، شرایط مهارهای جانبی تیرها در قاب های خمشی متوسط را برآورده نمایند.
5-5-4-3-10 الزامات اعضا
1-5-5-4-3-10 الزامات عمومی
اجزای مرزی افقی و قائم باید مطابق بند 7-2-3-10 الزامات مربوط به کمانش موضعی برای اعضای با شکل پذیری زیاد را رعایت نمایند.
2-5-5-4-3-10 ورق های دیوار
مقاومت برشی موجود هر چشمه از دیوار در روش LRFD برابر \( \phi_v V_n \) و در روش ASD برابر \( V_n/\Omega_v \) بوده و براساس حالت حدی تسلیم در برش به شرح زیر تعیین می شود:
\[V_n = 0.42F_y L t_w \sin 2\alpha\]
\[\phi_v = 0.90 \, (\text{LRFD}) \quad \Omega_v = 1.67 \, (\text{ASD})\]
که در آن:
- L فاصله آزاد بین بال های اجزای مرزی قائم
- \( t_w \) ضخامت ورق دیوار
- α زاویه تسلیم ورق دیوار نسبت به محور قائم، این زاویه را می توان 45 درجه در نظر گرفت یا آن را از رابطه زیر به دست آورد:
\[\tan^4 \alpha = \frac{1 + \frac{t_w L}{2 A_c}}{1 + t_w h \left[ \frac{1}{A_b} + \frac{h^3}{360 I_c L} \right]}\]
- h فاصله مرکز تا مرکز اجزای مرزی افقی
- L فاصله مرکز تا مرکز اجزای مرزی قائم
- \( A_b \) سطح مقطع جزء مرزی افقی
- \( A_c \) سطح مقطع جزء مرزی قائم
- \( I_c \) ممان اینرسی جزء مرزی قائم حول محور اصلی عمود بر صفحه دیوار
تبصره: درصورتی که در یک چشمه اجزای مرزی قائم مشابه نباشند، در رابطه فوق می توان از متوسط سطح مقطع و ممان اینرسی اجزای مرزی قائم و نیز درصورتی که در یک چشمه اجزای مرزی افقی مشابه نباشند، در رابطه فوق می توان از متوسط سطح مقطع اجزای مرزی افقی استفاده کرد.
3-5-5-4-3-10 اجزای مرزی افقی
اجزای مرزی افقی باید به نحوی طراحی شوند که مانع تسلیم خمشی آن ها به جز در نواحی نزدیک اتصال تیر به ستون شوند برای این منظور یکی از شرایط زیر باید تأمین شود:
الف) مقاومت موجود جزء مرزی افقی بیش از دو برابر لنگر خمشی تیر ساده ای باشد که تحت اثر بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) و جاری شدن ورق دیوار (\( R_yF_yt_w/\alpha_s \)) قرار گرفته است. مقدار \( \alpha_s \) برابر 1.0 در LRFD و برابر 1.5 در ASD است.
ب) مقاومت موجود جزء مرزی افقی با فرض انتقال آن از نوع تیر با مقطع کاهش یافته با مقدار c=0.25b_f ، مطابق بند 2-7-3-10 ، بیش از لنگر خمشی تیر ساده ای باشد که تحت اثر بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) و جاری شدن ورق دیوار (\( R_yF_yt_w/\alpha_s \)) قرار گرفته است.
4-5-5-4-3-10 ناحیه حفاظت شده
نواحی حفاظت شده دیوارهای برشی فولادی ویژه که باید ضوابط بخش 17-2-3-1- را تأمین نمایند، شامل موارد زیر است:
الف) ورق صفحه دیوار
ب) اجزای اتصال دهنده صفحه دیوار به اجزای مرزی قائم و افقی
پ) نواحی تشکیل مفصل پلاستیک در دو انتهای اجزای مرزی افقی که طول آن از بر ستون شروع و به اندازه ارتفاع تیر، امتداد می یابد. برای تعیین طول فوق می توان از طولی که در قاب های خمشی ویژه مشخص شده است، استفاده کرد.
6-5-4-3-10 اتصالات
1-6-5-4-3-10 جوش های بحرانی لرزه ای
در دیوارهای برشی فولادی ویژه جوش های زیر، جوش های بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند 2-1-3-10 را برآورده نمایند.
الف) جوش های شیاری وصله ستون ها (اجزای مرزی قائم)
ب) جوش های اتصال ستون به کف ستون
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
پ) جوش های اتصال اجزای مرزی افقی به قائم
2-6-5-4-3-10 اتصالات اجزای مرزی افقی به قائم
اتصالات اجزای مرزی افقی به قائم باید الزامات اتصالات قاب های خمشی معمولی موضوع بند 1-2-3-10 را تأمین نمایند. ضمناً الزامات زیر نیز باید تأمین شوند.
الف) مقاومت موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز اتصال اجزای مرزی افقی به قائم باید با استفاده از آثار ناشی از زلزله محدود به ظرفیت \( E_u \) تعیین شود. آثار ناشی از زلزله محدود به ظرفیت \( E_u \) معادل برش محاسبه شده از رابطه 1-2-3-10 به علاوه برش حاصل از مقاومت کششی تسلیم مورد انتظار در اثر جاری شدن ورق دیوار \( R_yF_yt_w/\alpha_s \) با زاویه α است که در آن:
- \( R_y \) نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد موردنظر
- \( F_y \) تنش تسلیم مشخصه فولاد
- \( t_w \) ضخامت ورق دیوار
- \( \alpha_s \) برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
ب) چشمۀ اتصال
چشمۀ اتصال اجزای مرزی قائم در مجاورت اجزای مرزی افقی بالا و پایین صفحه دیوار برشی، باید الزامات برش در چشمۀ اتصال قاب های خمشی ویژه (موضوع بند 2-2-3-10) را تأمین نماید.
3-6-5-4-3-10 اتصال ورق دیوار به اجزای مرزی
مقاومت موردنیاز اتصالات ورق دیوار به اجزای مرزی قائم و افقی پیرامون آن باید برابر مقاومت تسلیم مورد انتظار ورق دیوار در کشش (\( R_yF_yt_w/\alpha_s \)) باشد.
4-6-5-4-3-10 وصله ستون
وصله ستون ها باید الزامات بند 12-2-3-10 را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصله غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( M_{p min}/\alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( (\sum M_{pc})/(\alpha_s H_c) \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- \( M_{p min} \) = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شده ستون
- \( \sum M_{pc} \) = مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
- \( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
- \( H_c \) = ارتفاع خالص ستون (فاصله بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_yF_yb_it_i/\alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- \( R_y \) = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( b_i \) = پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شده
- \( t_i \) = ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شده
7-5-4-3-10 دیوارهای برشی فولادی ویژه سوراخ دار
1-7-5-4-3-10 آرایش سوراخ های دایره ای
در دیوارهای برشی فولادی ویژه، استفاده از ورق های سوراخ دار مطابق با شرایط این بند مجاز است. صفحات سوراخ دار دیوار باید دارای یک الگوی سوراخ گذاری منظم بوده و با فواصل برابر و قطر D یکنواخت باشند.
2-7-5-4-3-10 فواصل سوراخ ها
فاصله q بین مرکز سوراخ ها در امتداد 45 درجه کمترین فاصله مرکز تا مرکز بین سوراخ ها و S فقط سوراخ ها. فاصله S باید حداقل 1.67D و حداکثر 4D باشد. فاصله بین مرکز اولین سوراخ و اتصال صفحه دیوار به اجزای مرزی قائم واقعی نباید کمتر از D+0.7S و بیشتر از S باشد.
3-7-5-4-3-10 سختی ورق
سختی ورق دیوارهای برشی سوراخ دار که با آرایش منظمی سوراخ شده اند، باید براساس ضخامت مؤثر ورق (\( t_{ef} \)) محاسبه شود. ضخامت مؤثر ورق (\( t_{ef} \)) از رابطه زیر تعیین می شود:
\[t_{ef} = t_w \frac{1 - \frac{D}{S_{diag}}}{1 - \frac{\pi D}{4 S_{diag}}}\]
که در آن:
- \( H_c \) ارتفاع آزاد ستون و ورق دیوار بین بال های تیرها
- \( N_r \) تعداد ردیف های افقی سوراخ کاری
- \( t_w \) ضخامت ورق دیوار
- α زاویه بین کوتاه ترین خط متصل کننده مرکز نزدیکترین ردیف قطری سوراخ ها با امتداد قائم (درجه)
4-7-5-4-3-10 نیروی کششی مؤثر مورد انتظار
نیروی کششی مؤثر مورد انتظار در واحد طول که باید در تعیین مقاومت های موردنیاز اجزای مرزی افقی و قائم در برابر نیروی زلزله محدود به ظرفیت (\( E_{ct} \)) مورد استفاده قرار گیرد، برابر با \( R_yF_yt_w(1 - 0.7D/S_{diag}) \) است.
5-7-5-4-3-10 بریدن گوشه تقویت شده
در گوشه های صفحه دیوار، استفاده از برش های گوشه دایره مجاز است به شرط آنکه لبه های ورق بریده شده به ورق تقویتی قوسی شکلی متصل باشد. ورق های گوشه بریده باید طوری طراحی شوند که اجازه رسیدن به مقاومت کامل ورق دیوار یکپارچه را بدهند و مقاومت آن ها در آثار تغییرشکل های متأثر از تغییرمکان نسبی طرح طبقه حفظ گردد. با رعایت شرایط زیر این هدف تأمین می شود:
الف) طراحی برای کشش: مقاومت محوری موردنیاز ورق قوسی در کشش، حاصل از کشش ورق دیوار در غیاب سایر نیروها، از رابطه زیر تعیین می شود:
\[P_r = \frac{R_y F_y t_w R}{\alpha_s 4e}\]
که در آن:
- F_y = تنش تسلیم مشخصه فولاد ورق جان
- R_y = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ورق
- R = شعاع بریدن گوشه
- e = پارامتری است که مقدار آن از رابطه \( e = R(1 - \cos 45^\circ) \) تعیین می شود.
اجزای مرزی قائم و افقی باید به نحوی طراحی شوند که نیروهای کششی محوری انتهای تقویت قوسی را تحمل نمایند.
ب) طراحی برای اثر توأم نیروی محوری و لنگر خمشی: مقاومت موردنیاز ورق قوسی تحت اثر توأم نیروی محوری و لنگر خمشی در صفحه دیوار ناشی از تغییرشکل اتصال در غیاب سایر نیروها، از روابط زیر تعیین می شود:
\[P_r = \frac{15EI_y}{\alpha_s (16e^2)} (\frac{\Delta}{H})\]
\[M_r = P_r e\]
که در آن:
- E مدول الاستیسیته فولاد
- H = ارتفاع طبقه
- \( I_y \) = ممان اینرسی ورق حول محور
- Δ = تغییرمکان جانبی نسبی طرح طبقه
اجزای مرزی قائم و افقی باید برای تحمل توأم نیروی محوری و لنگر خمشی مؤثر بر انتهای تقویت قوسی طراحی شوند.
5-3-10 الزامات لرزه ای قاب های خمشی مختلط ویژه (C-SMF)
1-5-3-10 الزامات عمومی
قاب های خمشی مختلط ویژه (C-SMF) با اتصال گیردار تیر به ستون باید براساس الزامات این بخش طراحی شوند. در این نوع قاب های خمشی مختلط، ستون ها از نوع بتن آرمه یا مختلط و تیرها از نوع فولادی تنها یا فولادی با دال بتنی متکی بر آن و با عملکرد مختلط کامل یا مختلط جزء با عملکرد مختلط کامل تشکیل می شوند.
3-5-3-10 مبانی طراحی
با به کارگیری الزامات در نظر گرفته شده در این بخش انتظار می رود که در قاب های خمشی مختلط ویژه، تغییرشکل های فرا ارتجاعی قابل توجهی در محدوده دو انتهای تیرها و تسلیم محدودی در چشمه اتصال ستون ها ایجاد شود. در این نوع قاب ها، طراحی ستون ها باید به طریقی صورت گیرد که در هر گره ضابطه نسبت لنگر خمشی ستون به لنگر خمشی تیر (ضابطه تیر ضعیف-ستون قوی) رعایت گردد. در این نوع قاب های خمشی تسلیم خمشی در پای ستون مجاز است.
4-5-3-10 الزامات تحلیل
در تحلیل قاب های خمشی مختلط ویژه، اگر به صورت قاب های خمشی صفحه ای مجزا مورد استفاده قرار گیرند، رعایت ضابطه اضافی، الزامی نیست. در مورد ستون هایی از این قاب ها که در محل نقاط تلاقی دو قاب خمشی قرار می گیرند، آثار لنگر در امتداد متعامد نیز باید موردتوجه قرار گیرد.
5-5-3-10 الزامات سیستم
1-5-5-3-10 نسبت لنگر خمشی ستون به لنگر خمشی تیر
در قاب های خمشی مختلط ویژه، در کلیه گره های اتصالات گیردار تیر به ستون، رعایت ضابطه زیر (ضابطه تیر ضعیف-ستون قوی) الزامی است:
\[\frac{\sum M^*_{pc}}{\sum M^*_{pb}} > 1.0\]
که در آن:
\[M^*_{pc} = \sum M^*_{pc}\] مجموع مقادیر اسمی مقاومت خمشی ستون های بالا و پایین گره اتصال در امتداد موردنظر که با در نظر گرفتن آثار نیروی محوری ستون در محل محور مرکزی نیز محاسبه می شود. برای ستون های مختلف، مقاومت خمشی اسمی \( M^*_{pc} \) باید براساس الزامات بخش 8-2-10 این مبحث و با منظور نمودن اثر نیروی محوری ستون حاصل از ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تغییر مکان به دست آید. برای ستون های بتن آرمه مقاومت خمشی اسمی \( M^*_{pc} \) باید براساس الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان و با منظور نمودن اثر نیروی محوری ستون حاصل از ترکیبات متعارف بارگذاری تعیین شود.
تبصره: درصورتی که گره موردنظر در محل تلاقی دو قاب خمشی قرار گرفته باشد، در صفحه موردنظر برای محاسبه \( M^*_{pc} \) علاوه بر اثر نیروی محوری، باید اثر لنگر خمشی موردنیاز امتداد عمود بر صفحه نیز به نحو مقتضی لحاظ شود.
\[M^*_{pb} = \sum M^*_{pb}\] مجموع مقادیر لنگرهای خمشی تیرها در گره اتصال و در امتداد موردنظر که نسبت به محور ستون محاسبه می شود. محاسبه مقدار این لنگرها باید براساس آثار حداکثر لنگر خمشی مورد انتظار در محل تشکیل مفصل پلاستیک و آثار بارهای ثقلی با ضرایب بار مربوطه \( M_{p,exp} + \alpha_s M_{g} \) صورت گیرد.
لنگر پلاستیک مورد انتظار مقطع مختلف بوده که می تواند براساس روش توزیع تنش پلاستیک در مقطع یا سازگاری کرنش محاسبه شود؛ با این تفاوت که در این محاسبات به جای \( R_y \) از \( F_y \) و به جای \( f'_c \) از \( f'_c \) استفاده می شود که در آن:
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه مقطع فولادی
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه آرماتورهای طولی
- \( f'_c \) = تنش فشاری مشخصه نمونه استوانه ای بتن
- \( R_y \) = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد مطابق جدول 1-2-3-10
- \( R_c \) = نسبت تنش فشاری مورد انتظار به تنش فشاری مشخصه بتن مطابق جدول 1-2-3-10
لنگر خمشی اضافی تیر نسبت به محور ستون ناشی از برش ظرفیتی تیر در محل تشکیل مفصل پلاستیک و بارهای ثقلی (با ضرایب بار مربوطه) روی تیر است.
\( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
تبصره: در قاب های خمشی مختلط ویژه، تبصره بند 6-3-3-10 می تواند مورد استفاده قرار گیرد با این تفاوت که در این نوع قاب های خمشی، حالت (الف) این تبصره به صورت \( P_u < 0.1P_c \) خواهد بود.
2-5-5-3-10 مهار جانبی تیرها
در قاب های خمشی مختلط ویژه، الزامات لرزه ای مهار جانبی تیرها باید مشابه این الزامات در قاب های خمشی فولادی ویژه در نظر گرفته شود.
3-5-5-3-10 الزامات مهار پایداری در محل اتصالات تیر به ستون
در قاب های خمشی مختلط ویژه، الزامات لرزه ای مهار پایداری در محل اتصالات تیر به ستون باید مشابه این الزامات در قاب های خمشی فولادی ویژه در نظر گرفته شود.
6-5-3-10 الزامات اعضا
1-6-5-3-10 الزامات کمانش موضعی تیرها و ستون ها
در قاب های خمشی مختلط ویژه، بال های مقاطع اعضا باید به طور پیوسته به جان یا جان های مقطع متصل بوده و نسبت پهنا به ضخامت اجزای فولادی مقاطع اعضای آن، محدودیت اعضای با شکل پذیری زیاد را برآورده سازند. همچنین در تیرهای با مقطع مختلط محاط در بتن فاصله دورترین تار فشاری بتن تا محور خنثی پلاستیک مقطع نباید از مقدار زیر بیشتر شود:
\[Y_{RNA} = \frac{Y_{con} + d}{1 + \left(\frac{1700 F_y}{E}\right)}\]
که در آن:
- E = مدول الاستیسیته تیر فولادی
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه تیر فولادی
- \( Y_{con} \) = فاصله بال تیر فولادی تا بالای بتن
- d = ارتفاع کلی تیر مختلط
استثناء: اعضای با مقطع مختلط محاط در بتن، در صورت وجود حداقل 50 میلی متر پوشش بتن و محصوریت میانگردهای طولی در نواحی محتمل تشکیل مفصل پلاستیک یا میانگردهای بسته (مطابق مبحث نهم مقررات ملی ساختمان) می توانند الزامات اعضای با شکل پذیری متوسط را برآورده نمایند.
2-6-5-3-10 بال های تیر
در ناحیه مفصل پلاستیک تغییر ناگهانی در مساحت بال تیر مجاز نیست. سوراخ کاری در بال و بریدن لبه بال تیر در صورتی مجاز است که آزمایش یا تحلیل نشان دهد که مفاصل پلاستیک پایدار می تواند تا تأمین زاویه تغییرمکان نسبی موردنیاز طبقه، توسعه یابد.
3-6-5-3-10 نواحی حفاظت شده
در دو انتهای تیر ناحیه هایی که تحت اثر کرنش های فرا ارتجاعی قرار می گیرند، باید به عنوان نواحی حفاظت شده در نظر گرفته شده و در آن ها الزامات بند 17-2-3-10 رعایت شوند. این ناحیه باید از بر ستون با مقطع مختلط تا یک دوم عمق تیر پس از محل تشکیل مفصل پلاستیک در نظر گرفته شود.
7-5-3-10 اتصالات
اتصال تیر به ستون، اتصال ستون به کفستون و وصله ستون که باید به صورت گیردار در نظر گرفته شوند، باید الزامات این بخش را برآورده سازند.
1-7-5-3-10 جوش های بحرانی لرزه ای
در قاب های خمشی مختلط ویژه جوش های زیر به عنوان جوش بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند 1-2-3-10 ب را تأمین نمایند:
الف) جوش شیاری در وصله ستون ها
ب) جوش های اتصال ستون به کفستون
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
پ) جوش های شیاری بال های تیر به ستون، جوش های شیاری جان تیر به ستون و جوش های شیاری ورق های اتصال جان تیر به ستون در اتصالات گیردار
ت) جوش های شیاری ورق های پیوستگی
2-7-5-3-10 اتصالات تیر به ستون
در قاب های خمشی مختلط ویژه، اتصالات تیر به ستون های مختلط باید شرایط زیر را تأمین نمایند:
الف) اتصالات خمشی تیر به ستون باید توانایی تحمل تغییرشکل های دورانی حداقل به میزان 0.04 رادیان را بدون کاهش قابل توجه در مقاومت موجود خود دارا باشند.
ب) مقاومت اندازه گیری شده اتصال در وجه ستون باید حداقل 0.8Mp تیر باشد.
پ) پیکربندی اتصال تیر به ستون باید از انواع به کاررفته در اتصالات پیش تأییدشده بوده یا عملکرد آن از طریق آزمایش مورد تأیید قرار گیرد.
استثناء: در تیرهای با مقطع مختلط محدودیت های بند 1-7-3-10 و 2-7-3-10 مطابق بند 1 کاربرد ندارد.
3-7-5-3-10 مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (\( V_r \)) باید براساس آثار نیروی زلزله محدود به ظرفیت خمشی تیر در محل مفصل پلاستیک، از رابطه زیر تعیین شود:
\[V_r = \frac{1.1 \sum M_{p,exp}}{\alpha_s L_n} + V_{rg}\]
که در آن:
- \( M_{p,exp} \) = مقاومت خمشی مورد انتظار تیر
- \( L_n \) = فاصله بین محل تشکیل دو مفصل پلاستیک در طول تیر
- \( V_{rg} \) = برش حاصل از بارهای ثقلی با ضرایب بار مربوطه
- \( \alpha_s \) = برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
ورق های پیوستگی اتصال 4-7-5-3-10
در ستون های مختلط پرشده با بتن، ضخامت ورق های پیوستگی باید حداقل برابر ضخامت بال ها باشد. اتصال ورق های پیوستگی به ستون باید به صورت جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشۀ دو طرفه باشند. در ستون های مختلط پرشده با بتن، تعبیۀ سوراخ های دایره ای شکل با قطر کافی برای عبور بتن از این دیافراگرها الزامی است.
وصله ستون ها 8-5-3-10
وصلۀ ستون ها باید الزامات بند 12-2-3-10 را تأمین نمایند. وصلۀ مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلۀ غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( M_{pcc} \, \text{min} / \alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( ( \sum M_{pcc} ) / (\alpha_s H_c ) \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\( M_{pcc} \, \text{min} \) = لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شوندۀ ستون
\( \sum M_{pcc} \) = مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقۀ موردنظر
\( \alpha_s \) = ASD در روش 1.5 برابر LRFD در روش 1.0 برابر
\( H_c \) = ارتفاع خالص ستون (فاصلۀ خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصلۀ خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصلۀ هر جزء فولادی مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_y F_y b_i t_i / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
\( R_y \) = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
\( F_y \) = تنش تسلیم مشخصۀ فولاد ستون
\( b_i \) = پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
\( t_i \) = ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
6-3-10 الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده و دیوار برشی مختلط
در این بخش، ضوابط طراحی لرزه ای قاب های مهاربندی شده و دیوار برشی مختلط ارائه می شود. سیستم های سازه ای موردبررسی در این بخش عبارت انداز:
- قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه
- قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط
- دیوارهای برشی مختلط ویژه
1-6-3-10 الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه (C-SCBF)
1-1-6-3-10 الزامات عمومی
قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه (C-SCBF) باید براساس الزامات این بخش طراحی شوند. در این نوع قاب ها، ستون ها باید دارای مقطع مختلط محاط در بتن یا پرشده با بتن، تیرها به صورت فولادی یا مختلط و اعضای مهاربندی به صورت فولادی یا مختلط پرشده با بتن در نظر گرفته شوند.
2-1-6-3-10 مبانی طراحی
الزامات این بخش برای قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه قابل کاربرد می باشند. در این گونه مهاربندها خروج از مرکزیت کمتر از عمق تیر مجاز است مشروط بر اینکه برآیند نیروهای اعضا و اتصالات در طراحی لحاظ شوند و منبع مورد انتظار ظرفیت تغییرشکل غیر الاستیک تغییر نکند. قاب های مهاربندی شده ویژه ای که براساس ضوابط این بخش طراحی می شوند، انتظار می رود به واسطه کمانش اعضای مهاربندی تحت فشار و تسلیم اعضای مهاربندی تحت کشش دارای شکل پذیری قابل ملاحظه ای باشند.
3-1-6-3-10 الزامات تحلیل
الزامات تحلیل قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه باید منطبق بر الزامات تحلیل قاب های مهاربندی شده همگرای فولادی ویژه (مطابق بند 3-2-4-3-10) باشد. اگر عضو موردنظر مختلط باشد مقاومت های مورد انتظار آن در کشش و فشار باید براساس مشخصات مقطع مختلط محاسبه شود.
4-1-6-3-10 الزامات سیستم
الزامات سیستم قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه باید منطبق بر الزامات سیستم قاب های مهاربندی شده همگرای فولادی ویژه (مطابق بند 2-2-4-3-10) باشد.
5-1-6-3-10 الزامات اعضا
1-5-1-6-3-10 الزامات عمومی
مقطع ستون ها و مهاربندها باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda_{hd} \) مطابق مقادیر جدول 2-2-3-10 باشند. مقطع تیرها باید از نوع فشرده لرزه ای با محدودیت نسبت پهنا به ضخامت برابر \( \lambda_{md} \) مطابق مقادیر جدول 2-2-3-10 باشند.
2-5-1-6-3-10 اعضای مهاربندی
در قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، الزامات اعضای مهاربندی باید منطبق بر الزامات اعضای مهاربندی در قاب های مهاربندی شده همگرای فولادی ویژه (مطابق بند 2-2-3-10) باشد، با این تفاوت که در محاسبات این بخش باید از شعاع ژیراسیون مقطع فولادی تنها استفاده شود.
3-5-1-6-3-10 نواحی حفاظت شده
نواحی حفاظت شده قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه که باید الزامات بند 12-2-3-10 را برآورده سازند، شامل موارد زیر است:
- در اعضای مهاربندی، ناحیه یک چهارم طول عضو مهاربندی و در دو انتها فاصله ای به طول عمق مقطع مهاربند در صفحه کمانش از بر اتصال عضو مهاربندی به سمت داخل عضو
- اجزای اتصال مهاربندها به تیرها و ستون ها
6-1-6-3-10 اتصالات
در قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، اتصالات علاوه بر تأمین الزامات بند 11-2-3-10 باید الزامات این بخش را نیز برآورده نمایند.
1-6-1-6-3-10 جوش های بحرانی لرزه ای
در قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، جوش های زیر به عنوان جوش های بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند 6-1-2-3-10 را تأمین نمایند.
الف) جوش شیاری در وصله ستون ها
ب) جوش های اتصال ستون به کفستون
استثناء: درصورتی که آزمایش ها یا تحلیل ها نشان دهند که امکان تشکیل مفاصل پلاستیک در پای ستون یا در نزدیکی آن وجود ندارد و ضمناً تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در پای ستون برکنش محتمل نیست، جوش های این اتصال می توانند بحرانی لرزه ای محسوب نشوند.
پ) جوش های اتصال تیر به ستون مطابق با شرایط الزامات بند 2-5-1-6-3-10
2-6-1-6-3-10 اتصال تیر به ستون
در قاب های مهاربندی شده همگرای مختلط ویژه، اگر اتصال ورق گاست هم به تیر و هم به ستون صورت گیرد، در این صورت اتصال تیر به ستون باید مطابق یکی از حالت های زیر باشد:
الف) پیکربندی اتصال مطابق ضوابط بند 2-1-9-2-10 به صورت یک اتصال ساده (مفصلی) باشد، به نحوی که حداقل قابلیت دوران 0.025 رادیان را داشته باشد.
ب) اتصال به صورت یک اتصال گیردار در نظر گرفته شود به نحوی که الزامات بندهای 3-7-5-3-10 و 4-7-5-3-10 را تأمین نماید. همچنین مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون باید براساس نتایج تحلیل در ترکیب با مقاومت خمشی موردنیاز اتصال مهاربندی و اتصال تیر با لحاظ نمودن نیروهای جمع کننده دیافراگمی حاصل از ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در نظر گرفته شود.
3-6-1-6-3-10 اتصال اعضای مهاربندی
اتصال اعضای مهاربندی باید الزامات بند 3-6-2-4-3-10 را برآورده نماید، با این تفاوت که اگر عضو مهاربندی از نوع مختلط باشد، مقاومت موردنیاز اتصال در کشش و فشار باید براساس مقاومت محوری مورد انتظار عضو مهاربندی مختلط محاسبه شود. در تعیین مقاومت مورد انتظار عضو مهاربندی باید از ضرایب \( R_y \) متناسب با هر جزء مقطع مختلط استفاده شود. در صورت لزوم، مقاومت خمشی مورد انتظار عضو مهاربندی (\( M_{p,exp} \)) برابر لنگر پلاستیک مورد انتظار مقطع خواهد بود و مقدار آن می تواند براساس روش توزیع تنش پلاستیک در مقطع یا سازگاری کرنش محاسبه شود، با این تفاوت که در این محاسبات به جای \( R_y F_y \) از \( R_y \) و به جای \( f'_c \) از \( f'_c \) استفاده می شود که در آن:
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه مقطع فولادی
- \( F_y \) = تنش تسلیم مشخصه آرماتورهای طولی
- \( f'_c \) = تنش فشاری مشخصه نمونه استوانه ای بتن
- \( R_y \) = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد مطابق جدول 1-2-3-10
- \( R_c \) = نسبت تنش فشاری مورد انتظار به تنش فشاری مشخصه بتن مطابق جدول 1-2-3-10
7-1-6-3-10 وصله ستون ها
وصله ستون ها باید الزامات بند 12-2-3-10 را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصله غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( M_{pcc min} / \alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( (\sum M_{pcc}) / (\alpha_s H_c) \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- \( M_{pcc min} \) - لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شده ستون
- \( \sum M_{pcc} \) - مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
- \( \alpha_s \) - برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
- \( H_c \) - ارتفاع خالص ستون (فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء فولادی مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_y F_y b_i t_i / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- \( R_y \) - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( F_y \) - تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( b_i \) - پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شده
- \( t_i \) - ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شده
2-6-3-10 الزامات لرزه ای قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط (C-EBF)
1-2-6-3-10 الزامات عمومی
قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط (C-EBF) باید براساس الزامات این بخش طراحی شوند. قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط قاب هایی هستند که در آن مهاربندها با فاصله نسبتاً کمی از یکدیگر روی محور طولی تیر یا با فاصله نسبتاً کمی از گره اتصال نیز به ستون متصل می شوند و موجب تشکیل تیر پیوند می گردند. به ناحیه ای که بین نقاط تلاقی محورهای دو عضو قطری مهاربندی روی تیر تشکیل می شود تیر پیوند میانی و به فاصله ای که بین نقطه تلاقی محور عضو مهاربندی تا گره اتصال تیر به ستون قرار دارد، تیر پیوند کناری گفته می شود.
در این نوع قاب ها ظرفیت تغییرشکل غیر الاستیک سیستم مهاربندی عمدتاً از طریق تسلیم برشی یا خمشی تیر پیوند تأمین می شود.
در این نوع قاب ها، ستون ها باید دارای مقطع مختلط محاط در بتن یا پرشده با بتن، تیرها به صورت فولادی یا مختلط، تیرهای پیوند از نوع فولادی و اعضای مهاربندی به صورت فولادی یا مختلط پرشده با بتن در نظر گرفته شوند.
2-2-6-3-10 مبانی طراحی
قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط باید الزامات بند 2-3-4-3-10 را با در نظر گرفتن اصلاحات موردنظر در این بخش برآورده نمایند.
قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط که با ضوابط این بخش طراحی می شوند، به واسطه تسلیم برشی یا خمشی تیر پیوند، انتظار می رود دارای شکل پذیری قابل ملاحظه ای باشند.
3-2-6-3-10 الزامات تحلیل
الزامات تحلیل قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط باید منطبق بر الزامات تحلیل قاب های مهاربندی شده واگرای فولادی (مطابق بند 3-3-4-3-10) باشد.
4-2-6-3-10 الزامات سیستم
الزامات سیستم قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط باید منطبق بر الزامات سیستم قاب های مهاربندی شده واگرای فولادی (مطابق بند 4-2-4-3-10) باشد.
5-2-6-3-10 الزامات اعضا
الزامات اعضای قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط باید منطبق بر الزامات اعضای قاب های مهاربندی شده واگرای فولادی (مطابق بند 5-2-4-3-10) باشد.
6-2-6-3-10 اتصالات
الزامات اتصالات قاب های مهاربندی شده واگرای مختلط باید منطبق بر الزامات اتصالات قاب های مهاربندی شده واگرای فولادی (مطابق بند 6-2-4-3-10) باشد؛ با این استثنا که در این نوع قاب ها اگر اتصال ورق گاست (ورق اتصال) هم به تیر و هم به ستون صورت گیرد، در این صورت اتصال تیر به ستون باید مطابق یکی از حالت های زیر باشد:
الف) درصورتی که تیر پیوند از نوع میانی باشد، پیکربندی اتصال تیر به ستون می تواند مطابق ضوابط بند 1-9-2-1-0 به صورت یک اتصال ساده (مفصلی) باشد به نحوی که حداقل 0.025 رادیان قابلیت دوران داشته باشد.
ب) در هر دو حالت تیر پیوند میانی و کناری، اتصال تیر به ستون می تواند به صورت یک اتصال گیردار در نظر گرفته شود، با این شرط که الزامات بندهای 1-2-4-3-10 و 2-7-5-3-10 را تأمین نماید. همچنین مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون باید براساس نتایج تحلیل در ترکیب با مقاومت خمشی موردنیاز اتصال مهاربندی و اتصال تیر با لحاظ نمودن نیروهای جمع کننده دیافراگمی حاصل از ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته در نظر گرفته شود.
7-2-6-3-10 وصله ستون ها
وصله ستون ها باید الزامات بند 12-2-3-10 را تأمین نمایند. وصله مستقیم ستون ها باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصله غیرمستقیم ستون ها می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از \( M_{pcc min}/\alpha_s \) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از \( (\sum M_{pcc})/(\alpha_s H_c) \) کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
- \( M_{pcc min} \) - لنگر پلاستیک کوچک ترین مقطع وصله شده ستون
- \( \sum M_{pcc} \) - مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقه موردنظر
- \( \alpha_s \) - برابر 1.0 در روش LRFD و برابر 1.5 در روش ASD
- \( H_c \) - ارتفاع خالص ستون (فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقه موردنظر و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خالص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقه موردنظر)
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصله هر جزء فولادی مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از \( R_y F_y b_i t_i / \alpha_s \) کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
- \( R_y \) - نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( F_y \) - تنش تسلیم مشخصه فولاد ستون
- \( b_i \) - پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شده
- \( t_i \) - ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شده
3-6-3-10 الزامات لرزه ای دیوارهای برشی مختلط ویژه (C-SSW)
1-3-6-3-10 الزامات عمومی
باید براساس الزامات این بخش طراحی شوند. این سیستم (C-SSW)دیوارهای برشی مختلط ویژه سازه ای می تواند شامل دیوارهای برشی بتن آرمه غیرهمبسته با اجزای مرزی مختلط یا دیوارهای برشی هم بسته با با بدون اجزای مرزی مختلط با تیر همبند فوالدی یا مختلط باشد.
مبانی طراحی 2-3-6-3-10
از دیوارهای برشی بتن آرمۀ مختلط ویژه که براساس ضوابط این بخش طراحی می شوند، انتظار می رود به واسطۀ تسلیم کلی دیوار برشی بتن آرمه یا تسلیم برشی یا خمشی تیرهای همبند فوالدی یا مختلط (در صورت وجود) و یا تسلیم کششی یا فشاری اجزای مرزی، دارای شکل پذیری قابل ملاحظه ای باشند.
در دیوارهای برشی هم بسته طراحی اتصال تیرهای همبند و نیز طراحی دیوار برشی باید براساس مقاومت مورد انتظار تیرهای همبند با لحاظ نمودن آثار سخت شوندگی مصالح فوالدی صورت گیرد.
دیوارهای برشی بتن آرمه مختلط ویژه باید الزامات طراحی دیوارهای برشی بتن آرمه را براساس مبحث نهم مقررات ملی ساختمان، به همراه الزامات لرزه ای این بخش برآورده نمایند.
در دیوارهای برشی هم بسته تیرهای همبند فوالدی می توانند به گونه ای طراحی و جزئیات بندی شوند که رفتار آن ها توسط برش یا خمش کنترل شود. چنانچه طول تیر همبند کمتر از 2.6𝑀𝑃/𝑉𝑃 باشد، تیر همبند برش-کنترل و چنانچه طول آن بیش از 1.6𝑀𝑃/𝑉𝑃 خمش-کنترل و درصورتی که طول تیر پیوند بین این دو مقدار باشد، رفتار تیر به طور هم زمان مقاومت خمشی و برشی موجود تیر 𝑉𝑃 و 𝑀𝑃 توسط برش و خمش کنترل می گردد که در آن همبند فوالدی یا مختلط است.
الزامات تحلیل 3-3-6-3-10
در تحلیل دیوارهای برشی بتن آرمۀ مختلط ویژه الزامات زیر باید تأمین شوند:
الف) برای دیوارهای برشی بتن آرمه، مقادیر سختی مؤثر مورد استفاده در تحلیل های الاستیک باید براساس الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان در نظر گرفته شوند.
ب) برای تیرهای همبند مختلط سختی مؤثر خمشی باید برابر 0.07(g/h)(EI)trans در نظر گرفته شود که در آن (EA)trans و سختی مؤثر محوری برابر GAw برشی برابر که در آن:
صلبیت خمشی مقطع تبدیل یافته ترک خورده = (EI)trans
صلبیت محوری مقطع تبدیل یافته = (EA)trans
دهانۀ آزاد تیر همبند = g
عمق کلی مقطع مختلط = h
مساحت جان مقطع فوالدی = Aw
مدول الاستیسیتۀ برشی فوالد = G
پ) زمانی که اجزای مرزی دیوار برشی به صورت مقطع مختلط محاط در بتن باشد، تحلیل باید براساس مشخصات مقطع بتنی تبدیل یافته صورت گیرد.
ت) آثار ناشی از تغییرشکل های برشی تیر همبند فوالدی در تحلیل باید در نظر گرفته شوند.
الزامات سیستم 4-3-6-3-10
در دیوارهای برشی همبسته در دیوارهای برشی غیرهمبسته رعایت ضابطۀ اضافی الزامی نیست. درهرحال نیروی برشی تیر همبند می تواند به صورت قائم بین دهانه های مجاور بازتوزیع شود. مجموع هر یک از تیرهای همبند نباید بیش از 20% نسبت به مقادیر الاستیک کاهش داشته باشد. مقاومت برشی تیرهای همبند در ارتفاع ساختمان باید مساوی یا بزرگ تر از مجموع مقادیر الاستیک باشد. علاوۀ بر این موارد الزامات زیر نیز باید رعایت شوند:
الف) در دیوارهای همبسته، جذب انرژی ابتدا باید توسط تسلیم تیرهای همبند در سرتاسر ارتفاع سازه و پیش از تسلیم خمشی پای دیوار صورت گیرد.
ب) در دیوارهای همبسته، مقاومت محوری موجود دیوار در نقطه متوازن (Pbc) باید مساوی یا بزرگ تر از کل مقاومت محوری فشاری موردنیاز در پایۀ دیوار باشد. مقاومت محوری فشاری موردنیاز باید براساس مجموع مقاومت های موردنیاز دیوارها حاصل از بخش ثقلی ترکیب بارهای لرزه ای با مجموع مقاومت های برشی مورد انتظار تیرهای پیوند که به منظور در نظر گرفتن آثار سخت شوندگی مصالح فوالدی تیرهای همبند با ضریب 1.1 افزایش داده شده است، محاسبه شود.
5-3-6-3-10 الزامات اعضا
اعضای شکل پذیر 1-5-3-6-3-10
در طول تیرهای همبند با مقطع I شکل باید مطابق الزامات بند 1-2-5-3-4-3-10، سخت کننده های عرضی تعبیه شود. جوشکاری این سخت کننده ها به تیر همبند باید براساس ضوابط بند 1-ت-2-5-3-4-3-10 صورت گیرد.
اجزای مرزی 2-5-3-6-3-10
اجزای مرزی مختلفی که دارای مقطع فوالدی محاط در بتن نیستند، باید الزامات بند 7-2-3-10 برای اعضای با شکل پذیری زیاد را تأمین نمایند. همچنین در این نوع دیوارهای برشی، مقاومت محوری موردنیاز اجزای مرزی باید با فرض اینکه نیروهای برشی توسط دیوار برشی بتن آرمه تحمل شده و کل نیروهای ثقلی و واژگونی توسط اجزای مرزی به همراه دیوار برشی بتن آرمه تحمل شوند، تعیین گردد.
در طراحی دیوارهای با اجزای مرزی فوالدی محاط در بتن، الزامات زیر باید تأمین شوند:
(الف) زمانی که یک مقطع مختلف محاط در بتن به عنوان جزء مرزی قائم مورد استفاده قرار گیرد، جزء مرزی باید براساس الزامات ستون با مقطع مختلف مطابق بخش 8-2-10 این مبحث طراحی شود.
(ب) اجزای مرزی با مقطع مختلف محاط در بتن باید الزامات اعضای با شکل پذیری زیاد را مطابق موارد بند 3-9-2-3-10 برآورده نمایند.
(ج) میلگردهای عرضی مورد استفاده برای مهار اجزای مرزی با مقطع مختلف باید در فاصله ای به طول 2h در داخل دیوار ادامه یابند که در آن h برابر با کل بعد جزء مرزی در صفحه دیوار است.
(د) به منظور انتقال نیروهای برشی دیوار در اجزای مرزی باید از برشگیرهای از نوع گل میخ یا ناودانی استفاده شود.
(ه) میلگردهای قائم دیوار باید توسط میلگردهای عرضی به گونه ای محصور شوند که الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان برای اجزای مرزی را برآورده نمایند. همچنین میلگردهای افقی دیوار نیز باید به نحو مؤثری به جزء مرزی دیوار مهار گردد.
۱۰-۳-۶-۳-۵-۳ تیرهای همبند فولادی
درصورتیکه تیرهای همبند از نوع فولادی باشند، الزامات زیر باید رعایت شوند:
الف) در صورتیکه دیوار بتنی فاقد اجزای مرزی فولادی یا مختلط باشد، حداقل طول مدفون تیر همبند در داخل دیوار برشی (L_e) برحسب میلی متر از طریق رابطه زیر به دست می آید. این طول مطابق شکل۱۰-۳-۶-۳-۱ از اولین لایه میلگردهای محصورکننده مجاور لبه دیوار محاسبه می شود.
رابطه (۱-۶-۳-۱۰): [فرمول]
که در آن:
,b = ضخامت جان دیوار برحسب میلی متر
b = پهنای بال مقطع تیر همبند برحسب میلی متر
f_c = تنش فشاری مشخصه نمونه استوانه ای بتن برحسب مگاپاسکال
α = نسبت ارتفاع بلوک مستطیلی تنش فشاری معادل به فاصله محور خنثی تا دورترین تار فشاری مقطع
V_e = مقاومت برشی مورد انتظار تیر همبند مطابق رابطه زیر برحسب نیوتن:
رابطه (۲-۶-۳-۱۰): \( V_e = \frac{2(1.1 R_y) M_p}{l} + 1.1 R_y V_p \geq 0 \)
که در آن:
l = طول آزاد تیر همبند به همراه پوشش بتن در لبه دیوار در هر دو انتهای تیر برحسب میلی متر (مطابق شکل۱-۳-۶-۳-۱۰)
M_p = لنگر پلاستیک تیر همبند فولادی = \( Z F_y \)
V_p = مقاومت برشی اسمی تیر همبند فولادی = \( 0.6 F_y A_w \)
Z = اساس مقطع پلاستیک تیر همبند فولادی نسبت به محور خمش
A_w = مساحت جان تیر همبند فولادی
F_y = تنش تسلیم مشخصه تیر همبند فولادی
شکل۱۰-۳-۶-۳-۱: طول آزاد و طول مدفون تیر همبند
ب) تیرهای همبند فولادی باید الزامات تیرهای پیوند در قاب های مهاربندی شده واگرا را مطابق بند۱۰-۳-۴-۳-۵-۲ تأمین نمایند با این تفاوت که در تیرهای همبند ساخته شده از ورق، اتصال جان (یا جان ها به بال تیر به جای جوش شیاری با نفوذ کامل می تواند از نوع جوش شیاری با نفوذ نسبی (ناقص) یا جوش گوشه دو طرفه نیز باشد، مشروط بر آنکه دارای مقاومت موجود کافی جهت توسعه کامل مقاومت مورد انتظار تیر همبند باشند.
پ) در محل لبه دیوارهای برشی (در دو انتهای طول آزاد تیر همبند) تعبیه سخت کننده های عرضی در داخل تیر همبند الزامی است. این سخت کننده ها باید تمام عمق و در دو طرف تیر همبند تعبیه شوند. همچنین در مواردی که مطابق بند۱۰-۳-۴-۳-۵-۲-ت در تیر همبند علاوه بر تعبیه سخت کننده های عرضی میانی الزامی باشد، دوران تیر همبند باید برابر 0.08 رادیان در نظر گرفته شود.
ت) مقاومت خمشی موردنیاز تیر همبند باید با ضریب \( [ (3g , )/(2L[) + 1 ] \) تشدید شود.
ث) در محدوده طول مدفون تیر همبند، مطابق شکل۱۰-۳-۶-۳-۲ میلگردهای قائم دیوار نباید از میلگردهای قائمی با مقاومت محوری اسمی برابر با مقاومت برشی مورد انتظار تیر همبند (V_e) که با ضریب زیر تشدید می شود، کمتر باشد:
رابطه (۳-۶-۳-۱۰): \( 9ai + 0.338, e > 0.88-0.333=10 \)
ج) در هر دو ناحیه انتقال طول مدفون تیر همبند که در ابتدا و انتهای این طول قرار دارند، مساحت آرماتورهای انتقال موردنیاز که به هر دو بال تحتانی و فوقانی تیر همبند متصل می شوند، نباید از مقدار ارائه شده در رابطه 4-6-3-10 کمتر در نظر گرفته شود. طول آرماتورهای انتقال باید به نحوی باشد که در بال و پایین بال های تیر همبند طول گیرایی کششی تأمین شود. مطابق شکل 2-3-6-3-10، ناحیه انتقال ابتدایی طول مدفون تیر همبند باید محدودۀ میلگردهای قائم مجاور لبه دیوار و ناحیه انتقال انتهایی طول مدفون تیر همبند باید در فاصله حداقل برابر تصف عمق مقطع تیر همبند از انتهای طول مدفون تیر باشد.
\( A_{tb} \geq 0.03 f_c L_b / F_{ysr} \)
که در آن:
\( A_{tb} \) = مساحت آرماتورهای انتقال موردنیاز در هر دو ناحیه انتقال طول مدفون تیر همبند که باید به هر دو بال تحتانی و فوقانی تیر همبند متصل شوند
\( L_e = b_f \) = طول مدفون تیر همبند در داخل دیوار برشی
\( b_f \) = پهنای بال مقطع تیر همبند
\( f_c \) = تنش فشاری مشخصۀ نمونۀ استوانه ای بتن
\( F_{ysr} = F_{yst} \) = تنش تسلیم مشخصۀ میلگردهای انتقال
لایه دیوار
\( A_{tb} > 0.03 f_c L_b / F_{ysr} \) حداقل برابر
\( A_{tb} > 0.03 f_c L_b / F_{ysr} \) میلگردهای قائم دیوار برشی
شکل 2-3-6-3-10: میلگردهای قائم دیوار و میلگردهای انتقال در محدودۀ طول مدفون تیر همبند
تبصره 1: در محدودۀ طول مدفون تیر همبند، مجموع مساحت میلگردهای قائم دیوار برشی و میلگردهای انتقال نباید از 8% مساحت این ناحیۀ دیوار \( L_b(b_w) \) بیشتر باشد.
تبصره 2: در دو ناحیۀ انتقال ابتدایی و انتهایی، میلگردهای انتقال باید به طور مستقیم یا از طریق وسله های مکانیکی به بال های فوقانی و تحتانی تیر همبند جوش شوند. به عنوان یک راهکار دیگر، در این دو ناحیۀ انتقال، مطابق شکل 3-4-3-1 استفاده از آرماتورهای U شکل (رکایی) که ساق های آن ها یک درمیان بال و پایین قرار می گیرند، به عنوان میلگردهای انتقال مجاز است.
طول گیرایی کششی تأمین شود
آرماتورهای U شکل (رکایی)
شکل 3-4-3-1 استفاده از آرماتورهای U شکل به عنوان میلگردهای انتقال
تیرهای همبند مختلط 4-5-3-6-3-10
تیرهای همبند مختلط محاط در بتن باید کلیۀ الزامات تیرهای همبند فوالدی به غیراز الزام بند (ب) را برآورده نمایند، با این تفاوت که در الزام بند (الف) در رابطۀ 4-6-3-1 به جای Vp از Vce و به جای Mpbc از Mpbc استفاده شود که در آن:
مقاومت برشی مورد انتظار تیر همبند مختلط محاط در بتن است و مقدار آن از رابطه زیر Vce تعیین می شود:
$$V_{ce} = 1.1R_yV_p + 0.21b_{wc} d_c \sqrt{R_c f_c'} + \frac{1.33R_y A_{sr} f_{ysr} d_c}{s} \quad (5-6-2-10)$$
که در آن:
مساحت آرماتورهای عرضی = Asr
تنش تسلیم مشخصۀ آرماتورهای عرضی = Fysr
Rc = نسبت تنش فشاری مورد انتظار به تنش فشاری مشخصۀ بتن مطابق جدول 1-2-3-10
Ry = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ آرماتورهای عرضی مطابق جدول 1-2-3-10
مقاومت برشی اسمی تیر فوالدی Vp = 0.6FyAw
مساحت جان تیر فوالدی = Aw
پهنای مقطع تیر مختلط محاط در بتن = bwc
عمق مؤثر مقطع تیر مختلط محاط در بتن = dc
فاصلة بین میلگردهای عرضی = s
نواحی حفاظت شده 5-5-3-6-3-10
طول آزاد تیر همبند به عنوان ناحیة حفاظت شده محسوب می شود و باید الزامات بند 17-2-3-10 را تأمین نماید. تعبیة سخت کننده های عرضی در دو انتهای آزاد طول تیر همبند و در صورت نیاز در طول آن مجاز است.
جوش های بحرانی لرزه ای 6-3-6-3-10
در دیوارهای برشی بتن آرمۀ مختلط ویژه، جوش های زیر به عنوان جوش های بحرانی لرزه ای محسوب می شوند و باید الزامات بند 1-2-3-10 ب. را تأمین نمایند:
1- جوش شیاری در وصلة ستون ها
2- جوش های اتصال ستون به کفستون
استثناء: درصورتی که تحلیل ها نشان دهد که تحت اثر ترکیبات بارگذاری شامل زلزله تشدیدیافته برش محتمل نیست، جوش های اتصال ستون به کفستون می تواند بحرانی لرزه ای محسوب نشود.
7-3-6-3-10 وصلة بخش فوالدی اجزای مرزی
وصلۀ بخش فوالدی اجزای مرزی باید الزامات بند 12-3-3-10 را تأمین نمایند. وصلۀ مستقیم بخش فوالدی باید با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل انجام شود. وصلۀ غیرمستقیم بخش فوالدی می تواند از نوع جوشی یا پیچی باشد. درهرحال مقاومت خمشی موردنیاز وصله های غیرمستقیم نباید از Mpcc, Mqsp (αsHc) و مقاومت برشی موردنیاز آن ها نباید از مقدار مشخص شده کمتر در نظر گرفته شود، که در آن:
Mpcc = Mpc
Mqsp = Mpc
مجموع لنگرهای پلاستیک دو انتهای ستون در طبقۀ موردنظر:
Mpcc = Mpc
Mqsp = Mpc
αs و αp برابر 1.5 در روش ASD و برابر 1.0 در روش LRFD
ارتفاع خاص ستون (فاصله خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و روی دال بتنی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر) و در صورت عدم وجود دال بتنی سازه ای، فاصله خاص بین بال تحتانی تیر فوقانی و بال فوقانی تیر تحتانی در طبقۀ موردنظر.
تبصره: درهرحال مقاومت محوری موجود وصلۀ هر جزء فوالدی مقطع ستون (بدون در نظر گرفتن آثار لنگر خمشی)، نباید از RyFybiti / αs کمتر در نظر گرفته شود که در آن:
Ry نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصۀ فوالد ستون
Fy تنش تسلیم مشخصۀ فوالد ستون
bi پهنای جزء ستون کوچک تر وصله شونده
ti ضخامت جزء ستون کوچک تر وصله شونده
7-3-10 اتصالات گیردار پیش تأیید شده
ضوابط عمومی طراحی لرزه ای سازه ها در بخش 2-3-10 این مبحث و الزامات خاص مربوط به قاب های خمشی متوسط و ویژه برای اقناع نیازهای لرزه ای، در بخش 2-3-10 ارائه شده است. مطابق ضوابط بندهای 2-3-10 و 2-3-10 در این نوع قاب ها، اتصالاتی در محل تقاطع تیر به ستون باید مورد استفاده قرار گیرند که از طریق انجام اقدامات و آزمایشات مقرر شده در بخش 2-3-10 تایید شوند.
اتصالات گیردار ارائه شده در جدول 1-7-3-10 در صورت تأمین الزامات و محدودیت های این بخش به عنوان اتصالات گیردار پیش تأیید شده محسوب می شوند و برای استفاده از آن ها نیازی به انجام اقدامات و آزمایشات مقرر شده در بخش 2-3-10 نیست.
جدول 1-7-3-10 انواع اتصالات گیردار پیش تأیید شده
| ردیف | نوع اتصال | مختلف | سیستم سازه ای قابل کاربرد |
|---|---|---|---|
| 1 | اتصال تیر با مقطع کاهش یافته | RBS | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 2 | اتصال فلنجی چهار پیچی بدون استفاده از ورق لچکی | BUEEP | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 3 | اتصال فلنجی چهار با هشت پیچی با استفاده از ورق لچکی | BSEEP | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 4 | اتصال پیچی به کمک روش های روسری و زیرسری | BFP | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 5 | اتصال جوشی به کمک روش های روسری و زیرسری | WFP | قاب های خمشی متوسط |
| 6 | اتصال مستقیم تقویت شده جوشی | WUF-W | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 7 | اتصال پیچی با جفت سپری | DT | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 8 | اتصال تیر با مقطع کاهش یافته و دیافراگرم عبوری از ستون | TD-RBS | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 9 | اتصال تقویت شده جوشی با دیافراگرم عبوری از ستون | TD-WUFW | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
| 10 | اتصال تیر با پهنای بهینه شده و دیافراگرم عبوری از ستون | TD-Widened | قاب های خمشی متوسط و ویژه |
1-7-3-10 الزامات عمومی
در طراحی اتصالات پیش تأییدشده، علاوه بر الزامات فصل های 2-10 و 1-10 و الزامات لرزه ای عمومی بخش 2-3-10 این مبحث، الزامات بخش های 2-3-10 یا 2-3-10 حسب مورد، نیز باید رعایت شود. در تحلیل سازه، این اتصالات باید به صورت گیردار در نظر گرفته شوند. ضمناً کلیة اتصالات پیش تأییدشده باید دارای شرایط زیر باشند:
الف) مصالح
1- فولاد مورد استفاده باید ضوابط بند 1-2-3-10 را رعایت نماید.
2- در مواردی که بال تیر نیز مستقیماً یا با واسطه به بال ستون جوش می شود، در محدودة اتصال تیر به ستون، مصالح ورق بال های ستون که دارای ضخامت مساوی یا بیش از 30 میلی متر هستند، باید دارای خواص تأییدشده در امتداد ضخامت بوده و از نظر طاقت نمونة شیار داده شدة شارپی، حداقل از ردة 10 باشند.
تبصره: ردة 10 به ردهای از مصالح فولادی گفته می شود که طاقت نمونة شیار داده شدة شارپی آن حداقل 27 ژول در دمای صفر درجه سلسیوس باشد.
ب) اعضا
به طورکلی مقاطع تیرها و ستون ها باید یکی از انواع زیر باشند. محدودیت استفاده از هر یک از این مقاطع در انواع اتصالات پیش تأییدشده، در بخش مربوطه آمده است.
1- مقاطع نوردشدة I یا H شکل
2- مقاطع قوطی شکل (HSS) برای ستون ها
3- مقاطع ساخته شده
مقاطع فوق باید دارای دو محور تقارن باشند. تیرها می توانند دارای مقطع I یا H شکل (نوردشده یا ساخته شده از ورق) و ستون ها دارای مقطع قوطی شکل (HSS)، مقطع H شکل (نوردشده یا ساخته شده از ورق)، مقطع مرکب ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری (مقطع H شکل مرکب شده) و مقطع صلیبی شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیم رخ های نوردشده باشد.
استفاده از مقاطع قوطی شکل (HSS) به شرطی مجاز است که براساس ضوابط مدارک معتبر ساخت و طراحی شده باشند.
جان مقاطع ساخته شده باید به طور پیوسته به بال آن متصل باشد با رعایت ضوابط زیر:
در دو انتهای تیرهای I و H شکل ساخته شده از ورق، به طول حداقل 6s+6d0 انتقال جان به بال باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل همراه با جوش گوشۀ تقویتی در هر دو طرف جان باشد. بعد جوش های گوشۀ تقویتی در هر طرف جان تیر نباید از کوچک ترین دو مقدار ضخامت جان و 8 میلی متر، کمتر باشد. Sb فاصله بین مفصل پلاستیک در داخل تیر تا بر ستون است که برای انواع مختلف اتصالات پیش تاییدشده در بخش های مربوطه ارائه شده است و d عمق تیر است.
تبصره: در مواردی که در بخش های 207-3-10 الی 1007-3-10 در این خصوص الزام دیگری وضع شده باشد، تأمین شرایط فوق الزامی نبوده و به جای آن باید الزام بخش های مذکور تأمین شوند.
در ستون های H شکل ساخته شده از ورق، در محل اتصال تیر به ستون به فاصله ای شامل عمق تیر به علاوه 300 میلی متر بال و پایین بال های تیر که به عنوان نواحی بحرانی ستون نامیده می شوند، اتصال جان به بال های مقطع ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل با جوش گوشۀ تقویتی در هر دو طرف جان باشد. بعد جوش های گوشۀ تقویتی در هر طرف جان ستون نباید از کوچک ترین دو مقدار ضخامت جان و 8 میلی متر، کمتر باشد.
در ستون های جعبه ای ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری (مقاطع H شکل جعبه ای شده)، در محل اتصال تیر به ستون به فاصله ای شامل عمق تیر به علاوه 300 میلی متر بال و پایین بال تیر که به عنوان نواحی بحرانی ستون نامیده می شوند، اتصال جان ها به بال های مقطع ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل همراه با ورق پشت بند باشد. در خارج از نواحی بحرانی طول ستون، اتصال جان ها به بال های مقطع ستون می تواند با استفاده از جوش شیاری با نفوذ ناقص (بدون استفاده از ورق پشت بند) انجام پذیرد. جزئیات اتصال جوش شیاری با نفوذ کامل در ستون های جعبه ای ساخته شده از ورق با ضخامت مشخص باید رعایت شود.
کمتر یا مساوی 25 میلی متر باید مطابق شکل 1-7-3-1، الف یا 1-7-3-1 ب و برای ورق های بزرگ تر از 25 میلی متر مطابق شکل 1-7-3-1 ب باشد.
\[\begin{array}{c} \text{45°} \\ \text{t}_c \\ \text{t}_c \\ \text{t}_c \\ \end{array}\]
\[t_c > 25 \text{mm} (ب)\]
\[\begin{array}{c} \text{45°} \\ \text{t}_c \\ \text{t}_c \\ \text{t}_c \\ \end{array}\]
\[t_c < 25 \text{mm} (ب)\]
(الف) \( t_c \leq 25 \text{mm} \) (ب)
شکل 1-7-3-1: نحوه ساخت ستون های جعبه ای ساخته شده از ورق
در ستون های با مقطع I-شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیم پروفیل های نوردشده، در محل اتصال تیر به ستون به فاصله ای شامل عمق تیر به علاوه 300 میلی متر بالا و پایین بالای تیر، که به عنوان نواحی بحرانی ستون نامیده می شوند، اتصال جان ها به یکدیگر و به بال ها باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل با جوش گوشه تقویتی در هر دو طرف جان باشد. بعد جوش های گوشه تقویتی در هر طرف جان ستون نباید از کوچک ترین دو مقدار ضخامت جان و 8 میلی متر، کمتر باشد.
پ) ملاحظات اجرایی تیرها
تیرها باید مطابق الزامات بخش 1-2-3-1 دارای مهار جانبی باشند. علاوه بر الزامات آن بخش، به جز در اتصالات فلنجی پیش ساخته شده، تعبیه مهار جانبی اضافی در دو انتهای تیر در فاصله ای بین انتهای ناحیه حفاظت شده تا نصف عمق تیر بعد از آن، الزامی است. طول ناحیه حفاظت شده برای انواع مختلف اتصالات پیش ساخته شده، در بخش های مربوطه ارائه شده است. در قاب های خمشی با دال بتنی سازه ای، در صورتی که تیرها در فاصله میانی بین دو ناحیه حفاظت شده دارای برشگیرهای فولادی مدفون در دال به فاصله حداکثر برابر 300 میلی متر باشند، تعبیه مهارهای جانبی اضافی در محل های مذکور الزامی نیست. همچنین:
1- در قاب های خمشی با دال بتنی سازه ای، به جز در اتصالات پیش تأییدشدة فلنجی، در نواحی حفاظت شدة تیر تعبیۀ برشگیر در روی بال فوقانی تیر مجاز نیست. در اتصال پیش تأییدشدة فلنجی چهار پیچی بدون استفاده از ورق لچکی و نیز در اتصال پیش تأییدشدة فلنجی چهار یا هشت پیچی با استفاده از ورق لچکی، در فاصلة 1.5 برابر عمق تیر از بر ستون، تعبیۀ برشگیر در روی بال فوقانی تیر مجاز نیست.
2- در قاب های خمشی با دال بتنی سازه ای، در فاصلة حداقل برابر 25 میلی متر از طریق مصالح انعطاف پذیر (نظیر یونولیت) باید از اتصال دال بتنی به وجوه ستون اجتناب شود.
تبصره: منظور از دال بتنی سازه ای، دال بتن آرمه ای است که ضخامت آن بیش از 75 میلی متر بوده و تنش فشاری مشخصۀ نمونۀ استوانه ای بتن، بیش از 14 مگاپاسکال باشد. در دال بتنی همراه با عرشۀ فوالدی، ضخامت معادل دال بتنی روی عرشه مدنظر است.
ت) جوشکاری
1- صد درصد جوش های شیاری به کاررفته در ناحیۀ اتصال تیر به ستون باید از طریق آزمایش های غیر مخرب نظیر رادیوگرافی یا اولتراسونیک (فراصونی) تأیید شوند (مطابق بند 2-4-4-10).
2- برداشتن پشت بندهای مورد استفاده در اتصال ورق های پیوستگی به بال ها و جان (یا جان های) مقطع ستون، پس از اتمام عملیات جوشکاری الزامی نیست. پشت بندهایی که در محل اتصال به بال ستون باقی می مانند باید با استفاده از یک جوش گوشۀ پیوستۀ 8 میلی متری بر لبة زیرین جوش شیاری به بال ستون متصل شود. هنگامی که پشت بند برداشته می شود، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم شیارزنی شود و با یک جوش گوشه تقویت شود. جوش گوشۀ تقویتی باید سرتاسری بوده و بعد آن حداقل 8 میلی متر باشد.
3- در اتصالات گیردار مستقیم تیر به ستون، اتصال بال های تیر به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. برای این منظور در دو انتهای تیر، تعبیۀ سوراخ های دسترسی برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به بال ستون همراه با ورق های پشت بند، مطابق الزامات بند 4-6-9-2-10 یا 5-11-2-3-10 این مبحث، حسب مورد، الزامی است. اتصال ورق های پشت بند به بال های تیر مجاز نیست.
4- در اتصالات گیردار مستقیم تیر به ستون، برای اتصال بال های تیر به بال ستون، استفاده از ورق های گوشواره (ناودان انتهای جوش شیاری) الزامی است. ورق های گوشواره باید حداقل به اندازه ضخامت قطعه (هرکدام بزرگ تر بود)، از لبه درز امتداد داشته باشد؛ ولی نیازی نیست بلندتر از 50 میلی متر باشد. پس از تکمیل جوشکاری، ورق های گوشواره ای باید برداشته شوند.
5- در اتصالات گیردار مستقیم تیر به ستون، پشت بندهای مورد استفاده در بال تحتانی تیر (در صورت وجود) باید برداشته شوند و پس از برداشتن پشت بند، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم شیارزنی شود و با جوش گوشه به ضخامت حداقل 8 میلی متر تقویت گردد. ضخامت جوش گوشۀ تقویتی باید به گونه ای باشد که پنجۀ جوش گوشه روی فلز پایه تیر قرار گیرد. چنانچه پس از حذف پشت بند، فلز پایه و ریشۀ جوش به صورت یکنواخت سنگ زنی شوند، نیازی به ادامه دادن جوش گوشۀ تقویتی روی فلز پایه نیست.
6- در اتصالات گیردار مستقیم تیر به ستون، برداشتن پشت بندهای مورد استفاده در بال فوقانی تیر (در صورت وجود) الزامی نیست. درصورتی که پشت بندها برداشته نشوند، این پشت بندها باید با جوش گوشۀ پیوسته به ضخامت حداقل 8 میلی متر به بال ستون جوش داده شوند. جوشکاری این پشت بندها به بال های تیر مجاز نیست.
7- در صورت اجرای اتصالات گیردار به صورت درختی، محل وصلة تیر، شامل نواحی که وصله با جوش یا پیچ به تیر متصل می شود، باید خارج از ناحیۀ حفاظت شده باشد.
2-7-3-10 اتصال گیردار تیر با مقطع کاهش یافته (RBS)
اتصال گیردار تیر با مقطع کاهش یافته (شکل 2-7-3-10)، علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10، باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشد.
در این نوع اتصال قسمتی از بال تیر در مجاورت اتصال آن به ستون براساس محدودیت های این بخش کاهش می یابد. هدف از این اقدام این است که تسلیم و تشکیل مفاصل پلاستیک به طور عمده در این قسمت از تیر اتفاق بیفتد. ناحیه کاهش یافته تیر باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر کلیه ترکیبات بارگذاری متعارف باشند.
تبصره: در قاب های دارای این نوع اتصالات، در کنترل تغییرمکان جانبی نسبی طبقه باید آثار مقطع کاهش یافته لحاظ شود. در این کنترل به جای مدل سازی ناحیه کاهش یافته، می توان تغییرمکان جانبی نسبی را در حالتی که ناحیه کاهش یافته مدل نشده است، با ضریب 1.1 تشدید نمود. برای سایر مقادیر c = 0.25bf برای حالت c = 0.25bf می توان از درون یابی خطی بهره برد. پارامتر c است که در شکل 2-7-3-10 بیان شده است و محدودیت های آن در بخش 1-2-7-3-10 نشان داده شده است.
1-2-7-3-10 تیرها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نوردشدة H یا I شکل و مقاطع ساخته شده از ورق دارای مقطع I یا H شکل، برای تیر مجاز است. همچنین:
1- عمق مقطع تیر نباید از 1100 میلی متر بیشتر باشد.
2- جرم تیر نباید از 600 کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
3- ضخامت بال مقطع تیر نباید از 55 میلی متر بیشتر باشد.
4- نسبت دهانه آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از 7 در قاب های خمشی ویژه و از 5 در قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
5- نسبت پهنا به ضخامت بال و جان تیر باید ضوابط بندهای 2-2-3-3-10 یا 2-2-3-3-10 را حسب مورد، اقناع نماید. در محاسبه این نسبت، پهنای بال را می توان برابر عرض بال در انتهای دوسوم میانی ناحیه کاهش یافته بال در نظر گرفت.
6- در دو انتهای تیر، برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به بال ستون، تعبیه سوراخ های دسترسی الزامی بوده و هندسه آن ها باید مطابق الزامات بند 2-2-3-3-10 باشد.
7- در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر a+b در نظر گرفته شود. b و a در شکل 2-2-3-10 نشان داده شده است.
8- فاصله محل تشکیل مفصل پلاستیک از بر ستون، باید برابر Sk = a + b/2 در نظر گرفته شود. a و b در شکل 2-2-3-10 نشان داده شده است.
9- در ناحیه کاهش یافته تیر محدودیت های زیر باید تأمین شوند. انتخاب نهایی مقادیر این پارامترها براساس تأمین کلیه الزامات مربوط به مقاومت موجود لازم تیر در مقطع کاهش یافته و انتهای تیر صورت می گیرد.
$$R = (4c^2 + b^2)/8c$$
$$0.5b_{bf} \leq a \leq 0.75b_{bf}$$
$$0.65d_b \leq b \leq 0.85d_b$$
$$0.1b_{bf} \leq c \leq 0.25b_{bf}$$
در روابط فوق c, b, a, bbf و db در شکل 2-2-3-10 نشان داده شده است.
2-2-7-3-10 ستون ها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نوردشده H شکل، مقاطع ساخته شده H شکل، مقاطع جعبه ای ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری (مقاطع H شکل جعبه ای شده) و مقاطع صلیبی شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیمرخ های نوردشده برای ستون مجاز است. همچنین:
1- عمق مقاطع H شکل و عمق و پهنای مقاطع صلیبی شکل نباید از 1000 میلی متر و عمق و پهنای مقاطع جعبه ای شکل و H شکل جعبه ای شده نباید از 750 میلی متر بیشتر باشد.
2- در ستون های جعبه ای ضخامت مقطع ستون باید به نحوی باشد که در ناحیۀ چشمۀ اتصال نیاز به ورق های مضاعف نباشد.
3-2-7-3-10 سایر الزامات
1- اتصال بال های تیر به بال ستون باید از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل مطابق الزامات عمومی اتصالات پیش تاییدشده (بند 1-7-3-10 ت) صورت گیرد.
2- در قاب های خمشی ویژه، جان تیر باید از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل به بال ستون جوش شود. علاوۀ بر آن الزم است یک ورق تکی جان در فاصله بین دو سوراخ دسترسی تعبیه شود (شکل 2-7-3-10). استفاده از ورق تکی جان به عنوان پشت بند جوش شیاری جان تیر به بال ستون نیز مجاز است. ضخامت ورق تکی جان باید حداقل برابر 10 میلی متر باشد. اتصال ورق تکی به بال ستون و جان تیر می تواند از نوع جوش گوشۀ یک طرفه با ضخامت حداقل آیین نامه ای باشد. در انتهای جوش شیاری جان تیر به بال ستون استفاده از ورق های گوشواره ای الزامی نیست. تعبیۀ سوراخ در جان تیر به منظور نصب در این اتصالات مجاز است.
3- در قاب های خمشی متوسط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق رعایت ضوابط بندهای فوق انجام پذیرد. در این نوع قاب به جای رعایت این ضوابط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق یک ورق تکی پیچ شده به جان تیر نیز صورت گیرد. در این حالت اتصال ورق تکی به جان تیر باید از نوع لغزش بحرانی با سوراخ استاندارد، یا سوراخ استاندارد در یکی و سوراخ اوبلونگ کوتاه در امتداد موازی با محور تیر در دیگری باشد. اتصال ورق تکی به بال ستون باید از نوع شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشۀ دو طرفه باشد. مقاومت برشی موردنیاز اتصال باید براساس الزامات بند 2-3-4-1- تعیین شود. ضخامت جوش های گوشۀ طرفین ورق تکی به بال ستون باید حداقل برابر 0.75 ضخامت ورق تکی و ضخامت ورق تکی باید حداقل برابر 10 میلی متر باشد. پیچها می توانند قبل یا بعد از جوشکاری ورق به بال ستون، پیش تنیده شوند.
4-2-7-3-10 برشکاری بال تیر
1- در ناحیه کاهش یافته نیز، برشکاری بال تیر باید توسط دستگاه برش حرارتی انجام شود تا یک انحنای هموار به وجود آید. در محل خاتمۀ برشکاری بال تیر، تبدیل مقطع کاهش یافته به مقطع کاهش یافته باید به صورت هموار و از طریق سنگ زنی گوشه های تیر انجام شود. رواداری مجاز اجرای برش حرارتی از مقادیر موردنظر، مطابق روابط 1-7-3-1- الی 1-7-3-1- به میزان 6 میلی متر است.
2- شیارهایی که در اثر برش حرارتی ایجاد می شوند، اگر عمقی کمتر از 6 میلی متر داشته باشند، می توانند با سنگ زنی برداشته شوند. بعد از سنگ زنی، این ناحیه باید توسط روش MT به صورت غیر مخرب بازرسی شود تا از برداشته شدن کامل شیار اطمینان حاصل شود. سنگ زنی نباید منجر به کاهش مقطع بال تیر به اندازه ای بیش از 6 میلی متر از مقدار موردنظر، مطابق روابط 1-7-3-1- الی 1-7-3-1- شود.
3- اگر عمق شیارهایی که در اثر برش حرارتی ایجاد می شوند، بیشتر از 6 میلی متر ولی کمتر از 13 میلی متر باشد، شیار باید توسط جوشکاری تعمیر شود. در این حالت ابتدا باید با سنگ زنی، شیار برداشته شده و سپس با پیش گرمایش حداقل 66 درجه سلسیوس جوشکاری انجام شود و با سنگ زنی انحنای هموار موردنظر با رعایت رواداری مربوطه ایجاد گردد. این روش را می توان در مورد شیارهایی که عمقی کمتر از 6 میلی متر دارند، ولی سنگ زنی آن ها منجر به کاهش مقطع بال تیر به اندازه ای بیش از 6 میلی متر از مقدار موردنظر، مطابق روابط 1-7-3-1- الی 1-7-3-1- می شود، نیز به کار گرفت.
3-7-3-10 اتصال گیردار فلنجی چهار پیچی بدون استفاده از ورق لچکی (BUEEP)
اتصال گیردار فلنجی چهار یا هشت پیچی با استفاده از ورق لچکی (BSEEP)
اتصالات گیردار فلنجی (شکل 3-7-3-10)، علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10، باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشند.
این نوع اتصال با جوش دادن تیر به ورق انتهایی در کارخانه و پیچ کردن این ورق به بال ستون در کارگاه ساخته می شود. رفتار این نوع اتصالات توسط حالت های حدی مختلفی از قبیل تسلیم خمشی مقطع تیر، تسلیم خمشی ورق انتهایی، تسلیم چشمۀ اتصال ستون، گسیختگی برشی و کششی پیچ های ورق انتهایی یا گسیختگی در اجزای اتصالات جوشی آن کنترل می شود. طراحی اتصال باید به گونه ای باشد که با تأمین مقاومت موجود کافی در اجزای آن، تغییرشکل غیر الاستیک از طریق تسلیم مقطع تیر ایجاد شود.
ابعاد و ضخامت ورق انتهایی و نیز مشخصات و تعداد پیچ های اتصال ورق انتهایی به بال ستون باید براساس مقاومت های خمشی و برشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 6-2-3-3-10 یا 8-3-3-3-10 حسب مورد) تعیین شود. در تعیین مقاومت های طراحی وسایل اتصال، ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 0.75 برابر 0.9 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 0.9 برابر 1 در نظر گرفت. همچنین در تعیین مقاومت های مجاز وسایل اتصال، ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 2 برابر 1.67 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 1.67 برابر 1.5 در نظر گرفت.
1-3-7-3-10 تیرها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، برای تیر مجاز است. همچنین:
1- نسبت دهانۀ آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از 7 در قاب های خمشی ویژه و از 5 در قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
2- در دو انتهای تیر، تعبیه سوراخ های دسترسی برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به ورق انتهایی، مجاز نیست.
3- در دو انتهای تیر، ناحیۀ حفاظت شده باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
- در اتصال فلنجی بدون استفاده از ورق لچکی، برابر کوچک ترین دو مقدار عمق تیر و سه برابر پهنای بال تیر از بر ستون؛
- در اتصال فلنجی با استفاده از ورق لچکی، برابر کوچک ترین دو مقدار طول ورق لچکی به علاوه نصف عمق تیر و سه برابر پهنای بال تیر از بر ستون.
4- فاصله محل تشکیل مفصل پلاستیک از بر ستون Sh باید برابر کوچک ترین دو مقدار db و 3bf برای اتصالات فلنجی بدون استفاده از ورق های لچکی و برابر Lt + tst برای اتصالات فلنجی با استفاده از ورق های لچکی در نظر گرفته شود که در آن db عمق تیر، bf پهنای بال تیر، Lt طول ورق لچکی در روی بال تیر و tst ضخامت ورق انتهایی است.
5- در دو انتهای تیرهای ساخته شده از ورق، به فاصله حداقل برابر کوچک ترین دو مقدار عمق تیر و سه برابر پهنای بال تیر، اتصال جان به بال باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشۀ دو طرفه باشد. ضخامت جوش های گوشۀ دو طرفه نباید از 0.75tw (ضخامت جان مقطع تیر است) و 6 میلی متر کمتر در نظر گرفته شود.
2-3-7-3-10 ستون ها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نورد شده H شکل، مقاطع ساخته شده H شکل و مقطع صلیبی شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیمرخ های نورد شده برای ستون مجاز است. همچنین:
1- عمق مقطع ستون نباید از 1000 میلی متر بیشتر باشد.
3-3-7-3-10 سایر الزامات
1- اتصالات فلنجی باید محدودیت های ابعادی جدول 2-7-3-10 را تأمین نمایند.
تبصره: در قاب های خمشی ویژه با عملکرد توأم دال بتنی و مقطع فوالدی در سرتاسر طول تیر، عمق مقطع تیر نباید از 600 میلی متر کمتر باشد.
2- پهنای ورق انتهایی نباید از بال تیر متصل شونده به آن کوچک تر در نظر گرفته شود. همچنین پهنای مؤثر ورق انتهایی که در محاسبات منظور می شود، نباید از بال تیر متصل شونده بعلاوه 25 میلی متر بزرگ تر در نظر گرفته شود.
3- اتصال بال تیر به ورق انتهایی باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل بوده و در وجه داخلی بال تیر با جوش گوشه به ضخامت حداقل 8 میلی متر تقویت گردد.
4- شیارزنی ریشة جوش بال تیر به ورق انتهایی در قسمتی که مستقیماً بالا یا پایین جان تیر قرار می گیرد، ضروری نیست. در این قسمت جوش شیاری با نفوذ کامل کفایت می نماید.
جدول 2-7-3-10 محدودیت های ابعادی اتصالات گیردار فلنجی
| پارامتر | BUEEP چهار پیچی | BSEEP هشت پیچی |
|---|---|---|
| tbf (mm) | 10-25 | 15-30 |
| bbf (mm) | 150-250 | 200-350 |
| db (mm) | 340-700 | 440-1000 |
| tp (mm) | 12-50 | 20-70 |
| bp (mm) | 180-300 | 240-400 |
| g (mm) | 80-160 | 120-160 |
| pfi, pfo (mm) | 35-120 | 40-50 |
| pb (mm) | - | 90-100 |
در جدول فوق:
- bbf پهنای بال تیر
- bp پهنای ورق انتهایی
- db عمق تیر متصل شونده به ورق انتهایی
- g فاصلة افقی بین دو ردیف قائم پیچ
- pfi فاصله قائم بین نزدیک ترین ردیف پیچ داخلی تا بر بال کششی تیر
- pfo فاصله قائم بین نزدیک ترین ردیف پیچ بیرونی تا بر بال کششی تیر
- tbf ضخامت بال مقطع تیر
- tp ضخامت ورق انتهایی
5- اتصال جان تیر به ورق انتهایی باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. چنانچه ضخامت جان مقطع تیر کوچک تر یا مساوی 10 میلی متر باشد، استفاده از جوش گوشه دوطرفه نیز مجاز است. در صورت استفاده از جوش گوشه، علاوه بر الزامات متعارف طراحی اتصالات، ضخامت آن باید به گونه ای تعیین شود که در فاصله بین وجه داخلی بال تیر تا 150 میلی متر بعد از اولین ردیف پیچ در اتصالات چهار پیچی و دومین ردیف پیچ در اتصالات هشت پیچی، مجموع مقاومت آن ها برابر مقاومت کششی موجود همین بخش جان باشد. درهرحال ضخامت جوش های گوشه نباید از 0.8tw میلی متر کمتر در نظر گرفته شوند.
6- فاصله سوراخ های پیچ (g) نشان داده شده در شکل های مربوطه، نباید از پهنای بال تیر بزرگ تر باشد. همچنین در این شکل ها، حداقل اندازه فاصله های پیچ برای پیچهای تا قطر 25 میلی متر برابر قطر پیچ به علاوه 13 میلی متر و برای پیچهای با قطر بزرگ تر برابر قطر پیچ به علاوه 19 میلی متر است. در اتصالات هشت پیچی حداقل اندازه pb، نشان داده شده در شکل مربوطه، 2 برابر قطر پیچ است.
7- ورق های لچکی (در صورت استفاده) باید در امتداد جان تیر و در وسط ورق انتهایی تعبیه شوند. طول ورق های لچکی نباید از 1.75h کوچک تر در نظر گرفته شود که در آن h ارتفاع لچکی ها در امتداد محور ستون است. ورق های لچکی مطابق شکل های مربوطه، باید در دو انتهای خود طولی حدوداً 25 میلی متر برش های عمودی و افقی داشته و سپس به صورت مورب بریده شوند. ضخامت ورق های لچکی (tst)، نباید کمتر از ضخامت جان مقطع تیر در نظر گرفته شود. همچنین ضخامت ورق های لچکی باید به گونه ای انتخاب شوند که روابط مربوطه ارضا شوند.
8- اتصال لچکی ها (در صورت استفاده) به ورق انتهایی و بال تیر باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. چنانچه ضخامت لچکی ها کوچک تر یا مساوی 10 میلی متر باشد، استفاده از جوش گوشة دوطرفه نیز مجاز است. ضخامت جوش های گوشه نباید از 0.8tst (tst ضخامت ورق لچکی است) و 6 میلی متر کمتر باشد. گوشة ورق لچکی در محل تقاطع آن با بال تیر و ورق انتهایی باید به صورت مثلثی بریده شود تا فاصلة آزاد با جوش بال تیر و ورق انتهایی فراهم شود.
9- به کار بردن ورق های پرکنندۀ لبه ای در بالا و پایین ورق انتهایی مطابق شکل 3-7-3-10 مجاز است.
4-7-3-10 اتصال گیردار پیچی به کمک ورق های روسری و زیرسری (BFP)
اتصالات گیردار پیچی به کمک ورق های روسری و زیرسری (شکل 5-7-3-10) علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10 باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشند.
این نوع اتصال از طریق جوش دادن ورق های روسری و زیرسری به بال ستون و پیچ کردن آن ها به بال تیر ساخته می شود. این ورق ها باید کاملاً یکسان باشند. ضمناً در این نوع اتصال جان تیر نیز از طریق یک ورق تکی به بال ستون متصل می شود. منظور از ضوابط ارائه شده در این بخش این است که وقوع تسلیم و شروع تشکیل مفصل پلاستیک در ناحیه ای از تیر در انتهای ورق های روسری و زیرسری روی دهد. ابعاد و ضخامت ورق های روسری و زیرسری و نیز مشخصات و تعداد پیچ های اتصال این ورق ها به بال تیر باید براساس مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 2-3-3-10 یا 6-3-3-10، حسب مورد) تعیین شود. ابعاد و ضخامت ورق تکی جان و نیز مشخصات و تعداد پیچ های اتصال این ورق به جان تیر باید براساس مقاومت برشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 2-3-3-10 یا 6-3-3-10، حسب مورد) تعیین شود.
در تعیین مقاومت های طراحی ورق های روسری و زیرسری، ورق تکی جان و وسایل اتصال، ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 0.75 برابر 0.9 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 0.9 برابر 1 در نظر گرفت. همچنین در تعیین مقاومت های مجاز آن ها ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 2 برابر 1.67 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 1.67 برابر 1.5 در نظر گرفت.
1-4-7-3-10 تیرها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
1- در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر فاصله از بر ستون تا دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون به علاوۀ عمق تیر در نظر گرفته شود.
2- محل تشکیل مفصل پلاستیک Sh در روی تیر باید در محل دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون، در نظر گرفته شود.
3- جرم تیر نباید از 250 کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
4- عمق مقطع تیر نباید از 1000 میلی متر بیشتر باشد.
5- ضخامت بال مقطع تیر نباید از 30 میلی متر بیشتر باشد.
6- نسبت دهانۀ آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از 9 در قاب های خمشی ویژه و از 7 در قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
2-4-7-3-10 ستون ها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع H شکل، جعبه ای ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری و مقطع صلیبی شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیمرخ های نوردشده به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
1- عمق مقطع ستون H شکل و صلیبی شکل دارای برشگیر فوالدی مدفون در بتن در فاصله بین نواحی محافظت شده دو انتهای تیر، نباید از 1000 میلی متر و در غیاب دال بتنی سازه ای از 400 میلی متر بیشتر باشد.
2- عمق و پهنای مقاطع جعبه ای شکل و H شکل جعبه ای شده نباید از 750 میلی متر بیشتر باشد.
3-4-7-3-10 سایر الزامات
1- استفاده از ورق های پرکننده به ضخامت مجموعاً 6 میلی متر بین ورق های اتصال و بال تیر مجاز است. این پرکننده ها می توانند به صورت لبه ای یا ورق های سوراخ شده باشند.
2- اتصال ورق های روسری و زیرسری به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشند. این جوش ها باید بحرانی لرزه ای در نظر گرفته شوند. در صورت استفاده از صفحه پشت بند برای اجرای جوش شیاری با نفوذ کامل، پشت بندها باید پس از انجام جوشکاری برداشته شوند. پس از برداشتن پشت بند، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم شیارزنی شود و با جوش تقویت شود.
3- اتصال ورق تکی جان به بال ستون باید از نوع شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشة دوطرفه باشد. ضخامت جوش های گوشه باید براساس مقاومت برشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 6-7-3-10 یا 8-9-3-10 حسب مورد) تعیین شود و درهرحال در هر دو طرف نباید از 0.8twn (twn ضخامت ورق تکی جان است) و 8 میلی متر کمتر در نظر گرفته شود.
4- اتصال ورق های روسری و زیرسری به بال های تیر باید از نوع پیچی با ردة 10.9 یا معادل آن و با قطر پیچ حداکثر برابر 27 میلی متر باشد. پیچ ها باید در هر ردیف دو عدد و به صورت متقارن در طرفین محور تیر تعبیه شوند. طول گروه پیچ ها در امتداد محور تیر (فاصله از بر ستون تا مرکز آخرین سوراخ) نباید از عمق تیر بیشتر باشد. سوراخ های بال تیر باید استاندارد باشند. سوراخ های ورق های روسری و زیرسری می توانند استاندارد یا بزرگ شده باشند. سوراخ ها باید با مته ایجاد شوند. استفاده از پانچ برای سوراخ کاری مجاز نیست.
5- اتصال ورق تکی به جان تیر باید از نوع پیچی بوده و سوراخ های ایجادشده در یکی از اجزا، یعنی ورق تکی یا جان تیر، می تواند به صورت لوبیایی کوتاه افقی باشد.
5-7-3-10 اتصال گیردار جوشی به کمک ورق های روسری و زیرسری (WFP)
اتصالات گیردار جوشی به کمک ورق های روسری و زیرسری (شکل 6-7-3-10) علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10، باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشند.
این نوع اتصال از طریق جوش دادن ورق های روسری و زیرسری به بال ستون و بال تیر ساخته می شود. ضمناً در این نوع اتصال جان تیر نیز از طریق ورق یا ورق های جان یا جفت نیمشی به بال ستون متصل می شود. کاربرد این نوع اتصالات فقط به قاب های خمشی متوسط محدود می شود. هدف از ضوابط ارائه شده در این بخش این است که وقوع تسلیم و شروع تشکیل مفصل پلاستیک در ناحیه ای از تیر در انتهای ورق های روسری و زیرسری روی دهد.
ابعاد و ضخامت ورق های روسری و زیرسری و نیز مشخصات جوش آن ها به بالای آن باید براساس مقاومت خمشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 6-2-3-3-10) تعیین شود. ابعاد و ضخامت ورق (یا ورق های جان یا جفت نیمشی) و نیز جوش آن به بال ستون و جان تیر باید براساس مقاومت برشی موردنیاز اتصال تیر به ستون (مطابق الزامات بند 6-2-3-3-10) تعیین شود. در تعیین مقاومت های طراحی ورق های روسری و زیرسری، ورق تکی جان (یا ورق های جان) و جوش های مربوطه، ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 0.75 برابر 0.9 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 0.9 برابر 1 در نظر گرفت. همچنین در تعیین مقاومت های مجاز آن ها ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت های حدی غیر شکل پذیر، به جای 2 برابر 1.67 و برای حالت های حدی شکل پذیر به جای 1.67 برابر 1.5 در نظر گرفت.
1-5-7-3-10 تیرها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
1- در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر فاصله از بر ستون تا دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون به علاوۀ عمق تیر در نظر گرفته شود.
2- محل تشکیل مفصل پلاستیک Sh در روی تیر باید در محل دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون، در نظر گرفته شود.
3- جرم تیر نباید از 250 کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
4- عمق مقطع تیر نباید از 1000 میلی متر بیشتر باشد.
5- ضخامت بال مقطع تیر نباید از 30 میلی متر بیشتر باشد.
6- نسبت دهانۀ آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از 9 در قاب های خمشی ویژه و از 7 در قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
2-5-7-3-10 ستون ها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع H شکل، جعبه ای ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری و مقطع صلیبی شکل ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیمرخ های نوردشده به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
1- عمق مقطع ستون H شکل و صلیبی شکل دارای برشگیر فوالدی مدفون در بتن در فاصله بین نواحی محافظت شده دو انتهای تیر، نباید از 1000 میلی متر و در غیاب دال بتنی سازه ای از 400 میلی متر بیشتر باشد.
2- عمق و پهنای مقاطع جعبه ای شکل و H شکل جعبه ای شده نباید از 700 میلی متر بیشتر باشد.
3-5-7-3-10 سایر الزامات
در این نوع اتصالات گیردار، الزامات زیر نیز باید رعایت شوند:
1- طول ورق های روسری و زیرسری باید برابر باشد.
2- ورق روسری می تواند به صورت بهینه شده یا دارای پهنای ثابت باشد. در صورت استفاده از ورق پهن شده، رعایت تناسبات نشان داده شده در شکل 6-7-3-10 الزامی است. در صورت استفاده از ورق با پهنای ثابت، این پهنا با لحاظ عرض ورق های گوشواره (ناودان انتهای جوش) نباید از پهنای بال ستون بیشتر باشد. در این حالت جوش گوشۀ اتصال ورق روسری به بال تیر باید تا انتهای تیر ادامه یابد.
3- اتصال ورق های روسری و زیرسری به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل و به بال های تیر از نوع جوش گوشه باشد. استفاده از جوش کام و انگشتانه به همراه جوش های گوشه در اتصال این ورق ها به بال تیر نیز مجاز است.
4- در صورت استفاده از صفحه پیش بند در جوش های روسری و زیرسری به بال ستون، صفحه پیش بند می توانند پس از انجام جوشکاری برداشته شوند. در این حالت پس از برداشتن پیش بند، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم شیارزنی شود و با جوش تقویت گردد. درصورتی که پیش بندها برداشته نشوند، این پیش بندها باید با جوش گوشه به ضخامت حداقل 8 میلی متر به بال ستون جوش داده شوند.
5- اتصال ورق (یا ورق های) جان تیر به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشه باشد. در صورت استفاده از ورق تکی جان و جوش گوشه، این جوش باید به صورت دوطرفه اجرا شود. در صورت استفاده از جفت نیمشی برای اتصال جان تیر به بال ستون، این اتصال باید از نوع جوش گوشه باشد.
6- اتصال ورق جان (یا ورق ها یا نیمشی ها) به جان تیر باید از نوع جوش گوشه باشد.
6-7-3-10 اتصال گیردار تقویت نشدة جوشی (WUF-W)
اتصالات گیردار تقویت نشدة جوشی (اتصال شکل 7-7-3-10) علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10 باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشند.
در این نوع اتصال گیردار، چرخش غیرالاستیک از طریق تسلیم تیر در ناحیه ای نزدیک به بر ستون تأمین می شود. نحوه تسلیم در این نوع اتصال از طریق اعمال ضوابط خاص این بخش کنترل می شود. در این اتصال مقدار ضریب Cpr که در طراحی لرزه ای قاب های خمشی ویژه مطابق تعریف بند 6-3-3-10 مورد استفاده قرار می گیرد، باید برابر 1.4 در نظر گرفته شود. این ضریب در محاسبه مقاومت برشی موردنیاز جان تیر (بدون توجه به وجود ورق تکی جان)، مقاومت های موردنیاز در ناحیه چشمه اتصال تیر به ستون و کنترل ضابطه تیر ضعیف-ستون قوی، مورد استفاده قرار می گیرد.
1-6-7-3-10 تیرها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
1- در دو انتهای تیر، برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به بال ستون، تعبیه سوراخ های دسترسی الزامی بوده و هندسه آن ها باید مطابق الزامات بند 5-11-2-3-10 باشد.
2- در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر فاصله از بر ستون تا یک برابر عمق مقطع تیر در نظر گرفته شود.
3- در این نوع اتصال Sh = 0 در نظر گرفته می شود.
4- عمق مقطع تیر نباید از 1000 میلی متر بیشتر باشد.
5- جرم تیر نباید از 300 کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
6- ضخامت بال مقطع تیرها نباید از 30 میلی متر بیشتر باشد.
7- نسبت دهانه آزاد تیر به عمق آن نباید از 7 برای قاب های خمشی ویژه و از 5 برای قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
2-6-7-3-10 ستون ها
در این نوع اتصال گیردار، استفاده از مقاطع نوردشده H شکل، مقاطع ساخته شده دارای مقطع H شکل، مرکب ساخته شده از ورق یا ساخته شده از مقاطع H شکل همراه با ورق های کناری و مقطع صلیبی ساخته شده از ورق یا ساخته شده از نیم رخ نوردشده به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
1- عمق مقطع ستون های H شکل و عمق و پهنای ستون های با مقطع صلیبی شکل نباید از 1000 میلی متر بیشتر باشد.
2- عمق و پهنای مقاطع مرکب شکل و H شکل مرکب شده نباید از 750 میلی متر بیشتر باشد.
3-6-7-3-10 سایر الزامات
1- اتصال بال های تیر به بال ستون باید از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل صورت گیرد.
2- جان تیر باید به بال ستون با استفاده از جوش شیاری با نفوذ کامل اتصال داده شود. علاوه بر آن تعبیه یک ورق تکی جان به ضخامت حداقل برابر ضخامت جان مقطع تیر نیز الزامی است.
اتصال ورق تکی جان به بال ستون می تواند از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشه صورت گیرد. مقاومت برشی موجود اتصال جوشی ورق تکی جان به بال ستون باید حداقل برابر (RyFyphptp)/αs باشد که در آن:
hp = ارتفاع ورق تکی جان
tp = ضخامت ورق تکی جان
Fyp = تنش تسلیم مشخصه ورق تکی جان
Ry = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصه فولاد ورق تکی جان
αs برابر 1.0 در LRFD و 1.5 در ASD
3- اتصال ورق تکی جان به جان تیر باید از طریق جوش گوشه به ضخامت برابر ضخامت ورق تکی جان منهای 2 میلی متر انجام پذیرد.
4- ورق تکی جان باید محدودیت های ابعادی جدول 3-7-3-10 را تأمین نماید.
جدول 3-7-3-10 محدودیت های ابعادی ورق تکی جان در اتصال گیردار تقویت نشده جوشی (WUF-W)
| ردیف | شرح | محدودیت |
|---|---|---|
| 1 | همپوشانی ورق جان با سوراخ دسترسی | 6 mm ≤ a ≤ 12 mm |
| 2 | شیب پهنای ورق جان | 20° ≤ c ≤ 40° |
| 3 | فاصله قائم انتهای جوش ورق جان به جان تیر تا سوراخ دسترسی | 12 mm ≤ e ≤ 25 mm |
| 4 | برگشت عمودی انتهای ورق جان | b ≥ 25 mm |
| 5 | فاصله افقی انتهای پهنای ورق جان تا انتهای سوراخ دسترسی | d ≥ 50 mm |
* پارامترهای a, b, c, d و e در شکل 7-7-3-10 نشان داده شده اند.
7-7-3-10 اتصال گیردار پیچی با جفت سپری (DT)
اتصالات گیردار پیچی با جفت سپری (شکل 8-7-3-10) علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش 1-7-3-10، باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشند.
این نوع اتصال با استفاده از مقاطع سپری بریده شده از مقاطع نوردشده I یا H شکل یا سپری ساخته شده از ورق و پیچ کردن آن ها به بال های تیر و ستون اجرا می شود. مقاطع سپری متصل به بال های باال و پایین تیر باید یکسان بوده و از طریق چهار پیچ یا هشت پیچ به بال ستون متصل شوند. جان تیر نیز با پیچ هایی به ورق تکی که به بال ستون جوش شده، متصل می شود. رفتار این نوع اتصالات توسط تسلیم ناشی از خمش مقطع تیر در نزدیکی آخرین ردیف پیچ های اتصال بال تیر به جان سپری کنترل می شود. شکل 9-7-3-10 پارامترهای مشخص کننده ابعاد این اتصال را نشان می دهند.
شکل 9-7-2-10 پارامترهای ابعاد ستون و ورق اتصال برشی در اتصال پیچی با جفت سپری (DT)
۱۰-۳-۷-۷-1 تیرها
در این نوع اتصال، استفاده از مقاطع نوردشده یا ساخته شده H یا I شکل، به عنوان تیر مجاز است، اما استفاده از مقاطع نوردشده با بال دارای ضخامت متغیر نظیر INP مجاز نیست. همچنین:
- عمق مقطع تیر نباید از 700 میلی متر بیشتر باشد.
- جرم تیر نباید از 120 کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
- ضخامت بال مقطع تیر نباید از 20 میلی متر بیشتر باشد.
- نسبت دهانه آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از 9 برای قاب های خمشی ویژه و از 7 برای قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
- در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده برابر فاصله بر ستون تا دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون به علاوه عمق تیر، در نظر گرفته می شود.
- محل تشکیل مفصل پلاستیک (S_i) در روی تیر باید در محل دورترین ردیف پیچ در روی بال تیر نسبت به بر ستون، در نظر گرفته شود.
۱۰-۳-۷-۷-۲ ها ستون
در این نوع اتصال، استفاده از مقاطع نورده شده I یا H شکل و مقاطع ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان ستون مجاز است. همچنین استفاده از مقاطع صلیبی ساخته شده از ورق یا از نیمرخ مجاز است. عمق و پهنای مقطع ستون با مقطعهای I شکل و H و صلیبی نباید از ۱۰۰۰ میلی متر بیشتر باشد.
۱۰-۳-۷-۷-۳ سایر الزامات
۱) ضخامت ورق پیوستگی در محل اتصال نباید از ضخامت بال تیر و جان سپری کوچک تر باشد.
۲) در صورت استفاده از سپری های ساخته شده از ورق، اتصال جان به بال سپری باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. این جوش بحرانی لرزه ای محسوب می شود.
۳) ورق تکی جان باید به بال ستون جوش شود. این جوش می تواند از نوع شیاری با نفوذ کامل یا با نفوذ ناقص دوطرفه و یا گوشۀ دوطرفه باشد.
۴) اتصالات پیچی باید شرایط زیر را اقناع نمایند:
- پیچ ها باید به صورت قرینه در دو طرف محورهای تیر و ستون اجرا شوند.
- پیچ های برشی اتصال بال تیر و سپری باید دو عدد در هر ردیف باشند. پیچ های کششی اتصال بال ستون و سپری باید دو یا چهار عدد در هر ردیف باشند.
- سوراخ های بال های تیر و ستون باید استاندارد باشند.
- سوراخ های ایجادشده روی جان سپری می تواند به صورت استاندارد یا بزرگ شده باشد.
- سوراخ های ایجادشده روی بال سپری می تواند به صورت استاندارد یا بزرگ شده یا اوبیایی کوتاه موازی محور ستون باشد.
- سوراخ های ایجادشده روی جان تیر و ورق تکی جان باید به صورت استاندارد باشد، ولی در صورت تعبیۀ سوراخ استاندارد بر روی جان یا ورق تکی جان، سوراخ دیگری می تواند به صورت اوبیایی کوتاه موازی محور تیر اجرا شود.
۵) نسبت ۶t بیانید از ۷t بیانید از شکل ۱۰-۳-۷-۷-۹ بزرگ تر باشد. t ضخامت بال سپری بوده و ۵/۶.
۶) ورق های پرکننده با مجموع ضخامت حداکثر ۶ میلی متر می تواند در محل تماس جان سپری و بال تیر استفاده شود. استفاده از ورق های پرکنندۀ مذکور در محل تماس بال سپری و بال ستون نیز مجاز است.
۱۰-۳-۷-۸ اتصال گیردار تیر با مقطع کاهش یافته و دیافراگم عبوری از ستون (TD-RBS)
اتصال گیردار مستقیم تیر با مقطع کاهش یافته و دیافراگم عبوری از ستون (شکل ۱۰-۳-۷-۱-۱)، علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش ۱۰-۳-۲-۱ باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشد.
پاسخ اتصال:
\[0.5 b_{bf} \leq a \leq 0.75 b_{bf}\]
\[0.65 d_b \leq b \leq 0.85 d_b\]
\[0.1 b_{bf} \leq c \leq 0.25 b_{bf}\]
R=Radius of cut = \(\frac{4c^2 + b^2}{8c}\)
۱۰-۳-۷-۸-۲ الزامات طراحی لرزه ای
در این نوع اتصال قسمتی از بال تیر در مجاورت اتصال آن به ستون براساس محدودیت های این بخش کاهش می یابد. هدف از این اقدام این است که تسلیم و تشکیل مفاصل پلاستیک به طور عمده در این قسمت از تیر اتفاق بیفتد. در این نوع اتصالات ناحیه کاهش یافته تیرها باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر کلیه ترکیبات بارگذاری متعارف باشند.
تبصره: در کنترل تغییرمکان جانبی نسبی طبقه در قاب های دارای این نوع اتصالات، باید آثار مقطع کاهش یافته لحاظ شود. در این کنترل به جای مدل سازی ناحیه کاهش یافته می توان تغییرمکان جانبی نسبی را در حالتی که ناحیه کاهش یافته مدل نشده است با ضریب ۱.۱ تشدید نمود. برای سایر مقادیر c برای حالت نظیر c=0.25bbf می توان از درون یابی خطی بین آن ها و بین c=0.25bbf بهره برد. پارامتری است که در شکل ۱۰-۳-۷-۱۰ نشان داده شده و محدودیت های آن در بخش ۱۰-۳-۷-الف-۱ بیان شده است.
۱۰-۳-۷-۸-1 تیرها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نورده شده I یا H شکل و مقاطع ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
۱) عمق مقطع تیر نباید از ۱۱۰۰ میلی متر بیشتر باشد.
۲) جرم تیر نباید از ۶۰۰ کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
۳) ضخامت بال مقطع تیر نباید از ۵۵ میلی متر بیشتر باشد.
۴) نسبت دهانه آزاد تیر به عمق مقطع آن نباید از ۷ در قاب های خمشی ویژه و از ۵ در قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
۵) نسبت پهنا به ضخامت بال و جان تیر باید ضوابط بندهای ۱۰-۳-۳-۲-۲ یا ۱۰-۳-۳-۲-۳ حسب مورد، اقناع نماید. در محاسبه این نسبت، پهنای بال را می توان برابر عرض بال در انتهای دوسوم میانی ناحیه کاهش یافته بال در نظر گرفت.
۶) در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر a+b در نظر گرفته شود. پارامترهای a و b در شکل ۱۰-۳-۷-۱۰ نشان داده شده است.
۷) محل تشکیل مفصل پلاستیک باید برابر Sn=a+b/2 از بر ستون در نظر گرفته شود.
۸) در ناحیه کاهش یافته تیر، محدودیت های زیر باید تأمین شوند. انتخاب نهایی مقادیر این پارامترها براساس تأمین کلیه الزامات مربوط به مقاومت موجود لازم تیر در مقطع کاهش یافته و انتهای تیر صورت می گیرد.
\[R = (4c^2 + b^2)/8c\]
\[0.5b_{bf} \leq a \leq 0.75b_{bf}\]
\[0.65d_b \leq b \leq 0.85d_b\]
\[0.1b_{bf} \leq c \leq 0.25b_{bf}\]
در روابط فوق:
a = فاصله افقی از لبه ورق های دیافراگم تا ابتدای برش مقطع کاهش یافته تیر
b = طول برش مقطع کاهش یافته تیر
c = عمق برش در مرکز مقطع کاهش یافته تیر
bbf = پهناي کاهش نيافته بال تير
db = عمق مقطع تير
۱۰-۳-۷-۸-۲ ستون ها
در این نوع اتصال استفاده از مقطع جعبه ای ساخته شده از ورق یا مقطع قوطی شکل (HSS) به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
(۱) عمق و پهناي ستون نباید از ۷۵۰ میلی متر بیشتر باشد.
(۲) ضخامت بال ها و جان های مقطع ستون باید به نحوی باشد که در ناحیه چشمه اتصال نیازی به ورق های مضاعف نباشد.
۱۰-۳-۷-۸-3 ورق های دیافراگم
۱) مصالح ورق های دیافراگم که دارای ضخامت مساوی یا بیش از ۳۰ میلی متر هستند، باید دارای خواص تاییدشده در امتداد ضخامت بوده و از نظر طاقت نمونه شیار داده شدة شارپی، حداقل از ردة ۱۰ باشند.
۲) ضخامت ورق های دیافراگم باید حداقل ۵ میلی متر از ضخامت بال های تیر و حداقل ۳ میلی متر از ضخامت ورق های ستون بزرگ تر باشد. همچنین ضخامت ورق های دیافراگم باید به نحوی باشد که الزامات ورق های پیوستگی بندهای ۱۰-۳-۳-۲-۸ یا ۱۰-۳-۳-۳-۱۰ حسب مورد را تأمین نمایند. در تأمین این الزامات علاوه بر کنترل حالت حدی تسلیم ورق دیافراگم در پهنای کلی، باید حالت حدی گسیختگی در پهنایی که بال تیر به ورق دیافراگم جوش شده است نیز کنترل گردد. در این محاسبات ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۰ برابر ۰.۹ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۰.۹ برابر ۰.۷۵ در نظر گرفت. همچنین ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۵ برابر ۱.۶۷ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۲.۰ برابر ۱.۶۷ در نظر گرفت.
۳) اتصال ستون به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل همراه با ورق های پشت بند بوده و در محل کارخانه اجرا گردد. این جوش بحرانی لرزه ای محسوب شده و ضوابط بند ۱۰-۳-۲-۱-۶-ب باید در مورد آن رعایت گردد. همچنین کیفیت صد درصد این جوش ها باید از طریق آزمایش های غیر مخرب نظیر رادیوگرافی یا التراسونیک (فراصوتی) تأیید شود.
۴) مطابق جزئیات شکل ۱۰-۳-۷-۱۰، در این نوع اتصال سطح بیرونی بال فوقانی تیر باید حداکثر ۳ میلی متر پایین تر از سطح فوقانی ورق دیافراگم باشد.
۱۰-۳-۷-۸-۴ سایر الزامات
۱) برشکاری مقطع کاهش یافته تیر باید الزامات بند ۱۰-۳-۷-۲-۴ را اقناع نماید.
۲) اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. برای این منظور در دو انتهای تیر، تعبیۀ سوراخ های دسترسی برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به ورق دیافراگم، مطابق الزامات بند ۱۰-۳-۹-۱-۴ این مبحث الزامی است. برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق پشت بند الزامی است (شکل ۱۰-۳-۷-۱۱). اتصال ورق های پشت بند به بال های تیر مجاز نیست.
۳) برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق های گوشواره الزامی است. ورق های گوشواره باید حداقل به اندازه ۲۵ میلی متر یا ضخامت قطعه (هرکدام بزرگ تر بود)، از لبۀ درز امتداد داشته باشد؛ ولی نیازی نیست که بلندتر از ۵۰ میلی متر باشد. برای تأمین این الزام پهنای بال تیر باید به نحوی انتخاب شود که رابطه زیر برقرار باشد:
\[B_d \geq \left[ b_{bf} + \max(2t_{bf} , 50 \, \text{mm}) \right] \quad (۱۰-۳-۷-۷)\] که در آن:
Bd = پهنای ورق دیافراگم
tbf = ضخامت بال تیر
bbf = پهنای بال تیر
همچنین فلش جوش های متصل کننده ورق های گوشواره باید داخل درز جوش ایجاد شوند. پس از برداشتن ورق های گوشواره حداکثر ناهمواری مجاز سطح برابر ۱۳ میکرون است.
۴) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال پایینی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود، پشت بند باید بعد از جوشکاری برداشته شود. پس از برداشتن پشت بند فوالدی، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم، از پشت شیارزنی شود و با جوش گوشه تقویتی، از پشت جوش شود. ضخامت جوش گوشه تقویتی باید حداقل ۸ میلی متر باشد.
۵) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال بالایی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود، و پشت بند برداشته نشود. پشت بند باید با جوش گوشه سراسری به ضخامت حداقل ۸ میلی متر بر لبه زیرین جوش شیاری به ورق دیافراگم متصل شود.
۶) در قاب های خمشی ویژه اتصال جان تیر به بال ستون باید از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل صورت گیرد. علاوه بر آن لازم است یک ورق تکی برش جان در فاصله بین دو سوراخ دسترسی تعبیه شده و به ستون جوش شود (شکل ۱۰-۳-۷-۱۰). استفاده از ورق تکی جان به عنوان پشت بند جوش شیاری جان تیر به بال ستون نیز مجاز است. ضخامت ورق تکی جان باید حداقل برابر ۱۰ میلی متر باشد. در انتهای جوش شیاری جان تیر به بال ستون استفاده از ورق های گوشواره ای الزامی نیست.
۷) در قاب های خمشی متوسط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق رعایت ضوابط بند ۶ فوق انجام پذیرد. در این نوع قاب به جای رعایت این ضوابط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق یک ورق تکی پیچ شده به جان تیر نیز صورت گیرد (شکل ۱۰-۳-۷-۱۲). در این حالت اتصال ورق تکی به جان تیر باید از نوع لغزش بحرانی با سوراخ استاندارد یا سوراخ استاندارد در یکی و سوراخ اوبیایی کوتاه در امتداد موازی با محور تیر در دیگری و اتصال آن به بال ستون از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشه دوطرفه باشد. در این حالت مقاومت برشی موردنیاز اتصال باید براساس الزامات بند ۱۰-۳-۳-۲-۵، تعیین شود. ضخامت جوش های گوشه طرفین ورق تکی به بال ستون باید حداقل برابر ۰.۷۵ ضخامت ورق تکی و ضخامت ورق تکی باید حداقل برابر ۱۰ میلی متر باشد.
۸) در صورت نیاز، استفاده از پیچ های نصب با سوراخ های استاندارد یا سوراخ های اوبیایی کوتاه افقی در جان تیر مجاز است.
۱۰-۳-۷-۹ اتصال گیردار تقویت نشدة جوشی با دیافراگم عبوری از ستون (TD-WUFW)
اتصال گیردار تقویت نشدة جوشی با دیافراگم عبوری از ستون (شکل ۱۰-۳-۷-۱۳)، علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش ۱۰-۳-۷-۱ باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشد.
در این نوع اتصال چرخش غیر الاستیک از طریق تسلیم تیر در ناحیه ای نزدیک به بر ورق های دیافراگم تأمین می شود. نحوة تسلیم در این نوع اتصال به واسطة اعمال ضوابط خاص این بخش در خصوص جزئیات جوش های بال تیر به ورق های دیافراگم و جزئیات اتصال جان تیر و ورق تکی به بال ستون کنترل می شود. همچنین مقدار ضریب CF که در طراحی لرزه ای قاب های خمشی ویژه مورد استفاده قرار می گیرد، باید برابر ۱.۴ در نظر گرفته شود. این ضریب در محاسبه مقاومت برشی موردنیاز جان تیر (بدون توجه به وجود ورق تکی جان)، مقاومت های موردنیاز در ناحیه چشمه اتصال و کنترل ضابطه تیر ضعیف- ستون قوی مورد استفاده قرار می گیرد.
۱۰-۳-۷-۹-۱ تیرها
در این نوع اتصال، استفاده از مقاطع نورده شده H یا I شکل و مقاطع ساخته شده دارای مقطع H یا I شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
۱) عمق مقطع تیر نباید از ۱۰۰۰ میلی متر بیشتر باشد.
۲) جرم تیر نباید از ۳۰۰ کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
۳) ضخامت بال مقطع تیرها نباید از ۳۰ میلی متر بیشتر باشد.
۴) در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر فاصله از بر ورق دیافراگم تا یک برابر عمق مقطع تیر در نظر گرفته شود.
۵) در این نوع اتصال SF=0 در نظر گرفته می شود.
۶) نسبت دهانه آزاد تیر به عمق آن نباید از ۷ برای قاب های خمشی ویژه و از ۵ برای قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
۱۰-۳-۷-۹-۲ ستون ها
در این نوع اتصال، استفاده از مقاطع جعبه ای ساخته شده از ورق یا مقاطع قوطی شکل (HSS) به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
۱) عمق و پهنای ستون نباید از ۷۵۰ میلی متر بیشتر باشد.
۲) ضخامت بال ها و جان های مقطع ستون باید به نحوی باشد که در ناحیه چشمه اتصال نیازی به ورق های مضاعف نباشد.
۱۰-۳-۷-۹-۳ ورق های دیافراگم
۱) مصالح ورق های دیافراگم که دارای ضخامت مساوی یا بیش از ۳۰ میلی متر هستند، باید دارای خواص تاییدشده در امتداد ضخامت بوده و از نظر طاقت نمونه شیار داده شده شارپی، حداقل از رده ۱۰ باشند.
۲) ضخامت ورق های دیافراگم باید حداقل ۵ میلی متر از ضخامت بال های تیر و حداقل ۳ میلی متر از ضخامت ورق های ستون بزرگ تر باشد. همچنین ضخامت ورق های دیافراگم باید به نحوی باشد که الزامات ورق های پیوستگی بندهای ۱۰-۳-۳-۲-۸ یا ۱۰-۳-۳-۳-۱۰ حسب مورد را تأمین نمایند. در تأمین این الزامات علاوه بر کنترل حالت حدی تسلیم ورق دیافراگم در پهنای کلی، باید حالت حدی گسیختگی در پهنایی که بال تیر به ورق دیافراگم جوش شده است، نیز کنترل گردد. در این محاسبات ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۰ برابر ۰.۹ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۰.۹ برابر ۰.۷۵ در نظر گرفت. همچنین ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۵ برابر ۱.۶۷ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۲.۰ برابر ۱.۶۷ در نظر گرفت.
۳) اتصال ستون به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل همراه با ورق های پشت بند بوده و در محل کارخانه اجرا گردد. این جوش بحرانی لرزه ای محسوب شده و ضوابط بند ۱۰-۳-۲-۱-۶-ب باید در مورد آن رعایت گردد. همچنین کیفیت صد درصد این جوش ها باید از طریق آزمایش های غیر مخرب نظیر رادیوگرافی یا التراسونیک (فراصوتی) تأیید شود.
۴) مطابق جزئیات شکل ۱۰-۳-۷-۱۳، در این نوع اتصال سطح بیرونی بال فوقانی تیر باید حداکثر ۳ میلی متر پایین تر از سطح فوقانی ورق دیافراگم باشد.
۱۰-۳-۷-۹-۴ سایر الزامات
۱) اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. برای این منظور در دو انتهای تیر، تعبیۀ سوراخ های دسترسی برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به ورق دیافراگم، مطابق الزامات بند ۱۰-۳-۹-۲-۵ این مبحث، الزامی است. برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق پشت بند الزامی است (شکل ۱۰-۳-۷-۱۱). اتصال ورق های پشت بند به بال های تیر مجاز نیست.
۲) برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق های گوشواره (ناودان انتهای جوش شیاری) الزامی است. ورق های گوشواره باید حداقل به اندازه ۲۵ میلی متر یا ضخامت قطعه (هرکدام بزرگ تر بود)، از لبۀ درز امتداد داشته باشد؛ ولی نیازی نیست بلندتر از ۵۰ میلی متر باشد. برای تأمین این الزام، پهنای بال تیر در محل اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم باید به نحوی انتخاب شود که رابطۀ زیر برقرار باشد:
\[b_{bf} \leq \left[ B_d - \max(2t_{bf} , 50 \, \text{mm}) \right] \quad (۱۰-۳-۷-۸)\] در رابطۀ فوق:
Bd = پهنای ورق دیافراگم
tbf = ضخامت بال تیر
bbf = پهنای بال تیر در محل اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم
همچنین فلش جوش های متصل کننده ورق های گوشواره باید داخل درز جوش ایجاد شوند. پس از برداشتن ورق های گوشواره، حداکثر ناهمواری مجاز سطح برابر ۱۳ میکرون است.
۳) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال پایینی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود، پشت بند باید بعد از جوشکاری برداشته شود. پس از برداشتن پشت بند فوالدی، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم، از پشت شیارزنی شود و با جوش گوشۀ تقویتی، از پشت جوش شود. ضخامت جوش گوشۀ تقویتی باید حداقل ۸ میلی متر باشد.
۴) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال بالایی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود و پشت بند برداشته نشود، پشت بند باید با جوش گوشه سراسری به ضخامت حداقل ۸ میلی متر بر لبه زیرین جوش شیاری به ورق دیافراگم متصل شود.
۵) در این نوع اتصالات، انتقال برش باید از طریق دو عامل، یکی اتصال مستقیم جان تیر به بال ستون و دیگری اتصال ورق تکی جان به بال ستون صورت گیرد. اتصال جان تیر به بال ستون باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. اتصال ورق تکی جان به بال ستون می تواند از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشه صورت گیرد. مقاومت برشی طراحی اتصال ورق تکی جان به بال ستون باید حداقل برابر \( \frac{F_y \, t_p \, h_p}{\Omega} \) باشد که در آن hp ارتفاع ورق تکی جان و tp ضخامت آن و Ω برابر ۱.۰ در LRFD و برابر ۱.۵ در ASD است. اتصال ورق تکی جان به جان تیر باید از طریق جوش گوشه به ضخامت برابر ضخامت ورق تکی جان منهای ۲ میلی متر انجام پذیرد. ضخامت ورق تکی جان باید حداقل برابر ضخامت جان مقطع تیر باشد. ورق تکی جان باید محدودیت های ابعادی جدول ۱۰-۳-۷-۲ را تأمین نماید.
۶) در صورت نیاز، استفاده از پیچ های نصب با سوراخ های استاندارد یا سوراخ های اوبیایی کوتاه افقی در جان تیر مجاز است.
۱۰-۳-۷-۱۰ اتصال گیردار تیر با بال پهن شده و دیافراگم عبوری از ستون (TD-Widened)
اتصال گیردار تیر با بال پهن شده و دیافراگم عبوری از ستون (شکل ۱۰-۳-۷-۱۴)، علاوه بر تأمین الزامات عمومی بخش ۱۰-۳-۷-۱ باید دارای شرایط مندرج در این بخش باشد.
در این نوع اتصال در دو انتهای تیر قسمتی از بال های تیر در مجاورت اتصال آن به ورق های دیافراگم براساس الزامات و محدودیت های این بخش پهن می شود. هدف از این اقدام این است که تسلیم و تشکیل مفصل های پلاستیک به طور عمده در ابتدای نواحی پهن شدة تیر (در دو انتهای ناحیه با مقطع ثابت تیر) اتفاق بیفتد. در این نوع اتصال گیردار، ستون ها و تیرها شامل ناحیه پهن شده و پهن نشده باید دارای مقاومت موجود کافی در برابر کلیه ترکیبات بارگذاری متعارف باشند.
تبصره: در کنترل تغییرمکان جانبی نسبی طبقه می توان اثرات مربوط به ناحیه پهن شدة تیر را نیز منظور نمود.
۱۰-۳-۷-۱۰-۱ تیرها
در این نوع اتصال استفاده از مقاطع نورده شده I یا H شکل و مقاطع ساخته شده دارای مقطع I یا H شکل، به عنوان تیر مجاز است. همچنین:
(۱) عمق مقطع تیر نباید از ۱۲۰۰ میلی متر بیشتر باشد.
(۲) جرم تیر نباید از ۷۰۰ کیلوگرم بر متر بیشتر باشد.
(۳) ضخامت بال مقطع تیرها نباید از ۵۵ میلی متر بیشتر باشد.
(۴) طول ناحیه بال با پهنای متغیر باید از bH و bF (هرکدام بزرگ تر باشد)، کوچک تر در نظر گرفته شود که در آن db عمق کلی مقطع تیر و bF پهنای بال تیر در ناحیه بال یکنواخت است (شکل ۱۴-۲-۱). همچنین شیب پهنای ناحیه بال متغیر نباید از ۳۰ درجه بیشتر باشد. انتخاب نهایی این مقادیر براساس تأمین کلیه الزامات مربوط به مقاومت موجود لازم تیر در مقطع شروع پهن شدن بال و انتهای تیر و نیز کنترل رابطه ۱۵-۲-۱ صورت می گیرد. در این نوع اتصال، به عنوان یک گزینه دیگر می توان پهنای بال را مطابق شکل ۱۶-۲-۱ افزایش داد.
(۵) در دو انتهای تیر، ناحیه حفاظت شده باید برابر فاصله از بر ورق دیافراگم تا نصف عمق مقطع تیر بعد از محل شروع ناحیه بال با پهنای متغیر به سمت وسط تیر در نظر گرفته شود.
(۶) محل تشکیل مفصل پلاستیک Sh در روی تیر در محل شروع ناحیه بال با پهنای متغیر در نظر گرفته می شود.
(۷) نسبت دهانه آزاد تیر به عمق آن نباید از ۷ برای قاب های خمشی ویژه و از ۵ برای قاب های خمشی متوسط کمتر در نظر گرفته شود.
(۸) اتصال لبه های فوقانی بال تیر با جوش شیاری با نفوذ کامل در محل شروع پهن شدن آن، درصورتی که اوًلاً اتصال جان تیر حداقل به اندازه عمق تیر به سمت میانه تیر از اتصال بال فاصله داشته باشد و ثانیاً در کارخانه با صد درصد آزمایشات غیر مخرب کنترل گردد، مجاز است.
۱۰-۳-۷-۱۰-۲ ستون ها
در این نوع اتصال، استفاده از مقاطع جعبه ای ساخته شده از ورق یا مقاطع قوطی شکل (HSS) به عنوان ستون مجاز است. همچنین:
۱) عمق و پهنای ستون نباید از ۷۵۰ میلی متر بیشتر باشد.
۲) ضخامت بال ها و جان های مقطع ستون باید به نحوی باشد که در ناحیۀ چشمۀ اتصال نیازی به ورق های مضاعف نباشد.
۱۰-۳-۷-۱۰-۳ ورق های دیافراگم
۱) مصالح ورق های دیافراگم که دارای ضخامت مساوی یا بیش از ۳۰ میلی متر هستند، باید دارای خواص تاییدشده در امتداد ضخامت بوده و از نظر طاقت نمونۀ شیار داده شدۀ شارپی، حداقل از ردۀ ۱۰ باشند.
۲) ضخامت ورق های دیافراگم باید حداقل ۵ میلی متر از ضخامت بال های تیر و حداقل ۳ میلی متر از ضخامت ورق های ستون بزرگ تر باشد. همچنین ضخامت ورق های دیافراگم باید به نحوی باشد که الزامات ورق های پیوستگی بندهای ۱۰-۳-۳-۲-۸ یا ۱۰-۳-۳-۳-۱۰ حسب مورد را تأمین نمایند. در تأمین این الزامات علاوه بر کنترل حالت حدی تسلیم ورق دیافراگم در پهنای کلی، باید حالت حدی گسیختگی در پهنایی که بال تیر به ورق دیافراگم جوش شده است، نیز کنترل گردد. در این محاسبات ضریب کاهش مقاومت (φ) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۰ برابر ۰.۹ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۰.۹ برابر ۰.۷۵ در نظر گرفت. همچنین ضریب اطمینان (Ω) را می توان برای حالت حدی تسلیم، به جای ۱.۵ برابر ۱.۶۷ و برای حالت حدی گسیختگی، به جای ۲.۰ برابر ۱.۶۷ در نظر گرفت.
۳) اتصال ستون به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل همراه با ورق های پشت بند بوده و در محل کارخانه اجرا گردد. این جوش بحرانی لرزه ای محسوب شده و ضوابط بند ۱۰-۳-۲-۱-۶-ب باید در مورد آن رعایت گردد. همچنین کیفیت صد درصد این جوش ها باید از طریق آزمایش های غیر مخرب نظیر رادیوگرافی یا التراسونیک (فراصوتی) تأیید شود.
۴) مطابق جزئیات شکل ۱۰-۳-۷-۱۵، در این نوع اتصال سطح بیرونی بال فوقانی تیر باید حداکثر ۳ میلی متر پایین تر از سطح فوقانی ورق دیافراگم باشد.
۱۰-۳-۷-۱۰-۴ سایر الزامات
۱) اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم باید از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل باشد. برای این منظور در دو انتهای تیر، تعبیۀ سوراخ های دسترسی برای انجام جوش شیاری با نفوذ کامل بال تیر به ورق دیافراگم، مطابق الزامات بند ۱۰-۳-۹-۲-۴ این مبحث، الزامی است. برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق پشت بند الزامی است (شکل ۱۰-۳-۷-۱۱). اتصال ورق های پشت بند به بال های تیر مجاز نیست.
۲) برای اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم استفاده از ورق های گوشواره (ناودان انتهای جوش شیاری) الزامی است. ورق های گوشواره باید حداقل به اندازه ۲۵ میلی متر یا ضخامت قطعه (هرکدام بزرگ تر بود)، از لبۀ درز امتداد داشته باشد؛ ولی نیازی نیست بلندتر از ۵۰ میلی متر باشد. برای تأمین این الزام، پهنای بال تیر در محل اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم باید به نحوی انتخاب شود که رابطۀ زیر برقرار باشد:
\[b_{bf} \leq \left[ B_d - \max(2t_{bf} , 50 \, \text{mm}) \right] \quad (۱۰-۳-۷-۹)\] در رابطۀ فوق:
Bd = پهنای ورق دیافراگم
tbf = ضخامت بال تیر
bbf = پهنای بال تیر در محل اتصال بال های تیر به ورق های دیافراگم
۳) فلش جوش های متصل کننده ورق های گوشواره باید داخل درز جوش ایجاد شوند. پس از برداشتن ورق های گوشواره، حداکثر ناهمواری مجاز سطح برابر ۱۳ میکرون است.
4) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال پایینی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود، پشت بند باید بعد از جوشکاری برداشته شود. پس از برداشتن پشت بند فوالدی، پاس ریشه باید تا رسیدن به فلز جوش سالم، از پشت شیارزنی شود و با جوش گوشۀ تقویتی، از پشت جوش شود. ضخامت جوش گوشۀ تقویتی باید حداقل ۸ میلی متر باشد.
5) هنگامی که پشت بند فوالدی برای جوش های شیاری با نفوذ کامل بین بال بالایی تیر و ورق دیافراگم استفاده شود و پشت بند برداشته نشود، پشت بند باید با جوش گوشه سراسری به ضخامت حداقل ۸ میلی متر بر لبه زیرین جوش شیاری به ورق دیافراگم متصل شود.
6) در قاب های خمشی ویژه اتصال جان تیر به بال ستون باید از طریق جوش شیاری با نفوذ کامل صورت گیرد. علاوه بر آن لازم است یک ورق تکی برش جان در فاصله بین دو سوراخ دسترسی تعبیه شده و به ستون جوش شود (شکل ۱۰-۳-۷-۱۴). استفاده از ورق تکی جان به عنوان پشت بند جوش شیاری جان تیر به بال ستون نیز مجاز است. ضخامت ورق تکی جان باید حداقل برابر ۱۰ میلی متر باشد. در انتهای جوش شیاری جان تیر به بال ستون استفاده از ورق های گوشواره ای الزامی نیست.
7) در قاب های خمشی متوسط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق رعایت ضوابط بند ۵ فوق انجام پذیرد. در این نوع قاب به جای رعایت این ضوابط، اتصال جان تیر به بال ستون می تواند از طریق یک ورق تکی پیچ شده به جان تیر نیز صورت گیرد (شکل ۱۰-۳-۷-۱۶). در این حالت اتصال ورق تکی به جان تیر باید از نوع لغزش بحرانی با سوراخ استاندارد یا سوراخ استاندارد در یکی و سوراخ اوبیایی کوتاه در امتداد موازی با محور تیر در دیگری و اتصال آن به بال ستون از نوع جوش شیاری با نفوذ کامل یا جوش گوشه دوطرفه باشد. در این حالت مقاومت برشی موردنیاز اتصال باید براساس الزامات بند ۱۰-۳-۳-۱-۲، تعیین شود. ضخامت جوش های گوشه طرفین ورق تکی به بال ستون باید حداقل برابر ۰.۷۵ ضخامت ورق تکی و ضخامت ورق تکی باید حداقل برابر ۱۰ میلی متر باشد.
8) در صورت نیاز، استفاده از پیچ های نصب با سوراخ های استاندارد یا سوراخ های اوبیایی کوتاه افقی در جان تیر مجاز است.
۱۰-۳-۸ روش تأیید اتصالات گیردار
اتصالات گیرداری که برای استفاده در قاب های خمشی متوسط و ویژه پیشنهاد می شوند، باید قبلاً مورد تأیید قرار گیرند. اتصالات گیردار معرفی شده در بخش ۱۰-۳-۷ در صورت تأمین الزامات و محدودیت های آن بخش، به عنوان اتصالات گیردار پیش تأییدشده محسوب می شوند و نیازی به تأیید مجدد آن ها نیست. استفاده از سایر انواع اتصالات یا اتصالات پیش تأییدشده در خارج از محدوده های مجاز بر طبق بندهای ۱۰-۳-۷-۱، در قاب های خمشی متوسط و ویژه، مشروط به طی مراحل تأیید مطابق الزامات این بخش است.
۱۰-۳-۸-۱ الزامات عمومی
اتصالات گیردار پیشنهادی باید با انجام آزمایش ها، مطالعات تحلیلی پشتیبان و ارائة روش های طراحی تأیید شوند. مجموعه این مدارک باید نشان دهد که اتصال قادر به تحمل تغییرشکل های دورانی متناظر با تغییرمکان نسبی طبقه به میزانی حداقل برابر مقادیر موردنظر بند ۱۰-۳-۳-۲-۶ برای استفاده در قاب های خمشی متوسط یا بند ۱۰-۳-۳-۳-۸ برای استفاده در قاب های خمشی ویژه، حسب مورد است. تمام حالت های حدی که بر سختی، مقاومت و شکل پذیری اتصال تأثیر می گذارند، باید شناسایی شده و اثر متغیرهای طراحی بر آن ها موردتوجه قرار گیرد.
۱۰-۳-۸-۲ مرجع تأیید اتصال
مجموعه مدارک تهیه شده برای تأیید اتصال پیشنهادی باید توسط کمیته ای متشکل از حداقل ۳ نفر متخصص به انتخاب کمیته تخصصی مبحث دهم بررسی شده و طی یک گزارش مکتوب موردقبول قرار گیرد و سپس توسط کمیته مبحث دهم تأیید شود.
۱۰-۳-۸-۳ متغیرهای طراحی
برای تأیید اتصال پیشنهادی لازم است محدودیت های مربوط به متغیرهای طراحی به شرح زیر در مدارک تعیین شود:
الف) محدودیت های تیر و ستون
- نوع مقطع (I با H یا جعبه ای و یا قوطی)
- روش ساخت مقطع (نوردشده یا جوش شده)
- عمق مقطع و ضخامت بال
- نسبت دهانه به عمق تیر
- جهت قرارگیری مقطع ستون نسبت به تیر
- مهار جانبی تیر و ستون
ب) روش های پیوستگی و مضاعف
- تعیین شرایط مربوط به نیاز این روش ها
- ضخامت عرض و عمق ورق
- نحوه اتصال
ج) جوش و پیچ
- نوع جوش، الکترود، پشت بند، سوراخ دسترسی و نحوه کنترل کیفیت
- قطر و نوع پیچ، نوع سوراخ و نحوه سوراخ کاری و نصب پیچ و پیش تنیدگی
د) سایر پارامترهای مربوط به نوع خاص اتصال پیشنهادی
۱۰-۳-۸-۴ روش طراحی
برای تأیید اتصال گیردار پیشنهادی لازم است دستورالعملی برای طراحی اتصال پیشنهاد شود.
۱۰-۳-۸-۵ مستندات لازم
مستندات لازم برای تأیید اتصال پیشنهادی عبارت اند از:
- نقشه های اتصال حاوی کلیه جزئیات لازم
- توصیف رفتار مورد انتظار اتصال در ناحیه الاستیک و غیر الاستیک، نقاط مورد انتظار تشکیل مفصل پلاستیک و حالت های حدی که مقاومت و شکل پذیری اتصال را کنترل می کند.
- نتایج تحلیل های مدل های عددی
- نوع سیستمی که اتصال در آن قابل استفاده است (قاب خمشی متوسط یا ویژه)
- فهرست کلیۀ محدودیت های مذکور در بند ۱۰-۳-۸-۳
- تعیین کلیۀ جوش های بحرانی لرزه ای
- تعیین ناحیۀ محافظت شده اتصال
- گزارش آزمایش های انجام شده برای تأیید اتصال
- رویه های کنترل کیفی
- دستورالعمل های طراحی اتصال
۱۰-۳-۸-۶ آزمایشگاه های معتبر
آزمایش های مورد استفاده برای تأیید اتصال باید در آزمایشگاه های معتبر دارای تجهیزات مناسب و نفرات مجرب انجام شود. آزمایشگاه و روش انجام آزمایش ها باید به تأیید کمیۀ معرفی شده در بند ۱۰-۳-۸-۲ رسیده باشد.
۱۰-۳-۸-۷ نمونه های مورد آزمایش
نمونه های زیرسازی مورد آزمایش باید حتی الامکان شرایطی را که در اتصال در هنگام اثر زلزله ایجاد می شود، بازسازی کند. در این زیرسازی شرایط زیر باید رعایت شود:
- زیرسازی باید حداقل شامل یک ستون و تیری باشد که از یک طرف یا از هر دو طرف به ستون متصل است.
- نقاط عطف تغییرشکل خمشی در زیرسازی باید با نقاط مذکور در قاب اصلی تطابق داشته باشد.
- مهارهای جانبی در زیرسازی باید مشابه مهارهای سازۀ اصلی باشد ولی تعبیۀ مهارهای اضافی در نقاط اعمال بار و تکیه گاه مجاز است.
۱۰-۳-۸-۸ متغیرهای اساسی آزمایش
متغیرهای زیر باید در نمونه های مورد آزمایش شبیه سازی شود.
الف) منابع دوران های غیر ارتجاعی
دوران های غیر ارتجاعی نمونه باید با تحلیل داده های تغییرشکل های نمونه محاسبه شود. منابع این دوران های غیر ارتجاعی شامل تسلیم اعضا، تسلیم اجزا و ادوات اتصال و لغزش بین اعضا و اجزای اتصال است.
ب) اعضا
- تیر مورد استفاده در نمونه آزمایش باید در محدوده زیر باشد:
- عمق تیر نباید کمتر از ۹۰% عمق تیر در سازه اصلی باشد.
- وزن واحد طول تیر نباید کمتر از ۷۵% وزن مربوطه در سازه اصلی باشد.
- نسبت طول تیر به عمق آن نباید از ۰.۹ این نسبت در سازه اصلی بزرگ تر باشد.
- ستون مورد استفاده در نمونه آزمایش باید در محدوده زیر باشد:
- عمق ستون نباید کمتر از ۹۰% عمق ستون در سازه اصلی باشد.
- نسبت مقاومت ستون به تیر نباید کمتر از این نسبت در نمونه اصلی باشد.
پ) جزئیات اتصال
جزئیات اتصال در نمونه آزمایش باید مشابه سازه اصلی باشد.
ت) ورق پیوستگی
جزئیات ورق پیوستگی و اتصال آن به ستون در نمونه آزمایش باید مشابه سازه اصلی باشد.
ث) تنش تسلیم فوالد
تنش تسلیم تمام اعضا و عناصر اتصال در نمونه های آزمایش که با تسلیم آن ها دوران های غیرارتجاعی اتصال حاصل می شود، باید با انجام آزمایش تعیین شود. استفاده از مقادیر مشخصة تولید فوالد برای این منظور جایز نیست. شرایط زیر در مورد مقادیر تعیین شده با انجام آزمایش باید رعایت شود:
- تنش تسلیم بال تیر نباید کمتر از ۰.۸۵RyFy فوالدی که قرار است در تیر سازه اصلی استفاده شود، باشد.
- تنش تسلیم ستون و عناصر اتصال نباید از ۰.۸۵RyFy فوالدی که قرار است در همین اجزای سازه اصلی استفاده شود کمتر و از ۱.۱۵RyFy بیشتر باشد.
که در آن:
Ry = نسبت تنش تسلیم مورد انتظار به تنش تسلیم مشخصة فوالد
Fy = تنش تسلیم مشخصة فوالد
ج) اتصالات جوشی
جوش های نمونه مورد آزمایش باید دارای شرایط زیر باشد:
- جوشکاری باید براساس یک دستورالعمل جوشکاری (WPS) معین انجام شود که مشابه دستورالعمل مذکور در سازۀ اصلی باشد. مقاومت کششی و طاقت نمونه شیاردار شارپی (CVN) جوش های شیاری باید با انجام آزمایش تعیین شود. استفاده از مقادیر مندرج در گزارش های تولیدکنندۀ الکترود برای این منظور کافی نیست.
- مقاومت کششی مشخصۀ الکترودی که در نمونۀ آزمایش استفاده می شود باید با مقاومت مذکور در سازۀ اصلی مطابقت داشته باشد.
- مقدار مشخصۀ حداقل طاقت نمونۀ شیاردار شارپی (CVN) الکترودی که در نمونۀ آزمایش استفاده می شود، نباید از مقدار مذکور در سازۀ اصلی بیشتر باشد. ضمناً مقداری که با انجام آزمایش برای این پارامتر به دست می آید، نباید بیش از ۵۰% مقدار مشخصۀ مربوطه در سازۀ اصلی یا ۳۴ J (هر کدام بیشتر باشد)، از مقدار مذکور در سازۀ اصلی بزرگ تر باشد.
- وضعیت جوشکاری که در نمونۀ آزمایش استفاده می شود باید با این وضعیت در سازۀ اصلی مشابه باشد.
- جزئیات جوشکاری در نمونۀ آزمایش شامل پشت بند، سوراخ دسترسی و غیره باید با این جزئیات در سازۀ اصلی تطابق داشته باشد.
- روش های بازرسی، انجام آزمایش های غیر مخرب و ضوابط پذیرش جوش در نمونۀ آزمایش باید مشابه سازۀ اصلی باشد.
چ) اتصالات پیچی
اتصالات پیچی نمونۀ مورد آزمایش باید مشابه همین اتصالات در سازۀ اصلی باشد. الزامات زیر در این خصوص باید رعایت شود:
- نوع و مقاومت پیچ مورد استفاده در آزمایش باید مشابه سازۀ اصلی باشد.
- روش های پیچکاری در نمونۀ آزمایش شامل سوراخ کاری، آرایش سوراخ ها، وضعیت سطوح تماس و نحوۀ سفت کردن پیچ باید مشابه سازۀ اصلی باشد.
۱۰-۳-۸-۹ تاریخچه بارگذاری
نمونۀ مورد آزمایش باید تحت اثر تاریخچۀ بارگذاری چرخه ای قرار گیرد که در این بخش بیان می شود. تاریخچۀ بارگذاری اعمالی به نمونۀ آزمایش برحسب زاویۀ تغییرمکان نسبی طبقه ای (θ)، باید به شرح زیر باشد:
- ۶ چرخه بار در ۰.۰۰۳۷۵ rad
- ۶ چرخه بار در ۰.۰۰۵ rad
- ۶ چرخه بار در ۰.۰۰۷۵ rad
- ۴ چرخه بار در ۰.۰۱ rad
- ۲ چرخه بار در ۰.۰۱۵ rad
- ۲ چرخه بار در ۰.۰۲ rad
- ۲ چرخه بار در ۰.۰۳ rad
- ۲ چرخه بار در ۰.۰۴ rad
پس از این چرخه، بارگذاری می تواند در گام های ۰.۰۱ رادیان و اعمال دو چرخه بار در هر گام ادامه یابد.
۱۰-۳-۸-۱۰ گزارش آزمایش
برای هر آزمایش باید گزارش مکتوبی تهیه شود. گزارش باید به صورت دقیق تمام ویژگی های کلیدی و نتایج آزمایش را مستند نماید. این گزارش باید حداقل شامل اطلاعات زیر باشد:
- نقشۀ برپایی آزمایش شامل ابعاد، نقاط بارگذاری، تکیه گاه و مهار جانبی
- نقشۀ نمونۀ مورد آزمایش شامل کلیۀ ابعاد اعضا و اجزا و مشخصات مصالح مصرفی، جزئیات جوشکاری و پیچکاری
- فهرست کلیۀ متغیرهای اساسی آزمایش به شرح مذکور در بند ۱۰-۳-۸-۸
- نمودار تاریخچۀ بارگذاری اعمالی به نمونه
- فهرست جوش های بحرانی لرزه ای
- ناحیۀ محافظت شده
- نمودار بار اعمالی به نمونه برحسب جابجایی
- نمودار لنگر اعمالی به تیر برحسب زاویة تغییرمکان نسبی طبقه، در این نمودار مقدار لنگر و زاویة تغییرمکان نسبی باید نسبت به محور ستون محاسبه شود.
- زاویة تغییرمکان نسبی طبقه و زاویة دوران غیر ارتجاعی ایجادشده در نمونه. روش محاسبة زاویة دوران غیر ارتجاعی باید به طور شفاف بیان شود.
- کلیة مشاهدات آزمایش شامل تسلیم، لغزش، ناپایداری، ترک خوردگی و شکست در اعضا و اجزا
- حالت خرابی کنترل کننده، رفتار نمونة آزمایش
- نتایج آزمایش های تعیین خواص و مشخصات مواد
- دستورالعمل جوشکاری (WPS) و گزارش های بازرسی جوش
۱۰-۳-۸-۱۱ معیار پذیرش
نمونه های مورد آزمایش باید حسب مورد الزامات اتصالات قاب های خمشی متوسط یا ویژه را مطابق ضوابط بندهای ۱۰-۳-۲-۱-۶ یا ۱۰-۳-۲-۱-۴ اقناع کند. برای این منظور نمونه باید تمام چرخه های بارگذاری بند ۱۰-۳-۸-۹ شامل حداقل دو چرخه کامل بار در زاویة تغییرمکان نسبی موردنظر را بدون آنکه مقاومت بیشتر از ۱۵% حداکثر مقاومت کاهش یابد، تحمل نماید. برای ناپایداری هر نوع اتصال با محدودیت های معین ابعادی مطابق ضوابط بند ۱۰-۳-۸-۸ آزمایش دو نمونه ضروری است.
۱۰-۳-۹ روش تأیید مهاربندهای کمانش تاب
۱۰-۳-۹-۱ دامنة کاربرد
در این بخش حداقل ضوابط روش تأیید کفایت مهاربندهای کمانش تاب ارائه می گردد. آزمایش هایی که در این بخش به آن ها اشاره می شود، شامل آزمایش مهاربند کمانش تاب تنها و آزمون مهاربند کمانش تاب نصب شده در قاب است.
هدف از آزمایش مهاربند کمانش تاب تنها، حصول اطمینان از تأمین مقاومت و تغییرشکل غیر الاستیک مهاربند مطابق ضوابط بخش ۱۰-۳-۴-۵ این مبحث است. این آزمایش همچنین حداکثر نیروی مهاربند را به منظور طراحی اجزای مجاور مشخص می کند.
هدف از آزمایش مهاربند کمانش تاب نصب شده در قاب، حصول اطمینان از طراحی مهاربند در تأمین تغییرشکل موردنیاز و چرخش های طراحی است. هم چنین این آزمایش ها به منظور نشان دادن یکسانی رفتار چرخه ای مهاربند نصب شده و تنها است.
۱۰-۳-۹-۲ نمونه مهاربند کمانش تاب نصب شده در قاب
نمونه مهاربند کمانش تاب نصب شده در قاب باید ضوابط زیر را برآورده نماید:
- سازوکار تأمین چرخش های غیرخطی در نمونه آزمایش و مهاربند اصلی یکسان باشد. تغییرشکل چرخشی قابل حصول در نمونه آزمایش باید مساوی یا بزرگ تر از مهاربند اصلی باشد.
- مقاومت تسلیم محوری هسته فولادی مهاربند (Py) در نمونه آزمایش نباید کمتر از ۹۰% مقاومت تسلیم مهاربند اصلی باشد. مقاومت تسلیم از حاصلضرب سطح مقطع هسته (As) در تنش تسلیم آن (Fy)، حاصل از آزمایش کشش استاندارد به دست می آید.
- شکل مقطع و وضعیت قرارگیری هسته فولادی در نمونه آزمایش و مهاربند اصلی یکسان باشد.
- از روش طراحی مدون و مکتوب یکسانی برای طراحی نمونه آزمایش و مهاربند اصلی استفاده شود. به این ترتیب امکان مقایسه تغییرشکل های چرخشی این نمونه و مهاربند اصلی فراهم می شود. در محاسبات پایداری، تیرها، ستون ها و ورق های اتصال مهاربند، هرکدام باید بخشی از این سیستم در نظر گرفته شوند.
- حاشیه ایمنی محاسبه شده برای طراحی اتصال، پایداری هستۀ فولادی، کمانش کلی و خرابی سایر جزئیات مرتبط اجرایی مهاربند غیر از ورق اتصال مهاربند در مهاربند اصلی، باید مساوی یا بیشتر از نمونۀ آزمایش باشد.
- وضعیت مهار جانبی مهاربند اصلی و نمونۀ آزمایش یکسان باشد.
- نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی با رویه های همسان کنترل کیفیت ساخته شوند.
۱۰-۳-۹-۳ نمونۀ مهاربند تنها
نمونه مهاربند تنها باید در جزئیات، ساخت و مشخصات مصالح تا حد امکان مشابه مهاربند اصلی باشد. همچنین:
۱۰-۳-۹-۳-الف طراحی نمونۀ مهاربند تنها
از روش طراحی مدون و مکتوب یکسانی در طراحی نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی استفاده شود. محاسبات طراحی باید حداقل موارد زیر را نشان دهند:
- حاشیه ایمنی محاسبه شده برای پایداری کمانش کلی مهاربند اصلی مساوی یا بیشتر از نمونۀ آزمایش باشد.
- حاشیه های ایمنی مورداشاره در بند فوق باید تفاوت مشخصات مصالح شامل سختی، تنش تسلیم، تنش نهایی و کرنش نهایی را جبران نمایند.
۱۰-۳-۹-۳-ب ساخت نمونۀ آزمایش
نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی با رویه های همسان کنترل کیفیت ساخته شوند.
۱۰-۳-۹-۳-ج برای همسان بودن نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی، نمونۀ آزمایش باید ضوابط زیر را برآورده نماید:
- شکل مقطع و وضعیت قرارگیری هستۀ فولادی آن با مهاربند اصلی یکسان باشد.
- مقاومت جاری شدن محوری هستۀ فولادی مهاربند (Py) کمتر از ۷۰% یا بیشتر از ۱۲۰% مهاربند اصلی نباشد که این مقاومت از ضرب سطح مقطع هسته (As) در تنش تسلیم آن (Fy) حاصل از آزمایش کشش استاندارد به دست می آید.
- مصالح و روش جداسازی هستۀ فولادی از سیستم محدودکنندۀ کمانش در نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی یکسان باشد.
۱۰-۳-۹-۳-د جزئیات اتصال
جزئیات اتصال نمونۀ آزمایش باید تا حد امکان نمایندۀ جزئیات اتصال مهاربند اصلی باشد.
۱۰-۳-۹-۳-ه مصالح
۱) هستۀ فولادی: شرایط زیر برای هستۀ فولادی نمونۀ آزمایش باید برآورده شود:
- تنش تسلیم مشخصۀ هستۀ فولادی نمونۀ آزمایش و نمونۀ اصلی باید یکسان باشند.
- تنش تسلیم هستۀ مهاربند اصلی و هستۀ فولادی حداقل ۹۰% تنش تسلیم مربوط به فوالد به دست آمده از آزمایش کشش استاندارد باشد.
- حداقل تنش و کرنش نهایی مشخصۀ نمونۀ آزمایش از مهاربند اصلی بیشتر نباشد.
۲) سیستم محدودکنندۀ کمانش: مصالح مصرفی در سیستم محدودکنندۀ کمانش در نمونۀ آزمایش و مهاربند اصلی یکسان باشند.
۱۰-۳-۹-۳-و اتصالات
اتصالات جوشی، پیچی و بینی نمونۀ آزمایش حتی المکان مانند مهاربند اصلی باشد.
۱۰-۳-۹-۴ تاریخچه بارگذاری
۱۰-۳-۹-۴-الف ضوابط عمومی
نمونۀ آزمایش باید تحت بارگذاری چرخه ای مطابق ضوابط بندهای ۱۰-۳-۹-۴-ب و ۱۰-۳-۹-۴-ج قرار گیرد. به کارگیری پله های بارگذاری افزون بر بند ۱۰-۳-۹-۴-ب مجاز است. هر چرخه باید شامل کشش کامل و فشار کامل برای حصول تغییرشکل های تجویزی باشند.
۱۰-۳-۹-۴-ب کنترل آزمایش
در نمونۀ آزمایش باید همراه با کنترل میزان تغییرشکل محوری (Δb) با تغییرشکل چرخشی (θ) آزمایشی، صورت گیرد. به عنوان یک جایگزین، تغییرشکل چرخشی حداکثر را می توان با رعایت پروتکل معرفی شده برای تغییرشکل های محوری، در طول آزمایش به کار گرفت.
۱۰-۳-۹-۴-ج توالی بارگذاری
بارگذاری باید به منظور ایجاد تغییرشکل های زیر بر نمونه اعمال شود که در آن تغییرشکل، همان تغییرشکل محوری هسته فولادی نمونه آزمایش و تغییرشکل چرخشی موردنیاز برای آزمایش نمونه مهاربند نصب شده در قاب است:
\[ \Delta_b = \Delta_{by} + \Delta_{bm} \]
- چرخه بارگذاری در تغییرشکل متناظر با \( \Delta_b = 0.5\Delta_{bm} \)
- چرخه بارگذاری در تغییرشکل متناظر با \( \Delta_b = \Delta_{bm} \)
- چرخه بارگذاری در تغییرشکل متناظر با \( \Delta_b = 1.5\Delta_{bm} \)
- چرخه بارگذاری در تغییرشکل متناظر با \( \Delta_b = 2.0\Delta_{bm} \)
- چرخه بارگذاری در تغییرشکل متناظر با \( \Delta_b = 1.5\Delta_{bm} \)
چرخه های کامل اضافی متناظر با \( \Delta_b = 1.5\Delta_{bm} \) به نحوی که تغییرشکل محوری غیر الاستیک تجمعی نمونه مهاربند به حداقل ۲۰۰ برابر تغییرشکل جاری شدن آن برسد. این مرحله برای نمونه نصب شده در قاب موردنیاز نیست.
که در آن:
Δbm = میزان تغییرشکل متناظر با تغییرمکان جانبی طراحی طبقه
Δby = میزان تغییرشکل در اولین جاری شدن نمونه
تبصره: تغییرمکان جانبی طراحی طبقه برای محاسبه Δbm نباید کمتر از یک درصد ارتفاع طبقه منظور شود. وقتی که مقادیر حداکثر و مقدار تجمعی تغییرشکل های غیر ارتجاعی در آزمایش، به نحو قابل قبولی مساوی یا بیشتر از توالی فوق باشد، می توان برای آزمایش تأیید کیفیت از توالی بارگذاری متفاوت با مقادیر توصیه شده فوق استفاده کرد.
۱۰-۳-۹-۵ ابزار
ابزار کافی به منظور اندازه گیری یا محاسبه خروجی های آزمایش خواسته شده در بند ۱۰-۳-۹-۷ باید پیش بینی شود.
۱۰-۳-۹-۶ ضوابط آزمایش مصالح
الف ضوابط آزمایش کشش
آزمایش کشش باید روی نمونه های استاندارد از همان فولاد مورد استفاده برای ساخت هسته فولادی انجام شود. از نتایج آزمایش کشش تأییدشده، می توان در گزارش های آزمایش مصالح استفاده کرد، ولی آن ها را نمی توان جایگزین آزمایش های کشش موردنیاز این بخش نمود. نتایج آزمایش کشش باید مطابق ضوابط بند ۱۰-۳-۹-۶-ب باشند.
ب روش های آزمایش کشش
آزمایش کشش باید مطابق ASTM E8 یا ASTM A370 با در نظر گرفتن استثنائات زیر انجام شود:
- تنش تسلیم، براساس تنش تسلیم تعریف شده در ASTM A370 گزارش می شود که در آن از روش تصویر کردن در کرنش ۰.۰۰۲ استفاده می گردد.
- نوع بارگذاری در آزمایش کشش تا حد امکان مانند نوع بارگذاری نمونه آزمایش مهاربند باشد.
- برش و آماده سازی نمونه آزمایش کشش باید به نحوی انجام شود که محور طولی آن، موازی محور طولی هسته فولادی مهاربند باشد.
۱۰-۳-۹-۷ ضوابط ارائه گزارش آزمایش
برای هر نمونه آزمایش، یک گزارش مکتوب که شرایط این بخش را برآورده کند، باید تهیه شود. این گزارش باید تمامی مشخصات نمونه و نتایج آزمایش را در برگیرد و شامل اطلاعات زیر باشد:
- نقشه یا شرح کامل نمونه آزمایش، شامل ابعاد اصلی، شرایط مرزی در نقاط بارگذاری و نقاط تکیه گاهی و موقعیت مهارهای جانبی، در صورت وجود.
- نقشه ای از جزئیات اتصال که در آن اندازه اعضا، نوع فولاد، ابعاد تمامی اجزای اتصال، مشخصات جوشکاری شامل نوع الکترود مصرفی، اندازه و موقعیت سوراخ های پیچ یا پل، اندازه و نوع اتصال دهنده ها و سایر جزئیات اتصال، مشخص شده باشد.
- فهرستی از سایر متغیرهای ضروری معرفی شده در بخش های ۱۰-۳-۹-۲ و ۱۰-۳-۹-۳ در صورت اطلاق.
- فهرست یا نموداری که تاریخچه بارگذاری یا تغییرشکل اعمالی را نشان دهد.
- نموداری که بارهای اعمال شده را در برابر تغییرشکل های حاصله (Δb) نشان دهد. روش تعیین تغییرشکل باید به روشنایی معرفی شود و نقاطی که بارگذاری و تغییرشکل بر روی نمونه اندازه گیری شده اند به روشنایی معرفی شود.
- فهرستی از ترتیب زمانی مشاهدات حائز اهمیت حین آزمایش، شامل مشاهده جاری شدن، لغزش، ناپایداری، جابجایی جانبی نسبت به محور اثر نیرو در طول نمونه ها و شکست هر یک از اجزای نمونه و اتصالات آن، در صورت وقوع.
- نتایج آزمایش های نمونه های مصالح مطابق مورد ۱۰-۳-۹-۶
- رویه های کنترل کیفیت ساخت (QC) و برنامه تضمین کیفیت (QA) استفاده شده در ساخت نمونه های آزمایش. این موارد باید شامل مشخصات رویه های جوشکاری (WPS) و گزارش های بازرسی جوش باشد.
تبصره: نقشه ها و اطلاعات تکمیلی و بحث بیشتر راجع به نمونه های آزمایش یا نتایج آزمایش می تواند در بخشی از گزارش آزمایش ارائه گردد.
۱۰-۳-۹-۸ معیار پذیرش
حداقل یک آزمایش نمونه نصب شده در قاب که ضوابط بند ۱۰-۳-۹-۲ را برآورده نماید، باید برای هر تیپ مهاربند انجام پذیرد.
حداقل یک آزمایش نمونه مهاربند تنها که ضوابط بخش ۱۰-۳-۹-۳ را برآورده نماید، برای هر تیپ مهاربند باید انجام شود.
در بازه پروتکل آزمایش، همۀ نمونه ها باید ضوابط زیر را برآورده کنند:
- نمودار تاریخچه نیروی اعمالی نسبت به تغییرمکان باید نشان دهندۀ رفتار پایدار و قابل تکرار همراه با سختی افزاینده مثبت باشد.
- نباید شکست و ناپایداری مهاربند یا خرابی در بخش متصل شونده انتهایی در نمونۀ آزمایشی مهاربند رخ دهد.
- در آزمایش نمونه های مهاربند تنها، در هر چرخه با تغییرشکل بیش از Δby حداکثر نیروی کششی و فشاری نباید کمتر از مقاومت اسمی هستۀ مهاربند باشد.
- در آزمایش نمونه های مهاربند تنها، در هر چرخه با تغییرشکل بیش از Δby نسبت حداکثر نیروی فشاری به حداکثر نیروی کششی نباید از ۱.۵ بیشتر باشد.
الزامات ساخت، نصب و کنترل 4-10
کلیات 1-4-10
این فصل به ارائه مشخصات فنی و ضوابط تهیه مصالح، برشکاری، مونتاژ، جوشکاری، حمل، پیش نصب، برپاداشتن، نصب، کارهای تکمیلی جوشکاری و محکم کردن پیچ ها، آماده سازی سطوح و رنگ آمیزی و رواداری ها اختصاص دارد.
الف) وظایف سازنده اسکلت فولادی
براساس مفاد این فصل و طبق نقشه ها و مدارک فنی، سازنده سازه فولادی موظف به انجام کنترل کیفیت (QC) در موارد زیر است:
- تهیه مصالح، تجهیزات و نیروی انسانی لازم
- تهیه نقشه های اجرایی در هماهنگی با نقشه ها و مدارک فنی محاسباتی، تجهیزات و امکانات اجرایی
- برشکاری، سوراخ کاری و مونتاژ قطعات
- جوشکاری قطعات مونتاژ شده
- آماده سازی سطوح، تمیزکاری و رنگ آمیزی قطعات
- حمل قطعات ساخته شده به محل نصب
- ایجاد امکانات لازم برای انبار کردن قطعات فولادی
- پیش نصب قسمت های کار در محل کارگاه ساخت در صورت نیاز
- برپاداشتن و تکمیل جوشکاری یا محکم کردن پیچ ها، مونتاژ قطعات طبق نقشه ها و کارهای تکمیلی
در بعضی موارد این کار را کارفرما بر عهده می گیرد.
ب) وظایف نماینده کارفرما یا مقام قانونی مسئول
براساس مفاد این فصل و طبق نقشه ها و مدارک فنی، تضمین کیفیت (QA) همه عملیات اجرایی بند (الف) بر عهده نماینده کارفرما یا مقام قانونی مسئول است.
مشخصات مصالح فولادی 2-4-10
کلیه فولادهای ساختمانی اعم از ورق، تیرآهن، ناودانی، نبشی، تسمه و غیره باید از انواع مورداشاره در فصل های 1-10 تا 3-10 باشد.
قطعات فولادی باید از معایبی که به مقاومت یا شکل ظاهری آن لطمه می زند، عاری باشند. همه قطعات فولادی سازه ساختمان باید حتی الامکان یکپارچه باشد و از وصله کردن قطعات کوتاه خودداری شود، مگر آنکه محل درز جوشی یا وصله در نقشه های اجرایی مشخص شده باشد یا موافقت مهندس طراح برای وصلة موردنظر جلب شود.
هرگاه مطابق مفاد بند 4-10 نیاز به تعیین مشخصات و انطباق مصالح فولادی باشد، نماینده کارفرما باید از هر محصول مصالح فولادی (مطابق تعریف انتهای این بخش) واردشده به کارخانه یا مشابه آن به تعداد 2 نمونه اتفاقی انتخاب و آزمایش های زیر را مطابق استانداردهای ملی یا بین المللی در مورد آن ها انجام دهد:
- برای همه نمونه ها آزمایش تعیین ترکیب آلیاژی فولاد
- برای همه نمونه ها آزمایش تعیین مقاومت کششی با اندازه گیری تغییرشکل نسبی
- برای همه نمونه ها آزمایش ضربه
محصول مصالح فولادی جهت نمونه گیری شامل مقاطع مشابه با رده مقاومتی مشابه و محدوده ضخامت مشابه تهیه شده از یک منبع، به شرح زیر است:
- به ازای هر 40 تن و کسر آن برای همه مقاطع
- به ازای هر 60 تن و کسر آن برای مقاطع سنگین با وزن واحد طول بیش از 100 کیلوگرم بر متر
- به ازای هر 80 تن و کسر آن برای همه مقاطع با شماره ذوب یکسان براساس برچسب محصول یا گواهی کارخانه
مانند ASTM A370
ساخت و نصب قطعات فولادی 3-4-10
کلیات 1-3-4-10
الف) سازنده موظف است براساس نقشه های محاسباتی ابتدا نقشه های اجرایی کارگاهی (Shop Drawings) را تهیه و به تصویب طراح سازه برساند. کنترل مهندس طراح در حد انطباق با نقشه های محاسباتی و مشخصات فنی بوده و مسئولیت هندسه قطعات، فواصل سوراخ ها و زاویه پخ ها برعهده سازنده اسکلت است.
ب) نقشه های اجرایی باید کلیه اطلاعات و جزئیات لازم برای برش کاری و ساخت قطعات اعم از ابعاد و اندازه ها، آماده سازی لبه ها، اندازه ها و سوراخ کاری را شامل شود.
پ) نقشه های اجرایی، باید جوش های کارخانه ای را از جوش های کارگاهی متمایز کرده، نوع اتصال (اتکایی، اصطکاکی و لغزش بحرانی) را مشخص نموده و نیز حد و روش سفت کردن پیچ ها و نوع سطوح تماس را به وضوح معین نماید.
ت) قبل از شروع به ساختن و نصب قطعات باید اندازه های مندرج در نقشه ها به منظور تطبیق کامل و جلوگیری از بروز هرگونه اشکال در موقع ساخت و نصب توسط سازنده به دقت کنترل شود.
ث) هر قطعه پس از آن که با اندازه و شکل مشخص شده در نقشه های اجرایی کارگاهی ساخته شد، باید با شماره مشخص شده در نقشه، علامت گذاری شود.
ج) برش، مونتاژ، جوشکاری و متصل کردن قطعات به یکدیگر به استثنای اتصالات وصله های کارگاهی (در محل)، باید در کارخانه سرپوشیده و مجهز ساخت اسکلت های فولادی توسط استادکاران و کارگران ماهر و زیر نظر متخصص فن انجام شود.
چ) در تمام مراحل تولید، هر قطعه یا هر بسته از قطعه های مشابه از اجزای فولادی، باید قابل شناسایی باشند. شناسایی می تواند به وسیله دسته بندی یا به وسیله شکل و اندازه جزء یا با استفاده از علامت های قابل تشخیص و با دوام انجام گیرد. علامت گذاری باید به صورتی باشد که باعث ایجاد آسیب به قطعه نشود.
ح) علامت گذاری با مهرهای سخت برای فولادهای بالاتر از رده S355 مجاز نیست و در سایر موارد باید فقط در نواحی مشخصی به کار رود که بر مقاومت و شکل پذیری محصول تأثیری نداشته باشد.
بریدن و سوراخ کاری 2-3-4-10
الف) قطعات باید با ابعاد و شکل های لازم به دقت بریده شده و در محل های لازم سوراخ شوند. برش ورق هایی که در ساختن قطعات فولادی مصرف می شود باید توسط دستگاه برش حرارتی اتوماتیک یا فرایندهای خودکار انجام گیرد. برای ورق های با ضخامت مساوی یا کمتر از 15 میلی متر، برش کاری توسط دستگاه گیوتین مجاز است. در این حالت لبه های برش باید کاملاً یکنواخت و خالی از ناهمواری های سطحی بیش از 0.5 میلی متر باشند. ناهمواری ها و زخم های بیش ازحد مجاز را باید با سنگ زدن و درصورت لزوم تعمیرکاری توسط جوش، هموار کرد.
ب) در قطعات و نیم رخ های سنگین با ضخامت اجزای تشکیل دهنده بیش از 40 میلی متر، باید قبل از برش حرارتی، پیش گرمایش تا دمای حداقل 65 درجه سلسیوس انجام شود.
پ) برش انتهایی نیم رخ های فولادی که برای ساخت مهاربندها، تیرها، ستون ها و اتصالات آن ها مصرف می شوند، در صورت موافقت مهندس ناظر می تواند با اره یا برش حرارتی به صورت دستی انجام گیرد. درهرصورت کلیه نامنظمی هایی که بر اثر برش کاری به وجود می آید، باید با سنگ زدن برطرف شوند.
ت) سوراخ کاری نهایی ورق ها و نیم رخ ها با ضخامت بیش از 15 میلی متر باید به کمک مته دوار انجام پذیرد. برای سوراخ های با قطر زیاد می توان ابتدا سوراخی با قطر کوچک تر توسط منگنه (پانچ) ایجاد نمود و سپس با مته، سوراخ را به قطر دلخواه رساند. قطعاتی که با پلیت به هم متصل می شوند در صورت امکان باید همه به هم مونتاژ شده و با هم سوراخ کاری شوند. سوراخ کاری ورق ها و نیم رخ ها به کمک منگنه برای ضخامت های بیش از 15 میلی متر مجاز نیست.
ث) تیرهای با مقطع کاهش یافته باید با استفاده از برش حرارتی برای ایجاد قوسی ملایم ساخته شوند. زبری سطح بریده شده با برش حرارتی باید حداکثر 13 میکرون باشد. تمام نواحی انتقالی بین تیر با مقطع کاهش یافته و مقطع دست نخورده باید در جهت طول بال تیر برای کاهش آثار نامطلوب ناشی از تغییر ناگهانی مقطع گرد شوند. گوشه های بین سطح مقطع کاهش یافته و بال و پایین بال های تیر جهت برداشتن لبه های تیز باید سنگ زده شوند، ولی رعایت حداقل شعاع گردی یا زاویه پخی نیاز نیست.
ج) حداکثر رواداری برش حرارتی از خط برش تئوری ±6 میلی متر است. حداکثر رواداری عرض مؤثر ورق ها در هر مقطع ±10 میلی متر است.
چ) تورفتگی ها و زخم های ایجادشده در اثر برش حرارتی در سطح برش کاهش یافته با حداکثر عمق 6 میلی متر را می توان با سنگ زدن اصلاح نمود. طول ناحیه دارای تورفتگی و زخم که سنگ زده می شود، نباید از چهار برابر عمق تورفتگی در هر طرف کمتر باشد. از جوشکاری می توان برای اصلاح تورفتگی ها و زخم های ایجادشده با عمق حداقل 6 میلی متر و حداکثر 13 میلی متر استفاده نمود. همچنین برای اصلاح نواحی که بر اثر سنگ زدن عمق مؤثر برش ناحیه کاهش یافته از رواداری های مجاز بیشتر شده است، نیز می توان از جوش استفاده نمود. تورفتگی ها و زخم ها باید برداشته شده و در محل آن گودی با عمق حداقل 6 میلی متر با سنگ زدن ایجاد شود. همچنین در ناحیه موردنظر پیش گرمایش با دمای حداقل 66 درجه سانتی گراد انجام شود. تورفتگی ها و زخم های با عمق بیش از 13 میلی متر باید توسط روشی که به تأیید نماینده کارفرما رسیده است، اصلاح شوند.
ساخت و آماده کردن قطعات قبل از مونتاژ 3-3-4-10
(الف) قطعات فولادی باید طوری ساخته شوند که هیچ نوع تغییرشکلی علاوه بر مقادیر رواداری ساخت، غیر از آنچه در نقشه مشخص شده، در آن به وجود نباید. انحنا و تغییرشکل هایی که طبق نقشه یا دستور مهندس طراح لازم باشد، باید هنگام ساختن قطعات ایجاد شود.
ب) پخ زنی و آماده کردن لبه قطعات برای جوشکاری باید هنگام برش حرارتی، با زاویه دادن به سر مشعل و با سنگ زنی یا پخ زن ضربه ای یا مکانیکی انجام پذیرد. استفاده از دستگاه های پخ زن مکانیکی برای قطعات و ورق های با ضخامت بیش از 15 میلی متر مجاز نیست. پخ زنی و آماده کردن لبه ها باید مطابق جزئیات اجرایی دستورالعمل جوشکاری (WPS) باشد.
پ) الزامات مربوط به پیش خیز و پیش تنظیم در قطعات باید پس از تکمیل مونتاژ، کنترل شوند.
ت) به کارگیری روش گرم کردن موضعی برای ایجاد انحنا یا صاف کردن قطعات با تأیید نماینده کارفرما مجاز است. دمای موضع گرم شده نباید از 650 درجه سلسیوس برای فولاد معمولی و 565 درجه سلسیوس برای فولاد پرمقاومت و آلیاژی بیشتر شود. این دما باید به کمک گچ های نشانگر مخصوص که در دمای زیاد تغییر رنگ می دهند، مورد کنترل قرار گیرد. استفاده از روش های مکانیکی برای صاف کردن تا سه برابر مقادیر رواداری های مجاز، قابل قبول است.
الزامات صافکاری حرارتی در استاندارد AWS C4.4 ارائه شده است.
پیش نصب 4-3-4-10
الف) درصورتی که در اسناد پیمان مشخص شده باشد، پیمانکار موظف است تیرها و ستون های فولادی را در محل کارخانه یا پای کار پیش نصب نماید. هدف از پیش نصب قطعات فولادی حصول اطمینان از دقت ساخت و کیفیت جفت و جور شدن قطعات در هنگام نصب است.
ب) به هنگام پیش نصب باید حداقل 25 درصد از پیچ های هر اتصال که کمتر از دو پیچ نباشد، بسته شوند. پیچ های پیش نصب می توانند از نوع پیچ های معمولی انتخاب شوند.
نصب قطعات فولادی 5-3-4-10
الف) صفحات پای ستون ها (کف ستون ها) باید مطابق ضوابط زیر اجرا شوند:
- به جز موارد اشاره شده در بندهای 2 و 3 استفاده از ورق های اتکایی و صفحه ستون ها (کف ستون ها) تا ضخامت حداکثر 50 میلی متر بدون صفحه تراشی، مشروط به ایجاد سطح اتکایی صاف و بدون زخم مجاز است. ورق های با ضخامت 50 تا 100 میلی متر را می توان با پرس کردن صاف نمود. اگر پرس در دسترس نبود، می توان از صفحه تراشی برای دستیابی به سطح صاف و بدون زخم استفاده کرد. برای ورق های با ضخامت بیش از 100 میلی متر باید از فرزکاری استفاده نمود.
- سطح زیرین ورق های اتکایی و صفحه ستون ها (کف ستون ها) که با دوغاب ریزی تماس اتکایی کامل با شالوده برقرار می کند، نیازی به صفحه تراشی ندارد.
- درصورتی که برای اتصال ستون به صفحه ستون از جوش شیاری با نفوذ کامل استفاده شده باشد، نیازی به صفحه تراشی سطح فوقانی ورق اتکایی نیست.
- سوراخ میل مهارها را می توان با استفاده از برش حرارتی براساس ضوابط بخش 2-3-4-10 ایجاد کرد.
- در مواردی که آب می تواند در اعضای با مقطع قوطی شکل در زمان ساخت یا در طول مدت بهره برداری جمع شود، باید با ایجاد سوراخ زهکش در صفحه پای ستون زهکشی شود یا از عضو در برابر نفوذ آب محافظت شود.
- صفحه ستون (کف ستون) باید در رقوم ارتفاعی صحیح تراز شده و تماس اتکایی کامل با بتن یا مصالح بنایی به کمک گروت داشته باشد. درصورتی که برای نصب سازه نیاز به تعبیه سوراخ های با قطر بزرگ تر از سوراخ استاندارد باشد، باید الزام مورد ب-5-10 از بند 2-3-9-2-10 تأمین شود.
ب) در نصب قطعات فولادی موارد زیر باید مدنظر قرار گیرند:
- قطعات سازه های فولادی باید به دقت برپا شده و مطابق محدودیت ها و رواداری های ارائه شده در بخش 8-4-10 در حین نصب، سازه باید برای تحمل بارهای مرده و سایر بارهای حین نصب ایمن باشد. مهاربندهای موقت باید در محل هایی که سازه تحت بارهای ناشی از تجهیزات و عملیات اجرایی قرار می گیرد، تأمین شود. این مهاربندها تا زمانی که برای تأمین ایمنیت نیاز باشد، باید در جای خود باقی بمانند.
- تا زمانی که بخش های مختلف سازه نصب شده مطابق مدارک ساخت شاقول نشده باشند، نباید هیچ یک از اتصالات جوشی یا پیچی دائمی آن و نیز سقف ها شامل اتصالات عرشه های فولادی (در صورت کاربرد) اجرا شود.
- سطوح با فاصله کمتر از 2 میلی متر، صرف نظر از نوع اتصال (جوش شیاری با نفوذ نسبی یا پیچی)، مجاز است. اگر این فاصله بین 2 تا 6 میلی متر باشد و بررسی مهندسی نشان دهد که سطح تماس کافی وجود ندارد، باید فواصل خالی با پرکننده فولادی مناسب پر شوند. فولاد پرکننده صرف نظر از نوع قطعه اصلی، می تواند از جنس فولاد نرمه ساختمانی باشد.
کنترل کیفیت و تضمین کیفیت 6-3-4-10
فعالیت هایی که در خصوص کنترل کیفیت (QC) مطرح است، باید توسط سازنده و نصب کننده سازه فولادی انجام پذیرد. فعالیت هایی که در خصوص تضمین کیفیت (QA) مطرح است باید به درخواست مقام قانونی مسئول یا کارفرما توسط دستگاه نظارت ذیصلاح انجام پذیرد.
برنامه کنترل کیفیت سازنده و نصب کننده 1-6-3-4-10
سازنده و نصب کننده باید روش های کنترل کیفیت را برای اطمینان از اجرای کار براساس الزامات این مبحث و مدارک ساخت پایه ریزی و اجرا کنند. سازنده باید مراحل اجرایی ساخت و پرسیه حاوی جزئیات کنترل ها و سمت های سازمانی مجری این کنترل ها را مکتوب داشته و در اختیار مقام قانونی مسئول و کارفرما قرار دهد.
شناسایی مصالح 1-1-6-3-4-10
سازنده باید روش کاربردی، مدون و مکتوبی منطبق بر استانداردهای ملی یا بین المللی برای شناسایی مصالح در زمان اجرا تا قبل از نصب ارائه دهد. این روش باید توسط مسئول کنترل کیفیت سازنده، بررسی و تائید شود.
رویه کنترل کیفیت سازنده 2-1-6-3-4-10
کنترل کیفیت سازنده باید حداقل بازرسی های موارد زیر را شامل شود:
- الف) اجرای برش ها در کارخانه و سطوح تمام شده مطابق ضوابط بند 2-3-4-10
- ب) اجرای جوش در کارخانه و جزئیات آن ها مطابق ضوابط بند های 5-4-4-10 و 9-4-4-10
- پ) خیز دادن، خم کردن و صاف کردن از طریق گرما مطابق ضوابط بند 2-3-4-10
- ت) رواداری های ساخت مطابق ضوابط بخش 8-4-10
رویه کنترل کیفیت نصب کننده 2-1-6-3-4-10
کنترل کیفیت نصب کننده باید حداقل بازرسی موارد زیر را شامل شود:
- الف) جوش در محل، پیچ پرمقاومت و جزئیات آن ها مطابق ضوابط بند های 5-4-4-10 و 9-4-4-10
- ب) اجرای عرشه های فولادی مطابق ضوابط استانداردهای ملی یا بین المللی
- پ) جاگذاری و اتصال گل میخ های فولادی مطابق ضوابط بند 1-4-4-10
- ت) سطوح برش یافته در محل مطابق ضوابط بند 2-3-4-10
- ث) صاف کردن از طریق گرما در محل مطابق ضوابط بند 2-3-4-10
- ج) رواداری های نصب در محل مطابق ضوابط بخش 8-4-10
مدارک سازنده و نصاب 2-6-3-4-10
الف) سازنده یا نصاب موظف است مدارک زیر را جهت تائید، قبل از ساخت یا نصب ارائه کند:
- نقشه های کارگاهی ساخت
- نقشه های کارگاهی نصب
- برنامه کلی بازرسی و آزمایش (ITP)
- دستورالعمل رویه های جوشکاری (WPS)
- گواهی انطباق با استانداردهای مربوطه و گواهی صلاحیت تولیدکننده برای الکترود جوش، سیم جوش، پودر جوشکاری و گاز محافظ مطابق بخش 1-4-10
- کاتالوگ اطلاعات یا برگه های معرفی کننده محصول برای فلز پرکننده جوش و روکش آن. این برگه های اطلاعات شامل شرح محصول، محدودیت های استفاده، پارامترهای جوش نمونه یا پیشنهادی، روش های انبار کردن و الزامات قرارگیری در معرض شرایط محیطی از جمله پیش گرمایش و ... است.
- گواهی کفایت ضربه نمونه شیار داده شده شارپی برای مصالح جوش به کاررفته در اتصالات و وسایل سیستم باربر جانبی لرزه ای. این گواهی در صورتی مورد تأیید است که ضربه نمونه شیار داده شده شارپی فلز جوش در دمای -18 درجه سلسیوس، حداقل 27 ژول باشد. در صورت ارائه نکردن این گواهی توسط تولیدکننده مصالح جوش، سازنده یا نصاب باید آزمایش های لازم را به هزینه خود انجام داده و گزارش کاربردی از نتایج آزمایش ها جهت مستندسازی کفایت مصالح مصرفی تهیه کند.
- دستورالعمل پیچکاری
- تعیین ترتیب مونتاژ اتصالات، روش و ترتیب اجرای جوشکاری و سایر موارد اجرایی خاص تعیین شده در نقشه ها، مشخصات فنی و استانداردها
- طرح اختلاط بتن و نتایج آزمایش های مربوطه برای اعضای مختلف
- نقشه های کارگاهی میلگردهای اعضای مختلف
- توانایی بتن ریزی و روش ها و محدودیت های آن در اعضای مختلف
ب) مدارک زیر باید جهت بازبینی توسط نماینده کارفرما قبل از ساخت یا نصب به صورت فایل الکترونیکی یا نسخه کاغذی در دسترس باشد:
- نتایج آزمایش های مصالح برای اعضای اصلی فولادی ساختمان، مطابق ضوابط بخش 1-4-10
- نتایج آزمایش های مصالح برای فولاد ریخته گری شده، مطابق ضوابط بخش 1-4-10
- گواهی صلاحیت تولیدکننده برای بست ها، مطابق ضوابط بخش 1-4-10
- نتایج آزمایش های میل مهار کفستون ها و میله های رزوه شده، مطابق ضوابط بخش 1-4-10
- گواهی صلاحیت تولیدکننده برای گل میخ ها، مطابق ضوابط بخش 1-4-10
- مدارک صلاحیت دستورالعمل رویه های جوشکاری (PQR)، برای آن دسته از جوش هایی که منطبق بر جوش های پیش پذیرفته نیستند.
- مدارک صلاحیت اجرایی پرسنل جوشکاری (WPQ).
- دستورالعمل مکتوب کنترل کیفیت سازنده یا نصب کننده که باید حداقل شامل موارد زیر باشد:
- روش های کنترل مصالح
- روش های بازرسی
- روش های بررسی عدم انطباق
- مدارک صلاحیت بازرسی کنترل کیفیت سازنده یا نصب کننده
- مدارک صلاحیت پرسنل آزمایش های غیر مخرب (NDT) سازنده
ارزیابی صلاحیت بازرسی 3-6-3-4-10
الف) بازرس مسئول تأیید یا رد مصالح و اجرا باید مورد ارزیابی و تشخیص صلاحیت قرار گیرند. معیار ارزیابی بازرسی باید مستند شود.
ب) ارزیابی بازرسی باید بر مبنای «آیین نامه ملی ارزیابی بازرسی» انجام شود. در نبود آیین نامه ملی، می توان از آیین نامه های بین المللی یا معتبر استفاده نمود.
پ) مهندسینی که به واسطه تحصیل یا تجربه و یا ترکیبی از آن دو، در زمینه بازرسی ساخت و انجام و تفسیر آزمایش های ارزیابی، دارای صلاحیت باشند، با تأیید نماینده کارفرما یا مقام قانونی مسئول، می توانند به عنوان بازرس جوش انجام وظیفه نمایند.
ت) بازرس جوش می تواند چند کمک داشته باشد که تحت نظارت وی در امر بازرسی عمل می نمایند. کمک بازرس باید با تحصیل و کسب تجربه در اموری که به آن ها محول می شود، صلاحیت عملی کسب نمایند. عملکرد کمک بازرس باید توسط بازرس به طور منظم مورد ارزیابی قرار گیرد.
ث) بازرس و کمک بازرس باید تحت معاینه چشم قرار گیرند، به طوری که با یا بدون استفاده از عینک، قدرت دید نزدیک در فاصله 300 میلی متر و قدرت دید دور در حد 20/40 را دارا باشند. گواهی معاینه چشم باید هر سه سال یک بار (یا کمتر در صورت اعلام نیاز توسط نماینده کارفرما) تکرار شود و در صورت درخواست قابل ارائه باشد. ارزیابی قدرت بینایی مطابق الزامات استاندارد ملی ایران به شماره 18490 انجام شود.
معیارهای ارزیابی قابل قبول به شرح زیر هستند:
- AWS QC1: Standard for AWS Certification of Welding Inspectors
- Standard W178.2: Certification of Welding Inspectors-Canadian Standard Association
وظایف بازرس 4-6-3-4-10
الف) بازرس کنترل کیفیت سازنده باید اعضای فولادی ساخته شده را بازرسی کرده و تطابق آن ها را با جزئیات ارائه شده در نقشه های کارگاهی بررسی کند.
ب) بازرس کنترل کیفیت نصب باید قطعات فولادی نصب شده را بازرسی کرده و تطابق آن ها را با جزئیات ارائه شده در نقشه های کارگاهی بررسی کند.
پ) بازرس تضمین کیفیت باید هنگام جاگذاری میل مهارها و سایر اقلام مدفون نگهدارنده اعضای فولادی جهت تطابق با مدارک ساخت در محل حضور داشته باشد. حداقل باید قطر، رده، نوع و طول میل مهار یا قطعه مدفون و طول مدفون در بتن قبل از ریختن بتن بررسی و ثبت شده و به نماینده کارفرما گزارش شود.
ت) بازرس تضمین کیفیت باید قاب فولادی ساخته و نصب شده را جهت تطابق با جزئیات موجود در مدارک ساخت بازرسی کند. پذیرش یا عدم پذیرش جزئیات اتصالات باید ثبت و مستندسازی شود.
ث) وظایف بازرس نماینده کارفرما بر اساس الزامات طرح بازرسی و آزمایش پروژه مشخص می شود. وظایف بازرس نماینده سازنده نیز بر اساس الزامات طرح بازرسی و آزمایش پروژه و استاندارد ISIRI/ISO 14731 برای جوشکاری مشخص می شود.
ارزیابی و تعیین صلاحیت پرسنل آزمایش های غیر مخرب 5-6-3-4-10
الف) ارزیابی پرسنل مسئول انجام آزمایش های غیر مخرب، به غیر از آزمایش های عینی، باید منطبق بر مفاد آیین نامه ملی باشد. در نبود آیین نامه های ملی، می توان از آیین نامه های بین المللی معتبر استفاده نمود.
- Personnel Qualification and Certification Nondestructive Testing (ASNT SNT-TC-1A)
- Standard for the Qualification and Certification of Nondestructive Testing Personnel (ANSI/ASNT CP-189)
- ISO 9712-Non-destructive testing-Qualification and certification of NDT personnel
ب) اشخاصی مجاز به انجام آزمایش های غیر مخرب هستند که توسط یک موسسه معتبر ایرانی یا دارای نمایندگی در ایران، در پایه دو صلاحیت آزمون های غیر مخرب، ارزیابی و تعیین صلاحیت شده باشند. اشخاصی که در پایه یک ارزیابی شده باشند، فقط می توانند زیر نظر یک کارشناس پایه دو به آزمایش بپردازند. در موسسه مورداشاره، ارزیابی افراد در پایه یک و دو باید توسط فردی از پایه سه انجام شود. افراد پایه سه باید تحت نظر انجمن آزمایش های غیر مخرب ارزیابی شوند یا دارای تحصیلات عالیه در این زمینه باشند.
اتصال با جوش 4-4-4-10
برای برقراری اتصالات جوشی رعایت مشخصات مندرج در آیین نامه جوشکاری ساختمانی ایران لازم است. علاوه بر مفاد آیین نامه مورداشاره، رعایت الزامات بندهای زیر ضروری است.
کنترل کیفیت و تضمین کیفیت جوش 1-4-4-10
رئوس برنامه های مربوط به کنترل و بازرسی جوشکاری سازه های فولادی را می توان در قالب پنج مورد زیر بیان نمود:
- جوشکاران (Personnel)
- فرایند جوشکاری (Process)
- آماده سازی درز جوش (Preparation)
- دستورالعمل جوشکاری (Procedure)
- بازرسی و تأیید (Prove)
فعالیت های بازرسی جوش شامل کنترل کیفیت و تضمین کیفیت در سه مرحله قبل، حین و پس از جوشکاری انجام می شود.
بازرسی قبل از جوشکاری
| ردیف | QA | QC | شرح فعالیت |
| 1 | P | P | بررسی گواهینامه صلاحیت جوشکاران |
| 2 | P | P | بررسی دستورالعمل های جوشکاری |
| 3 | P | P | بررسی گواهینامه مواد مصرفی جوش |
| 4 | O | O | قابل شناسایی بودن مواد و مصالح (نوع و رده) |
| 5 | O | O | سیستم شناسایی جوشکاران (علامت گذاری بند جوش) |
| 6 | O | O | کنترل تجهیزات جوشکاری |
| 7 | P | P | کنترل شکل و پرداخت سوراخ دسترسی |
| 8 | O | P | کنترل آماده سازی درز جوش شیاری: آماده سازی اتصال |
| 9 | O | O | هندسه (همراستایی، فاصله ریشه، عمق ریشه، پخ) تمیزی درز جوش |
| 10 | O | O | وضعیت خال جوش کاری (کیفیت و محل خال جوش) |
| 11 | O | O | نوع پشت بند و مونتاژ آن |
برگزاری دوره های آموزشی جوشکاران و صدور گواهینامه های صلاحیت به آن ها توسط مراکز ذیصلاح انجام گرفته باشد.
بازرسی حین جوشکاری
| ردیف | QA | QC | شرح فعالیت |
| 1 | O | O | کنترل شرایط نگهداری و جابجایی الکترود: بسته بندی، زمان در معرض هوا بودن |
| 2 | O | O | عدم جوشکاری روی ترک های خال جوش |
| 3 | O | O | شرایط محیطی: سرعت باد، بارش و دما |
| 4 | O | O | پیروی از WPS: تنظیم تجهیزات جوشکاری، سرعت جوشکاری، انتخاب الکترود و سیم جوش، نوع و دبی گاز محافظ، پیش گرمایش و دمای بین دو عبور، وضعیت جوشکاری (OH, V, H, F) مطابق شکل 1-4-10 |
| 5 | O | O | کنترل تکنیک جوشکاری: تمیزکاری بین دو عبور و عبور نهایی، هندسه جوش هر عبور، بازرسی کیفیت چشمی هر عبور |
| 6 | O | P | قرارگیری و نصب گل میخ ها |
وضعیت های جوشکاری: (ت) وضعیت سربالا (OH)، (ب) وضعیت قائم (V)، (ب) وضعیت افقی (H)، (الف) وضعیت تخت (F)
شکل 1-4-10: چهار وضعیت اصلی جوشکاری برای جوشکاری با جوش گوشه
بازرسی پس از جوشکاری
| QA | QC | شرح فعالیت |
| O | O | کنترل تمیزکاری جوش |
| P | P | کنترل ابعاد جوش (بعد، طول و محل جوش) |
| P | P | بازرسی چشمی جوش: عدم وقوع ترک، استحکام جوش با فلز پایه و عبورهای قبل، چاله جوش، هندسه مقطع جوش، بریدگی کناره جوش، تخلخل، لکه قوس |
| P | P | بازرسی های غیر مخرب |
| P | P | کنترل سوراخ دسترسی جوش مقاطع سنگین برای اطمینان از عدم ترک خوردگی |
| P | P | کنترل برداشتن پشت بندی و ورق گوشواره (نودان جوش) در صورت لزوم |
| P | P | کنترل جوش تعمیری |
| P | P | تهیه مستندات تأیید یا رد کیفیت قطعات جوشکاری شده |
| O | O | کنترل عدم جوشکاری در نواحی غیرمجاز |
| P | P | ناحیه k |
هنگام جوشکاری ورق های مضاعف، ورق های پیوستگی و سخت کننده ها، بازرسی چشمی برای کشف ترک در ناحیه k ورق جان تا فاصله 75 میلی متر بالا و پایین جوش انجام شود. ناحیه k مطابق شکل 2-4-10 به حدفاصل نقطه شروع گردی ریشه اتصال بالا به جان تا 38 میلی متر بعد از آن اطلاق می شود.
آزمایش های غیر مخرب جوش 2-4-4-10
آزمایش فراصوت (UT)، آزمایش ذرات مغناطیسی (MT)، آزمایش مواد نافذ (PT) و آزمایش پرتونگاری (RT) در صورت نیاز باید منطبق با ضوابط آیین نامه جوشکاری ساختمانی ایران به وسیله واحد تضمین کیفیت انجام شود. در جدول 4-4-10 میزان آزمایش های غیر مخرب جوش ارائه شده است. نتیجه تمام این آزمایش ها باید در پرونده های مخصوص ثبت شده و با تفسیر در اختیار ناظر کارفرما قرار گیرند. تفسیر ناظر از نتایج آزمایش قطعی تلقی می شود.
جدول 4-4-10 میزان آزمایش های غیر مخرب جوش هنگام تولید و نصب
| درصد آزمایش ها برای گروه بندی اهمیت ساختمان مطابق استاندارد 2000 | نوع آزمایش | نوع جوش مورد آزمایش | |||
| 4 | 3 | 2 | 1 | ||
| 100 | 100 | 100 | 100 | بازرسی چشمی (VI) | 1- همه جوش ها |
| پرتونگاری یا فراصوت (UT یا RT) | جوش های لب به لب عرضی بال های کششی، اعضای کششی خمشی، یک ششم عمق جان تیرها در مجاورت بال کششی و جوش شیاری ورق روسری و زیرسری به ستون در اتصال صلب تیر به ستون | ||||
| پرتونگاری یا فراصوت (UT یا RT) | جوش های لب به لب طولی بال های کششی و اعضای کششی خمشی | ||||
| جوش های لب به لب عرضی و طولی در بال های فشاری و اعضای فشاری خمشی و ستون ها | |||||
| جوش های لب به لب عرضی جان تیرها که شامل بند 2 فوق نیست و جوش های لب به لب طولی جان تیرها | |||||
| جوش گوشه بال به جان و سخت کننده ها | |||||
| جوش های گوشه اتصالات مهاربندها و اتصالات تیر به ستون |
الزامات تکمیلی جدول 4-4-10
1) ورق های با ضخامت کمتر یا مساوی 8 میلی متر نیاز به آزمایش پرتونگاری (RT) یا فراصوت (UT) ندارند.
2) ساختمان های گروه 3 دارای 4 طبقه یا بیشتر روی سطح زمین، مطابق گروه 1 ارزیابی می شوند.
نرخ مردودی آزمایش پرتونگاری با فراصوت 1-2-4-4-10
نرخ مردودی آزمایش پرتونگاری با فراصوت از تقسیم تعداد جوش های معیوب به جوش های کامل به دست می آید. جوش هایی که دارای ناپیوستگی در حد قابل قبول هستند، در هنگام تعیین نرخ مردودی نباید جزو جوش های معیوب حساب شوند. برای ارزیابی نرخ مردودی جوش های پیوسته با طول بیش از یک متر و گلوی مؤثر جوش حداکثر 25 میلی متر، هر 300 میلی متر به عنوان یک جوش در نظر گرفته می شود. برای ارزیابی نرخ مردودی جوش های پیوسته با طول بیش از یک متر و گلوی مؤثر بیش از 25 میلی متر، هر 150 میلی متر به عنوان یک جوش در نظر گرفته می شود.
کاهش تعداد آزمایش پرتونگاری با فراصوت 2-2-4-4-10
در پروژه هایی که تعداد حداکثر 40 جوش داشته باشند، نباید هیچ کاهشی در میزان آزمایش پرتونگاری با فراصوت صورت گیرد. در حالتی که در ابتدا مقرر شده باشد که 100 درصد جوش ها تحت آزمایش پرتونگاری با فراصوت قرار گیرند، برای یک جوشکار مشخص می توان این میزان را تا 25 درصد کاهش داد، مشروط بر آنکه نرخ مردودی جوش های اجراشده توسط آن جوشکار حداکثر 5 درصد باشد. در هر پروژه باید به تعداد حداقل 40 جوش کامل اجرا شده باشد تا این ارزیابی برای کاهش تعداد آزمایش ها صورت گیرد.
افزایش تعداد آزمایش پرتونگاری با فراصوت 3-2-4-4-10
در حالتی که از ابتدا مقرر شده باشد که 10 درصد از جوش ها تحت آزمایش پرتونگاری یا فراصوت قرار گیرند، درصورتی که نرخ مردودی جوش های اجراشده توسط یک جوشکار مشخص بیش از 5 درصد باشد، این میزان باید به 100 درصد افزایش یابد. باید تعداد حداقل 20 جوش کامل قبل از اعمال این افزایش ها اجرا شده باشد. اگر نرخ مردودی برای جوش های اجراشده توسط جوشکاری برای تعداد حداقل 40 جوش کامل به 5 درصد یا کمتر کاهش یابد، میزان آزمایش های پرتونگاری با فراصوت را مجدداً می توان به 10 درصد کاهش داد.
مستندسازی 4-2-4-4-10
تمام آزمایش های غیر مخرب اجراشده باید مستندسازی شوند. برای کارگاه ساخت، گزارش آزمایش غیر مخرب (NDT) باید جوش آزمایش شده را با اسم قطعه و موقعیت جوش معرفی کند. برای محل نصب گزارش آزمایش باید جوش آزمایش شده را برحسب موقعیت آن در سازه، اسم قطعه و موقعیت جوش معرفی کند. اگر جوشی براساس آزمایش غیر مخرب مردود شده باشد، گزارش آزمایش غیر مخرب باید موقعیت عیب و علت مردودی را بیان کند.
ضوابط اجرایی 3-4-4-10
شرایط غیرمجاز جوشکاری 1-3-4-4-10
جوشکاری در شرایط زیر مجاز نیست:
- الف) زمانی که دمای محیط کار کمتر از 10 درجه سلسیوس است.
- ب) زمانی که دمای فلز پایه کمتر از مقادیر ذکر شده در جدول 5-4-10 است.
- پ) زمانی که سطح کار مرطوب یا در معرض بارش باران و برف است.
- ت) زمانی که محل جوشکاری در معرض وزش باد با سرعت بیش از 10 کیلومتر بر ساعت است.
- ث) زمانی که پرسنل جوشکاری تحت شرایط غیر ایمن و نامتعادل هستند.
آماده سازی فلز پایه 2-3-4-4-10
سطحی که فلز جوش روی آن رسوب می کند، باید صاف، یکنواخت و عاری از هرگونه پوسته، ترک، زائده و هرگونه ناپیوستگی که اثر سوء بر کیفیت یا مقاومت جوش می گذارد، باشد. سطوحی که باید جوش شوند و سطوح مجاور نوار جوش، باید عاری از هرگونه فلس ضخیم یا شل، گل جوشکاری، رنگ، زنگ، رطوبت، چربی و سایر مواد که از اجرای صحیح و کامل جوش جلوگیری کرده و باعث پخاره های مضر می شوند، باشند. فلس هایی که با برس سیمی زدوده نمی شوند، پوشش خاص نازک ضدزنگ تا 30 میکرون و مواد ضد پاشیدگی جوش می توانند در جای خود باقی بمانند. در اعضای سازه ای که تحت بار دینامیکی قرار دارند، فلس موجود در ناحیه نوار جوش که با جوش قوسی زیرپودری یا جوش قوسی با الکترود روکش دار کم هیدروژن انجام می شود، باید برداشته شود.
زخم ها و گود افتادگی های اتفاقی و پراکنده را می توان با اجازه بازرس، با جوش تعمیر نمود. مراحل تعمیر باید به شرح زیر باشد:
- آماده سازی منطقه تعمیر به طور مناسب
- جوشکاری با استفاده از الکترود کم هیدروژن
- سنگ زدن محل تعمیر به طور که سطح آن صاف شده و هم تراز با سطوح مجاور شود.
خال جوش ها 3-3-4-4-10
به استثنای موارد ذکر شده در زیر، خال جوش ها باید با همان ضوابط کیفیتی جوش اصلی اجرا شوند:
- برای خال جوش هایی که در نوار جوش اصلی ذوب می شوند، پیش گرمایش اجباری نیست.
- ناپیوستگی ها نظیر: بریدگی لبه جوش، چاله انتهای جوش و تخلخل، لازم نیست قبل از نوار جوش نهایی، تعمیر شوند.
خال جوش هایی که جزئی از جوش اصلی هستند، باید با الکترودی که شرایط جوش اصلی را تأمین می نماید، جوش شوند. خال جوش های چند عبوره باید دارای انتهای پله ای باشند. به استثنای سازه های تحت بار استاتیکی، خال جوش هایی که جزئی از جوش اصلی نیستند، باید برداشته شوند. در سازه های تحت بار استاتیکی نیازی به حذف خال جوش ها نیست، مگر اینکه بازرس این کار را الزام نماید.
تعمیر 4-3-4-4-10
برای برداشتن مصالح اضافی جوش یا قسمتی از مصالح پایه می توان از تراشکاری، سنگ زنی، لبه زنی یا شیارزنی استفاده نمود. اعمال مذکور نباید باعث کاهش ضخامت در فلز یا جوش مجاور شوند. در فولادهای اصلاح شده شیارزنی توسط برش هواگاز مجاز نیست. در هنگام برداشتن جوش های مردود (غیرقابل پذیرش)، مقادیر برداشته شده از فلز پایه باید در حداقل ممکن حفظ شود. قبل از جوشکاری محل تعمیری، باید سطح شیار ایجادشده کاملاً پاک شود. در جوشکاری تعمیری، کلیه کاهش ضخامت های ایجادشده در محل سنگ زده شده، باید کاملاً پر شوند.
سازنده می تواند جوش مردود را تعمیر نماید یا تمام آن را برداشته و مجدداً به طور کامل جوش دهد، مگر اینکه در مشخصات خصوصی کار به نحو دیگری مشخص شده باشد. معیار پذیرش جوش تعمیرشده، مطابق جوش های اصلی بوده و با همان روش باید مورد آزمایش قرار گیرد. اگر سازنده تصمیم به تعمیر جوش بگیرد، روش کار به شرح زیر است:
- الف) لوجه (بیرون زدگی)، تحدید بیش ازحد: مصالح جوش اضافی باید به روش مناسبی برداشته شود.
- ب) تقعر بیش ازحد حوضچه انتهایی، کمبود در اندازه جوش، بریدگی پای جوش: سطح جوش باید آماده سازی شده و سپس با انجام عبورهای متوالی، کمبود ضخامت ها جبران شود.
- پ) امتزاج ناقص، تخلخل بیش ازحد، نفوذ ناقص: مناطق مشکوک باید برداشته شده و جوش شود.
- ت) ترک در جوش یا فلز پایه: در این حالت عمق نفوذ ترک باید به کمک آزمایش های مناسب (ذرات مغناطیسی، رنگ نافذ، فراصوت و سایر روش های مؤثر) تعیین شده و تا 50 میلی متر فراتر از ریشه ترک، مصالح باید کاملاً برداشته شده و مجدداً با جوش پر شود.
پرکردن سوراخ های اضافی با جوش 5-3-4-4-10
برحسب مورد و طبق نظر مهندس طراح، سوراخ های اشتباه ایجادشده توسط پانچ کردن و مته را می توان به صورت باز رها نمود یا آن ها را توسط پیچ یا جوش پر کرد. در صورت تصمیم به پر کردن سوراخ های اشتباه با جوش، باید موارد زیر مراعات شود:
- درصورتی که فلز پایه تحت تنش های کششی دینامیکی قرار نداشته باشد، آن ها را می توان با جوش پر نمود، مشروط بر اینکه سازنده برای اجرای جوش از مشخصات فنی مربوط به تعمیرات جوش تبعیت نماید. سلامت جوش باید به کمک یکی از روش های غیر مخرب، به تأیید برسد. معیارهای پذیرش چنین جوش در حد جوش های شیاری است.
- درصورتی که فلز پایه تحت تنش های کششی دینامیکی قرار داشته باشد، می توان سوراخ را توسط جوش پر نمود، مشروط بر اینکه اولاً نماینده کارفرما تعمیر با جوش و دستورالعمل جوشکاری را تأیید کرده باشد، ثانیاً سلامت جوش با استفاده از روش های غیر مخرب و در رده پذیرش جوش های شیاری کششی به تأیید برسد.
پیش گرمایش و حرارت عبورهای مبانی 6-3-4-4-10
به منظور جلوگیری از وقوع ترک، مقدار پیش گرمایش و حرارت عبورهای مبانی باید کافی باشد. حداقل دمای مقررشده در جدول 5-4-10 در اکثر حالات برای جلوگیری از وقوع ترک کافی هستند. لیکن در وضعیت هایی شامل گیرداری زیاد، هیدروژن زیاد، حرارت القایی جوشکاری کم و قرار گرفتن ترکیبات فولاد در شرایط حداکثری مشخصات فنی، لازم است دمای پیش گرمایش افزایش یابد و بالعکس در شرایط معکوس حالات فوق، می توان دمای پیش گرمایش را کاهش داد.
جدول 5-4-10: حداقل پیش گرمایش و درجه حرارت عبورهای مبانی
| طبقه | نوع فولاد | روش جوشکاری | مشخصات ورق | حداقل درجه حرارت ورق (سانتی گراد) |
| A | St37 | جوش دستی با الکترود روکش دار (غیر از الکترودهای کم هیدروژن) | ≤20 | |
| ≤40 | ||||
| B | St52 | جوش دستی با الکترود روکش دار کم هیدروژن | ≤20 | |
| ≤40 | ||||
| جوش زیرپودری | ≤65 | |||
| جوش تحت حفاظ گاز (الکترود فلزی یا تنگستن) | ≤65 | |||
| جوش با الکترود توپودری | ≤65 | |||
| C | Fy ≥ 400 MPa | جوش دستی با الکترود روکش دار کم هیدروژن | ≤20 | |
| جوش زیرپودری | ≤40 | |||
| جوش تحت حفاظ گاز (الکترود فلزی یا تنگستن) | ≤65 | |||
| جوش با الکترود توپودری | ≤65 |
در جوشکاری ورق ها با ضخامت بزرگ تر از 25 میلی متر که تحت بارهای دینامیکی قرار دارند، فقط باید از الکترودهای کم هیدروژن استفاده نمود.
- هرقدر گیرداری قطعه مورد جوش بیشتر باشد، دمای پیش گرمایش باید افزایش یابد.
- دمای پیش گرمایش لازم نیست از 230 درجه سلسیوس بیشتر باشد.
7-3-4-4-10 دستورالعمل رویه جوشکاری (WPS)
دستورالعمل رویه جوشکاری باید حاوی کلیه اطلاعات لازم جهت آماده سازی درز جوش، روش جوشکاری و سایر ویژگی های مؤثر در مشخصات جوش باشد. دستورالعمل جوشکاری باید طبق فرم استاندارد آن تهیه و به تأیید نماینده کارفرما برسد.
1-7-3-4-4-10 دستورالعمل جوشکاری پیش تأییدشده
دستورالعمل های جوشکاری که از همه لحاظ منطبق بر ضوابط آیین نامه جوشکاری ایران (نشریه 2028) باشند، می توانند به عنوان پیش تأییدشده فرض شوند. این جوش ها را می توان از آزمایش های ارزیابی معاف کرد. در هر حالت مشخصات فنی خصوصی به منظور حصول اطمینان از سلامت و کیفیت جوش، می تواند آزمایش ارزیابی دستورالعمل جوشکاری را الزام نماید.
2-7-3-4-4-10 متغیرهای پایه در دستورالعمل جوشکاری پیش تأییدشده
دستورالعمل جوشکاری پیش تأییدشده باید توسط سازنده به صورت کتبی تهیه شده و برای مراجعه در دسترس باشند. دستورالعمل های جوشکاری پیش تأییدشده می تواند مطابق ضوابط آیین نامه جوشکاری تهیه شود، لیکن درج اطلاعات زیر در آن الزامی است:
- شدت جریان (آمپر)
- اختلاف پتانسیل (ولت)
- سرعت حرکت الکترود
- دبی گاز محافظ
- نوع الکترود
- دمای پیش گرمایش
- وضعیت جوشکاری
- نوع بازرسی
تغییر در هر یک از پارامترهای فوق باید با تأیید نماینده کارفرما امکان پذیر بوده و در صورت تغییر، نیاز به تدوین دستورالعمل جوشکاری جدید است. همچنین می توان از ترکیبی از دستورالعمل های پیش تأییدشده و نشده در کار استفاده نمود، مشروط بر اینکه محدودیت های اساسی هر دو دستورالعمل موردتوجه قرار گیرد.
5-4-10 اتصال با پیچ
اجزای مختلف مجموعه پیچ و مهره را نشان می دهد. طول گیر پیچ، فاصله خالص مابین واشر کله پیچ (در صورت وجود) تا واشر مهره (در صورت وجود) است که شامل ضخامت همه قطعات اتصال می شود.
در اتصالات پیچی الزامات زیر باید رعایت شوند:
الف) مجموعه پیچ و مهره و واشر از لحاظ خصوصیات هندسی، مکانیکی، شیمیایی و آزمایش های ضروری باید به نحو مناسبی انتخاب شود.
ب) در یک سازه ترجیحاً از کاربرد پیچ های با رده های مقاومتی مختلف پرهیز شود. طول پیچ باید به اندازه ای باشد که پس از محکم کردن آن، حداقل یک دندانه کامل پیچ از هر طرف مهره بیرون بماند.
پ) در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی با استفاده از پیچ های با تنش تسلیم 900 مگاپاسکال، درصورتی که مصالح فولادی اعضای متصل شونده دارای حد تسلیم کمتر از 280 مگاپاسکال باشند، استفاده از واشر سخت تخت در زیر مهره و کله پیچ الزامی است.
ت) اگر اعضای متصل شونده دارای پوشش حفاظتی در سطوح خارجی باشند، لازم است به منظور جلوگیری از آسیب چرخش روی پوشش، از واشر زیر مهره و واشر زیر کلگی پیچ استفاده شود.
ث) درصورتی که پیچ در سوراخ اوبیازی با سوراخ بزرگ شده نصب می شود، لازم است از واشر مناسب زیر کلگی پیچ و مهره استفاده شود.
ج) درصورتی که سطح فولاد مجاور با کله پیچ یا مهره دارای زاویه ای بیش از 3 درجه نسبت به صفحه عمود بر محور پیچ باشد، باید از واشر سخت گوه ای در زیر پیچ یا مهره استفاده شود.
چ) هیچ نوع مصالح قابل تراکم مانند واشرهای الاستیکی یا فنری یا مواد آلیاژبندی نباید در لایه های اتصال وجود داشته باشد.
ح) تمامی سطح تماس اتصال باید از هرگونه مواد خارجی یا آلودگی و فلس به جز فلس های محکم طبیعی فولاد، پاک باشند.
خ) در اتصالات اتکایی، وجود پوشش محافظ زنگ زدگی با هر ترکیب شیمیایی در سطح تماس مجاور سوراخ پیچ مجاز است.
د) سطح تماس مجاور سوراخ پیچ در اتصالات لغزش بحرانی باید شرایط زیر را برآورده کنند:
1- در اتصالات بدون پوشش ویژه، باید هرگونه پوشش یا آلودگی سطحی در محدوده ای نزدیک تر از یک قطر پیچ و حداقل 25 میلی متر از لبه سوراخ پاک شود.
2- در اتصالات دارای پوشش تأییدشده، باید سطح مجاور اتصال به وسیله ماسه پاشی یا ساچمه زنی آماده سازی شده و با پوشش تأییدشده که حداقل ضریب اصطکاک 0.33 را تأمین نماید، پوشیده شود.
3- سطح گالوانیزه شده مجاز بوده و قبل از نصب باید توسط برس دستی خش دار شوند.
1-5-4-10 انواع پیچ
الف) پیچ های معمولی
پیچ های معمولی که از آن ها فقط در اتصالات اتکایی (غیر پیش تنیده) استفاده می شود، از فولاد با تنش کششی نهایی (Fu) از 600 مگاپاسکال ساخته می شوند و قابل پیش تنیدگی نیستند.
ب) پیچ های پرمقاومت
پیچ های پرمقاومت که در سازه های فولادی از آن ها در اتصالات اتکایی، پیش تنیده و لغزش بحرانی استفاده می شود، از فولادهای پرمقاومت با تنش کششی نهایی 800 تا 1200 مگاپاسکال ساخته می شود.
برای استفاده در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، مطابق استاندارد EN 14399 این نوع پیچ ها در دو دسته HV و HR تولید می شوند. دسته HR شامل مجموعه پیچ و مهره 8.8 و 10.9 و 12.9 بوده و منطبق بر استاندارد EN 14399-3 هستند. دسته HV شامل مجموعه پیچ و مهره 10.9 و 12.9 بوده و منطبق بر استاندارد EN 14399-4 هستند. مطابق استاندارد ASTM F3125 این پیچ ها شامل رده های A325 و A490 می شوند.
درهرحال در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی فقط از پیچ های پرمقاومتی می توان استفاده کرد که دارای قابلیت پیش تنیدگی باشند.
پ) میل مهارها
مشخصات مکانیکی میل مهارها باید منطبق بر استاندارد ISO 898-1 باشد یا از فولاد گرم نورد شده مطابق استاندارد EN 10025-2 تا EN 10025-6 استفاده شود. استفاده از میلگردهای ساده و آج دار ساختمانی با کرنش نهایی حداقل 12 درصد و با طول نشانه 10 برابر قطر میلگرد نیز درصورتی که در مدارک طرح مشخص شده باشد، مجاز است. در این صورت فولاد مصرفی باید مطابق استاندارد ملی یا استاندارد EN 10080 بوده و رده آن مشخص شده باشد. همچنین می توان از رده های مختلف استاندارد ASTM F1554 نیز استفاده نمود.
در مواردی که میل مهارها از میلگردهای آج دار ساخته می شوند، در تعیین مقاومت های اسمی، سطح مقطع اسمی ناحیه تراشکاری شده میلگرد آج دار (که عموماً کوچک تر از قطر زمینه میلگرد است)، ملاک محاسبه خواهد بود.
2-5-4-10 آزمایش های پیچ، مهره و واشر
ویژگی انواع پیچ و مهره باید با استاندارد ملی ایران شماره 2874 یا استاندارد ISO 898 مطابقت داشته باشد. پیچ ها و مهره ها منطبق بر استانداردهای جدول 1-5-4-10 یا مندرج در پیوست 1، قابل استفاده تحت مفاد این مبحث هستند.
لیست آزمایش های پیچ، مهره و واشر براساس استاندارد ISO 898 مطابق جدول 1-5-4-10 است که باید توسط آزمایشگاه ذیصلاح و با توجه به شرایط استاندارد انجام پذیرد. در صورت استفاده از پیچ و مهره های با رده ASTM باید مطابق دستورالعمل های مربوطه در آن استاندارد انجام پذیرد.
جدول 10-4-6 آزمایش های موردنیاز پیچ و مهره و واشر مطابق ISO 898
(الف) پیچ ها
| مشخصات | استاندارد |
| ابعاد و روان ها | EN 14399-3, 4 |
| ترکیب شیمیایی | EN ISO 898-1 |
| درصد ازدیاد طول گسیختگی | EN ISO 898-1 |
| حداقل مقاومت کششی | EN ISO 898-1 |
| تنش نظیر ازدیاد طول 0.2% | EN ISO 898-1 |
| تنش تحت بار گواه | EN ISO 898-1 |
| مقاومت تحت بار گواهی | EN ISO 898-1 |
| سختی | EN ISO 898-1 |
| مقاومت در برابر ضربه | EN 14399-3, 4 |
| سالم بودن کلگی | EN ISO 898-1 |
| حداکثر سختی سطح | EN ISO 898-1 |
| آزمایش پخت مجدد | EN ISO 898-1 |
| یکپارچگی سطح | EN ISO 898-1 |
| تعیین عمق کربن دهی یا دکربنیزه شدن | EN ISO 898-1 |
(ب) مهره ها
| مشخصات | استاندارد |
| ابعاد و روان ها | EN 14399-3, 4 |
| ترکیب شیمیایی | EN ISO 898-2 |
| تنش تحت بار گواه | HR برای سیستم EN 14399-3 |
| سختی | HV برای سیستم EN 20898-2 |
| سختی | HV برای سیستم EN 20398-2 |
(پ) واشر ها
| مشخصات | استاندارد |
| ابعاد و روان ها | EN 14399-5, 6 |
| ترکیب شیمیایی | EN ISO 898-3 |
| سختی | EN 14399-6, EN 14399-5 |
تعداد نمونه های لازم برای انجام بازرسی و آزمایش های پیچ ها، برحسب تعداد پیچ های مورد ارزیابی مشابه که از یک منبع تأمین شده اند، مطابق جدول 7-4-1 است. در مواردی که تعداد پیچ و مهره مورد ارزیابی زیاد باشد و درنتیجه هزینه آزمایش ها زیاد شود، می توان از استاندارد مربوط به نمونه برداری پیچ و مهره ISO 2859-1 استفاده نمود. ارائه گواهی انطباق توسط سازندۀ معتبر به معنی انجام آزمایش های ارزیابی به تعداد کافی در کارخانه و موجود بودن اسناد آن جهت بررسی بوده و استفاده کننده را از انجام آزمون های کامل جدول 7-4-1، محافظ می سازد.
جدول 7-4-10: حداقل تعداد پیچ جهت بازرسی
| تعداد پیچ | تعداد پیچ |
| 1 | 150 و کمتر |
| 2 | 151 تا 200 |
| 3 | 201 تا 500 |
| 5 | 501 تا 1200 |
| 8 | 120 تا 3200 |
| 13 | 320 تا 10000 |
| 20 | 10001 |
3-5-4-10: مشخصات مصالح پیچ و مهره و پوشش آن ها
انتخاب مصالح جهت ساخت پیچ و مهره و واشر باید به نحوی انجام شود که درنهایت مشخصات شیمیایی و مکانیکی موردنیاز در استانداردهای مربوطه برآورده شود.
فرآیند تولید پیچ و مهره از رده 10.9 باید به نحوی تحت کنترل باشد که احتمال تردی هیدروژنی به خصوص در اثر فرآیند پوشش ضدزنگ به حداقل برسد. رزوه پیچ رده 10.9 باید به روش نورد انجام شود. پوشش همه اجزای پیچ و مهره باید سازگار باشد و باید مقاومت در برابر خوردگی مشابه داشته باشند. درصورتی که لازم باشد از پیچ و مهره با پوشش گالوانیزه گرم استفاده شود، باید الزامات استاندارد ISO 10684 رعایت شود. گالوانیزه گرم پیچ و مهره ها باید تحت کنترل تولیدکننده پیچ و مهره باشد. استفاده از پوشش گالوانیزه گرم برای پیچ های با رده 10.9 و بالاتر توصیه نمی شود.
4-5-4-10 نیروی پیش تنیدگی پیچ ها در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی
در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، لازم است از پیچ های پرمقاومت و دارای قابلیت پیش تنیدگی استفاده شود و در پیچ ها حداقل نیروی پیش تنیدگی ایجاد شود. حداقل نیروی پیش تنیدگی حدود 70 درصد حداقل مقاومت کششی نهایی پیچ در سطح مؤثر پیچ در نظر گرفته می شود.
| قطر اسمی پیچ (mm) | سطح مؤثر (mm²) | حداقل بار کششی (kN) | بار گواه (kN) |
|---|---|---|---|
| M12 | 84.3 | 87.7 | 70 |
| M16 | 157 | 163 | 130 |
| M20 | 245 | 255 | 203 |
| M22 | 303 | 315 | 251 |
| M24 | 353 | 367 | 293 |
| M27 | 459 | 477 | 381 |
| M30 | 561 | 583 | 466 |
| M36 | 817 | 850 | 678 |
سطح تنش عبارت است از سطح مقطع پیچ بدون احتساب ارتفاع دنده که از فرمول زیر محاسبه می شود:
\[ Stress Area (mm^2) = 0.7854(d_b - 0.9382P)^2 \]
db = قطر اسمی پیچ (mm)
P = گام رزوه (mm)
| قطر اسمی پیچ (mm) | سطح مؤثر (mm²) | حداقل بار کششی (kN) | بار گواه (kN) | نیروی پیش تنیدگی (kN) |
|---|---|---|---|---|
| M12 | 84.3 | 87.7 | 67.4 | 61.4 |
| M16 | 157 | 163 | 125 | 114.1 |
| M20 | 245 | 255 | 196 | 178.5 |
| M22 | 303 | 315 | 242 | 220.5 |
| M24 | 353 | 367 | 282 | 256.9 |
| M27 | 459 | 477 | 367 | 333.9 |
| M30 | 561 | 583 | 448 | 408.1 |
| M36 | 817 | 850 | 654 | 595 |
5-5-4-10 روش تعیین لنگر پیچشی متناظر با نیروی پیش تنیدگی
در عمل نیروی پیش تنیدگی پیچ های پیش تنیده، با مقدار لنگر پیچشی اعمال شده توسط آچارهای مدرج که اصطلاحاً ترکمتر نامیده می شوند، اندازه گیری و کنترل می شوند. لنگر پیچشی (Mt) متناظر با نیروی پیش تنیدگی (Tb) را می توان به طور تقریبی از رابطه زیر تعیین نمود:
\[ M_t = KT_b d_b \]
که در آن:
- Tb نیروی پیش تنیدگی لازم مطابق جدول های 8-4-10 الف و ب
- d_b قطر اسمی پیچ
- K ضریب مهره (بی بعد)، ضریب مهره باید توسط سازنده مطابق استاندارد اندازه گیری شده و در گواهینامه پیچ و مهره ارائه شود.
جدول 9-4-10: ضریب مهره

6-5-4-10 بستن و محکم کردن پیچ ها در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی
محکم کردن پیچ های هر اتصال در دو مرحله انجام می گیرد. در مرحله اول پیچ ها تا حد سفتی کامل محکم می شوند، تا اطمینان حاصل شود که سطوح تماس کاملاً به هم چسبیده اند. در مرحله دوم، با چرخاندن اضافی مهره، پیچ ها پیش تنیده می شوند. در هر یک از مراحل محکم کردن پیچ ها باید از قسمتی که اتصال صلب تر است و صفحات تغییرشکل کمتری می دهند، شروع به بستن پیچ ها کرد. در وصله ها، قسمت صلب اتصال، وسط ورق وصله است. بعد از محکم کردن پیچ های وسط با حفظ تقارن و ترتیب، پیچ های کناری تا لبه آزاد ورق اتصال محکم می شوند. سپس می توان به پیچ های وسط پرداخت تا اطمینان حاصل شود سفت کردن پیچ های کناری، آن ها را از حالت کاملاً سفت خارج نکرده است. در تمام مراحل محکم کردن پیچ ها باید دقت کرد از چرخیدن پیچ و مهره با هم جلوگیری به عمل آید.

7-5-4-10 روش های کنترل پیش تنیدگی
پیش تنیدگی می تواند به یکی از روش های زیر انجام شود:
الف) چرخش اضافی مهره
پیچ هایی که به وسیله چرخش اضافی مهره پیش تنیده می شوند، بعدازآنکه پیچ ها کاملاً سفت شدند، مطابق شکل نقاطی از پیچ و مهره که روبروی هم قرار دارند، علامت گذاری شده سپس کنترل می شود که چرخش اضافی مطابق جدول به میزان کافی انجام شده باشد.
ب) آچار مدرج
برای پیش تنیده کردن پیچ ها می توان از آچار مدرج کالیبره شده مطابق بند استفاده نمود. در این حالت باید از واشر در زیر پیچ و مهره تحت چرخش استفاده شود.
پ) پیچ های کنترل-کشش
پیچ هایی هستند که با رسیدن به نیروی پیش تنیدگی، قطعه شاخص متصل به انتهای بدنه توسط آچار مخصوص به صورت پیچشی کنده می شود. در این روش باید اطمینان حاصل شود که نیروی کششی در لحظه کنده شدن قطعه مورداشاره، همان میزان نیروی پیش تنیدگی پیچ براساس جداول یا بیشتر از آن است.
ت) واشرهای نمایانگر پیش تنیدگی
واشرهای ویژه ای تحت عنوان واشرهای نمایانگر پیش تنیدگی هستند که در زیر کلکی پیچ یا مهره استفاده می شوند و تخت شدن برآمدگی های واشر تا حد معینی نشان دهنده رسیدن نیروی کششی محوری پیچ به حد موردنظر است.
8-5-4-10 بازرسی اتصالات با پیچ های پرمقاومت
وظایف بازرس QA و QC قبل، حین و پس از نصب پیچ و مهره ارائه شده است. در این جدول ها فعالیت های بازرسی مشمول یکی از دو حالت زیر است:
- مشاهده (O) بازرس مربوطه باید این موارد را مشاهده و بررسی نماید.
- انجام (P) این فعالیت ها باید برای هر مورد انجام پذیرد و انجام مرحله بعدی منوط به صدور تأییدیه مرحله قبل می شود.
سایر الزامات عبارت اند از:
الف) برای اتصالات اتکایی غیرپیش تنیده، ردیف 6 جدول 11-4-10 و ردیف های 2 و 3 جدول 12-4-10 ضروری نیست. همچنین الزامی به حضور بازرس QA و QC حین بستن این نوع پیچ ها وجود ندارد.
ب) برای اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، زمانی که نصاب از روش چرخش مهره یا علامت گذاری یا پیچ های کشش-کنترل و یا واشرهای نمایانگر پیش تنیدگی استفاده می کند، همه ردیف های جدول 12-4-10 باید انجام پذیرد. الزامی به حضور بازرس QA و QC حین بستن این نوع پیچ ها نیست.
پ) برای اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، زمانی که نصاب از روش آچار مدرج یا روش چرخش مهره بدون علامت گذاری استفاده می کند، همه ردیف های جدول 12-4-10 باید انجام پذیرد. حضور بازرس QA و QC در حین بستن این نوع پیچ ها الزامی است.
| QA | QC | شرح فعالیت | ردیف |
|---|---|---|---|
| P | P | بررسی گواهینامه تولید مصالح پیچ، مهره و واشر | ۱ |
| O | O | ASTM S50 یا ASIM بررسی نشانه گذاری کارخانه سازنده بر روی پیچ و مهره براساس ISO یا ISO | ۲ |
| O | O | بررسی تطابق پیچ و مهره براساس جزییات طرح اتصال (رده، نوع، طول و ...) | ۳ |
| O | O | بررسی روش و دستورالعمل پیچکاری انتخابی برای جزئیات اتصال | ۴ |
| O | O | بررسی اجزای اتصال شامل سطوح تماس اتصال و نحوه آماده سازی سوراخ و ... | ۵ |
| O | P | انجام آزمون های صحت سنجی پیش تصب که به وسیله نقرات تصاب انجام می شود و مشاهده و مستندسازی روش های به کاررفته برای نصب و پیش تنیده ی پیچ ها | ۶ |
| O | O | بررسی محل انبار و نحوه نگهداری پیچ ها، مهره ها و واشرها و سایر اجزای اتصال | ۷ |
| QA | QC | شرح فعالیت | ردیف |
|---|---|---|---|
| O | O | حصول اطمینان از وجود پیچ در همه سوراخ ها و تعمیه واشر و مهره ها | ۱ |
| O | O | حصول اطمینان از شرایط سفتی اولیه قبل از پیش تنیده کردن | ۲ |
| O | O | حصول اطمینان از عدم چرخش پیچ و مهره با هم | ۳ |
| O | P | حصول اطمینان از سفت کردن و پیش تنیده کردن همه پیچ ها و رعایت ترتیب، به نحوی که از نقاط صلب تر به سمت نقاط آزادتر شروع به پیش تنیده کردن شود | ۴ |
| QA | QC | شرح فعالیت | ردیف |
|---|---|---|---|
| P | P | تهیه گزارش رد یا تأیید اتصال پیچی | ۱ |
9-5-4-10 واسنجی کشش
واسنجی کشش، فرآیندی است که میزان پیشتنیدگی پیچ ها را به طور مستقیم اندازه گیری و مشخص می نماید. در مواردی که پیچ های پیشتنیده به کار می روند، جهت اطمینان از روش های کنترل پیشتنیدگی مطابق بند 1-1-1-9-9، این فرآیند باید در کارگاه انجام شود. در استفاده از این فرآیند، در کارگاه باید موارد زیر کنترل شوند:
1- بررسی و تأیید مناسب بودن مجموعه پیچ و مهره و اجزای آن برای عملیات پیشتنیدگی؛
2- کنترل کفایت پوشش روانکاری پیچ و مهره؛
3- بررسی و تأیید روش و صحت عملکرد پرسنل پیجکار مشغول در کارگاه نصب.
پیش از نصب، باید حداقل تعداد 3 نمونه کامل از پیچ و مهره برای هر ترکیبی از قطر، طول، رده و شماره محموله پیچ مورد استفاده در پروژه به منظور تأیید روش ها و ضوابط اجرایی کنترل شود. واشرهای مورد استفاده در این مرحله باید منطبق بر واشرهای اصلی مورد استفاده در پروژه باشد. در صورتی که در این مرحله نتایج مربوط به نیروهای پیشتنیدگی، کمتر از مقدار مشخص شده توسط جداول 1-1-1-9 (الف و ب، حسب مورد) باشد، باید علت آن مشخص و اصلاح شود.
10-5-4-10 اصلاح سوراخ ها
برای مونتاژ نهایی قطعات، بعدازآنکه قطعات علامت گذاری شده بر روی خرک چیده شدند و ورق های اتصال بر روی سوراخ ها قرار گرفتند، قطعات به وسیله سنبه هایی که از سوراخ های اتصال می گذرند، در جای خود ثابت می شوند. حداکثر عدم انطباق برابر 15 درصد تعداد سوراخ های یک اتصال است. در صورتی که نیاز باشد این سوراخ ها را با گذراندن یک پیچ امتحانی پیدا کرده، به وسیله برقوکاری آن ها را اصلاح نمود. حداکثر قطر برقوی مصرفی 3 میلی متر بزرگ تر از قطر پیچ است و برقوکاری نباید قطر سوراخ را بیش از 5 میلی متر افزایش دهد. استفاده از برش شعله برای گشاد کردن سوراخ ها مجاز نیست.
11-5-4-10 استفاده مجدد از پیچ های پیش تنیده شده
استفاده مجدد از پیچ هایی که تا حد سفتی اولیه محکم شده اند، بلامانع است. استفاده مجدد از پیچ های پیش تنیده شده و مهره های آن ها مجاز نیست.
12-5-4-10 انبارداری و ذخیره پیچ ها
همه وسایل اتصال باید در بسته بندی کارخانه و در ظرف دربسته به خریدار تحویل شود و در محل کارگاه در بسته بندی فوق در برابر گردوغبار، آلودگی و رطوبت نگهداری شوند. فقط پیچ هایی که در هر نوبت کاری در سازه نصب می شوند، مجاز به خارج شدن از بسته بندی های فوق هستند. درصورتی که در انتهای نوبت کاری از وسایل اتصال استفاده نشود، باید مجدداً به بسته بندی های حفاظت شده برگردانده شوند. روغن مخصوصی را که در کارخانه روی سطح وسایل اتصال آغشته شده است، باید پاک نمود. وسایل اتصال موردنظر برای اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، باید از آلودگی ناشی از محیط کارگاه پاک باشند.
10-4-2- انبار کردن: حمل و رفع معایب قطعات ساخته شده
انبار کردن و حمل قطعات فولادی در کارگاه ساخت و محل نصب باید به نحوی صورت گیرد که قطعات تغییر شکل نداده و تنش های پیش ازحد در آن ها ایجاد نشود و هیچ آسیبی به آن ها وارد نباید. قطعاتی که به هر علتی تغییر شکل داده یا آسیب دیده اند، باید قبل از به کارگیری به نحو رضایت بخشی با تأیید ناظر کارفرما، اصلاح و مرمت شوند. درصورتی که تعمیر قسمت های مصوب بدون کاهش مقاومت و تغییر مشخصات مندرج در طرح میسر نباشد، باید آن قسمت ها تعویض شوند. در انبار کردن قطعات فولادی، محافظت در مقابل رطوبت باید موردتوجه قرار گیرد. در انبار کردن قطعات، باید زیر قطعات سکوهای مناسبی قرار داد تا قطعه با زمین فاصله داشته باشد. تعداد و فاصله سکوها باید به نحوی انتخاب شود که قطعات دچار تنش یا تغییر شکل بیش از حد نشوند. جابجا کردن قطعات باید با در نظر گرفتن ضوابط ایمنی با وسایل مناسب و به نحوی انجام گیرد که تنش های اضافی در این قطعات ایجاد نشود. قطعات سنگین با شکل و فرم خاص باید با قالب نمودن در نقاط مناسب و یا نقاطی که قبلاً تعیین و علامت گذاری شده است، باید شوند تا هنگام جابجا کردن و نصب، تنش و تغییر شکل بیش از حد در هیچ قسمتی ایجاد نشده و به اتصالات و سوراخ های پیچ ها نیز آسیبی وارد نشود. اقدام های پیشگیرانه تعیین شده در جدول 14-4-1- برای جابجایی و انبار کردن در صورت مصداق باید اعمال شوند.
جدول ۱۴-۴-۱۰ موارد اقدام های پیشگیرانه برای جابجایی، انبار کردن، حفاظت و حمل ونقل قطعات فولادی
| بالابری | |
| ۱ حفاظت از اجزای برابر آسیب در نقطه های بالابری | 1 |
| ۲ پرهیز از بالابری تک نقطه ای برای اجزای بلند (استفاده از تیرهای بخش کننده ۱۸ یا شاهین) | ۲ |
| بستن اجزای سبک به یکدیگر، به خصوص اجزایی که اگر به صورت منفرد حمل شوند مستعد آسیب در لبه، پیچش و اعوجاج هستند. باید دقت شود تا از آسیب موضعی به خصوص در محل هایی که اجزا با یکدیگر تماس پیدا می کنند و لبه های تقویت نشده در نقطه های بالابری با هر ناحیه دیگری که بخش قابل ملاحظه ای از وزن یک دسته بر روی یک لبه تقویت نشده اعمال می شود، جلوگیری شود. | ۳ |
| انبار کردن | |
| اجزای ساخته شده که قبل از حمل یا برپایی انبار می شوند، به گونه ای انبار شوند که از تماس با زمین محفوظ و تمیز باقی بمانند. | ۴ |
| ۵ تأمین تکیه گاه های ضروری و کافی برای جلوگیری از تغییر شکل های دائمی | ۵ |
| انبار کردن روش های شکل داده شده سرد و دیگر مصالح تأمین شده با سطوح تزئینی پیش پرداخت شده، مطابق با الزامات استانداردهای مربوطه صورت پذیرد. | ۶ |
| حفاظت | |
| ۷ جلوگیری از جمع شدگی آب | ۷ |
| پیشگیری های لازم به منظور پرهیز از نفوذ رطوبت به بسته های مقاطع دارای پیش پوشش های فلزی یادآوری: در صورت انبار کردن روبار و طولانی مدت در محل پروژه، بسته بندی مقاطع باید باز و از یکدیگر جدا شوند تا از وقوع زنگ زدگی جلوگیری شود. | ۸ |
| پیش از ارسال کارهای ساخته شده، تدابیر ویژه لازم به منظور حفاظت در برابر خوردگی اجزای فولادی شکل داده شده سرد با ضخامت کمتر از 4 میلی متر انجام شود، به صورتی که در برابر عوامل جوی در حین حمل ونقل، انبار کردن و برپایی اولیه مقاومت نمایند. | ۹ |
| حمل ونقل | |
| تدابیر ویژه موردنیاز برای حفاظت اجزای تولید شده در حین حمل ونقل | ۱۰ |
7-4-10 رنگ آمیزی و گالوانیزه کردن قطعات فولادی
برای حفاظت در مقابل خوردگی، تمامی سطوح سازه های فولادی باید رنگ آمیزی شوند. در موارد زیر لزومی به رنگ آمیزی سطوح سازه های فولادی نیست:
- سطوح فولادی که در بتن مدفون می شوند و بتن پوششی شرایط محافظت در برابر خوردگی را فراهم می نماید.
- سطوح فولادی که پوشش های ضد حریق بر آن ها اعمال می شود و پوشش موردنظر الزامات محافظت در برابر خوردگی را تأمین می نماید.
- صفحاتی که قرار است در اتصالات لغزش بحرانی روی هم قرار گیرند.
- در مناطق با شرایط محیطی ملایم مطابق تعریف جدول که سطوح فولادی حداقل توسط مصالح بنایی پوشش شده اند.
1-7-4-10 مواد مورداستفاده
رنگ های مورداستفاده برای قسمت های فولادی باید از نوع آماده مصرف و مناسب با شرایط آب و هوایی منطقه باشند. استفاده از رنگ ها پس از مشخص شدن کارخانه تولیدکننده آن ها منوط به تصویب نماینده کارفرما است.
2-7-4-10 آماده سازی سطوح
تمیزکاری با مواد ساینده بهترین روش برای از بین بردن رنگ، اکسیدهای حاصل از نورد و رنگ های قدیمی با چسبندگی کم است.
1-3-7-4-10 تمیزکاری با پاشش مواد ساینده
درجات آماده سازی که در زیر مطابق با استاندارد ISO 8501 آورده می شوند، بیانگر تمیزی سطح فولاد است که باید از کثافات و چربی ها پاک شده و همچنین لایه های ضخیم زنگ از روی سطح آن برداشته شده باشد.
Sa 1: سطح فولاد پس از ماسه پاشی خفیف بدون استفاده از ذره بین، باید عاری از روغن، چربی، کثیفی، لایه اکسید حاصل از نورد (که چسبندگی آن کم است)، زنگ، پوشش های رنگی و مواد خارجی باشد.
Sa 2: سطح فولاد پس از ماسه پاشی بدون استفاده از ذره بین باید عاری از روغن، چربی و کثیفی باشد و نیز عمده مقدار لایه اکسید حاصل از نورد، زنگ و پوشش های رنگی و مواد خارجی از روی سطح زدوده شده باشد.
Sa 2.5: سطح فولاد پس از ماسه پاشی بدون استفاده از ذره بین باید عاری از روغن، چربی و کثیفی باشد و نیز باید لایه اکسید حاصل از نورد، زنگ، پوشش های رنگی و مواد خارجی کاملاً زدوده شده باشند.
Sa 3: سطح فولاد پس از ماسه پاشی بدون استفاده از ذره بین باید عاری از روغن، چربی و کثیفی باشد و نیز باید لایه اکسید حاصل از نورد، زنگ، پوشش های رنگی و مواد خارجی کاملاً زدوده شده باشند. چنین سطحی باید دارای نمای فلزی یکنواخت نقرهای باشد.
2-3-7-4-10 تمیزکاری با برس سیمی
St2: تمیز کردن با برس سیمی متوسط - سطح فولاد پس از استفاده از برس سیمی، بدون استفاده از ذره بین، باید عاری از روغن، چربی، کثیفی، لایه اکسید حاصل از نورد که چسبندگی آن کم است، زنگ پوشش های رنگی و مواد خارجی باشد.
St3: تمیز کردن با برس سیمی عمیق - همانند سطح St2 ولی سطح فولاد باید عمیق تر و به کمک برس های دوار برقی یا بادی، برس زده شود، به طوری که سطح فلز درخشان شود.
4-7-4-10 رنگ آمیزی
الف) قبل از شروع عملیات رنگ آمیزی باید تمام سطوح را کاملاً تمیز، خشک و آماده نمود به طوری که برای رنگ آمیزی شرایط مناسبی داشته باشند.
ب) هر لایه از رنگ مصرفی باید کاملاً سطح موردنظر را پوشش دهد. رنگ های آستر و رویه باید از یک کارخانه سازنده تهیه شوند.
پ) رنگ آمیزی سطوح بزرگ باید با اسپری بی آه صورت گیرد.
ت) قطعاتی که تازه رنگ شده اند، تا زمان خشک شدن باید از گردوخاک محافظت شوند.
ث) رنگ آمیزی باید در شرایط آب و هوایی منطبق با مشخصات فنی کارخانه سازنده رنگ صورت گیرد.
ج) سازنده موظف است عملیات رنگ آمیزی را حداکثر تا 48 ساعت برای شرایط ملایم و 24 ساعت برای سایر شرایط بعد از تمیزکاری سطوح انجام دهد.
چ) تمام نقاطی که رنگ قطع شده یا آسیب دیده و سطح فلز نمایان است، باید تمیز شده و مجدداً رنگ آمیزی شوند.
ح) در تمام سطوحی که طبله کردن، وجود ترک ها و پوسته شدن رنگ و سایر علائم حاکی از این است که چسبندگی رنگ به سطح تأمین نشده است، باید عملیات ترمیم رنگ انجام گیرد.
خ) سطوح تمام شده رنگ، باید دارای ظاهری یکنواخت، مات و شفافیت یکنواخت رنگ، عدم وجود موج، سایه و چروک و پخش نشدن پوسته رنگ، ایجاد پوشش کامل و بدون شره و انطباق لایه اجراشده با مشخصات باشد.
د) رنگ آمیزی نباید در هوای سرد یا تاریک و یا زمانی که درصد رطوبت هوا بالا باشد انجام گیرد.
ذ) به جز سطوح تماس، بقیه سطوحی که بعد از ساخت، قابل دسترس نخواهد بود باید قبل از سرهم کردن قطعات، تمیز و رنگ آمیزی شود.
ر) در اتصالات اتکایی، رنگ کردن سطوح تماس به طور کلی مجاز است. در اتصالات پیش تنیده و لغزش بحرانی، رنگ آمیزی سطوح تماس مجاز نبوده و باید در صورت نیاز به پوشش، مقررات پوشش مربوط به پیچهای لغزش بحرانی رعایت شود.
ز) سطوح تماس قبل از نصب و پیش تنیده کردن پیچها، باید در مقابل خوردگی محافظت شوند.
ژ) به جز حالت هایی که در مشخصات فنی خصوصی به عنوان شرط خاص قید شده باشد، کلیه سطوحی که در فاصله 50 میلی متری از محل هر جوش کارگاهی قرار می گیرند، باید از موادی که به جوشکاری صدمه می زند یا در حین جوشکاری گازهای سمی و مضر تولید می کند، کاملاً پاک شود.
س) سطوح گالوانیزه شده، سطوح مشکلی برای رنگ آمیزی هستند، زیرا چسبندگی لایه آستری به سطوح فوق بسیار کم است.
5-7-4-10 ضخامت رنگ
حداکثر ضخامت هر لایه رنگ آمیزی باید با توجه به میزان تعیین شده توسط سازنده رنگ انجام گیرد. چنانچه میزان تعیین شده در یک لایه رنگ نتواند ضخامت لازم را تأمین کند، رنگ آمیزی آن لایه باید تا حصول حداقل ضخامت لازم، به صورت چند لایه تکمیل شود. کلیه قطعات فولادی باید مطابق مشخصات جدول 10-4-15 رنگ شوند.
| شرایط محیطی | سطح فولاد | آماده سازی | نوع و ضخامت رنگ |
|---|---|---|---|
| شرایط ملایم (1) | قطعه فولادی در داخل ساختمان | Sa2 | ضدزنگ 40 میکرون |
| قطعه فولادی به صورت رو باز | Sa2 | ضدزنگ الکیدی 40 میکرون | |
| قطعه فولادی در معرض دیوار و نازک کاری اما درون محیط بسته | Sa2 | ضدزنگ الکیدی 40 میکرون | |
| مناطق جوی | Sa2 | لایه مبانی الکیدی 40 میکرون + رویه الکیدی 40 میکرون | |
| شرایط سخت (2) | قطعه فولادی در داخل ساختمان | Sa2.5 | آستر اپوکسی 60 میکرون + رویه اپوکسی 40 میکرون |
| قطعه فولادی به صورت رو باز | Sa2.5 | لایه میانی 60 میکرون + رویه پلی اورتان 60 میکرون | |
| قطعه فولادی در معرض دیوار و نازک کاری اما درون محیط بسته | Sa2.5 | آستر 60 میکرون + رویه پلی اورتان 40 میکرون | |
| شرایط بسیار سخت (3) | نواحی مانند منطقه جز و مدی | Sa2.5 | آستر اپوکسی غنی از روی 40 میکرون + رویه اپوکسی غنی از روی 40 میکرون |
| مناطق دریایی | Sa3 | لایه میانی 60 میکرون + رویه اپوکسی 40 میکرون با ضخامت کل 400 میکرون | |
| شرایط خاص (4) | مناطق با شرایط بسیار خورنده | Sa3 | آستر اپوکسی 60 میکرون + رویه پلی اورتان 60 میکرون |
به جای مقادیر این جدول، استفاده از یک سیستم رنگ آمیزی یا محافظت در مقابل خوردگی مطابق استانداردهای ملی سری 6594 به شرطی که مشخصات فنی مربوطه توسط کارشناس ذیصلاح تهیه شده و به تأیید طراح برسد، بلامانع است.
شرایط محیطی:
- شرایط ملایم: شرایط آب و هوایی با رطوبت نسبی متوسط مساوی یا کمتر از 50%
- شرایط سخت: شرایط آب و هوایی با رطوبت نسبی بیش از 50% و مساوی یا کمتر از 80%
- شرایط بسیار سخت: شرایط آب و هوایی با رطوبت نسبی متوسط بیش از 80%
- شرایط خاص: شرایطی که نیاز به مطالعه خاص دارد
در شرایط ملایم، آماده سازی Sa1 یا St2 نیز موردقبول است.
منظور از رطوبت نسبی متوسط، بیشترین مقدار رطوبت نسبی متوسط ماهانه در مرطوب ترین ماه سال است.
ساخت، نصب و کنترل 4-10
انبارداری رنگ 6-7-4-10
رنگ ها باید مطابق دستورالعمل سازنده انبار شوند. در صورت نبودن ضابطه ای برای نگهداری در دمای به خصوص، رنگ ها باید در مکانی با دمای محیط حداقل برابر 18 و حداکثر 35 درجة سلسیوس انبار شوند. مدت نگهداری رنگ در انبار باید با تاریخ انضمای خواص مطلوب رنگ مطابق مشخصات تولیدکننده، مطابقت داشته باشد.
گالوانیزه کردن 7-7-4-10
عملیات گالوانیزه کردن باید با شیوه غوطه وری داغ در مخزن روی با خلوص 98 درصد مطابق استاندارد ASTM A123 انجام شود. قبل از عملیات گالوانیزه کردن سطح فاز باید کاملاً تمیز و عاری از هرگونه آلودگی های خارجی شود.
محل هایی که مورد عملیات جوشکاری قرار خواهند گرفت، نباید نزدیک تر از 50 میلی متر به محل جوش گالوانیزه شوند یا لایة گالوانیزه از سطح آن ها زدوده شود. قسمت هایی که گالوانیزه نشده اند، مطابق آنچه در بخش رنگ آمیزی آورده شده است، باید مورد عملیات حفاظت در برابر خوردگی قرار گیرند.
روانداری ها 8-4-10
روانداری های جوش 1-8-4-10
قطعاتی که باید به وسیلۀ جوش گوشه به یکدیگر جوش شوند، باید تا حد امکان در تماس نزدیک با یکدیگر باشند. فاصله ریشه (بازشدگی درز) نباید از 5 میلی متر بزرگ تر شود. اگر فاصله ریشۀ جوش گوشه از 2 میلی متر بزرگ تر شود، اندازه ساق های جوش مندرج در نقشه، باید بماندازه آن افزایش یابد، یا مهندس طراح باید تأیید نماید که ضخامت مؤثر گلوی موردنظر طراحی حاصل شده است (شکل 8-4-10).
بازشدگی بین سطوح در تماس جوش های انگشتانه و کام و همچنین فاصله بین تسمۀ پشتیبند یا ورق در درزهای لیپ ها نیز از 2 میلی متر بزرگ تر شود. استفاده از مصالح پرکننده مجاز نیست، مگر اینکه استفاده از آن در نقشه ها تصریح شده باشد یا به تائید مهندس طراح برسد.
روانداری های مونتاژ در درزها با جوش شیاری
قطعاتی که با جوش شیاری به صورت لببه لب به یکدیگر متصل می شوند، باید با دقت با یکدیگر هم تراز و تراز شوند. حداکثر ناهمترازی بین دو قطعه، مساوی 10 درصد ضخامت قطعة نازک تر و حداکثر 3 میلی متر است. برای اصالح ناهمترازی نباید شیب بزرگ تر از 4 درصد در جوش به وجود آورد. ناهمترازی باید بر مبنای میانگین قطعات اندازه گیری شود، مگر اینکه در مشخصات فنی خصوصی به نحو دیگری مشخص شده باشد (شکل 9-4-10).
روانداری های مونتاژ در درزها با جوش شیاری
| بندون جوش پشت | با جوش پشت |
| ±2 mm | نامحدود |
| ±2 mm | +2 mm -3 mm |
| +6 mm | - |
| -20 mm | |
| +10° | +10° -5° |
کنترل تاییدگی و جمع شدگی 4-8-4-10
در مونتاژ و انجام جوش درزهای اعضای ساخته شده از ورق یا نیم رخ و همچنین تقویت نیم رخ ها، دستورالعمل و توالي جوشکاری باید طوری انتخاب شود که مقادیر تاییدگی و جمع شدگی حداقل شود.
رواداری های ابعادی 3-8-4-10
برای ستون ها و اعضای اصلی فولادی که با استفاده از جوش ساخته می شوند، بدون توجه به سطح مقطع عضو، میزان انحراف مجاز در هم راستایی عضو (انحراف محور عضو از خط راست) برابر است:
برای اعضای با طول کمتر از 9 متر:
\[\frac{3 \, \text{mm} \times L}{3}\]
برای اعضای با طول 9 تا 14 متر مساوی 9 میلی متر:
\[9 \, \text{mm}\]
برای اعضای با طول بزرگ تر از 14 متر:
\[9 \, \text{mm} + 3 \, \text{mm} \times \frac{L-14}{3}\]
رواداری سخت کننده تکیه گاهی در محل بارهای متمرکز 4-8-4-10
انتهادی سخت کننده تکیه گاهی باید نسبت به جان گونیا و در تماس با بال باشد. حداقل 75 درصد مساحت کل سخت کننده باید در تماس با بال باشد.
سطح خارجی بال تیر که بر صفحه نشیمن فوالدی تکیه می کند، در 75 درصد سطح تصویر جان و سخت کننده ها باید در تماس با صفحه نشیمن با حداکثر 0.25 میلی متر جدایی باشد. در 25 درصد باقی مانده حداکثر جدایی 1 میلی متر است.
کنترل کیفیت، تضمین کیفیت و الزامات اجرایی لرزه ای 9-4-10
کلیات 1-9-4-10
الزامات این بخش که تحت عنوان الزامات اجرایی لرزه ای ارائه می شود، باید علاوه بر الزامات عمومی ساخت، نصب و کنترل (الزامات عمومی بخش های 1-4-10 تا 8-4-10 در اجرای اعضا، اجزا و اتصالات سیستم باربر جانبی لرزه ای ساختمان رعایت شود.
مدارک تضمین کیفیت (QA) 2-9-4-10
دستگاه تضمین کیفیت باید مدارک زیر را به نمایندۀ کارفرما، مقام قانونی مسئول و کارفرما ارائه نماید:
الف) رویه های انجام بازرسی مستمر و کنترل عملیات دستگاه تضمین کیفیت شامل موارد زیر:
1. رویه انتخاب و مدیریت نفرات بازرسی، شامل نحوه آموزش، کسب تجربه و آزمون های موردنیاز بهمنظور تأیید صلاحیت نفرات بازرسی
2. رویه بازرسی دستگاه تضمین کیفیت شامل بازرسی عمومی، کنترل مصالح و بازرسی چشمی جوش
3. مدارک صلاحیت حرفه ای مدیریت و نفرات دستگاه تضمین کیفیت که برای پروژه به کار گرفته می شوند.
4. مدارک سوابق بازرسان و تکنسین های آزمایش های غیر مخرب (NDT) که در پروژه به کار گرفته می شوند.
5. رویه اجرایی NDT و سوابق واسنجی تجهیزاتی که برای NDT مورداستفاده قرار می گیرد.
6. رویه اجرایی و تجهیزات آزمایش بتن برای ساخت وساز مختلف.
نفرات بازرسی و آزمایش های غیر مخرب 3-9-4-10
علاوه بر ضوابط ارائه شده در بندهای 2-9-4-10 و 2-9-4-10 بازرسی چشمی باید توسط بازرس ارشد صورت گیرد و همچنین اشخاص مجاز به انجام آزمایش های غیر مخرب هستند که در پایه 2 یا بالاتر آزمون های غیر مخرب ارزیابی شده باشند.
وظایف بازرس 4-9-4-10
برای کنترل کیفیت (QC) و تضمین کیفیت (QA) نحوه مستندسازی و وظایف بازرس در دستگاه های کنترل کیفیت اعضاء و اجزای سیستم باربر لرزه ای باید مطابق جدول های 21-4-10 تا 30-4-10 باشد. در این جدول ها، علامت های O، P و D به شرح زیر است:
(O) مشاهده
بازرس مربوطه باید این موارد را مشاهده و بررسی نماید. این بررسی و مشاهده شامل تمامی موارد شده و می تواند به صورت غیرمنظم ولی روزانه انجام شود. به هرحال تعداد بازرسی ها رافع مسئولیت QA و QC نیست. در این حالت ادامة ساخت موکول به انجام بازرسی نیست.
(P) انجام
این فعالیت ها باید برای هر مورد انجام پذیرد و انجام مرحلة بعدی منوط به صدور تأییدية مرحلة قبل است.
(D) مستندسازی
بازرس باید گزارش هایی تهیه نماید که نشان دهد که کار براساس مستندات قرارداد انجام می شود. برای ساخت در کارخانه گزارش باید دربردارندة شمارة قطعه بازرسی شده باشد برای کار در کارگاه، گزارش باید شامل محور، طبقه و تراز ارتفاعی بازرسی شده باشد. کارهایی که مطابق قرارداد اجرا نشده یا مطابق قرارداد نبوده ولی به صورت رضایت بخشی تعمیر شده است، باید در گزارش بازرسی قید شوند.
بازرسی جوش و آزمایش های غیر مخرب 5-9-4-10
بازرسی جوش و آزمایش های غیر مخرب باید نیازمندی های این بخش را فراهم نماید.
(1) بازرسی چشمی جوش:
بازرسی چشمی جوش باید توسط نفرات در دستگاه کنترل کیفیت (QC) و تضمین کیفیت (QA) انجام شود. حداقل وظایف این دو دستگاه در جداول 21-4-10 تا 22-4-10 ارائه شده است.
(2) آزمایش های غیر مخرب اتصالات جوشی:
علاوه بر الزامات بخش های قبل، آزمایش های غیر مخرب جوش باید مطابق ضوابط این بخش انجام شود.
الف: آزمایش های غیر مخرب جوش های شیاری با نفوذ کامل:
درصد جوش های شیاری با نفوذ کامل که ضخامت فلز پایه آن بیش از 8 میلی متر باشد، باید آزمایش پرتونگاری (RT) یا فراصوت (UT) شود. ضوابط پذیرش ناپیوستگی های جوش، مطابق ضوابط مندرج در آیین نامۀ جوشکاری ساختمانی ایران (نشریه 238 است. علاوه بر آن برای 25 درصد از جوش های شیاری با نفوذ کامل اتصال نیز به ستون باید آزمایش ذرات مغناطیسی (MT) انجام شود. کاهش درصد آزمایش های فراصوت و ذرات مغناطیسی براساس ضوابط بند 3-4-1-1 مجاز است.
ب: آزمایش های غیر مخرب فلز پایه برای پارگی ورقه ای و الیه ای شدن:
در اتصالات سپری (T شکل) و گوشه (L شکل) مطابق شکل 30-22-10 درصورتی که ضخامت فلز پایه مساوی یا بیش از 40 میلی متر و ضخامت قطعۀ متصل به آن با جوش شیاری با نفوذ کامل مساوی یا بیش از 20 میلی متر باشد، باید آزمایش فراصوت جهت تشخیص الیه ای شدن فلز پایه، در پشت و مجاورت خط امتراج جوش انجام شود. هرگونه ناپیوستگی به فاصله \(\frac{t}{4}\) از سطح فولاد باید مطابق ضوابط مندرج در آیین نامۀ جوشکاری ساختمانی ایران (نشریه 238) پذیرفته یا مردود شود. t ضخامت فلز پایه است.
ب: آزمایش های غیر مخرب سوراخ های دسترسی و لبه های برش دادۀ تیر در محل اتصال:
زمانی که ضخامت بال مقطع در مقاطع نوردهنده و ضخامت جان مقطع در مقاطع ساخته شده از ورق مساوی 40 میلی متر یا بیشتر شود، لبه های برش داده شده تیرها و سوراخ های دسترسی در محل اتصال ایجادشده با برش حرارتی، باید تحت آزمایش ذرات مغناطیسی (MT) یا مواد نافذ (PT) قرار گیرند.
بازرسی پیچ های پرمقاومت 6-9-4-10
بازرسی پیچ باید توسط نفرات دو دستگاه کنترل کیفیت (QC) و تضمین کیفیت (QA) انجام شود. شرح حداقل فعالیت ها در جدول های 26-4-10 ارائه شده است.
بازرسی های تکمیلی 7-9-4-10
این بازرسی ها باید توسط دستگاه کنترل کیفیت (QC) و تضمین کیفیت (QA) انجام شود. شرح فعالیت ها در جدول 27-4-10 ارائه شده است.
نواحی حفاظت شده باید بعد از تکمیل کارگروه های تأسیسات مکانیکی، الکتریکی، نصب دیوارهای داخلی و نمایندً بازرسی شوند.
بازرسی اعضای سازه ای مختلف 8-9-4-10
بازرسی اعضای سازه ای مختلف باید الزامات این بخش را فراهم نماید. بازرسی ها باید توسط نفرات دستگاه کنترل کیفیت (QC) و تضمین کیفیت (QA) انجام شود.
بازرسی قسمت فوالدی اعضای سازه ای مختلف باید مطابق با الزامات مطرح شده در این بخش باشد و بازرسی های مربوط به قسمت بتنی نیز باید با الزامات مبحث نهم مقررات ملی ساختمان مطابقت داده شود.
الزامات اجرایی جوش های بحرانی لرزه ای 9-9-4-10
علاوه بر الزامات بندهای 10-4-4 الزامات اضافی اجرایی جوش های بحرانی لرزه ای به شرح زیر هستند:
الزامات مربوط به دستورالعمل های رویۀ جوشکاری (WPS) 1-9-9-4-10
الف) مشخصات سازنده الکترود و نام تجاری آن مشخص باشد.
ب) محدودیت های حرارت ورودی برای جوش های بحرانی لرزه ای مطابق آیین نامه های معتبر رعایت شود.
ج) روش های مجاز جوشکاری شامل SMAW، SAW، GMAW و روش FCAW است.
د) الکترود مورداستفاده در جوش های بحرانی لرزه ای باید از رده E70، E80 و E90 باشند.
خواص مکانیکی الکترودهای مورداستفاده در این نوع جوش ها باید مطابق جدول 10-4-31 باشد.
ذ) سطح هیدروژن الکترودهای جوشکاری و ترکیب پودر الکترود باید حداکثر H16 و مطابق الزامات آیین نامه های معتبر باشد.
ر) حداکثر دمای بین عبورهای الکترود از یک نقطه مساوی 300 درجة سلسیوس است که باید در فاصله 25 تا 75 میلی متری درز جوش اندازه گیری شود.
الزامات اجرایی و بازرسی 2-9-9-4-10
الف) تشخیص صلاحیت جوشکاران برای جوش های بحرانی لرزه ای که جهت جوشکاری بال پایین تیر به ستون از طریق سوراخ دسترسی انجام می شود باید مطابق آیین نامه های معتبر انجام پذیرد.
ب) همه جوشکاران باید دارای کدهای شناسایی باشند.
ج) جوشکاری تحت حفاظت گاز نباید در معرض باد با سرعت بیش از 5 کیلومتر بر ساعت انجام پذیرد.
د) در جوش های شیاری با نفوذ کامل در صورت عدم استفاده از پشت بند، باید ریشه جوش تا فلز سالم از پشت شیارزی و با فلز جوش پر شود. بریدگی های ناشی از جوشکاری باید اصلاک شوند.
ذ) در صورت نیاز به جوش های گوشه تقویتی در محل برداشتن پشت بند، حداقل بعد آن باید 8 میلی متر باشد. ساق مجاور بال تیر باید به نحوی باشد که پنجه جوش بر روی فلز پایه قرار گیرد. درصورتی که سطح جوش گوشه تقویتی و فلز پایه به وسیله سنگ زدن صاف شده باشد، نیازی به امتداد دادن جوش گوشه تا فلز پایه نیست.
ر) جهت جوشکاری پشت بند فوالدی دائمی به ستون، حداقل بعد جوش گوشه باید 8 میلی متر باشد.
ز) پشت بند فوالدی دائمی در درزهای بین بال تیر و بال ستون، نباید به بال تیر جوش یا خالجوش شود.
ح) ورق های گوشواره ای (ناودان های انتهای جوش) باید حداقل پهنا 25 میلی متر یا ضخامت قطعه (هرکدام بزرگ تر بود)، از لبه درز امتداد داشته باشند و نیازی نیست که بلندتر از 50 میلی متر باشند.
ط) در ناحیۀ حفاظت شده، خالجوش های متصل کننده ورق گوشواره ای (ناودان انتهای جوش) باید داخل درز جوش اجرا شوند.
ی) پس از برداشتن ورق گوشواره ای (ناودان انتهای جوش)، حداکثر ناهمواری سطح بال اعضای متصل شونده تا 13 میکرومتر قابل قبول است.
ک) قطعه کلگی انتهایی مطابق شکل 45-4-10 نباید به صورت مستقیم در انتهای درز جوش شیاری قرار گیرد؛ مگر اینکه پس از ورق گوشواره ای (ناودان جوش) نصب شده و در پایان جوشکاری به همراه ورق گوشواره ای برداشته شود.
ل) در جوشکاری جوش شیاری با نفوذ کامل اتصال بال پایین تیر به بال ستون با استفاده از سوراخ دسترسی جوش، باید موارد زیر رعایت شود:
1. توقف جوشکاری درست در زیر جان تیر اتفاق نیفتند.
2. قبل از شروع عبورهای بعدی، جوشکاری هر عبور باید در کل عرض بال تکمیل شده باشد.
3. محل وقفه های جوشکاری هر عبور در مقایسه با وقفه های عبور قبل از آن باید در سمت مخالف نسبت به جان تیر باشد.
4. الزامات عنوان شده در جدول 42-4-10 در خصوص برداشتن ورق گوشواره ای (ناودان انتهای جوش) و پشت بند باید رعایت شود.
م) ایجاد ملحقات جوشی از جمله جوش گل مژه ها و بست های نگهدارنده و سایر موارد در ناحیۀ حفاظت شده ممنوع است.
ن) بریدگی ها و زخم ها در ناحیۀ حفاظت شده باید با شیب 1 به 5 در امتداد موازی محور عضو و 1 به 2.5 در امتداد عمود بر آن سنگ زنی و اصالح شود.
س) پیش گرمایش برای تمام خال جوشکاری ها باید مطابق دستورالعمل جوشکاری (WPS) باشد.
ع) در ناحیۀ حفاظت شده هیچ گونه خالجوش خارج از درز جوش مجاز نیست و خالجوش های اشتباه باید با سنگ زنی برداشته شوند.
ف) اگر محل برداشته شدن ورق گوشواره ای (ناودان انتهای جوش) با جوشکاری اضافی اصالح شده باشد، سلامت ناحیه اصالح شده و مجاورت آن باید با آزمایش MT کنترل شود.
ص) جوشکاری خارج ناحیه K در محل اتصال ورق پیوستگی به جان ستون باید مطابق شکل های 24-4-1- الف و ب انجام پذیرد و پس از 48 ساعت از اتمام جوشکاری تا محدودة 75 میلی متری، آزمایش MT شود.
ض) برای جزئیات اتصال ورق مضاعف جان به مقاطع نورده شده باید از شکل 27-4-1- و جدول 33-4-1- در دستورالعمل جوشکاری استفاده شود.
ساخت، نصب و کنترل ۴-۱۰
جدول ۳۲-۴-۱۰: جزئیات اتصال ورق مضاعف جان به مقاطع نوردشده
| وضعیت مجاز جوشکاری | آماده سازی درز | ضخامت فلز پایه (U - نامحدود) | فرآیند جوشکاری | ||||
| F | در مونتاژ ±6 mm ±10°, -5° | رواداری ها +1.5 mm, -0 +10°, -0° | شکاف ریشه R=0 مطابق نورد مقطع r = α=20° | T₃ U | T₂ U | T₁ Dblr | SMAW |
| F | +1.5 mm, -0 ±10°, -5° | R=0 مطابق نورد مقطع r = α=30° | U | U | Dblr-GF | GMAW FCAW | |
| F | +1.5 mm, -0 ±10°, -5° | R=0 مطابق نورد مقطع r = α=30° | U | U | Dblr-S | SAW |
وضعیت تخت = F
جوش دستی با الکترود روکش دار = SMAW
جوش زیر پودری = SAW
جوش تحت حفاظت گاز = GMAW
جوش تحت حفاظت گاز با الکترود تو پودری = FCAW
ورق مضاعف با جوش دستی = Dblr
ورق مضاعف با جوش تحت حفاظت گاز = Dblr-GF
ورق مضاعف با جوش زیرپودری = Dblr-S
پیوست1
فهرست استانداردهای معتبر مصالح
مصالح قابل به کارگیری در سازه های فولادی شامل نیم رخ ها، ورق ها، پنج و مهره ها، الکترودها و مصالح مصرفی جوشکاری باید دارای انطباق با استانداردهای معتبر این پیوست باشند. صدور گواهینامۀ معتبر انطباق با استاندارد توسط کارخانه سازنده یا فرشنده رسمی مصالح ضروری است. در صورتی که گواهینامۀ انطباق محصول با یکی از استانداردهای معرفی شده در این پیوست صادر نشده باشد، می توان با انجام آزمون های معادل، انطباق محصول با یکی از استانداردهای معرفی شده در این پیوست را داد. نحوۀ معادل سازی در بخش 10-4-2 معرفی شده است.
10-1-ب-1 استانداردهای فولاد سازه ای معتبر مورد تأیید
10-1-ب-1 الف استانداردهای موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران
- 1600 (1372) فولادهای ساختمانی- اصول کلی
- 14262-1 (1391) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- قسمت 1- شرایط عمومی فنی تحویل
- 14262-2 (1391) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- قسمت 2- شرایط فنی تحویل فولادهای سازه ای غیر آلیاژی
- 14262-4 (1391) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- قسمت 3- شرایط فنی تحویل فولادهای سازه ای نرماله جوش پذیر ریزدانه
- 14262-5 (1391) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- قسمت 4- شرایط تحویل فولادهای سازه ای ریزدانه جوش پذیر لغو در تومودینامیکی
- 14262-6 (1391) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- قسمت 5- شرایط عمومی تحویل فولادهای سازه ای با مقاومت به خوردگی اتمسفر بهبودیافته
- 14275 (1390) فولادهای سازه ای گرم نوردیده- شرایط عمومی تحویل فولادهای سازه ای تختبارای استحکام تسلیم بالا
- 14276 (1390) فولادهای سازه ای گرم نوردیده تختبارای ابعاد و شکل- صفحات با ضخامت بیش از 3 میلی متر
- 13968-1 (1389) فولادهای سازه ای گرم نوردیده تختبارای ابعاد و شکل
- 13968-2 (1389) نیشی های گرم نوردیده- نیشی های بالا مساوی، ویژگی ها و روش آزمون
- 1391 (1394) نیشی های گرم نوردیده- نیشی های بالا نامساوی، ویژگی ها و روش آزمون
- 3277 (1394) نیرآهن نوردیده بالا نیم بهین موازی -12 ویژگی ها و روش آزمون
- 3694 (1394) نیرآهن نوردیده بالا باریک شب-11 ویژگی ها و روش آزمون
- 5722 (1394) روش فولادی گرم نوردیده با کیفیت ساختمانی
- 3122 (1394) انواع روش فولادی سرد نوردیده با کیفیت ساختمانی
- 12065 (1388) میانگره های گرم نوردیده برای تسلیم بتن- ویژگی ها و روش آزمون
- 22440 (1396) فولادهای ساختمانی- فولادهای ساختمانی برای ساختمان با مقاومت به زلزله بهبودیافته- شرایط فنی تحویل
- 528 مشخصه های در امتداد ضخامت محصوالت فولادی
10-1-ب استانداردهای اتحادیه اروپا (EN)
- EN 10021 (2006): شرایط عمومی تحویل محصوالت فولادی
- EN 10025-1 (2011): محصوالت گرم نوردیده از فولاد سازه ای- شرایط عمومی تحویل فنی
- EN 10025-2 (2011): محصوالت گرم نوردیده از فولاد سازه ای- شرایط تحویل فنی فولاد سازه ای غیر آلیاژی
- EN 10025-5 (2011): محصوالت گرم نوردیده از فولاد سازه ای- شرایط تحویل فنی فولاد نرمالیزه سازه ای ریزدانه جوش پذیر
- EN 10025-6 (2011): محصوالت گرم نوردیده از فولاد سازه ای- شرایط تحویل فنی فولاد نوردیده شده ترمومکانیکی ریزدانه جوش پذیر
- EN 10027-1 (2005): مشخصات سازه فولاده ها- بخش 1 شیوه نامگذاری فولاده ها
- EN 10029 (1991): روش های فولادی گرم نوردیده با ضخامت مساوی بیشتر از 3 میلی متر رواداری های ابعادی و شکلی
- EN 10034 (1993): مقاطع I و H سازه ای، رواداری های ابعادی و شکلی
- EN 10056-2 (1993): تنشی های با بال مساوی و نامساوی از فولاد سازه ای- ابعاد
- EN 10024 (1995): مقاطع I گرم نوردیده، با بال های شبیه دار
- EN 10060 (2003): مبلگرهای گرم نوردیده برای مصرف عمومی- ابعاد و رواداری های ابعادی و شکلی
- EN 10080 (2005): فولاد برای تسلیح بتن- آرمانورهای جوش پذیر- عمومی
- EN 10017 (2005): مبلغ های فولادی برای کشیدن و نورد سرد- ابعاد و رواداری ها
- EN 10219 (2006): مقاطع توخالی فولادی سرد شکل داده شده از فولاد غیر آلیاژی و ریزدانه- شرایط فنی تحویل
- EN 10219-2 (2006): مقاطع توخالی فولادی سرد شکل داده نشده از فولاد غیر آلیاژی و ریزدانه- رواداری ها ابعاد و مشخصات مقطع
10-1-ب استانداردهای سازمان جهانی استاندارد (ISO)
- ISO 630-1 (2011): فولادهای ساختمانی- بخش 1- شرایط تحویل فنی محصولات گرم نوردیده
- ISO 630-2 (2011): فولادهای ساختمانی- بخش 2- شرایط تحویل فنی فولادهای ساختمانی برای کاربردهای عمومی
- ISO 630-3 (2012): فولادهای ساختمانی- بخش 3- شرایط تحویل فنی فولادهای سازه ای ریزدانه
- ISO 630-4 (2012): فولادهای ساختمانی- بخش 4- شرایط تحویل فنی فولادهای با مقاومت تسلیم بالا آب دیده نرم شده
- ISO 630-5 (2014): فولادهای ساختمانی- بخش 5- شرایط تحویل فنی فولادهای بهبودیافته از نظر خوردگی انصبوری
- ISO 630-6 (2014): فولادهای ساختمانی- بخش 6- شرایط تحویل فنی فولادهای بهبودیافته مقاوم در برابر زلزله برای کاربردهای ساختمانی
- ISO 24314 (2006): فولادهای ساختمانی- شرایط تحویل فنی فولادهای بهبودیافته مقاوم در برابر زلزله برای کاربردهای ساختمانی
- ISO 4950-1 (2003): محصولات فولادی تخت با مقاومت تسلیم بالا بخش 1 الزامات عمومی
- ISO 4950-2 (2003): محصولات فولادی تخت با مقاومت تسلیم بالا بخش 2 محصولات عرضه شده در شرایط نرم الیزه با نورد کنترل شده
- ISO 4950-3 (2003): محصولات فولادی تخت با مقاومت تسلیم بالا بخش 3 محصولات عرضه شده در شرایط اصالح حرارتی (آیدیده- نرم شده)
- ISO 7452 (2013): ورق های نورد گرم شده- روان های اندازه و شکل مشخصات در امتداد ضخامت مصالح برای محصولات فولادی
- ISO 7778 (2014)
10-1-پ استانداردهای انجمن آزمایش مصالح آمریکا (ASTM)
- ASTM A6/6M-14: مشخصات فنی استاندارد برای الزامات عمومی مبله ها، ورق ها، نیم رخ ها و سیرهای، فرد شده و ساخته شده از فولاد سازه ای
- ASTM A36/36M-14: مشخصات فنی استاندارد فولاد کربنی سازه ای
- ASTM A53/53M-12: مشخصات فنی استاندارد برای لوله های فولادی بدون پوشش و با پوشش گالوانیزه گرم، بدون درز و یا درز
- ASTM A242/242M-13: مشخصات فنی استاندارد برای فولادهای سازه ای برمقاومت کم آلیاژ
- ASTM A283/283M-13: مشخصات فنی استاندارد برای ورق های فولادی کربنی با مقاومت کم و متوسط
- ASTM A500/500M-13: مشخصات فنی استاندارد برای لوله و سایر مقاطع بسته سازه ای سرد شکل داده شده بدون درز و یا درز ساخته شده از فولاد کربنی
- ASTM A501/501M-14: مشخصات فنی استاندارد برای لوله و سایر مقاطع بسته سازه ای گرم شکل داده شده بدون درز و یا درز ساخته شده از فولاد کربنی
- ASTM A514/514M-14: مشخصات فنی استاندارد ورق فولادی مناسب برای جوشکاری، دارای مقاومت تسلیم بالا، آبدیده نرم شده
- ASTM A529/529M-14: مشخصات فنی استاندارد فولادهای برمقاومت کربن- منگنزی با کیفیت سازه ای
- ASTM A572/572M-15: مشخصات فنی استاندارد برای فولادهای سازه ای برمقاومت کم آلیاژ دارای کلسیم- وانادیوم
- ASTM A588/588M-15: مشخصات فنی استاندارد برای فولادهای سازه ای برمقاومت کم آلیاژ با تنش تسلیم حداقل تا 50 ksi (345 MPa) با مقاومت در برابر خوردگی اتمسفری
- ASTM A606/606M-15: مشخصات فنی استاندارد برای فولادهای سازه ای برمقاومت کم آلیاژ، ورق و تسعه گرم نوردیده و سرد نوردیده با بهبود مقاومت در برابر خوردگی اتمسفری
- ASTM A668/668M-04: مشخصات فنی استاندارد برای فولادهای کربنی و آلیاژی آهنگری شده برای استفاده های عمومی صنعتی
- ASTM A709/709M-13: مشخصات فنی برای فولاد سازه ای پل ها
- ASTM A847/847M-14: مشخصات فنی استاندارد برای مقاطع بسته سازه ای سرد شکل داده شده بدون درز و با درز ساخته شده از فولاد پرمقاومت کم آلیاژ با بهبود مقاومت در برابر خوردگی انصباری
- ASTM A913/913M-15: مشخصات فنی استاندارد برای نیم خانه ای فولادی پرمقاومت کم آلیاژ با کیفیت سازه ای که به وسیله فرآیند آب دادن و خود ترم شدن (QST) تولید شده اند
- ASTM A992/992M-11
10-1-ب-1 استانداردهای صنعتی ژاپن (JIS)
- JIS G 3136-2012: فولاد نورد شده برای سازه های ساختمانی
- JIS G 3192: رواداری های ابعادی و شکلی مقاطع فولادی گرم نوردیده
- JIS G 3193: رواداری های ابعادی و شکلی ورق های فولادی گرم نوردیده
- JIS G 3194: رواداری های ابعادی و شکلی فولادهای سازه ای گرم نوردیده تحت
- JIS G 3199: مشخصات در امتداد ضخامت برای مقاطع و ورق های فولادی
10-1-ب-2 استانداردهای پیچ و مهره سازه ای معتبر مورد تأیید
10-1-ب-2 الف استانداردهای ایران
- 8654 (1378): خواص مکانیکی مهره های دنده درشت- ویژگی ها و روش آزمون
- 2874 (1366): پیچ ها و میله های دو سر دنده- ویژگی های مکانیکی و روش آزمون
10-1-ب-2 ب استانداردهای اتحادیه اروپا (EN) و سازمان جهانی استاندارد (ISO)
- EN-ISO 898-1 (2013): مشخصات مکانیکی وسایل اتصال ساخته شده از فولاد کربنی و آلیاژی- بخش1- پیچ ها
- EN-ISO 898-2 (2012): مشخصات مکانیکی وسایل اتصال ساخته شده از فولاد کربنی و آلیاژی- بخش2- مهره های با دندانه درشت- مشخصات معیار بار
- EN 15048-1 (2007): پیچ های غیر پیش تنیده- بخش1- الزامات عمومی
- EN 14399-1 (2015): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش1- الزامات عمومی
- EN 14399-3 (2015): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش3- سیستم HR
- EN 14399-4 (2015): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش4- سیستم HV
- EN 14399-5 (2015): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش5- واشرهای تخت
- EN 14399-6 (2015): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش6- واشرهای تخت یا لبه بخ دار
- EN 14399-9 (2009): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش9- سیستم های پیچ و مهره با نمایشگر مستقیم کشش (DTI) برای HV و HR
- EN 14399-10 (2009): پیچ و مهره برمقاومت قابل پیش تنیدگی- بخش10- سیستم HRC پیش تنیدگی کالیبره شده
10-1-ب-2 پ استانداردهای انجمن آزمایش مصالح آمریکا (ASTM) و استاندارد ملی آمریکا (ANSI)
- ANSI B18.2.6-10: هندسه پیچ و مهره برای کاربردهای سازه ای
- ASTM A193/193M-15: مشخصات فنی استاندارد برای مصالح پیچ های ساخته شده از فولادهای آلیاژی و فولادهای زنگ نزن برای بهره برداری در دمای بالا، فشار بالا و سایر کاربردهای خاص
- ASTM A194-15: مشخصات فنی استاندارد برای مهره های ساخته شده از فولادهای کربنی، آلیاژی و زنگ نزن برای پیچ های مورد بهره برداری در دما یا فشار بالا
- ASTM A307-14: مشخصات فنی استاندارد برای پیچ ها و میله های دندانه شده ساخته شده از فولاد کربنی با مقاومت کششی 60 ksi
- ASTM A354-11: مشخصات فنی استاندارد برای پیچ های فولادی، میل معیار دو سر دندانه شده و سایر وسایل اتصال دارای دندانه های خارجی، ساخته شده از فولاد آب دیده نرم شده
- ASTM A449-14: مشخصات فنی استاندارد برای پیچ های فولادی با سر شش گوش و میله های تمام دندانه، اصالح حرارتی شده، با مقاومت کششی حداقل 120/105 ksi
- ASTM A563-15: مشخصات فنی استاندارد برای مهره های ساخته شده از فولادهای کربنی و آلیاژی
- ASTM F436-11: مشخصات فنی استاندارد برای واشرهای فولادی سخت شده
- ASTM 436M-11: مشخصات فنی استاندارد برای واشرهای فولادی سخت شده با سیستم ابعادی متریک
- ASTM F844-07a: مشخصات فنی استاندارد برای واشرهای فولادی مسطح سخت نشده برای استفاده های عمومی
- ASTM F959-15: مشخصات فنی استاندارد برای واشرهای قابل فشرده شدن نشان دهنده مستقیم کشش (DTI) برای کاربرد به همراه پیچ و مهره سازه ای
- ASTM F959-13: مشخصات فنی استاندارد برای واشرهای قابل فشرده شدن نشان دهنده مستقیم کشش (DTI) برای کاربرد به همراه پیچ و مهره سازه ای با سیستم ابعادی متریک
- ASTM F1554-15: مشخصات فنی استاندارد برای پیچ های مهاری فولادی با مقاومت تسلیم 105 ksi و 55.36
- ASTM F3125 / F3125M-15: مشخصات فنی استاندارد برای پیچ های برمقاومت سازه ای ساخته شده از فولاد کربنی و آلیاژی، عملیات حرارتی شده با حداقل مقاومت کششی نهایی (830 MPa) و 120 ksi (1040 MPa) در دو سیستم ابعادی اینچی و متریک
10-1-ب-3 استانداردهای مصالح مصرفی جوشکاری معتبر مورد تائید
10-1-ب-3 الف استانداردهای موسسة استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران (ISIRI)
- 871 (1383): ویژگی های الکترودهای روپوش دار جوشکاری با قوس الکتریکی
10-1-ب-3 ب استانداردهای اتحادیه اروپا (EN) و سازمان جهانی استاندارد (ISO)
- EN 756 (2004): مصالح مصرفی در جوشکاری- سیم های جوشکاری، پودر جوشکاری و ترکیب های الکترودهای لوله ای و پودر برای جوشکاری زیر پودری فولادهای غیر آلیاژی و ریزدانه- طبقه بندی
- EN 757 (1997): مصالح مصرفی در جوشکاری- الکترودهای روکش دار برای جوش قوس الکتریکی دستی فولادهای پرمقاومت- طبقه بندی
- EN 760 (1996): مصالح مصرفی در جوشکاری- پودرهای جوشکاری زیر پودری طبقه بندی
- EN-ISO 2560 (2009): مصالح مصرفی در جوشکاری- الکترودهای روکش دار برای جوش قوس الکتریکی دستی فولادهای غیر آلیاژی و ریزدانه- طبقه بندی
- EN-ISO 13918 (2008): جوشکاری، گل میخ ها و حلقه های سرامیکی برای جوش گل میخ
- EN-ISO 14175 (2008): مصالح مصرفی جوشکاری، گازها و مخلوط های گازی برای جوش کاری فولادهای غیر آلیاژی و ریزدانه- طبقه بندی
10-1-ب-3 پ استانداردهای انجمن جوشکاری آمریکا (AWS)
- AWS A5.1/A5.1M (2012): مشخصات فنی الکترودهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با الکترود روکش دار فولاد کربنی
- AWS A5.5/A5.5M (2014): مشخصات فنی الکترودهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با الکترود روکش دار فولاد کم آلیاژ
- AWS A5.17/A5.17M (1997): مشخصات فنی الکترودها و پودرهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی زیر پودری فولاد کربنی
- AWS A5.18/A5.18M (2005): مشخصات فنی الکترودها و مفتول های مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با گاز محافظ فولاد کربنی
- AWS A5.20/A5.20M (2005): مشخصات فنی الکترودهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با الکترود توپودری فولاد کربنی
- AWS A5.23/A5.23M (2011): مشخصات فنی الکترودها و پودرهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی زیرپودری فولاد کم آلیاژ
- AWS A5.25/A5.25M (1997): مشخصات فنی الکترودها و پودرهای مورداستفاده برای جوش کاری سرباره الکتریکی فولادهای کربنی و کم آلیاژ
- AWS A5.28/A5.28M (2005): مشخصات فنی الکترودها و مفتول های مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با گاز محافظ فولاد کم آلیاژ
- AWS A5.29/A5.29M (2010): مشخصات فنی الکترودهای مورداستفاده برای جوش قوس الکتریکی با الکترود توپودری فولاد کم آلیاژ
- AWS A5.32/A5.32M (2011): مشخصات فنی برای مواد مصرفی جوش کاری، گازها و مخلوط گازهای جوش کاری برای جوش ذوبی و فرآیندهای همبسته
پیوست 2
ضریب طول مؤثر اعضای فشاری
درصورتی که برای تأمین الزامات تحلیل و طراحی برای تأمین پایداری از روش طول مؤثر استفاده شود، مقاومت موجود کلیه اعضای دارای بار محوری فشاری باید براساس ضریب طول مؤثر (K) تعیین شود. ضریب طول مؤثر اعضا (K) متناسب با نوع سیستم باربر باید براساس این پیوست تعیین گردد. در روش طول مؤثر، برای محاسبه ضریب طول مؤثر اعضای فشاری، سیستم های باربر به شرح زیر دسته بندی می شوند:
- قاب های مهارشده
- قاب های مهارنشده
- ستون های متکی به قاب های باربر جانبی
- ستون های با شرایط تکیه گاهی ایده ال
10-2-ب-1 قاب های مهارشده و طول مؤثر کمانشی اعضاء
قاب های مهارشده به قاب هایی گفته می شود که در آن ها پایداری جانبی و مقاومت در برابر بارهای جانبی به سختی خمشی ستون ها وابسته نبوده و در آن ها حرکت جانبی قاب با تکیه کردن بر مهاربندهای موجب دیوارهای برشی یا به شیوه های مشابه مفید می شود. در این گونه قاب ها، ضریب طول مؤثر (K) برای اعضای فشاری به طور محافظه کارانه باید برابر 1.0 در نظر گرفته شود.
10-2-ب-2 قاب های مهارنشده و طول مؤثر کمانشی اعضاء
قاب های مهارنشده به قاب هایی گفته می شود که در آن ها فقط سختی جانبی قاب ها در پایداری جانبی مؤثر هستند و قاب به دیوار برشی یا مهاربندی متکی نیست. در این نوع قاب ها ضریب طول مؤثر (K) باید با استفاده از تحلیل کمانشی و الزامات بند 10-2-1-1 تعیین شود و هیچ گاه نباید کوچک تر از 1.0 در نظر گرفته شود.
10-2-ب-3 ستون های متکی به قاب های باربر جانبی
پایداری جانبی این ستون ها باید از طریق قاب های خمشی، قاب های مهاربندی شده، دیوارهای برشی یا سایر سیستم های مقاوم در برابر بار جانبی، تأمین شود. آثار P-Δ ناشی از بار وارده بر ستون های متکی باید به سیستم های مقاوم در برابر بارهای جانبی منتقل شده و در تعیین مقاومت های موردنیاز و طراحی اعضای سیستم های باربر جانبی مورد توجه قرار گیرند. آثار P-Δ ناشی از بار وارده بر ستون های قاب های ثقلی باید به اعضای سیستم های مقاوم در برابر بار جانبی منتقل شده و در محاسبات مقاومت های طراحی اعضای فشاری سیستم های باربر جانبی مورد توجه قرار گیرند. در سیستم های سازه ای دارای قاب های مهارشده (نظیر قاب های مهاربندی شده یا قاب های دارای دیوار برشی) این آثار قابل توجه نبوده و در طراحی اعضاء فشاری قاب های مهارشده می توان از آن چشم پوشی کرد. لیکن در سیستم های سازه ای از نوع قاب خمشی که در آن برخی از قاب ها فقط دارای عملکرد ثقلی هستند، تأثیر انتقال آثار P-Δ ناشی از بارهای وارده بر ستون های قاب های ثقلی به ستون های قاب های خمشی قابل ملاحظه بوده و باید در طراحی اعضاء فشاری قاب های خمشی لحاظ شوند. برای در نظر گرفتن تأثیر انتقال آثار P-Δ قاب های ثقلی به اعضاء فشاری قاب های خمشی کافی است ضریب طول مؤثر اعضاء فشاری قاب های خمشی به شرح زیر محاسبه شود:
\[K_2 = \sqrt{ \frac{\sum P_{story} \times R_F}{P_r \times n_z^2} \times \frac{2EI}{(K_1L)^2} }\]
که در آن:
- K2 = ضریب طول مؤثر ستون قاب خمشی با لحاظ تأثیر ستون های متکی
- Kn2 = ضریب طول مؤثر ستون باربر جانبی مدنظر از نمودار 10-6-1
- Pstory = مجموع بارهای قائم کلیۀ ستون های باربر جانبی و ثقلی طبقه ای که این ستون ها در آن قرار دارند. در روش LRFD منظور از Pstory همان ∑Pi طبقه بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود. در روش ASD منظور از Pstory همان ∑Pa طبقه بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود.
- Pr = بار قائم ستون موردنظر در سیستم باربر جانبی، در روش LRFD منظور از Pr همان Pi ستون موردنظر بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود. در روش ASD منظور از Pr همان Pa ستون موردنظر بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود.
پیوست 3
تحلیل مرتبه دوم از طریق تحلیل الاستیک مرتبه اول تشدیدیافته
این پیوست الزامات روش تحلیل مرتبه دوم از طریق تحلیل مرتبه اول تشدیدیافته را بیان می کند. مطابق این مبحث استفاده از روش تحلیل الاستیک مرتبه اول تشدیدیافته به عنوان جایگزین روش تحلیل مرتبه دوم مجاز است. مطابق الزامات این پیوست، نیروهای محوری فشاری و لنگرهای خمشی به دست آمده از تحلیل مرتبه اول، ابتدا باید تشدید شوند و سپس مبنای طراحی اعضا، اجزاء و اتصالات قرار گیرند.
10-3-1 محدودیت تحلیل
استفاده از این روش تحلیل برای لحاظ نمودن آثار P-Δ فقط به سازه هایی که در آن ها بارهای ثقلی عمدتاً توسط ستون های قائم، دیوارهای قائم یا قاب های قائم تحمل می شوند، محدود می گردد. اما استفاده از این روش تحلیل برای لحاظ نمودن آثار P-δ برای انواع مختلف سازه ها مجاز است.
10-3-2 نحوه محاسبه مقاومت های موردنیاز
در این روش تحلیل، مقاومت های خمشی مرتبه دوم موردنیاز (Mr) و مقاومت های محوری مرتبه دوم موردنیاز (Pr) برای تمامی اعضای سازه ای باید از طریق روابط زیر تعیین گردند:
\[M_r = B_1 M_{nt} + B_2 M_{lt}\]
\[P_r = P_{nt} + B_2 P_{lt}\]
ضریب B1 از رابطه زیر محاسبه می شود:
\[B_1 = \frac{C_m}{1 - (\alpha P_r / P_{e1})} \geq 1.0\]
که در آن:
- Cm ضریبی است که باید براساس حالتی که از انتقال جانبی قاب جلوگیری می شود، تعیین گردد. مقدار این ضریب باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
1) برای اعضای فاقد هر نوع بار جانبی در بین دو انتهای عضو در صفحه خمش:
\[C_m = 0.6 - 0.4 \frac{M_{r1}}{M_{r2}}\]
که در آن Mr2 و Mr1 لنگرهای خمشی مرتبه اول (متناسب با نوع روش طراحی, ASD یا LRFD) دو انتهای ناحیه مهارتشدۀ عضو موردنظر در صفحه خمش بوده و |Mr2| ≥ |Mr1| است. در رابطۀ فوق درصورتی که انحنای عضو به علت لنگرهای Mr1 و Mr2 مشاغف باشد، نسبت Mr1/Mr2 منفی و درصورتی که انحنا یکنواخت باشد، نسبت Mr1/Mr2 مثبت است.
2) برای اعضایی که تحت اثر بار جانبی در بین دو انتهای عضو در صفحه خمش قرار دارند، مقدار Cm را می توان به طور محافظه کارانه برابر یک فرض نمود، مگر آن که تحلیل دقیق مقدار کمتری را نشان دهد.
- Pe1 = مقاومت کمانش بحرانی الاستیک عضو موردنظر در صفحه خمش بوده و با فرض عدم انتقال جانبی قاب از رابطۀ زیر تعیین می گردد:
\[P_{e1} = \frac{\pi^2 (EI)^*}{(K_1L)^2}\]
که در آن:
- (EI)* = صلبیت خمشی کاهش یافتۀ عضو موردنظر برای حالتی که برای تأمین الزامات طراحی از روش مقاومت نهایی استفاده می شود (EI* = 0.8tbEI) و صلبیت خمشی کاهش نیافته برای حالتی که برای تأمین الزامات طراحی از روش طول مؤثر استفاده می شود (EI)
- E = مدول الاستیسیتۀ فولاد
- I = ممان اینرسی مقطع عضو موردنظر در صفحه خمش
- L = طول عضو موردنظر
- K1 = ضریب طول مؤثر عضو در صفحه خمش و مقدار آن برای اعضای موردنظر کلیه سیستم های سازه ای باید برابر یک در نظر گرفته شود.
- Pr = مقاومت محوری موردنیاز مرتبه دوم که در روش LRFD بیانگر Pu و در روش ASD بیانگر Pa است. در رابطه 10-3-3 برای محاسبه B1 براساس تخمین اولیه مقدار Pr را می توان از رابطه Pr = Pnt + Plt تعیین نمود.
- α = ضریبی که مقدار آن در روش LRFD برابر با 1 و در روش ASD برابر با 1.6 است.
10-3-2-2 ضریب تشدید B2
ضریب تشدید B2 برای هر طبقه ساختمان و در هر راستای جابجایی جانبی محاسبه می شود و مقاومت های محوری و خمشی موردنیاز کلیه اعضای باربر جانبی طبقه باید با این ضریب تشدید شوند. مقدار این ضریب از رابطه زیر تعیین می گردد:
\[B_2 = \frac{1}{1 - \frac{\alpha P_{story}}{P_{e story}}} \geq 1.0\]
که در آن:
- Pstory = مجموع بارهای قائم کلیه ستون های باربر جانبی و ثقلی (ستون های متکی) طبقه، در روش LRFD منظور از Pstory همان ∑Pu طبقه بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود. در روش ASD منظور از Pstory همان ∑Pa طبقه بوده که باید براساس ترکیبات بارگذاری نظیر این روش محاسبه شود.
- Pe story = مقاومت کمانش بحرانی الاستیک طبقه در راستای جابجایی جانبی موردبررسی بوده و از رابطه زیر به دست می آید:
\[P_{e story} = R_m \frac{HL}{\Delta_H}\]
\[R_M = 1 - 0.15 \frac{P_{mf}}{P_{story}}\]
- Pmf = مجموع نیروی قائم کلیه ستون های قاب خمشی در امتداد موردنظر و با رعایت ضرایب بار به کاررفته در ترکیب بارگذاری موردنظر که باید به شرح زیر در نظر گرفته شود:
1) چنانچه در امتداد موردمطالعه، سیستم باربر جانبی از نوع قاب ساختمانی ساده توأم با مهاربندی یا دیوار برشی باشد، در این صورت Pmf باید برابر صفر در نظر گرفته شود.
Pmf = 0 , RM = 1.0
2) چنانچه در امتداد موردمطالعه، سیستم باربر جانبی از نوع قاب خمشی یا دوگانه (ترکیبی از قاب خمشی و مهاربندی یا دیوار برشی) بوده و در آن کلیه اتصالات گیردار باشند، در این صورت Pmf باید برابر با مجموع نیروی قائم کلیه ستون های طبقه در نظر گرفته شود.
Pmf = Pstory , RM = 0.85
3) چنانچه در امتداد موردمطالعه، سیستم باربر جانبی از نوع قاب خمشی یا دوگانه (ترکیبی از قاب خمشی و مهاربندی یا دیوار برشی) بوده، لیکن در آن برخی از قاب ها (یا ستون ها) به صورت قائم طراحی شده باشند، در این صورت Pmf باید برابر با مجموع نیروی قائم ستون های قاب های خمشی در نظر گرفته شود.
Pmf = Pstory - Pleaning , 0.85 < RM < 1.0
- ΔH = تغییرمکان جانبی نسبی طبقه موردبررسی تحت اثر نیروهای جانبی بر پایه تحلیل مرتبه اول
- H = نیروی جانبی طبقه موردنظر که Pe story براساس آن ها محاسبه شده است
- L = ارتفاع طبقه
تذکر: در رابطه 10-3-7 مقدار Pe story را می توان از رابطه زیر نیز تعیین نمود:
\[P_{e story} = \sum \frac{\pi^2 EI}{(K_2 L)^2}\]
۱۰-پ۲-۲-۳ محاسبة Pit, Mnt, Pnt و Mit
در قاب های نسبتاً متقارن و با بارگذاری نسبتاً متقارن، Pnt و Mnt را می توان از تحلیل مرتبه اول قاب در اثر بارهای ثقلی ضریب دار (متناسب با ضرایب بار روش طراحی موردنظر) و Pit و Mit را از تحلیل مرتبه اول قاب در اثر بارهای جانبی (متناسب با ضرایب بار روش طراحی موردنظر) به دست آورد. باید توجه داشت که در هر دو مرحله، ضرایب بار باید متناسب با ضرایب به کاررفته در ترکیب بارگذاری نظیر راستای تغییرمکان جانبی مورد بررسی، انتخاب شود.
در قاب های با هندسه یا با بارگذاری نامتقارن، چون در هنگام تحلیل برای بارهای قائم امکان انتقال جانبی برای قاب وجود دارد، از این رو در این گونه قاب ها، تحلیل باید به شرح زیر در دو مرحله صورت گیرد:
- مطابق شکل ۱۰-پ۲-۱-الف تحلیل قاب برای بارهای قائم با فرض عدم انتقال جانبی در قاب
- مطابق شکل ۱۰-پ۲-۱-ب تحلیل قاب برای بارهای جانبی به همراه واکنش های تکیه گاهی به دست آمده از مرحله (۱) بالا

شکل ۱۰-پ۲-۱: مراحل مختلف تحلیل مرتبه اول قاب برای محاسبة (الف): Pnt و Mnt و (ب): Pit و Mit
پیوست ۴
الزامات اعضای کششی با اتصال لولایی با استفاده از تسمۀ لواشده با خار مغزی با تسمۀ سرپهن
۱-۴-۳-۱۰
الزامات اعضای کششی با تسمۀ لواشده با خار مغزی
۱-۱-۴-۳-۱۰ مقاومت کششی موجود
مقاومت کششی موجود این نوع اعضای کششی در طراحی به روش \( \phi P_n \) با نشان داده می شود و به آن مقاومت کششی طراحی گفته می شود. همچنین مقاومت کششی موجود این نوع اعضای کششی در طراحی به روش \( P_n / \Omega \) با ASD نشان داده می شود و به آن مقاومت کششی مجاز گفته می شود. در این نوع اعضای کششی مقادیر \( P_n \) و \( \Omega \) باید براساس کوچک ترین مقدار محاسبه شده براساس حالت های حدی زیر در نظر گرفته شود:
الف) گسیختگی کششی در سطح مقطع خالص مؤثر:
\[P_n = F_u (2t_p b_{eff}) \]
(۱-۴-۱۰)
\[\phi_t = 0.75 \, (\text{LRFD}) \quad , \quad \Omega_t = 2.00 \, (\text{ASD})\]
ب) گسیختگی برشی در سطح مقطع مؤثر:
\[P_n = 0.6F_u A_{sf} \]
(۲-۴-۱۰)
\[\phi_{sf} = 0.75 \, (\text{LRFD}) \quad , \quad \Omega_{st} = 2.00 \, (\text{ASD})\]
ب) مقاومت انکایی در سطح تصویرشدة خار مغزی، برای کنترل مقاومت انکایی به بند 7-3-9-4-10 مراجعه شود.
ت) تسلیم در سطح مقطع کلی:
\[P_n = F_y A_g = wt_w F_y\]
\[\phi_t = 0.9 \, \text{(LRFD)} \quad , \quad \Omega_t = 1.67 \, \text{(ASD)}\]
(3-4-10)
در روابط فوق (با توجه به شکل 10-4-9-10):
- سطح مقطع کلی \(A_g\)
- تنش تسلیم مشخصة فولاد \(F_y\)
- تنش کششی نهایی مشخصة فولاد \(F_u\)
- مقاومت کششی اسمی \(P_n\)
- کوتاه ترین فاصله بین لیة سوراخ تا لیة عضو در راستای نیرو \(d_p\)
- قطر بین (خار مغزی) \(d_w\)
- ضخامت تسمه در ناحیة دور از سوراخ \(w\)
- پهنای تسمه \(W\)
- ضخامت تسمه در ناحیة سوراخ \(t_p\)
- پهنای مؤثر مطابق رابطة زیر که نباید بزرگ تر از فاصلة واقعی لیة سوراخ تا لیة تسمه در امتداد عمود بر راستای نیرو باشد:
\[b_{eff} = 2t_p + 16 \, \text{mm} \leq b\]
(4-4-10)
سطح مقطع مؤثر در مسیر گسیختگی برشی مطابق رابطة زیر:
\[A_{sf} = 2t_p(a + \frac{d_p}{2})\]
(5-4-10)
فاصلة بین لیة سوراخ تا لیة تسمه در امتداد عمود بر راستای نیرو \(b\)
محدودیت های ابعادی تسمه های لواشده با خار مغزی
- در اعضایی که دارای اتصال اولایی هستند، مرکز سوراخ باید در وسط پهنای عضو قرار گیرد و قطر سوراخ نباید بیش از یک میلی متر از قطر قلم بزرگ تر باشد.
- پهنای تسمه در محدودۀ سوراخ نباید از \( 2b_{eff} - d_p \) کوچکتر باشد.
- کوتاه ترین فاصله بین لیۀ سوراخ تا لیۀ عضو در راستای نیرو در محدودۀ لهیدگی انتهای بین نباید از \( 4b_{eff} \) کوچکتر باشد.
- گوشه های بعد از محور سوراخ را می توان با زاویۀ 45 درجه نسبت به محور طولی عضو، پخ زد مشروط بر آن که مقطع باقی مانده بعد از سوراخ در امتداد عمود بر خط بریده شده، کوچکتر از سطح مقطع عمود بر راستای نیروی وارده نباشد.
- کلیۀ محدودیت های ابعادی تسمه های لواشده در شکل 1-4ب-10 نشان داده شده است.
- \( a \geq \frac{4}{3} b_{eff} \)
- \( w \geq 2b_{eff} + d_p \)
- \( e \geq a \)
- \( b_{eff} = 2t_p + 16 \text{mm} \leq b \)
- \( d_h = d_p + 1 \text{mm} \)
- \( A_g = w t_w \)
قطر بین (قلم لوال) = \( d_p1 \)
ضخامت تسمۀ سرپهن = \( t \)
پهنای تسمۀ سرپهن در ناحیه ای دور از سوراخ = \( w \)
پهنای مؤثر مطابق رابطۀ زیر که نباید بزرگ تر از فاصله واقعی لیۀ سوراخ تا لیۀ تسمه در امتداد عمود بر راستای نیرو باشد:
\[b_{eff} = 2t + 16 \, \text{mm} \leq b\]
(-۴-۱۰)
سطح مقطع مؤثر در مسیر گسیختگی برشی مطابق رابطۀ زیر:
\[A_{sf} = 2t(a + \frac{d_p}{2})\]
(-۴-۱۰)
فاصله بین لیۀ سوراخ تا لیۀ تسمه در امتداد عمود بر راستای نیرو \( b \)
محدودیت های ابعادی تسمۀ سرپهن 2-7-3-2-10
- ضخامت تسمه های سرپهن باید ثابت باشد و در ناحیۀ سوراخ نباید افزایش یابد و کاملاً صفحه ای باشد. همچنین سرپهن این تسمه ها باید دایره ای و هم مرکز با سوراخ بین باشد.
- شعاع قسمت ماهیچه ای شکل که در لیۀ اتصال قسمت بهینه به تسمه وجود دارد، نباید از قطر سر دایره ای شکل کوچک تر باشد.
- پهنای تسمه \( \frac{7}{8} w \) کوچک تر باشد.
- قطر سوراخ نباید بیش از یک میلی متر بزرگ تر از قطر بین (خار مغزی) باشد.
- برای فولادهای پرمقاومت (با تنش تسلیم بیش از 485 مگاپاسکال)، قطر سوراخ نباید از پنج برابر ضخامت تسمه بیشتر باشد و پهنای تسمه باید متناسب با آن کاهش داده شود.
- در محاسبات، پهنای تسمه نباید بیشتر از هشت برابر ضخامت آن در نظر گرفته شود. ضخامت تسمه را نباید کمتر از 12 میلی متر در نظر گرفت، مگر حالتی که قلم اتصال دارای مهره باشد که با سفت کردن آن ها قطعات جمع و فشرده شوند. فاصله بین لیۀ سوراخ تا لیۀ تسمه در امتداد عمود بر راستای نیروی وارده نباید کمتر از \( \frac{2}{3} w \) و بیشتر از \( \frac{3}{4} w \) در نظر گرفته شود (حد بالای b فقط برای منظور طراحی است).
کلیه محدودیت های ابعادی تسمه سرپهن در شکل ۲-۴ب-۱۰ نشان داده شده است.
- ضخامت در طول تسمه یکنواخت باشد و تسمه در ناحیه سوراخ تقویت نشود
- \( t \geq 12 \text{mm} \)
- \( w \leq 8t \)
- \( d_p \geq \frac{7}{6} w \)
- \( d_h \leq d_p + 1 \text{mm} \)
- \( r \geq D \)
- \( a = b \)
- \( \frac{2}{3} w \leq b \leq \frac{3}{4} w \)
- \( A_g = w t \)
پیوست 5
الزامات طراحی تیرهای لانه زنبوری با سوراخ های شش ضلعی
1- ب-5 دامنة کاربرد
این پیوست به الزامات طراحی تیرهای لانه زنبوری با سوراخ های شش ضلعی می پردازد. کاربرد این نوع تیرها محدود به تیرهای باربر ثقلی و عموماً دو سر مفصل بوده که در سرتاسر طول خود دارای مهار جانبی کافی باشد. این نوع تیرها هم می تواند به صورت فولادی تنها و هم به صورت مختلف مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این نوع تیرها در سیستم باربر جانبی از نوع قاب خمشی (فولادی و مختلف)، در دهانه های مهاربندی شده همگرا و واگرا و در جزء افقی دیوارهای برشی فولادی مجاز نیست.
2- ب-5 نحوة ساخت
مراحل ساخت این نوع تیرهای لانه زنبوری که باید از تیرهای نوردهنده تولید شوند، مطابق شکل 1- ب-5 است.
3- ب-5 الزامات طراحی تیرهای لانه زنبوری
1- ب-5 الزامات تحلیل
در تحلیل و مدل سازی تیرهای لانه زنبوری، برای در نظر گرفتن آثار حضور سوراخ های متوالی در طول تیر و نیز آثار تغییر شکل های برشی، مشخصات هندسی مقطع تیر باید براساس 90 درصد مشخصات مقطع سوراخ دار در نظر گرفته شود.
مقاومت های موردنیاز
الف) مقاومت محوری موردنیاز
مقاومت موردنیاز از سوراخ، در هر یک از مقاطع بحرانی \( P_r \) و \( T_r \) مطابق شکل 1- ب-2 باید از طریق تبدیل لنگر خمشی نیز در آن مقاطع به یک زوج نیروی کششی و فشاری که باید در محل محور خنثی الاستیک دو بخش T شکل فوقانی و تحتانی قرار گیرد، تعیین می شود.
مقاومت برشی موردنیاز
مقاومت برشی موردنیاز هر یک از مقاطع T شکل فوقانی و تحتانی \( V_r \) در هر یک از سوراخ ها برابر نصف مقاومت برشی موردنیاز کل در این مقطع خواهد بود.
درصورتی که مقاطع T شکل فوقانی و تحتانی دارای عمق متفاوتی باشند، مقاومت برشی موردنیاز هر یک از مقاطع T شکل باید متناسب با سختی آن تعیین شود.
ب) مقاومت خمشی ثانویة موردنیاز
در هر یک از سوراخ ها، مقاومت خمشی ثانویة موردنیاز در مقاطع بحرانی 1 و 2 از طریق حاصل ضرب مقاومت برشی موردنیاز مقاطع T در نصف فاصلة بین 1 و 2 تعیین می گردد. \( m_r = V_r \times [\sigma] \)
مقاومت برشی افقی موردنیاز در جان (مقاومت برشی موردنیاز در مقاطع 3-3)
در حدفاصل هر یک از سوراخ ها، مقاومت برشی موردنیاز افقی در مقطع 3-3 از طریق تفاضل مقاومت محوری موردنیاز دو سوراخ متوالی به دست می آید.
مقاومت خمشی موردنیاز در جان (مقاومت خمشی موردنیاز در مقاطع 4-4)
مقاومت خمشی موردنیاز در جان، از طریق حاصل ضرب مقاومت برشی افقی موردنیاز در مقطع 3-3 در فاصلة عمودی مقاطع 3-3 و 4-4 تعیین می شود.
ج) مقاومت محوری موردنیاز در مقطع 3-3
مقاومت محوری موردنیاز در مقطع 3-3 باید برابر تفاضل نیروی برشی قائم مقاطع T در دو سوراخ متوالی در نظر گرفته شود.
تیممره1: چنانچه سوراخ های متوالی به صورت دایره ای شکل باشند، مقاومت های موردنیاز براساس بحرانی ترین مقدار در فاصلة بین مرکز سوراخ تا انتهای آن در حضور مقاومت های موجود در نظر گرفته شود.
تیممره2: چنانچه مقطع تیر لانه زنبوری از نوع مختلف با دال بتنی متکی بر تیر فولادی توأم با برشگیرهای کافی باشد، مقاومت محوری موردنیاز (موضوع بند الف) در مقاطع بحرانی 1 و 2 از طریق تبدیل لنگر خمشی تیر در آن مقاطع به یک زوج نیروی کششی و فشاری که باید در محل محور خنثی الاستیک مقطع تبدیل یافته فوقانی و محور خنثی الاستیک مقطع T شکل تحتانی قرار گیرد، تعیین می شود. سایر مقاومت های موردنیاز مشابه بندهای (ب) تا (ث) خواهد بود.
10-پ-8-3- مقاومت های موجود
الف) مقاومت محوری موجود
مقاومت کششی موجود هر یک از قطعات T شکل به ترتیب باید براساس الزامات بخش های 4-2-1 و 4-2-10 تعیین شود.
ب) مقاومت برشی موجود
مقاومت برشی موجود هر یک از قطعات T شکل باید براساس الزامات بخش 4-2-10 برای تیرهای لانه زنبوری با مقطع فولادی تنها و براساس الزامات بخش 4-2-10 برای تیرهای لانه زنبوری با مقطع مختلف با دال بتنی متکی بر مقطع فولادی تعیین شود.
ب) مقاومت خمشی ثانویة موجود
مقاومت خمشی موجود در هر یک از قطعات T شکل باید براساس الزامات بخش 4-2-10 تعیین شود.
ت) مقاومت برشی افقی موجود در جان (مقاومت برشی موجود در مقطع 3-5-3)
مقاومت برشی افقی موجود در جان باید مطابق الزامات بخش 4-2-10 تعیین شود.
ث) مقاومت خمشی موجود در جان (مقاومت خمشی موجود در مقطع 4-4-4)
در این مقطع مقاومت خمشی موجود در جان باید براساس الزامات بخش 4-2-10 تعیین شود. در تعیین مقاومت های موجود این بخش علاوه بر تأمین الزامات فصل 4-2-10 این مبحث، رعایت الزامات تکمیلی راهنمای شماره 31 آیین نامة AISC نیز ضروری است.
10-پ-8-3- اثر بار متمرکز
در صورت وجود بار متمرکز در محدوده هر یک از سوراخ های موجود در جان، این سوراخ باید از طریق ورق پوشانده شود. همچنین در محل بار متمرکز کلیة کنترل های مربوط به این بار، نظیر خمش موضعی بال، تسلیم موضعی جان، چروکیدگی موضعی جان و کمانش جان جان مطابق الزامات فصل 4-2-10 این مبحث الزامی است.
* AISC Design Guide 31: Castellated and Cellular Beam Design
پیوست 6
حفاظت در برابر آتش
1-9-ب10 کلیات
حفاظت ساختمان ها در برابر آتش باید مطابق با الزامات مبحث سوم مقررات ملی ساختمان صورت گیرد. درجه بندی مقاومت اعضای سازه های فولادی در برابر آتش برحسب نوع ساختار و نوع عضو سازه ای تابعی از مساحت، ارتفاع و تصرف با توجه به مقررات مبحث مذکور تعیین می گردد که در محدودة 1 تا 3 ساعت است.
برای تأمین مقاومت در برابر آتش مورد نیاز اعضای سازه ای فولادی، علاوه بر روش های ذکر شده در این پیوست، روش های ارزیابی و طراحی مواد و سیستم های محافظت کننده در مقابل حریق مطابق مبحث سوم مقررات ملی ساختمان و مدارک فنی پشتیبان آن نیز مورد تائید و مجاز است.
2-5-ب10 جزئیات حفاظت ستون های فولادی
در کلیه روش های حفاظتی، مواد پوششی محافظت کننده در برابر آتش نباید هیچ گونه نقشی در باربری ستون داشته باشد.
در روش های حفاظتی در این بخش، درجه بندی مقاومت ستون در برابر آتش براساس ضخامت پوشش محافظت کننده در برابر آتش، جرم واحد طول ستون (M) و محیط در معرض گرمای ستون (D) ارائه می گردد که در آن مطابق شکل 1-6-ب10 منظور از محیط در معرض گرمای (D)، محیط داخلی پوشش محافظت کننده در برابر آتش است.
علاوه بر موارد ذکر شده در این بخش، استفاده از سایر انواع روش های حفاظتی تایید شده توسط مبحث سوم مقررات ملی ساختمان و مدارک فنی پشتیبان آن با مرجع قانونی صدور گواهی نامه فنی (مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) مانند رنگ های پف کندنده، تخته های مقاوم در برابر حریق و ... مورد تائید و مجاز است.
\[D = 3.14b\]
\[D = 2(a + b)\]
\[D = 2(a + b)\]
10-ب-7- حفاظت با استفاده از گچ برگ ها
گچ برگ های ضد آتش و روش نصب و اجرا باید تایید شده توسط مرجع قانونی صدور گواهی نامه فنی (مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) باشد. در صورت وجود گواهینامه فنی معتبر، مقاومت در برابر آتش ستون های فولادی که با استفاده از گچ برگ های ضدآتش محافظت می شوند به شرح زیر می تواند تعیین گردد:
الف) برای \( \frac{M}{D} \leq 0.215 \)
\[ R = 1.6 \left[ \frac{h \left( \frac{M'}{D} \right)}{2} \right]^{0.75} \]
(1-6+10)
تعیین می شود:
\[ R = \left[ 0.672C_1 \left( \frac{M}{D} \right) + 0.039C_2 \right] h \]
(4-6 ب-10)
- R درجه بندی مقاومت در برابر آتش (ساعت)
- h ضخامت لایه حفاظتی پاشیده شده (میلی متر)
- D محیط در معرض گرمای ستون (میلی متر)
- M جرم واحد طول ستون (کیلوگرم بر متر)
- C_1 و C_2 ثابت های وابسته به نوع پوششی حفاظتی است. این ضرایب از طریق آزمون های استاندارد مطابق مراجع علمی معتبر و بر حسب نوع پوشش توسط مرجع صدور گواهینامه فنی تعیین می شود. در صورت عدم امکان آزمایش در مراحل اولیه طراحی می توان از مقادیر زیر به عنوان تخمین اولیه و قاعدة سرانگشتی استفاده نمود. بدیهی است کفایت پوشش حفاظتی در نهایت باید از طریق گواهینامه فنی تأیید گردد.
- اگر مواد حفاظتی پاششی از نوع سیمانی سبک با جرم مخصوص 240 تا 200 کیلوگرم بر متر مکعب باشند، \( C_1 = 0.52 \) در نظر گرفته شود.
- اگر مواد حفاظتی پاششی از نوع معدنی سبک با جرم مخصوص 240 تا 200 کیلوگرم بر متر مکعب باشند، \( C_1 = 0.05 \) در نظر گرفته شود.
- اگر مواد حفاظتی پاششی از نوع معدنی پرلیت یا ورمیکولیت با جرم مخصوص 800 تا 300 کیلوگرم بر متر مکعب باشند، \( C_1 = 0.5 \) مطابق رابطه 10 ب-6 تعیین می شود.
- اگر مواد حفاظتی پاششی از نوع سیمانی یا گچی با جرم مخصوص 800 تا 300 کیلوگرم بر متر مکعب باشند، \( C_1 = 1.2 \) مطابق رابطه 10 ب-6 تعیین می شود.
\[ C_1 = \frac{320}{r} \]
(8-6 ب-10)
- r جرم مخصوص مصالح (کیلوگرم بر متر مکعب)
10-ب6-2-4 حفاظت با استفاده از بتن
مقاومت در برابر آتش ستون های فولادی که با بتن محافظت شده اند، از روابط زیر به دست می آید:
\[ R = R_o \left(1 + 0.03 m\right) \]
\[ R_o = 1.22 \left(\frac{M}{D}\right)^{0.7} + 0.00177 \frac{h^{1.6}}{k_c^{0.2}} \times 1 + 31000 \left(\frac{H}{\rho_c c h(L+h)}\right)^{0.8} \]
(7-6-10)
در روابط فوق:
- R درجه بندی مقاومت در برابر آتش (ساعت)
- R_o درجه بندی مقاومت در برابر آتش (ساعت) برای بتن بدون رطوبت
- m میزان رطوبت بتن (درصد از حجم) مطابق جدول 10-ب6-1
- M جرم واحد طول ستون (کیلوگرم بر متر)
- D محیط در معرض گرمای ستون (میلی متر)
- h ضخامت لایه بتن حفاظتی (میلی متر)، مطابق شکل 10-ب6-4 هنگامی که ضخامت پوشش بتنی در تمام نواحی ثابت نباشد، از میانگین مقادیر \( h_1 \) و \( h_2 \) استفاده شود.
- k ضریب انتشار حرارت بتن در دمای محیط (W/m-K) مطابق جدول 10-ب6-1
- ρ چگالی بتن (کیلوگرم بر متر مکعب) مطابق جدول 10-ب6-1
- c گرمای ویژه بتن در دمای محیط مطابق جدول 10-ب6-1
- L اندازه وجه داخلی لایه محافظ بتنی (میلی متر)، مطابق شکل 10-ب6-4 هنگامی که ابعاد داخلی پوشش بتنی برابر نباشد، L برابر میانگین دو مقدار t₁ و t₂ در نظر گرفته شود.
- H ظرفیت حرارتی ستون در دمای محیط (kJ/m.K) مطابق رابطه زیر:
\[ H = 0.46M \]
(8-6-10)
هنگامی که مطابق شکل 1-4-3-ب فضای بین لبه های بال و جان ستون با بتن پر شده باشد و ستون کاملاً در بتن محصور شده باشد، ظرفیت حرارتی ستون باید مطابق رابطه زیر افزایش داده شود:
\[ H = 0.46M + \rho_o c_c \left( b_f d - A_s \right) × 10^{-6} \]
(9-6-10)
- b_f عرض بال ستون (میلی متر)
- d ارتفاع ستون (میلی متر)
- A_s سطح مقطع ستون (میلی متر مربع)
| بتن سبک | بتن معمولی |
|---|---|
| 0.61 W/m.K | 1.64 W/m.K |
| 0.84 kJ/kg.K | 0.84 kJ/kg.K |
| 1762 kg/m\(^3\) | 2323 kg/m\(^3\) |
| 5 | 4 |
| ضریب انتشار حرارت بتن (c_k) | ضریب انتشار حرارت بتن (c_k) |
| گرمای ویژه بتن (c_c) | گرمای ویژه بتن (c_c) |
| چگالی بتن (ρ_c) | چگالی بتن (ρ_c) |
| میزان رطوبت بتن- درصد از حجم (m) | میزان رطوبت بتن- درصد از حجم (m) |
حفاظت مقاطع توخالی پرشده با بتن 4-2-6-ب10
مقاومت در برابر آتش ستون های فولادی با مقاطع توخالی پرشده با بتن غیرمسلح، از رابطه زیر تعیین می شود:
\[ R = a \frac{\left( f_c + 20 \right)}{60 \left( KL - 1000 \right)} D^2 \left( \frac{D}{C} \right)^{0.5} \]
(1-6-ب10)
- R درجه بندی مقاومت در برابر آتش (ساعت)
- a ضریبی است که مقدار آن به شرح زیر تعیین می شود:
- برای ستون های با مقطع توخالی دایروی شکل پرشده با بتن با سنگدانه سیلیسی 0.07 =
- برای ستون های با مقطع توخالی دایروی شکل پرشده با بتن با سنگدانه کربناتی 0.08 =
- برای ستون های با مقطع توخالی قوطی شکل پرشده با بتن با سنگدانه سیلیسی 0.06 =
- برای ستون های با مقطع توخالی قوطی شکل پرشده با بتن با سنگدانه کربناتی 0.07 =
- f_c تنش فشاری مشخصة نمونه استوانه ای بتن (مگاپاسکال)
- D به شرح زیر تعیین می شود:
- قطر خارجی برای ستون های با مقطع دایروی شکل (میلی متر)
- بعد خارجی برای ستون های با مقطع مربع (میلی متر)
- کوچک ترین بعد خارجی برای ستون های با مقطع مستطیل (میلی متر)
- C نیروی فشاری ناشی از بارهای مرده و زنده بدون ضریب (کیلو نیوتن)
- KL طول مؤثر ستون (میلی متر)
استفاده از رابطه 10-ب6 در صورتی مجاز است که تمامی محدودیت های زیر برآورده شوند:
- مدت زمان مقاومت در برابر آتش حداکثر برابر 2 ساعت باشد.
- تنش فشاری مشخصة بتن حداقل برابر MPa و حداکثر برابر 40 Mpa باشد.
- ارتفاع مؤثر ستون حداقل 2 متر و حداکثر 4 متر باشد.
- بعد خارجی مقطع (D)، برای تمامی مقاطع حداقل برابر 140 میلی متر باشد. همچنین بعد مقاطع قوطی شکل (مربع با مستطیل) حداکثر برابر 305 میلی متر و بعد مقاطع دایروی شکل حداکثر برابر 410 میلی متر باشد.
- نیروی محوری فشاری (C) از مقاومت موجود هستۀ بتنی بیشتر نباشد.
1-2-6- ب- 5 حفاظت با استفاده از بلوک های بنایی
مقاومت در برابر آتش ستون های فولادی محافظت شده با بلوک های بنایی از رابطۀ زیر به دست می آید:
\[ R = 1.22 \left( \frac{M}{D} \right)^{0.7} + 0.00179 \frac{T_e^{1.6}}{K^{0.2}} \times \left[ 1+392 \left( \frac{A_s}{d_m T_e (0.25p + T_e)} \right)^{0.8} \right]^{-1.0} \]
- R درجه بندی مقاومت در برابر آتش (ساعت)
- M جرم واحد طول ستون (کیلوگرم بر متر)
- D محیط در معرض گرمای ستون (میلی متر) مطابق شکل 10-پ 5-۶
- K ضریب انتشار حرارت واحد بنایی بتنی یا سفالی مطابق جدول 10-پ 3-۶
- A_s سطح مقطع ستون فولادی (میلی متر مربع)
- d_m چگالی واحد بنایی بتنی یا سفالی (کیلوگرم بر متر مکعب)
- p محیط داخلی واحدهای بنایی بتنی یا سفالی محافظ (میلی متر)
- T_e ضخامت معادل واحد بنایی بتنی یا سفالی (میلی متر) که از رابطۀ زیر تعیین می شود:
\[ T_e = \frac{V_n}{LH} \]
(12-۶-۱۰)
- V_n حجم خالص واحد بنایی (میلی متر مکعب)
- L طول مشخصۀ واحد بنایی (میلی متر)
- H ارتفاع مشخصۀ واحد بنایی (میلی متر)
| نوع واحد بنایی | چگالی واحد بنایی (kg/m\(^3\)) | ضریب انتشار حرارت (m.K) |
|---|---|---|
| واحد بنایی بتنی | 1280 | 0.36 |
| 1360 | 0.39 | |
| 1440 | 0.44 | |
| 1520 | 0.48 | |
| 1600 | 0.53 | |
| 1680 | 0.59 | |
| 1760 | 0.65 | |
| 1840 | 0.72 | |
| 1920 | 0.79 | |
| 2000 | 0.88 | |
| 2080 | 0.97 | |
| 2160 | 1.07 | |
| 2240 | 1.19 | |
| 2320 | 1.31 | |
| 2400 | 1.45 | |
| واحد بنایی سفالی | 1920 | 2.16 |
| 2080 | 3.89 |
3-6-ب-2 جزئیات حفاظت تیرهای فولادی
روش های حفاظتی مورد استفاده برای تیرهای فولادی باید تائید شده توسط مبحث سوم مقررات ملی ساختمان و مدارک فنی پشتیبان آن یا از طریق آزمون و ارزیابی دارای تائید از مرجع صدور گواهی نامه فنی (مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی) باشند.
در این بخش ضخامت پوشش حفاظتی برای تیرهای فولادی در معرض آتش براساس جرم واحد طول \( M \) و محیط در معرض گرمای تیر \( D \) ارائه می شود. منظور از محیط در معرض گرما \( D \), محیط داخلی پوشش مقاوم در برابر آتش تیرهای فولادی بوده و مطابق شکل 1-6-ب-2 تعیین می شود.
\[ D = 3b_f + 2d - 2w \]
\[ D = 2d + b_f \]
روش ارائه شده در این بخش، برای تیرهای فولادی محافظت شده با مواد حفاظتی پایه معدنی پاششی قابل استفاده است. ضخامت پوشش برای تیرهای با مقاطع مختلف به تنهایی یا در مجموعه با سیستم کف، براساس نمونه های آزمایشی تأیید شده همان محصول تعیین می شود.
ضخامت لایه حفاظتی از رابطه 1-6-ب-2 به دست می آید:
\[ h_2 = \begin{pmatrix} \frac{M_1}{D_1} + 0.036 \\ \frac{M_2}{D_2} + 0.036 \end{pmatrix} h_1 \]
(13-6-ب-10)
- h ضخامت لایه حفاظتی پاشیده شده (میلی متر)
- M جرم واحد طول تیر (کیلوگرم بر متر)
- D محیط در معرض گرمای تیر (میلی متر)
- زیرنویس1 مربوط به مشخصات نمونه آزمایشی تأییدشده مشابه و زیرنویس2 مربوط به مشخصات تیر موردنظر است.
استفاده از رابطه مذکور، در صورت برآورده شدن محدودیت های زیر مجاز است:
- نسبت \( \frac{M_2}{D_2} \) تیر موردنظر حداقل 0.022 باشد.
- ضخامت لایه حفاظتی (h2) محاسبه شده، کمتر از 9.5 میلی متر نباشد.
- برای تیرهای مهارشده، مقطع تیر شرایط فشردگی را دارا باشد.
جزئیات حفاظت خرپاهای فولادی -ب 4-6-10
ضخامت پوشش محافظ اعضای خرپاهای فولادی می تواند مطابق بخش 1-2-6-ب10 به دست آید. اعضای خرپا به شرح زیر تعیین می شود:
- برای اعضای خرپا که از تمام وجوه در معرض آتش قرار دارند، نسبت مشابه ستون ها تعیین می گردد.
- برای اعضای خرپا که نگهدارنده کف یا سقف هستند، نسبت مشابه تیرها تعیین می گردد.
روابط محاسباتی باربری اعضای فولادی در معرض آتش و افزایش دما -ب 5-6-10
این بخش به مشخصات مصالح در دماهای بالا و روش های محاسباتی جهت تعیین مقاومت اعضای فولادی در معرض آتش می پردازد.
ترکیبات بارگذاری مورد استفاده -ب 1-5-6-10
مقاومت اعضای سازه که در معرض آتش و افزایش دما قرار گرفته اند، تحت ترکیبات بارگذاری مندرج در بخش حوادث غیرعادی مبحث ششم مقررات ملی ساختمان تعیین شود.
10-6-2- مشخصات مصالح در دماهای بالا
10-6-3- انبساط حرارتی
مقدار ضریب انبساط حرارتی در دماهای بالا به شرح زیر تعیین می شود:
- فولاد ساختمانی و میلگردها: ضریب انبساط حرارتی در دماهای بالاتر از 66 درجه سلسیوس برابر \( 1.2 \times 10^{-5} / ^\circ C \) در نظر گرفته شود.
- بتن معمولی: ضریب انبساط حرارتی در دماهای بالاتر از 66 درجه سلسیوس برابر \( 1.0 \times 10^{-5} / ^\circ C \) در نظر گرفته شود.
- بتن سبک: ضریب انبساط حرارتی در دماهای بالاتر از 66 درجه سلسیوس برابر \( 0.8 \times 10^{-5} / ^\circ C \) در نظر گرفته شود.
10-6-4- مشخصات مکانیکی مصالح در دماهای بالا
مقاومت و سختی مصالح با افزایش دما کاهش می یابد که این تغییرات باید در تحلیل اعضای سازه به شرح زیر در نظر گرفته شود:
- برای اعضای فولادی مقادیر \( F_U(T) \), \( F_P(T) \), \( F_P(T) \), \( G(T) \), \( E(T) \) در دماهای بالا به صورت نسبتی از مقادیر آن ها در دمای محیط \( 20^\circ C \) در جدول 10-6-3 ارائه شده است. فولاد \( T \) حد خطی فولاد در دماهای بالا بوده که براساس نسبتی از تنش تسلیم مشخصة فولاد \( F_y \) بیان شده است.
- برای مصالح بتنی مقادیر \( \varepsilon_{cu} \) در دماهای بالا به صورت نسبتی از مقادیر آن ها در دمای محیط \( 20^\circ C \) در جدول 10-6 ارائه شده است. برای بتن سبک مقدار \( \varepsilon_{cu} \) باید با توجه به نتایج آزمایشگاهی تعیین شود.
- برای پیچ های مقادیر \( F_{uv}(T) \) در دماهای بالا به صورت نسبی از مقادیر آن ها در دمای محیط \( 20^\circ C \) در جدول 10-6 ارائه شده است.
| دمای فولاد (°C) | \( K_E = E(T)/E \) = G(T)/G | \( K_p = F_y(T)/F_y \) | \( K_p = F_p(T)/F_y \) |
|---|---|---|---|
| * | * | 1 | 1 |
| * | * | 1 | 1 |
| * | * | 0.8 | 0.9 |
| * | * | 0.58 | 0.78 |
| 1 | 1 | 0.42 | 0.7 |
| 0.94 | 0.94 | 0.4 | 0.67 |
| 0.66 | 0.66 | 0.29 | 0.49 |
| 0.35 | 0.35 | 0.13 | 0.22 |
| 0.16 | 0.16 | 0.06 | 0.11 |
| 0.07 | 0.07 | 0.04 | 0.07 |
| 0.04 | 0.04 | 0.03 | 0.05 |
| 0.02 | 0.02 | 0.01 | 0.02 |
| 0 | 0 | 0 | 0 |
* از مشخصات دمای متعارف محیط استفاده شود.
| دمای بتن (°C) | \( \varepsilon_{cu}(T),\% \) | \( E_c(T)/E_c \) | \( k_c = f_c'(T)/f_c' \) | \( \varepsilon_{cu}(T),\% \) |
|---|---|---|---|---|
| 20 | 0.25 | 1 | 1 | 1 |
| 93 | 0.34 | 0.93 | 1 | 0.95 |
| 200 | 0.46 | 0.75 | 1 | 0.9 |
| 290 | 0.58 | 0.61 | 1 | 0.86 |
| 320 | 0.62 | 0.57 | 0.98 | 0.83 |
| 430 | 0.8 | 0.38 | 0.85 | 0.71 |
| 540 | 1.06 | 0.2 | 0.71 | 0.54 |
| 650 | 1.32 | 0.092 | 0.58 | 0.38 |
| 760 | 1.43 | 0.073 | 0.45 | 0.21 |
| 870 | 1.49 | 0.055 | 0.31 | 0.1 |
| 980 | 1.5 | 0.036 | 0.18 | 0.05 |
| 1100 | 1.5 | 0.018 | 0.05 | 0.01 |
| 1200 | 0 | 0 | 0 | 0 |
| دمای پیچ (°C) | \( F_{nt}(T)/F_{nt} \) یا \( F_{nv}(T)/F_{nv} \) |
|---|---|
| 20 | 1 |
| 93 | 0.97 |
| 150 | 0.95 |
| 200 | 0.93 |
| 320 | 0.88 |
| 430 | 0.71 |
| 480 | 0.59 |
| 540 | 0.42 |
| 650 | 0.16 |
| 760 | 0.08 |
| 870 | 0.04 |
| 980 | 0.01 |
| 1100 | 0 |
10-ب-7-5- روش تفصیلی تحلیل و طراحی سازه در برابر آتش (تحلیل حرارتی -مکانیکی)
در این روش عملکرد کل اعضای سازه در معرض آتش مورد تحلیل قرار می گیرد. تحلیل سازه شامل پاسخ حرارتی و مکانیکی اعضای سازه است. پاسخ حرارتی سازه بیانگر تغییرات دمایی اعضای سازه تحت اثر سناریوی آتش سوزی موردنظر است. پاسخ مکانیکی سازه، بیانگر تغییرات نیروها و تغییرشکل های ایجادشده در اعضا ناشی از پاسخ حرارتی و بارهای موجود است.
اثرات ناشی از کاهش مقاومت و سختی در اثر افزایش دما، انبساط حرارتی، رفتار غیرخطی و بازتوزیع نیروها، تغییرشکل های بزرگ و تغییرات تابع زمان نظیر خزش و تغییر مشخصات مصالح با افزایش دما باید در تحلیل سازه و پاسخ مکانیکی اعضاء دیده شود.
نتایج تحلیل باید امکان ارزیابی تمامی حالت های حدی ممکن از قبیل تغییرشکل های بزرگ، کسب حاکی اتصالات و کمانش های کلی و موضعی را فراهم نماید.
روش ساده شدة تحلیل و طراحی سازه در برابر آتش 4-5-6-10-ب
- روش های ارائه شده در این بخش، برای ارزیابی عملکرد یک عضو سازه ای منفرد در معرض آتش به کار می رود.
- شرایط مرزی (شامل شرایط تکیه گاهی و نیروهای ایجادشده در عضو) در دماهای بالا همانند شرایط عادی و بدون تغییر فرض گردد.
- پاسخ حرارتی اعضای فولادی و مختلط را می توان با استفاده از معادله انتقال حرارت یک بعدی تعیین کرد. برای اعضای خمشی، دمای فولاد باید به بال پایینی اعمال گردد.
- برای دماهای کمتر از 200°C مقاومت موجود اعضا و اتصالات باید بدون در نظر گرفتن اثرات تغییرات دما تعیین شود.
پس از انجام تحلیل فوق، مقاومت های کششی، فشاری، خمشی و برشی اسمی عضو موردنظر در حضور حرارت باید به شرح زیر تعیین گردد:
الف) مقاومت کششی اسمی
مقاومت کششی اسمی عضو در دماهای بالا باید براساس الزامات بخش 3-2-1- و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 2-5-6-10-ب تعیین شود. فرض می شود که دما در تمام سطح عضو به صورت یکنواخت به میزان حداکثر رسیده است.
ب) مقاومت فشاری اسمی
مقاومت فشاری اسمی عضو در دماهای بالا باید براساس الزامات بخش 4-2-1- و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 2-5-6-10-ب و رابطه زیر تعیین شود:
تنش فشاری ناشی از کمانش خمشی در دماهای بالا از رابطه زیر به دست می آید:
\[ F_{cr}(T) = \begin{bmatrix} 0.42 F_{y}(T) \\ 0.42 F_{c}(T) \\ \end{bmatrix} \]
(14-6-10)
\( F_{y}(T) \) = تنش تسلیم مشخصه فولاد در دمای موردنظر
\( E(T) = F_e \) - تنش کمانشی الاستیک با استفاده از رابطه 4-3-2-10 و با فرض استفاده از \( E(T) \) در دمای موردنظر
ب) مقاومت خمشی اسمی
برای تیرهای فولادی دما را در تمام عمق مقطع می توان ثابت و برابر با دمای محاسبه شده برای بال پایین در نظر گرفت. مقاومت خمشی اسمی مقاطع با دو محور تقارن براساس حالت حدی کمانش جانبی- پیچشی، در دماهای بالا براساس الزامات بخش 5-2-10 و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 1-0 به شرح زیر تعیین می گردد:
\( L_b \leq L_T(T) \) (1)
\[ M_n(T) = C_b \left\{ M_r(T) + \left[ M_p(T) - M_r(T) \right] \left[ 1 - \frac{L_b}{L_T(T)} \right]^{C_x} \right\} \leq M_p(T) \]
(15-6-10)
\( L_b \geq L_T(T) \) (2)
\[ M_n(T) = F_{cr}(T) S_x \leq M_p(T) \]
(16-6-10)
که در آن:
\[ F_{cr}(T) = \frac{C_b \pi^2 E(T)}{\left( \frac{L_b}{H_s} \right)^2} \sqrt{1 + 0.078 \frac{J_c}{S_x h_o} \left( \frac{L_b}{H_s} \right)^2} \]
(17-6-10)
\[ L_T(T) = 1.95 H_s \frac{E(T)}{F_L(T)} \sqrt{\frac{J_c}{S_x h_o} + \sqrt{\frac{J_c}{S_x h_o}^2 + 6.76 \left( \frac{F_L(T)}{E(T)} \right)^2}} \]
(18-6-10)
\[ M_r(T) = F_L(T) S_x \]
(19-6-10)
\[ F_L(T) = F_y(K_p - 0.3K_y) \]
(20-6-10)
\[ M_p(T) = F_y(T) Z_x \]
(21-6-10)
\[ C_x = 0.6 + \frac{T}{250} \leq 3 \]
(23-6-10)
T دمای فولاد به علت قرار گرفتن در معرض آتش (درجه سلسیوس)
ت) مقاومت خمشی اسمی اعضای مختلط
در تیرهای مختلط فولادی، دما از بال پایین تا وسط ارتفاع جان مقطع به صورت ثابت در نظر گرفته شده و از آنجا با بال فوقانی به صورت خطی و به میزان حداکثر 25 درصد کاهش یابد. مقاومت خمشی اسمی اعضای مختلط در دماهای بالا با استفاده از روابط بخش 8-2-1-4 و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 9-5-3-پ-1-4 تعیین می گردد. همچنین مقاومت خمشی اسمی تیرهای مختلط فولادی در دماهای بالا را می توان از رابطه زیر نیز به دست آورد. T دمای بال پایینی عضو است.
\[ M_n(T) = r(T) M_n \]
(23-6-10)
\( M_n \) = مقاومت خمشی اسمی عضو مختلط در دمای محیط
\( r(T) \) = ضریب حفظ مقاومت براساس دمای بال پایینی عضو (T) مطابق جدول 10-پ-1-6
| دمای بال پایینی تیر (°C) | \( r(T) \) |
|---|---|
| 20 | 1 |
| 150 | 0.98 |
| 320 | 0.95 |
| 430 | 0.89 |
| 540 | 0.71 |
| 650 | 0.49 |
| 760 | 0.26 |
| 870 | 0.12 |
| 980 | 0.05 |
| 1100 | 0 |
ث) مقاومت برشی اسمی
مقاومت برشی اسمی عضو در دماهای بالا باید براساس الزامات بخش 6-2-10 و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 2-5-6-ب-3. تعیین شود. فرض می شود که دما در کل مقطع به صورت ثابت باشد.
ج) مقاومت اسمی عضو برای ترکیب نیروی محوری و لنگر خمشی
مقاومت اسمی اعضا برای ترکیب نیروی محوری و لنگر خمشی حول یک یا دو محور، با یا بدون لنگر پیچشی باید براساس الزامات بخش 7-2-10 و با مقاومت محوری و خمشی ارائه شده در بندهای (الف) تا (ت) این بخش تعیین شود. مقاومت پیچشی اسمی عضو باید براساس الزامات بخش 7-2-10 و با فرض مصالح با مشخصات ارائه شده در بخش 2-5-6-ب-3. تعیین شود. دما در کل مقطع به صورت ثابت در نظر گرفته می شود.