مقررات ملی مبحث نهم طرح و اجرای ساختمانهای بتن آرمه

مبحث نهم مقررات ملی ساختمان ایران با عنوان **طرح و اجرای ساختمان های بتن آرمه** به اصول طراحی، محاسبه و اجرای سازه های بتنی مسلح می پردازد. این مبحث شامل ضوابط مربوط به مقاومت مصالح، آرماتوربندی، قالب بندی، بتن ریزی و کنترل کیفیت است. رعایت دقیق آن باعث افزایش ایمنی، دوام و عملکرد سازه در برابر بارهای مختلف به ویژه زلزله می شود.

پیشگفتار

همه ساله در کشور بخش عمده ای از فعالیت اقتصادی و سرمایه های ملی به صنعت ساختمان تخصیص می یابد و ساختمان های ساخته شده از محل درآمدهای ملی و یا سرمایه شهروندان جزء سرمایه های کانن و پایدار کشور به حساب می آیند. منافع ملی ناشی از حفظ و افزایش بهره وری ساختمان ها و نیز حفظ جان و مال بهره برداران، وجود اصول و قواعدی برای برقراری نظم در این بخش را اجتناب ناپذیر می کند. تدوین مقررات ملی ساختمان در کشور از سال ۱۳۶۶ با وضع مقررات و ضوابطی ناظر به کارکرد فنی و مهندسی عناصر و اجرای ساختمان و با هدف تأمین ایمنی، بهداشت، بهره دهی مناسب و آسایش بهره برداران ساختمان ها و نیز صرفه جویی در مصرف انرژی توسط وزارت مسکن و شهرسازی وقت آغاز گردیده و تا به امروز به صورت دوره ای مورد بازنگری قرار گرفته است. مقررات ملی ساختمان به عنوان فراگیرترین ضوابط موجود در عرصه ساختمان، در کنار استانداردها و آئین نامه های ساختمانی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت ساختمان ها داشته و مقایسه کیفی ساختمان های ساخته شده طی سالیان اخیر با سال های قبل از وجود این مقررات، نمایانگر این مهم می باشد. اگرچه رعایت حداقل ها الزاماً کیفیت بهینه را در پی ندارد، بی تردید مسیر ارتقای کیفیت ساختمان از تأمین همین حداقل ها می گذرد. لیکن برای تحقق اجرای موفق مقررات ملی ساختمان و دستیابی به وضعیت مطلوب در ساخت و سازها، اقدامات تکمیلی جدی دیگری شامل: تدوین نظام کنترلی جامع و کارآمد، تلاش مضاعف برای آموزش و بازآموزی عوامل دخیل در ساخت و ساز، صیانت از حقوق شهروندی و افزایش سطح آگاهی بهره برداران از حقوق خود، بیمه ساختمان و انجام تحقیقات هدفمند با توجه به مقتضیات کشور ضروری است.

در پایان از کلیه صاحب نظران و همکارانی که در تدوین و بازنگری مقررات ملی ساختمان با دلسوزی تلاش می کنند، قدردانی نموده و از پیشگاه خداوند متعال برای این خدمتگزاران به مبین اسالمی و مردم عزیز، موفقیت و سربلندی آرزو می نمایم.

محمد اسالمی
وزیر راه و شهرسازی

 

هیأت تدوین کنندگان مبحث نهم

(بر اساس حروف الفبا)

عضو مهندس بهروز علماکاری میلانی رئیس
عضو شادروان مهندس مسعود غازی سلحشور عضو
عضو مهندس بونس قلیزاده طبار عضو
عضو دکتر بهروز گتمیری عضو
عضو مهندس عبدالرضا گلیاپگانی، نماینده شهرداری تهران عضو
عضو دکتر محمودرضا ماهری عضو
عضو دکتر بهروز محمدکاری عضو
عضو دکتر محمود محمودزاده عضو
عضو شادروان مهندس حشت آب منصف عضو
عضو دکتر سیدرسول میرقادری عضو
عضو مهندس نادر تجیمی عضو
عضو مهندس سیدرضا هاشمی عضو
عضو مهندس رحیم واطغلی عضو
عضو وابسته دکتر سعید تلربوردیلوی اصل عضو
عضو وابسته دکتر علی خیرالدین عضو
عضو وابسته دکتر کامیار کریمی ارائی عضو
با همکاری: دکتر عباسطی تسنیمی رئیس
  دکتر مسعود سلطانی محمدی عضو
  دکتر سعید بلاقری عضو

(الف) شورای تدوین مقررات ملی ساختمان

  • دکتر محمدتقی احمدی
  • مهندس محمدرضا انصاری
  • دکتر حمید باقری
  • دکتر سعید بختیاری
  • دکتر حمید بدیهی
  • دکتر ناصر بنیادی
  • مهندس محسن بهرام غفاری
  • دکتر محسن تهرانی زاده
  • مهندس سید محمدتقی راتفی
  • دکتر علی اکبر رمضانیاتیور
  • دکتر محمد شکرچی زاده
  • مهندس شاپور طاحونی
  • مهندس علی اصغر طاهری بهبهانی

(ب) اعضای کمیته تخصصی

  • دکتر علی اکبر رمضانیاتیور
  • دکتر مرتضی زاهدی
  • دکتر عبدالرضا سرودمقدم
  • دکتر محمد شکرچی زاده
  • مهندس علی اصغر طاهری بهبهانی
  • دکتر هرمز فامیلی
  • دکتر داوود مسئوفی زاده
  • دکتر بهنام مهریروز

(ب) دبیرخانه شورای تدوین مقررات ملی ساختمان

  • مهندس سهیل پاکروان
  • دکتر بهنام مهریروز
  • مهندس منصور نجفی مطبیعی

مقدمه ویرایش پنجم

با توجه به تجارب و تحقیقات روز افزار در کلیه علوم و فنون مهندسی، تغییرات پیوسته ای در تمام شاخه های فنی در حال رخداد میباشد. روش های طراحی و اجرائی سازه های بتن آرمه نیز از این تغییرات بی پاره نبوده و بازنگری در آئین نامه های موجود اجتناب ناپذیر است و این تغییرات باید هر چند سال یک بار و بصورت مستمر انجام گردند. در این مجموعه که پنجمین ویرایش مبحث نهم مقررات ملی ساختمان می باشد نیز میزان این تغییرات چشمگیر و قابل توجه می باشد.

پیروز نظرخواهی از پیش سازی در امر محاسبات و اجرای سازه های بتن آرمه، به صورت فرهنگی از پیش چاپ شده کنیم و نظرات شفاهی اظهار شده در سمینار یک روزه در سال 1394 و نظرخواهی از عموم مهندسی از طریق پایگاه اینترنتی طی سال های 1393 و 1394، از طرف کمینه تخصصی مبحث نهم جلسات متعددی تشکیل و محورهای اصلی تغییرات مورد نیاز در مبحث نهم مشخص گردیدند. بر این اساس ساختار این ویرایش، طراحی بر مبنای مقاومت تعیین گردید و مقرر شد ضوابط محاسباتی به گونه ای تنظیم گردند که استفاده از نرم افزارهای رایج و مورد استفاده در ایران به آسانی و بدون مشکل انجزام شود. علاوه بر آن تسهیلات لازم برای محاسبات ساختمان های میان مرتبه و بلندمرتبه و آشنایی پاروش های محاسباتی مورد نیاز مربوطه از قبیل تحلیل برای تعیین خزش و جمع شدگی در بتن آرمه فراهم گردند.

از ویرایش های قبلی این مبحث در مسائل اجرائی و جزئیات ابعاد مقطع و آزماتوربندی استفاده زیادی می شده است؛ لیکن به دلیل در دسترس نبودن نرم افزارهایی که دقیقاً بر اساس اصول مبحث باشند، استفاده شایسته و فراگیر از مبحث در امر محاسبات انجام گردیده و برخی مهندسی ناگزیر از سایر آئین نامه های بین المللی استفاده می کردند. در ویرایش موجود نواقص فوق برطرف شده و امکان استفاده از نرم افزارهای متداول فراهم گردیده است.

این ویرایش شامل 23 فصل و 6 پیوست می باشد. تقسیم بندی موضوعی مبحث شامل

مولد زیر است:

  • کلیات، مقررات، تعاریف: فصل های 2 و 1
  • مصالح، تکنولوژی، اجرا: فصل های 3 و 4 و 22 و پیوست های 1 و 4 و 3
  • سیستم ها، تحلیل سیستم ها: فصل های 5 و 6 و 7 و پیوست های 3 و 6 و 3
  • طراحی مقاطع و اعضاء: فصل های 17 تا 18 و 19 و 21 و 23 و 24

موارد خاص (شامل طراحی برای زلزله، آتش، مهارها به بتن، و ساختمان های کوتاه مرتبه و با اهمیت معمولی): به ترتیب در فصل های 20 و پیوست 2 و فصل 18 و پیوست 5

کمیته تخصصی میحث نهم امیدوار است با توجه به جامعیت و به روز بودن میحث، وسهولت کاربرد آن در نرم افزارهای متداول، طراحی سازه های بتن آرمه در ایران هرچه بیشتر استاندارد و یکنواخت گردیده و استفاده از بتن آرمه که یکی از مصالح ارزان و مناسب برای ساخت و ساز در ایران می باشد در سازه های کوتاه و بلند مرتبه افزایش یابد.

در پایان این کمیته از کلیه مهندسان، انجمن های مهندسی، سازمان های نظام مهندسی، دانشگالین گرامی در سراسر ایران که نظارت تخصصی خود را در ارتباط با پیش نویس های این میحث ارسال نموده اند تشکر و قدردانی نموده و امیدوار است که در هماهنگی و با ادامه مشارکت فعال نامبردگان، راهنمای جامع طراحی سازه های بتن آرمه که مبتنی بر اصول بیان شده در این میحث باشد تهیه و در اختیار عموم قرار گیرد. بدیهی است از هرگونه پیشنهاد و انتقادی که در متن موجود ممکن است وجود داشته باشد استقبال نموده و از آن ها جهت انجام اصالحات در ویرایش های آینده استفاده خواهد شد.

کمیته تخصصی میحث نهم مقررات ملی ساختمان

فهرست مطالب

1. کلیات

  • 1-9 فصل
  • 1-1-9 گستره
  • 2-1-9 مطالب عمومی
  • 3-1-9 هدف
  • 4-1-9 دامنه ی کاربرد
  • 5-1-9 روش طراحی
  • 6-1-9 پارگذاری ها و ترکیب های آنها
  • 7-1-9 سیستم واحد اندازه گیری
  • 8-1-9 مقام قانونی مسئول
  • 9-1-9 مهندس طراح و مهندس ناظر
  • 10-1-9 مدارک و مستندات ساخت
  • 11-1-9 روش ها و سیستم های خاص طراحی و اجرائی...
  • 12-1-9 مدارک مورد استفاده

فصل 2-9 علائم و تعاریف

  • 1-2-9 گستره
  • 2-2-9 علائم اختصاری
  • 3-2-9 تعاریف و اصطلاحات

فصل 3-9 مشخصات مکانیکی بتن

  • 1-2-9 گستره

بتن معمولی و بتن سبک 2-3-9

𝑓𝐶 مقاومت فشاری مشخصه بتن، 3-3-9

رده بندی بتن 4-3-9

𝑓𝑟 مدول گسیختگی بتن، 5-3-9

𝐸𝐶 مدول االستیسیته بتن، 6-3-9

𝑉𝑐 ضریب پواسون بتن، 7-3-9

ضریب انبساط حرارتی بتن 8-3-9

جمع شدگی و خزش بتن 9-3-9

فصل4-9 مشخصات آرماتورها

  • گستره 1-4-9
  • رده بندی آرماتورها 2-4-9
  • طبقه بندی آرماتورها با توجه به روش ساخت 3-4-9
  • طبقه بندی آرماتورها از نظر شکل پذیری 4-4-9
  • ویژگی های کششی آرماتورها 5-4-9
  • ویژگی های خم پذیری 6-4-9
  • ویژگی های جوش پذیری 7-4-9
  • مشخصات مورد نیاز آرماتورها در طراحی 8-4-9
  • دوام آرماتورها 9-4-9
  • اقالم جانقاری شده در بتن 10-4-9
  • گل مینع سردار آرماتور برشی – 11-4-9

فصل5-9 الزامات سیستم های سازه ای

  • گستره 1-5-9
  • کلیات 2-5-9

مقاومت محوری با مقاومت توام خمشی و محوری 3-8-9

مقاومت برشی یک طرفه 4-8-9

مقاومت برشی دوطرفه 5-8-9

مقاومت پیچشی 6-8-9

مقاومت اتکایی 7-8-9

مقاومت برش اصطکاکی 8-8-9

دال های یک طرفه 9-9فصل

  • گستره 1-9-9
  • کلیات 2-9-9
  • ضوابط کلی طراحی 3-9-9
  • مقاومت مورد نیاز 4-9-9
  • مقاومت طراحی 5-9-9
  • آرماتورگذاری 6-9-9
  • جزئیات آرماتورگذاری 7-9-9
  • های یک طرفه درجا ریز آرماتورهای یک پارچگی سازه ای در دال8-9-9

دال های دو طرفه 10-9فصل

  • گستره 1-10-9
  • تعاریف ویژه 2-10-9
  • کلیات 3-10-9
  • مصالح 4-10-9
  • انصال به دیگر اعضاء 5-10-9
  • ضوابط کلی طراحی دال ها 6-10-9
  • آرماتورگذاری در دال ها 7-10-9
  •  سیستم های تیرچه دو طرفه 8-10-9
  •  روش "طراحی مستقیم" 9-10-9
  •  روش طراحی "قاب معادل" 10-10-9
  •  روش "طراحی پلاستیک" 11-10-9

تیرها 11-9 فصل

  •  گستره 1-11-9
  •  کلیات 2-11-9
  •  مقاومت مورد نیاز 3-11-9
  •  مقاومت طراحی 4-11-9
  •  محدودیت های آرماتورگذاری 5-11-9
  •  جزئیات آرماتورگذاری 6-11-9
  •  سیستم تیرچه یک طرفه 7-11-9
  •  تیرهای عمیق 8-11-9

ستون ها 12-9 فصل

  •  گستره 1-12-9
  •  کلیات و محدودیت ها 2-12-9
  •  مقاومت مورد نیاز 3-12-9
  •  مقاومت طراحی 4-12-9
  •  محدودیت های آرماتور 5-12-9
  •  جزئیات آرماتورگذاری 6-12-9

دیوارها 13-9 فصل

  •  گستره 1-13-9
  • کلیات ۲-۱۳-۹
  •  حداقل ضخامت دیوار ۲-۱۳-۹
  •  تالش های طراحی ۴-۱۳-۹
  •  مقاومت طراحی ۵-۱۳-۹
  •  محدودیت های مقادیر آرماتورها ۶-۱۳-۹
  •  جزئیات آرماتورگذاری ۷-۱۳-۹
  •  روش جایگزین برای تحلیل خارج از صفحه دیوارهای لاغر ۸-۱۳-۹

فصل ۱۴-۹ دیافراگم ها

  •  گستره ۱-۱۴-۹
  •  نیروهای طراحی دیافراگم ۲-۱۴-۹
  • حداقل ضخامت دیافراگم ۲-۱۴-۹
  •  مقاومت مورد نیاز ۴-۱۴-۹
  •  مقاومت طراحی ۵-۱۴-۹
  •  محدودیت های آرماتورگذاری ۶-۱۴-۹

فصل ۱۵-۹ شالوده های بتن آرمه

  •  گستره و تعاریف ۱-۱۵-۹
  • کلیات ۲-۱۵-۹
  •  شالوده های سطحی ۲-۱۵-۹
  •  شالوده های عمیق ۴-۱۵-۹

فصل ۱۶-۹ ناحیه اتصال تیر به ستون و دال به ستون

  •  گستره ۱-۱۶-۹
  •  کلیات ۲-۱۶-۹
  •  جزئیات میلگردگذاری ناحیه اتصال ۲۰۱۶-۹
  •  الزامات مقاومتی ناحیه اتصال تیر به ستون ۴-۱۶-۹
  •  انتقال نیروی محوری ستون از طریق سیستم کف ۵-۱۶-۹

اتصالات اعضای سازه ای به یکدیگر ۱۷-۹ فصل

  •  گستره ۱۰۱۷-۹
  •  اتصالات به شالوده ها ۲۰۱۷-۹
  •  انتقال برش افقی در اعضای خمشی مرکب بتنی ۲۰۱۷-۹
  •  تشیمن ها ۴-۱۷-۹
  •  اتصالات اعضای پیش ساخته ۵-۱۷-۹

مهار به بتن ۱۸-۹ فصل

  •  گستره ۱۰۱۸-۹
  •  کلیات ۲۰۱۸-۹
  •  الزامات کلی طراحی ۳-۱۸-۹
  •  الزامات طراحی برای بارهای کششی ۴-۱۸-۹
  •  الزامات طراحی برای بارهای برشی ۵-۱۸-۹
  •  اندرکنش نیروهای کششی و برشی ۶-۱۸-۹
  •  الزامات فاصله ی مهارها از یکدیگر، فاصله از لبهها و حداقل ضخامت ۷-۱۸-۹
  •  برای جلوگیری از وقوع گسیختگی دونیم شدگی بتن ۸-۱۸-۹
  • الزامات لرزه ای ۹-۱۸-۹
  •  نصب و بازرسی مهارها ۱۰-۱۸-۹
  •  قطعات الحاقی با زبانه برشی ۱۰-۱۸-۹
  •  مراجع مورد استفاده و مورد تایید ۱۱۰۱۸-۹

فصل 19-9 الزامات بهره برداری

  •  گستره 1-19-9
  •  تغییر مکان یا خیز 2-19-9
  •  توزیع آزماتور خمشی و کنترل عرض ترک 3-19-9
  •  آزماتور حرارتی و جمع شدگی 4-19-9
  •  ارتعاش (ارزش) 5-19-9

فصل 20-9 ضوابط ویژه برای طراحی در برابر زلزله

  •  گستره 1-20-9
  •  کلیات 2-20-9
  •  قاب های با شکل پذیری کم (معمولی) 3-20-9
  •  دیوارهای سازه ای با شکل پذیری کم (معمولی) 4-20-9
  •  قاب های با شکل پذیری متوسط 5-20-9
  •  قاب های با شکل پذیری زیاد (ویژه) 6-20-9
  •  دیوارهای سازه ای با شکل پذیری زیاد (ویژه) 7-20-9
  •  دیافراگم ها و خریاها (شکل پذیری متوسط و زیاد) 8-20-9
  •  شالوده ها 9-20-9
  •  اعضایی از سازه که جزئی از سیستم مقاوم در برابر زلزله منظور نمی شوند 10-20-9

فصل 21-9 جزئیات آزماتورگذاری

  •  گستره 1-21-9
  •  فاصله های حداقل و قالب ها 2-21-9
  •  طول گیرایی 3-21-9
  •  وصله ی میلگردها 4-21-9
  •  گروه میلگردها 5-21-9
  •  آرماتورهای عرضی ۶-۲1-۹

مدارک طرح، الزامات ساخت و نظارت ۲۲-۹ فصل

  •  گستره 1-۲۲-۹
  •  مبانی طراحی ۲-۲۲-۹
  •  اطالعات طراحی اعضای سازه ۲-۲۲-۹
  •  الزامات اجرایی مصالح و مخلوط بتن ۴-۲۲-۹
  •  تولید، بتن ریزی و عمل آوری بتن ۵-۲۲-۹
  •  آرماتورها و الزامات ساخت ۶-۲۲-۹
  •  مهارها در بتن ۷-۲۲-۹
  •  اقالم جای گذاری شده ۸-۲۲-۹
  •  الزامات برای قطعات بتنی پیش ساخته ۹-۲۲-۹
  •  قالب بندی ۱۰-۲۲-۹
  •  ارزیابی و پذیرش بتن 111-۲۲-۹
  •  ارزیابی و پذیرش آرماتورها 12-۲۲-۹
  •  نظارت 13-۲۲-۹

 ارزیابی مقاومت سازه های موجود ۲۳-۹ فصل

  •  گستره 1-۲۲-۹
  •  کلیات ۲-۲۲-۹
  •  ارزیابی مقاومت به روش تحلیلی ۳-۲۲-۹
  •  ارزیابی مقاومت به روش آزمایش بارگذاری ۴-۲۲-۹
  •  روش آزمایش بارگذاری تدریجی ۵-۲۲-۹
  •  روش آزمایش بارگذاری چرخه ای ۶-۲۲-۹

دوام بتن و آرماتور 1-پیوست۹

1-1ب-9 گستره

2-1ب-9 الزامات بتن آرمه در معرض یون های کلرید

3-1ب-9 الزامات بتن آرمه در خوردگی ناشی از کرینانه شدن

4-1ب-9 الزامات دوام بتن برای حمله سولفاتی

5-1ب-9 الزامات دوام بتن برای شرایط مجاورت با آب دریا

6-1ب-9 الزامات دوام بتن در معرض چرخه های یچزدن و آب شدن

7-1ب-9 الزامات دوام بتن برای کنترل واکنش قلیایی- سنگدانه

8-1ب-9 الزامات دوام بتن برای سایش و فرسایش

9-1ب-9 الزامات دوام بتن در مقابل آتش

10-1ب-9 دوام آرماتورها

11-1ب-9 تخمین زمان آغاز خوردگی آرماتور در اجزای سازه های بتن آرمه

پیوست 2-ب-9 طراحی در برابر آتش سوزی

  • 1-2ب-9 گستره
  • 2-2ب-9 تعاریف
  • 3-2ب-9 ضوابط طراحی
  • 4-2ب-9 مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در دال ها
  • 5-2ب-9 مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در تیرها
  • 6-2ب-9 مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در ستون ها
  • 7-2ب-9 مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در دیوارها
  • 8-2ب-9 اضافه کردن زمان مقاومت در برابر آتش با استفاده از مصالح اضافی...

پیوست 3-ب-9 روش خریابی (روش بست و بند)

  • 1-3ب-9 گستره
  • 2-3ب-9 تعاریف
  •  کلیات ۳-۳-۹
  •  اعضاء فشاری (بست ها) ۴-۳-۹
  •  اعضاء کششی (بندها) ۵-۳-۹
  •  گره ها ۶-۳-۹
  •  گره های خم میلگرد ۷-۳-۹
  •  طرح مقاوم در برابر زلزله با استفاده از روش بست و بند ۸-۳-۹
  •  گام های محاسباتی و مدل سازی بست و بند ۹-۳-۹
  •  کنترل ترک ۱۰-۳-۹

پیوست ۹-۳-۹ - جمع شدگی و خزش بتن

  •  گستره ۱-۴-۹
  •  کلیات ۲-۴-۹
  •  اثرات جمع شدگی بتن ۳-۴-۹
  •  اثرات خزش بتن ۴-۴-۹

پیوست ۹-۳-۹ - روش ضرائب لنگر خمشی در دال ها

  •  گستره ۱-۵-۹
  •  روش طراحی ۲-۵-۹
  •  ضخامت دال ۳-۵-۹
  •  تالش برشی در تیر و دال ۴-۵-۹
  •  لنگرهای خمشی در تیرها ۵-۵-۹

پیوست ۹-۳-۹ - روش طراحی ساده ساختمان های بتنی

  •  کلیات و دامنه کاربردها ۱۰۶-۹
  •  طراحی اجزاء سیستم قاب خمشی ۲۰۶-۹

طراحی نیرها، ستون ها، نیرچه ها و شالوده ها 3-6-ب

 واژه نامه انگلیسی به فارسی

 

1-9 کلیات

1-1-9 گستره

این فصل به شرح مختصر اصولی اختصاص دارد که مبحث ۹ بر اساس آن ها تنظیم شده است. عناوین این اصول به صورت زیر هستند:

  • الف- مطالب عمومی
  • ب- هدف
  • پ- دامنه ی کاربرد
  • ت- روش طراحی
  • ث- بارگذاری ها و ترکیب های آن ها
  • ج- سیستم واحد اندازه گیری
  • ج- مقام قانونی مسئول
  • ج- مهندس طراح و مهندس ناظر
  • خ- مدارک و مستندات ساخت
  • د- روش ها و سیستم های خاص طراحی و اجرایی، و یا مصالح ساختمانی متفاوت
  • د- مدارک مورد استفاده

2-1-9 مطالب عمومی

این مبحث قسمتی از مباحث ۲۲ گانه از مقررات ملی ساختمانی ایران است و باید در 1-2-1-9

1-9 کلینت

هماهنگی با سایر مباحث مقررات ملی به کار برده شود.

در این مبحث حداقل الزامات برای مصالح، طراحی، اجراء و ارزیابی مقاومتی اجزای بتن آرمه در سیستم های سازه ای که طبق ضوابط مباحث 22 گانه از مقررات ملی ساختمان ایران و خصوصاً مباحث 6 و 7 (آخرین ویرایش)، ارائه می گردد.

در طراحی قطعات و سازه هایی که در محدوده ی کاربرد این مبحث قرار دارند، باید فقط از ضوابط فصل های مختلف این مبحث استفاده گردد؛ و اختلاط ضوابط طراحی این مبحث با سایر آیین نامه های ملی و یا بین المللی، هر چند معتبر، مجاز نمی باشد.

3-1-9 هدف

هدف این مبحث ارائه ی ضوابط و مقرراتی است که با رعایت آن ها، میزان حداقلی از مقاومت، پایداری، بهره برداری، پایایی و انسجام در سازه ساختمان های بتنی موضوع این مبحث مطابق تعاریف زیر، تأمین شده؛ و سلامت و ایمنی استفاده کنندگان از این سازه ها حفظ شود.

  • مقاومت: منظور از مقاومت آن است که سازه ها و یا اعضای آن ها در طول عمر سازه، بارهای وارده را به خوبی تحمل کنند، آسیب قابل ملاحظه متحمل نشوند، و قطعات شکسته نشوند.
  • پایداری: منظور از پایداری آن است که حالت تعادل بین بارهای وارده به سازه، در جزء و یا کل، تحت تأثیر تغییر شکل های ایجاد شده در آن دچار اختلال نشده، و پیکره ی اصلی سازه و قطعات آن حفظ گردیده و سازه و یا اعضای آن دچار فرو ریزش نشوند.
  • بهره برداری: منظور از بهره برداری آن است که سازه عملکرد مورد انتظار خود را در طول عمر سازه حفظ کند؛ و افزایش تغییر شکل ها و یا باز شدگی ترک ها، و نیز ارتعاشات بیش از حد سازه یا اعضای آن، مشکلی برای استفاده کنندگان ایجاد نکنند. به علاوه آتش سوزی آسیب قابل ملاحظه به سازه وارد ننماید.
  • دوام با پایایی: منظور از دوام با پایایی آن است که اجزای بتن و فولاد و ترکیب آن ها چنان در نظر گرفته شوند که با شرایط محیط و بهره برداری سازگاری کافی داشته باشند، و شرایط موجود محیطی و یون های در دسترس، موجب فرسودگی، پیری زودرس و یا انهدام آنها نشوند.
  • انسجام یا یک پارچگی: منظور از انسجام یا یک پارچگی آن است که اعضای سازه و اتصالات آن ها به یک دیگر چنان تنظیم شوند که یک یا چند مسیر مناسب برای عبور بارهای وارده به سمت شالوده فراهم شده، و هم بستگی کل سازه تأمین شده باشد.

۴-۱-۹ دامنه کاربرد

۱-۴-۱-۹

ضوابط و مقررات این مبحث شامل اصول کلی طراحی و اجرائی سازه های بتن آرمه می باشند؛ ولی کاربرد مشخص آنها در ساختمان های متعارفی است که با بتن معمولی یا با بتن سبک ساخته می شوند. در سازه های بتن آرمه در این مبحث، مقاومت مشخصه ی بتن بین ۲۰ تا ۵۰ مگاپاسکال، و مقاومت تسلیم فولاد بین ۲۲۰ تا ۵۵ مگاپاسکال خواهد بود. حد فوقانی مقاومت مشخصه بتن را در مواردی که الزامات بند ۳-۳-۳-۹ رعایت شوند، می توان تا ۷۰ مگاپاسکال افزایش داد.

۲-۴-۱-۹

ضوابط و مقررات این مبحث تا جایی که کاربرد داشته باشند در مورد سازه های خاص، از جمله موارد زیر، رعایت می شوند. بدیهی است که برای سازه های خاص، ضوابط و مقررات ویژه ای لازم هستند که در این مبحث ذکر نشده اند و باید از ضوابط سایر آیین نامه های ملی استفاده گردد.

  • الف- سازه های بتنی ساده و کم آرماتور
  • ب- سازه های بتنی پیش تنیده
  • پ- سازه های بتنی پیش ساخته
  • ت- سازه های بتنی با سنگ دانه های سبک و سنگین
  • ث- سازه های بتنی ساخته شده با بتن متخلخل یا بتن اسفنجی
  • ج- سازه های بتنی با الیاف
  • ج- سازه های بتنی که در معرض دمای زیاد قرار می گیرند
  • ج- سقف های پوسته ای و ورق های تا شده
  • خ- سازه های مقاوم در برابر انفجار

3-4-1-9

در سازه ها و یا اعضای بتنی غیر مرکب درجا ریز با قالب های درجای ماندگار، می توان از ضوابط طراحی این مبحث استفاده نمود. در صورت استفاده از عرشه های فولادی غیر مرکب درجای ماندگار که به عنوان قالب استفاده می شوند، می توان دال بتنی را به تنهایی برای کل بارهای وارده، و یا در صورتی که عرشه برای وزن بتن تازه طراحی شده است، برای کل بارهای وارده منهای وزن بتن و عرشه محاسبه نمود.

4-4-1-9

سازه های بتنی مرکب ساخته شده از بتن و نیم های فولادی یا عرشه های مرکب فولادی، در محدوده ی سازه های فولادی محسوب شده و در مبحث دهم مقررات ملی ساختمان به آن ها پرداخته می شود.

5-4-1-9

شمع ها و ستون پایه هایی که در داخل خاک قرار دارند، فقط در موارد زیر در دامنه ی کاربرد این مبحث قرار می گیرند:

  • الف- در قسمت هایی از اعضای پی های عمیق که در هوا، آب، و یا خاک بست غیر مقاوم جهت تأمین مهار جانبی آن ها در برابر کمانش واقع شده اند.
  • ب- در اعضایی از پی های عمیق که بار سازه هایی را تحمل می کنند که در مقابل زلزله با شکل پذیری متوسط و یا زیاد طراحی شده اند.
  • پ- در اعضای پی های عمیق که طراحی آن ها بر اساس روش مقاومت انجام شده است.

5-1-9 روش طراحی

1-5-1-9

روش طراحی در این مبحث «روش طرح مقاومت» است. در این روش قطعات سازه در وضعیت نهایی باربری خود در نظر گرفته شده و ظرفیت باربری آن ها برای هر تالش خاص تعیین می گردد. در تعیین این ظرفیت رفتار غیر خطی بتن و فولاد در نظر گرفته می شود. ظرفیت باربری قطعه در هر مقطع باید به اندازه ای باشد که رابطه ی زیر برای هر تالش تأمین شده باشد.

\[S_n \geq U\]

(1-1-9)

در این رابطه: \( S_n \) مقاومت اسمی مقطع، \( U \) تالش ضریب دار وارد به مقطع و \( \phi \) ضریب کاهش مقاومت است که بر اساس رفتار عضو در برابر تالش وارده تعیین می شود.

6-1-9 بارگذاری ها و ترکیب های آنها

1-6-1-9

در این مبحث برای بارگذاری سازه، ترکیب های بارهای مختلف در طراحی و نیز ضریب های بار از ضوابط و الزامات مبحث ششم مقررات ملی ساختمان استفاده می شود. اعمال هر گونه تغییری که در ضوابط و الزامات مبحث ششم مقررات ملی ساختمان داده شود در این مبحث لازم اجرا است. خلاصه ای از این ضوابط در فصل 7-9 برای سهولت دسترسی، آورده شده است.

7-1-9 سیستم واحد اندازه گیری

1-7-1-9

در این مبحث واحدهای اندازه گیری، سیستم بین المللی SI بوده و غالباً از متر، ثانیه، کیلوگرم جرم، و نیوتن استفاده می شود. واحدهایی که در این مبحث مورد استفاده قرار گرفته اند، عبارتند از:

  • طول: متر، میلی متر
  • زمان: ثانیه
  • جرم: کیلوگرم
  • وزن: نیوتن
  • تنش و فشار: نیوتن بر متر مربع (پاسکال)، و یا نیوتن بر میلی متر مربع (مگاپاسکال).

8-1-9 مقام قانونی مسئول

1-8-1-9

مقام قانونی مسئول مطابق ضوابط مبحث دوم مقررات ملی ساختمان تعریف می شود.

9-1-9 مهندس طراح و مهندس ناظر

1-9-1-9

مهندس طراح به شخصیت حقیقی یا حقوقی اطلاق می شود که مسئولیت طراحی سازه را عهده دار بوده و دارای صلاحیت یا رتبه بندی از وزارت راه و شهرسازی می باشد. شرح وظایف و حدود اختیارات مهندس طراح مطابق ضوابط مبحث دوم ساختمان تعیین می شود.

2-9-1-9

مهندس ناظر به شخصیت حقیقی یا حقوقی اطلاق می شود که مسئولیت نظارت بر اجرای سازه را عهده دار بوده، و دارای صلاحیت یا رتبه بندی از طرف وزارت راه و شهرسازی می باشد. شرح وظایف و حدود اختیارات مهندس ناظر مطابق ضوابط مبحث دوم مقررات ملی ساختمان تعیین می شود.

10-1-9 مدارک و مستندات ساخت

1-10-1-9

مهندس طراح و مهندس ناظر باید کلیه ی اطلاعات ذکر شده در فصل ۲۲-۹ مدارک ساخت و بازرسی و نظارت و یا سایر اطلاعات اضافی مطلوب در فصول این مبحث را که از طرف مقام قانونی مسئول مورد نیاز هستند، تهیه و ارائه دهد.

2-10-1-9

در صورت الزام مقام قانونی مسئول، محاسبات مربوط به آنالیز و طراحی سازه به همراه اطلاعات ورودی و خروجی برنامه های کامپیوتری و فرضیات محاسباتی، باید به مدارک ساخت ضمیمه شوند.

11-1-9 روش ها و سیستم های خاص طراحی و اجرایی، یا مصالح ساختمانی متفاوت

1-11-1-9

در صورت نیاز به استفاده از روش ها و سیستم های خاص طراحی و با مصالح ساختمانی متفاوت با آن چه در این مبحث ارائه شده است، ولی در دامنه ی کاربرد آن قرار دارند، ارائه دهندگان این سیستم ها، روش ها، و یا مصالح باید نسبت به اخذ گواهینامه فنی از مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهربستاری اقدام نمایند.

12-1-9 مدارک مورد استفاده

1-12-1-9

استفاده از مدارک زیر برای طراحان و مجریان توصیه می شود. در صورت وجود هرگونه عدم انطباق بین مطالب این مدارک و ضوابط این مبحث، باید از ضوابط این مبحث استفاده شود.

  1. مقررات ملی ساختمانی ایران - مباحث 22 گانه - آخرین ویرایش ها؛
  2. استانداردهای ملی ایران - مباحث مربوط به بتن و اجزای آن در جدیدترین ویرایش موجود؛
  3. آیین نامه ی بتن ایران (آبا)؛
  4. ضوابط انجمن آمریکایی مصالح و آزمایش ها (ASTM) ACI Manual of Concrete Practice (مجموعه ی 6 جلدی آیین نامه های انجمن بتن آمریکا)
  5. آیین نامه ی بتن آمریکا ACI 318-19 و یا ویرایش های جدیدتر آن؛
  6. آیین نامه های اروپایی بتن CEB-FIP Model Code و Euro Code 2 – Parts 1,2,3 2010
  7. آیین نامه ی بتن کانادا A23.3-2014
  8. آیین نامه ی بتن استرالیا AS 3600-2009
  9. آیین نامه ی بتن نیوزیلند NZS 3101-2006

علامت و تعاریف 2-9

گستره 1-2-9

در این فصل علامت اختصاری و تعاریف اصطلاحات استفاده شده در این مبحث تعریف می شوند.

علامت اختصاری 2-2-9

واحد تعریف علامت
میلی متر عمق بلوک مستطیلی تنش معادل \( a \)
میلی متر دهانه ی برش، برابر با فاصله ی مرکز بار متمرکز تا بر تکیه گاه در اعضای پیوسته یا طره ای، یا تا مرکز تکیه گاه در اعضای با تکیه گاه ساده \( a_v \)
میلی متر مربع سطح مقطع یک میلگرد یا سیم \( A_b \)
میلی متر مربع مساحت صفحه ی متصل به عضو فشاری در تماس با بتن یا گروت \( A_{brg} \)
میلی متر مربع مساحت حالت انکابی سرگل صح، میل مهار یا میلگرد آجدار سر دار \( A_c \)
میلی متر مربع سطح مقطع بتن که در برابر انتقال برش مقاومت می کند \( A_{cf} \)
میلی متر مربع بزرگ ترین سطح مقطع ناخالص دو نوار متعامد دال-تیر در محل یک ستون، در دال های دو طرفه \( A_{ch} \)
میلی متر مربع سطح مقطع هسته ی عضو که تا بر بیرونی آرماتور عرضی اندازه گیری می شود \( A_{core} \)
میلی متر مربع سطح مقطع عضو محصور به محیط خارجی آن \( A_{cp} \)
میلی متر مربع سطح مقطع در یک انتهای بست در روش خرپایی (مدل بست و بند) که عمود بر محور بست منظور می شود \( A_{cs} \)
میلی متر مربع مساحت قسمتی از مقطع که بین وجه کششی خمشی و مرکز سطح مقطع ناخالص قرار دارد \( A_{ct} \)
میلی متر مربع سطح مقطع ناخالص بین احاطه شده در ضخامت جان و طول مقطع در راستای نیروی برشی در دیوارها، و سطح مقطع ناخالص بین در دیافراگم ها. سطح ناخالص، مساحت کل مقطع تعریف شده منها ی مساحت بازشوها در آن است \( A_{cv} \)
میلی متر مربع سطح مقطع بین در یک دیوار پایه (جزء دیوار)، قطعه ی دیواری افقی یا تیر همبند در دیوارهای همبسته که در مقابل برش مقاومت می کند \( A_{cw} \)
میلی متر مربع مساحت تکیه گاهی موثر در ناحیه ی برشی \( A_{efs} \)
میلی متر مربع سطح مقطع آرماتور کششی در نشیمن ها که برای تحمل فشار میل گرد مرجع به کار برده می شود \( A_f \)
میلی متر مربع سطح مقطع ناخالص یک عضو بتنی، در یک مقطع مجوف میل گرد مرجع فضای خالی منظور نمی شود \( A_g \)
میلی متر مربع سطح مقطع کل آرماتور برشی موازی با آرماتور کششی اصلی در میل گرد مرجع نشیمن ها \( A_h \)
میلی متر مربع مجموع سطوح میلگردهای قلاب دار و یا سر دار که در مقطع میل گرد مرجع بحرانی به مقاومت تسلیم می رسند \( A_{hs} \)
میلی متر مربع سطح مقطع مؤثر برشی در یک ناحیه ی اتصال در صفحه ای میل گرد مرجع موازی با صفحه ی آن دسته از آرماتورهای تیر که باعث ایجاد برش در ناحیه ی اتصال می شوند \( A_j \)
میلی متر مربع مساحت کل آرماتور طولی مقاوم در برابر پیچش \( A_t \)
میلی متر مربع حداقل مساحت آرماتور طولی مقاوم در برابر پیچش \( A_{tmin} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور در یک نشیمن که در برابر نیروی کششی ضریب دار \( N_{uc} \) مقاومت می کند \( A_n \)
میلی متر مربع مساحت یک وجه از ناحیه ای گره ای با یک مقطع از ناحیه ای گره ای \( A_{nz} \)
میلی متر مربع سطح تأثیر تصویر شده ی یک مهار چسبی منفرد یا گروه ی از مهارهای چسبی برای محاسبه ی مقاومت پیوستگی در کشش \( A_{Na} \)
میلی متر مربع سطح تأثیر تصویر شده ی یک مهار چسبی منفرد برای محاسبه ی مقاومت پیوستگی در کشش در صورتی که با فاصله از لبه با فاصله ی بین مهارها محدود نشده باشد \( A_{Nao} \)
میلی متر مربع سطح شکست تصویر شده ی بتن از یک مهار منفرد یا گروه مهارها برای محاسبه ی مقاومت در کشش \( A_{Nc} \)
میلی متر مربع سطح شکست تصویر شده ی بتن از یک مهار منفرد برای محاسبه ی مقاومت در کشش در صورتی که با فاصله از لبه با فاصله ی بین مهارها محدود نشده باشد \( A_{Nco} \)
میلی متر مربع مساحت ناخالص محدود به مسیر جریان برش ناشی از پیچش \( A_{oh} \)
میلی متر مربع سطح محدود به محورهای بیرونی ترین آرماتور عرضی بسته ی پیچشی \( A_o \)
میلی متر مربع مساحت کل اشغال شده توسط داکت ها و غلاف ها \( A_{pcp} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور طولی کششی \( A_s \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور طولی فشاری \( A'_s \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور کششی اصلی در یک نشیمن \( A_{sc} \)
میلی متر مربع سطح مقطع مؤثر مهار در کشش \( A_{se,N} \)
میلی متر مربع سطح مقطع مؤثر مهار در برش \( A_{se,V} \)
میلی متر مربع سطح مقطع کل آرماتور عرضی، شامل سنجاقی ها، در فاصله ی \( S \) از یک دیگر و عمود بر ضلع \( b_c \) از مقطع عضو \( A_{sh} \)
میلی متر مربع مساحت کل آرماتور سطحی در فاصله ی \( s_i \) در لایه ی \( i \) أم متقاطع با بست با آرماتوری با زاویه ی \( \alpha_i \) نسبت به محور بست \( A_{si} \)
میلی متر مربع مساحت کل آرماتور طولی شامل میلگرها و نیم های فولادی \( A_{st} \)
میلی متر مربع مساحت یک ساق خاموت بسته، دورگیر و یا تنگ مقاوم در برابر پیچش در فاصله ی S \( A_t \)
میلی متر مربع مجموع سطوح تنگ ها با خاموش هایی که میلگردهای قلاب دار را محصور می کنند \( A_{th} \)
میلی متر مربع سطح مقطع کل آرماتورهای عرضی در فاصله ی S که صفحه ی محتمل ترک خوردگی آرماتورهایی را که مهار می شوند، قطع می کند \( A_{tr} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور در یک بند \( A_{ts} \)
میلی متر مربع مجموع سطوح تنگ ها با خاموش هایی که به عنوان تنگ های میل گرد مرجع موازی برای میلگردهای سر دار عمل می کنند \( A_{tt} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور برشی در فاصله ی S \( A_v \)
میلی متر مربع مساحت کل هر گروه از آرماتورهای قطری، در یک تیر خرپایی با آرماتور گذاری قطری \( A_{vd} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور برش-اصطکاک \( A_{vf} \)
میلی متر مربع مساحت آرماتور برشی-موازی آرماتور کششی-خمشی در فاصله ی S \( A_{vh} \)
میلی متر مربع حداقل مساحت آرماتور برشی در فاصله ی S \( A_{v.min} \)
میلی متر مربع سطح شکست تصویر شده ی بتن در یک مهار یا گروه مهارها برای محاسبه ی مقاومت در برش \( A_{vc} \)
میلی متر مربع سطح شکست تصویر شده ی بتن در یک مهار برای محاسبه ی مقاومت در برش در صورتی که با تأثیرات لبه، فاصله یا ضخامت عمود محدود نشده باشد \( A_{vco} \)
میلی متر مربع سطح بارگذاری شده در محاسبه ی مقاومت اتکایی، مقاومت بست یا مقاومت گره \( A_1 \)
میلی متر مربع مساحت قاعده ی هرمی کامل، هرم و یا مخروط ناقص، که کلا در درون تکیه گاه قرار گرفته و سطح بالایی آن \( A_1 \) بوده و سطوح جانبی آن دارای شیب یک به دوی قائم به افقی می باشند \( A_2 \)
میلی متر عرض وجه فشاری عضو \( b \)
میلی متر بعد هسته ی مرکزی مقطع عضو که در محاسبه ی مساحت \( A_s \) به کار می رود. این عرض تا بر خارجی آرماتور عرضی اندازه گیری می شود \( b_c \)
میلی متر عرض مؤثر بال \( b_e \)
میلی متر محیط مقطع بحرانی برای برش دو طرفه در دال ها و شالوده ها \( b_o \)
میلی متر عرض یک بست \( b_s \)
میلی متر عرض ناحیه برشی \( b_v \)
میلی متر عرض مؤثر دال \( b_w \)
میلی متر عرض قسمتی از سطح مقطع که خاموت های بسته ی مقاوم در برابر پیچش را در بر می گیرد \( b_{wd} \)
میلی متر عرض مقطع در سطح تماسی که برای محاسبه ی برش افقی در نظر گرفته می شود \( b_f \)
میلی متر عرض جان با قطر مقطع دایره ای \( b_w \)
میلی متر بعد مقطع بحرانی \( b_0 \) در راستای دهانه ای که در آن لنگرها تعیین می شوند \( b_1 \)
میلی متر بعد مقطع بحرانی \( b_1 \) در راستای عمود بر \( b_2 \) \( b_2 \)
نیوتن مقاومت انکابی اسمی \( B_n \)
نیوتن بار انکابی ضریب دار \( B_u \)
میلی متر فاصله ی دورترین تار فشاری تا محور خنثی \( c \)
میلی متر فاصله ی بحرانی مورد نیاز یک مهار کاشتنی در کشش از لبه جهت ایجاد مقاومت بتن که با شکست بتن یا بیرون کشیدن مهار در بتن ترک نخورده بدون آرماتور اضافی جهت کنترل ترک خوردگی، کنترل می شود \( C_{a,cr,N} \)
میلی متر حداکثر فاصله از مرکز میلگرد مهار تا لبه ی بتن \( C_{a,max} \)
میلی متر حداقل فاصله از مرکز میلگرد مهار تا لبه ی بتن \( C_{a,min} \)
میلی متر فاصله ی مرکز میلگردی مهار تا لبه ی بتن در یک راستا. اگر برش به مهار وارد می شود، \( C_{a1} \) در راستای اعمال برش است. اگر کشش به مهار وارد می شود، \( C_{a1} \) حداقل فاصله از لبه است. اگر مهارها در معرض برش در مقاطع نازک با ضخامت محدود قرار می گیرند، مطابق تعریف بند 4-6-8-1 است \( C_{a1} \)
میلی متر فاصله از مرکز میلگردی مهار تا لبه ی بتن در راستای عمود بر \( C_{a1} \) \( C_{a2} \)
میلی متر مقدار کم تر از: (الف) فاصله ی مرکز میلگرد یا سیم تا نزدیک ترین سطح بتن، و (ب) نصف فاصله ی مرکز تا مرکز میلگردها یا سیم هایی که مهار می شوند \( C_c \)
میلی متر پوشش خالص بتنی آرماتور \( C_c \)
میلی متر فاصله ی تصویر شده از مرکز میلگردی مهار در یک سمت مهار که برای تامین کل مقاومت پیوستگی یک مهار چسبی لازم است \( C_{Na} \)
میلی متر فاصله ی خط مرکزی نزدیک ترین ردیف مهارهای کششی به ناحیه برشی تا خط مرکزی ناحیه برشی، که در راستای برش اندازه گیری می شود \( C_{st} \)
میلی متر فاصله ی وجه داخلی ستون از لبه ی دال در راستای \( C_t \) ولی حداکثر برابر با \( C_t \) \( C_t \)
میلی متر بعد ستون مستطیلی یا معادل مستطیلی، سر ستون با دستک در راستای دهانه ای که در آن لنگرها تعیین می شوند \( C_1 \)
میلی متر بعد ستون مستطیلی یا معادل مستطیلی، سر ستون با دستک اندازه گیری شده در راستای عمود بر \( C_1 \) \( C_2 \)
- ضریب ثابت مقطع جهت تعیین مشخصات پیچشی دال و تیر \( C \)
- ضریب ارتباط دهنده ی نمودار لنگر واقعی به نمودار لنگر یکنواخت معادل \( C_m \)
میلی متر فاصله ی دورترین تار فشاری بتن از مرکز ثقل آرماتور کششی طولی \( d \)
میلی متر فاصله ی دورترین تار فشاری بتن از مرکز ثقل آرماتور فشاری طولی \( d' \)
میلی متر قطر خارجی مهار یا قطر میلگرد گل منبع سر دار، پیچ سر دار یا میخ قلاب دار \( d_a \)
میلی متر در صورت استفاده از مهار بزرگ تر از اندازه ی مورد نیاز \( d'_a \)
میلی متر حداکثر اندازه ی اسمی سنگ دانه های درشت \( d_{agg} \)
میلی متر قطر اسمی میلگرد یا سیم \( d_b \)
میلی متر قطر شمع در بستر شالوده \( d_{pile} \)
- بار مرده ی بهره برداری با اثرات ناشی از آن، بدون ضریب \( D \)
- بار اضافه شده ی مرده و با اثرات ناشی از آن در حد بهره برداری \( D_s \)
- بار مرده ناشی از وزن عضو یا اثرات ناشی از آن در حد بهره برداری \( D_w \)
میلی متر فاصله ی سطح داخلی میلگرد پیچ I شکل یا L شکل تا نوک خارجی پیچ J شکل یا L شکل \( e_h \)
میلی متر فاصله ی بین برآیند بار کششی وارد بر گروه مهار تحت کشش و خط مرکزی گروه مهار در کشش که همیشه مثبت است \( e'_N \)
میلی متر فاصله ی بین برآیند بار برشی وارد بر گروه مهار تحت برش در یک راستا و خط مرکزی گروه مهار در برش در همان راستا که همیشه مثبت است \( e'_V \)
- تاثیر نیروهای افقی یا قائم ناشی از زلزله \( E \)
مگاپاسکال مدول الاستیسیته ی بتن \( E_c \)
مگاپاسکال مدول الاستیسیته ی بتن تیر \( E_{cb} \)
مگاپاسکال مدول الاستیسیته ی بتن دال \( E_{cs} \)
نیوتن میلی متر مربع سختی خمشی عضو \( EI \)
نیوتن میلی متر مربع سختی خمشی مؤثر \( (EI)_{eff} \)
مگاپاسکال مدول الاستیسیته ی فولاد \( E_s \)
مگاپاسکال مدول الاستیسیته ی آرماتور پیش تنیدگی \( E_p \)
مگاپاسکال مقاومت فشاری مشخصه ی بتن \( f_c' \)
مگاپاسکال مقاومت فشاری مشخصه ی بتن در سن 28 روز \( f_c' \)
مگاپاسکال مقاومت کششی بتن \( f_{ct} \)
مگاپاسکال مقاومت کششی مشخصه ی بتن \( f_{ctk} \)
مگاپاسکال مقاومت گسیختگی بتن در خمش \( f_r \)
مگاپاسکال مقاومت تسلیم مشخصه ی فولاد \( f_y \)
مگاپاسکال مقاومت تسلیم مشخصه ی آرماتور فشاری \( f_y' \)
مگاپاسکال مقاومت تسلیم مشخصه ی آرماتور برشی \( f_{yt} \)
مگاپاسکال مقاومت تسلیم مشخصه ی آرماتور عرضی \( f_{yv} \)
مگاپاسکال مقاومت نهایی مشخصه ی فولاد \( f_u \)
مگاپاسکال مقاومت نهایی مشخصه ی آرماتور پیش تنیدگی \( f_{pu} \)
مگاپاسکال مقاومت تسلیم مشخصه ی آرماتور پیش تنیدگی \( f_{py} \)
میلی متر ارتفاع مقطع \( h \)
میلی متر ضخامت دال \( h \)
میلی متر ارتفاع طبقه در طبقه ی X \( h_x \)
میلی متر ارتفاع مهار نشده ی جانبی دیوار یا دیوار پایه (جزء دیوار) در دورترین بار فشار، معادل با برای اعضای فشار \( h_u \)
میلی متر عمق مؤثر کلاهک برشی \( h_v \)
میلی متر ارتفاع کل دیوار از پایه آن تا بالا یا ارتفاع آزاد قطعه ی دیواری یا دیوار پایه ی مورد نظر \( h_w \)
میلی متر عمق مؤثر جای گذاری شده ی ناحیه ی برشی \( h_{ef} \)
میلی متر عمق جای گذاری شده ی ناحیه ی برشی \( h_{ef} \)
میلی متر ارتفاع کل دیوار در بالای مقطع بحرانی برای برش و بارهای محوری \( h_{wcs} \)
میلی متر حداکثر فاصله ی مرکز به مرکز میلگردهای پیرامون ستون یا المان مرزی دیوار که به گوشه ی خاموت ها، دورگیرها و سنجاقی ها تکیه کرده اند \( h_1 \)
نیوتن بار بهره برداری ناشی از فشار جانبی خاک، فشار آب زیر زمینی و یا فشار مصالح توده شده \( H \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مقطع حول محور ثقل \( I \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مقطع ناخالص تیر حول محور ثقل \( I_g \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مقطع ترک خورده تبدیلیافته به بتن \( I_{cr} \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مؤثر برای محاسبه ی تغییر شکل \( I_e \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مؤثر عضو در وسط دهانه \( I_{e,m} \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مؤثر عضو در بر تکیه گاه سمت چپ \( I_{e1} \)
میلی متر⁴ ممان اینرسی مؤثر عضو در بر تکیه گاه سمت راست \( I_{e2} \)
میلی متر طول گیرایی کششی میلگرد آجدار سر دار، اندازه گیری شده از وجه انکایی سر میلگرد تا محل مقطع بحرانی \( l_{dt} \)
میلی متر طول باربر مهار در برش \( l_c \)
میلی متر طول مستقیم ادامه داده شده در انتهای قلاب استاندارد \( l_{ext} \)
میلی متر طول دهانه ی آزاد، اندازه گیری شده از روی تکیه گاه ها \( l_n \)
میلی متر طولی از عضو، اندازه گیری شده از وجه اتصال، که در آن باید فولاد گذاری عرضی ویژه فراهم شود \( l_o \)
میلی متر طول وصله ی بوسیله فشار \( l_{sc} \)
میلی متر طول وصله ی پوششی کششی \( l_{st} \)
میلی متر طول دهانه ی عمود در آزمایش بارگذاری این طول در دال های دو طرفه طول دهانه ی ضلع کوچک تر است. طول دهانه کوچک ترین دو مقدار: (الف) فاصله ی محور تا محور تکیه گاه ها و (ب) فاصله ی آزاد بین تکیه گاه ها به اضافه ی ضخامت عضو، \( h \) است. در اعضای طره ای این طول دو برابر فاصله ی بر تکیه گاه با انتهای طره است \( l_t \)
میلی متر طول مهار نشده ی ستون یا دیوار \( l_u \)
میلی متر طول بازوی کلاهک برشی از مرکز بار متمرکز با عکس العمل تکیه گاهی \( l_v \)
میلی متر طول کل دیوار با طول قطعه ی دیواری یا دیوار پایه در راستای نیروی برشی \( l_w \)
میلی متر طول دهانه در راستایی که لنگرها تعیین می شود، اندازه گیری شده از مرکز تا مرکز تکیه گاه ها \( l_1 \)
میلی متر طول دهانه در راستای عمود بر \( l_1 \) اندازه گیری شده از مرکز تا مرکز تکیه گاه ها \( l_2 \)
نیوتن بار زنده بهره برداری با اثرات ناشی از آن، بدون ضریب \( L \)
نیوتن بار زنده ی بهره برداری با اثرات ناشی از آن، بدون ضریب \( L_r \)
نیوتن میلی متر حداکثر لنگر ناشی از بارهای بهره برداری که در محاسبه ی تغییر شکل منظور می شود \( M_a \)
نیوتن میلی متر لنگر ضریب دار تشدید شده برای در نظر گرفتن آثار ناشی از لاغری در عضو فشاری \( M_c \)
نیوتن میلی متر لنگر ترک خوردگی \( M_{cr} \)
نیوتن میلی متر لنگر خمشی ناشی از بارهای خارجی که موجب ترک خوردگی می شود \( M_{cre} \)
نیوتن میلی متر حداکثر لنگر ضریب دار در مقطع عضو ناشی از بارهای خارجی \( M_{max} \)
نیوتن میلی متر مقاومت خمشی اسمی مقطع \( M_n \)
نیوتن میلی متر مقاومت خمشی اسمی تیر شامل دال در کشش، که به گره متصل شده است \( M_{nb} \)
نیوتن میلی متر مقاومت خمشی اسمی یک ستون در یک گره ی قاب، محاسبه شده با یک نیروی محوری ضریب دار، که با راستای نیروهای جانبی در نظر گرفته شده همساز بوده و کم ترین مقاومت خمشی را نتیجه دهد \( M_{nc} \)
نیوتن میلی متر لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار \( M_{ns} \)
نیوتن میلی متر مقاومت خمشی پلاستیک مورد نیاز در مقطع کلاهک برشی \( M_{pr} \)
نیوتن میلی متر مقاومت خمشی محتمل عضو، با یا بدون بار محوری، در بر گره اتصال که با فرض تنش کششی در میلگردهای طولی حداقل برابر با 1.25 و ضریب کاهش مقاومت \(\phi\) برابر با 1.0 محاسبه می شود \( M_{sa} \)
نیوتن میلی متر حداکثر لنگر در دیوار ناشی از بارهای بهره برداری بدون در نظر گرفتن تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه، در انتهایی که \( M_2 \) می کند. این لنگر با تحلیل الاستیک مرتبه ی اول سازه محاسبه می شود \( M_1 \)
نیوتن میلی متر حداکثر لنگر در دیوار ناشی از بارهای بهره برداری با در نظر گرفتن تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه، در انتهایی که \( M_2 \) می کند. این لنگر با تحلیل الاستیک مرتبه ی اول سازه محاسبه می شود \( M_2 \)
نیوتن میلی متر لنگر ضریب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد نمی کنند، در انتهایی که \( M_2 \) می کند. این لنگر با تحلیل الاستیک مرتبه ی اول سازه محاسبه می شود \( M_{1s} \)
نیوتن میلی متر لنگر ضریب دار عضو فشاری ناشی از بارهایی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد می کنند، در انتهایی که \( M_2 \) می کند. این لنگر با تحلیل الاستیک مرتبه ی اول سازه محاسبه می شود \( M_{2s} \)
- تعداد اقلامی مثل میلگردها، سیم ها و مهارها \( n \)
- تعداد میلگردهای طولی در پیرامون هسته ی ستون یا دورگیری های چند شاخه که به گوشه ی دورگیر یا خاموت های عرضی تکیه دارند. یک گروه میلگرد به عنوان یک میلگرد منفرد محسوب می شود \( n_1 \)
- تعداد طبقات بالای مقطع بحرانی \( n_s \)
نیوتن مقاومت اسمی پیوستگی در کشش در یک مهار منفرد چسبی \( N_{ba} \)
نیوتن مقاومت اسمی پیوستگی در کشش در یک گروه مهارهای چسبی \( N_{cb} \)
نیوتن مقاومت مبنای شکست بتن در کشش در یک مهار منفرد در بتن ترک خورده \( N_{cp} \)
نیوتن مقاومت مبنای پیوستگی در کشش یک مهار منفرد چسبی \( N_n \)
نیوتن مقاومت اسمی شکست بتن در کشش در یک مهار منفرد \( N_p \)
نیوتن مقاومت استخراج بتن در کشش در یک گروه مهار \( N_{pg} \)
نیوتن مقاومت مبنای اهرمی بتن در یک مهار منفرد \( N_{pn} \)
نیوتن مقاومت اسمی بیرون کشیدگی در یک مهار منفرد در کشش در بتن ترک خورده \( N_{pno} \)
نیوتن مقاومت اسمی یک مهار منفرد یا یک مهار در گروه مهارها در نیروی کشش، که در آن مقاومت فولاد حاکم است \( N_{sa} \)
نیوتن مقاومت یکپارچگی سطح جاری در یک مهار منفرد \( N_{sb} \)
نیوتن مقاومت یکپارچگی سطح جاری در یک گروه مهار \( N_{sbg} \)
نیوتن نیروی محوری ضریب دار عمود بر مقطع که هم زمان با \( V_u \) یا \( T_u \) بر آن وارد می شود. \( N_u \) در اعضای فشاری مثبت، و در اعضای کششی منفی در نظر گرفته می شود \( N_u \)
نیوتن نیروی ضریب دار کششی وارد بر مهار یا یک مهار از گروه مهار \( N_{ua} \)
نیوتن نیروی ضریب دار کششی کل وارد بر گروه مهار \( N_{ua.g} \)
نیوتن نیروی ضریب دار کششی وارد بر یک مهار یا بیش ترین تنش در گروه مهار \( N_{ua.t} \)
نیوتن بار کششی دائمی ضریب دار \( N_{ua.s} \)
نیوتن نیروی ضریب دار کششی وارد بر یک اتصال اتکایی که هم زمان و عمود بر \( V_u \) وارد می شود. این نیرو برای کشش مثبت در نظر گرفته می شود \( N_{uc} \)
نیوتن حداکثر نیروی کششی که می توان در مسیر باری که از یک اتصال اتکایی می گذرد، وارد داد، این بار باید در ضریب بار مربوط به بار زنده در ترکیب بارها ضرب شود \( N_{uc.max} \)
میلی متر محیط خارجی سطح مقطع بتن \( P_{cp} \)
میلی متر محیط خط مرکزی بیرونی ترین آرماتورهای عرضی بسته ی پیچشی \( P_h \)
نیوتن حداکثر مقاومت فشاری مجاز یک عضو شالوده ی عمیق \( P_a \)
نیوتن بار بحرانی کمانش \( P_c \)
نیوتن مقاومت فشاری محوری اسمی عضو \( P_n \)
نیوتن حداکثر مقاومت فشاری محوری اسمی عضو \( P_{n.max} \)
نیوتن مقاومت کششی محوری اسمی عضو \( P_{nt} \)
نیوتن حداکثر مقاومت کششی محوری اسمی عضو \( P_{nt.max} \)
نیوتن مقاومت محوری اسمی عضو، بدون برون محوری \( P_0 \)
نیوتن بار محوری بدون ضریب در طراحی، در مقطع وسط ارتفاع عضو شامل آثار وزن \( P_s \)
نیوتن نیروی محوری ضریب دار این نیرو برای فشار مثبت، و برای کشش منفی در نظر گرفته می شود \( P_u \)
نیوتن میلی متر لنگر ثانویه ناشی از تغییر شکل جانبی \( P\Delta \)
نیوتن بر متر مربع بار ضریب دار در واحد سطح \( q_u \)
نیوتن بر متر مربع بار مرده ضریب دار در واحد سطح \( q_{Du} \)
نیوتن بر متر مربع بار زنده ضریب دار در واحد سطح \( q_{Lu} \)
- شاخص پیوستاری برای یک طبقه \( Q \)
میلی متر شعاص ژیراسیون مقطع \( r \)
میلی متر شعاع خم در سمت داخلی میلگرد \( r_b \)
- اثر تجمعی بار باران در شرایط بهره برداری \( R \)
میلی متر فاصله ی مرکز به مرکز میلگردهای طولی یا عرضی و مهارها \( s \)
میلی متر فاصله ی مرکز به مرکز میلگردها در راستای i در مجاورت سطح عضو \( s_i \)
میلی متر فاصله ی مرکز به مرکز میلگردهای عرضی در طول \( l_o \) \( s_o \)
مگاپاسکال انحراف معیار نمونه \( s_s \)
میلی متر فاصله ی آزاد بین جان های مجاور \( s_w \)
میلی متر فاصله ی مرکز به مرکز آرماتورهای طولی برشی یا پیچشی \( s_z \)
- اثر بار برف در شرایط بهره برداری \( S \)
نیوتن میلی متر لنگر، برش یا نیروی محوری در اتصال، متناظر با ایجاد مقاومت \( S_e \)
نیوتن میلی متر مقاومت اسمی مقطع \( S_n \)
نیوتن نیروی کششی اسمی در یک مهار \( T_n \)
نیوتن میلی متر مقاومت پیچشی اسمی \( T_n \)
نیوتن میلی متر لنگر پیچشی ضریب دار \( T_u \)
نیوتن نیروی کششی ضریب دار \( T_u \)
نیوتن نیروی کششی اسمی در مهار \( T_a \)
نیوتن نیروی کششی ضریب دار در مهار \( T_u \)
نیوتن تالش ضریب دار \( U \)
مگاپاسکال تنش برشی اسمی بتن \( v_c \)
مگاپاسکال تنش برشی اسمی که با آرماتور تامین شده است \( v_s \)
مگاپاسکال حداکثر تنش برشی دو طرفه ی ضریب دار که در پیرامون یک مقطع بحرانی محاسبه می شود \( v_u \)
مگاپاسکال تنش برشی دوطرفه ضریب دار وارد بر مقطع بحرانی دال ناشی از بارهای ثقلی، بدون اثر انتقال لنگر \( v_{ug} \)
مگاپاسکال تنش برشی ضریب دار بر مقطع بحرانی دال در عملکرد دو طرفه ناشی از ترکیب بارگذاری بحرانی، بدون انتقال لنگر خمشی \( v_{uv} \)
نیوتن مقاومت مبنای شکست مخروطی بتن در برش یک مهار منفرد در بتن ترک خورده \( V_b \)
نیوتن مقاومت اسمی کلید برشی در جهت برش \( V_{brg,st} \)
نیوتن مقاومت برشی اسمی که با بتن ایجاد شده است \( V_c \)
نیوتن مقاومت شکست مخروطی اسمی بتن در برش، در یک مهار منفرد \( V_{cb} \)
نیوتن مقاومت شکست مخروطی اسمی بتن در برش، در یک گروه مهار \( V_{cbg} \)
نیوتن مقاومت خود شدگی اسمی در برش در قطعه ی الحاقی با کلید برشی \( V_{cb.st} \)
نیوتن مقاومت برشی اسمی بتن، در مواردی که ترک خوردگی قطری از ترکیب برش و لنگر نتیجه می شود \( V_{ci} \)
نیوتن مقاومت اهرمی اسمی بتن در یک مهار منفرد \( V_{cp} \)
نیوتن مقاومت اهرمی اسمی بتن در یک گروه مهار \( V_{cpg} \)
نیوتن مقاومت برشی اسمی بتن، در مواردی که ترک خوردگی قطری از تنش کششی اصلی زیاد در جان نتیجه می شود \( V_{cw} \)
نیوتن نیروی برشی در مقطع، ناشی از ترکیب بار مرده ی بدون ضریب \( V_d \)
نیوتن نیروی برشی طراحی، ناشی از ترکیب بارها و آثار زلزله مطابق فصل بیستم \( V_e \)
نیوتن نیروی برشی ضریب دار در مقطع، ناشی از بارهای خارجی که بر عضو وارد می شود \( V_u \)
نیوتن حداکثر برش ضریب دار در یک طبقه ناشی از بارهای جانبی که تغییر مکان جانبی قابل ملاحظه ایجاد می کنند \( V_{us} \)
نیوتن مقاومت برشی اسمی \( V_n \)
نیوتن مقاومت برشی اسمی که با آرماتور تامین شده است \( V_s \)
نیوتن مقاومت اسمی فولاد در یک مهار منفرد در برش \( V_{sa} \)
میلی متر بعد کوچک تر در مقطع مربع مستطیل \( x \)
میلی متر بعد بزرگ تر در مقطع مربع مستطیل \( y \)
میلی متر فاصله محور ثقل مقطع ناخالص، بدون منظور کردن میلگردها، از وجه کششی \( y_t \)
درجه زاویه معرف راستای آرماتور \( \alpha \)
- ضریب معرف سهم نسبی مقاومت بتن در مقاومت برشی اسمی دیوار \( \alpha_c \)
- نسبت سختی خمشی مقطع تیر به سختی خمشی عرضی از دال که به خطوط مرکزی دال های مجاور در هر طرف تیر، در صورت وجود، محدود می شود \( \alpha_f \)
- مقدار متوسط \( \alpha_f \) برای تمام تیرهای اطراف یک دال \( \alpha_{fm} \)
- مقدار \( \alpha_f \) در جهت \( l_1 \) \( \alpha_{f1} \)
- مقدار \( \alpha_f \) در جهت \( l_2 \) \( \alpha_{f2} \)
درجه زاویه بین محور بست و میلگردهای لایه iام آرماتورهای متقاطع با آن بست \( \alpha_i \)
- ضریب استفاده شده برای تعیین \( V_c \) در دالها و شالوده ها \( \beta \)
درجه حداقل زاویه ی راستای آرماتورهای توزیع شده در یک جهت با یک بست \( \beta_s \)
درجه زاویه راستای آرماتورهای متعامد با \( \alpha_1 \) در یک بست \( \beta_1 \)
- نسبت سختی خمشی بازوی کلاهک برشی به سختی خمشی مقطع دال مرکب \( \beta_t \)
- نسبت ابعاد بزرگ به کوچک: دهانه های آزاد در دال های دو طرفه، ابعاد مقطع ستون، سطح وارد شدن بار متمرکز یا عکس العمل، و یا ابعاد یک پی \( \beta_1 \)
- نسبت مساحت آرماتور قطع شده به کل مساحت آرماتور کششی در مقطع \( \beta_b \)
- ضریب ابعاد محصور شدگی برای بست ها و گره ها در مدل خرپایی (مدل بست و بند) \( \beta_n \)
- نسبت استفاده شده در محاسبه ی کاهش سختی ستون زیر اثر بارهای محوری دائمی \( \beta_{dns} \)
- نسبت حداکثر برش ضریب دار ناشی از بارهای دائمی در یک طبقه به حداکثر برش ضریب دار در آن طبقه، در یک ترکیب بار \( \beta_1 \)
- ضریب استفاده شده جهت محاسبه ی اثر مهارت بندها بر مقاومت مؤثر فشاری ناحیه ی گره ای \( \beta_s \)
- ضریب استفاده شده جهت محاسبه ی اثر ترک خوردگی و آرماتور محصور کننده در مقاومت مؤثر فشاری بتن در یک بست \( \beta_c \)
- نسبت سختی پیچشی مقطع تیر به سختی خمشی دال بر واحد معادل طول دهانه مرکز تا مرکز تیر \( \beta_t \)
- ضریب تعیین نسبت عمق بلوک مستطیلی تنش فشاری معادل به عمق محور خنثی در مقطع \( \beta_1 \)
- ضریب استفاده شده جهت تعیین نسبی از \( M_{sc} \) در اتصال دال به ستون که با خمش دال منتقل می شود \( \gamma_f \)
- ضریب استفاده شده جهت تعیین بخشی از آرماتور که باید در نوار مرکزی شالوده قرار داده شود \( \gamma_s \)
- ضریب استفاده شده جهت تعیین بخشی از \( M_{sc} \) در اتصال دال به ستون که با برون محوری برش منتقل می شود \( \gamma_v \)
- ضریب استفاده شده جهت تشدید لنگر، در تعیین آثار ناشی از انحنا بین دو انتهای عضو فشاری \( \gamma_f \)
- ضریب تشدید لنگر در قاب های مهار نشده در برابر حرکت جانبی، برای تعیین تغییر مکان جانبی نسبی ناشی از بارهای قائم و جانبی \( \delta_s \)
میلی متر تغییر شکل خارج از صفحه در وسط ارتفاع دیوار، متناظر با لنگر \( M_{cr} \) ترک خوردگی \( \Delta_{cr} \)
میلی متر تغییر مکان استاتیکی اضافی در مرکز سقف \( \Delta_{1s} \)
میلی متر تغییر شکل خارج از صفحه در وسط ارتفاع دیوار، متناظر با مقاومت خمشی اسمی \( M_n \) \( \Delta_n \)
میلی متر تغییر مکان جانبی نسبی طبقه ناشی از \( V_{us} \) \( \Delta_o \)
میلی متر حداکثر تغییر شکل در آزمایش بارگذاری اول که 24 ساعت بعد از اعمال کامل بار آزمون اندازه گیری می شود \( \Delta_1 \)
میلی متر حداکثر تغییر شکل در آزمایش بارگذاری دوم که 24 ساعت بعد از اعمال کامل بار آزمون اندازه گیری می شود. این تغییر شکل نسبت به موقعیت سازه در شروع بارگذاری دوم اندازه گیری می گردد \( \Delta_2 \)
- کرنش خالص کششی در آخرین ردیف آرماتور کششی طولی در مقاومت اسمی، بدون کرنش ناشی از وارفتگی، جمع شدگی و دما \( \varepsilon_t \)
- کرنش خالص کششی در آخرین ردیف آرماتور کششی طولی برابر با \( \frac{f_y}{E_s} \) \( \varepsilon_y \)
درجه زاویه بین محور بست، قطری فشاری و یا میدان فشار با وتر کششی عضو \( \theta \)
- ضریب تصحیح جهت انعکاس مشخصات مکانیکی کاهش یافته ی بتن سبک نسبت به بتن معمولی، در مقاومت فشاری یکسان \( \lambda \)
- ضریب تصحیح جهت انعکاس مشخصات مکانیکی کاهش یافته ی بتن سبک در کاربردهای مشخص از مهارت بتن \( \lambda_a \)
- ضریب استفاده شده جهت تعیین تغییر شکل اضافی ناشی از بارهای دراز مدت \( \lambda_\Delta \)
- ضریبی که برای اصلاح مقاومت برشی برای اثر عمق عضو به کار می رود. این ضریب معمولاً "ضریب اثر ابعاد" نامیده می شود \( \lambda_s \)
- ضریب اصطکاک \( \mu \)
- ضریب وابسته به زمان برای بارهای دائمی \( \lambda \)
- نسبت \( \frac{A_s}{bd} \) \( \rho \)
- نسبت \( \frac{A'_s}{bd} \) \( \rho' \)
- نسبت \( \frac{A_t}{b_w d} \) \( \rho_t \)
- نسبت مساحت آرماتور طولی قائم توزیع شده در دیوارها به سطح مقطع ناخالص بتن عمود بر آن ها \( \rho_l \)
- نسبت حجم آرماتور دورپیچ به حجم بتن محصور شده در هسته. حجم بتن محصور شده از بیرون تا بیرون دورپیچ محاسبه می شود \( \rho_s \)
- نسبت مساحت آرماتور عرضی افقی توزیع شده، به سطح مقطع ناخالص بتن عمود بر آن ها \( \rho_t \)
- نسبت مساحت آرماتور بد با آرماتور عرضی به مساحت سطح تماس \( \rho_v \)
- نسبت \( \frac{A_s}{b_w d} \) \( \rho_w \)
- ضریب کاهش مقاومت \( \phi \)
مگاپاسکال مقاومت پیوستگی مشخصه ی مهار چسبی در بتن ترک خورده \( \tau_{cr} \)
مگاپاسکال مقاومت پیوستگی مشخصه ی مهار چسبی در بتن ترک نخورده \( \tau_{uncr} \)
- ضریب اتکایی ناحیه ای برشی که برای اصلاح مقاومت اتکایی آن با توجه به اثر بار محوری، به کار می رود \( \psi_{brg} \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی بر اساس مقاومت بتن \( \psi_c \)
- ضریب ترک خوردگی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، با توجه به اثر ترک ها، به کار می رود \( \psi_{c,N} \)
- ضریب ترک خوردگی بیرون کشیدگی که برای اصلاح مقاومت بیرون کشیدگی مهارها، با توجه به اثر ترک ها، به کار می رود \( \psi_{c,P} \)
- ضریب ترک خوردگی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، با توجه به اثر ترک ها و نیز وجود یا عدم وجود آرماتور تکمیلی، به کار می رود \( \psi_{c,V} \)
- ضریب مقاومت کششی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبی در بتن ترک نخورده، بدون وجود آرماتور تکمیلی، به کار می رود \( \psi_{cp,N} \)
- ضریب مقاومت کششی پیوستگی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبنده در بتن ترک نخورده، بدون وجود آرماتور تکمیلی، برای در نظر گرفتن تنش های کششی ناشی از کاهش به کار می رود \( \psi_{cp,Na} \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی برای نوع لایه ی پوششی آرماتور \( \psi_e \)
- ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می رود \( \psi_{ec,N} \)
- ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبی، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می رود \( \psi_{ec,Na} \)
- ضریب برون محوری شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، با توجه به برون محوری بارهای وارده، به کار می رود \( \psi_{ec,V} \)
- ضریب اثر لبه ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارها، با توجه به نزدیکی آن ها به لبه ی عضو، به کار می رود \( \psi_{ed,N} \)
- ضریب اثر لبه ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت کششی مهارهای چسبی، با توجه به نزدیکی آن ها به لبه ی عضو، به کار می رود \( \psi_{ed,Na} \)
- ضریب اثر لبه ی شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارها، با توجه به نزدیکی آن ها به لبه ی عضو، به کار می رود \( \psi_{ed,V} \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی با توجه به رده ی آرماتور \( \psi_g \)
- ضریب ضخامت شکست مخروطی بتن که برای اصلاح مقاومت برشی مهارهای واقع در اعضای بتنی با \( h < 1.5 C_{a1} \) به کار می رود \( \psi_{h,V} \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی با توجه به پوشش جانبی و محصور شدگی \( \psi_p \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی میلگرد سر دار، با توجه به آرماتور تنگ موازی \( \psi_r \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی، با توجه به آرماتور محصور کننده \( \psi_s \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی، با توجه به قطر آرماتور \( \psi_t \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی در کشش، با توجه به موقعیت ریختن بتن \( \psi_w \)
- ضریب اصلاح طول گیرایی برای سیم های آجدار جوشی در کشش \( \psi_{ws} \)
- ضریب تشدید "اضافه مقاومت" در سیستم های مقاوم در برابر زلزله. این ضریب در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، در بخش مربوط به بارگذاری زلزله، تعیین شده است \( \Omega_o \)
- ضریب "اضافه مقاومت" برابر با نسبت \( \frac{M_{pr}}{M_u} \) در مقطع بحرانی دیوار \( \Omega_v \)
- ضریب تشدید برش دینامیکی \( \omega \)

تعاریف اصطلاحات 3-2-9

اصطلاح فارسی اصطلاح انگلیسی تعریف اصطلاح
آرماتور reinforcement, deformed میلگرد یا مسلح کننده های فولادی جای گذاری شده در بتن که با مشخصات فصل 4 تطابق داشته باشند
آرماتور آجدار reinforcement, deformed آرماتور با سطحی شکل داده شده ی غیر صاف
آرماتور انتظار reinforcement, dowel آرماتوری که برای اتصال دو قطعه از یک عضو و یا یک عضو به شالوده در بتن جای گذاری می شود. این آرماتور باید بتواند از عهده ی انتقال بارها در اتصال برآید
آرماتور تکمیلی reinforcement, supplementary آرماتوری که جهت جلوگیری از پتانسیل شکست بتن عمل می کند، ولی در انتقال بار طراحی از مهار به عضو سازه ای شرکت ندارد
آرماتور دورپیچ spiral reinforcement آرماتوری که به طور پیوسته به شکل یک مارپیچ استوانه ای به دور آرماتورهای طولی پیچیده شده باشد
آرماتور دورگیر hoop reinforcement تنگ بسته یا تنگ دورپیچ شده به طور پیوسته، که از یک یا چند میلگرد ساخته شده و هر کدام در دو انتها قلاب های استاندارد دارند. آرماتور دورگیر نباید از میلگردهای آجدار سر دار ساخته شود
آرماتور ساده reinforcement, plain آرماتور با سطحی صاف
آرماتور سیمی reinforcement, welded wire شبکه ی میلگردهای ساده یا آجدار جوش شده که به صورت صفحه ساخته می شوند
آرماتور طولی longitudinal reinforcement آرماتوری که در جهت طولی تیر و ستون یا در امتداد ابعاد صفحه ی دال و دیوار جای گذاری می شود. این آرماتور معمولاً برای تحمل نیروهای محوری، خمشی و ناشی از پیچش به کار می رود
آرماتور عرضی transverse reinforcement آرماتوری که در جهت عمود یا مایل نسبت به آرماتور طولی جای گذاری می شود. این آرماتور معمولاً برای تحمل برش و پیچش به کار می رود
آرماتور مهار reinforcement, anchor آرماتور مورد استفاده جهت انتقال بار طراحی از مهارها به عضو سازه ای
اتصال connection ناحیه ای از سازه که در آن دو عضو یا بیش تر به هم وصل می شوند. این اصطلاح در مورد اعضای پیش ساخته نیز به کار می رود
اتصال شکل پذیر connection, ductile اتصال بین یک یا چند عضو بتنی ساخته که در اثر جا به جایی های ناشی از بار زلزله به حد تسلیم می رسد
اتصال قوی connection, strong اتصال بین یک یا چند عضو پیش ساخته که در اثر جا به جایی های ناشی از بار زلزله الاستیک باقی می ماند؛ در حالی که اتصال های مجاور از حد تسلیم گذشته اند
اثرات بار load effects نیروها و تغییر شکل های ناشی از بارها و یا تغییرات حجمی اعمال شده
ارتفاع مؤثر مقطع effective depth of section فاصله ی دورترین تار فشاری بتن تا مرکز ثقل آرماتورهای کششی، در مقطع یک عضو خمشی
اطلاعات طراحی design information اطلاعات خاص پروژه که تا حد کاربرد باید در مدارک ساخت، توسط مهندس طراح، آورده شوند
اعضای با عملکرد دو طرفه two-way construction اعضایی که بارها را با عملکرد خمشی در دو راستا منتقل می کنند. بعضی دال ها و شالوده ها در این گروه هستند
اعضای با عملکرد یک طرفه one-way construction اعضای خمشی که از اجزای جداگانه، پیش ساخته یا درجا، ساخته شده و به گونه ای به هم متصل شده اند که به صورت واحد بار تحمل می کنند
اعضای خمشی بتنی مرکب composite concrete flexural members اعضای خمشی که از اجزای جداگانه، پیش ساخته یا درجا، ساخته شده و به گونه ای به هم متصل شده اند که به صورت واحد بار تحمل می کنند
افزودنی، ماده افزودنی admixture ماده ی اضافه شونده ی سیمانی که به بتن، گروت و ملات، قبل یا در حین اختلاط اضافه می شود؛ و مشخصات بتن تازه، گیرش آن و یا بتن سخت شده را اصلاح می نماید
الزامات اجرایی compliance requirement الزامات مربوط به ساخت که تا حد کاربرد باید در مدارک ساخت، توسط مهندس طراح، به پیمان کار ابلاغ یا توصیه شوند
المان مرزی، جزء مرزی، جزء لبه boundary element قسمتی از لبه ی دیوار یا دیافراگم، در امتداد طول، که با آرماتورهای طولی و عرضی تقویت می شود
بار load نیروها و دیگر تالش های ناشی از وزن مصالح، ساکنین و متعلقات آن ها، آثار محیطی، جا به جایی های نسبی و تغییرات ابعادی
بار بهره برداری service load باری که در حین بهره برداری به سازه وارد می شود، بدون ضریب
بار زنده live load بارهایی که به طور دائمی در زمان بهره برداری به سازه وارد نمی شوند، بدون ضریب
بار ضریب دار factored load بار ضریب شده در ضریب بار
بار مرده dead load وزن اعضای سازه و قطعات الحاقی آن که در زمان بهره برداری احتمالاً حضور دارند؛ بدون ضریب
بار مرده اضافی superimposed dead load بار مرده غیر از وزن سازه که به طور دائمی بر روی سازه قرار می گیرد و یا در طراحی منظور می شود
بار مرده ناشی از وزن load, self-weight dead بار مرده ای که در اثر وزن سازه، به همراه هر گونه رویه ی بتنی چسبیده به آن، به سازه وارد می شود
بتن concrete مخلوط سیمان پرتلند با هر ماده ی سیمانی دیگر، سنگ دانه ی ریز، سنگ دانه ی درشت و آب، با یا بدون مواد افزودنی
بتن آرمه concrete, reinforced بتن سازه ای که با آرماتور، به میزان حداقل تعیین شده در فصل های 1-9 تا 23-9 تقویت شده باشد
بتن با الیاف فولادی concrete, steel fiber reinforced بتن حاوی مقدار معینی الیاف فولادی پراکنده و عمدتاً در راستاهای مختلف
بتن پیش تنیده concrete, prestressed بتن آرمه ای که در آن از قبل تنش های فشاری داخلی جهت کاهش تنش های کششی ناشی از بارها ایجاد شده اند
بتن پیش ساخته concrete, precast قطعه بتنی سازه ای که در محل دیگری، عیر از مکان استقرار در سازه، ساخته می شود
بتن ساده concrete, plain structural بتن سازه ای بدون آرماتور یا با آرماتور کمتر از حداقل تعیین شده برای بتن آرمه
بتن سازه ای concrete, structural بتنی که برای تحمل بار به کار برده می شود
بتن سبک (نیمه سبک دانه) concrete, lightweight بتن با سنگ دانه های سبک و غیر سبک، با چگالی بین 1440 تا 1840 کیلوگرم بر متر مکعب (به بند 2-3 مراجعه شود)
بتن سبک دانه concrete, sand-light weight بتن ساخته شده با سنگ دانه های ریز معمولی و سنگ دانه های درشت سبک (به بند 2-3 مراجعه شود)
بتن غیر پیش تنیده concrete, nonprestressed بتن آرمه ی معمولی با حداقل آرماتور تعیین شده برای بتن آرمه، بدون پیش تنیدگی، و یا در دال های دو طرفه با کمتر از حداقل پیش تنیدگی
بتن تمام سبک دانه concrete, all lightweight بتن با سنگ دانه های ریز و درشت سبک
بتن معمولی concrete, normal weight بتن با سنگ دانه های معمولی، با چگالی بین 2155 تا 2560 کیلوگرم بر متر مکعب
بست strut عضو فشاری در روش خرپایی (روش بست و بند) که نماینده ی برآیند نیروهای موازی با باد برشی در ناحیه ی فشاری می باشد
بست بطری شکل strut, bottle shaped بستی که در ناحیه ی میانی عریض تر از نواحی دو انتهایی خود می باشد
بند tie عضو کششی در روش خرپایی (روش بست و بند)
پس کشیدگی post tensioning روشی در پیش تنیدگی که در آن کابل ها بعد از سخت شدن بتن کشیده می شوند
پوشش بتنی میلگرد cover, specified concrete ناحیه ی بین خارجی ترین رویه ی میلگرد جای گذاری شده و نزدیک ترین رویه ی خارجی بتن
پیچ سر دار headed bolt مهار تعبیه شده قبل از بتن ریزی که مقاومت کششی خود را از قفل و بست مکانیکی سری با مهارهای جای گذاری شده در بتن به دست می آورد
پیچ قلاب دار hooked bolt پیچ تعبیه شده در بتن درجا که در آن مهار توسط تکیه گاه خم 90 درجه یا 180 درجه ی آن به بتن انتقال می شود. طول آزاد لبه از خم پیچ \( e_h \) نباید کوچکتر از \( 3d_a \) باشد
پیش کشیدگی pretensioning روشی در پیش تنیدگی که در آن کابل ها قبل از ریختن بتن کشیده می شوند
تاندون tendon در اعضای پس کشیده به مجموعه ای از مهارت ها، کابل ها و پوشش های آن ها برای موارد نجسیده، یا غلاف ها برای موارد جسیده یا گروت، گفته می شود
تاندون چسبیده tendon, bonded تاندون هایی که با تزریق گروت در غلاف های جای گذاری شده به بتن اطراف می چسبند
تاندون خارجی tendon, external تاندون هایی که خارج از مقطع عضو پس کشیده به کار برده می شوند
تاندون نچسبیده tendon, unbonded تاندون هایی که به بتن اطراف نچسبیده اند و نیروی پیش تنیدگی را تنها از دو انتها به عضو منتقل می نمایند
تراز پایه ی سازه base of structure تراز پایه ی سازه مطابق تعریف در فصل زلزله از مبحث ششم مقررات ملی ساختمان
ترکیب بار طراحی design load combination ترکیب بارهای ضریب دار یا اثرات ناشی از آن ها
تغییر مکان جانبی طراحی design displacement حداکثر تغییر مکان جانبی مورد انتظار که برای زلزله تعیین می شود. تغییر مکان محاسبه شده برای زلزله شامل تغییر مکان های الاستیک و غیر الاستیک می شود. به فصل زلزله در مبحث ششم مقررات ملی مراجعه شود
تنگ tie حلقه ای از میلگرد یا سیم به شکل دایره، مستطیل و یا چندوجهی بدون کنج های متقابل به سمت داخل، که آرماتورهای طولی را در بر می گیرد. این تعریف شامل یک میلگرد یا سیم که به طور پیوسته به شکل دایره، مستطیل یا چند ضلعی به دور آرماتورهای طولی می پیچد، نیز می شود. عبارت تنگ معمولاً برای اعضای فشاری به کار می رود. به تعاریف خاموت و دورگیری نیز مراجعه شود
تیر beam عضوی که عمدتاً تحت تاثیر خمش و برش، یا با بدون نیروی محوری، یا پیچش قرار می گیرد
جاگذاری شده در بتن embedments قطعاتی به جز میلگردها و مهارها که در بتن جای گذاری می شوند. میلگردها و سایر وسایلی که برای تثبیت قطعات در بتن جای گذاری می شوند، جزء آن به حساب می آید
جزء فولادی ترد steel element, brittle جزء فولادی که در آزمون کششی در حد گسیختگی، کرنشی کم تر از 14 درصد، با کاهش سطح مقطع کم تر از 30 درصد داشته باشد. به استاندارد آزمون مراجعه شود
جزء فولادی شکل پذیر steel element, ductile جزء فولادی که در آزمون کششی در حد گسیختگی، کرنشی بیش تر از 14 درصد، و کاهش سطح مقطعی کم تر از 30 درصد داشته باشد
جمع کننده collector عضو کششی با فشاری که انتقال دهنده ی نیرو بین دیافراگم و سیستم قائم باربر جانبی است
چسب adhesive ماده ی شیمیایی مرکب از پلیمرهای آلی یا ترکیب پلیمرهای آلی و مواد غیر آلی که در صورت اختلاط عمل می کند
حد کرنش کنترل شده با فشار compression-controlled strain limit کرنش کششی خالص در شرایط کرنش متعادل
خاموت stirrup آرماتورهای عرضی که برای مقاومت در برابر نیروهای برشی و پیچشی در عضو به کار می روند. خاموت ها معمولاً از میلگردهای آجدار، سیم های آجدار و یا جوش شده با شکل مستطیل یا راستایی به صورت U یا L ساخته می شوند. جای گذاری آن ها ممکن است در جهت عمود یا با زاویه نسبت به آرماتور طولی باشد. اصطلاح خاموت معمولاً برای آرماتور عرضی در تیرها و دال ها به کار می رود. به تعریف تنگ و دورگیر مراجعه شود
خرپای سازه ای structural truss مجموعه ی اعضای بتن آرمه ی متصل شده به یک دیگر که عمدتاً برای تحمل فشار و کشش تدارک دیده شده اند
دال بتن آرمه slab, reinforced concrete صفحه ی بتن آرمه. صفحه به عضوی اطلاق می شود که یکی از ابعاد آن (ضخامت)، به طور قابل ملاحظه ای کوچک تر از دو بعد دیگر باشد
دال تخت slab, flat دالی که به تیرها تکیه ندارد و مستقیم اً روی دیوار یا ستون می نشیند
دال توخالی slab, hollow دال با مقطع توخالی
دال مجوف slab, waffle سیستم تیردال، مرکب از تیرچه های متعامد و یک دال سراسری با ضخامت کم بر روی آن ها
دال مشبک slab, solid دال با مقطع توپر
دال یک پارچه slab, ribbed سیستم تیردال یک طرفه، مرکب از تیرک (تیرچه) و یک دال سراسری با ضخامت کم بر روی آن ها
درز انقباض contraction joint شیاری که در عضو بتنی برای تثبیت محل ترک خوردگی های ناشی از کاهش دما و یا جمع شدگی بتن ایجاد می شود
درز انقطاع isolation joint درزهایی که برای جدا کردن دو بخش از ساختمان پیش بینی می شوند
دستک، عضو فشاری strut عضو فشاری در سازه مانند خرپا
دوام، پایایی durability توانایی سازه یا عضو برای مقابله با شرایط محیطی که موجب ایجاد خسارت، اختلال در بهره برداری و کاهش طول عمر آن می گردند
دیافراگم سازه ای structural diaphragm اعضایی مثل دال کف ها که نیروهای وارد بر میان صفحه ی خود را به اعضای قائم سیستم مقاوم باربر جانبی منتقل می کنند. دیافراگم سازه ای می تواند شامل کلاف ها و جمع کننده ها نیز باشد
دیوار wall اعضای قائم با نسبت طول افقی به ضخامت بیش تر از 3 که برای بار محوری، بار جانبی و یا هر دو طراحی می شود
دیوار پایه، جزء wall pier قطعه ی دیواری قائم که در آن نسبت طول افقی به ضخامت \( \frac{l_w}{h} \) مساوی یا کم تر از 6 و نسبت ارتفاع به طول افقی \( \frac{h_w}{l_w} \) بزرگ تر از 2 باشد
دیوار حائل retaining wall دیواری که برای مقابله با فشار خاک یا مانع ساخته می شود
دیوار حائل طره ای retaining wall, cantilever دیوار حائلی که به صورت یک دال طره ای ساخته می شود
دیوار حائل با پشت بند retaining wall, counter fort دیوار حائلی که در سمت خاک، در فواصل معین، دارای دیواره هایی عمود بر صفحه ی دیوار است. دیوارهای متعامد برای کاهش ضخامت دیوار حائل به کار برده می شوند و اصولاً در کشش کار می کنند
دیوار حائل با پیش بند retaining wall, buttressed تعریفی مشابه دیوار حائل با پشت بند دارد؛ با این تفاوت که دیوارهای عمود بر صفحه در سمت آزاد آن ساخته می شوند. این دیوارها در فشار کار می کنند. به کارگیری پیش بند از نظر معماری مورد توجه است
دیوار سازه ای structural wall دیواری که در میان صفحه ی خود زیر اثر بار و آثار ناشی از آن قرار دارد. دیوار برشی یک دیوار سازه ای است
دیوار با شکل پذیری زیاد (ویژه) structural wall, special دیوار با ضوابط مربوط به شکل پذیری زیاد مطابق فصل 20-9
دیوار با شکل پذیری کم (معمولی) structural wall, ordinary دیوار با ضوابط مربوط به شکل پذیری کم مطابق فصل 13-9
دیوارهای همبسته با شکل پذیری زیاد (ویژه) structural wall, special ductile coupled سیستم باربر لرزه ای شامل دیوار و تیر همبند، مطابق ضوابط فصل 20-9
روش خرپایی، روش بست و بند strut and tie method یک روش تحلیل و طراحی است که در آن یک عضو یا منطقه موسوم به D از آن به صورت مجموعه ای از بست ها (اعضای فشاری) و بندها (اعضای کششی) دیده می شود که همگی در گره ها متصل شده و می تواند بار وارد را به تکیه گاه ها و یا مناطق مجاور موسوم به B منتقل کنند
زبانه ی برشی shear lug جزء فولادی یا میلگرد جوش شده به پشت یک صفحه ی الحاقی که در داخل قطعه ی بتن جای گذاری می شود. این وسیله برای انتقال برش به صورت اصطکاکی به کار برده می شود. از این زبانه گاهی در کف ستونها استفاده می گردد
ستون column عضو است معمولاً قائم یا حدوداً قائم، که عمدتاً برای تحمل بار محوری فشاری به کار می رود؛ ولی ممکن است تحت خمش، برش و پیچش نیز قرار گیرد
ستون پایه column, pedestal ستون کوتاه که در آن نسبت ارتفاع به کم ترین بعد مقطع، کوچک تر یا مساوی 3 باشد. در ستون های هرمی کمترین بعد متوسط ابعاد مقاطع در بالا و پایین ستون است
سر ستون column capital ناحیه ی بزرگ شده ی بالای ستون که در زیر دال یا کفی نه ی آن قرار دارد و با ستون همزمان ساخته می شود
سختی مؤثر effective stiffness سختی یک عضو سازه ای با منظور کردن ترک خوردگی، خزش و سایر اثرات غیر خطی
سطح تصویر شده projected area ناحیه ای بر روی سطح آزاد عضو که به عنوان قاعده ی بزرگ تر بلوک هرمی شکست بتن در نظر گرفته می شود
سطح تأثیر تصویر شده projected influence area مساحت سطح تصویر شده بر روی سطح آزاد عضو که در محاسبه ی مقاومت پیوستگی مهارهای چسبی در نظر گرفته می شود
سنجاقی، میلگرد دوخت cross-tie میلگرد عرضی یک سره با قلاب لرزه ای در یک انتها و قلاب 90 درجه با طول مستقیم حداقل 6db در انتهای دیگر، که آرماتورهای طولی پیرامونی عضو را در بر گرفته باشد. قلاب های در بر گیرنده ی یک روح آرماتور طولی، باید به طور یک در میان سر و ته اجرا شوند
سنگ دانه aggregate مصالح دانه ای مانند شن، ماسه و یا سرباره ی کوره آهن گدازی که به همراه سیمان و آب برای بتن به کار برده می شوند
سنگ دانه ی سبک، سبک دانه aggregate, lightweight سنگ دانه ی با چگالی حجمی مساوی یا کمتر از ۱۲۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب به استاندارد ملی مراجعه شود
سیستم سازه ای structural system مجموعه اعضای بتن آرمه ی متصل به یک دیگر که برای مقابله با نیازهای عملکردی سازه به کار برده می شوند
سیستم مقاوم لرزه ای seismic force resisting system بخشی از سیستم سازه که برای مقاومت در برابر آثار زلزله طراحی می شود
سیستم های لرزه ای ویژه special seismic systems سیستم های سازه ای که در آن ها از قاب با شکل پذیری زیاد یا از دیوارهای برشی با شکل پذیری زیاد، یا از هر دو، استفاده شده است
شالوده ی جعبه ای caisson شالوده ای که به علت ضخامت زیاد به صورت جعبه ای ساخته می شود. بیش ترین کاربرد آن برای بنداری پل های رودخانه ای و یا اسکله های دریایی است. در این موارد شالوده در ساحل ساخته شده و به صورت شناور به محل حمل گردیده و با غرق کردن در محل مستقر می شود
شمع کوبشی pile, driven شمع از نوع بتن آرمه، بتن پیش تنیده یا پروفیل های فولادی، که با کوبیدن در زمین سفت ساخته می شود
شمع درجا ریز pile, drilled cast in place in-situ شمع درجا ریز
شمع درجا ریز محصور شده با لوله ی فولادی طول بیرون کشیدگی کامل قرار دارد pile, spiral welded thin steel casing شمع درجا ریز محصور شده با لوله ی فولادی طول بیرون کشیدگی کامل قرار دارد
طول جاگذاری embedment length طول آرماتور جای گذاری شده فراتر از مقطع بحرانی
طول دهانه span length فاصله ی بین تکیه گاه ها، به بند 2-3-6 مراجعه شود
طول گیرایی development length طول لازم برای انتقال نیروی نظیر مقاومت طراحی، از میلگرد به بتن، از محل مقطع بحرانی
عمق مؤثر جایگذاری شده ی مهار anchor, effective embedded depth عمق کلی مهار که برای انتقال بار از آن به بتن و یا از بتن به آن لازم است. این عمق معمولاً به عمق گسیختگی بتن کششی اطراف مهار در پیچ های سر دار و گام می خودی سر دار نیز گفته می شود. این عمق از سطح تماس تکیه گاه اندازه گیری می شود
غلاف انبساطی expansion sleeve بخش خارجی یک مهار انبساطی که در اثر وارد کردن گشتاور یا ضربه به آن، بتن اطراف را تحت فشار قرار می دهد
فاصله spacing فاصله ی مرکز به مرکز بین دو جزء مجاور مانند میلگردهای طولی، میلگردهای عرضی، کابل های پیش تنیدگی و مهارها
فاصله ی خالص spacing, clear فاصله ی بتن به بتن دو جزء مجاور
فاصله ی لبه edge distance فاصله ی لبه سطح بتن تا محور نزدیک ترین مهار
قاب خمشی moment frame قاب ساختمانی که در آن اتصالات تیرها به ستون ها یا دال ها به ستون ها پیوسته اند
قاب خمشی با شکل پذیری زیاد (ویژه) moment frame, special قاب خمشی تیر-ستونی، با بتن درجا مطابق ضوابط فصل 20-9
قاب خمشی معمولی (با شکل پذیری کم) moment frame, ordinary قاب خمشی تیر-ستونی یا دال تحت-ستونی، با بتن درجا، مطابق ضوابط فصل 20-9
قاب خمشی با شکل پذیری متوسط moment frame, intermediate قاب خمشی تیر-ستونی یا دال تحت-ستونی، با بتن درجا، مطابق ضوابط فصل 20-9
قطعه ی الحاقی attachment قطعه ی سازه ای واقع در سطح خارجی بتن که بارها را به مهار منتقل می کند یا از آن دریافت می نماید
قطعه ی دیواری wall segment قسمتی از دیوار که به بازشوهای قائم یا افقی و لبه های دیوار محدود شده باشد
قطعه ی دیواری افقی wall segment, horizontal قطعه ی دیواری که در جهت افقی به دو بازشو و یا یک بازشو و یک لبه محدود شده باشد. دیوار پایه (جزءدیوار) در این گروه جای دارد. به شکل 1-20-9 مراجعه شود
قطعه ی دیواری قائم wall segment, vertical قطعه ی دیواری که در جهت قائم به دو بازشو و یا یک بازشو و یک لبه محدود شده باشد. به شکل 1-20-9 مراجعه شود
قلاب لرزه ای seismic hook قلاب با خم 135 درجه و یا بیشتر بر روی خاموت ها، دورگیرها و یا سنجاقی ها، با طول مستقیم بعد از خم حداقل 6 برابر قطر و یا 75 میلی متر. قلاب های متعلق به دورگیری های دارویی می توانند خم 90 درجه یا بیشتر داشته باشند. قلاب های لرزه ای باید آرماتورهای طولی را در بر گیرند و طول مستقیم آن ها رو به داخل باشد
کلاهک برشی shear cap بخشی از دال که در اطراف ستون برای افزایش مقاومت برشی دال پیش بینی می شود
کلاهک دال drop panel بخشی از دال که در اطراف ستون برای افزایش مقاومت برشی دال پیش بینی می شود
کرنش کششی خالص net tensile strain کرنش کششی متناظر با مقاومت اسمی، بدون کرنشهای ناشی از وارفتگی، جمع شدگی و دما
کسر 5 درصد (صدک پنجم) five percent fractile اصطلاح آماری به این معنی که با اطمینان 90 درصد احتمال 95 درصد وجود دارد که مقاومت واقعی از مقاومت اسمی تجاوز کند
کلاف بند tie عضو بتن آرمه ی تحت کشش
کلاف های لرزه ای شالوده foundation seismic tie اعضایی که برای اتصال شالوده ها به یک دیگر، به منظور آن که آنها به صورت یک واحد عمل نمایند، به کار برده می شوند. این اعضا شامل تیرها، دالها و تیرهای ساخته شده از بتن می شوند
کلید برشی shear key برآمدگی یا فرورفتگی بتن که در دو قطعه ی مجاور یک دیگر، چسبیده و نتیجه ی پیش بینی شده ای که انتقال برش یا ممانعت از لغزش دو قطعه را بر روی هم موجب می شود. اتصال دیوار حائل به شالوده از نوع چسبیده، و محل نشیمن عرشه ی پل بر روی پایه ها از نوع نویسینده ی آن می باشند
گره joint نقطه ای در مدل خرپایی (مدل بست و بند) که در آن محورهای بندها، بست ها و نیروهای متمرکز، یک دیگر را قطع می کنند
گره ی اتصال node از نظر مشترک اعضای متقاطع در سازه
گره ی میلگرد خم دار node, curved bar ناحیه ی خم میلگرد یا میلگردهای مجاور که در تعریف یک گره در روش خرپایی (روش بست و بند) به کار می رود
گاومیش برشی headed shear stud گاومیش های سر دار تکی یا گروهی که در آن ها مهار به وسیله ی سری ها در دو انتها، یا یک سری در یک انتها و یک صفحه ی فولادی مشترک در انتهای دیگر، تامین می شود
گروه مهار anchor group تعدادی مهارهای مشابه، با عمق حدوداً مساوی و یا فاصله ی S از یک دیگر که سطح تاثیر مشترکی در مقابل بار دارند
لوله های جاگذاری شده embedments, pipe لوله ها و غلاف های جای گذاری شده در بتن
مدارک ساخت construction documents مدارک و نقشه های مربوط به محل، طراحی، مصالح و خصوصیات فیزیکی اعضا در یک طرح که برای گرفتن مجوز ساخت لازم هستند
مدول الاستیسیته، مدول ارتجاعی modulus of elasticity نسبت تنش به کرنش در تنش های کششی یا فشاری کم تر از مقاومت حد تسلیم ماده
مسیر بار load path ترتیب اعضا و اتصالات سازه که برای عبور بار از شروع تا تکیه گاه نهایی یا شالوده پیش بینی می شود
مقاومت اسمی strength, nominal مقاومت عضو یا مقطع که طبق ضوابط و فرضیات روش "طرح مقاومت" این مبحث محاسبه شده باشند
مقاومت بیرون کشیدگی مهار anchor pullout strength حداکثر نیرویی که مهار قبل از لغزش داخل بتن و یا به بیرون کشیده شدن تحمل می کند
مقاومت تسلیم yield strength حداقل مقاومت تسلیم مشخص شده یا حد تسلیم فولاد در کشش که بر طبق ضوابط فصل 4 تعیین می شود
مقاومت شکست مخروطی بتن breakout strength, concrete مقاومت قلوه کن شدن بتن در اطراف یک مهار یا گروه مهارها
مقاومت طراحی design strength مقاومت اسمی ضرب در ضریب کاهش مقاومت \( \phi \)
مقاومت فشاری مشخصه ی بتن concrete strength, specified compressive (\( f_c' \)) مقاومت فشاری بتن که در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد و بر اساس ضوابط فصل 3 ارزیابی می گردد. ضمناً \( f_c \) که در روابط این مبحث به کار برده می شود، واحد \( f_c' \) را دارد
مقاومت قلوه کن شدگی بتن concrete breakout strength مقاومت قلوه کن شدن بتن در بست مهار
مقاومت کششی شکاف خوردگی concrete splitting tensile strength مقاومت کششی بتن در شکاف خوردگی به صورت دو نیم شدن (آزمایش برزیلی)
مقطع کشش-کنترل tension-controlled section مقطعی که در آن کرنش کششی خالص در آخرین ردیف آرماتور کششی در مقاومت اسمی، بزرگتر یا مساوی \( \varepsilon_y + 0.003 \) باشد
مقطع فشار-کنترل compression-controlled section مقطعی که در آن کرنش کششی خالص در آخرین ردیف آرماتور کششی در مقاومت اسمی، کوچکتر یا مساوی کرنش حد فشار-کنترل (کرنش تسلیم) باشد
مقاومت مورد نیاز required strength مقاومت یک عضو یا مقطع جهت مقابله با تالش های داخلی ضریب دار ایجاد شده در عضو
B-region B-region بخشی از یک عضو که توزیع کرنش های ناشی از خمش در مقطع آن خطی فرض می شود
D-region D-region بخشی از یک عضو با فاصله ای کم تر از \( h \) از محل ناپیوستگی نیرو یا ناپیوستگی هندسی
ناحیه ی گره ای nodal zone حجم بتن اطراف یک گره فرض می شود. نیروهای بست ها و بندها در روش خرپایی (روش بست و بند) از طریق آن منتقل می شوند
مهار anchor قطعه ی فولادی که در بتن درجا نصب و یا در بتن سخت شده کاشته می شود؛ و از آن برای انتقال بارها به بتن استفاده می گردد
مهار انبساطی anchor, expansion نوعی مهار کاشتنی که در آن انتقال بار از طریق اصطکاک جانبی و یا مقاومت تکیه گاهی، و یا هر دو، صورت می گیرد
مهار افقی یا مایل anchor, horizontal or upwardly inclined مهار که به طور افقی و با مایل به سمت بالا کاشته می شود
مهار پیچی anchor, screw مهار پیچی مکانیکی کاشتنی که بار را توسط درگیری بدنه ی رزوه ها با شیارهای ایجاد شده در بتن سخت شده ی پیرامون حفره ی ایجاد شده ی قبلی، منتقل می نماید
مهار تعبیه شده anchor, cast in پیچ های سر دار، گاومیش های سر دار و پیچ های قلابدار که قبل از ریختن بتن تعبیه می شوند
مهار چسبی anchor, adhesive یک مهار کاشتنی که در سوراخی با قطر کم تر از 1.5 برابر قطر مهار در بتن سخت شده کاشته می شود؛ و بارهای وارد به مهار را از طریق چسب به بتن منتقل می نماید
مهار زیر جا ای anchor, undercut مهار کاشتنی که مقاومت کاشتنی خود را از قفل و بست مکانیکی ایجاد شده در اثر جا ای زدن بتن در انتهای جا ای گذاری خود به دست می آورد
مهار کاشتنی anchor, post-installed مهار که در بتن سخت شده کاشته می شود. مهارهای چسبی، انبساطی و زیر جا ای نمونه هایی از این نوع هستند
مواد سیمانی cementitious materials موادی که در بتن، ملات یا گروت ارزش سیمانی (چسبانندگی) دارند؛ مانند سیمان پرتلند، سیمان های هیدرولیکی آمیخته، سیمان انبساطی، خاکستر بادی، پوزولان های طبیعی خام یا کلسینه، دوده ی سیلیسی و سیمان سرباره ای
میلگردهای آجدار سر دار headed deformed bars میلگردهای آجدار که سرهایی به یک یا هر دو انتهای آن ها متصل می شود
ناپیوستگی discontinuity تغییر ناگهانی در هندسه ی عضو یا بارگذاری آن
ناحیه ی مفصل پلاستیک plastic hinge region ناحیه ای از عضو خمشی که در آن میلگردها در بارگذاری زلزله به مقاومت تسلیم می رسند. این ناحیه در طولی حداقل برابر h از مقطع بحرانی گسترش دارد
نسبت آب به مواد سیمانی water-cementitious materials ratio نسبت وزن آب، به جز آب جذب شده توسط دانه ها، به وزن مواد سیمانی در مخلوط
نسبت تغییر مکان جانبی نسبی طرح design story drift ratio تغییر مکان جانبی نسبی طرح طبقه تقسیم بر ارتفاع طبقه
نشیمن و قطعه آرماتور bracket and corbel قطعه ای که برای نشست اتصالی تیر یا دال بر روی ستون یا دیوار بتنی می شود
نقطه قطع آرماتور cut-off point محلی که آرماتور در آن جا قطع می شود
یکپارچگی سازه ای structural integrity توانایی سازه از طریق مقاومت، نامعینی، شکل پذیری و جزئیات آرماتور بندی در توزیع مجدد تنش ها برای حفظ پایداری کلی سازه، در صورت بروز آسیب های محلی یا تنش های قابل ملاحظه ی بیش از حد

مشخصات مکانیکی بتن 3-9

1-3-9 گستره

این فصل شامل مشخصات مکانیکی بتن که در طراحی سازه ها مورد نیاز است. می باشد. برای جزئیات ساختن، ریختن، عمل آوردن و شرایط پذیرش بتن باید ضوابط فصل 22-9 این مبحث، هم چنین ضوابط مرتبط در مبحث پنجم رعایت شوند.

الزامات مربوط به دوام بتن باید مطابق آن چه در پیوست 1-6-1 این مبحث آورده شده اند، رعایت شوند.

2-3-9 بتن معمولی و بتن سبک

چگالی بتن معمولی در محاسبات برابر با 2300 کیلو گرم در متر مکعب منظور می شود. چگالی بتن سبک سازه ای باید بر اساس نتایج آزمایش تعیین شود؛ ولی مقدار آن نباید کم تر از 1400 کیلو گرم بر متر مکعب باشد.

برای منظور کردن مشخصات بتن های سبک، کلیه ی روابط این آیین نامه که در آن ها از \( \sqrt{f'_c} \) استفاده شده است، در ضریب \( \lambda \) مطابق جداول 1-3-9 و یا 2-3-9 ضرب می گردد، ضریب \( \lambda \) در جدول 1-3-9 با توجه به ترکیب سنگ دانه های معمولی و سبک به ترتیب مطابق استانداردهای ملی 2-4، و در جدول 2-3-9 با توجه به چگالی بتن تعیین می شود.

جدول 1-3-9 ضریب اصلاح \( \lambda \) با توجه به ترکیب دانه ها

\( \lambda \) ترکیب دانه ها
0.75 ریز دانه و درشت دانه : سبک
0.85 تا 0.75 ریز دانه : ترکیب معمولی و سبک درشت دانه : سبک
0.85 ریز دانه : معمولی درشت دانه : سبک
1.00 تا 0.85 ریز دانه: معمولی درشت دانه : ترکیب معمولی و سبک
1.00 ریز دانه و درشت دانه : معمولی

برای بتن های نیمه سبک دانه ترکیبی، مقدار \( \lambda \) از درون یابی خطی بین 0.75 و 0.85 با توجه به نسبت حجم ریزدانه معمولی به حجم کل سنگ دانه و بین 0.85 و 1.00 با توجه به نسبت حجم درشت دانه معمولی به حجم کل مواد سنگی بدست می آید.

جدول 2-3-9 ضریب اصلاح \( \lambda \) با توجه به چگالی بتن

\( \lambda \) کیلوگرم بر متر مکعب \( w_c \)
0.75 \( w_c \leq 1600 \)
\( 0.00046 w_c \leq 1.00 \) \( 1600 < w_c \leq 2160 \)
1.00 \( w_c > 2160 \)

مقدار \( \lambda \) برای بتن با چگالی معمولی برابر 1.0 منظور می گردد.

3-2-3-9

در محاسبات طول گیرایی آرماتورها، ضریب \( \lambda \) برای انواع بتن های سبک باید برابر با 0.75 منظور شود.

3-3-9 مقاومت فشاری مشخصه ی بتن، \( f'_c \)

مقاومت فشاری مشخصه ی بتن، \( f'_c \) باید بر اساس آزمایش های 28 روزه بر روی حداقل دو نمونه ی استوانه ای به قطر 150 و ارتفاع 300 میلی متر یا حداقل سه نمونه ی استوانه ای به قطر 100 و ارتفاع 200 میلی متر تعیین شود. در صورتی که سن دیگری برای آزمایش نمونه ها مورد نظر باشد، باید در مدارک ساخت ذکر گردد.

مقاومت فشاری مشخصه ی بتن، \( f'_c \) باید در طرح مخلوط بتن بر اساس بند 2-3-3-9 و هم چنین در ارزیابی و پذیرش بتن بر اساس بند 11-22-9 ملاک عمل قرار گیرد.

3-3-3-9

مقدار \( f'_c \) باید با توجه به محدودیت های زیر، در نظر گرفته شود:

حداقل مقدار برای انواع بتن های معمولی و سبک برابر با 20 مگاپاسکال و حداکثر آن 50 مگاپاسکال است.

در ساختمان های بلندتر از 20 طبقه از روی شالوده، با تأمین شرایط بند ب زیر، می توان حداکثر مقاومت را در بتن های معمولی تا 70 مگاپاسکال افزایش داد.

با پیش بینی تدابیر ویژه برای کنترل کیفیت بتن نشان داده شود که بدست آوردن چنین مقاومتی در اجرا امکان پذیر است.

در سازه های لرزه ای ویژه، موضوع فصل 30 حداقل مقدار \( f'_c \) برای بتن های معمولی و سبک 25 مگاپاسکال و حداکثر آن برای بتن های سبک 35 مگاپاسکال می باشد.

در کلیه موارد حداقل مقدار \( f'_c \) نباید از آنچه برای دوام بتن، طبق ضوابط پیوست 1-ب-9 تعیین شده، کمتر در نظر گرفته شود.

7-3-9 ضریب پواسون بتن

1-7-3-9

در بتن معمولی، ضریب پواسون را می توان یا برابر با 0.2 فرض نمود؛ و یا مقدار آن را از طریق آزمایش های معتبر به دست آورد.

2-7-3-9

در بتن های سبک، ضریب پواسون باید بر اساس آزمایش تعیین شود.

8-3-9 ضریب انبساط حرارتی بتن

1-8-3-9

در بتن های معمولی، ضریب انبساط حرارتی را می توان با توجه به نوع سنگ دانه ها و با تقریب 20 درصد برابر با \( 10 \times 10^{-6} \) در هر درجه ی سلسیوس منظور نمود.

2-8-3-9

در بتن های سبک، ضریب انبساط حرارتی را باید با توجه به نوع بتن سبک از طریق آزمایش به دست آورد.

9-3-9 جمع شدگی و خزش بتن

1-9-3-9

اثرات جمع شدگی و خزش بتن در سازه ها، به ویژه در ساختمان های بلند مرتبه، می توانند قابل ملاحظه باشند؛ و باید در طراحی منظور شوند. مشخصات مکانیکی برای این آثار و نیز روش محاسبات آن ها در پیوست 4-ب-9 ارائه شده است.

2-9-3-9

اثرات جمع شدگی و خزش به همراه سایر نیروهای وارده به سازه باید مطابق فصل 2-9 ترکیب شوند.

مشخصات آرماتورها 4-9

1-4-9 گستره

این فصل به ضوابط مربوط به آرماتورهای فولادی اختصاص دارد و شامل موارد زیر است:

الف- مشخصات فیزیکی آرماتورها

ب- مشخصات مورد نیاز در طراحی

ج- الزامات مربوط به دوام آرماتورها

آرماتورهای فولادی شامل میلگردها و سیم ها می باشند. میلگردهای فولادی به آرماتورهای گرم نوردیده و سیم های فولادی به آرماتورهای سرد نوردیده یا سرد اصلاح شده اطلاق می گردند. این آرماتورها در انواع ساده و آجدار تولید می شوند.

ضوابط مربوط به اقلام جاگذاری شده در بتن در بند 1-4-9 آورده شده اند.

2-4-9 رده بندی آرماتورها

رده بندی آرماتورها بر اساس تنش حد تسلیم با مقاومت تسلیم آن ها مطابق جدول 1-4-9 است:

4-4-9 طبقه بندی آرماتورها از نظر شکل پذیری

آرماتورهای فولادی از نظر شکل پذیری به سه دسته تقسیم می شوند:

1-4-4-9. الف- فولاد نرم (S240) که منحنی تنش - کرنش آن دارای پایه ی تسلیم مشهود است.

ب- فولاد نیمه سخت (S420, S400, S320, S340) که منحنی تنش - کرنش آن دارای پایه ی تسلیم بسیار محدود است.

پ- فولاد سخت (S520, S500) که منحنی تنش - کرنش آن فاقد پایه ی تسلیم است.

5-4-9 ویژگی های کششی آرماتورها

ویژگی های کششی آرماتورها باید مطابق با مقادیر کششی یکی از رده های ارائه شده در جدول 2-4-9 باشند.

جدول 2-4-1 ویژگی های کششی آرماتورها

رده علامت مشخصه طبقه بندی از نظر شکل رویه طبقه بندی از نظر شکل پذیری مقاومت کششی حداقل، مگاپاسکال تنش حد تسلیم، مگاپاسکال کرنش گسیختگی \( A_5 \) کرنش گسیختگی \( A_{10} \)
S240 س 240 ساده نرم 360 240 25% -
S340 ج 340 آجدار مارپیچ نیمه سخت 500 340 19% 14%
S350 ج 350 آجدار مارپیچ نیمه سخت 500 350 19% 14%
S400 ج 400 آجدار جناغی نیمه سخت 560 400 18% 13%
S420 ج 420 آجدار جناغی نیمه سخت 600 420 16% 12%
S500 ج 500 آجدار مرکب سخت 650 500 14% 10%
S500 ج 500 آجدار سرد سخت 550 500 8% 6%
S520 ج 520 آجدار مرکب سخت 690 520 12% 9%

[1] انتخاب یکی از طول های آزمون برای تعیین میزان کرنش گسیختگی کافی است. در صورت عدم ذکر طول آزمون، طول حداقل \( A_5 \) باید ملاک عمل قرار گیرد. طول های \( A_5 \) و \( A_{10} \) بر طبق استاندارد ملی ایران به شماره 3122 به ترتیب برابر با 5 و 10 برابر قطر آرماتور می باشند.

[2] برای میلگردهایی که قطر اسمی آن ها 32 میلی متر یا بیش تر است، حداقل مقدار کرنش تعریف شده برای \( A_5 \) ممکن است تا 2 درصد به ازای هر 3 میلی متر افزایش در قطر، کاهش یابد. حداکثر کاهش از حداقل مقادیر ارائه شده در جدول 4 درصد محدود می شود.

2-5-4-1

در آرماتورهای ذکر شده در جدول 2-4-1 حداقل نسبت مقاومت کششی به تنش حد تسلیم برابر با 1.25 می باشد. در آرماتورهای سرد نوردیده، حداقل نسبت فوق برابر با 1.03 است.

2-5-4-2

در آرماتورهایی که مقاومت لازم و نسبت مقاومت کششی به تنش حد تسلیم حداکثر در آن ها مطابق با جدول 2-4-9 به روش خنک کاری و برگشت تحت کنترل (مانند روش ترمکس) حاصل می شوند، حرف T، و برای آرماتورهایی که به روشی غیر از خنک کاری و برگشت تحت کنترل تولید می شوند، حرف H، و در آرماتورهایی که با استفاده از عناصر آلیاژی مقاومت لازم در آن ها محقق می شود، حرف A به انتهای رده ی میلگرد در گواهی نامه ی فنی صادره و نیز در نشانه گذاری روی میلگرد درج می شود.

6-4-9 ویژگی های خم پذیری

آرماتورها باید در آزمون خمش بر اساس استاندارد ملی ایران به شماره 11-3-1 قادر باشند دور یک فک خمشی به اندازه ی 180 درجه خم شده و در محیط خارجی آن ها هیچ گونه ترک خوردگی قابل مشاهده با دید طبیعی ایجاد نشود. قطر فک خمشی متناسب با قطر آرماتور بوده و مطابق جدول 3-4-9 می باشد.

جدول 3-4-9 قطر فک خمشی در آزمون خمش

قطر فک خمشی میلی متر \( d_b \) قطر اسمی آرماتور
\( 3d_b \) \( d_b \leq 16 \)
\( 6d_b \) \( 16 < d_b \leq 32 \)
\( 7d_b \) \( 32 < d_b \leq 50 \)

3-6-4-9 در صورت نیاز به آزمون باز خمش، که برای تعیین میزان فرسودگی آرماتورهای خم شده به کار می رود، ضوابط استاندارد ملی ایران به شماره 11-3-1 باید رعایت شوند.

4-6-4-9 در صورت توافق تولید کننده و خریدار، آزمون باز خمش می تواند جای گزین آزمون خمش شود. انجام یکی از دو آزمون خمش یا آزمون بازخمش از طرف تولیدکننده الزامی است؛ ولی هر دو مشخصه باید توسط تولیدکننده تضمین گردد.

7-4-9 ویژگی های جوش پذیری

شرایط جوش پذیری آرماتورهای مورد استفاده در بتن آرمه و حداقل دمای مورد نیاز پیش گرم و انجام عملیات جوش کاری باید بر مبنای استانداردهای ملی ایران به شماره های 2122 و 21056-1 باشند.

2-7-4-9 عملیات جوش کاری در دمای -18 درجه ی سلسیوس و پایین تر نباید انجام شوند. بعد از پایان جوش کاری، باید اجازه داد تا آرماتور به طور طبیعی سرد شود. شتاب دادن به فرآیند سرد شدن مجاز نمی باشد.

8-4-9 مشخصات مورد نیاز آرماتورها در طراحی

1-8-4-9 کلیه ی آرماتورهای طولی و عرضی مصرفی در سازه های بتن آرمه باید آجدار باشند. استفاده از آرماتورهای ساده فقط در دورپیچ ها مجاز است.

2-8-4-9 تنش حد تسلیم آرماتورها باید از یکی از دو روش زیر به دست آید:

روش جابجایی - تنش نظیر 0.2 درصد کرنش ماندگار،

روش توقف نیرو - تنش نظیر نقطه ای که افزایش نیرو بعد از آن مشاهده نمی شود. استفاده از این روش برای آرماتورهایی مجاز است که دارای یک نقطه تسلیم کاملاً واضح و مشخص باشند.

3-8-4-9 در کرنش های کم تر یا مساوی با کرنش حد تسلیم، \( \varepsilon_y \) ، تنش فولاد \( f_s \) از رابطه ی \( f_s = E_s \varepsilon_s \) به دست می آید.

جدول 4-9-1 کاربرد آرماتورهای آجدار طولی و عرضی

محل مورد استفاده کاربرد میلگردهای آجدار سیم های آجدار ملاحظات
قاب های لرزه ای ویژه خمش، نیروی محوری، حرارت و انقباض همه رده های آجدار غیر مجاز بند 9-8-4-9
سایر موارد خمش، نیروی محوری، حرارت و انقباض همه رده های آجدار همه رده های آجدار [2]
سیستم های لرزه ای ویژه آرماتورهای محصور کننده، و یا آرماتورهای تکیه گاهی آرماتورهای طولی همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
سایر موارد آرماتورهای محصور کننده، و یا آرماتورهای تکیه گاهی آرماتورهای طولی همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
قاب های لرزه ای ویژه برش همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
کلیه ی اجزای دیوارهای لرزه ای ویژه پیچش همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
دورپیچ ها مهارها همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
برش اصطکاک برش اصطکاک همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
خاموت ها، پست ها، تنگ ها خاموت ها، پست ها، تنگ ها همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
آرماتورهای طولی و عرضی پیچش همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
سیستم های لرزه ای ویژه مهارها همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
سایر موارد مهارها همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
دورگیرهایی که برای برش استفاده می شوند محل هایی که در طراحی آن از روش خرپایی استفاده می شود همه رده های آجدار همه رده های آجدار -
سایر موارد محل هایی که در طراحی آن از روش خرپایی استفاده می شود همه رده های آجدار همه رده های آجدار -

[1] اعداد این ستون بیانگر حداکثر مقدار مجاز برای هر رده آرماتور است.

[2] استفاده از شبکه های آجدار جوشی نیز مجاز است.

جدول 4-9-2 کاربرد آرماتورهای دورپیچ ساده

محل مورد استفاده کاربرد حداکثر مقدار مجاز برای کاربرد در محاسبات (مگاپاسکال) ملاحظات
قاب های لرزه ای ویژه خمش، نیروی محوری، حرارت و انقباض 420 در آرماتورهایی که مقاومت لازم و نسبت مقاومت کششی به تنش حد تسلیم در آن ها مطابق با جدول 2-4-9 باشد
سایر موارد خمش، نیروی محوری، حرارت و انقباض 700 -
قاب های لرزه ای ویژه برش 420 -
سایر موارد پیچش 470 -
7-8-4-9

سیم های ساده و آجدار و شبکه های جوشی ساخته شده از سیم های ساده و آجدار باید مطابق استاندارد ملی ایران به شماره 11558 باشند.

8-8-4-9

در سیم های آجدار، فقط استفاده از قطرهای 1.5 تا 16 میلی متر مجاز است. در صورت استفاده از سیم های آجدار با قطرهای بزرگ تر از 16 میلی متر، طول های مهار و وصله با منظور نمودن این سیم ها مشابه سیم های ساده، و با استفاده از بند 7-3-21-9 محاسبه می گردند.

9-8-4-9

در آرماتورهای طولی آجدار در قاب های ویژه و دیوارهای لرزه ای ویژه و اجزای آن ها از جمله دیوار پایه ها و تیرهای هم بند که تحت اثر لنگر خمشی، نیروی محوری، و یا هر دو به صورت توام قرار می گیرند، باید سه شرط زیر ارضا شوند:

الف- تنش تسلیم اندازه گیری شده در آزمایشگاه از تنش حد تسلیم در محاسبات، بیش از 125 مگاپاسکال فراتر نرود.

ب- نسبت مقاومت کششی اندازه گیری شده در آزمایشگاه به تنش حد تسلیم اندازه گیری شده در آزمایشگاه از 1.25 کمتر نباشد.

ج- حداقل درصد ازدیاد طول گسیختگی در طول آزمون 200 میلی متری برای آرماتورهای به قطر 10 تا 20 میلی متر برابر با 14 درصد، برای آرماتورهای به قطر 22 تا 25 میلی متر برابر 12 درصد و برای آرماتورهای به قطر بزرگ تر از 35 میلی متر و تا 57 میلی متر برابر 10 درصد باشد.

10-8-4-9

استفاده از آرماتورهای با مقاومت تسلیم بیشتر از 550 مگاپاسکال در قاب های ویژه مجاز نمی باشد. در آرماتورهایی که در جداول 4-4-9 مقاومت تسلیم 700 مگاپاسکال مجاز شمرده شده است، باید مشخصات استاندارد ASTM A706 رعایت شوند.

11-8-4-9

در سازه ها استفاده از آرماتورهای S520 تولید شده با روش ترمکس و مشابه آن به شرطی مجاز است که تمام شرایط جدول 2-4-9 رعایت شده باشد. در سازه های شکل پذیر ویژه انجام آزمایشات لازم در هر پروژه الزامی است.

12-8-4-9

ضریب انبساط حرارتی برای کلیه آرماتورها برابر با \( 1.2 \times 10^{-5} \) به ازای هر درجه سلسیوس است.

9-4-9 دوام آرماتورها

برای حفظ آرماتورهای مصرفی در بتن در مقابل فرسودگی و خوردگی باید به مشخصات فیزیکی و شیمیایی بتن، شرایط محیطی در ارتباط با مواد شیمیایی واکنش زای خورنده، میزان پوشش بتنی روی آرماتورها و نیز ملاحظات مربوط به دوام آن ها در مقابل آتش سوزی توجه داشت.

2-9-4-9

ملاحظات مربوط به مشخصات بتن و شرایط محیطی در پیوست 1-9-1 ارائه شده اند.

3-9-4-9

ملاحظات مربوط به آرماتورها در مقابله با آتش سوزی در پیوست 3-9-1 ارائه شده اند.

4-9-4-9

ضخامت پوشش بتنی برای آرماتورهایی که در شرایط محیطی معمولی (غیر خورنده) قرار دارند، در بند 5-4-4-9 ارائه شده است.

5-4-4-9 پوشش بتنی روی آرماتورها در شرایط محیطی معمولی (غیر خورنده)

1-5-4-4-9 ضخامت پوشش بتنی روی کلیه آرماتورهای طولی و عرضی نباید از مقادیر داده شده در جدول 6-4-4-9 کمتر باشد.

برای گروه میلگردها، ضخامت پوشش بتنی روی آن ها، نباید از کوچک ترین دو مقدار (الف) و (ب) زیر کمتر باشد.

الف- قطر معادل گروه میلگردها؛

ب- 75 میلی متر برای مواردی که بتن بر روی خاک ریخته شده و با آن در تماس دائمی است؛ و 50 میلی متر برای مواردی که بتن در تماس با خاک ریخته نشده است.

برای آرماتورهای برشی سردار، ضخامت پوشش بتنی بر روی سر و صفحه ی زیر آن ها نباید از ضخامت پوشش آرماتورها در عضو کمتر باشد.

در محیط های خورنده و یا در سایر شرایط محیطی غیر متعارف، ضخامت پوشش حداقل روی آرماتورها باید در صورت لزوم افزایش یافته و در هر حال نباید از مقادیر داده شده در پیوست 1-9-1 به منظور تامین دوام عضو کمتر باشد.

جدول 4-9-3 حداقل ضخامت پوشش بتن روی میلگرد برای اجزای بتنی

نوع عضو بتنی شرایط محیطی سازه قطر میلگرد (میلی متر) حداقل ضخامت پوشش (میلی متر)
کلیه اعضا بتن در تماس دائمی با خاک تمام قطرها 75
کلیه اعضا تماس با هوا و یا تماس غیر دائم با خاک 18 تا 50 50
کلیه اعضا بتن در تماس دائمی با خاک میلگرد و سیم های با قطر 16 40
دیوارها و صفحات، و کلیه اعضا تماس با هوا و یا خاک نیست میلگرد با قطر کمتر از 36 40
کلیه اعضا تماس با هوا و یا خاک نیست میلگرد با قطر 34 20

برای تامین دوام بیشتر آرماتورها می توان آنها را با اندود «روی» یا «اپوکسی ها» و یا ترکیبی از آن ها پوشش داد. ضوابط مربوط به این اندودها در پیوست 3-9-1 ارائه شده اند.

10-4-9 اقلام جاگذاری شده در بتن

1-10-4-9 اقلام جاگذاری شده در بتن نباید بر روی مقاومت سازه و یا ضد آتش بودن آن اثرات عمده داشته باشند.

2-10-4-9 جنس اقلام جاگذاری شده نباید بر روی بتن و یا آرماتورها اثرات نامطلوب بگذارد.

در صورت استفاده از قطعات آلومینیومی، این قطعات باید دارای پوشش مناسب برای جلوگیری از واکنش بین بتن و آلومینیوم یا بتن و فولاد باشند.

11-4-9 گل میخ سردار - آرماتور برشی

مشخصات گل میخ های سردار در این مبحث، که به عنوان آرماتور برشی در دال های دوطرفه به کار برده می شوند، باید مطابق استاندارد ASTM A1044 باشد.

2-11-4-9 بر اساس استاندارد فوق الذکر محدودیت های (الف) و (ب) زیر باید رعایت شوند:

الف- مساحت سطح سر گل میخ باید حداقل 10 برابر سطح مقطع میله گل میخ باشد.

ب- مقاومت تسلیم مشخصه گل میخ باید حداقل 350 مگاپاسکال باشد.

الزامات سیستم های سازه ای 5-9

1-5-9 گستره

سیستم های سازه ای به مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته ی سازه ای اطلاق می شوند که به طور مشترک برای عملکرد خاصی طراحی می گردند. ضوابط این فصل الزاماتی را پوشش می دهند که باید در طراحی این سیستم ها رعایت شوند.

2-5-9 کلیات

مشخصات بتن و آرماتور در سیستم های سازه ای باید بر طبق ضوابط فصل های 3-9 و 4-9 انتخاب شوند.

بارها و ترکیب های آن ها باید بر طبق ضوابط فصل 2-9 در نظر گرفته شوند.

3-5-9 اجزای سیستم های سازه ای

اجزای سیستم های سازه ای شامل یک یا چند مورد از موارد زیر هستند:

الف- کف ها و بام ها شامل دال های یک طرفه و دو طرفه؛

ب- تیرها و تیرچه ها

پ- ستون ها

ت- دیوارها

ث- دیافراگم ها

ج- شالوده ها

چ- اتصالات و مهارها که برای انتقال بار از یک عضو به دیگری لازم می باشند.

4-3-5-9

طراحی اجزا در سیستم های سازه ای باید بر اساس ضوابط فصل های 6-9 تا 18-9 و فصل 20-9 صورت گیرد.

4-5-9 مسیرهای انتقال بار

1-4-5-9

سیستم های سازه ای باید طوری تنظیم و طراحی شوند که بارهای ضریب دار را در ترکیب های مورد نظر در فصل 2-9 بدون تجاوز از مقاومت طراحی مربوطه ی عضو، از طریق یک یا چند مسیر پیوسته تا تکیه گاه ها هدایت کنند.

5-5-9 الزامات طراحی سیستم های سازه ای

1-5-5-9 تحلیل سیستم ها

1-1-5-5-9

روش های تحلیل سیستم ها باید تعادل نیروها و سازگاری تغییر شکل ها را تأمین نمایند.

2-1-5-5-9

روش های ارائه شده در فصل 6-9 برای تحلیل قابل قبول هستند.

2-5-5-9 مقاومت سیستم ها

1-2-5-5-9

مقاومت سیستم ها در صورتی قابل قبول تلقی می شود که اجزای آن دارای مقاومت کافی مطابق ضوابط فصل های مرتبط در این آیین نامه باشند.

3-5-5-9 عملکرد سیستم ها در شرایط بارگذاری بهره برداری

1-3-5-5-9

عملکرد سیستم ها در شرایط بهره برداری، در صورتی قابل قبول تلقی می شود که عملکرد هر یک از اجزای آن، مطابق ضوابط فصل های مرتبط در این آیین نامه قابل قبول باشد.

4-5-5-9 دوام

1-4-5-5-9

برای تأمین دوام بتن و فولاد در سیستم ها، لازم است اجزای آن ها شرایط مربوط به پایایی و دوام بتن و آرماتور را مطابق ضوابط پیوست 1-9-1 رعایت نمایند.

2-4-5-5-9

برای تأمین ایمنی، قابلیت بهره برداری و پایایی، رعایت حداقل الزامات این آیین نامه کافی تلقی می شود. در صورت نیاز به ماندگاری بیش تر، همواره می توان الزامات دیگری علاوه بر این حداقل ها در طراحی منظور داشت. ضوابط آیین نامه همواره باید مقدم بر سایر الزامات در نظر گرفته شوند.

6-5-5-9 انسجام یا یک پارچگی

جزئیات آرماتورگذاری و اتصالات بین اجزای سیستم باید به نحوی تنظیم شوند که کلیه اجزا به یک دیگر به طور مؤثر متصل شده و یک پارچگی کلی سیستم تأمین گردد. برای این منظور رعایت ضوابط بندهای (الف) تا (ث) به صورت زیر، به عنوان حداقل ها، الزامی است.

الف- در دال های یک طرفه با سیستم تیرچه ای: بند 2-2-1-1-9

ب- در دال های دو طرفه: بند های 6-2-1-1-9 و 7-2-1-1-9

پ- در دال های دو طرفه با سیستم تیرچه ای: بند 4-1-1-1-9

ت- در تیرهای درجا ریخته شده: بند 11-6-6-11-9

ث- در اتصالات قطعات پیش ساخته: بند 1-1-1-17-9

7-5-5-9 مقاومت در برابر آتش

1-7-5-5-9

در طراحی اجزای سیستم ها باید ضوابط حفاظت در برابر آتش، مطابق الزامات مبحث سوم مقررات ملی ساختمان، و پیوست 3-9-1 رعایت شوند.

2-7-5-5-9

در مواردی که مبحث سوم مقررات ملی ساختمان، منظور نمودن ضخامت بیش تری را برای پوشش بتنی روی میلگردها در مقایسه با ضوابط فصل 4-9 الزامی می دارد، این پوشش باید رعایت گردد.

6-5-9 الزامات طراحی سیستم های سازه ای خاص

1-6-5-9 سیستم های مقاوم لرزه ای

1-1-6-5-9

سیستم های مقاوم لرزه ای باید طبق ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان انتخاب شوند.

2-1-6-5-9

در سیستم های مقاوم لرزه ای با شکل پذیری متوسط یا زیاد، باید ضوابط فصل 21-9 علاوه بر ضوابط مربوطه در سایر فصل ها، رعایت شوند. در این رابطه ضوابط فصل 21-9 مقدم هستند.

3-1-6-5-9

اعضای سازه ای که جزئی از سیستم مقاوم لرزه ای محسوب نمی شوند، باید الزامات زیر را برآورده نمایند:

الف- اثرات این اعضا در پاسخ سیستم مقاوم لرزه ای طبق ضوابط فصل 21-9 منظور شده و در طراحی رعایت شوند.

ب- در طراحی این اعضا باید ضوابط مربوط در فصل 21-9 رعایت گردیده و اثرات خسارت های احتمالی این اعضا نیز بررسی شوند.

4-1-6-5-9

اثرات اعضای غیر سازه ای در پاسخ سیستم مقاوم لرزه ای طبق ضوابط فصل 21-9 منظور شده و در طراحی رعایت گردند. اثرات خسارت های احتمالی به این اعضا نیز باید بررسی شوند.

2-6-5-9 سیستم های پیش ساخته

1-2-6-5-9

الزامات طراحی اعضای پیش ساخته و اتصالات آن ها همراه با جزئیات مربوطه، موضوع نشریه ی شماره ی 288 سازمان برنامه و بودجه می باشند که باید رعایت شوند. آن چه در این بخش آورده شده، ضوابط مربوط به بعضی جزئیات هستند که در صورت استفاده از قطعات پیش ساخته در سیستم های سازه ای باید رعایت شوند.

2-2-6-5-9

در سیستم هایی که از قطعات پیش ساخته استفاده می شود، نیروها و تغییر شکل های ایجاد شده در اتصالات و در مجاورت آن ها در قطعات باید در طراحی سیستم ها منظور شوند.

3-2-6-5-9

در سیستم هایی که نیروهای داخل صفحه ای باید بین قطعات پیش ساخته ی کف ها و یا دیوارها منتقل شوند، ضوابط زیر باید رعایت شوند.

الف- مسیرهای بارهای داخل صفحه ای باید هم در قطعات و هم در اتصالات بین آن ها پیوسته بوده و در طراحی منظور شوند.

ب- در مواردی که نیروهای انتقالی کششی هستند، باید مسیر بار به وسیله ی آرماتورها و یا پروفیل های فولادی، با یا بدون وصله کاری تأمین شود.

پ- توزیع نیروهای عمود بر صفحه در قطعات پیش ساخته باید با استفاده از روش های تحلیلی شناخته شده، و یا با انجام آزمایش تعیین گردد.

3-6-5-9 سیستم های مرکب

1-3-6-5-9 سیستم های مرکب بتنی
1-1-3-6-5-9

کلیه اعضای مرکب باید برای همه ی مراحل بحرانی بارگذاری طراحی شوند.

2-1-3-6-5-9

اعضا باید به گونه ای طراحی شوند که تمامی بارهایی را که قبل از توسعه ی کامل مقاومت طراحی آن ها وارد می شوند، تحمل نمایند.

3-1-3-6-5-9

در هر یک از قطعات باید میلگردهای کافی برای جلوگیری از گسترش ترک خوردگی و نیز برای جلوگیری از لغزش دو قطعه بر روی یک دیگر پیش بینی شوند.

2-3-6-5-9 سیستم های مرکب بتنی–فولادی
1-2-3-6-5-9

برای ضوابط طراحی سیستم های مرکب بتنی-فولادی، به مبحث دهم مقررات ملی ساختمان مراجعه شود.

تحلیل سیستم ها 6-9

1-6-9 گستره

ضوابط این فصل مربوط به اصول کلی هستند که باید در تحلیل سازه ها رعایت شوند. این اصول شامل روش های مختلف تحلیل، مدل سازی اعضا و سیستم های سازه ای، و محاسبه ی اثرات بارگذاری می شوند.

2-6-9 کلیات

1-2-6-9 روش های تحلیل

روش های مجاز تحلیل در این آیین نامه شامل بندهای (الف) تا (ث) به صورت زیر هستند:

الف - تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی اول مطابق بند 5-6-9

ب - تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی دوم مطابق بند 6-6-9

پ - تحلیل غیر الاستیک مطابق بند 7-6-9

ت - تحلیل به روش اجزای محدود مطابق بند 8-6-9

ث - تحلیل های تقریبی برای تیرها و دال های یک طرفه ی ممتد (پیوسته) تحت اثر بارهای قائم، مطابق بند 9-6-9

2-1-2-6-9

روش های خاص مجاز دیگر شامل بندهای (الف) تا (ث) زیر هستند.

الف- در دال های دو طرفه برای بارهای ثقلی:

(1) روش طراحی مستقیم مطابق بند 9-10-9

(2) روش طراحی قاب معادل مطابق بند 10-10-9

(3) روش پلاستیک مطابق بند 11-10-9

ب- در دیوارهای لاغر برای تعیین اثرات بارهای خارج از صفحه مطابق بند 8-13-9

پ- در دیافراگم ها برای تعیین اثرات بارهای داخل صفحه مطابق بند 2-4-14-9

ت- در یک عضو یا یک ناحیه از سازه، روش تحلیل با مدل خرپایی مطابق پیوست 3-9-1 آیین نامه

ث- اثرات ناشی از لاغری در اعضای تحت فشار و خمش مطابق بند 4-5-6-9

2-2-6-9 اثرات لاغری

1-2-2-6-9

اثرات لاغری مطابق ضوابط این فصل در نظر گرفته می شوند. در موارد زیر می توان از این اثرات صرف نظر نمود.

الف- در ستون های مهار نشده به شرط برقراری رابطه ی زیر:

\[k\frac{l_u}{r} \leq 22\]

(1-6-9)

ب- در ستون های مهار شده به شرط برقراری رابطه ی زیر:

\[k\frac{l_u}{r} \leq \min\left\{34 + 12\left(\frac{M_1}{M_2}\right), 40\right\}\]

(2-6-9)

در رابطه ی (2-6-9)، نسبت \(\frac{M_1}{M_2}\) برای ستون هایی که دارای یک انحنا در یک جهت هستند، منفی و برای ستون هایی که دارای انحنا در دو جهت هستند، مثبت در نظر گرفته می شود.

2-2-2-6-9

چنان چه جمع سختی کلیه ی اعضای مهار که از حرکت جانبی طبقه جلوگیری می کنند، حداقل 12 برابر سختی کل ستون های طبقه در آن امتداد باشد، اجازه داده می شود که آن ستون ها را مهار شده در نظر گرفت.

3-2-2-6-9

شعاص ژیراسیون، \( r \) را می توان از یکی از روش های (الف) تا (پ) زیر محاسبه نمود.

الف- با استفاده از رابطه ی زیر:

\[r = \sqrt{\frac{I_g}{A_g}}\]

(3-6-9)

ب- در ستون های با مقطع مستطیل، در هر امتداد برابر با 0.30 بعد مقطع ستون در آن امتداد.

پ- در ستون های با مقطع دایره، برابر با 0.25 قطر مقطع ستون.

4-2-2-6-9

لنگرهای مرتبه ی دوم نباید از 1.4 برابر لنگرهای متناظر ناشی از تحلیل با در نظر گرفتن اثرات مرتبه ی اول بیشتر باشند.

3-6-9 مدلسازی

1-3-6-9 کلیات

1-1-3-6-9

برای تحلیل سازه ها می توان آن ها را به مدل های ساده شده ای مرکب از اعضای مقطع ای، اعضای صفحه ای، و اعضای سه بعدی، مطابق موارد (الف) تا (پ) زیر تبدیل کرد.

الف- اعضای مقطع ای: اعضایی هستند که در آن ها یکی از ابعاد به طور قابل ملاحظه از دو بعد دیگر بزرگ تر باشد؛ و دو بعد اخیر اختلاف چندانی با هم نداشته باشند. در این اعضا فاصله ی بین دو مقطع با لنگرهای خمشی صفر باید حداقل دو برابر ارتفاع عضو باشد. تیرها، ستون ها، مهار بندها، و قوس ها از جمله اعضای مقطع ای می باشند.

ب- اعضای صفحه ای: اعضایی هستند که در آن ها یکی از ابعاد (ضخامت) به طور قابل ملاحظه کوچک تر از دو بعد دیگر باشد. دال ها، دیافراگم ها، تیر تیغه ها، شالوده های غیر ضخیم، و پوسته ها از جمله اعضای صفحه ای می باشند.

پ- اعضای سه بعدی: اعضایی هستند که در آن ها هیچ یک از ابعاد اختلاف قابل ملاحظه ای با دو بعد دیگر نداشته باشد. شالوده های ضخیم، پوسته های ضخیم و اعضای با بتن حجمی از جمله اعضای سه بعدی می باشند.

2-1-3-6-9

سختی پیچشی اعضا باید بر اساس مقطع ترک خورده و منسجم تعیین شود؛ و در آن اثرات ترک خوردگی در طول عضو، و نیز سختی های خمشی و پیچشی عضو منظور گردند.

3-1-3-6-9

در مدل سازی، اثرات تغییر شکل های برشی و محوری نیز باید، در صورت لزوم، منظور شوند.

2-3-6-9 دهانه ها

1-2-3-6-9

طول دهانه ی موثر در اعضای مختلف سازه بر اساس ضوابط زیر تعیین می شود:

الف- طول دهانه ی موثر برای عضوی که با تکیه گاه های خود پیوسته نباشد، باید معادل فاصله ی محور تا محور تکیه گاه ها، یا طول آزاد دهانه به اضافه ی ارتفاع عضو، هر کدام که کوچک تر است، در نظر گرفته شود.

ب- طول موثر برای عضوی که با تکیه گاه های خود پیوسته است، با توجه به مقاومت و سختی نسبی اعضاء در محل اتصال و با قضاوت مهندسی تعیین گردیده و درصدی از طول انتهایی عضو که در ناحیه اتصال واقع شده است صلب منظور می شود.

پ- طول موثر برای اعضای طره با گیرداری کامل برابر با طول آزاد آنهاست.

ت- دال های یک طرفه ی توپر و سیستم های تیرچه ای با دهانه های آزاد کم تر یا مساوی سه متر را که با تکیه گاه های خود به صورت یک پارچه ساخته می شوند، می توان به صورت دال های یک سره روی تکیه گاه های ساده، بدون منظور نمودن عرض تکیه گاه، و با طول آزاد دهانه های آن ها در نظر گرفت.

3-3-6-9 مشخصات هندسی تیر T

1-3-3-6-9

در تیرهای T شکل که دارای دال یک پارچه و یا مرکب می باشند، عرض موثر بال، \( b_f \) باید برابر با عرض جان تیر، \( b_w \) به اضافه ی قسمتی از بال در هر طرف تیر مطابق جدول 1-6-9 در نظر گرفته شود. در این جدول \( h \) ضخامت دال و \( s \) فاصله ی آزاد بین جان تیر مورد نظر و جان تیر مجاور آن می باشد.

جدول 1-6-9 محدودیت ابعاد برای عرض موثر بال از بر جان تیر
وضعیت عرض موثر بال، از بر جان تیر
بال در دو طرف جان کم ترین از: \( \frac{s}{2} \) ، \( \frac{l_n}{8} \) ، \( 6h \)
بال در یک طرف جان کم ترین از: \( \frac{s}{2} \) ، \( \frac{l_n}{12} \)
2-3-3-6-9

در تیرهای T شکل منفرد که از بال تیر برای تامین سطح فشاری اضافی استفاده می شود، حداقل ضخامت بال باید برابر با نصف عرض جان، و حداکثر عرض موثر، برابر با چهار برابر عرض جان در نظر گرفته شود.

4-6-9 نحوه ی چیدمان بارهای زنده

1-4-6-9

در طراحی کف ها یا بام ها برای بارهای نقل، می توان فرض نمود که بارهای زنده فقط به طبقه ی مورد نظر وارد می شوند.

2-4-6-9

در طراحی تیرها و دال های یک طرفه می توان از دو فرض (الف) و (ب) استفاده نمود.

الف- برای تعیین حداکثر لنگر خمشی مثبت در نزدیک وسط دهانه، باید بار زنده را بر روی دهانه ی مورد نظر، و دهانه های مجاور به طور یک در میان قرار داد.

ب- برای تعیین حداکثر لنگر منفی در تکیه گاه، باید بار زنده را بر روی دهانه های مجاور آن تکیه گاه، و سایر دهانه ها به صورت یک در میان قرار داد.

3-4-6-9

در دال های دو طرفه، لنگرهای خمشی باید بر اساس ضوابط زیر تعیین شوند. در کلیه موارد مقادیر این لنگرها باید از لنگر متناظر در شرایطی که بر روی تمام چشمه های دال، بارهای زنده قرار داده شده اند، کمتر باشند.

1-3-4-6-9

در صورت مشخص بودن چیدمان بار زنده، لنگرها باید با توجه به این چیدمان تعیین شوند.

2-3-4-6-9

در مواردی که بار زنده از 75 درصد بار مرده کم تر باشد، و یا در مواردی که چیدمان بار زنده به گونه ای است که هم زمان بر روی کلیه چشمه های دال اثر می نماید، مقادیر لنگرها را می توان با قرار دادن بار زنده بر روی تمام چشمه ها به دست آورد.

3-3-4-6-9

در مواردی که شرایط بندهای 1-3-4-6-9 یا 2-3-4-6-9 برقرار نباشند، لنگرها را می توان طبق بندهای (الف) و (ب) زیر به دست آورد:

الف- حداکثر لنگر مثبت در نزدیک وسط چشمه را می توان با قرار دادن 75 درصد بار زنده بر روی چشمه ی مورد نظر، و چشمه های مجاور آن به صورت یک در میان به دست آورد.

ب- حداکثر لنگر منفی در هر تکیه گاه را می توان با قرار دادن 75 درصد بار زنده بر روی چشمه های مجاور آن به دست آورد.

5-6-9 تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی اول

1-5-6-9 کلیات

1-1-5-6-9

در تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی اول، اثرات لاغری به روش تشدید لنگرها مطابق بند 4-5-6-9 تعیین می گردند. در اعضایی که مشمول ضوابط بند 1-2-2-6-9 می شوند، می توان از اثرات لاغری صرف نظر نمود.

2-1-5-6-9

در تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی اول، باز پخش لنگرها مجاز است و بر طبق ضوابط بند 5-5-6-9 صورت می گیرد.

2-5-6-9 مدل سازی اعضا و سیستم های سازه ای

1-2-5-6-9

لنگرهای هر طبقه یا بام باید با توزیع آن ها بین ستون های بالا و پایین طبقه یا بام، به نسبت سختی نسبی ستون ها و نیز شرایط تقید آن ها توزیع شوند.

2-2-5-6-9

در قاب ها و یا سیستم های پیوسته، اثرات چیدمان بارها در کف ها و بام ها را باید در انتقال لنگر به ستون های داخلی و خارجی، و نیز اثر برون محوری ناشی از سایر عوامل منظور نمود.

3-2-5-6-9

به منظور ساده کردن تحلیل، استفاده از هر یک از روش های (الف) و (ب) زیر و یا هر دو آن ها مجاز است:

الف - استفاده از ضوابط بند 1-2-3-6-9

ب - در قاب ها و یا سازه های پیوسته، می توان چشمه ی اتصال را صلب فرض نمود.

3-5-6-9 مشخصات مقطع اعضا برای بارهای ضریب دار

1-3-5-6-9

مشخصات مقطع شامل ممان اینرسی و سطح مقطع اعضا باید بر اساس جدول های 2-6-9 الف و یا 2-6-9 ب محاسبه شوند؛ مگر آن که بتوان آن ها را از تحلیل های دقیق تری به دست آورد. در صورت وجود بارهای جانبی دائمی، ممان اینرسی ستون ها و دیوارها را باید بر ضریب \( B_{ds} \) تقسیم نمود. \( B_{ds} \) برابر با نسبت برش دائمی در کل طبقه به حداکثر برش کل طبقه در همان ترکیب بار می باشد. ممان اینرسی ناخالص تیرهای T شکل با منظور کردن عرض موثر بال محاسبه می شود؛ و یا دو برابر ممان اینرسی ناخالص مقطع مستطیلی جان منظور می گردد.

2-3-5-6-9

در تحلیل برای بارهای جانبی ضریب دار می توان ممان اینرسی کلیه ی اعضا را برابر \( 0.5I_g \) در نظر گرفت؛ یا می توان ممان اینرسی اعضا را با استفاده از روش های دقیق تری که سختی موثر همه اعضای تحت بار را منظور می نمایند، محاسبه نمود.

جدول 2-6-9 الف ممان اینرسی و سطح مقطع مجاز اعضا در تحلیل الاستیک برای بارهای ضریب دار
عضو و شرایط آن ممان اینرسی سطح مقطع برای تغییر شکل محوری سطح مقطع برای تغییر شکل برشی
ستون ها \( 0.7I_g \) \( 1.0A_g \) \( b_w h \)
دیوارها - ترک نخورده \( 0.7I_g \) \( 1.0A_g \) \( b_w h \)
دیوارها - ترک خورده \( 0.35I_g \) \( 1.0A_g \) \( b_w h \)
تیرها \( 0.35I_g \) - -
دال های تخت و دال های قارچی \( 0.25I_g \) - -
جدول 2-6-9 ب مقادیر دقیق تر ممان اینرسی اعضا در تحلیل الاستیک برای بارهای ضریب دار
عضو مقادیر ممان اینرسی
ستون ها و دیوارها \( \left( 0.8 + 25\frac{A_{st}}{A_g} \right) \left( 1 - \frac{M_u}{P_u h} - 0.5\frac{P_u}{P_o} \right) I_g \)
حداکثر: \( 0.875I_g \) ، حداقل: \( 0.35I_g \)
تیرها، دال های تخت و دال های قارچی \( (0.10 + 25\rho)(1.2 - 0.2\frac{b_w}{d}) I_g \)
حداکثر: \( 0.5I_g \) ، حداقل: \( 0.25I_g \)
تبصره 2-6-9

در اعضای خمشی ممتد می توان برای I مقدار متوسط آن را در مقاطع با لنگرهای خمشی مثبت و منفی بحرانی در نظر گرفت. هم چنین برای \( M_u \) و \( P_u \) باید از مقادیر متعلق به ترکیب بار مورد نظر، و یا ترکیبی که حداقل مقدار I را به دست می دهد، استفاده کرد.

3-3-5-6-9

در تحلیل دال های دو طرفه ی بدون تیر که جزئی از سیستم باربر جانبی زلزله منظور می شوند، ممان اینرسی I برای دال ها را باید بر اساس مدلی که با نتایج آزمایش ها و تحلیل ها مطابقت قابل قبولی داشته باشند، به دست آورد. I برای سایر اعضا باید بر اساس بندهای 1-3-5-6-9 محاسبه شود.

4-5-6-9 اعضا برای بارهای بهره برداری

1-4-5-6-9

برای محاسبه ی خیزهای آنی و دراز مدت اعضا تحت اثر بارهای قائم، باید ضوابط فصل 19-9 رعایت شوند.

2-4-5-6-9

برای محاسبه ی تغییر مکان آنی ناشی از بارهای جانبی می توان ممان اینرسی اعضا را 1.4 برابر مقادیر بند 1-3-5-6-9 در نظر گرفت. هم چنین می توان ممان اینرسی را از تحلیل های دقیق تری به دست آورد؛ به شرط آن که مقادیر آن از \( I_g \) تجاوز نماید.

5-5-6-9 اثرات لاغری - روش تشدید لنگرها

1-5-5-6-9 کلیات

اثرات لاغری در اعضای تحت فشار و خمش را می توان با استفاده از روش تشدید لنگرهای خمشی در آن ها تعیین نمود. در این روش ستون ها و طبقات در سازه ها طبق ضوابط بند 2-5-5-6-9 به صورت مهار شده یا نشده گروه بندی می شوند؛ و روش تشدید لنگرها در هر یک از آن ها بر اساس بندهای 4-5-5-6-9 به کار برده می شوند.

در مواردی که یکی از دو شرط زیر برقرار باشد، ستون ها و طبقات سازه را می توان مهار شده در نظر گرفت؛ در غیر این صورت این ستون ها و یا طبقات، مهار نشده تلقی می شوند.

الف- افزایش لنگرهای انتهایی ستون ها در اثر تحلیل مرتبه ی دوم از 5 درصد لنگرهای انتهایی ستون ها در تحلیل مرتبه ی اول بیش تر نباشد.

ب- شاخص پایداری Q مطابق با تعریف بند 1-2-4-5-6-9 از 0.05 بیش تر نباشد.

2-5-5-6-9 مشخصات پایداری
1-2-5-5-6-9 شاخص پایداری

شاخص پایداری طبقه، \( Q \) از رابطه ی زیر محاسبه می گردد:

\[Q = \frac{\sum P_u \Delta_0}{V_{us} l_c}\]

(4-6-9)

در رابطه ی فوق، \( P_u \) کل بار ضریب دار طبقه متناظر با آن حالت بار جانبی است که در آن مقدار مجموع بارهای قائم در کل طبقه حداکثر باشد؛ و \( V_{us} \) مجموع برش ها در کل طبقه، و \( \Delta_0 \) تغییر مکان جانبی نسبی مرتبه ی اول دو انتهای ستون ها در طبقه در اثر \( V_{us} \) می باشد. \( l_c \) طول ستون است که برابر با فاصله ی مرکز تا مرکز ناحیه ی اتصال تیر به ستون در دو انتها منظور می شود.

2-2-5-5-6-9 بار بحرانی کمانشی ستون

بار بحرانی کمانشی ستون، \( P_c \) از رابطه ی زیر محاسبه می گردد:

\[P_c = \frac{\pi^2 (EI)_{eff}}{(k l_u)^2}\]

(5-6-9)

در این رابطه: \( E_c \) مدول الاستیسیته ی بتن، مطابق بند 2-3-9 ، \( (EI)_{eff} \) صلبیت خمشی موثر ستون، مطابق بند 3-2-5-5-6-9 و \( k l_u \) طول موثر ستون، مطابق بند 4-2-5-5-6-9 است.

3-2-5-5-6-9

\( (EI)_{eff} \) با استفاده از یکی از روابط زیر تعیین شود:

\[(EI)_{eff} = \frac{0.4E_c I_g}{1+\beta_{dns}}\]

(6-6-9)

\[(EI)_{eff} = \frac{(0.2E_c I_g + E_s I_{se})}{1+\beta_{dns}}\]

(7-6-9)

\[(EI)_{eff} = \frac{E_c I}{1+\beta_{dns}}\]

(8-6-9)

در روابط فوق، \( \beta_{dns} \) برابر با نسبت حداکثر بار محوری دائمی ضریب دار ستون به حداکثر بار محوری ضریب دار بوده، و ممان اینرسی I در رابطه ی (8-6-9) برابر با مقدار تعیین شده از جدول 2-6-9 ب برای ستون ها و دیوارها می باشد.

4-2-5-5-6-9

ضریب طول موثر، \( k \) را می توان از نموگرام شکل 1-6-9 به دست آورد.

در این نموگرام: \( \Psi_A \) : نسبت \( \sum(EI)_{eff}/l_c \) ستون ها به \( \sum(EI)_{eff}/l_c \) تیر ها در انتهای A

\( \Psi_B \) : نسبت \( \sum(EI)_{eff}/l_c \) ستون ها به \( \sum(EI)_{eff}/l_c \) تیر ها در انتهای B

\( l_c \) طول تیر یا ستون است که از مرکز تا مرکز ناحیه ی تیر به ستون اندازه گیری می شود.

3-5-5-6-9 روش تشدید لنگرها - قاب های مهار شده
1-3-5-5-6-9

لنگرهای ستون ها و دیوارها که از تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی اول تعیین شده اند، باید برای منظور کردن اثرات انحنای آن ها مطابق رابطه ی زیر تشدید شده و در طراحی به کار برده شوند.

\[M_c = \delta_{ns} M_2\]

(9-6-9)

در این رابطه \( \delta_{ns} \) ضریب تشدید است که بر اساس رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[\delta_{ns} = \frac{C_m}{1-\frac{P_u}{0.75P_c}} \geq 1.0\]

(10-6-9)

ضریب \( C_m \) در رابطه ی (10-6-9) را باید به یکی از دو روش زیر به دست آورد:

الف- در ستون هایی که نیروی عرضی در فاصله ی تکیه گاه های آن وارد نمی شود:

\[C_m = 0.6 - 0.4 \frac{M_1}{M_2}\]

(11-6-9)

ب- در ستون هایی که نیروی عرضی در فاصله ی تکیه گاه های آن وارد می شود:

\[C_m = 1.0\]

(12-6-9)

در رابطه ی (11-6-9) در مواردی که ستون دارای انحنای یک طرفه است، نسبت \( \frac{M_1}{M_2} \) منفی؛ و در مواردی که ستون دارای انحنای دو طرفه است، مثبت منظور می شود. در این رابطه \( M_1 \) و \( M_2 \) لنگرهای کوچکتر و بزرگتر دو انتهای ستون بوده، و نسبت قدر مطلق آن ها همواره کوچکتر از یک می باشد.

2-3-5-5-6-9

مقدار \( M_2 \) در رابطه ی (9-6-9) نباید از مقدار \( M_{2,min} \) که از رابطه ی زیر محاسبه می شود، برای هر محور مقطع ستون کم تر در نظر گرفته شود. نیازی نیست که \( M_{2,min} \) به طور همزمان در هر دو محور منظور شود.

\[M_{2,min} = P_u(15 + 0.03h)\]

(13-6-9)

در مواردی که مقدار \( M_2 \) از \( M_{2,min} \) بزرگ تر باشد، مقدار \( C_m \) را می توان برابر 1.0 منظور نمود؛ و یا می توان با قرار دادن نسبت \( \frac{M_1}{M_2} \) در رابطه مقدار آن را محاسبه کرد.

4-5-5-6-9 روش تشدید لنگرها - قاب های مهار نشده
1-4-5-5-6-9

لنگرهای تشدید شده \( M_1 \) و \( M_2 \) در دو انتهای هر ستون از روابط زیر محاسبه می گردند.

\[M_1 = M_{1ns} + \delta_s M_{1s}\]

(14-6-9)

\[M_2 = M_{2ns} + \delta_s M_{2s}\]

(15-6-9)

ضریب تشدید لنگر، \( \delta_s \) بر اساس یکی از ضوابط (الف)، (ب) و یا (پ) محاسبه می گردد. در مواردی که مقدار \( \delta_s \) از 1.5 بیش تر باشد، تنها باید از یکی از ضوابط (ب) یا (پ) استفاده شود.

الف- بر اساس شاخص پایداری به صورت زیر:

\[\delta_s = \frac{1}{1-Q} \geq 1.0\]

(16-6-9)

ب- بر اساس بار محوری ستون های طبقه به صورت زیر:

\[\delta_s = \frac{1}{1-\frac{\sum P_u}{\sum P_c}} \geq 1.0\]

(17-6-9)

پ- با انجام تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی دوم، لنگرهای تشدید شده مستقیما تعیین می شوند.

در روابط فوق، \( \sum P_u \) برابر با مجموع بارهای قائم در یک طبقه، و \( \sum P_c \) برابر با مجموع بارهای بحرانی کمانشی برای تمام ستون های مقاوم در برابر تغییر مکان جانبی طبقه می باشد.

2-4-5-5-6-9

\( P_c \) بر اساس رابطه ی (5-6-9) و با منظور نمودن \( k \) برای ستون های مهار نشده به دست می آید. مقدار \( \beta_{ds} \) باید در روابط این بند به جای \( \beta_{dns} \) جای گزین نمود.

3-4-5-5-6-9

اعضای خمشی منتهی به اتصال باید برای مجموع لنگرهای انتهایی تشدید شده ی ستون ها در بر اتصال طراحی شوند.

4-4-5-5-6-9

در قاب های مهار نشده اثرات لاغری باید در مقاطع بین تکیه گاه های دو انتهای ستون در نظر گرفته شوند. برای این منظور می توان قاب را مهار شده فرض نمود و برای محاسبه ی \( C_m \) در بند 1-3-5-5-6-9، مقادیر \( M_1 \) و \( M_2 \) متعلق به قاب های مهار نشده در بند 1-4-5-5-6-9 به کار برد.

5-5-6-9 باز پخش لنگرها در اعضای خمشی ممتد
1-5-5-6-9

به جز در حالاتی که تحلیل بر اساس بند 9-6-9 به صورت تقریبی انجام می گیرد، در تحلیل های خطی و نیز در دال های دو طرفه که لنگرها با استفاده از الگوهای بارگذاری بند 3-3-4-6-9 تعیین می شوند، می توان مقادیر لنگرهای مثبت یا منفی حداکثر را برای هر گونه چیدمان بارگذاری کاهش داد؛ به شرط آن که شرایط زیر تامین شده باشند:

الف: اعضای خمشی به صورت ممتد باشند.

ب: در مقاطعی که لنگر کاهش داده می شود، \( \varepsilon_t \geq 0.0075 \) باشد.

2-5-5-6-9

درصد کاهش لنگر در مقاطعی که لنگر کاهش داده می شود، نباید از کم ترین دو مقدار \( 1000\varepsilon_t \) درصد و یا 20 درصد بیشتر باشد.

3-5-5-6-9

مقادیر لنگرهای باز پخش شده در طول دهانه باید با استفاده از مقادیر لنگرهای کاهش یافته و با رعایت شرایط تعادل استاتیکی برای هر ترتیب بارگذاری در دهانه ها محاسبه شوند. ضابطه ی این بند باید در مورد برش ها و عکس العمل های تکیه گاهی نیز رعایت شود.

6-6-9 تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی دوم

1-6-6-9 کلیات

1-1-6-6-9

در تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی دوم، اثرات بارهای محوری، وجود نواحی ترک خورده در طول عضو، و طول زمان وارد شدن بار باید مورد بررسی قرار گیرند. این اثرات با منظور نمودن مشخصات مقطع، که در بند 2-6-6-9 تعریف شده است، تأمین می گردند.

2-1-6-6-9

اثرات لاغری در طول ستون باید بررسی شوند. بدین منظور می توان این اثرات را مطابق بند 5-5-6-9 محاسبه نمود.

3-1-6-6-9

باز پخش لنگرهایی که از تحلیل خطی الاستیک مرتبه ی دوم محاسبه شده اند، با منظور نمودن بند 5-5-6-9 مجاز است.

2-6-6-9 مشخصات مقطع اعضا

1-2-6-6-9

در تحلیل برای بارهای ضریب دار، می توان از مشخصات مقطع اعضا که بر اساس بند 1-3-5-6-9 محاسبه شده اند، استفاده نمود.

2-2-6-6-9

در تحلیل برای تعیین تغییر شکل های آنی و بلند مدت بارهای قائم بهره برداری، باید از ضوابط فصل 19-9 استفاده نمود. هم چنین می توان مقادیر تغییر شکل های آنی را با استفاده از ممان اینرسی 1.4 برابر مقدار \( I \) که بر اساس بند 1-3-5-6-9 و یا هر روش دقیق تر تحلیلی دیگری به دست آمده، محاسبه نمود. مقدار \( I \) در هر حال نباید بزرگ تر از \( I_g \) در نظر گرفته شود.

7-6-9 تحلیل غیر الاستیک

1-7-6-9 کلیات

1-1-7-6-9

در تحلیل غیر الاستیک، رفتار غیر خطی مصالح منظور می شود. در تحلیل غیر الاستیک مرتبه ی اول، تعادل در وضعیت تغییر شکل نیافته تامین می شود. تحلیل غیر الاستیک مرتبه ی دوم، تعادل را در وضعیت تغییر شکل یافته تامین می کند.

2-1-7-6-9

روش تحلیل غیر الاستیک باید بتواند نشان دهد تطابق نزدیکی بین مقاومت و تغییر شکل های محاسبه شده ی اعضا با نتایج آزمایش های فیزیکی بر اجزای بتن آرمه، زیر مجموعه ها، یا سیستم های سازه ای که ساز و کار رفتاری آن ها مشابه سازه ی مورد نظر باشد، وجود دارد.

3-1-7-6-9

در تحلیل غیر الاستیک اثرات لاغری باید لحاظ شوند، مگر این که طبق بند 1-2-2-6-9 بتوان از آنها صرف نظر نمود. در این ارتباط استفاده از ضوابط بند 5-5-6-9 مجاز می باشد.

4-1-7-6-9

باز پخش لنگرها در سازه هایی که با تحلیل غیر الاستیک محاسبه شده اند، مجاز نیست.

8-6-9 تحلیل به روش اجزای محدود

1-8-6-9

از روش اجزای محدود برای تحلیل سازه ها می توان استفاده نمود. مدل به کار گرفته شده در این روش باید تا حد امکان برای هدف مورد نظر مناسب باشد.

2-8-6-9

در تحلیل غیر خطی با این روش اصل جمع آثار معتبر نیست؛ و باید برای هر ترکیب بار تحلیل جداگانه ای انجام داده شود.

3-8-6-9

باز پخش لنگرها در سازه های تحلیل شده با روش اجزای محدود غیر خطی مجاز نیست.

4-8-6-9

استفاده از متوسط گیری پاسخ ها در طول محدودی از عضو در تحلیل به روش اجزای محدود مجاز می باشد. طول محدود مورد نظر، نظیر بعد نوار ستونی در دال، در قسمت های مختلف این آیین نامه معین شده است.

9-6-9 روش های ساده شده ی تحلیل الاستیک

1-9-6-9 تیرها و دال های یک طرفه ی ممتد

1-1-9-6-9

در تیرها و دال های یک طرفه ی ممتد، در صورتی که شرایط (الف) تا (ث) زیر موجود باشند، لنگرهای خمشی و تلاش های برشی را می توان در مقاطع مختلف با استفاده از جدول شماره ی 3-6-9 تعیین نمود.

الف- تیر یا دال حداقل دو دهانه داشته باشد.

ب- هر یک از اعضا در طول خود دارای مقطع ثابت باشند.

پ- طول دهانه ی بزرگ تر از دو دهانه ی مجاور، از 20 درصد طول دهانه ی کوچک تر تجاوز نماید.

ت- بارها در سراسر طول تیر یا دال، تقریبا به صورت یکنواخت توزیع شده باشند.

ث- شدت بار زنده از سه برابر شدت بار مرده بیش تر نباشد.

2-1-9-6-9

باز پخش لنگر، در لنگرهای خمشی محاسبه شده بر طبق جدول 3-6-9 مجاز نمی باشد.

3-1-9-6-9

اختلاف لنگرهای خمشی محاسبه شده در وجوه تکیه گاه های تیرها بر طبق بند سختی آنها توزیع شوند.

7-9 ضریب های بار و ترکیب های بارگذاری- ضریب های کاهش مقاومت

1-7-9 گستره

این فصل به ضریب های بار و ترکیب های بارگذاری در طراحی و نیز ضریب های کاهش مقاومت اختصاص دارد و شامل موارد زیر است:

الف- ضریب های بار

ب- ترکیب های بارگذاری

پ- ضریب های کاهش مقاومت

2-7-9 کلیات

بارهای وارد بر سازه بر اساس موارد متدرج در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان و نوع کاربری سازه انتخاب می شوند. این بارها عمدتاً شامل بار مرده، زنده، برف، باران، باد، زلزله، فشار خاک، فشار آب، بارهای ناشی از تغییرات درجه حرارت، و نیز بارهای ناشی از تغییرات حجمی بتن (افت و خزش) هستند. مهندس طراح ممکن است بسته به نوع سازه و عملکرد آن، بارهای دیگری را نیز در بارگذاری مورد توجه قرار دهد.

2-2-7-9

بارهای وارد بر سازه ی ساختمان ها و نیز چگونگی ترکیب های آنها در تعیین آثار حداکثر، موضوع مبحث ششم مقررات ملی می باشند و این فصل ملزم به رعایت آن ها است. بیان ترکیب های بار در این فصل تنها برای سهولت استفاده از این مبحث است. بدیهی است چنان چه تغییری در ضوابط مبحث ششم در موضوع ترکیب های بار پیش آید، آن تغییر در این فصل نیز باید رعایت گردد.

3-2-7-9

در حالتی خاص، مهندس طراح می تواند از استانداردهای معتبر بین المللی برای برآورد بارهای خاص استفاده نماید.

4-2-7-9

ضریب های کاهش سربار بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ایران تعیین می شوند.

3-2-9 ضریب های بار و ترکیب های بارگذاری

1-3-7-9 ضریب های بار

مقاومت مورد نیاز، \( U \) باید حداقل معادل تاثیرات بارهای با ضریب مندرج در جدول 1-1-3-7-9 و یا در نظر گرفتن سایر الزامات بخش 3-2-9 باشد.

در جدول 1-2-9، منظور از "بار اصلی" در یک ترکیب بارگذاری، باری است که آن ترکیب اصولا بر پایه ی عملکرد آن بار، ولی در کنار تاثیر سایر بارهای مرتبط تنظیم شده است:

متغیرهای به کار رفته در رابطه های (1-2-9) تا (2-2-9) به شرح زیر هستند:

- \( U \) بار ترکیبی و یا مقاومت مورد نیاز برای تحمل بارهای با ضریب و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

- \( D \) بارهای مرده و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

جدول 1-7-9 ترکیب های بارگذاری شماره ی رابطه
بار اصلی ترکیب های بارگذاری
1) \( U = 1.4D \) \( D \) (1-7-9)
2) \( U = 1.2D + 1.6L + 0.5(L, or S or R) \) \( L \) (3-7-9)
3) \( U = 1.2D + 1.6(L, or S or R) + \left(1.0L or 0.5(1.6W)\right) \) \( L, or S or R \) (3-7-9)
4) \( U = 1.2D + 1.0L + 1.6W + 0.5(L, or S or R) \) \( W \) (4-7-9)
5) \( U = 1.2D + 1.0E + 1.0L + 0.2S \) \( E \) (5-7-9)
6) \( U = 0.9D + 1.6W \) \( W \) (6-7-9)
7) \( U = 0.9D + 1.0E \) \( E \) (7-7-9)

\( F \) - بارهای ناشی از وزن و با فشارهای مرتبط با سیالات با چگالی مشخص و با حداکثر ارتفاع قابل کنترل، و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( L \) - بارهای زنده و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( H \) - بارهای ناشی از وزن با فشار خاک، آب در خاک یا سایر مصالح، و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( L_r \) - بار زنده ی بام و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( S \) - بار برف و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( R \) - بار باران و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( W \) - بار باد و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه؛

\( E \) - تأثیرات نیروهای زلزله و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه.

2-1-3-7-9

تاثیرات یک یا چند باری که به طور همزمان اثر نمی کنند (مثلا بار باد و بار زلزله)، باید به طور جداگانه در نظر گرفته شوند؛ ولی تاثیرات آن ها به طور همزمان منظور نمی گردند.

3-1-3-7-9

ضریب های بار باد در جدول 1-7-9 بر این اساس تعیین شده که بارگذاری باد بر مبنای بارهای سطح مقاومت تعیین شده باشد. با این وجود اگر بار باد بر اساس بارهای سطح بهره برداری تعیین شده باشد، لازم است در رابطه های (4-7-9) و (6-7-9) به جای 1.0W به ترتیب از 0.8W و 1.6W استفاده شود.

4-1-3-7-9

در مواردی که بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان نیاز به منظور نمودن اثرات مولفه ی قائم زلزله علاوه بر اثرات مولفه های افقی آن باشد، ترکیب های بارگذاری رابطه های (7-7-9) به صورت زیر اصالح می شوند:

\[U = (1.2 + 0.6AI)D + \rho E_h + 1.0L + 0.25\]

\[U = (0.9 - 0.6AI)D + \rho E_h\]

5-7-9

نسبت شتاب مبنای طرح است که بر اساس مبحث ششم برای پهنه با خطر نسبی خیلی زیاد، زیاد متوسط و کم به ترتیب معادل 3/35 ، 3/35 ، 3/30 و 3/30 منظور می شود؛ و \( I \) ضریب اهمیت ساختمان است که بر اساس مبحث ششم برای طبقه بندی ساختمان در گروه های 4 و 3/20 به ترتیب معادل 1/10 ، 1/20 و 1/40 در نظر گرفته می شود همچنین \( \rho \) ضریب نامعینی سازه است که در مبحث ششم مقررات ملی تعیین شده، و برای ساختمان های با میزان نامعینی کافی برابر 1/10 در نظر گرفته می شود؛ و \( E_h \) تأثیرات بار نیروهای افقی زلزله و یا لنگرها و نیروهای داخلی مربوطه است.

5-1-3-7-9

اثرات اضافه مقاومت هر جا که بر اساس مبحث ششم مقررات ملی مورد نیاز باشند، باید در برآورد بار زلزله و ترکیب های بارگذاری منظور شوند.

1-3-2-4

اگر سازه در ناحیه ی سیل قرار داشته باشد، بارهای ناشی از سیل، \( \mathbf{F}_a \) باید بر اساس ضوابط متدرج در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، و یا مقررات معتبر بین المللی دیگر تعیین شوند.

1-3-2-5

اگر سازه تحت تاثیر نیروهای ناشی از پخ زندگی جوی و باد روی پخ قرار داشتند باشد، بارهای ناشی از پخ، \( D_i \) و ناشی از باد روی پخ، \( W_i \) باید بر اساس ضوابط متدرج در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، و یا مقررات معتبر بین المللی دیگر تعیین شوند.

1-3-2-6

مقاومت مورد نیاز، \( U_i \) باید شامل تاثیرات بار داخلی ناشی از عکس العمل های ایجاد شده بر اساس پیش تنیدگی، با ضریب بار 1/0 باشد.

ضوابط بار زنده در ترکیب های بار 2-3-2-7

1-3-2-8

کاهش سر بار زنده مبتنی بر ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان امکان پذیر است؛ بنابراین در ترکیب های بارگذاری ارائه شده، می توان بار زنده ی کاهش یافته را به عنوان \( L \) به کار برد.

1-3-2-9

ضریب بار مربوط به بار \( L \) را در رابطه های (3-7-9) و (4-7-9) می توان به 0/5 کاهش داد؛ مگر در بارگذاری بارکینگ ها، بارگذاری محل های ازحجم عمومی، و محل هایی که در آن ها میزان بار زنده بیش از 5 کیلو نیوتن بر متر مربع باشد. استفاده از ضریب 0/5 مورد اشاره در کنار بار زنده ی کاهش یافته نیز مجاز است.

1-3-2-10

بار زنده شامل همه ی موارد ممکن از مجموعه ی زیر است.

الف - بارهای زنده ی متمرکز

ب - بارهای وابسته به وسایل نقلیه

پ - بارهای جرثقیل

ت - بارهای وارد بر نرده ها، نرده حفاظ، و سیستم های حفظ وسایل نقلیه

ث - اثر ضربه

ج - تاثیر ارتعاش

ضوابط بارهای خود کرنشی در ترکیب های بار 3-3-7-9

1-3-3-7-9

اگر نیروهای ناشی از تثقیه مرتبط با تغییر حجم و نشست نامساوی در بار بتوانند به طور مخالف بر عملکرد و ایمنی سازه اثر بگذارند، الزم است این تاثیرات سازه ای در ترکیب با سایر بارها در نظر گرفته شوند. ضریب بار \( T \) باید بر اساس موارد زیر تعیین شود: در نظر گرفتن عدم قطعیت مرتبط با بزرگی بار \( T' \) میزان احتمال این که حداکثر تاثیر \( T \) به طور هم زمان با سایر بارهای اعمالی رخ دهد؛ و نیز عواقب نامناسب محتمل این که اثر \( T' \) از آن چه فرض شده، بزرگ تر شود. در هر حال ضریب بار \( T \) نباید از 1/0 کم تر منظور شود.

ضوابط بارهای مرتبط با فشار سیال و خاک در ترکیب های بار 4-3-7-9

در صورت حضور بار سیال، \( F \), الزم است این بار در ترکیب های بارگذاری جدول 1-4-3-7-9 بر اساس همه ی موارد زیر وارد شود. 1-2-9

در 1/4 به تنهایی عمل کرده و یا به تاثیرات \( D \) اضافه شود، الزم است با ضریب بار \( F \) اقل-رابطه ی (1-2-9) وارد گردد.

تا \( F \) به بار اصلی اضافه گردد، الزم است با ضریب بار 1/2 در رابطه های (-2-9) وارد شود. 5-2-9

8-3-2-4

ترکیب های بار جدول 1-7-9 بر اساس موارد زیر وارد شود:

الف- اگر \( H \) به تنهایی عمل کرده و یا به اثر بار اصلی اضافه شود، الزم است با ضریب بار 1/6 وارد گردد.

ب- اگر تاثیر بار \( H \) دائمی بوده و تاثیر بار اصلی را کم کند، الزم است با ضریب بار 0/9 وارد گردد.

چ- اگر تاثیر بار \( H \) دائمی نبوده ولی در صورت حضور، تاثیر بار اصلی را کم کند، \( H \) نباید در ترکیب های بار وارد شود.

9-2-4 ضریب های کاهش مقاومت 4-7-9

شوند. تعیین می 2-7-9 بر اساس جدول 1-4-7-9 ضریب های کاهش مقاومت، \( \phi_1 \) و \( \phi_2 \) متوجه شده است.

10-3-4

مقاطعی که تحت لنگر خمشی، نیروی محوری، و یا ترکیب لنگر و نیروی محوری قرار گرفته اند، در حالتی یک مقطع کششی-کنترل تلقی می شوند که در آن ها هم زمان با لحظه ی گسیختگی مقطع و وقتی که کرنش حداکثر در دورترین بار فشاری بتن، \( \alpha_1, \alpha_2, \ldots \) به مرز 0/0 می رسد، کرنش خالص کششی در دورترین فوالد کششی مقطع، \( \epsilon_1, \epsilon_2 \) بزرگ تر یا مساوی می رسد.

+0.003

\[ \varepsilon_p + \varphi_e \] باشد.

\[ \varphi_e \] کرنش تسلیم دورترین ردیف آرماتورهای کششی است؛ و برای میلگرهای آبدار از تقسیم تنش تسلیم بر مدول الاستیسیته ی فوالد تعیین می شود.

جدول 2-7-9 ضریب های کاهش مقاومت \(\phi\) بر اساس وضعیت مورد نظر در طراحی مقطع \(\phi\)
(1) لنگر، نیروی محوری، و با ترکیب لنگر و نیروی محوری  
الف) مقاطع کشش - کنترل (بند 2-4-7-9) 0.9
ب) مقاطع فشار - کنترل (بند 3-4-7-9) 0.9
اعضای با دورپیچ 0.75
سایر اعضا 0.65
ب) مقاطع در ناحیه ی انتقال (بند 4-4-7-9) 0.65-0.9
برش 0.75
پیچش 0.75
(2) مقاومت آنکایی (اپیدگی) 0.65
(3) نواحی مهارت پست کشیده 0.85
(4) نشیمن ها (براکت ها و کورل ها) 0.75
(5) نواحی مختلف در مدل های بسته و بند 0.75
(6) اجزای اتصالات اعضای پیش ساخته ای که با تسلیم عناصر فوالدی در کشش کنترل می شوند. 0.9
(7) عناصر بتنی ساده (بدون فوالد) 0.6
(8) مهار در عناصر بتنی 0.45-0.75

۳-۴-۷-۹

مقاطعی که تحت لنگر خمشی، نیروی محوری، و یا ترکیب لنگر و نیروی محوری قرار گرفته اند، در حالتی یک مقطع فشار-کنترل تلقی می شوند که در آن ها همزمان با لحظه ی گسیختگی مقطع و وقتی که کرنش حداکثر در دورترین فوالد فشاری بتن به مرز 0.003 می رسد، کرنش خالص کششی در دورترین فوالد کششی مقطع، کوچک تر یا مساوی با \( \varepsilon_t \) باشد. برای آرماتور S420، این حد کرنش برابر با 0.002 در نظر گرفته می شود.

۴-۴-۷-۹

اگر در مقطع تحت لنگر خمشی، نیروی محوری، و یا ترکیب لنگر و نیروی محوری، هم زمان با لحظه ی گسیختگی، کرنش خالص کششی در دورترین فوالد کششی بین حد کرنش فشار-کنترل، \( \varepsilon_t \) و حد کرنش کشش-کنترل، +0.003 قرار گیرد، مقطع در ناحیه ی انتقال منظور می شود. برای مقطع انتقالی، ضریب کاهش مقاومت \( \phi \) با درون یابی خطی بین حالت های قبلی، بر اساس رابطه های ۱۰-۷-۹(الف) و ۱۰-۷-۹(ب) محاسبه می شود. برای این مقطع چنین اجازه داده می شود که از \( \phi \) مربوط به مقطع فشار-کنترل استفاده گردد.

\( \phi = 0.75+0.15 (\frac{\varepsilon_t - \varepsilon_y}{0.003}) \) (اعضای با دوربچه) (الف)-۱۰-۷-۹

\( \phi = 0.65+0.25 (\frac{\varepsilon_t - \varepsilon_y}{0.003}) \) (سایر اعضا) (ب)-۱۰-۷-۹

۵-۴-۷-۹

در تعیین ضریب کاهش مقاومت برای طراحی در مقابل برش، برای سازه هایی که با عملکرد قاب خمشی ویژه، دیوار سازه ای ویژه، و یا دیوار سازه ای متوسط پیش ساخته در مناطق لرزه ای با خطر نسبی زیاد و خیلی زیاد، در مقابل تاثیرات زلزله \( E \) مقاومت می کنند، باید موارد زیر را رعایت نمود:

الف- در هر عضو طراحی شده جهت مقاومت در مقابل \( E \)، اگر مقاومت برشی اسمی عضو کم تر از برش متناظر با توسعه ی مقاومت خمشی اسمی عضو باشد، ضریب کاهش مقاومت در برش \( \phi = 0.60 \) در نظر گرفته می شود. مقاومت خمشی اسمی مورد اشاره باید مقدار حداکثر محاسبه شده با منظور کردن بارهای محوری با ضریب از آن ترکیب های بارگذاری که شامل \( E \) است، در نظر گرفته شود.

ب- برای دیافرآگه ها، \(\phi\) در برش نباید از کم ترین \(\phi\) برشی که برای اجزای قائم سیستم اولیه ی مقاوم در برابر نیروهای لرزه ای استفاده شده است، بیش تر شود.

پ- برای عناصر شالوده که سیستم اولیه ی مقاوم در برابر نیروی لرزه ای را تحمل می کنند، \(\phi\) در برش نباید از کم ترین مقدار مورد استفاده ی \(\phi\) برای اجزای قائم سیستم اولیه ی مقاوم در برابر نیروی لرزه ای، بیش تر باشد.

ت- در اتصالات تیر- ستون قاب های خمشی ویژه و نیز در تیرهای هم بندی که با فولاد گذاری قطری مسلح شده اند، در برش \( \phi = 0.85 \) منظور می شود.

8-9 ارزیابی مقاومت مقطع در خمش، بار محوری، برش- اصطکاک

1-8-9 گستره

1-1-8-9

ضوابط این فصل به تعیین مقاومت اسمی مقاطع تحت اثر نیروهای مختلف داخلی اختصاص داشته و شامل موارد زیر هستند:

الف - مقاومت خمشی؛

ب - مقاومت محوری و یا مقاومت توام خمشی- محوری؛

پ - مقاومت برشی یک طرفه؛

ت - مقاومت برشی دو طرفه؛

ث - مقاومت پیچشی؛

ج - مقاومت انکانی؛

چ - مقاومت برش اصطکاکی.

2-1-8-9

روش طراحی اعضای بتن آرمه، روش "طرح مقاومت" است؛ و مقاومت طراحی یک مقطع برابر با حاصل ضرب مقاومت اسمی، \( S_n \) در ضریب کاهش مقاومت مرتبط، \( \phi \) می باشد.
طراحی مقاطع در روش "طرح مقاومت" بر مبنای تامین رابطه \( S_u \geq U \) صورت می گیرد.

در این فصل به چگونگی ارزیابی \( S_n \) در حالت های مختلف نیروهای داخلی پرداخته می شود.

3-1-8-9

رعایت ضوابط الزامی این فصل برای همه ی اعضای بتن آرمه ضروری است؛ مگر آن که عضو یا ناحیه ای از عضو بر اساس مدل های بست و بند که در پیوست 3-4-2 شده اند، طراحی شود.

4-1-8-9

طرح مقطع بتن آرمه طوری انجام می شود که بر اساس رابطه ی عمومی (1-1-9) مقاومت طراحی، \( \phi S_n \) از مقاومت مورد نیاز، \( U \), کمتر نباشد. رابطه ی (1-1-9) برای طراحی مقطع بتن آرمه به صورت تفصیلی برای کنترل لنگر خمشی، نیروی برشی، لنگر پیچشی و نیروی محوری فشاری، به ترتیب در رابطه های (1-8-9) تا (4-8-9) به صورت زیر بیان می شود:

\[ \phi M_n \geq M_u \]

\[ \phi V_n \geq V_u \]

\[ \phi T_n \geq T_u \]

\[ \phi P_n \geq P_u \]

در این روابط، \( M_n \), \( V_n \), \( T_n \), \( P_n \) به ترتیب مقاومت خمشی اسمی، مقاومت برشی اسمی، مقاومت پیچشی اسمی و مقاومت فشاری اسمی مقطع هستند که بر اساس فرضیات و معادلات مبتنی بر روش طرح مقاومت که در این فصل ارائه می شوند، محاسبه می گردند. همچنین مقاومت های مورد نیاز \( M_u \), \( V_u \), \( T_u \), \( P_u \) به ترتیب لنگر خمشی، نیروی برشی، لنگر پیچشی، و نیروی محوری نهایی هستند که با تحلیل الاستیک سازه تحت بارهای ضریب دار به دست می آید.

2-8-9 مقاومت خمشی

1-2-8-9 کلیات

مقاومت خمشی مقطع بر مبنای تامین رابطه ی (1-8-9) کنترل می شود.

2-2-8-9 فرضیات طراحی

1-2-2-8-9

در هر مقطع الزم است تعادل بین نیروهای موثر برقرار گردد.

2-2-2-8-9

کرنش در تارهای مقطع بتنی و نیز در فوالدها به صورت خطی متناسب با فاصله ی آن تار یا فوالد از محور خنثی تعیین می شود.

3-2-2-8-9

کرنش حداکثر در دورترین تار فشاری بتن برابر با 0.003 در نظر گرفته می شود.

4-2-2-8-9

از مقاومت کششی بتن در مقطع صرف نظر می گردد.

5-2-2-8-9

رابطه ی بین تنش و کرنش فشاری بتن را می توان به صورت مستطیلی، ذوزنقه ای، سهمی و یا هر شکل و منحنی دیگری در نظر گرفت؛ به شرط آن که با نتایج آزمایشات جامع مرتبط تطابق داشته باشد. در این ارتباط می توان از توزیع تنش مستطیلی معادل طبق مشخصات بند 6-2-2-8-9 استفاده نمود.

6-2-2-8-9

تنش فشاری بتن برابر با \( 0.85f_c' \) با توزیع یک نواخت در ناحیه ی فشاری معادل که به وجوه جانبی مقطع و یک خط موازی با تار خنثی و به فاصله ی \( a \) از دورترین تار فشاری مقطع محدود می گردد، فرض می شود. عمق بلوک فشاری بتن، \( a \)، از رابطه ی زیر تعیین می شود:

\[ a = \beta_1 c \]

(2-8-9)

در این رابطه \( c \) عمق تار خنثی، یعنی فاصله ی موقعیت تار بتنی با حداکثر کرنش فشاری تا تار خنثی در راستای عمود بر تار خنثی است.

ضریب \( \beta_1 \) که ضریب عمق بلوک مستطیل معادل تنش فشاری است، به صورت زیر تعیین می شود:

\[ \beta_1 = 0.85 \quad \text{برای} \quad 17 \leq f_c' \leq 28 \, \text{MPa} \]

(الف) (3-8-9)

\[ \beta_1 = 0.85 - \frac{0.05}{7}(f_c' - 28) \geq 0.65 \quad \text{برای} \quad f_c' > 28 \, \text{MPa} \]

(ب) (3-8-9)

7-2-2-8-9

در صورتی که از بتن با مقاومت بیش از 55 مگاپاسکال استفاده شود، تنش فشاری بتن را می توان برابر با \( \alpha_0 f_c' \) و با توزیع مشابه بند قبلی در نظر گرفت. در این حالت ضریب \( \alpha_0 \) به صورت زیر تعیین می گردد:

\[ \alpha_0 = 0.85 - \frac{0.022}{7}(f_c' - 55) \geq 0.7 \]

(4-8-9)

8-2-2-8-9

تنش در فوالدهای مقطع، در مواردی که کرنش در آن ها کم تر از کرنش تسلیم فوالد، \( \varepsilon_y \) است، از حاصل ضرب مدول الاستیسیته ی فوالد در کرنش آن محاسبه می شود؛ و در مواردی که کرنش مساوی یا بیش تر از \( \varepsilon_y \) است، برابر با تنش تسلیم فوالد، \( f_y \)، منظور می گردد.

3-2-8-9 مقاومت خمشی اعضای بتنی مرکب (غیر یک پارچه)

1-3-2-8-9

مقاومت خمشی اسمی مقاطع در اعضای بتنی مرکب را که در محل به طور مجزا ساخته و یا ریخته شده و به صورتی به هم متصل گردیده اند که به طور واحد در مقابل بارها مقاومت می کنند، می توان مشابه اعضای بتنی یک پارچه و با استفاده از مشخصات تمام مقطع مرکب تعیین نمود.

2-3-2-8-9

در تیرها و دال های بتنی مرکب، نباید تفاوتی بین اعضای شمع بندی شده و بدون شمع در محاسبه ی \( M_n \) در نظر گرفت.

3-3-2-8-9

در اعضای بتنی مرکب اگر مقاومت فشاری مشخصه ی بتن \( f_c' \) در اجزای مختلف متفاوت باشد، باید از مشخصات هر یک از اجزا برای همان جزء استفاده کرد. همچنین می توان از \( f_c' \) مربوط به جزئی که بحرانی ترین مقدار \( M_n \) را به دست می دهد، استفاده نمود.

3-8-9 مقاومت محوری یا مقاومت توام خمشی و محوری

1-3-8-9 کلیات

1-1-3-8-9

مقاومت محوری مقطع بر مبنای تامین رابطه ی (4-8-9) کنترل می شود. همچنین مقاومت توام محوری و خمشی مقاطع بر مبنای تامین رابطه های (1-8-9) و (4-8-9) و با منظور کردن اندرکنش بار محوری و لنگر خمشی کنترل می گردد.

2-3-8-9 فرضیات طراحی

1-2-3-8-9

فرضیات طراحی برای مقاومت محوری و یا مقاومت توام محوری و خمشی مشابه فرضیات طراحی برای خمش، موضوع بخش 2-2-8-9 می باشند.

3-3-8-9 حداکثر مقاومت فشاری محوری

1-3-3-8-9

به منظور در نظر گرفتن خروج از محوری اتفاقی، مقاومت فشاری اسمی، \( P_n \)، مطابق رابطه های زیر نباید تجاوز کند:

برای ستون با تنگ بسته:

\[ P_{n,\max} = 0.8P_0 \]

(الف) (5-8-9)

برای ستون با دورپیچ:

\[ P_{n,\max} = 0.85P_0 \]

(ب) (5-8-9)

برای اعضای شالوده ی عمیق با تنگ بسته:

\[ P_{n,\max} = 0.8P_0 \]

(پ) (5-8-9)

در این رابطه ها، \( P_0 \) مقاومت فشاری اسمی تحت اثر بار محوری بدون خروج از مرکزیت بوده و به صورت زیر تعیین می شود:

\[ P_0 = 0.85f_c'(A_g - A_{st}) + f_y A_{st} \]

که در آن \( A_g \) مساحت سطح مقطع کل و \( A_{st} \) سطح مقطع فوالدهای طولی است. در این رابطه مقدار \( f_y \) به 420 مگاپاسکال محدود می شود.

فوالدهای عرضی به صورت تنگ های بسته و یا دورپیچ که به عنوان مهار جانبی فوالدهای طولی در اعضای فشاری به کار می روند، باید ضوابط مرتبط را که در فصل های 12-9 و 21-9 ارائه شده اند، تامین نمایند.

4-3-8-9 حداکثر مقاومت کششی محوری

1-4-3-8-9

مقاومت کششی اسمی مقطع، \( P_{nt} \)، که بر اساس رابطه ی زیر محاسبه می شود، نباید بیش تر از مقدار زیر شود:

\[ P_{nt,\max} = A_{st} f_y \]

(6-8-9)

4-8-9 مقاومت برشی یک طرفه

1-4-8-9 کلیات

1-1-4-8-9

مقاومت برشی یک طرفه ی مقاطع بر مبنای تامین رابطه ی (2-8-9) کنترل می گردد.

2-1-4-8-9

مقاومت برشی یک طرفه ی اسمی مقطع \( V_n \) به صورت زیر تعیین می شود:

\[ V_n = V_c + V_s \]

(7-8-9)

در این رابطه \( V_c \) و \( V_s \) به ترتیب مقاومت های تامین شده توسط بتن و فولادهای برشی در مقطع هستند که بر اساس بخش های 4-4-8-9 و 5-4-8-9 تعیین می شوند.

3-1-4-8-9

ابعاد مقطع باید طوری انتخاب شوند که رابطه ی زیر برآورده شود:

\[ V_u \leq \phi (V_c + 0.66\sqrt{f_c'} b_w d) \]

(8-8-9)

که در آن \( b_w \) و \( d \) به ترتیب عرض جان و عمق موثر مقطع هستند.

4-1-4-8-9

اثر هر گونه بازشو در اعضا باید در محاسبه ی \( V_n \) در نظر گرفته شود.

5-1-4-8-9

اثر کشش محوری ناشی از خزش و جمع شدگی بتن در اعضای مقید شده باید در محاسبه ی \( V_c \) منظور شود.

6-1-4-8-9

اثر فشار مورب ناشی از خمش در اعضای با عمق متغیر را می توان در محاسبه ی \( V_c \) در نظر گرفت.

7-1-4-8-9

در صورت تامین یکی از شرایط زیر، صرف نظر از تاثیر متقابل نیروهای برشی که در راستای دو محور متعامد \( x \) و \( y \) اثر می کنند، مجاز می باشد:

\[ \frac{V_{u,x}}{\phi V_{n,x}} \leq 0.5 \]

(الف) (9-8-9)

\[ \frac{V_{u,y}}{\phi V_{n,y}} \leq 0.5 \]

(ب) (9-8-9)

8-1-4-8-9

اگر هیچ کدام از رابطه های (9-8-9) برآورده نشود، لازم است رابطه ی زیر تامین گردد:

\[ \frac{V_{u,x}}{\phi V_{n,x}} + \frac{V_{u,y}}{\phi V_{n,y}} \leq 1.5 \]

(10-8-9)

2-4-8-9 فرضیات و محدودیت ها

1-2-4-8-9

برای محاسبه ی \( V_c \) و \( V_s \) در مقاطع دایروی، عمق موثر مقطع، \( d \) را می توان برابر با 0.8 قطر، و عرض جان، \( b_w \) را معادل با قطر مقطع در مقاطع دایروی توپر، و معادل با دو برابر ضخامت دیواره در مقاطع دایروی توخالی در نظر گرفت.

2-2-4-8-9

برای برش یک طرفه، مقدار \( \sqrt{f_c'} \) به کار برده شده در محاسبه ی \( V_c \) نباید از 8.3 مگاپاسکال بیش تر باشد؛ مگر در تیرها و تیرچه های بتنی که در آن ها از حداقل فولاد برشی جان، مطابق ضوابط بند 5-4-8-9 استفاده شده باشد.

3-2-4-8-9

مقاومت تسلیم \( f_y \) که در محاسبه ی \( V_s \) به کار گرفته می شود، باید بر اساس حدود تعیین شده در بند 4-9 باشد. در صورتی که از شبکه ی سیمی جوش شده استفاده شده باشد، این مقاومت ها نباید از 420 مگاپاسکال بیشتر باشند.

3-4-8-9 اعضای بتنی مرکب

1-3-4-8-9

برای اعضای مرکبی که در محل مجزا ساخته شده و به صورتی به هم متصل شده اند که به طور واحد در مقابل بارها مقاومت می کنند، هیچ تفاوتی بین اعضای متکی به شمع و یا بدون اتکا به شمع در محاسبه ی \( V_n \) وجود ندارد.

2-3-4-8-9

برای اعضای مرکب در صورتی که مقاومت فشاری، وزن مخصوص و یا مشخصه های دیگر بتن برای اجزای مختلف متفاوت باشند، برای هر عضو باید از مشخصات بتن مربوط به همان عضو استفاده کرد. به عنوان راه کار دیگر، می توان از مشخصه های بتن جزئی که بحرانی ترین مقدار \( V_n \) را به دست می دهد، استفاده نمود.

3-3-4-8-9

اگر تمام یک عضو مرکب در تحمل نیروی برشی \( V_n \) مشارکت نماید، می توان در محاسبه ی \( V_c \) آن عضو مرکب را به صورت یک عضو یک پارچه ی بتنی با همان شکل سطح مقطع در نظر گرفت. در این حالت همچنین می توان در محاسبه ی \( V_s \) آن عضو مرکب را به صورت یک عضو یک پارچه ی بتنی با همان شکل سطح مقطع در نظر گرفت؛ به شرط آن که میلگردهای برشی عضو مرکب به طور کامل در قطعات متصل شده به یک دیگر آن عضو، با رعایت ضوابط مهار میلگردهای برشی، مهار شده باشند.

4-4-8-9 محاسبه ی مقاومت برشی تامین شده توسط بتن، \( V_c \)

1-4-4-8-9

برای اعضای بتنی که در آن ها از حداقل فولاد عرضی استفاده شده باشد، \( A_v \geq A_{v,\min} \)، \( V_c \) را می توان از رابطه ی ساده تر (11-8-9) (الف)، و یا از رابطه ی (11-8-9) (ب) محاسبه نمود. در این رابطه ها بار محوری \( N_u \) در فشار مثبت، و در کشش منفی منظور می شود. \( V_c \) نباید منفی در نظر گرفته شود.

\[ V_c = \left( 0.17\lambda\sqrt{f_c'} + \frac{N_u}{6A_g} \right) b_w d \]

(الف) (11-8-9)

\[ V_c = \left( 0.66\lambda(\rho_w)^{1/3}\sqrt{f_c'} + \frac{N_u}{6A_g} \right) b_w d \]

(ب) (11-8-9)

2-4-4-8-9

برای اعضای بتنی که در آن ها از حداقل فوالد عرضی استفاده نشده باشد، \( A_v < A_{v,\min} \)، \( V_c \) از رابطه ی (12-8-9) تعیین می شود:

\[ V_c = \left( 0.66\lambda_s (\rho_w)^{1/3}\sqrt{f_c'} + \frac{N_u}{6A_g} \right) b_w d \]

(12-8-9)

که \( \lambda_s \) ضریب اصالح تاثیر اندازه بوده و بر اساس رابطه ی (13-8-9) تعیین می شود:

\[ \lambda_s = \sqrt{\frac{2}{1 + d/250}} \leq 1.0 \]

(13-8-9)

3-4-4-8-9

در رابطه های (11-8-9) و (12-8-9) بار محوری \( N_u \) در فشار مثبت، و در کشش به صورت منفی منظور می شود. همچنین مقدار \( \frac{N_u}{6A_g} \) نباید بیش از \( 0.05f_c' \) بوده و یا کوچک تر از صفر در نظر گرفته شود.

4-4-4-8-9

مقدار \( V_c \) محاسبه شده نباید از \( 0.66\lambda \sqrt{f_c'} b_w d \) بزرگ تر باشد.

5-4-8-9 مقاومت برشی یک طرفه ی تامین شده توسط آرماتورهای برشی، \( V_s \)

1-5-4-8-9

در هر مقطعی که \( V_u > \phi V_c \) باشد، الزم است فوالد برشی به مقداری فراهم شود که رابطه ی زیر برآورده شود:

\[ V_s \geq \frac{V_u}{\phi} - V_c \]

(14-8-9)

2-5-4-8-9

اعضای تحت برش یک طرفه را می توان با فوالد عرضی برای تامین نیروی برشی \( V_s \) بر اساس رابطه های (16-8-9) و یا (17-8-9) و یا با فوالد طولی خم شده بر اساس رابطه های (18-8-9) مسلح نمود.

3-5-4-8-9

در صورتی که برای تقویت یک قسمت از عضو از بیش از یک نوع فوالد برشی استفاده شده باشد، \( V_s \) برابر با مجموع مقادیر \( V_s \) محاسبه شده برای هر یک از انواع فوالد برشی استفاده شده در آن قسمت از عضو، در نظر گرفته می شود.

4-5-4-8-9 مقاومت برشی یک طرفه ناشی از فوالد عرضی عمود بر محور طولی عضو

استفاده از آرماتور برشی عرضی در یکی از حالت های زیر با تامین شرایط الزم، مجاز می باشد:

الف) خاموت ها، تنگ ها یا دورپیچ های عمود بر محور طولی عضو

ب) شبکه ی سیمی جوش شده با سیم های عمود بر محور طولی عضو

پ) دورپیچ ها

در این حالت \( V_s \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[ V_s = \frac{A_v f_y d}{s} \]

(16-8-9)

در این رابطه \( A_v \) سطح مقطع شاخه های تمام میلگردها یا سیم های موجود در فاصله ی \( s \) است که عمود بر محور طولی عضو است که مطابق بند 5-5-4-8-9 محاسبه می شود. \( f_y \) مقاومت تسلیم فوالدهای عرضی است.

5-5-4-8-9

برای هر خاموت مستطیلی شکل، تنگ، حلقه یا قالب عرضی، \( A_v \) سطح مقطع ساق های تمام میلگردها یا سیم های موجود در فاصله ی \( s \) است. همچنین برای هر تنگ دایروی یا دورپیچ، \( A_v \) دو برابر سطح مقطع میلگردها یا سیم ها در فاصله ی \( s \) می باشد.

6-5-4-8-9 مقاومت برشی یک طرفه ناشی از فوالد عرضی مورب نسبت به محور طولی عضو

استفاده از خاموت های مورب با زاویه ی حداقل 45 درجه نسبت به محور طولی عضو که صفحه ی آن ها صفحه ی ترک برشی محتمل را قطع می کنند نیز به عنوان آرماتور برشی مجاز می باشد. در این حالت \( V_s \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[ V_s = \frac{A_v f_y d (\sin \alpha + \cos \alpha)}{s} \]

(17-8-9)

در این رابطه \( \alpha \) زاویه ی بین خاموت های مورب و محور طولی عضو است، \( s \) فاصله ی طولی (موازی با میلگردهای طولی) بین آرماتورهای برشی و \( A_v \) سطح مقطع شاخه های مورب است که مطابق بند 5-5-4-8-9 محاسبه می شود.

7-5-4-8-9 مقاومت برشی یک طرفه ناشی از فوالدهای طولی خم شده

می توان سه چهارم مایل های طول خم شده را با خم کردن میلگردهای طولی به عنوان آرماتور برشی در نظر گرفت؛ به شرط آن که زاویه ی \( \alpha \) بین قسمت خم شده ی میلگردهای طولی و محور طولی عضو، کمتر از 30 درجه نباشد. در این حالت \( V_s \) برای آرماتور طولی خم شده از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

در صورتی که آرماتور طولی خم شده از یک یا چند میلگرد و یا گروه میلگردهای موازی و با فاصله ی شروع خم یکسان از تکیه گاه تشکیل شده باشد، \( V_s \) برابر با کم ترین دو مقدار زیر است:

\[ V_s = A_v f_y \sin \alpha \]

(الف) (18-8-9)

\[ V_s = 0.25 \sqrt{f_c'} b_w d \]

(ب) (18-8-9)

در این رابطه ها، \( A_v \) سطح مقطع کل میلگردهای خم شده و \( \alpha \) زاویه ی قسمت خم میلگردها با محور طولی عضو است.

در صورتی که آرماتورهای طولی خم شده از میلگردهای طولی منفرد و یا گروهی موازی با شروع خم های متفاوت از تکیه گاه تشکیل شوند، \( V_s \) از رابطه ی (17-8-9) محاسبه می شود.

5-8-9 مقاومت برشی دو طرفه

1-5-8-9 کلیات

1-1-5-8-9

برای برآورد مقاومت برشی اسمی دو طرفه ی مقاطع (مقاومت برشی پانچ) با و بدون فوالد برشی از ضوابط بندهای 3-5-8-9 تا 6-5-8-9 استفاده می شود. در صورتی که از کلاهک برشی با مقطع I و یا ناودانی استفاده شده باشد، اعضای دو طرفه برای برش بر اساس ضوابط بند 6-5-8-9 طراحی می شوند.

2-1-5-8-9

مقاومت برشی اسمی در اعضای دو طرفه بدون و با فوالد برشی (شامل کلاهک برشی نمی شود)، بر اساس رابطه های زیر تعیین می شود:

بدون فوالد برشی:

\[ v_n = v_c \]

(الف) (19-8-9)

با فوالد برشی:

\[ v_n = v_c + v_s \]

(ب) (19-8-9)

به طوری که \( v_c \) و \( v_s \) تنش معادل متناظر با مقاومت برشی دو طرفه ی اسمی می باشند که به ترتیب توسط بتن و فوالدها فراهم می شود.

3-1-5-8-9

برش دو طرفه توسط مقطعی با عمق \( d \) و یک محیط بحرانی \( b_0 \) که در بخش 2-5-8-9 تعریف شده است، مقاومت می گردد. اگر بر مقطع لنگر نامتعادل اثر نکند و بتوان توزیع تنش برشی در پیرامون مقطع بحرانی را یک نواخت در نظر گرفت، نیروی برشی دو طرفه ی متناظر با بتن، \( V_c \) و فولاد، \( V_s \) به ترتیب با ضرب \( v_c \) و \( v_s \) در سطح بحرانی برش دو طرفه، \( b_0 d \) تعیین می شوند.

4-1-5-8-9

مقدار \( \sqrt{f_c'} \) به کار برده شده در محاسبه ی \( v_c \) برای برش دو طرفه نباید از 8.3 مگاپاسکال بیشتر باشد. همچنین مقاومت تسلیم \( f_y \) که در محاسبه ی \( v_s \) به کار گرفته می شود، نباید از مقدار داده شده در بند 4-9 بیش تر باشد.

2-5-8-9 مقطع بحرانی برای برش دو طرفه

1-2-5-8-9

مقطع بحرانی برای برش دو طرفه، سطح جانبی منشوری است که وجوه آن موازی با نیروی برشی بوده و محل آن ها باید طوری در نظر گرفته شود که محیط قاعده ی آن، \( b_0 \) حداقل باشد؛ ولی لازم نیست فاصله ی وجوه منشور از هر یک از موارد زیر کم تر از \( 0.5d \) در نظر گرفته شود:

الف- لبه ها و یا گوشه های ستون ها، بارهای متمرکز یا نواحی تکیه گاهی

ب- محل تغییر در ضخامت دال یا پی نظیر لبه های سرستون، کنبیه یا کلاهک برشی

عمق منشور در مقطع بحرانی برابر با \( d \) است که برابر با متوسط عمق موثر دو جهت متعامد در نظر گرفته می شود.

2-2-5-8-9

برای ستون ها، نیروهای متمرکز و سطوح تکیه گاهی با مقطع مربعی یا مستطیلی شکل، مقطع بحرانی را می توان با اضالع مستقیم در نظر گرفت. همچنین مقطع بحرانی برای ستون های با مقطع دایروی و یا چند ضلعی منظم را می توان نظیر یک ستون مربعی معادل با سطح مقطع برابر با سطح مقطع ستون اصلی در نظر گرفت.

3-2-5-8-9

مقطع بحرانی برای اعضای با رفتار دو طرفه که با خاموت های تک یا چند شاخه و با میلگردهای برشی سر دار تقویت شده باشند، یک چند وجهی با پیرامون حداقل و با محیط قاعده ی \( b_0 \) می باشد، که در فاصله ی \( 0.5d \) از بیرونی ترین مرز محیط تقویت شده ی برشی، قرار می گیرد.

4-2-5-8-9

اگر یک بازشو در فاصله ی کم تر از \( 4h \) از محیط یک ستون، بار متمرکز یا سطح تکیه گاهی قرار گیرد، بخشی از \( b_0 \) که با خطوط مستقیم ترسیم شده از مرکز ستون، بار متمرکز و یا سطح تکیه گاهی و مماس به محدوده ی بازشو محصور می گردد، در نظر گرفته نمی شود (شکل 1-8-9).

(شکل 1-8-9 تأثیر بازشو در دال بر سطح مؤثر مقطع بحرانی)

3-5-8-9 مقاومت برشی دو طرفه ی تامین شده توسط بتن

1-3-5-8-9

مقاومت برشی بتن برای اعضای دو طرفه ای که در آن ها از آرماتور برشی استفاده نشده باشد، کم ترین مقداری است که از سه رابطه ی زیر تعیین می شود:

\[ v_c = 0.33 \lambda_s \sqrt{f_c'} \]

(الف) (20-8-9)

\[ v_c = 0.17 \left( 1 + \frac{2}{\beta} \right) \lambda_s \sqrt{f_c'} \]

(ب) (20-8-9)

\[ v_c = 0.083 \left( 2 + \frac{\alpha_s d}{b_0} \right) \lambda_s \sqrt{f_c'} \]

(پ) (20-8-9)

در رابطه های فوق، \( \beta \) نسبت وجه بزرگ به وجه کوچک مقطع ستون است. همچنین مقدار \( \alpha_s \) برای ستون های میانی، کناری و گوشه به ترتیب برابر با 40، 30 و 20 منظور می شود. به علاوه \( \lambda_s \) ضریب اصالح تاثیر اندازه بوده و بر اساس رابطه ی (13-8-9) تعیین می شود.

2-3-5-8-9

برای اعضای دو طرفه با فولاد گذاری برشی، مقدار \( v_c \) که در مقاطع بحرانی محاسبه می شود نباید از حدود زیر بیش تر باشد:

الف- اگر از خاموت استفاده شده باشد:

\[ v_c \leq 0.17 \lambda_s \sqrt{f_c'} \]

(21-8-9)

ب- اگر از گل میخ برشی سر دار استفاده شده باشد:

\[ v_c \leq 0.25 \lambda_s \sqrt{f_c'} \]

(22-8-9)

برای مقطع بحرانی در اطراف ستون، بار متمرکز، و یا محل تغییر ضخامت در دال (طبق بند 1-2-5-8-9)، حداقل مقادیر رابطه های (20-8-9) و (21-8-9) یا (22-8-9) منظور می شود.

برای مقطع بحرانی در مرز بیرونی محیط تقویت شده با فولاد گذاری برشی (طبق بند 3-2-5-8-9)، مقدار رابطه ی (20-8-9) منظور می شود.

3-3-5-8-9

در صورت تامین یکی از شرایط زیر، استفاده از \( \lambda_s = 1.0 \) در رابطه های فوق مجاز می باشد:

الف- خاموت ها بر اساس بند 7-10-9 طراحی و جزئیات شده باشند و \( A_v / s \geq 0.17 \sqrt{f_c'} b_0 / f_{yt} \) باشد.

ب- گل میخ های برشی سر دار با طراحی و جزئیات منطبق بر بند 8-10-9 بوده و \( A_v / s \geq 0.17 \sqrt{f_c'} b_0 / f_{yt} \) باشد.

4-3-5-8-9

برای اعضای دو طرفه با فولاد گذاری برشی، لازم است عمق موثر مقطع طوری انتخاب شود که \( v_u \) محاسبه شده در مقاطع بحرانی از مقادیر زیر بیش تر نشود:

در صورت استفاده از خاموت:

\[ v_u \leq 0.5 \phi \sqrt{f_c'} \]

(23-8-9)

در صورت استفاده از گل میخ برشی سر دار:

\[ v_u \leq 0.66 \phi \sqrt{f_c'} \]

(24-8-9)

4-5-8-9 مقاومت برشی تامین شده توسط خاموت برشی

1-4-5-8-9

از خاموت های با یک یا چند شاخه ساخته شده از میلگرد یا سیم، در صورت برآورده شدن هر دو شرط زیر می توان به عنوان تقویت برشی دال دو طرفه و پی استفاده کرد:

الف- عمق موثر d حداقل برابر با 150 میلی متر باشد.

ب- عمق موثر d حداقل برابر 16 برابر قطر خاموت باشد.

در این حالت \( v_s \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[ v_s = \frac{A_v f_y}{b_0 s} \]

(25-8-9)

که در آن \( A_v \) مجموع سطح مقطع شاخه های قائم تمام خاموت های واقع بر یک خط محیطی است که از نظر هندسی مشابه محیط مقطع ستون می باشد؛ \( s \) فاصله ی بین خطوط محیطی میلگردهای برشی در جهت عمود بر وجه ستون است.

2-4-5-8-9

از گل میخ های برشی سر دار می توان به عنوان تقویت برشی در دال ها و پی ها استفاده کرد؛ به شرط آن که هندسه و روش جایگذاری آن ها مطابق با موارد مرتبطی باشند که در فصل 10-9 آورده شده اند. در این حالت \( v_s \) از رابطه ی (25-8-9) محاسبه می شود؛ که \( A_v \) مجموع سطح مقطع ساق های تمام میلگردهای سر دار واقع بر یک خط محیطی است که از نظر هندسی مشابه محیط مقطع ستون می باشد؛ \( s \) فاصله ی بین خطوط محیطی میلگردهای برشی سر دار در جهت عمود بر وجه ستون است.

3-4-5-8-9

در صورت استفاده از گل میخ های برشی سر دار، نسبت \( A_v / s \) باید رابطه ی زیر را برآورده نماید:

\[ \frac{A_v}{s} \geq 0.17 \frac{\sqrt{f_c'} b_0}{f_y} \]

(26-8-9)

5-5-8-9 مقاومت برشی تامین شده توسط کلاهک برشی و ضوابط طراحی آن

1-5-5-8-9

هر کلاهک برشی (سر برشی) باید از مقاطع فوالدی که با جوش نفوذی کامل به بازوی عمود بر آن متصل می شود، ساخته شود. بازوهای برشی نباید در داخل مقطع ستون قطع شوند.

2-5-5-8-9

عمق مقطع فوالدی کلاهک برشی نباید بیش از 70 برابر ضخامت جان آن باشد.

3-5-5-8-9

انتهای هر بازو را می توان با زاویه ی حداقل 30 درجه نسبت به افق قطع کرد؛ به شرط آن که ظرفیت خمشی پلاستیک \( M_p \) در مقطع فوالدی مقطع متغیر باقی مانده، برای تحمل برش رسیده به آن بازو کافی باشد.

4-5-5-8-9

بال های فشاری مقاطع فوالدی باید در محدوده ی 0.3d از ناحیه ی فشاری مقطع دال قرار گیرند.

5-5-5-8-9

\( \alpha_w \) که به صورت نسبت سختی خمشی هر بازوی کلاهک برشی به سختی مقطع دال مرکب ترک خورده ی اطراف آن با عرض \( (c_2 + d) \) تعریف می شود، نباید کم تر از 0.15 باشد.

6-5-5-8-9

برای هر بازوی کلاهک برشی، ظرفیت خمشی پلاستیک \( M_p \) باید رابطه ی زیر را برآورده نماید:

\[ M_p \geq \frac{V_u}{n} \left[ \frac{\ell_v - \frac{c_1}{2}}{\omega} + \alpha \left( \ell - \frac{c_2}{2} \right) \right] \]

(27-8-9)

در این رابطه، \( \omega \) ضریب کاهش مقاومت اعضای کشش-کنترل، \( h \) عمق مقطع کلاهک برشی، \( n \) تعداد بازوهای کلاهک برشی و \( \ell_v \) طول حداقل هر بازوی کلاهک برشی مورد نیاز برای برآورده کردن بندهای 8-5-5-8-9 و 10-5-5-8-9 می باشد. همچنین \( c_1 \) و \( c_2 \) ابعاد مستطیل معادل ستون یا سرستون، به ترتیب در راستای دهانه ای که لنگرها در آن تعیین می شوند و راستای متعامد آن، می باشند.

7-5-5-8-9

سهم هر نوار ستون از ظرفیت خمشی اسمی یک کلاهک برشی، باید رابطه ی زیر را تامین کند:

\[ M_w \leq \frac{\omega \alpha V_u}{2n} \left( \ell - \frac{c_2}{2} \right) \]

(28-8-9)

در این رابطه، \( \omega \) ضریب کاهش مقاومت اعضای کشش-کنترل است. در هر صورت \( M_w \) نباید از حداقل مقادیر زیر، بیش تر شود:

الف- 30 درصد \( M_w \) در هر نوار ستونی؛

ب- تغییرات \( M_w \) در هر نوار ستونی در طول \( \ell_v \)؛

پ- \( M_p \) داده شده در رابطه ی (27-8-9).

8-5-5-8-9

مقطع بحرانی برای اعضای با رفتار دو طرفه با کلاهک برشی باید بر صفحه ی دال عمود باشد، و هر یک از بازوهای کلاهک برشی را در فاصله ی \( \frac{3}{4} \left( \ell_v - \frac{c_1}{2} \right) \) از وجه ستون قطع نماید.

این مقطع بحرانی باید به صورتی قرار گیرد که \( b_0 \) حداقل شود؛ ولی لازم نیست که نزدیک تر از \( \frac{d}{2} \) تا وجه ستون مورد نظر باشد.

9-5-5-8-9

اگر یک بازشو در دال های با کلاهک برشی در نوار ستونی و یا در فاصله ی کمتر از 10h از یک ستون قرار گیرد، مقدار غیر موثر \( b_0 \) برابر با نصف مقدار داده شده در بند 4-2-5-8-9 می باشد.

10-5-5-8-9

تنش برشی با ضریب ناشی از بارهای قائم، در مقطع بحرانی تعریف شده در بند 8-5-5-8-9 نباید بیش از \( 0.33 \phi \sqrt{f_c'} \) و در مقطع بحرانی به فاصله ی \( 0.5d \) از لبه ها یا گوشه های ستون، بار متمرکز و یا ناحیه ی تکیه گاهی، نباید بیش از \( 0.58 \phi \sqrt{f_c'} \) شود.

11-5-5-8-9

در مواردی که انتقال لنگر بین دال و ستون یا دیوار صورت می گیرد، کلاهک برشی باید مهار کافی برای انتقال لنگر \( M \) به ستون را داشته باشد.

12-5-5-8-9

در مواردی که انتقال لنگر بین دال و ستون یا دیوار صورت می گیرد، مجموع تنش های برشی با ضریب ناشی از بار قائم که بر مقطع بحرانی تعریف شده در بند 8-5-5-8-9 عمل می کند، و تنش های برشی ناشی از انتقال لنگر توسط خروج از مرکزیت برش نسبت به مرکز سطح نزدیکترین مقطع بحرانی به ستون که به فاصله ی \( 0.5d \) از لبه ها یا گوشه های ستون، بار متمرکز و یا ناحیه ی تکیه گاهی اثر می کند، نباید از \( 0.33 \phi \lambda \sqrt{f_c'} \) بیشتر شود.

6-8-9 مقاومت پیچشی

1-6-8-9 کلیات

1-1-6-8-9

مقاومت پیچشی مقاطع بر مبنای تامین رابطه ی (3-8-9) کنترل می گردد.

2-1-6-8-9

ضوابط این بخش برای اعضایی به کار می روند که در آن ها \( T_u \geq \phi T_{th} \) باشد؛ که \( \phi \) ضریب کاهش مقاومت در پیچش بوده و برابر با 0.75 منظور می شود. همچنین \( T_{th} \) لنگر آستانه ی پیچش بوده و بر اساس رابطه های (28-8-9) محاسبه می گردد. چنان چه \( T_u < \phi T_{th} \) باشد، می توان از اثرات پیچش صرف نظر نمود.

3-1-6-8-9

در محاسبات پیچش، \( \sqrt{f_c'} \) نباید بیش از 8.3 مگاپاسکال، و \( f_y \) برای میلگردهای عرضی و طولی بر اساس حدود تعیین شده در فصل 4-9 نباید بیش تر از 420 مگاپاسکال در نظر گرفته شوند.

4-1-6-8-9

اگر \( T_u \geq \phi T_{cr} \) بوده و برای تامین تعادل الزم باشد (پیچش تعادلی)، عضو باید برای مقاومت در مقابل پیچش \( T_u \) طراحی شود؛ به طوری که \( T_{cr} \) پیچش ترک خودگی است که بر اساس رابطه های (29-8-9) تعیین می شود. در مقابل در سازه های نامعین استاتیکی که \( T_u \geq \phi T_{cr} \) است و کاهش مقدار \( T_u \) می تواند به باز توزیع نیروهای داخلی پس از وقوع ترک خودگی های پیچشی منجر شود (پیچش همسازی)، اجازه داده می شود مقدار \( T_u \) تا حد \( \phi T_{cr} \) کاهش یابد.

5-1-6-8-9

اگر مقدار \( T_u \) مطابق با بند قبل باز توزیع شده باشد، مقادیر برش و لنگر ضرایب دار مورد استفاده در طراحی اعضای مجاور متصل به عضو، باید با پیچش کاهش یافته در تعادل باشند.

2-6-8-9 پیچش آستانه و پیچش ترک خوردگی

1-2-6-8-9

پیچش آستانه \( T_{th} \) برای مقاطع توپر بر اساس رابطه های (28-8-9) محاسبه می شود. در این رابطه ها، مقدار \( N_u \) معرف نیروی محوری است که برای فشار مثبت، و برای کشش منفی در نظر گرفته می شود. پیچش آستانه برای مقاطع تو خالی نیز بر اساس رابطه (28-8-9) محاسبه می شود؛ با این تفاوت که به جای متغیر \( A_{cp} \) (سطح مقطع ناخالص) از \( A_g \) استفاده می شود. متغیرهای \( A_{cp} \) و \( P_{cp} \) به ترتیب مساحت و محیط بیرونی ترین خطوط در برگیرنده ی مقطع محصور می باشند.

بدون حضور نیروی محوری:

\[ T_{th} = 0.083 \lambda \sqrt{f_c'} \left( \frac{A_{cp}^2}{P_{cp}} \right) \]

(الف) (28-8-9)

با حضور نیروی محوری:

\[ T_{th} = 0.083 \lambda \sqrt{f_c'} \left( \frac{A_{cp}^2}{P_{cp}} \right) \sqrt{ 1 + \frac{N_u}{0.33 A_g \lambda \sqrt{f_c'}} } \]

(ب) (28-8-9)

2-2-6-8-9

پیچش ترک خوردگی، \( T_{cr} \) برای مقاطع توپر و تو خالی بر اساس رابطه های (29-8-9) محاسبه می شود. در این رابطه ها، مقدار \( N_u \) برای فشار، مثبت فرض شده، و برای کشش، منفی در نظر گرفته می شود.

بدون حضور نیروی محوری:

\[ T_{cr} = 0.33 \lambda \sqrt{f_c'} \left( \frac{A_{cp}^2}{P_{cp}} \right) \]

(الف) (29-8-9)

با حضور نیروی محوری:

\[ T_{cr} = 0.33 \lambda \sqrt{f_c'} \left( \frac{A_{cp}^2}{P_{cp}} \right) \sqrt{ 1 + \frac{N_u}{0.33 A_g \lambda \sqrt{f_c'}} } \]

(ب) (29-8-9)

3-6-8-9 مقاومت پیچشی تامین شده در عضو و محدودیت ابعاد

1-3-6-8-9

مقاومت پیچشی اسمی عضو بتن آرمه \( T_n \) بر اساس عمل توام خاموت های بسته و فوالدهای طولی پیچشی، تامین شده و برابر با کم ترین از دو مقدار زیر منظور می شود:

\[ T_n = \frac{2 A_0 A_t f_{yt} \cot \theta}{s} \]

(الف) (30-8-9)

\[ T_n = \frac{2 A_0 A_l f_{yl} \tan \theta}{P_h} \]

(ب) (30-8-9)

در این رابطه ها، \( A_0 \) سطح مقطع ناخالصی است که با مسیر جریان برش پیچشی احاطه می شود؛ و با استفاده از تحلیل و با فرض مقطع جدار نازک تعیین می گردد. همچنین می توان فرض نمود که \( A_0 = 0.85 A_{0h} \)؛ که \( A_{0h} \) مساحت محصور به بیرونی ترین خاموت های بسته ی پیچشی است. از طرفی زاویه ی \( \theta \) نباید کم تر از 30 درجه و بزرگ تر از 60 درجه تعیین شود؛ همچنین می توان فرض نمود که \( \theta = 45^\circ \) باشد. همچنین متغیر \( A_t \) سطح مقطع یک ساق از خاموت بسته ای است که در مقابل پیچش مقاومت می کند؛ \( A_l \) سطح مقطع میلگردهای طولی پیچشی است، و \( P_h \) محیط خط میانی بیرونی ترین خاموت بسته است.

2-3-6-8-9

ابعاد سطح مقطع باید طوری تعیین شوند که رابطه های زیر تامین گردند:

برای مقاطع توپر:

\[ \sqrt{ \left( \frac{V_u}{b_w d} \right)^2 + \left( \frac{T_u P_h}{1.7 A_{oh}^2} \right)^2 } \leq \phi \left( \frac{V_c}{b_w d} + 0.66 \sqrt{f_c'} \right) \]

(الف) (31-8-9)

برای مقاطع تو خالی:

\[ \left( \frac{V_u}{b_w d} \right) + \left( \frac{T_u P_h}{1.7 A_{oh}^2} \right) \leq \phi \left( \frac{V_c}{b_w d} + 0.66 \sqrt{f_c'} \right) \]

(ب) (31-8-9)

3-3-6-8-9

برای مقاطع تو خالی که ضخامت جداره ی آن ها در پیرامون محیط تغییر می کند، رابطه ی (31-8-9) (ب) باید در موقعیتی که عبارت \( \left( \frac{V_u}{b_w d} \right) + \left( \frac{T_u P_h}{1.7 A_{oh}^2} \right) \) به حداکثر می رسد، ارزیابی گردد.

4-3-6-8-9

برای مقاطع توخالی که ضخامت جداره کم تر از \( \frac{A_{oh}}{P_h} \) است، عبارت \( \left( \frac{T_u P_h}{1.7 A_{oh}^2} \right) \) در رابطه ی (31-8-9) (ب)، باید با عبارت \( \left( \frac{T_u}{1.7 A_{oh} t} \right) \) جای گزین شود؛ که در آن \( t \) ضخامت دیواره ی مقطع تو خالی در موقعیتی است که تنش در آن کنترل می شود.

7-8-9 مقاومت انکایی

1-7-8-9

مقاومت طراحی انکایی (لهیدگی) برای هر ترکیب بارگذاری، بر مبنای تامین رابطه ی زیر کنترل می گردد:

\[ \phi B_n \geq B_u \]

(32-8-9)

در این رابطه:
\( B_n \) مقاومت انکایی اسمی مقطع است که بر اساس الزامات بند 2-7-8-9 تعیین می شود؛
\( B_u \) بار انکایی نهایی (ضریب دار) وارد به سطح انکا است؛
\( \phi \) ضریب کاهش مقاومت انکایی است که مطابق ضوابط فصل 7-9، برابر با 0.65 منظور می شود.

2-7-8-9

مقاومت انکایی اسمی مقطع \( B_n \), با استفاده از رابطه های (33-8-9) محاسبه می شود:

الف - اگر سطح تکیه گاهی در تمام وجوه عرض تر از سطح بارگذاری باشد، کمترین مقدار از رابطه های زیر:

\[ B_n = 0.85 f_c' A_1 \sqrt{\frac{A_2}{A_1}} \]

(الف) (33-8-9)

\[ B_n = 2 (0.85 f_c' A_1) \]

(ب) (33-8-9)

ب- در سایر موارد:

\[ B_n = 0.85 f_c' A_1 \]

(پ) (33-8-9)

در این رابطه ها، \( A_1 \) سطح بارگذاری شده و \( A_2 \) سطح قاعده ی پایین بزرگ ترین هرم یا مخروط ناقص و یا گوهای است که سراسر در تکیه گاه قرار گرفته و قاعده ی بالای آن همان سطح بارگذاری شده بوده و وجوه آن با شیب قائم به افقی 1 به 2 ساخته شده است.

8-8-9 مقاومت برش اصطکاکی

1-8-8-9 کلیات

1-1-8-8-9

ضوابط این قسمت باید در مواردی به کار برده شوند که در نظر گرفتن انتقال برش در سطح یک صفحه ی مشخص، مانند یک ترک موجود یا بالقوه، فصل مشترک میان مصالح غیر مشابه و یا فصل مشترک میان دو بتن اجرا شده در زمان های مختلف مناسب باشد.

2-1-8-8-9

سطح مقطع فولادهای مورد نیاز برای برش - اصطکاک در صفحه ی برش مورد نظر، \( A_vf \), باید مطابق با قسمت 2-8-8-9 محاسبه شود. به طور جای گزین استفاده از روش های طراحی انتقال برش که منتهی به پیش بینی مقاومت شده و هم خوانی قابل توجهی با نتایج به دست آمده از آزمایشات جامع داشته باشند، مجاز است.

3-1-8-8-9

مقدار \( f_y \) مورد استفاده برای محاسبه ی برش اصطکاکی اسمی \( V_n \) بر اساس حدود ارائه شده در فصل 4-9 نباید از حداکثر 420 مگاپاسکال بیشتر شود.

4-1-8-8-9

آماده سازی سطح صفحه ی برش مورد نظر برای طراحی باید در مدارک ساخت مشخص شده باشد.

2-8-8-9 مقاومت طراحی

1-2-8-8-9

مقاومت برش اصطکاکی طراحی در عرض صفحه ی برشی مورد نظر برای هر ترکیب بار، بر مبنای تامین رابطه ی زیر کنترل می گردد:

\[ \phi V_n \geq V_u \]

(34-8-9)

در این رابطه:
\( V_u \) نیروی برشی ضریب دار در عرض صفحه ی برش مورد نظر است که باید بر اساس ضریب های بار و ترکیب های بارگذاری معرفی شده در فصل 7-9 این آیین نامه، و روش های آنالیز متعارف معرفی شده در فصل 6-9 آیین نامه ی حاضر تعیین گردد.
\( V_n \) مقاومت برش اصطکاکی اسمی صفحه ی برش است که بر اساس الزامات بند 2-2-8-8-9 تعیین می شود.
\( \phi \) ضریب کاهش مقاومت برش اصطکاکی است که مطابق ضوابط فصل 7-9 برابر با 0.75 منظور می شود.

2-2-8-8-9

مقاومت برش اصطکاکی اسمی، \( V_n \) در مواردی که آرماتورهای برش-اصطکاک عمود یا مایل نسبت به صفحه برش باشند، به صورت زیر محاسبه می شود:

الف - اگر آرماتورهای برش-اصطکاک عمود بر صفحه ی برش باشد:

\[ V_n = \mu A_{vf} f_y \]

(35-8-9)

ب - اگر آرماتورهای برش-اصطکاک نسبت به صفحه ی برش مایل بوده و نیروی برشی سبب ایجاد کشش در فولادهای برش-اصطکاک شود:

\[ V_n = A_{vf} f_y (\mu \sin \alpha + \cos \alpha) \]

(36-8-9)

در رابطه های فوق، \( A_{vf} \) سطح مقطع آرماتورهای برش-اصطکاک در صفحه ی مورد نظر برای تحمل برش است، \( \mu \) ضریب اصطکاک مطابق با جدول 1-8-9 بوده و \( \alpha \) زاویه ی بین آرماتور برش-اصطکاک و صفحه ی برش مورد نظر است.

ردیف شرایط سطح تماس ضریب اصطکاک \( \mu \)
الف بتن ریخته شده به صورت یک پارچه 1.4λ
ب بتن قرار گرفته در مجاور بتن سخت شده که تمیز و عاری از لایه ی ضعیف بوده، و عمداً به عمق تقریبی 6 میلی متر مضرس شده باشد. 1.0λ
پ بتن قرار گرفته در مجاور بتن سخت شده که تمیز و عاری از لایه ی ضعیف بوده، و به صورت عمدی مضرس نشده باشد. 0.6λ
ت بتن قرار گرفته در مجاور فوالد ساختمانی نورد شده، که تمیز و عاری از رنگ بوده، و انتقال برش در عرض سطح تماس توسط گل میخ یا میلگرد آجدار جوش شده با سیماهای جوش شده انجام می شود. 0.7λ

\( \lambda \) برای بتن معمولی 1.0 و برای بتن سبک دانه بر اساس بخش 2-3-9 تعیین می شود؛ ولی نباید از 1.0 بیش تر باشد.

3-2-8-8-9

مقدار \( V_n \) در عرض صفحه ی برش مورد نظر نباید از مقادیر ارائه شده در رابطه های (37-8-9) بیش تر شود. اگر بتن های با مقاومت های مختلف در مجاورت یک دیگر اجرا شوند، کم ترین مقدار \( f_c' \) باید در این رابطه ها مورد استفاده قرار گیرد.

الف- برای بتن معمولی که به طور یک پارچه و یا در مقابل بتن سخت قبلی ریخته شده و عمداً به عمق تقریبی 6 میلی متر مضرس شده باشد، باید از کم ترین مقادیر زیر استفاده نمود:

\[ V_n \leq 0.2 f_c' A_c \]

(الف) (37-8-9)

\[ V_n \leq (3.3 + 0.08 f_c') A_c \]

(ب) (37-8-9)

\[ V_n \leq 11 A_c \]

(پ) (37-8-9)

ب- در سایر موارد؛ کم ترین از مقادیر زیر:

\[ V_n \leq 0.2 f_c' A_c \]

(ت) (37-8-9)

\[ V_n \leq 5.5 A_c \]

(ث) (37-8-9)

در رابطه های فوق، \( A_c \) سطح مقطع بتنی است که در مقابل انتقال برش مقاومت می کند (بر حسب میلی متر مربع).

4-2-8-8-9

در مواردی که صفحه ی برش تحت اثر نیروی فشاری دائمی قرار دارد، می توان نیروی اصطکاک ناشی از آن را به مقاومت اسمی \( V_n \) اضافه کرد و به این ترتیب آرماتور برش-اصطکاک \( A_{vf} \) را کاهش داد.

5-2-8-8-9

در مواردی که صفحه ی برشی تحت اثر نیروی کششی قرار دارد، باید آرماتور لازم برای تحمل بار کششی به آرماتور لازم برای تحمل برش \( A_{vf} \) اضافه شود.

6-2-8-8-9

آرماتورهای برش-اصطکاکی باید به طور کامل در دو سمت صفحه ی برش مهار شده به طوری که قادر به انتقال نیروی \( A_{vf} f_y \) از یک سمت صفحه به سمت دیگر باشند.

۹-۹ دال های یک طرفه

۱-۹-۹ گستره

ضوابط این فصل مربوط به طراحی سیستم دال های یک طرفه ی بتن آرمه می باشند که در آن ها دال در یک امتداد برای تحمل خمش طراحی و آرماتور گذاری می شود. این سیستم شامل موارد زیر است:

الف- دال های توپر

ب- دال های غیر مرکب درجا ریز روی عرشه ی فولادی

پ- دال های مرکب بتنی، که اجزای آن به طور جداگانه ریخته شده، و طوری به یک دیگر متصل شده اند که به صورت یک واحد بارها را تحمل می کنند

۲-۹-۹ کلیات

در طراحی دال های یک طرفه باید اثر بارهای متمرکز، وجود بازشوها و فضاهای خالی (حفره ها) در نظر گرفته شود.

۲-۲-۹-۹ مصالح

۱-۲-۲-۹-۹

خصوصیات طراحی بتن باید طبق فصل ۳-۹ انتخاب شوند.

۲-۲-۲-۹-۹

خصوصیات طراحی میلگردهای فولادی باید طبق فصل ۴-۹ انتخاب شوند.

۳-۲-۲-۹-۹

الزامات مصالح، طراحی و جزئیات اجزای مدفون باید طبق بند ۱۰-۴-۹ باشند.

۳-۲-۹-۹ اتصال به دیگر اعضا

۱-۳-۲-۹-۹

اتصالات دال - تیر و دال - ستون در بتن ریزی های درجا باید مطابق ضوابط فصل ۱۶-۹ باشند.

۲-۳-۲-۹-۹

اتصالات در دال های پیش ساخته باید الزامات مربوط به انتقال نیرو را مطابق ضوابط فصل ۱۷-۹ تامین نمایند.

۳-۹-۹ ضوابط کلی طراحی

۱-۳-۹-۹ حداقل ضخامت دال

برای دال های توپر که به جدا کننده ها (تیغه ها) یا دیگر اجزای ساختمانی که احتمال دارد در اثر خیز زیاد آسیب ببینند متصل نیستند، ضخامت کل دال، \( h \) نباید از مقادیر جدول ۱-۹-۹ که برای بتن معمولی و فولاد با تنش تسلیم \( f_y = 420 \) MPa تنظیم شده است، کمتر باشد؛ مگر آن که محاسبه ی خیز آن ها بر اساس بند ۲-۳-۹-۹ انجام شود. برای \( f_y \neq 420 \) MPa مقادیر جدول ۱-۹-۹ باید در \( 0.4 + \frac{f_y}{700} \) ضرب شوند.

جدول ۱-۹-۹ حداقل ضخامت دال های یک طرفه ی توپر
حداقل ضخامت، h نوع عضو
I/20 دال با یک تکیه گاه ساده
I/24 یک سر طره
I/28 دو سر طره
I/10 تیر (یوسستد)

۲-۱-۳-۹-۹

برای دال های بتن آرمه ی ساخته شده با بتن سبک (با وزن مخصوص، \( w_c \) در محدوده ی ۱۴۴۰ تا ۱۸۴۰ کیلوگرم بر متر مکعب)، مقادیر جدول ۱-۹-۹ باید در بزرگ ترین مقدار (الف) و (ب) ضرب شوند.

الف \( 1.65 - 0.0003w_c \)

ب \( 1.09 \)

برای دال هایی که از ترکیب بتن معمولی و بتن سبک و با استفاده از داربست های تکیه گاهی ساخته می شوند و در آنها بتن سبک در فشار قرار می گیرد، مقادیر جدول ۱-۹-۹ باید مطابق بند ۱-۱-۳-۹-۹ اصلاح شوند.

۳-۱-۳-۹-۹

اگر کف پوش بتنی با دال به صورت یک پارچه اجرا شود، یا اگر کف پوش به صورت مرکب با دال کف طبق بند ۴-۱۷-۹ طراحی شود، ضخامت کلی دال، \( h \) می تواند شامل ضخامت کف پوش نیز باشد.

۲-۳-۹-۹ محدودیت های خیز دال

در دال هایی که محدودیت های حداقل ضخامت مندرج در بند ۱-۳-۹-۹ برآورده نشوند، باید خیز آنی و خیز دراز مدت مطابق با ضوابط مربوط به حالت حدی بهره برداری (بند ۲-۱-۹-۹) محاسبه گردد؛ و از حدود مندرج در بند ۴-۲-۱-۹-۹ بیشتر نشوند.

در دال های بتنی مرکب که ضوابط بند ۱-۳-۹-۹ تامین می شوند، نیازی به محاسبه ی خیز پس از مرکب شدن عضو نمی باشد؛ اما لازم است خیزی که پیش از مرکب شدن عضو رخ می دهد، بررسی گردد؛ مگر آن که ضخامت دال پیش از مرکب شدن، ضوابط بند ۱-۳-۹-۹ را تامین نماید.

۳-۳-۹-۹ محدودیت کرنش آرماتور

دال های یک طرفه باید مطابق بند ۲-۴-۷-۹ رفتار کشش-کنترل داشته باشند.

۴-۹-۹ مقاومت مورد نیاز

۱-۴-۹-۹ کلیات

مقاومت مورد نیاز باید بر اساس ترکیب بارهای ضریب دار ارائه شده در فصل ۷-۹ محاسبه شود.

مقاومت مورد نیاز باید طبق فرآیند تحلیل مطابق فصل ۸-۹ محاسبه شود.

۲-۴-۹-۹ لنگر و برش ضریب دار

در دال هایی که با تکیه گاه به صورت یک پارچه ساخته شده باشند، لنگر ضریب دار \( M_u \) برای تکیه گاه محاسبه می شود.

برای دال هایی که با تکیه گاه به صورت یک پارچه ساخته شده باشند، برش ضریب دار، \( V_u \) را می توان در تر تکیه گاه محاسبه نمود.

در صورت برقراری شرایط زیر، مقطع بحرانی در برش در فاصله ی \( d \) از تر تکیه گاه بوده، و می توان طراحی در برش را در فاصله ی بین تر تکیه گاه تا مقطع بحرانی، بر اساس برش در مقطع بحرانی انجام داد:

الف: نیروی عکس العمل تکیه گاهی در جهت برش اعمالی، موجب اعمال فشار به ناحیه ی انتهایی دال شود.

ب: بارها در سطح فوقانی یا نزدیک به سطح فوقانی دال اعمال گردد.

پ: بار متمرکزی در فاصله ی تر تکیه گاه تا مقطع بحرانی وجود نداشته باشد.

۵-۹-۹ مقاومت طراحی

۱-۵-۹-۹ کلیات

برای هر ترکیب بار ضریب دار، رابطه ی \( U \le \phi S_n \) که شامل موارد (الف) و (ب) است، باید در تمام مقاطع با در نظر گرفتن اندرکنش آثار بار در نظر گرفته شود.

الف - \( \phi M_n \ge M_u \) در همه ی مقاطع در طول دهانه

ب - \( \phi V_n \ge V_u \) در همه ی مقاطع در طول دهانه

ضریب کاهش مقاومت، \( \phi \), باید مطابق با بند ۴-۷-۹ محاسبه شود.

۲-۵-۹-۹ لنگر

\( M_n \) باید مطابق با بند ۲-۸-۹ محاسبه شود.

۴-۵-۹-۹ برش

\( V_n \) باید مطابق با بند ۴-۸-۹ محاسبه شود.

۵-۵-۹-۹

در دالی که بخشی از آن مانند بال تیر T شکل در نظر گرفته می شود، اگر میلگردهای خمشی اصلی دال موازی با محور طولی تیر باشند، باید میلگردهایی بر اساس موارد زیر در بالای دال در جهت عمود بر محور طولی تیر در دال اضافه شوند. این ضوابط در مورد تیرچه ها اعمال نمی شوند.

الف - میلگردهای عمود بر محور طولی تیر باید برای مقاومت در برابر بار ضریب دار وارد بر بخشی از عرض دال که مانند کنسول فرض می شود، طراحی گردند.

ب - عرض موثر قسمت کنسولی دال را باید مطابق بند ۲-۳-۶-۹ در نظر گرفت.

۶-۹-۹ آرماتور گذاری

۱-۶-۹-۹ حداقل آرماتور خمشی

حداقل آرماتور خمشی، \( A_s \) در وجه کششی، باید برابر با \( 0.0018 b h \) در نظر گرفته شود.

۲-۶-۹-۹ حداقل آرماتور برشی

در کلیه مقاطعی که در آنها \( V_u > \phi V_c \) است، لازم است آرماتور برشی حداقل، \( A_v \) تامین شود. مقدار این آرماتور برشی حداقل باید بر مبنای ضوابط فصل ۱۱-۹ محاسبه شود.

۳-۶-۹-۹ حداقل آرماتور حرارتی و جمع شدگی

برای مقابله با تنش های حرارتی و جمع شدگی بتن، باید حداقل آرماتور لازم مطابق بند ۴-۱۹-۹ در نظر گرفته شود.

۴-۶-۹-۹

اگر با انجام آزمایش مشخص شود که مقادیر \( V_n \) بدون استفاده از آرماتور برشی قابل تامین هستند، نیازی به رعایت بند ۱-۲-۶-۹-۹ نیست. در این آزمایش باید آثار نشست نامتقارن، انقباض، خزش و تغییرات درجه حرارت به طور واقع بینانه منظور گردند.

۷-۹-۹ جزئیات آرماتور گذاری

۱-۷-۹-۹ پوشش بتن

پوشش بتن برای آرماتورها باید مطابق بند ۹-۴-۹ و پیوست ۱۰-۹ باشد.

۲-۷-۹-۹ طول گیرایی

طول گیرایی آرماتورهای آجدار باید مطابق بند ۲-۲-۹ باشد.

۳-۷-۹-۹ طول وصله

طول وصله ی آرماتورهای آجدار باید مطابق بند ۴-۲-۹ باشد.

۴-۷-۹-۹ آرماتورهای گروه شده

آرماتورهای گروه شده باید مطابق بند های ۵-۲-۹ باشد.

۵-۷-۹-۹ فاصله گذاری آرماتورها

۱-۵-۷-۹-۹

حداقل فاصله ی آرماتورها باید مطابق بند ۲-۲-۹ باشد.

۲-۵-۷-۹-۹

فاصله ی آرماتورهای طولی که در مجاورت وجه کششی قرار دارند، نباید از مقادیر بند ۲-۱۹-۹ بیش تر باشد.

۳-۵-۷-۹-۹

حداکثر فاصله ی آرماتورهای آجدار باید کوچک ترین از دو مقدار ۳۵۰ و 3h میلی متر باشد.

۴-۵-۷-۹-۹

حداکثر فاصله ی آرماتورهای مورد نیاز بر اساس بند ۲-۲-۵-۹-۹ \( S_h \) باید کمتر از ۳۵۰ میلی متر باشد.

۶-۷-۹-۹ آرماتورهای خمشی

۱-۶-۷-۹-۹

نیروی کششی یا فشاری محاسبه شده در آرماتورها در هر مقطعی از دال، باید در هر طرف آن مقطع با طول گیرایی لازم تامین شود.

۲-۶-۷-۹-۹

مقطع بحرانی برای کنترل طول گیرایی شامل موارد زیر است:

الف در محل تنش حداکثر؛

ب در محل هایی در طول دهانه که نیازی به میلگرد کششی برای مقاومت در برابر خمش نیست و در آن محل میلگردها قطع یا خم می شوند.

۳-۶-۷-۹-۹

میلگردها باید به طول بزرگ ترین از \( d \) و \( 12 d_b \) بعد از مقطعی که نیازی به مقاومت در برابر خمش نباشد، ادامه داده شوند. ادامه ی آرماتور در تکیه گاه های دهانه های ساده و در انتهای آزاد طره ها ضرورت ندارد.

۴-۶-۷-۹-۹

آرماتورهای خمشی کششی ادامه داده شده باید حداقل به اندازه ی طولی برابر با \( l_d \) بعد از نقطه ی خم یا قطع میلگرد کششی که در آن نیازی به مقاومت در برابر خمش نیست، ادامه یابند.

۵-۶-۷-۹-۹

آرماتور خمشی کششی را نباید در ناحیه ی کششی قطع کرد؛ مگر این که یکی از موارد (الف)، (ب) یا (پ) تامین شده باشد.

الف در نقطه ی قطع میلگرد شرط \( V_u \le \frac{2}{3} \phi V_n \) برقرار باشد.

۷-۷-۹-۹

آرماتورهای مربوط به لنگر مثبت، باید به صورتی محدود گردد که طول مهار آن، \( l_d \) شرایط (الف) یا (ب) را تامین نماید. در صورتی که انتهای آرماتور بعد از مرکز تکیه گاه ها به قالب استاندارد یا مهار مکانیکی (حداقل معادل با قالب استاندارد)، ختم شود، نیازی به تامین شرایط (الف) یا (ب) نیست.

در صورتی که انتهای میلگرد توسط نیروی عکس العمل فشاری محصور شده باشد:

\[ l_d \le \left( 1.3 \frac{M_n}{V_u} + l_a \right) \]

در صورتی که انتهای میلگرد توسط نیروی عکس العمل فشاری محصور نشده باشد:

\[ l_d \le \left( \frac{M_n}{V_u} + l_a \right) \]

در رابطه های فوق، \( M_n \) با فرض تسلیم تمام میلگردها در مقطع، و \( V_u \) نیز در همان مقطع محاسبه می شود. هم چنین \( l_a \) در تکیه گاه عبارت است از طول ادامه یافته بعد از مرکز تکیه گاه؛ و \( l_a \) در نقطه ی عطف عبارت است از طول بعد از نقطه ی عطف که باید حداقل معادل با بزرگ ترین از مقادیر \( d \) و \( 12 d_b \) باشد.

۸-۷-۹-۹ آرماتورهای حرارتی و جمع شدگی

آرماتورهای حرارتی و جمع شدگی باید مطابق بند ۳-۶-۹-۹ در امتداد عمود بر میلگردهای خمشی در نظر گرفته شوند.

۸-۹-۹ آرماتورهای یکپارچگی سازه ای در دال های یک طرفه ی درجا ریز

۱-۸-۹-۹

حداقل یک چهارم آرماتورهای مربوط به حداکثر لنگر مثبت، باید به عنوان آرماتورهای طولی یکپارچگی سازه ای، در دال ادامه داده شوند.

۲-۸-۹-۹

آرماتورهای طولی یکپارچگی سازه ای در تکیه گاه های ناپیوسته، باید به گونه ای مهار شوند که امکان تامین تنش تسلیم کششی در بر تکیه گاه فراهم شود.

۳-۸-۹-۹

اگر در ادامه دادن آرماتورهای یکپارچگی سازه ای نیاز به وصله باشد، باید وصله را در نزدیک ترین تر تکیه گاه ها به کار برد. وصله ها می توانند بر اساس بند ۷-۴-۲۱-۹ از نوع مکانیکی یا جوشی، و بر اساس بند ۱-۲-۴-۲۱-۹ از نوع کششی (نوع B) باشند.

۱۰-۹ دال های دوطرفه

۱-۱۰-۹ گستره

ضوابط این فصل مربوط به تحلیل و طراحی سیستم دال های دوطرفه ی بتن آرمه است که در آنها دال در دو امتداد تحت اثر خمش قرار می گیرد؛ و در این دو امتداد آرماتور گذاری می شود. سیستم دال ها می تواند دارای تیرهای قرار گرفته بین تکیه گاه ها باشد؛ و یا به طور مستقیم روی دیوارها یا ستون ها بدون سرستون (دال تخت) یا با سرستون (دال قارچی) تکیه داشته باشد.

این سیستم ها شامل موارد زیر است:

الف- دال های توپر؛

ب- دال های مرکب بتنی؛ که اجزای آن ها جداگانه ریخته شده و طوری به یکدیگر متصل شده اند که به صورت یکپارچه بارها را تحمل می کنند؛

پ- دال های غیر مرکب درجا ریز روی عرشه فولادی؛

ت- سیستم های دال با تیرچه های دوطرفه (دال مشبک) با و یا بدون قطعات پرکننده بین تیرچه ها.

۲-۱۰-۹ تعاریف ویژه

۱-۲-۱۰-۹ سیستم دال

به مجموعه ای از قطعات صفحه ای شکل با یا بدون تیر گفته می شود که تحت اثر بارهایی عمود بر صفحه ی خود قرار می گیرند.

۳-۲-۱۰-۹ قاب معادل

به بند ۱۰-۱۱ مراجعه شود.

۴-۲-۱۰-۹ چشمه ی دال

قسمتی از سیستم دال است که به محورهای ستون ها، تیرها یا دیوارهای تکیه گاهی محدود می شود.

۵-۲-۱۰-۹ نوار دال یا نوار پوششی

به قسمتی از سیستم دال گفته می شود که در دو سمت محور ستون های همردیف در پلان قرار می گیرد؛ و به محورهای طولی گذرنده از وسط چشمه های مجاور محدود شود. نوارهای پوششی در هر دو جهت دال تعریف می شوند.

۶-۲-۱۰-۹ نوار ستونی

به قسمتی از نوار دال گفته می شود که در دو سمت محور ستون ها واقع شود؛ و عرض آن در هر سمت محور، برابر با کوچک ترین دو مقدار \(0.25L_1\) یا \(0.25L_2\) باشد. اگر تیر وجود داشته باشد، باید آن را در نوار ستون منظور نمود.

۷-۲-۱۰-۹ نوار میانی

نواری از سیستم دال است که در بین دو نوار ستون مجاور قرار می گیرد.

۸-۲-۱۰-۹ نوار کناری

در سیستم تیر- دال، نواری از دال است که در هر سمت تیر در نوار ستون قرار می گیرد.

۹-۲-۱۰-۹ تیر در سیستم تیر - دال

تیر در دال ها شامل جان تیر و قسمتی از دال است که در هر سمت تیر دارای عرضی برابر با تصویر جان تیر باشد که در زیر یا در روی دال، هرکدام ارتفاع بیشتری دارد، قرار می گیرد. عرض دال در هر سمت جان باید کوچک تر یا مساوی چهار برابر ضخامت دال در نظر گرفته شود.

۳-۱۰-۹ کلیات

۱-۳-۱۰-۹

برای طراحی سیستم دال دوطرفه و تعیین نیروهای داخلی اجزای آن، تحلیل عددی به روش اجزای محدود و نیز هر روشی که در آن شرایط تعادل نیروها و همسازی تغییر شکل ها رعایت شود، و نیز مقاومت طراحی در مقاطع و همه ی شرایط بهره برداری را تأمین نماید، قابل قبول است. به علاوه، سه روش ارائه شده در بند ۲-۳-۱۰-۹ نیز با رعایت محدودیت های عنوان شده می تواند به کاربرده شود.

۲-۳-۱۰-۹

سه روش مورد اشاره در این مبحث به شرح زیراند:

الف روش طراحی مستقیم؛

ب روش طراحی قاب معادل؛

پ روش طراحی پلاستیک.

روش های (الف) و (ب) را می توان برای طراحی همه ی دال های دوطرفه با رعایت محدودیت ها و شرایط تیرهای تکیه گاه ها (در صورت وجود)، و روش (پ) را برای طراحی هر شکلی از دال دوطرفه به طور مجزا مورداستفاده قرار داد. جزئیات این روش ها به ترتیب در بخش های ۹-۱۰-۹ تا ۱۱-۱۰-۹ ارائه شده است. علاوه بر سه روش فوق، می توان از روش ضرایب لنگر خمشی مطابق پیوست ۸-پ-۹ نیز استفاده نمود.

۳-۳-۱۰-۹

در تحلیل و طراحی دال ها لازم است آثار بارهای متمرکز، وجود بازشوها و فضاهای خالی (حفره ها) در نظر گرفته شود.

۴-۱۰-۹ مصالح

۱-۴-۱۰-۹

مشخصات طراحی بتن باید طبق فصل ۳-۹ انتخاب شوند.

۲-۴-۱۰-۹

مشخصات طراحی آرماتورها باید طبق فصل ۴-۹ انتخاب شوند.

۳-۴-۱۰-۹

الزامات مصالح، طراحی و جزئیات اجزای جاگذاری شده در بتن باید طبق بند ۱۰-۴-۹ باشد.

۵-۱۰-۹ اتصال به دیگر اعضا

۱-۵-۱۰-۹

اتصالات دال - تیر و دال - ستون باید ضوابط فصل ۱۶-۹ را تأمین نمایند.

۶-۱۰-۹ ضوابط کلی طراحی دال ها

۱-۶-۱۰-۹ حداقل ضخامت دال

۱-۱-۶-۱۰-۹

در دال های دوطرفه بدون تیرهای داخلی بین تکیه گاه ها در تمامی لبه ها، و با حداکثر نسبت دهانه ی بزرگ به دهانه ی کوچک برابر با ۲، حداقل ضخامت دال برای بارهای متعارف باید محدودیت های بند (الف) تا (پ) زیر را برآورده کند، مگر این که محدودیت های مربوط به خیز محاسبه شده در بند ۲-۶-۱۰-۹ برآورده شود.

الف برابر با مقادیر جدول ۱-۱۰-۹

ب برای دال های بدون کنیمه برابر با ۱۲۵ میلی متر؛

۴-۱-۶-۱۰-۹

اگر کف پوش بتنی با دال به صورت یکپارچه اجرا شود، یا اگر کف پوش به صورت مرکب با دال کف طبق بند ۳-۱۷-۹ طراحی شود، ضخامت کلی دال، \( h \), می تواند شامل ضخامت کف پوش هم بشود.

۵-۱-۶-۱۰-۹

اگر از خاموت یا میلگرد برشی استفاده شود، ضخامت دال باید الزامات \( d \) در بند ۴-۵-۸-۹ را برآورده نماید.

جدول ۲-۱۰-۹ حداقل ضخامت دال های دوطرفه با تیرهای بین تکیه گاه ها در همه ی لبه ها
حالت حداقل مقدار \( h \) (میلی متر) \( \alpha_{fm} \) [1]
(الف) مطابق بند ۱-۱-۶-۱۰-۹ \( \alpha_{fm} \leq 0.2 \)
(ب) \( l_n \left( 0.8 + \frac{f_y}{1400} \right) \) بزرگ ترین مقدار از: \( 0.2 < \alpha_{fm} \leq 2 \)
  \( 36 + 5 \beta \left( \alpha_{fm} - 0.2 \right) \)
(ب) ۱۲۵  
(ت) \( l_n \left( 0.8 + \frac{f_y}{1400} \right) \) بزرگ ترین مقدار از: \( 2 < \alpha_{fm} \)
  \( 36 + 9 \beta \)
(ت) ۹۰  

[1] مقدار میانگین \( \alpha_f \) برای همه تیرهای لبه ی چشمه است.

\( l_n \) دهانه ی آزاد در جهت بلند و برحسب میلی متر می باشد که از زیر تا زیرها اندازه گیری می شود.

[2] \( \beta \) نسبت دهانه های آزاد در جهت بلند به کوتاه دال می باشد.

۲-۶-۱۰-۹ محدودیت خیز دال

۱-۲-۶-۱۰-۹

خیز آنی و درازمدت دال های مشمول این فصل باید مطابق با ضوابط مربوط به الزامات بهره برداری فصل ۱۹-۹ محاسبه شود؛ و نیز برای دال های دوطرفه با شرایط (الف) و (ب) زیر از محدودیت های مندرج در بند ۴-۲-۱۹-۹ بیشتر نشود:

الف- دال هایی که محدودیت های حداقل ضخامت ذکر شده در بند ۱-۶-۱۰-۹ را تأمین نمی کنند.

ب- دال های دوطرفه ای که فاقد تیرهای داخلی بین تکیه گاه ها در کلیه ی لبه ها بوده، و نسبت دهانه ی بزرگ به دهانه ی کوچک آن ها بیشتر از ۲ باشد.

۲-۲-۶-۱۰-۹

در دال های بتنی مرکبی که ضوابط بند ۱-۶-۱۰-۹ را تأمین کنند، الزم نیست خیز پس از مرکب شدن محاسبه شود. خیزی که پیش از مرکب شدن دال رخ می دهد، باید مورد بررسی قرار گیرد؛ مگر آن که ضخامت دال پیش از مرکب شدن، ضوابط بند ۱-۶-۱۰-۹ را برآورده کند.

۳-۶-۱۰-۹ محدودیت کرنش میلگرد

۱-۳-۶-۱۰-۹

دال های دوطرفه باید رفتار کشش-کنترل، مطابق بند ۲-۴-۷-۹ داشته باشند.

۴-۶-۱۰-۹ مقاومت مورد نیاز

۱-۴-۶-۱۰-۹ کلیات

الف- مقاومت مورد نیاز باید بر اساس ترکیب بارهای ضریب دار ارائه شده در فصل ۷-۹ محاسبه شود.

ب- مقاومت موردنیاز باید بر اساس روش های تحلیل مطابق فصل ۶-۹ تعیین شود. در غیر این صورت می توان روش های طراحی "مستقیم" و "قاب معادل" را به عنوان روش جایگزین به کار برد.

پ- برای سیستم های متکی به ستون ها یا دیوارها ابعاد \( C_1 \) و \( C_2 \) یا \( L_n \) باید بر اساس سطح مقطع مؤثر تکیه گاه تعیین گردد. سطح مؤثر تکیه گاه محل تقاطع سطح زیرین دال یا کنیمه برشی با بزرگ ترین سطح قاعده مخروط یا هرم قائم و سرستون، که سطوح آن ها در داخل ستون یا سرستون قرار داشته و تمایل بارهای آن نسبت به محور ستون کمتر از ۴۵ درجه است، می باشد.

ت- ترکیب نتایج تحلیل برای بارهای ثقلی و بارهای جانبی ناشی از باد یا زلزله مجاز است.

۲-۴-۶-۱۰-۹ لنگر ضریب دار

الف- برای دال هایی که با تکیه گاه به صورت یکپارچه ساخته می شوند، می توان \( M_u \) در تکیه گاه را در تر تکیه گاه محاسبه نمود؛ مگر این که تحلیل مطابق بند (ب) زیر انجام شود.

ب- برای دال های تحلیل شده با استفاده از روش طراحی مستقیم یا روش قاب معادل، \( M_u \) در تکیه گاه باید به ترتیب مطابق بند ۹-۱۰-۹ یا ۱۰-۱۰-۹ تعیین شود.

۳-۴-۶-۱۰-۹ انتقال لنگر خمشی ضریب دار در اتصالات دال به ستون

در مواردی که بارهای ثقلی، باد یا زلزله موجب می شوند که در اتصال دال به ستون بدون تیر، لنگر ضریب دار نامتعادل، \( M_{sc} \) ایجاد شود، باید بخشی از این لنگر معادل \( \gamma_f M_{sc} \) با عملکرد خمشی، و باقی مانده ی آن از طریق اثر نیروی برشی که اطراف ستون در دال ایجاد می شود با اثر خروج از مرکزیت آن به ستون منتقل می گردد.

الف- مقدار \( \gamma_f \) از رابطه ی (۱-۱۰-۹) محاسبه می شود:

\[ \gamma_f = \frac{1}{1 + \left( \frac{2}{3} \right) \sqrt{\frac{b_1}{b_2}}} \tag{1-10-9} \]

ب- عرض مؤثر دال، \( b_1 \) برای تحمل \( \gamma_f M_{sc} \) باید برابر عرض ستون با سرستون به اضافه ی فاصله ای در هر طرف به اندازه مقادیر زیر در نظر گرفته شود:

۱- در دال های بدون کتیبه یا سرستون به اندازه کوچک ترین دو مقدار \( 1.5h \) برابر ضخامت دال و فاصله تا لبه ی دال؛

۲- در دال های دارای کتیبه یا سرستون به اندازه کوچک ترین دو مقدار \( 1.5h \) برابر ضخامت کتیبه یا سرستون و فاصله تا لبه ی کتیبه یا سرستون به اضافه ی \( 1.5h \) برابر ضخامت دال.

پ- در مواردی که محدودیت های \( v_{uv} \) و \( \varepsilon_t \) در جدول ۲-۱۰-۹ تأمین شود، می توان مقدار \( \gamma_f \) را به حداکثر مقدار اصالحی ارائه شده در این جدول افزایش داد. \( v_c \) طبق بند ۳-۶-۸-۹ محاسبه می شود.

\( v_{uv} \) تنش برشی ضریب دار در مقطع بحرانی دال است که در عملکرد دوطرفه ناشی از بارهای ثقلی بدون انتقال لنگر حاصل می شود.

ت- طراحی برای آن قسمت از لنگر ضریب دار نامتعادل که با خمش منتقل نمی شود، و با اثر نیروی برشی خارج از محور در اطراف ستون در دال یا کتیبه ی دال منتقل می شود، \( \gamma_v M_{sc} \) باید بر اساس ضوابط بند ۱-۵-۴-۶-۱۰-۹ صورت گیرد.

ث- لنگر نامتعادل \( \gamma_f M_{sc} \) باید با تراکم میلگردها در بالای ستون و یا با کم کردن فاصله ی میلگردها و یا با میلگردهای اضافی در عرض مؤثر دال که در این بند معرفی شده تحمل گردد.

جدول ۲-۱۰-۹ حداکثر \( \gamma_f \) اصالح شده برای دال های دوطرفه
موقعیت ستون جهت دهانه \( v_{uv} \) \( \varepsilon_t \) حداکثر \( \gamma_f \) اصالح شده
ستون گوشه در هر جهت \( \leq 0.5 \phi v_c \) \( \geq \varepsilon_{cy} + 0.003 \) ۱
ستون کناری عمود بر کناره \( \leq 0.75 \phi v_c \) \( \geq \varepsilon_{cy} + 0.003 \) ۱
ستون میانی در هر جهت \( \leq 0.4 \phi v_c \) \( \geq \varepsilon_{cy} + 0.003 \) ۱.۲۵

۴-۴-۶-۱۰-۹ برش یک طرفه ی ضریب دار

الف- برای دال های ساخته شده به صورت یکپارچه با تکیه گاه ها، باید مقطع بحرانی برای \( V_u \) را در بر تکیه گاه در نظر گرفت.

در مواردی که شرایط (۱) تا (۳) زیر تأمین شده باشند، می توان مقطع بحرانی را در فاصله ی \( d \) از بر تکیه گاه در نظر گرفت:

۱- عکس العمل تکیه گاه در جهت برش اعمالی، بر نواحی انتهایی دال فشار وارد نماید.

۲- بارها در سطح فوقانی دال یا نزدیک به آن اعمال شوند.

۳- هیچ بار متمرکزی بین بر تکیه گاه و مقطع بحرانی وارد نشود.

۵-۴-۶-۱۰-۹ برش دوطرفه ی ضریب دار

۱-۵-۴-۶-۱۰-۹ مقطع بحرانی

الف- دال ها باید برای برش دوطرفه در مجاورت ستون ها، بارهای متمرکز و نواحی تکیه گاهی در مقاطع بحرانی، مطابق با بند ۲-۵-۸-۹ ارزیابی شوند.

ب- دال های تقویت شده با خاموت یا گل میخ سر دار برشی باید برای برش دوطرفه در مقاطع بحرانی، مطابق با بند ۲-۶-۸-۹ ارزیابی شوند.

پ- دال های تقویت شده با کلاهک برشی باید برای برش دوطرفه در مقاطع بحرانی مطابق با بند ۵-۵-۸-۹ ارزیابی شوند.

۲-۵-۴-۶-۱۰-۹ تنش برشی دوطرفه ی نامتعادل ناشی از برش و لنگر ضریب دار دال منتقل شده به ستون

برای برش دوطرفه نامتعادل ناشی از برش و لنگر ضریب دار منتقل شده به ستون، تنش برشی ضریب دار، \( v_u \) باید در مقاطع بحرانی مطابق بند ۱-۵-۴-۶-۱۰-۹ محاسبه شود. تنش برشی ضریب دار، \( v_u \) مربوط به هر ترکیب از تنش برشی ناشی از برش مستقیم \( v_{uv} \) و تنش برشی منتقل شده به وسیله ی \( \gamma_v M_{sc} \) است. \( \gamma_v \) در بند ۳-۴-۶-۱۰-۹ معرفی شده است.

\( \gamma_v \) از رابطه ی زیر به دست می آید:

\[ \gamma_v = 1 - \gamma_f \]

ب- تغییرات تنش برشی ضریب دار ناشی از \( \gamma_v M_{sc} \)، باید به صورت خطی، حول مرکز سطح مقطع بحرانی مطابق با بند ۱-۵-۴-۶-۱۰-۹ در نظر گرفته شوند.

۵-۶-۱۰-۹ مقاومت طراحی

۱-۵-۶-۱۰-۹ کلیات

برای هر ترکیب بار ضریب دار، مقاومت طراحی باید موارد (الف) تا (ث) زیر را تأمین نماید.

الف- در همه ی مقاطع در طول دهانه در هر جهت: \( \phi M_n \geq M_u \)

ب- در عرض دال \( b_{slab} \) به صورتی که در بند ۲-۴-۶-۱۰-۹ تعریف شده: \( \phi M_n \geq \gamma_f M_{sc} \)

پ- در همه ی مقاطع در طول دهانه در هر جهت برای برش یک طرفه: \( \phi V_n \geq V_u \)

ت- در مقاطع بحرانی که در بند ۵-۴-۶-۱۰-۹ معرفی شده است، برای برش دوطرفه: \( \phi v_n \geq v_u \)

ث- \( \phi \) باید مطابق با بند ۱-۴-۶-۱۰-۹ باشد.

در مواردی که از کلاهک برشی برای تقویت دال استفاده می شود، ضوابط بند های (ب) تا (ث) فوق در مجاورت ستون باید تأمین شوند. در بیرون از ناحیه ی کلاهک برشی، باید بند های (الف) تا (ث) فوق رعایت گردند.

۲-۵-۶-۱۰-۹ لنگر خمشی

الف- \( M_n \) باید مطابق با ضوابط بند ۲-۸-۹ محاسبه شود.

ب- در محاسبه ی \( M_n \) برای دال های با کتیبه، ضخامت کتیبه در زیر دال، نباید از یک چهارم فاصله ی لبه ی کتیبه تا بر ستون یا سرستون بیشتر در نظر گرفته شود.

۳-۵-۶-۱۰-۹ برش

مقاومت برشی طراحی اسمی دال ها در مجاورت ستون ها، بارهای متمرکز یا نواحی عکس العمل، باید مطابق بند های (الف) تا (پ) باشد.

الف- برای برش یک طرفه \( V_n \) در مقطع بحرانی باید در صفحه ای در عرض کل دال \( V_n \) طبق بند ۴-۸-۹ محاسبه شود.

ب- برای برش دوطرفه \( V_n \) باید طبق بند ۵-۸-۹ محاسبه شود.

پ- برای دال های بتنی مرکب، مقاومت برشی افقی، \( V_{nh} \) باید طبق بند ۳-۱۷-۹ محاسبه شود.

۶-۶-۱۰-۹ کتیبه ی دال ها

۱-۶-۶-۱۰-۹

در مواردی که برای کاهش حداقل ضخامت مورد نیاز یا کاهش مقدار آرماتور منفی روی ستون های دال های تخت یا قارچی، اقدام به ایجاد کتیبه دال در روی ستون می شود، ضوابط بند های ۲-۶-۶-۱۰-۹ تا ۵-۶-۶-۱۰-۹ باید رعایت شوند.

۲-۶-۶-۱۰-۹

بعد کتیبه در هر سمت محور ستون نباید کمتر از یک ششم طول دهانه (مرکز تا مرکز تکیه گاه ها) در امتداد آن دهانه در نظر گرفته شود.

۳-۶-۶-۱۰-۹

ضخامت کتیبه نباید کمتر از یک چهارم ضخامت دال باشد.

۴-۶-۶-۱۰-۹

در محاسبه ی مقدار آرماتورهای منفی در ناحیه ی کتیبه، نباید ضخامت کتیبه را بیشتر از یک چهارم فاصله ی لبه ی کتیبه از بر ستون یا سرستون منظور کرد.

۵-۶-۶-۱۰-۹

در مواردی که برای افزایش سطح مقطع بحرانی برش از افزایش ضخامت دال (کتیبه برشی) در اطراف ستون استفاده می شود، باید کتیبه در سطح زیرین دال اجرا شود و حداقل به اندازه ی عمق کتیبه از بر ستون بیرون زدگی داشته باشد.

۷-۶-۱۰-۹ بازشوها در سیستم دال ها

۱-۷-۶-۱۰-۹

در سیستم دال ها می توان بازشوهایی با هر اندازه پیش بینی کرد؛ مشروط بر آن که با انجام تحلیل ویژه بتوان نشان داد که سیستم از مقاومت کافی برخوردار است و ضوابط مربوط به حالات حدی بهره برداری به ویژه ضوابط مربوط به خیز را تأمین می کند.

۲-۷-۶-۱۰-۹

در مواردی که تحلیل ویژه ای انجام نشود، باید ضوابط بندهای ۳-۷-۶-۱۰-۹ تا ۶-۷-۶-۱۰-۹ را در تعیین محل و ابعاد بازشوهای دال های بدون تیر رعایت گردد. در تمامی موارد باید در اطراف بازشوها در هر امتداد، آرماتورهای اضافی معادل با آرماتورهای قطع شده قرار داده شود.

۳-۷-۶-۱۰-۹

در نواحی مشترک بین دو نوار میانی متقاطع دال، می توان هر بازشویی با هراندازه ای پیش بینی کرد.

۴-۷-۶-۱۰-۹

در نواحی مشترک بین دو نوار ستون متقاطع دال، فقط بازشوهایی با ابعاد کمتر از یک هشتم عرض نوار در هر جهت می توان پیش بینی کرد.

۵-۷-۶-۱۰-۹

در محل تلاقی یک نوار ستون و یک نوار میانی، فقط یک چهارم آرماتورهای هر نوار در هر جهت را می توان قطع کرد.

۶-۷-۶-۱۰-۹

اگر بازشو در فاصله ای کمتر از چهار برابر ضخامت دال از محیط ستون، بار متمرکز یا سطح عکس العمل قرار داشته باشد، بند ۴-۲-۵-۸-۹ برای دال های بدون کلاهک برشی، یا بند ۸-۵-۸-۹ برای دال های با کلاهک برشی باید تأمین شود.

۷-۷-۶-۱۰-۹

در صورت ایجاد بازشو در سیستم دال، باید ضوابط طراحی برای برش مطابق بند ۴-۲-۵-۸-۹ رعایت شوند.

۸-۷-۶-۱۰-۹

در دال های با تیر، بازشوها نباید از محل تیرها عبور کنند؛ مگر آن که تحلیل قابل قبولی ارائه شود.

۷-۱۰-۹ آرماتور گذاری در دال ها

۱-۷-۱۰-۹ ضوابط کلی

۱-۱-۷-۱۰-۹

مقادیر آرماتورهای لازم در مقاطع مختلف دال در هر امتداد، بر مبنای لنگرهای خمشی ضریب دار وارد بر آن مقاطع محاسبه می شوند.

۲-۱-۷-۱۰-۹ حداقل آرماتور خمشی در دال های دوطرفه

الف- حداقل مساحت آرماتور خمشی، \( A_{s,min} \) برابر با \( 0.0018A_g \) بوده و یا مطابق آنچه در بند (ب) زیر تعریف شده است، محاسبه می شود. این آرماتور باید در نزدیکی سطح کششی در جهت دهانه، و در عرض دال \( b_{slab} \) تعبیه شود.

ب- در مواردی که تنش برشی بر روی مقطع بحرانی برش دوطرفه در اطراف ستون، بار متمرکز یا سطح عکس العمل، \( v_u > \phi v_c \) باشد، باید رابطه ی (۳-۱۰-۹) را تأمین نماید.

\[ A_{s,min} = \frac{5 v_u b_{slab} b_o}{\phi f_y} \tag{3-10-9} \]

۲-۷-۱۰-۹ جزئیات آرماتور گذاری

۱-۲-۷-۱۰-۹ کلیات

الف- پوشش بتن برای میلگردها باید مطابق بند ۹-۴-۹ باشد.

ب- طول گیرایی میلگردهای آجدار مطابق بند ۲-۲۱-۹ تعیین می شود.

پ- طول وصله ی میلگردهای آجدار مطابق بند ۴-۲۱-۹ تعیین می گردد.

ت- جزئیات گروه میلگردها باید مطابق بند ۵-۲۱-۹ تعیین شود.

۲-۲-۷-۱۰-۹ فاصله آرماتورهای خمشی

الف- حداقل فاصله ی آرماتورهای خمشی \( s \) باید طبق بند ۲-۲۱-۹ باشد؛

ب- برای دال های توپر، حداکثر فاصله ی آرماتورهای طولی در مقاطع بحرانی کمترین مقدار از \( 2h \) و ۲۵۰ میلی متر، و در بقیه ی مقاطع کمترین مقدار از \( 3h \) و ۳۵۰ میلی متر باشد.

۳-۲-۷-۱۰-۹ قطع آرماتورها

الف- در مواردی که دال بر تیرهای لبه، ستون ها یا دیوارها تکیه دارد، مهار آرماتورهای عمود بر لبه ی ناپیوسته باید موارد (۱) و (۲) زیر را تأمین نماید.

۱- آرماتورهای خمشی مثبت باید تا لبه ی دال ادامه یابند؛ و به صورت مستقیم یا با قالب انتهایی حداقل برابر ۱۵۰ میلی متر داخل تیرهای لبه، ستون ها یا دیوارها مهار شوند.

۲- آرماتورهای خمشی منفی باید با خم یا قالب و یا به صورت دیگر در تیرهای لبه، ستون ها یا دیوارها مهار شوند به گونه ای که طول مهار کافی از بر داخلی تیر لبه، ستون و یا دیوار تأمین گردد.

ب- در مواردی که دال در لبه ی ناپیوسته به تیر لبه یا دیوار منتهی نشود، و یا فراتر از تکیه گاه کنسول شود، مهار کردن آرماتورهای عمود بر این لبه می تواند داخل دال صورت گیرد.

۴-۷-۱۰-۹ آرماتور گذاری در گوشه های خارجی دال ها

الف- در گوشه های خارجی دال هایی که به دیوارها و یا دال های دارای تیر لبه در یک یا چند ضلع متکی هستند، با مقدار \( \alpha_f \) بزرگ تر از یک باید آرماتورهای گوشه به شرح بندهای (ب) تا (ث) زیر در پایین و بالای دال پیش بینی گردند.

ب- آرماتورهای گوشه به طور جداگانه در پایین و بالای دال، در واحد عرض، باید قادر به تحمل حداکثر لنگر خمشی مثبت چشمه دال، در واحد عرض، باشند.

پ- لنگر ضریب دار به دلیل آثار گوشه، \( M_u \) باید حول محوری عمود بر قطر گذرنده از گوشه در بالای دال، و حول محوری موازی قطر گذرنده از گوشه در پایین دال فرض می شود.

ت- آرماتورهای گوشه را باید در راستای موازی با قطر در بالای دال، و در راستای عمود بر قطر در پایین دال و یا به صورت دو شبکه ی متعامد و به موازات اضلاع چشمه ها در گوشه ها، در بالا و پایین دال قرار داد.

ث- آرماتورهای گوشه باید در هر امتداد، از گوشه تا طولی برابر با حداقل یک پنجم دهانه ی بزرگ تر، قرار داده شوند.

۶-۷-۱۰-۹ آرماتورهای انسجام

الف- کلیه آرماتورهای زیرین در نوار ستونی در هر جهت باید پیوسته باشند، و یا با وصله ی مکانیکی کامل، وصله ی جوش شده ی کامل یا وصله ی پوششی نوع B وصله شوند. وصله ها باید مطابق شکل ۱-۱۰-۹ قرار داده شوند.

ب- حداقل دو آرماتور زیرین در نوار ستونی در هر جهت باید از ناحیه ی محدودشده به وسیله ی میلگردهای طولی ستون عبور نمایند، و در تکیه گاه های خارجی مهار شوند.

پ- در دال های با کلاهک برشی که عبور آرماتورهای زیرین دال مطابق بند (ب) فوق عملی نیست، حداقل دو آرماتور در هر جهت باید از زیر کلاهک، هر چه نزدیک تر به ستون، عبور داده شده و به صورت پیوسته یا وصله های مکانیکی، وصله های جوشی و یا وصله های پوششی نوع B در آورده شوند. این آرماتورها باید در تکیه گاه های خارجی مهار شوند.

۷-۷-۱۰-۹ آرماتورهای برشی- خاموت ها

الف- استفاده از خاموت های تک پایه، U ساده، U چندگانه و خاموت بسته به عنوان میلگرد برشی مجاز می باشد.

ب- مهار و شکل خاموت ها باید مطابق با بند ۵-۲۱-۹ باشد.

پ- در صورت استفاده از خاموت، محل قرارگیری و فاصله گذاری آن ها باید مطابق با جدول ۴-۱۰-۹ باشد.

جدول ۴-۱۰-۹ موقعیت اولین خاموت و محدودیت های فاصله گذاری
حداقل فاصله حداکثر فاصله نوع خاموت
\( d/2 \) \( d/2 \) خاموت تک پایه
\( d/2 \) \( d/2 \) خاموت U شکل

۸-۷-۱۰-۹ آرماتورهای برشی- گل میخ سر دار

الف- در صورتی استفاده از گل میخ برشی سر دار مجاز است که عمود بر صفحه ی دال قرار داده شود.

ب- ارتفاع کلی مجموعه ی گل میخ برشی باید حداقل برابر ضخامت دال منهای مجموع (۱) تا (۳) باشد:

۱- پوشش بتن میلگردهای خمشی فوقانی

۲- پوشش بتن روی ریل پایه ی گل میخ

۳- نصف قطر میلگرد خمشی در کشش

پ- محل قرارگیری و فاصله گذاری گل میخ برشی سر دار باید طبق جدول ۱۰-۹ باشد.

جدول ۱۰-۹ موقعیت گل میخ برشی و محدودیت های فاصله گذاری
حداکثر فاصله شرط نوع گل میخ موقعیت
\( d/2 \) همه موارد گل میخ نزدیک ستون نزدیک ستون
\( 3d/4 \) \( v_u \leq \phi 0.5\sqrt{f_c} \) گل میخ با فاصله ثابت بین خاموت ها
\( d/2 \) \( v_u > \phi 0.5\sqrt{f_c} \) گل میخ با فاصله متغیر بین خاموت ها

۸-۱۰-۹ سیستم های تیرچه ی دوطرفه

۱-۸-۱۰-۹ کلیات

سیستم تیرچه ی دوطرفه شامل ترکیب یکپارچه ی تیرچه های با فواصل منظم و یک دال فوقانی می باشد، که برای عملکرد دوطرفه طراحی می شود.

حداقل عرض تیرچه در کل ارتفاع مقطع، نباید کمتر از ۱۰۰ میلی متر باشد.

ارتفاع کل تیرچه نباید از ۳.۵ برابر عرض حداقل آن بیشتر شود.

فاصله ی آزاد بین تیرچه ها نباید از ۷۵۰ میلی متر بیشتر باشد.

مقدار \( V_c \) را می توان ۱.۱ برابر مقدار محاسبه شده در بند ۸-۹ اختیار کرد.

برای انسجام سازه ای، حداقل یک میلگرد در پایین هر تیرچه باید پیوسته بوده و در بر تکیه گاه برای تأمین تنش \( f_y \) مهار شود.

۷-۸-۱۰-۹

سطح مقطع میلگردهای عمود بر تیرچه ها باید با در نظر گرفتن تمرکز بارها، و باید حداقل برابر سطح میلگردهای جمع شدگی و حرارت مطابق بند ۴-۱۹-۹ و الزامات مقاومت خمشی دال را تأمین نماید.

۸-۸-۱۰-۹

تیرچه ی دوطرفه ای که محدودیت های بندهای ۱-۸-۱۰-۹ تا ۴-۸-۱۰-۹ را تأمین نمی کند، باید به عنوان دال یا تیر طراحی شود.

۹-۱۰-۹ روش "طراحی مستقیم"

۱-۹-۱۰-۹ کلیات

۱-۱-۹-۱۰-۹

روش طراحی مستقیم را می توان برای سیستمهایی که در آنها دال ها، تیرهای بین تکیه گاه ها (در صورت وجود) و ستون ها تشکیل قاب های متعامد می دهند، تحت اثر بارهای قائم به کار برد.

۲-۱-۹-۱۰-۹

نتایج تحلیل بارهای قائم و تحلیل بارهای جانبی را می توان باهم ترکیب کرد و در طراحی به کاربرد. برای ترکیب نتایج تحلیل بارهای قائم و جانبی، می توان تلاش های ناشی از بارهای جانبی فقط به تیرها و ستون ها، و در صورت عدم وجود تیر، به نوار ستون و ستون اعمال نمود.

۳-۱-۹-۱۰-۹

در صورتی مجاز است که بتوان با تحلیل نشان داد که تعادل و سازگاری هندسی تأمین می شود. مقاومت طراحی در هر مقطع حداقل برابر با مقاومت مورد نیاز است، و شرایط بهره برداری شامل محدودیت های خیز نیز رعایت می شود.

۴-۱-۹-۱۰-۹

تکیه گاه های دایرهای یا چندضلعی منظم را می توان به صورت تکیه گاه مربعی با همان مساحت در نظر گرفته می شوند.

۲-۹-۱۰-۹ محدودیت های روش طراحی مستقیم

۱-۲-۹-۱۰-۹

سیستم دال باید در هر امتداد حداقل سه دهانه ی پیوسته داشته باشد.

۲-۲-۹-۱۰-۹

دهانه های متوالی در هر امتداد که از مرکز تا مرکز تکیه گاه ها در هر جهت اندازه گیری می شوند، نباید بیشتر از یکسوم دهانه ی بزرگ تر با یکدیگر اختلاف طول داشته باشند.

۳-۲-۹-۱۰-۹

چشمه ی دال ها باید مستطیلی شکل بوده و نسبت طول به عرض آن ها از محور تا محور تکیه گاه ها، نباید بزرگ تر از ۲ باشد.

۴-۲-۹-۱۰-۹

بیرون زدگی ستون نباید از ۱۰ درصد طول دهانه در جهت بیرون زدگی از هر محور بین خط مرکزی ستون های متوالی تجاوز نماید.

۵-۲-۹-۱۰-۹

کلیه بارها باید بار ثقلی بوده و به طور یکنواخت روی کل دهانه پخش شده باشند. بار زنده ی بدون ضریب نباید از دو برابر بار مرده ی بدون ضریب تجاوز نماید.

۶-۲-۹-۱۰-۹

در دال هایی که در چهار سمت با تیرهای تکیه گاهی عملکرد یکپارچه دارند، باید نسبت سختی تیرها در دو امتداد عمود بر هم، در رابطه ی زیر صدق کنند:

\[ 0.2 \leq \frac{\alpha_{f1} l_2^2}{\alpha_{f2} l_1^2} \leq 5.0 \tag{4-10-9} \]

مقادیر \( \alpha_f \) بر اساس رابطه ی زیر محاسبه می شوند:

\[ \alpha_f = \frac{E_{cb} I_b}{E_{cs} I_s} \tag{5-10-9} \]

۳-۹-۱۰-۹ روش طراحی

۱-۳-۹-۱۰-۹

هر سازه شامل تعدادی قاب عمود بر هم در امتداد ردیف ستون ها یا دیوارها، در امتداد طولی و عرضی سازه در نظر گرفته می شود.

۲-۳-۹-۱۰-۹

مجموع قدر مطلق حداکثر لنگرهای خمشی ضریب دار مثبت و متوسط لنگرهای خمشی منفی تکیه گاه ها در هر دهانه از قاب، لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار نامیده می شود، و بر اساس بند ۴-۹-۱۰-۹ تعیین می گردد.

۳-۳-۹-۱۰-۹

لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار به دست آمده در هر دهانه مطابق بند ۵-۹-۱۰-۹ بین لنگرهای خمشی ضریب دار مثبت وسط دهانه و لنگرهای خمشی ضریب دار منفی تکیه گاه ها در نوار پوششی تقسیم می شود.

۴-۳-۹-۱۰-۹

لنگر خمشی ضریب دار مثبت و منفی نوار پوششی مطابق بند ۶-۹-۱۰-۹ بین نوارهای ستونی و میانی و سپس بین تیر و دال تقسیم می شوند.

۵-۳-۹-۱۰-۹

توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در ستون ها و دیوارهای تکیه گاهی با استفاده از ضوابط بند ۱۰-۹-۱۰-۹ تعیین می شوند.

۶-۳-۹-۱۰-۹

تلاش های برشی در تیرها و دال ها با استفاده از ضوابط بند ۱۱-۹-۱۰-۹ تعیین می شوند.

۴-۹-۱۰-۹ لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار در هر دهانه، \( M_0 \)

۱-۴-۹-۱۰-۹

برای یک نوار پوششی در هر دهانه، مجموع قدر مطلق \( M_u \) مثبت و متوسط \( M_u \) منفی دو طرف دهانه، با استفاده از رابطه زیر محاسبه می شود:

\[ M_0 = \frac{w_u l_2 l_n^2}{8} \tag{6-10-9} \]

در این رابطه \( l_n \) طول دهانه آزاد در جهت خمش و \( l_2 \) عرض نوار پوششی با استفاده از ضوابط بندهای (الف) تا (ب) زیر محاسبه می شوند:

الف- طول آزاد دهانه \( l_n \) فاصله ی بر تا بر داخلی ستون ها، سرستون ها، نشیمن ها یا دیوارهای تکیه گاهی است. مقدار \( l_n \) درهرحال نباید کوچک تر از \( 0.65l_1 \) در محاسبات منظور شود. در تکیه گاه های با مقطع دایره ای یا چندضلعی منظم ضابطه بند ۴-۱-۹-۱۰-۹ به کار می رود. بر این مقطع فرضی در نظر گرفته می شود.

ب- در مواردی که دهانه ی عرضی چشمه ها در هر طرف خط مرکزی تکیه گاه ها تغییر کند، \( t_2 \) باید برابر با میانگین دهانه های عرضی مجاور در نظر گرفته شود.

پ- در مواردی که دهانه ی مجاور و موازی یک لبه ی دال در نظر گرفته شود، فاصله از لبه تا خط مرکزی چشمه باید جایگزین \( t_2 \) شود.

توزیع لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار \( M_0 \) در نوار پوششی 5-9-10-9

1-5-9-10-9

در دهانه های میانی:

الف- لنگر خمشی منفی هر تکیه گاه: 0.65\( M_0 \)

ب- لنگر خمشی مثبت وسط دهانه: 0.35\( M_0 \)

2-5-9-10-9

در دهانه های کناری، \( M_0 \) باید مطابق جدول 6-10-9 توزیع شود.

3-5-9-10-9

لنگر های خمشی منفی باید در بر تکیه گاه ها محاسبه شوند.

جدول 6-10-9 توزیع لنگر خمشی استاتیکی ضریب دار در دهانه های کناری

شرایط تکیه گاهی دال تخت دال با تیر تکیه گاه کناری
ساده بدون تیر لبه با تیر لبه کاملاً گیردار
0/75 0/75 0/70 0/70
0/63 0/63 0/63 0/63
0 0/63 0/63 0/63
لنگر خمشی دال تخت دال با تیر تکیه گاه کناری
منفی در تکیه گاه میانی 0/70 0/70 0/70
مثبت در وسط دهانه 0/53 0/53 0/53
منفی در تکیه گاه کناری 0/26 0/26 0/26

178

دال های دوطرفه 1-9

مقاطع مجاور تکیه گاه های میانی باید برای بزرگ ترین لنگر خمشی موجود در دو 4-5-9-10-9

سمت تکیه گاه طراحی شوند؛ مگر آن که با انجام تحلیل، لنگر نامتعادل مطابق با سختی المان های

مجاور توزیع شود.

تیرهای لبه یا لبه های دال باید برای لنگر پیچشی برابر با لنگر خمشی منفی سهم 5-5-9-10-9

دال در تکیه گاه کناری طراحی شوند.

لنگر های خمشی ضریب دار مثبت و منفی در هر دهانه را می توان تا حد ده درصد 6-5-9-10-9

کم با زیاد کرد؛ به شرط آن که تأثیر متقابل آن در سایر لنگر های خمشی در نظر گرفته شود؛ و لنگر

در جهت موردنظر، حداقل برابر با مقدار _M0 استاتیکی ضریب دار کلی برای یک چشمه_

مجاز 5-5-6-9 باشد. بازبخش لنگرها مطابق بند )5-10-9( محاسبه شده به وسیله ی رابطه ی

نیست.

توزیع لنگرهای خمشی استاتیکی نوار پوششی در نوارهای دال 6-9-10-9

لنگر های خمشی استاتیکی در نوار پوششی را می توان مطابق با ضوابط بند های 1-6-9-10-9

ابتدا بین نوارهای ستونی و میانی، و سپس بین تیر و دال 9-9-10-9 و 8-9-10-9 7-9-10-9

تقسیم کرد.

لنگرهای خمشی در نوار ستونی 7-9-10-9

منفی نوار پوششی در تکیه گاه های داخلی را مطابق _Mn نوار ستونی باید بخشی از_ 1-7-9-10-9

تحمل نماید. 7-10-9 جدول

179

10-9 دالهای دوطرفه

جدول 10-9 بخشی از \( M_n \) منفی در نوار ستونی در تکیه گاه های داخلی

\( \alpha_{f1} I_2 \)
\( \alpha_{f1} I_1 \)
0/0 1/0 0/5
0/75 0/75 0/75
0/45 0/75 0/90

توجه: بین مقادیر نشان داده شده باید درون بایی خطی انجام شود.

 

نوار ستون باید بخشی از \( M_n \) منفی نوار پوششی در تکیه گاه های خارجی را مطابق با جدول 10-9 تحمل نماید.

جدول 10-9 بخشی از \( M_n \) منفی در نوار ستونی در تکیه گاه خارجی

\( \beta \) \( \alpha_{f1} I_2 \)
0/0 1/0 0/5
1/0 1/0 1/0
0/75 0/75 0/75
1/0 1/0 1/0
0/45 0/75 0/90

\[\beta_i = \frac{E_{cb} C}{2 E_{cs} I_s}\]

\[C = \sum \left( 1 - 0.63 \frac{x}{y} \right) \frac{x^3 y}{3}\]

(V-10-9)

(A-10-9)

18

های دوطرفه دال10-9

ضریب سختی پیچشی C نسبت سختی پیچشی تیر لبه به سختی خمشی آن، β در روابط فوق:

و γ به ترتیب اصلاح کوچک و بزرگ بخش های مستطیلی اند x مقطع تیر حال (لبه دال)

می توان مقطع را به C شکل، برای محاسبه ی مقدار ثابت L یا T در مقاطع 3-7-9-10-9

از هر بخش را باهم جمع نمود. تقسیم بندی C بخشهای مستطیلی مجزا تقسیم کرده و مقادیر

. بیشترین مقدار خود باشد C مقطع باید به صورتی باشد که

صورت به منفی باید M𝑚 باشد، 0.75𝐿2 اگر عرض ستون یا دیوار حداقل برابر با 4-7-9-10-9

.توزیع شود 𝑧 یکنواخت در طول

9-10-9 نوار ستونی باید بخشی از 𝑚𝑚 مثبت نوار پوششی را مطابق با جدول 5-7-9-10-9

.تحمل نماید

مثبت در نوار ستونی 𝑀𝑛 بخشی از 9-10-9 جدول

𝐿 1 / 𝐿 1 𝛼 𝑓 1 𝑓 2
2/10 1/10 0/5
0/75 0/75 0/75
0/45 0/75 0/90

برای دال های با تیرهایی بین تکیه گاه ها، بخش دال نوارهای ستون باید لنگرهای 6-7-9-10-9

.شود، تحمل نماید نوار ستون را که به وسیله ی تیرها تحمل نمی

لنگرهای خمشی در نوارهای میانی 8-9-10-9

که به وسیله ی آن بخش از لنگرهای ضریب دار منفی و مثبت در نوار پوششی 1-8-9-10-9

.شوند باید به تناسب به نیم نوارهای میانی متناظر اختصاص داده شود نوارهای ستونی تحمل نمی

181

دال های دوطرفه 10-9

هر نوار میانی باید مجموع لنگرهای اختصاص داده شده به دونیم نوار میانی خود را 2-8-9-10-9

تحمل نماید.

یک نوار میانی مجاور و موازی یک لبهی متکی بر دیوار، باید دو برابر لنگر 3-8-9-10-9

اختصاص داده شده به نیم نوار میانی مربوط به اولین ردیف تکیه گاه های داخلی را تحمل نماید.

9-9-10-9 لنگرهای خمشی در تیرها

تیرهای بین تکیه گاه ها باید بخشی از \( M_n \) نوار ستونی را مطابق با جدول 1-9-9-10-9

تحمل نمایند. 10-11-9

جدول 10-9-10-9 بخشی از \( M_n \) نوار ستونی در تیرها

ضریب توزیع \( a_{f1} \frac{L_2}{l_1} \)
≥1

تیرها باید علاوه بر لنگرهای محاسبه شده نوار ستونی لنگرهای ایجادشده توسط 2-9-9-10-9

بارهای ضریب داری که مستقیماً بر آن ها اعمال می شوند، شامل وزن بیرون زدگی تیر در بالا و

پایین دال را نیز تحمل نمایند.

10-9-10-9 لنگر خمشی در ستون ها و دیوارها

ستون ها و دیوارهای ساخته شده به صورت یکپارچه با سیستم دال، باید لنگرهای 1-10-9-10-9

ایجادشده به وسیله ی بارهای ضریب دار وارد بر سیستم دال را تحمل نمایند.

182

دال های دوطرفه 10-9

دهند، باید برای تحمل گاه خارجی را تشکیل می ها و دیوارهایی که تکیهسئون 2-10-9-1-9

تعیین می شود، طراحی شوند. این لنگر 2-5-9-1-9 لنگر خمشی نوار پوششی تکیه گاه که از بند

شود. ها یا دیوارها در باال و پایین طبقه تقسیم می های خمشی ستونبه نسبت سختی

ها یا دیوارهای باال و پایین دال باید لنگر ضریب دار های داخلی، ستوندر تکیه 3-10-9-1-9-9

تری انجام که تحلیل کلی شده زیر را به نسبت مستقیم سختی خود تحمل نمایند؛ مگر آنمحاسبه

گردد.

_Msc_ = 0.07[(qDL +0.5qDL)L[I]n[2][ −] _[q]_ _DL[I]2[(I]n[)]_ (9-10-9)

مربوط به دهانه ی کوتاه تر می باشند.I n[′] و _I_ 2 ، _q_ _DL[′]_ در این رابطه:

انتقال می یابد،3-4-6-10-9 لنگر بار ثقلی که بین دال و ستون لبه مطابق با بند 4-10-9-1-9-9

باشد.0.3M0 نباید کمتر از

تیر - های دال تلاش برشی در سیستم11-9-1-9-9

ها باید برای بخشی از برش ناشی از بارهای ضریب دار درتیرهای بین تکیه 1-11-9-1-9-9

طراحی شوند.11-10-9 بر اساس جدول ،2 -10-9 سطح بارگیر مطابق با شکل

سطح بارگیر برای محاسبه ی برش تیرهای داخلی 2-10-9-9 شکل

182

دال های دوطرفه 10-9

جدول 11-10-9 قسمتی از برش که توسط تیر تحمل می شود

خیرت بیرض 𝛼𝑓1𝑗/ 𝐻1
* *
1 ≥1

حداقل مساوی با یک باشد، باید برای 𝛼𝑓1𝑗/ 𝐻1ها نسبت تیرهایی که در آن 2-11-9-10-9

درجه ی رسم شده از 45ی خطوط مورب هایبرش ناشی از یاری طراحی شوند که در محدوده

در این موارد ها وارد می شود.های اطراف به دالهای دل های دو طرف تیر و محورهای چشمهگوشه

ها وارد نمی شود.ًپرشی مستقیما از دال به ستون

کوچک تر از یک است، باید برای برش 𝛼𝑓1𝑗/ 𝐻1ها نسبت تیرهایی که در آن 3-11-9-10-9

ضرب 𝛼𝑓1𝑗/ 𝐻1 دست آمده و در ضریب به2-11-9-10-9 ناشی از یاری طراحی شوند که از بند

شود و باید در طراحی دال برایًماند، باقی مانده برش وارده به دال مستقیما به ستون وارد می شده

برش دوطرفه منظور شود.

از بارهای ها، برش ناشی شده از دال در طراحی تیرها باید عالوه بر برش منتقل 4-11-9-10-9

ها وارد می شوند، شامل وزن بیروززدگی تیر در بال و پایینًمستقیما روی آن ضریب داری را که

دال، منظور نمود.

مقاومت برشی دال در طول مرز مشترک با تیر، باید چنان باشد که دال بتواند 5-11-9-10-9

را تحمل کند.11-9-10-9 برش منتقل شده از دال به تیر، موضوع بند

تعیین شود.8-9 مقاومت برشی دال باید مطابق فصل 6-11-9-10-9

184

دال های دوطرفه 10-9

"قاب معادل" روش طراحی 10-10-9

کلیات 1-10-10-9

توان برای های دوطرفه میها را در سیستم دالها و تیرهای تکیه گاهی آن دال1-1-10-10-9

.آمده از تحلیل قاب های معادل مطابق ضوابط این بخش، طراحی نمودهای به دست لنگرها و برش

توان نتایج تحلیل بارهای قائم و تحلیل بارهای جانبی را های معادل می برای قاب2-1-10-10-9

.ترکیب نمود 2-1-9-10-9 مطابق بند

ها در در فصل تحلیل سیستم4-6-9 چیدمان بارهای زنده باید طبق ضوابط بند3-1-10-10-9

.نظر گرفته شود

توان اثر ها به کاربرده می شود، می های فلزی برای ستون در مواردی که سرستون4-1-10-10-9

.کمکی این قطعات را بر سختی قاب و نیز مقاومت خمشی و برشی آن، در نظر گرفت

ها تحت اثر بارهای محوری و نیز تغییر ها و دال اثرهای ناشی از تغییر طول ستون5-1-10-10-9

.توان نادیده گرفت شکل ناشی از برش در تیرها را می

قاب معادل 2-10-10-9

صورت تعدادی ها در دو جهت متمامد مطابق ضوابط این بند به در هر سازه قاب1-2-10-10-9

.شوند قاب معادل مدل می

ها یا دیوارهای موجود در یک ردیف، و نوار پوششی شامل هر قاب معادل از ستون2-2-10-10-9

های دو طرف تیر که به محورهای ها و دیوارها، و قسمتی از عرض دال تبرهای موجود بین ستون

ها محدود است، تشکیل می شود. طولی گذرنده از وسط چشمه

185

دال های دوطرفه 10-9

هر قاب برای بارهای وارده به نوار پوششی تحلیل می شود. 3-2-10-10-9

اثر ناشی از سختی پیچشی نوارهای تیر-قاب که در امتداد عمود بر قاب معادل 4-2-10-10-9

قرار دارند، بر سختی خمشی ستون ها و دیوارهای تکیه گاهی در قاب معادل، با در نظر گرفتن

. شود، در محاسبات منظور می5-10-10-9 و4-10-10-9 قطعات پیچشی مطابق بندهای

ها یا دیوارها و های کناری، نوار پوششی به تیرهای موجود بین ستوندر قاب 5-2-10-10-9

. شود ی مجاور آن محدود میقسمتی از عرض دال تا محور طولی گذرنده از وسط چشمه

. توان بهصورت یک قاب در سراسر ارتفاع آن تحلیل نمودهر قاب معادل را می6-2-10-10-9

های هر طبقه را همراه با عنوان یک روش جایگزین، می های قائم، بههمچنین برای بار

. اند، تحلیل نمود های بالا و پایین آن طبقه، که در انتها گیردار شدهستون

شود، لنگر در یک تکیه گاه رادر مواردی که دال-نیز بهصورت مجزا تحلیل می7-2-10-10-9

، ی مجاور های دو چشمه ی مجاور یا بیشتر از دو چشمه گیر در تکیه توان با این فرض که دالمی

. های گیردار مفروض، پیوسته باشد که دال، فراتر از تکیه گام سبه نمود، مشروط بر اینگیردارند مح

معادل 3-1-10-10-9

معادل اپنرسی اعضا در قاب

جز در ناحیه اتصال ستون یاتیر در قاب معادل را، به1-3-10-10-9

. توان بر اساس مقطع بتن ترک نخورده محاسبه کردسرستون، می

ها یا تغییرات معادل اپنرسی ناشی از تغییرات ابعاد در تیرها، دال ها و ستون3-3-10-10-9

.دیوارها باید در محاسبات منظور شود

دال های دوطرفه 10-9

دال از مرکز ستون تا بر ستون، نشیمن یا سرستون، باید – معان اینرسی تیر 3-3-10-10-9

(1-c2 / l2 ) دار در بر ستون، نشیمن یا سرستون تقسیم بر مقدار2 مساوی با معان اینرسی تیر

شوند. عمود برجهت دهانه ای است که لنگرها برای آن تعیین می \( l_2 و c_2 \) در نظر گرفته شود؛

معان اینرسی ستون ها از بالا تا پایین دال- تیر در یک اتصال، بی نهایت فرض 4-3-10-10-9

می شود.

اعضای پیچشی 4-10-10-9

با این فرض که در طول خود سطح ،4-2-10-10-9 اعضای پیچشی موضوع بند 1-4-10-10-9

مقطع ثابتی دارند و مقطع آن ها از هیچ یک از مقادیر زیر کوچک تر نیست، در محاسبات منظور

می گردند:

اقف- قسمتی از دال که دارای عرضی برابر با عرض ستون، نشیمن یا سرستون در جهت دهانه ای

که لنگرهای آن تعیین می شوند؛

برای سازه های یکپارچه یا کاملاً مرکب، قسمتی از دال که در بند (اقف) تعیین شد به اضافه ی

جان تیر عمود بر قاب معادل موردنظر در رو و زیر دال؛

در بند «تبر در سیستم تیر -دال» تیر عمود بر قاب معادل موردنظر مطابق با تعریف -پ

8-2-10-9

محاسبه می شود. 3-7-9-10-9 مطابق بند C ضریب سختی پیچشی مقطع 2-4-10-10-9

:با استفاده از روابط زیر محاسبه می شود ، \( K_{ia} \) سختی پیچشی عضو، \( K_{i\alpha} \) 3-4-10-10-9

\[K_{ia} = \left(\frac{I_{sb}}{I_s}\right)K_i\]

(10-10-9)

187

10-9 دال های دوطرفه

\[K_t = \sum \frac{9E_{c2} C}{l_2 (1 - \frac{c_2}{l_2})^3}\]

(11-10-9)

در این رابطه ها:

و \( l_2 \) معان اینرسی فقط دال در این نوار، و \( c_2 \) به دهانه های عمود بر قاب معادل و در دو طرف آن مربوط می شوند. \( K_t \) برای هر دهانه عمود بر قاب در دو طرف ستون جداگانه محاسبه شده و سپس در رابطه فوق باهم جمع می شوند.

5-10-10-9 سختی خمشی ستون ها در قاب معادل

برای منظور کردن اثر قطعات پیچشی در هر گره از قاب معادل، می توان ستونی با سختی خمشی معادل، \( K_c \) که از رابطه ی زیر به دست می آید، در نظر گرفت:

\[\frac{1}{K_{cc}} = \frac{1}{\sum K_c} + \frac{1}{K_{ia}}\]

(12-10-9)

در این رابطه \( K_c \) مجموع سختی های خمشی ستون های باال و پایین است و \( K_{ia} \) سختی پیچشی عضو پیچشی است.

6-10-10-9 لنگرهای خمشی ضریب دار در نوار پوششی

حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه های میانی، در نوار پوششی، نوارهای ستونی و میانی، برابر با لنگر خمشی در مقطع گذرنده از بر ستون است. فاصله ی محور ستون از این بر درهرحال نباید بزرگ تر از 0.175 \(\ell_1\)، در نظر گرفته شود.

حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه های خارجی بدون سرستون یا نشیمن در دهانه ای عمود بر لبه ی دال، برابر لنگر خمشی در بر عضو تکیه گاهی می باشد.

دال های دوطرفه 10-9

حداکثر لنگر خمشی منفی در تکیه گاه های خارجی با سرستون یا نشیمن، در 3-6-10-10-9

دهانه ی عمود بر لبه ی دال، برابر لنگر خمشی در مقطعی حداکثر به فاصله ی نصف تصویر افقی

.سرستون یا نشیمن از بر عضو تکیه گاهی است

در مواردی که تکیه گاه دارای مقطعی بـه شکل دایره یا چندضلعی منظم باشد، 4-6-10-10-9

برای آن می توان یک مقطع مربع شکل با همان مساحت منظور کرد؛ و بر تکیه گاه را بر این مربع در

.نظر گرفت

را داشته باشد، 2-9-10-9 در مواردی که یک سیستم دال محدودیت های بخش 5-6-10-10-9

می توان مجموع قدر مطلق لنگرهای خمشی مثبت و متوسط لنگرهای خمشی منفی در هر دهانه از

) را کاهش داد؛ و متناسب با آن مقادیر6-10-9( قاب معادل را تا مقدار ارائه شده در رابطه ی

.لنگرهای خمشی مثبت و منفی را اصالح نمود

توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در نوار پوششی 7-10-10-9

لنگرهای خمشی مقاطع بحرانی در نوار پوششی را می توان مطابق ضوابط "روش 1-7-10-10-9

در هر 6-2-9-10-9 بین نوارهای مختلف توزیع کرد، مشروط بر آن که ضابطه بند" مستقیم

.چشمه تأمین شده باشد

توزیع لنگرهای خمشی ضریب دار در بخش های مختلف نوار پوششی به صورت 2-7-10-10-9

: گیرد(الف) تا (پ) زیر صورت می

:7-9-10-9 لنگرهای ضریب دار در نوارهای ستونی مطابق بند-الف

8-9-10-9 لنگرهای ضریب دار در نوارهای میانی مطابق بند-ب

.9-9-10-9 لنگرهای ضریب دار در تیرها مطابق بند-ب

لنگرهای خمشی ضریب دار در ستون ها و دیوارها 8-10-10-9

لنگرهای خمشی در ستون ها و دیوارها، باید مطابق آنچه از تحلیل قاب معادل 1-8-10-10-9

.به دست آمده، در نظر گرفته شود

189

دال های دوطرفه 10-9

تالش های برشی ضریب دار در دال ها و تیرها 9-10-10-9

تالش های برشی در دال ها و در تیرها در سیستم های دال –تیر باید طبق ضوابط 1-9-10-10-9

.تعیین شود 11-9-10-9 بند

"طراحی پلاستیک" روش 11-10-9

کلیات 1-11-10-9

روش طراحی پلاستیک دال ها را می توان در مورد تمامی دال ها، صرف نظر از شکل 1-1-11-10-9

.هندسی و شرایط مرزی آن ها، تحت اثر بارهای قائم ضریب دار به کار برد

.کنترل و تأمین شود 8-9 مقاومت برشی دال باید طبق ضوابط فصل 2-1-11-10-9

کنترل و 19-9 عملکرد مطلوب دال در شرایط بهره برداری، باید طبق ضوابط 3-1-11-10-9

.تأمین شود

ضوابط کلی طراحی 2-11-10-9

: های زیر انجام داد طراحی پلاستیک را می توان به روش1-2-11-10-9

.نامیده می شود "حد تحتانی" روش نواری یا روش استاتیکی که راه حل -الف

.نامیده می شود "حد فوقانی" روش خطوط گسیختگی یا روش سینماتیکی که راه حل -ب

آرماتور گذاری در دال باید چنان صورت گیرد که نسبت به تأمین ظرفیت دورانی 2-2-11-10-9

مقاطع دال اطمینان حاصل گردد. برای این منظور کافی است کرنش در آرماتور کششی در هر

.امتداد در حدود مقدار کرنش در مقطع کشش کنترل، در نظر گرفته شود

دال های دوطرفه 10-9

نسبت لنگرهای خمشی درروی تکیهگاه های پیوسته به لنگرهای خمشی مثبت 3-2-11-10-9

و بیشتر از 2/0 اختیار شود. و سط دهانه نباید کمتر از 0/5

در مواردی که روش نواری به کاربرده می شود، بهتر است تابع توزیع لنگرهای 4-2-11-10-9

خمشی تا حد امکان مطابق با آنچه در تحلیل خطی دال به دست می آید، پیش بینی شود. تعیین

آرمانور لازم در دال می تواند بر اساس تغییر پلاستیکی این توزیع و با تأمین شرایط تعادل صورت

گیرد.

در مواردی که روش خطوط گسیختگی به کاربرده می شود، باید مکانیزم های 5-2-11-10-9

گسیختگی محتمل متفاوتی برای دال در نظر گرفته شود؛ و اطمینان حاصل گردد که بار حداکثر

تعیین شده برای دال، حداقل مقدار ممکن می باشد.

11-9 تیرها

1-11-9 گستره

1-1-11-9

ضوابط این فصل به طراحی تیرهای ساده، تیرهای مرکب بتنی، تیرچه های یک طرفه و تیرهای عمیق غیر پیش تنیده در حالت حدی نهایی مقاومت، اختصاص دارند.

2-11-9 کلیات

1-2-11-9

مشخصات بتن و آرماتورهای فولادی باید به گونه ای باشند که ضوابط طراحی و دوام مندرج در فصل های 4-3 و 4-9 پیوست 1-6 این آیین نامه برآورده شوند. مصالح، طراحی و الزامات قرار گیری اقلام مدفون در بتن باید مطابق ضوابط مندرج در فصل 4-9 این آیین نامه باشند.

2-2-11-9

در طراحی تیرها در روش طرح مقاومت، رعایت ضوابط مربوط به پیوستگی که در فصل 21-9 ذکر شده است، و اطمینان از انتقال کامل نیروها بین بتن و آرماتور الزامی است.

3-2-11-9

تیرهای با نیروی محوری \( P_u < 0.10 f_c' A_g \) باید به صورت کشش-کنترل منطبق با بند 2-4-7 طراحی شوند. بر این اساس می توان حداکثر آرماتور کششی مجاز را تعیین نمود.

4-2-11-9

پایداری تیر بر اساس فاصله ی تکیه گاه های جانبی آن تعیین می شود. اگر تیری به صورت پیوسته مهار جانبی نداشته باشد، ضوابط (الف) و (ب) باید برقرار باشند:

الف- فاصله ی تکیه گاه های جانبی نباید از 50 برابر حداقل عرض بال فشاری یا وجه فشاری بیش تر باشد.

ب- فاصله ی تکیه گاه های جانبی باید اثرات برون محوری بار را منظور کند.

5-2-11-9 ساخت تیرهای T شکل

1-5-2-11-9

در ساخت تیرهای T شکل، بال و جان باید به صورت یک پارچه ساخته شوند. در غیر این صورت، لازم است پیوستگی بین جان و بال به طور مناسب تأمین شود.

2-5-2-11-9

عرض موثر بال باید مطابق ضوابط بخش 1-3-3-6-9 باشد.

3-5-2-11-9

در مواردی که میلگردهای اصلی خمشی در دالی که به عنوان بال تیر T شکل در نظر گرفته شده است موازی محور طولی تیر باشند، میلگردهای عمود بر محور تیر باید در بالای دال و بر اساس مقاومت در مقابل بارهای با ضریبی که بر عرض موثر بال به صورت کنسول عمل می کنند، مطابق بند 2-5-9-9 قرار داده شوند. سیستم تیرچه های بتنی از این ضابطه مستثنی می باشد.

4-5-2-11-9

در طراحی پیچشی مقاطع درجا که دال کف، بال تیر را تشکیل می دهد، عرضی از دال که به طور مؤثر به عنوان بال تیر عمل می کند و در محاسبه \( A_g \), \( A_{cp} \) و \( P_{cp} \) به کار می رود، بر اساس موارد (الف) و (ب) اختیار می شود:

الف- عرض بیرون زده از دال نسبت به تر جان که به طور مؤثر به عنوان بال تیر عمل می کند، به اندازه ی کوچک ترین از دو مقدار چهار برابر ضخامت بال و ارتفاع بیرون زده ی جان از پایین یا بالای بال (هر کدام که بزرگ تر است)، در نظر گرفته شود.

ب- برای مقاطع توخالی در یک تیر بال دار اگر مقادیر \( A_g^2 / P_{cp} \) برای مقاطع توپر و \( A_g^2 / P_{cp} \) برای مقاطع توخالی کمتر از مقدار محاسبه شده برای همان تیر بدون بال باشند، از عرض بیرون زده از دال که به طور مؤثر به عنوان بال تیر عمل می کند، صرف نظر می شود.

6-2-11-9 حداقل ارتفاع تیر

1-6-2-11-9

در ساختمان های متعارف و تحت بارگذاری های معمول، در تیرهایی که ارتفاع آن ها از مقادیر مندرج در جدول 1-11-9 بیش تر است، محاسبه ی خیز (افتادگی) الزامی نمی باشد؛ به شرط آن که این تیرها به قطعات غیر سازه ای مانند تیغه ها متصل نباشند و یا آن ها را نگه داری نکنند، و خیز زیاد در آن ها خسارتی ایجاد نکند.

جدول 1-11-9 حداقل ارتفاع تیر
وضع تیرهای با یک سر گیردار تیرهای با دو سر مفصل تیرهای طره ای
تیرهای اصلی با آرماتور کششی l/16 l/18.5 l/8

توضیح 1: در جدول l طول آزاد دهانه ی تیر است. مقادیر جدول برای بتن معمولی و آرماتورهای با مقاومت تسلیم 420 مگاپاسکال می باشند. برای سایر موارد، حداقل ارتفاع باید بر اساس ضوابط 2-6-2-11-9 و 3-6-2-11-9 تغییر یابد.

2-6-2-11-9

برای سایر انواع فولادها، مقادیر جدول 1-11-9 باید در ضریب \( (0.4 + f_y / 700) \) ضرب شوند.

3-6-2-11-9

برای تیرهای ساخته شده با بتن سبک با وزن مخصوص 1440 تا 1840 کیلوگرم بر متر مکعب، مقادیر جدول 1-11-9 باید در ضریب \( 1.65 – 0.0003w_c \geq 1.09 \) ضرب شوند.

4-6-2-11-9

همچنین برای تیرهای مرکب بتنی ساخته شده با ترکیبی از بتن معمولی و سبک که در زمان ساخت شمع بندی داشته باشند، و نیز زمانی که بتن سبک تحت فشار باشد، همین ضریب اعمال می شود. ضخامت کف تمام شده ی بتن وقتی در محاسبه ی ارتفاع مقطع لحاظ می شود که به صورت یک پارچه با تیر ریخته شده باشد، یا طوری طراحی شود که عمل کرد مرکب با تیر داشته باشد.

5-6-2-11-9

در تیرهایی که حداقل ارتفاع ذکر شده در جدول 1-11-9 را ندارند، خیزهای آتی و دراز مدت باید مطابق ضوابط خیز ناشی از بارهای ثقلی در مرحله ی بهره برداری مطابق فصل 19-9 محاسبه و کنترل شوند.

6-6-2-11-9

در تیرهای مرکب بتنی که ضوابط بند 1-6-2-11-9 را تأمین می کنند، نیازی به محاسبه ی خیزهایی که بعد از مرکب شدن تیر اتفاق میافتند، نیست. در این تیرها خیزهایی که قبل از مرکب شدن تیر اتفاق می افتند، باید مورد بررسی قرار گیرند؛ مگر آن که عمق تیر قبل از مرکب شدن نیز ضوابط فوق را تأمین کند.

3-11-9 مقاومت مورد نیاز

1-3-11-9

مقاومت مورد نیاز در هر مقطع بر اساس لنگر خمشی، نیروی برشی، نیروی محوری (در صورت لزوم) و لنگر پیچشی با ضریب در آن مقطع تعیین می شود.

2-3-11-9

در قطعاتی که با تکیه گاه به صورت یک پارچه بتن ریزی می شوند، لنگرهای خمشی، نیروی برشی و لنگر پیچشی در مقاطع روی تکیه گاه را می توان بر اساس تلاش مورد نظر در تر تکیه گاه در نظر گرفت.

3-3-11-9

حداکثر نیروی برشی نهایی، \( V_u \) را می توان برای تمام مقاطعی که در محدوده ی تر داخلی تکیه گاه تا محل مقطع بحرانی قرار دارند، در فاصله ی \( d \) از تر تکیه گاه طراحی نمود؛ به شرط آن که:

الف- عکس العمل تکیه گاهی در جهت برش اعمال شده در نواحی انتهایی عضو ایجاد فشار کند.

ب- بارها در سطح بالایی عضو و یا نزدیک به آن اعمال شوند.

پ- هیچ بار متمرکزی در محدوده ی تر داخلی تکیه گاه تا فاصله ی \( d \) از تر تکیه گاه اعمال نشود.

4-3-11-9

در صورت عدم استفاده از تحلیل دقیق تر، می توان لنگر پیچشی نهایی ناشی از اثر دال ها روی تیرهای باربر را با یک توزیع خطی یکنواخت، جای گزین نمود.

5-3-11-9

تمام مقاطعی را که در فاصله ی کم تر از \( d \) از تر داخلی تکیه گاه قرار دارند، می توان برای لنگر پیچشی \( T_u \) در فاصله ی \( d \) از تر داخلی تکیه گاه طراحی نمود؛ به شرط آن که در این فاصله هیچ لنگر پیچشی متمرکزی موجود نباشد.

6-3-11-9

در مواردی که امکان کاهش لنگر پیچشی در اثر باز توزیع نیروهای داخلی در عضوی از یک سازه ی نامعین وجود داشته باشد (پیچش همسازی)، اجازه داده می شود حداکثر لنگر پیچشی به \( \phi T_{cr} \) کاهش داده شود. در این حالت لازم است اثرات لنگرها و برش های تعدیل یافته ی عضو در سایر اعضای مجاور، با استفاده از رابطه ی تعادل، محاسبه شده و در طراحی به کار گرفته شوند. لنگر پیچشی ترک خوردگی، \( T_{cr} \), بر اساس بند 2-2-6-8-9 محاسبه می شود.

4-11-9 مقاومت طراحی

1-4-11-9

در روش طرح مقاومت، طراحی اعضای مختلف سازه چنان صورت می گیرد که مقاومت نهایی یا حداکثر ظرفیت باربری عضو در هر مقطع، بزرگ تر یا مساوی با نیروهای داخلی موجود در آن مقطع تحت اثر بارهای نهایی (ضریب دار) وارد به سازه باشد (رابطه های 1-8-9). در تعیین مقاومت نهایی مقطع و نیز تعیین بارهای نهایی، ضرایب کاهش مقاومت و نیز ضرایب بار مطابق فصل 7-9 این آیین نامه منظور می شوند.

2-4-11-9 خمش:

در صورتی که نیروی محوری فشاری با ضریب، \( P_u < 0.10 f_c' A_g \) باشد، مقاومت خمشی مقطع بر اساس رابطه ی 1-8-9 (الف) و با کنترل \( \phi M_n \geq M_u \) تعیین می شود. در حالتی که \( P_u \geq 0.10 f_c' A_g \) بوده و نیروی محوری فشاری یا کششی باشد، مقاومت توام خمشی و محوری بر اساس رابطه های 1-8-9 (الف) و 1-8-9 (ب)، با منظور کردن اثر متقابل لنگر خمشی و بار محوری و با کنترل توام \( \phi M_n \geq M_u \) و \( \phi P_n \geq P_u \) تعیین می شود.

3-4-11-9 برش:

در مقاطع تحت اثر برش، مقاومت برشی مقطع بر اساس رابطه ی 1-8-9 (ب) و با کنترل \( \phi V_n \geq V_u \) تعیین می شود.

4-4-11-9

در تیرهای بتنی مرکب، مقاومت برشی افقی، \( V_{nh} \) بر اساس بخش 3-3-12-9 محاسبه می شود.

5-4-11-9 پیچش:

در مقاطع تحت اثر پیچش، مقاومت پیچشی مقطع بر اساس رابطه ی 1-8-9 (ب) و با کنترل \( \phi T_n \geq T_u \) تعیین می شود. اگر لنگر پیچشی با ضریب از پیچش آستانه ی مقطع با منظور کردن ضریب کاهش مقاومت پیچشی کم تر باشد، یعنی \( T_u < \phi T_{cr} \)، می توان از اثرات پیچش صرف نظر نمود و در این حالت نیازی به تأمین آرماتور حداقل پیچشی نیست.

6-4-11-9

آرماتورهای طولی و عرضی مورد نیاز برای پیچش را باید به آرماتورهای لازم برای برش، خمش و نیروی محوری نهایی که به صورت ترکیبی با پیچش عمل می کنند، اضافه نمود.

7-4-11-9

اگر لنگر خمشی طراحی \( M_u \) هم زمان با لنگر پیچشی طراحی \( T_u \) به مقطع وارد شود، سطح مقطع آرماتور پیچشی طولی لازم در ناحیه ی فشاری عضو خمشی را می توان به مقدار \( A_l \) کاهش داده ولی نباید از آرماتور حداقل مطابق ضابطه ی بند 3-5-11-9 کم تر باشد.

\[ A_l \geq \frac{M_u}{0.9 d f_y} \]

8-4-11-9

در مقاطع توپر با نسبت ابعادی \( h / b_t \geq 3 \) ( \( b_t \) عرض قسمت بر دارنده ی خاموت های بسته ی پیچشی از مقطع است)، می توان از هر روش طراحی جای گزین که صحت آن به وسیله ی تحلیل و سازگاری با نتایج آزمایش های جامع تأیید شده باشد، استفاده نمود. در این موارد نیازی به کنترل حداقل آرماتور پیچشی از ضابطه ی بند 3-5-11-9 نمی باشد؛ اما الزامات آرماتور گذاری ضوابط بند 6-5-11-9 تا 9-5-11-9 باید رعایت شوند.

9-4-11-9

برای مقاطع پیش ساخته ی توپر با نسبت ابعادی \( h / b_t \geq 4.5 \) می توان از یک روش طراحی جای گزین و فولاد جان به صورت باز استفاده نمود؛ به شرط آن که صحت آن به وسیله ی تحلیل و سازگاری با نتایج آزمایش های جامع تأیید شده باشد. در این موارد نیازی به کنترل حداقل آرماتور پیچشی از ضابطه ی بند 3-5-11-9 و نیز رعایت الزامات جزئیات بخش 6-5-11-9 تا 9-5-11-9 و بندهای 4-6-11-9 نمی باشد.

5-11-9 محدودیت های آرماتور گذاری

1-5-11-9 حداقل مقدار آرماتور خمشی

1-1-5-11-9

حداقل مقدار آرماتور خمشی، \( A_{s,min} \) باید در تمامی مقاطع عضو خمشی که نیاز به میلگرد کششی باشد، تأمین گردد.

2-1-5-11-9

حداقل مقدار آرماتورهای خمشی نباید از بزرگ ترین مقادیر زیر کم تر باشد؛ به جز موردی که در ضابطه ی بند 3-1-5-11-9 اشاره شده است. در اعضای معین استاتیکی با مقطع T شکل که بال مقطع در کشش قرار دارد، مقدار \( b_w \) بر اساس جایگزینی با کمترین مقدار \( b_f \) (عرض بال) و \( 2b_w \) محاسبه می شود. مقدار \( f_y \) باید به حداکثر 55 مگاپاسکال محدود شود.

(الف) \( \frac{0.25 \sqrt{f_c'}}{f_y} b_w d \)

(ب) \( \frac{1.4}{f_y} b_w d \)

3-1-5-11-9

اگر سطح مقطع آرماتورهای طولی تأمین شده در وجه کششی، حداقل به اندازه ی یک سوم بیش تر از مقدار مورد نیاز بر اساس محاسبه باشد، نیازی به کنترل ضوابط بندهای 1-1-5-11-9 و 2-1-5-11-9 نمی باشد.

2-5-11-9 حداقل آرماتور برشی

1-2-5-11-9

حداقل آرماتورهای برشی، \( A_{v,min} \) باید در تمامی مناطقی که نیروی برشی نهایی مقطع از نصف مقاومت برشی تأمین شده توسط بتن با احتساب ضریب کاهش مقاومت بیشتر است، یعنی \( V_u > 0.5 \phi V_c \)، تأمین شود؛ به جز مواردی که در جدول 2-11-9 آمده اند. در این موارد اگر \( V_u > \phi V_c \) باشد، حداقل باید \( A_{v,min} \) تامین گردد.

جدول 2-11-9
شرایط نوع تیر
\( h \leq 250 \text{mm} \) کم عمق
\( h \leq \max \left\{ 2.5t_f, 0.5b_w \right\} \) یکپارچه با دال
\( h \leq 600 \text{mm} \) و ساخته شده با بتن معمولی مسلح به الیاف فولادی و \( V_u \leq \phi 0.17 \sqrt{f_c'} b_w d \) و \( f_c' \leq 40 \text{MPa} \) سیستم تیرچه ی یک طرفه مطابق ضوابط بند 2-11-9

مواردی که اگر \( V_u \leq \phi V_c \) باشد، حداقل آرماتور برشی لازم نیست.

2-2-5-11-9

اگر بتوان به کمک آزمایش های قابل قبول نشان داد که در صورت حذف آرماتور برشی، مقطع مورد نظر مقاومت های خمشی و برشی لازم را خواهد داشت، می توان ضابطه ی بند 1-2-5-11-9 را نادیده گرفت. در این آزمایشها باید اثرات نشست های نامساوی، خزش، جمع شدگی و تغییر درجه حرارت محیط بر اساس ارزیابی واقع بینانه ای از آن چه در شرایط بهره برداری وجود دارد، در نظر گرفته شوند.

3-2-5-11-9

اگر آرماتورهای برشی مورد نیاز باشند و بتوان از اثرات پیچشی صرف نظر نمود، حداقل آرماتور برشی در فاصله ی \( s \), یعنی \( A_v \), باید از بزرگترین مقادیر زیر کمتر نباشد:

(الف) \( 0.062 \sqrt{f_c'} \frac{b_w s}{f_{yt}} \)

(ب) \( 0.35 \frac{b_w s}{f_{yt}} \)

3-5-11-9 حداقل آرماتور پیچشی

1-3-5-11-9

حداقل آرماتور پیچشی در تمامی مناطقی که \( T_u \geq \phi T_{cr} \) است، باید تأمین شود.

2-3-5-11-9

اگر آرماتور پیچشی لازم باشد، حداقل سطح مقطع آرماتور عرضی به صورت خاموت برشی و پیچشی بسته، \( (A_v + 2A_t)_{min} / s \) برابر با بیش ترین مقدار (الف) و (ب) که در بند 3-2-5-11-9 برای برش ذکر شد، در نظر گرفته می شود.

3-3-5-11-9

اگر آرماتور پیچشی لازم باشد، حداقل آرماتور طولی پیچشی، \( A_{l,min} \) کم ترین مقدار (الف) و (ب) در نظر گرفته می شود:

(الف) \( \frac{0.42 \sqrt{f_c'} A_{cp}}{f_y} - \left( \frac{A_t}{s} \right) P_h \frac{f_{yt}}{f_y} \)

(ب) \( \frac{0.42 \sqrt{f_c'} A_{cp}}{f_y} - \left( \frac{0.175 b_w}{f_{yt}} \right) P_h \frac{f_{yt}}{f_y} \)

6-11-9 جزئیات آرماتور گذاری

1-6-11-9 کلیات

1-1-6-11-9

پوشش بتن روی آرماتورها باید ضوابط مندرج در فصل 4-9 و پیوست 1-3-5-11-9 مبحث را برآورده سازد. همچنین طول گیرایی و وصله ی آرماتورها باید مطابق ضوابط فصل 21-9 این مبحث تعیین شوند. در صورت استفاده از گروه میلگردها، ضوابط فصل 21-9 این مبحث باید برقرار باشند.

2-1-6-11-9

در محاسبه ی طول مهاری و وصله ی پوششی میلگردهای طولی با \( f_y > 550 \text{MPa} \) پارامتر \( K_{tr} \) نباید کم تر از \( 0.5 d_b \) اختیار شود.

3-1-6-11-9

حداقل فاصله ی آرماتورها مطابق ضوابط فصل 21-4 این مبحث تعیین می شود. فاصله نزدیکترین آرماتورهای طولی گروهی تا وجه کششی نباید از مقادیر ضوابط بخش 3-19-9 این آیین نامه بیشتر باشد.

4-1-6-11-9

در تیرهای با ارتفاع زیاد که در آن ها \( h \) از 900 میلی متر بیشتر است، آرماتورهای جانبی باید به طور یکنواخت در دو وجه تیر در فاصله ی \( h/2 \) از وجه کششی توزیع شوند. فاصله ی آرماتورهای جانبی نباید از مقدار \( s \) بر اساس ضابطه های بخش 3-19-9 این مبحث بیش تر باشد؛ که در آن \( C_c \) فاصله ی پوشش خالص آرماتورهای جانبی از وجه کناری است. اثر آرماتورهای جانبی بر مقاومت را می توان با تحلیل همسازی کرنش اعمال نمود. آرماتورهای با قطر 10 تا 16 میلی متر، و یا شبکه ی میلگرد جوش شده با سطح مقطع حداقل برابر با 210 میلی متر مربع در یک متر ارتفاع، به عنوان فولاد جانبی مناسب هستند.

2-6-11-9 آرماتور خمشی در تیرها

1-2-6-11-9

نیروی کششی یا فشاری محاسبه شده برای آرماتورهای هر مقطع از تیر باید در هر طرف آن مقطع با تأمین مهار ی کافی توسعه یافته و به بتن منتقل شود.

2-2-6-11-9

در قطعات خمشی، مقاطع بحرانی که در دو سمت آن ها کافی بودن مهار آرماتور باید کنترل شود، عبارتند از مقاطع دارای بیشترین تنش، و نیز مقاطعی در طول دهانه ی قطعه که در آنها آرماتور کششی قطع یا خم شده دیگر برای مقاومت در مقابل خمش مورد نیاز نیست.

3-2-6-11-9

میلگردها باید از مقطعی که دیگر برای تحمل خمش مورد نیاز نیستند، به اندازه ی مقدار بزرگتر \( d \) و \( 12 d_b \) امتداد یابند. رعایت این ضابطه در انتهای دهانه های با تکیه گاه ساده و یا انتهای آزاد طرفین لازم نیست.

4-2-6-11-9

میلگردهای کششی ادامه داده شده باید حداقل طول گیرایی \( l_d \) را پس از نقطه ای که دیگر به میلگردهای قطع یا خم شده برای تحمل خمش نیازی نیست، تأمین کنند.

5-2-6-11-9

آرماتورهای تحت کشش ناشی از خمش نباید در ناحیه ی کششی قطع شوند؛ مگر آن که یکی از موارد (الف) تا (ب) این بند تأمین شود:

الف- نیروی برشی مقاوم مقطع در محل قطع آرماتور به اندازه ی 50 درصد بیش تر از نیروی برشی نهایی موجود در مقطع باشد؛ \( V_u \leq (2 / 3) \phi V_n \).

ب- برای آرماتورهای با قطر حداکثر 36 میلی متر، مقدار آرماتوری که امتداد می یابد، حداقل دو برابر مقدار مورد نیاز در خمش برای مقطع محل قطع آرماتور باشد؛ و نیروی برشی مقاوم مقطع در محل قطع آرماتور به اندازه ی حداقل 33 درصد بیش تر از نیروی برشی نهایی موجود در مقطع باشد؛ \( V_u \leq (3 / 4) \phi V_n \).

پ- آرماتور عرضی به صورت خاموت یا دورگیر اضافه بر آن چه برای تحمل برش و پیچش لازم است، در انتهای میلگردهای قطع شده در ناحیه ای به طول حداقل \( 0.75 d \) تأمین شود. سطح مقطع آرماتور عرضی اضافی لازم باید حداقل برابر با \( 0.41 b_w s / f_y \) باشد؛ که در آن \( s \) فاصله ی میلگردهای عرضی از یک دیگر در این ناحیه نباید بیش تر از \( d / (8 \beta_b) \) باشد؛ که \( \beta_b \) نسبت آرماتور قطع شده به کل آرماتور کششی مقطع است.

6-2-6-11-9

در قطعات خمشی که در آنها تنش در آرماتور کششی مستقیماً متناسب با لنگر خمشی نمی باشد، مانند تیرهایی با مقطع متغیر، پلکانی و یا باریک شونده، هم چنین تیرهای با ارتفاع زیاد، و یا اعضایی که آرماتور کششی با وجه فشاری بتن موازی نیست، باید مهاری مناسب برای میلگردهای کششی تأمین گردد.

7-2-6-11-9

مهاری آرماتورهای کششی در قطعات خمشی را می توان با خم کردن آن ها در جان تیر، همراه با مهار و یا پیوسته با آرماتورهای وجه مقابل تیر، تأمین نمود.

3-6-11-9 قطع آرماتور

1-3-6-11-9

در تکیه گاه های ساده، حداقل یک سوم آرماتورهای خمشی مثبت حداکثر، باید در پایین تیر ادامه یافته و در تکیه گاه حداقل به اندازه ی 150 میلی متر امتداد یابند؛ مگر برای تیرهای پیش ساخته که این آرماتورها باید حداقل تا مرکز طول اتکایی در داخل تکیه گاه ادامه داده شوند.

2-3-6-11-9

در سایر تکیه گاه ها، حداقل یک چهارم آرماتورهای خمشی مثبت حداکثر، باید در پایین تیر ادامه یافته و در تکیه گاه حداقل به اندازه ی 150 میلی متر امتداد یابند. اگر تیر قسمتی از سیستم اصلی مقاوم در مقابل بار جانبی است، چنین میلگردهایی باید در تکیه گاه برای توسعه ی تنش تسلیم \( f_y \) مهار شوند.

3-3-6-11-9

در تکیه گاه های ساده و در نقاط عطف منحنی تغییر شکل، قطر میلگردهای خمشی مثبت باید چنان باشد که طول گیرایی آن ها موارد (الف) و (ب) را تامین کند. در مواردی که آرماتورهای خمشی مثبت فراتر از محور تکیه گاه به قالب استاندارد یا مهار مکانیکی حداقل معادل قالب استاندارد ختم شوند، نیازی به تامین موارد (الف) یا (ب) نیست.

الف - \( l_d \leq \left( 1.3 M_n / V_u + l_a \right) \) اگر انتهای آرماتور خمشی با عکس العمل فشاری تکیه گاه محصور شده باشد.

ب - \( l_d \geq \left( M_n / V_u + l_a \right) \) اگر انتهای آرماتور خمشی با عکس العمل فشاری تکیه گاه محصور نشده باشد.

در این رابطه، \( M_n \) لنگر خمشی اسمی مقطع بوده که بر اساس تسلیم شدن تمام آرماتورهای مقطع محاسبه می شود؛ و \( V_u \) نیروی برشی نهایی موجود در مقطع است. در تکیه گاه، \( l_a \) طول جای گذاری از محل محور تکیه گاه تا انتهای آن می باشد. در نقطه ی عطف، \( l_a \) طول جای گذاری پس از نقطه ی عطف بوده که برابر با مقدار بزرگتر از \( d \) و \( 12 d_b \) در نظر گرفته می شود.

4-3-6-11-9

حداقل یک سوم آرماتورهای خمشی منفی موجود در تکیه گاه یک عضو خمشی باید پس از نقطه ی عطف، باید حداقل برابر با بزرگ ترین مقدار \( d \), \( 12 d_b \) و \( l_n / 16 \) (طول دهانه ی خالص) امتداد یابند.

4-6-11-9 آرماتورهای پیچشی طولی

1-4-6-11-9

اگر آرماتور پیچشی مورد نیاز باشند، آرماتورهای طولی پیچشی باید پیرامون مقطع در داخل محیط خاموت بسته و یا دورگیر به طور یک نواخت توزیع شوند. فاصله ی این آرماتورها از یک دیگر نباید بیش تر از 300 میلی متر باشد. لازم است در هر گوشه ی خاموت بسته ی پیچشی حداقل یک آرماتور پیچشی طولی قرار داده شود. آرماتورهای پیچشی طولی باید قطری معادل 0.042s (فاصله ی خاموت ها) ولی نه کم تر از 10 میلی متر داشته باشند.

2-4-6-11-9

آرماتورهای پیچشی طولی پس از مقطعی که بر اساس محاسبه به آرماتور پیچشی نیازی ندارد، باید حداقل به اندازه ی \( b_t + d \) امتداد یابند. آرماتورهای پیچشی طولی باید در هر دو انتهای تیر مهار شوند.

5-6-11-9 آرماتورهای عرضی برشی، پیچشی و تکیه گاه جانبی آرماتور فشاری

1-5-6-11-9

آرماتورهای عرضی بر اساس ضوابط این بخش به کار گرفته می شوند. در این حالت باید محدود کننده ترین ضوابط رعایت شوند. جزئیات اجرای آرماتورهای عرضی باید مطابق ضوابط بخش 21-9 این آیین نامه انجام شوند.

2-5-6-11-9 برش:

در صورت لزوم باید آرماتور برشی توسط خاموت، دورگیر و یا میلگردهای طولی خم شده در مقطع فراهم شود. در این حالت ضوابط 2-5-6-11-9 تا 6-5-6-11-9 رعایت می شوند.

3-5-6-11-9

در صورتی که مقاومت برشی مورد نیاز فولادهای برشی \( V_s \leq 0.33 \sqrt{f_c'} b_w d \) باشد، حداکثر فاصله ی افقی بین آرماتورهای برشی عمود بر محور عضو نباید از کم ترین مقدار \( d/2 \) و 600 میلی متر بیش تر بوده، و حداکثر فاصله ی ساق ها در عرض مقطع نباید از کم ترین مقدار \( d \) و 600 میلی متر بیش تر باشد.

4-5-6-11-9

اگر \( V_s > 0.33 \sqrt{f_c'} b_w d \) باشد، حداکثر فاصله بین آرماتورهای برشی در طول عضو نباید از کم ترین مقدار \( d/4 \) و 300 میلی متر بیش تر بوده، و حداکثر فاصله ی ساق ها در عرض مقطع نباید از کم ترین مقدار \( d/2 \) و 600 میلی متر بیش تر باشد.

5-5-6-11-9

فاصله ی بین خاموت های مایل و یا میلگردهای طولی خم شده باید به گونه ای باشد که هر خط 45 درجه ای که از وسط مقطع به اندازه ی \( d/2 \) در جهت عکس العمل تکیه گاهی به طرف میلگردهای کششی طولی رسم شود، حداقل توسط یک ردیف از آرماتورهای برشی قطع گردد.

6-5-6-11-9

میلگردهای طولی خم شده که به عنوان آرماتور برشی استفاده می شوند، در صورتی که در ناحیه ی کششی امتداد یابند، باید با آرماتورهای طولی ادامه داده شوند؛ و اگر در ناحیه ی فشاری امتداد یابند، باید به اندازه ی طول \( d_b \) از وسط ارتفاع مقطع مهار شوند.

7-5-6-11-9 پیچش:

در صورت لزوم، آرماتورهای پیچشی عرضی می توانند به صورت خاموت های بسته مطابق بند 7-1-6-21-9 و یا دورگیر باشند. در این حالت ضوابط 7-5-6-11-9 تا 9-5-6-11-9 به کار گرفته می شوند.

8-5-6-11-9

آرماتورهای پیچشی عرضی پس از مقطعی که بر اساس محاسبه به آرماتور پیچشی نیازی ندارد، باید حداقل به اندازه ی \( b_t + d \) امتداد یابند.

9-5-6-11-9

فاصله ی بین آرماتورهای پیچشی عرضی نباید بیش تر از دو مقدار \( P_h / 8 \) و 300 میلی متر اختیار شود.

10-5-6-11-9

در مقاطع توخالی تحت اثر پیچش، فاصله ی محورهای اضلاع خاموت بسته ی پیچشی تا وجه داخلی مقطع نباید کمتر از \( 0.5 A_{oh} / P_h \) باشد.

11-5-6-11-9 تکیه گاه جانبی آرماتور فشاری:

آرماتورهای عرضی باید در سرتاسر فاصله ای که آرماتورهای طولی فشاری مورد نیاز هستند، تأمین شوند. تکیه گاه جانبی آرماتورهای طولی فشاری باید با استفاده از خاموت های بسته یا دورگیر تأمین گردد. در این حالت ضوابط 11-5-6-11-9 تا 13-5-6-11-9 به کار گرفته می شوند.

12-5-6-11-9

اندازه ی آرماتورهای عرضی باید حداقل موارد (الف) یا (ب) باشد. امکان استفاده از سیم های آجدار یا جوش شده با مساحت معادل وجود دارد.

الف- آرماتور به قطر 10 میلی متر برای آرماتورهای طولی به قطر 32 میلی متر و کوچکتر

ب- آرماتور به قطر 12 میلی متر برای آرماتورهای طولی به قطر 36 میلی متر و بزرگ تر و نیز برای گروه میلگردهای طولی

13-5-6-11-9

فاصله ی آرماتورهای عرضی که به عنوان تکیه گاه جانبی آرماتور فشاری به کار می روند، نباید از حداقل مقادیر (الف) تا (ب) بیش تر باشد:

الف- 16 برابر قطر آرماتور طولی

ب- 48 برابر قطر آرماتور عرضی

پ- کوچکترین بعد مقطع تیر

14-5-6-11-9

نحوه ی چیدمان آرماتورهای طولی فشاری باید به گونه ای باشد که تمام میلگردهای فشاری در گوشه های عضو با آرماتورهای عرضی با زاویه ی خم حداکثر 135 درجه نگه داری شوند. فاصله ی آزاد میلگردهای طولی غیر واقع در گوشه ی میلگرد عرضی تا میلگردهای طولی نگه داری شده ی مجاور، نباید از 150 میلی متر بیش تر باشد.

6-6-11-9 آرماتورهای یکپارچگی سازه ای در تیرهای درجا

1-6-6-11-9

برای تیرهای واقع در پیرامون سازه، آرماتورهای یکپارچگی سازه ای بر اساس ضوابط (الف) تا (ب) اختیار می شوند:

الف- حداقل یک چهارم آرماتورهای لنگر مثبت حداکثر، ولی نه کم تر از حداقل دو میلگرد، باید سراسری اجرا شوند.

ب- حداقل یک ششم آرماتورهای لنگر منفی در تکیه گاه، ولی نه کم تر از حداقل دو میلگرد، باید سراسری اجرا شوند.

پ- آرماتورهای طولی یکپارچگی سازه باید با خاموت های بسته یا دورگیر در طول دهانه ی آزاد تیر محصور شوند.

2-6-6-11-9

برای تیرهای غیر واقع در پیرامون سازه، آرماتورهای یکپارچگی سازه بر اساس بندهای (الف) و (ب) اختیار می شوند:

الف- حداقل یک چهارم آرماتورهای لنگر مثبت حداکثر، ولی نه کمتر از حداقل دو میلگرد، باید سراسری اجرا شوند.

ب- آرماتورهای طولی یک پارچگی سازه با خاموت های بسته مطابق بند 7-1-6-21-9 و یا دورگیر در طول دهانه ی آزاد تیر محصور شوند.

3-6-6-11-9

آرماتورهای طولی یک پارچگی سازه ای باید از ناحیه ی محصور شده توسط آرماتورهای طولی ستون عبور کنند.

4-6-6-11-9

آرماتورهای طولی یک پارچگی سازه ای در تکیه گاه های غیر پیوسته باید به طور کامل مهار شوند تا آرماتورهای مقطع در تر تکیه گاه به تنش جاری شدن خود برسند.

5-6-6-11-9

اگر وصله برای آرماتورهای یک پارچگی سازه ای مورد نیاز باشد، آرماتورها باید بر اساس موارد (الف) و (ب) وصله شوند:

الف- آرماتورهای لنگر خمشی مثبت در تکیه گاه و یا مجاورت آن وصله شوند.

ب- آرماتورهای لنگر خمشی منفی در وسط دهانه و یا مجاورت آن وصله شوند.

6-6-6-11-9

وصله ی آرماتورهای یک پارچگی باید به صورت تمام مکانیکی، تمام جوشی، و یا وصله ی پوششی کششی از نوع B باشد.

7-11-9 سیستم تیرچه ی یکطرفه

1-7-11-9 کلیات

1-1-7-11-9

سیستم تیرچه ی بتنی یک طرفه متشکل از ترکیب یک پارچه ای از تیرچه های با فواصل منظم و یک دال فوقانی است که برای باربری در یک راستا طراحی شده است.

2-1-7-11-9

ضوابط و محدودیتهای تیرچه های بتنی در بخش 2-7-11-9 بیان شده اند. علاوه بر این ضوابط، تیرچه های خرپایی باید با استاندارد ملی شماره ی 2909-1 مطابقت داشته باشند. تیرچه های پیش تنیده باید ضوابط استاندارد ملی شماره ی 2909-3 را اقناع نماید.

2-7-11-9 محدودیت ها و ضوابط

1-2-7-11-9

عرض تیرچه در هیچ موقعیتی از ارتفاع آن نباید کمتر از 100 میلی متر باشد. ارتفاع کل تیرچه نباید بیشتر از سه و نیم برابر حداقل عرض آن باشد. فاصله ی آزاد بین تیرچه ها نباید بیش از 750 میلی متر باشد.

2-2-7-11-9

مقاومت برشی تأمین شده توسط بتن در تیرچه را می توان به اندازه ی ده درصد بیشتر از مقدار ذکر شده در فصل 8-9 این آیین نامه در نظر گرفت. مقاومت برشی تیرچه را می توان با استفاده از آرماتور برشی افزایش داد.

3-2-7-11-9

به منظور تأمین یک پارچگی سازه ای، حداقل یک آرماتور در پایین هر تیرچه باید پیوسته بوده و مهار کافی داشته باشد تا در تکیه گاه به تنش جاری شدن خود برسد.

4-2-7-11-9

میلگردهای عمود بر تیرچه در دال فوقانی باید بر اساس خمش و با در نظر گرفتن بارهای متمرکز محتمل تأمین شوند. ضوابط حداقل و فواصل این میلگردها بر اساس ضوابط آرماتور افت و حرارت مطابق بخش 4-19-9 تعیین می شوند.

5-2-7-11-9

سیستم تیرچه های یک طرفه که مشمول ضوابط بندهای 1-1-7-11-9 و 1-2-7-11-9 نمی شوند، باید به صورت سیستم تیر و دال طراحی شود.

6-2-7-11-9

در سیستم هایی که از اجزای پر کننده ی دائمی، مانند بلوکهای سفالی و یا بتنی، در فواصل بین تیرچه ها استفاده می شود و مقاومت فشاری مصالح این اجزا حداقل برابر با مقاومت مشخصه ی بتن تیرچه ها است، باید ضوابط (الف) و (ب) به صورت زیر را اعمال نمود:

الف- ضخامت دال روی اجزای پر کننده نباید از یک دوازدهم فاصله ی آزاد بین تیرچه ها و 40 میلی متر کم تر اختیار شود.

ب- می توان از مقاومت جداره های قائم این اجزا که در تماس با تیرچه ها هستند، در محاسبه ی مقاومت برشی و مقاومت خمشی منفی تیرچه ها استفاده نمود. از مقاومت سایر قسمت های اجزای پر کننده در مقاومت سیستم صرف نظر می شود.

7-2-7-11-9

در سیستم هایی که از قالب موقت استفاده می شود، و نیز در حالتی که اجزای پر کننده مشمول ضابطه ی بند 6-2-7-11-9 نمی شوند، ضخامت دال نباید از یک دوازدهم فاصله ی آزاد بین تیرچه ها و 50 میلی متر کم تر باشد.

8-11-9 تیرهای عمیق

1-8-11-9 کلیات

1-1-8-11-9

تیرهای عمیق اعضایی هستند که در یک وجه تحت بار قرار گرفته و در وجه مقابل روی تکیه گاهها قرار دارند؛ به طوری که امکان به وجود آمدن المان های فشاری "بست" از سمت بار به سمت تکیه گاه وجود داشته باشد؛ و نیز حداقل یکی از ضوابط (الف) یا (ب) برقرار باشند:

الف- نسبت طول دهانه ی آزاد به ارتفاع کل مقطع، \( l_n / h \) بیش از 4 نباشد.

ب- بارهای متمرکز در محدوده ی 2h از نزدیک تکیه گاه، اعمال شده باشند.

2-1-8-11-9

طراحی تیرهای عمیق با در نظر گرفتن توزیع غیر خطی کرنش طولی در ارتفاع مقطع تیر انجام می شود. روش بست و بند بر اساس ضوابط پیوست 3-ب این مبحث برای منظور کردن توزیع غیر خطی کرنش مناسب تلقی می شود.

2-8-11-9 محدودیت های ابعادی و آرماتور گذاری تیرهای عمیق

1-2-8-11-9

ابعاد مقطع تیرهای عمیق (مگر در مواردی که در ضوابط روش بست و بند در پیوست 3-ب مشخص شده اند)، باید به گونه ای انتخاب شوند که رابطه ی زیر برقرار باشد:

\[ V_u \leq \phi 0.83 \sqrt{f_c'} b_w d \]

(4-11-9)

2-2-8-11-9

آرماتورهای توزیع شده در وجوه کناری تیرهای عمیق باید مطابق ضوابط (الف) و (ب) باشند:

الف- مساحت آرماتورهای برشی توزیع شده در راستای عمود بر محور طولی تیر، \( A_v \) حداقل باید \( 0.0025 b_w s_2 \) باشد؛ که در آن \( s_2 \) فاصله ی آرماتورهای برشی عرضی است.

ب- مساحت آرماتورهای برشی توزیع شده در راستای موازی با محور طولی تیر، \( A_h \) حداقل باید \( 0.0025 b_w s_1 \) باشد؛ که در آن \( s_1 \) فاصله ی آرماتورهای برشی طولی است.

3-2-8-11-9

حداقل آرماتورهای خمشی کششی در تیر عمیق بر اساس بند 1-5-11-9 تعیین می شود.

4-2-8-11-9

پوشش بتن در تیر عمیق بر اساس ضوابط فصل 4-9 تعیین می شود. حداقل فاصله ی آرماتورهای طولی مجاور بر اساس محدودیت فاصله ی میلگردهای طولی تیر مطابق بخش 1-2-11-9 تعیین می گردد.

5-2-8-11-9

فاصله ی آرماتورهای برشی طولی و عرضی در تیر عمیق، نباید از مقادیر \( d/5 \) و 300 میلی متر بیش تر باشد.

6-2-8-11-9

طول گیرایی آرماتورهای کششی در تیر عمیق بر اساس توزیع تنش در آرماتورهایی که مستقیما تابع لنگر خمشی نیستند، مطابق بند 6-2-6-11-9 انجام می شود.

7-2-8-11-9

در تکیه گاه های ساده، آرماتورهای کششی لنگر مثبت باید طوری مهار شوند که میلگرد بتواند در تر تکیه گاه به تنش جاری شدن خود برسد. اگر تیر عمیق بر اساس مدل های بست و بند طراحی شده باشد، آرماتورهای کششی ناشی از لنگر خمشی مثبت باید مطابق ضوابط بند 2-5-3-3-پ از پیوست 3-ب مهار شوند.

8-2-8-11-9

در تکیه گاه های داخلی تیرهای عمیق، ضوابط (الف) و (ب) باید برقرار باشند:

الف- آرماتورهای کششی لنگر خمشی منفی باید با آرماتورهای دهانه های مجاور پیوسته باشند.

ب- آرماتورهای کششی لنگر خمشی مثبت باید با آرماتورهای دهانه های مجاور پیوسته بوده و یا به آنها وصله شده باشند.

12-9 ستون ها

1-12-9 گستره

ضوابط این فصل به طراحی ستون های بتن آرمه در حالت نهایی مقاومت اختصاص دارند و شامل ستون پایه بتن آرمه نیز می شوند.

2-12-9 کلیات و محدودیت ها

1-2-12-9

مشخصات بتن و آرماتورهای فولادی باید به گونه ای باشند که ضوابط طراحی و دوام مندرج در فصل 2-9 و فصل 4-9 و نیز پیوست 6-9 این مبحث را برآورده سازند.

2-2-12-9

در طراحی ستون ها در حالت نهایی مقاومت، رعایت ضوابط فصل 21-9 مربوط به پیوستگی، و اطمینان از انتقال کامل نیروها بین بتن و آرماتور الزامی است.

3-2-12-9

در بتن ریزی درجا، اتصالات تیر-ستون و دال-ستون باید از ضوابط فصل 16-9 پیروی کنند. در سیستم پیش ساخته، اتصالات باید الزامات انتقال نیرو را بر اساس ضوابط فصل 17-9 برآورده نمایند. هم چنین کلیه ی اتصالات ستون به شالوده، باید ضوابط فصل 17-9 را تأمین کنند.

4-2-12-9

در ستون های با مقطع مربع با چند ضلعی منتظم و اشکال دیگر، به جای منظور کردن مقطع کل در طراحی، می توان مساحت ناخالص مقطع، مقدار آرماتور مورد نیاز و مقاومت طراحی را بر اساس یک مقطع دایره ای با بزرگ ترین قطری که بتواند در داخل آن شکل محاط شود، تعیین نمود.

5-2-12-9

در ستون هایی که مقطع آن ها بزرگ تر از مقدار لازم برای تحمل بارهای مورد نظر است، مساحت کل مقطع، آرماتورهای مورد نیاز و مقاومت طراحی را می توان بر اساس مساحت موثر کاهش یافته که کم تر از نصف مساحت کل نباشد، در نظر گرفت. این بند برای ستون های قاب های خمشی ویژه و یا ستون هایی که بخشی از سیستم مقاوم در برابر نیروهای زلزله نبوده و بر اساس ضوابط فصل 20-9 این مبحث طراحی شده اند، قابل اجرا نمی باشد.

6-2-12-9

اگر یک ستون به صورت یک پارچه با دیوار بتنی ساخته شود، حداکثر 40 میلی متر خارج از فولادهای عرضی ستون را می توان در محاسبه ی مقطع موثر آن در نظر گرفت.

7-2-12-9

برای ستون های با دو یا چند دورپیچ متداخل، سطح مقطع موثر ستون باید بر اساس فاصله ای برابر حداقل پوشش بتنی مورد نیاز در خارج از دورپیچ ها محاسبه شود.

8-2-12-9

در صورتی که در یک ستون سطح مقطع موثر کاهش یافته بر اساس بندهای 5-2-12-9 تا 7-2-12-9 منظور شود، آنالیز سازه و طراحی سایر قسمت های سازه که با آن ستون مرتبط هستند، باید بر اساس سطح مقطع واقعی ستون انجام پذیرند.

3-12-9 مقاومت مورد نیاز

1-3-12-9

مقاومت مورد نیاز با در نظر گرفتن اصول تحلیل و طراحی سازه ها که در فصل 6-9 ذکر شد، و بر اساس ترکیب های بارگذاری فصل 7-9 این مبحث تعیین می شود.

2-3-12-9

بار محوری با ضریب و لنگر خمشی با ضریب، \( P_u \) و \( M_u \)، که در هر ترکیب بارگذاری قابل کاربرد به طور همزمان حاصل می شوند، باید به عنوان مقاومت های مورد نیاز در نظر گرفته شوند.

4-12-9 مقاومت طراحی

1-4-12-9

برای هر ترکیب بار قابل کاربرد، مقاومت طراحی در همه ی مقاطع ستون باید رابطه ی عمومی (1-1-9) به صورت \( \phi S_n \geq U \) را تأمین کند. بدین ترتیب رابطه های تفصیلی (1-8-9) باید برقرار بوده و عمل توام بین تاثیرات بار منظور گردد. ضرایب کاهش مقاومت، \( \phi \), بر اساس جدول 2-7-9 تعیین می شوند.

2-4-12-9

مقاومت محوری اسمی و مقاومت خمشی اسمی، \( P_n \) و \( M_n \)، بر اساس فرضیات و ضوابط بخش 2-8-9 محاسبه می شوند.

3-4-12-9

مقاومت برشی اسمی و مقاومت پیچشی اسمی ستون، \( V_n \) و \( T_n \)، به ترتیب بر اساس ضوابط بخش 4-8-9 و بخش 6-8-9 محاسبه می شوند.

5-12-9 محدودیت های آرماتور

1-5-12-9

در ستون های بتنی، مساحت آرماتورهای طولی نباید کم تر از 1 درصد و بیش تر از 8 درصد سطح مقطع ناخالص آن، \( A_g \), باشد. محدودیت مقدار حداکثر باید در محل وصله های پوششی میلگردها نیز رعایت شوند.

2-5-12-9

در هر ناحیه ای از ستون که \( V_u > 0.5 \phi V_c \) باشد، لازم است حداقل فولاد برشی در آن ناحیه فراهم شود. حداقل آرماتور برشی، \( A_{v,min} \) مقدار بزرگ تر از موارد (الف) و (ب) به صورت زیر است:

(الف) \( 0.062 \sqrt{f_c'} \frac{b_w s}{f_{yt}} \)

(ب) \( 0.35 \frac{b_w s}{f_{yt}} \)

6-12-9 جزئیات آرماتور گذاری

1-6-12-9 کلیات

1-1-6-12-9

پوشش بتن روی بیرونی ترین میلگرد بر اساس ضوابط فصل 4-9 تعیین می شود.

2-1-6-12-9

طول مهاری آرماتورها بر اساس ضوابط فصل 21-9 تعیین می گردد.

3-1-6-12-9

در محاسبه ی طول مهاری و وصله ی پوششی میلگردهای طولی با \( f_y > 550 \text{MPa} \) پارامتر \( K_{tr} \) نباید کم تر از \( 0.5 d_b \) اختیار شود.

4-1-6-12-9

استفاده از آرماتورهای گروهی در ستون مجاز بوده و ضوابط آن بر اساس بخش 5-21-9 تعیین می شوند.

5-1-6-12-9

فاصله ی حداقل آرماتورهای مجاور بر اساس ضوابط بند 1-2-21-9 تعیین می گردد.

2-6-12-9 آرماتورهای طولی

1-2-6-12-9

حداقل تعداد میلگردهای طولی در ستون بر اساس موارد زیر تعیین می شود:

الف- میلگردهای داخل تنگ های مثلثی: 3 عدد؛

ب- میلگردهای داخل تنگ های مستطیلی یا دایروی: 4 عدد؛

پ- میلگردهای داخل دورپیچ و یا در ستون های قاب های خمشی ویژه محصور شده با دورگیرهای دایروی: 6 عدد.

3-6-12-9 آرماتور طولی خم شده

1-3-6-12-9

شیب قسمت مایل یک آرماتور طولی خم شده (میلگرد غیر هم امتداد) نسبت به محور ستون نباید از 1 به 6 بیشتر باشد. بخش های بالا و پایین قسمت مایل باید موازی با محور ستون باشند.

2-3-6-12-9

اگر وجه ستون یا دیوار بیش از 75 میلی متر پس رفتگی یا پیش آمدگی داشته باشد، آرماتورهای طولی امتداد یافته نباید به صورت خم شده استفاده شوند. در این حالت در محل پس رفتگی باید آرماتورهای انتظار مجزا و وصله ی پوششی به منظور اتصال به آرماتورهای وجوه عقب رفته فراهم شوند. در هر حال باید ضوابط مربوط به مهارها و وصله ها در محل تغییر مقطع رعایت شوند.

4-6-12-9 وصله ی آرماتور طولی ستون

1-4-6-12-9

استفاده از وصله های پوششی، مکانیکی، جوشی سَر به سَر و اتکایی در ستون ها مجاز است. وصله ی آرماتورها باید الزامات تمام ترکیب های بارگذاری را تأمین نموده و منطبق با ضوابط بخش 4-21-9 باشد. در صورت لزوم، ضوابط وصله بر اساس الزامات فصل 20-9 نیز باید رعایت گردند.

2-4-6-12-9

اگر نیروی میلگردها در اثر بارهای ضریب دار اعمالی فشاری باشد، استفاده از وصله های پوششی فشاری مجاز است. طول وصله ی پوششی فشاری را می توان بر اساس موارد (الف) یا (ب) کاهش داد؛ اما این طول در هر حال نباید کم تر از 200 میلی متر باشد:

الف- برای ستون های با تنگ که در ناحیه ی وصله ی پوششی، سطح مقطع مؤثر آرماتورهای عرضی در هر دو جهت حداقل برابر با \( 0.0015 h s \) باشد، طول وصله ی پوششی را می توان در ضریب 0.75 ضرب نمود. در محاسبه ی سطح مؤثر تنگ ها، تنها سطح مقطع شاخه های عمود بر امتداد وصله منظور می شود.

ب- برای ستون های با دورپیچ، طول وصله ی پوششی را می توان در ضریب 0.75 ضرب نمود.

3-4-6-12-9

اگر نیروی میلگردها در اثر بارهای ضریب دار اعمالی کششی باشد، طول وصله ی پوششی باید در کشش تعیین شود. در این حالت اگر تنش کششی آرماتور حداکثر 25% بوده و تعداد میلگردهایی که در یک مقطع وصله می شوند، حداکثر نصف میلگردهای کششی باشد، و در ضمن وصله های پوششی میلگردهای مجاور حداقل معادل \( l_d \) در طول ستون فاصله داشته باشند، وصله از نوع A محسوب شده و طول پوشش باید حداقل برابر با \( l_d \) اختیار شود. در غیر این صورت، وصله از نوع B محسوب شده و طول پوشش باید حداقل برابر با \( 1.3 l_d \) در نظر گرفته شود. در هر حال طول وصله نباید کم تر از 300 میلی متر در نظر گرفته شود.

4-4-6-12-9

وصله های اتکایی مجاز خواهد بود؛ به شرط آن که وصله ی آرماتورهای طولی ستون در مقاطع مختلف انجام شود؛ و یا در محل وصله، از میلگردهای اضافی استفاده شود؛ به طوری که حداقل مقاومت کششی میلگردهایی که در هر وجه ستون در محل وصله امتداد می یابند، معادل حاصل ضرب \( 0.25 f_y \) در سطح مقطع تمامی میلگردهای موجود در آن وجه ستون باشد.

5-6-12-9 آرماتورهای عرضی

1-5-6-12-9

آرماتورهای عرضی باید محدود کننده ترین الزامات فاصله ی آرماتورها را برآورده سازند. جزئیات میلگردهای عرضی باید مطابق ضوابط بندهای 1-6-21-9 تا 2-6-21-9 باشند.

2-5-6-12-9

لازم است آرماتورهای طولی با استفاده از تنگ ها، دورگیرها و یا دورپیچ ها مطابق بند 4-6-12-9 به صورت جانبی مهار شوند؛ مگر آن که آزمایش ها و تحلیل های سازه ای نشان دهند که مقاومت کافی و امکان اجرا وجود دارد.

3-5-6-12-9

اگر پیچ های مهار در قسمت بالای ستون یا ستون پایه (بتن پایه) تعبیه شوند، باید توسط آرماتورهای عرضی که حداقل 4 آرماتور طولی ستون یا ستون پایه را در بر گرفته اند، محصور شوند. آرماتورهای عرضی به صورت تنگ یا دورگیر باید در طول 125 میلی متری قسمت بالای ستون یا ستون پایه توزیع شوند و حداقل شامل 3 آرماتور به قطر 12 میلی متر و یا 1 آرماتور به قطر 10 میلی متر باشند.

4-5-6-12-9

اگر جهت اتصال ستون یا ستون پایه به یک جزء پیش ساخته در انتها از کوپلر مکانیکی و یا میلگردهای ادامه یافته استفاده می شود، آن ها باید توسط میلگردهای عرضی احاطه شوند. میلگردهای عرضی باید حداقل در طول 125 میلی متر از انتهای ستون یا ستون پایه توزیع شده و شامل حداقل 2 آرماتور به قطر 12 میلی متر و یا 1 آرماتور به قطر 10 میلی متر به صورت تنگ و یا دورگیر باشند.

6-6-12-9 تکیه گاه جانبی آرماتورهای طولی

1-6-6-12-9

در هر طبقه، فاصله اولین تنگ یا دورگیر ستون از سطح بالای شالوده یا دال، نباید بیش تر از نصف فواصل تعیین شده برای تنگ ها یا دورگیرها باشد.

2-6-6-12-9

در هر طبقه، فاصله آخرین تنگ یا دورگیر ستون از زیر پایین ترین میلگردهای افقی دال، پهنه (کتیبه) و یا کلاهک برشی، نباید بیشتر از نصف فواصل تعیین شده برای تنگ ها یا دورگیرها باشد. در صورت اتصال تیر یا نشیمن (دستک) به کلی یا وجود ستون، می توان بالاترین تنگ یا دورگیر را در مقطعی به فاصله حداکثر 75 میلی متر از زیر پایین ترین میلگرد افقی در کم ارتفاع ترین تیر یا دستک متوقف نمود.

3-6-6-12-9

در هر طبقه، دورپیچ باید از روی شالوده یا دال تا تراز پایین ترین میلگردهای طبقه ی فوقانی امتداد یابد.

4-6-6-12-9

در هر طبقه، قسمت بالای دورپیچ باید مطابق جدول 1-12-9 باشد.

5-6-6-12-9

هر جا آرماتورهای طولی انحراف داشته باشند، لازم است برای آن ها در محل خم با به کار گیری تنگ، دورگیر، دورپیچ و یا قسمت هایی از سیستم سازه ای کف، تکیه گاه افقی فراهم شود؛ این تکیه گاه باید برای نیرویی معادل 1.5 برابر مؤلفه ی افقی نیروی محاسباتی قسمت مایل میلگردهای با انحراف، طراحی شود. فاصله ی چنین میلگردهای عرضی به صورت تنگ بسته، دورگیر و دورپیچ، نباید از نقاط خم شده ی میلگرد با انحراف بیش تر از 150 میلی متر باشد.

7-6-12-9 آرماتور عرضی برشی

1-7-6-12-9

در صورت لزوم می توان در ستون از فولاد برشی به صورت تنگ، دورگیر و یا دورپیچ استفاده نمود.

2-7-6-12-9

فاصله ی حداکثر آرماتورهای برشی ستون اگر \( V_s \leq 0.33\sqrt{f_c'} b_w d \) باشد، برابر با کوچک ترین مقدار \( d/2 \) و 600 میلی متر، و اگر \( V_s > 0.33\sqrt{f_c'} b_w d \) باشد، برابر با کوچک ترین مقدار \( d/4 \) و 300 میلی متر است.

جدول 1-12-9 الزامات امتداد دورپیچ در بالای ستون
وضعیت انتهای ستون الزامات امتداد دورپیچ
درصورت اتصال تیر یا دستک به کلی یا وجود ستون امتداد تا تراز پایین ترین آرماتورهای افقی، در اعضایی که دارای تکیه گاه فوقانی هستند.
در صورت عدم اتصال تیر یا دستک به کلی یا وجود ستون امتداد تا تراز پایین ترین آرماتورهای افقی در اعضایی که دارای تکیه گاه فوقانی هستند. آرماتور عرضی اضافی پس از محل قطع فوقانی دورپیچ ها تا قسمت پایین دال، پهنه، و کلاهک برشی امتداد می یابد.
ستون های با سر ستون امتداد تا ترازی که قطر یا عرض سر ستون دو برابر قطر با عرض ستون باشد.

13-9 دیوارها

1-13-9 گستره

1-1-13-9

ضوابط این فصل باید در طراحی دیوارهای بتن آرمه رعایت شوند.

2-1-13-9

طراحی دیوارهای سازه ای با شکل پذیری زیاد باید بر اساس فصل 20-9 انجام شود.

3-1-13-9

طراحی دیوارهای حائل طره ای باید بر اساس فصل 15-9 انجام شود.

4-1-13-9

طراحی دیوارها به عنوان تیر روی زمین باید بر اساس ضوابط فصل 15-9 انجام شود. در صورتی که این دیوارها مطابق ضوابط بند 8-11-9 از نوع تیر عمیق باشند، باید ضوابط بند 8-11-9 در مورد آن ها رعایت شوند.

2-13-9 کلیات

1-2-13-9

در طراحی دیوارها باید کلیه ی مشخصات بتن و آرماتورها و نیز قطعات مدفون در بتن بر طبق الزامات فصول 3-9 و 4-9 این مبحث باشند.

2-2-13-9

طول افقی دیوار که به عنوان ناحیه ی موثر برای تحمل هر یک از بارهای متمرکز وارد بر دیوار در نظر گرفته می شود، نباید از پهنای سطح اثر بار به اضافه ی دو برابر ضخامت دیوار در هر طرف سطح اثر، و یا از فاصله ی مرکز تا مرکز بارهای متمرکز بیش تر باشد. طول افقی موثر باربری اتکایی نباید خارج از درزهای قائم دیوار قرار گیرد؛ مگر آن که بر اساس طراحی صورت گرفته، انتقال نیروها به روش مناسبی در درزها صورت پذیرد.

3-2-13-9

در دیوارهای پیش ساخته، اتصال قطعات به یک دیگر باید بر اساس بند 5-17-9 صورت گیرد.

4-2-13-9

اتصال دیوارها به شالوده ها باید بر اساس بند 2-17-9 صورت گیرد.

5-2-13-9

برای تأمین پایداری دیوارها باید آن ها را در قطعات متقاطع مجاور مانند کف ها، پایه ها، پشت بندهای دیواری، ستون های دیواری، دیوارهای متقاطع و شالوده ها مهار کرد.

3-13-9 حداقل ضخامت دیوار

1-3-13-9

ضخامت دیوارها نباید کم تر از مقادیر زیر درنظر گرفته شود. استفاده از ضخامت های کم تر تنها در شرایطی که تحلیل سازه بیان گر مقاومت و پایداری کافی دیوار زیر اثر بارهای وارده باشد، مجاز می باشد.

الف- دیوارهای باربر و دیوارهای سازه ای با شکل پذیری کم: کوچک ترین از طول مهار نشده تقسیم بر 25 و ارتفاع مهار نشده ی دیوار، ولی حداقل 100 میلی متر. این محدودیت فقط در مورد دیوارهای باربری صدق می کند که با روش ساده شده ی بند 2-5-12-9 طراحی شده باشند.

ب- دیوارهای غیر باربر: کوچک ترین از طول مهار نشده تقسیم بر 30 و ارتفاع مهار نشده ی دیوار، ولی حداقل 100 میلی متر.

پ- دیوارهای بیرونی زیر زمین ها و دیوارهای شالوده و سایر دیوارهایی که دائماً در تماس با خاک قرار دارند: 200 میلی متر. این محدودیت فقط در مواردی صدق می کند که دیوار با روش ساده شده ی بند 2-5-12-9 طراحی شده باشد.

4-13-9 تلاش های طراحی

1-4-13-9 کلیات

1-1-4-13-9

دیوارها باید برای تمامی بارهایی که به آن ها وارد می شوند، از جمله بارهای با برون محوری و بارهای جانبی، طراحی شوند.

2-1-4-13-9

تلاش های طراحی در دیوارها باید برای بارهای نهایی، بر اساس ضوابط فصل 7-9 و تحلیل سازه با منظور داشتن الزامات فصل 6-9 تعیین شوند.

3-1-4-13-9

اثرات لنگی در دیوارها باید بر اساس ضوابط بندهای 4-5-6-9، 6-6-9، یا 7-6-9 تعیین شوند. در دیوارهای مشمول ضوابط بند 8-13-9، می توان اثرات لنگی خارج از صفحه را بر اساس الزامات آن بند تعیین نمود.

2-4-13-9 لنگر و نیروی محوری ضریب دار

1-2-4-13-9

دیوارها باید برای حداکثر لنگر خمشی ضریب دار، \( M_u \)، که ممکن است همراه با نیروهای محوری ضریب دار، \( P_u \)، در هر یک از ترکیب های بارگذاری به دیوار وارد شود، طراحی شوند. مقدار بار محوری نهایی (ضریب دار) با برون محوری، \( \theta P_{n,max} \) نباید بیش تر از \( \phi P_n \) باشد. مقدار ضریب \( \phi \) باید برای مقاطع فشار-کنترل از جدول 2-7-9 تعیین شود. لنگر خمشی طراحی \( M_u \) باید بر اساس اثرات لنگی موضوع بندهای 4-5-6-9، 6-6-9 و یا 7-6-9 تشدید شده باشد.

3-4-13-9 برش ضریب دار

1-3-4-13-9

دیوارها باید برای حداکثر برش داخل صفحه ی \( V_u \) و نیز برش خارج از صفحه ی \( V_u \) طراحی شوند.

5-13-9 مقاومت طراحی

1-5-13-9 کلیات

1-1-5-13-9

طراحی دیوارها در کلیه ی مقاطع باید بر اساس تأمین روابط 1-8-9 (الف)، 1-8-9 (ب)، و اعمال اثر اندرکنش نیروی محوری و لنگر خمشی در هر ترکیب بار صورت گیرد. مقدار ضریب \( \phi \) بر اساس ضوابط فصل 7-9 تعیین می شود.

2-5-13-9 طراحی برای بار محوری و لنگر خمشی داخل یا خارج صفحه

1-2-5-13-9

در دیوارهای باربر، مقاومت اسمی محوری \( P_n \) و مقاومت اسمی خمشی \( M_n \) داخل یا خارج از صفحه را می توان مطابق با ضوابط فصل 8-9 محاسبه نمود. به عنوان یک روش جای گزین، در دیوارهای زیر اثر بار محوری و لنگر خمشی خارج از صفحه، طراحی را می توان بر اساس رابطه ی ساده شده ی بندهای 3-2-5-13-9 و 4-2-5-13-9 انجام داد.

2-2-5-13-9

در دیوارهای غیر باربر، که در آن ها بار محوری قابل ملاحظه نیست، \( M_n \) را باید بر اساس ضابطه ی بند 2-8-9 محاسبه نمود.

3-2-5-13-9

در دیوارهای با مقطع مستطیل توپر که در آن ها برون محوری برآیند بارهای ضریب دار، کم تر از یک ششم ضخامت دیوار است، می توان مقاومت محوری اسمی مقطع، \( P_n \) را با استفاده از رابطه ی تجربی زیر تعیین نمود.

\[ P_n = 0.55 f_c' A_g \left[ 1 - \left( \frac{k l_c}{32 h} \right)^2 \right] \]

(1-13-9)

در این رابطه، \( k \) ضریب طول موثر دیوار در جهت خارج از صفحه است که باید به شرح زیر تعیین شود.

الف- در دیوارهای مهار شده در مقابل حرکت جانبی در بالا و پایین که در آن ها از چرخش حول یک یا هر دو انتها جلوگیری شده باشد: \( k = 0.8 \).

ب- در دیوارهای مهار شده در مقابل حرکت جانبی در بالا و پایین که در آن ها از چرخش حول دو انتها (بالا و پایین دیوار) جلوگیری نشده باشد: \( k = 1.0 \).

پ- در دیوارهای مهار نشده در مقابل حرکت جانبی: \( k = 2.0 \).

3-5-13-9 طراحی برای برش داخل صفحه

1-3-5-13-9

مقاومت برشی اسمی داخل صفحه ی دیوارها، \( V_n \) باید بر اساس ضوابط بند های 2-3-5-13-9 تا 5-3-5-13-9 محاسبه شود. برای دیوارهای با \( h_w / l_w < 2 \) طراحی برای برش داخل صفحه را می توان بر اساس روش خرابی موضوع پیوست 9-پ نیز انجام داد. در تمام موارد، آرماتور گذاری دیوارها باید محدودیت های بند 6-3-5-13-9 و فاصله ی میلگردها محدودیت های بند های 2-3-5-13-9 را تأمین نماید.

2-3-5-13-9

در هیچ مقطع افقی از دیوار، مقدار \( V_n \) نباید بیش تر از \( 0.66 \sqrt{f_c'} A_{cv} \) منظور شود.

3-3-5-13-9

مقدار \( V_n \) از رابطه زیر محاسبه می شود:

\[ V_n = ( \alpha_c \lambda \sqrt{f_c'} + \rho_t f_{yt} ) A_{cv} \]

(3-13-9)

در این رابطه \( \alpha_c \) ضریبی است که مطابق (الف) تا (پ) این بند تعیین می شود:

الف- در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( h_w / l_w \leq 1.5 \) است: \( \alpha_c = 0.25 \)

ب- در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( h_w / l_w \geq 2.0 \) است: \( \alpha_c = 0.17 \)

پ- در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( h_w / l_w \) بین 1.5 و 2.0 است، ضریب \( \alpha_c \) با درون یابی خطی بین اعداد فوق تعیین می شود.

4-3-5-13-9

در دیوارهای تحت اثر نیروی محوری خالص کششی، مقدار ضریب \( \alpha_c \) در رابطه (3-13-9) بر اساس رابطه ی زیر تعیین می شود:

\[ \alpha_c = 0.17 (1 + \frac{0.29 N_u}{A_g \sqrt{f_c'}} ) \geq 0 \]

علامت \( N_u \) برای کشش، منفی در نظر گرفته می شود.

5-3-5-13-9

در دیوارهایی که متشکل از تعدادی قطعه ی دیوار قائم بوده و نیروی جانبی مشترکی را تحمل می کنند، \( V_n \) در کل نباید بیش تر از \( 0.66 \sqrt{f_c'} A_{cv} \) و در هر یک از قطعات به تنهایی نباید بیش تر از \( 0.83 \sqrt{f_c'} A_{cw} \) منظور گردد. \( A_{cv} \) سطح مقطع کل بتن محدود به عرض ضخامت جان و مجموع طول مقاطع دیواری، و \( A_{cw} \) سطح مقطع هر قطعه دیوار می باشد.

4-5-13-9 طراحی برای برش خارج از صفحه

1-4-5-13-9

مقاومت برشی اسمی خارج از صفحه ی دیوارها، \( V_n \) باید بر اساس ضوابط بند 5-8-9 محاسبه شود.

6-13-9 محدودیت های مقادیر آرماتورها

1-6-13-9

آرماتورهای طولی و عرضی در دیوارها نباید کم تر از مقادیر مندرج در بندهای 2-6-13-9 و 3-6-13-9 اختیار شوند.

2-6-13-9

در مواردی که برای برش داخل صفحه \( V_u > 0.5 \phi V_c \) است، حداقل نسبت مساحت مقطع آرماتور طولی به مساحت کلی مقطع، \( \rho_l \) و حداقل نسبت مساحت مقطع آرماتور عرضی به مساحت کلی مقطع، \( \rho_t \) باید بر اساس ضوابط بندهای 1-2-6-13-9 و 2-2-6-13-9 تعیین شوند.

1-2-6-13-9

حداقل \( \rho_l \) برای آرماتورهای مختلف به شرح زیر است:

الف- برای آرماتورهای آجدار با قطر 16 میلی متر و کم تر و با تنش تسلیم مساوی و یا بیش تر از 420 مگاپاسکال: 0.0012

ب- برای آرماتورهای آجدار با قطر 16 میلی متر و کم تر و با تنش تسلیم کم تر از 420 مگاپاسکال: 0.0015

پ- برای آرماتورهای آجدار با قطر بیش تر از 16 میلی متر: 0.0015

ت- برای شبکه های سیمی جوش شده: 0.0012

ث- در دیوارهای پیش ساخته با شبکه های میلگرد یا سیم جوش شده: 0.0010

2-2-6-13-9

حداقل \( \rho_t \) برای آرماتورهای مختلف به شرح زیر است:

الف- برای آرماتورهای آجدار با قطر 16 میلی متر و کم تر و با تنش تسلیم مساوی و یا بیش تر از 420 مگاپاسکال: 0.0020

ب- برای آرماتورهای آجدار با قطر 16 میلی متر و کم تر و با تنش تسلیم کم تر از 420 مگاپاسکال: 0.0025

پ- برای آرماتورهای آجدار با قطر بیش تر از 16 میلی متر: 0.0025

ت- برای شبکه های سیمی جوش شده: 0.0020

ث- در دیوارهای پیش ساخته با شبکه های میلگرد یا سیم جوش شده: 0.0010

3-6-13-9

در مواردی که برای برش داخل صفحه \( V_u > 0.5 \phi V_c \) است، حداقل \( \rho_l \) باید برابر با مقادیر (الف) و (ب) زیر منظور شود:

الف- حداقل \( \rho_l \) باید برابر با بزرگ ترین دو مقدار محاسبه شده از رابطه ی (4-13-9) و 0.0025 در نظر گرفته شود؛ ولی لازم نیست از مقدار \( \rho_l \) مورد نیاز در بند 3-3-5-13-9 بیش تر اختیار شود.

\[ \rho_l \geq 0.0025 + 0.5 \left( 2.5 - \frac{h_w}{l_w} \right) (\rho_t - 0.0025) \]

(4-13-9)

ب- حداقل \( \rho_t \) باید برابر با 0.0025 درنظر گرفته شود.

7-13-9 جزئیات آرماتور گذاری

1-7-13-9 کلیات

1-1-7-13-9

پوشش بتنی روی میلگردها و نیز مهار میلگردها در بتن و چگونگی وصله ی آن ها به یک دیگر باید به ترتیب مطابق ضوابط فصل های 4-9 و 21-9 باشند.

2-7-13-9 فاصله ی آرماتورهای طولی

1-2-7-13-9

فاصله ی آرماتورهای طولی از یک دیگر در هر شبکه در دیوارهای درجا ریز، نباید بیش تر از سه برابر ضخامت دیوار و 350 میلی متر در نظر گرفته شود. اگر آرماتور برشی برای مقاومت داخل صفحه ی دیوار لازم باشد، فاصله ی آرماتورهای طولی نباید از یک سوم طول دیوار \( l_w / 3 \) بیشتر باشد.

2-2-7-13-9

فاصله ی آرماتورهای طولی از یک دیگر در هر شبکه در دیوارهای پیش ساخته، نباید بیش تر از پنج برابر ضخامت دیوار و 350 میلی متر برای دیوارهای خارجی، و 750 میلی متر برای دیوارهای داخلی در نظر گرفته شود. اگر آرماتور برشی برای مقاومت داخل صفحه ی دیوار لازم باشد، فاصله ی آرماتورهای طولی نباید از \( l_w / 3 \) و 3h و 350 میلی متر، بیش تر باشد.

3-2-7-13-9

در دیوارهای با ضخامت بیش تر از 250 میلی متر، به جز دیوارهای زیر زمین ساختمان یک طبقه و دیوارهای حائل طره ای، هر یک از آرماتورهای طولی و عرضی باید حداقل در دو شبکه، هر یک نزدیک به یک وجه دیوار در نظر گرفته شوند.

4-2-7-13-9

آرماتور کششی خمشی باید به صورت مناسبی توزیع شده و تا جایی که ممکن است، به وجه کششی نزدیک باشد.

3-7-13-9 فاصله ی آرماتورهای عرضی

1-3-7-13-9

فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر در هر شبکه در دیوارهای درجا ریز نباید بیش تر از سه برابر ضخامت دیوار و 350 میلی متر باشد. اگر آرماتور برشی برای مقاومت داخل صفحه ی دیوار لازم باشد، فاصله ی آرماتورهای عرضی نباید از یک پنجم طول دیوار \( l_w / 5 \) بیش تر باشد.

2-3-7-13-9

فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر در هر شبکه در دیوارهای پیش ساخته نباید بیش تر از پنج برابر ضخامت دیوار و 350 میلی متر برای دیوارهای خارجی، و 750 میلی متر برای دیوارهای داخلی در نظر گرفته شود. اگر آرماتور برشی برای مقاومت داخل صفحه ی دیوار لازم باشد، فاصله ی آرماتورهای عرضی نباید از \( l_w / 5 \) و 3h و 350 میلی متر، بیش تر باشد.

4-7-13-9 تکیه گاه جانبی آرماتورهای طولی

1-4-7-13-9

در مواردی که آرماتورهای طولی به تامین مقاومت محوری فشاری نیاز دارند و سطح مقطع کل آرماتورهای طولی بیش از 0.01 از سطح کل مقطع است، باید از تفکیک های عرضی برای مهار آرماتورهای طولی استفاده شود.

5-7-13-9 آرماتور گذاری اطراف بازشو

1-5-7-13-9

علاوه بر حداقل آرماتورهای مورد نیاز بند 6-12-9، در دیوارهای با آرماتور شبکه دو جهت حداقل دو آرماتور با قطر 16 میلی متر و در دیوارهای با آرماتور شبکه یک جهت حداقل یک آرماتور با قطر 16 میلی متر معادل با آن باید در اطراف بازشوهای درها و پنجره ها یا بازشوهای با اندازه ی مشابه تعبیه شوند. این آرماتورها باید برای توسعه ی تنش تسلیم میلگرد در گوشه های بازشو مهار شوند.

8-13-9 روش جای گزین برای تحلیل خارج از صفحه ی دیوارهای لنگی

1-8-13-9 کلیات

1-1-8-13-9

تحلیل اثرات لنگی خارج از صفحه ی دیوارهایی که ضوابط (الف) تا (ث) این بند را برآورده می کنند، می تواند مطابق ضوابط این بخش صورت گیرد:

الف- سطح مقطع در ارتفاع دیوار ثابت باشد.

ب- رفتار خمشی خارج از صفحه ی دیوار به صورت کشش-کنترل باشد.

پ- مقدار \( \phi M_n \) حداقل برابر با \( M_{cr} \) باشد؛ که \( M_{cr} \) با استفاده از مدول گسیختگی، اگر بر اساس ضوابط فصل 3-9 محاسبه می شود.

ت- در مقطع وسط ارتفاع دیوار، مقدار \( P_u \) از 0.06 \( f_c' A_g \) پیشتر نباشد.

ث- تغییر شکل خارج از صفحه ی محاسبه شده برای بارهای بهره برداری، \( \Delta_s \)، با در نظر گرفتن اثرات P-Δ، از \( l_c / 150 \) بیش تر نباشد.

2-8-13-9 مدل سازی

1-2-8-13-9

دیوار باید به عنوان یک عضو با تکیه گاه های ساده و تحت بار محوری که زیر اثر بار جانبی گسترده ی یک نواخت خارج از صفحه قرار دارد، تحلیل شود. در این شرایط، حداکثر لنگر خمشی و تغییر شکل در وسط ارتفاع دیوار رخ می دهد.

2-2-8-13-9

بارهای ثقلی متمرکز وارد شده به دیوار در بالای هر مقطع باید با فرض توزیع یکنواخت روی عرضی برابر با عرض اعمال بار به اضافه ی عرضی در دو سمت که با شیب 1 به 2 (افقی به قائم) زیاد می شود، در نظر گرفته شوند. مقدار عرض کل برای توزیع یک نواخت نباید از مقادیر (الف) یا (ب) تجاوز کند:

الف- فاصله بین بارهای متمرکز؛

ب- لبه های دیوار.

3-8-13-9 لنگر ضریبدار

1-3-8-13-9

مقدار لنگر \( M_u \) در وسط ارتفاع دیوار، ناشی از ترکیب خمش و بار محوری، باید در برگیرنده ی اثرات تغییر شکل دیوار بر اساس ضوابط بندهای (الف) یا (ب) باشد:

الف- با استفاده از روش تکرار محاسبات بر اساس رابطه ی زیر:

\[ M_u = M_{ua} + P_u \Delta_u \]

که در آن، \( M_{ua} \) حداکثر لنگر ضریبدار در وسط ارتفاع دیوار، ناشی از بارهای جانبی و بارهای محوری خارج از مرکز است و اثرات P-Δ را شامل نمی شود.

مقدار \( \Delta_u \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[ \Delta_u = \frac{5 M_u l_c^2}{(0.75)48 E_c I_{cr}} \]

در این رابطه، \( I_{cr} \) همان اینرسی ترک خورده ی مقطع، برابر است با:

\[ I_{cr} = \frac{E_s}{E_c} \left( A_s + \frac{P_u}{f_y} \frac{h}{2d} \right) (d - c)^2 + \frac{l_w c^3}{3} \]

که حداقل مقدار نسبت \( E_s / E_c \) باید برابر با 6 در نظر گرفته شود.

ب- با استفاده از روش مستقیم با رابطه ی زیر:

\[ M_u = \frac{M_{ua}}{ \left( 1 - \frac{5 P_u l_c^2}{(0.75)48 E_c I_{cr}} \right) } \]

4-8-13-9 تغییر شکل خارج از صفحه - بارهای بهره برداری

1-4-8-13-9

تغییر شکل خارج از صفحه ناشی از بارهای بهره برداری، \( \Delta_s \) باید بر اساس روابط (9-13-9) با استفاده از \( M_a \) محاسبه شود؛ که در آن \( M_a \) با استفاده از رابطه (10-13-9) تعیین می گردد.

2-4-8-13-9

\[ \text{اگر } M_a \leq \frac{2}{3} M_{cr} \text{ باشد:} \quad \Delta_s = \left( \frac{M_a}{M_{cr}} \right) \Delta_{cr} \]

(9-13-9 الف)

\[ \text{اگر } M_a > \frac{2}{3} M_{cr} \text{ باشد:} \quad \Delta_s = \frac{2}{3} \Delta_{cr} + \left( \frac{M_a - (2/3) M_{cr}}{M_n - (2/3) M_{cr}} \right) ( \Delta_n - \frac{2}{3} \Delta_{cr} ) \]

(9-13-9 ب)

3-4-8-13-9

حداکثر مقدار لنگر \( M_a \) در وسط ارتفاع دیوار، ناشی از بارهای بهره برداری جانبی و بارهای محوری دارای خروج از مرکزیت، که اثرات P-Δ را نیز شامل می شود، باید با استفاده از رابطه ی (10-13-9) و با حل تکراری روی تغییر شکل ها تعیین شود.

\[ M_a = M_{sa} + P_s \Delta_s \]

(10-13-9)

4-4-8-13-9

مقادیر \( \Delta_{cr} \) و \( \Delta_n \) باید بر اساس روابط (11-13-9) و (12-13-9) محاسبه شوند:

\[ \Delta_{cr} = \frac{5 M_{cr} l_c^2}{48 E_c I_g} \]

(11-13-9)

\[ \Delta_n = \frac{5 M_n l_c^2}{48 E_c I_{cr}} \]

(12-13-9)

مقدار \( I_{cr} \) در رابطه (12-13-9) با استفاده از رابطه (7-13-9) محاسبه می شود.

۱۴-۹ دیافراگم ها

۱۴-۹ گستره

1-۱-۱۴-۹

ضوابط این فصل باید برای طراحی دیافراگم هایی با شرایط زیر، رعایت شوند:

الف- دیافراگم هایی که به صورت دال های بتنی درجای یک پارچه ساخته شده اند.

ب- دیافراگم هایی که به صورت یک رویه ی بتنی درجا بر روی اجزای پیش ساخته اجرا شده اند.

پ- دیافراگم هایی که از اجزای پیش ساخته ی دارای نوار لبه تشکیل شده اند. نوارهای لبه می توانند توسط رویه ی بتنی درجا و یا توسط تیرهای لبه نامین شده باشند.

ت- دیافراگم هایی که از اجزای پیش ساخته ی متصل به یک دیگر و بدون بتن رویه ی درجا تشکیل شده اند.

۲-۱-۱۴-۹

دیافراگم های سازه هایی که برای تحمل بار جانبی زلزله طراحی می شوند، باید ضوابط بخش ۸-۲۰-۹ را نیز برآورده نمایند.

۲-۱۴-۹ نیروهای طراحی دیافراگم

1-۲-۱۴-۹

در طراحی دیافراگم ها باید آثار نیروهای زیر مورد توجه قرار گیرند (به شکل ۱۰-۱۴-۹ توجه شود).

الف- نیروهای داخل صفحه ی دیافراگم ناشی از بارهای جانبی وارد بر سازه؛

ب- نیروهای منتقل شده به دیافراگم؛

پ- نیروهای به وجود آمده در اتصالات دیافراگم و اعضای قائم قاب یا اجزای غیر سازه ای؛

ت- نیروهای افقی ایجاد شده در اثر وجود اجزای قائم مهار ی و یا اجزای مایل در سازه؛

ث- نیروهای خارج از صفحه ناشی از بارهای ثقلی و سایر بارهای وارد بر سطح دیافراگم.

حداقل ضخامت دیافراگم 3-14-9

1-3-14-9

دیافراگم ها باید از ضخامت کافی برخوردار باشند؛ به طوری که از تأمین پایداری مقاومت و سختی آن ها تحت اثر ترکیب های بارهای ضریب دار، اطمینان حاصل شود.

2-3-14-9

ضخامت دیافراگم های سقف و کف نباید کم تر از ضخامت مورد نیاز این اعضا مطابق ضوابط سایر فصول این مبحث برای دال های یک طرفه و دو طرفه باشد.

1-14-9 نیروهای وارد بر دیافراگم

مقاومت مورد نیاز 4-14-9

1-4-14-9 کلیات

مقاومت مورد نیاز برای دیافراگم ها، جمع کننده ها و اتصالات آن ها باید بر اساس ترکیب های بارهای ضریب دار فصل 7-9 تعیین شود.

مقاومت مورد نیاز برای دیافراگم هایی که بخشی از سقف یا کف هستند، باید با در نظر گرفتن اثرات بارهای خارج از صفحه همزمان با سایر بارهای وارده تعیین شود.

تحلیل و مدل سازی دیافراگم 2-4-14-9

1-2-4-14-9

در مدل سازی و تحلیل دیافراگم ها باید ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان رعایت شوند.

2-2-4-14-9

فرآیند مدل سازی و تحلیل دیافراگم ها باید الزامات فصل 6-9 را برآورده نمایند.

در مدل سازی دیافراگم می توان از هر مجموعه فرضیات منطقی و سازگار برای سختی آن استفاده نمود.

3-2-4-14-9

تحلیل دیافراگم و تعیین لنگر خمشی، نیروی برشی و نیروی محوری داخل صفحه ی آن باید بر مبنای تامین شرایط تعادل و شرایط مرزی طراحی صورت گیرد. در این ارتباط می توان مدل های زیر را به کار گرفت:

الف- دیافراگم صلب، در صورتی که بتوان آن را صلب فرض نمود.

ب- دیافراگم انعطاف پذیر، در صورتی که بتوان آن را انعطاف پذیر فرض نمود.

پ- تحلیل های جداگانه بر اساس فرض حدود بالا و پایین برای سختی داخل صفحه ی دیافراگم، که در آن حداکثر تالش به دست آمده از هر یک از این مدل ها، مبنای طراحی قرار می گیرد.

ت- مدل اجزای محدود با منظور کردن انعطاف پذیری دیافراگم.

ث- مدل خرپایی.

برای تعیین صلبیت یا انعطاف پذیری دیافراگم ها، ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان می توانند مورد استفاده قرار گیرند.

4-2-4-14-9

طراحی دیافراگم و اجزای تشکیل دهنده ی آن از جمله جمع کننده ها، بدون توجه به عمل کرد صلب یا انعطاف پذیر آن، ضروری است.

۵-۱۴-۹ مقاومت طراحی

1-5-14-9 کلیات

طراحی دیافراگم ها و اتصالات آن ها باید برای ترکیب بارهای ضریب دار و بر اساس تامین رابطه ی (۱-۱-۹) به صورت \( \phi S_n \) مطابق ضوابط فصل ۲-۹ صورت گیرد. اندرکنش بین اثرات بار باید در طراحی منظور شود. ضریب \( \phi \) باید بر اساس ضوابط فصل ۲-۹ تعیین شود.

2-1-5-14-9

مقاومت طراحی دیافراگم باید در انطباق با یکی از بندهای (الف) تا (ت) باشد:

الف- در مواردی که دیافراگم به صورت یک تیر با عمقی برابر با عمق کامل دیافراگم مدل شده باشد و لنگر وارد بر آن توسط آرماتورهای متمرکز در لبه ها تحمل شود، مقاومت های طراحی باید بر اساس بندهای ۴-۵-۱۴-۹ تا ۲-۵-۱۴-۹ تعیین شوند.

ب- در مواردی که دیافراگم با بخشی از آن، با روش خرپایی (روش پست و بند) مدل شده باشد، مقاومت طراحی باید بر اساس پیوست ۳-۹ تعیین شود.

پ- در مواردی که دیافراگم به روش اجزای محدود مدل شده باشد، مقاومت طراحی باید مطابق با ضوابط فصل ۸ تعیین شود. توزیع غیر یک نواخت برش باید در طراحی برشی مورد توجه قرار گیرد. در این موارد، پیش بینی جمع کننده ها برای انتقال برش به اجزای قائم سیستم باربر جانبی الزامی است.

ت- در مواردی که دیافراگم به روشی غیر از بندهای فوق طراحی شده باشد، این روش باید شرایط تعادل را برآورده نموده و مقاومت های طراحی حداقل برابر با مقاومت مورد نیاز برای تمام اجزای موجود در مسیر بار را تامین نماید.

2-5-14-9 طراحی برای لنگر خمشی و نیروی محوری

طراحی دیافراگم برای تحمل نیروهای محوری و لنگر خمشی داخل صفحه، باید بر اساس بندهای ۲-۸-۹ انجام شود.

2-2-5-14-9

مقاومت کششی ناشی از خمش در دیافراگم باید به یکی از روش های مندرج در بندهای (الف) تا (پ) و یا ترکیبی از آن ها، تامین شود:

الف- استفاده از آرماتورهای آجدار.

ب- استفاده از کابل های پیش تنیدگی، چه قطعات پیش تنیده باشند و یا نباشند.

پ- استفاده از اتصال دهنده های مکانیکی که از درز بین اجزای پیش ساخته عبور می کنند.

3-2-5-14-9

آرماتورها و اتصال دهنده های مکانیکی که برای تحمل کشش ناشی از خمش به کار برده می شوند، باید در محدوده ی برابر با \( h \) از لبه ی کششی دیافراگم تعبیه شوند. مقدار \( h \) عمق دیافراگم است که در صفحه ی دیافراگم و در مقطع مورد نظر اندازه گیری می شود. چنان چه عمق دیافراگم در طول دهانه تغییر پیدا کند، الزم است آرماتورها در بخش هایی از دیافراگم که در مجاورت مقطع مورد نظر قرار گرفته، ولی در محدوده ی \( h \) قرار ندارد، مهار شوند.

4-2-5-14-9

اتصال دهنده های مکانیکی که از اتصال بین قطعات پیش ساخته عبور می کنند، باید برای تحمل نیروی کششی متناظر با باز شدگی مورد انتظار در اتصال، طراحی شوند.

طراحی برای برش 3-5-14-9

1-3-5-14-9

ضوابط این بند باید در تعیین مقاومت برشی داخل صفحه ی دیافراگم ها به کار روند.

2-3-5-14-9

ضریب کاهش مقاومت \( \phi \) باید برابر با 0.75 در نظر گرفته شود؛ مگر در مواردی که بر اساس بند 5-4-7-9، مقدار کمتری برای این ضریب معرفی شده باشد.

3-3-5-14-9

در دیافراگم هایی که کاملاً درجا اجرا شده اند، مقدار \( V_n \) باید با استفاده از رابطه (1-14-9) تعیین شود.

\[V_n = A_{cv} \left( 2 \times 0.17 \sqrt{f_c'} + \rho_t f_y \right) \tag{1-14-9}\]

در این رابطه، \( A_{cv} \) سطح مقطع خالص برشی بتن است که به ضخامت و عمق دیافراگم محدود شده و در صورت وجود فضاهای خالی در آن، کاسته می شود. مقدار \( \sqrt{f_c'} \) که در محاسبه ی \( V_n \) به کار می رود نباید بیش از 8.3 مگاپاسکال باشد. هم چنین، \( \rho_t \) نسبت آرماتور توزیع شده ی موازی برش داخل صفحه ی دیافراگم است.

4-3-5-14-9

در دیافراگم های درجا اجرا شده، باید رابطه (2-14-9) برقرار باشد:

\[V_u \leq 0.66 \phi A_{cv} \sqrt{f_c'} \tag{2-14-9}\]

که در آن، مقدار \( \sqrt{f_c'} \) که در محاسبه ی \( V_n \) به کار می رود نباید از 8.3 مگاپاسکال بیشتر باشد.

5-3-5-14-9

در دیافراگم هایی که به صورت رویه ی بتنی درجا بر روی قطعات پیش ساخته اجرا می شوند، باید ضوابط بندهای 3-3-5-14-9، 4-3-5-14-9 و 6-3-5-14-9 با منظور کردن مقدار \( A_{cv} \) به شرح بندهای (الف) و (ب) رعایت شوند:

الف- در مواردی که بتن رویه به صورت مرکب با قطعات پیش ساخته کار نمی کنند، مقدار \( A_{cv} \) برابر با سطح مقطع این رویه است.

ب- در مواردی که بتن رویه با قطعات پیش ساخته به صورت مرکب کار می کنند، مقدار \( A_{cv} \) مجموع سطح مقطع قطعه ی پیش ساخته و بتن رویه است. در این موارد، باید کمترین مقدار مقاومت فشاری بتن قطعه ی پیش ساخته و بتن رویه، در نظر گرفته شود.

6-3-5-14-9

مقدار \( V_n \) نباید از مقدار برش محاسبه شده بر اساس ضوابط برش اصطکاکی مورد بحث در بند 8-8-4 تجاوز کند. در این ضوابط، باید ضخامت بتن رویه در ناحیه روی اتصالات قطعات پیش ساخته و نیز آرماتورهای عبورکننده از این اتصالات، مورد توجه قرار گیرند.

در دیافراگم هایی که با اتصال قطعات پیش ساخته بدون بتن رویه، و یا اتصال قطعات پیش ساخته به کمک نوارهای بتن رویه، و یا تیرهای لبه اجرا می شوند، باید ضوابط بندهای (الف)، (ب) و یا هر دو آن ها رعایت شوند:

الف - مقاومت اسمی اتصالات گروت ریزی شده نباید از 1.55 مگا پاسکال تجاوز کند. آرماتورها باید براساس بند 8-8-9 برای برش اصطکاکی طراحی شوند. آرماتورهای برش- اصطکاک باید علاوه بر آرماتورهایی که برای تحمل کشش ناشی از خمش و نیروی محوری محاسبه شده اند، به کار برده شوند.

ب - اتصال دهنده های مکانیکی که با درز بین اجزای پیش ساخته تقاطع دارند، باید مقاومت برشی لازم با منظور نمودن اثر باز شدگی مورد انتظار در محل اتصال را داشته باشند.

پ - در کلیه ی دیافراگم ها، در مواردی که برش از دیافراگم به جمع کننده، و یا از دیافراگم با جمع کننده به یک عضو قائم از سیستم باربر جانبی منتقل می شود، باید ضوابط بندهای (الف) یا (ب) برآورده شوند:

الف - در مواردی که انتقال برش از طریق بتن صورت می گیرد، باید ضوابط برش- اصطکاک مطابق بند 8-8-9 رعایت شوند.

ب - در مواردی که انتقال برش از طریق اتصال دهنده های مکانیکی یا با عملکرد پیوندی آرماتورها صورت می گیرد، باید اثرات بلند شدگی و دوران اعضای قائم سیستم باربر جانبی مورد توجه قرار گیرند.

جمع کننده ها 4-5-14-9

1-4-5-14-9

جمع کننده ها باید به عنوان اعضای کششی، اعضای فشاری، یا هر دو، و بر اساس ضوابط بند 3-8-9 طراحی شوند.

2-4-5-14-9

جمع کننده ها باید از بر اعضای قائم سیستم باربر جانبی، در درون تمام یا بخشی از عمق دیافراگم، تا جایی که الزم باشد، ادامه یابند تا بتوانند برش را از دیافراگم به اعضای قائم منتقل کنند. در مواردی که دیگر انتقال نیروهای طراحی جمع کننده در طول اعضای قائم سیستم باربر جانبی الزم نباشد، می توان جمع کننده را قطع کرد.

3-4-5-14-9

در صورتی که یک جمع کننده برای انتقال نیروها به یک عضو قائم طراحی شود، آرماتورهای جمع کننده باید در طولی حداقل معادل آن چه در بندهای (الف) و (ب) آمده است، در عضو قائم باربر جانبی امتداد یابند:

الف- طول مورد نیاز برای گیرایی آرماتور در کشش.

ب- طول مورد نیاز برای انتقال نیروهای طراحی به اعضای قائم از طریق برش اصطکاکی (مطابق بند 8-8-9)، و یا از طریق اتصال دهنده های مکانیکی، و یا از طریق سایر ساز و کارهای انتقال نیرو.

محدودیت های آرماتور گذاری 6-14-9

1-6-14-9

آرماتورهایی که برای مقاومت در برابر تنش های حرارتی و جمع شدگی مورد استفاده قرار خواهند گرفت، باید بر اساس بند 4-19-9 تعیین شوند.

2-6-14-9

در دیافراگم هایی که جزئی از دال های کف یا سقف به جز در دال های روی زمین هستند، باید محدودیت ها و ضوابط آرماتور گذاری دال های یک طرفه مطابق بند 6-7-9 و دال های دو طرفه مطابق بند 7-10-9 رعایت شوند.

3-6-14-9

آرماتورهایی که برای تحمل نیروهای داخل صفحه ی دیافراگم مورد نیاز هستند، باید علاوه بر آرماتورهایی که برای مقاومت در برابر سایر اثرات بارها محاسبه شده اند، تامین شوند. ولی می توان آرماتورهای حرارتی و جمع شدگی را برای تحمل نیروهای داخل صفحه ی دیافراگم به کار گرفت.

4-6-14-9

حداقل فاصله ی آرماتورهای آجدار باید بر اساس بند 1-2-21-9 تعیین شود. حداکثر مقدار این فاصله نباید بیش از 5 برابر ضخامت دیافراگم با 350 میلی متر در نظر گرفته شود.

5-6-14-9

طول مهار الزم برای تامین تنش کششی و یا فشاری آرماتورهای یک مقطع از دیافراگم، باید در هر دو سمت آن مقطع تامین شود.

6-6-14-9

آرماتورهایی که برای تحمل کشش در نظر گرفته شده اند، باید بعد از نقطه ای که دیگر به تحمل کشش نیاز نیست، حداقل به میزان \( l_d \) ادامه یابند؛ مگر آن که درزه های انبساطی دیافراگم در این فاصله قرار داشته باشند.

15-9 شالوده های بتن آرمه

1-15-9 گستره و تعاریف

این فصل در خصوص طراحی شالوده ها، شامل شالوده های سطحی (منفرد، مرکب یک طرفه و دو طرفه، نواری، گسترده، تیر روی زمین و باسکولی)، دیوارهای حائل طره ای و پشت بند دار و شالوده های عمیق (شمع ها و سر شمع ها) می باشد.

در این مبحث شالوده ی سطحی به قسمتی از سازه ساختمان گفته می شود که روی سطح فوقانی آن ستون یا دیوار قرار گرفته، و سطح تحتانی آن مستقیماً روی زمین تکیه دارد؛ و بار سازه را تحمل کرده و آن را به سطح یا لایه های فوقانی زمین منتقل می نماید. انواع شالوده های سطحی به شرح زیر می باشند؛ که در شکل 1-15-9 نشان داده شده اند.

الف - شالوده ی منفرد:

به شالوده ای اطلاق می شود که بار یک ستون یا دو ستون نزدیک به هم را در محل درز انبساط به زمین منتقل می نماید. شالوده ی منفرد می تواند در پلان به شکل مربع مستطیل، چند ضلعی منظم، دایره یا هر شکل غیر منظم باشد؛ و در مقطع نیز می تواند به شکل مربع مستطیل، ذوزنقه و یا پلاکانی باشد. عملکرد شالوده ی منفرد به صورت دو طرفه می باشد.

ب - شالوده ی مرکب:

به شالوده ای اطلاق می شود که بار دو ستون (عمل کرد یک طرفه) با چهار ستون (عمل کرد دو طرفه) را به زمین منتقل می کند. شالوده ی مرکب می تواند در پلان به شکل مربع مستطیل، چند ضلعی منظم، دایره یا هر شکل غیر منظم باشد؛ و در مقطع نیز می تواند به شکل مربع مستطیل، ذوزنقه و یا پلاکانی باشد. شالوده های منفردی که نزدیک به هم باشند می توانند به یک دیگر پیوسته گردند تا به شالوده ی مرکب تبدیل شوند.

پ - شالوده ی نواری:

به شالوده ی یکسره اطلاق می شود که بار دیوار و یا چند ستون را که در یک ردیف قرار دارند، به زمین منتقل می نماید. مقطع شالوده می تواند به شکل مربع مستطیل، ذوزنقه و یا پاشنه دار T (وارونه) باشد. در حالتی که شالوده ی نواری صرفاً بار دیوار را به زمین منتقل کند، شالوده ی نواری دیوار نامیده می شود؛ که در مقطع می تواند به صورت پلکانی یا شیبدار باشد. شالوده های نواری می توانند به صورت شبکه ی نوارهای متقاطع استفاده شوند.

ت- شالوده ی گسترده:

به شالوده های اطلاق می شود که بار چند ستون یا دیوار را که در ردیف ها و امتدادهای مختلف قرار دارند، به زمین منتقل می نماید. شالوده ی گسترده ممکن است به شکل دال، مجموعه ی تیر- دال و یا صندوق های ساخته شود.

ث- تیر روی زمین:

به تیری اطلاق می شود که بار دیوار را به شالوده های منفرد یا سر شمع ها منتقل می نماید. در صورتی که دیوار از نوع بتن مسلح باشد، کل دیوار می تواند به عنوان تیر عمیق روی زمین باشد. این تیر متکی بر خاک فرض نمی شود.

ج- تیر باسکولی:

به تیر با سختی نسبی زیادی اطلاق می شود که دو شالوده ی منفرد را که برآیند بارهای وارد بر یکی از آن ها دارای برون محوری زیاد نسبت به مرکز شالوده می باشد، به یک دیگر متصل می کند. این تیر متکی بر خاک فرض نمی شود.

چ- کلاف رابط:

به عضوی اطلاق می شود که شالوده های سطحی جدا از هم را در یک سازه در دو امتداد ترجیحاً عمود بر هم، متصل می کند؛ به طوری که مانع حرکت نسبی دو شالوده گردد.

16-10-1

در این مبحث شالوده ی عمیق به اعضای عمیق شالوده (شمع)، و شالوده ی متکی بر آن ها (سر شمع) گفته می شود که بارهای سازه را به عمق یا لایه های زیرین زمین منتقل می نمایند: انواع شالوده های عمیق به شرح زیر می باشند:

الف- شمع منفرد:

به شمعی گفته می شود که مستقیما بار یک ستون را دریافت نموده و به زمین منتقل می نماید.

ب- گروه شمع:

گروه شمع به تعدادی شمع گفته می شود که بار خود را از یک یا چند ستون از طریق یک سر شمع مشترک دریافت نمایند.

2-15-9 کلیات

1-2-15-9 مشخصات مصالح

مشخصات بتن و میلگردهای فولادی باید به گونه ای باشند که ضوابط طراحی و دوام مطابق فصل های 4-9 را برآورده سازند.

2-2-15-9 اتصال به دیگر اعضا

طراحی و جزئیات اتصالات ستون ها، ستون پایه ها و دیوارهای درجا ریز و یا پیش ساخته به شالوده باید مطابق بخش 2-17-9 باشند.

3-2-15-9 اثرات زلزله

اعضای سازه ای امتداد یافته در زیر تراز پایه ی سازه باید نیروهای ناشی از اثرات زلزله را به شالوده منتقل نمایند. طراحی این اعضا باید مطابق بند 2-2-20-9 بوده؛ و اعضا باید با سیستم مقاوم در برابر نیروی زلزله در بالای تراز پایه ی سازه سازگار باشند.

در سازه های با شکل پذیری زیاد و متوسط، شالوده های سطحی و عمیق که نیروهای ناشی از زلزله را تحمل می کنند و یا به زمین منتقل می نمایند، باید مطابق بخش 2-2-21-9 طراحی شوند.

4-2-15-9 دال های روی زمین

دال های روی زمین که بارهای قائم یا جانبی سازه را به زمین منتقل می کنند، بر اساس ضوابط این فصل طراحی شده و جزئیات آنها تعیین می شوند.

دال های روی زمین که به عنوان بخشی از سیستم باربر جانبی، نیروهای جانبی را به زمین منتقل می کنند، باید مطابق بخش 2-2-22-9 طراحی شوند.

5-2-15-9 معیارهای طراحی

ابعاد شالوده ها باید با در نظر گرفتن ظرفیت باربری خاک و پایداری در برابر واژگونی و لغزش در سطح تماس شالوده و خاک از طریق اصول مکانیک خاک و سنگ در انطباق با مبحث هفتم مقررات ملی ساختمانی ایران طراحی شوند.

1-5-2-15-9

در طراحی شالوده های سطحی می توان از ضریب تاثیر عمق برای مقاومت برشی یک طرفه و مقاومت برشی دو طرفه صرف نظر نمود.

2-5-2-15-9

شالوده ها باید برای مقاومت در برابر تلاش ها و عکس العمل های ناشی از بارهای ضریب دار طراحی شوند.

3-5-2-15-9

سیستم های شالوده را میتوان بر اساس هر روشی که تعادل و سازگاری هندسی را ارضا میکند، طراحی نمود.

4-5-2-15-9

طراحی شالوده ها بر اساس روش خرپایی (بند 3-4) مجاز است.

5-5-2-15-9

لنگرهای خارجی در هر مقطع از شالوده ی نواری، شالوده ی منفرد یا سر شمع، با عبور دادن یک صفحه ی عمودی از عضو و محاسبه ی لنگر نیروهای وارده در مساحت کل عضو روی یک طرف صفحه ی عمودی به دست می آیند.

6-2-15-9 مقاطع بحرانی برای شالوده های سطحی و سر شمع ها

1-6-2-15-9

مقدار \( M_u \) بسته به نوع عضو متکی بر شالوده در مقاطع بحرانی به شرح جدول محاسبه می شود.

محل مقطع بحرانی عضو متکی
تراز ستون با ستون پایه ستون با ستون پایه
وسط فاصله ی تراز ستون و لبه ی کف ستون فولادی ستون با کف ستون فولادی
تراز دیوار دیوار بتنی
وسط فاصله ی مرکز و تراز دیوار بنایی دیوار مصالح بنایی
2-6-2-15-9

موقعیت مقطع بحرانی برای برش ضریب دار در برش یک طرفه می توان به فاصله ی \( d \) از محل مقطع بحرانی \( M_u \) مطابق بند های 2-4-9 و 2-4-10-9، و در برش دو طرفه به فاصله ی \( d/2 \) از محل مقطع بحرانی \( M_u \) مطابق بند 2-4-9-10-9 تعیین نمود.

3-6-2-15-9

ستون ها با ستون پایه های بتنی با مقطع دایره یا چند ضلعی منظم را می توان به عنوان اعضای با مقطع مربعی با مساحت معادل برای محاسبه ی محل های مقاطع بحرانی لنگر، برش و طول مهار میلگرد منظور نمود.

7-2-15-9 مهار میلگرد در شالوده های سطحی و سر شمع ها

1-7-2-15-9

طول گیرایی میلگردها باید مطابق فصل 21-9 باشد.

2-7-2-15-9

نیروهای کششی و فشاری در میلگردها در هر مقطع باید در هر دو طرف مقطع مهار شوند.

3-7-2-15-9

مقاطع بحرانی برای گیرایی میلگردها، در موقعیت هایی که در بند 1-6-2-15-9 برای حداکثر لنگر ضریب دار ذکر شده اند، و در تمام مقاطع دیگری که تغییر مقطع یا تغییر میزان آرماتور وجود دارد، می باشند.

4-7-2-15-9

مهار کافی برای میلگرد کششی در جایی که تنش میلگرد کششی مستقیما متناسب با لنگر نمی باشد، مانند شیب ها، پله ها یا شالوده های با ضخامت متغیر، و در جایی که میلگرد کششی موازی وجه فشاری نیست، الزامی می باشد.

3-15-9 شالوده های سطحی

1-3-15-9 کلیات

1-1-3-15-9

حداقل مساحت کف شالوده های سطحی بر این اساس تعیین می شود که تنش های تماسی ناشی از نیروها و لنگرهای اعمال شده به شالوده، از تنش های تماسی مجاز بیش تر نشوند. تنش های تماسی مجاز از طریق اصول مکانیک خاک و سنگ در انطباق با مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان به دست می آیند.

2-1-3-15-9

ضخامت حداقل شالوده های سطحی 200 میلی متر می باشد.

3-1-3-15-9

در شالوده های سطحی شیب دار، پلکانی و با ضخامت متغیر، عمق و موقعیت پله ها یا زاویه ی شیب باید به صورتی باشند که الزامات طراحی در همه ی مقاطع برآورده شوند.

4-1-3-15-9

توزیع فشار خاک در زیر شالوده های سطحی باید سازگار با مشخصات و سختی ساره، شالوده و زمین باشد؛ و بر اساس اصول شناخته شده ی مکانیک خاک و سنگ در انطباق با مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان تعیین شود.

5-1-3-15-9

در توزیع فشار خاک در زیر شالوده های سطحی منفرد و مرکب یک طرفه، در صورت عدم انجام تحلیل با جزئیات دقیقتر میتوان شالوده را صلب فرض نمود.

6-1-3-15-9

در توزیع فشار خاک در زیر شالوده های سطحی مرکب دو طرفه، گسترده و شبکه ی نوارهای متقاطع، سختی زمین را می توان با استفاده از فنر با فرض مدول بسترهای متفاوت با توجه به مشخصات ژئوتکنیکی شبیه سازی نمود.

16-1-3-15-9

در تعیین میلگردهای حداقل خمشی در شالوده های سطحی، ضوابط دال های یک طرفه برای شالوده های سطحی با عمل کرد یک طرفه، و ضوابط دال های دو طرفه برای شالوده های سطحی با عمل کرد دو طرفه ملاک محاسبه می باشند. تیرهای روی زمین و تیرهای باسکولی از ضوابط تیرها پیروی میکنند.

17-1-3-15-9

در تعیین میلگردهای حداقل جمع شدگی و حرارت در شالوده های سطحی، ضوابط دال های یک طرفه برای شالوده های سطحی با عمل کرد یک طرفه، و ضوابط دال های دو طرفه برای شالوده های سطحی با عمل کرد دو طرفه، ملاک محاسبه می باشند. شالوده های حجمی از ضوابط فصل الزامات بهره برداری پیروی می کنند.

2-3-15-9 شالوده های سطحی مرکب یک طرفه و نواری

1-2-3-15-9

طراحی و جزئیات شالوده های سطحی یک طرفه شامل شالوده های مرکب یک طرفه و نواری باید مطابق این بخش و فصل های 11-9 باشد.

2-2-3-15-9

میلگردها باید به طور یک نواخت در کل عرض شالوده های یک طرفه توزیع شوند.

3-3-15-9 شالوده های سطحی منفرد دو طرفه

1-3-3-15-9

طراحی و جزئیات شالوده های سطحی منفرد دو طرفه باید مطابق این بخش و فصل های 11-9 باشد.

2-3-3-15-9

در شالوده های سطحی منفرد دو طرفه ی مربعی، میلگردها باید به طور یک نواخت در کل عرض شالوده در هر دو جهت توزیع شوند.

3-3-3-15-9

در شالوده های سطحی منفرد مستطیلی، میلگردها باید مطابق بندهای (الف) و (ب) توزیع شوند:

الف - میلگردها در جهت بلند باید به طور یک نواخت در کل عرض شالوده توزیع شوند.

ب - برای میلگردها در جهت کوتاه، بخشی از کل میلگرد \( A_s \) باید به طور یک نواخت در نواری به اندازه ی عرض شالوده با مرکزیت محور ستون یا ستون پایه توزیع شوند. باقی مانده ی میلگردها در جهت کوتاه، \( (1- \gamma_s )A_s \) باید به طور یک نواخت در خارج از این نوار در شالوده توزیع شوند. \( \gamma_s = 2/(\beta+1) \) می باشد؛ که \( \beta \) نسبت طول جهت بلند به طول جهت کوتاه است.

4-3-15-9 شالوده های سطحی مرکب دو طرفه و گسترده

1-4-3-15-9

طراحی و جزئیات شالوده های مرکب دو طرفه و گسترده باید مطابق این بخش و فصل 10-9 باشند.

2-4-3-15-9

روش طراحی مستقیم که در بند 9-10-9 آمده است، نباید برای طراحی شالوده های مرکب دو طرفه و شالوده های گسترده استفاده شود.

5-3-15-9 تیرهای روی زمین و باسکولی

1-5-3-15-9

طراحی تیرهای روی زمین و باسکولی باید مطابق فصل 11-9 باشد.

2-5-3-15-9

اگر تیر روی زمین به صورت یک تیر عمیق (دیوار) باشد، طراحی باید مطابق بخش 8-11-9 باشد.

3-5-3-15-9

حداقل میلگرد در تیرهای روی زمین و باسکولی باید مطابق بخش 6-13-9 باشد.

6-3-15-9 کلاف های رابط شالوده های سطحی

1-6-3-15-9

در سازه های یک طبقه که دارای دهانه ی بزرگ هستند، مانند سازه های ساختمان های صنعتی، آشپزخانه ها و غیره که در آن ها شالوده ها دارای عمق استقرار و پایداری کافی در برابر نیروهای جانبی هستند، از پیش بینی کلاف رابط در امتداد دهانه ی قاب می توان صرف نظر کرد. در این شالوده ها خاکریزی اطراف شالوده باید به روش مناسبی کوبیده و متراکم شود.

2-6-3-15-9

کلاف های رابط بین شالوده های سطحی، باید برای نیروی کششی معادل ده درصد بزرگترین نیروی محوری نهایی وارد به ستون های دو طرف خود طراحی شوند.

3-6-3-15-9

ابعاد مقطع کلاف های رابط باید متناسب با ابعاد شالوده ی سطحی، و حداقل 200 میلی متر اختیار شوند.

4-6-3-15-9

تعداد میلگردهای طولی کلاف های رابط باید حداقل چهار عدد، و قطر آن ها حداقل 12 میلی متر باشد. این میلگردها باید توسط میلگردهای عرضی به قطر حداقل 6 میلی متر، و با فواصل حداکثر 250 میلی متر از یک دیگر در نظر گرفته شوند.

5-6-3-15-9

میلگردهای طولی کلاف های رابط باید در شالوده های سطحی میانی ممتد باشند، و در شالوده های سطحی کناری در بر خارجی ستون مهار شوند.

7-3-15-9 دیوارهای حائل طره ای و پشت بند دار

1-7-3-15-9

دیوارهای حائل طره ای به صورت دال یک طرفه مطابق فصل 9-9 طراحی می شوند.

2-7-3-15-9

دیوارهای حائل پشت بند دار به صورت دال دو طرفه و با توجه به پشت بندها منطبق فصل 10-9 طراحی می شوند.

3-7-3-15-9

در دیوارهای با ضخامت یک نواخت، مقطع بحرانی برای طراحی خمشی و برشی در پای دیوار و در محل اتصال دیوار به شالوده می باشد. در دیوارهای با ضخامت متغیر، مقطع بحرانی برای طراحی خمشی و برشی باید در ارتفاع دیوار شناسایی گردد.

4-15-9 شالوده های عمیق

1-4-15-9 کلیات

تعداد و نحوه ی آرایش شمع ها به صورتی تعیین می شوند که نیروها و لنگرهای وارد بر شالوده ی عمیق، از مقاومت های مجاز آن که با استفاده از اصول مکانیک خاک و سنگ در انطباق با مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان تعیین می گردند، کم تر باشند. طراحی سازه ای شمع ها باید مطابق بندهای 2-4-15-9 یا 3-4-15-9 باشد.

2-4-15-9 طراحی سازه ای شمع به روش مقاومت مجاز

1-2-4-15-9

شمع ها را می توان با استفاده از ترکیب بارهای روش تنش مجاز در انطباق با مبحث ششم مقررات ملی ساختمان، و مقاومت های مجاز مطابق جدول 2-15-9 طراحی نمود؛ به شرط آن که:

الف - شمع ها در تمام طول خود به طور جانبی مهار شده باشند.

ب - لنگرهای ایجاد شده در شمع ها ناشی از نیروهای وارده کم تر از لنگر ناشی از برون محوری اتفاقی به میزان 5 درصد قطر یا عرض شمع باشند.

حداکثر مقاومت مجاز فشاری شمع نوع شمع
\( P_a = 0.3f_c'A_g + 0.4f_yA_s \) شمع درجا ریز بدون غلاف
\( P_a = 0.33f_c'A_g + 0.4f_yA_s \) شمع درجا ریز با غلاف فولادی نازک که مطابق 2-2-4-15-9 محصور شده نمی باشد.
\( P_a = 0.4f_c'A_g \) شمع درجا ریز محصور شده با لوله ی فولادی که مطابق 2-1-5-9 محصور شده می باشد.
\( P_a = 0.33f_c'A_g + 0.4f_yA_s \) شمع پیش ساخته

تذکر: \( A_g \) سطح مقطع ناخالص می باشد و در صورتی که از جداره های موقتی یا دائم استفاده شود، وجه درونی غلاف به عنوان سطح خارجی مقطع در نظر گرفته می شود. \( A_s \) شامل مساحت غلاف فولادی نمی شود.

2-2-4-15-9

در صورتی که شرایط (الف) و (ب) از بند 1-2-4-15-9 برآورده نشوند، شمع ها باید بر اساس روش طرح مقاومت مطابق بند 2-1-5-9 طراحی شوند.

3-2-4-15-9

شمع های درجا ریز با غلاف فولادی نازک، به شرط برآورده شدن شرایط زیر محصور شده محسوب می گردند:

الف - در طراحی از مقاومت محوری غلاف صرف نظر شده باشد.

ب - غلاف دارای نوک آب بند باشد، و به روش مندرل حفاری شده باشد.

پ - ضخامت غلاف فولادی کم تر از 2 میلی متر نباشد.

ت - غلاف بدون درز و وسله باشد، با وسله ها حداقل مقاومتی معادل مقاومت مصالح پایه ی غلاف ایجاد نمایند و شکل آن ها به گونه ای باشد که شرایط محصور شدگی را برای بتن درجاً ریز فراهم نماید.

ث - نسبت مقاومت مشخصه ی تسلیم فولاد غلاف به مقاومت مشخصه ی فشاری بتن حداقل 6 باشد، و مقاومت مشخصه ی تسلیم فولاد از 210 مگاپاسکال کم تر نباشد.

ج - قطر اسمی حداکثر شمع 400 میلی متر باشد.

16-10-2

استفاده از مقاومت های مجازی بیش تر از مقادیر جدول 3-15-9 تنها در صورت تایید کمیته ی مبحث نهم مقررات ملی ساختمان، و با انجام آزمایش های تکمیلی امکان پذیر می باشد.

3-4-15-9 طراحی سازه ای شمع به روش طرح مقاومت

1-3-4-15-9

طراحی شمع ها به روش طرح مقاومت با ضوابط این بخش برای همه ی انواع شمع ها مجاز می باشد.

17-11-2

طراحی شمع ها به روش طرح مقاومت، باید مطابق بخش 13-5-8 با استفاده از ضرایب کاهش مقاومت جدول 3-15-9 برای نیروی محوری بدون لنگر، و ضرایب مقاومت جدول 3-20-9 برای کشش، برش و ترکیب نیروی محوری و لنگر باشد. رعایت مفاد بند 3-20-9 طراحی شمع ها الزامی نیست.

ضرایب کاهش مقاومت محوری فشاری \( \phi \) برای شمع ها نوع شمع
0.55 شمع درجا ریز بدون غلاف
0.60 شمع درجا ریز با غلاف نازک فولادی که مطابق 3-2-4-15-9 محصور شده نمی باشد.
0.70 شمع درجا ریز محصور شده با لوله ای فولادی ضخیم (بیش تر از 6 میلی متر)
0.65 شمع درجا ریز محصور شده با لوله ای فولادی که مطابق -15-9 محصور شده می باشد.
0.65 شمع پیش ساخته

توجه: ضریب 0.55 یک حد بالا برای شرایط خاک خوب و سیستم اجرایی با کنترل کیفیت خوب می باشد. مقادیر کم تری را می توان بسته به نوع خاک، سیستم اجرایی و سیستم کنترل کیفیت، مورد توجه قرار داد.

4-4-15-9 شمع های درجا ریز

1-4-4-15-9

شمع های درجا ریز که در معرض برکنش قرار دارند، با \( M_u \) در آن ها بزرگ تر از 1-4-4-15-9 باشد، باید مسلح به میلگرد بوده یا توسط لوله ای فولادی محاط شده باشند.

2-4-4-15-9

قسمت هایی از شمع ها که در هوا، آب یا خاک سست قرار دارند که نمی تواند مقاومت کافی در طول عضو برای جلوگیری از کمانش را فراهم کند، باید به عنوان ستون مطابق فصل 13-9 طراحی شوند.

5-4-15-9 شمع های پیش ساخته

1-5-4-15-9

شمع های پیش ساخته در سازه های با شکل پذیری کم، باید مطابق 2-5-4-15-9 و 3-5-4-15-9 باشند.

2-5-4-15-9

لازم است آرایش میلگردهای طولی به صورت متقارن باشد؛ و حداقل 4 میلگرد طولی به مساحت حداقل 0.008 سطح مقطع ناخالص شمع فراهم گردد.

3-5-4-15-9

میلگردهای طولی باید با میلگردهای عرضی، حداقل به قطر 10 میلی متر محاط گردد. فاصله ی پنج میلگرد عرضی اول حداکثر 25 میلی متر، فاصله ی میلگردهای عرضی تا طول 600 میلی متر از هر دو انتهای شمع حداکثر 100 میلی متر، و فاصله ی میلگردهای عرضی در بقیه ی طول شمع حداکثر 150 میلی متر باشد.

6-4-15-9 سر شمع ها

1-6-4-15-9

ضخامت کلی سر شمع باید طوری انتخاب شود که عمق موثر میلگردهای تحتانی سر شمع حداقل 300 میلی متر باشد.

2-6-4-15-9

لنگرها و برش های ضریب دار در سر شمع را می توان بر اساس عکس العمل های شمع ها به صورت متمرکز در مرکز مقطع آن ها محاسبه نمود.

3-6-4-15-9

به جز مواردی که سر شمع بر اساس روش خرپایی (روش بست و بند) طراحی شده است، سر شمع ها باید به نحوی طراحی شوند که ضوابط (الف) برای عمل کرد یک طرفه، و ضوابط (الف) و (ب) برای عمل کرد دو طرفه تامین گردند.

الف: \( V_u \leq \phi V_n \) برای برش یک طرفه، \( \phi \) مطابق جدول 2-7-9 و \( V_n \) مطابق بخش 4-8-9

ب: \( v_u \leq \phi v_n \) برای برش دو طرفه، \( \phi \) مطابق جدول 2-7-9 و \( v_n \) مطابق بخش 5-8-9

4-6-4-15-9

اگر سر شمع ها بر اساس روش خرپایی طراحی شوند، مقاومت فشاری مشخصه ی بتن بست ها (fce) باید مطابق بند 4-1-4-3 محاسبه شود که \( \lambda = 0.6\lambda \) بر اساس بند 2-3-9 تعیین می شود.

5-6-4-15-9

الف- عکس العمل همه ی شمعهایی که مرکز آنها در فاصله ای برابر با نصف قطر شمع یا بیشتر در خارج مقطع مورد بررسی قرار دارد، به عنوان عامل ایجاد برش در نظر گرفته میشود.

ب- عکس العمل همه ی شمعهایی که مرکز آنها در فاصله ای برابر با نصف قطر شمع یا بیشتر در داخل مقطع مورد بررسی قرار دارد، به عنوان عامل ایجاد برش در نظر گرفته میشود.

پ- برای موقعیت های مرکز شمع بین دو حالت بالا بخشی از عکس العمل شمع که به عنوان عامل ایجاد برش در آن مقطع محسوب میشود، با درون یابی خطی بین مقدار کامل در فاصله ی نصف قطر شمع در خارج مقطع مورد بررسی، و مقدار صفر در فاصله ی نصف قطر شمع در داخل مقطع مورد بررسی محاسبه می شود.

16-9 ناحیه ی اتصال تیر به ستون و دال به ستون

1-16-9 گستره

این فصل به طراحی و میلگرد گذاری ناحیه ی اتصال تیر به ستون و دال به ستون درجا ریز اختصاص دارد.

2-16-9 کلیات

1-2-16-9

در ناحیه ی اتصال تیر به ستون و دال به ستون باید ضوابط بخش 3-16-9 برای جزئیات میلگرد گذاری، و بخش 4-16-9 برای الزامات مقاومت رعایت شوند.

2-2-16-9

در ناحیه ی اتصال تیر به ستون و دال به ستون باید ضوابط بخش 5-16-9 برای انتقال نیروی محوری ستون از طریق سیستم کف رعایت شوند.

3-2-16-9

اگر بارهای قائم، باد، زلزله یا دیگر نیروهای جانبی منجر به انتقال لنگر در ناحیه ی اتصال تیر به ستون شوند، باید برش ناشی از انتقال لنگر در طراحی ناحیه ی اتصال منظور گردد.

4-2-16-9

در ناحیه ی اتصال گوشه بین دو عضو، اثرات لنگرهای بازکننده و بسته کننده در امتداد قطر ناحیه اتصال که ممکن است باعث گسیختگی خمشی شوند، باید منظور گردند. در تحلیل ناحیه اتصال با روش خرپائی در پیوست 3-6 ضوابط طراحی و جزئیات اتصال گوشه توصیف داده شده است.

5-2-16-9

اگر عمق تیر متصل به ناحیه ی اتصال بیش از دو برابر عمق ستون باشد، تحلیل و طراحی ناحیه ی اتصال باید بر اساس روش خرپایی (روش بست و بند) بر اساس پیوست 3-ب-9 و رعایت بندهای (الف) و (ب) زیر انجام شود:

الف - مقاومت برشی طراحی ناحیه ی اتصال مطابق پیوست 3-ب-9 محاسبه شده \( \psi V_n \)، از \( V_n \) بند 2-4-16-9 بیش تر نشود.

ب - جزئیات میلگرد گذاری مطابق بخش 3-16-9 رعایت شوند.

6-2-16-9 شرایط پیوستگی در ناحیه ی اتصال تیر به ستون

ادامه (توسعه) یک ستون در حالتی شرایط پیوستگی در ناحیه ی اتصال تیر به ستون در امتداد برش مورد بررسی را ایجاد می نماید که شرایط زیر برآورده گردند:

الف - ستون در بالای ناحیه ی اتصال حداقل به میزان یک عمق ستون (𝑏) در امتداد برش مورد بررسی ادامه داشته باشد.

ب - میلگردهای طولی و عرضی ستون در پایین ناحیه ی اتصال تا انتهای ستون در بالا ادامه یابند.

7-2-16-9 شرایط پیوستگی در ناحیه ی اتصال تیر به ستون

ادامه (توسعه) یک تیر در حالتی شرایط پیوستگی در ناحیه ی اتصال تیر به ستون در امتداد برش مورد بررسی را ایجاد می نماید که شرایط زیر برآورده گردند:

الف - تیر بعد از ناحیه ی اتصال حداقل به میزان یک عمق تیر (𝑏) ادامه داشته باشد.

ب - میلگردهای طولی و عرضی تیر در سمت مقابل ناحیه اتصال تیر به ستون تا انتهای تیر ادامه یابند.

8-2-16-9 شرایط محصور شدگی ناحیه ی اتصال

در ناحیه ی اتصال تیر به ستون در امتداد برش مورد بررسی وقتی دارای شرایط محصور شدگی است که در آن دو تیر عرضی مطابق بندهای (الف) و (ب) و (پ) در زیر قرار داده شود:

الف - عرض هر یک از تیرهای عرضی حداقل سه چهارم عرض ستون در وجه اتصال باشد.

ب - تیرهای عرضی حداقل به طول یک عمق تیر بعد از ناحیه ی اتصال ادامه داشته باشند.

پ - تیرهای عرضی حداقل دارای دو میلگرد پیوسته در بالا و پایین مطابق بند 1-5-11-9 و حداقل دارای خاموت هایی با قطر 10 میلی متر با بیش تر مطابق بندهای 2-5-11-9 و 3-5-6-11-9 باشند.

9-2-16-9 ناحیه ی اتصال دال به ستون

در ناحیه ی اتصال دال به ستون که در آن لنگر منتقل می شود، الزامات مقاومت و جزئیات میلگرد گذاری باید مطابق بندهای 5-8-9 و 2-3-16-9، 10-9 باشند.

3-16-9 جزئیات میلگرد گذاری ناحیه ی اتصال

1-3-16-9 میلگرد عرضی ناحیه ی اتصال تیر به ستون

1-1-3-16-9

در ناحیه ی اتصال تیر به ستون باید بندهای 2-1-3-16-9 تا 4-1-3-16-9 رعایت شوند؛ مگر آن که شرایط زیر محقق شود:

الف - ناحیه ی اتصال از همه طرف با تیرهای عرضی مطابق بند 8-2-16-9 محصور شده باشد.

ب - ناحیه ی اتصال بخشی از سیستم باربر جانبی لرزه ای نباشد.

پ - ناحیه ی اتصال جزئی از یک سیستم باربر جانبی لرزه ای با شکل پذیری کم باشد.

2-1-3-16-9

در میلگردهای عرضی ناحیه ی اتصال تیر به ستون، باید از تنگ ها طبق بند 2-6-21-9؛ دورپیچ ها طبق بند 3-6-21-9 یا دورگیرها طبق بند 4-6-21-9 استفاده نمود.

3-1-3-16-9

حداقل دو لایه میلگرد عرضی افقی باید در ارتفاعی معادل عمق عمیق ترین تیر متصل به ناحیه ی اتصال فراهم نمود.

4-1-3-16-9

فاصله ی میلگردهای عرضی در ارتفاعی معادل عمق عمیق ترین تیر متصل به ناحیه ی اتصال نباید از 200 میلی متر بیش تر شود.

2-3-16-9 ناحیه ی اتصال دال به ستون

1-2-3-16-9

به جز مواردی که ناحیه ی اتصال از چهار طرف به دال متصل است، میلگردهای عرضی ستون شامل تنگ ها، دورپیچ ها یا دورگیرها باید در ناحیه ی اتصال شامل سرستون، کتیبه با کلافک برش طبق بند 6-21-9 ادامه یابند.

3-3-16-9 میلگردهای طولی

1-3-3-16-9

طول گیرایی میلگردهای طولی قطع شده در ناحیه ی اتصال، یا ناحیه ی توسعه ستون (مطابق 6-2-16-9 الف)، و یا ناحیه ی توسعه تیر (مطابق 7-2-16-9 الف)، باید براساس بند 3-21-9 باشد.

2-3-3-16-9

در میلگردهای طولی قطع شده در ناحیه ی اتصال که منتهی به قالب استاندارد می شوند، جهت برگشت قالب باید به سمت میانی عمق تیر یا ستون باشد.

4-16-9 الزامات مقاومتی ناحیه ی اتصال تیر به ستون

1-4-16-9 مقاومت برشی مورد نیاز

1-1-4-16-9

نیروی برشی ناحیه ی اتصال، \( V_u \) باید در صفحه میانی ارتفاع ناحیه، با استفاده از نیروهای کششی و فشاری ناشی از خمش تیر و برش ستون، منطبق با یکی از حالت های زیر محاسبه شود:

الف - حداکثر لنگری که بین تیر و ستون انتقال می یابد و از طریق تحلیل با بارهای ضریب دار برای تیرهای پیوسته در راستای برش مورد بررسی در ناحیه اتصال تعیین می شود.

ب - مقاومت های اسمی تیرها، \( M_n \)

2-4-16-9 مقاومت برشی طراحی

1-2-4-16-9

مقاومت برشی طراحی ناحیه ی اتصال تیر به ستون \( \phi V_n \) باید رابطه ی \( V_u \leq \phi V_n \) را برآورده نماید؛ ضریب \( \phi \) مطابق بخش 4-7-9 برای برش تعیین می شود.

2-2-4-16-9

مقاومت برشی اسمی ناحیه ی اتصال \( V_n \) مطابق جدول زیر محاسبه می شود.

ستون تیر در راستای مورد بررسی محصور با تیرهای عرضی مطابق 8-2-16-9 \( V_n (N) \)
پیوسته یا مطابق 6-2-16-9 پیوسته یا مطابق 7-2-16-9 محصور \( 2.0 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
پیوسته یا مطابق 6-2-16-9 پیوسته یا مطابق 7-2-16-9 محصور نشده \( 1.70 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد   محصور \( 1.70 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد   محصور نشده \( 1.20 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد پیوسته یا مطابق 7-2-16-9 محصور \( 1.70 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد پیوسته یا مطابق 7-2-16-9 محصور نشده \( 1.20 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد سایر موارد محصور \( 1.20 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)
سایر موارد سایر موارد محصور نشده \( 1.0 \lambda \sqrt{f_c'} A_j \)

ضریب \( \lambda \) برای انواع بتن های ساخته شده با سنگ دانه های سبک برابر 0.75، و برای بتن با سنگ دانه های معمولی 1.0 می باشد.

3-2-4-16-9

سطح مقطع موثر ناحیه ی اتصال (\( A_j \)) از حاصل ضرب عمق ستون در راستای مورد بررسی در عرض موثر ناحیه ی اتصال به دست می آید. عرض موثر در صورتی که عرض تیر از عرض ستون بیش تر باشد، برابر با عرض ستون، و در صورتی که عرض ستون از عرض تیر بیش تر باشد، مقدار حداکثر برابر با، عرض تیر به علاوه عمق ستون (الف) و دو برابر فاصله ی عمودی بین محور طولی تیر تا نزدیک ترین وجه ستون (ب) منظور می گردد (به شکل 1-16-9 توجه شود).

الف - عرض تیر به علاوه عمق ستون

ب - دو برابر فاصله ی عمودی بین محور طولی تیر تا نزدیک ترین وجه ستون

5-16-9 انتقال نیروی محوری ستون از طریق سیستم کف

1-5-16-9

اگر مقاومت فشاری مشخصه ی بتن سیستم کف، کم تر از 70 درصد مقاومت فشاری مشخصه ی بتن ستون باشد، انتقال نیروی محوری از طریق سیستم کف باید مطابق بندهای (الف)، (ب) یا (پ) باشد.

الف

بتن دال کف در محدوده ی ستون و اطراف آن تا فاصله ی 600 میلی متر از پر ستون باید با مقاومت فشاری مشخصه ی بتن ستون ریخته شود. این بتن باید در تمام ضخامت سیستم کف ادامه یافته و از یک پارچه بودن آن با بتن کف در سایر قسمت های مجاور اطمینان حاصل شود.

ب

مقاومت طراحی ستون در محدوده ی ضخامت سیستم کف، با استفاده از مقاومت فشاری مشخصه ی کم تر بتن به همراه آرماتورهای دوخت قائم و میلگردهای عرضی لازم تامین شود.

پ

برای ناحیه ی اتصال تیر به ستون که از چهار طرف به تیرهای تقریبا هم عمق اتصال دارد و ضوابط بند 7-2-16-9 و 8-2-16-9 الف را برآورده می نماید، و هم چنین برای ناحیه ی اتصال دال که از چهار طرف به ستون اتصال دارد، مقاومت فشاری مشخصه ی بتن ستون در ناحیه ی اتصال را می توان با فرض مقاومت فشاری بتن برابر با 75 درصد مقاومت فشاری مشخصه ی بتن ستون به علاوه 35 درصد مقاومت فشاری مشخصه ی بتن کف محاسبه نمود؛ به شرط آن که مقاومت فشاری مشخصه ی بتن ستون از 2.5 برابر مقاومت فشاری مشخصه ی بتن سیستم کف بیش تر نباشد.

17-9 اتصالات اعضای سازه ای به یکدیگر

1-17-9 گستره

این فصل به طراحی اتصالات اعضای بتنی به یک دیگر و نیز انتقال بار بین سطوح بتنی اختصاص داشته و شامل موارد زیر است:

الف - اتصالات به شالوده ها

ب - انتقال برش افقی در اعضای خمشی مرکب بتنی

ج - نشیمن ها

ت - اتصالات اعضای پیش ساخته

2-17-9 اتصالات به شالوده ها

1-2-17-9 کلیات

نیروها و لنگرهای ایجاد شده در پای ستون ها، دیوارها یا ستون پایه ها باید از طریق مقاومت اتکایی بتن و میلگردها، میلگردهای انتظار، مهارها یا اتصالات مکانیکی به شالوده ها منتقل شوند.

میلگردها، میلگردهای انتظار یا اتصالات مکانیکی بین یک عضو و شالوده، باید جهت انتقال نیروهای (الف) و (ب) طراحی شوند.

الف - نیروهای فشاری که از کوچک ترین دو مقدار مقاومت های اتکایی بتن عضو یا شالوده که مطابق بند 8-8-9 محاسبه شده است، بیشتر باشد.

ب - هرگونه نیروی کششی محاسبه شده در سطح مشترک عضو و شالوده.

2-2-17-9 انتقال نیروها بین ستون مرکب بتنی-فولادی و شالوده

انتقال نیروها بین یک ستون مرکب بتنی- فولادی دارای هسته ی فولادی و شالوده، باید با رعایت الزامات مبحث دهم مقررات ملی ساختمان انجام شود.

3-2-17-9 مقاومت مورد نیاز

نیروها و لنگرهای ضریب دار منتقل شده به شالوده، باید مطابق ترکیب بارهای ضریب دار فصل 7-9 و روش های تحلیل فصل 6-9 محاسبه شوند.

4-2-17-9 مقاومت طراحی

مقاومت طراحی اتصالات بین ستون ها، دیوارها و ستون پایه ها با شالوده ها باید رابطه ی (1-1-9) به صورت \( U \leq \phi S_n \) را برای همه ترکیب بارها برآورده کنند؛ که در آن \( S_n \) مقاومت اسمی خمشی، برشی، محوری، پیچشی، یا اتکایی اتصال است. ترکیب مقاومت خمشی و محوری اتصال باید مطابق 4-8-9 محاسبه شده و \( \phi \) مطابق بخش 3-7-9 تعیین شود.

5-2-17-9 اتصالات اعضای پیش ساخته با شالوده ها

در اتصالات بین اعضای پیش ساخته با شالوده ها، الزامات بندهای یک پارچگی قائم مطابق بندهای 7-9 یا 6-8-9 باید رعایت شوند.

6-2-17-9 مقاومت ترکیبی خمشی محوری اتصالات

مقاومت ترکیبی خمشی محوری اتصالات باید مطابق بند 4-8-9 تعیین شود.

7-2-17-9 مقاومت اتکایی در سطح تماس

در سطح تماس بین یک عضو و شالوده، یا بین یک عضو و شالوده به همراه یک عضو اتکایی واسطه، مقاومت اتکایی \( B_n \) باید مطابق بند 8-8-9 برای سطوح بتنی محاسبه شود. \( B_n \) باید برابر با کم ترین مقاومت اتکایی عضو یا سطح شالوده در نظر گرفته شود، و نباید از مقاومت عضو اتکایی واسطه (در صورت وجود) فراتر رود.

8-2-17-9 مقاومت برشی در سطح تماس

در سطح تماس بین عضو و شالوده، \( V_n \) باید مطابق ضوابط برش- اصطکاک بر اساس بخش 9-8-9 و یا سایر روش های مناسب محاسبه گردد.

9-2-17-9 اتصالات مکانیکی

در محل اتصال ستون ها، ستون پایه ها و یا دیوارهای پیش ساخته به شالوده ها، مهارها و مهارهای اتصالات مکانیکی باید با منظور نمودن بارهای حین نصب مطابق فصل 18-9 طراحی شوند. در این محل ها اتصالات مکانیکی باید به گونه ای طراحی شوند که قبل از گسیختگی مهاری و یا شکست بتن اطراف، به حد مقاومت خود برسند.

4-2-17-9 حداقل میلگرد در اتصال بین اعضای درجا ریز و شالوده

1-4-2-17-9 اتصال ستون به شالوده

در اتصالات بین ستون با ستون پایه ی درجا ریز و شالوده، درصد میلگردهایی که از سطح تماس عبور می کنند، نباید کم تر از 0.15 سطح مقطع ناخالص عضو در نظر گرفته شود.

2-4-2-17-9 اتصال دیوار به شالوده

در اتصالات بین دیوار درجا ریز و شالوده، مساحت میلگرد عمودی که از سطح تماس عبور می کنند، نباید کم تر از مقدار بند 12-9 در نظر گرفته شود.

5-2-17-9 جزئیات اتصالات بین اعضای درجا ریز و یا پیش ساخته با شالوده

1-5-2-17-9 اتصالات درجا ریز

در اتصالات ستون، ستون پایه یا دیوار درجا ریز به شالوده، میلگرد مورد نیاز بر اساس بند های 2-2-17-9 و 3-2-17-9 باید با امتداد دادن میلگردهای طولی عضو در داخل شالوده، و یا از طریق میلگردهای انتظار تأمین شود.

2-5-2-17-9 پیوستگی وصله ها و اتصالات مکانیکی

برای تامین پیوستگی (گیرداری) وصله ها و اتصالات مکانیکی میلگردهای طولی با آرماتورهای انتظار باید مطابق بند 4-6-12-9 و در صورت نیاز مطابق فصل 2-2-11-9 باشد.

3-5-2-17-9 اتصال مفصلی یا گهواره ای

در مواردی که از اتصال مفصلی یا گهواره ای در پای ستون یا ستون پایه ی درجا ریز استفاده می شود، اتصال به شالوده باید الزامات بند 2-2-12-9 را برآورده نماید.

4-5-2-17-9 وصله ی پوششی فشاری

در شالوده ها، وصله ی پوششی فشاری میلگردهای طولی به قطرهای بیش از 45 میلی متر که تحت همه ی ترکیب بارهای ضریب دار، فشاری باشند، می توانند مطابق بند 2-5-4-21-9 باشند.

5-5-2-17-9 اتصالات پیش ساخته

در محل اتصال ستون، ستون پایه یا دیوار پیش ساخته به شالوده، ضوابط دیوارهای پیش ساخته با شالوده که در آن کشش ایجاد نشود، میلگردهای بندهای قائم یک پارچگی مطابق بند 3-1-7-9 را می توان از طریق گیرایی در بتن مسلح ریخته شده بر روی زمین تامین نمود.

3-17-9 انتقال برش افقی در اعضای خمشی مرکب بتنی

1-3-17-9 کلیات

در اعضای خمشی مرکب بتنی، باید انتقال کامل نیروهای برشی افقی در سطوح تماس قطعات متصل شده تأمین گردد.

در مواردی که در سطوح تماس بین قطعات بتنی متصل شده به یک دیگر کشش وجود دارد، انتقال برش افقی از طریق تماس فقط در حالتی مجاز می باشد که میلگردهای عرضی مطابق بندهای 4-3-17-9 و 5-3-17-9 تأمین شده باشند.

روش آماده سازی سطوح تماس بر اساس فرضیات طراحی باید در مدارک اجرایی مشخص شده باشد.

2-3-17-9 مقاومت مورد نیاز

نیروهای ضریب دار منتقل شده در طول سطح تماس اعضای خمشی بتنی مرکب، باید مطابق ترکیب بارهای ضریب دار فصل 7-9 و روش های تحلیل فصل 6-9 محاسبه شوند.

3-3-17-9 مقاومت طراحی

طراحی برای انتقال برش افقی را می توان مطابق یکی از روش های بندهای 1-3-17-9 یا 2-3-17-9 انجام داد.

1-3-17-9 روش اول

در این روش در همه ی مقاطع و در تمام سطوح تماس اعضای مرکب رابطه ی زیر باید برقرار باشد:

\[ \phi V_{nh} \geq V_u \]

در این رابطه \( V_u \) نیروی برشی موجود در مقاطع، و \( V_{nh} \) مقاومت برشی اسمی افقی سطح تماس است که مطابق ضوابط بندهای (الف) یا (ب) محاسبه می شوند.

الف - در مواردی که \( V_u \leq \phi(3.5b_v d) \) است، \( V_{nh} \) همان \( V_n \) محاسبه شده مطابق بند 8-8-9 می باشد. \( b_v \) عرض سطح تماس و \( d \) فاصله ی بین تار فشاری انتهایی در کل مقاطع عضو مرکب تا مرکز میلگردهای طولی کششی می باشد؛ که لازم نیست کمتر از \( 0.8h \) در نظر گرفته شود.

ب - در مواردی که \( V_u > \phi(3.5b_v d) \) است، \( V_{nh} \) مطابق جدول زیر محاسبه می شود.

آماده سازی سطح تماس* میلگرد انتقال برش \( V_{nh} \)
بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس شده \( A_v \geq A_{v,min} \) \( 2.0A_vf_y + 0.8b_vd \)
بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس شده \( A_v < A_{v,min} \) \( 0.8b_vd \)
بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس نشده \( A_v \geq A_{v,min} \) \( 1.8A_vf_y + 0.6b_vd \)
بتن ریخته شده در مجاورت بتن سخت شده و مضرس نشده \( A_v < A_{v,min} \) \( 0.6b_vd \)

* سطح تماس بتن باید تمیز و عاری از شیرابه باشد.

مقدار میلگرد حداقل \( A_{v,min} \) در بند 4-3-17-9 تعیین شده است.

2-3-17-9 روش دوم

در این روش نیروی برشی ضریب دار \( V_{uh} \) از تغییر در نیروی فشاری یا کششی ایجاد شده در اثر خمش در هر قطعه از عضو مرکب بتنی محاسبه شده، و رابطه ی زیر باید در همه ی مقاطع و در کلیه ی سطوح تماس دو قطعه برقرار باشد.

\[ \phi V_{nh} \geq V_{uh} \]

مقاومت برشی افقی اسمی \( V_{nh} \) باید مطابق زیر بندهای (الف) و (ب) در بند 1-3-17-9 و با منظور کردن مساحت سطح تماس دو قطعه به جای \( b_vd \) و \( V_{uh} \) به جای \( V_u \) محاسبه گردد. در مواردی که آرماتورهای انتقال برش برای مقاومت در برابر برش در رابطه 2-3-17-9 طراحی می شوند، نسبت مساحت میلگردهای عرضی به فاصله ی آن ها در طول عضو، باید تقریباً منطبق با الگوی توزیع نیروهای برشی در سطوح تماس اجزای عضو خمشی مرکب بتنی باشد.

میلگردهای عرضی که در بتن از قبل ریخته شده قرار گرفته و در بتن درجای جدید ادامه می یابند، و در هر دو سمت فصل مشترک طول گیرایی آن ها تامین می شود، می توانند در محاسبه ی \( V_{nh} \) در نظر گرفته شوند.

4-3-17-9 حداقل میلگرد برای انتقال برش افقی

در مواردی که میلگردهای انتقال برش برای تحمل برش افقی به کار برده می شوند، \( A_v \) نباید کم تر از مقادیر تعیین شده در روابط (2-17-9) باشد.

\[ A_{v,min} = 0.35 \frac{b_v s}{f_y} \]

\[ A_{v,min} = 0.75 \sqrt{f_c'} \frac{b_v s}{f_y} \]

5-3-17-9 جزئیات میلگرد گذاری برای انتقال برش افقی

میلگردهای لازم جهت انتقال برش افقی می توانند به صورت تک میلگرد یا سیم، خاموت های چند شاخه ای یا شاخه های قائم سیم های جوشی باشند.

فاصله ی طولی میلگردهای انتقال برش در مواردی که از این میلگردها برای تحمل برش افقی استفاده می شود، نباید بیش تر از حداقل دو مقدار 600 میلی متر و چهار برابر حداقل بعد عضو متصل شده در نظر گرفته شود.

میلگردهای انتقال برش باید در قطعات متصل شده، طول گیرایی در کشش مطابق بند 3-21-9 را تامین نمایند.

4-17-9 نشیمن ها

1-4-17-9 کلیات

نشیمن ها را به طور کلی می توان بر اساس روش خرپایی (روش بست و بند) طراحی کرد. به علاوه در مواردی که نسبت دهانه ی برش به ارتفاع \( a_v/d \leq 1.0 \) بوده و نیروی مقید کننده ی ضریب دار وارد بر آن ها \( N_{uc} \leq V_u \) باشد، می توان آن ها را بر اساس ضوابط این فصل نیز طراحی نمود. نیروهای وارد بر یک نشیمن در شکل 1-17-9 نشان داده شده است.

2-4-17-9 محدودیت های ابعادی

عمق مؤثر d برای نشیمن باید در بر وجه تکیه گاه محاسبه شود.

عمق کل نشیمن در لبه ی خارجی سطح باربر باید حداقل 0.5d باشد.

هیچ بخشی از سطح باربر روی نشیمن نباید بیشتر از بندهای (الف) یا (ب) از بر تکیه گاه بیرون بزند:

الف - انتهای قسمت مستقیم میلگرد کششی اصلی

ب - بر داخلی میلگرد مهار عرضی، در صورت استفاده

ابعاد نشیمن باید طوری انتخاب شوند که مقدار \( V_u / \phi \) از مقادیر (الف) و (ب) تجاوز نکند:

الف - در نشیمن های ساخته شده با بتن معمولی:

\[ 0.2 f_c' b_w d \]

\[ (3.3 + 0.08 f_c') b_w d \]

\[ 11 b_w d \]

ب - در نشیمن های ساخته شده با بتن سبک:

\[ (0.2 - 0.07 \frac{a_v}{d}) f_c' b_w d \]

\[ (5.5 - 1.9 \frac{a_v}{d}) b_w d \]

در روابط فوق \( b_w \) عرض نشیمن می باشد.

3-4-17-9 مقاومت مورد نیاز

مقطع بر تکیه گاه نشیمن ها باید برای تلاش برشی \( V_u \) و نیروی مفید کننده ی \( N_{uc} \) که همزمان وارد می شوند، همراه با لنگر خمشی \( M_u \) طراحی شود.

4-4-17-9 مقاومت طراحی

رابطه ی (1-1-9) به صورت \( U \leq \phi S_n \) باید برای تلاش های مختلف با منظور نمودن اثرات اندرکنشی نیروها طبق بندهای (الف) تا (پ) برقرار باشد.

الف - مقاومت برشی اسمی، \( V_n \) طبق ضوابط بند 8-8-9 مربوط به برش- اصطکاک محاسبه می شود. \( A_{vf} \) سطح مقطع میلگرد لازم برای تحمل برش است که از صفحه ی مفروض برش عبور می کند (\( \phi V_n \geq V_u \)).

ب - مقاومت خمشی اسمی، \( M_n \) طبق ضوابط بند 2-8-9 مربوط به خمش بر اساس سطح مقطع میلگرد کششی لازم برای تحمل خمش، \( A_f \) محاسبه می شود (\( \phi M_n \geq M_u \)).

پ - مقاومت کششی اسمی، \( N_n \) بر اساس سطح مقطع میلگردی که کشش را تحمل می کند (\( \phi N_n \geq N_{uc} \)) و مطابق رابطه ی زیر به دست می آید:

\[ N_n = A_n f_y \]

5-4-17-9 حداقل میلگرد

مساحت میلگرد کششی اصلی، \( A_{sc} \) نباید کم تر از حداکثر مقادیر (الف) تا (پ) باشد:

\[ A_f + A_n \]

\[ \left( \frac{2}{3} \right) A_{vf} + A_n \]

\[ 0.04 \left( f_c' / f_y \right) \left( b_w d \right) \]

مساحت کل سنجاقی ها یا خاموت های بسته، \( A_h \) که به موازات میلگرد کششی اصلی قرار می گیرند، نباید کم تر از مقدار زیر باشد:

\[ A_h = 0.5(A_{sc} - A_n) \]

6-4-17-9 جزئیات میلگرد گذاری

پوشش میلگردها باید مطابق بند 9-4-9 باشد.

حداقل فاصله ی میلگردهای آجدار باید مطابق 2-21-9 باشد.

گیرایی میلگرد کششی اصلی از بر وجه جلویی نشیمن، باید به یکی از روش های (الف)، (ب) یا (پ) تامین شود:

الف - جوش به یک میلگرد عرضی به قطر مشابه یا بزرگ تر از میلگرد اصلی، به گونه ای که قادر باشد تنش تسلیم را در میلگرد اصلی تامین نماید.

ب - خم کردن میلگرد کششی اصلی به شکل یک حلقه ی افقی.

پ - روش های مهار دیگر که برای گیرایی کامل میلگرد اصلی کافی باشند.

طول گیرایی میلگرد کششی اصلی باید از بر تکیه گاه به طور کامل تامین شود.

در تامین طول گیرایی میلگرد کششی در طول نشیمن، باید توزیع تنش در میلگرد را که به دلیل عمیق بودن ارتفاع نشیمن مستقیماً متناسب با لنگر خمشی نمی باشد، منظور نمود.

فاصله ی سنجاقی ها یا خاموت های بسته از یک دیگر باید به اندازه ای باشد که \( A_h \) به طور یکنواخت در طول (2/3) \( d \) از زیر میلگرد کششی اصلی توزیع شود.

5-17-9 اتصالات اعضای پیش ساخته

1-5-17-9 کلیات

در اتصالات اعضای پیش ساخته، انتقال نیروها از طریق ملات، کلیدهای برشی، آنکا، مهارها، اتصالات مکانیکی، آرماتورهای فولادی، روکش های مسلح یا ترکیبی از این موارد مجاز می باشد. طراحی اتصالات در اعضای بتنی پیش ساخته باید بر اساس آیین نامه های معتبر مرتبط انجام گیرد. علاوه بر آن ضوابط کلی بندهای زیر نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

کفایت اتصالات باید با تحلیل یا آزمایش مشخص شود.

استفاده از اتصالاتی که فقط متکی به اصطکاک ناشی از بارهای قائم هستند، مجاز نمی باشد.

اتصالات و مناطقی از اعضا در مجاورت اتصالات باید جهت مقاومت در برابر تلاش های مختلف طراحی شوند؛ و بتوانند تغییر شکل های ناشی از تمام بارها در سیستم سازه ای پیش ساخته را تحمل نمایند.

در طرح اتصالات باید تاثیرات سازه ای قیدی ناشی از تغییرات حجمی را در نظر گرفت.

در طرح اتصالات باید تاثیرات بارگذاری های مشخص شده برای ساخت و نصب اعضای پیش ساخته در نظر گرفته شوند.

در طرح اتصالاتی که از چندین جزء تشکیل شده اند، باید اختلافات در سختی، مقاومت و شکل پذیری کلیه ی اجزا را در نظر گرفت.

بندهای یکپارچه کننده باید در راستاهای قائم، طولی و عرضی و در پیرامون سازه طبق بند 2-5-17-9 فراهم شوند.

2-5-17-9 مقاومت مورد نیاز

مقاومت مورد نیاز اتصالات و مناطق مجاور اتصالات باید طبق ترکیب های بار بخش 2-7-9 محاسبه شود.

مقاومت مورد نیاز اتصالات و مناطق مجاور اتصالات باید طبق روش های تحلیل فصل 6-9 محاسبه شود.

در اتصالات اتکایی، \( N_{uc} \) از (الف) یا (ب) محاسبه می شود؛ ولی نیازی نیست از \( N_{uc,max} \) بیش تر باشد. \( N_{uc,max} \) حداکثر نیروی مفید کننده است که از طریق مسیر انتقال نیروی اتصال اتکایی انتقال می یابد. این نیرو باید با ضریب ترکیب بار زنده به همراه دیگر اثرات بارهای ضریب دار محاسبه گردد.

الف - برای اتصالات بدون بالشتک اتکایی، \( N_{uc} \) همزمان با \( V_u \) با استفاده از ضرایب ترکیب بار مطابق بخش 3-2-7 محاسبه می شود. نیروی مفید کننده به صورت بار زنده فرض می شود.

ب - برای اتصالات دارای بالشتک اتکایی، \( N_{uc} \) به میزان 20 درصد نیروی عکس العمل قائم بارهای دائمی، و با ضریب بار 1.6 در نظر گرفته می شود.

درصورتی که ضریب اصطکاک مصالح بالشتک اتکایی توسط آزمایش مشخص شده باشد، \( N_{uc, max} \) را می توان از حاصل ضریب اصطکاک در نیروی عکس العمل قائم بارهای دائمی، و با ضریب بار 1.6 محاسبه نمود.

3-5-17-9 مقاومت طراحی

برای همه ی ترکیب بارها، مقاومت طراحی اتصالات اعضای پیش ساخته باید رابطه ی (1-1-9) به صورت \( U \leq \phi S_n \) را برآورده کند. ضریب کاهش مقاومت \( \phi \) مطابق بخش 3-7-9 تعیین می شود.

در سطوح تماس بین اعضا و تکیه گاه آن ها، و یا بین یک عضو و تکیه گاه آن به وسیله ی یک عضو تکیه گاهی واسطه، مقاومت اتکایی اسمی برای سطوح بتنی، \( B_n \) باید مطابق بخش 8-8-9 محاسبه شود. \( B_n \) باید کم تر از مقاومت اتکایی اسمی بتن برای سطح عضو یا تکیه گاه آن ها باشد؛ و نباید از مقاومت عضو تکیه گاهی واسطه در صورت وجود فراتر رود.

اگر بارگذاری اصلی وارده برش بوده و انتقال برش در یک صفحه رخ می دهد، \( V_n \) را می توان مطابق ضوابط برش اصطکاک مطابق بخش 9-8-9 محاسبه نمود.

4-5-17-9 حداقل الزامات مقاومت اتصال و بند یکپارچگی

به غیر از مواردی که باید شرایط بند 10-11-5 را رعایت نمود، بندهای یک پارچگی طولی و عرضی باید اعضای پیش ساخته را به سیستم مقاوم در برابر نیروهای جانبی متصل کنند؛ و بندهای یک پارچگی قائم باید طبق بند 12-13-5 فراهم شوند تا کف های مجاور را به یک دیگر و به تیر متصل نمایند.

در مواردی که دیافراگم های کف ها یا بام از اعضای پیش ساخته تشکیل شده اند، اتصالات بین دیافراگم ها و اعضایی که به طور جانبی به دیافراگم تکیه دارند، نباید دارای مقاومت کششی کم تر از 4.4 کیلو نیوتن در هر متر طول باشند.

در درزهای افقی بین تمامی اعضای سازه ای پیش ساخته ی قائم (به جز نما)، باید بندهای قائم یک پارچگی فراهم شوند. این بندها باید شرایط (الف) و (ب) را داشته باشند:

الف - اتصالات بین ستون های پیش ساخته با یک دیگر باید دارای بندهای یک پارچگی قائم با مقاومت کششی اسمی حداقل برابر با \( 0.12f_c'A_g \) نیوتن باشند؛ که \( A_g \) سطح مقطع ناخالص ستون است. برای ستون های با سطح مقطع بزرگ تر از مقدار مورد نیاز بر اساس بارگذاری، استفاده از یک سطح مقطع مؤثر کاهش یافته بر اساس سطح مقطع مورد نیاز که در هر حال از نصف سطح مقطع ناخالص ستون کم تر نباشد، مجاز می باشد.

ب - اتصالات بین قطعات دیوارهای پیش ساخته باید دارای حداقل دو بند یک پارچگی قائم با مقاومت کششی اسمی حداقل 44 کیلو نیوتن در هر بند باشند.

5-5-17-9 الزامات بندهای یک پارچگی برای سازه های دیوار باربر از بتن پیش ساخته با ارتفاع سه طبقه و بیش تر

بندهای یک پارچگی در سیستم های کف و بام باید موارد (الف) تا (ج) زیر را برآورده کنند:

الف - لازم است بندهای یک پارچگی طولی و عرضی با مقاومت کششی اسمی حداقل 22 کیلو نیوتن در هر متر عرض یا طول سیستم های کف و بام تعبیه شوند.

ب - بندهای یک پارچگی طولی و عرضی باید در تکیه گاه های دیوارهای داخلی، و بین سیستم کف و بام و دیوارهای خارجی تأمین شوند.

پ - بندهای یک پارچگی طولی و عرضی باید در داخل صفحه یا حداکثر تا فاصله ی 600 میلی متر از صفحه ی سیستم کف یا بام قرار گیرند.

ت - بندهای یک پارچگی طولی باید به موازات دهانه های دال کف یا بام قرار گیرند؛ و فاصله ی مرکز تا مرکز آن ها باید بیش تر از 3 متر نباشد. شرایط لازم برای انتقال نیرو در اطراف بازشودها باید فراهم گردند.

ث - بندهای یک پارچگی عرضی باید عمود بر دهانه های دال کف یا بام قرار گیرند و فاصله ی آن ها نباید بیش تر از فاصله ی دیوارهای باربر باشد.

ج - بندهای یک پارچگی پیرامون کف یا بام، در محدوده ی 1.2 متر از آینه، باید مقاومت کششی اسمی حداقل 44 کیلو نیوتن داشته باشند.

در بندهای یک پارچگی قائم باید موارد (الف) تا (پ) رعایت شوند:

الف - بندهای یک پارچگی باید در تمام قطعات دیوار قرار داده شده و در سراسر ارتفاع ساختمان پیوسته باشند.

ب - بندهای یک پارچگی باید مقاومت کششی اسمی حداقل 44 kN در هر متر طول افقی دیوار را تأمین کنند.

پ - حداقل دو بند یک پارچگی باید در هر چشمه ی دیوار تأمین شوند.

6-5-17-9 حداقل ابعاد در اتصالات اتکایی

ابعاد اتصالات اتکایی باید ضوابط بند 2-6-8-17-9 و 3-6-11-7 را برآورده کنند، مگر آن که تحلیل یا آزمایش نشان دهد که ابعاد کوچک تر در عمل کرد آن ها اختلالی ایجاد نمی کند.

در دال ها و تیرها، با اعضای دارای ماهیچه پشت بند، حداقل ابعاد طراحی از بر تکیه گاه تا انتهای عضو پیش ساخته در راستای دهانه، با لحاظ رواداری های مشخص شده، باید مطابق با جدول 7-17-9 باشد.

نوع عضو حداقل بعد به میلی متر
دال توخالی یا توپر بزرگ ترین مقادیر \( l_0/180 \) و 50 میلی متر
تیر بزرگ ترین مقادیر \( l_0/180 \) و 75 میلی متر

پاسخگوی اتکایی در مجاورت یخ تقویت نشده، باید به فاصله ای حداقل 13 میلی متر، و یا به اندازه ی بعد یخ (در صورت وجود) از بر تکیه گاه و انتهای عضو پیش ساخته عقب تر باشند.

مهار به بتن 18-9

9-18-1 گستره

9-18-1-1

ضوابط این فصل به روش های مهار به بتن برای انتقال بارهای سازه ای کششی، برشی و یا ترکیب آن ها اختصاص داشته و شامل موارد زیر هستند:

  • الف - اتصال اعضای سازه ای به یکدیگر؛
  • ب - اتصال قطعات الحاقی مربوط به ایمنی به اعضای سازه ای مانند سیستم های آب پاش، لوله های تاسیساتی سنگین آویزان، نرده های جان پناه ها و غیره.

سطوح ایمنی سازه ای مورد نظر در این فصل برای دوران بهره برداری بوده و الزاماً شرایط کوتاه مدت حین ساخت را شامل نمی شوند.

9-18-1-2

ضوابط طراحی این فصل برای انواع مختلف مهارهای زیر می باشند:

  • الف - مهارهای تعبیه شده قبل از بتن ریزی (شکل 9-18-1-1 الف) شامل پیچهای مستقیم با مهره در دو انتها، پیچهای سر دار و گامیتهای سر دار، و پیچهای با قلاب 90 و 180 درجه. ابعاد هندسی این مهارها باید به گونه ای باشند که مقاومت بیرون کشیدگی بیشتر یا مساوی N_p در بتن ترک نخورده را تحمل نمایند؛ که در آن N_p بر اساس بند 9-18-4-2-2 محاسبه میشود.
  • ب - مهارهای کاشتنی چسبی، انبساطی (نصب به روش کنترل جا به جایی یا پیچش) و زیر چاکی

کاربرد این مهارها برای بتن ترک خورده با بتن ترک نخورده باید بر اساس ضوابط مراجع 9-18-1 و 9-18-2 و سایر الزامات و برای کاربرد لرزه ای یا با انطباق با مراجع مورد تائید تحت عنوان ادامه ی این فصل بررسی می شود. در این راستا ارزیابی گزارشات از مرکز آزمایشگاهی مستقل یک باید بر اساس ضوابط مراجع مورد تائید انجام شود. جهت بررسی مناسب بودن مهار کاشتنی برای کاربرد مورد نظر می توان از ارزیابی گزارشات مطابق مراجع 9-18-3 و 9-18-4 استفاده نمود.

  • ج - قطعات الحاقی با زبانه ی برشی

9-18-1-3

ضوابط این فصل شامل مهارهای زیر نیستند:

  • الف - میخاها و پیچ های خاص؛
  • ب - پیچ هایی که از کل ضخامت قطعه می گذرد و در دو انتها با مهره سفت می شوند؛
  • پ - مهارهای چند تایی متصل به یک صفحه فوالدی انتهایی؛
  • ت - مهارهای گروتی؛
  • ث - مهارهای میخی یا پیچی نصب شده با دستگاه های عمل کننده با فشار هوا یا فشار ناشی از واکنش شیمیایی انفجاری.

9-18-1-4

در انتخاب و طراحی مهار نصب موارد زیر باید در نظر گرفته شوند:

  • الف - انتخاب نوع مهار باید با در نظر گرفتن موارد زیر انجام شود:
    • مناسب بودن مهار برای کاربرد در بتن ترک خورده و ترک نخورده، و نیز برای کاربرد لرزه ای
    • در صورت لزوم در نظر گرفتن لرزه خیزی ساختگاه و الزامات لرزه ای بخش 9-18-8
  • ب - ضوابط این فصل را نمی توان برای طراحی مهارهایی که در نواحی تشکیل مفصل پلاستیک در اعضای بتنی تحت نیروهای زلزله قرار دارند به کار برد.
  • پ - فوالد مهار باید از نوع آجدار با شکل پذیری زیاد در سازه های و مطابق بخش 9-4-1-5 و تامین کننده ی ضوابط بند 9-4-8-9 باشد.
  • ت - پوشش مناسب بر اساس شرایط محیطی (الزامات دوام) و ضوابط مقاومت در برابر آتش باید برای مهار و ملحقات آن تامین شوند.
  • ث - کاشتن مهارهای چسبی در بتن باید حداقل 21 روز پس از بتن ریزی انجام شود.
  • ج - عملیات سوراخ کاری بتن سخت شده، تمیز کاری سوراخ ها و نصب مهار باید بر اساس روش تعیین شده توسط شرکت سازنده ی مهار کاشتنی انجام شوند.
  • چ - حین عملیات سوراخ کاری، میلگردهای مجاور سوراخ کاشت نباید آسیب ببینند. در اعضای پیش تنیده، فاصله ی حداقل سوراخ و میلگرد پیش تنیدگی نباید از 50 میلی متر کم تر باشد.
  • ح - سوراخ هایی که نیمه کاره رها می شوند، باید توسط ملات با مقاومت بیش تر از مقاومت بتن پایه و بدون جمع شدگی پر شوند.
  • خ - آرماتورهایی که با طول مهار خود جزئی از مقاومت مهار را تامین می کنند، باید بر اساس ضوابط فصل 9-21 طراحی شوند.
  • د - برداشتن و نصب مجدد مهارهای کاشتنی مکانیکی شامل مهارهای انبساطی و زیر چاکی مجاز نیست.

9-18-1-8

کاربردهایی که به طور عمده شامل بارهای با تکرار بالا و یا بارهای ضربه ای هستند، در این فصل پوشش داده نشده اند.

9-18-2 کلیات

مهارهای تکی و چند تایی (گروهی) باید برای بحرانی ترین اثرات بارهای ضریب دار و بر اساس روش های تحلیل الاستیک طراحی شوند. استفاده از روش های تحلیل پلاستیک فقط در صورتی که مقاومت اسمی مهار توسط اعضای فوالدی شکل پذیر کنترل شده و همسازی تغییر شکل ها تامین شود، مجاز می باشد.

9-18-2-2

در مواردی که فاصله ی دو یا چند مهار از یک دیگر از فواصل بحرانی زیر کم تر باشد، اثرات گروهی مهارها در گسیختگی باید منظور شوند:

  • الف - در حالت گسیختگی مخروطی بتن در کشش، برابر با 3h_{ef}
  • ب - در حالت گسیختگی مقاومت پیوستگی در کشش، برابر با 2c_{Na}
  • پ - در حالت گسیختگی لبه ی بتن در برش، برابر با 3c_{a1}

در بندهای فوق، h_{ef} عمق موثر مهار در بتن، c_{Na} برابر با فاصله ی محور مهار تا تصویر سطح گسیختگی روی سطح آزاد بتن (به بند 9-18-4-2-1 مراجعه شود) برای مهار چسبی، و c_{a1} با فاصله ی محور مهار تا لبه ی خارجی بتن در امتداد اعمال برش (به بند 9-18-4-5-1 مراجعه شود) می باشند. اثرات گروهی فقط برای مهارهایی در گروه منظور می شوند که در معرض حالت های شکست مشخص مورد نظر باشند.

9-18-2-3

مقاومت طراحی مهارها باید مساوی با بیش تر از حداکثر مقاومت مورد نیاز مبتنی بر ترکیب بارهای طراحی فصل 9-7 باشد؛ مگر آن که ضوابط لرزه ای بخش 9-18-8 حاکم شوند.

9-18-2-4

در مهارهای چسبی افقی یا شیب دار رو به بالا، باید ضوابط مراجع مورد تایید در خصوص حساسیت به زاویه ی نصب تامین شوند. در مهارهای چسبی تکی که تحت بار کششی دائمی قرار دارند، و نیز برای مهارهای گروهی چسبی برای مهار ی که تحت بیش ترین بار کششی دائمی است، ضوابط بند 9-18-4-6 باید رعایت شوند. نصب و بازرسی مهارهای چسبی باید مطابق ضوابط 9-18-9-3، و نصب و بازرسی مهارهای چسبی افقی یا شیب دار رو به بالا که تحت بار کششی دائمی قرار دارند، باید مطابق بندهای 9-18-9-3 و 9-18-9-4 انجام شوند.

9-18-2-5

ضریب اصلاح λ_a برای بتن های سبک به صورت زیر تعیین می شود:

  • برای محاسبات گسیختگی بتن در مهارهای تعبیه شده و زیر چاکی، برابر با 0.8
  • برای محاسبات گسیختگی بتن در مهارهای انبساطی و چسبی، برابر با 0.81
  • برای محاسبات گسیختگی پیوستگی در مهارهای چسبی در معادله 9-18-17، برابر با 0.61

مقدار f_c' مورد استفاده در محاسبات این فصل نباید از 70 مگاپاسکال برای مهارهای تعبیه شده، و 55 مگاپاسکال برای مهارهای کاشتنی بیش تر در نظر گرفته شود. انجام آزمایش برای کلیه مهارهای کاشتنی الزامی است.

9-18-3 الزامات کلی طراحی

9-18-3-1

طراحی مهارها برای حالات گسیختگی مختلف (شکل 9-18-2) باید بر اساس ضوابط بند 9-18-3-2 صورت گیرد. همچنین می توان طراحی را بر اساس احتمال شکست حداکثر پنج درصد مبتنی بر آزمایش های مورد استفاده مراجع مورد تایید انجام داد.

9-18-3-2

مقاومت مهارها برای انواع حالات گسیختگی باید مطابق جدول 9-18-1 تعیین شود. در ضمن ضوابط تامین مقاومت دو نیم شدگی بتن مطابق بخش 9-18-7 و در صورت لزوم ضوابط بارهای لرزه ای بخش 9-18-8 باید در نظر گرفته شوند.

جدول 9-18-1 مقاومت مهار برای انواع حالات گسیختگی

نوع بار حالات گسیختگی بند مهار تکی مهار گروهی
کشش مقاومت فولاد مهار 9-18-4-1 φN_{sa} ≥ N_{ua} φN_{sa} ≥ N_{ua,i}
مقاومت گسیختگی مخروطی بتن 9-18-4-2 φN_{cb} ≥ N_{ua} φN_{cbg} ≥ N_{ua}
مقاومت بیرون کشیدگی بتن در کشش 9-18-4-3 φN_{pn} ≥ N_{ua} φN_{pn} ≥ N_{ua}
مقاومت بیرون زدگی جانبی بتن 9-18-4-4 φN_{sb} ≥ N_{ua} φN_{sbg} ≥ N_{ua}
مقاومت پیوستگی در کشش دائمی 9-18-4-6 φN_{bac} ≥ N_{ua,p} φN_{bac} ≥ N_{ua,p}
برش مقاومت فولاد مهار 9-18-5-1 φV_{sa} ≥ V_{ua} φV_{sa} ≥ V_{ua,i}
مقاومت گسیختگی لبه ی بتن 9-18-5-2 φV_{cb} ≥ V_{ua} φV_{cbg} ≥ V_{ua}
مقاومت قلوه کن شدگی بتن 9-18-5-3 φV_{cp} ≥ V_{ua} φV_{cpg} ≥ V_{ua}

* این ضوابط فقط برای مهارهای با قطر کمتر یا مساوی 100 میلی متر قابل اعمال هستند.
** این ضوابط فقط برای مهارهای با طول مدفون 4d_a ≤ h_{ef} ≤ 20d_a قابل اعمال هستند.

9-18-3-3

در مواردی که مقاومت مهار بر اساس آزمایشهای مورد استناد مراجع مورد تائید تعیین میشود، باید مصالح مورد استفاده در آزمایش و سازه یکسان بوده و مقاومت اسمی بر اساس احتمال شکست 5 درصد تعیین شود. برای مقاومتهای اسمی متناظر با حالات گسیختگی بتن، باید اثر ابعاد، تعداد مهار، فاصله ی مهارها از یک دیگر و لبه، اثر ضخامت عضو بتنی، خروج از مرکزیت بار اعمالی و وجود یا عدم وجود ترک خوردگی در بتن در نظر گرفته شود. محدودیتهای فاصله ی مهارها از یک دیگر و لبه در مدل های طراحی باید با آزمایشها همخوانی داشته باشند.

9-18-3-4

برای مهارهای با قطر بیش از 100 میلی متر، الزامات مقاومت گسیختگی مخروطی بتن در کشش و گسیختگی لبه ی بتن در برش باید بر اساس بند 9-18-3-2 تامین شوند.

9-18-3-5

برای مهارهای چسبی با طول کم تر از 4d_a و بیش تر از 20d_a الزامات مقاومت پیوستگی باید بر اساس بند 9-18-3-3 تامین شوند.

9-18-3-6

در مواردی که هم زمان نیروی کششی N_{ua} و نیروی برشی V_{ua} بر مهار وارد می شوند، اثر اندرکنش نیروها باید مطابق بخش 9-18-6 در نظر گرفته شود.

9-18-3-7

در صورت تامین آرماتورهای مهار مناسب بر اساس بند 9-18-4-2-6 و 9-18-5-2-9، نیازی به کنترل گسیختگی مخروطی بتن در کشش طبق بند 9-18-4-2، و گسیختگی لبه ی بتن در برش طبق بند 9-18-5-3 نیست.

9-18-3-8

الزامات مربوط به بارهای لرزه ای در بخش 9-18-8 آورده شده اند.

9-18-3-9

ضرایب کاهش مقاومت φ برای مهار در بتن، برای استفاده با ترکیب بارهای فصل 9-7 مطابق جدول 9-18-2 تعیین می شوند. برای تعیین ضریب کاهش مقاومت مهارها، هم چنین ضوابط بند های 9-18-4-2-6، 9-18-5-2-9، 9-18-8-2-3 و 9-18-8-2-4، در صورت لزوم باید در نظر گرفته شوند.

منظور از مقاومت عضو فوالدی با شکست شکل پذیر، مهار با امکان تامین مکانیزم شکست شکل پذیر کششی، خمشی، برشی یا اتکایی و یا ترکیب آن ها در قطعه ی الحاقی یا مهار، و منظور از مقاومت عضو فوالدی با شکست ترد، مهار با مکانیزم شکست ترد در قطعه ی الحاقی است.

جدول 9-18-2 ضرایب کاهش مقاومت φ

حالت گسیختگی نوع مهار φ
فولاد مهار شکست شکل پذیر 0.75
شکست ترد 0.65
مهارهای چسبی تحت بار کششی دائمی 0.55
گسیختگی بتن همه انواع 0.65
گسیختگی پیوستگی مهارهای چسبی 0.55

9-18-3-10

الزامات مربوط به قطعات الحاقی با زبانه ی برشی در بخش 9-18-10 آورده شده اند. در طراحی مهارهای قطعه ی الحاقی با زبانه ی برشی، نیازی به کنترل ضوابط بندهای 9-18-5-1، 9-18-5-2 و 9-18-5-3 نیست. در طراحی زبانه ی برشی، حالات شکست زیر باید در نظر گرفته شوند:

  • الف- گسیختگی لبه ی بتن
  • ب- گسیختگی فشاری بتن

در هر دو مورد ضریب کاهش مقاومت 0.65 میباشد. کنترل شکست جوش، ورق و سخت کننده ی زبانه ی برشی باید بر اساس ضوابط مبحث 10 مقررات ملی ساختمان انجام شود.

9-18-4 الزامات طراحی برای بارهای کششی

9-18-4-1 مقاومت فولاد مهار در کشش

9-18-4-1-1

مقاومت اسمی مهار در کشش کنترل شده توسط فولاد، N_{sa}، باید با در نظر گرفتن خصوصیات مصالح و ابعاد فیزیکی مهار تعیین شود.

9-18-4-1-2

مقاومت اسمی مهار در کشش، N_{sa}، باید از مقدار زیر بیش تر باشد:

\[N_{sa} = A_{se,N}f_{uta}\]

(9-18-1)

که در آن A_{se,N} سطح مقطع موثر مهار بوده و f_{uta} نباید بیش تر از 1.9f_{ya} مگاپاسکال در نظر گرفته شود. A_{se,N} برای مهارهای کاشتنی که در آن سطح مقطع مهار در امتداد طول آن متغیر است، باید بر اساس کاتالوگ های سازنده تعیین شود. برای پیچ های رزوه شده و پیچ های سردار، مقدار A_{se,N} باید از رابطه ی زیر محاسبه شود.

\[A_{se,N} = \frac{\pi}{4} \left( d_a - \frac{0.9743}{n_t} \right)^2\]

(9-18-2)

در این رابطه n_t تعداد شیار رزوه در هر میلی متر طول مهار است.

9-18-4-2 مقاومت گسیختگی مخروطی بتن مهار در کشش

9-18-4-2-1

مقاومت اسمی گسیختگی مخروطی بتن مهار در کشش، N_{cb} برای مهارهای تکی، یا N_{cbg} برای مهارهای گروهی، باید از مقدار زیر بیش تر در نظر گرفته شود.

\[N_{cb} = \frac{A_{Nc}}{A_{Nco}} ψ_{ed,N}ψ_{c,N}ψ_{cp,N}N_b\]

(9-18-3 الف)

\[N_{cbg} = \frac{A_{Nc}}{A_{Nco}} ψ_{ec,N} ψ_{ed,N} ψ_{c,N} ψ_{cp,N} N_b\]

(9-18-3 ب)

9-18-4-2-4

ضرایب اصلاح ψ_{ec,N}, ψ_{ed,N}, ψ_{c,N}, ψ_{cp,N} در بند 9-18-4-2-8 تعریف شده اند. A_{Nc} مساحت تصویر شده سطوح گسیختگی بتن است که برای مهارهای تکی برابر با قاعده ی هرم گسیختگی است که اضلاع آن به فاصله 1.5h_{ef} از محور مهار قرار دارند. برای مهارهای گروهی، فاصله ی فوق از خط گذرنده بر ردیف مهارهای مجاور تعیین می شود (شکل 9-18-3).

مساحت A_{Nc} نباید از nA_{Nco} بیش تر باشد؛ که در آن n تعداد مهارها در مهار گروهی است که بار کششی را تحمل می کنند. مساحت سطح گسیختگی تصویر شده برای مهار تکی با فاصله ی از لبه بیش از 1.5h_{ef} به صورت زیر تعیین می شود.

\[A_{Nco} = 9h_{ef}^2\]

(9-18-4)

9-18-4-2-5

مقاومت پایه ی گسیختگی بتن در کشش، برای مهار تکی در بتن ترک خورده، N_b نباید از مقدار زیر بیش تر باشد.

\[N_b = k_c λ_a \sqrt{f_c'} h_{ef}^{1.5}\]

(9-18-5)

که در آن k_c برای مهارهای تعبیه شده و برای مهارهای کاشتنی به ترتیب 7 و 10 میباشد. مقدار k_c برای مهارهای کاشتنی را میتوان بر اساس نتایج آزمایشهای مورد استفاده مراجع مورد تایید، بیشتر از 7 در نظر گرفت؛ ولی در هر صورت این مقدار نباید از 10 بیشتر باشد.

9-18-4-2-6

هم چنین در روابط (9-18-3) و (9-18-4) باید به بیش ترین مقدار s/3 و c_{a,max} / 1.5 محدود شود؛ که در آن s فاصله ی حداکثر بین مهارها در مهار گروهی است.

ضریب اصالح ψ به صورت زیر تعیین می شوند:

الف - ضریب اصالح ψ_{ec,N} برای مهارهای گروهی تحت بار کششی با خروج از مرکزیت:

\[ψ_{ec,N} = \frac{1}{(1 + \frac{2e_N}{3h_{ef}})} \leq 1\]

اگر بارگذاری روی مهار گروهی به گونه ای باشد که تنها برخی از مهارها تحت کشش باشند، در محاسبه ی خروج از مرکزیت e_N برای استفاده در رابطه ی (9-18-3)، و برای محاسبه ی N_{cbg} در رابطه ی (9-18-3 ب) فقط مهارهای تحت کشش باید در نظر گرفته شوند. در صورت وجود خروج از مرکزیت حول دو محور، ضریب اصالح خروج از مرکزیت ψ_{ec,N} باید برای هر یک از محورها به صورت جداگانه محاسبه شده، و حاصل ضریب ضرایب محاسبه شده برای دو محور به عنوان ضریب خروج از مرکزیت ψ_{ec,N} در محاسبه ی N_{cbg} در رابطه ی (9-18-3 ب) منظور گردد.

ب - ضریب اصالح ψ_{ed,N} اثر فاصله ی مهار از لبه برای مهارهای تکی یا گروهی تحت بار کششی:

  • در صورتی که c_{a,min} \geq 1.5h_{ef} باشد، باید برابر با 1.0 در نظر گرفته شود.
  • در صورتی که c_{a,min} < 1.5h_{ef} باشد:

\[ψ_{ed,N} = 0.7 + 0.3 \frac{c_{a,min}}{1.5h_{ef}}\]

پ - ضریب اصالح ترک خوردگی بتن، ψ_{c,N} برای مهارهایی که در ناحیه ای از عضو بتنی قرار گرفته اند که نتایج تحلیل نشانگر ترک نخوردن بتن در شرایط بارهای بهره برداری هستند:

  • برای مهارهای تعبیه شده، ψ_{c,N} باید برابر با 1.25 در نظر گرفته شود.
  • برای مهارهای کاشتنی که در آن ها مقدار k_c برابر با 7 فرض شده، ψ_{c,N} باید برابر با 1.4 در نظر گرفته شود.

در مهارهای کاشتنی مناسب برای کاربرد در بتن ترک خورده و ترک نخورده، در صورتی که مقدار k_c برای محاسبه ی N_{cb} از نتایج آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید به دست آمده باشد، مقدار ψ_{c,N} نیز باید مبتنی بر نتایج همان آزمایش ها باشد. برای مهارهای کاشتنی، در صورتی که مقدار k_c از نتایج آزمایش های انجام شده برای مهار در بتن ترک نخورده تعیین شده باشد، مقدار ψ_{c,N} باید برابر با 1.0 در نظر گرفته شود.

در مواردی که نتایج تحلیل نشانگر ترک خوردگی در شرایط بارهای بهره برداری می باشند، برای مهارهای تعبیه شده و مهارهای کاشتنی، ψ_{c,N} باید برابر با 1.0 در نظر گرفته شود. در این صورت مهارهای کاشتنی باید بر اساس نتایج آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید مناسب برای استفاده در بتن ترک خورده باشند. ترک خوردگی در بتن باید با توزیع مناسب آرماتورهای خمشی مطابق ضوابط 9-19-3، یا با استفاده از آرماتور محصور کننده محدود گردد.

ت - ضریب اصالح ψ_{cp,N} برای مهارهای کاشتنی طراحی شده برای بتن ترک نخورده مطابق بند 9-18-4-2-8-پ و بدون آرماتور اضافی برای کنترل ترک دو نیم شدگی:

  • در مواردی که c_{a,min} \geq c_{ac} باشد، باید برابر با 1.0 در نظر گرفته شود.
  • در مواردی که c_{a,min} < c_{ac} باشد، باید از رابطه ی زیر محاسبه شود:

\[ψ_{cp,N} = \frac{c_{a,min}}{c_{ac}} \geq \frac{1.5h_{ef}}{c_{ac}}\]

برای سایر حالات، از جمله مهارهای تعبیه شده، ضریب ψ_{cp,N} برابر با 1.0 در نظر گرفته میشود.

در روابط فوق، c_{ac} فاصله ی بحرانی، بر طبق بند 9-18-7-4 تعیین میگردد.

9-18-4-2-7

در مواردی که از ورق اضافی با واشر در انتهای مهار استفاده میشود، میتوان اضلاع قاعده ی هم سطح گسیختگی تصویر شده را از محیط موثر ورق با واشر در فاصله ای برابر با 1.5h_{ef} در نظر گرفت. محیط موثر نباید بیش از ضخامت ورق با واشر با لبه ی بیرونی کلگی مهار سر دار، فاصله داشته باشد.

9-18-4-2-8

مراجعه کنید)، در هر دو طرف 9-18-3-2-6 در مواردی که آرماتورهای مهار (به شکل 9-18-4-2-6-2

توان از باشد، می 9-21 سطح گسیختگی مخروطی بتن دارای طول مهاری کافی مطابق فصل

استفاده φN_p مقاومت آرماتورهای مهار به جای مقاومت گسیختگی مخروطی بتن در محاسبه ی

منظور شود 0.75 در این حالت باید φ نمود. ضریب

9-18-4-3 مقاومت بیرون کشیدگی مهارهای تعبیه شده و کاشتنی انبساطی و زیر چاکی در کشش

9-18-4-3-1 مقاومت اسمی بیرون کشیدگی

مقاومت اسمی بیرون کشیدگی مهارهای تکی تعبیه شده و کاشتنی انبساطی و یا زیر چاکی در کشش، N_{pn}، به صورت زیر محاسبه می شود:

\[N_{pn} = ψ_{c,p} N_p\]

(9-18-10)

ضریب ψ_{c,p} برای مهارهای واقع در ناحیه ای از عضو بتنی که نتایج تحلیل نشان گر ترک نخوردگی بتن تحت بارهای بهره برداری می باشد، برابر با 1.4 و در ناحیه ای که نتایج تحلیل نشان گر ترک خوردگی می باشد، برابر با 1.0 خواهد بود.

9-18-4-3-2 روش محاسبه ی N_p

روش محاسبه ی N_p برای انواع مهارها در جدول 9-18-3 ارائه شده است.

جدول 9-18-3 محاسبه ی N_p

نوع مهار روش محاسبه ی N_p
مهارهای کاشتی انبساطی و یا زیر چاکی تعیین بر اساس احتمال شکست 5 درصد مبتنی بر آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید (تعیین بر اساس محاسبه مجاز نیست).
پیچ های سر دار و یا گل مخ های سر دار N_p = 8A_{brg}f_c'
پیچ های قلااب دار با خم 180 و 90 درجه با تعیین بر اساس احتمال شکست 5 درصد مبتنی بر آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید با صرف نظر از مشارکت اصطکاک.
مهارهای دیگر N_p = 0.9f_c'e_hd_a که در آن c \leq 4.5d_a و یا c \leq 4.5d_a

تعیین بر اساس احتمال شکست 5 درصد مبتنی بر آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید با صرف نظر از مشارکت اصطکاک.

9-18-4-4 مقاومت بیرون زدگی جانبی بتن برای مهارهای سر دار در کشش

مقاومت اسمی بیرون زدگی جانبی بتن، N_{sb} برای مهارهای سر دار تکی با طول مدفون زیاد و نزدیک به یک لبه، از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[N_{sb} = 13λ_a c_{a1} \sqrt{f_c' A_{brg}}\]

(9-18-11)

در این رابطه اگر c_{a2} کم تر از c_{a1} باشد، مقدار N_{sb} باید در مقدار 4.1+c_{a2}/c_{a1}/4 که در آن c_{a1} \leq 3.0 می باشد، ضرب شود.

برای چند مهار سر دار با طول مدفون زیاد و نزدیک به یک لبه، h_c' > 2.5c_{a1} در 9-18-4-2.

در صورتی که فواصل مهارها از یک دیگر کم تر از 6c_{a1} باشند، مقاومت اسمی بیرون زدگی جانبی N_{sbg} برای مهارهای در معرض گسیختگی سطح جانبی از رابطه ی زیر تعیین می شود:

\[N_{sbg} = ( 1 + \frac{s}{6c_{a1}} ) N_{sb}\]

(9-18-12)

در این رابطه s فاصله ی بین مهارهای بیرونی در امتداد لبه، و مقدار محاسبه شده از رابطه ی N_{sb} در رابطه (9-18-11) بدون اصالح برای اثر فاصله از لبه در جهت عمود بر c_{a2} می باشد.

9-18-4-5 مقاومت پیوستگی مهارهای چسبی در کشش

9-18-4-5-1 مقاومت اسمی پیوستگی

مقاومت اسمی پیوستگی N_a برای مهارهای چسبی تکی و N_{ag} برای مهارهای گروهی، به صورت زیر محاسبه می شود:

برای مهارهای تکی:

\[N_a= \frac{A_{Na}}{A_{Nao}} ψ_{ed,Na} ψ_{cp,Na} N_{ba}\]

(9-18-13)

برای مهارهای گروهی:

\[N_{ag}= \frac{A_{Na}}{A_{Nao}} ψ_{ec,Na} ψ_{ed,Na} ψ_{cp,Na} N_{ba}\]

(9-18-14)

ضریب های ψ_{ec,Na}, ψ_{ed,Na}, ψ_{cp,Na} در بند 9-18-4-5-3 تعریف شده اند. A_{Na} سطح تحت تاثیر تصویر شده برای مهارهای تکی یا مهارهای گروهی چسبی است که با یک چند ضلعی که به فاصله ی c_{Na} از مرکز مهار چسبی برای مهار تکی، یا از محور ردیف مهارهای مجاور هم برای گروه مهار تقریب زده می شود (شکل 9-18-5). nA_{Nao} نباید از A_{Na} بیشتر باشد، که در آن n تعداد مهارهای چسبی تحت کشش در گروه مهار می باشد.

سطح تحت تاثیر تصویر شده برای یک مهار تکی یا فاصله ای بیش تر از c_{Na} از یک لبه، از رابطه ی زیر قابل محاسبه است:

\[A_{Nao} = (2c_{Na})^2\]

(9-18-15)

مساحت A_{Nao} مطابق شکل 9-18-5 محاسبه می شود. فاصله ی c_{Na} نیز از رابطه ی زیر محاسبه می گردد:

\[c_{Na} = 10d_a \sqrt{\frac{τ_{uncr}}{7.6}}\]

(9-18-16)

مقاومت پایه ی پیوستگی در کشش برای یک مهار تکی در بتن ترک خورده، نباید بیشتر از مقدار رابطه زیر در نظر گرفته شود:

\[N_{ba} = λ_a τ_{cr}πd_a h_{ef}\]

(9-18-17)

در این رابطه تنش پیوستگی مشخصه، τ_{cr} تنش متناظر احتمال شکست ۵ درصد است که بر اساس آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید تعیین می شود.

در مواردی که نتایج تحلیل نشان گر ترک خوردگی در شرایط بارهای بهره برداری باشند، مهار چسبی باید دارای گواهی قابلیت استفاده در بتن ترک خورده بر اساس آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید باشد.

برای مهارهای چسبی واقع در قسمت هایی از عضو که بر اساس تحلیل، در شرایط بارهای بهره برداری ترک خوردگی در آن ها ایجاد نمی شود، استفاده از τ_{uncr} بجای τ_{cr} در رابط ه ی (9-18-17) مجاز است. این تنش باید مبتنی بر مقاومت متناظر با احتمال شکست 5 درصد باشد، که بر اساس آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید تعیین می گردد.

در صورت رعایت شرایط زیر، استفاده از حداقل تنش پیوستگی مشخصه مطابق جدول 9-18-4 مجاز است.

  • الف - مهارها باید الزامات مراجع مورد تایید را رعایت نمایند.
  • ب - مهارها باید در سوراخ هایی که با متعهدی چرخشی ضربه ای یا منه سنگ ایجاد شده، نصب شوند.
  • پ - بتن در زمان نصب مهارها باید دارای مقاومت فشاری حداقل 17 مگاپاسکال باشد.
  • ت - سن بتن در زمان نصب باید حداقل 21 روز باشد.
  • ث - دمای بتن در زمان نصب مهارها باید حداقل 10 درجه ی سانتی گراد باشد.

جدول 9-18-4 حداقل تنش پیوستگی

τ_{uncr} (مگاپاسکال) τ_{cr} (مگاپاسکال) حداکثر دما در شرایط بهره برداری (درجه ی سانتی گراد) میزان رطوبت بتن در زمان نصب مهار شرایط محیطی بهره برداری و نصب
1.4 1.4 80 خشک تا کاملا اشباع بیرون بنا
2.1 2.1 45 خشک داخل بنا

بادداشت: در استفاده از مقادیر تنش پیوستگی این جدول، موارد زیر باید در نظر گرفته شوند:

  • اگر مهار برای بارهای ارتعاشی طراحی می شود، مقدار τ_{cr} باید در 0.8 و τ_{uncr} در 0.4 ضرب شود.
  • اگر مهار برای بارهای کششی دائمی طراحی می شود، مقادیر τ_{cr} باید در 0.4 ضرب شوند.

9-18-4-5-3 ضریب های اصلاح

ضریب اصلاح ψ_{ec,Na} برای مهارهای گروهی چسبی تحت بار کششی با خروج از مرکزیت، به صورت زیر محاسبه می شود:

\[ψ_{ec,Na} = \frac{1}{\left( 1 + \frac{e_N}{c_{Na}} \right)} \leq 1\]

اگر بارگذاری روی مهارهای چسبی گروهی منجر به تنش کششی تنها در برخی از مهارها گردد، فقط آن مهارها برای محاسبه ی خروج از مرکزیت e_N در رابطه ی فوق و در محاسبه ی N_{ag} در بند 9-18-4-5-1 باید در نظر گرفته شوند. در حالت وجود خروج از مرکزیت نسبت به دو محور متعامد، ضریب اصلاح خروج از مرکزیت باید برای هر محور به صورت جداگانه محاسبه شده و حاصل ضریب این ضرایب به عنوان ضریب خروج از مرکزیت در 9-18-4-5-1 به کار رود.

ضریب اصلاح ψ_{ed,Na} اثرات فاصله ی مهارهای چسبی از لبه برای مهارهای تکی یا گروهی در کشش، به صورت زیر تعیین می شود:

  • اگر c_{a,min} \geq c_{Na} باشد، ψ_{ed,Na} = 1.0 در نظر گرفته می شود.
  • اگر c_{a,min} < c_{Na} باشد:

\[ψ_{ed,Na} = 0.7 + 0.3 \frac{c_{a,min}}{c_{Na}}\]

ضریب اصلاح ψ_{cp,Na} برای مهارهای چسبی طراحی شده بر اساس 9-18-4-5-2 با فرض بتن ترک نخورده و بدون آرماتور اضافی برای کنترل ترک دو نیم شدگی، به صورت زیر تعیین می شود:

  • اگر c_{a,min} \geq c_{ac} باشد، ψ_{cp,Na} برابر با 1.0 در نظر گرفته می شود.
  • اگر c_{a,min} < c_{ac} باشد:

\[ψ_{cp,Na} = \frac{c_{a,min}}{c_{ac}} \geq \frac{c_{Na}}{c_{ac}}\]

(9-18-20)

در این روابط، c_{ac} فاصله ی بحرانی بوده که در بند 9-18-7-4 تعریف شده است. در هر صورت ضریب ψ_{cp,Na} باید کم تر از 1.0 در نظر گرفته شود.

9-18-4-6 مقاومت کششی برای بارهای کششی دائمی

مقاومت کششی مهارهای چسبی برای بارهای کششی دائمی از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[N_{bac}=0.55 N_{ba}\]

(9-18-21)

که در آن N_{ba} بر اساس بند 9-18-4-5-2 محاسبه می گردد.

9-18-5 الزامات طراحی برای بارهای برشی

9-18-5-1 مقاومت فولاد مهارها در برش

مقاومت اسمی مهار در برش کنترل شده توسط فولاد، V_{sa} باید با در نظر گرفتن خصوصیات مصالح و ابعاد فیزیکی آن تعیین شود. در مواردی که گسیختگی بتن محتمل است، مقاومت برشی فولاد لازم باید با سطح گسیختگی فرض شده سازگار باشد.

مقاومت اسمی فولاد مهار در برش، V_{sa} طبق جدول 9-18-5 محاسبه می شود. در محاسبه ی مقاومت اسمی برشی، مقاومت گسیختگی کششی f_{uta} نباید بیش از 1.9 f_{ya} مگاپاسکال منظور شود. در این جدول A_{se,v} سطح مقطع موثر در برش می باشد.

جدول 9-18-5 محاسبه ی V_{sa}

نوع مهار روش محاسبه ی V_{sa}
گل می ت های سردار V_{sa} = A_{se,v} f_{uta}
پیچ های سر دار و یا قالب دار و مهارهای کاشتی که غلاف آن از سطح گسیختگی برشی نمی گذرد. V_{sa} = 0.6A_{se,v} f_{uta}
مهارهای کاشتی که غلاف آن ها از سطح گسیختگی برشی می گذرد. V_{sa} = 0.6A_{se,v} f_{uta}
سایر مهارها با تعیین بر اساس احتمال شکست 5 درصد مبتنی بر آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید.

در مواردی که نصب مهار با استفاده از گروت انجام می شود، مقاومت اسمی بند باید در ضریب 0.8 ضرب شود.

9-18-5-2 مقاومت گسیختگی لبه ی بتن در برش

9-18-5-2-1 مقاومت اسمی گسیختگی لبه ی بتن

مقاومت اسمی گسیختگی لبه ی بتن در برش، V_{cb} برای مهارهای تکی، و V_{cbg} برای مهارهای گروهی، به صورت زیر محاسبه میشود:

الف - در مواردی که نیروی برشی عمود بر لبه در مهار تکی است:

\[V_{cb} = \frac{A_{vc}}{A_{vco}} ψ_{ed,v} ψ_{c,v} ψ_{h,v} V_b\]

(9-18-22)

ب - در مواردی که نیروی برشی عمود بر لبه در مهار گروهی است:

\[V_{cbg} = \frac{A_{vc}}{A_{vco}} ψ_{ec,v} ψ_{ed,v} ψ_{c,v} ψ_{h,v} V_b\]

(9-18-23)

ج - در مواردی که نیروی برشی موازی با امتداد یک لبه است، V_{cbg} یا V_{cb} را می توان دو برابر مقادیر محاسبه شده از روابط 9-18-22 و 9-18-23 و با فرض ψ_{ec,v} برابر با 1.0 در نظر گرفت.

برای مهارهای واقع در گوشه، مقدار مقاومت اسمی گسیختگی لبۀ بتن باید برای هر لبه محاسبه شده، و کم ترین مقدار تعیین شده به کار گرفته شود.

در روابط فوق، ضرایب اصلاح ψ_{ec,v}, ψ_{ed,v}, ψ_{c,v}, ψ_{h,v} در بندهای 9-18-5-2-5 تا 9-18-5-2-7 تعریف شده اند. در این روابط همچنین A_{vco} و A_{vc} به ترتیب مساحت تصویر شده ی سطح گسیختگی روی سطح جانبی عضو بتنی برای مهارهای تکی، و سطح تحت تاثیر تصویر شده برای مهارهای تکی یا گروهی، مطابق شکل 9-18-6 می باشند.

A_{vc} را می توان قاعده ی نیم هرمی در نظر گرفت که راس آن محور ردیف مهارهایی می باشد که بحرانی تر منظور می شوند. c_{a1} فاصله ی محور ردیف مهارهای بحرانی از لبه است. n تعداد مهارها در گروه مهار است.

برای مهار تکی در اعضای عمیق را می توان قاعده ی نیم هرمی که بعد هر ضلع آن در امتداد موازی لبه برابر 3c_{a1} و عمق آن 1.5c_{a1} است، در نظر گرفت. در این صورت:

\[A_{vco} = 4.5c_{a1}^2\]

(9-18-24)

در مواردی که فاصله ی مهارها از لبه متغیر است، و مهارها به نحوی به ورق اتصال جوش شده اند که امکان توزیع بار بین تمام مهارها وجود دارد، c_{a1} را می توان فاصله ی دورترین ردیف مهارها از لبه در نظر گرفت؛ و فرض نمود که کل برش تنها توسط این ردیف بحرانی تحمل می شود.

9-18-5-2-2 مقاومت برشی پایه

مقاومت برشی پایه ی گسیختگی بتن برای مهار تکی در بتن ترک خورده، V_b، باید برابر با کم ترین دو مقدار از روابط زیر در نظر گرفته شود.

الف -

\[V_b = 0.6λ_a\left(\frac{l_e}{d_a}\right)^{0.2}\sqrt{f_c'd_a c_{a1}^{1.5}}\]

(9-18-25)

در این رابطه l_e طول موثر انکری مهار در برش است که به صورت زیر محاسبه می شود:

  • برای مهارهای با سختی ثابت در کل طول مدفون مانند گل می خ های سر دار و مهارهای کاشتنی با یک غلاف محیطی در کل طول مدفون: l_e = h_{ef} \leq 8d_a
  • برای مهارهای نصب شده با اعمال پیچش با غلاف فاصله دار از بدنه ی مهار: l_e = 2d_a

ب -

\[V_b = 3.7λ_a\sqrt{f_c'c^{1.5}_{a1}}\]

(9-18-26)

برای گل میخ های سر دار، پیچ های سر دار، با پیچ های قالب دار که به طور پیوسته به ملحقات فولادی با ضخامت حداقل 10 میلی متر و با نصف قطر مهار جوش شده اند، مقاومت پایه ی گسیختگی لبهی بتن در برش برای مهار تکی در بتن ترک خورده، V_b, باید برابر با حداقل مقدار محاسبه شده از رابطه( ی9-18-26) و رابطه( ی زیر منظور شود.

\[V_b = 0.66 λ_a \left( \frac{l_e}{d_a} \right)^{0.2} \sqrt{f_c' d_a c_{a1}^2}\]

که در آن l_e مطابق تعریف بند 9-18-5-2-3 محاسبه می شود. در محاسبه ی مقاومت پایه ی فوق، موارد زیر نیز باید در نظر گرفته شوند:

  • الف - برای مهارهای گروهی، مقاومت بر اساس مقاومت ردیف مهارهایی که در دورترین فاصله از لبه قرار دارند، محاسبه می شود.
  • ب - فواصل مهارها از یک دیگر، s کم تر از 65 میلی متر نباشند.
  • ج - در مواردی که c_{a2} \leq 1.5h_{ef} است، آرماتورهایی باید در گوشه ها تعبیه شوند.
9-18-5-2-4 شرایط سطوح کم عرض

در مواردی که مهارها در سطوح کم عرض با ضخامت محدود نصب شده اند، به گونه ای که فاصله از لبه، c_{a2} و ضخامت عضو مهار کننده در امتداد موازی محور مهار، h_a هر دو کم تر از 1.5c_{a1} هستند، مقدار c_{a1} مورد استفاده برای محاسبه ی A_{vc} در بند 9-18-6-8 و همچنین در کلیه روابط زیر بندهای 9-18-5-2، نباید از بزرگ ترین مقادیر زیر بیش تر باشد.

  • الف - c_{a2}/1.5 که در آن c_{a2} بزرگ ترین فاصله از لبه است.
  • ب - h_a/1.5
  • ج - s/3 که در آن s حداکثر فاصله ی بین مهارها در گروه مهار عمود بر امتداد برش است.
9-18-5-2-5 ضریب اصلاح خروج از مرکزیت

ضریب اصلاح برای مهارهای گروهی که تحت بار برشی با خروج از مرکزیت قرار دارند، باید از رابطه ی زیر محاسبه شود:

\[ψ_{ec,v} = \frac{1}{\left( 1 + \frac{2e_v}{3c_{a1}} \right)} \leq 1\]

(9-18-28)

اگر بارگذاری روی مهار گروهی به گونه ای باشد که فقط برخی از مهارها تحت برش در یک جهت قرار گیرند، فقط آن مهارها باید در محاسبه ی خروج از مرکزیت برش e_{V} برای استفاده در رابطه ی 9-18-28 و نیز در محاسبه ی V_{cb} در رابطه ی 9-18-23 در نظر گرفته شوند.

9-18-5-2-6 ضریب اصلاح فاصله از لبه

ضریب اصلاح ψ_{ed,V} برای اثر فاصله ی مهار از لبه در مهار تکی یا مهار گروهی تحت بار برشی باید با استفاده از مقدار کوچک تر c_{a2} به صورت زیر محاسبه شود:

  • اگر c_{a2} \geq 1.5c_{a1} باشد، ψ_{ed,V} برابر با 1.0 در نظر گرفته می شود.
  • اگر c_{a2} < 1.5c_{a1} باشد:

\[ ψ_{ed,V} = 0.7 + 0.3 \frac{c_{a2}}{1.5c_{a1}} \]

(9-18-29)

9-18-5-2-7 ضریب اصلاح ترک خوردگی

برای مهارهای واقع در ناحیه ای از عضو بتنی که نتایج تحلیل نشان گر ترک نخوردگی در اثر بارهای بهره برداری می باشند، می توان ψ_{c,v} را مساوی 1.4 فرض نمود. در غیر این صورت و نیز در صورت وقوع ترک خوردگی در شرایط بارهای بهره برداری، ضریب اصلاح ψ_{c,v} را می توان به صورت زیر در نظر گرفت:

  • برای مهار در بتن ترک خورده بدون آرماتورهای مهاری یا با آرماتور لبه با قطر کوچک تر از 12 میلی متر، برابر با 1.0
  • برای مهار در بتن ترک خورده با آرماتورهای مهار با قطر 12 میلی متر و بیش تر بین مهار و لبه، برابر با 1.2
  • برای مهار در بتن ترک خورده با آرماتورهای مهار با قطر 12 میلی متر و بیش تر بین مهار و لبه که توسط خاموت هایی در فواصل کوچک تر یا مساوی 100 میلی متر از یک دیگر محاط شده اند، برابر با 1.4

آرماتورهای مهار و لبه برای کنترل گسیختگی لبه ی بتن در شکل 9-18-3 نشان داده شده اند.

9-18-5-2-8 ضریب اصلاح ضخامت عضو

ضریب اصلاح ψ_{h,V} برای مهارهای واقع در یک عضو بتنی که در آنها h_a < 1.5c_{a1} است، باید به صورت زیر محاسبه شود:

\[ψ_{h,V} = \sqrt{\frac{1.5c_{a1}}{h_a}} \geq 1.0\]

در مواردی که آرماتورهای مهار در هر دو طرف سطح شکست گسیختگی لبهی بتن دارای طول مهاری کافی مطابق فصل 9-21 باشند (شکل 9-18-2 ب)، و یا آرماتور مهار محیط بر مهار باشد (شکل 9-18-2 ب)، می توان از مقاومت آرماتورهای مهار به جای مقاومت گسیختگی لبهی بتن در ψ_{h,V} استفاده نمود. ضریب φ در این حالت باید 0.75 منظور شود.

9-18-5-3 مقاومت قلوه کن شدن بتن برای مهار در برش

مقاومت اسمی قلوه کن شدن V_{cp} برای مهار تکی با V_{cpg} برای مهار گروهی، باید به صورت زیر محاسبه شود:

الف- برای مهارهای تکی

\[V_{cp} = k_{cp}N_{cp}\]

(9-18-31)

برای مهارهای تعبیه شده، انبساطی و زیر چاکی، N_{cp} باید برابر با N_{cb} از رابطه ی (9-18-2 الف)، و برای مهار چسبی، N_{cp} باید برابر با کمترین دو مقدار N_a از رابطه ی (9-18-13) و N_{cb} از رابطه ی (9-18-2 الف) در نظر گرفته شود.

ب- برای مهارهای گروهی

\[V_{cpg} = k_{cp}N_{cpg}\]

(9-18-32)

برای مهارهای تعبیه شده، انبساطی و زیر چاکی، N_{cpg} باید برابر با N_{cbg} از رابطه ی (9-18-2 الف)، و برای مهار چسبی، N_{cpg} باید برابر با کمترین دو مقدار N_{ag} از رابطه ی (9-18-14) و N_{cbg} از رابطه ی (9-18-2).

متغیر k_{cp} در رابطه های فوق، در مواردی که h_{ef} کمتر از 65 میلی متر است برابر با 1.0 و در مواردی که h_{ef} بیش تر یا مساوی 65 میلی متر است برابر با 2.0 منظور می شود.

9-18-6 اندرکنش نیروهای کششی و برشی

مهارهای تکی یا گروهی تحت اثر همزمان بارهای کششی و برشی باید طبق ضوابط این بند طراحی شوند. مقادیر φN_n و φV_n مقاومت های کششی و برشی مهارها، بر اساس بندهای 9-18-4 محاسبه می شوند.

اگر \frac{N_{ua}}{φN_n} \leq 0.2 برای هر مهار تکی یا گروهی برقرار باشد، می توان از اندرکنش کشش و برش در تعیین مقاومت کششی صرف نظر نموده و از ظرفیت کامل کششی بر اساس رابطه ی زیر استفاده نمود:

\[N_{ua} \leq φN_n\]

(9-18-33)

اگر \frac{V_{ua}}{φV_n} \leq 0.2 برای هر مهار تکی یا گروهی برقرار باشد، می توان از اندرکنش کشش و برش در تعیین مقاومت برشی صرف نظر نموده و از ظرفیت کامل برشی بر اساس رابطه ی زیر استفاده نمود:

\[V_{ua} \leq φV_n\]

(9-18-34)

اگر N_{ua} > 0.2 φN_n و V_{ua} > 0.2 φV_n باشند، رابطه ی زیر باید برای اندرکنش کشش و برش برقرار شود:

\[\frac{N_{ua}}{φN_n} + \frac{V_{ua}}{φV_n} \leq 1.2\]

(9-18-35)

9-18-7 الزامات فاصله ی مهارها از یکدیگر، فاصله از لبه ها و حداقل ضخامت برای جلوگیری از گسیختگی دو نیم شدگی بتن

حداقل فاصله ی مهارها از یک دیگر، حداقل فواصل از لبه ها و حداقل ضخامت اعضا باید بر اساس الزامات این بند تعیین شوند؛ مگر آن که آرماتورهای اضافی برای کنترل گسیختگی دو نیم شدگی تامین شوند. استفاده از فواصل و ضخامت های کمتر، مبتنی بر نتایج آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید مجاز می باشد.

9-18-7-1 حداقل فواصل

حداقل فاصله ی مرکز تا مرکز مهارها و فاصله از لبه باید بر اساس جدول 9-18-6 تعیین شوند.

جدول 9-18-6 حداقل فاصله ی مرکز تا مرکز مهارها و فاصله از لبه

نوع مهار مهار انبساطی و زیر چاکی مهار تعبیه شده
نصب بدون اعمال پیچش 6da 6da
نصب با اعمال پیچش 6da 6da
حداقل فاصله ی مرکز تا مرکز مهارها 6da 6da
حداکثر فاصله از لبه الزامات پوشش مطابق 9-4 6da
بزرگترین مقادیر زیر:
الف- الزامات پوشش مطابق 9-4
ب- دو برابر اندازه ی حداکثر درشت دانه
ج- حداقل فاصله از لبه مطابق جدول 9-18-7 یا بر اساس آزمایش های مورد استناد مرجع تایید شده
   

جدول 9-18-7 حداقل فاصله از لبه

حداقل فاصله از لبه نوع مهار
8da مهار چسبی نصب شده با روش چرخشی مرکزی
10da مهار چسبی نصب شده با روش چرخشی غیر مرکزی
6da مهار زیر چاکی
6da مهار سر دار

9-18-7-2 مهارهای با نیروی دو نیم شدگی کم

در مهارهایی که در نصب آن ها نیروی دو نیم شدگی ایجاد نشده و تحت پیچش قرار نمی گیرند، اگر فاصله از لبه ها یا فاصله ی مهارها از یک دیگر کمتر از مقادیر بند 9-18-7-1 باشند، میتوان در بند 9-18-7-1 به جای d_a از قطر فرضی کوچک تر d_a' استفاده نمود؛ مشروط بر آن که نیروهای محاسباتی اعمالی بر مهار، به مقادیر مقاومتی محاسبه شده با قطر کوچک تر d_a' محدود شود.

9-18-7-3 عمق موثر برای مهارهای کاشتنی

مقدار h_{ef} برای مهارهای کاشتنی انبساطی یا زیر چاکی، نباید از دو سوم ضخامت عضو، h_a و ضخامت عضو منهای 100 میلی متر بیش تر باشد.

9-18-7-4 فاصله ی بحرانی از لبه

فاصله ی بحرانی از لبه، c_{ac} نباید از مقادیر زیر کمتر باشد؛ مگر آن که این فاصله بر اساس آزمایش های مبتنی بر مراجع مورد تایید، تعیین شود.

  • برای مهارهای چسبی: 2h_{ef}
  • برای مهارهای زیر چاکی: 2.5h_{ef}
  • برای مهارهای انبساطی نصب شده با اعمال پیچش: 4h_{ef}
  • برای مهارهای انبساطی نصب با اعمال جا به جایی: 4h_{ef}

9-18-7-5 مدارک ساخت

مدارک ساخت باید مشخص کننده ی حداقل فاصله ای از لبه که در طراحی استفاده شده، باشند.

9-18-8 الزامات لرزه ای

9-18-8-1 کلیات

مهارها در سازه های واقع در مناطق با خطر لرزه خیزی نسبی متوسط، زیاد و خیلی زیاد، باید ضوابط اضافی این بخش را تامین نمایند.

قابلیت استفاده از مهارهای کاشتنی در بارگذاری لرزه ای، باید بر اساس آزمایش های مورد استناد مراجع مورد تایید، پذیرفته شود. برای مهارهای انبساطی و زیر چاکی، مقاومت بیرون کشیدگی، N_p و مقاومت فولاد در برش، V_{sa} و برای مهارهای چسبی، مقاومت فولاد در برش، V_{sa} و تنش های پیوستگی، τ_{cr} و τ_{uncr}, باید بر اساس آزمایش های لرزه ای مورد استناد مراجع مورد تایید، تعیین گردند.

مهارهای تکی یا گروهی که همزمان تحت بارهای کششی و برشی قرار می گیرند، باید با منظور نمودن اثرات اندرکنش نیروها مطابق بند 9-18-6 طراحی شوند؛ که در آن مقاومت کششی طراحی بر اساس بند 9-18-8-2-3 یا 9-18-8-2-4 تعیین می شود.

9-18-8-2 الزامات برای بارهای کششی

9-18-8-2-1 بار لرزه ای کم

در مواردی که مولفه ی کششی بار زلزله روی مهار تکی یا گروهی، کم تر یا مساوی 20 درصد کل بار کششی روی مهار در همان ترکیب بار باشد، طراحی مهار را می توان برای نیروهای طراحی مبتنی بر ترکیب های بار فصل 9-7 و با منظور نمودن مقاومت کششی مهار بر اساس بند 9-18-4 انجام داد.

9-18-8-2-2 بار لرزه ای زیاد

در مواردی که مولفه ی کششی بار زلزله روی مهار تکی با گروهی، بیش تر از 20 درصد کل بار کششی روی مهار در همان ترکیب بار باشد، طراحی مهارها و ملحقات آن ها باید یکی از بندهای (الف) تا (ت) زیر را تامین نماید.

الف- در مهارهای تکی، مقاومت وابسته به بتن (مقاومت حالات گسیختگی بتن) باید بیش تر از مقاومت فولاد مهار باشد. در مهارهای گروهی نسبت بار کششی وارده به مهار ی که بیش ترین تنش را تحمل می کند به مقاومت فولاد آن مهار، باید بیش تر یا مساوی نسبت بار وارده به کلیه ی مهارهای کششی آن گروه به مقاومت وابسته به بتن در آن مهارها باشد. در این حالت شرایط زیر باید تامین شوند.

  1. مقاومت فولاد مهار باید 1.2 برابر مقاومت اسمی آن در نظر گرفته شود.
  2. مقاومت وابسته به بتن باید مقاومت اسمی تلقی شده و برای محاسبه ی آن باید اثرات گسیختگی مخروطی بتن، بیرون کشیدگی، بیرون زدگی جانبی بتن و مقاومت پیوستگی، هر کدام که حاکم باشد، منظور شوند. در محاسبه ی مقاومت بیرون کشیدگی برای مهارهای گروهی، نسبت بار به مقاومت باید برای مهار با بیش ترین تنش محاسبه شود. مقاومت کششی وابسته به بتن مجموعه ی مهار در طراحی، باید بر اساس ضرایب کاهش مقاومت بند 9-18-3 و حالات گسیختگی بند 9-18-4 با فرض ترک خوردگی بتن تعیین شود؛ مگر آن که بتوان نشان داد که بتن ترک نخورده است، که در این صورت مقاومت متناظر با حالات گسیختگی را می توان با فرض ترک نخوردن بتن محاسبه نمود.
  3. برای تامین رفتار شکل پذیر در مهارها، انتقال نیروی کششی باید توسط مهار فولادی شکل پذیر با طول کش آم دگی حداقل 8 برابر قطر مهار مطابق شکل 9-18-7 تامین شود؛ مگر آن که طول دیگری بر اساس نتایج تحلیل منظور شود.
  4. در مواردی که مهارها تحت بارهای رفت و برگشتی قرار میگیرند، باید تمهیدات لازم برای جلوگیری از کمانش آنها انجام شوند. بدین منظور میتوان از غلاف استفاده نمود.
  5. در مواردی که اتصال از نوع رزوه ای بوده و مهار در تمام طول خود رزوه نشده است، برای اطمینان از تسلیم مهار در ناحیه رزوه نشده و جلوگیری از وقوع گسیختگی در محل رزوه، نسبت مقاومت کششی فولاد مهار، f_{uta} به مقاومت تسلیم فولاد مهار، f_{ya} نباید کمتر از 1.3 باشد.

ب- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر کشش قابل انتقال به مهار و با در نظر گرفتن یک مکانیزم شکل پذیر کششی، خمشی، برشی یا انکرایی و یا ترکیب آن ها در قطعه ی الحاقی، که در آن اثرات اضافه مقاومت مصالح و سخت شوندگی کرنشی در قطعه ی الحاقی منظور می شوند، طراحی شوند. مقاومت کششی مهارها در طراحی با استفاده از ضوابط بند 9-18-8-2-3 محاسبه می شود.

ج- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر نیروی کششی قابل انتقال به مهار از طریق قطعه ی الحاقی با رفتار غیر تسلیم شونده طراحی شوند. مقاومت کششی مهارها در طراحی از بند 9-18-8-2-3 محاسبه می شود.

ت- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر بار کششی حاصل از ترکیب بارهای شامل زلزله که در آن ها بار زلزله با ضریب اضافه مقاومت Ω_0 تشدید شده است، طراحی شوند. مقاومت کششی مهارها در طراحی از بند 9-18-8-2-3 محاسبه می شود.

9-18-8-2-3 مقاومت کششی در طراحی برای بارهای لرزه ای

مقاومت کششی در طراحی مهارهایی که نیروهای زلزله را تحمل می کنند و بر اساس بند 9-18-8-2-2 (الف) تا (ت) طراحی می شوند، باید با منظور نمودن بندهای (الف) تا (ث) که اثر بارگذاری لرزه ای را در کاهش مقاومت کششی منظور می کند، و حالات گسیختگی جدول 9-18-1 و فرض ترک خوردگی بتن محاسبه شود؛ مگر آن که بتوان نشان داد بتن ترک نخورده است؛ که در این صورت مقاومت متناظر با حالات گسیختگی را می توان با فرض ترک نخوردن بتن محاسبه نمود.

  • الف- φN_{sa} برای یک مهار تکی یا یک مهار از گروه مهاری که تحت بیشترین تنش واقع شده اند.
  • ب- 0.75φN_{cb} برای یک مهار تکی و یا 0.75φN_{cbg} برای یک مهار از گروه مهاری که تحت بیش ترین تنش قرار می گیرند. در صورتی که آرماتورهای مهار مطابق بند 9-18-4-2-6 تامین شده باشند، نیازی به محاسبه ی N_{cb} و N_{cbg} نمی باشد.
  • ج- 0.75φN_{pn} برای یک مهار تکی و یا یک مهار از گروه مهاری که تحت بیشترین تنش قرار می گیرند.
  • ت- 0.75φN_{sb} یا 0.75φN_{sbg}
  • ث- 0.75φN_a یا 0.75φN_{ag}

ضریب کاهش مقاومت φ در زیر بندهای فوق بر اساس ضوابط 9-18-3 تعیین می شود.

در مواردی که انجام طراحی مهار بر اساس 9-18-8-2-4 (الف) انجام شود، و در مواردی که آرماتورهای مهار مطابق بند 9-18-4-2-6 تامین شده باشند، نیازی به کاهش مقاومت کششی برای در نظر گرفتن اثر بارگذاری لرزه ای نمی باشد؛ و اعمال ضریب های کاهش مقاومت 9-18-3 کافی خواهد بود.

9-18-8-3 الزامات برای بارهای برشی

9-18-8-3-1 بار لرزه ای کم

در مواردی که مولفه ی برشی بار زلزله ی وارد بر مهارهای تکی یا گروهی، کم تر یا مساوی 20 درصد کل بار برشی وارد به مهار در همان ترکیب بار باشد، مقاومت برشی مهارها بر اساس بند 9-18-5 تعیین می گردد.

9-18-8-3-2 بار لرزه ای زیاد

در مواردی که مولفه ی برشی بار زلزله ی وارد بر مهارهای تکی یا گروهی، بیش تر از 20 درصد کل بار برشی وارد به مهار در همان ترکیب بار باشد، طراحی مهار و ملحقات آن باید مطابق یکی از بندهای (الف) تا (ج) بوده و مقاومت برشی مهار بر اساس بند 9-18-5 تعیین شود.

  • الف- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر برش قابل انتقال به آن ها بر اساس یک مکانیزم تسلیم شکل پذیر خمشی، برشی، با انکرایی یا ترکیبی از آن ها در قطعه ی الحاقی، و با در نظر گرفتن اضافه مقاومت مصالح و سخت شوندگی کرنشی در اجزای الحاقی، طراحی شوند.
  • ب- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر نیروی برشی قابل انتقال به آن ها از طریق قطعه ی الحاقی با رفتار غیر تسلیم شونده محاسبه شوند.
  • ج- مهارهای تکی یا گروهی باید برای حداکثر بار برشی حاصل از ترکیب هایی از بار طراحی که در آن ها بار زلزله با ضریب اضافه مقاومت Ω_0 تشدید شده است، محاسبه شوند.

در مواردی که از آرماتورهای مهار مطابق بند 9-18-5-2-8 استفاده می شود، نیازی به کاهش مقاومت برشی برای در نظر گرفتن اثر بارگذاری لرزه ای نمی باشد؛ و اعمال ضریب های کاهش مقاومت بر اساس بند 9-18-3 کافی خواهد بود.

9-18-9 نصب و بازرسی مهارها

مهارهای کاشتنی باید توسط افراد آموزش دیده و بر اساس مدارک ساخت و دستورالعمل های تولید کننده نصب شوند. مدارک ساخت باید مبتنی بر دستور العمل های نصب تولید کننده باشند. گواهی صلاحیت نصاب باید کتبی و مبتنی بر آزمون های کنترل کارایی بوده و توسط شرکت تولید کننده یا نمایندگی آن صادر شده باشد. در هر حال مهندس طراح باید صلاحیت نصاب را به صورت کتبی تایید نماید.

بازرسی نصب مهارها باید مطابق دستور العمل های فصل 9-22 انجام شود. برای مهارهای چسبی، الزامات اضافی بندهای 9-18-9-3 تا 9-18-9-4 نیز باید رعایت شوند.

9-18-9-3 مدارک ساخت برای مهارهای چسبی

در مهارهای چسبی مدارک ساخت باید شامل روش انجام بارگذاری نمونه های شاهد مطابق مراجع مورد تایید باشند. مدارک ساخت هم چنین باید مشخص کننده ی تمامی پارامترهای مرتبط با تنش پیوستگی به کار رفته در طراحی مطابق بند 9-18-4-5، شامل سن بتن، حداقل مقاومت بتن، محدوده ی دمای بتن، شرایط رطوبتی در زمان نصب، نوع بتن سبک (در صورت استفاده) و الزامات مربوط به سوراخ کاری و آماده سازی باشند.

9-18-9-4 نصب مهارهای چسبی در شرایط خاص

عملیات نصب مهارهای چسبی افقی یا شیبدار رو به بالا، که تحت بارهای کششی دائمی می باشند، باید به صورت مستمر توسط مهندس طراح یا ناظر کنترل شوند. مهندس طراح یا ناظر باید گزارشی از روش انجام کار، مصالح مورد استفاده و انطباق فرایند نصب با مدارک ساخت و دستور العمل های نصب تولید کننده، تهیه نموده و به مقام مسئول ارائه دهد.

9-18-10 قطعات الحاقی با زبانه ی برشی

9-18-10-1 کلیات

طراحی زبانه ی برشی به روش دیگری غیر از ضوابط 9-18-10 فقط در صورتی مجاز است که تامین مقاومت کافی و انتقال مناسب نیرو به صورت تحلیلی و یا با آزمایش نشان داده شوند.

9-18-10-2 اصول طراحی

طراحی زبانه ی برشی بر اساس کنترل مقاومت فشاری بتن طبق بند 9-18-10-3 و مقاومت گسیختگی لبه ی بتن طبق بند 9-18-10-4 انجام می شود.

باید حداقل چهار مهار طراحی شده بر اساس ضوابط 9-18 و با در نظر گرفتن ضوابط بند 9-18-10-2 تامین شوند. لنگر ناشی از فاصله ی برش اعمالی روی کف ستون و پیرامون بار روی زبانه ی برشی، منجر به ایجاد کشش در مهارها می شود؛ این کشش باید در طراحی مهارها لحاظ شود.

در مهارهای جوش شده به کف ستون، کنترل اندرکنش کشش و برش باید مبتنی بر انتقال درصدی از برش کل توسط مهارها باشد.

زبانه ی برشی باید از ورق های مستطیلی شکل و یا از مقاطع فولادی تشکیل شده از اجزای صفحه ای، به صورت جوش شده به ورق کف ستون ساخته شده باشد.

در صورت استفاده از سخت کننده، طول آن در امتداد برش نباید از 0.5h_{sl} کم تر باشد.

ابعاد زبانه ی برشی و کف ستون باید تامین کننده ی الزامات زیر باشند:

\[ h_{ef} \geq h_{sl} \]

\[ h_{ef}/c_{sl} \geq 2.5 \]

کف ستون هایی که به صورت افقی اجرا می شوند، باید دارای سوراخ هایی به قطر حداقل 25 میلی متر در امتداد هر وجه بلند زبانه ی برشی باشند.

9-18-10-3 مقاومت فشاری بتن زبانه برشی

مقاومت اسمی فشاری بتن زبانه برشی، V_{brg,st} به صورت زیر محاسبه می شود:

\[V_{brg,st} = 1.7 ψ_{brg,st} f_c' A_{brg,st}\]

(9-18-36)

سطح موثر زبانه برشی، A_{brg,st} و ضریب تصحیح نیروی محوری ψ_{brg,st} بر اساس بند 9-18-10-3-2، تعیین می شوند.

9-18-10-3-2 سطح موثر زبانه برشی

سطح موثر زبانه برشی، A_{brg,st} عمود بر امتداد برش به صورت زیر تعیین می شود:

  • الف - سطح زبانه برشی واقع در دو برابر ضخامت زبانه برشی (2t_s) از سطح پایینی کف ستون، اگر سطح بالایی یا پایین کف ستون همسطح بتن باشد، به علاوه سطوح جانبی در صورت وجود سخت کننده.
  • ب - سطح زبانه برشی واقع در دو برابر ضخامت زبانه برشی (2t_s) از سطح بتن، اگر کف ستون بالاتر از سطح بتن نصب شده باشد، به علاوه سطوح جانبی در صورت وجود سخت کننده.
  • پ - در صورت وجود سخت کننده، سطح زبانه برشی واقع در دو برابر ضخامت زبانه برشی (2t_s) از سطح تماس بتن و سخت کننده.
  • ت - در صورت وجود سخت کننده، سطح حاصل از ضرب ضخامت سخت کننده در امتداد موازی برش در ارتفاع آن.
9-18-10-3-3 ضریب تصحیح نیروی محوری

ضریب تصحیح ψ_{brg,st} برای نیروی محوری P_u (منفی برای کشش و مثبت برای فشار) به صورت زیر تعیین می شود:

الف - برای نیروی محوری کششی

\[ψ_{brg,st} = 1 + \frac{P_u}{nN_{sa}} \leq 1.0\]

(9-18-37)

ب - برای حالت بدون نیروی محوری

\[ψ_{brg,st} = 1.0\]

(9-18-38)

ج - برای نیروی محوری فشاری

\[ψ_{brg,st} = 1 + \frac{4P_u}{A_{bp}f_c'} \leq 2.0\]

(9-18-39)

در روابط فوق، n تعداد مهارهای در کشش، و A_{bp} سطح مقطع کف ستون است.

9-18-10-3-6 زبانه های برشی متعدد

برای قطعات الحاقی با بیش از یک زبانه برشی در امتداد عمود بر برش، می توان مقاومت زبانه های برشی را با هم جمع نمود؛ ولی در هر حال تنش برشی در تراز پایین زبانه برشی (نیروی برشی اعمالی تقسیم بر حاصل ضرب عرض زبانه در فاصله اولین و آخرین زبانه در امتداد برش)، نباید از 0.2f_c' تجاوز کند.

9-18-10-4 مقاومت گسیختگی لبه بتن

9-18-10-4-1 مقاومت اسمی گسیختگی لبه بتن

مقاومت اسمی گسیختگی لبه بتن برای زبانه برشی، V_{cbg,st}، بر اساس رابطه زیر محاسبه می شود:

\[V_{cbg,st} = \frac{A_{vc}}{A_{vco}} ψ_{ec,v} ψ_{ed,v} ψ_{c,v} ψ_{h,v} V_b\]

که در آن V_b طبق رابطه (9-18-26) تعیین شده، محاسبه می شود. در این روابط c_{a1} فاصله سطح اتکای زبانه برشی تا لبه آزاد بتن، و A_{vc} سطح شکست تصویر شده روی لبه آزاد بتن است که در بند 9-18-10-4-2 تعریف شده است.

9-18-10-4-2 سطح شکست تصویر شده

سطح شکست تصویر شده بتن روی لبه آزاد، A_{vc} را می توان با یک مقطع مستطیلی به فاصله افقی 1.5c_{a1} از لبه قائم زبانه برشی و فاصله قائم 1.5c_{a1} از عمق موثر زبانه برشی، h_{ef,st} تقریب زد. عمق موثر زبانه برشی، h_{ef,st} را می توان مساوی با فاصله بین سطح بتن تا پایین سطح موثر زبانه برشی، A_{brg,st} در نظر گرفت.

9-18-10-4-3 برش موازی لبه

مقاومت اسمی گسیختگی لبه بتن برای برش موازی لبه را می توان بر اساس بند 9-18-5-2-1 و با استفاده از رابطه (9-18-23) تعیین نمود. در این محاسبه، c_{a1} فاصله لبه آزاد بتن تا مرکز زبانه برشی بوده، و ψ_{ec,v} برابر با یک در نظر گرفته می شود.

برای زبانه برشی واقع در گوشه، مقاومت متناظر گسیختگی برشی برای هر لبه محاسبه شده و مقدار حداقل به عنوان مقاومت اسمی گسیختگی لبه بتن در نظر گرفته می شود.

برای کف ستون ها با چند زبانه برشی، مقاومت اسمی گسیختگی لبه بتن باید با منظور نمودن تمام سطوح شکست محتمل محاسبه شود.

9-18-11 مراجع مورد استفاده و مورد تایید

  1. ACI 355.2-07, 2007, Qualification of post-installed mechanical anchors in concrete and commentary.
  2. ACI 355.4-11, 2011, Qualification of post-installed adhesive anchors in concrete.
  3. ICC-ES AC193, Acceptance criteria for mechanical anchors in concrete elements.
  4. ICC-ES AC308, Acceptance criteria for post-installed adhesive anchors in concrete elements.

الزامات بهره برداری 19-9

گستره 1-19-9

ضوابط این فصل به طراحی اعضای بتن آرمه زیر اثر بارهای بهره برداری اختصاص داشته و شامل موارد زیر می باشند:

الف - تغییر مکان یا خیز ناشی از بار های ثقلی:

ب - توزیع آرماتورهای خمشی در تیرها و دال های یک طرفه برای کنترل ترک خوردگی، آرماتور حرارتی و جمع شدگی؛

ت - ارتعاش (لرزش).

تغییر مکان یا خیز 2-19-9

کلیات 1-2-19-9

1-1-2-19-9 در اعضای تحت خمش، سختی اعضا باید به اندازه ای باشد که تغییر مکان ها و تغییر شکل های ایجاد شده در آن ها، آثار نامطلوب در مقاومت و یا بهره برداری ایجاد نکنند.

بارهای بهره برداری بارهایی هستند که در شرایط عادی بهره برداری، بدون اعمال ضرایب بار به سازه وارد می شوند.

3-1-2-19-9 در تعیین سختی اعضا جهت محاسبه ی خیز آتی، باید آثار ترک خوردگی بتن و نیز اثر میلگردها در نظر گرفته شوند. برای این منظور، در صورت عدم استفاده از روش های تحلیلی دقیق تر یا روش های آزمایشگاهی، ضوابط تعیین شده در بند 2-2-19-9 کافی تلقی می شوند.

در تعیین تغییر مکان باید اثرات ناشی از تغییر مقطع اعضا، نظیر ماهیچه ها در تیرها، منظور شوند.

در محاسبه ی تغییر مکان، علاوه بر تغییر مکان های کوتاه مدت و آنی، باید تغییر مکان های دراز مدت ناشی از بارهای دائمی (بارهای مرده به علاوه ی بارهای زنده ی ماندگار)، نیز منظور گردند.

محاسبه ی تغییر مکان های آتی و درازمدت در تیرها و دال های یک طرفه 2-2-19-9

تغییر مکان آتی اعضا را می توان با استفاده از روش های معمول تحلیل سازه ها و روابطی که بر اساس رفتار خطی مصالح تنظیم شده اند، محاسبه کرد. در این روش ها و روابط، مقدار \( E_c \) بر اساس ضوابط بند 6-3-9 تعیین شده و از ممان اینرسی مؤثر عضو استفاده می گردد.

ممان اینرسی مؤثر اعضا، \( I_e \) با استفاده از مشخصات مقطع و میزان ترک خوردگی آن ها به کمک جدول 1-19-9 محاسبه می شود، مگر آن که از یک تحلیل جامع تری استفاده شود.

جدول 1-19-9 ممان اینرسی مؤثر، \( I_e \)
شرایط ترک خوردگی \( I_e \) ممان اینرسی مؤثر
\( M_a \leq \frac{2}{3} M_{cr} \) \( I_g \)
\( M_a > \frac{2}{3} M_{cr} \) \( I_e = I_{cr} + \left(1 - \left(\frac{2M_{cr}}{3M_a}\right)^2\right) (I_g - I_{cr}) \)

لنگر خمشی ترک خوردگی مقطع بتن و بر اساس رابطه ی (1-19-9) محاسبه می شود:

\[ M_{cr} = \frac{f_r I_g}{y_t} \] (1-19-9)

3-2-2-19-9 در تیرها و دال های یک طرفه ی پیوسته، ممان اینرسی مؤثر برابر با مقدار متوسط ممان اینرسی های مؤثر عضو در وسط دهانه، \( I_{em} \) و در تکیه گاه های گسسته، \( I_{el} \) و \( I_{er} \) و در تیرهای تک دهانه ی گسسته، \( I_e \) با استفاده از رابطه ی (2-19-9) تعیین می گردد.

\[ I_e = \frac{1}{4}(I_{el} + 2I_{em} + I_{er}) \] (2-19-9)

4-2-2-19-9 در تیرها و دال های یک طرفه با مقطع یک نواخت مستطیلی، می توان ممان اینرسی مؤثر را برابر با مقدار آن در وسط دهانه در اعضای با تکیه گاه گسسته یا پیوسته، و به روی تکیه گاه در اعضای طره ای، در نظر گرفت.

5-2-2-19-9 تغییر مکان اضافی ناشی از وارفتگی (خزش) و جمع شدگی (افت یا انقباض) بتن در اعضای خمشی در طول زمان را که تغییر مکان دراز مدت نامیده می شود، در صورت عدم استفاده از روش های تحلیلی دقیق تر، می توان از حاصل ضرب تغییر مکان آنی ناشی از بارهای دائمی در ضریب \( \lambda_{\Delta} \) که از رابطه ی (3-19-9) به دست می آورد، به دست آورد.

\[ \lambda_{\Delta} = \frac{\xi}{1 + 50\rho'} \] (3-19-9)

در این رابطه \( \rho' \) نسبت فولاد فشاری در مقطع وسط دهانه در اعضای با تکیه گاه های ساده با سراسری، و در مقطع تکیه گاه در اعضای طره ای است. مقدار ضریب وابسته به زمان بارهای دائمی، \( \xi \) باید برابر با مقادیر جدول 2-19-9 در نظر گرفته شود.

جدول 2-19-9 ضریب وابسته به زمان بارهای دائمی
مدت زمان (ماه) \( \xi \)
3 ماه 1/0
6 ماه 1/2
12 ماه 1/4
60 ماه و بیشتر 2/0
محاسبه ی تغییرمکان در دال های دو طرفه 3-2-19-9

1-3-2-19-9 در دال های دو طرفه تغییر مکان آتی را می توان با استفاده از روش های معمولی تحلیل صفحات و روابطی که بر اساس رفتار خطی مصالح تنظیم شده اند، محاسبه کرد. در این روش ها، روابط باید بر اساس بند 1-6-3-9 و ممان اینرسی مؤثر دال باید طبق جدول 1-19-9 در نظر گرفته شوند. روش های دیگری در محاسبه ی تغییرمکان را می توان به کار برد؛ مشروط بر آن که نتایج حاصل با انجام آزمایش های کافی تایید شده باشند.

2-3-2-19-9 در دال های دو طرفه اضافه تغییر مکان دراز مدت نیز بر اساس بند 5-2-2-19-9 محاسبه شود.

محدودیت تغییر مکان در تیرها و دال ها 4-2-19-9

1-4-2-19-9 تغییر مکان های ایجاد شده در تیرها و دال ها نباید از مقادیر مشخص شده در جدول 3-19-9 تجاوز کنند.

جدول 3-19-9 حداکثر تغییر مکان مجاز
نوع عضو و شرایط آن تغییر مکان نسبی مجاز تغییر مکان مطلق مجاز شرح
1- اعضایی که به اعضای غیر سازه ای متصل نیستند یا آن ها را نگهداری نمی کنند؛ و بنابراین تغییر مکان زیاد آسیبی در این اعضا ایجاد نمی کند. - \( \frac{L}{180} \) مانند سقف هایی که مستقیماً به عناصر غیرسازه ای متصل نیستند.
2- مانند بالا در مورد کف ها - \( \frac{L}{360} \)  
3- سقف هایی که به اعضای غیر سازه ای متصل هستند یا آن ها را نگهداری می کنند؛ و تغییر مکان زیاد ممکن است آسیبی در این اعضا ایجاد کند. \( \frac{1}{480} \) - منظور مجموع اضافه تغییر مکان دراز مدت ناشی از بارهای دائمی و تغییر مکان آتی ناشی از بارهای زنده است (تبصره 2).
4- سقف هایی که به اعضای غیر سازه ای متصل هستند یا آن ها را نگهداری می کنند، ولی تغییر مکان زیاد آسیبی در این اعضا ایجاد نمی کند. \( \frac{1}{240} \) -  

در صورتی که بتوان با اتخاذ تدابیری ویژه از ایجاد آسیب به اعضای غیر سازه ای جلوگیری کرد، حد مربوط به این محدودیت را می توان افزایش داد.

حد تعیین شده نباید از حد رواداری قطعات غیر سازه ای تجاوز کند.

اضافه تغییر مکان دراز مدت شامل آن قسمت از تغییر مکان که قبل از اتصال به اعضای غیرسازه ای ایجاد شده است، نمی شود؛ و در حقیقت تفاضل تغییر مکان، قبل و بعد از اتصال این اعضا می باشد.

6-3-19-9 ضوابط بند 3-19-9 تنها تیرها و دال های عادی را شامل می شوند. برای سازه های ویژه مانند آن هایی که زیر اثر بارهای تکراری قرار می گیرند و یا باید شرایط محیطی مهاجم را جوابگو باشند، و نیز سازه هایی که باید آب بندی شوند، ضوابط ویژه ی دیگری باید مورد توجه قرار داده شوند. در این سازه ها به هر حال نباید فاصله ی میلگردها از یک دیگر از آن چه در این بخش گفته شد، بیشتر شود.

آرماتور حرارتی و جمع شدگی 4-19-9

1-4-19-9 در دال های یک طرفه برای مقابله با تنش های حرارتی و جمع شدگی باید در جهت عمود بر آرماتورهای خمشی، آرماتورهای اضافی موسوم به "آرماتور حرارتی"، مطابق ضوابط بند های 3-4-19-9 تا 6-4-19-9 در نظر گرفته شوند.

2-4-19-9 در مواردی که دال در جهت عمود بر آرماتورهای خمشی مانع حرکت ناشی از تغییرات دما یا جمع شدگی می شود، باید اثرات آن طبق بند 3-3-7-9 مورد بررسی قرار گرفته و آرماتور اضافی لازم پیش بینی شود.

3-4-19-9 نسبت سطح مقطع آرماتور آجدار حرارتی و جمع شدگی به سطح مقطع ناخالص بتن باید بزرگ تر یا مساوی 0/0018 در نظر گرفته شود.

4-4-19-9 آرماتورهای حرارتی در دال های با ضخامت بیش تر از 200 میلی متر باید در دو لایه نزدیک به سطوح زیر و روی دال قرار داده شوند. در دال های با ضخامت کم تر می توان آن ها را در یک لیه قرار داد.

5-4-19-9 فاصله ی آرماتورهای حرارتی و جمع شدگی از یک دیگر نباید از پنج برابر ضخامت دال و یا 350 میلی متر بیشتر در نظر گرفته شود.

6-4-19-9 آرماتورهای مورد استفاده برای مقاومت در مقابل تنش های ناشی از افت و حرارت باید از فولادی باشد که در همه جا قادر به توسعه تنش تسلیم \( f_y \) در کشش باشد.

ارتعاش (لرزش) 5-19-9

کف ها و تیرهایی که سطوح خالی از تیغه بندی های ممتد تا سقف (یا خالی از عناصر دیگری که خاصیت میرا کنندگی ارتعاش را دارند) را تحمل می کنند، باید با توجه خاص به لرزش و ارتعاش ناشی از حرکت افراد، کارکرد ماشین آلات، حرکت و توقف حاصل از بارهای جنبشی (نظیر بارهای فشاری و نظایر آنها) طراحی شوند. بدین منظور فرکانس نوسانی کف (تیرچه ها و دال ها و تیرها) باید به اندازه ای باشد که حداقل حساسیت افراد را در برابر ارتعاش قائم ایجاد نماید.

حداقل فرکانس دوره ای کف ها برای کاربری های مختلف نباید از مقادیر مشخص شده در جدول 4-19-9 کمتر باشد:

جدول 4-19-9 حداقل فرکانس دوره ای کف ها
نوع کاربری حداقل فرکانس دوره ای کف ها \( f \)
ساختمان های مسکونی و اداری \( f \geq 5 \, \text{Hz} \)
ساختمان های تجاری- فروشگاه ها \( f \geq 4 \, \text{Hz} \)
سالن های اجتماعات با صندلی های ثابت \( f \geq 4 \, \text{Hz} \)
سالن های اجتماعات بدون صندلی های ثابت \( f \geq 8.5 \, \text{Hz} \)
تعمیرگاه ها، سالن های ژیمناستیک و ورزشی \( f \geq 9.5 \, \text{Hz} \)
پارکینگ ها \( f \geq 4 \, \text{Hz} \)

در محاسبه ی فرکانس دوره ای ارتعاش کف ها، باید اثر ترک خوردگی قطعات، با منظور نمودن ممان اینرسی مؤثر، \( I_e \) متناظر با بارهای مرده و زنده ی بدون ضریب، در محاسبه ی تغییر شکل ها مورد توجه قرار گیرد. این تغییر شکل ها مربوط به اثر بارهای مرده و بخشی از بارهای زنده که دائمی فرض می شود (بدون ضرایب بار) بوده و ضریب ارتجاعی دینامیکی بتن ۱/۲۵ برابر مقدار \( E_c \) منظور می گردد.

برای محاسبه ی فرکانس دوره ای، \( f \) می توان از رابطه ی (6-19-9) استفاده نمود.

\[ f = \frac{18}{\sqrt{\Delta_{is}}} \] (6-19-9)

که در آن \( \Delta_{is} \) تغییر مکان استاتیکی قائم حداکثر کف تحت اثر بار مرده و بخشی از بار زنده که دائمی فرض می شود (بر حسب میلی متر)، و \( f \) فرکانس دوره ای ارتعاش بر حسب هرتز می باشد. در صورتی که به مطالعات جامع تر برای ارتعاش کف ها نیاز باشد، می توان از مراجع معتبر بین المللی دیگر بجای رابطه 6-19-9 و جدول 4-19-9 استفاده نمود.

۲۰-۹ ضوابط ویژه برای طراحی در برابر زلزله

۱-۲۰-۹ گستره

این فصل به طراحی سازه های بتن آرمه تحت اثر بارهای ناشی از زلزله اختصاص دارد و شامل موارد زیر است:

الف - سیستم های سازه ای که به عنوان بخشی از سیستم های مقاوم در برابر زلزله به کار برده می شوند؛ شامل: دیافراکم ها، قلب های خمشی، دیوارهای سازه ای و شالوده ها.

ب - اعضایی که به عنوان جزیی از سیستم های مقاوم در برابر زلزله طراحی نمی شوند؛ ولی ضروری است سایر بارهای وارد بر سازه را هم زمان با اثرات ناشی از تغییر مکان های ایجاد شده در اثر زلزله، تحمل نمایند.

سازه هایی که بر اساس ضوابط این فصل محاسبه می شوند، باید با پاسخ شکل پذیر غیر الاستیک برخی اعضای منتخب خود در مقابل حرکت زلزله مقاومت کنند.

۲-۲۰-۹ کلیات

سیستم های سازه ای

۱-۲-۲۰-۹ اعضای سیستم های سازه ای که برای مقابله با زلزله به کار برده می شوند، باید علاوه بر ضوابط کلیه ی فصل های این مبحث، الزامات این فصل را نیز تامین نمایند. چنان چه بین ضوابط این فصل با سایر فصل ها مغایرتی وجود داشته باشد، ضوابط این فصل حاکم خواهند بود.

۲-۱-۲-۲۰-۹ سیستم های سازه ای که به عنوان بخشی از سیستم باربر جانبی در نظر گرفته می شوند، باید یکی از سیستم های توصیه شده در مقررات ملی ساختمان باشند. در این سیستم ها باید ضوابط عنوان شده در جدول ۱-۲۰-۹ رعایت شوند.

جدول ۱-۲۰-۹ ضوابط مربوط به سطوح شکل پذیری سیستم های بتن آرمه

سطح شکل پذیری سیستم
کم معمولی
بند ۳-۲۰-۹ بند ۵-۲۰-۹ بند ۶-۲۰-۹
بند ۴-۲۰-۹ - بند ۷-۲۰-۹
بند ۸-۲۰-۹ بند ۸-۲۰-۹ -
بند ۹-۲۰-۹    

۳-۱-۲-۲۰-۹ استفاده از سیستم های سازه ای بتن آرمه که در آن ها ضوابط این فصل رعایت نشده اند، به شرطی مجاز می باشد که با شواهد آزمایشگاهی و تحلیلی نشان داده شود که ظرفیت ارزهای آن ها (مقاومت و شکل پذیری) در مقابل بارهای وارده، از ظرفیت سیستم طراحی شده بر اساس ضوابط این آیین نامه کم تر نیست.

۲-۲-۲۰-۹ تحلیل سازه

۱-۲-۲-۲۰-۹ در تحلیل سازه باید اثرات اندرکنش کلیه ی اعضای سازه ای و غیر سازه ای که بر روی رفتار خطی و غیر خطی سازه در مقابل زلزله موثر هستند، منظور گردند.

۲-۲-۲-۲۰-۹ استفاده از اجزای صلب در سازه، به صورتی که جزء سیستم مقاوم در برابر بارهای ناشی از زلزله نباشند، مجاز است؛ مشروط بر آن که اثر این اجزا در پاسخ سیستم در برابر بارهای ناشی از زلزله بررسی شده و در محاسبات منظور شود. پیامدهای ناشی از خرابی احتمالی اجزای سازه ای و غیر سازه ای که جزء سیستم مقاوم در برابر بارهای لرزه ای نیستند نیز باید بررسی شوند.

۳-۲-۲-۲۰-۹ اعضای سازه ای که در زیر تراز پایه ادامه می یابند و برای انتقال بارهای ناشی از زلزله به شالوده مورد نیاز باشند، باید بر اساس ضوابط این فصل و هماهنگ با سیستم مقاوم در برابر زلزله واقع در بالای تراز پایه، طراحی شوند.

۴-۲-۲-۲۰-۹ در سازه هایی که برای حد شکل پذیری متوسط یا زیاد طراحی می شوند، تمامی اعضای ساختمان که جزء سیستم مقاوم در برابر بار جانبی ناشی از زلزله نیستند، باید بر اساس ضوابط بند ۱۰-۲۰-۹ طراحی شوند.

۳-۲-۲۰-۹ مهار به بتن

۱-۳-۲-۲۰-۹ مهارهایی که نیروهای ناشی از زلزله را در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد تحمل می کنند، باید ضوابط اضافی بند ۸-۱۸-۹ را نیز رعایت نمایند.

۴-۲-۲۰-۹ ضرایب کاهش مقاومت

۱-۴-۲-۲۰-۹ در تعیین مقاومت مقاطع اعضا، ضرایب کاهش مقاومت \( \phi \) باید مطابق فصل ۷-۹، در نظر گرفته شوند.

۵-۲-۲۰-۹ مشخصات مصالح

۱-۵-۲-۲۰-۹ رده بتن مورد استفاده در اعضای مقاوم در برابر زلزله برای سازه های با شکل پذیری زیاد، نباید کمتر از رده ی C25 و برای ساختمان های با شکل پذیری متوسط و کم نباید کمتر از رده ی C20 باشد.

۲-۵-۲-۲۰-۹ مشخصات آرماتورها در اعضای مقاوم در برابر زلزله باید مطابق ضوابط فصل ۴-۹ باشد.

۶-۲-۲۰-۹ کنترل سازه در شرایط بهره برداری

۱-۶-۲-۲۰-۹ به منظور رعایت ضوابط طراحی برای زلزله ی سطح بهره برداری، لازم است مقاومت و تغییر مکان های جانبی سازه مطابق الزامات مبحث ششم مقررات ملی ساختمان محدود شوند.

۷-۲-۲۰-۹ سطوح شکل پذیری سازه

۱-۷-۲-۲۰-۹ اعضای سیستم های سازه ای مقاوم در برابر زلزله باید برای یکی از سطوح شکل پذیری که در بندهای زیر تعریف شده اند، طراحی شوند. ضوابط مربوط به طراحی آن ها در بندهای ۳-۲۰-۹ تا ۹-۲۰-۹ ارائه شده اند.

الف - سطح شکل پذیری کم (قاب خمشی بتن آرمه ی معمولی و دیوار سازه ای): این سطح برای سازه هایی مناسب است که در آن ها انتظار به وجود آمدن تغییر شکل های زیاد نمی رود.

ب - سطح شکل پذیری متوسط (قاب خمشی بتن آرمه ی متوسط): این سطح برای سازه هایی مناسب است که در آن ها اعضای سازه در برابر نیروهای ناشی از زلزله، وارد ناحیه غیرالاستیک می شوند؛ و باید چنان طراحی شوند که ظرفیت کافی برای قبول تغییر شکل های مورد نیاز را دارا باشند.

ج - سطح شکل پذیری زیاد (قاب خمشی بتن آرمه ی ویژه و دیوار سازه ای): این سطح برای سازه هایی مناسب است که غالب اعضای آن ها تا حد قابل ملاحظه ای وارد ناحیه ی غیر الاستیک می شوند؛ و باید چنان طراحی شوند که ظرفیت کافی برای جذب و استهلاک انرژی و قبول تغییر شکل های زیاد را داشته باشند.

۳-۲۰-۹ قاب های با شکل پذیری کم (معمولی)

در طراحی قاب های با شکل پذیری کم که بخشی از سیستم مقاوم در برابر زلزله هستند، باید علاوه بر رعایت ضوابط سایر فصل های این مبحث، ضوابط بند ۳-۲۰-۹ نیز به کار برده شوند.

۱-۳-۲۰-۹ تیرها در قاب های با شکل پذیری کم

در هر یک از دو وجه فوقانی و تحتانی تیرها باید حداقل دو آرماتور سراسری به کار برده شوند. سطح مقطع آرماتورهای وجه پایین نباید در هیچ مقطع از یک چهارم بیش ترین مقدار سطح مقطع آرماتورهای تحتانی در طول دهانه ی تیر، کم تر باشد. این آرماتورها باید با فرض ایجاد تنش تسلیم در بر تکیه گاه مهار شوند.

۲-۳-۲۰-۹ ستون ها در قاب های با شکل پذیری کم

در ستون هایی که طول آزاد آن ها \( l_{v1} \leq 5c_1 \) است، مقدار \( \phi V_n \) باید حداقل برابر با کم ترین دو مقدار زیر باشد:

الف - برش متناظر با مقاومت خمشی اسمی در هر یک از دو انتهای مفید طول آزاد با منظور نمودن انحنای خمشی دو جهته ی ستون، مقاومت خمشی ستون باید بر اساس بار محوری ضریب دار، هم ساز با جهت نیروهای جانبی که بیش ترین مقاومت خمشی را نتیجه می دهند، محاسبه گردد.

ب - حداکثر برش به دست آمده از ترکیب های بارگذاری که در آن ها زلزله ی تشدید یافته \( \Omega_0 E \) جایگزین \( E \) شده باشد.

۳-۳-۲۰-۹ اتصالات تیر به ستون در قاب های با شکل پذیری کم

اتصالات تیر به ستون باید مطابق فصل ۱۶-۹ در صفحه ی افقی بوده و برش اتصال \( V_d \) و سط ارتفاع اتصال تیر به ستون، و با منظور نمودن نیروهای کششی و فشاری ناشی از لنگرهای اسمی تیر، \( M_n \)، محاسبه گردد.

۴-۲۰-۹ دیوارهای سازه ای با شکل پذیری کم (معمولی)

۱-۴-۲۰-۹ در طراحی دیوارهای سازه ای با شکل پذیری کم، لزومی به رعایت ضابطه ی خاص اضافه بر آن چه در فصل ۱۳-۹ این مبحث آورده شده، نیست.

۵-۲۰-۹ قاب های با شکل پذیری متوسط

۱-۵-۲۰-۹ ضوابط بند ۵-۲۰-۹ باید در قاب های با شکل پذیری متوسط، شامل دال های دو طرفه ی بدون تیر که بخشی از سیستم مقاوم در برابر زلزله را تشکیل می دهند، به کار برده شوند.

۲-۵-۲۰-۹ تیرها در قاب های با شکل پذیری متوسط

۱-۲-۵-۲۰-۹ محدودیت های هندسی

۱-۱-۲-۵-۲۰-۹ محدودیت های هندسی در این تیرها باید رعایت شوند (الف) تا (ب):

الف - ارتفاع مؤثر مقطع نباید بیش تر از یک چهارم طول دهانه آزاد باشد.

ب - عرض مقطع نباید کم تر از یک چهارم ارتفاع آن و ۲۵۰ میلی متر باشد.

عرض مقطع نباید بیش تر از دو مقدار زیر باشد:

- عرض عضو تکیه گاهی در صفحه ی عمود بر محور طولی تیر، به اضافه ی سه چهارم ارتفاع تیر در هر طرف عضو تکیه گاهی؛

- عرض عضو تکیه گاهی به اضافه ی یک چهارم بعد دیگر مقطع در هر طرف عضو تکیه گاهی.

۲-۱-۲-۵-۲۰-۹ برون محوری هر تیر نسبت به ستونی که با آن قاب تشکیل می دهد، یعنی فاصله ی محورهای هندسی دو عضو از یک دیگر، نباید بیش تر از یک چهارم عرض مقطع ستون باشد.

۲-۲-۵-۲۰-۹ آرماتورهای طولی

۱-۲-۲-۵-۲۰-۹ در هر یک از دو وجه فوقانی و تحتانی تیرها باید حداقل از دو آرماتور سراسری استفاده شود. سطح مقطع آرماتورهای سراسری وجه تحتانی نباید در هیچ مقطع، از یک چهارم بیش ترین مقدار سطح مقطع آرماتورهای تحتانی در طول دهانه ی تیر کم تر باشد. این آرماتورها باید با فرض تامین تنش تسلیم کششی در بر تکیه گاه مهار شوند.

۲-۲-۲-۵-۲۰-۹ در هر طرف تیر در بر تکیه گاه، مقاومت خمشی مثبت نباید از یک سوم مقاومت خمشی منفی همان تکیه گاه کم تر باشد. هم چنین، مقاومت خمشی مثبت یا منفی در هر مقطعی در طول تیر، نباید از یک پنجم حداکثر مقاومت خمشی تیر در مقطع بر تکیه گاه در دو انتهای تیر کم تر باشد.

۳-۲-۵-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی

۱-۲-۲-۵-۲۰-۹ در تیرها در طول ناحیه های بحرانی در دو انتهای تیر که معادل دو برابر ارتفاع مقطع می باشد، باید دورگیر مطابق ضوابط بند ۲-۲-۲-۵-۲۰-۹ به کار برده شود؛ مگر آن که طراحی برای برش و یا پیچش، نیاز به آرماتور بیش تری را ایجاب کند.

۲-۲-۲-۵-۲۰-۹ دورگیرها و فواصل آن ها از یک دیگر باید دارای شرایط زیر باشند:

الف - قطر دورگیرها کم تر از ۸ میلی متر نباشد.

ب - فاصله ی دورگیرها از یک دیگر بیش تر از یک چهارم ارتفاع مؤثر مقطع، ۸ برابر قطر کوچک ترین آرماتور طولی، ۲۴ برابر قطر دورگیر و ۲۰۰ میلی متر اختیار نشود.

ج - فاصله ی اولین دورگیر از بر تکیه گاه بیش تر از ۵۰ میلی متر نباشد.

۳-۲-۲-۵-۲۰-۹ در سرتاسر طول تیرها، فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر نباید بیش تر از نصف ارتفاع مؤثر مقطع اختیار شود.

۴-۲-۲-۵-۲۰-۹ در تیرهایی که نیروی محوری فشاری ضریب دار در آن ها از \( 0.10A_gf_c \) بیش تر است، مقدار آرماتورهای عرضی مورد نیاز که بر اساس ضوابط بند ۲-۲-۵-۲۰-۹ محاسبه می گردد باید ضوابط بند ۲-۶-۲۱-۹ و در صورت استفاده از دورپیچ ضوابط بند ۲-۶-۲۱-۹ را نیز رعایت نماید.

۴-۲-۵-۲۰-۹ برش در تیرهای با شکل پذیری متوسط

۱-۴-۲-۵-۲۰-۹ مقاومت برشی تیر، \( \phi V_n \)، نباید از کوچک ترین دو مقدار (الف) و (ب) زیر کم تر در نظر گرفته شود:

الف - مجموع نیروی برشی ایجاد شده در تیر در اثر بارهای ثقلی ضریب دار و مولفه ی قائم زلزله و نیروی برشی متناظر با ظرفیت خمشی اسمی موجود در دو انتهای مقید تیر با منظور نمودن انحنای خمشی دو جهته در بر تکیه گاه ها.

ب - حداکثر برش به دست آمده از ترکیب های بارگذاری که در آن ها به جای برش ناشی از زلزله ی \( E \) مقدار \( 2E \) جای گزین شده باشد.

۳-۵-۲۰-۹ ستون ها در قاب های با شکل پذیری متوسط

۱-۳-۵-۲۰-۹ محدودیت های هندسی

۱-۱-۳-۵-۲۰-۹ در ستون ها محدودیت های هندسی (الف) و (ب) این بند باید رعایت شوند:

الف - عرض مقطع نباید کم تر از سه دهم بعد دیگر آن، و نیز نباید کم تر از ۲۵۰ میلی متر باشد.

ب - نسبت عرض مقطع به طول آزاد عضو نباید از \( \frac{1}{10} \) کم تر باشد.

۲-۳-۵-۲۰-۹ آرماتورهای طولی

در ستون ها نسبت سطح مقطع میلگردهای طولی به کل سطح مقطع ستون نباید کم تر از یک درصد و بیش تر از هشت درصد در نظر گرفته شود. این محدودیت باید در محل وصله ها نیز رعایت شود.

محل وصله ی آرماتورهای طولی ستون باید در خارج از ناحیه ی اتصال تیر به ستون باشد.

۳-۳-۵-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی

آرماتورهای عرضی در ستون ها باید با به صورت دورپیچ، مطابق ضوابط فصل اعضای سخت ناپیوسته به کار برده می شوند، الزامی است.

۱-۳-۳-۵-۲۰-۹ در دو انتهای ستون ها در طول \( l_0 \) باید دورگیر مطابق بند ۲-۳-۳-۵-۲۰-۹ کار برده شود. طول \( l_0 \) ناحیه ی بحرانی، که از بر اتصال به اعضای جانبی اندازه گیری می شود، نباید کم تر از مقادیر (الف) تا (ج) زیر در نظر گرفته شود:

الف - یک ششم ارتفاع آزاد ستون؛

ب - بزرگ ترین بعد مقطع ستون یا قطر مقطع دایره ای شکل آن؛

ج - ۴۵۰ میلی متر.

۲-۲-۳-۵-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی مورد نیاز در طول \( l_0 \) باید دارای قطر حداقل ۱۰ میلی متر بوده، و فواصل آن ها از یک دیگر در مواردی که به صورت دورپیچ به کار گرفته می شوند مطابق ضوابط فصل ۱۲-۹ و در مواردی که به صورت دورگیر به کار برده می شوند، فاصله ی \( s_0 \) باید برابر کم ترین از مقادیر (الف) تا (ب) در نظر گرفته شوند:

الف - برای فولادهای با مقاومت تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کم تر، ۸ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی، ولی نه بیش از ۲۰۰ میلی متر؛

ب - برای فولادهای با مقاومت تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال و بیش تر، ۶ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی، ولی نه بیش از ۱۵۰ میلی متر؛

ج - نصف کوچک ترین بعد مقطع ستون.

هم چنین فاصله ی اولین دورگیر از بر اتصال، نباید بیش تر از نصف مقادیر فوق، در نظر گرفته شود.

۳-۳-۳-۵-۲۰-۹ در قسمت هایی از طول ستون که شامل طول \( l_0 \) نمی شود، ضوابط آرماتور عرضی مشابه ضوابط بند ۲-۷-۶-۱۲-۹ می باشد.

۴-۳-۳-۵-۲۰-۹ در ستون هایی که عکس العمل اعضای سخت ناپیوسته را تحمل می کنند، مانند ستون های واقع در زیر دیوارهای منقطع، باید آرماتورهای عرضی ویژه مطابق ضوابط (الف) و (ب) به کار برده شوند:

الف - در مواردی که بار محوری فشاری ضریب دار ستون در اثر زلزله از \( 0.10A_gf'_c \) تجاوز نماید، باید از آرماتورهای عرضی با فواصل \( s_0 \) از یک دیگر مطابق ضوابط بند ۲-۳-۳-۵-۲۰-۹، در تمام ارتفاع ستون واقع در زیر طبقه ای که در آن ناپیوستگی قرار دارد، استفاده شود. در مواردی که برای منظور نمودن اثرات اضافه مقاومت اجزای قائم سیستم باربر مقاوم در برابر زلزله تشدید شده اند، محدودیت \( 0.10A_gf'_c \) باید به \( 0.25A_gf'_c \) افزایش داده شود.

ب - آرماتورهای عرضی ستون باید به اندازه ی طول \( l_d \) برابر با حداقل طول گیرایی آرماتور طولی ستون با بیش ترین قطر، که بر اساس بند ۵-۵-۶-۲۰-۹ تعیین می شود، در داخل عضو منقطع ادامه یابند. در مواردی که انتهای تحتانی ستون بر روی یک دیوار متکی است، آرماتورهای عرضی مورد نیاز باید به اندازه ی طول \( l_d \) مربوط به آرماتور طولی ستون با بیش ترین قطر در داخل دیوار ادامه داده شوند.

۵-۳-۳-۵-۲۰-۹ در محل اتصال ستون به شالوده، آرماتور طولی ستون که به داخل شالوده ادامه داده شده است باید در طول حداقل برابر با ۲۰۰ میلی متر با استفاده از آرماتور عرضی مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۵-۲۰-۹ و ۳-۳-۳-۵-۲۰-۹ محصور گردد.

۴-۳-۵-۲۰-۹ برش در ستون های با شکل پذیری متوسط

۱-۴-۳-۵-۲۰-۹ در ستون ها مقاومت برشی مقطع، \( \phi V_n \) نباید از کوچک ترین دو مقدار (الف) و (ب) کم تر در نظر گرفته شود:

الف - نیروی برشی ایجاد شده در ستون در اثر بارهای ثقلی ضریب دار و نیروی برشی متناظر با لنگرهای خمشی اسمی موجود در مقاطع انتهایی با انحنای خمشی دو جهته، در هر امتداد. بار محوری ضریب دار باید از ترکیبی در بارگذاری ستون انتخاب شود که بیش ترین لنگر خمشی اسمی متناظر با آن حاصل گردد.

ب - حداکثر برش به دست آمده از ترکیب های بارگذاری ضریب دار شامل زلزله که در آن ها به جای برش ناشی از زلزله، \( E \) مقدار \( E\Omega_0 \) جای گزین شده باشد.

۴-۵-۲۰-۹ ناحیه ی اتصال تیر به ستون در قاب های متوسط

۱-۴-۵-۲۰-۹ در ناحیه های اتصال تیر به ستون باید جزئیات بندهای ۲-۱-۳-۱۶-۹ تا ۴-۴-۵-۲۰-۹ رعایت شوند.

۲-۴-۵-۲۰-۹ در مواردی که تیرهای متصل به گره که باعث ایجاد برش در ناحیه ی اتصال تیر به ستون می گردند، دارای عمقی بزرگ تر از دو برابر عمق ستون باشند، تحلیل و طراحی ناحیه ی اتصال باید بر اساس روش خرپایی (روش بست و بند) در پیوست ۳ ب-۹ بوده و بندهای (الف) و (ب) نیز رعایت شوند:

الف - برش طرح به دست آمده از مدل خرپایی نباید از \( \phi V_n \) محاسبه شده بر اساس بند ۲-۴-۱۶-۹ بیش تر باشد.

ب - جزئیات آرماتور گذاری مطابق بندهای ۳-۴-۵-۲۰-۹ تا ۵-۴-۵-۲۰-۹ باشند.

۳-۴-۵-۲۰-۹ آرماتورهای طولی که در ناحیه ی اتصال تیر به ستون قطع می شوند، باید تا وجه دورتر هسته ی ناحیه ی اتصال ادامه داشته، و طول گیرایی آن ها برای کشش مطابق بند ۵-۵-۶-۲۰-۹ و برای فشار مطابق بند ۸-۳-۲۱-۹ محاسبه شود.

۴-۴-۵-۲۰-۹ فاصله ی آرماتورهای عرضی ناحیه ی اتصال تیر به ستون از یک دیگر، که در ارتفاع عمیق ترین تیر متصل به گره، نباید از کوچک ترین مقدار محاسبه شده مطابق بندهای ۳-۳-۳-۵-۲۰-۹ بیش تر باشد.

۵-۴-۵-۲۰-۹ اگر آرماتورهای فوقانی تیر شامل میلگردهای آجدار سر داری باشند که در اتصال قطع می شوند، ستون باید از لبه ی فوقانی ناحیه ی اتصال حداقل به اندازه ی عمق ناحیه ی اتصال \( \beta \) ادامه یابد. هم چنین می توان آرماتورهای تیر را با آرماتورهای قائم در گره که توانایی محصور کنندگی معادل رویه ی فوقانی اتصال را داشته باشند محصور نمود.

۶-۴-۵-۲۰-۹ در نواحی اتصال دال به ستون باید ضوابط آرماتور گذاری عرضی بند ۲-۳-۱۶-۹ رعایت شوند. در صورت نیاز به استفاده از آرماتورهای عرضی، باید حداقل یک لایه آرماتور عرضی در گره بین آرماتورهای فوقانی و تحتانی دال قرار داده شود.

۷-۴-۵-۲۰-۹ برش در ناحیه ی اتصال تیر به ستون

۱-۷-۴-۵-۲۰-۹ مقاومت برشی اتصالات درجا ریز تیر به ستون باید رابطه ی \( V_n \geq V_u \) را تامین کند.

۲-۷-۴-۵-۲۰-۹ \( V_n \) در ناحیه ی گره بر اساس بند ۳-۳-۲۰-۹ تعیین می شود.

۳-۷-۴-۵-۲۰-۹ \( \phi \) برای برش بر اساس بند ۴-۷-۹ تعیین می شود.

۴-۷-۴-۵-۲۰-۹ \( V_n \) در ناحیه ی گره بر اساس بند ۴-۵-۶-۲۰-۹ تعیین می شود.

۵-۵-۲۰-۹ دال های دو طرفه ی بدون تیر

۱-۵-۵-۲۰-۹ لنگرهای ضریب دار دال در تکیه گاه ها باید برای ترکیب های بارگذاری، شامل اثرات زلزله، محاسبه گردند. آرماتور مورد نیاز برای تحمل \( M_{sc} \) باید در عرض نوار ستون تعریف شده در بند ۵-۲-۱۰-۹ قرار داده شوند.

۲-۵-۵-۲۰-۹ آرماتورهایی که در عرض موثر تعریف شده در بند ۳-۲-۴-۶-۱۰-۹ قرار داده می شوند، باید برای لنگر \( M_{sc} \) طراحی شوند. عرض موثر برای نواحی اتصال واقع در لبه های خارجی و گوشه های دال نباید فراتر از اندازه ی \( C_t \) که در جهت عمود بر امتداد دهانه ی دال اندازه گیری می شود، از بر ستون ادامه داده شود.

۳-۵-۵-۲۰-۹ حداقل نصف آرماتورهای نوار ستون در تکیه گاه ها، باید در محدوده ی عرض موثر دال که در بند ۳-۲-۴-۶-۱۰-۹ تعیین شده است، قرار داده شوند.

۴-۵-۵-۲۰-۹ حداقل یک چهارم آرماتورهای فوقانی نوار ستونی در تکیه گاه باید در تمام طول دهانه دال به صورت ممتد ادامه داده شوند.

۵-۵-۵-۲۰-۹ مقدار آرماتورهای پیوسته ی تحتانی نوار ستونی، نباید از یک سوم مقدار آرماتور فوقانی این نوار در تکیه گاه کم تر باشند.

۶-۵-۵-۲۰-۹ حداقل نصف آرماتورهای تحتانی نوار میانی و نیز کل آرماتورهای تحتانی نوار ستونی در وسط دهانه باید به صورت سراسری ادامه داشته، و در تکیه گاه طوری مهار شوند که قادر به تحمل تنش تسلیم مطابق ضوابط بند ۲-۶-۹-۱۰-۹ باشند.

۷-۵-۵-۲۰-۹ در لبه های خارجی دال، کل آرماتورهای فوقانی و تحتانی در تکیه گاه باید در بر تکیه گاه برای تحمل تنش برشی مهار شوند مطابق ضوابط بند ۲-۶-۹-۱۰-۹.

۸-۵-۵-۲۰-۹ در مقاطع بحرانی برای ستون هایی که در بند ۱-۲-۵-۸-۹ تعریف شده اند، تنش برشی دو طرفه ی ایجاد شده در اثر بارهای قائم ضریب دار نباید از \( 0.4\phi V_c \) تجاوز نماید. \( V_c \) از بند ۳-۵-۸-۹ محاسبه می شود. در صورتی که در دال ضوابط بند ۴-۱۰-۲۰-۹ رعایت شده باشند، نیازی به منظور نمودن ضابطه ی این بند نیست.

۹-۵-۵-۲۰-۹ در سازه های با اهمیت بسیار زیاد و یا در مناطق با خطر نسبی زلزله ی بسیار زیاد، استفاده از سیستم دال و ستون به صورت سیستم قاب متوسط و با سیستم دو گانه مجاز نمی باشد.

۶-۲۰-۹ قاب های با شکل پذیری زیاد (ویژه)

۱-۶-۲۰-۹ ضوابط بند ۶-۲۰-۹ باید در قاب های با شکل پذیری زیاد که بخشی از سیستم مقاوم در برابر زلزله را تشکیل می دهند، به کار برده شوند.

۲-۶-۲۰-۹ تیرها در قاب های با شکل پذیری زیاد

۱-۲-۶-۲۰-۹ محدودیت های هندسی

۱-۱-۲-۶-۲۰-۹ در این تیرها محدودیت های هندسی (الف) تا (ب) این بند باید رعایت شوند:

الف - ارتفاع مؤثر مقطع نباید بیش تر از یک چهارم طول دهانه ی آزاد باشد.

ب - عرض مقطع نباید کم تر از سه دهم ارتفاع آن و ۲۵۰ میلی متر باشد.

ب - عرض مقطع نباید بیش تر از عرض عضو تکیه گاهی، در صفحه ی عمود بر محور طولی عضو خمشی، به اضافه ی کوچک ترین \( 0.75c_1 \) و \( c_2 \) در هر طرف عضو تکیه گاهی باشد.

۲-۲-۶-۲۰-۹ آرماتورهای طولی

۱-۲-۲-۶-۲۰-۹ در تمامی مقاطع تیر نسبت سطح مقطع آرماتور به مقطع موثر بتن، هم در پایین و هم در بالا، نباید کم تر از مقادیر مقرر شده در بند ۲-۱-۵-۱۱-۹ بوده، و نسبت آرماتور کششی برای فولادهای با حد تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کم تر نباید بیش تر از ۰٫۰۲۵، و برای فولادهای با حد تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال بیش تر از ۰٫۰۲۰ اختیار شود. حداقل دو میلگرد با قطر ۱۲ میلی متر باید هم در پایین و هم در بالای مقطع در سراسر طول پیش بینی شوند.

۲-۲-۲-۶-۲۰-۹ در بر تکیه گاه های تیر، مقاومت خمشی مثبت مقطع در هر تکیه گاه باید حداقل برابر نصف مقاومت خمشی منفی همان مقطع باشد.

۳-۲-۲-۶-۲۰-۹ مقاومت خمشی مثبت و منفی هر مقطع در سراسر طول تیر نباید کم تر از یک چهارم حداکثر مقاومت خمشی در مقاطع بر تکیه گاهی در دو انتهای عضو باشد.

۴-۲-۲-۶-۲۰-۹ استفاده از وصله ی پوششی در میلگردهای طولی خمشی فقط در شرایطی مجاز است که در تمام طول وصله، آرماتور عرضی از نوع دورگیر یا دورپیچ موجود باشد. فاصله ی آرماتورهای عرضی در بر گیرنده ی وصله از یک دیگر، نباید از کوچک ترین مقادیر یک چهارم ارتفاع مؤثر مقطع و ۱۰۰ میلی متر بیش تر باشد.

۵-۲-۲-۶-۲۰-۹ استفاده از وصله ی پوششی در محل های زیر مجاز نیست:

الف - در اتصالات تیرها به ستون ها؛

ب - در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع تیر از بر تکیه گاه؛

پ - در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع تیر از مقاطع بحرانی که در آن ها، در اثر تغییر مکان جانبی غیر الاستیک، امکان وقوع تسلیم آرماتور وجود دارد.

۶-۲-۲-۶-۲۰-۹ وصله های مکانیکی باید شامل یکی از دو طبقه بندی زیر باشند:

الف - گروه یک: وصله های مکانیکی مطابق ضوابط بند ۷-۴-۲۱-۹؛

ب - گروه دو: وصله های مکانیکی مطابق ضوابط بند ۷-۴-۲۱-۹ که قادر هستند مقاومت گسیختگی کششی اسمی آرماتورهای وصله شده را تحمل نمایند.

۷-۲-۲-۶-۲۰-۹ وصله های مکانیکی گروه یک نباید در فاصله ای کم تر از دو برابر ارتفاع مقطع عضو از بر تیر یا ستون، و یا مقاطع بحرانی که در آن ها احتمال تسلیم آرماتورها وجود دارد، واقع شده باشند. استفاده از وصله های گروه دو در صورتی که رده آرماتورها S400 و S420 و تیر پیش ساخته نباشد، در هر نقطه مجاز است. در مورد سایر رده های آرماتور نیز باید شرایط وصله های گروه یک در این بند رعایت شوند.

۸-۲-۲-۶-۲۰-۹ استفاده از وصله های جوشی در میلگردهایی که نیروی ناشی از زلزله را تحمل می کنند، باید بر اساس ضوابط بند ۷-۴-۲۱-۹ بوده و نباید در فاصله ی کم تر از دو برابر ارتفاع مقطع عضو از بر اتصال تیر به ستون، و یا مقاطع بحرانی که در آن ها احتمال تسلیم آرماتورها وجود دارد، واقع شده باشند.

۹-۲-۲-۶-۲۰-۹ جوش کاری خاموت ها، قطعات جاگذاری شده و مشابه آن به آرماتورهای طولی که کاربرد محاسباتی دارند، مجاز نمی باشد.

۳-۲-۶-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی

۱-۳-۲-۶-۲۰-۹ در تیرها در طول قسمت های بحرانی که در زیر مشخص شده اند، آرماتور عرضی باید از نوع دورگیر بوده و شرایط بند ۲-۳-۲-۶-۲۰-۹ را تامین نمایند:

الف - در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع از بر هر تکیه گاه به سمت وسط دهانه؛

ب - در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع در دو سمت مقطعی که در آن امکان تشکیل مفصل پلاستیک در اثر تغییر مکان جانبی غیر الاستیک وجود داشته باشد.

۲-۳-۲-۶-۲۰-۹ دورگیرها در تیر و فاصله ی آن ها از یک دیگر، باید دارای شرایط (الف) تا (ب) زیر باشند:

الف - قطر دورگیرها مطابق بند ۲-۲-۶-۲۱-۹ باشد.

ب - فاصله ی دورگیرها از یک دیگر نباید بیش تر از یک چهارم ارتفاع مؤثر مقطع، ۶ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی برای میلگردهای با مقاومت تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کم تر، و ۵ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی برای میلگردهای با مقاومت تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال (به جز میلگرد کلافی) و ۱۵۰ میلی متر اختیار شود.

ج - فاصله ی اولین دورگیر از بر تکیه گاه بیش تر از ۵۰ میلی متر نباشد.

۳-۳-۲-۶-۲۰-۹ در قسمت هایی از طول تیر که به دورگیر نیاز است، میلگردهای طولی اصلی در مجاورت رویه های کششی و فشاری عضو باید دارای تکیه گاه عرضی مطابق بند ۴-۲-۶-۲۱-۹ باشند. فاصله ی مرکز تا مرکز میلگردهای خمشی که دارای تکیه گاه جانبی هستند، نباید بیش از ۲۵۰ میلی متر باشد. برای آرماتورهای کلافی که بر اساس ضوابط بند ۳-۱-۶-۱۱-۹ ضروری هستند، نیازی به تکیه گاه عرضی نیست.

۴-۳-۲-۶-۲۰-۹ در قسمت هایی از طول تیر که به دورگیر نیاز است، خاموت ها باید برای برش مطابق ضوابط بند ۴-۲-۶-۲۰-۹ طراحی شوند.

۵-۳-۲-۶-۲۰-۹ در قسمت هایی از طول تیر که به دورگیر نیاز نیست، خاموت ها باید در دو انتها دارای قالب لرزه ای بوده، و فاصله ی آن ها از یک دیگر کم تر یا مساوی نصف ارتفاع موثر باشد.

۶-۳-۲-۶-۲۰-۹ دورگیر در تیرها را می توان با دو قطعه میلگرد ساخت. یک میلگرد به شکل U که در دو انتها دارای قالب لرزه ای باشد، و میلگرد دیگر به شکل سنجاقی که با میلگرد اول یک دورگیر تشکیل دهد. خم ۹۰ درجه ی سنجاقی های متوالی که یک میلگرد طولی را در بر می گیرند باید به طور یک در میان در دو سمت تیر قرار داده شود. چنان چه میلگردهای طولی که توسط سنجاقی نگه داری شده اند، در داخل یک دال که تنها در یک سمت عضو خمشی قرار دارد محصور باشند، خم ۹۰ درجه ی سنجاقی ها را می توان در آن سمت دال قرار داد.

۷-۳-۲-۶-۲۰-۹ در تیرهایی که نیروی محوری فشاری ضریب دار آن ها از \( 0.10A_gf'_c \) بیش تر است، در نواحی بحرانی مطابق بند ۱-۳-۲-۶-۲۰-۹ باید از دورگیرهایی مطابق ضوابط بند ۲-۳-۲-۶-۲۰-۹ تا ۴-۳-۲-۶-۲۰-۹ استفاده شود. در سایر نواحی تیر باید از خاموت هایی با مشخصات داده شده در بند ۲-۳-۲-۶-۲۰-۹، با فاصله ی \( s \) مربوط به ستون، با فاصله ی برابر با کم ترین مقدار از ۶ برابر قطر کوچک ترین آرماتور طولی برای آرماتورهای با مقاومت تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کم تر، و ۵ برابر قطر کوچک ترین آرماتور طولی برای آرماتورهای با مقاومت تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال، و با ۱۵۰ میلی متر استفاده شود. در مواردی که پوشش بتن روی آرماتورهای عرضی از ۱۰۰ میلی متر بیشتر است، باید از آرماتورهای عرضی اضافی با پوشش بتن کم تر از ۱۰۰ میلی متر، و فاصله ی حداکثر ۳۰۰ میلی متر، استفاده نمود.

۴-۲-۶-۲۰-۹ برش در تیرهای با شکل پذیری زیاد

۱-۴-۲-۶-۲۰-۹ نیروی برشی طراحی تیرها، \( V_u \) باید با در نظر گرفتن تعادل استاتیکی بارهای قائم ضریب دار وارد بر تیر و لنگرهای خمشی موجود در مقاطع انتهایی تیر یا فرض آن که در این مقاطع مفصل های پلاستیک تشکیل شده اند، تعیین شود. ظرفیت خمشی مفصل های پلاستیک مثبت یا منفی باید برابر با لنگر خمشی مقاوم محتمل مقطع، \( M_{pr} \) در نظر گرفته شود. جهت های این لنگرهای خمشی باید چنان در نظر گرفته شوند که نیروی برشی ایجاد شده در تیر، بیش ترین مقدار باشد.

۲-۴-۲-۶-۲۰-۹ در مواردی که هر دو شرط (الف) و (ب) زیر برقرار باشند، طراحی آرماتورهای عرضی در مناطق بحرانی بند ۱-۳-۲-۶-۲۰-۹، باید با فرض \( V_c \) برابر با صفر انجام شود:

الف - بخش لرزه ای برش محاسبه شده بر اساس بند ۱-۴-۲-۶-۲۰-۹، بزرگ تر یا مساوی نصف مقاومت برشی حداکثر در مناطق بحرانی باشد.

ب - نیروی محوری فشاری ضریب دار، \( P_u \) که شامل اثرات زلزله می باشد، از \( 0.05A_gf'_c \) کم تر باشد.

۳-۶-۲۰-۹ ستون ها در قاب های با شکل پذیری زیاد

۱-۳-۶-۲۰-۹ محدودیت های هندسی

۱-۱-۳-۶-۲۰-۹ در ستون ها محدودیت های هندسی (الف) و (ب) این بند باید رعایت شوند:

الف - کوچک ترین بعد مقطع که در امتداد هر خط مستقیم گذرنده از مرکز هندسی مقطع تعیین می شود، نباید از ۲۰۰ میلی متر کمتر باشد.

ب - نسبت کوچک ترین بعد مقطع به بعد عمود بر آن نباید از ۰٫۴۰ کم تر باشد.

۲-۳-۶-۲۰-۹ آرماتورهای طولی

۱-۲-۳-۶-۲۰-۹ در ستون ها نسبت سطح مقطع آرماتور طولی به سطح مقطع کل ستون نباید کم تر از یک درصد و بیش تر از شش درصد در نظر گرفته شود. محدودیت حداکثر مقدار آرماتور باید در محل وصله ها نیز رعایت شود.

۲-۲-۳-۶-۲۰-۹ در ستون هایی که در آن ها از دورگیرهای دایره ای استفاده شده است، تعداد آرماتورهای طولی مقطع باید حداقل ۶ عدد باشد.

۳-۲-۳-۶-۲۰-۹ آرماتورهای طولی ستون باید به گونه ای انتخاب شوند که در طول آزاد ستون، \( L_u \) باشد. در این رابطه \( l_d \) طول گیرایی آرماتورهای طولی و \( L_u \) طول آزاد ستون است.

۴-۲-۳-۶-۲۰-۹ استفاده از وصله ی پوششی در میلگردهای طولی فقط در نیمه ی میانی طول ستون مجاز است. طول پوشش این وصله ها باید برای کشش در نظر گرفته شود. در طول این وصله ها باید آرماتورهای عرضی مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۵-۳-۳-۶-۲۰-۹ به کار برده شوند.

۵-۲-۳-۶-۲۰-۹ وصله های مکانیکی، باید مطابق ضوابط بندهای ۶-۲-۲-۶-۲۰-۹ و ۷-۲-۲-۶-۲۰-۹ باشند.

۶-۲-۳-۶-۲۰-۹ وصله های جوشی باید مطابق ضوابط بندهای ۸-۲-۲-۶-۲۰-۹ و ۹-۲-۲-۶-۲۰-۹ باشند.

۳-۳-۶-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی

۱-۳-۳-۶-۲۰-۹ در دو انتهای ستون ها و در دو طرف هر مقطعی از آن ها که احتمال تشکیل مفصل پلاستیک وجود دارد، ناحیه ای به طول \( l_0 \) ناحیه ی بحرانی تلقی شده و در آن ها باید آرماتور گذاری عرضی ویژه مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۵-۳-۳-۶-۲۰-۹ پیش بینی شود؛ مگر آن که طراحی برای برش و پیچش نیاز به آرماتور بیش تری داشته باشد. طول \( l_0 \) که از بر اتصال به تیرها اندازه گیری می شود، نباید کم تر از مقادیر (الف) تا (ج) در نظر گرفته شود:

الف - یک ششم طول آزاد ستون؛

ب - عمق ستون مقطع مستطیلی شکل یا قطر مقطع دایره ای شکل در بر اتصال به اعضای دیگر و یا سایر مقاطعی که ممکن است در آن ها مفصل پلاستیک تشکیل شود؛

ج - ۴۵۰ میلی متر.

۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی ویژه باید مطابق ضوابط (الف) تا (ث) در نظر گرفته شوند:

الف - آرماتور عرضی در ناحیه ی بحرانی را می توان با دورپیچ های تکی و یا چند قطعه ای که با یک دیگر هم پوشانی دارند، دورگیرهای دایره ای، و یا دورگیرهای با خطوط مستقیم تکی و یا چند قطعه ای که با یک دیگر هم پوشانی دارند، با یا بدون قالب دوخت، ساخت.

ب - دورگیرهای با خطوط مستقیم و با قالب های دوخت باید در محل های خم در بر گیرنده ی آرماتورهای طولی باشند.

ت - در آن ها رعایت شوند، قطر قالب های دوخت، در صورتی که ضوابط بند ۲-۲-۶-۲۱-۹ رعایت شوند، می تواند برابر یا کوچک تر از قطر دورگیرها باشد. انتهای قالب های دوخت متوالی باید به طور یک در میان در راستای میلگردهای طولی و در پیرامون مقطع جا به جا شود.

ث - در مواردی که از دورگیرهای با خطوط مستقیم و با قالب های دوخت استفاده می شود، باید شرایط تکیه گاهی جانبی برای آرماتورهای طولی مطابق بند ۴-۶-۲۱-۹ به وسیله ی آن ها فراهم شوند.

ج - آرماتورها در محیط ستون باید به گونه ای آرایش داده شوند که فاصله ی آرماتورهای طولی که به قالب های دوخت و یا گوشه ی دورگیرها متکی هستند، از یک دیگر بیش تر از ۲۵۰ میلی متر نباشد.

چ - در مواردی که در ستون ها از دورگیرهای با خطوط مستقیم استفاده شده و \( P_u > 0.3A_gf'_c \) و یا \( f'_c \geq 70 \) MPa است، کلیه ی آرماتورهای تکی و یا گروه آرماتورهای طولی در پیرامون هسته ی ستون باید به گوشه های دورگیرها و یا یک قالب لرزه ای متکی بوده و مقدار ۲۰۰ میلی متر بزرگ ترین نیروی محوری فشاری در ترکیب های بارگذاری است \( P_u \) میلی متر بیش تر نشود. مقدار \( P_u \) بزرگ ترین نیروی محوری فشاری در ترکیب های بارگذاری است که شامل زلزله هستند.

۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ قطر آرماتورهای عرضی ویژه در ناحیه ی بحرانی باید مطابق بند ۲-۶-۲۱-۹ باشد. فاصله ی شاخه های میلگردهای عرضی از یک دیگر نباید بیش تر از مقادیر (الف) تا (ب) باشد:

الف - یک چهارم ضلع کوچک تر مقطع ستون؛

ب - شش برابر کوچک ترین قطر میلگرد طولی برای میلگردهای با مقاومت تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کوچک تر، و پنج برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی برای میلگردهای با مقاومت تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال؛

ج - مقدار \( s_0 \) که از رابطه ی زیر محاسبه می شود. \( s_0 \) باید کم تر از ۱۵۰ میلی متر باشد؛ ولی نیاز نیست که کم تر از ۱۰۰ میلی متر در نظر گرفته شود.

\[ s_0 = 100 + \frac{350 - h_x}{3} \]

۴-۳-۳-۶-۲۰-۹ مقدار آرماتور عرضی ویژه ی لازم در ناحیه ی بحرانی برای دورگیرهای چند ضلعی باید مطابق (الف) و (ب) زیر محاسبه گردد:

الف - در صورتی که \( f'_c \leq 70 \) MPa و \( P_u \leq 0.3A_gf'_c \) باشد، مقدار \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید برابر با بیش ترین مقدار دو رابطه ی (۲-۲۰-۹) و (۳-۲۰-۹) باشد.

\[ \frac{A_{sh}}{s b_c} = 0.3 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

\[ \frac{A_{sh}}{s b_c} = 0.09 \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

ب - در صورتی که \( f'_c > 70 \) MPa و یا \( P_u > 0.3A_gf'_c \) باشد، مقدار \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید علاو ه بر مقدار حداکثر به دست آمده از روابط (۲-۲۰-۹) و (۳-۲۰-۹) از مقدار محاسبه شده از رابطه ی (۴-۲۰-۹) نیز بیش تر باشد.

\[ \frac{A_{sh}}{s b_c} = 0.2 k_f k_n \frac{P_u}{f_{yt} A_{ch}} \]

ضرایب \( k_f \) مقاومت بتن، و \( k_n \) تاثیر محصور شدگی، از روابط (۵-۲۰-۹) و (۶-۲۰-۹) محاسبه می شوند:

\[ k_f = \frac{f'_c}{175} + 0.6 \geq 1.0 \]

\[ k_n = \frac{n_l}{n_l - 2} \]

در رابطه ی فوق، \( n_l \) تعداد آرماتورها یا گروه آرماتورهای واقع در محیط هسته ی ستون با دورگیری های با خطوط مستقیم است، که از نظر عرضی به قالب های لرزه ای و یا گوشه ی دورگیری های متکی هستند.

۵-۳-۳-۶-۲۰-۹ مقدار آرماتور عرضی ویژه ی لازم در ناحیه ی بحرانی برای دورپیچ ها و یا دورگیری های دایروی باید مطابق (الف) و (ب) زیر محاسبه شود:

الف - در صورتی که \( f'_c \leq 70 \) MPa و \( P_u \leq 0.3A_gf'_c \) باشد، مقدار \( \rho_s \) باید برابر با بیش ترین مقدار از دو رابطه ی (۷-۲۰-۹) و (۸-۲۰-۹) باشد.

\[ \rho_s = 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

\[ \rho_s = 0.12 \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

ب - در صورتی که \( f'_c > 70 \) MPa و یا \( P_u > 0.3A_gf'_c \) باشد، مقدار \( \rho_s \) باید علاو ه بر مقدار حداکثر به دست آمده از روابط (۷-۲۰-۹) و (۸-۲۰-۹) از مقدار محاسبه شده از رابطه ی (۹-۲۰-۹) نیز بیش تر باشد.

\[ \rho_s = 0.35 k_f k_n \frac{P_u}{f_{yt} A_{ch}} \]

۶-۳-۳-۶-۲۰-۹ در قسمت هایی از طول ستون که آرماتور گذاری عرضی ویژه اجرا نمی شود، باید آرماتور عرضی به صورت دورپیچ یا دورگیر و یا سنجاقی مطابق ضوابط بندهای ۲-۶-۲۱-۹ و ۳-۶-۲۱-۹ و نیز برای تامین برش بر اساس بند ۴-۳-۶-۲۰-۹ قرار داده شود. فاصله ی این آرماتورها در هر حال نباید برای آرماتورهای با مقاومت تسلیم ۴۲۰ مگاپاسکال و کم تر، بیش تر از شش برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی و یا ۱۵۰ میلی متر، و برای آرماتورهای با مقاومت تسلیم ۵۲۰ مگاپاسکال، بیش تر از ۵ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی و یا ۱۵۰ میلی متر، اختیار شود.

۷-۳-۳-۶-۲۰-۹ در ستون هایی که عکس العمل اعضای سخت ناپیوسته را تحمل می کنند، مانند ستون های واقع در زیر دیوارهای منقطع، باید آرماتورهای عرضی ویژه مطابق ضوابط (الف) و (ب) به کار برده شوند:

الف - در مواردی که بار محوری فشاری ضریب دار ستون در اثر زلزله از \( 0.10A_gf'_c \) تجاوز نماید، باید از آرماتورهای عرضی مطابق بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۵-۳-۳-۶-۲۰-۹ در تمام طول ستون و در کلیه ی طبقات در زیر سطحی که در آن ناپیوستگی رخ می دهد، استفاده شود. در مواردی که از اثرات زلزله ی تشدید یافته برای لحاظ نمودن اثرات اضافه مقاومت اجزای قائم سیستم مقاوم در برابر زلزله استفاده شده باشد، محدودیت \( 0.10A_gf'_c \) باید به \( 0.25A_gf'_c \) افزایش داده شود.

ب - آرماتورهای عرضی ستون باید به اندازه ای برابر با حداقل طول گیرایی آرماتور طولی ستون، \( l_d \) بر اساس بیش ترین قطر، که مطابق با بند ۵-۵-۶-۲۰-۹ تعیین می شود، در داخل عضو منقطع ادامه یابند. در مواردی که انتهای تحتانی ستون بر روی یک دیوار متکی است، آرماتورهای عرضی مورد نیاز باید به اندازه ی طول \( l_d \) مربوط به آرماتور طولی ستون با بیش ترین قطر در داخل دیوار ادامه داده شوند.

۸-۳-۳-۶-۲۰-۹ در مواردی که پوشش بتن بر روی میلگردهای عرضی محصور کننده، که بر اساس بندهای ۱-۳-۳-۶-۲۰-۹، ۶-۳-۳-۶-۲۰-۹ و یا ۷-۳-۳-۶-۲۰-۹ منظور شده است از ۱۰۰ میلی متر تجاوز نماید، الزم است از آرماتورهای عرضی اضافی، که پوشش بتن روی آن ها از ۱۰۰ میلی متر بیش تر نشده، و فاصله ی شاخه های آن ها از یک دیگر بیش تر از ۲۰۰ میلی متر نباشد، استفاده گردد.

۹-۳-۳-۶-۲۰-۹ در محل اتصال ستون به شالوده، الزم است آرماتورهای طولی ستون که به داخل شالوده ادامه می یابند، در طولی برابر با حداقل ۳۰۰ میلی متر با آرماتور گذاری عرضی ویژه مطابق بند ۷-۳-۳-۶-۲۰-۹ محصور شوند.

۱۰-۳-۳-۶-۲۰-۹ در ستون هایی که قسمتی از ارتفاع آن ها به یک دیوار بتنی متصل است، در تمام قسمت آزاد ستون باید آرماتورهای عرضی ویژه در نظر گرفته شوند.

۴-۳-۶-۲۰-۹ برش در ستون های با شکل پذیری زیاد

۱-۴-۳-۶-۲۰-۹ نیروی برشی طراحی \( V_u \) در ستون ها باید با در نظر گرفتن اندر کنش نیروهای محوری ضریب دار و لنگرهای خمشی مقاوم محتمل در مقاطع انتهایی ستون با فرض آن که در این مقاطع مفصل های پلاستیک تشکیل شده اند، تعیین گردد. نیروی محوری ضریب دار ستون طوری انتخاب می شود که بیش ترین لنگر خمشی محتمل، \( M_{pp} \) حاصل شود.

این برش در هیچ حالت نباید کم تر از برش به دست آمده از تحلیل ساختمان زیر اثر بارهای قائم و جانبی زلزله باشد. هم چنین نیازی نیست که مقدار نیروی برشی ستون، از نیروی محاسبه شده بر اساس مقاومت گره که با فرض لنگر خمشی محتمل، \( M_{pr} \) در تیرهای منتهی به گره به دست می آید، بیش تر باشد.

۲-۴-۳-۶-۲۰-۹ در ستون ها، در حالتی که هر دو شرط (الف) و (ب) این بند برقرار باشند، به منظور طراحی آرماتورهای عرضی در محدوده ی \( l_0 \) مطابق بند ۱-۳-۳-۶-۲۰-۹، باید از مقاومت بتن در برش \( V_c \) صرف نظر نمود:

الف - برش محاسبه شده بر اساس بند ۱-۴-۳-۶-۲۰-۹، برابر با حداقل نصف مقاومت برشی مورد نیاز در محدوده ی \( l_0 \) باشد.

ب - نیروی محوری فشاری ضریب دار، \( P_u \) که شامل اثرات زلزله می باشد، از \( 0.05A_gf'_c \) کم تر باشد.

۴-۶-۲۰-۹ حداقل مقاومت خمشی ستون ها

۱-۴-۶-۲۰-۹ ستون ها باید الزامات بندهای ۲-۴-۶-۲۰-۹ یا ۳-۴-۶-۲۰-۹ را تامین نمایند.

۲-۴-۶-۲۰-۹ به استثنای موارد ذکر شده در بندهای ۳-۴-۶-۲۰-۹ و ۴-۴-۶-۲۰-۹، لنگر های خمشی مقاوم ستون ها و تیرها در محل اتصال مشترک، باید در رابطه ی (۱۰-۲۰-۹) صق کنند:

\[ \sum M_{nc} \geq 1.2 \sum M_{nb} \]

در این رابطه:

\( \sum M_{nc} \) = مجموع لنگرهای مقاوم خمشی اسمی ستون ها در بالا و پایین اتصال که در بر اتصال محاسبه شده اند. لنگرهای مقاوم خمشی ستون ها باید برای نامساعدترین حالت بار محوری ضریب دار، در جهت بارگذاری جانبی مورد نظر، که کم ترین مقدار لنگرها را به دست می دهد، محاسبه شوند.

\( \sum M_{nb} \) = مجموع لنگرهای مقاوم خمشی اسمی تیرها در دو سمت اتصال که در بر اتصال محاسبه شده اند.

جمع لنگرها در رابطه ی (۱۰-۲۰-۹) باید چنان صورت گیرد که لنگرهای ستون ها در جهت مخالف لنگرهای تیرها قرار گیرند. رابطه ی (۱۰-۲۰-۹) باید در حالاتی که لنگرهای خمشی تیرها در هر دو جهت واقع در صفحه ی قائم قاب عمل کنند، برقرار باشد. در تیرهای T شکل در صورتی که دال در اثر لنگرهای وارد در بر گره تحت کشش قرار گیرد، در محاسبه ی \( M_{nb} \) باید آرماتورهای دال واقع در عرض موثر آن، مطابق بند ۳-۴-۶-۱۰-۹ که مهار آن ها در حد تسلیم در مقطع بحرانی خمشی تامین شده باشد، نیز منظور گردند.

۳-۴-۶-۲۰-۹ چنان چه ستونی ضابطه ی بند ۲-۴-۶-۲۰-۹ را تامین نکند، باید از کمک آن به سختی جانبی و مقاومت سازه در مقابل بار جانبی ناشی از زلزله صرف نظر شود. این ستون در هر حال باید ضوابط بند ۱۰-۲۰-۹ را تأمین نماید.

۴-۴-۶-۲۰-۹ چنان چه تعداد ستون های موجود در یک طبقه در یک قاب بیش تر از چهار عدد باشند، از هر چهار ستون یک ستون می تواند رابطه ی (۱۰-۲۰-۹) را تامین نکند؛ ولی در سیستم باربر لرزه ای سهم باشد.

۵-۴-۶-۲۰-۹ در صورتی که تنش های محوری ایجاد شده از ترکیب های بارهای ضریب داری که شامل اثرات E هستند از \( 0.10A_gf'_c \) کم تر باشند، می توان در ستون های قاب های یک و دو طبقه، و نیز در ستون هایی که در بالای اتصال امتداد نمی یابند در قاب های چند طبقه، رابطه ی (۱۰-۲۰-۹) را رعایت ننمود. در این صورت این ستون ها باید ضابطه ی بند ۴-۴-۶-۲۰-۹ را تامین کنند. این ستون ها مشمول ضابطه ی بند ۴-۴-۶-۲۰-۹ نمی شوند.

۵-۶-۲۰-۹ ناحیه ی اتصال تیر به ستون در قاب های با شکل پذیری زیاد

۱-۵-۶-۲۰-۹ تعریف

ناحیه ی اتصال تیر به ستون به حجم مشترک تیر و ستون گفته می شود. عرض موثر ناحیه ی اتصال در هر امتداد برابر است با:

الف - عرض ستون در آن امتداد؛

ب - نصف ارتفاع هر تیری که در امتداد مورد نظر به اتصال تیر به ستون وصل بوده و با عمل کرد خود به صورت بخشی از سیستم مقاوم در برابر زلزله، در اتصال ایجاد برش می کند.

۲-۵-۶-۲۰-۹ آرماتور گذاری

۱-۲-۵-۶-۲۰-۹ آرماتور گذاری عرضی باید در کلیه ی نواحی اتصالی، به جز آن هایی که در بند ۲-۳-۵-۶-۲۰-۹ اشاره شده اند، مطابق ضوابط بندهای ۲-۲-۳-۶-۲۰-۹ تا ۴-۲-۳-۶-۲۰-۹ و ۷-۳-۳-۶-۲۰-۹ به کار برده شود.

۲-۲-۵-۶-۲۰-۹ در نواحی اتصال هایی که در چهار سمت توسط تیرها محصور شده اند و عرض تیرها کم تر از سه چهارم بعد ستون متصل به آن ها نیست، می توان در طولی به اندازه ی ارتفاع کم عمق ترین تیر \( h \)، از آرماتور عرضی مساوی با نصف مقدار تعیین شده در بند ۴-۳-۳-۶-۲۰-۹ استفاده نمود؛ و فاصله ی آن ها را از آن چه بر اساس بند ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ محاسبه شده، تا ۱۵۰ میلی متر افزایش داد.

۳-۲-۵-۶-۲۰-۹ در تیرهایی که آرماتور طولی آن ها از داخل هسته ی محصور شده ی ستون عبور نمی کنند، در صورتی که آرماتورها توسط تیر دیگری محصور نشده باشند، باید در سراسر طول آرماتورهای طولی که در خارج از هسته ی ستون قرار دارند، از آرماتورهای عرضی که از ستون عبور می کنند با فاصله ای مطابق بند ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ و ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ و نیز با رعایت بند ۶-۳-۳-۶-۲۰-۹ استفاده شود.

۳-۵-۶-۲۰-۹ مقاومت برشی ناحیه ی اتصال تیر به ستون

۱-۳-۵-۶-۲۰-۹ نیروی برشی در اتصال تیر به ستون باید در صفحه ی افقی وسط ارتفاع این اتصال و بر اساس نیروهای محاسبه شده در بر گره، با توجه به نیروهای فشاری و کششی در تیرها که مطابق بند ۱-۲-۵-۶-۲۰-۹ به دست آمده، و نیروی برشی در ستون ها در تطابق با مقاومت خمشی محتمل تیرها \( M_{pr} \) محاسبه گردد.

۲-۳-۵-۶-۲۰-۹ \( \phi \) برای برش باید بر اساس بند ۴-۷-۹ (ت) محاسبه شود.

۳-۳-۵-۶-۲۰-۹ \( V_n \) در اتصال تیر به ستون باید مطابق جدول ۲-۲۰-۹ باشد.

جدول ۲-۲۰-۹ مقاومت اسمی برشی اتصال تیر به ستون

ستون تیر در امتدادی که حساب شده است محصور شدگی با تیرهای عرضی مطابق بند ۸-۲-۱۶-۹ \( V_n \) (N)
پیوسته یا مطابق بند ۶-۲-۱۶-۹ پیوسته یا مطابق بند ۷-۲-۱۶-۹ محصور شده \( 1.70\sqrt{f'_c}A_j \)
محصور نشده \( 1.20\sqrt{f'_c}A_j \)
سایر موارد سایر موارد محصور شده \( 1.20\sqrt{f'_c}A_j \)
محصور نشده \( 1.00\sqrt{f'_c}A_j \)
سایر موارد پیوسته یا مطابق بند ۷-۲-۱۶-۹ محصور شده \( 1.20\sqrt{f'_c}A_j \)
محصور نشده \( 1.00\sqrt{f'_c}A_j \)
سایر موارد سایر موارد محصور نشده \( 1.00\sqrt{f'_c}A_j \)
محصور نشده \( 0.70\sqrt{f'_c}A_j \)

در جدول فوق برای بتن های ساخته شده با دانه های سبک با وزن معمولی \( \sqrt{f'_c} \) برابر ۰٫۷۵ محاسبه شود. \( A_j \) باید بر اساس بند ۴-۲-۴-۱۶-۹ باشد.

۴-۳-۵-۶-۲۰-۹ سطح مقطع موثر ناحیه ی اتصال تیر به ستون \( A_j \) برابر با حاصل ضرب عمق \( h \) در عرض موثر ناحیه ی اتصال است. عمق ناحیه ی اتصال برابر با ارتفاع کل مقطع ستون، \( h \) است. عرض موثر ناحیه ی اتصال، به جز در مواردی که عرض تیر از عرض ستون متصل به آن کم تر است، برابر با عرض کل مقطع ستون بوده و نباید از کم ترین دو مقدار زیر بیش تر در نظر گرفته شود:

الف - عرض تیر به علاو ه ی عرض ناحیه ی اتصال؛

ب - دو برابر کوچک ترین فاصله ی محور طولی تیر تا وجوه موازی ستون با محور تیر.

۴-۵-۶-۲۰-۹ طول گیرایی میلگردهای کششی

۱-۴-۵-۶-۲۰-۹ طول گیرایی میلگردها \( l_{ah} \) که به قالب استاندارد ختم شده اند، باید با استفاده از رابطه ی (۱۱-۲۰-۹) محاسبه شود؛ ولی نباید کم تر از ۱۵۰ میلی متر و ۸ برابر قطر میلگرد اختیار گردد.

\[ l_{ah} = \frac{f_y d_b}{5.48\sqrt{f'_c}} \]

۲-۴-۵-۶-۲۰-۹ قالب میلگرد تیرها باید در هسته ی محصور شده ی ستون ها و یا در اجزای لبه ی دیوارها مهار شده، و خم آن ها به طرف داخل ناحیه ی اتصال باشد.

۳-۴-۵-۶-۲۰-۹ طول گیرایی میلگردهای مستقیم در کشش، \( l_d \) با قطر کوچک تر از ۳۶ میلی متر، باید برابر با بزرگ ترین دو مقدار (الف) و (ب) در نظر گرفته شود:

الف - در مواردی که حداکثر ۳۰۰ میلی متر بتن در یک مرحله در زیر میلگرد ریخته شده باشد: \( l_d \) برابر طول گیرایی میلگردهای قالب دار، \( l_{ah} \) در رابطه ی (۱۱-۲۰-۹) ضربدر ۲٫۵؛

ب - در مواردی که بیش تر از ۳۰۰ میلی متر بتن در یک مرحله در زیر میلگرد ریخته شده باشد: \( l_d \) برابر طول گیرایی میلگردهای قالب دار، \( l_{ah} \) در رابطه ی (۱۱-۲۰-۹) ضربدر ۳٫۲۵.

۴-۴-۵-۶-۲۰-۹ میلگردهای مستقیمی که به یک اتصال ختم می شوند، باید از داخل هسته ی محصور شده ی ستون و یا جزء لبه ی دیوار عبور داده شوند. طول گیرایی مستقیم در کشش، \( l_d \) برای آن قسمت از میلگردهایی که در خارج از هسته ی محصور شده قرار دارند، باید با ضریب ۱٫۶ افزایش داده شود.

۵-۴-۵-۶-۲۰-۹ در میلگردهای آجدار سر دار که ضوابط بند ۱۰-۴-۹ را تامین می کنند، طول مهار ی در کشش باید مطابق بند ۴-۳-۲۱-۹ و با منظور کردن \( 1.25f_y \) به جای \( f_y \) محاسبه گردد؛ ولی فاصله ی آزاد بین آن ها نباید کم تر از ۳۶ میلی متر باشد.

۷-۲۰-۹ دیوارهای سازه ای با شکل پذیری زیاد (ویژه)

۱-۷-۲۰-۹ ضوابط این بند باید در طراحی دیوارهای سازه ای با شکل پذیری زیاد، و یا اجزای آن ها شامل تیرهای هم بند، و قطعات قائم و افقی دیوارها (شکل ۱-۲۰-۹)، و نیز دیوار پایه ها (جرز دیوارها) که به عنوان قسمتی از سیستم مقاوم در برابر زلزله منظور می شوند، استفاده شوند. دیوار پایه ها حالت خاصی از قطعات قائم دیواری هستند که ابعاد آن ها (مطابق تعریف در فصل ۲-۹) به گونه ای هستند که حداکثر برش در آن ها از طریق تشکیل مفصل خمیری در دو انتهای دیوار پایه تعیین می شود.

۲-۷-۲۰-۹ رعایت بند ۲-۷-۲۰-۹ در همه ی دیوارها و دیوار پایه ها با شکل پذیری زیاد الزامی است. در قطعات قائم دیوار، ضوابط طراحی بر اساس دو نسبت \( h_w/l_w \) و \( l_w/b_w \) و مطابق (الف) تا (ب) این بند تعیین می شوند:

الف - در مواردی که \( h_w/l_w < 2 \) و یا \( l_w/b_w > 6 \) باشد، قطعه ی قائم دیوار (شکل ۱-۲۰-۹) باید مشابه دیوار سازه ای و با رعایت بندهای ۳-۷-۲۰-۹، ۴-۷-۲۰-۹ و ۱۰-۲۰-۹ طراحی شود.

ب - در مواردی که \( h_w/l_w \geq 2.5 \) باشد، قطعه ی قائم دیوار یا دیوار پایه (شکل ۲-۲۰-۹) باید مشابه ستون و با رعایت بندهای ۱۰-۲۰-۹ طراحی شود.

ج - در مواردی که \( h_w/l_w \geq 2 \) باشد، قطعه ی قائم دیوار یا دیوار پایه را می توان به جای رعایت ضوابط قسمت (ب) این بند، با رعایت بند (الف) تا ۱۰-۲۰-۹ ارتفاع آزاد، \( h_w \) طول افقی و \( b_w \) عرض قسمت جان در مقاطع دیوار یا دیوار پایه ی تشکیل شده از جان و بال، و یا ضخامت در دیوار یا دیوار پایه ی با مقطع مستطیلی است.

۳-۷-۲۰-۹ آرماتورهای دیوار

۱-۳-۷-۲۰-۹ در دیوارهای سازه ای با شکل پذیری زیاد، نسبت کل آرماتورهای قائم و افقی به سطح مقطع دیوار در هر امتداد، نباید کم تر از ۰٫۰۰۲۵ باشد.

۲-۳-۷-۲۰-۹ فاصله ی مرکز تا مرکز میلگردها از یک دیگر در هر دو امتداد قائم و افقی نباید بیش تر از ۳۵۰ میلی متر اختیار شود. میلگردهایی که از آن ها برای تامین \( V_n \) استفاده می شود، باید به صورت متقاطع بوده و در سطح صفحه ی برش توزیع شوند.

۳-۳-۷-۲۰-۹ در دیوارهایی که در آن ها \( V_u > 0.17A_{cv} \sqrt{f'_c} \) و \( h_w/l_w \geq 2.0 \) باشد، به کارگیری دو شبکه ی میلگرد الزامی است.

۴-۳-۷-۲۰-۹ میلگردها در دیوارهای سازه ای باید به گونه ای وصله یا مهار شوند که مطابق بندهای ۳-۲۱-۹ و ۴-۲۱-۹ و موارد (الف) تا (ت) این بند، در آن ها امکان ایجاد تنش کششی تا حد تسلیم به وجود آید:

الف - آرماتورهای طولی، به جز در قسمت فوقانی دیوار، باید تا طولی برابر با حداقل ۳۷۰۰ میلی متر بعد از محلی که دیگر از نظر خمشی مورد نیاز نیستند، ادامه داده شوند؛ ولی در هر حال نیازی نیست که بیش تر از \( l_d \) از بالای طبقه ی فوقانی ادامه داشته باشند.

ب - در محل هایی که در اثر تغییر مکان های جانبی، احتمال تسلیم آرماتورهای طولی وجود دارد، طول مهار ی آرماتورها باید برابر طول مهار ی محاسبه شده برای تسلیم در کشش در نظر گرفته شود.

پ - در نواحی مرزی در مقاطع بحرانی دیوار که در آن ها در اثر تغییر مکان های جانبی احتمال جاری شدن آرماتورهای طولی وجود دارد، استفاده از وصله های پوششی برای آرماتورهای طولی در طولی برابر با کم ترین دو مقدار \( l_d \) و ۶۰۰ میلی متر در بالای مقطع مجاز نمی باشد. نیازی نیست طول \( l_d \) را بیش تر از ۶۱۰۰ میلی متر در نظر گرفت. نواحی بحرانی شامل قسمت های ذکر شده در بند ۴-۳-۷-۲۰-۹ (الف)، و قسمت هایی به اندازه ی ضخامت دیوار از بر دیوار در هر کدام از دیوارهای متقاطع در هر جهت می باشند.

ت - در آرماتورها، وصله های مکانیکی باید مطابق بند ۶-۲-۲-۶-۲۰-۹ و ۷-۲-۲-۶-۲۰-۹ و وصله های جوشی مطابق بند ۸-۲-۲-۶-۲۰-۹ در نظر گرفته شوند.

۵-۳-۷-۲۰-۹ آرماتورهای طولی را می توان از مقطعی در امتداد ارتفاع دیوار، که تنش فشاری بتن در آن از ۰٫۱۵\( f'_c \) کم تر باشد، قطع کرد. تنش فشاری بتن با فرض توزیع خطی تنش در مقطع دیوار و بر اساس مشخصات مقطع کل محاسبه می شود. در دیوارهای با مقطع T و U باید عرض موثر بال بر اساس ضوابط بند ۳-۲-۷-۲۰-۹ لحاظ شود.

۴-۷-۲۰-۹ اجزای مرزی

۱-۴-۷-۲۰-۹ اگر بر اساس بندهای ۲-۴-۷-۲۰-۹ یا ۳-۴-۷-۲۰-۹ به اجزای مرزی ویژه نیاز باشد، الزامات بندهای (الف) تا (ذ) زیر باید برآورده شوند:

الف - جزء مرزی باید به صورت افقی تا فاصله ای برابر با بیش ترین دو مقدار \( c - 0.1l_w \) و \( c/2 \) از دورترین تار فشاری به سمت مرکز مقطع دیوار ادامه یابد. \( c \) فاصله ی محور خنثی از دورترین تار فشاری است که متناظر با تغییر مکان جانبی طرح، \( \delta_u \) است که تحت اثر بار محوری ضریب دار به همراه مقاومت خمشی اسمی، به دست آورده شده است.

ب - عرض ناحیه ی فشاری ناشی از خمش، \( L_p \) در طول افقی، که مطابق بند (الف) به دست آورده شده است و شامل بال دیوار در صورت وجود نیز می شود، نباید از \( l_w/16 \) کم تر باشد.

پ - در دیوارها با دیوار پایه هایی که \( h_w/l_w \geq 2.0 \) بوده و به صورت پیوسته از روی شالوده تا بالای دیوار ادامه دارند، و به گونه ای طراحی شده اند که دارای تنها یک مقطع بحرانی برای خمش و بارهای محوری بوده و در آن ها \( c/l_w \geq 0.3 \) است، عرض ناحیه ی فشاری ناشی از خمش، \( L_p \) در طولی که مطابق بند (الف) محاسبه شده است، باید برابر با بزرگ تر از ۳۰۰ میلی متر باشد.

ت - در دیوارهای با مقطع T و U، جزء مرزی باید عرض موثر بال در فشار را شامل شده و تا حداقل ۳۰۰ میلی متر درون جان ادامه داشته باشد.

ث - آرماتورهای عرضی جزء مرزی باید ضوابط مندرج در بند ۳-۳-۶-۲۰-۹ و نیز بند ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ را تامین نمایند. فاصله ی آرماتورهای عرضی که بر اساس شرط (الف) بند ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ حساب شده است، باید برابر با یک سوم کم ترین بعد عضو مرزی باشد. حداکثر فاصله ی عمودی آرماتورهای عرضی در جزء مرزی باید مطابق جدول ۳-۲۰-۹ باشد.

ج - جزئیات آرماتورهای عرضی باید به گونه ای باشند که فاصله ی بین آرماتورهای طولی در دو امتداد محیط جزء مرزی، که دارای تکیه گاه جانبی هستند از کمترین دو مقدار ۳۵۰ میلی متر و یک سوم ضخامت جزء مرزی بیشتر باشد. تکیه گاه جانبی از طریق قالب لرزه ای در انتهای یک تنگ عرضی و یا گوشه یک دورگیر تأمین می شود. طول هر ساق یک دورگیر نباید از دو برابر ضخامت جزء مرزی بیش تر بوده و طول پوششی دو دورگیر مجاور نباید از کوچک ترین دو مقدار ۱۵۰ میلی متر و یا دو سوم ضخامت جزء مرزی کم تر باشد.

چ - مقدار آرماتور عرضی مطابق زیر تعیین می شود:

- در صورت استفاده از دورگیرهای با خطوط مستقیم، نسبت \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید برابر با بیش ترین از دو مقدار \( 0.3 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.09 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

- در صورت استفاده از دورپیچ ها و یا دورگیرهای دایروی، نسبت \( \rho_s \) باید برابر با بیش ترین از دو مقدار \( 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.12 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

ح - مقاومت مشخصه بتن در جزء مرزی در محدوده ضخامت دال نباید از ۷۰% مقاومت مشخصه \( f'_c \) دیوار کم تر باشد.

خ - آرماتورهای طولی دیوار در محدوده ی جان باید در فاصله ای مطابق بند ۴-۷-۲۰-۹ (ب) در بالا و پایین مقطع بحرانی دارای تکیه گاه جانبی شامل گوشه ی یک دورگیر و یا یک سنجاقی با قالب لرزه ای در دو انتها باشند. فاصله ی قائم آرماتورهای عرضی از یک دیگر نباید از ۳۰۰ میلی متر بیش تر بوده، و قطر آن ها باید مطابق بند ۲-۲-۶-۲۱-۹ تعیین شود.

د - در مواردی که مقطع بحرانی دیوار در تراز تحتانی آن واقع شده باشد، الزم است آرماتورهای عرضی اجزای مرزی آن مقطع بر اساس ضوابط بند ۴-۳-۷-۲۰-۹ به اندازه ی حداقل \( l_d \) که برای بزرگ ترین میلگرد طولی عضو مرزی محاسبه شده است، در داخل تکیه گاه دیوار ادامه یابند. در صورتی که عضو مرزی ویژه باید بر روی پی، شالوده ی سراسری، و یا سر شمع ختم شود آرماتورهای عرضی عضو مرزی ویژه به اندازه ی مقدار به دست آمده از بند ۳-۲-۹-۲۰-۹ و حداقل ۲۰۰ میلی متر، در داخل پی یا سر شمع ادامه یابند (شکل ۲-۲۰-۹). در پی ها به جای ۲۰۰ میلی متر می توان \( l_d \) را در نظر گرفت.

جدول ۳-۲۰-۹ فاصله ی عمودی آرماتورهای عرضی در جزء مرزی

مقاومت حد تسلیم آرماتورهای اصلی خمشی آرماتورهای عرضی مورد نیاز فاصله ی عمودی آرماتورهای عرضی
۴۲۰ مگاپاسکال در ناحیه ای برابر با بزرگ ترین مقدار \( M_u/4V_u \) و بحرانی [۲] کمترین مقدار ۱۵۰ میلی متر و \( 6d_b \)
در سایر نقاط کمترین مقدار ۲۰۰ میلی متر و \( 8d_b \)
۵۲۰ مگاپاسکال در ناحیه ای برابر با بزرگ ترین مقدار \( M_u/4V_u \) و بحرانی [۳] کمترین مقدار \( 5d_b \)
در سایر نقاط کمترین مقدار \( 6d_b \)

[۲] \( d_b \) قطر کوچک ترین آرماتور اصلی خمشی است.

[۳] مقطع بحرانی مقطعی است که در آن در اثر تغییر مکان جانبی، امکان جاری شدن آرماتورهای طولی وجود دارد.

۲-۴-۷-۲۰-۹ در دیوارها، به جز در مواردی که \( V_u \) در صفحه ی دیوار از \( 0.17A_{cv}\sqrt{f'_c} \) می آید، آرماتورهای افقی که به لبه های انتهایی دیوارهای بدون اجزای مرزی ختم می شوند، باید دارای قالب انتهایی استاندارد که آرماتورهای طولی لبه را در بر می گیرد، باشند. به جای قالب انتهایی استاندارد فوق می توان از آرماتورهای U شکل که با قطر و فاصله ی یکسان با آرماتورهای عرضی بوده و به آن ها وصله شده اند، استفاده نمود.

۵-۷-۲۰-۹ تیرهای هم بند در دیوارهای سازه ای

۱-۵-۷-۲۰-۹ در تیرهای هم بند که در آن ها نسبت طول دهانه ی آزاد به ارتفاع تیر \( \frac{l_n}{h} \geq 4 \) می باشد، باید الزامات بند ۲-۶-۲۰-۹، با فرض آن که لبه های دیوارها به عنوان تکیه گاه های ستونی عمل می کنند، رعایت شوند. در صورتی که بتوان نشان داد تیر دارای پایداری جانبی مناسب است، لزومی به اعمال ضوابط بند ۱-۲-۶-۲۰-۹ (ب) و (پ) نمی باشد.

۲-۵-۷-۲۰-۹ در تیرهای هم بند که در آن ها نسبت طول دهانه ی آزاد به ارتفاع \( \frac{l_n}{h} < 2 \) بوده و \( V_u \geq 0.333\sqrt{f'_c}A_{cw} \) می باشد، باید از دو گروه آرماتورهای قطری متقاطع که نسبت به مرکز تیر متقارن می باشند، استفاده گردد. در صورتی که با حذف سختی و مقاومت جانبی تیرهای هم بند، توانایی باربری قائم آن ها، امکان خروج اضطراری از ساختمان، و یا انسجام اجزای غیر سازه ای و اتصالات آن ها به سازه حفظ گردد، رعایت این ضابطه الزامی نیست.

۳-۵-۷-۲۰-۹ در تیرهای هم بندی که هیچ کدام از شرایط بندهای ۱-۵-۷-۲۰-۹ و ۲-۵-۷-۲۰-۹ وجود ندارد، می توان از دو گروه آرماتورهای قطری متقاطع که به صورت متقارن نسبت به مرکز تیر قرار داده شده اند، و یا از آرماتورهایی مطابق ضوابط بندهای ۲-۲-۶-۲۰-۹، ۳-۲-۶-۲۰-۹ و ۴-۶-۲۰-۹، با منظور نمودن اجزای مرزی دیوارها به عنوان تکیه گاه های ستونی، استفاده نمود.

۴-۵-۷-۲۰-۹ در تیرهای هم بندی که با دو گروه آرماتورهای متقاطع و متقارن نسبت به مرکز تیر تقویت شده اند، باید دو بند (الف) و (ب) و یکی از بندهای (پ) یا (ت) را رعایت نمود؛ در این حالت نیازی به رعایت بند ۸-۱۱-۹ نمی باشد:

الف - \( V_n \) از رابطه ی زیر محاسبه گردد:

\[ V_n = 2A_{vd}f_y \sin\alpha \leq 0.83\sqrt{f'_c}A_{cw} \]

ب - فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر نباید از کم ترین دو مقدار شش برابر قطر اسمی کوچک ترین آرماتورهای قطری و ۱۵۰ میلی متر، بیش تر باشد. فاصله ی سنجاقی ها و یا ساق دورگیرها در امتدادهای قائم و افقی در صفحه ی سطح مقطع تیر نباید از ۲۰۰ میلی متر تجاوز نماید. سنجاقی ها و ساق تنگ ها باید آرماتورهای طولی با قطری برابر یا بزرگ تر از قطر خود را در بر گیرند. آرایش تنگ ها را می توان مطابق مشخصات بند ۶-۳-۲-۶-۲۰-۹ انتخاب نمود.

پ - در صورت استفاده از دورگیرهای با خطوط مستقیم، نسبت \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید برابر با بیش ترین مقدار از دو رابطه ی (۱۶-۲۰-۹) و (۱۷-۲۰-۹) باشد:

\[ \frac{A_{sh}}{s b_c} = 0.09 \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

\[ \frac{A_{sh}}{s b_c} = 0.3 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

ت - در صورت استفاده از دورپیچ ها یا دورگیرهای دایروی، نسبت \( \rho_s \) باید برابر با بیش ترین مقدار از دو رابطه ی (۱۸-۲۰-۹) و (۱۹-۲۰-۹) باشد:

\[ \rho_s = 0.12 \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

\[ \rho_s = 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \]

۶-۷-۲۰-۹ قطعات افقی دیوار

در قطعات افقی دیوارها و در تیرهای هم بند در دیوارهای همبسته، مقاومت برشی نهایی \( V_n \) نباید بیش تر از \( 0.83A_{cw}\sqrt{f'_c} \) در نظر گرفته شود. \( A_{cw} \) سطح مقطع بتن یک قطعه ی افقی دیوار و یا تیر همبند است.

۷-۷-۲۰-۹ درزهای واریز در دیوارها

۱-۷-۷-۲۰-۹ درزهای واریز در دیوارها باید مطابق بند ۶-۵-۲۲-۹ بوده و سطوح تماس آن ها باید زیری مورد نظر در حالت (ب) جدول ۱۰۸-۹ را دارا باشند.

۸-۷-۲۰-۹ دیوارهای ناپیوسته

۱-۸-۷-۲۰-۹ آرماتور گذاری ستون هایی که در زیر دیوارهای ناپیوسته قرار دارند، باید مطابق بند ۷-۳-۳-۶-۲۰-۹ باشد.

۹-۷-۲۰-۹ ضوابط طراحی دیوارهای سازه ای در برش

۱-۹-۷-۲۰-۹ \( V_{it} \) از تحلیل سازه زیر اثر بارهای ضریب دار قائم و جانبی ناشی از زلزله، و با توجه به ترکیب های ضریب دار این بارها به دست می آید.

۱-۱-۹-۷-۲۰-۹ نیروی برشی طرح \( V_u \) مطابق زیر محاسبه می شود:

\[ V_u = \Omega_v \omega_v V_{it} \leq 3V_{it} \]

در این رابطه \( V_{it} \) نیروی برشی است که از تحلیل سازه بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان به دست می آید. \( \Omega_v \) ضریب اضافه مقاومت است که بر اساس جدول ۴-۲۰-۹ تعیین می شود.

جدول ۴-۲۰-۹ ضریب اضافه مقاومت \( \Omega_v \) در مقطع بحرانی

هندسه ی دیوار \( \Omega_v \)
\( \frac{h_{wcs}}{l_w} > 1.50 \) \( \frac{M_{pr}}{M_{it}} \) در ترکیب باری که بزرگترین \( \Omega_v \) را حاصل نماید.
\( \frac{h_{wcs}}{l_w} \leq 1.50 \) 1.0

در صورتی که \( \frac{h_{wcs}}{l_w} > 1.50 \) باشد، مقدار \( \omega_v \) را می توان برابر 1.0 فرض نمود. در غیر این صورت \( \omega_v \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

اگر \( n_s \leq 6 \) باشد:

\[ \omega_v = 0.9 + \frac{n_s}{10} \]

اگر \( n_s > 6 \) باشد:

\[ \omega_v = 1.3 + \frac{n_s}{30} \leq 1.80 \]

مقدار \( n_s \) نباید کم تر از \( 0.00028h_{wcs} \) منظور شود. \( h_{wcs} \) بر حسب میلیمتر است.

۲-۹-۷-۲۰-۹ مقاومت برشی اسمی دیوار \( V_n \) نباید از مقدار رابطه ی (۱۹-۲۰-۹) بیش تر در نظر گرفته شود:

\[ V_n = A_{cv}(\alpha_c \sqrt{f'_c} + \rho_t f_y) \]

در این رابطه \( \alpha_c \) ضریبی است که مطابق (الف) تا (ب) این بند محاسبه می شود:

الف - در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( \frac{h_w}{l_w} \) بزرگ تر یا مساوی ۲ است: \( \alpha_c = 0.17 \)

ب - در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( \frac{h_w}{l_w} \) کوچک تر یا مساوی ۱.۵ است: \( \alpha_c = 0.25 \)

پ - در دیوارهایی که در آن ها نسبت \( \frac{h_w}{l_w} \) بین ۱.۵ و ۲ است، ضریب \( \alpha_c \) با درون یابی خطی بین اعداد فوق تعیین می شود.

۳-۹-۷-۲۰-۹ در تعیین مقاومت برشی اسمی دیوار، برای کل دیوار و قطعه ی افقی یا قائم یک دیوار، مقدار ضریب \( \alpha_c \) باید برای بیش ترین مقدار \( \frac{h_w}{l_w} \) مورد نظر منظور شود.

۴-۹-۷-۲۰-۹ میلگردهای برشی در دیوارها باید در صفحه ی دیوار در دو جهت عمود بر هم توزیع شوند. در صورتی که مقدار \( \frac{h_w}{l_w} \) کم تر از ۲ باشد، نسبت سطح مقطع میلگرد قائم برشی \( \rho_t \)، نباید کم تر از مقدار نظیر برای میلگرد افقی برشی \( \rho_l \)، در نظر گرفته شود.

۵-۹-۷-۲۰-۹ در دیوارهایی که متشکل از تعدادی قطعه دیواری قائم بوده و نیروی جانبی مشترکی را تحمل می کنند، \( V_n \) در کل نباید بیش تر از \( 0.66A_{cv}\sqrt{f'_c} \)، و در هر یک از قطعات به تنهایی نباید بیش تر از \( 0.83A_{cw}\sqrt{f'_c} \) منظور گردد. \( A_{cv} \) سطح مقطع کل بتن محدود به عرض ضخامت جان و مجموع طول مقاطع دیواری و \( A_{cw} \) سطح مقطع هر قطعه ی دیواری می باشد.

۶-۹-۷-۲۰-۹ مقاومت برشی نهایی در قطعات افقی دیوارها و در تیرهای هم بند در دیوارهای همبسته، \( V_n \)، نباید بیش تر از \( 0.83A_{cw}\sqrt{f'_c} \) در نظر گرفته شود. \( A_{cw} \) سطح مقطع بتن یک قطعه ی افقی دیوار و یا تیر همبند است.

۷-۹-۷-۲۰-۹ در صورتی که دیوار با دیوار پایه بر اساس بند ۲-۴-۷-۲۰-۹ محاسبه شوند، نیازی به رعایت بند ۵-۴-۷-۲۰-۹ نیست.

۱۰-۷-۲۰-۹ ضوابط طراحی دیوارهای سازه ای شکل پذیر در خمش و بار محوری

۱-۱۰-۷-۲۰-۹ دیوارهای سازه ای و اجزایی از آن ها که تحت اثر هم زمان بارهای محوری و خمش قرار دارند، باید مطابق ضوابط بند ۳-۸-۹ طراحی شوند. تاثیر بتن و آرماتورهای طولی که به نحو مناسبی مهار شده اند و در عرض موثر بال دیوار، اجزای لبه، و یا جان دیوار قرار دارند، و هم چنین اثر بازشوها، باید در محاسبات منظور گردند.

۱۱-۷-۲۰-۹ دیوارهای برشی هم بند شکل پذیر

۱-۱۱-۷-۲۰-۹ در دیوارهای برشی هم بند شکل پذیر، ضوابط این قسمت باید رعایت شوند.

۲-۱۱-۷-۲۰-۹ در هر یک از دیوارها نسبت \( \frac{h_{wcs}}{l_w} \geq 2 \) بوده و ضوابط بند ۲-۲۰-۹ رعایت شوند.

۳-۱۱-۷-۲۰-۹ در تیرهای همبند، ضوابط بند ۵-۷-۲۰-۹ و موارد (الف) تا (ب) رعایت شوند:

الف - در تیرهای همبند در تمام طبقات ساختمان باید نسبت \( \frac{l_n}{h} \geq 2 \) رعایت شود.

ب - در تمام تیرهای همبند در یک طبقه باید نسبت \( \frac{l_n}{h} \leq 5 \) برای حداقل ۰.۹۰ طبقات ساختمان رعایت شود.

پ - رعایت بند ۶-۳-۷-۲۰-۹ برای هر دو انتهای تیرهای همبند ضروری است.

۸-۲۰-۹ دیافراگم ها و جمع کننده ها (شکل پذیری متوسط و زیاد)

۱-۸-۲۰-۹ ضوابط بند ۸-۲۰-۹ علاوه بر ضوابط فصل ۱۴-۹ باید در طراحی دیافراگم ها و جمع کننده ها، و نیز جمع کننده هایی که جزئی از سیستم مقاوم در برابر زلزله با شکل پذیری متوسط یا زیاد هستند، رعایت گردند.

۲-۸-۲۰-۹ تلاش های طراحی

تلاش های ناشی از زلزله برای طراحی ديافراگم ها، و تركيب نيروها بايد با استفاده از ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان تعيين شوند.

۳-۸-۲۰-۹ مسیر انتقال نیروهای زلزله

۱-۳-۸-۲۰-۹ دیافراگم ها و اتصالات آن باید به گونه ای طراحی شوند که بتوانند نیروهای وارده را به اجزای جمع کننده و اجزای قائم سیستم مقاوم در برابر زلزله منتقل نمایند.

۲-۳-۸-۲۰-۹ اجزایی از دیافراگم که عمدتا تحت اثر نیروهای محوری قرار داشته، و از آن ها برای انتقال نیروهای برشی و یا لنگرهای خمشی اطراف بازشو و یا سایر ناپیوستگی های دیافراگم استفاده می شود، باید الزامات بندهای ۵-۷-۸-۲۰-۹ و ۶-۷-۸-۲۰-۹ برای جمع کننده ها را تأمین نمایند.

۴-۸-۲۰-۹ دیافراگم های با دال رویه ی درجا ریخته شده ی مرکب

از دال های مرکبی که در آن ها دال بتنی درجا بر روی قطعات پیش ساخته ی کف یا سقف ریخته شده، و به شرط آن که مسلح بوده و دارای سطح تماس تمیز و بدون شیره بتن بوده و مضرس شده باشد، می توان به عنوان دیافراگم سازه ای استفاده نمود.

۵-۸-۲۰-۹ دیافراگم های با دال رویه ی درجا ریخته ی غیر مرکب

از دال های بتنی غیر مرکبی که در آن ها دال بتنی درجا بر روی قطعات پیش ساخته ی کف یا سقف ریخته شده و دارای سطح تماس غیر پیوسته با آن ها هست، می توان به عنوان دیافراگم سازه ای استفاده نمود؛ مشروط بر آن که دال درجا ریخته شده به تنهایی برای نیروهای ناشی از زلزله طراحی شده و دارای جزئیات مناسب باشد.

۶-۸-۲۰-۹ حداقل ضخامت دیافراگم ها

حداقل ضخامت دیافراگم هایی که به طور یک پارچه ساخته می شوند، ۵۰ میلی متر، و حداقل ضخامت دیافراگم هایی که بر روی قطعات پیش ساخته ریخته می شوند و عملکرد مرکب با آن ها ندارند، ۶۵ میلی متر می باشد.

۷-۸-۲۰-۹ آرماتورها

۱-۷-۸-۲۰-۹ حداقل نسبت آرماتور در دیافراگم ها باید بر اساس ضوابط بند ۴-۱۹-۹ تعیین شود. فاصله ی مرکز تا مرکز این آرماتورها در هر جهت نباید از ۳۵۰ میلی متر بیش تر باشد. در مواردی که از شبکه های سیمی جوش شده به عنوان آرماتور توزیع شده بر روی دال بتنی درجا ریخته شده بر روی قطعات پیش ساخته کف و سقف استفاده می شود، فاصله ی سیم های موازی با هدرز قطعات پیش ساخته نباید از ۲۵۰ میلی متر کم تر باشد. آرماتورهایی که برای تامین مقاومت برشی استفاده می شوند، باید پیوسته بوده و به صورت یک نواخت در صفحه ی عرض برش توزیع گردند.

۲-۷-۸-۲۰-۹ مهارها و وصله ها در آرماتورهایی که برای مقاومت در برابر نیروهای برش کننده جمع اجزای خمشی و یا کشش از برش استفاده می شوند، باید برای تامین تنش حد تسلیم در کشش طراحی شوند.

۳-۷-۸-۲۰-۹ در مواردی که از وصله های مکانیکی برای انتقال نیرو بین دیافراگم و اجزای قائم سیستم مقاوم در برابر زلزله استفاده می شود، وصله ها باید از دو گروه از بند ۶-۲-۲-۶-۲۰-۹ باشند. در صورت استفاده از آرماتورهای با رده بالاتر از S400 و S420 استفاده از وصله های مکانیکی برای انتقال نیروی فوق مجاز نمی باشد.

۴-۷-۸-۲۰-۹ آرماتورهای طولی اجزای جمع کننده باید به گونه ای طراحی شوند که در طول (الف) و (ب) زیر متوسط تنش کششی آن ها از \( f_y \) و \( 1.25f_y \) تجاوز ننماید.

الف - فاصله از انتهای یک جمع کننده تا محلی که نیروی جمع کننده به عضو قائم منتقل می شود.

ب - فاصله بین دو عضو قائم در دو انتهای عضو جمع کننده.

۵-۷-۸-۲۰-۹ در اجزای جمع کننده، در مواردی که تنش فشاری در هر مقطع بیش تر از \( 0.2f'_c \) باشد، باید از آرماتورهای عرضی مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ و بند ۳-۳-۶-۲۰-۹ (الف) تا (ت) استفاده شود؛ و محدودیت بند ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ (الف) باید به یک سوم بعد کوچک تر جزء جمع کننده تغییر یابد. مقدار آرماتور عرضی باید مطابق موارد (الف) و (ب) این بند باشد. هم چنین نیازی به آرماتورهای عرضی در مقاطعی که تنش فشاری از \( 0.15f'_c \) کم تر است، نمی باشد.

در مواردی که از نیروهای طراحی تشدید یافته به منظور تامین اضافه مقاومت اجزای قائم سیستم مقاوم در برابر زلزله استفاده شده باشد، باید مقادیر \( 0.2f'_c \) و \( 0.15f'_c \) را به ترتیب به \( 0.5f'_c \) و \( 0.4f'_c \) افزایش داد.

الف - در صورت استفاده از دورگیر با خطوط مستقیم، نسبت \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید برابر با بیش ترین از دو مقدار \( 0.09 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.3 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

ب - در صورت استفاده از دورپیچ ها یا دورگیرهای دایروی، نسبت \( \rho_s \) باید برابر با بیش ترین از دو مقدار \( 0.12 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

۶-۷-۸-۲۰-۹ جزئیات آرماتورهای طولی اجزای جمع کننده در نواحی وصله ها و مهارها باید مطابق یکی از دو حالت (الف) و (ب) باشند:

الف - فاصله ی مرکز تا مرکز میلگردها حداقل معادل با ۳ برابر قطر آرماتورهای طولی، ولی نه کم تر از ۵۰ میلی متر، و پوشش خالص آرماتور برابر با حداقل ۲ برابر قطر آرماتورهای طولی، ولی نه کم تر از ۵۰ میلی متر باشد.

ب - سطح مقطع آرماتورهای عرضی \( A_{sh} \) حداقل برابر با بزرگ ترین دو مقدار \( 0.062\sqrt{f'_c} \frac{b_w s}{f_{yt}} \) و \( 0.35 \frac{b_w s}{f_{yt}} \) باشد، مگر آن که مقدار به دست آمده از بند ۴-۷-۸-۲۰-۹ بیش تر باشد.

۸-۸-۲۰-۹ مقاومت خمشی

۱-۸-۸-۲۰-۹ طراحی دیافراگم ها و اجزای آن ها برای خمش باید مطابق فصل ۱۴-۹ بوده، و اثرات بازشوها نیز منظور گردند.

۹-۸-۲۰-۹ مقاومت برشی

۱-۹-۸-۲۰-۹ در طراحی دیافراگم ها برای برش، مقدار \( V_n \) نباید از مقدار رابطه ی (۲۰-۲۰-۹) بیش تر باشد:

\[ V_n = A_{cv}(0.172\sqrt{f'_c} + \rho_t f_y) \]

در دیافراگم های بتنی که از دالهای رویه بر روی قطعات پیش ساخته ی کف یا سقف تشکیل شده اند، \( A_{cv} \) باید با منظور نمودن ضخامت دال رویه به تنهایی برای دیافراگم های غیر مرکب، و ضخامت مجموع دال درجا ریخته شده و قطعات پیش ساخته برای دیافراگم های مرکب، محاسبه گردد. در دیافراگم های با دال رویه ی مرکب، برای محاسبه ی \( V_n \) برای \( f'_c \) باید از کوچک ترین مقدار بین رویه و قطعه ی پیش ساخته استفاده شود.

۲-۹-۸-۲۰-۹ \( V_n \) در دیافراگم ها نباید از \( 0.664A_{cv}\sqrt{f'_c} \) بیش تر باشد.

۳-۹-۸-۲۰-۹ در بالای درزهای بین قطعات پیش ساخته در دیافراگم های با دال رویه ی درجا ریخته شده ی مرکب و یا غیر مرکب، \( V_n \) نباید از مقدار به دست آمده از رابطه ی (۲۱-۲۰-۹) بیش تر باشد:

\[ V_n = A_{vf} f_y \mu \]

در رابطه ی فوق \( A_{vf} \) سطح کل آرماتور برش اصطکاکی در داخل دال رویه، شامل آرماتورهای توزیع شده و نیز آرماتورهای لبه در امتداد عمود بر درزهای قطعات پیش ساخته است؛ و ضریب اصطکاک \( \mu \) برابر ۱.۰λ می باشد. حداقل نصف \( A_{vf} \) باید به صورت یک نواخت در امتداد طول صفحه ی برشی توزیع شده باشد. سطح آرماتورهای توزیع شده در دال رویه در هر امتداد باید ضوابط بند ۳-۴-۱۹-۹ را تامین نماید.

۴-۹-۸-۲۰-۹ در بالای درزهای بین قطعات پیش ساخته در دیافراگم های با دال رویه ی درجا ریخته ی مرکب و یا غیر مرکب، \( V_n \) نباید از محدودیت های بند ۳-۲-۸-۸-۹ که بر اساس ضخامت بتن دال رویه به تنهایی منظور می شود، تجاوز نماید.

۱۰-۸-۲۰-۹ درزهای واریز در دیافراگم ها

۱-۱۰-۸-۲۰-۹ درزهای واریز در دیافراگم ها باید مطابق مشخصات بند ۶-۵-۲۲-۹ در نظر گرفته شوند؛ و سطوح تماس آن ها باید مطابق شرائط حالت (ب) در جدول ۱-۸-۹ باشند.

۱۱-۸-۲۰-۹ خرپاهای سازه ای

۱-۱۱-۸-۲۰-۹ در اعضای خرپاهای سازه ای در مواردی که تنش فشاری از \( 0.2f'_c \) تجاوزکند، باید در تمام طول آن عضو از آرماتورهای عرضی مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹، ۳-۳-۳-۶-۲۰-۹ و ۸-۳-۳-۶-۲۰-۹ و هم چنین موارد (الف) یا (ب) در این بند استفاده شود:

الف - در صورت استفاده از دورگیرهای با خطوط مستقیم، نسبت \( \frac{A_{sh}}{s b_c} \) باید برابر با بیش ترین دو مقدار \( 0.09 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.3 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

ب - در صورت استفاده از دورپیچ ها یا دورگیرهای دایروی، نسبت \( \rho_s \) باید برابر با بیش ترین دو مقدار \( 0.12 \frac{f'_c}{f_{yt}} \) و \( 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f'_c}{f_{yt}} \) باشد.

۲-۱۱-۸-۲۰-۹ کلیه ی مهارها و وصله ها در آرماتورهای سراسری اعضای خرپاها باید برای تنش کششی حد تسلیم، طراحی شوند.

۹-۲۰-۹ شالوده ها

۱-۹-۲۰-۹ گستره

۱-۱-۹-۲۰-۹ ضوابط این بند به شالوده هایی اختصاص دارد که باید نیروهای ایجاد شده در اثر زلزله را تحمل کنند و یا آن را بین سیستم مقاوم سازه و زمین منتقل نمایند.

۲-۱-۹-۲۰-۹ ضوابط مربوط به طراحی شمع ها، پایه ها، شالوده های صندوقه ای و دالهای متکی به زمین در این بند را باید به همراه سایر ضوابط ویژه ی طراحی این اجزا در این مبحث، و نیز ضوابط مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان منظور نمود.

۲-۹-۲۰-۹ شالوده های تکی، نواری، سراسری، و سر شمع ها

۱-۲-۹-۲۰-۹ شرایط این قسمت باید در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد رعایت شوند.

۲-۲-۹-۲۰-۹ آرماتورهای طولی ستون ها و دیوارهایی که نیروهای ایجاد شده در اثر زلزله را تحمل می کنند، باید در داخل شالوده های تکی، نواری، سراسری، و یا سر شمع ها به گونه ای مهار شده باشند که بتوانند در فصل مشترک آن ها به تنش کششی حد تسلیم برسند.

۳-۲-۹-۲۰-۹ در ستون هایی که برای اتصال گیردار (صلب) به شالوده طراحی شده اند، باید ضوابط بند ۲-۲-۹-۲۰-۹ رعایت شوند؛ و در صورت نیاز به مهاری قالب دار، انتهای آرماتورهای تعبیه شده برای تحمل خمش باید دارای قالب های با خم ۹۰ درجه به طرف مرکز ستون در نزدیک قسمت تحتانی شالوده باشند.

۴-۲-۹-۲۰-۹ در ستون ها و یا اجزای لبه ی دیوارهای سازه ای ویژه که فاصله ی لبه ی آن ها از لبه ی شالوده از نصف ضخامت شالوده کم تر است، باید از آرماتورهای عرضی مطابق ضوابط بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۴-۳-۳-۶-۲۰-۹ در قسمت فوقانی شالوده استفاده شود. این آرماتورها باید از روی شالوده به اندازه ی طول مهاری آرماتورهای طولی ستون و یا جزء لبه ی دیوار برشی ویژه، که برای تنش تسلیم محاسبه شده است، در درون شالوده ادامه یابند.

۵-۲-۹-۲۰-۹ در مواردی که اثرات زلزله در ستون ها و یا اجزای لبه ی دیوارهای سازه ای ویژه ایجاد برکنش می نمایند، باید در قسمت فوقانی شالوده یا سر شمع، آرماتورهای خمشی که برای ترکیب های ضریب دار محاسبه شده اند، به کار برده شوند. مقدار این آرماتورها نباید کم تر از مقادیر بند ۱-۵-۱۱-۹ یا ۱-۶-۹-۹ در نظر گرفته شود.

۶-۲-۹-۲۰-۹ شالوده های سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد باید از نوع بتن آرمه باشند. استفاده از بتن غیر مسلح در شالوده ی سازه های با شکل پذیری کم، در صورتی مجاز است که طراحی آن ها مطابق ضوابط آیین نامه های معتبر بین المللی باشد.

۷-۲-۹-۲۰-۹ سر شمع هایی که در شمع های مایل استفاده می شوند، باید برای کل مقاومت فشاری این شمع ها که به صورت ستون کوتاه عمل می کنند، محاسبه شوند. اثرات لنگی شمع های کوبیدنی باید برای آن قسمت از طول شمع ها که در خاک فاقد توانایی ایجاد تکیه گاه جانبی برای شمع، و یا در هوا و یا آب قرار می گیرند، منظور شوند.

۳-۹-۲۰-۹ تیرهای در تراز پی (کالف ها) و دالهای متکی به زمین

۱-۳-۹-۲۰-۹ در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد، در تیرهای کالف و تیرهایی که جزئی از یک شالوده ی گسترده بوده و تحت اثر خمش ستون هایی که جزء سیستم مقاوم باربر زلزله می باشند، قرار می گیرند، باید ضوابط بند ۲-۶-۲۰-۹ رعایت شوند.

۲-۳-۹-۲۰-۹ در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد، دال های متکی به زمین که نیروهای زلزله ی ستون ها و یا دیوارهایی را که جزئی از سیستم مقاوم در برابر زلزله هستند تحمل می کنند باید مانند دیافراگم ها و بر اساس ضوابط بند ۸-۲۰-۹ طراحی شوند. در نقشه های سازه ای باید به وضوح ذکر شود که دال متکی به زمین، یک دیافراگم سازه ای بوده و جزئی از سیستم مقاوم در برابر زلزله منظور شده است.

۴-۹-۲۰-۹ کالف های لرزه ای در شالوده

۱-۴-۹-۲۰-۹ در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد، سر شمع ها، ستون پایه ها، و پی های صندوقه ای باید به وسیله ی کالف های لرزه ای و در جهات متعامد به یک دیگر متصل شوند؛ مگر آن که بتوان ثابت نمود که از روش های دیگر شرایط تکیه گاهی مشابهی برای آن ها تامین شده اند.

۲-۴-۹-۲۰-۹ در خاک های متوسط و نرم (زمین نوع IV بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان)، شالوده های منفرد گسترده باید به وسیله ی کالف های لرزه ای به یک دیگر متصل شوند.

۳-۴-۹-۲۰-۹ در مواردی که به کالف های لرزه ای در شالوده نیاز است، مقاومت کششی و فشاری آن ها باید برابر با حداقل ۰.۱۰ \( S_{DS} \) برابر بزرگ ترین نیروی محوری ضریب دار ستون و یا سر شمع تحت بارهای مرده و زنده باشند؛ مگر آن که محدودیت حرکت جانبی از یکی از روش های زیر تامین شده باشد. \( S_{DS} \) پارامتر شتاب پاسخ طیفی در تناوب های کوتاه است که بر اساس مبحث ششم مقررات ملی ساختمان تعیین می شود.

الف - وجود تیرهای بتن آرمه در داخل دال متکی به زمین؛

ب - وجود دال های متکی به زمین؛

پ - محصور شدگی شالوده ی منفرد با سر شمع به وسیله ی بسترهای سنگی مناسب، خاک های چسبنده ی سخت، و یا خاک های دانه ای بسیار متراکم؛

ت - سایر روش هایی که به تایید مقام قانونی مسئول رسیده باشند.

۴-۴-۹-۲۰-۹ در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد، تیرهای در تراز پی را می توان کالف لرزه ای محسوب نمود؛ به شرط آن که دارای آرماتورهای طولی پیوسته با طول های گیرایی کافی در داخل ستون و یا بعد از آن بوده و یا آرماتورهای طولی آن ها در سر شمع یا شالوده مهار شده باشند، و شرایط زیر را نیز تامین نمایند:

الف - کوچک ترین بعد تیر در تراز پی بزرگ تر از فاصله ی آزاد ستون های متصل به یک دیگر بوده، ولی نیازی نیست که بزرگ تر از ۴۵۰ میلی متر باشد.

ب - از دورگیرهای عرضی که فاصله ی آن ها از یک دیگر از کم ترین دو مقدار نصف کوچک ترین بعد متعامد مقطع و ۳۰۰ میلی متر بیش تر نباشد، استفاده شود.

۵-۹-۲۰-۹ شالوده های عمیق

۱-۵-۹-۲۰-۹ ضوابط این قسمت برای انواع پی های عمیق مطابق (الف) تا (ت) که بارهای وارده از سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد را تحمل می کنند، به کار میروند:

الف - شمع های درجا ریخته بدون غلاف؛

ب - شمع های درجا ریز با غلاف نازک فوالدی؛

پ - شمع های درجا ریز محصور شده با لوله فوالدی؛

ت - شمع های پیش ساخته بتنی.

۲-۵-۹-۲۰-۹ شمع ها، پایه ها و شالوده های صندوقهای که بارهای کششی را تحمل می نمایند، باید دارای آرماتورهای طولی پیوسته، در طول خود برای مقاومت در برابر نیروهای کششی طراحی باشند.

۳-۵-۹-۲۰-۹ حداقل آرماتورهای طولی و عرضی که بر اساس بند ۷-۵-۹-۲۰-۹ الزم است، باید در تمام طول غیر مهار شده ی شمع که در هوا، آب، و یا خاک فاقد توانایی تامین تکیه گاه جانبی به منظور جلوگیری از کمانش شمع قرار دارد، ادامه داشته باشد.

۴-۵-۹-۲۰-۹ آرماتورهای عرضی شامل دورگیرها، دورپیچ ها، و سنجاقی ها باید در انتها دارای قالب های لرزه ای باشند.

۵-۵-۹-۲۰-۹ در شمع هایی که بار سازه های با شکل پذیری متوسط و یا زیاد را تحمل می کنند و یا شمع هایی که در زمین نوع IV حفاری شده اند، باید از آرماتورهای عرضی مطابق بندهای ۲-۳-۳-۶-۲۰-۹ تا ۵-۳-۳-۶-۲۰-۹ در محدوده ی ۷ برابر قطر شمع در باال و پایین مقطعی از شمع که خاک مجاور آن در الیه ی زیر مقطع سخت بوده و در الیه ی باالی آن نرم و روان باشد، استفاده گردد.

۶-۵-۹-۲۰-۹ در فونداسیون های عمیقی که بار وارده از سازه های سبک یک و دو طبقه (مشابه LSF) را تحمل می کنند، نیازی به رعایت ضوابط آرماتورهای عرضی مطابق بندهای ۲-۵-۹-۲۰-۹ تا ۵-۵-۹-۲۰-۹ نمی باشد.

۷-۵-۹-۲۰-۹ شمع های درجا ریخته ی بدون غلاف

۱-۷-۵-۹-۲۰-۹ آرماتورها در شمع های درجا ریخته ی بتنی بدون غلاف باید در محل هایی که بر اساس محاسبات مورد نیاز هستند، قرار داده شده و الزامات جدول ۵-۲۰-۹ نیز رعایت شوند.

جدول ۵-۲۰-۹ حداقل آرماتور در شمع های درجا ریخته ی بدون غلاف

حداقل آرماتور سازه با شکل پذیری متوسط و زیاد - زمین نوع I و II و III سازه با شکل پذیری متوسط و زیاد - زمین نوع IV
حداقل درصد آرماتورهای طولی (حداقل تعداد میلگرد) ۰.۰۰۲۵ حداقل تعداد میلگردها بر اساس بند ۲-۶-۱۲-۹ ۰.۰۰۵۰ حداقل تعداد میلگردها بر اساس بند ۲-۶-۱۲-۹
حداقل طول آرماتور گذاری شده ی شمع بزرگترین طول (الف) تا (ب): الف- یک سوم طول شمع ب- ۳۰۰۰ میلی متر ج- طول خمشی شمع طول کل شمع به استثنای موارد [۱] و [۲] در یادداشت های زیر جدول
طول ناحیه ی آرماتورگذاری شده ۶ برابر قطر شمع از زیر سر شمع ۷ برابر قطر شمع از زیر سر شمع
ناحیه ی آرماتورهای محصور کننده عرضی دورگیرها و دورپیچ ها به قطر حداقل ۱۰ میلی متر در شمع های با قطر حداکثر ۵۰۰ میلی متر: دورگیر با دورپیچ به قطر حداقل ۱۰ میلی متر
فاصله و مقدار آرماتورهای عرضی فاصله ی آرماتورهای عرضی نباید از ۱۵۰ میلی متر و ۸ برابر قطر آرماتورهای طولی بیش تر باشد. مطابق با محاسبه
آرماتورهای عرضی در سایر نواحی شمع فاصله ی آرماتورهای عرضی نباید از ۱۶ برابر قطر آرماتورهای طولی بیش تر باشد. نوع آرماتورهای عرضی در سایر نواحی شمع

یادداشت های جدول:

1. در شمع هایی که به طول کافی در خاک سخت و یا سنگ قرار دارند، آرماتور بندی را می توان در فاصله ای کم ترین دو مقدار ۵ درصد طول شمع و یا ۳۳ درصد طولی از شمع که در سنگ یا خاک سخت قرار دارد، از نوک شمع قطع نمود.

2. به جای منظور نمودن آرماتور حداقل در سر تا سر طول شمع، شمع را می توان برای تحمل حداکثر انحنای تحمیل شده بر آن که در اثر حرکت زمین و بازتاب سازه ایجاد می شود، طراحی نمود. اتخاذ باید شامل کرنش های خاک در میدان آزاد که برای اندرکنش سازه - پی تغییر داده شده است، به همراه تغییر شکل های پی که در اثر بارهای زلزله ایجاد می شود، باشد. حداقل آرماتورها نباید از مقداری که برای سازه های با شکل پذیری متوسط یا زیاد که بر روی خاک نوع I و II و III واقع شده اند، کم تر باشد.

3. طول خمشی شمع عبارت است از فاصله ی قسمت تحتانی سر شمع تا مقطعی از شمع که در آن شود.

۸-۵-۹-۲۰-۹ شمع های درجا ریز با غلاف نازک فوالدی

۱-۸-۵-۹-۲۰-۹ حداقل درصد فوالد و طول آرماتورها برای انواع شمع های درجا ریز با غلاف نازک فوالدی مطابق الزامات بند ۷-۵-۹-۲۰-۹ می باشند.

۲-۸-۵-۹-۲۰-۹ ضخامت غلاف جداره در این شمع ها که به صورت دورپیچ جوش شده می باشد، نباید از ۲ میلی متر کم تر بوده؛ و این غلاف باید شمع را از آسیب مواد مضر در خاک و یا اثرات تغییر سطح آب های زیر زمینی مصون نگه دارد.

۹-۵-۹-۲۰-۹ شمع های درجا ریز محصور شده با لوله ی فوالدی

۱-۹-۵-۹-۲۰-۹ درصد آرماتورهای طولی در قسمت فوقانی شمع برابر یک در صد سطح مقطع کل شمع بوده و طول آن ها در داخل شمع برابر با حداقل دو برابر طول قسمت مدفون مورد نیاز در سر شمع است؛ به شرطی که از طول گیرایی آرماتورهای شمع در کشش کم تر نباشد.

۱۰-۵-۹-۲۰-۹ شمع های بتنی پیش ساخته

۱-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته ی کوبیدنی، طول ناحیه ای از شمع که در آن باید از آرماتورهای عرضی استفاده شود، باید با منظور نمودن امکان تغییرات در تراز نوک شمع تعیین گردد.

۲-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته ای که بار ساختمان های با شکل پذیری کم را تحمل می کنند، باید بندهای (الف) تا (ت) رعایت شوند:

الف - حداقل آرماتور طولی یک درصد مقطع شمع باشد.

ب - آرماتورهای طولی در شمع های به قطر ۵۰۰ میلی متر و کم تر باید به وسیله ی دورگیرهای با قطر حداقل ۱۰ میلی متر و برای قطرهای بزرگتر از ۵۰۰ میلی متر به وسیله ی دورگیرهای با قطر حداقل ۱۲ میلی متر محصور شوند.

پ - فاصله ی دورگیرها از یک دیگر در طولی از شمع برابر با ۳ برابر بعد حداقل مقطع شمع از زیر سر شمع نباید از ۸ برابر قطر کوچک ترین میلگرد طولی و یا ۱۵۰ میلی متر بیش تر باشد.

ت - فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر در سر تا سر طول شمع نباید از ۱۵۰ میلی متر بیشتر باشد.

۳-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته ای که بار ساختمان های با شکل پذیری متوسط و زیاد را تحمل می کنند، باید ضوابط بند ۲-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ و جدول ۵-۲۰-۹ مربوط به شمع های درجا ریخته ی بدون غلاف، برای شکل پذیری متوسط و زیاد، رعایت شوند.

۴-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته ای که بار ساختمان های با شکل پذیری کم را تحمل می کنند، باید بندهای (الف) و (ب) رعایت شوند:

الف - درصد حجمی آرماتورهای عرضی از نوع دورپیچ با دورگیرهای دایره ای، \( \rho_s \)، در طول ۶۰۰ میلی متر فوقانی شمع، نباید از \( 0.15( \frac{f'_c}{f_{yt}} ) \) و به صورت دقیق تر از مقدار \( 0.04( \frac{f'_c}{f_{yt}} )(2.8 + 2.3P_t) \) کم تر باشد. مقدار \( f_{yt} \) نباید بیش تر از ۷۰۰ مگاپاسکال منظور شود.

ب - درصد حجمی آرماتورهای عرضی از نوع دورپیچ با دورگیر دایره ای، \( \rho_s \)، در طول ۶۰۰ میلی متر فوقانی شمع، نباید از نصف مقادیر محاسبه شده در بند (الف) کم تر باشد.

۵-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع هایی که بار ساختمان های با شکل پذیری متوسط و زیاد را تحمل می کنند، باید علاو ه بر رعایت بندهای (الف) تا (ث)، طول ناحیه ی شکل پذیر شمع معادل با فاصله ی زیر سر شمع تا نقطه ای که انحنا در آن به صفر می رسد، به علاو ه ی سه برابر کوچک ترین بعد شمع ولی در هر حال بزرگ تر از ۱۶۰۰ میلی متر منظور شود. در صورتی که طول شمع کوچک تر از ۱۰۶۰۰ میلی متر باشد، کل طول شمع مساوی طول ناحیه ی شکل پذیر منظور می شود.

الف - در طول ناحیه ی شکل پذیر شمع، فاصله ی مرکز تا مرکز دورپیچ ها یا دورگیرها از یک دیگر نباید از کوچک ترین مقدار ۱/۴ کوچک ترین بعد شمع، ۶ برابر قطر آرماتورهای طولی و ۱۵۰ میلی متر بیش تر باشد.

ب - وصله ی دورپیچ ها باید از طریق هم پوشانی یک دور کامل دورپیچ و جوش کاری و یا وصله ی مکانیکی تامین شود. در صورتی که دورپیچ ها از طریق هم پوشانی به هم وصله شوند، انتهای هر دورپیچ باید به یک قالب لرزه ای منتهی شود. ضوابط وصله های مکانیکی و جوشی باید مطابق بند ۷-۴-۲۱-۹ باشند.

پ - در مواردی که از دورپیچ ها یا دورگیرهای دایره ای برای آرماتورهای عرضی استفاده می شود، نسبت حجمی آرماتورهای عرضی \( \rho_s \) در طول ناحیه ی شکل پذیر شمع، نباید از \( 0.2( \frac{f'_c}{f_{yt}} ) \) و یا به صورت دقیق تر از مقدار \( 0.06( \frac{f'_c}{f_{yt}} )(2.8 + \frac{2.3P}{f'_c A_g}) \) کم تر باشد. حداقل نسبت حجمی آرماتورهای عرضی را می توان از طریق دو دورپیچ داخلی و خارجی در مجاورت یک دیگر تامین نمود. \( f_{yt} \) نباید بزرگ تر از ۲۰۰ مگاپاسکال منظور گردد.

ت - در نواحی خارج از ناحیه ی شکل پذیر شمع می توان از نسبت حجمی \( \rho_s \) حداقل برابر با نصف مقدار مورد نیاز در ناحیه ی شکل پذیر شمع استفاده نمود. حداکثر فاصله ی آرماتورهای عرضی از یک دیگر باید مطابق بند ۳-۵-۴-۱۵-۹ باشد.

ث - در مواردی که از دورگیرهای مستطیلی و سنجاقی ها برای آرماتورهای عرضی استفاده می شود، سطح مقطع کل آرماتورهای عرضی در ناحیه ی شکل پذیر شمع باید از بزرگ ترین دو مقدار زیر بیشتر بوده و برگردان انتهای دورگیرها در گوشه ها باید از قالب های لرزه ای استفاده گردد. قطر میلگردهای عرضی نباید از ۱۰ میلی متر کم تر باشد.

\[ A_{sh} = 0.3 s b_c \left( \frac{f'_c}{f_{yt}} \right) \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1.0 \right) \left(0.50 + \frac{1.4P}{f'_c A_g} \right) \]

\[ A_{sh} = 0.12 s b_c \left( \frac{f'_c}{f_{yt}} \right) \left(0.50 + \frac{1.4P}{f'_c A_g} \right) \]

۶-۱۰-۵-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته ای که بار سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد را تحمل می کنند، حداکثر بار محوری که از ترکیب های بارهای قائم و جانبی به دست می آید، نباید از مقادیر (الف) و (ب) بیش تر باشد:

الف - در شمع های با مقطع مربعی: \( 0.2f'_c A_g \)

ب - در شمع های با مقطع دایره ای یا ۸ ضلعی: \( 0.4f'_c A_g \)

۶-۹-۲۰-۹ شمع ها و پایه مهار

۱-۶-۹-۲۰-۹ در کلیه ی شمع هایی که در مناطق زلزله خیز واقع شده اند و در آن ها آرماتورهای طولی برای تحمل کشش در شمع محاسبه شده اند، انتقال کشش بین بتن و سر شمع و اجزای روسازه باید با منظور نمودن جزئیات مناسب انجام شود.

۲-۶-۹-۲۰-۹ در کلیه ی شمع های معمولی و شمع های محاط شده در لوله که در مناطق زلزله خیز واقع شده اند، آرماتورها باید با طولی برابر طول گیرایی و یا با روشهای مناسب دیگر در داخل سر شمع مهار شوند. در شمع هایی که تحت بار فشاری هستند، طول گیرایی برای حالت فشاری محاسبه می شود. در صورت وجود برکنش در شمع، طول گیرایی آرماتورها باید بدون توجه به مقدار اضافه آرماتور مصرف شده محاسبه گردد.

۳-۶-۹-۲۰-۹ در شمع های پیش ساخته، کشش ایجاد شده در اثر زلزله باید به سر شمع یا پی گسترده ی روی شمع از طریق سوراخ کردن و کار گذاشتن آرماتور در شمع پیش ساخته، با استفاده از مالت مناسب که کفایت آن از طریق آزمایش ثابت شده و قادر باشد حداقل تنش \( 1.25f_y \) را در آرماتورها تامین نماید، منتقل شود.

۱۰-۲۰-۹ اعضایی از سازه که جزیی از سیستم مقاوم دربرابر زلزله منظور نمی شوند

۱-۱۰-۲۰-۹ کلیات

در سازه های با شکل پذیری زیاد یا متوسط می توان در صورت لزوم برخی از اعضای سازه ای (تیرها، ستون ها، دال ها و دیوار پایه ها) را به عنوان جزئی از سیستم باربر جانبی منظور ننمود. در چنین حالتی باید از سختی و مقاومت این اعضا در برابر بارهای جانبی صرف نظر شود؛ ولی این اعضا و اتصالات آن ها باید طوری طراحی شوند که بتوانند به صورت مناسب بارهای قائم وارده بر آن ها که شامل اثرات همزمان مولفه قائم زلزله نیز می شود، را تحت اثر تغییر مکان های جانبی ایجاد شده به واسطه ی بحرانی ترین اثر زلزله تحمل نمایند. در این اعضا باید اثرات ثانویه ی \( P - \Delta \) نیز منظور گردند. بند ۱۰-۲۰-۹ ضوابط طراحی این اعضا را مشخص می کند.

۲-۱۰-۲۰-۹ نیروهای طراحی

اعضایی ازسازه که برای تحمل نیروهای زلزله به کار گرفته نمی شوند، باید برای ترکیب های بارهای قائم، که شامل اثرات همزمان مولفه قائم زلزله نیز می شود مطابق فصل ۷-۹ که همزمان با تغییر مکان های جانبی طرح \( \delta_u \) عمل می کنند، طراحی شوند.

۳-۱۰-۲۰-۹ تیرها و اتصالات تیر به ستون درجا ریخته

۱-۳-۱۰-۲۰-۹ طراحی تیرها، ستون ها و اتصالات تیر به ستون باید بر اساس مقدار لنگر خمشی و برش ایجاد شده در آن ها وقتی تحت تاثیر تغییر مکان جانبی طرح \( \delta_u \) قرار گیرند، مطابق بند های ۲-۳-۱۰-۲۰-۹ و یا ۳-۳-۱۰-۲۰-۹ انجام شود. در صورتی که اثرات به صورت مستقیم منظور نگردد، باید ضوابط بند ۳-۳-۱۰-۲۰-۹ تامین گردند.

۲-۳-۱۰-۲۰-۹ چنان چه لنگر خمشی و نیروی برشی ایجاد شده در عضو قاب کم تر از لنگر خمشی و نیروی برشی مقاوم آن باشد، موارد (الف)، (ب) و (پ) باید رعایت شوند:

الف - آرماتورهای طولی در تیرها باید بر طبق ضوابط بند ۱-۲-۲-۶-۲۰-۹ در نظر گرفته شوند. در سر تا سر طول تیر باید از آرماتورهای عرضی به فاصله ی حداکثر ۰.۵d استفاده شود. در صورتی که نیروی محوری ضریب دار در تیر از \( 0.10A_gf'_c \) تجاوز نماید، به عنوان آرماتور عرضی باید از دورگیرهایی مطابق بند ۲-۳-۲-۶-۲۰-۹ که به فاصله ی کم ترین دو مقدار ۶ برابر قطر کوچک ترین آرماتورهای طولی و ۱۵۰ میلی متر از یک دیگر قرار دارند، استفاده شود.

ب - آرماتورها در ستون ها باید بر طبق ضوابط بندهای ۱-۲-۳-۶-۲۰-۹ و ۴-۶-۲۰-۹ در نظر گرفته شوند. برای آرماتورهای عرضی باید از آرماتورهای دورپیچ مطابق بند ۳-۶-۲۱-۹ و یا دورگیر مطابق بند ۴-۶-۲۱-۹ با فاصله ای که از کم ترین دو مقدار ۶d_b قطر آرماتور طولی و ۱۵۰ میلی متر بیش تر نباشد، در تمام طول استفاده شود. هم چنین، آرماتورهای عرضی نیز مطابق بند ۲-۳-۶-۲۰-۹ (الف) تا (ج) باید در طول \( l_0 \) بر اساس بند ۱-۳-۳-۶-۲۰-۹ از بر هر اتصال تیر به ستون قرار داده شوند.

پ - در ستون هایی که نیروهای محوری ضریب دار در اثر بارهای قائم در آن ها از \( 0.35P_0 \) تجاوز می کند، باید ضوابط بند ۸-۳-۳-۶-۲۰-۹ و قسمت (ب) بند حاضر رعایت شوند. مقدار آرماتورهای عرضی برای دورگیرهای چندضلعی در این ستون ها باید حداقل برابر با نصف مقدار بزرگتری که از روابط ۲-۲۰-۹ و ۳-۲۰-۹ بدست می آید بوده و برای دورپیچ ها و دورگیرهای دایره ای باید حداقل برابر نصف مقدار بزرگتری که از بندهای ۲-۲۰-۹ و ۸-۲۰-۹ به دست می آید باشد. این آرماتورهای عرضی باید در طول \( l_0 \) که در بند ۱-۳-۳-۶-۲۰-۹ تعریف شده است، از بر اتصالات تیر به ستون در بالا و پایین ستون قرار داده شوند.

ت - اتصالات تیر به ستون باید مطابق فصل ۱۶-۹ باشند.

۳-۳-۱۰-۲۰-۹ چنان چه لنگر خمشی و نیروی برشی ایجاد شده در عضو قاب بیش تر از \( \phi M_n \) و یا \( \phi V_n \) باشند، و یا در صورتی که مقادیر لنگر خمشی یا برش مطابق بند ۱-۲-۱۰-۲۰-۹ محاسبه نشده باشند، باید ضوابط (الف) تا (ت) این بند رعایت شوند:

الف - مشخصات مصالح، باید مطابق ضوابط بندهای ۱-۵-۲-۲۰-۹ و ۲-۵-۲-۲۰-۹ و وصله های مکانیکی و جوشی باید مطابق ضوابط بندهای ۶-۲-۲-۶-۲۰-۹ تا ۹-۲-۲-۶-۲۰-۹ برای قاب های ویژه باشند.

ب - در تیرها باید ضوابط بندهای ۱-۲-۶-۲۰-۹ (الف) و ۲-۲-۶-۲۰-۹ رعایت شوند.

پ - در ستون ها باید ضوابط بندهای ۱-۳-۶-۲۰-۹ و ۲-۳-۶-۲۰-۹ رعایت شوند.

ت - در اتصالات تیر به ستون باید ضوابط بند ۳-۵-۶-۲۰-۹ رعایت شوند.

۴-۱۰-۲۰-۹ اتصالات دال به ستون

در اتصالات دال های دو طرفه ی بدون تیر به ستون، باید در کلیه ی مقاطع بحرانی که در بند ۲-۸-۹ تعریف شده اند، در صورتی که \( \frac{\Delta x}{h_{sx}} \geq 0.035 - \frac{1}{20} \left( \frac{V_{uv}}{\phi V_c} \right) \) و یکی از دو بند ۲-۸-۹ باشد، از آرماتورهای برشی مطابق ضوابط بند ۲-۸-۹ استفاده گردد. فقط ترکیب های باری که شامل E هستند، باید منظور گردند. مقدار \( \frac{\Delta x}{h_{sx}} \) باید برای بزرگترین مقداری که در طبقات فوقانی و تحتانی مجاور طبقه ی مورد نظر هستند، محاسبه شود. مقدار \( \frac{\Delta x}{h_{sx}} \) باید بر اساس بند ۸-۸-۹ محاسبه شود.

\[ \frac{\Delta x}{h_{sx}} \leq 0.005 \]

در صورتی که \( \frac{\Delta x}{h_{sx}} \leq 0.005 \) باشد، نیازی به محاسبه ی آرماتور برشی مطابق بند ۲-۸-۹ نمی باشد.

در مقاطع بحرانی دال، آرماتورهای برشی مورد نیاز باید رابطه ی \( v_u \geq 0.29\sqrt{f'_c} \) را تأمین نموده و حداقل تا ۴ برابر ضخامت دال از بر تکیه گاه در مجاور مقاطع بحرانی دال ادامه داشته باشند.

۵-۱۰-۲۰-۹ دیوار پایه ها

۱-۵-۱۰-۲۰-۹ در ديوار پايه ها باید ضوابط بند ۶-۷-۲۰-۹ رعایت شوند. درمواردی که طبق ضوابط مبحث ششم مقررات ملی ساختمان اثرات اضافه مقاومت باید در طراحی سیستم باربر جانبی منظور شوند، می توان نیروی برشی طراحی را برابر \( \Omega_0 \) برابر برش ایجاد شده در ديوار پايه در اثر تغییر مکان طرح، \( \delta_u \)، منظور نمود.

جزئیات آرماتورگذاری

گستره 1-21-9

ضوابط این فصل به جزئیات آرماتور گذاری اختصاص داشته و شامل موارد زیر 1-1-21-9 میباشد:

  • الف - فاصله ی حداقل میلگردها؛
  • ب - قلاب های استاندارد، قلاب های لرزهای و قلاب سنجاقی؛
  • ب - طول گیرایی میلگردهای آجدار، سیم های آجدار، میلگردهای آجدار سر دار و شبکه ی آرماتور سیمی آجدار و ساده ی جوشی؛
  • ت - وصله ی پوششی برای انتقال نیرو بین میلگردهای آجدار، سیم های آجدار، میلگردهای آجدار سر دار و شبکه ی آرماتور سیمی آجدار و ساده ی جوشی، و وصله ی مکانیکی و جوشی برای انتقال نیرو بین میلگردهای آجدار؛
  • ث - گروه میلگردها؛
  • ج - آرماتورهای عرضی.

2-1-21-9 ضوابط این فصل شامل میلگردهایی هستند که به طور عمده زیر اثر بار استاتیکی قرار دارند؛ و میلگردهایی را که زیر اثر بار دینامیکی، بار رفت و برگشتی با تکرار بالا یا بار ضربه ای قرار دارند، در بر نمی کنند. ضوابط اضافی برای مهار و وصله ی میلگردهایی که در اعضای با شکل پذیری متوسط و زیاد باید رعایت شوند، در فصل 20-9 ارائه شده اند.

فاصله های حداقل و قالب ها 2-21-9

فاصله ی حداقل میلگردها 1-2-21-9

فاصله ی آزاد میلگردهای موازی واقع در یک سفره ی افقی نباید کم تر از هیچ یک از مقادیر زیر باشد:

  • الف- 25 میلی متر؛
  • ب- 1.33 برابر قطر بزرگترین میلگرد؛
  • ت- 1.33 برابر قطر اسمی بزرگترین سنگ دانه.

در میلگردهای موازی واقع در چند سفره ی افقی، میلگردهای لایه ی فوقانی باید مستقیماً در بالای میلگردهای لایه ی تحتانی قرار گرفته، و فاصله ی آزاد بین دو لایه نباید کم تر از 25 میلی متر باشد.

فاصله ی آزاد بین میلگردهای طولی در ستون ها، ستون پایه ها، بسته ها، و اجزای مرزی دیوارها، نباید کم تر از هیچ یک از مقادیر زیر باشد:

  • الف- 40 میلی متر؛
  • ب- 1.5 برابر قطر بزرگترین میلگرد؛
  • ت- 1.33 برابر قطر اسمی بزرگترین سنگ دانه.

ضوابط بند 1-2-21-9 برای بتن ریزی پاششی نباید استفاده شود.

قالب های استاندارد، قالب های لرزه ای و سنجاقی 2-2-21-9

قالب های استاندارد برای مهار میلگردهای طولی آجدار در کشش باید مطابق الزامات جدول 1-21-9 در نظر گرفته شوند.

جدول 1-21-9 قالب استاندارد برای مهار میلگردهای طولی آجدار در کشش

شکل طول مستقیم پس از خم \( l_{cat} \) حداقل فطر داخلی خم (mm) فطر میلگرد (mm) نوع قالب
\( d_b \) \( 4d_b \) \( 6d_b \) 10 تا 25 قالب 90 درجه
\( l_{at} \) \( 10d_b \) \( 8d_b \) 3 تا 28  
\( d_b \) \( 4d_b \) \( 6d_b \) 36 تا 55  
\( l_{at} \) \( 4d_b \) \( 6d_b \) 10 تا 25 قالب 180 درجه
\( d_b \) \( 4d_b \) \( 6d_b \) 3 تا 28  

قالب های استاندارد برای مهار میلگردهای عرضی باید مطابق الزامات جدول 2-2-2-21-9 در نظر گرفته شوند. قالب باید در بر گیرنده ی میلگرد طولی باشد.

3-2-2-21-9 قالب استاندارد در کشش شامل یک خم به سمت داخل و یک قسمت مستقیم می باشد. طول قسمت مستقیم قالب را می توان بیش تر از مقدار مشخص شده در جدول های 2-21-9 و 1-21-9 منظور نمود.

4-2-2-21-9 قالب لرزه ای مطابق تعریف فصل 2-9 قلابی است که دارای خم حداقل 135 درجه و طول مستقیم بعد از خم حداقل برابر با \(6d_b\) و 6 میلی متر باشد. قالب لرزه ای در دورگیری های دایروی می تواند دارای خم حداقل 90 درجه باشد.

5-2-2-21-9 حداقل قطر داخلی خم آرماتور سیمی جوشی که به عنوان خاموت یا تنگ به کار می رود، نباید کم تر از چهار برابر قطر سیم برای سیم های با قطر بیش از 6 میلی متر، و دو برابر قطر سیم برای سیم های باشد. خم های با قطر داخلی کم تر از هشت برابر قطر سیم، نباید در فاصله ای کم تر از چهار برابر قطر سیم از اتصال جوشی قرار گیرند.

جدول 2-21-9 قالب استاندارد برای مهار میلگردهای عرضی

شکل طول مستقیم پس از خم، \( l_{ext} \) حداقل قطر داخلی خم (mm) قطر میلگرد (mm) نوع قالب
\( d_b \) \( \gamma_0 \geq 6d_b \) \( 4d_b \) تا 16 قالب 90 درجه
\( l_{ext} \) میلی متر، هر کدام بزرگ تر است \( 12d_b \) تا \(6d_b\) قالب 135 درجه
\( d_b \) \( \gamma_0 \geq 6d_b \) \( 4d_b \) تا 16 قالب 135 درجه
\( l_{ext} \) میلی متر، هر کدام بزرگ تر است \( 6d_b \) تا 25 قالب 180 درجه
\( d_b \) \( \gamma_0 \geq 4d_b \) \( 4d_b \) تا 16 قالب 180 درجه

6-2-2-21-9 قالب های سنجاقی باید شرایط زیر را تامین کنند:

  • الف - سنجاقی باید یک پارچه باشد.
  • ب - یک انتهای سنجاقی باید دارای قالب لرزه ای بوده، و انتهای دیگر آن باید دارای قالب با زاویه ی حداقل ۹۰ درجه باشد.
  • ت - قالب باید در برگیرنده ی میلگرد طولی پیرامونی مقطع باشد.
  • ث - انتهای با خم ۹۰ درجه ی دو سنجاقی متوالی که میلگرد طولی را در بر می گیرند، باید به طور یک در میان در وجوه مقابل مقطع قرار گیرند؛ مگر آن که ضوابط بند ۲-1-۶-۲۱-۹ یا ۴-۲-۶-۲۱-۹ تامین شوند.

طول گیرایی ۳-۲۱-۹

کلیات 1-۳-۲۱-۹

1-1-۳-۲۱-۹ ضوابط این بخش در برگیرنده ی طول گیرایی میلگردهای آجدار، سیم های آجدار، میلگردهای آجدار سر دار و شبکه ی آرماتور سیمی آجدار و ساده ی جوشی میباشند، که برای مهار آن ها در بتن لازم می باشد.

در تمامی اعضای بتن آرمه، نیروهای کششی و فشاری میلگرد در هر مقطع باید به وسیله ی مهار میلگرد در دو طرف مقطع مورد نظر به بتن منتقل شوند. مهار میلگرد به یکی از روش های زیر امکان پذیر است:

  • الف - مهار متکی بر پیوستگی بین بتن و سطح جانبی میلگرد که با تامین طول گیرایی کافی حاصل می شود.
  • ب - مهار با قالب استاندارد که با تامین طول گیرایی تعریف شده برای قالب ها حاصل می شود.
  • ت - مهار مبتنی بر فشار اتکایی که با تامین تکیه گاه اتکایی برای میلگرد حاصل می شود، نظیر میلگرد سردار.
  • ث - مهار مکانیکی که با تامین ابزارهای مکانیکی اضافی حاصل می شود.
  • ج - ترکیبی از موارد فوق بر اساس نتایج آزمایش های مورد تایید.

1-2-11-9 قالب یا انتهای سردار نباید برای مهار میلگرد در فشار به کار رود.

1-2-12-9 در محاسبه ی طول گیرایی، نیازی به اعمال ضریب کاهش مقاومت \( \varphi \) نیست.

1-2-13-9 در محاسبه ی طول گیرایی، مقدار \( \sqrt{f_c} \) نباید از \( 8.3 \) مگاپاسکال تجاوز نماید.

1-2-14-9 در محاسبه طول گیرایی، \( \lambda \) ضریب بتن سبک برای بتن سبک \( 0.75 \) و برای بتن معمولی \( 1.0 \) در نظر گرفته می شود.

طول گیرایی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش 2-2-21-9

1-2-12-9 طول گیرایی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش، \( l_d \) نباید کمتر از مقادیر زیر گرفته شود:

  • الف- طول گیرایی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش را می توان از رابطه ی (1-2-15) با بر اساس ضوابط ساده شده ی بند 2-2-16-9 محاسبه نمود. طول گیرایی از رابطه ی زیر با ضرایب تصحیح \( \psi_t, \psi_e, \psi_s, \psi_g \) و \( \lambda \) مطابق بند 2-2-17-9 محاسبه می شود. \[l_d = \frac{\psi_t \psi_e \psi_s \psi_g}{\lambda \left( \frac{c_b + k_{tr}}{d_b} \right)} \frac{0.9f_y}{\sqrt{f_c}} d_b\]
  • ب- 200 میلی متر.

1-2-19-9 در این رابطه \( c_b \) کوچک ترین فاصله ی مرکز میلگرد یا سیم ی که مهار می شود تا نزدیک ترین رویه ی بتن، و یا نصف فاصله ی مرکز تا مرکز میلگردها و یا سیم هایی که مهار می شوند، است. \( k_{tr} \) شاخص آرماتور عرضی است که از رابطه ی زیر تعیین می شود. \[K_{tr} = \frac{40A_{tr}}{sn}\] (2-21-9)

در این رابطه \( A_{tr} \) سطح مقطع کل آرماتورهای عرضی در فاصله ی \( s \) و \( n \) تعداد میلگردها یا سیم هایی است که دارای مهار یا وصله ی پوششی در طول صفحه ی شکاف خوردگی می باشند. استفاده از مقدار صفر برای \( K_{tr} \) حتی در صورت وجود یا نیاز به آرماتور عرضی محصور کننده مجاز است. نسبت \( \frac{c_b + k_{tr}}{d_b} \) که نشان گر اثرات محصور شدگی است، نباید بیش از 1.5 در نظر گرفته شود.

21-9 اساس جدول 2-21-9 تعیین می شوند؛ ولی در هر حال لازم نیست حاصل ضرب \( \psi_t \psi_e \psi_s \psi_g \) بیش از 1.7 درنظر گرفته شود.

جدول ۴-۲1-۹ طول گیرایی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش

قطر میلگرد یا سیم فاصله ی آزاد و پوشش
20 بزرگ تر یا مساوی میلی متر کوچک تر از 20 میلی متر
\(\frac{\psi_e \psi_e \psi_g \, f_y}{1.72 \, \sqrt{f_c}} d_b\) \(\frac{\psi_e \psi_e \psi_g \, f_y}{2.11 \, \sqrt{f_c}} d_b\)
فاصله ی آزاد میلگردها با سیم ها در طول گیرایی با وسله، حداقل برابر با قطر میلگرد بوده؛ و خاموت یا تنگ حداقل آیین نامه ای در طول گیرایی تامین شده اند؛ با فاصله ی آزاد میلگردها با سیم ها در طول گیرایی با وسله، حداقل دو برابر قطر میلگرد بوده؛ و پوشش روی میلگرد حداقل برابر با قطر میلگرد است.
\(\frac{\psi_e \psi_e \psi_g \, f_y}{1.12 \, \sqrt{f_c}} d_b\) \(\frac{\psi_e \psi_e \psi_g \, f_y}{1.42 \, \sqrt{f_c}} d_b\)
سایر موارد

طول گیرایی میلگرد آجدار با قالب استاندارد در کشش ۳-۳-۲1-۹

1-۳-۳-۲1-۹ طول گیرایی با قالب برای میلگردهای آجدار در کشش که به قالب استاندارد ختم می شوند، \(l_{dh}\) نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف - رابطه ی زیر با ضرایب تصحیح \( \psi_e, \psi_r, \psi_o, \psi_c \) و \( \lambda \) مطابق بند ۲-۲-۲-۲1-۹: \[l_{dh} = \frac{\psi_e \psi_r \psi_o \psi_c}{\lambda} \cdot \frac{0.043f_y}{\sqrt{f_c}} d_b^{1.5}\] (۳-۲1-۹)
  • ب - هشت برابر قطر میلگرد و ۱۵۰ میلی متر، هر کدام بزرگ تر است.

2-3-3-21-9 ضرایب تصحیح محاسبه ی طول گیرایی با قالب میلگردهای آجدار در کشش، بر اساس جدول 21-9 تعیین می شوند.

3-3-3-21-9 در انتهای غیر ممتد عضو، ضوابط 5-21-9 اعمال میشوند. در این جدول \( A_{th} \) مساحت کل میلگردهای مهار شده با قالب بوده، و \( A_{hs} \) مساحت کل تنگ ها و خاموت های محصور کننده ی میلگرد مهار شده با قالب از انتهای خم را در امتداد \( l_{dh} \) که حداقل طولی معادل \(0.75l_{dh}\) را محصور کرده اند، شامل موارد زیر است:

  • الف- تنگ و خاموت های محصور کننده ی قالب (حداقل دو تنگ یا خاموت) موازی طول \( l_{dh} \) و خاموت ها باید کم تر از هشت برابر قطر میلگرد فاصله داشته و در طول پانزده برابر قطر میلگرد، اندازه گیری شده از قسمت مستقیم میلگرد مهار شده واقع باشند.
  • ب- تنگ و خاموت های محصور کننده ی قالب (حداقل دو تنگ یا خاموت) عمود بر طول \( l_{dh} \) و خاموت ها باید کم تر از هشت برابر قطر میلگرد فاصله داشته باشند.

4-3-3-21-9 برای میلگردهای مهار شده با قالب استاندارد در انتهای غیر ممتد عضو که در آن پوشش جانبی و فوقانی (یا تحتانی) قالب کم تر از 65 میلی متر است، قالب باید در طول گیرایی \( l_{dh} \) توسط تنگ یا خاموت عمود بر امتداد میلگرد و با فواصل کم تر از سه برابر قطر میلگرد محاط شود؛ فاصله ی اولین تنگ یا خاموت از بر بیرونی خم قالب نباید بیش از دو برابر قطر میلگرد باشد.

جدول 21-9 ضریب تصحیح طول گیرایی میلگردهای آجدار با قالب استاندارد در کشش

ضریب تصحیح شرایط مقدار ضریب
ضریب پوشش برای میلگردهای با اندود اپوکسی یا با اندود دو گانه ی اپوکسی و روی 1.2
ضریب پوشش برای میلگردهای بدون اندود و میلگردهای با اندود روی (گالوانیزه) 1.0
ضریب آرماتور محصورکننده برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 24 میلی متر با \( A_{th} \geq 0.40A_{hs} \) و یا با فاصله ی میلگردهای مهار شونده بیش از شش برابر قطر میلگرد 1.0
ضریب محل مهار برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 24 میلی متر و مهار شده در هسته ی ستون و با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از 65 میلی متر و یا با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از شش برابر قطر میلگرد 1.6
ضریب محل مهار برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 24 میلی متر و مهار شده در هسته ی ستون و با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از 65 میلی متر و یا با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از شش برابر قطر میلگرد 1.0
ضریب مقاومت بتن برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 24 میلی متر و مهار شده در هسته ی ستون و با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از شش برابر قطر میلگرد 1.25
ضریب مقاومت بتن برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 24 میلی متر و مهار شده در هسته ی ستون و با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از شش برابر قطر میلگرد 1.10

طول گیرایی میلگرد آجدار سردار در کشش 4-3-21-9

1-4-3-21-9 به کارگیری میلگرد آجدار سردار برای مهار میلگرد در کشش، با تامین شرایط زیر مجاز است:

  • الف - مشخصات میلگردها منطبق بر ضوابط فصل 4-9 باشند.
  • ب - قطر میلگرد نباید از 24 میلی متر تجاوز نماید.
  • ت - سطح مقطع اتکایی خالص در انتهای سردار، \( A_{brg} \) حداقل باید چهار برابر سطح مقطع میلگرد باشد.
  • ث - بتن باید از نوع بتن با وزن معمولی باشد.
  • ج - پوشش خالص روی میلگرد باید حداقل دو برابر قطر میلگرد باشد.
  • چ - فاصله ی مرکز به مرکز میلگردها باید حداقل سه برابر قطر میلگرد باشد.

2-4-3-21-9 طول گیرایی میلگردهای آجدار سردار در کشش، \( l_{tt} \) نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف- طول گیرایی محاسبه شده از رابطه ی زیر با ضرایب تصحیح \( \psi_e, \psi_c, \psi_p, \psi_o \) و \( \lambda \) بر اساس: \[l_{tt} = \frac{\psi_e \psi_c \psi_p \psi_o}{\lambda} \frac{0.032f_y}{\sqrt{f_c}} d_t^{1.5}\]
  • ب- هشت برابر قطر میلگرد و 150 میلی متر، هر کدام بزرگ تر است.

3-4-3-21-9 ضرایب تصحیح \( \psi_t, \psi_p, \psi_q \) و \( \psi_b \) بر اساس جدول 6-21-9 تعیین می شوند. در این جدول \( A_{tt} \) مساحت کل میلگردهای سردار مهار شده بوده و \( A_{tt} \) در 4-3-2-21-9 تعریف شده است.

4-4-3-21-9 در اتصالات تیر به ستون، مساحت کل تنگ موازی میلگرد سردار مهار شده، \( A_{tt} \) مساوی مساحت تنگ های واقع در فاصله ی حداکثر هشت برابر قطر میلگرد از انتهای سردار آن به طرف مرکز اتصال می باشند.

جدول 21-9 ضریب تصحیح طول گیرایی میلگردهای آجدار سردار در کشش

مقدار ضریب شرایط ضریب تصحیح
1.2 برای میلگردهای با اندود اپوکسی یا با اندود دو گانه ی اپوکسی و روی ضریب پوشش
1.0 برای میلگردهای بدون اندود و میلگردهای با اندود روی (گالوانیزه) ضریب پوشش
1.0 برای میلگردهای با قطر کوچکتر یا مساوی 34 میلی متر و \( A_{tt} \geq 0.3A_{ts} \) و یا فاصله ی میلگردهای مهار شده بیش از شش برابر قطر میلگرد باشد. ضریب آرماتور موازی
1.6 برای میلگردهای سردار مهار شده در هسته ی ستون و با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از 65 میلی متر؛ و یا با پوشش جانبی عمود بر صفحه ی قالب بیش از شش برابر قطر میلگرد ضریب محل مهار
1.25   ضریب محل مهار
\( \frac{f_c'}{105} + 0.6 \)   ضریب مقاومت بتن
1.0   ضریب مقاومت بتن
1.0   ضریب مقاومت بتن

5-4-3-21-9 در صورتی که ظرفیت خمشی منفی تیر با استفاده از میلگرد سردار ادامه داده شده در اتصال تامین شود، ستون باید در بالای اتصال حداقل به اندازه ی بعد افقی اتصال در راستای نیروی مورد نظر امتداد باید؛ و یا آرماتورهای تیر در میلگردهای قائم اضافی در اتصال محاط شوند تا محصور شدگی معادل با وجه بالایی اتصال برای آن ها فراهم گردد.

گیرایی میلگردهای آجدار مهار شده با وسایل مکانیکی در کشش 5-3-21-9

1-5-3-21-9 استفاده از هر گونه ملحقات با وسایل مکانیکی با قابلیت تامین برابر برای میلگرد آجدار که به تایید مهندس طراح رسیده باشد، مجاز است. گیرایی میلگردهای آجدار را می توان با ترکیبی از مهار مکانیکی و طول گیرایی بین مقطع بحرانی و ملحقات با وسایل مکانیکی، بر اساس نتایج آزمایش های مورد تایید، تامین نمود.

طول گیرایی شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده در کشش 6-3-21-9

1-6-3-21-9 طول گیرایی شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده در کشش، \( l_d \) که از محل مقطع بحرانی تا انتهای سیم اندازه گیری می شود، برای سیم های با قطر کم تر یا مساوی 16 میلی متر، نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر در نظر گرفته شود:

  • طول گیرایی محاسبه شده از رابطه ی زیر با ضریب تصحیحی \( \psi_t, \psi_c, \psi_d \) بر اساس بند: \[l_d = \frac{\psi_t}{\lambda} \left( \frac{c_b + K_{tr}}{d_b} \right) w \frac{0.90 f_y}{\sqrt{f_c}} d_b\]
  • 200 میلی متر.

در این رابطه \( c_b \) بر اساس بند 1-2-19-9 تعیین می شوند. برای آرماتور سیمی آجدار جوش شده و اندود شده با اپوکسی، ضریب تصحیح اندود میلگرد، \( \psi_e \) را می توان برابر با 1.0 در نظر گرفت.

ضریب تصحیح سیم آجدار جوش شده، \( \psi_w \) به صورت زیر تعیین می شود:

  • الف - برای شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده، با حداقل یک سیم متعامد در طول گیرایی \( l_d \) که از مقطع بحرانی فاصله ای بیش تر یا مساوی 50 میلی متر داشته باشد، بزرگ ترین مقدار محاسبه شده از روابط زیر: \[ \psi_w = \frac{f_y - 240}{f_y} \leq 1.0 \] \[ \psi_w = \frac{5d_b}{s} \leq 1.0 \] در این روابط \( s \) فاصله ی بین سیم هایی است که باید مهار شوند.
  • ب- برای شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده بدون سیم متعامد در طول گیرایی \( l_d \) و یا با یک سیم متعامد در طول گیرایی \( l_d \) از مقطع بحرانی فاصله ای کم تر از 50 میلی متر داشته باشد، ضریب تصحیح سیم آجدار جوش شده برابر با 1.0 در نظر گرفته می شود.

2-6-3-21-9 در صورت وجود سیم ساده یا هر قطر، یا سیم آجدار با قطر بیش تر از 16 میلی متر در امتداد طول گیرایی در بین آرماتورهای سیمی آجدار جوشی شده، طول گیرایی باید بر اساس 7-3-21-9 تعیین شود.

3-6-3-21-9 طول گیرایی شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده با اندود روی (گالوانیزه) باید بر اساس 7-3-21-9 تعیین شود.

طول گیرایی شبکه ی آرماتور سیمی ساده ی جوش شده در کشش 7-3-21-9

1-7-3-21-9 طول گیرایی شبکه ی آرماتور سیمی ساده ی جوش شده در کشش، \( l_d \) که از محل مقطع بحرانی تا بیرونی ترین سیم متعامد اندازه گیری می شود، نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد. در کلیه ی موارد باید حداقل دو سیم متعامد در طول گیرایی وجود داشته باشند.

2-7-3-21-9 طول گیرایی تصحیح شده در هر صورت نباید از حداقل طول گیرایی تعریف شده در بندهای 1-2-3-11-9 و 1-6-3-11-9 و 1-7-3-11-9، کمتر باشد.

3-7-3-21-9 کاهش طول گیرایی در موارد زیر مجاز نیست:

  • الف- در تکیه گاه غیر ممتد؛
  • ب- در محل هایی که مهار یا گیرایی برای تامین تنش تسلیم لازم است؛
  • پ- در مواردی که میلگردها باید پیوسته باشند؛
  • ت- در سیستم های باربر لرزه ای در سازه های با شکل پذیری متوسط و زیاد؛
  • ث- برای میلگردهای آجدار سردار یا مهار شده با قالب و یا دارای مهار مکانیکی؛
  • ج- مهار آرماتور شمع در سر شمع.

۴-۲۱-۹ وصله ی میلگردها

کلیات 1-۴-۲۱-۹

1-۴-۲۱-۹ وصله ی میلگردها به یکی از طرق زیر مجاز است:

  • الف- وصله ی پوششی؛
  • ب- وصله ی اتکایی؛
  • پ- وصله ی جوشی؛
  • ت- وصله ی مکانیکی.

2-4-21-9 استفاده از وصله ی پوششی در موارد زیر مجاز است:

  • در کشش و فشار برای میلگردهای با قطر کمتر یا مساوی 34 میلی متر؛
  • در فشار برای وصله ی میلگردهای با حداکثر قطر 42 میلی متر به میلگردهای با قطر 34 میلی متر و کم تر با تامین شرایط بند 2-5-4-21-9.

3-4-21-9 برای وصله ی پوششی تماسی، حداقل فاصله ی آزاد بین وصله ی تماسی و میلگردها یا وصله های مجاور باید مطابق بند 1-2-21-9 باشد.

4-4-21-9 برای وصله ی پوششی غیر تماسی در اعضای خمشی، فاصله ی عرضی مرکز به مرکز میلگردهای وصله شده نباید از یک پنجم طول وصله و 150 میلی متر تجاوز نماید.

5-4-21-9 کاهش طول گیرایی برای در نظر گرفتن اثر آرماتور اضافی مطابق بند 5-1-4-21-9 در محاسبه ی طول وصله ها مجاز نیست.

6-4-21-9 وصله ی گروه میلگردها مطابق بند 2-1-9 انجام می شود.

وصله ی پوششی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش 2-4-21-9

1-2-4-21-9 طول وصله ی پوششی میلگردهای آجدار و سیم های آجدار در کشش، \( l_d \) در حالت کلی باید برابر با \( 1.3l_d \) باشد (وصله ی نوع B). تنها در صورت تامین دو شرط زیر، می توان طول وصله ی پوششی را به \( 1.0l_d \) کاهش داد (وصله ی نوع A).

  • مقدار آرماتور موجود در طول وصله، حداقل دو برابر مقدار مورد نیاز باشد.
  • حداکثر نصف آرماتور موجود در طول وصله ی پوششی، وصله شده باشد.

\( l_d \) بر اساس بند 2-2-21-9 تعیین می شود. در هر حال حداقل طول وصله ی پوششی در کشش 200 میلی متر است.

2-2-4-21-9 در مواردی که وصله ی پوششی برای میلگردهای با قطرهای متفاوت انجام می شود، طول وصله نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف- طول گیرایی \( l_d \) برای میلگرد با قطر بزرگ تر؛
  • ب- طول وصله ی کششی \( l_d \) برای میلگرد با قطر کوچک تر.

وصله ی پوششی شبکه ی آرماتور سیمی آجدار جوش شده در کشش 3-4-21-9

1-3-4-21-9 طول وصله ی پوششی شبکه ی سیمی آجدار جوش شده در کشش با سیم های متعامد در طول وصله، \( l_{qj} \) نباید از \( 1.3l_d \) و 200 میلی متر کم تر باشد؛ که در آن \( l_d \) بر اساس بند 1-6-3-21-9 - الف تعیین می شود. در ضمن شرایط زیر نیز باید تامین شوند:

  • الف- هم پوشانی بیرونی ترین ردیف سیم های عمود بر امتداد وصله در دو لایه ی وصله شده، باید حداقل 50 میلی متر باشد.
  • ب- تمام سیم های مورد استفاده در امتداد طول گیرایی، باید آجدار و یا قطر کم تر یا مساوی 20 میلی متر باشند.

2-3-4-21-9 در صورت عدم تامین شرط بند 1-3-4-21-9 - الف، طول وصله باید بر اساس بند 2-4-21-9 محاسبه شود.

3-3-4-21-9 در صورت عدم تامین شرط بند 1-3-4-21-9 - ب، طول وصله باید بر اساس بند 4-4-21-9 محاسبه شود.

4-3-4-21-9 در آرماتور سیمی آجدار جوش شده با اندود روی (گالوانیزه)، طول وصله باید بر اساس بند 4-4-21-9 محاسبه شود.

وصله ی پوششی شبکه ی آرماتور سیمی ساده جوش شده در کشش ۴-۴-۲1-۹

1-4-4-21-9 طول وصله ی پوششی شبکه ی سیمی ساده ی جوش شده در کشش با سیم های متعامد در طول وصله، به صورت فاصله ی بین بیرونی ترین سیم عمود بر امتداد وصله در دو شبکه ی وصله شده تعریف می شود، نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف - یک و نیم برابر طول گیرایی \( l_d \) سیم، که در آن \( l_d \) بر اساس ۱-۷-۲-۲1-۹ - الف تعیین می شود.
  • ب - فاصله ی بین سیم های عمود بر امتداد وصله به علاوه ی ۵۰ میلی متر، و یا ۱۵۰ میلی متر.

2-4-4-21-9 برای مواردی که نسبت سطح مقطع سیم تامین شده به سیم مورد نیاز در طول وصله بیش از ۲ است، طول وصله، به نقطه ی بین بیرونی ترین سیم عمود بر امتداد وصله در دو شبکه ی وصله شده تعریف می شود، نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف - یک و نیم برابر طول گیرایی \( l_d \) سیم، که در آن \( l_d \) بر اساس ۱-۷-۲-۲1-۹ - الف تعیین می شود.
  • ب - حداقل ۵۰ میلی متر.

وصله ی پوششی میلگردهای آجدار در فشار ۵-۴-۲1-۹

1-5-4-21-9 طول وصله ی پوششی میلگردهای آجدار در فشار، \( l_d \) برای میلگردهای با قطر کوچک تر یا مساوی ۳۴ میلی متر به صورت زیر محاسبه می شود:

  • الف - برای میلگردهای با تنش تسلیم کوچک تر یا مساوی ۴۲۰ مگاپاسکال، برابر با \( 0.071f_yd_b \) این طول در هر حال نباید کم تر از ۳۰۰ میلی متر باشد.

2-5-4-21-9 برای وصله ی پوششی میلگردهای با قطرهای متفاوت در فشار، طول وصله ی پوششی نباید از هیچ یک از مقادیر زیر کم تر باشد:

  • الف - طول گیرایی در فشار، \( l_d \) برای میلگرد با قطر بزرگتر، محاسبه شده بر اساس 8-3-21-9
  • ب - طول وصله ی پوششی در فشار، \( l_d \) برای میلگرد با قطر کوچکتر، محاسبه شده بر اساس 1-5-4-21-9.

وصله ی اتکایی میلگردهای آجدار در فشار 6-4-21-9

1-6-4-21-9 برای میلگردهای که فقط تحت فشار قرار دارند، انتقال فشار به صورت اتکایی بین دو میلگرد، در انتهای برش داده شده عمود بر امتداد میلگردها، مجاز است. دو میلگرد وصله شده باید به روش مناسب، نظیر استفاده از طوقه ی گومدار، به صورت هم محور نگه داشته شده باشند.

2-6-4-21-9 استفاده از وصله ی اتکایی تنها در اعضایی مجاز است که دارای خاموت بسته، تنگ، دورپیچ یا دورگیر هستند.

3-6-4-21-9 انتهای میلگردها باید در سطحی صاف عمود بر امتداد میلگرد با انحراف حداکثر درجه بوده، و دو میلگرد باید به صورتی متصل شوند که اختلاف امتداد دو میلگرد از 2 درجه بیش تر نباشد.

وصله ی مکانیکی و جوشی میلگردهای آجدار در کشش و فشار 7-4-21-9

1-7-4-21-9 استفاده از وصله های جوشی عمدتا برای میلگردهای با قطر 20 میلی متر و بیش تر توصیه می شود.

2-7-4-21-9 در وصله های جوشی برای میلگردهای با قطر زیاد، استفاده از اتصال سر به سر مستقیم با جوش نفوذی ارجحیت دارد.

3-7-4-21-9 وصله های جوشی باید الزامات مبحث دهم مقررات ملی ساختمان را تامین نماید.

4-7-4-21-9 در وصله های مکانیکی انتقال نیرو از طریق غلاف اتکایی، کوپلر، غلاف کوپل کننده و غیره انجام می گیرد.

5-7-4-21-9 برای تامین پوشش بتنی کافی روی میلگرد، اثر افزایش ابعاد میلگرد ناشی از وصله ی مکانیکی باید در نظر گرفته شود.

6-7-4-21-9 وصله ی مکانیکی یا جوشی باید قادر به انتقال تنشی حداقل برابر با 1.25 برابر تنش تسلیم میلگرد در کشش و یا فشار باشد.

7-7-4-21-9 یک در میان بودن میلگردهای با وصله ی مکانیکی یا جوشی در هر مقطع از عضو، به جز در اعضای کششی بند 8-7-4-21-9 الزامی نیست.

8-7-4-21-9 در اعضای کششی نظیر عضو کششی قوس ها، عضو کششی که بار را به تکیه گاهی در تراز بالاتر منتقل می کنند، و عضو کششی خرپاها، وصله ی جوشی یا مکانیکی در میلگردهای مجاور باید با فاصله 750 میلی متر در امتداد وصله انجام شود. در نظر گرفتن این ضابطه در اعضای کششی نظیر دیوار مخازن تحت فشار، که تعداد زیادی میلگرد کششی به صورت یک در میان و با فاصله ی زیادی از هم وصله شده اند، الزامی نیست.

5-11-2 گروه میلگردها

1-5-11-9 تعداد میلگردها در هر گروه میلگرد که به صورت یک واحد کار می کنند، به چهار محدود می شود.

2-5-11-9 گروه میلگرد باید توسط آرماتور عرضی محاط شود. آرماتورهای عرضی گروه میلگردهای تحت فشار باید به قطر حداقل 12 میلی متر باشند.

3-5-11-9 در تیرها استفاده از میلگردهای با قطر بیش از 34 میلی متر به صورت گروه میلگرد مجاز نیست.

4-5-11-9 محل قطع هر میلگرد در گروه میلگرد، در طول دهانه ی اعضای خمشی، باید به فاصله ی حداقل 40 برابر قطر میلگرد از محل قطع سایر میلگردهای گروه باشد.

5-5-11-9 در گروه میلگردها با بیش از دو میلگرد، نباید محورهای تمامی میلگردها در یک صفحه واقع شوند. هم چنین تعداد میلگردهایی که در یک صفحه قرار می گیرند، جز در محل وصله نباید بیش از دو باشد.

6-5-11-9 در کنترل محدودیت های فاصله، حداقل پوشش، محاسبه ی ضریب محصور شدگی بند 2-1-3 و ضریب اندود بند 2-2-3-2-1 که در آن ها قطر میلگردها مبنای محاسبه قرار می گیرد، قطر گروه میلگرد، معادل قطر میلگرد معادلی فرض می شود که سطح مقطع آن با سطح مقطع کل گروه میلگرد مساوی است، و مرکز ثقل آن منطبق بر مرکز ثقل گروه میلگرد است.

7-5-11-9 طول گیرایی میلگردها در گروه میلگرد، در کشش یا فشار، برای گروه میلگردهای 2 تایی برابر با طول گیرایی میلگردهای منفرد، و برای گروه های 3 تایی و 4 تایی، به ترتیب 20 و 22 درصد بیش تر از طول گیرایی میلگردهای منفرد در نظر گرفته می شود.

8-5-11-9 طول وصله ی پوششی هر میلگرد در یک گروه میلگرد، بر اساس طول گیرایی میلگرد منفرد و با در نظر گرفتن افزایش آن برای اثر گروه میلگرد مطابق بند 2-5-11-9 می شود. وصله های تک تک میلگردها در گروه میلگرد نباید در امتداد میلگردها هم پوشانی داشته باشند. وصله ی پوششی مجموعه ی یک گروه میلگرد با گروه دیگر مجاز نیست.

۶-۲1-۹ آرماتورهای عرضی

خاموت ها ۱-۶-۲1-۹

1-1-6-21-9 خاموت ها باید تا جایی که محدودیت های پوشش میلگردها اجازه می دهند، تا نزدیکی وجوه کششی و فشاری عضو امتداد یافته و در دو انتها مهار شوند. در مواردی که از خاموت به عنوان آرماتور برشی استفاده می شود، خاموت باید به اندازه ی عمق موثر \( d \) از وجه فشاری ادامه باید.

2-1-6-21-9 بین انتهاهای مهار شده، هر خم در قسمت پیوسته ی خاموت U شکل منفرد یا چندتایی و هر خم در خاموت بسته، باید در بر گیرنده ی میلگرد طولی باشد.

3-1-6-21-9 مهار میلگرد و سیم آجدار در خاموت باید منطبق بر شرایط زیر باشد:

  • الف - در میلگردها یا سیم های با قطر کوچکتر یا مساوی ۱۶ میلی متر، و برای میلگردهای با قطر ۱۸ تا ۲۵ میلی متر با تنش تسلیم کم تر از ۲۸۰ مگاپاسکال، وجود قالب استاندارد پیرامون میلگرد طولی.
  • ب - در میلگردهای به قطر ۱۸ تا ۲۵ میلی متر و تنش تسلیم بیش از ۲۸۰ مگاپاسکال، وجود قالب استاندارد پیرامون میلگرد طولی به طول مدفون بین وسط ارتفاع مقطع و انتهای بیرونی قالب بیش تر یا مساوی \( \frac{0.17f_y}{\lambda \sqrt{f_c}} d_b \)
  • ت - در تیرچه ها، برای میلگردها یا سیم های با قطر کوچکتر یا مساوی ۱۲ میلی متر، وجود قالب استاندارد.

4-1-6-21-9 مهار هر یک از ساق های شبکه ی آرماتور سیمی جوش شده ی تشکیل دهنده ی یک خاموت U شکل، باید منطبق بر یکی از شرایط زیر باشد (شکل 1-2-1):

  • الف - وجود دو سیم طولی به فاصله ی 50 میلی متر از هم در طول عضو در قسمت فوقانی خاموت U شکل.
  • ب - وجود یک سیم طولی واقع در فاصله ی کم تر از یک چهارم عمق موثر از وجه فشاری، و سیم طولی دوم نزدیک تر از سیم اول به وجه فشاری و به فاصله ی بیش از 50 میلی متر از سیم اول. قرار گیری سیم دوم روی ساق خاموت یا روی قلاب با حداقل قطر خم برابر با هشت برابر قطر خاموت مجاز است.

5-1-6-21-9 مهار دو انتهای خاموت متشکل از سیم جوش شده با تنها یک ساق، توسط دو سیم طولی با فاصله ی حداقل 50 میلی متر از یک دیگر، با تامین شرایط زیر مجاز است:

  • الف - وجود حداقل یک سیم طولی داخلی، با فاصله ی بیش تر از یک چهارم عمق موثر و 50 میلی متر از نصف عمق موثر مقطع، هر کدام بزرگ تر است.
  • ب - سیم طولی خارجی در وجه کششی باید از نزدیک ترین میلگردهای طولی اصلی خمشی، به وجه کششی نزدیک تر باشد.

6-1-6-21-9 خاموت هایی که به منظور پیچش یا یک پارچگی عضو بکار می روند، باید به صورت خاموت بسته و عمود بر امتداد طولی عضو باشند. در صورت استفاده از سیم های جوش شده، سیم عرضی باید عمود بر محور عضو باشد. مهار این خاموت ها با یکی از روش های زیر انجام می شود:

  • الف - دو انتهای خاموت به قلاب 135 درجه پیرامون میلگرد طولی خم می شوند.
  • ب - در مواردی که بتن پیرامون مهار به دلیل وجود بال یا دال مستعد متلاشی شدن نیست، مهار را می توان با لحاظ نمودن الزامات 1-6-21-4. الف یا ب، و یا 1-6-21-5. تامین نمود.

7-1-6-21-9 خاموت هایی که به منظور پیچش یا یک پارچگی عضو به کار می روند، می توانند از دو جزء تشکیل شوند: یک خاموت U شکل با خم های 135 درجه، و یک سنجاقی که خم 90 درجه ی آن باید مجاور وجهی از عضو قرار گیرد که بتن به دلیل محصور شدگی ناشی از بال یا دال مستعد متلاشی شدن نیست.

8-1-6-21-9 به جز در مواردی که خاموت برای پیچش یا یک پارچگی عضو به کار می رود، خاموت بسته را می توان با استفاده از دو خاموت U شکل ساخت. طول وصله ی ساق خاموت های U شکل باید حداقل 1.3 برابر طول مهاری، \( l_d \) باشد. هم چنین در اعضایی که عمق کل مقطع آن ها حداقل 450 میلی متر و نیروی هر ساق (حاصل ضرب تنش تسلیم در سطح مقطع خاموت) کمتر از 40 کیلو نیوتن است، وصله ی ساق ها، چنان چه در کل عمق عضو ادامه یابد، کافی تلقی می شود.

تنگ ها 2-6-21-9

1-2-6-21-9 تنگ ها باید شرایط زیر را تامین کنند:

  • الف: فاصله ی آزاد حداقل 1.33 برابر حداکثر قطر اسمی سنگ دانه.
  • ب: فاصله ی مرکز به مرکز تنگ ها نباید از هیچ یک از مقادیر زیر بیش تر باشد:
    • 16 برابر قطر میلگرد طولی;
    • 48 برابر قطر میلگرد عرضی;
    • کوچک ترین بعد عضو.

2-2-6-21-9 قطر تنگ ها باید حداقل برابر مقادیر زیر باشد:

  • الف: 10 میلی متر برای میلگرد طولی تا قطر 22 میلی متر.
  • ب: قطر 12 میلی متر برای میلگرد طولی به قطر 34 میلی متر و بزرگ تر و یا گروه میلگردهای طولی.

3-2-6-21-9 تنگ آجدار، با سطح مقطع معادل میلگرد آجدار با در نظر گرفتن الزامات 1-2-6-21-9 و 8-4-9 مجاز است.

4-2-6-21-9 تنگ های مستطیلی باید شرایط زیر را تامین کنند:

  • الف- هر میلگرد طولی واقع در گوشه ی مقطع، و سایر میلگردهای طولی به صورت یک در میان، باید توسط خم با زاویه ی کم تر یا مساوی 135 درجه مهار شود.
  • ب- میلگرد طولی بدون مهار جانبی نباید فاصله ی آزاد بیش از 150 میلی متر از میلگرد طولی مهار شده داشته باشد.
  • پ- مهار تنگ ها در مقاطع مستطیلی، با قالب استاندارد که میلگرد طولی را در بر گرفته، انجام می شود.
  • ت- استفاده از مجموعه ی میلگردهای سردار به عنوان تنگ مجاز نیست.

5-2-6-21-9 در مواردی که میلگردهای طولی دارای آرایش دایروی هستند، می توان از تنگ های دایروی استفاده نمود. مهار تنگ های دایروی باید شرایط زیر را تامین کند:

  • الف- در انتهای هر تنگ، میلگردها باید حداقل 150 میلی متر هم پوشانی داشته باشند.
  • ب- انتهای تنگ باید به یک قالب استاندارد که میلگردهای طولی را در بر گرفته، ختم شود.
  • پ- هم پوشانی های تنگ های متوالی بر روی آرماتورهای طولی پیرامونی نباید بر روی یک دیگر واقع شده، و باید در وجوه مقابل مقطع باشند.

6-2-6-21-9 استفاده از میلگرد یا سیم آجدار پیوسته به عنوان تنگ مجاز است؛ اگر الزامات فاصله تنگ ها ضوابط بند 1-3-6-21-9 و سطح مقطع تنگ شرایط بند 2-2-6-21-9 را تامین نموده، و مهار انتهای آن الزامات مهار بند 4-2-6-21 یا 5-2-6-21 را لحاظ نماید.

7-2-6-21-9 تنگ هایی که برای مقابله با پیچش به کار برده می شوند، باید عمود بر محور طولی عضو بوده و شرایط زیر را ارضا نمایند:

  • الف- دو انتهای تنگ به قالب استاندارد 135 درجه و با قالب لرزه ای پیرامون میلگرد طولی ختم شده و انتهای خم باید در بتن هسته مهار شود.
  • ب- در مواردی که بتن پیرامون مهار به دلیل وجود بال یا دال مستعد متلاشی شدن نیست، باید الزامات بندهای ۲-۲۱-۶۰۳ الف یا ب، یا ۲-۲۱-۶۰۳ تامین گردند.

دورپیچ ها 3-6-21-9

1-3-6-21-9 دورپیچ ها باید متشکل از میلگرد یا سیم پیوسته با فاصله های مساوی بوده، و فاصله ی آزاد آن ها از یک دیگر شرایط زیر را تامین نماید:

  • حداقل 1.33 برابر اندازه ی بزرگ ترین سنگ دانه و 25 میلی متر، هر کدام بزرگ تر است.
  • حداکثر 75 میلی متر.

2-3-6-21-9 قطر سیم یا میلگرد دورپیچ برای اجرا به صورت بتن درجا باید حداقل 10 میلی متر باشد.

3-3-6-21-9 به جز برای آرماتور عرضی در فونداسیون های عمیق، نسبت حجمی میلگرد دورپیچ، \( \rho_s \) باید بر طبق رابطه ی زیر باشد: \[ \rho_s \geq 0.45 \left( \frac{A_g}{A_{ch}} - 1 \right) \frac{f_c'}{f_{yt}} \] در این رابطه مقدار تنش تسلیم دورپیچ، \( f_{yt} \) نباید از ۴۰۰ مگاپاسکال بیش تر در نظر گرفته شود.

4-3-6-21-9 مهار دورپیچ ها در هر انتها با پیچاندن یک و نیم دور اضافی دورپیچ تامین می شود.

5-3-6-21-9 وصله ی دورپیچ ها با یکی از روش های زیر انجام می شود:

  • الف- وصله ی جوشی یا مکانیکی مطابق بند ۲-۲۱-۹.
  • ب- وصله ی پوششی مطابق بند ۶-۳-۶-۲1-۹ برای میلگردهای با تنش تسلیم کمتر یا مساوی ۴۲۰ مگاپاسکال.

6-3-6-21-9 طول وصله ی پوششی دورپیچ بر اساس جدول ۷-۲1-۹ تعیین می شود؛ این طول در هر صورت نباید کمتر از ۲۰۰ میلی متر در نظر گرفته شود. در صورت نیاز به قلاب انتهای قلاب باید در هسته ی محصور شده توسط دورپیچ مهار شود.

جدول ۷-۲1-۹ طول وصله ی پوششی دورپیچ

نوع میلگرد یا سیم نوع اندود میلگرد وضعیت انتهای میلگرد یا سیم طول وصله ی پوششی
میلگرد آجدار بدون اندود یا با اندود روی (گالوانیزه) قلاب لازم نیست \(48d_b\)
سیم آجدار با اندود اپوکسی یا با اندود دو گانه ی اپوکسی و روی قلاب لازم نیست \(72d_b\)
میلگرد ساده بدون اندود با قلاب استاندارد آرماتور عرضی \(48d_b\)
سیم ساده با اندود اپوکسی قلاب لازم نیست \(48d_b\)
سیم ساده بدون اندود یا با اندود روی (گالوانیزه) قلاب لازم نیست \(72d_b\)
سیم ساده بدون اندود با قلاب استاندارد آرماتور عرضی \(48d_b\)

دورگیر ۴-۶-۲1-۹

1-۴-۶-۲1-۹ دورگیرها باید متشکل از تنگ های بسته یا پیچیده شده به صورت پیوسته باشند.

2-4-6-21-9 دورگیرها را می توان از چند جزء که هر یک دارای قلاب لرزه ای در دو انتها است، ساخت.

3-4-6-21-9 هر یک از اجزای دورگیرها باید به وسیله ی قلاب لرزه ای در دو انتها، طبق ضوابط مهار شوند. این قلاب ها باید یک میلگرد طولی را در بر گیرند.

4-4-6-21-9 استفاده از میلگردهای سردار به عنوان دورگیر مجاز نیست.

مدارک طرح، الزامات ساخت و نظارت 22-9

گستره 1-22-9

ضوابط این فصل شامل مواردی هستند که مهندس طراح باید، در حد کاربرد، در مدارک طرح ارائه دهد. این موارد عبارتند از:

الف- اطلاعات طراحی که مبنای محاسبات سازه بوده و مهندس طراح باید همراه با نقشه ها و مشخصات فنی ارائه دهد.

ب- الزامات فنی-اجرایی که در ساخت سازه باید مورد توجه پیمانکار قرار گیرند و تا حد کاربرد به اجرا گذاشته شود. این الزامات "الزامات اجرائی" نامیده می شوند.

ج- جزئیات نظارت بر ساخت.

مبانی طراحی 2-22-9

اطلاعات طراحی 1-2-22-9

الف- نام و سال انتشار آیین نامه ها، مقررات ملی و دیگر مدارک تکمیلی استفاده شده در طراحی؛

ب- بارهای در نظر گرفته شده در طراحی؛

ج- آن بخش از کارهای طراحی که به عهده ی پیمان کار واگذار شده، به همراه مبانی طراحی آن ها.

اطلاعات طراحی اعضای سازه 3-22-9

الف- ابعاد عضوها، موقعیت آن ها و رواناری های مربوطه؛

ب- مشخصات مصالح مصرفی در ساخت آن ها.

الزامات اجرایی مصالح و مخلوط بتن 4-22-9

سیمان 1-4-22-9

سیمان های مصرفی در بتن باید با توجه به مقاومت مورد نظر، شرایط محیطی و ابعاد سازه انتخاب شوند. سیمان های تولیدی در کشور به دو روش گروه بندی شده و در استانداردها آورده شده اند. در روش اول، که قدمت طولانی تری دارد، به نگرش آیین نامه های آمریکا، و در روش دوم به نگرش آیین نامه های اروپا توجه شده است. در گروه بندی روش دوم، الزامات مربوط به دوام بتن با دقت بیشتری رعایت گردیده اند.

در این مبحث استفاده از گروه بندی در هر دو روش، به شرط رعایت استانداردهای آن ها، مجاز می باشد.

جزئیات گروه بندی سیمان ها در دو روش فوق در جدول های 2-1-4-22-9 ارائه شده اند.

جدول 1-22-9 گروه بندی سیمان ها در روش اول

نام سیمان نوع سیمان مشخصات کاربرد شماره ی استاندارد ملی
پرتلند یک معمولی: برای کارهای عمومی، این سیمان در رده های مقاومتی ۳/۵۰ و ۴/۵۰ و ۵۲/۵۰ می شود. ۲۸۹
پرتلند دو اصلاح شده: با گرما زایی متوسط و مقاومت متوسط در مقابل سولفات ها  
پرتلند سه با آهنگ سریع رشد مقاومت و گرما زایی بیش تر  
پرتلند چهار با آهنگ کند رشد مقاومت و گرما زایی بسیار کم  
پرتلند پنج با مقاومت زیاد در مقابل سولفات ها  
پرتلند پوزوالنی   برای مشخصات کاربرد به مبحث پنجم مقررات ملی مراجعه شود. ۳۴۲۲
پرتلند سرباره ای     ۲۵۱۷
پرتلند آمیخته آهکی     ۴۲۲۰
سفید     ۲۹۳۱
زئولیتی     ۱۶۴۸۱
مرکب     ۱-۱۱۵۷۱

جدول 2-22-9 گروه بندی سیمان ها در روش دوم

گروه سیمان نام سیمان مشخصات سیمان نمره ی استاندارد ملی
پرتلند CEM I این سیمان در رده های مقاومتی سیمان نوع ۱ در جدول ۲-۳۰، و با آهنگ رشد مقاومت کم، عادی و سریع تولید می شود. 1-17518
پرتلند آمیخته CEM II مانند گروه CEM I و دارای مواد جای گزین مانند پوزوالن ها و سرباره  
سرباره ای CEM III با جای گزینی به میزان ۴۵ تا ۳۶ درصد  
پوزوالنی CEM IV با جای گزینی بیش از ۴۵ درصد  
مرکب CEM V با جای گزینی بین ۲۰ تا ۶۵ درصد از ترکیب مواد جای گزین  

این سیمان ها از نظر مقدار ترکیب A و C در گروه های II با توجه به مقاومت مورد نیاز و میزان مقابله با سولفات ها و کلریدها، بین صفر تا ۱۰ درصد محدودیت دارند.

سیمان ها

الف- پوزوالن های طبیعی، استاندارد ملی ۳۴۳۳

ب- دوده ی سیلیسی (میکرو سیلیس)، استاندارد ملی ۱۳۷۸.

پ- خاکستر بادی: ASTM C618.

ت- متاکائولین: ASTM C618.

خ- سرباره: استاندارد ملی ۲۱۲۱۹.

4-1-4-22-9 در محاسبه ی نسبت آب به سیمان (w/c) در مخلوط بتن، وزن سیمان ها و مواد جای گزین آن ها باید به حساب آورده شود.

سنگ دانه 2-4-22-9

1-2-4-22-9 سنگ دانه های مورد استفاده در بتن، شامل سنگ دانه های معمولی و سنگ دانه های سبک یا سبک دانه ها باید به گونه ای باشند که نیازهای طرح به لحاظ مقاومت، دوام در شرایط محیطی مهاجم؛ کارایی و روانی مناسب در ساخت، تامین شوند.

2-2-4-22-9 انتخاب سنگ دانه ها باید با منظور نمودن ضوابط استاندارد ملی ۲۰۲ برای سنگ دانه های معمولی، و استاندارد ملی ۴۹۸۵ برای سنگ دانه های سبک، صورت گیرد.

3-2-4-22-9 مشخصات مورد توجه در سنگ دانه های درشت و ریز عبارتند از:

الف- درشت دانه ها: دانه بندی، مواد زیان آور، سلامت (در صورت لزوم)، مقاومت سایشی، دانه های پولکی و کشیده، و واکنش زایی با قلیایی ها (در صورت لزوم).

ب- ریزدانه ها: دانه بندی، مواد زیان آور، ناخالصی های آلی، سلامت (در صورت لزوم)، و واکنش زایی با قلیایی ها (در صورت لزوم).

سنگ دانه های بازیافتی (حاصل از خرد کردن قطعات بتنی بدون فولاد) و بار فرآوری شده را می توان در بتن های سازه ای مصرف نمود؛ مشروط بر آن که ضوابط آیین نامه ی بتن ایران، آب رعایت شوند.

آب مصرفی بتن 3-4-22-9

آب مصرفی در بتن و عمل آوری آن باید عاری از هر گونه مواد یا محلول هایی باشد که عملکرد مطلوب بتن را در کوتاه مدت و در دراز مدت، دچار اختلال نمایند. ضوابط مربوط به محدودیت های آب مصرفی و آزمایش های مربوط به آنها در استاندارد ملی ۱۴۷۴۸ ارائه شده و همراه با الزامات تعیین شده در این بخش، باید رعایت شوند.

الزامات ارائه شده برای آب، شامل آب به کار رفته در ساخت بتن، آب مورد مصرف برای سرد کردن بتن یا اجزای آن، آب آزاد موجود در سنگ دانه ها، آب مورد مصرف در کامپیون حمل بتن و آب به کار رفته در ساخت مواد افزودنی شیمیایی یا دوغاب سازی مواد افزودنی معدنی می باشند.

در مواردی که از آب آشامیدنی برای ساخت و عمل آوری بتن استفاده می شود، اگر آب مزه یا بوی مشخصی نداشته، تمیز و صاف بوده و هم چنین شواهدی از تاثیر منفی آن بر مشخصات بتن یافت نشوند، نیازی به انجام آزمایش های کنترل کیفیت آن نیست.

استفاده از آب بازیافت شده ی کارخانه های تولید بتن، به تنهایی یا در ترکیب با آب آشامیدنی با آب چاه، در تولید بتن به شرطی مجاز است که دارای شرایط بند ۱-۲-۴-۲۲-۹ باشند.

میزان pH آب در همه ی موارد باید بین ۵/۰ تا ۸/۵ باشد.

میزان مواد زیان آور موجود در آب نباید از مقادیر داده شده در جدول 3-22-9 تجاوز کنند.

جدول 3-22-9 حداکثر مواد شیمیایی مجاز در آب

مواد زیان آور حداکثر مقدار
یون کلرید در آب اختلاط بتن 1000 ppm
یون سولفات بر حسب SO4 3000 ppm
مجموع قلیایی معادل Na2O+0.658K2O 600 ppm

در مواردی که آب مصرفی در بتن به لحاظ دارا بودن مواد مضر موثر بر گیرش، سخت شدن، مقاومت، آهنگ رشد مقاومت، تغییر حجم، خوردگی میلگرد یا کارایی بتن مشکوک باشد، می توان با ساخت نمونه ی ملات و خمیر سیمان شاهد یا آب مقطر یا آب آشامیدنی و مقایسه ی آن با ملات یا خمیر سیمان حاوی آب مشکوک مورد نظر، موارد (الف) تا (ج) زیر را کنترل نمود:

الف - مقاومت 7 روزه ی نمونه ی حاوی آب غیر آشامیدنی یا غیر استاندارد باید حداقل 90 درصد مقاومت فشاری ملات شاهد باشد.

ب - زمان گیرش خمیر سیمان حاوی آب مشکوک نباید زودتر از 1/10 و دیرتر از 1/5 ساعت نسبت به مخلوط شاهد باشد.

ج - میزان انبساط به دست آمده از آزمایش سلامت سیمان در آزمون ساخته شده با آب مشکوک، از حد مجاز انبساط با انقباض استاندارد سیمان مصرفی بیش تر نباشد.

مواد افزودنی 4-4-22-9

مواد افزودنی که برای تعدیل مشخصات بتن در موارد خاص به کار برده می شوند، باید عملکرد مطلوبشان، با انجام آزمون های خاص، تایید شود. مشخصات افزودنی ها در استاندارد ملی 2930-2 و 2930-1 آورده شده و باید رعایت گردند.

مشخصات مورد توجه در هر افزودنی و آزمون هایی که در صورت لزوم، باید بر روی آن ها انجام شود، در جدول 4-22-9 ارائه شده اند.

جدول 4-22-9 مشخصات و آزمون های لازم در افزودنی ها

نوع مواردی که باید کنترل شوند
کلیه ی مواد افزودنی یکنواختی، رنگ، ترکیبات موثر، pH چگالی نسبی، مقدار مواد خشک (فقط برای افزودنی مایع)، تاثیر بر گیرش، کل کلرید (کل)، کلرید محلول در آب، قلیایی معادل، رفتار از نظر خوردگی فولاد.
کندگیر کننده زمان گیرش اولیه، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.
زود سخت کننده مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.
حباب ساز مقدار هوای بتن تازه، مشخصات حباب های هوا در بتن سخت شده، مقاومت فشاری.
نگه دارنده ی آب آب انداختگی، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.
کاهنده ی جذب آب جذب مویینه، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.
کاهنده ی آب/روان کننده (با هدف کاهندگی آب) میزان کاهش آب، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن.
فوق کاهنده آب / فوق روان کننده (با هدف کاهندگی آب) میزان کاهش آب، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن.
فوق کاهنده آب / فوق روان کننده (با هدف افزایش روانی) افزایش روانی، حفظ و تداوم روانی، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.
کندگیرکننده، کاهنده آب / روان کننده مقاومت فشاری، زمان گیرش، میزان کاهش آب، مقدار هوای بتن تازه.
کندگیر کننده، فوق کاهنده آب/ فوق روان کننده (با هدف کاهش آب و کندگیری) مقاومت فشاری، زمان گیرش اولیه، میزان کاهش آب، مقدار هوای بتن تازه.
کندگیر کننده، فوق کاهنده آب/ فوق روان کننده (با هدف افزایش روانی و کندگیری) حفظ و تداوم روانی، مقاومت فشاری، مقدار هوای بتن تازه.

الیاف فولادی 5-4-22-9

1-5-4-22-9 الیاف فولادی در بتن برای تامین مقاومت کششی آن، در جهت مقابله با ترک خوردگی های ناشی از بارها و عوامل محیطی به کار برده می شوند. این الیاف باید آجدار باشند و الزامات بندهای الف و ب زیر را برآورده نمایند:

الف - ضوابط استاندارد ملی ۱۷۶۹۷.

ب - نسبت طول به قطر آن ها بین ۱۰۰ تا ۱۰۰ باشد. لازم به ذکر است که الیاف تولیدی اکثرا دارای مقطع دایره ای به قطر ۱/۳۲ تا ۱/۳۲ میلی متر و طول ۶/۳ تا ۲۵ میلی متر هستند.

مخلوط بتن 6-4-22-9

اطلاعات طراحی 1-6-4-22-9

برای هر مخلوط بتن الزامات بندهای 1 تا 8 زیر، با توجه به شرایط محیطی و ضوابط طراحی، باید منظور شوند.

1- حداقل مقاومت فشاری مشخصه ی بتن، \( f_c \)

2- سن آزمایش مقاومت بتن، \( f_c' \) چنان چه متفاوت از 28 روز باشد.

3- حداکثر نسبت آب به سیمان لازم برای دوام در بدترین شرایط محیطی بر اساس پیوست 1-3-9

4- اندازه ی اسمی بزرگ ترین سنگ دانه نباید از حداقل موارد زیر بزرگتر باشد:

یک پنجم کوچک ترین بعد داخلی قالب،

یک سوم ضخامت دال،

سه چهارم حداقل فاصله ی آزاد میان آرماتورهای تکی یا گروهی،

سه چهارم حداقل ضخامت پوشش بتنی روی آرماتورها.

5- الزامات مربوط به دوام بتن که باید در طرح رعایت شوند، با توجه به رده بندی شرایط محیطی در جدول 1-3-9 و محدودیت های مربوط به هر یک از آن ها در پیوست 1-3-9.

6- چگالی متعادل در بتن سبک دانه (تخمینی از چگالی بتن پس از خشک شدن).

7- ارائه ی نسبت های حجمی سبک دانه ها در مخلوط های بتن سبک به منظور تعیین مقدار 5 اگر در طراحی استفاده شده اند.

8- الزامات مربوط به بتن با الیاف فولادی، چنان چه مطابق بند 2-4-5 برای مقاومت کششی مصرف شده باشند.

9- الزامات مربوط به مقاومت آتشپادی سازه.

10- مقاومت فشاری مورد نیاز بتن در مراحل تعیین شده در فرآیند ساخت، برای هر بخش از سازه مطابق آن چه مهندس طراح منظور نموده است.

الزامات اجرایی 2-6-4-22-9

الف- مقاومت فشاری مورد نیاز در مراحل مختلف ساخت برای هر بخش از سازه که توسط مهندس طراح سازه مشخص نشده باشد، باید برای تایید و بازنگری ارائه شود.

ب- محدودیت های مربوط به دوام بتن برای شرایطی که در بند 8-الف-1-6-4-22-9 تعیین شده اند، باید تامین شوند.

ج- برای بتن هایی که در معرض سولفات قرار می گیرند، گزینه های دیگری از ترکیب مواد، به جز آن چه در بند 7-الف-1-6-4-22-9 آورده شده نیز مجاز خواهند بود؛ مشروط بر آن که آزمایش های مقاومت در برابر سولفات، ضوابط بند 9-ب را برآورده نمایند.

د- مقدار الیاف فولادی مصرف شده در بتن، موضوع بند 9-ب-24-5-4-22-9 نباید از 60 کیلو گرم در متر مکعب کم تر باشد.

ه- الزامات بند های (2) زیر باید در طرح مخلوط بتن هایی که در زمان بهره برداری در معرض رطوبت قرار می گیرند، رعایت شوند.

1- سنگ دانه ها فاقد واکنش قلیایی- سیلیسی بوده، و یا تمهیدات لازم برای مقابله با این واکنش پیش بینی شده باشند.

2- سنگ دانه ها فاقد واکنش قلیایی-کربناتی بوده یا تمهیدات لازم برای مقابله با این واکنش پیش بینی شده باشند.

طرح مخلوط بتن 7-4-22-9

الزامات اجرایی 1-7-4-22-9

طرح مخلوط بتن باید چنان تعیین شود که بتن شرایط (1) تا (3) زیر را برآورده نماید.

1- جای دهی بدون جدا شدگی در داخل قالب و زوایای آن و اطراف میلگردها،

2- شرایط محیطی مشخص شده در زیر بند های (الف) و (ب) در بند 12-ب-6-4-22-9

3- انطباق بر رده ی مورد نظر، به کمک آزمایش مقاومت نمونه های عمل آوری شده استاندارد.

الف- طرح مخلوط بتن باید مطابق روش طرح مخلوط ملی یا روش دیگری که توسط آزمایشگاه دارای صلاحیت ارائه شده باشد، انجام گردد. استفاده از هر روش در صورت برآورده نمودن خواسته های مندرج در مشخصات فنی پروژه، و رعایت رابطه ی حجم مطلق قابل قبول می باشد. از نتایج آزمایش مقاومت که برای مستند سازی طرح مخلوط به کار می روند، نباید بیش از دو سال گذشته باشد.

ب- مصالح بتن که برای طرح مخلوط به کار برده می شوند، باید از همان موادی باشند که در پروژه ی مورد نظر به کار برده خواهند شد.

ج- در مواردی که در بخش های مختلف سازه، از انواع و رده های مختلف بتن استفاده می شود، برای هر یک از آن ها باید طرح مخلوط جداگانه مطابق الزامات اجرایی این بند باشد.

مستند سازی مشخصات مخلوط بتن 8-4-22-9

الزامات اجرایی 1-8-4-22-9

الف- مستند سازی مشخصات مخلوط بتن قبل از استفاده از بتن و یا قبل از هر گونه تغییر در آن باید به تایید مهندس ناظر برسد. این مستندات باید شواهد کافی در مورد انطباق آن ها با الزامات طرح و نیز مبتنی بر نتایج آزمایش های کارگاهی یا آزمایشگاهی باشند. شرایط آزمایش های کارگاهی باید نظیر شرایط مورد انتظار در پروژه باشند.

ب- در مواردی که داده های آزمایش کارگاهی یا آزمایشگاهی موجود نبوده و \( f_c \) کوچک تر از 25 مگاپاسکال باشد، طرح مخلوط بتن می تواند بر اساس اطلاعات یا تجارب دیگری که مورد تایید مهندس ناظر باشند، انجام شود. در مواردی که \( f_c \) مساوی یا بزرگ تر از 25 مگاپاسکال است، داده های آزمایشی برای مستند سازی طرح مخلوط الزامی هستند.

ج- در مواردی که حین عملیات ساخت، نتایج به دست آورده شوند که به صورت مستمر بیش از معیار پذیرش آزمایش نمونه های استاندارد باشند، تغییر مخلوط بتن برای کاهش مقاومت متوسط آن به تشخیص و تایید مهندس ناظر مجاز خواهد بود؛ مشروط بر آن که محدودیت نسبت آب به سیمان رعایت شود. بدین منظور لازم است شواهد قابل قبول مبتنی بر انطباق مخلوط تغییر یافته با الزامات مدارک ساخت به مهندس ناظر ارائه شوند.

تولید، بتن ریزی و عمل آوری بتن 5-22-9

تولید بتن 1-5-22-9

الزامات اجرایی 1-1-5-22-9

الف- مصالح سیمانی و سنگ دانه ها باید به منظور جلوگیری از فاسد شدن یا آلودگی به طور مناسب انبار شوند.

ب- مصالح آلوده یا فاسد شده نباید در بتن مصرف شوند.

ج- در مواردی که بتن در کارگاه تولید می شود، تجهیزات اختلاط و حمل بتن؛ و در مواردی که از بتن آماده استفاده می شود، الزامات مربوط به حمل باید مطابق ضوابط آیین نامه ی بتن ایران (آبا) باشند.

بتن ریزی 2-5-22-9

الزامات اجرایی 1-2-5-22-9

الف- فضای داخل قالب باید قبل از بتن ریزی از هر گونه مواد اضافی و یخ پاک شود.

ب- آب آزاد باید قبل از بتن ریزی از فضای داخل قالب جمع آوری و خارج شود.

ج- مصالح بنایی که در تماس با بتن قرار می گیرند، قبل از بتن ریزی باید با آب اشباع شوند.

د- تجهیزاتی که برای حمل بتن به محل نهایی بتن ریزی به کار می روند، باید الزامات حمل و ریختن بتن را برآورده نمایند.

ه- استفاده از لوله های آلومینیومی یا آلیاژ آن در پمپ کردن بتن مجاز نیست.

و- در فرآیند بتن ریزی باید موارد (1) تا (5) زیر رعایت شوند:

1- با سرعتی انجام شود که مقدار مناسبی از بتن در محل ریختن فراهم باشد.

2- با سرعتی انجام شود که بتن در تمام مدت بتن ریزی از کارآیی لازم برای تراکم با تجهیزات مورد نظر برخوردار باشد.

3- از جدا شدن اجزای بتن با اتلاف آن جلوگیری شود.

4- وقفه هایی وجود نداشته باشند که سبب از دست رفتن کارآیی بتن و ایجاد درز سرد در مراحل متوالی جای دادن بتن گردند.

5- بتن تا حد امکان در نزدیک ترین موقعیت نسبت به محل نهایی مورد نظر ریخته شود، تا از جداشدگی سنگ دانه ها بر اثر جا به جایی مجدد یا روان شدن آن ها جلوگیری شود.

ز- بتنی که به مواد مضر آغشته شده، یا کارآیی اولیه را به حدی از دست داده که با روش های مورد نظر قابل تراکم نیست، نباید مصرف شود.

ح- روان کردن مجدد بتن با استفاده از افزودنی های روان کننده در محدوده ی تعیین شده در آیین نامه ی بتن ایران (آبا)، قبل از خروج از مخلوط کن مجاز است؛ مگر آن که توسط مهندس ناظر منع شده باشد.

ط- بتن ریزی باید از آغاز تا پایان به صورت تقریبا پیوسته، تا تکمیل هر قسمت در محدوده ی مرزها یا درزهای از پیش تعیین شده، ادامه یابد.

ی- تراکم بتن باید با وسایل و روش های مناسب انجام شود؛ به طوری که کاملا اطراف آرماتورها، اقلام جای گذاری شده در بتن و گوشه های قالب را پر نماید.

ک- سطح بالایی بتن ریخته شده در قالب های قائم باید تا حد امکان افقی و تراز باشد.

ل- پرداخت سطح نهایی بتن باید مطابق آیین نامه ی بتن ایران (آبا) انجام شود.

عمل آوری بتن 3-5-22-9

اطلاعات طراحی 1-3-5-22-9

در مواردی که آزمایش های تکمیلی بر روی نمونه های عمل آمده ی کارگاهی به منظور تایید کفایت عمل آوری بتن لازم باشند، روش انجام آن ها باید مشخص شود.

الزامات اجرایی 2-3-5-22-9

الف - مدت عمل آوری بتن بسته به شرایط محیطی حاکم پس از دوره ی عمل آوری، دمای محیط، روند کسب مقاومت بتن و هم چنین دوام بتن است. در این رابطه ضوابط بندهای (ب) تا (ج) زیر باید رعایت شوند.

ب - بتن با روند کسب مقاومت متوسط، در دمای حداقل 10 درجه و محیط مرطوب، باید به مدت معمولاً 7 روز پس از بتن ریزی نگه داری شود؛ مگر در مواردی که از روش عمل آوری سریع استفاده شده باشد.

ج - بتن با روند کسب مقاومت سریع، باید در دمای حداقل 10 درجه و در محیط مرطوب به مدت معمولاً 3 روز پس از بتن ریزی نگه داری شود؛ مگر در مواردی که از روش عمل آوری سریع استفاده شده باشد.

د - بتن با روند کسب مقاومت کند، باید در دمای حداقل 10 درجه و در محیط مرطوب به مدت معمولاً 14 روز پس از بتن ریزی نگه داری شود؛ مگر در مواردی که از روش عمل آوری سریع استفاده شده باشد.

ه - در مواردی که دوام بتن از اهمیت برخوردار باشد، مدت عمل آوری بتن باید حداقل تا رسیدن به 70 درصد مقاومت مشخصه ادامه یابد.

و - روش عمل آوری سریع، به منظور کسب سریع مقاومت و کاهش زمان عمل آوری، با بخار در فشار معمولی، گرما و رطوبت و دیگر روش های قابل قبول از نظر مهندس ناظر، می تواند به کار گرفته شود. در صورت استفاده از روش عمل آوری سریع، بندهای (۱) و (۲) زیر باید رعایت شوند.

1- مقاومت فشاری در مرحله ی بارگذاری مورد نظر باید حداقل به میزان مقاومت فشاری تعیین شده باشد.

2- روش عمل آوری سریع نباید بر دوام بتن تاثیر نامطلوب بگذارد.

ز- در مواردی که مقام قانونی مسئول یا مهندس ناظر لازم بداند، قبل از عملیات اجرایی، نتایج آزمایش نمونه های استوانه ای کارگاهی که مطابق بند های (1) و (2) زیر ساخته و عمل آوری شده باشند، علاوه بر نتایج آزمایش مقاومت نمونه ی عمل آمده به صورت استاندارد، باید ارائه گردند.

1- حداقل دو آزمون استوانه ای 200× 100 میلی متر یا سه آزمون استوانه ی 200× 100 میلی متر عمل آوری شده در کارگاه

2- آزمون های کارگاهی باید مطابق دستور العمل آئین نامه بتن ایران (آبا) عمل آوری شده و در سن مقاومت مشخصه آزمایش شوند.

ح- روش های نگه داری و عمل آوری بتن هنگامی مناسب تلقی می شوند که شرایط بند های (1) یا (2) زیر تامین شده باشند:

1- میانگین مقاومت استوانه های عمل آمده در کارگاه، در سن مشخص شده برای تعیین \( f_c' \) باید حداقل 85 درصد میانگین مقاومت استوانه های عمل آوری در شرایط استاندارد باشد.

2- میانگین مقاومت استوانه های عمل آوری شده در کارگاه در سن مورد نظر، 3/5 مگاپاسکال بیش از \( f_c' \) باشد.

بتن ریزی در هوای سرد 4-5-22-9

1-4-5-22-9 بتن ریزی در هوای سرد به مواردی اطلاق می شود که بتن در دمای محیطی کم تر از 5 درجه ی سلسیوس ریخته و نگه داری می شود. در این موارد باید تمهیدات خاص، هم برای ریختن و هم برای عمل آوردن، به کار گرفته شوند؛ تا از شرایط یخ زدگی جلوگیری شده و شرایط مناسب برای کسب مقاومت مطلوب تامین شوند.

2-4-5-22-9 رعایت ضوابط و الزامات بتن ریزی در هوای سرد که در آیین نامه ی بتن ایران (آبا) ارائه شده، الزامی است.

بتن ریزی در هوای گرم 5-5-22-9

1-5-5-22-9 بتن ریزی در هوای گرم به مواردی اطلاق می شود که بتن با دمای بیش از 32 درجه ی سلسیوس ریخته می شود. در این موارد باید تمهیدات خاص، برای کاهش دمای بتن در زمان ریختن، به کار گرفته شوند؛ تا از ایجاد اختلال در کسب مقاومت و دوام مطلوب، و افزایش ترک خوردگی های ناشی از جمع شدگی خمیری، حرارتی و خشک شدگی، جلوگیری گردند.

2-5-5-22-9 ضوابط و الزامات بتن ریزی در هوای گرم در آئین نامه بتن ایران (آبا) ارائه شده و باید رعایت گردند.

درزهای ساخت، انقباض و جدا کننده 6-5-22-9

اطلاعات طراحی 1-6-5-22-9

الف- مشخص نمودن درزهای ساخت، انقباض و جدا کننده در مواردی که طرح اقتضا نماید.

ب- جزئیات لازم برای انتقال برش و دیگر نیروها از طریق درزها.

ج- آماده سازی سطحی درز ساخت، شامل مضرس کردن سطوح بتن سخت شده در محلی که بتن جدید در مجاورت آن ریخته می شود.

د- در محل هایی که انتقال برش میان پروفیل های فولادی و بتن از طریق گل میخ های سردار یا میلگردهای جوش شده صورت می گیرد، فولادها باید تمیز و عاری از زنگ و گرد و غبار باشند.

ه- به منظور عملکرد مشترک قطعه ی پیش ساخته و بتن درجا، آماده سازی سطح قطعه ی پیش ساخته در تماس با بتن درجا، شامل مضرس و اشباع کردن رویه قطعه پیش ساخته، لازم است.

الزامات اجرایی 2-6-5-22-9

الف- درزهایی که محل یا جزئیات آن ها مشخص نشده یا با آن چه در مدارک ساخت نشان داده شده متفاوتند، باید به تائید مهندس طراح سازه رسانده شوند. در این موارد در صورت عدم دسترسی به مهندس طراح، مهندس ناظر باید با مشورت مهندس طراح دیگری، محل درز را تعیین نماید.

ب- درزهای ساخت در سیستم های کف یا سقف باید در حدود یک سوم دهانه ی دال ها، تیرهای فرعی و اصلی پیش بینی شوند؛ مگر آن که در محل دیگری، با تایید مهندس طراح سازه پیش بینی شده باشند. در این موارد در صورت عدم دسترسی به مهندس طراح، مهندس ناظر باید با مشورت مهندس طراح دیگری، محل درز را تعیین نماید.

ج- درزهای ساخت در تیرهای اصلی باید حداقل دو برابر عرض تیرهای متقاطع از بر تیر متقاطع مورد نظر فاصله داشته باشند، مگر آن که محل دیگری توسط مهندس طراح سازه تعیین شده باشد. در این موارد در صورت عدم دسترسی به مهندس طراح، مهندس ناظر باید با مشورت مهندس طراح دیگری، محل درز را تعیین نماید.

د- درزهای ساخت باید تمیز بوده و دوغاب خشک شده قبل از بتن ریزی جدید از روی آنها برداشته شود.

ه- سطح بتن در درزهای ساخت باید مطابق مشخصات خواسته شده، مضرس شود.

و- قبل از بتن ریزی جدید، درزهای ساخت باید اشباع شده و سپس آب اضافی از محل درز جمع آوری شود.

ساخت قطعات بتنی 7-5-22-9

اطلاعات طراحی 1-7-5-22-9

الف- در مواردی که دال متکی بر زمین به عنوان دیافراگم سازه ای یا جزئی از سیستم مقاوم لرزه ای طرح شده باشد، این مورد باید به صورت مشخص عنوان گردد.

ب- جزئیات ساخت شالوده های شیب دار یا پله ای که قرار است به عنوان یک واحد عمل کنند، باید ارائه شوند.

ج- محل هایی که سیستم سقف و ستون های بتنی قرار است یک پارچه اجرا شوند، باید مطابق فصل ۱۶-۹ تعیین شوند.

الزامات اجرایی 2-7-5-22-9

الف- تیرهای اصلی و فرعی و دال های متکی بر ستون ها یا دیوارها، باید هنگامی بتن ریزی شوند که بتن تکیه گاه آن ها از حالت خمیری خارج و سفت شده باشد.

ب- تیرهای اصلی و فرعی، نشیمن ها، کتیبه ها و سر ستون ها باید به صورت بخشی از سیستم دال یک پارچه با آن اجرا شوند؛ مگر آن که به طریق دیگری توسط مهندس طراح سازه تعیین شده باشد.

ج- در محل هایی که قرار است بتن ستون و سیستم سقف یک پارچه اجرا شوند، بتن ستون باید به صورت یک پارچه در تمام عمق دال و به فاصله ی حداقل ۶۰۰ میلی متر از بر ستون ریخته شده و سپس با دال یک پارچه ادامه باشد.

د- در مواردی که دال متکی بر زمین به عنوان دیافراگم سازه ای یا جزئی از سیستم مقاوم لرزه ای در مدارک ساخت مشخص شده باشد، شکل دادن درزا از طریق برش باریک با ایجاد درزهایی که یک پارچگی دیافراگم را مخدوش کند، مجاز نیست؛ مگر آن که مشخصا به تایید مهندس ناظر رسیده باشند.

آرماتورها و الزامات ساخت 6-22-9

کلیات 1-6-22-9

اطلاعات طراحی 1-1-6-22-9

الف- رده ی آرماتور و مشخصات آن مطابق فصل ۴-۹

ب- نوع، قطر، الزامات محل قرارگیری، جزئیات و طول مهاری آرماتورها.

ج- ضخامت پوشش بتن روی آرماتور.

د- موقعیت و طول وصله های پوششی.

ه- نوع و موقعیت وصله های مکانیکی.

و- نوع و موقعیت وصله های اتکایی.

ز- نوع و موقعیت وصله های جوشی و دیگر الزامات جوش میلگردها.

ح- مشخصات اندود حفاظ آرماتورها.

ط- نحوه ی محافظت در برابر خوردگی برای آرماتورهای نمایان که قرار است به منظور توسعه ی آینده به کار برده شوند.

الزامات اجرایی 2-1-6-22-9

الف - گزارش مشخصات و آزمایش های کارخانه ای آرماتورها باید ارائه گردد.

ب- آرماتورهای دارای زنگ زدگی، پوسته شدگی یا ترکیب این دو را در صورتی می توان به کار برد که مشخصات نمونه ی آزمایش شده بعد از زدودن زنگ با برس دستی، با ضوابط استاندارد در مورد حداقل قطر، اندازه ی آج ها و وزن واحد طول، منطبق باشند.

ج- در هنگام بتن ریزی، رویه ی آرماتورها باید عاری از یخ، گل، روغن یا دیگر مواد زیان آور از نظر کاهش چسبندگی با بتن باشد.

جای گذاری 2-6-22-9

اطلاعات طراحی 1-2-6-22-9

الف- رواداری های موقعیت آرماتورها با توجه به رواداری های ارتفاع عضو، طول و ضخامت پوشش بتن باید منطبق بر جدول 5-22-9 باشند.

جدول 2-3-8 رواداری موقعیت جای گذاری آرماتورها

طول، میلی متر، رواداری عرض، میلی متر، رواداری موقعیت آرماتور ضخامت پوشش بتن، میلی متر، رواداری
± 10 ± 10 میلگردهای طولی در تیرهای با عرض کمتر از 200 میلی متر -10 تا +10 میلی متر نسبت به ضخامت پوشش مشخص شده
± 13 ± 13 میلگردهای طولی در تیرهای با عرض بیش از 200 میلی متر -13 تا +13 میلی متر نسبت به ضخامت پوشش مشخص شده

ب- رواداری های موقعیت طولی خم ها و انتهای آرماتورها باید مطابق جدول 6-22-9 باشند. رواداری های مشخص شده برای ضخامت پوشش بتن در این جدول برای انتهای آزاد عضو نیز به کار می روند.

ج- رواداری های فواصل دورگیرها در اعضای با شکل پذیری متوسط یا زیاد، موضوع فصل 20-9 باید مطابق بندهای (1) تا (3) زیر باشند:

1- میلی متر، ±12

2- 8 درصد کوچک ترین بعد عضو و حداکثر 75 میلی متر،

3- رعایت رواداری ها نباید منجر به این شود که بیش از دو خاموت بسته در تماس با یک دیگر قرار گیرند.

جدول 2-23-4 رواداری های موقعیت طولی خم ها و انتهای آرماتورها

موقعیت خم و انتهای آرماتور رواداری، میلی متر
انتهای ناپیوستای نشیمن ها و تیرهای زیر سری ± 12
انتهای ناپیوستای دیگر اعضا ± 25
دیگر موقعیت ها ± 50
الزامات اجرایی 2-2-6-22-9

الف- آرماتورها، شامل گروه میلگردها، باید در محدوده ی رواداری تعیین شده قرار گرفته و برای جلوگیری از جا به جا شدن هنگام بتن ریزی بسته شوند.

ب- دورگیرها باید متشکل از میلگردها یا سیم های پیوسته بوده و با فواصل مساوی و بدون انحراف خارج از رواداری مشخص شده در محل جای گذاری شوند.

ج- محل وصله ی آرماتورها باید مطابق مدارک ساخت یا مورد تایید مهندس ناظر باشد.

د- در میلگردهای طولی ستون ها که وصله ی اتکایی دارند، انتهای قائم بریده شده ی آن ها باید به صورت هم محور روی یک دیگر قرار گیرند.

ه- انتهای میلگردها باید در سطحی صاف و عمود بر محور آن ها، با انحراف حداکثر 1/5 درجه بریده شده و اختلاف امتدادهای دو میلگرد از 3 درجه تجاوز نکند.

خم کردن 3-6-22-9

الزامات اجرایی 1-3-6-22-9

الف- آرماتورها باید قبل از قرار گرفتن در محل، در حالت سرد خم شوند؛ مگر آن که خم آرماتورها با مجوز مهندس ناظر به روش دیگری انجام شود.

ب- خم کردن آرماتورهایی که بخشی از آن ها در بتن جای گذاری شده اند، مجاز نیست؛ مگر آن که در مدارک ساخت مشخص شده یا مجوز آن توسط مهندس ناظر صادر شده باشد.

ج- میلگردهای غیر هم امتداد، مانند خم S و یا خم با شیب 1 به 6 باید قبل از قرار گرفتن در قالب خم زده شوند.

جوش آرماتور 4-6-22-9

الزامات اجرایی 1-4-6-22-9

الف- جوش کلیه ی میلگردها باید منطبق بر مشخصات مبحث دهم مقررات ملی ساختمان باشد.

ب- برای بستن میلگردها نباید از خال جوش میلگردهای متقاطع استفاده شود.

مهارها در بتن 7-22-9

اطلاعات طراحی 1-7-22-9

الف- الزامات ارزیابی و کیفیت مهارها برای شرایط کاربری مورد نظر، با توجه به بند 8-1-18-9

ب- نوع اندازه، موقعیت، عمق موثر مهارها و الزامات نصب آن ها.

ج- حداقل فاصله از لبه ها مطابق بند 8-1-18-9.

د- الزامات بازرسی مطابق بند های 8-1-18-9 و 8-2-22-9.

ه- در مهارهای کششی، مشخصات مقاومتی شامل نوع مهار، مقاومت بتن و نوع سنگ دانه ها.

و- در مهارهای چسبی با عملکرد کششی، تنش پیوستگی مشخصه ی مورد استفاده در طراحی مطابق بند 4-18-9، حداقل عمر بتن، دمای بتن، رطوبت بتن در زمان نصب، نوع سنگ دانه های سبک در صورت مصرف و الزامات سوراخ کردن بتن و آماده سازی آن.

ز- صلاحیت نصاب به طور عام مطابق بند 1-9-8، و برای مهارهای مایل مطابق بند 1-9-9-4.

ح- مشخصات لازم برای مهارهای چسبی به صورت افقی یا مایل به سمت بالا، چنان چه بار دائمی کششی را تحمل نمایند.

ط- در مهارهای چسبی، مقدار بار برای بارگذاری نمونه های شاهد مطابق بند 1-9-8-3.

ی- نحوه ی حفاظت مهارهای نمایان در مقابل خوردگی و آتش سوزی، برای ادامه ی کار در آینده.

الزامات اجرایی 2-7-22-9

الف- مهارهای کاشتنی باید مطابق دستور العمل سازنده، و مهارهای چسبی باید مطابق با دستورالعمل کتبی سازنده نصب شوند.

اقلام جای گذاری شده 8-22-9

اطلاعات طراحی 1-8-22-9

الف- نوع، اندازه جزئیات و موقعیت اقلام جای گذاری شده که به تایید مهندس طراح تاسیسات و مهندس طراح سازه رسیده باشند.

ب- آرماتورهایی که برای نگه داری لوله ها و غلاف ها در راستای عمود بر آن ها مورد استفاده قرار می گیرند.

ج- پوشش بتن مورد نظر بر روی لوله ها و اتصالات آن ها.

د- نحوه ی حفاظت اقلام جای گذاری شده در برابر خوردگی، که به منظور اتصال با موارد پیش بینی شده در آینده، نمایان باقی می مانند.

الزامات اجرایی 2-8-22-9

الف- نوع، اندازه، جزئیات و موقعیت اقلام جای گذاری شده که در مدارک ساخت نشان داده نشده اند، باید به تایید مهندس ناظر برسند.

ب- اقلام جای گذاری شده آلومینیومی باید دارای پوشش حفاظتی باشند تا از واکنش بتن-آلومینیوم و واکنش الکترولیتی فولاد-آلومینیوم جلوگیری به عمل آورده شود.

ج- لوله ها و اتصالات آن ها که در مدارک ساخت نشان داده نشده اند، باید در برابر آثار ناشی از فشار مواد و دمای موثر بر آن ها طراحی شوند.

د- قبل از آن که بتن به مقاومت مشخصه ی خود برسد، در لوله های جای گذاری شده نباید هیچ مایع، گاز یا بخار به جز آب با دمای کم تر از 32 درجه ی سلسیوس و فشار کم تر از 0/35 مگاپاسکال جریان یابد.

ه- در سقف ها، لوله ها باید بین شبکه ی میلگردهای بالا و پایین قرار داده شوند؛ مگر لوله هایی که برای گرمایش تشعشعی یا آب کردن برف و یخ در نظر گرفته شده باشند.

و- لوله ها و غلاف ها باید طوری ساخته و نصب شوند که برش، خم زدن و جا به جایی میلگردها از محل تعیین شده، لازم نباشند.

الزامات برای قطعات بتنی پیش ساخته 9-22-9

الزامات این بند مربوط به مواردی هستند که از قطعات پیش ساخته در سازه های بتن آرمه استفاده می شود.

اطلاعات طراحی 1-9-22-9

الف- حدود رواداری ابعاد اعضای پیش ساخته و اتصالات آن ها.

ب- جزئیات بالا بردن دستگاه ها، اقلام جای گذاری شده و آرماتورهای مورد نیاز برای مقاومت در برابر بارهای موقت ناشی از جا به جایی، ذخیره سازی، حمل و نقل و نصب، اگر توسط مهندس طراح سازه ارائه شده باشند. این جزئیات چنان چه توسط مهندس طراح تعیین نشده باشند، باید در کارگاه تهیه و در صورت لزوم به تائید وی رسانده شوند.

الزامات اجرایی 2-9-22-9

الف - قطعات پیش ساخته باید برای تعیین محل و جهت نصب در سازه، و نیز تاریخ تولید نشانه گذاری شوند.

ب - علائم شناسایی روی قطعات باید مطابق با ملاحظات مربوط به نصب باشند.

ج - قطعات پیش ساخته و سازه های متصل به آن ها باید در طول زمان نصب نگه داری و مهار شوند، تا از چیدمان صحیح، مقاومت و پایداری آن ها، تا تکمیل اتصالات دائمی، اطمینان حاصل شود.

د - اگر مهندس ناظر جای گذاری اقلام مورد نظر را در حالی که بتن در حالت خمیری است تائید نماید، باید موارد 1 تا 4 زیر رعایت شوند:

1- اقلام جای گذاری شده باید برای بازرسی، از قطعه ی بتن پیش ساخته بیرون زده شده و یا نمایان باشند.

2- اقلام جای گذاری شده لازم نیست به میلگردهای بتن حلقه یا قلاب شوند.

3- اقلام جای گذاری شده را باید تا زمانی که بتن در حالت خمیری است، در محل خود نگه داری کرد.

4- بتن در اطراف اقلام جای گذاری شده باید متراکم شود.

قالب بندی 10-22-9

طراحی قالب ها 1-10-22-9

اطلاعات طراحی 1-1-10-22-9

الف- الزامات مربوط به طرح، ساخت، نصب و باز کردن قالب ها توسط پیمان کار

ب- موقعیت اعضای مرکب که نیاز به شمع زنی دارند؛ و شرایط مربوط به باز کردن شمع ها.

الزامات اجرایی 2-1-10-22-9

الف- در طراحی قالب ها باید الزامات (1) تا (4) زیر منظور گردند:

1- روش بتن ریزی،

2- آهنگ تداوم بتن ریزی،

3- بارهای حین ساخت، شامل نیروهای افقی، قائم و ضربه ای،

4- آسیب نرساندن به اجزای ساخته شده ی قبلی.

ب- ساخت و نصب قالب ها باید چنان باشند که منجر به شکل، خطوط و ابعاد اجزا، مطابق با مدارک ساخت شوند.

ج- درزهای قالب باید به قدر کافی آب بند باشند تا از بیرون آمدن شیره ی بتن جلوگیری شود.

د- قالب ها باید طوری مهار یا بسته شوند که موقعیت و شکل خود را حفظ کنند.

برداشتن قالب ها 2-10-22-9

الزامات اجرایی 1-2-10-22-9

الف- قبل از شروع اجزا، پیمان کار باید برنامه و روشی برای باز کردن قالب ها و نصب شمع های جدید تدارک دیده، و بارهای وارد به سازه را در طول این عملیات محاسبه نماید.

ب- تحلیل سازه ای و مقاومت مورد نیاز بتن که در برنامه ریزی باز کردن قالب ها و نصب شمع ها در نظر بوده، باید توسط پیمان کار مدون شده و در صورت لزوم به مهندس ناظر ارائه گردند.

ج- در هیچ قسمت از سازه نباید بارهای حین ساخت وارد شده و یا هیچ قالبی برداشته شود؛ مگر آن که آن قسمت از سازه همراه با قالب باقی مانده، مقاومت کافی برای تحمل ایمن وزن خود و بارهای حین ساخت آن قسمت را بدون اختلال در بهره برداری داشته باشد.

د- مقاومت کافی برای سیستم شمع بندی باید با استفاده از تحلیل سازه و با در نظر گرفتن بارهای پیش بینی شده، مقاومت قالب ها و تخمین مقاومت بتن درجا نشان داده شود.

ه- ارزیابی مقاومت بتن درجا باید بر اساس آزمایش استوانه های عمل آوری شده در کارگاه یا روش های دیگر تعیین شده و به تایید مهندس ناظر، و در صورت نیاز مقام قانونی مسئول، رسانده شود.

و- قالب ها باید به طریقی برداشته شوند که ایمنی و بهره برداری سازه را خدشه دار نکنند.

ز- بتن نمایان شده بعد از برداشتن قالب، باید مقاومت کافی داشته باشد تا ضمن عملیات آسیب نبیند.

ح- هیچ نوع بار حین ساخت که بیش از ترکیب بار مرده و زنده ی کاهش یافته باشد، نباید بر هیچ قسمت از سازه ی در دست ساخت یا نگه داری نشده با شمع وارد شود؛ مگر آن که تحلیل سازه نشان دهد مقاومت کافی برای مقابله با بار اضافی، بدون خدشه دارکردن بهره برداری وجود دارد.

ارزیابی و پذیرش بتن 11-22-9

کلیات 1-11-22-9

الف - مقاومت یک نمونه ی آزمایش بتن، میانگین مقاومت حداقل دو آزمونه ی استوانه ای به ابعاد 100 × 200 میلی متر، یا میانگین حداقل 3 آزمونه ی استوانه ای به ابعاد 150 × 300 میلی متر است که از یک مخلوط بتن برداشته شده و در سن ۲۸ روز، یا در سن مشخص شده برای \( f_c \) آزمایش شده باشند.

ب- آزمایشگاه مسئول انجام آزمایش ها، باید دارای صلاحیت تائید شده از طرف سازمان برنامه و بودجه ی کشور باشد.

ج- مسئولین آزمایشگاه باید آزمایش های بتن تازه را در کارگاه انجام دهند، آزمونه ها را برای عمل آوری استاندارد آماده نمایند. در صورت لزوم آزمون هایی برای عمل آوری در کارگاه تهیه نمایند، و دمای بتن تازه را همراه با آماده سازی آن ها یادداشت کنند.

د- کلیه ی گزارش های آزمایش پذیرش بتن باید برای مهندس ناظر، کارفرما، مقام قانونی مسئول و در صورت لزوم برای تولید کننده ی بتن ارسال شوند.

ه- مسئولین آزمایشگاه محلی و مسئولین آزمایشگاه مرکزی که آزمایش ها را انجام می دهند، باید دارای صلاحیت کافی باشند.

تواتر نمونه برداری 2-11-22-9

1-2-11-22-9 نمونه برداری در هر سازه برای هر نوع و رده ی بتن باید در محل مصرف نهایی، قبل از بتن ریزی در عضو مورد نظر، صورت گیرد. پذیرش بتن برای هر نوع و رده در هر سازه نیز به صورت جداگانه میباشد.

2-2-11-22-9 در مواردی که حجم هر پیمانه اختلاط بتن در پای کار یک متر مکعب باشد، تواتر نمونه برداری باید حداقل برابر با بیش ترین مقادیر (الف) تا (ث) زیر باشد:

الف- یک نمونه در هر نوبت کاری روزانه،

ب- یک نمونه برای هر ۳۰ متر مکعب بتن،

ج- یک نمونه برای هر ۵۰ متر مربع سطح دال و دیوار،

د- یک نمونه برای هر ۱۰۰ متر طول تیر و کلاف، در مواردی که جدا از سایر قطعات بتن ریزی می شوند،

ه- یک نمونه برای هر 50 متر طول ستون.

3-2-11-22-9 در مواردی که حجم هر پیمانه اختلاط بتن در پای کار بیش تر یا کم تر از یک متر مکعب باشد، مقادیر بند فوق را می توان به همان نسبت افزایش یا کاهش داده مشروط بر آن که این نسبت ها بیش تر از 2 و یا کم تر از نصف نشوند. افزایش 2 و کاهش نصف را در مواردی که بتن دارای گواهی نامه ی خاص یا پرونده ی استاندارد ملی باشد، می توان به نسبت کاهش داده مگر آن که بتن توسط مهندس ناظر، به دلیل عدم انطباق با رده، نامناسب تشخیص داده شود.

4-2-11-22-9 در هر سازه برای هر نوع و رده ی بتن، حداقل 6 نوبت نمونه برداری، صرف نظر از حجم یا سطح سازه، ضرورت دارد.

5-2-11-22-9 در مواردی که حجم کل هر نوع یا رده ی بتن در یک سازه از 30 متر مکعب کم تر باشد، به شرط آن که مهندس ناظر بتن را مناسب تشخیص دهد، می توان از نمونه برداری و آزمایش صرف نظر کرد.

ضوابط پذیرش مقاومت 3-11-22-9

الف- آزمونه های تهیه شده برای آزمایش پذیرش باید الزامات (1) زیر را تأمین نمایند:

1- نمونه گیری از بتن باید مطابق استاندارد ملی شماره ی 220-1 باشد.

2- ساخت و عمل آوری آزمونه های بتنی در کارگاه باید مطابق استاندارد ملی شماره ی 230-5 باشد.

3- آزمایش آن ها مطابق استاندارد 160-48 یا 60-48 باشند.

ب- مقاومت فشاری بتن هنگامی قابل قبول است که شرایط (1) زیر برقرار باشند:

1- میانگین مقاومت هر سه نمونه ی متوالی برابر با بیش تر از \( f_c \) باشد.

2- مقاومت هیچ یک از نمونه ها کم تر از \( 0.9f_c \) نباشد.

در مواردی که تنها شرط زیر بند (1) از بند "ب" بالا برآورده نشود، می توان بتن را از نظر سازه ای پذیرفت؛ ولی چنان چه شرط زیر بند (2) از بند "ب" بالا بر آورده نشود، باید اقداماتی به عمل آیند تا میانگین نتایج مقاومت در آزمایش های بعدی افزایش یابد.

در مواردی که شرط زیر بند (3) از بند "ب" بالا برآورده نشود، باید الزامات بررسی نتایج بتن کم مقاومت موضوع بند 4-11-22-9 به اجرا گذاشته شوند.

در مواردی که از آزمون های مکعبی به ابعاد 150 یا 100 میلی متر برای تعیین مقاومت فشاری استفاده می شود، می توان طبق ضوابط ارائه شده در آئین نامه (آبا) این نتایج را به نتایج استوانه ای تبدیل نمود.

بررسی نتایج بتن کم مقاومت 4-11-22-9

1-4-11-22-9 در مواردی که نتایج آزمایش مقاومت هر یک از نمونه ها، ضابطه ی بند الف-3-11-22-9 را تأمین نکنند، یا چنان چه آزمایش نمونه های عمل آمده در کارگاه نقایصی در حفاظت و عمل آوری بتن نشان دهد، باید اقداماتی انجام شوند تا نسبت به کافی بودن مقاومت سازه اطمینان حاصل گردد.

2-4-11-22-9 چنان چه احتمال بتن کم مقاومت تایید شود، و محاسبات سازه کاهش قابل ملاحظه ای را در مقاومت سازه نشان دهند، آزمایش مغزه گیری از ناحیه ی مورد نظر را مطابق استاندارد ملی شماره ی 1336، می توان به اجرا گذاشت. در چنین مواردی از ناحیه هر آزمایش مقاومت که کم تر از \( f_c \) به مقدار تعیین شده برای پذیرش باشد، سه عدد مغزه باید گرفته شوند.

3-4-11-22-9 مغزه های گرفته شده باید در شرایط مرطوب در کیسه ها یا ظروف عایق رطوبت نگه داری و به آزمایشگاه منتقل شوند و بر طبق استاندارد 1608-1407 آزمایش گردند. مغزه ها باید بین 5 روز پس از نگه داری در آب تا 7 روز پس از مغزه گیری آزمایش شوند؛ مگر آن که روش دیگری توسط مهندس ناظر اجازه داده شده باشد.

4-4-11-22-9 بتن ناحیه ای که از آن مغزه گیری شده، هنگامی قابل قبول تلقی می شود که شرایط (1) و (2) زیر تامین شده باشند:

1- میانگین مقاومت سه مغزه حداقل \(0.85f_c\) باشد.

2- مقاومت هیچ یک از مغزه ها از \(0.75f_c\) کم تر نباشد.

5-4-11-22-9 آزمایش مغزه های اضافی از مناطقی که نتایج آزمایش مغزه ی آن ها از آشفتگی برخوردار هستند، مجاز می باشد.

6-4-11-22-9 در مواردی که ضوابط ارزیابی مقاومت سازه بر اساس نتایج آزمایش مقاومت مغزه ها برآورده نگردند و کفایت مقاومت سازه در ابهام باقی بماند، مهندس ناظر یا مقام قانونی مسئول می تواند برای آن بخش تایید نشده ی سازه، دستور ارزیابی مطابق فصل 23-9 و یا هر دستور مقتضی دیگر را صادر نماید.

ارزیابی و پذیرش آرماتورها 12-22-9

تواتر نمونه برداری 1-12-22-9

1-1-12-22-9 تعداد و تواتر نمونه ها باید به گونه ای باشند که نتایج آزمایش های انجام شده بر روی آن ها معرف کیفیت کل آرماتورها باشند. هر سری نمونه ی آزمایشی تعداد 5 آزمونه را در بر می گیرد. تواتر نمونه برداری حداقل برابر مقادیری است که در بندهای (الف) تا (ب) زیر آورده شده اند.

الف- به ازای هر 500 کیلو نیوتن وزن و کسر آن یک سری.

ب- از هر قطر یک سری.

ج- از هر نوع فولاد یک سری.

مشخصات هندسی آرماتورها 2-12-22-9

الف - رواداری طول، قطر و آج های نوع آجدار آرماتورها باید مطابق با استاندارد ملی شماره ی 3122 باشند.

ب - الزامات قطر اسمی انواع میلگردهای ساده و آجدار، قطر زمینه میلگردهای آجدار بدون در نظر گرفتن آج آن ها، \( d_1 \)، و قطر خارجی میلگردهای آجدار با احتساب کامل آج آنها، \( d_2 \)، باید مطابق جدول 2-22-9 اساس استاندارد باشند.

ارزیابی و پذیرش 3-12-22-9

مقاومت آرماتورها 1-3-12-22-9

الف- مقاومت تسلیم مشخصه ی آرماتور، \( f_y \) و مقاومت گسیختگی مشخصه ی آن، \( f_u \)، در صورتی قابل قبول هستند که نتایج آزمایش ها ضوابط ب و ج زیر را تامین نمایند.

ب- مقاومت تسلیم هر یک از 5 آزمونه بزرگ تر یا مساوی مقاومت مشخصه ی تسلیم باشد.

\[(f_{y,obs})_i \geq f_y \quad i = 1,...,5\]

چنان چه تمام یا قسمتی از رابطه ی فوق تامین نشوند، باید یک سری نمونه ی دیگر انتخاب و نتایج 10 آزمونه ی این دو سری رابطه ی زیر را تامین نمایند:

\[f_{y,obs,m} \geq f_y + 0.6s\]

\[f_{y,obs,m} = \frac{1}{10}\sum_{i=1}^{10} (f_{y,obs})_i\]

\[s = \sqrt{\frac{\sum_{j=1}^{10} [(f_{y,obs})_j - f_{y,obs,m}]^2}{9}}\]

در هر یک از دو حالت مذکور در بند "ب" فوق، باید تمامی روابط زیر برقرار باشند:

\[(f_{u,obs})_i \geq 1.25 f_y\]

\[\left| (f_{y,obs})_i - f_y \right| \leq 125 \text{MPa}\]

\[(f_{u,obs})_i \geq 1.25 (f_{y,obs})_i\]

در روابط فوق، \( f_u \) مقاومت گسیختگی هر آزمونه است.

کرنش گسیختگی آرماتورها 2-3-12-22-9

کرنش گسیختگی آرماتورها، به عنوان ضابطه ی شکل پذیری آن ها، در دو طول آزمون \( A_5 \) و \( A_{10} \) - به ترتیب مساوی 10 و 5 برابر قطر آرماتور، \( \varepsilon_5 \) و \( \varepsilon_{10} \), باید حداقل برابر با مقادیر مندرج در جدول 8-22-9 باشد. برای آرماتورهای طولی واقع در قالب ها و یا دیوارهای ویژه ضوابط بند 9-8-4-9 (ب) باید برآورده شود.

جدول 8-22-9 حداقل کرنش گسیختگی آرماتورها در آزمایش کشش

طول معیار برای کرنش گسیختگی S240 S340 S400 S500
10 0/08 0/12 0/15 0/18
5 0/10 0/16 0/18 0/25
آزمایش خم کردن آرماتور 3-3-12-22-9

الف- آزمایش خم کردن آرماتورها به عنوان ضابطه ی دیگری برای شکل پذیری انجام می شود؛ و در آن، آرماتورها به دور یک فک خمشی به اندازه ی زاویه ای خاص خم می شوند. در این آزمون در رویه ی خارجی آرماتور نباید هیچ گونه ترک، شکستگی، یا عیب دیگری مشاهده شود. مشخصات خم و قطر فک خمشی در هر یک از رده های آرماتور در جدول 2-22-9 آورده شده اند.

ب- آزمایش خمش به دو صورت خمش سرد و خمش مجدد انجام می شود. آزمایش خمش سرد بر روی نمونه هایی به طول حداقل 250 میلی متر، که مستقیما از خط تولید به دست آمده اند و هیچ گونه عملیات مکانیکی از جمله تراش کاری بر روی آن ها اعمال نشده، انجام می شود. در آزمایش خمش مجدد، نمونه های مشابه خمش سرد به میزان 90 درجه در دمای محیط خم شده و سپس به مدت 30 دقیقه تا دمای 100 درجه ی سلسیوس گرم می شوند؛ پس از سرد شدن در دمای محیط با نیروی پیوسته و یکنواخت به میزان 20 درجه باز گردانده می شوند.

جدول 2-23-9 زاویه ی خمش و نسبت قطر فک خمش به قطر اسمی میلگردها در آزمایش خمش

رده آرماتور (روش اول) زاویه خمش اولیه (درجه) زاویه خمش ثانویه (درجه) نسبت قطر فک خمشی به قطر اسمی
2 90 180 5
3 90 180 5
4 90 180 5
5 90 90 5

سایر مشخصات 4-12-22-9

الف- در مواردی که در میلگردها از وصله ی جوشی استفاده می شود، میلگردها باید تحت آزمایش جوش پذیری قرار گیرند. در این آزمایش نمونه های جوش شده تحت آزمایش کشش و خمش قرار می گیرند. در آزمایش کشش، زمانی میلگرد از نظر جوش پذیری قابل قبول تلقی می شود که مقطع گسیخته شده در محل جوش یا در مجاورت آن نباشد. در آزمایش خمش، زمانی میلگرد از نظر جوش پذیری قابل قبول تلقی می گردد که پس از خم کردن، ترکی در منطقه ی جوش شده به وجود نیامده باشد.

ب- در مواردی که میلگردها تا حد پوسته شدن زنگ زده باشند، به ویژه میلگردهایی که به طور موضعی و عمیق دچار خوردگی شده باشند، باید پس از ماسه پاشی آزمایش های (1) و (2) زیر بر روی نمونه های آن ها انجام شوند:

1- آزمایش و کنترل مجدد موارد مذکور در بند 20-12-23.

2- اندازه گیری مجدد قطر اسمی میلگردها و مطابقت آن با رواداری های مذکور در استاندارد ملی شماره ی 21-3.

در مواردی که میلگردهای پوسته شده ضوابط (1) و (2) بالا را برآورده ننمایند، غیر قابل قبول تلقی می شوند.

ج- میلگردهایی که دچار خم و اعوجاج شدید شده اند، تنها زمانی قابل قبول می باشند که تحت آزمایش خمش قرار گرفته و ضوابط مربوط را برآورده نمایند.

نظارت 13-22-9

کلیات 1-13-22-9

عملیات ساخت سازه های بتنی باید بر اساس الزامات مبحث دوم مقررات ملی ساختمان مورد نظارت قرار گیرند. در این مورد ضوابط این بخش نیز باید رعایت شود. در موارد اختلاف بین این دو، الزامات مبحث دوم حاکم خواهند بود. نظارت در هر مرحله از کار باید تحت نظر مهندس ناظر یا مقام قانونی مسئول بر اساس مبحث دوم مقررات ملی ساختمان انجام شود. هر یک از این اشخاص که مسئولیت کار را بر عهده دارند، باید عملیات را مطابق مدارک ساخت، تایید نمایند.

در ساخت قاب های خمشی ویژه، اجزای لبه ی دیوارهای برشی و تیرهای همبند ویژه موضوع فصل 20-9، مهندس ناظر یا مقام قانونی مسئول باید آرماتور گذاری و بتن ریزی کلیه اجزا را کنترل و تایید نماید.

گزارش های نظارت 2-13-22-9

1-2-13-22-9 گزارش های نظارت باید کلیه ی موارد نظارت شده در هر مرحله از ساخت را در برگیرند. این گزارش ها باید تا مدت حداقل 10 سال از پایان کار نگه داری شوند.

2-2-13-22-9 گزارش های نظارت، باید موارد (الف) تا (ت) را شامل شوند:

الف - پیشرفت کلی کار.

ب - هر نوع بار قابل ملاحظه حین ساخت که بر کف ها، دیوارها یا اعضای دیگر وارد شده است.

ج - زمان و تاریخ مخلوط بتن، مقادیر و نسبت های مواد استفاده شده در مخلوط، موقعیت تقریبی بتن ریزی در سازه و نتایج آزمایش های خواص بتن تازه و سخت شده، برای انواع مخلوط بتن هایی که به کار رفته اند.

د - دمای بتن و محافظت در نظر گرفته شده برای بتن در هنگام جای دادن و عمل آوردن آن در مواقعی که دمای محیط کم تر از 5 درجه و یا بیش تر از 35 درجه ی سلسیوس می باشد.

3-2-13-22-9 گزارش های آزمایش میلگردهای مصرفی برای مقابله با خمش، نیروی محوری یا هر دو ی آن ها در قالب های خمشی ویژه، دیوارهای سازه ای ویژه و تیرهای هم بند و دیوار پایه ها که در فصل 20-9 مورد اشاره قرار گرفته اند، باید بررسی و کفایت آن ها تایید شوند.

عملیات مورد نظارت 3-13-22-9

1-3-13-22-9 عملیات نیازمند نظارت مداوم به شرح بندهای (الف) تا (ب) زیر هستند:

الف - بتن ریزی و جا دادن بتن.

ب - کاشتن مهارهای چسبی برای مقابله با کشش دائم.

ج- آرماتور گذاری در قالب های خمشی شکل پذیر و اجزای لبه و تیرهای هم بند دیوارهای برشی شکل پذیر.

2-3-13-22-9 عملیات نیازمند نظارت در فواصل تعیین شده ی زمانی به شرح بندهای (الف) تا (ث) زیر هستند:

الف - آرماتور گذاری، و نصب قطعات جای گذاری شده در بتن،

ب - روش عمل آوردن بتن و مدت آن برای هر یک از اعضا،

ج - بر پا کردن و برداشتن قالب ها و پایه های موقت بعدی آن ها،

د - توالی نصب قطعات پیش ساخته و اتصال آن ها به یک دیگر، در مواردی که از این قطعات استفاده می شود،

ه - نصب مهارهای درون بتن درجا، و نصب مهارهای انبساطی و مهارهای زیر چاکی در بتن سخت شده،

و - نصب مهارهای چسبی که برای آن ها مطابق بند 1-3-12-24، بازرسی مداوم خواسته نشده است.

ارزیابی مقاومت سازه های موجود 23-9

گستره 1-23-9

1-1-23-9 ضوابط این فصل در مورد ارزیابی مقاومت سازه های موجود، با استفاده از روش تحلیلی یا آزمایش بارگذاری به کار می روند.

کلیات 2-23-9

1-2-23-9 اگر در مورد برآورده شدن ضوابط ایمنی این آیین نامه، در یک قسمت یا تمامی یک سازه تردید وجود داشته باشد، و سازه باید تحت بارگذاری قرار گیرد، ارزیابی مقاومت باید به ترتیبی که مهندس طراح مقرر می کند، انجام پذیرد.

2-2-23-9 اگر تاثیر کمبود مقاومت به خوبی شناخته شده و اندازه گیری ابعاد و تعیین خصوصیات ماده ای اعضا که برای تحلیل مورد نیاز هستند، امکان پذیر باشند، ارزیابی تحلیلی مقاومت بر اساس چنین اطلاعاتی مجاز خواهد بود. در این ارتباط داده های مورد نیاز باید بر اساس بند 2-23-9 تعیین شوند.

3-2-23-9 اگر تاثیر کمبود مقاومت به خوبی شناخته نشود، و یا اندازه گیری ابعاد و تعیین خصوصیات ماده ای مورد نیاز اعضا برای تحلیل، امکان پذیر نباشند، به یک آزمایش بارگذاری بر اساس بند 4-23-9 نیاز خواهد بود.

4-2-23-9 اگر تردید در مورد مقاومت یک قسمت یا تمام یک سازه، احتمال زوال آینده آن را بالا ببرد، و اگر پاسخ مشاهده شده در طی آزمایش بارگذاری، معیارهای پذیرش را مطابق بندهای 3-6-23 برای آزمایش بارگذاری انتخاب شده برآورده سازد، آن قسمت از سازه می تواند برای یک دوره ی زمانی مشخص با مجوز مهندس طراح مورد بهره برداری قرار گیرد. چنان چه مهندس طراح ضروری بداند، سازه باید به صورت دوره ای مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.

5-2-23-9 اگر سازه ی مورد بررسی شرایط یا معیارهای بندهای 3-6-23 یا 3-2-25 را برآورده نکند، در صورت تأیید مهندس طراح بر اساس نتایج آزمایش بارگذاری یا نتایج تحلیل، استفاده از سازه در سطح بار پایین تر مجاز است.

ارزیابی مقاومت به روش تحلیلی 3-23-9

تعیین وضعیت موجود سازه 1-3-23-9

1-1-3-23-9 ابعاد واقعی ساخت اعضای سازه ای باید در محل مقاطع بحرانی در کارگاه تایید شوند.

2-1-3-23-9 موقعیت و اندازه ی میلگردها باید با اندازه گیری تعیین شوند. اگر موقعیت میلگردها در محل، در نقاط خاصی صحت سنجی شده و اطلاعات روی نقشه ها تایید شوند، منظور نمودن موقعیت آرماتورها در همه جا مبتنی بر نقشه های موجود مجاز خواهد بود.

3-1-3-23-9 در صورت نیاز، یک \( f_c \) معادل بر اساس نتایج تحلیل آزمایش های استوانه ای از زمان ساخت بنا و با آزمایش های مغزه هایی که از قسمت مورد تردید سازه گرفته شده، و یا هر دو مورد، تخمین زده می شود. نتایج آزمایش های استوانه ای زمان ساخت بنا و یا محل آزمایش های مغزه ها باید از قسمت هایی انتخاب شوند که نمایانگر ناحیه مورد بررسی باشند.

4-1-3-23-9 خصوصیات آرماتورها باید بر اساس آزمایش های کششی قطعی مستند در حین اجرا، و یا آزمایش های جدید نمونه هایی که از داخل سازه تهیه شده، و یا آزمایش نمونه هایی که نماینده ی میلگرد داخل سازه هستند، تعیین گردند.

ضریب های کاهش مقاومت 2-3-23-9

در صورتی که ابعاد قطعات، موقعیت و اندازه ی میلگردها و خصوصیات مصالح مصرفی مطابق بند 1-3-23-9 تعیین شده باشند، می توان مقدار ضریب های کاهش مقاومت، \( \phi \)، را که در این آیین نامه ذکر شده اند، افزایش داد؛ ولی این ضریب ها نباید از محدوده ی مقادیر جدول شماره ی 1-3-23-9 بیش تر باشند.

جدول 1-3-23-9 حداکثر مجاز ضریب های کاهش مقاومت

مقاومت طبقه بندی میلگرد عرضی حداکثر مجاز مقدار \( \phi \)
خمش، نیروی محوری، یا هر دو کشش-کنترل همه ی حالات 1/0
فشار-کنترل دورگیرها 0/9
سایر موارد 0/8
برش، پیچش، یا هر دو   همه ی حالات 0/8

دورگیرها باید ضابطه های بندهای 2-6-21-9 و 4-4-9 و 5-11-9 را برآورده نمایند.

ارزیابی مقاومت به روش آزمایش بارگذاری 4-23-9

کلیات 1-4-23-9

1-1-4-23-9 آزمایش های بارگذاری باید یا به صورت تدریجی مطابق بند ۵-۲۳-۹ و یا چرخه ای مطابق بند ۶-۲۳-۹ انجام شوند.

2-1-4-23-9 آزمایش های بارگذاری باید به صورتی انجام شوند که امنیت جانی افراد و ایمنی سازه در ضمن آزمایش تأمین شوند.

3-1-4-23-9 ملاحظات ایمنی نباید در انجام صحیح آزمایش های بارگذاری دخالت کنند، یا بر نتایج آن اثر بگذارند.

4-1-4-23-9 قسمتی از سازه که مورد آزمایش بارگذاری قرار می گیرد، باید حداقل ۵۶ روز سن داشته باشد. در صورت موافقت کارفرما، پیمان کار، مهندس طراح و تمامی گروه های مرتبط، انجام آزمایش زودتر از این زمان مجاز خواهد بود.

5-1-4-23-9 اعضای پیش ساخته که با بتن درجا به صورت مرکب عمل خواهند کرد، می توانند به تنهایی، تحت بارگذاری آزمایش خمش مطابق بند های (الف) و (ب) به صورت زیر قرار گیرند:

الف - بارهای آزمایش باید فقط وقتی اعمال شوند که محاسبات نشان دهند عضو پیش ساخته، به طور مجزا در اثر فشار یا کمانش گسیخته نمی شود.

ب - مقدار بار آزمایش وقتی به عضو پیش ساخته به تنهایی وارد می شود، باید چنان باشد که نیروی وارد به آرماتورهای کششی آن، معادل همان نیرویی باشد که در حالت عملکرد مرکب، به ازای بارگذاری مطابق بند ۲-۴-۲۳-۹ به آن آرماتورها وارد می شود.

روش اعمال بارهای آزمایشی و ضریب های تشدید بار 2-4-23-9

1-2-4-23-9 چیدمان های بار آزمایش باید چنان انتخاب شوند که تغییر مکان ها، آثار بارها و تنش ها در ناحیه های بحرانی اعضای مورد بررسی، حداکثر باشند.

2-2-4-23-9 کل بار آزمایش، \( T_f \) شامل بار مرده ای که از پیش در محل قرار دارد، باید حداقل برابر با بزرگ ترین مقادیر از روابط 1-23-9 (الف)، (ب) و (پ) باشد:

\[T_f = 1.0D_w + 1.1D_s + 1.6L + 0.5(L_r \cup S \cup R)\] (الف) 1-23-9

\[T_f = 1.0D_w + 1.1D_s + 1.0L + 1.6(L_r \cup S \cup R)\] (ب) 1-23-9

\[T_f = 1.3(D_w + D_s)\] (پ) 1-23-9

3-2-4-23-9 مقدار بار زنده ی \( L \) در بند 2-2-4-23-9 را می توان با رعایت ضوابط عمومی کاهش سربار بر اساس بخش 2-2-7-9 و پیوست ششم مقررات ملی ساختمان کاهش داد.

4-2-4-23-9 ضریب بار زنده ی \( L \) در رابطه ی 1-23-9 (ب)، در صورتی که بار زنده کم تر از 5 کیلو نیوتن بر متر مربع باشد، به استثنای پارکینگ ها و فضاهای اجتماع عمومی و یا فضاهایی که در آنها بار زنده بیشتر از 5 کیلو نیوتن بر متر مربع است، می توان برابر 1.0 در نظر گرفت.

روش آزمایش بارگذاری تدریجی 5-23-9

اعمال بارهای آزمایش 1-5-23-9

1-1-5-23-9 کل بار آزمایش باید حداقل در چهار مرحله، با افزایش تقریبا یکسان در هر مرحله، بدون وارد کردن ضربه به سازه اعمال شود.

2-1-5-23-9 بار یک نواخت آزمایش، \( T_i \)، باید طوری وارد شود که از توزیع یک نواخت بار انتقال یافته به سازه یا قسمتی از سازه که مورد آزمایش است، اطمینان حاصل شود. باید از عملکرد قوسی بار در هنگام بارگذاری جلوگیری شود.

3-1-5-23-9 کل بار \( T_f \)، باید به مدت حداقل 24 ساعت روی سازه باقی بماند؛ مگر این که نشانه هایی از آسیب، مطابق بند 3-5-23-9 در سازه مشاهده شوند.

4-1-5-23-9 پس از آن که کلیه اندازه گیری های مربوط به پاسخ سازه انجام گرفتند، کل بار آزمایش باید در کوتاه ترین زمان ممکن برداشته شود.

اندازه گیری پاسخ سازه 2-5-23-9

1-2-5-23-9 اندازه گیری پاسخ سازه مانند تغییر شکل، کرنش، لغزش و عرض ترک باید در ناحیه هایی که انتظار بروز حداکثر آن ها می رود، انجام پذیرد. در صورت نیاز می توان اندازه گیری های بیش تری انجام داد.

2-2-5-23-9 مقدار اولیه ی اندازه گیری های پاسخ مورد نظر باید حداکثر یک ساعت قبل از اعمال اولین مرحله ی بار ثبت شود.

3-2-5-23-9 بلافاصله پس از وارد شدن هر مرحله از بار، و پس از این که کل بار برای مدت 24 ساعت به سازه وارد شد، باید مجموعه ای از اندازه گیری های پاسخ سازه انجام پذیرند.

4-2-5-23-9 اندازه گیری های پاسخ نهایی سازه باید 24 ساعت پس از برداشتن کل بار \( T_f \) نیز انجام گیرد.

معیارهای پذیرش 3-5-23-9

1-3-5-23-9 در قسمت مورد آزمایش سازه، نباید آثاری از جدا شدن بتن یا خرد شدن آن، و یا نشانه های دیگری از گسیختگی مشاهده شوند.

2-3-5-23-9 اعضای مورد آزمایش نباید دارای ترک های نشان دهنده ی قریب الوقوع بودن گسیختگی برشی باشند.

3-3-5-23-9 در ناحیه هایی از اعضای سازه ای که فاقد میلگرد عرضی هستند، ترک های شیری نسبت به محور طولی عضو با زاویه بزرگ تر از 45 درجه، باید مورد بررسی قرار گیرند. در اعضای با ارتفاع متغیر، ارتفاع عضو باید در وسط طول ترک اندازه گیری شود.

4-3-5-23-9 در ناحیه های مهارتی و وصله های پوششی میلگرد، ترک های شیب دار کوتاه و یا ترک های افقی در طول مسیر میلگردها باید مورد ارزیابی قرار گیرند.

5-3-5-23-9 تغییر مکان های اندازه گیری شده باید شرط زیر را برآورده نمایند:

\[ \Delta_r \leq \Delta_1/4 \] (2-23-9)

در این رابطه \( \Delta_r \) تغییر مکان پس ماند بر حسب میلی متر است که 24 ساعت پس از برداشتن بار آزمایش اندازه گیری می شود. برای آزمایش بارگذاری اول، تغییر مکان پس ماند نسبت به وضعیت سازه قبل از انجام آزمایش اندازه گیری می شود. هم چنین \( \Delta_1 \) حداکثر تغییر مکان در آزمایش بارگذاری اول بر حسب میلی متر است که 24 ساعت پس از اعمال کل بار آزمایشی اندازه گیری می شود.

6-3-5-23-9 در صورتی که حداکثر تغییر مکان اندازه گیری شده، \( \Delta_1 \) از بزرگ ترین مقادیر میلی متر 5 و \( l_f/2000 \) بیش تر نباشد، می توان ضابطه ی تغییر مکان پس ماند مطابق بند 5-3-5-23-9 را نادیده گرفت.

7-3-5-23-9 در صورتی که ضوابط بندهای 6-3-5-23-9 یا 5-3-5-23-9 برآورده نشوند می توان بارگذاری را تکرار نمود مشروط بر آنکه زودتر از 72 ساعت بعد از برداشتن بارهای مرحله اول انجام نگیرد.

8-3-5-23-9 بخش هایی از سازه که مورد آزمایش مجدد قرار می گیرند، به شرطی قابل پذیرش اند که رابطه ی (3-23-9) برقرار باشد. برای آزمایش بارگذاری دوم، تغییر مکان پس ماند نسبت به وضعیت سازه، قبل از انجام آزمایش دوم اندازه گیری می شود.

\[ \Delta_r \leq \Delta_2/5 \] (3-23-9)

\( \Delta_2 \) حداکثر تغییر مکان در آزمایش بارگذاری دوم است، که 24 ساعت پس از اعمال کل بار آزمایش اندازه گیری می شود. این تغییر مکان نسبت به وضعیت سازه، در شروع آزمایش بارگذاری دوم اندازه گیری می شود.

روش آزمایش بارگذاری چرخه ای 6-23-9

1-6-23-9 آزمایش بارگذاری چرخه ای (سیکلیک) را می توان بر اساس ACI 437.2 برای ارزیابی مقاومت یک سازه ی موجود انجام داد.

2-6-23-9 معیارهای پذیرش نتایج آزمایش بارگذاری چرخه ای بر اساس ACI 437.2 تعیین می شوند.

3-6-23-9 اگر یک عضو در آزمایش بارگذاری چرخه ای مورد قبول واقع نشود، می توان آن عضو یا سازه را مجدداً بر اساس ACI 437.2 مورد آزمایش قرار داد. در این حالت اجازه داده می شود که محدودیت حداکثر تغییر مکان \( l_f \) را که در ACI 437.2 مانع یک آزمایش مجدد است، نادیده انگاشت.

9-ب۱ دوام بتن و آرماتور

1-ب۱ گستره

الزامات مربوط به دوام بتن و آرماتور مندرج در این پیوست باید در طراحی سازه های بتن آرمه با توجه به شرایط محیطی اثر گذار در نظر گرفته شوند. شرایط محیطی مورد نظر در این پیوست عبارتند از محیط های دارای یون های کلرید و گاز کربن دی اکسید که سبب خوردگی آرماتور ها می شوند، محیط های دارای یون های سولفات که سبب خرابی بتن می شوند، پدیده ی واکنش قلیایی سنگ دانه ها و خرابی در بتن، تناوب یخ زدن - آب شدن و تخریب بتن، و عوامل سایش و فرسایش دهنده ی بتن.

1-ب۱ تعریف دوام یا پایایی

دوام یا پایایی بتن ساخته شده از سیمان هیدرولیکی و مواد سیمانی به عملکرد بتن در برابر عوامل جوی، حملات شیمیایی، سایش، فرسایش، و هر گونه فرآیند منجر به زوال و خرابی نسبت داده می شود. اگر بتن بتواند در برابر شرایط محیطی مندرج در بند ۹-ب ۱-۱ حداقل کیفیت قابل قبول اولیه و الزامات شرایط بهره برداری را تامین کند، بتن با دوام نامیده می شود.

2-ب۱ دسته بندی شرایط محیطی

در جدول ۹-ب ۱-۱ دسته بندی شرایط محیطی ارائه شده است.

ردیف رده بندی رده ی مشخصه توصیف شرایط
1 خطر خوردگی یا حملات شیمیایی وجود ندارد. X0 بتن غیر مسلح و بدون سایر فلزات مدفون در بتن: تمام شرایط محیطی به غیر از شرایطی که در آنها پدیده های یخ زدن آب شدن، سایش یا حملات شیمیایی ایجاد شوند. بتن آرمه خیلی خشک
2 خوردگی ناشی از یون های کلرید به غیر از آب شور دریا (بتن دارای میلگرد یا سایر فلزات مدفون و در تماس با آب حاوی یون های کلرید، شامل نمک های یخ زداد یا منبعی غیر از آب دریای شور). XCD3 بتن آرمه در تماس مستقیم با خاک دارای یون کلرید بتن آرمه در تماس مستقیم با خاک دارای یون کلرید

نمونه هایی از شرایط محیطی مشابه با رده بندی

  • بتن در داخل ساختمان ها با رطوبت بسیار کم
  • سطوح بتنی در معرض یون های کلرید موجود در هوا
  • استخر شنا
  • قسمت هایی از ساختمان که در تماس با خاک مهاجم هستند و در زیر سطح آب زیر زمینی واقع شده اند (آب به راحتی می توانند از سطح به داخل نفوذ پیدا کند)
  • بخش هایی از ساختمان که در معرض بارش کلریدی قرار دارند.
  • روستایی های محوطه ساختمان ها.
  • دال پارکینگ ها.
پ تن آرم ه در مع رض نمک های کم موجود در هوا و خیلی دور از دریا XCS1
بخش هایی از ساختمان های دریایی که در آب دریا قرار دارند. به طور دائـم غرقـاب یـا درون خـاک خـیس یـا مرطوب XCS2
بخش هایی از سـازه کـه در خاک ساحلی یا پایین- تر از سطح کف دریا قـرار دارند. بــتن آرمــه در معــرض نمک هـای زیـاد موجـود در هوا و بدون تماس مسـتقیم با آب دریا یا پاشش XCS3
ساختمان هـای نزدیک ساحل نواحی در معرض پاشش و جزو و مد XCS4
بخــش هــایی از ساختمان های دریـایی در معرض پاشش و جزو و مد شرایط خشک یـا همیشـه مرطوب XCA1
سطوح بتن آرمه کـه در محوطـه ی بسـته داخلـی سـازه قـرار دارنـد، بـه اسـتثنای محـیطهـای داخلی سـازه کـه رطوبـت بالایی دارند. شرایط غالباً مرطـوب و بـه ندرت خشک XCA2

خوردگی ناشی از یون های کربـد آب دریـای شـور (بـتن دارای میلگـرد یـا سایر فلـزات مـدفون و در تماس با یون هـای کربـد ناشـی از آب دریـا و یـا نمک های موجود در هوا)

4 خوردگی ناشی از کربناته شدن

XCA3 شرایط با رطوبت محیطی متوسط
XCA4 چرخه های تر و خشک شدن
XFT0 درجه ی اشباع کم
XFT1 درجه ی اشباع متوسط احتمال حضور نمک های یخ زدا وجود ندارد.
XFT2 درجه ی اشباع زیاد احتمال حضور نمک های یخ زدا وجود ندارد.
XFT3 درجه ی اشباع زیاد با حضور نمک های یخ زدا

ســطوح خــارجی بــتن آرمه که توسط سـابقان از بــارش مســتقیم بــاران همین هستند.

  • سطوح بتن آرمه کــه در معــرض رطوبــت زیــاد هستند، هم چــون محیط حمام و آشپزخانه.
  • بــتن در منــاطق گــرم و خشک و شهرها.

سطوح بتن آرمه کــه در معرض چرخه های تر و خشک شدن هستند.

  • احتمال چند چرخه یخ زدن و آب شــدن محــدود در سال وجود دارد.
  • احتمــال چرخــه ی یــخ زدن و آب شــدن وجــود دارد. به عنوان مثــال ایــن چرخه هــا در اجــزای قــائم رخ می دهند.
  • احتمــال چرخــه ی یــخ زدن و آب شــدن وجــود دارد. به عنوان مثــال ایــن چرخه ها در اجــزای افقی رخ می دهند.
  • چرخــه هــای یــخ زدن و آب شــدن در اجــــزای مختلف رخ می دهند. به عنوان مثال این چرخه هــا در منــاطق باششــی رخ می دهند.
ب خش هایی از سازه ی ب تنی که در معرض های سولفات موجود در آب و خاک مجاور قرار دارند. احتمال حملات سولفاتی متوسط XS1
ب خش هایی از سازه ی ب تنی که در معرض های سولفات موجود در آب و خاک مجاور قرار دارند. احتمال حملات سولفاتی شدید XS2
ب خش هایی از سازه ی ب تنی که در معرض های سولفات موجود در آب و خاک مجاور قرار دارند. احتمال حملات سولفاتی خیلی شدید XS3
ب خش هایی از سازه ی ب تنی که ممکن است با سنگ دانه های سیلیسی واکنش زا و سیمان پر قلیا ساخته شده و دارای رطوبت باشند. واکنش ناشی از سنگ دانه های سیلیسی XAS1
ب خش هایی از سازه ی ب تنی که ممکن است با سنگ دانه های کربناتی واکنش زا و سیمان پر قلیا ساخته شده و دارای رطوبت باشند. واکنش ناشی از سنگ دانه های کربناتی XAS2

ب تن در معرض حملات سولفاتی قرار دارد (اسا ی ون های کلرید قابل توجهی وجود ندارند)

6

9- بـ2- الزامات بتن آرمه در معرض یون های کلرید

9- بـ3- ضوابط طرح مخلوط و خواص بتن

در جدول 9- بـ3- ضوابط طرح مخلوط و خواص بتن برای شرایط محیطی در معرض بـون های کلرید ارائه شده اند.

جدول 9- بـ4- ضوابط طرح مخلوط و خواص بتن برای شرایط محیطی در معرض یون های کلرید

طبقه بندی دسته بندی نوع سیمان انتخابی حداقل مقدار مواد سیمانی kg/m3 حداکثر نسبت آب به مواد سیمانی kg/m3
1 XCD1 XCS1 سیمان پرتلند نوع (1) و CEM I – SR10 سیمان های آمیخته 235 -6/5
2 XCS2 XCD2 XCD3 سیمان پرتلند نوع (1) و CEM I – SR10 سیمان های آمیخته 235 -4/45
3 XCS3 XCD4 سیمان پرتلند نوع (1) و CEM I – SR10 پــوروالی بــا ســرباره بــا سیمان های آمیخته 350 -4/40
4 XCS4 سیمان پرتلند نوع (1) و CEM I – SR10 پــوروالی بــا ســرباره بــا سیمان های آمیخته 375 -3/27

مقدار مجاز یون های کلرید در بتن 2-2-1-پ-9

به منظور حفاظت میلگردها در برابر خوردگی، مقدار کلرید قابل حمل در آب و یا1-2-2-1-پ-9 در اسید در بتن در سن۲۸ روز، نباید از مقادیر حداکثر مجاز داده شده در جدول۳-۱ تجاوز کند.

جدول۹-ب-1 ۳-1 حداکثر مجاز یون های کلرید در بتن آرمه از نظر خوردگی فولاد برای ساخت جدید

یتبت وضع عون یتبت وضع عون
بآ رد لخ لباق یلم دادناتسا قبط یاهرامش هب ناریا 8947 دیسا رد لخ لباق یلم دادناتسا قبط یاهرامش هب ناریا 8946
۰/۰۸ ۰/۱
۰/۱ ۰/۱۳
۰/۱۵ ۰/۲۰
۰/۳۰ ۰/۴۰

به منظور اعمال پارامترهای دوام در طراحی، علاوه بر مقاومات مشخصه، باید۲-۲-۲-1-پ-9 آزمایش های جذب آب، نفوذ آب و نفوذ یون های کلرید در نظر گرفته شوند. محدودیت های الزم آورده شده اند.۴-۱برای آزمایش های نفوذ پذیری در جدول۹

جدول 9- بـا 4- مقادیر مجاز مشخصه از آزمایش های نفوذ پذیری بتن آرمه برای اعمال دوام در شرایط محیطی

محدوده ی مجاز مقادیرمشخصه (دوام)      
4 3 2 1
شرایط XCS4 شرایط XCS3 XCD4 شرایط XCS2 XCD2 XCD3 و XCS1 شرایط XCD1 و XCS1

طبقه بندی

آزمایش
  1. حداکثر جذب آب نیم ساعته (در سن 18/ روز)، درصد، استاندارد ملی 12/ 16
  2. حداکثر عمق نفوذ آب تحت فشار (در سن 28 روز)، میلی متر، استاندارد ملی 20/ 22
  3. حداکثر نفوذ پذیری کلرید به روش تسریع شده RCPT (در سن 28 روز)، استاندارد ملی 29/ 30
  4. مهاجرت کلرید RCMT (در سن 28 روز) روش الـف اسـتاندارد ملی 29/ 31
  5. حداکثر میلـی متـر بـر ولـت سـاعت. روش با استاندارد ملی 29/ 32
  6. حداکثر متر مربع بر ثانیه
  7. حداقل مقاومت الکتریکی چهار نقطه ای وار (سن 28 روز)، اهم - متر [1] AASHTO T 358
  8. حداکثر هدایت الکتریکی (در سن 28 روز)، میلـی زیـس بـر متـر (ms/s). استاندارد ملی 15/ 21

میلی متر داده شده اند. در صورتی 200*150ای های الکتریکی چهار نقطه ای وفر برای آزمونه های استوانه مقاومت[1] .ضرب گردند 1/25 میلی متر استفاده شود، معیارهای مندرج در جدول باید در 200*100 که از استوانه ی رابطه ی معکوس دارد. بنا بر این اگر معکوس هدایت )6(با هدایت الکتریکی بتن ردیف ،مقاومت الکتریکی حجمی [2] متر به دست می آید؛ که - ضرب شود، مقدار مقاوت الکتریکی حجمی بتن بر حسب اهم 1000الکتریکی در عدد معموالً در حدود دو سوم مقاومت الکتریکی چهار نقطه .ای وفر است

تفکرات مهم
  • روز در نظر گرفته شده است؛ چنان چه از سیمان های آمیخته یا مواد پودری معدنی جای 28سن آزمایش های فوق گزین سیمان به جز دوده ی سیلیس استفاده شود، اجازه داده می شود با نظر تهیه کننده ی مشخصات فنی پروژه، با روز انجام شوند و 90 روز استفاده گردد تا اطمینان بیش تری به وجود آید.28از معیارهای مربوط به
  • (جذب آب و عمق نفوذ آب) برای طرح مخلوط به همراه دو آزمایش از 2با 1های ردیف های انجام آزمایش علاوه بر آزمایش های 1 الزامی است. در مورد ستون 3 و 3 ،2های در شرایط محیطی ستون6 تا 3های ردیف .الزم است انجام شود 6 و 5های یک آزمایش از ردیف ، صرفاً2با 1ردیف
  • ضرورت دارد. 6 تا 3های ردیف های آزمایش به همراه یکی از 1در رابطه با کنترل بتن در کارگاه، انجام آزمایش ردیف استفاده نمود؛ هر چند توصیه می شود یکی از آزمایش های 1توان از آزمایش ردیف صرفاً می ،1در مورد شرایط محیطی ،متری از ساحل 1000 با قرار داشتن تا فاصله ی با شرایط جزو و مد یا پاشش آب دریا و 5با شرایط انجام شود. در شرا 5ردیف .اجباری است 6 تا 3های ردیف آزمایش به همراه دو آزمایش از بین 1آزمایش ردیف

پوشش بتنی روی میلگردها 2-2-1-ب-9

پوشش بتنی روی میلگردها برابر است بـا حـداقل فاصـله ی بـین سـطح بـتن تـا **1-2-2-1-ب-9** نزدیکترین رویه میلگرد، اعم از طولی یا عرضی و یا سیم آرماتوربندی.

ضخامت پوشش بتنی میلگردها متناسب با شرایط محیطی و نوع قطعه ی مورد **2-2-2-1-ب-9** .و موارد (الف) و (ب) زیر کم تر باشد 5-1-ب-9نظر، نباید از مقادیر داده شده در جدول

الف) قطر میلگردها

.چهار سوم بزرگ ترین اندازه ی اسمی سنگ دانه ها

در مواردی که از نرم افزارها یا مدل های طراحی براساس دوام استفاده می شود، 3-3-2-1-9 .ضخامت پوشش بدست آمده از آن ها باید ملاک عمل قرار گیرد

در صورتی که بتن دارای سطح فرو رفته و برجسته (نقش دار یا دارای شکستگی) 4-3-2-1-9 .باشد، ضخامت پوشش باید در عمق فرو رفتگی ها اندازه گیری شود

میانگردها و تمامی قطعات و صفحه های فولادی پیش بینی شده بـرای توسـعه ی 5-3-2-1-9 .آینده ی ساختمان باید به روش مناسب در مقابل خوردگی محافظت شوند

در صورتی که الزم است عضوی دارای درجه ی آتشپادی معینـی باشـد، حـداول 6-3-2-1-9 مقاومت 6-3-9 ضخامت پوشش بتن محافظ میانگردها در برابر حریق باید ضوابط مربوط به پیوست .در برابر آتش را تأمین نماید

جدول 9-ب: 5- مقادیر حداقل ضخامت پوشش بتن روی میلگردها در شرایط محیطی خورنده کاربردی به میلیمتر

یطیحم طیارش عون        
)4( XCS4 )3( XCS3 XCD4 )2( XCS2 XCD2 XCD3 )1( XCS1 XCD1و رتمع عون
75 60 50 45 اهنوتس و یلصا یاهریت
60 50 40 35 هچریت و ینفر ربت و اهلاعاد
75 60 50 45 اهرزید
55 45 35 30 اههتسیپ
90 75 60 50 اههدلاکش

میلی متر است )-( حداکثر10رواداری منفی مجاز ضخامت پوشش بتنی روی میلگردها - در صورتی که حفاظتهای سطحی بتن با مواد مناسب اعمال شوند، مقادیر پوشش بتنی را می توان کاهش داد. میزان کاهش باید براساس نوع پوشش و نتایج مطالعات آزمایشگاهی بدست آید.

باشد، و ردهی بتن بـه اگر ردهی بتن (مقاومت مشخصه) بیشتر از حداقل ردهی مندرج در جدول 2-1ب میلی متر مقدار پوشش را کاهش داد.5 مگاپاسکال بالاتر از حداقل رده باشد، میتوان5 اندازهی .درصد اضافه شود برای میلگرد با قطر بیش از 36 میلی متر، مقادیر پوشش باید 15 حداکثر مقدار پوشش روی میلگرد نباید از 1/15 برابر مقدار "حداقل" بیشتر شود.

الزامات بتن آرمه در خوردگی ناشی از کربناته شدن 3-1ب

در قطعات بتن آرمه برای تعیین دوام بتن و جلوگیری از خـوردگی آرماتورهـا بایـد **1-3-1ب** رعایت شوند. اعداد این جدول قطعات حـاوی آرماتورهـای خـاص ماننـد6-1ب-9 الزامات جدول آرماتور زنگ نزن و یا دارای پوشش حفاظتی را شامل نمی شوند. در چنین مـواردی بایـد بـا انجـام آزمایشهای خاص بر روی مصالح از عملکرد مناسب آنها اطمینان حاصل نمود.

حداقل سیمان که در جدول 6-1-4 داده شده است، لازم است مقدار سیمان با منظور کردن مواد جایگزین سیمان به صورت ذیل اصالح گردد:

\[K = \frac{1}{2} + K_1\]

مقدار سیمان معادل

\[K = \frac{1}{2} + K_2\]

مواد جایگزین سیمان) + مقدار سیمان = مقدار سیمان معادل

\[K = \frac{1}{2} + K_3\]

ضریب اصالح سیمان

\(K\)

در رابطه 1-1-9 مقادیر ضریب اصالح سیمان برای خاکستر بادی، دوده ی سیلیسی، سرباره ی کوره ی آهن گذاری و پوزوالن های طبیعی به صورت خالصه در جدول 1-1-10 ارائه شده اند.

جدول 1-1-9 ضریب اصالح مقدار سیمان با در نظر گرفتن مواد مکمل سیمانی

نوع ماده ی مکمل سیمانی حداکثر درصد، نسبت به وزن مواد سیمانی ضریب اصالح سیمان مشخصات لازم
پوزوالن طبیعی [1] 25 0/4 استاندارد ملی ایران به شماره ی 3433 و 3432
دوده ی سیلیسی [2] 10 2/0 استاندارد ایران به شماره ی 13378
سرباره ی کوره ی آهن گذاری [3] 50 0/6 استاندارد ایران به شماره ی 3517
خاکستر بادی [4] 25 0/4 EN 450-1

[1] در نسبت های جایگزینی بیش از 25 درصد نسبت به مواد سیمانی، نسبت جایگزینی برابر 25 درصد لحاظ گردد. در سیمان های آمیخته نسبت مذکور به 2/20 کاهش می یابد.

[2] در نسبت های جایگزینی بیش از 10 درصد نسبت به مواد سیمان، نسبت جایگزینی برابر 10 درصد در نظر گرفته شود.

[3] در نسبت های جایگزینی بیش از 50 درصد نسبت به مواد سیمان، نسبت جایگزینی برابر 50 درصد در نظر گرفته شود.

9-ب1- الزامات دوام بتن برای حمله سولفاتی

سازه های بتنی که در تماس با یون های سولفات باشند، در معرض خرابی با درجات 1-4-ب9 مختلف قرار می گیرند. منشأ یون های سولفات ممکن است خاک آب زیر زمینی، آب دریا، پساب های صنعتی و ... باشند. در چنین شرایطی، هر سازه ی بتنی باید بطور مستقل بررسی و ارزیابی شود.

**9-ب2- هنگامی که تنها بخشی از سازه مدفون بوده و یا در تماس با خاک و یا آب سولفاتی است، تبخیر مستمر آب می تواند منجر به باقی ماندن غلظت بسیار زیادی از یون های سولفات در بتن شود. امکان حمله ی سولفاتی شدید، حتی با غلظت اندک یون های سولفات موجود در منبع آن، وجود دارد. سازه های بتنی کاملا مدفون در خاک و یا مستغرق در آب، تحت شرایط استاتیکی قرار دارند؛ که در این حالت حمله ی سولفاتی به نواحی سطحی محدود شده و معموال قابل صرف نظر کردن است.

**9-ب3- جاری بودن آب سطحی یا زیر زمینی می تواند حمله ی سولفاتی شدیدتری نسبت به آب ساکن با همان غلظت یون های سولفات ایجاد کند.

**9-ب4- سازه ی بتنی که همواره بالای سطح آب زیر زمینی قرار می گیرند، ممکن است در اثر مهاجرت یون های سولفات از فضاهای موبینه ی خاک در معرض حمله سولفاتی قرار گیرند.

**9-ب5- در مناطق سرد، حمله ی سولفاتی ممکن است به صورت نوع خاص و فوق العاده شدیدی بروز نماید؛ که با عنوان حمله ی سولفاتی تومارایتی شناخته می شود.

**9-ب6- برای بتن های در معرض خطر حمله ی سولفاتی، و نه محیط توام سولفاتی و کربندی، نوع مواد سیمانی مورد استفاده، حداکثر نسبت آب به مواد سیمانی و حداقل مقاومت باشند.8-ب9 روزه باید مطابق با جدول28 فشاری مشخصه ی

سیمان با مقاومت سولفاتی متوسط، سیمانی است که در آزمایش استاندارد مذکور **10-4-1-ب9** سال درصد پس از1 0/ درصد پس از05 ماه و05 0/ مقدار انبساط کم تر از05 9-4-1-ب9 در بند های پ رتلندد بدا های آمیخته، ترکیب انـواع سـیمان ، انواع سیمان باش د. سیمان پرتلند نوع2 داشته مقادیر مناسـبی از افزودنی هـای معـدنی نظیـر دوده ی سیلیسـی، خاکسـتر بـادی، سـرباره، انـواع توانند در رده ی سـیمان هـای بدا های طبیعی و ... در صورت برآورده کردن الـزام فـوق مـیپوزوالن مقاومت سولفاتی متوسط قرار گیرند.

سیمان با مقاومت سولفاتی زیاد، سیمانی است که در آزمایش استاندارد مذکور در **11-4-1-ب9** ماه داشته باشد. سیمان پرتلند نوع درصد پس از18 0/ مقدار انبساط کم تر از10 9-4-1-ب9 بند های مختلف، ترکیب انواع سیمان های پرتلند با مقادیر مناسبی از افزودنی های انواع سیمان .5 معدنی نظیر دوده ی سیلیسی، خاکستر بادی، سرباره، انواع پوزوالن های طبیعی و ... در صورت برآورده کردن الزام فوق می توانند در رده ی سیمان های با مقاومت سولفاتی زیاد قرار گیرند.

استفاده از سیمان های پرتلند آهکی و یا بتن حاوی پر کننده های معدنی مانند **12-4-1-ب9** XS2 ، XS1 هایکربنات کلسیم و یا کربنات منیزیم، در شرایط محیطی با خطر حمله سولفاتی رده در شرایط محیطی معتدل و گرم نیز مجاز XS3 و XS2 هایو برای رده و هوای سرد، XS3 نیست.

به دلیل احتمال تشدید حمله ی سولفاتی، استفاده از کلرید کلسیم، سایر تندگیر **13-4-1-ب9** کننده های حاوی نمک های کلسیم و یا هر نوع افزودنی شیمیایی حاوی کلراید در شرایط محیطی با مجاز نیست. XS3 و XS2 ، XS1 هایخطر حمله ی سولفاتی رده

بتنی که در معرض آب دریا و یا پاشش آب دریدا باشـد، بایدد بـر اسـاس شـرایط **14-4-1-ب9** ، الزامات مندرج در این جدول را برآورده سازد، و در این حالت2- محیطی مربوطه طبق جدول9ب1 کاربردی ندارند.8-1-ب9 الزامات جدول

5- الزامات دوام بتن برای شرایط مجاورت با آب دریا -ب9

:شرایط مجاورت با آب دریا بسته به شرایط زیر می تواند مختلف باشد **1-5-1-ب9**

  • سازه های دریایی که در معرض پاشش آب دریا هستند.
  • سازه های دریایی که در معرض جزر و مد هستند.
  • سازه های دریایی که در آب دریا غوطه ور هستند.
  • سازه های دریایی که در خاک ساحلی و یا در زیر بستر دریا قرار دارند.

در این شرایط، علاوه بر یون های کلرید، یون های سولفات نیز وجود دارند. در **2-5-1-ب9** سازه های مجاور آب دریا، در صورتی که شرایط محیطی مربوطه در جدول 2-1-ب9 به صورت XS و XC دسته بندی شده باشد، باید الزامات مربوط به آن رعایت شود.

در سازه های مجاور آب دریا، در صورتی که شرایط محیطی مربوطه در جدول **3-5-1-ب9** به صورت XS و XC دسته بندی نشده باشد، باید الزامات مربوط به آن رعایت شود.

در سازه های مجاور آب دریا، در صورتی که شرایط محیطی مربوطه در جدول **4-5-1-ب9** به صورت XS و XC دسته بندی نشده باشد، باید الزامات مربوط به آن رعایت شود.

در سازه های مجاور آب دریا، در صورتی که شرایط محیطی مربوطه در جدول **5-5-1-ب9** به صورت XS و XC دسته بندی نشده باشد، باید الزامات مربوط به آن رعایت شود.

در سازه های مجاور آب دریا، در صورتی که شرایط محیطی مربوطه در جدول **6-5-1-ب9** به صورت XS و XC دسته بندی نشده باشد، باید الزامات مربوط به آن رعایت شود.

6- الزامات دوام بتن برای شرایط یخبندان -ب9

بتن در شرایط یخبندان و آب شدگی متناوب، در معرض تخریب قرار می گیرد. **1-6-1-ب9** این تخریب می تواند به دلیل انبساط ناشی از یخ زدن آب در حفره های مویین و یا به دلیل فشار هیدرولیکی ناشی از مهاجرت آب در حین یخ زدن باشد.

بتن در شرایط یخبندان و آب شدگی متناوب، در معرض تخریب قرار می گیرد. **2-6-1-ب9** این تخریب می تواند به دلیل انبساط ناشی از یخ زدن آب در حفره های مویین و یا به دلیل فشار هیدرولیکی ناشی از مهاجرت آب در حین یخ زدن باشد.

بتن در شرایط یخبندان و آب شدگی متناوب، در معرض تخریب قرار می گیرد. **3-6-1-ب9** این تخریب می تواند به دلیل انبساط ناشی از یخ زدن آب در حفره های مویین و یا به دلیل فشار هیدرولیکی ناشی از مهاجرت آب در حین یخ زدن باشد.

بتن در شرایط یخبندان و آب شدگی متناوب، در معرض تخریب قرار می گیرد. **4-6-1-ب9** این تخریب می تواند به دلیل انبساط ناشی از یخ زدن آب در حفره های مویین و یا به دلیل فشار هیدرولیکی ناشی از مهاجرت آب در حین یخ زدن باشد.

بتن در شرایط یخبندان و آب شدگی متناوب، در معرض تخریب قرار می گیرد. **5-6-1-ب9** این تخریب می تواند به دلیل انبساط ناشی از یخ زدن آب در حفره های مویین و یا به دلیل فشار هیدرولیکی ناشی از مهاجرت آب در حین یخ زدن باشد.

9-ب ا 6-1 الزامات دوام بتن در معرض چرخه های یخ زدن و آب شدن

9-ب ا 1-6-1

در این بتن ها، در شرائط محیطی مختلف، حداقل رده و حداکثر نسبت آب به مواد سیمانی باید مطابق جدول 9-1-ب- 9-1 و حداکثر درصد جایگزینی مواد مکمل سیمانی باید مطابق جدول 9-1-ب- باشد.

جدول 9-ب ا 9- الزامات بتن در مناطق رویارو با چرخه های یخ زدن و آب شدن

حداکثر نسبت آب به مواد سیمانی حداقل رده بتن شرایط محیطی
0/55 C25 XFT0
0/55 C25 XFT1
0/45 C30 XFT2
0/40 C30 XFT3

برای بررسی عملکرد دوام بتن در برابر چرخه های یخ زدن و آب شدن می توان از **2-6-1-ب ا 9** استفاده نمود.19327 روش آزمایش استاندارد ملی

برای ارزیابی دوام در برابر چرخه های یخ زدن و آب شدن به همراه نمک های **3-6-1-ب ا 9** استفاده می شود.17041 یخ زدا از روش آزمایش استاندارد ملی

برای سلامت سنگدانه رعایت شوند 202 توصیه می شود الزامات استاندارد ملی **4-6-1-پ-9**

بتن هایی که احتمال دارد در معرض یخ زدن و آب شدن یا تحت اثر چرخه ی یخ **5-6-1-پ-9** زدن و آب شدن با یا بدون حضور نمک های یخ زدا قرار گیرند، باید با مواد افزودنی حباب ساز 3520 و3833 ساخته شوند. مقدار درصد حباب هوا در بتن تازه باید طبق استانداردهای ملی اندازه گیری شده، و مطابق جدول 10-1-پ-9 باشد. در صورتی که مقاومت فشاری بتن از 35 مگاپاسکال بیشتر باشد، می توان مقادیر درج شده در جدول را به میزان یک درصد کاهش داد.

جدول9-ب-10 مقدار کل حباب های هوا برای بتن مقاوم در برابر یخ زدن و آب شدن

حداکثر اندازه سنگ دانه (میلی متر) XFT2 و XFT3 XFT1
9/5 7/5 6
12/5 7 5/5
19 6 5
25 6 4/5
38 5/5 4/5
50 5 4

الزامات دوام بتن برای کنترل واکنش قلیایی - سنگدانه 7-1-پ-9

برای ساختمان هایی که در داخل آب و یا محیط های مرطوب قرار دارند، و نیز بتن هایی که در بهره برداری ممکن است به صورت متناوب به آن ها رطوبت برسد، انجام آزمایش های تشخیص واکنش زایی سنگ دانه ها الزامی است. در صورتی که شواهدی از عدم مشاهده ی پدیده ی واکنش قلیایی-سنگ دانه در سازه های بتنی طی حداقل 20 سال در محل موجود باشند، استفاده از همان سنگ دانه ها بدون اشکال است.

10-1- بـا ارزیابی واکنش قلیایی - سنگ دانه

1- سنگ دانه های سیلیسی

برای ارزیابی امکان واکنش زایی سنگ دانه های سیلیسی، انجام آزمایش های زیر الزامی است.

**الف** - آزمایش سنگ نگاری برای تشخیص کانی های فعال مطابق استاندارد ملی ۱۳۵۵۲

**ب** - آزمایش اندازه گیری واکنش قلیایی - سیلیسی سنگ دانه ها به روش شیمیایی مطابق استاندارد ملی ۷۸۸۲

**پ** - آزمایش قابلیت واکنش قلیایی - سنگ دانه به روش ملات منشوری تسریع شده مطابق استاندارد ملی ۸۷۵۳ در صورت تایید سنگ دانه ها در این آزمایش، می توان آن ها را مورد استفاده قرار داد و انجام آزمایش های بعدی ضرورت ندارد.

**ت** - آزمایش قابلیت انساط پذیری ناشی از واکنش قلیایی - سنگ دانه به روش بررسی تغییر طول منشورهای بتنی ناشی از واکنش سنگ دانه ها با قلیایی ها، مطابق استاندارد ملی ۸۱۴۹

**ث** - آزمایش قابلیت واکنش زایی قلیایی - سیلیسی مخلوط مواد سیمانی و سنگ دانه به روش ملات منشوری تسریع شده (در صورت استفاده از مواد سیمانی)، مطابق با استاندارد ملی ۱۷۱۰۶

2- سنگ دانه های کربناتی

برای ارزیابی امکان واکنش زایی سنگ دانه های کربناتی، انجام آزمایش های زیر الزامی است.

**الف** - آزمایش سنگ نگاری برای تشخیص کانی های فعال مطابق استاندارد ملی ۱۳۵۵۲

**ب** - آزمایش شیمیایی تعیین اکسیدهای کربناتی مطابق استاندارد کانادا CSA A23.2-26A

**پ** - آزمایش اندازه گیری پتانسیل واکنش زایی سنگ دانه های کربناتی با روش استفاده ی سنگی مطابق با استاندارد ملی 76۵6 ها را در صورت پذیرش سنگ دانه ها در این آزمایش، می توان آن مورد استفاده قرار داد و انجام آزمایش های بعدی ضرورت ندارد.

**ت** - آزمایش قابلیت انبساط پذیری به روش بررسی تغییر طول منشورهای بتنی ناشی از واکنش سنگ دانه ها با قلیایی ها مطابق استاندارد ASTM C1105

روش های پیش گیرانه از واکنش قلیایی - سنگ دانه 3-7-1-پ9

در مواردی که سنگ دانه ها واکنش زا تشخیص داده شوند، بهترین روش پیش گیرانه عدم استفاده از آن ها است. روش پیش گیرانه ی دیگر، جایگزینی مواد مکمل سیمانی نظیر پوزوالن های طبیعی، خاکستر بادی، سرباره ی کوره های آهن گذاری و دوده ی سیلیسی می باشد. در این موارد الزم است آزمایش های استاندارد واکنش قلیایی- سنگ دانه با مقادیر مختلف ماده ی مکمل سیمان انجام شوند، و پس از اطمینان از میزان انبساط کم تر از حداکثر مجاز، نوع پوزوالن و درصد جایگزینی آن ها مشخص گردند.

الزامات دوام بتن برای سایش و فرسایش 8-1-پ9

بتن هایی که در معرض عوامل سایشی قرار می گیرند باید با انجام تمهیدات الزم، **1-8-1-پ9** مقاومت مورد نیاز را دارا باشند.

انواع کف های بتنیمی که در معرض عوامل سایشی قرار می گیرند، در جدول **2-8-1-پ9** طبقه بندی شده اند.11-1-پ9

حداقل مقاومت فشاری و حداکثر اسلامپ الزم برای تامین دسته کف های طبقه بندی **3-8-1-پ9** شده در جدول 11-1-پ9، باید مطابق جدول 12-1-پ9، تامین گردند.

حداقل و حداکثر مواد سیمانی مصرفی برای ساخت کف های بتنی مقاوم در برابر **6-8-1-پ-9** سایش، در جدول 9-پ-13-1 آورده شده اند.

برای افزایش مقاومت سایشی بتن، می توان از سنگ دانه های ریز با سختی زیاد، **5-8-1-پ-9** دوده ی سیلیسی، پلیمر شیره ی الاستیک (S.B.R.) یا ترکیبی از آن ها استفاده نمود.

سنگ دانه های مصرفی برای بتن کف های در معرض سایش، باید ویژگی های مندرج در استاندارد ملی 3۰۲ را که از آزمایش مقاومت سایشی سنگ دانه ها با روش استاندارد ملی ۸۴۴۷ به دست می آیند، دارا باشند.

حداکثر مقاومت سایشی کف های بتنی با استفاده از آزمایش استانداردهای ملی **7-8-1-پ-9** باید مطابق با الزامات جدول 9-پ-14-1 باشد. 173۰۸ و 75۵-۳ ،۲۰۱۸۵

جدول 9-ب-1 طبقه بندی انواع کف های بتنی

پرداخت سطحی تمهیدات خاص مورد استفاده نوع ترافیک عبوری طبقه بندی
ماله ی معمولی پرداخت سطحی یکنواخت و مناسب، سنگ دانه ی طبیعی با سختی سایشی LA40 عمل آوری رده ی ادارات، فضا های تجاری، آموزشی، مسکونی و موارد مشابه ترافیک انسانی 1
مالــه ی مکــانیکی معمولی تســطیح کامــل ســطحی، سنگ دانه ی معمولی با ســختی سایشــی LA35 عمــل آوری رده ی ۳, پــر کردن درزها با پر کننده و درز گیر مناسب پارکینـــگ هـــای طبقاتی، فضا های مذهبی، اداری و خدماتی ترافیک انسانی و ترافیـــک ماشینی سبک 2
مالــه ی مکــانیکی معمولی با تیغه های فلزی سخت زیر اساس آماده شده، سنگ دانه هــا ســختی سایشــی LA30 پر کردن درزها با پر کننده و درز گیر مناسب، مقاومت در برابر سایش، عمل آوری رده ی ۳ کف هــای صنعتی معمولی ترافیک ماشین آلات صــنعتی بــا چــرخ الاستیکی متوسط 3
سخت کننده هــای فــوالدی بــا معــدنی بــرای ســطح بتن و ماله کشی مکانیکی با تیغه هــای فلزی سخت زیر اساس آماده شده، سنگ دانه هــا ســختی سایشــی LA25 پر کردن درزها با پر کننده و درز گیر مناسب، انتقــال بارهــای ســنگین، مقاومــت در برابر سایش، عمل آوری رده ی ۴ کف های صنعتی بــا ترافیک ســنگین و بارهــای ضــربه ای، پارکینگ های رو باز ماشــین آلات صنعتی و سنگین ترافیک ماشین آلات صــنعتی بــا چــرخ الاستیکی ســنگین بــا چرخ فوالدی 4

9-ب۱-۹ الزامات دوام بتن در مقابل آتش

در خصوص الزامات دوام بتن در مقابل آتش به پیوست ۶-۳۰ و نیز مبحث سوم مقررات ملی ساختمان رجوع شود.

9-ب۱-۱۰-۱ دوام آرماتورها

آرماتورها و تمامی قطعات و صفحات فولادی پیش بینی شده برای توسعه ی آینده ساختمان، باید به روش مناسب در مقابل خوردگی محافظت شوند.

9-ب۱-۱۰-۱ حفاظت آرماتورها در مقابل خوردگی و زدودن زنگ آن ها

**1-۱-۱۰-۱** برای حفاظت از آرماتورها باید موارد زیر کنترل شوند:

**الف** - در محیط هایی که احتمال زنگ زدگی و خوردگی وجود دارد، باید آرماتورها را بر روی سکوهای بتنی و یا سکوهای مناسب قرار داد.

**ب** - از تماس مستقیم آرماتورها با خاک که ممکن است دارای املاح کاربردی و سرفقانی باشد، اجتناب شود.

**9-ب۱-۲۰-۱** اگر خوردگی از نوع حفره ای است باید از به کارگیری آرماتورها اجتناب نمود. این خوردگی عمدتاً از نوع کاربردی بوده و باعث ایجاد حفره های بسیاری در سطح آرماتور می شود. در صورتی که شدت خوردگی زیاد باشد، ابتدا آن ها آسیب می بینند و تشخیص آن به صورت مشاهده نظری امکان پذیر است. هیچ روشی برای زدودن کامل زنگ خوردگی از نوع حفره ای در دست نیست و حتی اگر تمیز شود نیز به علت وجود حفره ها در درون آرماتورها تمرکز تنش به وجود می آید که به هنگام بارگذاری به ویژه بارهای ارتعاشی خطوات است.

**9-ب۱-۲۰-۱** در صورتی که وضعیت سطح آرماتورها مطابق بند ۲-۱-۱۰-۱ باشد، و از عدم آلودگی آن ها به یون های کلرید اطمینان حاصل شده باشد، می توان از آن ها استفاده نمود.

در صورتی که زنگ آرماتور به صورت یکنواخت و با ضخامت زیاد و به صورت **4-1-1-1-9** پوسته شده باشد، باید آن را زنگ زدایی نمود. روش مناسب برای زنگ زدایی استفاده از ماسه پاشی و با آب پرفشار است. باید از به کار بردن روش برس یا فرچه کشی اجتناب نمود، زیرا این روش فقط زنگ را صیقل می دهد. پس از زنگ زدایی باید کاهش قطر میلگرد را در نظر گرفت. تشخیص زنگ زدگی آرماتورها به صورت یکنواخت و ضخیم بر این اساس است که هیچ گونه آثار تخریبی در آرماتورها به ویژه در آج های آن ها مشاهده نشود و پس از زنگ زدایی و تمیز کردن آن ها، قطرشان کم تر از حداقل مجاز نشود.

آرماتورهای با اندود روی و با پوشش اپوکسی 2-1-1-9-ب1

برای محیط های ویژه که خوردگی آرماتورها و قطعات فلزی شدید است، می توان آن ها را روی اندود کرد یا با اپوکسی ها پوشش داده و یا از تلفیق این دو روش استفاده نمود.

محیط های ویژه در خوردگی آرماتور، شامل شرایطی هستند که سازه در طول بهره برداری در معرض یون های کلرید و یا کربناته شدن قرار می گیرد. از انواع این محیط ها می توان محیط های دریایی، مجاورت آب های شور، نمک های یخ زدا و یا پاشش نمک، و مناطق شهری و صنعتی با غلظت زیاد گاز کربن دی اکسید را نام برد.

ویژگی ها و خواص این نوع آرماتورها باید مطابق با استانداردهای ملی 1۰۴۴۸ و 1۸۳۵۸ یا استانداردهای بین المللی معتبر باشند.

تخمین زمان آغاز خوردگی آرماتور در اجزای سازه های بتن آرمه 11-1-9-ب1

به منظور تخمین زمان آغاز خوردگی آرماتور در اجزای سازه های بتن آرمه در محیط های خورنده که یون های کلرید عامل اصلی خرابی هستند (جدول۹-ب۹-۱)، باید از مدل های پیش بینی مربوطه استفاده کرد.

هم چنین درصورتی که خوردگی آرماتور در اثر نفوذ گاز کربن دی اکسید و پدیده ی کربناته شدن بتن انجام شود (جدول۹-ب۹-۱)، برای تخمین زمان آغاز خوردگی آرماتور باید از مدل های پیش بینی مربوطه استفاده کرد.

برای استفاده از مدل های پیشنهادی و انجام محاسبات الزم، به فصل دوام بتن در آیین نامه ی بتن ایران (آبا) مراجعه شود.

طراحی در برابر آتش سوزی 2-ب

1-2-ب

در این پیوست الزامات اجزای سازه ای بتن آرمه که جزئی از سیستم ساختمان می باشند، برای مقاومت در برابر آتش سوزی بر اساس ضوابط ذکر شده در مبحث سوم مقررات ملی ساختمان بیان می گردند.

2-2-ب

در این پیوست تعاریف زیر مورد استفاده قرار می گیرند:

a فاصله ی محوری: 1-2-ب

a عبارت از فاصله ی محور میلگرد طولی مقطع تا نزدیکترین رویه ی بتنی عضو که در معرض آتش سوزی قرار می گیرد، مطابق شکل 1-2-ب می باشد.

شکل 1-2-ب (a) فاصله ی محوری (a) در مقاطع اعضای سازه

3- ب-۲ فاصله ی محوری متوسط: \( a_m \)

وقتی میلگردهای طولی در چند لایه در مقطع قرار داده شده اند، فاصله ی محوری متوسط، \( a_m \) برای تعداد کل میلگردهای تحتانی از رابطه ی (1-۳-۹) محاسبه می شود:

\[a_m = \frac{\sum_{i=1}^n A_i a_i}{\sum_{i=1}^n A_i}\]

که در آن مطابق شکل ۴-۲-۹، \( A_i \) عبارت از سطح مقطع میلگرد iام، و \( a_i \) فاصله ی محوری آن میلگرد می باشد.

شکل ۴-۲-۹- ابعاد برای محاسبه ی فاصله ی محوری متوسط

4- ب-۲ مقاومت در برابر آتش

توانایی عملکرد مطلوب سازه و یا هر جزء آن (حفظ توانایی باربری، و یا قابلیت جدا سازی فضاها برای جلوگیری از توسعه ی آتش سوزی) در اثر یک آتش سوزی مشخص و برای مدت زمان مشخص را مقاومت در برابر آتش سوزی می نامند.

5- ب-۲ مدت زمان مقاومت در برابر آتش: FRR1

عبارت است از مدت زمان مورد نیاز برای آن که یک عضو در شرایط آزمایش آتش استاندارد، کفایت سازه ای، انسجام و یا عایق بودن خود را از دست بدهد. این زمان بر حسب دقیقه می باشد.

شرایط آتش استاندارد در مبحث سوم مقررات ملی ساختمان تعریف شده است.

4-ب-1-2- کفایت سازه ای2

عبارت از توانایی یک عضو در تامین شرایط سازه ای (تحمل بارهای وارد) است، وقتی که تحت اثر آتش سوزی قرار می گیرد.

5-ب-2- انسجام یا یکپارچگی3

به توانایی یک عضو جدا کننده آتش مانند دال یا دیوار، در جلوگیری از عبور شعله و یا گازها در هنگام آتش سوزی از یک طرف به طرف دیگر آن، یکپارچگی یا انسجام گفته می شود.

6-ب-3- عایق بودن4

به توانایی یک عضو جدا کننده آتش برای محدود کردن دمای سطح آن در هنگامی که سطح مقابل آن در معرض آتش سوزی قرار می گیرد، عایق بودن عضو گفته می شود.

7-ب-4- ضوابط طراحی

1-کلیات

اعضا باید به گونه ای طراحی شوند که در طول مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR)، قادر به حفظ کفایت سازه ای، انسجام، و عایق بودن خود باشند.

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) از یکی از دو روش زیر به دست می آید:

روش 1- با استفاده از جدولها و دیاگرام های ارائه شده در این پیوست. در صورت استفاده از این دیاگرامها و جدولها دیگر نیاز به کنترل ظرفیتهای باربری اجزا و مهارهای آنها نمی باشد؛ مگر در مواردی که مشخصاً ذکر گردیده است. در این مبحث از این روش استفاده شده است.

روش 2- به صورت محاسباتی، در این حالت ظرفیت باربری خمشی، برشی، پیچشی و هم چنین ظرفیت مهارها با انجام محاسبات ویژه تعیین و کنترل می شوند. در این مبحث این روش مورد استفاده قرار نگرفته است. در صورت نیاز به استفاده از این روش برای شرایط خاص، ضوابط آیین نامه ی اروپا (مبحث 2 بخش 1-3) توصیه می شوند.

10- روش استفاده از جدولها و دیاگرام ها

جدول ها و دیاگرام های ارائه شده در این پیوست برای تعیین زمان مقاومت در برابر آتش و ابعاد مورد نیاز برای اعضای سازه ای بتن آرمه مورد استفاده قرار می گیرند. درون یابی خطی بین مقادیر ارائه شده در جدول ها و منحنی ها مجاز می باشد. مقادیر داده شده در جدول ها، حداقل ابعاد مورد نیاز برای مقاومت در برابر آتش را ارائه می دهند. در مواردی که فواصل محوری آرماتورهای به دست آمده منتج به پوشش بتن روی آرماتور کمتر از آن چه برای دوام و تراکم بتن الزم است می شود، پوشش مورد نیاز آرماتورها باید با رعایت ضوابط مربوط به آنها در نظر گرفته شود.

11- محدودیت های ابعادی برای تامین مدت زمان مقاومت در برابر آتش

در دال ها و دیوارهای مجوف، ضخامت بتن بین حفره ها و همچنین ضخامت بتن بین هر حفره و نزدیکترین سطح بتن رویه، نباید از بیشترین مقدار یک پنجم ضخامت دال یا دیوار و یا 25 میلی متر، کمتر باشد.

در دال های با نیمرخ، فواصل مرکز تا مرکز نیمرخ ها نباید از 1500 میلی متر بیشتر باشد.

درزها 4-3-2-ب-9

درزهای بین اعضا و قسمتهای مختلف سازه، باید به گونه ای در نظر گرفته شوند که مدت زمان مقاومت در برابر آتش سوزی کل مجموعه ی درز از مقادیر لازم برای هر عضو یا قسمت در مبحث سوم مقررات ملی ایران کم تر نباشد.

شیارها 5-3-2-ب-9

از استفاده از شیارها در اجزای بتنی در معرض آتش سوزی، باید تا حد امکان احتراز شود. در صورت لزوم تعبیه ی شیار بر روی دیوارها، باید الزامات بند 3-7-2-ب-9 رعایت شوند. اثرات شیار را بر روی سایر اجزا، باید با یک روش تحلیلی منطقی برآورد نمود.

اضافه کردن مواد عایق کننده 6-3-2-ب-9

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) اجزا را می توان با افزودن عایق بر روی سطح عضو، به منظور ازدیاد ضخامت مورد نیاز آن، و یا بهتر عایق شدن آرماتورهای طولی، مطابق ضوابط بند 9-8-2-ب اضافه نمود. در دال ها، FRR را می توان با اضافه نمودن مواد عایق کننده در سطح فوقانی و یا تحتانی آنها افزایش داد. در دیوارها، FRR را می توان با اضافه نمودن مواد عایق کننده در سطحی که در معرض آتش سوزی قرار می گیرد، افزایش داد.

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در دال ها 4-3-2-ب-9

عایق بودن دال 1-4-2-ب-9

مدت زمان برای مقاومت در برابر آتش برای دال های با ضخامت مختلف در جدول 9-2-ب داده شده است. این ضخامت برای انواع مختلف دال مطابق (الف) تا (ب) در زیر تعریف می شود:

الف - برای دال های توپر: برابر ضخامت دال؛

ب - برای دال های مجوف: برابر با سطح مقطع خالص دال تقسیم بر عرض مقطع آن؛

ج - برای دال های با سیستم تیرچه و دال: برابر با ضخامت دال توپر بین جان تیرچه های مجاور.

جدول 1-۲-ب-۹ مدت زمان مقاومت در برابر آتش برای عایق بودن دال

ضخامت دال (mm) مدت زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه)
۶۰ ۲۰
۸۰ ۶۰
۱۰۰ ۹۰
۱۲۰ ۱۳۰
۱۵۰ ۱۸۰
۱۷۵ ۲۴۰

3-۲-ب-۹ کفایت سازه ای دال ها

برای دال های توپر و یا مجوف که بر روی تیرها و یا دیوارها متکی هستند، فاصله ی محوری متوسط آرماتورهای تحتانی از لبه ها نباید از مقادیر داده شده در جدول ۲-۳-۹ با منظور نمودن شرایط تکیه گاهی دال، کمتر باشد. در این جدول \( l_y \) و \( l_x \) به ترتیب طول دهانه های بزرگتر و کوچکتر دال دو طرفه می باشند. استفاده از شرایط تکیه گاهی ساده وقتی مجاز است که دال دو طرفه در هر چهار وجه دارای تکیه گاه باشد؛ در غیر این صورت دال یک طرفه تلقی می شود.

برای دال های تخت و دال های قارچی با پهنه یا سر ستون، ضخامت دال و فاصله ی محوری متوسط پایین ترین لایه ی آرماتورهای تحتانی از لبه ها، نباید از مقادیر داده شده در جدول ۲-۳-۹ کمتر باشند. به علاوه اگر زمان مقاومت در برابر آتش ۹۰ دقیقه و بیشتر باشد، الزم است حداقل ۲/۳ آرماتورهای فوقانی در روی تکیه گاه های میانی در هر جهت در تمام طول دهانه به صورت پیوسته بوده و در نوار ستون دال قرار داده شوند.

جدول ۹- ب۲- مدت زمان مقاومت در برابر آتش به منظور تامین کفایت سازه ای برای دال های توپر و یا مجوف که بر روی دیوارها و یا تیرها متکی هستند، و همچنین دال- تیرچه های یک طرفه

فاصله ی محوری، \( a_m \) تا پایین ترین لایه ی آرماتور (mm) دال های با تکیه گاه ساده دال های پیوسته (یک و دو طرفه)
  یک طرفه دو طرفه \( l_y/l_x \leq 1.5 \) دو طرفه \( 1.5 < l_y/l_x \leq 2 \)
۱۰ ۱۰ ۱۰ ۱۵
۱۵ ۱۵ ۲۰ ۲۵
۲۰ ۲۰ ۳۰ ۴۰
۲۵ ۲۵ ۴۰ ۵۰
۳۰ ۳۰ ۵۰ ۶۰
۴۰ ۴۰ ۶۰ ۸۰

جدول ۹- ب۲- مدت زمان مقاومت در برابر آتش به منظور تامین کفایت سازه ای برای دال های تخت و دال های قارچی با پهنه یا سر ستون

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه) فاصله ی محوری \( a_m \) (mm) ضخامت دال (mm)
۳۰ ۱۰ ۱۵۰
۶۰ ۱۵ ۱۸۰
۹۰ ۲۵ ۲۰۰
۱۲۰ ۳۵ ۲۰۰
۱۸۰ ۴۵ ۲۰۰
۲۴۰ ۵۰ ۲۰۰

برای دال - تیرچه های یک طرفه، در صورتی که شرایط (الف) و (ب) در زیر لحاظ **3-2-4-2-ب 9** شده باشند، فاصله ی محوری متوسط آرماتورهای تحتانی از لبه ها نباید از مقادیر داده شده در جدول 4-2-ب 9 و با توجه به شرایط تکیه گاهی دال کمتر باشد.

**الف-** عرض تیرچه ها و فاصله ی محوری پایین ترین لایه ی آرماتورهای تحتانی تیرچه ها از لبه ی تیرچه مطابق ضوابط تیرها در بند 1-5-2-ب 9 باشد.

**ب-** فاصله ی محوری پایین ترین لایه ی آرماتورهای تحتانی دال از لبه ی آن از مقدار به دست آمده از جدول 2-2-ب 9 کمتر نباشد.

برای دال - تیرچه های دو طرفه در صورتی که تکیه گاه ها ساده باشند، از جدول 4-2-ب 9 و در صورتی که تکیه گاه ها پیوسته باشند، از جدول 5-2-ب 9 برای تعیین عرض و فاصله ی محوری متوسط آرماتورهای تحتانی از لبه ی تیرچه ها استفاده می شود. در این دال ها، فاصله ی متوسط آرماتورهای تحتانی از لبه های دال بین تیرچه ها و فاصله ی محوری آرماتورهای گوشه ی تیرچه ها از بر قائم تیرچه نباید از مقادیر داده شده در جدولهای 4-2-ب 9 و 5-2-ب 9 به علاوه ی 10 میلی متر کمتر باشند. در جدولهای 4-2-ب 9 و 5-2-ب 9 فاصله ی محوری از لبه ها باید برای پایین ترین لایه ی آرماتورهای تحتانی طولی منظور شود.

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در تیرها برای کفایت سازه ای 5-2-ب-9

تیرها از نظر مقاومت در برابر آتش به دو گروه تقسیم می شوند:

**1-8-2-ب-9 تیرهایی که در بام ها یا کف ها قرار دارند**

این تیرها شامل تیرهایی است که در قسمت فوقانی با دال طبقه به صورت یکپارچه ریخته شده و با یک دال در روی آنها حفاظ ایجاد می شود؛ و عرض جان آن ها در ارتفاع مقطع ثابت بوده و یا به صورت یکنواخت با عمق تیر تغییر می کند.

در این تیرها، عرض جان تیر، \( b_w \) که در راستای محور پایین ترین لایه ی آرماتورهای طولی تحتانی اندازه گیری می شود؛ و همچنین فاصله ی محوری متوسط از آرماتورهای طولی تحتانی، نباید از مقادیر به دست آمده از دیاگرام های 3-2-ب-9 برای تیرهای ساده، و 4-2-ب-9 برای تیرهای پیوسته، برای FRR مورد نظر کم تر باشد. تیرهای پیوسته به تیرهایی گفته می شوند که در یک یا هر دو انتهای دهانه از نظر خمشی به صورت پیوسته طراحی شده باشند.

شکل۹-ب۳-۲ مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) برای تیرهای ساده

ب-فاصله ی محوری متوسط، \( a_m \) کمتر از مقدار تعیین شده برای حداقل اندازه ی \( b_w \) نباشد. این مقدار برای تمام آرماتورهای طولی مقطع استفاده می شود.

6- مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) در ستون ها

1-6- عایق بودن و انسجام ستون ها

رعایت مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) به منظور تامین عایق بودن و انسجام ستون ها فقط در مواردی لازم است که ستون ها جزئی از یک دیوار که با اهداف جدا سازی آتش ساخته می شود باشند. در چنین مواردی در ستون باید ضوابط عایق بودن دیوار مطابق بند 1-7-3-پ-9 رعایت شود.

2-6- کفایت سازه ای ستون های مهار شده

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (FRR) به منظور تامین کفایت سازه ای ستون های مهار شده باید بر اساس یکی از بندهای 4-6-پ-9 یا 4-6-پ-9 که در آن ها محدودیت های اضافی برای ستون های مهار شده تجویز شده است محاسبه شود.

در ستون هایی که بعد بزرگتر مقطع آن ها برابر با بزرگ تر از 4 برابر بعد کوچکتر آن است، می توان از ضوابط بند 2-7-پ-9 برای دیوارها استفاده نمود. در این حالت باید فرض نمود که ستون از دو وجه روبرو در معرض آتش است. همچنین آرماتورهای طولی باید در دو لایه (یک لایه در سمت هر کدام از وجوه روبروی ستون) قرار داده شده و از نظر سازه ای به یکدیگر بسته شوند.

در مواردی که ستون ها مهار نشده بوده و یا محدودیت های اضافی ستون های مهار شده بر اساس بندهای 4-6-پ-9 یا 4-6-پ-9 در آن ها رعایت نشده است مدت زمان مقاومت در برابر آتش باید بر اساس روش 2 در بند 1-3-پ-9 محاسبه گردد.

روش محدود با استفاده از جدول برای تعیین کفایت سازه ای ستون های مهار شده 3-6-2-ب-9

کفایت سازه ای ستونها در صورتی که کلیه موارد (الف) تا (ث) زیر در آن ها رعایت شده باشد را می توان بر اساس جدول 9-6-2-ب تعیین کرد.

**الف-** بعد کوچک مقطع ستون و فاصله محوری آرماتورهای طولی از مقادیر جدول 9-6-2-ب برای مدت زمان مقاومت آتش مورد نظر کمتر نباشد.

**ب-** در جدول 9-6-2-ب می توان مقدار \( \frac{N_{fd}}{N_u} \) را به طور محافظه کارانه برابر با 0/70 منظور نمود. در غیر اینصورت این مقدار را می توان بصورت دقیق تر محاسبه نمود. در این رابطه \( N_{fd} \) بار محوری طراحی ستون در موقعیت آتش سوزی و \( N_u \) مقاومت محوری فشاری یا کششی مقطع تحت بار محوری خارج از محور است.

**ت-** در صورتی که \( A_s \geq 0.02A_c \) بوده و مدت زمان مورد نیاز مقاومت در برابر آتش بیشتر از 90 دقیقه باشد، میلگردهای ستون در بین کلیه وجوه مقطع توزیع شوند.

**ث-** طول موثر ستون در شرایط آتش کمتر از 3 متر باشد. این طول را می توان در همه حالات برابر با طول موثر ستون در درجه حرارت معمولی فرض نمود. در ستون های مهار شده این طول را می توان در صورتی که مدت زمان مقاومت در برابر آتش از 30 دقیقه بیشتر باشد برابر با \( 0.5L_u \) منظور نمود.

**ج-** حداکثر خارج از مرکزیت ستون 0/15b باشد.

روش عمومی با استفاده از جدول برای تعیین کفایت سازه ای ستون های مهار شده 4-6-2-ب-9

کفایت سازه ای ستون ها در صورتی که کلیه موارد (الف) تا (ب) زیر در آن ها رعایت شده باشد را می توان بر اساس جدول 9-7-2-ب تعیین کرد.

**الف-** بعد کوچک مقطع ستون و فاصله محوری آرماتورهای طولی از مقادیر جدول ۲-۳ برای مدت زمان مقاومت آتش مورد نظر کمتر نباشد.

**ب-** نسبت \( \frac{e}{b} \) کوچکتر از ۰/۲۵ و حد اکثر خروج از مرکز ستون \( e_{max} \) برابر با مساوی ۱۰۰ میلیمتر باشد. e خروج از مرکز و مقدار آن برابر \( \frac{M^*_f}{N^*_f} \) می باشد.

**ج-** ضریب لاغری ستون در موقعیت آتش برابر با مساوی ۲۰ باشد.

در جدول ۹-۳، ۷-۲، \( a_s \) بعد کوچکتر مقطع ستون مستطیلی، با قطر مقطع دایره بوده، و مقدار \( n \) از رابطه ی (۲-۲) محاسبه می گردد:

\[n = \frac{N^*_f}{0.7\left(\frac{A_c f'_c}{1.5} + \frac{A_s f_y}{1.15}\right)}\]

(۲-۲-۴)

در جدول ۹-۳، ۶-۲ ضریب کاهش مقاومت در ستون ها مطابق بند ۴-۷-۹ می باشد.

جدول ۹- ب۲ مدت زمان مقاومت در برابر آتش، FRR برای ستونها (کفایت سازه ای)

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه) ابعاد حداقل (mm) ستونهایی که در یک وجه در معرض آتش هستند. ترکیبهای ممکن برای ستونهایی که در بیش از یک وجه در معرض آتش هستند.
۳۰ b = 155, \( a_s \) = 25 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
۶۰ b = 155, \( a_s \) = 30 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
۹۰ b = 155, \( a_s \) = 35 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
۱۲۰ b = 175, \( a_s \) = 40 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
۱۸۰ b = 230, \( a_s \) = 50 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
۲۴۰ b = 295, \( a_s \) = 60 \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.7 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.5 \), \( \frac{N_f^*}{N_u} = 0.2 \)
یادداشت:

1- در جدول ۹- ب۲ بعد b (بعد کوچکتر مقطع مستطیل و یا قطر در مقطع دایره) برای ستونهایی که از یک وجه در معرض آتش قرار می گیرند، فقط برای حالت هایی قابل استفاده است که بر ستون و بر دیوار مجاور آن با همان FRR هم راستا باشد. در صورتی که بر ستون نسبت به دیوار بیرون زدگی داشته باشد، قسمتی از ستون که در دیوار واقع است باید قادر باشد کل بار وارد را تحمل نماید. در این حالت فاصله ی هر بازشو در دیوار از بر ستون باید حداقل برابر با عرض ستون، b برای زمان مقاومت مورد نظر در برابر آتش سوزی باشد. در سایر موارد باید فرض شود که ستون در بیش از یک وجه در معرض آتش قرار دارد.

جدول ۹-ب-۷ مدت زمان مقاومت در برابر آتش ،FRR (کفایت سازه ای) برای ستون های مهار شده

مدت زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه) ابعاد حداقل (mm) \( \eta = 0.7 \) \( \eta = 0.5 \) \( \eta = 0.3 \) \( \eta = 0.2 \)
۳۰ b = 300, \( a_s \) = 30 b = 200, \( a_s \) = 30 b = 150, \( a_s \) = 25 b = 150, \( a_s \) = 25
۶۰ b = 350, \( a_s \) = 25 b = 250, \( a_s \) = 25    
یادداشت ها:

1- حد اقل عرض ستون باید 600 میلیمتر بوده و کمانش آن باید ارزیابی شود.

2- نسبت لاغری ستون در معرض آتش، کوچک تر یا مساوی 30 فرض شده است. این ضابطه برای اکثر ستون های ساختمان های متعارف صادق است.

3- بعد b (بعد کوچکتر مقطع مستطیل و یا قطر در مقطع دایره) برای ستون هایی که از یک وجه در معرض آتش قرار می گیرند، فقط برای حالت هایی قابل استفاده است که بر ستون و بر دیوار مجاور آن هم راستا باشد. در صورتی که بر ستون نسبت به دیوار بیرون زدگی داشته باشد، قسمتی از ستون که در دیوار واقع است باید قادر باشد کل بار وارده را تحمل نماید. در این حالت فاصله ی هر بازشو در دیوار از بر ستون باید حداقل برابر با عرض ستون، b برای زمان مقاومت مورد نظر در برابر آتش سوزی باشد. در سایر موارد باید فرض شود که ستون در بیش از یک وجه در معرض آتش قرار دارد.

مدت زمان مقاومت در برابر آتش سوزی (FRR) در دیوارها 7-ب-9

عایق بودن دیوارها 1-7-2-ب-9

زمان مقاومت در برابر آتش سوزی به منظور تامین عایق بودن دیوارها از جدول 9-ب-2-ب تعیین می شود. در این جدول ضخامت موثر در دیوارهای معمولی برابر با ضخامت دیوار، و در دیوارهای مجوف برابر با سطح مقطع خالص دیوار تقسیم بر طول مقطع آن می باشد.

مدت زمان مقاومت در برابر آتش FRR (عایق بودن) در دیوارها 8-2-ب-9

ضخامت دال (mm) مدت زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه) (عایق بودن)
60 30
80 60
100 90
120 130
150 180
175 240

کفایت سازه ای دیوارها 2-7-2-ب-9

مدت زمان مقاومت در برابر آتش سوزی به منظور تامین کفایت سازه ای دیوارها، با توجه به فاصله ی محوری آرماتورها، \( a_s \), و ضخامت موثر آنها، \( b \) نباید از مقادیر جدول 9-2-ب کمتر باشد.

در دیوارهایی که دارای تکیه گاه جانبی در یک سمت بالای خود می باشند و عضو تکیه گاهی نیازی به داشتن FRR نداشته باشد، کفایت سازه ای با رعایت ضوابط بند 1-7-2-ب تامین می شود.

جدول ۹-۲-۳۰ مدت زمان مقاومت در برابر آتش FRR (کفایت سازه ای) دیوارها

زمان مقاومت در برابر آتش (دقیقه) ابعاد حداقل b و \( a_s \) (mm) \( \frac{N_f}{N_u} = 0.7 \) \( \frac{N_f}{N_u} = 0.35 \)
۳۰ b = 120, \( a_s \) = 10 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش
۶۰ b = 140, \( a_s \) = 10 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش
۹۰ b = 170, \( a_s \) = 25 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش
۱۲۰ b = 220, \( a_s \) = 35 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش
۱۸۰ b = 270, \( a_s \) = 55 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش
۲۴۰ b = 350, \( a_s \) = 60 دیوار در دو وجه در معرض آتش در یک وجه در معرض آتش

سایر الزامات دیوارها ۳-۷-۲-۳۰-۹

محدودیت های ارتفاع موثر دیوار 1-۳-۷-۲-۳۰-۹

نسبت ارتفاع موثر به ضخامت دیوار نباید از ۴۰ بیشتر باشد. نیازی به اعمال این محدودیت برای دیواره ائی که دارای تکیه گاه جانبی در قسمت فوقانی بوده و عضو تکیه گاهی نیازی به داشتن FRR ندارد نمی باشد.

اثر حفره های تاسیساتی و برقی بر کفایت سازه ای، عایق بودن و انسجام دیوارها ۲-۳-۷-۲-۳۰-۹

در صورتی که سطح حفره ها در هر ۵ متر مربع سطح رویه ی دیوار از ۱۰۰ سانتی متر مربع کمتر باشد، از کاهش ضخامت دیوار در محل حفره می توان صرف نظر نمود. در غیر این صورت، ضخامت دیوار، b مورد استفاده در جدول ۹-۳ باید برابر با ضخامت دیوار منهای گودی حفره ی تاسیسانی و یا برقی منظور گردد.

۹-ب۲-۳ اثرات شیارها بر کفایت سازهای دیوارها

الف) در دیوارهایی که به صورت یک طرفه عمل می نمایند:

1- اگر امتداد شیار در جهت دهانه باشد، از وجود شیار صرف نظر می شود.

2- اگر امتداد شیار در جهت عمود بر دهانه بوده و طول آن از ۴ برابر ضخامت دیوار و یا ۰/۴۰ ارتفاع دیوار، هر کدام که بزرگتر است کمتر باشد، از وجود شیار صرف نظر می شود. در غیر این صورت ضریب لاغری بر اساس ضخامت کاهش یافته ی دیوار در اثر شیار محاسبه می گردد.

ب) در دیوارهایی که دارای رفتار دو طرفه هستند:

در مواردی که شیار روی دیوار به صورت قائم بوده و طول آن از نصف ارتفاع دیوار، \( H_w \) کمتر باشد؛ و یا در مواردی که شیار روی دیوار به صورت افقی بوده و طول آن از نصف طول دیوار، \( L_w \) کمتر باشد، از اثرات شیار صرف نظر می شود. در غیر این صورت می توان نسبت لاغری دیوار را بر مبنای ضخامت کاهش یافته در اثر شیار محاسبه کرد؛ و یا محل شیار در دیوار را به صورت یک وجه بدون تکیه گاه که دیوار اصلی را به دو پانل تقسیم می کند، منظور نمود.

۹-ب۲-۳ اثرات شیار بر انسجام و یا عایق بودن دیوارها

از اثرات شیارها بر انسجام و یا عایق بودن دیوار در موارد (الف) تا (ب) در زیر می توان صرف نظر نمود:

الف) عمق شیار بیشتر از ۳۰ میلی متر نباشد.

ب) سطح مقطع عرضی شیار از ۱۰ سانتی متر مربع بیشتر نباشد.

ج) سطح مقطع طولی شیار در هر ۵ متر مربع سطح دیوار در یک و یا هر دو رویه ی دیوار، از ۱۰۰۰ سانتیمتر مربع بیشتر نباشد.

در غیر این صورت اثرات لاغری باید بر اساس ضخامت کاهش یافته ی دیوار در اثر شیار محاسبه شود.

اضافه کردن مدت زمان مقاومت در برابر آتش با استفاده از مصالح اضافی عایق کننده 8-2-ب-9

استفاده از مصالح عایق کننده 1-8-2-ب-9

استفاده از مصالح عایق کننده بر روی سطح رویه ی بتن موجود به منظور اضافه کردن ضخامت موثر و یا اضافه کردن فاصله ی محوری آرماتورهای طولی، و یا هر دو با شرایط (الف) تا (پ) زیر مجاز است:

(الف) استفاده از ورقه های پیش ساخته ای که ترکیب حجمی مصالح آنها از یک قسمت سیمان و ۴ قسمت ورمیکولایت (و یا پرایت) تشکیل شده، و به نحو مناسبی به رویه ی بتن چسبیده شده باشد.

(ب) استفاده از پوششهای گچی-ورمیکولایت (یا پرایت) که به صورت مخلوط ۱/۶ متر مکعب ماسه و ۱۰۰ کیلوگرم گچ ساخته شده باشند، به صورت صفحات پیش ساخته ای که پس از خشک شدن به رویه ی بتن به روش مناسبی چسبانیده شوند؛ و یا به صورت پاشیدنی و یا ماله کشی بر روی سطح بتن قرار داده شوند.

(پ) استفاده از هر گونه مصالح و یا ورقه هایی که بر اساس آزمایشهای استاندارد مقاومت در برابر آتش مناسب تشخیص داده شده باشند.

ضخامت مصالح عایق کننده 2-8-2-ب-9

حداقل ضخامت مصالح عایق کننده ی اضافی بر روی بتن باید بر اساس آزمایشهای استاندارد آتش تعیین شوند.

در صورت عدم انجام هر گونه آزمایش استاندارد، جهت استفاده از مصالح ذکر شده در زیربندهای (الف) و (ب) بند 1-8-2-ب-9 حداقل ضخامت مصالح اضافه شده بر روی بتن برابر با اختلاف پوشش مورد نیاز و یا ضخامت موثری که در این بند مشخص شده است، و پوشش واقعی و یا ضخامت موثر واقعی، هر کدام که حاکم باشد، ضرب در ضریب 0/75 در نظر گرفته می شود.

مسلح کردن ملاتهای پاشیده شده و یا ماله کشی شده ی درجا 3-8-2-ب-9

در مواردی که ضخامت لایه ی عایق اضافه شده ی درجا از 10 میلی متر بیش تر باشد، باید از تسلیح مناسب به منظور جلوگیری از جدا شدن پوشش از بتن موجود در هنگام آتش سوزی استفاده شود.

اضافه کردن مصالح رویه ی دال ها به منظور افزایش مدت زمان مقاومت در برابر آتش سوزی

مدت زمان مقاومت در مقابل آتش، FRR برای دالها را می توان با اضافه کردن مصالح اضافی یکپارچه با مصالح دال و یا اضافه کردن مصالح به صورت مجزا بر روی دال، افزایش داد. در این صورت، حداقل ضخامت لایه ی اضافی \( t_{nom} \) از رابطه ی (3-2-ب-9) به دست می آید:

\[t_{nom} = k t_d + 10\]

(3-2-ب-9)

در رابطه ی فوق، \( t_d \) تفاوت بین ضخامت موثر دال مورد نظر و ضخامت موثری است که از جدول 1-2-ب-9 برای زمان مقاومت در برابر آتش سوزی مورد نظر، تعیین می شود.

ضریب \( k \) برای رویه ی اضافی از جنس بتن معمولی برابر با 1/10 برای رویه ی اضافی از جنس بتن سبک برابر با 0/80 و برای رویه ی اضافی از جنس گچ (و یا بلوکهای گچی که به یک دیگر قفل و بست می شوند) که دارای یک لایه ی مقاوم در برابر سایش در رویه فوقانی باشد، برابر با 0/60 در نظر گرفته می شود.

پیوست 3-ب 2 روش خرپایی (روش پست و بند)

1-ب 2 گستره

در این پیوست جزئیات ساخت، تحلیل، و طراحی مدل خرپایی و اعضای آن ارائه می گردند. ضوابط این پیوست در طراحی اعضا یا قسمت هایی از اعضای بتنی، که به علت ناپیوستگی هندسی یا بار دارای توزیع کرنش غیر خطی در ارتفاع مقطع هستند، کاربرد دارند.

2-ب 2 تعاریف

تعاریف زیر در روش خرپایی (روش پست و بند) استفاده می شوند.

1-ب 2 تغییر ناگهانی در هندسه و یا بارهای وارده (شکل 1-3-ب - الف و ب).

B ناحیه ی برنولی

قسمتی از عضو که در ناحیه ی ناپیوستگی قرار نداشته و در آن تقریبی توزیع خطی کرنش ها (اصل برنولی) قابلیت کاربرد دارد.

D ناحیه ی ناپیوستگی

قسمتی از عضو که در محدوده ای از محل ناپیوستگی تا فاصله ای برابر ارتفاع یا عمق عضو از آن واقع شده است (شکل های 1-3-ب - 9 و 2-3-ب).

مدل پست و بند - مدل خرپایی

مدل خرپایی از عضو یا ناحیه ی ناپیوسته ی عضو بتنی که از بست ها، بندها و گره ها تشکیل شده؛ و قادر به انتقال بارهای ضریب دار وارده به تکیه گاه یا ناحیه ی غیر ناپیوسته ی مجاور است (شکل 2-3-9).

الف) نواحی با ناپیوستگی هندسی

ب) نواحی با ناپیوستگی بارگذاری و هندسی

شکل 1-3-ب9 نمایش ناپیوستگی در هندسه با بارهای اثر کننده

شکل 2-3-ب9 ناحیه های B و D در تیر با تکیه گاه ساده

شکل 3-ب9 اجزای مدل خرپایی (بست و بند)

  • ناحیه گره
  • عضو فشاری (بست داخلی)
  • عضو کششی (بند)

عضو فشاری با بست

عضوی در مدل خرپایی که تحت فشار قرار دارد و معرف برآیند یک میدان نیروهای فشاری موازی یا بادبزنی است.

بست مرزی

بست واقع شده در مرز عضو یا ناحیه ی ناپیوسته (شکل 3-ب9).

بست داخلی

بست غیر واقع در مرز عضو یا ناحیه ی ناپیوسته (شکل 3-ب9).

عضو کششی با بند

عضوی در مدل خرپایی که تحت کشش قرار دارد.

گره

نقطه ای در مدل بست و بند که محورهای اعضای فشاری، کششی، و بارهای متمرکز از آن عبور کرده و دارای بعد نیست.

ناحیه گره ای

حجمی از بتن در اطراف گره که نیروها را در محل گره انتقال می دهد.

گره ی خم میلگرد

ناحیه ی خم شده ی میلگرد با میلگردهای پیوسته که معرف یک گره باشد.

کلیات 3-3-3-3

مدل های خرپایی از تعدادی اعضای فشاری (بست ها) که از بتن به تنهایی، و یا بتن و آرماتور تشکیل شده اند، و اعضای کششی (بندها) که از آرماتورها تشکیل شده اند، ساخته می شوند. این اعضا در محل گره ها به یک دیگر متصل شده و یک سیستم خرپایی باربر را تشکیل می دهند. در مدل های خرپایی الزامات زیر باید رعایت شوند:

  • الف - محل وارد شدن بارها فقط از طریق گره ها بوده، و اجزای فشاری و کششی فقط تحت بارهای محوری قرار می گیرند.
  • ب - مدل خرپایی باید مشخص کننده ی مسیر انتقال بار به تکیه گاه ها و یا به اعضای مجاور باشد.
  • پ - اصول تعادل استاتیکی بین نیروهای وارده و عکس العملها باید برقرار باشند.
  • ت - ابعاد اجزای فشاری، کششی، و گره ها باید در مدل منظور شوند.
  • ث - هر بست باید سایر بست ها را فقط در محل گره ها قطع کند.
  • ج - اعضای کششی می توانند اجزای کششی دیگر و یا اجزای فشاری را در محلی غیر از گره ها قطع نمایند.
  • چ - زاویه ی بین محورهای اعضای کششی و فشاری در هر گره نباید کم تر از 25 درجه باشد.
  • ح - در تیرهای عمیقی که بر اساس روش بست و بند بررسی و محاسبه می شوند باید ضوابط بند 2-8-11 نیز رعایت شوند.
  • خ - در دستک ها و نشیمن هایی که با استفاده از مدل بست و بند محاسبه می شوند و نسبت دهانه ی برشی به عمق آن ها، \( a_v / d \) از 2 کم تر است، باید علاوه بر رعایت بندهای 2-1-9 و 2-4-17 رابطه ی زیر نیز تامین شود.

\[A_{sc} \geq 0.04 \left( \frac{f'_c}{f_y} \right) (b_w d)\]

در این رابطه، \( A_{sc} \): سطح مقطع آرماتور اصلی دستک یا نشیمن، \( f'_c \) مقاومت فشاری مشخصه بتن (مگا پاسکال)، \( f_y \) مقاومت تسلیم مشخصه برای آرماتور (مگاپاسکال)، \( b_w \) عرض مقطع مستطیلی یا قطر مقطع دایره ای عمود بر صفحه ی دستک یا نشیمن (میلی متر)، و \( d \) فاصله ی دورترین تار فشاری تا مرکز آرماتورهای کششی اصلی دستک یا نشیمن طولی (میلی متر) است.

  • د - در مواردی که سطوح مستعد برش اصطکاکی وجود دارند، ضوابط 8-8-9 باید در نظر گرفته شود.
  • ذ - در صورت طراحی اجزای سیستم های باربر لرزه ای با مدل بست و بند، ضوابط بند 9-3-پ نیز باید در نظر گرفته شوند.

9-ب 3-۳ استفاده از روش بست و بند

برای طراحی قسمت هایی از سازه ی بتن آرمه که در آن ها تئوری توزیع خطی کرنش ها صادق نیست، مثل تیرهای عمیق، تیر تیغه ها، دستک ها و نشیمن ها، محل های تغییرات ناگهانی در هندسه و یا بارگذاری های متمرکز (ناپیوستگی)، دیافراگرم ها، سر شمع ها و دیوارهای دارای بازشو کاربرد دارد.

9-ب 3-۳ مدل کلی سازه

مدلی که شکل یک خرپایی ایده آل را دارا است، باید یک مسیر قابل قبول انتقال نیرو از محل وارد شدن بار تا تکیه گاه ها و یا اجزای مجاور در ناحیه ی B را پوشش دهد. شکل 4-3-۹ استفاده از روش بست و بند را در برخی اعضا و یا قسمتهایی از آنها، و نیز امتداد تنشهای ایجاد شده در اعضای مدل خرپایی را که نشان گر مسیر تنش های اصلی ایجاد شده در عضو می باشند، نشان می دهد.

شکل 9-ب 4-۲ مدل های خرپایی شامل اعضای فشاری و کششی که نشان گر میدان تنش می باشند.

مقاومت فشاری اسمی بست ها

مقاومت فشاری اسمی یک بست، \( F_{nc} \) از رابطه ی زیر به دست می آید:

\[F_{nc} = f_{ce} A_c\]

که در آن \( A_c \) سطح مقطع موثر بست است. مقاومت فشاری موثر بتن در بست، \( f_{ce} \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[f_{ce} = 0.85\beta_c \beta_s f'_c\]

(4-3-9)

در رابطه ی فوق، \( \beta_c \) و \( \beta_s \) ضریب های اصالح مقاومت موثر بتن در بست هستند که بر اساس جدول های 1-3-9 و 2-3-9 محاسبه می شوند. در این ضریبها اثرات ترک خوردگی، آرماتورهای عرضی و تقید انتهایی بست بر روی مقاومت فشاری موثر بتن در نظر گرفته شده اند.

9-ب 3-1-6

در صورتی که ابعاد عضو یا ناحیه ی بتنی به گونه ای باشند که برش از مقدار زیر تجاوز نکند، می توان بدون رعایت بند 2-3-9 از ضریب \( \beta_s \) برابر با 0.75 استفاده نمود.

\[V_u \leq \phi 0.42 \, \text{tan} \, \theta \, \lambda_s \sqrt{f'_c} \, b_w \, d\]

(5-3-9)

در رابطه ی فوق، \( \theta \) زاویه ی بست، \( \lambda \) ضریب بتن سبک، و \( \lambda_s \) ضریب اثر اندازه است که در صورت رعایت بند 2-3-9 برابر 1/0 در نظر گرفته می شود؛ و در غیر این صورت از رابطه ی 6-3-9 تعیین می شود.

\[\lambda_s = \frac{2}{\sqrt{1 + \frac{d}{250}}}\]

(6-3-9)

9-ب 3-1-6

در صورت استفاده از آرماتورهای محصور کننده در طول بست، می توان اثر این آرماتورها در افزایش مقدار \( f_{ce} \) را بر اساس آزمایش و یا روابط تحلیلی معتبر منظور نمود.

شکل 9-3-ب9 اثر شرایط مهار بندی بر سطح مقطع عرضی موثر بست

  • الف) بست مهار شده با آرماتور
  • ب) بست مهار شده با صفحه ی تماسی و آرماتور
  • پ) بست مهار شده با صفحه ی تماسی و یک بست دیگر

جدول 9-ب 3 ضریب \( \beta_s \) در بست

محل بست نوع بست شرایط
اعضای کششی یا ناحیه ی کششی در عضو هر نوع همه ی حالات
سایر حالات بست مرزی همه ی حالات
آرماتور عرضی مطابق بند 9-ب 2-4/7 رعایت برش حداکثر مطابق بند 9-ب 2-4/7 واقع در اتصال تیر به ستون
سایر موارد    

جدول 9-ب 3 ضریب \( \beta_c \) (ضریب تغییر بست و گره)

محل \( \beta_c \)
انتهای بست به گره ای که شامل سطح انکایی است، متصل است؛ گره ای که شامل یک سطح انکایی است. کم ترین دو مقدار
سایر حالات  
A1 [1] سطح انکایی گره
A2 [2] سطح قاعده ی هرم یا مخروط ناقصی که از امتداد یافتن سطح انکایی گره به داخل عضو با زاویه ی باز شدگی 2 به (حدود 63 درجه) به گونه ای که به طور کامل داخل عضو بتنی قرار گیرد، حاصل می گردد.

آرماتور توزیعی کنترل ترک در بست های داخلی

  • ب-2-2 در اعضای فشاری داخلی که با ضریب \( \beta_s = 0.75 \) محاسبه شده، آرماتورهایی جهت تحمل کشش عرضی ایجاد شده در اثر گسترده شدن سطح فشار در قسمت های میانی بست، مطابق با جدول 3-3-3-4 توزیع می شوند.
  • ب-3-2 فاصله ی آرماتورهای توزیعی بر اساس جدول 3-3-3-4 نباید از 300 میلی متر تجاوز کند.
  • ب-3-2 بست ها در صورتی به طور جانبی مقید محسوب می شوند که در امتداد عمود بر صفحه ی مدل بست و بند (یا صفحاتی که در حالت مدل سه بعدی، عضو در آنها قرار می گیرد)، به یکی از شرایط زیر مقید باشند:
    • الف) ناحیه ی غیر پیوسته در امتداد عمود بر صفحه ی مدل بست و بند پیوسته باشد.
    • ب) بتن مقید کننده ی بست بعد از هر وجه جانبی آن، حداقل معادل نصف عرض بست امتداد باید (در مدل های سه بعدی که عرض عضو و ضخامت بتن مقید کننده متغیر هستند، نسبت ضخامت به عرض در نواحی میانی عضو کنترل گردد).
    • پ) بست در اتصال تیر به ستون واقع شده باشد؛ و اتصال از هر طرف توسط تیرها یا دال بتنی محصور شده باشد.
  • ب-3-2-4 طول مهار آرماتورهای توزیعی کنترل ترک بست های داخلی، باید تا قبل از رسیدن به وجه عضو تأمین شده باشد. در صورتی که طول کافی برای تأمین طول مهار موجود نباشد، قالب انتهایی آرماتور کنترل ترک حول آرماتور طولی کفایت می کند.

جدول 4-3 ب-2 حداقل آرماتور توزیعی

چیدمان آرماتورهای توزیعی حداقل نسبت آرماتور توزیعی
شبکه ی متعامد در هر جهت 0/0025
آرماتور در یک جهت که بست را با زاویه ی \( \alpha_1 \) (حداقل 40 درجه) قطع می کند (شکل 4-3 ب-2) 0.0025 Sin\(^2\) \( \alpha_1 \)
مقید نشده (بند 4-3 ب-2) لزومی به آرماتور توزیعی نیست

شکل 4-3 ب-2 آرماتورهای توزیعی عرضی بست ها (زاویه ی آرماتورهای عرضی با بست ها حداقل 40 درجه باشد)

3-4-3- جزئیات آرماتور گذاری طولی بست ها

  1. آرماتورهای فشاری باید موازی با محور بست بوده و باید در طول بست با تنگ های بسته مطابق بند 3-4-3- ب-9 و یا با دوربنده هایی مطابق بند 3-4-3- محصور شده باشند.
  2. آرماتورهای فشاری باید در وجه ناحیه ی گره به گونه ای مهار شوند که بتوانند تنش \( f_s \) را که بر اساس بند 3-4-3- ب-9 محاسبه می شود، تامین نمایند.
  3. تنگ های بسته ی در بر گیرنده ی آرماتورهای فشاری بست، باید مطابق بند 3-4-3- ب-9 و سایر قسمت های این بند باشند.
    • الف - فاصله ی تنگ های بسته، از یک دیگر نباید از کوچک ترین مقدار بعد کوچک مقطع بست، برابر قطر تنگ، و یا 16 برابر قطر آرماتور طولی فشاری بیش تر باشد.
    • ب - اولین تنگ بسته نباید بیش از 0.5s از وجه ناحیه ی گره در هر یک از دو انتهای بست دورتر قرار داده شود.
    • پ - تنگ های بسته باید طوری نصب شوند که هر کدام از میلگردهای طولی واقع در گوشه های عضو، و یا سایر آرماتورهای طولی به صورت یک در میان، به وسیله ی گوشه ی تنگ ها و یا سنجاقی ها با زاویه ی قلاب انتهایی حداکثر 135 درجه که به طرف داخل خم شده اند، در بر گرفته شوند؛ و فاصله ی هیچ کدام از آرماتورهای طولی غیر واقع در گوشه ی تنگ یا سنجاقی از این آرماتورها از 150 میلی متر بیش تر نباشد.
  4. دوربنده های محصور کننده ی آرماتورهای فشاری باید مطابق بند 3-4-3- ب-9 باشند.

9-ب 2-اعضای کششی (بندها)

9-ب 1-5 مقاومت بند

ظرفیت کششی اسمی یک بند، \( F_{nt} \) از رابطه ی زیر به دست می آید:

\[F_{nt} = A_{ts} f_y\]

(7-3-ب 9)

که \( A_{ts} \) سطح کل آرماتورهای کششی در امتداد بند است.

9-ب 2-5 جزئیات آرماتور گذاری بندها

  • 9-ب 1-2-5 محور آرماتورهای کششی باید بر محور بند منطبق باشد.
  • 9-ب 1-2-5 مهار آرماتورهای کششی باید از طریق طول گیرایی مستقیم، قلاب های استاندارد، و یا وسایل مکانیکی بر اساس ضوابط بند 2-2-5-6-3-ب 2-2 تامین شود (به جز بندهای امتداد یافته از گره های خم میلگرد که بر اساس بند 2-3-ب 9 طراحی می شوند).
  • 9-ب 2-2-5 مهار آرماتورهای بند باید در هر جهت تا نقطه ای که مرکز آرماتورهای بند از ناحیه ی بسط داده شده ی گره خارج می شود، تامین گردد (شکل 2-3-ب 9).

مقاومت فشاری اسمی گره ها

مقاومت فشاری اسمی یک گره، \( F_{nn} \) از رابطه ی زیر به دست می آید:

\[F_{nn} = f_{ce} A_{nz}\]

که در آن \( A_{nz} \) سطح موثر گره در راستای عمود بر نیروی فشاری \( F_u \) است. مقاومت فشاری موثر بتن در گره، \( f_{ce} \) از رابطه ی زیر محاسبه می شود:

\[f_{ce} = 0.85 \beta_n \beta_c f'_c\]

\( \beta_n \) ضریبی است که مقاومت موثر بتن در گره را تعیین می کند و از جدول 3-2 به دست می آید؛ و \( \beta_c \) نشان دهنده ی تاثیر تقید گره است و از جدول 3-2 تعیین می گردد. اگر بندهای وارد به گره هم امتداد باشند، در جدول 3-2 یک بند مهاری منظور می شود.

جدول 3-2- ب-9 ضریب \( \beta_n \) در نواحی گره

وضعیت ناحیه ی گره \( \beta_n \)
ناحیه ی گره با اعضای فشاری، تکیه گاه ها، یا هر دو در تماس است. 1/0
یک بند در ناحیه ی گره مهار شده است. 0/8
دو یا چند بند در ناحیه ی گره مهار شده اند. 0/6

3-1-6-

اگر از آرماتورهای محصور کننده در ناحیه ی گره استفاده شده و اثرات آن ها از طریق آزمایش و تحلیل مشخص شده باشند، می توان مقدار \( f_{ce} \) را در محاسبه ی \( F_{nn} \) افزایش داد.

3-1-6-

سطح هر یک از وجوه ناحیه ی گره، \( A_{nz} \) را باید برابر با مقدار کوچک تر از (الف) و (ب) منظور نمود.

  • الف) سطح وجه ناحیه ی گره در راستای عمود بر امتداد اثر \( F_{u} \).
  • ب) سطح یک مقطع گذرنده از ناحیه ی گره عمود بر امتداد نیروی برآیند بر مقطع.

3-1-6-

در یک مدل بست و بند سه بعدی، سطح هر یک از وجوه ناحیه ی گره باید حداقل برابر با آن چه در بند 3-1-6- ذکر شد، منظور شود. شکل هر وجه ناحیه ی گره باید مشابه شکل تصویر انتهای بست بر وجه ناحیه ی گره متناظر باشد.

گره های خم میلگرد 7-3-پ

طراحی و جزئیات گره های خم میلگرد بر اساس ضوابط این بخش تعیین می شوند.

1-7-3-پ اگر پوشش جانبی عمود بر صفحه ی خم 2db یا بیش تر باشد، شعاع داخلی خم میلگرد، \( r_b \) نباید از مقادیر زیر و نیز حداقل شعاع خم میلگرد کم تر باشد.

  • الف) گره ی خم میلگرد با خم کم تر از 180 درجه

\[r_b \geq \frac{24 d_b f_y}{b_s f'_c}\]

(10-3-پ)

در رابطه ی فوق، \( b_s \) عرض بست (ضخامت گره) است.

  • پ) بند های مهار شده با خم 180 درجه (شکل 9-3-پ)

\[r_b \geq \frac{1.5 d_b f_y}{w_t f'_c}\]

(11-3-پ)

در رابطه ی فوق، \( w_t \) عرض موثر بند است (شکل 9-3-پ).

شکل 9-3-پ 8- مهار میلگردهای با خم 180 درجه

شکل9-ب 11-4 مهار اختلاف نیروهای کششی در دو سمت میلگرد خم شده در امتداد خم

9-ب 8-3 طرح مقاوم در برابر زلزله با استفاده از روش بست و بند

  • 9-ب 1-8-3 در طراحی اعضای یک سیستم مقاوم لرزه ای با شکل پذیری خیلی زیاد یا زیاد با روش بست و بند، علاوه بر ضوابط فصل 2-6، باید ضوابط 2-8 تا 2-3-4-5 نیز برآورده گردند.
  • 9-ب 2-8-3 مقاومت بست مقاومت فشاری موثر به دست آمده در بخش 9-ب 1-4-3 باید در ضریب 0.8 ضرب شود.

3-8-3 جزئیات آرماتور بندی بست ها

  • 1-3-8-3-4-2-3-4 پـا آرمـاتور بنـدی بسـت هـا بایـد ضوابط یکـی از بنـدهای 9-ب-9 2-3-8-3-4 را برآورده نماید.
  • 3-3-8-3-4-3-4 بسته ها باید حداقل به چهار آرماتور طولی که در چهار گوشه ی آرماتور عرضی قرار گرفته اند، مسلح شوند. آرماتورهای عرضی باید عمود بر امتداد بست بوده و ضوابط زیر را رعایت کنند.
    • الف) با جزئیات ارائه شده در بند 2-3-6-2-3-4 (الف تا ج) سازگار باشند.
    • ب) حداقل برای آرماتورهای عرضی بست از نوع تنگ بسته بر اساس بزرگترین مقدار به دست آمده از دو رابطه ی (2-3-9-2-3-4) و (3-3-9-2-3-4) تعیین گردد.
    • پ) فاصله ی آرماتورهای عرضی در امتداد محور بست از ضوابط بند 2-3-6-2-3-4 پیروی کند، و از مقادیر جدول 5-3-9-2-3-4 تجاوز نکند.
    • ت) در داخل نواحی گره پیوسته باشند.
  • 3-3-8-3-4 آرماتورهای عرضی باید در جهات متعامد و در کـل عـرض عضـو و یـا ناحیـه ی دارای بست، امتداد یافته و ضوابط زیر را برآورده سازند.
    • الف) با جزئیات ارائه شده در بند 2-3-6-2-3-4 (الف تا ج) سازگار باشند.
    • ب) حداقل برای آرماتورهای عرضی در کل مقطع عضو از نوع تنگ بسته بر اساس بزرگترین مقدار به دست آمده از دو رابطه ی (2-3-9-2-3-4) و (3-3-9-2-3-4) تعیین گردد.
    • پ) فاصله ی آرماتورهای عرضی در امتداد محور طولی عضو از مقادیر جدول 5-3-9-2-3-4 بیش تر نباشد.
    • ت) فاصله ی ساق دورگیرها و سنجاقی ها هم در جهت قائم و هم در جهت افقی از 200 میلی متر بیشتر نباشد. ضمنا گوشه ی هر سنجاقی یا ساق دورگیر، در بردارنده ی یک آرماتور طولی با قطر معادل با قطر خود و یا بزرگ تر باشد.

جدول 9-ب 9 محدودیت فاصله ی آرماتورهای عرضی

نوع فولاد حداکثر فاصله میلی متر
S420 یا S400 کمترین مقدار 150 میلی متر و 6db
S550 تا S500 کمترین مقدار 150 میلی متر و 5db
S700 کمترین مقدار 150 میلی متر و 4db

مقاومت بندها 4-8-3-ب 9

1-4-8-3-ب 9 طول مهار آرماتورهای کششی بند در ضریب 1/25 ضرب شود.

مقاومت نواحی گره 5-8-3-ب 9

1-5-8-3-ب 9 مقاومت فشاری اسمی ناحیه ی گره که بر اساس بند 6-3-ب 9 محاسبه می شود، باید در ضریب 0/8 ضرب گردد.

گام های محاسباتی و مدل سازی بست و بند 9-3-ب 9

گام های متداول قابل کاربرد در مدل های بست و بند مطابق زیر هستند:

  1. بارهای ضریب دار روی عضو (مرده، زنده، باد و زلزله) با استفاده از فصل 7-9 محاسبه شوند.
  2. برای هر ترکیب بار بحرانی، موارد A تا 2 انجام شوند.
  3. عکس العمل های عضو بر اساس تعادل استاتیکی محاسبه گردد.
  4. تنش های اتکایی در محل وارد شدن بارهای خارجی و عکس العمل محاسبه شوند.
  5. بر اساس آزمایش ها یا روش های تحلیلی مناسب، جریان نیرو در عضو یا ناحیه ی مورد نظر در عضو تخمین زده شود.
  6. یک مدل مقدماتی خرپایی که از اعضای بست و بند تشکیل شده و تا حد زیادی بر جریان نیرو منطبق است، ساخته شود.
  7. تعادل استاتیکی مدل بست و بند تحت بارهای وارده و عکس العمل ها کنترل شود. در مدل خرپای مقدماتی، می توان فقط محور اعضا را منظور نمود.
  8. ابعاد مورد نیاز هر ناحیه ی گره بر اساس مقاومت فشاری گره و یا بست، هر کدام بحرانی است، تخمین زده شوند.
  9. اطمینان حاصل شود که مقاومت اعضای بست، بند، و نواحی گره، با منظور نمودن ضریب برابر با 0/75 از بارهای وارده بیش تر است.

9-ب۲-ب1 کنترل ترک

سازه ها، اعضا یا قسمت هایی از آن ها (به جز دال ها و شالوده ها) که بر اساس ضوابط این پیوست طراحی شده اند، باید دارای شبکه ای از آرماتورهای کنترل ترک باشند. بدین منظور می توان از آرماتور کنترل ترک بست های داخلی که در بند ۲-۳-۳-۹ داده شده است، استفاده نمود. نسبت آرماتور برای کنترل ترک در هر امتداد نباید کم تر از ۰٫۰۰۲ باشد؛ و فاصله ی این آرماتورها نباید از ۲۰۰ میلی متر بیش تر شود. آرماتور کنترل ترک در صورتی که به خوبی مهار شود، می تواند به عنوان آرماتور محاسباتی کششی بند در مدل بست و بند منظور گردد.

9-ب۴ جمع شدگی و خزش بتن

9-ب1-۴ گستره

در این پیوست روش محاسبه ی کرنش های متغیر دراز مدت در اجزای بتنی در اثر پدیده های جمع شدگی و خزش در بتن ارائه می گردد.

9-ب۲-۴ کلیات

کرنش کل \( e_c(t) \) در زمان t در یک عضو بتنی که تحت اثر بار محوری ثابت با \( f_c(t_0) \) در زمان \( t_0 \) قرار می گیرد، از رابطه ی (1-۴-پ۹) محاسبه می گردد.

\[e_c(t) = e_{cc}(t) + e_{cn}(t)\]

در رابطه ی فوق \( e_{cc}(t) \) کرنش های وابسته به تنش \( e_{cn}(t) \) کرنش های غیر وابسته به تنش \( e_{cn}(t) \) محاسبه می شوند.

\[e_{cc}(t) = e_{ci}(t_0) + e_{cc}(t)\]

در زمان \( t \) می باشد که به ترتیب از رابطه های (2-۴-پ۹) و (3-۴-پ۹) محاسبه می شوند.

\[e_{cn}(t) = e_{cs}(t) + e_{cr}(t)\]

در روابط فوق \( e_{ci}(t_0) \) کرنش اولیه در آغاز بارگذاری، \( e_{cc}(t) \) و \( e_{cs}(t) \) به ترتیب کرنش های

۴-۳ جمع شدگی و خزش بتن

۹-۳-۴-۳

کرنش جمع شدگی نهایی (پس از ۳۰ سال)، \( e_{c}e_{a} \) بر اساس رابطه های بند مطابق جدول ۲-۴-۳-۹ تعیین می شود.

معیار خشک و کم آب محیط داخلی بناه محیط گرم دور از دریا محیط استوایی و دریایی
\( t_h \) (میلی)متر \( t_h \) (میلی)متر \( t_h \) (میلی)متر  
۲۰ ۲۰ ۱۰ ۵۰ ۲۰ ۲۰ ۱۰ ۵۰ ۲۰ ۱۰ ۵۰ ۲۰ ۱۰ ۵۰
۲۰ ۵۱۰ ۶۲۰ ۷۲۰ ۶۱۰ ۷۵۰ ۸۵۰ ۵۱۰ ۶۶۰ ۸۱۰ ۹۲۰ ۵۵۰ ۷۱۰ ۹۷۰ ۷۵
۲۰ ۵۰۰ ۶۱۰ ۶۱۰ ۶۶۰ ۵۱۰ ۷۲۰ ۸۲۰ ۵۰۰ ۶۶۰ ۷۸۰ ۸۸۰ ۵۶۰ ۶۸۰ ۸۶۰ ۹۵۰ ۷۷
۲۰ ۴۹۰ ۵۹۰ ۶۶۰ ۴۵۰ ۵۷۰ ۶۹۰ ۷۸۰ ۶۹۰ ۶۹۰ ۷۶۰ ۸۴۰ ۵۹۰ ۶۵۰ ۷۹۰ ۸۹۰ ۴۰
۲۰ ۴۷۰ ۵۵۰ ۶۲۰ ۴۴۰ ۵۴۰ ۶۵۰ ۷۲۰ ۴۶۰ ۵۸۰ ۶۹۰ ۷۷۰ ۴۹۰ ۶۱۰ ۷۶۰ ۸۴۰ ۵۰
۲۰ ۴۶۰ ۵۱۰ ۵۶۰ ۴۱۰ ۵۰۰ ۵۸۰ ۶۶۰ ۴۶۰ ۵۳۰ ۶۷۰ ۶۸۰ ۴۶۰ ۵۶۰ ۶۵۰ ۷۳۰ ۶۵
۲۰ ۴۱۰ ۴۶۰ ۵۰۰ ۴۹۰ ۴۵۰ ۵۳۰ ۵۶۰ ۴۱۰ ۴۸۰ ۵۴۰ ۵۹۰ ۴۷۰ ۵۰۰ ۵۷۰ ۶۷۰ ۸۰
۲۰ ۳۷۰ ۴۰۰ ۴۲۰ ۴۶۰ ۴۰۰ ۴۴۰ ۴۶۰ ۳۷۰ ۴۱۰ ۴۵۰ ۴۸۰ ۳۸۰ ۳۲۰ ۴۶۰ ۴۹۰ ۱۰۰

۹-۴-۴ اثرات خزش بتن

۹-۴-۴-۴

کرنش ایجاد شده در اثر خزش بتن، \( e_{cc} \) قصت تنش ثابت و دراز صدت \( f_0 \) از رابطه ی (۱-۴-۳-۹) محاسبه می شود.

\[e_{cc} = \phi_{cc}f_0/E_c\]

در رابطه ی فوق \( E_c \) ضریب الاستیسیته ی بتن مطابق بند ۶-۳-۹ و \( \phi_{cc} \) ضریب خزش در زمان \( t \) می باشد که مقدار آن مطابق بند ۲-۴-۴ محاسبه می شود.

۴-۳ جمع شدگی و خزش بتن

۴-۴-۴-۳

ضریب خزش در بتن، \( \phi_{cc} \) در زمان t را می توان با استفاده از ضریب خزش مبنا، \( \phi_{cc} \) و با به کار گیری یک مدل ریاضی شناخته شده برای رفتار بتن در خزش به دست آورد. این ضریب را هم چنین می توان با استفاده از رابطه ی (۲-۴-۳) تعیین کرد.

\[k_2 = k_2 k_3 k_4 k_5 \phi_{cc,b}\]

(۲-۴-۳)

در رابطه ی فوق، \( \phi_{cc,b} \) ضریب کرنش خزشی مبنا مطابق بند ۴-۴-۴-۳ و ضرایب \( k_3 \) و \( k_4 \) مطابق بندهای ۴-۴-۴-۳ تا ۴-۴-۴-۳ محاسبه می شوند. ضریب \( \phi_{cc} \) در رابطه ی فوق دارای دقت ±30% می باشد؛ و در صورتی که عضو در طوالنی مدت تحت درجه حرارت ۲۵ درجه ی سلسیوس یا بیش تر قرار گرفته، و با تنش وارد بر آن از 0.5 \( f_c' \) بیش تر شود، خطا از مقدار فوق نیز ممکن است تجاوز کند.

۴-۴-۴-۳

ضریب کرنش خزشی مبنا، \( \phi_{cc,b} \) عبارت است از متوسط نسبت کرنش خزشی نهایی به کرنش الاستیک. در یک نمونه ی بتنی که در سن ۲۸ روزه تحت تنش ثابت 0.4 \( f_c' \) قرار گرفته باشد، این ضریب را می توان با از طریق آزمایش بر روی نمونه های مشابه بتنی، و یا از جدول ۲-۴-۳ تعیین نمود.

مقاومت ششاری بتن، \( f_c' \) مقاومت ششاری بتن، \( f_c'' \)
مکاپاسکال مکاپاسکال
ضریب کرنش خزشی مبنا، \( \phi_{cc,b} \) ضریب کرنش خزشی مبنا، \( \phi_{cc,b} \)
1۰۰ ۸۰ ۶۵ ۵۰ ۳۰ ۳۲ ۲۵ ۲۰
۱/۵ ۱/۷ ۲/۰ ۲/۴ ۲/۸ ۲/۴ ۲/۷ ۵/۲

۴-۴-۴-۳

ضریب \( k_2 \) از رابطه ی (۲-۴-۳) تعیین می شود.

\[k_2 = \frac{\alpha_2 t^{0.8}}{t^{0.8} + 0.15 t_h}\]

(۲-۴-۳)

در رابطهٔ فوق، t زمان برحسب روز بوده و th مطابق بند مربوط تعریف می شود. همچنین ضریب \(\alpha_{2}\) از رابطهٔ (۹-۴-۱۴) تعیین می گردد:

\(\alpha_{2} = 1.0 + 1.12\,e^{-0.008\,t_{h}}\)

۹-۴-۵ ضریب k3

ضریب k3 از نمودار «شکل ۹-۴-۱» به دست می آید.

شرح شکل (برای ثبت در متن): «شکل ۹-۴-۱ ضریب k3؛ محور افقی: سن بتن برحسب روز در هنگام بارگذاری (از حدود ۱ تا ۳۶۵ روز)، محور عمودی: مقدار ضریب (تقریباً از ۰٫۵ تا ۱٫۹)».

۹-۴-۶ ضریب k4

ضریب k4 مطابق بند ۹-۴-۵ تعیین می شود.

۹-۴-۷ ضریب k5

ضریب k5 برای بتن های با مقاومت فشاریِ مساوی یا کمتر از ۵۰ مگاپاسکال برابر ۱٫۰، و برای بتن های با مقاومت فشاری ۵۰ تا ۱۰۰ مگاپاسکال از رابطهٔ (۹-۴-۱۵) محاسبه می گردد:

\( k_{5} = (2.0 - \alpha_{3}) - 0.02\,(1.0 - \alpha_{3})\,f'_c \)

که در آن مقدار \(\alpha_{3}\) از رابطهٔ (۹-۴-۱۶) محاسبه می شود:

\( \alpha_{3} = \dfrac{0.70}{\alpha_{2}\,k_{4}} \)

۹-۴-۸ ضریب کاهش خزش نهایی (پس از ۳۰ سال)، \(\varphi_{cc}^{\infty}\)

برای بتن هایی که از سن ۲۸ روز به بعد بارگذاری شده اند، ضریب کاهش خزش نهایی \(\varphi_{cc}^{\infty}\) بر اساس «جدول ۹-۴-۳» تعیین می شود.

جدول ۹-۴-۳ — ضریب کاهش خزش نهایی (پس از ۳۰ سال) \(\varphi_{cc}^{\infty}\) برای بتن هایی که پس از سن ۲۸ روز بارگذاری شده اند

عکس جدول

۹-پ۵ روش ضرایب لنگر خمشی در دال ها

گستره 1-۵-پ۹

روش ضرایب لنگر خمشی را در مورد دال های مستطیلی شکلی که محدودیت های بندهای ۲-۱-۵-پ۹ تا ۲-۱-۵-پ۹ را داشته باشند، می توان به کاربرد.

۹-پ۵-پ۲

دال در چهار طرف روی تیرها یا دیوارهایی تکیه داشته باشد:

۹-پ۵-پ۴

ابعاد تیرهای زیر سری دال چنان باشند که رابطه ی زیر برقرار باشد:

\[b_w h_b^3 \geq 2\]

\[l_n h_s^3\]

(1-۵-پ۹)

نسبت طول به عرض دهانه های آزاد دال، کوچک تر یا مساوی با ۲/۰ باشد.

۹-پ۵-پ۶

بارهای وارد به دال، تنها بارهای قائم بوده و به طور یک نواخت توزیع شده باشند.

روش طراحی ۲-۵-پ۹

هر دال را باید با توجه به شرایط انتهایی در تکیه گاه ها به صورت مجزا در نظر گرفت و در هر امتداد به نوارهایی با مشخصات زیر تقسیم کرد:

الف

نوار میانی با عرض برابر با نصف عرض دال در نیمه ی وسط دال؛

ب

نوارهای کناری هر یک با عرضی برابر با یک چهارم عرض دال در دو طرف نوار میانی.

10-پ ه

تغییرات لنگرهای خمشی مثبت و منفی در عرض نوار میانی، یکنواخت در نظر گرفته می شوند.

11-پ ه

تغییرات لنگرهای خمشی مثبت و منفی در عرض هر یک از نوارهای کناری غیر یکنواخت، ولی به صورت خطی در نظر گرفته می شوند. این لنگرها در مرز مشترک با نوار میانی برابر با مقادیر مربوط در نوار میانی، و در مرز خارجی برابر با یک سوم این مقادیر منظور می شوند.

12-پ ه

مقادیر حداکثر لنگر خمشی مثبت وسط دهانه و لنگرهای خمشی منفی در بر تکیه گاه ها در واحد عرض نوار میانی به شرح زیر تعیین می شوند:

الف

لنگرهای خمشی منفی در بر تکیه گاه برای بارهای مرده و زنده با استفاده از ضرایب داده شده در جدول 1-8- الف و روابط زیر تعیین می شوند:

\[M_{A(D+L)} = C_A^T W_{(D+L)} I_A^2\]

\[M_{B(D+L)} = C_B^T W_{(D+L)} I_B^2\]

13-پ ه

لنگرهای خمشی مثبت وسط دهانه برای بارهای مرده با استفاده از ضرایب داده شده در جدول 1-9- ب و روابط زیر تعیین می شوند:

\[M_{AD}^+ = C_{AD}^+ W_D I_A^2\]

\[M_{BD}^+ = C_{BD}^+ W_D I_B^2\]

(۵-۹-پ۵)

ب

لنگرهای خمشی مثبت وسط دهانه برای بارهای زنده با استفاده از ضرایب داده شده در جدول 2-6-۹-پ و روابط (۶-۵-۹-پ) و (۷-۵-۹-پ) تعیین می شوند:

\[M_{AL}^+ = C_{AL}^+ W_L I_A^2\]

(۶-۵-۹-پ)

\[M_{BL}^+ = C_{BL}^+ W_L I_B^2\]

(۷-۵-۹-پ)

۵-۲-۵-۹

در مواردی که لنگر خمشی در یک طرف تکیه گاه دو دال کم تر از ۸۰ درصد لنگر در طرف دیگر تکیه گاه باشد، اختلاف لنگرها باید به نسبت سختی های خمشی دو دال، بین آنها تقسیم شود.

۶-۲-۵-۹

در صورتی که یک دال در طرف دیگر تکیه گاه ادامه نداشته باشد، باید آن را در هر نوار برای لنگر خمشی منفی معادل سه چهارم لنگر خمشی مثبت وسط دهانه در همان نوار طراحی کرد.

۹-پ۵ ضخامت دال

۱-۳-۵-۹

در این روش ضخامت دال در هیچ حالت نباید کم تر از مقادیر زیر در نظر گرفته شود:

الف

در دال هایی که در یک سمت یا بیش تر غیر پیوسته هستند، محیط دال تقسیم بر ۱۴۰

ب

در دال هایی که در چهار سمت پیوسته هستند، محیط دال تقسیم بر ۱۶۰

پ

۱۰۰ میلی متر

9-ب۵۴ تالش برشی در تیر و دال

1-ب۶-ب۵۹

تیرها باید برای برش ناشی از بارهایی طراحی شوند که در محدوده ی خطوط مورب ۲۵ درجه ی رسم شده از گوشه های دال های دو طرف تیر و محورهای چشمه های دو طرف به دال ها وارد می شوند؛ یعنی باری که از توزیع ذوزنقه ای یا مثلثی به دست می آید.

9-ب۵۴

در طراحی تیرها علاوه بر برش منتقل شده از دال ها، باید برش ناشی از بارهایی را که مستقیماً روی آن ها وارد می شوند نیز منظور نمود.

9-ب۵۴

مقاومت برشی دال در طول مرز مشترک با تیر باید چنان باشد که دال بتواند برش منتقل شده از دال، موضوع بند ۱-۳-۵ را تحمل کند. فرض می شود این برش به طور یکنواخت در طول تکیه گاه دال تقسیم شود.

9-ب۵۴

تالش برشی در دال ها و بارهای روی تیرها را می توان با کمک ضرایب جدول به دست آورد. در این جدول نسبت های تقسیم بار یکنواخت وارد به دال که در دو جهت \( B_3 \) منتقل می شوند، داده شده اند. فرض می شود این برشها به طور یکنواخت در طول تکیه گاه های دال تقسیم می شوند.

9-ب۵۴

مقاومت برشی دال طبق ضوابط فصل ۸-۹ تعیین می شود.

9-ب۵۴ لنگرهای خمشی در تیرها

1-ب۵

لنگر خمشی تیرها یا بر اساس بارهای منتقل شده به آن ها از دال ها مطابق بند ۹-ب۵-ب۵۹ و یا بر اساس بار یکنواخت معادلی برابر با مقادیر زیر محاسبه می شود.

ب-9 روش طراحی ساده ساختمان های بتنی

ب-9 کلیات و دامنه کاربرد

هدف این پیوست ارائه حداقل مقرراتی است که با رعایت آنها شرایط ایمنی، قابلیت بهره برداری و پایایی سازه های بتن آرمه با سیستم ساختمانی قاب خمشی بتنی متوسط موضوع این پیوست فراهم شود. مقررات این پیوست می توانند در طرح ساختمان های قاب خمشی بتن آرمه کوتاه مرتبه با حداکثر 3 طبقه و یک خرپشته و حداکثر ارتفاع 12 متر از روی پی و به ابعاد حداکثر 8 متر در 10 متر در پلان ساختمان بکارگرفته شوند. بتن سازه ای با سنگدانه های معمولی و سیمان پرتلند استاندارد ساخته می شوند و مقاومت مشخصه آنها با توجه به ضوابط پیوست 9 مبحث 1 (دوام بتن و آرماتور) تعیین می شود ولی حداقل برابر 20 مگاپاسکال بوده و میلگردها S420 می باشند.

ب-9 طراحی اجزاء سیستم قاب خمشی

ب-9 دامنه کاربرد و محدودیت ها

  • دامنه کاربرد این روش طراحی برای ساختمان های کوتاه مرتبه مسکونی یک و دو خانواری است که در آن طبقات فقط دارای کاربری مسکونی می باشند و نزدیک گسل قرار ندارند.
  • حداکثر ارتفاع ساختمان از روی پی می تواند 12 متر باشد.
  • تعداد طبقات ساختمان با احتساب زیرزمین سه طبقه و یک خرپشته می باشد.
  • حداکثر ارتفاع طبقات 3/2 متر می باشد و ارتفاع هر طبقه نباید بیش از 10 درصد از ارتفاع طبقه زیر آن کمتر باشد.
  • حداکثر عرض ساختمان 8 متر و طول آن 10 متر می باشد.
  • تعداد دهانه ها هم در جهت طول و هم در جهت عرض برابر 2 دهانه می باشد.
  • ابعاد دهانه ها حداقل 3 و حداکثر 5 متر می باشند.
  • از اختلاف تراز در یک طبقه ساختمان باید حتی الامکان پرهیز شود. در صورت وجود، حداکثر اختلاف تراز در یک طبقه باید به 600 میلی متر محدود شود.
  • سقف ها از نوع تیرچه بلوک می باشند.
  • تیپ خاک می تواند نوع 1 تا 2 باشد و نباید روانگرا باشد.
  • ضوابط پیوست 9-ب (دوام بتن و آرماتور) باید در طراحی ملحوظ شوند.

طراحی تیرها، ستون ها، تیرچه ها و شالوده ها 3-6-ب

در بندهای 9-ب-3-4 الی 9-ب-3-4 روالی برای طراحی ساده تیر، ستون، سقف و پی ساختمان داده شده است. استفاده از این روال حالت راهنما داشته و مهندس طراح می تواند همواره از ضوابط سایر بخش های این مبحث برای طراحی اعضای ساختمان استفاده کند. لازم است اطلاعات داده شده در بندهای 9-ب-3-4 الی 9-ب-3-4 توسط مهندس طراح نیز کنترل شوند.

طراحی تیر 1-3-6-ب
  • تیرها به دو دسته "تیرهای داخلی" و "تیرهای پیرامونی" مطابق شکل 9-ب-1 تقسیم بندی می گردند.
  • تیرهای داخلی برای تمام حالات به عرض 400 میلی متر و ارتفاع 300 میلی متر می باشد و آرماتورهای آنها با توجه به تیپ بندی تعیین می شود.
  • تیرهای پیرامونی برای تمام حالات به عرض 400 میلی متر بوده و ارتفاع و آرماتورهای آنها با توجه به تیپ بندی تیرها تعیین می شوند.

شکل 9-ب1-6 تیرهای داخلی و پیرامونی

جدول 9-ب1-6 تیپ بندی تیرها

(m) بعد عرض ساختمان A ۷/۵۰ ۷ ۶/۵۰
۴ ۳ ۲ ۸
۵ ۴ ۳ ۸/۵۰
۶ ۵ ۴ ۹
۷ ۵ ۴ ۹/۵۰
۸ ۷ ۵ ۱۰

شکل 9-ب2-6 محل آرماتورگذاری میانی و کناری تیرها

تیپ 1

الف- عرض تمامی تیرهای داخلی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 300 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 2-6-ب 3 تعیین می گردد.

ب- عرض تمامی تیرهای پیرامونی برابر با 300 میلیمتر و ارتفاع آنها 400 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 2-6-ب 4 تعیین می گردد.

جدول 2-6-ب 4 آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای داخلی تیپ (10×10 میلیمتر مربع)

عدد ابعاد دهانه
عرض 400 میلی متر
ارتفاع 300 میلی متر
5 3
میانه کنارها میانه کنارها
3.71 18.51 3.07 13.37 باال
8.69 5.08 4.00 9.88 پایین
T10@120 T10@120 خاموت
3.71 18.77 3.01 13.09 باال
8.61 5.13 3.98 9.72 پایین
T10@120 T10@120 خاموت
3.41 15.22 2.92 9.81 باال
8.51 4.36 3.93 6.50 پایین
T10@120 T10@120 خاموت

جدول 9-ب6- آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای پیرامونی تیپ (2110) میلیمتر مربع

ابعاد دهانه عرض 300 = میلی متر ارتفاع 400 = میلی متر
5 3
میانه کنارها میانه کنارها
4.90 15.86 4.90 16.05
6.08 5.63 4.90 12.00
T10@170 T10@170 خاموت
4.90 16.20 4.90 16.63
5.99 5.69 4.90 12.08
T10@170 T10@170 خاموت
4.90 9.93 4.90 10.44
4.90 4.90 4.90 7.93
T10@170 T10@170 خاموت

تیپ 2

الف-عرض تمامی تیرهای داخلی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 300 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-ب6- تعیین می گردد.

ب- عرض تمامی تیرهای پیرامونی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع 400 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-ب6- تعیین می گردد.

جدول 9-ب4-6 آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای داخلی تیپ2 (12057 میلیمتر مربع)

عرض = 4000 میلی متر ارتفاع = 2000 میلی متر ابعاد دهانه
5m 3.5m 3m
میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه
1 باال 10.32 2.92 10.32 3.03 13.17 19.00 3.71
پایین 9.22 6.61 2.92 6.61 3.98 5.18 9.50
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
2 باال 12.60 2.92 9.93 2.92 18.81 18.81 3.71
پایین 8.63 6.00 2.92 5.14 5.14 9.42
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
3 باال 9.33 7.17 2.92 15.29 2.92 3.42
پایین 5.53 3.92 3.75 4.37 9.29
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120

جدول 9-ب65- آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای پیرامونی تیپ (210.0) میلیمتر مربع

ابعاد دهانه
عرض 400 = میلی متر 3m 3.5m 5m
ارتفاع 400 = میلی متر
کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه
باال 18.30 6.54 6.54 18.40 6.54
پایین 14.44 12.96 12.96 6.54 8.00
خاموت T10@170 T10@170 T10@170 T10@170 T10@170
باال 18.31 6.54 6.54 18.93 6.54
پایین 13.92 6.54 6.54 18.91 6.54
خاموت T10@170 T10@170 T10@170 T10@170 T10@170
باال 11.13 6.54 6.54 18.86 6.54
پایین 8.63 6.54 6.54 18.52 6.54
خاموت T10@170 T10@170 T10@170 T10@170 T10@170

تیپ 3

الف - عرض تمامی تیرهای داخلی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 300 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-6-4-2 تعیین می گردد.

ب - عرض تمامی تیرهای پیرامونی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع 400 میلی متر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-6-4-2 تعیین می گردد.

جدول 9-6-4-2 آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای داخلی تیپ 1/10 میلیمتر مربع

عرض = 400 میلی متر 5m 4m 3.5m 3m
ارتفاع = 400 میلی متر کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه
1 باال 20.65 2.92 12.59 2.92 12.52 3.20 14.07
پایین 5.50 3.71 6.99 3.27 8.36 3.99 9.71
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
2 باال 20.41 2.92 12.38 2.92 12.17 3.10 13.57
پایین 5.46 3.71 6.73 3.23 7.93 3.98 9.06
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
3 باال 16.43 2.92 9.08 2.92 8.59 2.92 9.84
پایین 4.63 3.71 4.33 3.26 5.12 3.92 5.78
خاموت T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120

ابعاد دهانه

تیپ 3

الف- عرض تمامی تیرهای داخلی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 300 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 8-4-3-9 تعیین می گردد.

ب- عرض تمامی تیرهای پیرامونی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 450 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-4-3-9 تعیین می گردند.

جدول 9-4-3-9 آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای داخلی تیپ 10^2/4 میلیمتر مربع

عرض 400 میلی متر 5m 4.5m 4m 3.5m 3m
ارتفاع 400 میلی متر 1 22.43 2.92 12.43 2.92 11.91 3.17 13.94
طبقه 2 5.83 4.25 5.20 3.72 6.47 7.74 3.98 9.02
طبقه 2 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
طبقه 3.71 21.62 2.92 11.74 2.92 11.20 2.92 10.90 3.01 13.09
طبقه 11.99 5.68 4.21 4.63 3.71 5.76 3.71 6.85 3.97 7.91
طبقه 2 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120
طبقه 3.71 17.43 2.92 8.84 2.92 8.17 2.92 7.66 2.92 9.36
طبقه 11.75 4.85 4.19 3.63 3.71 3.71 3.71 4.17 3.92 4.81
طبقه 2 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120 T10@120

ایجاد دهانه

جدول 9-4-1 آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای پیرامونی تیپ 2/10 میلیمتر مربع

عدد عملی متر عملی متر عملی متر
ارتفاع = 450 میلی متر میلی متر میلی متر میلی متر
5m 4.5m 4m 3.5m 3m
میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها
7.47 20.40 7.47 19.96 7.47 19.75 7.47 19.75 7.47 20.76
7.47 11.05 7.47 12.00 7.47 13.40 7.47 14.97 7.47 16.80
T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200
7.47 20.33 7.47 19.75 7.47 19.39 7.47 19.20 7.47 19.58
7.47 10.47 7.47 11.29 7.47 12.45 7.47 13.92 7.47 15.28
T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200
7.47 12.25 7.47 11.83 7.47 11.50 7.47 11.20 7.47 11.63
7.47 7.47 7.47 7.47 7.47 7.75 7.47 8.33 7.47 8.73
T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200 T10@200

ابعاد دهانه

جدول 9-ب6 15- آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای پیرامونی تیپ 2703 میلیمتر مربع

عرض = 4000 میلی متر ارتفاع = 5000 میلی متر ابعاد دهانه
5m 4.5m 3m
میانه کنارها میانه کنارها میانه کنارها
8.40 21.73 8.40 21.17 8.40 21.95 باال
8.40 13.40 8.40 14.05 8.40 18.58 پایین
T10@200 T10@200 T10@200 خاموت
8.40 20.85 8.40 20.27 8.40 20.04 باال
8.40 12.11 8.40 12.45 8.40 16.09 پایین
T10@200 T10@200 T10@200 خاموت
8.40 11.94 8.40 11.57 8.40 11.28 باال
8.40 8.40 8.40 8.40 8.40 8.40 پایین
T10@200 T10@200 T10@200 خاموت

تیپ 8

الف- عرض تمامی تیرهای داخلی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع آنها 200 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-ب6 16- تعیین می گردد.

ب- عرض تمامی تیرهای پیرامونی برابر با 400 میلیمتر و ارتفاع 500 میلیمتر می باشد. مقدار آرماتورهای مورد نیاز تیرها با توجه به جدول 9-ب6 17- تعیین می گردد.

جدول 9-ب-16- آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای داخلی تیپ 18×18 میلیمتر مربع

عدد ابعاد دهانه
عرض 400 میلی متر 5m 3m
ارتفاع 200 میلی متر
کنارها میانه کنارها میانه
1 باال 3.71 24.83 3.27 14.46
پایین 12.04 6.22 3.88 7.59
خاموت T10@120 T10@120
طبقه 3.71 23.44 2.96 12.81
پایین 11.95 6.00 3.91 6.02
خاموت T10@120 T10@120
طبقه 3.71 18.41 2.92 9.27
پایین 11.70 5.06 3.80 3.71
خاموت T10@120 T10@120

جدول 9-ب6- آرماتورهای طولی و عرضی تیرهای پیرامونی تیپ 8 (10^2 میلیمتر مربع)

ابعاد دهانه میلی متر عرض 400
5m 3m ارتفاع 500 میلی متر
میانه کنارها کنارها
8.40 22.88 باال 22.74
8.40 14.06 پایین 19.32
T10@200 T10@170 خاموت
8.40 21.88 باال 20.77
8.40 12.73 پایین 16.76
T10@200 T10@200 خاموت
8.40 12.31 باال 11.59
8.40 8.40 پایین 8.40
T10@200 T10@200 خاموت

جدول 2

  • جزئیات آرماتوربندی تیرها بر اساس اشکال زیر مشخص می گردند.
  • الف- فاصله خاموت ها در طولی برابر 2 برابر ارتفاع مقطع از بر تکیه گاه (گرم اتصال تیر و ستون) به سمت میانه تیر نصف می شود.
  • ب- نخستین خاموت بسته باید در فاصله ای حداکثر برابر 50 میلی متر از وجه تکیه گاهی قرار داده شود.
  • ب- در بالا و پایین مقطع باید دو آرماتور سرتاسری با حداقل قطر 12 میلیمتر وجود داشته باشند.
  • ت- خاموت ها باید در انتهای آزاد میلگرد خم 135 درجه به اضافه حداقل 6d طول مستقیم داشته باشند که طول مستقیم نباید کمتر از 60 میلیمتر باشد.
طول وصله در تیرها طبق بند کنترل شود. فاصله خاموت در طولی برابر برابر ارتفاع مقطع از بر گاه به سمت وسط دهانه نصف می شود.

حداقل آرماتور سراسری تیرها طبق بند 1-9-6 کنترل شود.

طول وصله در تیرها طبق بند کنترل شود. فاصله خاموت ها با توجه به حداقل طراحی انتخاب می شود. برابر ارتفاع مقطع از بر گاه به سمت وسط دهانه نصف می شود.

شکل 9-ب4 جزئیات آرماتورگذاری در تیر

شکل 9-ب6 جزئیات اجرایی دورگیرها

a ماشینتر پوشش

b خم 135 درجه

شکل 9-ب6 چگونگی اتصال تیر به ستون در گوشه

9-ب6-2-3 طراحی ستون

  1. مشخصات ستون بر اساس ابعاد ساختمان، طبقه و مکان آن در پلان با توجه به جدول ب9 18-6 تعیین می گردند.
  2. ستون ها در پلان به سه دسته "ستون داخلی" و "ستون میانی" و "ستون کناری" تقسیم بندی می گردند.

جزئیات آرماتوربندی ستون ها

  • جزئیات آرماتوربندی ستون ها بر اساس شکل 8-6-پ9 مشخص می گردند.
  • فاصله خاموت در طولی برابر یک ششم ارتفاع آزاد ستون از بر تکیه گاه به سمت وسط ستون نصف می شود.
  • فاصله خاموت ها با توجه به جداول طراحی انتخاب می گردد
  • فاصله خاموت در طولی برابر یک ششم ارتفاع آزاد ستون از بر تکیه گاه به سمت وسط ستون نصف می شود.
  • خاموت ها باید از محل اتصال نیز به ستون عبور کنند.

شکل 9-4-پ8-6 جزئیات آرماتورگذاری در ستون و وصله آرماتور

9-پ-4 طراحی شالوده

پی ساختمان به دو نوع شالوده نواری که نیروهای ستون های گوشه و کناری را به زمین منتقل می کند و پی تک که نیروهای ستون میانی را به زمین منتقل می کند، در نظر گرفته شده اند.

  1. پی ستون میانی از نوع پی تک مربع به ابعاد 2/7×2/7 می باشد و دارای دو شبکه میلگرد نمره 20 به فاصله 250 میلیمتر در بالا و پایین می باشد.
  2. شالوده ستون های کناری و گوشه از نوع نواری به عرض 1/5 متر می باشد.
  3. ضخامت پوشش بتن مطابق ضوابط مقاطع در تماس با خاک تعیین می گردد.
  4. جزئیات عمومی آرماتوربندی شالوده های نواری بر اساس شکل 9-پ-4 می باشد.
  5. فواصل آرماتورها در زیر ستون های کناری به نصف کاهش پیدا می کند.
  6. پی های میانی به پی های کناری در هر دو جهت با کلاف های رابط وفق بند 2-15-9 متصل می شوند.

واژه نامه انگلیسی به فارسی

adhesive چسب
admixture افزودنی، ماده افزودنی
aggregate سنگدانه
aggregate, lightweight سنگدانه سبک، سبکدانه
anchor مهار
anchor group گروه مهار
anchor pullout strength مقاومت بیرون کشیدگی مهار
anchor, adhesive مهار چسبی
anchor, cast in مهار تعبیه شده
anchor, effective embedded depth عمق موثر جاگذاری شده مهار
anchor, expansion مهار انبساطی
anchor, horizontal or upwardly inclined مهار افقی یا مایل
anchor, post installed مهار پسایی
anchor, screw مهار پیچی
anchor, under cut مهار زیربری
attachment قطعه الحاقی
B region منطقه B
base of structure تراز پایه سازه
beam تیر
boundary element المان مرزی، جزء مرزی، جزء لبه
bracket and corbel نشیمن
breakout strength, concrete مقاومت شکست مخروطی بتن
caisson شالوده شمعی
cementitious materials مواد سیمانی
collector جمع کننده
column ستون
column capital سرستون
compliance requirement الزامات اجرائی
composite concrete flexural members اعضای خمشی بتن مرکب
compression controlled section مقطع کنترل شده با فشار
compression controlled strain limit حد کرنش کنترل شده با فشار
concrete بتن
concrete strength, specified compressive (\(f_c^r\)) مقاومت فشاری مشخصه بتن
concrete, all lightweight بتن تمام سبکدانه
concrete, lightweight بتن سبک (نیمه سبکدانه)
concrete, nonprestressed بتن غیر پیش تنیده
concrete, normal weight بتن معمولی
concrete, plain بتن ساده
concrete, precast بتن پیش ساخته
concrete, prestressed بتن پیش تنیده
concrete, reinforced بتن آرمه
concrete, sand-light weight بتن سبک ماسه ای (نیمه سبکدانه)
concrete, steel fiber reinforced بتن با الیاف فولادی
connection اتصال
connection, ductile اتصال شکل پذیر
connection, strong اتصال قوی
Construction documents مدارک ساخت
contraction joint درز انقباض
cover, specified concrete پوشش بتن میلگرد
crosstie سنجاقی، میلگرد دوخت
cut off point نقطه قطع آرماتور
D region منطقه D
design displacement تغییر مکان جانبی طراحی
design information اطلاعات طراحی
design load combination ترکیب بار طراحی
design story drift ratio نسبت تغییر مکان جانبی نسبی طرح
development length طول گیرایی
discontinuity ناپیوستگی
drop panel کتیبه دال
durability دوام، پایایی
edge distance فاصله لبه
effective depth of section ارتفاع مؤثر مقطع
effective stiffness سختی موثر
embedment length طول جاگذاری
embodiments جاگذاری شده در بتن
embodiments, pipe لوله های جاگذاری شده
expansion sleeve غلاف انبساطی
five percent fractile کسر 5 درصد (صدک پنجم)
foundation seismic tie کلاف های لرزه ای شالوده
headed bolt پیچ سردار
headed deformed bars میلگردهای آجدار سردار
headed shear stud reinforcement میخ برشی
hooked bolt پیچ خم دار
hoop reinforcement آرماتور دورگیر
isolation joint درز انقطاع
joint گره اتصال
load بار
load path مسیر بار
load, dead بار مرده
load, factored بار ضریب دار
load, live بار زنده
load, service بار بهره برداری
load, self-weight dead بار مرده ناشی از وزن
load, superimposed dead بار مرده اضافی
load effects اثرات بار
longitudinal reinforcement آرماتور طولی
modulus of elasticity مدول الاستیسیته، مدول ارتجاعی
moment frame قاب خمشی
moment frame, intermediate قاب خمشی با شکل پذیری متوسط
moment frame, ordinary قاب خمشی با شکل پذیری کم
moment frame, special قاب خمشی با شکل پذیری زیاد (ویژه)
net tensile strain کرنش کششی خالص
nodal zone منطقه گرهی
node گره
node. curved bar گره میلگرد خم دار
one way construction اعضای با عملکرد یک طرفه
pedestal ستون کوتاه
pile, cased شمع درجا ریخته محصور شده با لوله فولادی
pile, drilled cast in place insitu شمع درجا ریخته
pile, driven شمع کوبشی
pile. spiral welded thin steel casing شمع درجا ریخته با غلاف نازک فولادی
plastic hinge region ناحیه مفصل پلاستیک
post tensioning پس کشیدگی
pretensioning پیش کشیدگی
projected area سطح تصویر شده
projected influence area سطح تاثیر تصویر شده
pryout strength. concrete مقاومت فلش کن شدگی بتن
reinforcement آرماتور
reinforcement, anchor آرماتور مهار
reinforcement, deformed آرماتور آجدار
reinforcement, dowel آرماتور انتظار
reinforcement, plain آرماتور ساده
reinforcement, supplementary آرماتور تکمیلی
reinforcement, welded wire آرماتور سیمی جوشی
retaining wall دیوار حائل
retaining wall, buttress دیوار حائل با پیش بند
retaining wall, cantilever دیوار حائل طره ای
retaining wall, counter fort دیوار حائل با پشت بند
seismic force resisting system سیستم مقاوم لرزه ای
seismic hook قلاب لرزه ای
shear cap کتیبه برشی
shear key کلید برشی
shear lug زبانه برشی
slab, flat دال تخت
slab, hollow دال مجوف
slab, reinforced concrete دال بتن آرمه
slab, ribbed دال و تیرچه
slab, solid دال یکپارچه
slab, waffle دال قابی
spacing فاصله
spacing, clear فاصله خالص
span length طول دهانه
special seismic systems سیستم های لرزه ای ویژه
spiral reinforcement آرماتور دورپیچ
splitting tensile strength (\(f_{ct}\)) مقاومت کششی دو نیم شدن
steel element, brittle جزء فولادی ترد
steel element, ductile جزء فولادی شکل پذیر
stirrup خاموت
strength, design مقاومت طراحی
strength, nominal مقاومت اسمی
strength, required مقاومت مورد نیاز
stretch length طول بیرون کشیدگی
structural wall, ductile coupled دیوار سازه ای هم بسته شکل پذیر
structural concrete بتن سازه ای
structural diaphragm دیافراگم سازه ای
structural integrity یکپارچگی سازه ای
structural system سیستم سازه ای
structural truss خرپای سازه ای
structural wall دیوار سازه ای
structural wall, ordinary دیوار سازه ای با شکل پذیری کم
structural wall, special دیوار سازه ای با شکل پذیری زیاد (ویژه)
strut پست (در روش خرپایی)، دستک، عضو
strut and tie method روش خرپایی، روش بست و بند
strut, bottle shaped بست بطری شکل
tendon تاندون
tendon, bonded تاندون چسبیده
tendon, external تاندون خارجی
tendon, unbonded تاندون نچسبیده
tension controlled section مقطع کنترل شده با کشش
tie بند، تنگ، کلاف
transverse reinforcement آرماتور عرضی
two way construction اعضای با عملکرد دوطرفه
wall دیوار
wall pier دیوار پایه
wall segment قطعه دیواری
wall segment, horizontal قطعه دیواری افقی
wall segment, vertical قطعه دیواری قائم
water cementitious materials ratio نسبت آب به مواد سیمانی
welded headed stud میخ سردار جوشی
yield strength مقاومت تسلیم